جامعه و نظام اجتماعی گرجستان
تا دهه 1980 جمهوری گرجستان در زمینه بهداشت و درمان از استاندارد بالایی برخوردار بود. گرجستان به نسبت سرانه جمعیت خود در دوران شوروی سابق بیشترین رقم را در تعداد پزشک داشت (هر 1000 نفر 5 پزشک) و از این لحاظ در جایگاه اول قرار داشت. بیمارستان ها و کلینیکهای پزشکی گرجستان در دوران شوروی از تجهیزات پزشکی پیشرفتهای برخوردار بودند، خدمات پزشکی عمومی رایگان، یارانه مردمی (نان و برق) مستقیماً از طریق بودجه دولتی تأمین و پرداخت میشد. بنیاد تأمین اجتماعی گرجستان در سالهای پس از استقلال کمکهای مالی فراوانی به اقشار نیازمند ارائه میداد، منابع صندوق مذکور عمدتاً در مواردی چون پرداخت هزینه درمان، کمک هزینه زندگی، ناتوانی موقت، فوقالعاده کودک و افراد آسیب دیده اختصاص مییافت.
از اواخر دهه 1980 به بعد با وقوع جنگهای داخلی و حرکتهای استقلالطلبانه سیستم تأمین اجتماعی و بهداشت جمهوری گرجستان به نسبت سایر جمهوریهای سابق شوروی آسیب بیشتری دید، و دچار نابسامانی و رکود شد، در پائیز 1994 سازمان برنامه جهانی برای غذا وابسته به سازمان ملل نسبت به وقوع قحطی در میان برخی از اقشار جامعه گرجستان در طی ماههای زمستان هشدار دارد. قطع برق و آب در ساعتهای متوالی در تمامی شهرهای گرجستان حتی تفلیس امری عادی تلقی میشد.
حمل و نقل عمومی، خدمات بهداشتی و درمانی اغلب دچار وقفه در ارائه خدمات بودند. کمبود مواد غذایی بویژه نان بدلیل جنگهای داخلی و قطع راه ارتباطی با روسیه تشدید شده بود. در سال 1993 جمهوری گرجستان از سوی سازمان بین المللی همکاریهای اقتصادی و توسعه به عنوان یک کشور در حال توسعه شناخته شد. این شناسایی به منزله سقوط استاندارد زندگی در کشوری که در شوروی سابق از ثروتمندترین جمهوریها بود، تلقی میشد. گزارشهای آماری سال 2007 نشان دهنده این است که برای هر 1000 نفر گرجی 5 پزشک وجود دارد[۱].
بهداشت و درمان
پس از بازگشت ثبات نسبی به گرجستان به منظور بازسازی سیستم بهداشت و درمان، بانک جهانی طی هماهنگی با صندوق بینالمللی پول، غیردولتی نمودن بخش بهداشت و درمان در گرجستان را در زمره برنامههای ضروری جهت اجراء در این جمهوری قرار داده و در این راستا مقرر گردید ارائه کلیه خدمات پزشکی در گرجستان از تاریخ 10 اگوست 1995 براساس پرداخت توسط متقاضیان مربوطه انجام پذیرد. متوسط عمر در گرجستان 73 سال است. وضعیت بهداشت و درمان گرجستان را در سال 2007 میتوان در جدول زیر نمایش داد:
میزان تولد به ازاء هر 1000 نفر 54/10
میزان مرگ و میر به ازاء هر 1000 نفر 37/9
مرگ و میر کودکان زیر 5 سال به ازاء هر 1000 نفر 45 (2005)
نرخ زاد و ولد برای هر زن 42/1 نوزاد (2005)
میزان ابتلا به بیماری ایدز در بزرگسالان 2/0 (2005)
تعداد افراد مبتلا به بیماری ایدز در کشور 3000 نفر (برآورد سال 2003)
تعداد افرادی که تاکنون از بیماری ایدز فوت شدهاند 200 نفر (برآورد سال 2003)
تعداد پزشک برای هر 1000 نفر 09/4 (2003)
تعداد تخت بیمارستان برای هر 1000 نفر 8/3 (2005)
هزینههای درمانی عمومی (درصد نسبت به کل) 4/27 (2005)[۲]
وضعیت زنان در جامعه
در قانون اساسی گرجستان و به طور کلی در حقوق زنان رسماً با مردان و مردان نیز با زنان برابرند. این در حالی است که قوانین و مقررات حقوقی موجود نیز از زنان در برابر سختیها و شداید از جمله کارهای شبانه، کار در معادن یا بخشهای خاصی از صنعت حمایت میکنند. اما در این معنا تساوی این دو گروه (زنان و مردان) به معنای برابری کامل آنها نیست. به عنوان مثال زنان در زمینه انجام کارهای دشوار صنعتی و یا در زمان زایمان نیاز به مقررات ویژهای دارند. در همین راستا زنان زودتر از مردان بازنشسته میشوند، از خدمت زیر پرچم معاف بوده و مادران بیوه از برخی بیمه و تسهیلات اجتماعی ویژه برخوردارند که مردان مشابه از آنها بهرهمند نیستند.
میزان مرگ و میر در نزد مردان در گروههای سنی خاص بیشتر از زنان است. علل این مرگ و میر عمدتاً ناشی از نارساییهای مغزی و قلبی، وجود تومورهای بدخیم، سرطان نای و ریه و مشکلات سیستم گوارشی میشود. همچنین در مقایسه با زنان، مردان زمینههای بیشتری در مورد اقدام به خودکشی و مرگهای ناشی از خودکشی دارند. طول عمر متوسط مردان در گرجستان هفت سال کمتر از زنان است. احتمالاً فشارها و استرسهای روزافزون سالهای اخیر به همراه عادات سنتی نادرست غذایی، مصرف مواد الکلی و دخانیات در تشدید این امر مؤثر بوده است و نکته قابل توجه این است که عادات مذکور نمیتواند به آسانی از طریق وضع قوانین تغییر یابد.
همین مساله در مورد زنان نیز دیده میشود؛ به طوری که قانون نمیتواند باعث تغییر برخی نگرشهای سنتی به زن شده و حامی آنان در مورد مسئولیت دوگانه خانه داری و کار در خار ج از خانه باشد. حوزه کارها و مشاغل تخصصی نمونهای روشن از این مساله است. قبل از استقلال گرجستان (سال 1989 میلادی) سهم زنان کارمند در زمینه مشاغل تخصصی 77 درصد در میان گروه سنی 25 تا 54 ساله بود و بیشترین میزان یعنی 82 درصد در گروه سنی 40 تا 44 سال دیده میشد. مردان و زنان در گرجستان در زمینه میزان تحصیلات دانشگاهی و دبیرستانی تقریباً در وضعیت مشابهی قرار دارند. تحصیل کردگان دانشگاهی مشارکت وسیعی در مشاغل تخصصی دارند که این مشارکت بسیار نامتناسب است. 71 درصد کل پزشکان گرجستان را زنان تشکیل میدهند. 63 درصد معلمان (شغلی که در زمان شوروی سابق از موقعیت پایینی برخوردار بود) را نیز زنان شکل دادهاند؛ این درحالی است که مشارکت زنان در سایر مشاغل از حد متوسط نیز پایینتر است. به عنوان نمونه این میزان مشارکت در زمینه مشاغل تخصصی اقتصادی 39 درصد و در زمینه مهندسی 27 درصد است.
با این حال زنان به طور کلی در زمینه یافتن مشاغل مناسب با تحصیلات خود با مشکل مواجه هستند. در مورد برخی مشاغل پیش فرضهای نسبی موجود علیه زنان توجیهی برای این مساله است. علاوه بر آن دلایل ارایه شده در مورد ضرورت انجام کارهای مربوط به منزل و بچهداری باعث گردیده تا زنان نتوانند تجارب و تواناییهای تخصصی خود را افزایش دهند. دو سوم دختران بعد از ازدواج به مهارتهای تخصصی خود چیزی اضافه نمینمایند. اکثر زنان قادر به کسب مشاغل مناسب نبوده و لذا به دنبال مشاغلی هستند که با داشتن شرایط نامناسب کاری حداقل از حقوق و درآمد بالاتر برخوردار بوده و تسهیلاتی چون بیمه و بازنشستگی بیش از موعد را در برداشته باشد. این چنین مشاغل اغلب شامل شیفتهای کار شبانه، کارهای سخت بدنی و یدی، کار در شرایط نامناسب بهداشتی و تماس با مواد شیمیایی زیانآور، کار در اماکن پر سر و صدا و گرد و خاک و برخی اوقات کار در اماکن غیرقانونی میباشد.
علاوه بر شرایط کاری، زنان گرجی به همراه سایر زنان دنیا با مشکل چگونگی ترکیب وظیفه خانهداری و کار در خارج از خانه مواجه هستند. در این مورد تفکرات سنتی در گرجستان رایج است. مردان در مواقع معمولی آماده مشارکت در کارهای منزل و یا مراقبت از بچهها نیستند. بدین ترتیب مسئولیت مذکور نیز کاملاً بر دوش زنان افتاده است و باعث محرومیت آنان از داشتن اوقات بیکاری و فراغت برای انجام امور شخصی و یا همان گونه که قبلاً ذکر شد پیگیری علاقههای تخصصی در مورد مشاغل خود گردیده است.
با این همه روابط خانوادگی و ازدواج به خودباوری و ایجاد اعتماد به نفس در نزد زنان کمک مینماید. با توجه به اهمیت نهاد خانواده و روابط خویشاوندی در جامعه گرجستان نقش زن به عنوان یک مادر بیش از کار او اهمیت دارد. زنان در حال حاضر مشارکت فعالی در روند احیای اقتصادی گرجستان دارند. به عنوان نمونه تعداد زنان دکهدار بیشتر از مردان است. این درحالی است که نوع فعالیت تجار روح تجارت خردهفروشی را شکل میدهد، سهم زنان در فعالیتهای خرد اقتصادی در حال افزایش است[۳].
معضلات اجتماعی
مشکلات نژادی
گرجستان ذاتا کشوری چندنژادی است با تمامی منافع و معایبی که چنین وضعیتی در بردارد. فروپاشی ناگهانی شوروی به عنوان یک کشور قوی و یکپارچه میتواند تا حدودی نتیجه شکست طرح هماهنگی گروههای مختلف نژادی باشد. گرجستان که در حال حاضر از توسعه ناپاپداری برخوردار بوده در رابطه با گرایشهای استقلالطلبانه و جداییخواهی گروههای متعدد نژادی با مشکلات عدیدهای روبرو است.
البته قبلاً نیز این نوع تمایلات به اشکال گوناگون خودمختاریهای ملی در زمان شوروی سابق دیده شده بود. مشکلات ناشی از این مسایل به ویژه در جایی که اقلیت ها به لحاظ جغرافیایی متمرکز باشند بیشتر جلوه مینماید. در گرجستان نمونه این اقلیتها مردم آبخازیا و اوستیا هستند. سایر گروههای نژادی یا مذهبی نیز علیرغم اینکه نقش مهمی در صحنه سیاسی و اجتماعی گرجستان دارند مورد کم توجهی قرار میگیرند.
ساختار نژادی و توزیع جغرافیایی گروههای نژادی در طول سالهای گذشته و بر اثر جنگهای داخلی و درگیریهای نظامی در آبخازیا و منطقه تسخینوالی به وضوح دچار تغییراتی شده است و آوارگی هزاران نفر در گرجستان و یا مهاجرت آنان را باعث گردیده است. تعداد زیادی از روسها و یونانیها به دلایل ایدئولوژیکی و یا در جهت بدست آوردن زندگی بهتر به وطن تاریخی خود مهاجرت کردهاند. تعدادی از یهودیان نیز در فلسطین اشغالی سکنی گزیدهاند و از گرجستان مهاجرت نمودهاند. همچنین بسیاری از اقلیتهای ارمنی و برخی از گروههای روس زبان به همراه تعداد زیادی از مردم گرجستان در جستجوی محل سکونت به کشور روسیه، اروپای شرقی و نقاط دیگر مهاجرت کردهاند.
در این میان برخی گروههای کوچک نژادی وجود دارند که خود را گرجی میدانند اما از ویژگیهای خاصی از قبیل دین (مانند بسیاری از آجاریها و مسختیها) که ادعای مسلمانی دارند یا عدهای که در جنوب مسختی که کاتولیک هستند و یا زبان مشخص مانند زبان مورد استفاده مگرلها که شمار آنها بالغ بر یک میلیون نفر میگردد و یا زبان اسوان که هزاران نفر به آن تکلم میکنند، برخوردارند. همچنین گروه کوچکی وجود دارند که به زبان لاز صحبت میکنند که این زبان به مردم مگرل نزدیک است.
این درحالی است که تعداد قابل ملاحظه ای از جمعیت لازها در کشور همسایه گرجستان یعنی ترکیه زندگی میکنند. اعضای این گروه نژادی عمدتاً خود را متعلق به دو سطح از قومیت میدانند. این مساله پدیدهای است که در تمامی نقاط منطقه قفقاز طبیعی میباشد.
مشکلات بین قومی اقلیتها در مناطق متمرکز جغرافیایی (به ویژه آبخازیا و قفقاز مرکزی) ریشه در عوامل مختلفی دارد. منافع یا معضلات اقتصادی به همراه چشمانداز نه چندان مناسب خودمختاری سیاسی و فرهنگی و تحریکات و اشاعه امیال و گرایشهای ناسیونالیستی در اوایل استقلال این کشور از جمله این عوامل هستند.
بسیاری از این تحریکات که به صورت بیانیه و انتشارات مختلف رسمی و غیررسمی بیان گردیده ناشی از عوامل سیاسی خارجی و در راستای منافع ملی و ناسیونالیستی این گروه از کشورها است. کشورهای یاد شده همان کشورهایی هستند که سعی در حفظ وفاداری گرجستان به شوروی سابق و تلاش در جهت بازگرداندن این کشور و سایر جمهوریها به اتحاد جماهیر شوروی دارند.
سایر اقلیتهای نژادی نیز که گرایشات سیاسی کمتری دارند در زمینه حفظ اصالت فرهنگی خود، مشارکت و تأثیرگذاری در زندگی سیاسی و تصمیمگیری با مشکلاتی مواجهند. این گروهها ممکن است با تبعیضهای مختلفی چون تبعیض در کسب مشاغل تخصصی، مسکن یا فرصتهای مشارکت در روند خصوصیسازی روبرو گردند. این گروهها همچنین احتمال دارد به علت عدم آشنایی کامل با زبان گرجی از برخی امتیازات محروم باشند این درحالی است که در زمان شوروی سابق این مساله نتایج سوء کمتری را برای آنان به همراه داشت.
افراد عضو اقلیتهای نژادی نیز مشکلات خاص خود را دارند. در این زمینه درگیریهای منطقه آبخازیا و اوستیای جنوبی را میتوان مد نظر قرارداد. از حدود 170 هزار اوستی در گرجستان 100 هزار نفر در خارج از منطقه در جنوب اوستیا و عمدتاً در مناطق کوهستانی و در مناطق مرزی و شمالی گرجستان و نیز در تفلیس و روستاوی زندگی میکنند. تنشهای موجود و نیز شرایط نامناسب زندگی به واسطه درگیریهای نظامی در منطقه تسخین والی باعث مهاجرتهای گسترده مردم به سمت شمال قفقاز و روسیه گردیده است. البته تعیین تعداد دقیق مهاجران به آسانی میسر نیست. در این میان اوستها روابط فرهنگی بسیار نزدیکی با گرجیها دارند به طوری که ازدواجهای فامیلی میان این دو گروه در حال حاضر بسیار معمول و مرسوم است. همچنین جمعیت قابل ملاحظهای از گرجیها نیز در شمال اوستیا زندگی میکنند. این مساله طبیعتاً اسکان مجدد اقلیت اوستها را در سکونت گاههای مشترک آنان بعد از فروکش کردن تنشها تسهیل مینماید.
اما مشکل مشترک و عمده ارامنه و آذریها در گرجستان توسعه نیافتگی منطقه جنوب کشور است. این منطقه جایی است که بسیاری از افراد یاد شده در آ ن زندگی میکنند. علاوه برآن مساله خصومت و دشمنی داخلی میان ارامنه و آذریها بر سر مساله قره باغ را نیز باید متذکر شد که این مساله که گاهی به صورت بروز اعمال تروریستی در مورد لولههای گاز یا جادههای منتهی به ارمنستان و آذربایجان مشاهده
میشود. از سایر مشکلات این گروه ها باید به روابط اقتصادی ضعیف ارامنه در جنوب با سایر نقاط گرجستان اشاره کرد که عمدتاً ناشی از فقدان سیستم حمل و نقل مناسب در این منطقه است. با توجه به همین مشکلات ارامنه به جای گرجستان به مناطق شمالی ارمنستان توجه و تمایل بیشتری دارند.
عمدهترین مشکل روسها در گرجستان این است که بیشتر آنها به گرجی تکلم نمیکنند، درحالی که این مساله قبلاً چندان مورد نیاز نبود. مشکل دیگر این اقلیت، نبود نظام خویشاوندی و قومی با گرجیها است که این امر میتوانست به کاهش تأثیرات بحران اقتصادی کمک نماید. و بالاخره مشکل اقلیت ترک مسختی را باید ذکر کرد که کاملاً متفاوت از مشکلات اقلیتهای دیگر است. اکثریت عمده افراد این گروه در سال 1944 میلادی توسط استالین دیکتاتور شوروی از مناطق جنوبی گرجستان به آسیای مرکزی انتقال داده شدند. از میان تعداد زیادی از این افراد که خواهان بازگشت به گرجستان بودهاند تاکنون تنها حدود صد نفر اجازه بازگشت پیدا کردهاند. البته پیشرفتهایی در این زمینه به وقوع پیوسته است؛ به طوری که به عنوان نمونه تعدادی از دانش آموزان جوان متعلق به این گروه در دبیرستانهای گرجستان مشغول تحصیل هستند اما به نظر میرسد مشکلات این گروه که آثار اقتصادی و سیاسی و نیز اخلاقی برای آنان به دنبال دارد برای مدتهای طولانی به صورت یک موضوع حساس باقی خواهد ماند.
محیط زیست طبیعی و شهری
جدیت معضلات زیست محیطی در گرجستان در مقایسه با بیشتر جمهوریهای شوروی سابق کمتر است. گرجستان این شانس را داشت که پروژههای عمده شوروی سابق که به تخریب قسمتهای عمدهای از محیط زیست محیطی از جمله اورال و آسیای مرکزی منجر میگردید در این کشور اجرا نشد. امروزه تنها کمتر از ده کارخانه صنعتی در گرجستان به عنوان تهدید عمده زیست محیطی به حساب میآیند.
در آن سو گرجستان در زمینه نبود انگیزه برای حمایتهای زیستمحیطی با شوروی سابق اشتراک داشت و در همین راستا تنها چند نهاد و قوانین حامی محیط زیست وجود داشت. استانداردهای شوروی سابق جزو بالاترین و سخت گیرترین استانداردهای دنیا محسوب میشد اما تعلق تمام زمینها و منابع طبیعی به دولت و عدم توجه به مواد خام و مواد سوختی انگیزه کمی را برای حفاظت از محیط زیست در نزد افراد و عموم به وجود آورده بود. همچنین در تضاد موجود میان تولید و حمایت و توجه به محیط زیست همواره تولید در اولویت قرار داشته است. یک مدیر ممکن بود در اثر عدم موفقیت از رسیدن به اهداف تولیدی کارخانه خود عضویت در حزب و یا شغل خود را از دست بدهد. اما در مورد آسیبرسانی به محیط زیست حداکثر مجبور میشد حقوق یک ماه خود را به عنوان جریمه بپردازد.
مردم عامی نیز به همین ترتیب انگیزه چندانی برای حفظ یا حمایت از محیط زیست ندارند. آب شیرین و گاز طبیعی از نظر این مردم متعلق به همه افراد بوده این درحالی است که در مقابل طبیعت به طور کلی به شخص خاصی تعلق نداشته و لذا هیچ کس جوابگوی آسیبرسانی به آن نبوده است. از سویی تبلیغات زیستمحیطی به ندرت دیده میشود و آنچه که از این نوع تبلیغات وجود داشته است همانند تبلیغاتهای دیگر چندان مورد توجه واقع نمیشد.
محیط زیست گرجستان به صورت غیرقابل برگشتی آسیب ندیده است. آمار رسمی شوروی سابق، قبل از استقلال این کشور شهرهای روستاوی و زستافونی را در میان 103 شهر آلوده دنیا و دارای شرایط خطرناک از لحاظ آلودگی هوا قرار داده بود. اما تجزیه و تحلیلهای دقیقتر تصویر کاملاً متضادی را نشان میدهد. به عنوان نمونه در زمینه دفع آلودگیهای هوا دلایلی برای امیدواری وجود دارد. 23 آلایندههای ناشی از فعالیتهای صنعتی، از سه کارخانه صنعتی منشاء میگیرد (درصد باقی مانده ناشی از شش کارخانه دیگر است). با توجه به اینکه تقریباً صنایع خطرناکی به لحاظ اکولوژیکی در گرجستان وجود ندارد و نیز انباشت زبالههای صنعتی در تعداد محدودی از کارخانهها دیده میشود لذا زمینه اقدام برای جلوگیری از آلودگی هوا تسهیل میگردد. اگرچه تجهیزات موجود فرسوده بوده و نظم و انضباط سفت و سختی در زمینه کنترل صنایع دیده نمیشود و کارکنان کارخانهها از تخصص لازم برخوردار نیستند اما این عوامل مانع از اجرای اصلاحات سریع و مناسب نخواهد بود.
با این حال دو معضل عمده و مرتبط به هم به نام جنگلزدایی و فرسایش زمین در گرجستان وجود دارد. این درحالی است که در گرجستان همواره زمین مناسب و کافی برای تأمین غذای مردم وجود نداشته است. علاوه برآن، منابع محلی آلودگی از قبیل سیستم جمعآوری زباله در تفلیس و برخی شهرهای بزرگ دیگر این کشور باعث نگرانی است. آلودگی دریای سیاه نیز یک نگرانی عمده بینالمللی است اگرچه میزان مشارکت گرجستان در آسیبرسانی به این دریا نسبتاً کم بوده و در این آلودگی دخالت کمتری داشته است.
فرسایش زمین عمدتاً ناشی از به کارگیری روشهای نادرست کشاورزی به ویژه در مناطق کوهستانی است که بخش قابل ملاحظهای از زمینهای کشاورزی با شیب بیش از 20 یا 30 درجه در این مناطق وجود دارند. در این میان جنگلزدایی به ویژه در سالهای اخیر به فرسایش زمین کمک کرده است. در این روند جمعیت، ابتدا در روستاها و اخیراً در شهرها با قطع بی رویه درختان برای تأمین سوخت مورد نیاز خود مؤثر بودهاند. قطع درختان برای تهیه الوار و صدور آن به کشورهای دیگر معضل دیگر زیست محیطی گرجستان است.
البته راه حلهایی برای حل مشکلات فوق وجود دارد که متضمن منابع مالی زیادی نیست. اما مدیریت و کنترل مناسبی را طلب مینماید. به عنوان مثال در صورتی که مقامات محلی بخواهند، قادرند مشکل قطع غیرقانونی و بیرویه درختان برای صادرات را که به شدت در حال گسترش است به سرعت کنترل و متوقف نمایند. این مساله که آیا کشاورزی همچنان به عنوان فرسایش زمین باقی خواهد ماند یا نه بستگی به سیاستهای کشاورزی در آینده دارد. آنچه مشخص است این است که با اتخاذ یک سیاست اصولی و موثر و اجرا ی دقیق آن مساله و معضل فرسایش زمین میتواند دفع گردد. اما با توجه به قوانین سخت حقوقی و اقتصادی بسیاری از اقدامات مفید و موثر برای توسعه و حفظ محیط زیست نمیتواند در سیستم معمولی اقتصادی اجرا گردد.
حال با توجه به عدم وجود اقتصاد عملگرا در گرجستان و نیز نیاز به اصلاحات اساسی در ساختار حقوقی موجود این کشور طرح مسئله فوق در مورد گرجستان منتفی است. از سویی با توجه به این که اقتصاد گرجستان در نخستین مراحل رشد خود قرار دارد ارایه قوانین، هنجارها و اقدامات فنی در جهت کنترل محیط زیست در آینده چندان مشکل نخواهد بود اما آنچه مشخص است مردم هر زمان با وضع قوانین جدید و انجام اقدامات نو و یا پرداخت مالیاتهای تازه مخالفت مینمایند و به طور کلی یک عدم تمایل در مورد پذیرش آیینها و ابتکارات جدید در بین آنها وجود دارد. به عنوان نمونه اصل «پرداختهای مربوطه به آلایندهها» میتواند به آسانی ارایه شود و به صورت قانون در بیاید، اما سوال اینجا است که آیا علاقه و عزم و ارادهای برای عمل به آن وجود دارد و نیز اولویتهای دولت در این زمینه کدامند.
دخالت در این مورد و حل مشکلات بسیار آسانتر است زیرا همانگونه که قبلاً ذکر شد بسیاری از معضلات زیستمحیطی در گرجستان مربوط به تکنولوژی نبوده و ارتباط مستقیم با سوء مدیریت و یا فقدان سازمان کارآمد لازم دارد لذا منابع مالی عمدهای مورد نیاز نخواهد بود. به عنوان مثال 45% آلودگی هوای تفلیس که ناشی از رفت و آمد وسایل موتوری است به فقدان مدیریت ترافیک، عادات نادرست رانندگی و وضعیت نامطلوب فنی وسایل نقلیه برمیگردد که کلیه این نواقص میتواند با یک سرمایه گذاری نه چندان زیاد تحت کنترل درآید. اما آلودگی دریای سیاه یک معضل جدی بینالمللی است که سهم گرجستان در ایجاد این آلودگی در مقایسه با سایر کشورهای منطقه نسبتاً جزئی است. با این حال در جهت کنترل ورود انواع فاضلابهای تصفیه نشده به این دریا از طریق شهرهای ساحلی و یا از طریق تأسیس صنایعی چون پالایشگاه نفت باتومی و یا صنایع دیگر اقدامات بیشتری باید صورت پذیرد. در این میان فرسایش ساحلی دریای سیاه نیز عمدتاً ناشی از فقدان مواد رسوبی است که معمولاً از طریق رودخانهها به درون آن وارد و تأمین میشد. این مواد رسوبی در حال حاضر پشت سدهای مختلفی که در جهت تولید برق و الکتریسیته ایجاد شدهاند جمع و مسدود شدهاند که نمونه بارز آن در اینگوری مشاهده میشود. حفاریهای بیرویه و عمدتاً غیرقانونی در بستر رودخانهها و در مناطق ساحلی به روند فرسایش کمک میکند. البته مشکل اخیر قابل رفع بود و میتوانست به جای رودخانهها و مناطق ساحلی در نواحی که از سنگهای قدیمی و بی مصرف انباشته شده بوده صورت بگیرد.
از آنجایی که کشاورزی تنها منبع عمده تخریب محیط زیست در گرجستان به شمار میآید، لذا دخالت در این زمینه و برنامهریزی در این راستا میتواند در جلوگیری از تخریب محیط زیست بسیار مؤثر باشد. البته با توجه به گستردگی وسعت زمینهای فرسایش یافته در طول سالهای گذشته اقدامات محدودی را میتوان در این زمینه انجام داد با این حال زمینهای موجود فعلی در گرجستان به حد طبیعی خود نزدیک هستند. از سویی سیستم قدیمی کشاورزی که از زمان شوروی سابق وجود داشته از بین رفته و الگوهای جدیدی در حال شکلگیری هستند. افزایش نقل و انتقال وسایل موتوری در جهت محل بار و کالا در سیستم بزرگراههای شمال جنوب و یا شرق و غرب (در راستای احیای جاده ابریشم بین آسیا و اروپا) میتواند آسیبهای زیستمحیطی جدی را به دنبال داشته باشد. آثار چنین آسیبهایی امروزه در اروپای غربی دیده میشود. در یک جمع بندی دولت گرجستان در مورد استفاده از فن آوریهای بی خطر زیستمحیطی به ویژه در بخشهای انرژی و کشاورزی به نظر میرسد که تمایل زیادی داشته باشد. این فن آوریها شامل فن آوریهایی است که در کشورهای غربی به علت هزینه بالا و مشکلاتی که در بردارند چندان مورد توجه واقع نمیشوند اما بدست آوردن آن برای گرجستان در حال حاضر امکانپذیر است. در این زمینه قبلاً پیشرفتهایی به صورت آزمایشی صورت گرفته است.
در آغاز سال 1993 میلادی و با توجه به عدم توانایی دولت گرجستان در تأمین سوخت داخلی و عدم وجود راه حل مناسب دیگر، ابتدا ساکنین مناطق روستایی و سپس ساکنین مناطق شهری مجدداً به قطع درختان روی آوردند. توجه به این نکته لازم است که گرجستان کشوری است با کوههای شیبدار و این شیبها با پوشش درختان پوشیده شده است. تنها 17 درصد از درختان در دامنههای با شیب کمتر از 20 درجه قرار دارند.
علاوه بر حدود 2 میلیون هکتار از جنگلهای دولتی 78 درصد در دامنههای با شیب بیش از 20 درجه قرار داشته و 43 درصد در دامنههای با شیب بیش از 30 درجه واقعند. امروزه فرسایش خاک، ریزش خاک کوهها و فرود آمدن بهمن از نتایج بهره برداریهای بی رویه از درختان این مناطق است. در بخش شرقی گرجستان جنگل زدایی به معنای نابودی آبهای سطحی و زیرزمینی است. امروزه مردم باید خانههای خود را گرم کنند و لذا تا جایی که میتوانند درختان در دسترس را قطع میکنند. دانش نسبی جنگلبانی که شامل حفاظت از جنگل میشد آشکارا به فراموشی سپرده شده است. در حال حاضر در اطراف تفلیس الوار توسط افراد برای فروش تولید میشود و این افراد حضور خود را قانونی دانسته و نفعی در حفاظت از جنگلها ندارند. اکثر جنگلهای اطراف تفلیس با هدف جلوگیری از فرسایش زمین درختکاری شده و لذا تخریب آنها از حساسیت زیادی برخوردار است.
یکی دیگر از عوامل محرکه تخریب گسترده جنگلها قیمت بالای الوار و چوب درختان در کشور همسایه ترکیه است. در این رابطه منطقه آجاریا به ویژه بیشترین آسیب را از بهرهبرداریهای تجاری دیده است و تمام دامنه کوههای این منطقه عاری از پوشش درختان شده است. از نتایج این مساله این که در اواخر دهه 1980 میلادی به دنبال وقوع سیل در این منطقه هزاران نفر بیخانمان شدند. الگوی فعلی جنگلزدایی آینده نگران کنندهای را برای منطقه به همراه خواهد داشت. سایر بخشهای غربی گرجستان با توجه به میزان رطوبت بالا و بارندگیهای فراوان به صورت مشابهی در معرض خطر قراردارد. مقامات محلی در این زمینه دخالت نمیکنند زیرا آنها یا منابع لازم را در اختیار ندارند و یا اینکه علاقه ای به این مسأله نشان نمیدهند.
مواد مخدر
مصرف مواد مخدر مشکل جدیدی در گرجستان محسوب میشود. آمار موجود نشان میدهد گرجستان در بین کشورهای مشترکالمنافع از حیث میزان مصرف مواد مخدر رتبهی سوم را بعد از ترکمنستان و اوکراین دارا است اطلاعات جدید ارایه شده توسط اداره ملی مبارزه با مواد مخدر تعداد افراد معتاد ثبت شده را در حدود چهارهزار نفر میداند. حال با توجه به تعداد تخمینی معتادین ثبت نشده این میزان بین چندین هزار نفر تا 150 هزار نفر برآورد میشود. در آمار اداره مذکور بیشترین میزان اعتیاد به مواد مخدر در میان افراد جوان بین 18 تا 25 سال دیده میشود و در این میان گفته میشود تعداد زنان معتاد نیز در حال افزایش است. (بنا به یک تخمین، زنان معتاد 10 تا 15 درصد کل معتادین را تشکیل میدهند.)
اعتیاد به مواد مخدر در اواخر دهه 1980 میلادی در شهرهای بزرگ گرجستان به صورت یک مساله و امر عادی درآمده بود و به دنبال جنگهای داخلی در سالهای اخیر این مساله به صورت قابل توجهی در کلیه مناطق این کشور گسترش یافته است. با توجه به ارزانی و دسترسی آسان به مرفین، بیشترین ماده مخدر مصرفی تا اواسط دهه 1970 میلادی مرفین بوده است. در حال حاضر نیز مرفین مورد استفاده اکثر معتادین قرار دارد و در همین حال برخی از این افراد به سوی حشیش، ماری جوانا و برخی مواد افیونی شامل خشخاش کشیده شدهاند (خشخاش عمدتاً در بخشهای خارجی منطقه اسوانتی کشت میشود.) در این زمینه تنها مشکل موجود مصرف مواد مخدر نیست، بلکه افزایش جنایات ناشی از حمل و نقل مواد مخدر و تجارت پر سود آن معضل دیگر این حوزه است. گرجستان میان آسیا و اروپا واقع شده و با توجه به اینکه کنترل مؤثر چندانی در مورد مرزهای متعدد آن صورت نمیگیرد به صورت مسیر حمل این نوع مواد بین روسیه و ترکیه تبدیل شده است.
از جمله مناطق عمدهای که در گرجستان تحت تأثیر مواد مخدر قرار دارند میتوان به منطقه گاردابانی در مسیر آذربایجان و منطقه تسخین والی (به ویژه خود تسخین والی و جاوا) و منطقه قازبگی اشاره کرد که از طریق شمال منطقه اوستیا از روسیه مواد را دریافت میدارد. گفته میشود در گرجستان در نزدیک مرز این کشور با روسیه اتومبیلهای مسروقه با مواد مخدر مبادله میشوند[۴].
ورزش
انستیتوی علمی پژوهشی تربیت بدنی مرکز اساسی تمام فعالیتهای ورزشی در جمهوری گرجستان میباشد. امروزه در فعالیت مجامع و انجمنهای ورزشی گرجستان که از افراد داوطلب تشکیل شدهاند، از قبیل انجمنهای «کاریشنخالا» «گانتیادی»، «دینامو»، و غیره، قریب یک میلیون نفر شرکت دارند که از میان آنها 200 هزار تن زن هستند.
در جمهوری گرجستان بالغ بر شش هزار و پانصد گروه و باشگاه تربیت بدنی وجود دارد که در 68 رشته ورزشی مشغول فعالیت میباشند. در میان این رشتهها ورزشهای سنتی ملی نیز وجود دارند. از ورزشهای سنتی، کشتی «چیداوبا» بازی باستانی باتوپ «له لو» و یکی از انواع بسیار جالب شمشیربازی یعنی «پاریکاوبا» و انواع مختلف مسابقات اسب دوانی و چابک سواری از قبیل «تسخن بورتی» (بازی با توپ در حال سوارکاری که شبیه چوگان بازی است)، «قاباخی» (تیراندازی با کمان در حال تاختن اسب)، «مارولا» و «دوگی» (نوعی اسب دوانی) بیش از همه مورد توجه عموم هستند.
کشتی نیز در گرجستان در سطح بینالمللی وجود دارد که کشتی گیران گرجی در همه مسابقات بینالمللی شرکت دارند. یکی از معروفترین روشهای کشتی در این کشور سبک کاختیان میباشد. تیم فوتبال «دینامو» تفلیس از تیمهای طراز اول بشمار میآید. فعالیتهای باشگاه کوهنوردی تفلیس که در سال 1877م. تأسیس گردید در نزد عامه شهرت فراوان دارد. نوناگاپرینداشویلی که بارها قهرمان شطرنج جهان در میان زنان شده است مایه فخر و مباهات ورزش گرجستان است. از جمله ورزشهای جدید مورد علاقه مردم گرجستان میتوان فوتبال، بسکتبال، راگی، هاکی و وزنهبرداری که اکنون جایگزین ورزش سنتی پولو له لو شده است را نام برد.
جدول شاخصهای فرهنگی اجتماعی گرجستان (رایزنی فرهنگی ج.ا.ایران در تفلیس)
جمعیت کشور: 4469200 نفر (2011)
جمعیت پایتخت: 1152000 نفر (2011) |
نرخ رشد جمعیت:
0.45 - % (2011) |
میانگین سنی:
8/38 سال |
جمعیت شهری: 2371300 (2011) | جمعیت روستایی: 2097900 (2011) | ردههای سنی:
0- 14 سال 8/15% 15-65 سال 68% 65 سال به بالا 2/16% | |||
شاخص امید به زندگی:
مردان: 6/73 سال زنان :8/80 سال |
متوسط سن ازدواج خانمها: 26،3 سال 2010 | متوسط سن ازدواج آقایان: 30،2 سال 2010 | میزان زادو ولد:
با 14،1% رشد 62585 مورد در سال2010 رسید |
میزان مرگ و میر: با 9% افزایش به 47864 مورد درسال 2010 رسید. | ||||
مساحت کشور:69700 کیلومتر مربع | ||||||||
نرخ بیکاری: 16،3% (2010) | تعدا معتادین: 28000 نفر | آمار ازدواج:
34675 مورد در 2010 |
آمار طلاق:
4726 مورد در سال 2010 |
جمعیت زیر خط فقر: 8% | جمعیت بیکار:31690 نفر (2010) | |||
متوسط میزان درآمد هر خانواده:
597،6 لاری معادل 362 دلار برای هر خانواده (2010) |
آمار قتل: 336 مورد در سال 2011 | میزان مبتلایان به ایدز: کلاً 2609 نفر که کمتر از 1% میباشد (2010) | تعداد زندانیان: 24114 نفر که 1215 نفر زن میباشند | |||||
میزان جرایم جنسی:
94 مورد در سال 2010 |
وضعیت مهاجرت: 18100 نفر (2010) | میزان خودکشی: 64 مورد در سال 2011 | میزان سرقت: 485 مورد (2011) | تعداد فرودگاه هلیکوپتر:
3 باند | ||||
کل جرایم به ثبت رسیده:
32263 مورد (2011) |
ورود جهانگرد به گرجستان از اول 2011 تاکنون:
2820185 نفر که نسبت به سال قبل افزایش 39% دارد |
تهیه و فروش مواد مخدر:
3776 مورد (2011) |
بزهکاری: مورد 32263 (2011) | تعداد فرودگاه: 22
تعداد فرودگاه بین المللی:3 | ||||
حجم سرمایهگذاری در بخش مسکن:151300000 لاری معادل 91696000 دلار (2011) | ساختار کشور: 13شهر، 37 شهرک، 61 مرکز روستایی، 450 روستا | حمل و نقل بین شهری: اتوبوس و هواپیما و قطار | حمل و نقل شهری: قطار زیرزمینی، ون و تاکسی | |||||
میزان دریافتکنندگان خدمات اجتماعی: 24000 نفر | زبان: 71% گرجی، 9% روسی، 7% ارمنی، 6% آذری و 7% دیگر زبانها | تعداد خطوط مترو:2 خط مترو 27 کیلومتر با 22 ایستگاه | ||||||
سقط جنین: 25600 مورد (2010) | میزان مرگ و میر کودکان زیر 5 سال: 96 مورد در سال 2010 | میزان تختهای بیمارستانی نسبت به جمعیت:
12100 تخت برای هر 369 نفر یک تخت بیمارستان |
جمعیت شاغل:
1628100 نفر (2010) |
جمعیت بیکار:
316900 نفر (2010) | ||||
جمعیت فعال و نیروی کار:
1944900 نفر (2010) |
درآمد ماهانه بازنشستگان:
100 لاری معادل 60 دلار (2011) |
نرخ با سوادی: 99 درصد | تورم: 2% در 2011 | توزیع درآمد:160 لاری معادل 98 دلار | شاخص تعداد دانشجو:
102270 نفر |
وضعیت اقتصادی و معیشتی
نظام اقتصادی و ویژگیهای آن
تحقیقات باستانشناسی نشان میدهد گرجستان از دیرباز عمدتاً به دلیل مجاورت با دریای سیاه و گذر جاده ابریشم از آن با بسیاری از سرزمینها و امپراتوریها تجارت برقرار میکرده است. طلا، نقره، مس و آهن فلزاتی هستند که همواره از کوههای قفقاز استخراج میگردد. ساخت مشروبات الکلی نیز یکی از سنن بسیار قدیمی این دیار به شمار میآید.
در عصر حاضر، نظر به موقعیت و آب و هوای این کشور، کشاورزی و جهانگردی بخشهای اصلی اقتصاد آن را تشکیل دادهاند. از زمان فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی، گرجستان با هدف گذر به اقتصاد بازار آزاد، اصلاحاتی ساختاری و اساسی را در این بخش پایهگذاری کرد. اما همانند تمامی کشورهای تازه به استقلال رسیده دیگر با افول اقتصادی سختی روبرو بود. جنگ داخلی و درگیریهای نظامی در اوستیا و آبخازیا نیز به وخامت اوضاع افزود. بدین ترتیب از مقدار تولیدات کشاورزی و صنعتی به شدت کاسته شد. سال 1994 تولید ناخالص داخلی به یک چهارم میزان خود در سال 1989 سقوط کرد. اولین کمکهای مالی غرب در سال 1995، با اختصاص اعتبار 206 میلیون دلاری بانک جهانی و صندوق بینالمللی پول و اعطای کمک 50 میلیون DM آلمان، به این کشور رسید.
از اوایل دهه 2000 گرجستان تحولات مثبت و مشهودی را در اقتصاد شاهد بوده است. در سال 2007 نرخ رشد واقعی تولید ناخالص داخلی به 12 درصد رسیده و گرجستان را در زمره یکی از سریعترین اقتصادهای رو به رشد در اروپای شرقی قرار داد. با توجه به اقدامات انجام شده از سوی دولت، این کشور در سال 2006 به عنوان برترین کشور در زمینه اصلاحات تجاری و تسهیل تجارت در بین 151 کشور جهان شناخته شد و در رتبهبندی هریتیج (Heritage Foundation) از نظر انطباق با قوانین تجارت آزاد از رتبه 135 به رتبه 35 ارتقاء یافت. اما نرخ بیکاری در این کشور 6/12% بوده و و مردم آن در مقایسه به کشورهای اروپایی از متوسط در آمد نسبتاً پایینتری برخوردارند. بطور کلی اقتصاد گرجستان در حال دوری از بخش کشاورزی و حرکت به سوی بخش خدمات است که در مقایسه با کشاورزی (9/10%) اکنون 65% تولید ناخالص داخلی را به خود اختصاص داده است.
گرجستان در 5 مه 1992 به عضویت صندوق بینالمللی پول درآمد. از آن زمان تاکنون این نهاد بینالمللی نظارت کاملی بر نحوه بودج هنویسی، اعتبارات، میزان تورم، رشد تولید ناخالص داخلی، بدهیهای این کشور و سایر فعالیتهای اقتصادی آن داشته و گرجستان برنامههای اقتصادی خود از جمله خصوصیسازی، که از استراتژیهای اقتصادی این کشور میباشد، را بر اساس توصیههای این صندوق انجام داده است. ایجاد بحران در روابط روسیه و گرجستان به جهت اصرار این کشور بر خروج پایگاههای روسیه از گرجستان و تلاش برای جایگزینی صلحبانان سایر کشورها در منطقه مورد مناقشه آبخازیا و اوستیا با صلحبانان روسی، و همچنین سیاستهای غربگرایانه دولتمردان گرجستان و تلاش این کشور برای ادغام در ساختارهای غربی، موجب انعقاد قراردادی بین شرکت گازپروم و وزارت انرژی گرجستان در ژانویه 2006 گردید که بر اساس آن قیمت گاز صادراتی روسیه به گرجستان از 60 دلار در هر هزار متر مکعب به 110 یعنی حدود دو برابر افزایش یافت.
به دنبال آن در سپتامبر همان سال با بازداشت چهار نظامی روسیه در گرجستان به اتهام جاسوسی روابط این دو کشور تیره تر گشت، روسیه سفیر خود را از این کشور فراخواند و کلیه مسیرهای ارتباطی بین دو کشور از جمله مسیرهای ریلی، دریایی، زمینی و هوایی را مسدود و واردات کالاهای صادراتی گرجستان به روسیه به ویژه آبهای معدنی و شراب را تحریم نمود. در حالی که صادرات گرجستان به روسیه که در سه ماهه اول سال 2006 به میزان 64 میلیون دلار رسید، در سه ماهه سوم به حدود 9 میلیون دلار کاهش یافت.
پس از ایجاد بحران در روابط دو کشور، روسیه در ماه سپتامبر 2006 اعلام کرد که قیمت گاز صادراتی به گرجستان را از 110 دلار در هر هزار متر مکعب به 230 دلار افزایش خواهد داد. در حال حاضر مصرف گاز گرجستان در سال 8/1 میلیارد متر مکعب است که با توافقهای حاصله 4/1 میلیارد متر مکعب آن از روسیه و به قیمت 235 دلار تأمین خواهد شد. مقامات گرجی انتظار دارند کسری حساب فعلی حاصل از تحریم سال 2006 به مدد درآمد افزایش مبادلات خارجی حاصل از جریان عظیم سرمایهگذاری مستقیم خارجی و افزایش درآمد حاصل از بخش جهانگردی جبران گردد. همچنین این کشور اعتبار قابل توجهی را در سهام بازار بینالمللی حفظ کرده است.
در ضمن گرجستان در حال تبدیل شدن به یک راهروی حمل و نقل بینالمللی از طریق بنادر باتومی و پوتی است. خط لوله نفت باکو که از تفلیس و جیهان میگذرد و یک خط لوله گاز موازی آن معروف به خط لوله قفقاز جنوبی از جمله عوامل کمک به این روند محسوب میگردند.
خصوصیسازی
یکی از اهداف محوری اصلاحات اساسی جاری در گرجستان، غیر دولتی ساختن واحدهای تولیدی و خصوصیسازی داراییها میباشد. خصوصیسازی داراییهای دولتی در اقتصاد ملی گرجستان در واقع در ماه مارس سال 1993 آغاز گردید. پیش از این تاریخ قانون خصوصیسازی واحدهای تولیدی دولتی در تاریخ 9 اوت 1991 توسط شورای عالی جمهوری به تصویب رسیده و در تاریخ 18 اوت 1992، توسط شورای دولتی جمهوری گرجستان، برنامه دولتی خصوصیسازی گردید. مطابق این برنامه، جریان خصوصیسازی داراییها در دو مرحله رشد یافت:
خصوصیسازی خرد، که عمدتاً در سالهای 96-1993 انجام گرفت و شامل واحدهای تولیدی کوچک مربوط به بخشهای بازرگانی، تغذیه عمومی، صنایع، صنعت ساختمان، کشاورزی و غیره و همچنین واحدهای کم صرفه و زیانآور میگردید.
خصوصیسازی در مقیاس وسیع که از سال 1996 آغاز گردیده و تا به امروز ادامه دارد. در حال حاضر خصوصیسازی واحدهای تولیدی متوسط و بزرگ عمدتاً از طریق عرضه سهام آنها انجام میگیرد.
در مناقصههای برگزار شده در ماههای ژوئن و سپتامبر 1997، تعداد بیش از 69 میلیون سهم 265 شرکت سهامی تحت مالکیت دولت برای فروش عرضه گردید که از آن مقدار حدود 64 میلیون سهام به فروش رسید.
جریان خصوصیسازی در سال 1997 وارد فاز جدیدی شد. مبلغ کل مربوط به سرمایههای جذب شده توسط مزایدههای برگزار شده در این سال بیش از 100 میلیون دلار بود و در سالهای 5ـ2004 به 5/210 میلیون دلار رسید (6/8% افزایش نسبت به سالهای 2000 تا 2003). خصوصیسازی نیروگاههای تولید برق آبی، شرکتهای توزیع انرژی و سازمانهای مخابراتی در سال 2006 انجام گرفت. طبق قانون این کشور هر شخص یا سازمان گرجستانی یا خارجی حق شرکت در روند خصوصیسازی را دارد.
خصوصیسازی اراضی کشاورزی
بعد از لغو مالیاتهای صادراتی بر محصولات کشاورزی در اواخر سال 1994، دولت سیستم نظارت خود را در این بخش در ژوئن 95 لغو نمود. تا پایان سال 1995، 75% زمینهای کشاورزی آماده به بخش خصوصی واگذار گردید. در رابطه با مشکلات حقوقی مربوطه، پارلمان این کشور در مارس 96 قانون مالکیت خصوصی زمینهای کشاورزی را تصویب نمود ضمن اینکه ثبت مالکیت زمین در نوامبر 96 و اجاره زمینهای کشاورزی دولتی توسط بخش خصوصی در سپتامبر و دسامبر 96 به تصویب پارلمان این کشور رسید. تا اواسط سال 2001، 6% از شرکتهای تولید ماشینآلات، کشاورزی به بخش خصوصی واگذار شد. در اوایل سال 2005 لایحه جدیدی در مورد خصوصیسازی بیشتر اراضی دولتی توسط دولت تهیه شد. از دیگر اقدامات مهم دولت در این بخش میتوان به حمایت مالی از سیستم فعالیتهای کشاورزی آن هم از طریق ایجاد اتحادیههای کوچک اعتباری کشاورزی اشاره نمود.
گفتنی است که شرایط موجود در آبخازیا و اوستیای جنوبی مانع از خصوصیسازی به ترتیب 66000 و 5000 هکتار از زمینهای کشاورزی این دو منطقه گردیده است. علاوه برآن حدود 52000 هکتار از زمینهای گرجستان در مناطق مرزی قرار دارد و حدود 50600 هکتار از زمینها به مصرف امور علمی و آموزشی و تولید بذر و دیگر موارد میرسد. از دیگر عوامل مخل اجرای خصوصیسازی در گرجستان، شرایط متغیر آب و هوایی و اقلیمی این کشور میباشد. طوری که 33 درصد کل زمینهای کشاورزی (1 میلیون هکتار) با مشکل فرسایش خاک مواجهاند و حدود 217000 هکتار از زمینهای کشاورزی شورهزار میباشند[۵].
اوضاع مالی و شاخصهای اقتصادی
واحد پول و اجزاء و برابری آن
در سالهای پس از استقلال با وجود جریانات و درگیریهای متعدد، امکان به جریان انداختن پول ملی کمتر وجود داشت. روبل روسی و دلار آمریکایی در بازارهای 1991 و - داخلی و مبادلات بازرگانی خارجی مورد معامله قرار میگرفت. در سالهای 94 حتی تا اوایل 1995 نیز «کوپن» در جریان بود که نتوانست موفقیت کسب کند. در سپتامبر سال 1995 پول ملی گرجستان به نام «لاری» به جریان افتاده و روبل و کوپن، پوند از گردش خارج شد. ارزش برابری لاری در زمان انتشار در مقابل دلار امریکا ......................................... اعلام کرده است.
GDP میزان تولید ناخالص داخلی
صندوق بینالمللی پول تولید ناخالص داخلی گرجستان در سال 2009 را 1 درصد و بر اساس پیشبینی صندوق مذکور این مجموع در سال 2010 به 3 درصد خواهد رسید. در حالی که رییس بانک مرکزی گرجستان تولید ناخالص داخلی را در 2% اعلام کرده است. رییس بانک مرکزی گرجستان معتقد است که این، سال 2009 رقم در نیمه دوم سال 2009 به 2 درصد برسد.
درآمد سرانه
درآمد سرانه نیز به تبع رشد اقتصادی در سالهای پس از استقلال با آهنگ منظم و کم رشد داشته است اما در سالهای اخیر و به ویژه پس از انقلاب رز و اصلاحات داخلی و سرمایهگذاریهای خارجی انجام شده در این کشور، از رشد مطلوبی برخوردار بوده است و در حالی که در سال 2002 درآمد سرانه بالغ بر 720 دلار بوده و این رقم با رشد قابل توجه در سال 2006 به 1760 دلار رسیده است.
بودجه مالی و کسری بودجه
در اواخر سالهای حکومت اتحاد جماهیر شوروی بودجه گرجستان از مقدار کمی مازاد برخوردار بود. حکم اعتبارات ویژه بودجهای گرجستان از مسکو، بر اساس تخمین صندوق بینالمللی پول معادل 9/1 درصد تولید ناخالص داخلی در سال 1989 و 1/5 درصد در سال 1991 بود. از دست دادن یک چنین امتیازی یکی از دلایل اصلی زوال قاطع توازن مالی گرجستان از سال 1991 به بعد بود ه است. بین سالهای 1991 تا 1993 کسری بودجه از 11/3 درصد تولید ناخالص داخلی به 8/33 درصد افزایش داشته است. وقوع حوادث پیشبینی نشده (مثل زمین لرزه سال 1991) و بی ثباتی سیاسی طی سالهای 1992 و 1993 و افزایش دستمزدها موجب افزایش هزینهها و کاهش درآمدها شده بود.
با تعدیل قیمتها در سطح گسترده کاهش قیمت نان و حمل و نقل تنها از طریق افزایش زیاد یارانه امکان پذیر شده بود. با این حال دولت به منظور جبران یارانههای اختصاص یافته به نان و حمل و نقل اقدام به وضع مالیات بر صادرات مرکبات از ماه ژوئن سال 1991 کرد.
با اصلاح نظام مالیاتی که قانون آن در ماه مارس سال 1993 در مجلس به تصویب رسیده و بر اساس آن مالیات مضاعف و مالیات بر تولیدات داخلی جایگزین مالیات بر فروش شد، وضعیت مالی این کشور بدتر شد. تغییرات اساسی در سیستم مالیاتی گرجستان در ژانویه سال 1994 حاصل شد. نظام مالیاتی جدید مجدداً در دسامبر سال 1994 تحت فشار صندوق بینالمللی پول اقدام به افزایش نرخ مالیات مضاعف و مالیات بر تولید تا سقف 20 درصد کرد.
در سال 2004 در گرجستان یک نرخ مالیات 12 درصدی بر درآمد اعلام گشت. به دنبال آن جمعآوری مالیات بطور چشمگیری افزایش یافت که به این وسیله بطور قابل ملاحظهای از میزان کسری بودجه عظیم سالهای گذشته دولت کاسته شد. دولت این کشور، کسری بودجه این سال را 7/6% تولید ناخالص داخلی کشور اعلام نمود.
بودجه
در پی بحران جهانی اقتصاد و مشکلات داخلی گرجستان در بودجه سال 2009 این کشور مالیاتها را تا 500 میلیون لاری کاهش داده است. از جمله مالیات بر درآمد 25 میلیون لاری، مالیات بر سود 83 میلیون لاری، مالیات بر ارزش افزوده 314 میلیون لاری، مالیات بر سهام 58 میلیون لاری، مالیات بر عوارض گمرگی 8 میلیون لاری و سایر مالیاتها تا 2 میلیون لاری کاهش مییابند.
برای برقراری توازن میان این کاهش و به منظور بالا بردن توان مالی ادارات دریافت اعتبار 110 میلیون لاری، درآمدهای جاری تا 9/16 میلیون لاری و افزایش خدمات دولتی تا 9/497 میلیون لاری در بودجه پیشبینی شده است.
خدمات خارجی دولت شامل 9/237 میلیون لاری است که 4/141 میلیون لاری به بانک توسعه آسیایی و 7/96 میلیون لاری جهت اعتبارات سرمایهگذاری اختصاص یافته است. دولت همچنین در بخش خدمات داخلی مبلغ 260 میلیون لاری جهت انتشار اوراق بهادار اختصاص داده است.
در این بودجه همچنین مبلغ 312 میلیون لاری به بودجه وزارتخانههای بهداشت و درمان، کشاورزی، امور پناهندگان و صندوق پروژههای منطقهای اضافه شده است.
درآمد
،3,149/ 4,235 میلیون لاری است: مالیات بر درآمد 4 /5، درآمد کل سال 2006،564/ 521، درآمد سرمایه 5 / درآمدهای جاری حاصل از مواردی غیر از مالیات 7 4,464 میلیون / 194، کل هزینهها و وامهای خالص 1 / کمکهای مالی اهدایی خارجی 3 لاری اعلام شده است.
بدهیهای خارجی
مشکلات و بحرانهای عدیده اقتصادی گرجستان موجب شده است تا این کشور توان پرداخت وامها و کمکهای دریافتی را نداشته باشد، لذا جمع کل بدهیهای خارجی این کشور به کشورها و سازمانها و مؤسسات پولی بینالمللی تا 1 ژوئن 2009 2 میلیارد دلار یا 26% از مجموع تولید ناخالص داخلی این کشور بوده است. / معادل 9 طبق پیشبینی معاون وزیر امور دارایی گرجستان این رقم ممکن است تا پایان سال 2009 به 34% از مجموع تولید ناخالص داخلی برسد. به عقیده ایشان بدهی خارجی رجستان در تولید ناخالص داخلی به زودی به «مرز خطرناک» میرسد که ممکن است %60 تولید ناخالص داخلی را در بر گیرد.
بدهی این کشور به کشورهای دیگر نیز از این قرار است:
کشور میزان بدهی (میلیون دلار)
روسیه 144
اتریش 96
ترکیه 43
ترکمنستان 43
آمریکا 41
قزاقستان 27
ارمنستان 18
آذربایجان 15
کویت 4
12 میلیون دلار بابت خرید گاز از ایران در سالهای / همچنین گرجستان مبلغ 8 1995 و 1996 به این کشور بدهکار است که در آذر ماه سال 1381 با سفر وزیر دارایی گرجستان به تهران قرارداد استمهال بین دو کشور به مدت 20 سال به امضاء رسید و طرف گرجی در حال اجرای تعهدات خود در این خصوص میباشد. بنا بر آمار وزارت 11/ دارایی گرجستان تا نوامبر 2006 بدهی گرجستان به جمهوری اسلامی ایران مبلغ 4 میلیون دلار بوده است.
نرخ تورم
،%13/8، این میزان تا سال 1999 به روند منفی خود ادامه داد (سال 1996 10%) تا این که در سال /9 10% و در سال 1999 /7، %7/5، در سال 1998 1997 4% رسید. پس از / 2000 به جهت گذر از بحران مالی این رقم مجدداً کاهش یافته و به 6 5 درصد گزارش گشت. / 3 و 6 / آن در سالهای 2001 و 2002 نرخ تورم به ترتیب 4 همکاری این کشور با صندوق بینالمللی پول، کنترل عرضه پول ملی از طریق بانک ملی 6% رسید و دولت / و اجرای سیاستهای صندوق، کنترل تورم شده و در سال 2005 به 7، متعهد شد تورم را به صورت عددی یک رقمی حفظ نماید. این میزان در سال 2006 5 درصد اعلام شد. به گفته رییس بانک مرکزی گرجستان تورم /5، %8 و در سال 2008 در این کشور در سال 2009 به 3 تا 4 درصد خواهد رسید.
سرمایهگذاری در گرجستان
حجم سرمایهگذاری خارجی در گرجستان در سه ماهه اول سال 2009 متشکل (537/6) 4 برابر نسبت به دوره مشابه در سال 2008 / 124 میلیون دلار بود که 3 / از 7 کاهش یافته است. طبق گزارش اداره آمار وزارت امور اقتصادی گرجستان، در سه ماهه 416/ اول سال 2008 سرمایهگذاری در بخش حمل و نقل و ارتباطات متشکل از 6 22 میلیون دلار / میلیون دلار بود که این مبلغ در مدت مشابه در سال 2009 به 7 136 میلیون دلار بود / کاهش یافت. سهم سرمایهگذاری بانکی در مدت مذکور شامل 9 5 میلیون دلار رسید. در ژانویه و مارس 2009 / که در مدت مشابه در سال 2009 به 5، 26 میلیون دلار بود که در دوره مشابه سال 2008 / سرمایهگذاری در بخش انرژی 2 362/5 میلیون دلار بوده است. سرمایهگذاری در اموال غیر منقول در مدت مذکور در 23 میلیون دلار /6، 104 میلیون دلار و در همان زمان در سال 2009 /2، سال 2008 398/2، بوده است. این سرمایهگذاری در بخش کارفرمایی در سه ماهه اول سال 2008 18 میلیون دلار میباشد. در بخش /3، میلیون دلار و در مدت مشابه سال 20ر171 میلیون دلار و در مدت مشابه سال /8، ساختمان در سه ماهه اول سال 2008ر6/2 میلیون دلار بوده است. 2009 مهمترین سرمایه گذاران خارجی در سه ماهه اول سال 2009 در گرجستان 24 میلیون / 50 میلیون دلار، بریتانیای کبیر با 8 / عبارتند از: امارات متحده عربی با 1 19 میلیون دلار و / 23 میلیون دلار، ترکیه با 21 میلیون دلار، هلند با 9 / دلار، چک با 7 12 میلیون دلار. / ژاپن با 2
سیستم مالیاتی در گرجستان
پارلمان گرجستان در دسامبر سال 2004 قانون مالیاتی جدیدی را به تصویب رساند که از اول ژانویه 2005 به مورد اجرا درآمد. در این قانون جدید برخی از مالیاتهای کم بازده لغو شده و تعداد آنها از 21 نوع به 8 نوع کاهش یافت. میزان مالیات بر ارزش افزوده از 20% به 18% و مالیات بر حقوق از 33% به 20% کاهش یافت. به جای 12 تا 20 درصد مالیات بر درآمدهای شخصی، میزان هماهنگ 12% برای تمام درآمدهای شخصی تعیین گشت. در این قانون مقرر شد تا فقدان درآمد ناشی از این اوضاع اقتصادی / 135 کاهش نرخ مالیاتها از طریق افزایش نرخ مالیات غیر مستقیم، وسعت بخشیدن به پایه مالیاتی (از طریق کاهش معافیتهای مالیاتی) و توسعه مدیریت جبران گردد.
سیستم بانکی
سیستم بانکی گرجستان تحت نظر بانک ملی این کشور عمل میکند، که شامل پنج بانک تجاری تخصصی دولتی، دویست و بیست و نه بانک تجاری کوچک محلی، 60 بانک تجاری خصوصی و شعبههایی از بانک پس انداز جمهوری گرجستان شوروی سابق میشود. سیستم بانکی گرجستان شدیداً تحت کنترل دولت قراردارد. بیش از 50% از بانکهای تجاری کوچک تماماً در مالکیت شرکتهای دولتی است. همچنین تخمین زده میشود که بیش از 90 درصد از دارائی نظام بانکی و شعبات وابسته به آن در اختیار بانکهای دولتی است. بانک صادرات و واردات تنها بانکی است که مستقل عمل میکند. بانک ملی گرجستان در اواسط سال 1991 رسماً تأسیس شد. این بانک در واقع همان وظایف بانک مرکزی را داراست. وظایفی چون انتشار اسکناس، مدیریت نرخ تسعیر، کنترل اعتبارات پولی و مالی و تنظیم فعالیتهای بانکی، پس از استقلال بانک ملی گرجستان کلیه مطالبات و تعهدات سیستم بانکی اتحاد جماهیر شوروی سابق را نسبت به بانکهای موجود در این کشور عهده دار شد.
در مقایسه با سیستم بانکی زمان اتحاد شوروی، بانک ملی گرجستان هیچ نقشی در تأسیس بانکهای تجاری و تعیین نرخهای بهره ندارد. به عبارت دیگر اصولاً بانکها خودشان در تعیین این موارد آزادی عمل دارند. طی سالهای اخیر، تأسیس بانکهای کوچک در گرجستان از رشد سریعی برخوردار بود، تعدادی از این بانکها به خاطر خارج ساختن سرمایه، توسط پس اندازکنندگان، ورشکست شدهاند. ادامه این روند بانک ملی را سرانجام وادار به عکسالعمل کرد. در پی این امر در دسامبر سال 1994 مجوز فعالیت 28 بانک تجاری به خاطر نداشتن سرمایه کافی از سوی بانک ملی به تعلیق درآمد. در حال حاضر هر شعبه بانکی برای شروع فعالیت خود میبایست ذخیره واحد 50 دلار باشد. / پول گرجی آن معادل 000 در سال 1998 مجوز فعالیت بانک دریای سیاه با کمک بانک بینالمللی ترمیم و توسعه یونان و همچنین افتتاح شعبه املاک بانک ترکیه صادر شده است. در سال 2006 سهم سرمایهگذاری خارجی کل بانکهای بازرگانی گرجستان بالغ بر 58% بود[۶].
جدول شاخصهای اقتصادی گرجستان (رایزنی فرهنگی ج.ا.ایران در تفلیس)
تولید ناخالص داخلی
14.37 میلیارد دلار |
سرانه تولید ناخالص داخلی 3212.7 دلار | رشد اقتصادی در سال
2011 مثبت 7% 2010 مثبت3/ 6% |
مزایای بازار گرجستان: حق تملک برای خارجیها، شفاف بودن قوانین، امکان و آزادی انتقال ارز، امکان ایجاد مناطق آزاد تجاری با مالکیت 100% برای خارجیها، استفاده از معافیتهای مالیاتی و مزایای صادراتی آن، مبارزه با فساد اداری، سهولت و سرعت ثبت اسناد و موسسات تجاری، صدور سریع پروانه و مجوز، اصلاحات حقوق گمرکی و پلیس مرزی، اصلاح قوانین تجارت، کار و مالیات؛ معافیت از عوارض گمرکی، برابری حقوقی سرمایهگذاران خارجی با داخلی، اجازه برگشت سود و سرمایه به خارج، آزادی کار و نیروی متخصص ارزان و هزینه پایین تولید؛ زمینه مساعد برای توریسم و اکو توریسم، اعطای مشوق ها یا معافیتهای مالیاتی در مناطق آزاد، | |||||
ضریب جینی: 40.8 | متوسط حقوق: ماهانه 307 دلار | |||||||
حجم صادرات:
2.2 میلیارد دلار |
حجم واردات:
7.1 میلیارد دلار |
موازنه منفی تجاری:
4.9 منفی میلیارد دلار | ||||||
سهم بخشهای مختلف در اقتصاد:
کشاورزی: 8.3% صنعت: 13.2% خدمات: 78.5% |
نیروی شاغل در بخشهای مختلف:1 میلیون و 602 هزار نفر
کشاورزی: 6.55% صنعت : 8. 9% خدمات : 35.5% |
تولید برق : 10.1میلیاردKWH
مصرف برق: 9.6 میلیارد KWH صادرات برق: 930 میلیون KWH واردات برق: 471 میلیون |
بودجه سالانه:
در آمدها: 3.762میلیارد دلار هزینه ها: 3.455 میلیارد دلار |
میزان مصرف گاز: 1.7میلیارد متر مکعب در سال
منابع تامین گاز: جمهوری آذربایجان و روسیه تولید گاز: 8.148 میلیون متر مکعب در سال ذخائر تائید شده گاز(2009): 8.945 میلیارد متر مکعب | ||||
بدهی خارجی:4.332 میلیارد $
= به ایران:10.617 میلیون$ |
حجم سرمایهگذاری خارجی:
980.6 میلیون دلار |
اهم مشکلات: مناطق جدائی طلب و حمایت روسیه از استقلال این مناطق، درصد بالای بیکاری، فقدان منابع انرژی، فقدان صنایع و تولیدات عمده صنعتی، قدمت کارخانجات و ماشین آلات؛ | ||||||
ذخائر ارزی: 2.819 میلیارد دلار و 2.862 میلیارد دلار (2010) 1.08 میلیارد$ (2009)، 1.48 میلیارد $2008 | شرکای عمده تجاری: ده شریک بزرگ تجاری گرجستان با مجموع 67% کل حجم تجارت خارجی: ترکیه (1.5میلیارد دلار) 16.5%، جمهوری آذربایجان (1.037 میلیارد دلار)10.6%، اوکراین(847میلیون دلار)9.9%، چین (554 میلیون دلار)5.4%، آلمان (530میلیون دلار) 5.4%، روسیه (426میلیون دلار) 5.3% آمریکا (389 میلیون دلار)4.7%، بلغارستان (394 میلیون دلار) 3.1%، ارمنستان (282 میلیون دلار)2.9% و امارات متحده عربی (266 میلیون دلار)2.8%. | تولیدات عمده کشاورزی: مرکبات، انگور، فندق، گردو، چای، سبزیجات، دام و طیور. | درصد بیکاری:
16.3% ولی آمار غیر رسمی 25% | |||||
صادرات عمده:
خودروی سواری (صادرات مجدد)، فرو منگنز، کود شیمیایی، فندق و گردو، آهن قراضه، طلا، مس و فلزات مانند آن، الکل معمولی، تیرآهن، مشروبات، آب معدنی و چوب، |
شاخص امید به زندگی: 76.93سال
آقایان: 61، 76 سال خانمها: 64،0 8 | |||||||
عضویت در سازمانهای بینالمللی تجاری: WTO، WB، فائو،IBRD IMF، دریای سیاه،UNCTAD گوام کمیسیون اقتصادی un برای اروپا، سازمان جهانی گمرک، کانون بین المللی توسعه، مالکیت معنوی، سازمان جهانی توریسم، | ||||||||
واردات عمده از ایران: قیر،مصالح ساختمانی،مواد پلاستیکی،موادغذایی، خشکبار،میوه، سبزیجات،
مواد شوینده، ظروف آشپزخانه، روغن ماشین، شیشه،چینی، لوازم منزل،پتروشیمی، چسب، | ||||||||
حجم مبادلات ایران و گرجستان:
آمار ایران: 72 میلیون دلار(37+) آمارگرجستان:81 میلیوندلار(48 +) |
واردات عمده: نفت و گاز، خودرو سواری و قطعات خودرو، گازهای نفتی و گازهای کربن دار، محصولات داروئی و درمانی، گندم، دستگاه تلفن همراه و بی سیم، سازههای فلزی، شکر، سیگار، رایانه و قطعات رایانه ای. | تولیدات عمده صنعتی: فولاد، صنایع دستی، لکوموتیو سازی، | زمینههای سرمایه گذاری خارجی: انرژِی و نیروگاه (آبی، بادی و خورشیدی)، کشاورزی، جهانگردی و دامداری | |||||
خطوط انرژی موجود نفت:1- باکو- باتومی با راهآهن2- باکو - سوپسا 3- باکو تفلیس، جیحان گاز: باکو - تفلیس – ارزروم | ||||||||
مهمترین کشورهای سرمایهگذار: هلند، دانمارک، قبرس، ترکیه، روسیه، ج آذربایجان | ||||||||
تولید نفت: 51440 تن در سال 2010 بوده که به علت عدم وجود پالایشگاه در گرجستان، این میزان نفت صادر شده است. | جمعیت زیر خط فقر: 31% | خط فقر: ؟ | تورم: در سال 2011 معادل 2% |
نیز نگاه کنید به
جامعه و نظام اجتماعی چین؛ جامعه و نظام اجتماعی روسیه؛ جامعه و نظام اجتماعی ژاپن؛ جامعه و نظام اجتماعی مصر؛ جامعه و نظام اجتماعی لبنان؛ جامعه و نظام اجتماعی کوبا؛ جامعه و نظام اجتماعی سنگال؛ جامعه و نظام اجتماعی کانادا؛ جامعه و نظام اجتماعی افغانستان؛ جامعه و نظام اجتماعی تونس؛ جامعه و نظام اجتماعی ساحل عاج؛ جامعه و نظام اجتماعی فرانسه؛ جامعه و نظام اجتماعی اسپانیا؛ جامعه و نظام اجتماعی تایلند؛ جامعه و نظام اجتماعی آرژانتین؛ جامعه و نظام اجتماعی مالی؛ جامعه و نظام اجتماعی زیمبابوه؛ جامعه و نظام اجتماعی اردن؛ جامعه و نظام اجتماعی سوریه؛ جامعه و نظام اجتماعی قطر؛ جامعه و نظام اجتماعی امارات متحده عربی؛ جامعه و نظام اجتماعی سیرالئون؛ جامعه و نظام اجتماعی اتیوپی؛ جامعه و نظام اجتماعی اوکراین؛ جامعه و نظام اجتماعی تاجیکستان؛ جامعه و نظام اجتماعی قزاقستان؛ جامعه و نظام اجتماعی سریلانکا؛ جامعه و نظام اجتماعی بنگلادش
کتابشناسی
- ↑ بنیاد مطالعات قفقاز (۱۳۹۲). جامعه و فرهنگ گرجستان. تهران: سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامی (در دست انتشار)، ص77.
- ↑ بنیاد مطالعات قفقاز (۱۳۹۲). جامعه و فرهنگ گرجستان. تهران: سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامی (در دست انتشار)، ص77-78.
- ↑ بنیاد مطالعات قفقاز (۱۳۹۲). جامعه و فرهنگ گرجستان. تهران: سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامی (در دست انتشار)، ص78-80.
- ↑ بنیاد مطالعات قفقاز (۱۳۹۲). جامعه و فرهنگ گرجستان. تهران: سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامی (در دست انتشار)، ص80-87.
- ↑ بنیاد مطالعات قفقاز (۱۳۹۲). جامعه و فرهنگ گرجستان. تهران: سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامی (در دست انتشار)، ص87-92.
- ↑ بنیاد مطالعات قفقاز (۱۳۹۲). جامعه و فرهنگ گرجستان. تهران: سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامی (در دست انتشار)، ص92-98.