پرش به محتوا

فرانسه در یک نگاه

از دانشنامه ملل
نسخهٔ تاریخ ‏۲۹ ژانویهٔ ۲۰۲۵، ساعت ۱۷:۰۰ توسط Momtaz (بحث | مشارکت‌ها)
پرچم کشور فرانسه ، https://momes.parents.fr/apprendre/matieres-scolaires/histoire-geographie-emc/histoire/lhistoire-du-drapeau-francais-897691

کشور فرانسه، که در محافل رسمی با عنوان جمهوری فرانسه شناخته می شود، کشوری است که بر خلاف انتظار همگان، تنها بخشی از آن در اروپا واقع شده است. در واقع بخشی از سرزمین های آن  در خارج از خاک اصلی در آفریقا ، آسیا، آمریکاي مرکزی و اقیانوس آرام قرار دارند و یادگاری از دوران استعمار این کشور در گذشته ای نه چندان دور می باشند.

فرانسویان به کشور فرانسه L’Hexagone یا شش ضلعی می گویند چرا که اگر به نقشه این کشور توجه کنیم شکلی شش ضلعی دارد. اسم كشور فرانسه از فرنسيا به معني «سرزمين فرانك‌ها» آمده است. اين نام پيش از اين به امپراتوري فرانك‌ها كه از جنوب تا شرق آلمان ادامه داشت، اطلاق مي‌شد. فرانسه در لغت به دو مفهوم است. معناي نخست آن درمورد كل جمهوري فرانسه بانضمام مستعمرات به كار مي‌رود. مفهوم دوم آن به فرانسه موجود در اروپا اشاره دارد. 

فرانسه یک بازیگر مهم در عرصه جهانی و کشوری در قلب سیاست اروپا است. فرانسه در هر دو جنگ جهانی به لحاظ تلفات انسانی و خسارات اقتصادی بهای گزافی پرداخت کرد. به اوج رسیدن جنگ و کشمکش های متمادی دردوره استقلال الجزایر و اکثر مستعمرات فرانسه در آفریقا از پيامدهاي دوره بعد از جنگ بود. همچنین روند استعمارزدایی در آسیای جنوب شرقی، نفوذ سنتی فرانسه را کاهش داد. گذشته استعماری فرانسه باعث شد که امروزه ساکنان این کشور از تنوع نژادی و فرهنگی فراوان برخوردار باشند.

فرانسه یکی از بانیان ایده اتحاد اروپا بود و در سال های پس از جنگ دوم که اروپا در جستجوی بازسازی بود، نقش مهمی در شکل دادن به تشکیلات اتحادیه اروپا داشت. در دهه نود میلادی نيز همکاری فرانسه- آلمان در یکپارچگی اقتصادی اروپا نقش مرکزی ايفا نمود.

نفوذ سیاسی فرانسه نیز مهم است : عضو دائم شورای امنیت سازمان ملل متحد، عضو موسس اتحادیه اروپا ، عضو 8 کشور گروه صنعتی.

سیاست خارجی فرانسه در درجه اول بر اساس  حفظ استقلال ملی خود دیکته می شود. اين سیاست خارجی مبتنی بر حیات ایده های دوگل به مدت بیش از پنج دهه است. ایده دوگل بر این امر استوار بود که فرانسه به هیچ عنوان نباید برای نجات خود به یک قدرت خارجی متکی باشد. فرانسه به دلیل موقعیت ژئوپلتیک خود چهارراه اروپا به حساب می آید و به همین علت بارها مورد تهاجم همسایگان خود قرار گرفته است. این تجربه تاریخی مفهوم استقلال در فرانسه را به نماد هویت ملی بدل نموده است. از سوی دیگر این امکان را برای فرانسه فراهم کرده که در ابعاد منطقه ای و فرامنطقه ای به جبران گذشته پرداخته و در عرصه سیاست خارجی بلندپروازی کند. سایه دوگل بر سیاست خارجی فرانسه چنان سنگین بوده و هست که حتی فرانسوا میتران که سوسیالیست بود، در سیاست خارجی از دوگل متأثر بود.

نقش فرهنگ فرانسه در روابط بین الملل نيز قابل ملاحظه است.تمام کشورها به حضور و نفوذ فرهنگی خود در جهان علاقه دارند ، اما همه دولت ها دیپلماسی فرهنگی ندارند .رابطه قدرت و فرهنگ با تولد دولت مدرن ، صورت سازمان یافته پیدا کرد . زبان برای نظام های پادشاهی گذشته به منزله حاکمیت و مشخص کننده حدود آن بود . اما امروزه ، زبان آنچنان اهمیت یافته که هر گونه تغییری در آن در حیطه صلاحیت دولت است .فرانسواي اول پادشاه فرانسه در سال 1539 طی حکمی استفاده از زبان فرانسه را در ادارات این کشور اجباری ساخت . به تدریج دولت ها به تهیه ابزاری پرداختند که حضور زبان و فرهنگ آنان را در خارج ممکن می ساخت . قرن هیجدهم ، عصر روشنگری و قرن برتری فرانسه در اروپا بود . زبان فرانسه در تمام اروپا و حتی در پروس وجهه داشت، تا حدی که آکادمی علوم و ادبیات برلین در سال 1783 ، مسابقه ای ادبی با عنوان « جهانی بودن زبان فرانسه » برگزار نمود . پس از جنگ جهاني ، حكومت فرانسه كه در زمينه هاي سياسي و اقتصادي بسياري از قلمروهاي خود را از دست داده بود، توجه خود را به فعاليت در زمينه گسترش فرهنگي معطوف داشته است . زيرا در روزگار ما چهره ي كلي يك كشور بستگي عمده اي به ارتباطات فرهنگي آن دارد . با تشكيل نخستين وزارت فرهنگ فرانسه در سال 1959 ، سياستگذاري فرهنگي جايگاهي ويژه يافت. در اجراي اين سياست ، دولت فرانسه در وزارت خارجه خود يك " اداره كل روابط فرهنگي ، علمي و فني " ايجاد كرد كه به قول بعضي ها،بزرگترين شبكه فرهنگي چند مليتي جهان است. تعدادی نهاد تخصصی ایجاد شدند : آژانس آموزش زبان فرانسه در خارج ، رادیو بین المللی فرانسه ، بانک تصویر کانال بین المللی فرانسه ، آلیانس فرانسه ، مراکز فرهنگی ، انجمن اقدام هنری فرانسه .

نکته ای که در اینجا حائز اهمیت می باشد ، این است که تبادلات فرهنگی بین المللی از تعادل برخوردار نبوده و یک سویه هستند . فرانسه که خود از مراکز فرهنگی جهان در گذشته بود، امروزه در اين مبادلات فرهنگي تبدیل به یکی از وارد کنندگان بزرگ محصولات فرهنگی آمریکا شده است . به همين سبب استثنای فرهنگی یک بحث ریشه دار در میان فرانسوی ها است و به نوعی نماد مقاومت آن ها در برابر فرهنگ آمریکایی به شمار می آید . این مفهوم متمرکز بر این نکته است که سیاست های فرهنگی فرانسه باید به گونه ای طراحی شود که همیشه حافظ تمایزات فرهنگی فرانسوی ها با سایر نقاط جهان باشد . اما در یک نگاه کلی تر ، منظور فرانسوی ها از کاربرد عبارت استثنای فرهنگی که از اواسط دهه هشتاد در فرانسه رایج شد این است که قوانین بازار نباید بر فضای کالاهای فرهنگی نظیر نشریات ، فیلم ، کتاب و موسیقی حاکم شود .

فرهنگ فرانسه کمک زیادی به نفوذ فرانسه در جهان كرده است. بسیاری از هنرمندان، نقاشان، نویسندگان، روشنفکران فرانسه در گذشته و حال حاضر درجهان مشهور هستند. سینمای فرانسه جایگاه مهمی در صحنه ی بین الملل دارد. این سینما به خاطر صداقت، بررسی احساسات و روابط انسانی اش قدردانی می شود. فرانسه نخستین مقصد توریستی، با بیش از 60 میلیون بازدید کننده در هر سال در جهان باقی مانده است. توریست میراث فرهنگی را تحسین می نماید برای این که نشان دهنده یک گذشته پرافتخار است. آنها همچنین از هنر زندگی در فرانسه، تنوع مناطق، زیبایی منظره، خوش خوراکی تقدیرمی کنند. مقًر بخش آموزشي، علمي و فرهنگي سازمان ملل متحد ( يونسكو) در فرانسه است و اين كشور يكي از مهم ترين كشورهاي تاثير گذار در صحنه هاي گوناگون و به ويژه فكري، فرهنگي و هنري بوده است.


فرهنگ عمومی فرانسه

تماس چشمی

در فرانسه, تماس چشمی به طور جدی اظهار برابری است. تماس چشمی به معنی تشخیص هویت دیگران می‌باشد و برای استفاده با افراد غریبه بسیار خصوصی به حساب می‌آید.

لبخند

لبخند نزدن به این معنا نیست که آنان نمی‌خندند. آنها هم عاشق لبخند هستند و به محض اینکه دلیلی برای آن بوجود بیاید به سرعت لبخند می‌زنند.

صدای پوف

فرانسوی‌ها همزمان با بیرون دادن هوا از دهان و کش دادن لب‌ها یک صدای " پوف" ایجاد می‌کنند که بسته به موقعیت یا بافت کلام, مثبت باشد یا منفی, به معنای این است که " چیزی نیست".

استفاده از دست ها

فرانسوی‌ها خیلی دوست دارند با دستهایشان صحبت کنند. به همین دلیل است که در جیب گذاشتن دست‌ها بی ادبی محسوب می‌شود.

دست دادن

فرانسوی با هر کسی که می‌شناسد دست می‌دهد, مگر اینکه به جای دست دادن همدیگر را ببوسند. دست دادن لحظه‌ای است کوتاه و مختصر همراه با یک تماس چشمی مختصرتر.

بوسیدن گونه ها

بین دوستانی که در حال احوال‌پرسی یا خداحافظی هستند, بوسیدن هر دو گونه معمول می‌باشد.

زبان بدن

بدنشان را کاملا کشیده نگه می‌دارند و کاملا آگاه هستند که این بدن امتداد شخصیت آنها است. پیغام آن نیر این است که من باهوش, باصداقت و برجسته هستم.

لمس کردن

نوع دیگری از زبان بدن که فرانسوی‌ها به کار می‌برند, لمس کردن است. آنها برای ابراز دوستی همدیگر را لمس می‌کنند.

هنر گفتگو

فرانسوی‌ها مباحثه جو هستند اما بحث در اینجا به معنی بیان دیدگاه خویش است نه یک حمله ناپسند. فرانسوی‌ها به سرعت در صدد نقادی هر کس و هرچیزی بر می‌آیند، اما غالبا هدف این است که فرصتی برای بحث فراهم شود و یا به قول معروف سر صحبت باز شود. امتناع از صحبت کردن اشتباه اساسی به حساب می‌آید. بهترین گفتگوها با یک شکوه آغاز می‌شود و با اظهار یک فکر و عقیده تحلیلی رضایت بخش پایان می‌یابدفرانسوی‌ها وقتی گفتگو می‌کنند، بسیار راحت هستند و با صداقت و انرژی نظرات خود را بیان می‌کنند و فقط منتظر فرصت هستند که شروع کنند. اساسی‌ترین موضوعاتی که باید از آنها اجتناب کرد، عبارتند از: پرسیدن سن اشخاص، میزان درآمد و کاری که برای گذراندن زندگی می‌کنند.

سکوت

در فرانسه سکوت هم به جاست, مخصوصا در میان افراد ناشناس.. اگر هنگام برخورد با یک آشنادر خیابان بدون گفتگوی کوتاه بگذرید, بی‌ادبی به حساب می‌آید و تنها گفتن یک روزبخیر کافی نیست.

حضور ملیت های مختلف

فرانسه در تاريخ خود از تمام نقاط جهان به اندازه استراليا مهاجر پذيرفته است.مردمانی از آفريقای شمالی، آفريقای سياه، خاور ميانه و آسيا از تمام امتيازات شهروندی فرانسوی در فرانسه برخوردارند. اما به علت نرخ بالای بيكاری در فرانسه، اين روزها تبعيض‌های نژادی پنهان سد راهشان می‌شود.

هویت فرانسوی

كشور فرانسه آميزه‌ای از عناصر سنتی و خارجی و آخرين پيشرفت‌های تكنولوژی است. شهر قديمی پاريس، قطارهای سريع السير ساخت فرانسه، نيروگاه‌های هسته‌ای ، با وجود اين‌ها، هنوز مردم پاريس تازه‌ترين سبزی‌های مزارع و صاف‌ترين ميوه‌هارا تقاضا می‌كنند.عشق فرانسويان به غذا و نوشيدنی‌ها، وابستگی آنها را به اين تنوع منعكس می‌كند.

جذابیت و دلربایی

بوسیدن دست یک زن توسط مقامات عالی از نظر او نخستین اغواگری فرانسوی است که آن را فریبندگی دیپلماتیک می‌نامد. بوسیدن دست, بازمانده از دوران تمدن روم و یونان است که در آن زمان رعیت دست ارباب را به نشانۀ سرسپردگی می‌بوسید. اما گویی در زمانۀ ما بوسیدن دست در فرانسه، به ویژه در میان نسل شصت سال به بالا، نشانه‌های جوانمردی و بزرگ‌منشی است و این امر ترکیبی از دیپلماسی و فریبایی با هم می‌باشد.

زبان فرانسه

زبان فرانسه بهترین کلید دستیابی به ذهن فرانسویان است.

زندگی خانوادگی

خانواده نزد فرانسویان نخستین جایگاه را دارد و موجب استحکام اجتماعی و تکلیف خاص و فردی هر شخص متعهدی است. اگر چه فرانسویان نسبت به موضوع عشق می‌توانند خیلی رمانتیک باشند, ولی نسبت به ازدواج و فرزندان بسیار واقع‌بین هستند.

آپارتمان

اندازه آپارتمان‌های فرانسوی مخصوصا آشپزخانه‌ها بسیار محدود است به گونه‌ای که فرانسویان نمی‌توانند در منزل از کسی پذیرایی کنند. اکثر آپارتمان‌های فرانسوی پنجره‌های کرکره‌ای دارند که مانع عبور سرو صدا می‌شود اما جلوی ورود هوا و نور را هم می‌گیرد.

میهمان بودن

منزل فرانسوی بسیار خصوصی است و دعوت به شام در منزل به این معناست که آن خانواده با شما بسیار احساس راحتی می‌کند و احترام زیادی برای شما قائل است.

آداب میهمانی عبارتند ازنزدیک زمان ملاقات بروید اما هیچ وقت پیش از موعد وارد نشوید. دست خالی وارد نشوید.زمان لازم برای پیداکردن آدرس را هم در نظر بگیرید.

دعوت به ناهار در خارج از محل کار ‌در محیط‌های کاری فرانسه نیز دعوت کردن به ناهار در خارج از محل کار معمول است.

سرایدار

در یک ساختمان اولین ارتباط احتمالا با سرایدار خواهد بود که معمولا زنی است که حقوق می‌گیرد تا درطبقه همکف زندگی کند و مراقب احتیاجات مستاجرین و همسایه‌ها باشد. او به اموری از قبیل مرسولات پستی, تحویل کالاها, رسیدگی به مسائل مربوط به طبقه همکف مثل سطل‌های زباله, باغچه‌ها و برق انداختن وسایل برنجی می‌پردازد.

حیوانات دست‌آموز

سگ‌ها و گربه‌ها در فرانسه، مخصوصا در پاريس از عشق و محبتی بيش از استحقاقشان بهره می‌برند.

تعطیلی ادارات و اکثر مغازه ها در هنگام ناهار

در فرانسه لذت غذا همه طبقات را تحت الشعاع قرار می‌دهد و آنها هنوز دو ساعت زمان ناهار در وسط روز را مقدس می‌شمارند اگر چه استانداردهای کار بین المللی آن دو ساعت را به یک ساعت و چهار نوبت غذا همراه با نوشیدنی‌های سنگین را به دو نوبت غذا با آب معدنی تقلیل داده است. خوشبختانه در فرانسه بین ساعات 30/12 تا 30/2 بعد ازظهر جز غذا خوردن چندان کار دیگری برای انجام دادن نیست.

کافه

این یک سنت فرانسوی است که کافه‌های بسیاری پاتوق روشنفکران، شاعران، نویسندگان، نقاشان و خلاصه اهل هنر و ادب بوده است.

مد خیابانی

در پاریس نوعی بیماری ژیگول‌مایی وجود دارد. مردم برای خود‌نمایی و نشان دادن ذوق و سلیقه و کلاس خود لباس می‌پوشند.. برهنگی روی دیگر مد در فرانسه است.

فروشگاه ها فروشگاه‌ها در فرانسه به گونه‌ای طراحی شده‌اند که انسان را به خرید وسوسه می‌کنند. حراجی در فرانسه دو بار در سال صورت می‌گیرد.

پول

رابطه فرانسوی‌ها با پول بسیار آزار دهنده است. آنها از صحبت کردن درباره تقریبا تمامی اشکال امیال لذت می‌برند، اما با وجود این صحبت در موضوع پول را زشت و غیر اخلاقی می‌دانند.

قانون و بکروکراسی

مجموعه قوانین ناپلئونی برای کوه عظیمی از بورو‌کراسی در فرانسه ساخته شده است و فرانسویان را به پرکردن فرم‌های بی پایان و دادن اطلاعات در باره هریک از جزئیات زندگی خود به دولت، عادت داده است.

حقوق دولت

با اینکه در فرانسه در دموکراسی زندگی می‌کنید، اما لازم است دانسته شود که در اینجا بعضی از مردم برابرتر از دیگران هستند.

حقوق زنان

در سال 1923 بود که زنان حق داشتن صندوق پستی شخصی را به دست آوردند و بعد از جنگ جهانی دوم بود که زنان حق رای کسب کردند. دولت تسهیلات مربوط به بارداری, بچه‌داری و سقط جنین را برای زنان فراهم می‌کند.

تضاهرات و اعتصاب

به خیابان‌ها ریختن به صورت تظاهرات سازمان یافته و اعتراض کردن, بخش مهمی از زندگی گروه‌ها و احزاب فرانسوی است.

یکشنبه

یکشنبه‌ها بجز فروشندگان غذای صبح یکشنبه تقریبا همه در فرانسه تعطیل هستند.

سینما


فلسفه مساوات فرانسه حقیقتا در جابجا کردن مردم با حمل و نقل عمومی درخشندگی پیدا می‌کند.

تلفن

در سال‌های 1980 سیستم تلفن فرانسه از بدترین سیستم اروپا به بهترین سیستم تلفن دنیا ارتقا یافت. قبل از این که کسی خارج از اجتماعات علمی اسم اینترنت را شنیده باشد, آنها اولین اتصال خانگی کامپیوتر و مینی‌تل را توسعه دادند و آنها اولین سیستم کارت پول( کارت تلفن) را برای استفاده در باجه‌های تلفن جهت انجام تماس‌های تلفنی قابل بهره برداری کردند.

مدت زمان زیادی نیست که فرانسویان با این توالت‌های خیره کننده جدید خود یک دفعه از قرن 19 به قرن 21 پریده‌اند. این دستشویی‌ها ساختمان پلاستیکی سفید رنگ استوانه‌ای شکل دارندکه شاهدی بر قدرت ابتکار فرانسویان است و به قدری تمیز هستند که حتی لکه‌ای رویشان نیست و تقریبا در مقابل افراد ویرانگر مقاوم بوده, به مردان و زنان خدمات کامل ارائه می‌دهند از جمله دستمال توالت و موسیقی در حال پخش.

سرویس‌های لباسشویی

این لباسشویی‌ها کارآمد و کم هزینه هستند و غالبا با خشک‌شویی‌های سلف سرویس همراه است.

خدمات درمانی و خدمات اجتماعی

سه شاخه از خدمات دولتی عبارتند از: خدمات درمانی, مستمری‌های بازنشستگی و بیکاری و فوق العاده تاهل. کارفرما، کارگران و دولت در پرداخت این خدمات مشارکت دارند و حتی اگر شما شهروند فرانسوی هم نباشید، حق بهره‌مندی از آن را دارید برای اینکه خودتان و کارفرمایتان برای تامین این خدمات مالیات می‌پردازید. خدمات درمانی هم به صورت دولتی و هم به صورت خصوصی قابل حصول است.

وقت شناسی

وقت‌شناسی يک رسم اجتماعی اساسی است. اگر با كسی قرار ملاقات در خيابان يا محل عمومی در يک زمان معين داريد بايد به موقع در محل ملاقات حضور داشته باشيد

آشپزی فرانسوی

در فرهنگ فرانسوی آشپزی نوعی هنر به شمار می‌رود و مردم فرانسه در باره آن با همان علاقه و اطلاعی سخن می‌گویند که غالبا در مورد هنرهای نقاشی و ادبیات و موسیقی از خود نشان می‌دهند. به همین دلیل آشپز حرفه‌ای یا شٍف(chef) فرانسوی، که معمولا حرفه خود را نزد استاد تحصیل کرده است، هنرمندی است که مردم برای او احترام فراوان قائل هستند.

غذای فرانسوی

فرانسه در قیاس با سایر کشورهای اروپایی سرزمینی است وسیع، متنوع و بارور. در هر ناحیه‌ای از این کشور، به اقتضای اقلیم و سنت آن، غذاهای خاص مرسوم شده است که باهم تفاوت دارند، ولی البته خالی از وجوه مشترک نیستند. آشپزی محلی یا خانگی فرانسه مجموعه‌ای است از این سنت‌های محلی و آنچه در ظرف چهار قرن گذشته از آشپزی عالی وارد سنت‌های محلی شده است.

پوشاک و لباس سنتی

در اوایل قرون وسطی مردان و زنان فرانسوی لباس‌های طرح رومی را که شامل دو پیراهن و یک شنل بود, می‌پوشیدند. بعدها به پوشاک, لباسی دیگر افزوده شد که «سورکت» نام داشت و آن برگرفته از لباسی بود که شوالیه‌های شرکت کننده در جنگ‌های صلیبی در شرق اروپا روی زره خود می‌پوشیدند تا مانع از انعکاس پرتو خورشید گردد.

آداب و رسوم ازدواج در فرانسه

نامزدی، دفن زندگی مجردی، بند زدن، لباس عروس، پرتاب دسته گل... همه سنت‌هایی هستند كه بهترین روزهای زندگی یک زوج را در فرانسه تشکیل می‌دهند. مراسم ازدواج بسیار جدی است.

نامزدی

نشانه‌های عشق و وفاداری بین دو نفر اغلب متجسم در یک حلقه نامزدی برای اعلام ازدواج آینده است.

کارت دعوت

پس از اعلام نامزدی و تنظیم تاریخ و محل يكی شدن زوج، وقت آن است كه اطلاعات ضروری طرفين با هم مبادله شود.

دفن زندگی مجردی

به طور سنتی، دفن زندگی مجردی آخرين شب سرگرمی است که عروس بدون شوهر آینده خود، و داماد بدون عروس با دوستان دوران مجردی خود می‌گذرانند. اغلب، یک هفته قبل از عروسی آن را می‌گیرند. این رویداد یک فرصتی برای داشتن اوقات خوب با دوستان است.

چهارعنصر

برای يک ازدواج موفق سنت می‌خواهد كه عروس در روز ازدواج خود چهار عنصر را انتخاب كند: يک عنصر قديمی، يک چیز جديد، وام گرفته شده و يک رنگ آبی.


حلقه نامزدی

هنگامی که دونفر ازدواج می‌كنند، باهم پیمان می‌بندند. بنابراین، حلقه رد و بدل شده در اين مراسم حلقه نامزدی نام می‌گيرد.

لباس عروس

در گذشته، عروس لباس آبی و يا رنگ مروارید خاکستری می‌پوشید.

لباس عروس[ویرایش | ویرایش مبدأ]

در گذشته، عروس لباس آبی و يا رنگ مروارید خاکستری می‌پوشید. تنها پس از جنگ جهانی اول است که عروس لباس سفید، کاملا تر و تمیز، نمادی از بکارت برتن می‌كند.

مراسم ازدواج مدنی[ویرایش | ویرایش مبدأ]

مراسم ازدواج مدنی[ویرایش | ویرایش مبدأ]

مراسم ازدواج مدنی قبل از مراسم ازدواج مذهبی صورت می‌گيرد و یک مراسم عمومی است که در تالار شهرداری صورت می‌گيرد. این رسم تنها در چشم جمهوری فرانسه شناخته شده است.

جشن ازدواج مذهبی[ویرایش | ویرایش مبدأ]

مراسم مذهبی در کلیسا صورت می‌گيرد. مرسوم است خانواده و میهمانان برای مراسم ابتدا وارد می‌شوند. داماد همراه با مادر و عروس همراه با پدرش، با صدای مارس عروسی وارد می‌شوند. در پایان خطبه، زن و شوهر و شهود امضای خود را ثبت می‌کنند.

پرتاب گل[ویرایش | ویرایش مبدأ]

مرسوم است كه عروس شاخه گل‌اش را در پايان روز می‌تواند پرتاب كند. اين كار بايد پشت به دوستان هنوز مجردش صورت گيرد.

مراسم نامگذاری كودكان تازه متولد شده[ویرایش | ویرایش مبدأ]

یكی از سنت‌های دیرینه كه از گذشته‌های دور در بین اقوام مختلف مرسوم بوده است، برگزاری مراسم نامگذاری كودكان تازه متولد شده است كه در میان جوامع مختلف به گونه‌ای متفاوت برگزار می‌شود. در فرانسه براساس فرهنگ و آداب و رسوم حاكم بر آن جامعه، مراسم جشنی كه برای ورود عضو جدید خانواده برپا می‌شود به شیوه‌ای متفاوت برگزار می‌شود. مراسم نام‌گذاری مسیحیان کاتولیک، اغلب همزمان با مراسم غسل تعمید نوزاد در كلیسا برگزار می‌شود و به این ترتیب همه افراد خانواده و دوستان می‌توانند در این مراسم كه رویدادی بزرگ در زندگی هر فرد محسوب می‌شود، حضور داشته باشند.

مراسم تدفین و سوگواری[ویرایش | ویرایش مبدأ]

با وجود اختلافات زیاد میان ساكنان كشورهای مختلف دنیا از نظر فرهنگ، آداب و رسوم، عقاید و باورها،‌ زمانی كه صحبت از برگزاری مراسم عزاداری یا تدفین می‌شود همه دنیا به یكباره یک‌رنگ می‌شوند و همه افراد تلاش می‌كنند با برگزاری مراسم عزاداری به نحو شایسته‌ای، علاقه و احترام خود را به فرد متوفی نشان دهند.

جشن‌ها و سرودها

در فرانسه آغاز سال میلادی با جشنی بزرگ آغاز می‌شود و با جشن نیز به مناسبت 31 دسامبر روز سيلوستر آخرين روز سال به پايان می‌رسد. همچنین هر منطقه و شهر، جشن‌ها و سنت‌های خاص خود را دارد. ما در اينجا از جشن‌های ملی سخن می‌گوييم كه اكثر مردم كشور فرانسه در آن شركت دارند.

جشنواره شب سفيد پاريس[ویرایش | ویرایش مبدأ]

يکي از جذابيت‌های جديد پاريس که به ابتکار «کريستف ژیرارد(»Christophe Girard)، معاون فرهنگی شهرداری اين شهر از چند سال پيش در ليست جاذبه‌های گردشگری پاريس قرار گرفته است، «شب سفيد پاريس» نام دارد. اين شب که مصادف با اولين روزهای هفته اول اکتبر است، شبی است که در آن فرانسوی‌ها تا به صبح در برنامه‌های مختلفی که در شهر برگزار می‌شود، شرکت می‌کنند.

جشنواره انترسلتیک[ویرایش | ویرایش مبدأ]

جشنواره انترسلتیک (Festival interceltique) یکی از جشنواره‌های فرهنگی فرانسه است که بیش از چهل سال پیش در شهر «برست»(Brest)  برای اولین بار برگزار شد و بعد از حدود 20 سال به شهر«لوریان»(Lorient) منتقل شد.

فدراسيون كارناوال و جشن‌های فرانسه[ویرایش | ویرایش مبدأ]

فدراسيون كارناوال و جشن‌های فرانسه( Fédération des Carnavals et Festivités) در سال 1966 تاسیس شد و در آن زمان عمدتا عبارت بود از انجمن‌های شهرستان‌هايی كه کارناوال‌هايی را سازماندهی می‌كردند. این فدراسیون توسط وزارت جوانان و ورزش تایید شده و به رسمیت شناخته شده است.

تعطیلات رسمی[ویرایش | ویرایش مبدأ]

تعطیلات رسمی کشور فرانسه عبارت است از:

  • آغازسال نو (اول ژانويه )؛
  • دوشنبه عید پاک (آخر مارس يا اول آوريل)؛
  • روز کارگر ( اول ماه مِه)؛
  • روز آزادی - پيروزی سال 1945 ( هشتم ماه مِه )؛
  • روز عروج حضرت مسيح (آوريل يا مه )؛
  • پنجاهمين روز نزول روح القدس به حواريون ( مه يا ژوئن)؛
  • روز ملی فرانسه به مناسبت فتح باستیل( 14 ژوئيه )؛
  • عروج حضرت مریم ( 15 اوت )؛
  • روز همه قديسين یا عید مردگان (اول نوامبر )؛
  • روز متارکه جنگ- پايان جنگ جهانی اول ( 11 نوامبر)؛
  • کریسمس - تولد حضرت مسيح (25 دسامبر ).

كشور فرانسه، سرزمينی با بيشترين تعطيلات و كمترين ساعات كاری[ویرایش | ویرایش مبدأ]

در فرانسه در حرفه روزنامه‌نگاری، هشت هفته تعطيلی وجود دارد و اين در مقايسه با دو يا سه هفته تعطيلی آمريكايی‌ها، رقم بالايی است که باعث تعجب آنان است‌.

مناسبت‌های ملی و مذهبی[ویرایش | ویرایش مبدأ]

ماه ژانویه[ویرایش | ویرایش مبدأ]

اول ژانویه روز تحویل سال نو است. در این روز بزرگسالان هدیه سال نو را به فرزندان تقدیم می‌کنند.

ظهور و تجلی عیسی در ششم ژانویه یا اولین یکشنبه بعد از تحویل سال: ظهور و تجلی عیسی نماد روز کودکی عیسی است.

فوریه[ویرایش | ویرایش مبدأ]

دوم فوریه جشن شمعدان[ویرایش | ویرایش مبدأ]

جشن شمعدان(La Fête de la Chandeleur )، یک جشن مذهبی است که در سابق در چنين روزی شمع‌ها را در شمعدانی روشن می‌کردند. همچنین گفته شده جشن بت‌پرستی که تبدیل به مذهبی شده، و آن را نمادی از تصفیه باکره می‌دانند. این روز «گورمان»(gourmand) یعنی روز پرخورها و شکموها نیز نامیده می‌شود.

روز ولنتاین 14فوریه[ویرایش | ویرایش مبدأ]

این جشنواره بین‌المللی جشن عشق است. در قرون وسطی دختران به تماشای پرندگان مفروض می‌رفتند تا به آنها موقعیت اجتماعی شوهر‌شان را نشان دهد.

مارس[ویرایش | ویرایش مبدأ]

جشن کارناوال در آخرین روز فوریه یا اولین روز مارس: این روز به تاریخ عید پاک بستگی دارد و پایتخت جشن کارناوال در فرانسه نیز شهر نیس است.

روز مادربزرگ مارس[ویرایش | ویرایش مبدأ]

در اصل به عنوان یک نام تجاری بزرگ تجاری قهوه راه‌اندازی شد

روز زن مارس[ویرایش | ویرایش مبدأ]

این روز توسط سازمان ملل متحد در سال 1977 به رسمیت شناخته شده است.

نخل یکشنبه مارس[ویرایش | ویرایش مبدأ]

این جشنواره مسیحی یکشنبه قبل از عید پاک به مناسبت ورود عیسی به اورشلیم برگزار می‌شود.

عید تبشیر مارس[ویرایش | ویرایش مبدأ]

این جشنواره نمادی از دیدار جبرئیل فرشته با مریم عذرا و خبر باردارشدن او فرزند خدا، عیسی مسیح است.

آوریل[ویرایش | ویرایش مبدأ]

روز شوخی آوریل [ویرایش | ویرایش مبدأ]

در فرانسه، مانند سایر کشورهای اروپایی، تفریح بازی و شوخی معمول است. اول آوریل، روز شوخی است.

آوریل عید پاک[ویرایش | ویرایش مبدأ]

عید پاک، تجلیل از مرگ و قیام عیسی است. به طور سنتی  گفته می‌شود که زنگ‌ها در روز جمعه به رم فرستاده شدند و با تخم مرغ رنگ شده و یا با شکلات در روز یکشنبه بازگشته‌اند.

مه[ویرایش | ویرایش مبدأ]

1مه روز کارگر[ویرایش | ویرایش مبدأ]

ریشه‌های روز کار به سال 1884 بر‌می‌گردد.

8مه آتش بس 1945[ویرایش | ویرایش مبدأ]

قطع جنگ توسط سربازان آلمانی را بیان می‌کند

معراج می[ویرایش | ویرایش مبدأ]

روز معراج صعود عیسی به آسمان، پس از اعلام از نزول روح القدس به زندگی است.

29مه روز همسایه[ویرایش | ویرایش مبدأ]

هدف از این جشنواره دیدار با همسایگان خود با یک میهمانی عصرانه است

روز مادر در ماه مه[ویرایش | ویرایش مبدأ]

از زمان باستان از مادران تجلیل می‌شد. این جشنواره، با تاریخ آخرین یکشنبه ماه مه، با هدف تشکر از کسانی که به ما زندگی بخشیده و ما زندگی خود را مدیون آنها می‌دانیم.

ژوئن[ویرایش | ویرایش مبدأ]

جشنواره فیلم در ماه ژوئن[ویرایش | ویرایش مبدأ]

در آخرین یکشنبه ماه ژوئن است که این رویداد آغاز می‌شود

جشنواره موسیقی در 21 ژوئن[ویرایش | ویرایش مبدأ]

هر سال از سال 1982، همزمان با روز آغاز فصل تابستان جشن موسیقی برگزار می‌شود،

روز پدر ژوئن[ویرایش | ویرایش مبدأ]

در فرانسه، روز پدر به 1952 بر می‌گردد و در سال 1968 رسمیت یافت.

ژوئیه[ویرایش | ویرایش مبدأ]

روز ملی 14 ژوئیه[ویرایش | ویرایش مبدأ]

رژه نظامی 14 ژوئیه یک مراسمی است که همه ساله در نقاط مختلف فرانسه به مناسبت روز ملی صورت می‌گیرد و شاخص‌ترین آنها در شانزه لیزه پاریس است.

تور دو فرانس ژوئیه[ویرایش | ویرایش مبدأ]

مسابقه بین‌المللی دوچرخه‌سواری و طی مسافت‌های مختلف هر روز و پیمودن کل فرانسه که به عنوان معتبرترین دوچرخه‌سواری جهانی شناخته می‌شود.

اوت[ویرایش | ویرایش مبدأ]

تعطیلات تابستانی اوت[ویرایش | ویرایش مبدأ]

اوت[ویرایش | ویرایش مبدأ]

تعطیلات تابستانی اوت[ویرایش | ویرایش مبدأ]

این تعطیلات از یکم تا سی و یکم اوت است و علیرغم تلاش دولت، تقریبا عموم مردم همزمان از این تعطیلات استفاده می‌کنند.

روز معراج حضرت مریم15 اوت[ویرایش | ویرایش مبدأ]

این جشن مذهبی بزرگداشت مریم عذرا است.

شب ستاره‌ها دراوت[ویرایش | ویرایش مبدأ]

این رویداد در فرانسه و کشورهای مختلف به وقوع می‌پیوندد.

سپتامبر[ویرایش | ویرایش مبدأ]

  • پایان تعطیلات تابستانی؛
  • روز بازگشایی مدارس؛
  • شروع به کار مشاغل بعد از پایات تعطیلات اوت؛
  • پایان سپتامبر تغییر ساعات زمستانی.

اکتبر[ویرایش | ویرایش مبدأ]

هالوین اکتبر[ویرایش | ویرایش مبدأ]

این رویداد با منشا کانادایی و ایالات متحده آمریکایی، بین‌المللی شده است. شبانه (این شب مقدم بر روز مردگان است) مرز بین زندگان و مردگان پاک می‌شود.

  • جایزه ارک دو تری یومف(Prix de l'Arc de Triomphe) برای مسابقه اسب‌سواری در لانگشامپ در نزدیکی پاریس در اولین یکشنبه ماه اکتبر؛
  • نشر کتاب‌های جدید؛
  • اکران فیلم‌های جدید.

نوامبر[ویرایش | ویرایش مبدأ]

اول نوامبر روز قدیسین[ویرایش | ویرایش مبدأ]

اول نوامبر روز قدیسینfête de tous les saints که روز بزرگداشت مردگان و تعطیل رسمی است.

11 نوامبر روز ترک مخاصمه جنگ جهانی اول[ویرایش | ویرایش مبدأ]

در این روز تعطیل رئیس جمهور فرانسه بر سر قبر سربازگمنام در زیر طاق نصرت خیابان شانزه لیزه گل می‌گذارد.

25 نوامبر روز سنت کاترین[ویرایش | ویرایش مبدأ]

25 نوامبر روز سنت کاترینSainte Catherine که این روز برای خانم‌های مجرد پاریسی است که 25 ساله هستند و هنوز ازدواج نکرده‌اند

دسامبر[ویرایش | ویرایش مبدأ]

تله‌تون در ماه دسامبر[ویرایش | ویرایش مبدأ]

در یک برنامه تلویزیونی به نام تله‌تون( téléthon ) برای چند ساعت با هدف جمع‌آوری کمک مالی برای مبارزه علیه دیستروفی عضلانی است.

وز جهانی مبارزه علیه ایدز، در ماه دسامبر[ویرایش | ویرایش مبدأ]

روز جهانی علیه ایدز. در این روز در  1دسامبر1988 توسط بهداشت جهانی ایجاد شده،

ظهور دسامبر[ویرایش | ویرایش مبدأ]

اصطلاح "ظهور" بر چهار هفته قبل از کریسمس اطلاق می‌شود.

25 دسامبر جشن نوئل[ویرایش | ویرایش مبدأ]

این تاریخ نماد تولد عیسی مسیح است.

تفریحات سفر و گردشگری[ویرایش | ویرایش مبدأ]

از مجموع 880 میلیون گردشگر بین‌المللی در سال 2009 تعداد 7/459 میلیون نفر به قاره اروپــا سفر نموده و بــــالغ بر 413 میلیارد دلار در کشورهای این قاره خرج کرده‌اند. فرانسه با جذب 2/74 میلیون نفر مقام اول را در جذب جهانگرد داشته است.

مسافرت[ویرایش | ویرایش مبدأ]

سفر كردن در تعطيلات تابستانی و زمستانی در بين فرانسوی‌ها عموميت دارد. به هنگام تعطيلات تابستانی و زمستانی فرانسوی‌ها برای خارج شدن از شهر به ويژه پاريس، سوار اتومبيل می‌شوند، يا به ايستگاه قطار و يا به فرودگاه می‌روند.

صنعت توریسم فرانسه

پيست‌های اسكی آلپ، سواحل مناسب برای موج‌سواری، مهمانی‌های بزرگ در پاريس، يا نوشيدنی‌های درجه يک از دلايل سفر گردشگران به اين كشور است. در سال 2008 كشور فرانسه 79 ميليون و در سال 2009 فرانسه 74 ميليون بازديد كننده داشت و به همين دليل رتبه اول را در فهرست پربازديد‌ترين مقاصد گردشگری جهان و رتبه‌ی سوم پردرآمدترين كشورهای جهان از لحاظ صنعت گردشگری را بدست آورد. شهر پاريس نيز بعنوان يكی از زيباترين شهرهای جهان، مقصد اصلی بخش اعظم گردشگران فرانسه است.

چرا فرانسه بیشترین جهانگرد را در جهان دارد؟[ویرایش | ویرایش مبدأ]

طبیعی است که شکل معماری در کشور فرانسه به ویژه شهر پاریس موجب شده بسیاری از مردم جهان دوست داشته باشند که کشور فرانسه و شهر پاریس را ببینند. اما یک دلیل دیگر هم برای هجوم جهانگردان به پاریس وجود دارد و آن هم این است که فرانسوی‌ها می‌دانند که چگونه جهانگردان را به سوی کشورشان جلب کنند.

طرح‌های اجرایی فرانسه برای افزایش توریست[ویرایش | ویرایش مبدأ]

در آستانه سال نو ميلادی 2012 مقامات شهرداری پاريس برنامه‌های زيادی را برای افزايش گردشگران اين شهر به مرحله اجرا گذاشته‌اند كه براساس يكی از آنها، گدايان حق ورود در مناطق گردشگری پاريس را ندارند تا گردشگران بدون نگرانی از خالی‌شدن جيب‌هايشان بتوانند هم از نقاط ديدنی پاريس ديدن کرده و کيف‌هايشان را نيز پر از سوغاتی‌های فرانسوی کنند.

توریسم غذا

کمپين جديد توريسم فرانسه که با هدف ارتقای سطح ديدار و سفر به فرانسه و افزايش امکانات بالقوه آن در اين زمينه برای اوقات تعطيل سازماندهی شده با تاکيد ويژه بر غذا و سبک زندگی و مدهای روز زندگی تمامی خدمات و ويژگی‌های فرهنگی و اجتماعی اين کشور را به گونه‌ای مرتبط با هم به جهانيان معرفی می‌کند.

توریسم درمانی[ویرایش | ویرایش مبدأ]

شهروندان فرانسه علاوه بر فرهنگ، تاريخ و... به نظام بهداشت عمومی کشورشان مفتخرند و معتقدند از اين نظر يکی از بهترين‌ها در جهان هستند. به گفته سازمان بهداشت جهانی، اين کشور يکی از بهترين مراکز درمان بيماری‌هاست. مراکز درمانی بسيار پيشرفته و بهره‌گيری از کادر کارآمد و مجرب باعث شده شهروندان کشورهای مختلف جهان برای درمان بيماری‌ها به اين کشور اروپايی سفر کنند. نظام سلامت فرانسه با ارائه خدمات سطح بالا و ارزان، شهروندان و بيماران را به استفاده از خدمات درمانی اين كشور ترغيب می‌کند.

توریسم جنگ[ویرایش | ویرایش مبدأ]

فرانسه به عنوان  مقصد درجه يک جهانی، درتلاش است که از گنجينه‌های خود در سايت‌های جنگی و خاطرات و بقايای به جا مانده از جنگ‌های جهانی از جمله موزه جنگ و گورستان‌های جنگی به عنوان جاذبه‌های کليدی در جذب توريست استفاده کند.

موزه‌ها[ویرایش | ویرایش مبدأ]

بنا‌ها و موزه‌های مشهور پاریس در بین پربازدیدکننده‌ترین آثار توریستی جهان جای دارند. پاریس با دارا بودن بیش از ۱۵۰ موزه سالانه میلیون‌ها توریست خارجی را به سمت این موزه‌ها جذب می‌کند. موزه لوور در پاریس سالیانه هشت میلیون توریست را به خود جذب می‌کند که به همین دلیل به عنوان پر بیننده‌ترین موزه جهان شناخته می‌شود.

نگاهی به تاریخچه موزه در فرانسه[ویرایش | ویرایش مبدأ]

انقلاب کبیر فرانسه، اولین مجموعه آثار هنری را برای مردم سامان داده است. این مجموعه آثار از طریق جمع‌آوری مجموعه‌های سلطنتی، مصادره اموال روحانیون و درباریان فراری تشکیل شده بود. جمهوری در حال تولد فرانسه، صورت موجودی دقیق تابلوها، نگاره‌ها، مجسمه‌ها، نمونه‌ها، و ماکت‌های دستگاه‌ها و مجموعه تاریخ طبیعی را تهیه نمود. این آثار بعدها به موزه مرکزی هنرها، که در سال 1793در لوور ساخته شد، و همچنین به موزه علوم و فنون و موزه تاریخ طبیعی ملحق گرديد.

موزه‌های دولتی وابسته به دیگر مدیریت‌های وزارت فرهنگ[ویرایش | ویرایش مبدأ]

بسیاری از مدیریت‌ها و تشکیلات دولتی وزارت فرهنگ،به غیر از مدیریت موزه‌های فرانسه، مجموعه‌های مهم ملی را اداره و یا نظارت می‌نماید.

موزه‌های وابسته به وزارت‌خانه‌ها[ویرایش | ویرایش مبدأ]

وزارت آموزش ملی و پژوهش[ویرایش | ویرایش مبدأ]

موزه ملی تاریخ طبیعی، موزه انسان‌شناسی، کاخ اکتشافات، موزه ملی فنون، موزه ملی آموزش در روئن، وابسته به وزارت آموزش ملی و پژوهش فرانسه هستند.

وزارت دفاع[ویرایش | ویرایش مبدأ]

موزه ارتش، موزه ملی نیروی دریائی، موزه گمرکات در شهر بوردو وموزه پست، وابسته به وزارت دفاع فرانسه هستند.

وزارت دادگستری[ویرایش | ویرایش مبدأ]

موزه ملی لژیون دونور و موزه احکام شوالیه‌گری، موزه حکم آزادی، وابسته به وزارت دادگستری فرانسه هستند.

وزارت ورزش[ویرایش | ویرایش مبدأ]

موزه ملی ورزش وابسته به وزارت ورزش فرانیه است.

مدیریت درمانگاه‌های دولتی[ویرایش | ویرایش مبدأ]

موزه درمانگاه‌های دولتی، بیمارستان‌های پاریس، وابسته به مدیریت درمانگاه های دولتی فرانسه هستند.

انجمن ملی پخش رادیوئی رادیو فرانسه[ویرایش | ویرایش مبدأ]

موزه رادیو فرانسه وابسته به انجمن ملی پخش رادیوئی، رادیو فرانسه است.

مدیریت موزه‌های فرانسه[ویرایش | ویرایش مبدأ]

مدیریت موزه‌های فرانسه بر اساس یک الگوی فنی و علمی بیش از هزار موزه شهری، استانی و یا مشارکتی را راهنمايی و نظارت می‌كند و وظیفه عمومی جهت بخشی و هماهنگ‌سازی را برای آنان ایفا می‌نماید.

مدیریت استانی امور فرهنگی و مشاوران موزه‌ها[ویرایش | ویرایش مبدأ]

فعالیت دولت در سطح استانی و در زمینه فرهنگی، بر مدیریت‌های منطقه‌ای امور فرهنگی(DRAC) تکیه دارد.

انجمن عمومی متصدیان مجموعه‌های دولتی فرانسه و بخش‌های متحد استانی[ویرایش | ویرایش مبدأ]

انجمن عمومی متصدیان مجموعه‌های دولتی فرانسه و بخش‌های متحد استانی( Association Générale des Conservateurs des Collections Publiques de France (AGCCPF) )در به کارگیری نقشه‌های منسجم در گسترش موزه‌ها با یکدیگر مشارکت می‌کنند.

گنجینه‌های ملی[ویرایش | ویرایش مبدأ]

گنجینه‌های ملی، سرمایه‌های فرهنگی هستند و از نقطه نظر تاریخ هنر و باستان‌شناسی، یک علاقه بزرگ به میراث ملی را نمایش می‌دهند.

گنجینه‌های ملی و کمک‌های هنر دوستانه[ویرایش | ویرایش مبدأ]

قانون شماره 2002-5 مورخ ژانویه2002 که مربوط به موزه‌های فرانسه می‌شود، دو مکانیسم کاملاجدید و دارای امتیازهای مالیاتی مهم را بنیان گذاشت. این امتیازهای مالیاتی شامل موسساتی خواهد شد که در نگهداری گنجینه‌های ملی در سرزمین میهنی مشارکت نمايند.

موزه لوور و موزه و املاک ملی ورسای[ویرایش | ویرایش مبدأ]

موزه لوور در 22 دسامبر 1992 و موزه و املاک ملی ورسای در 27 اوریل1995 به تشکیلات بزرگ دولتی تبديل شده‌اند.

موزه لوور نگین درخشان فرانسه[ویرایش | ویرایش مبدأ]

موزه لوور بزرگ‌ترین موزه پاریس با مساحت 210000 متر مربع است كه 60000 متر مربع آن اختصاص به نمایشگاه دارد. این موزه در قلب شهر پاریس بین ساحل راست رود سن و خیابان ریوولی (Rue de Rivoli) در منطقه یک قرار دارد. ساختمان كاخ لوور قدیمی‌ترین كاخ پادشاهی است.

پیشینه كاخ سلطنتی لوور[ویرایش | ویرایش مبدأ]

منشا لوور به كاخ مستحكم باز می‌گردد. این کاخ در سال 1190م توسط شاه فیلیپ اگوست  بنا گردید و یک چهارم حیاط چهارگوش فعلی واقع در جنوب غربی را دربر می‌گرفت. این بنا عبارت بود از یک قلعه چهار ضلعی با حدود 70 تا 80 متر كناره، دور تادور خندق، استحكاماتی كه در پهلو واقع شده و دارای دو در ورودی. در وسط این محوطه نیز برج بزرگ مستحكم یعنی برج بزرگ لوور قرار داشت.

تاریخ موزه لوور از آغاز[ویرایش | ویرایش مبدأ]

همه چیز با نمایشگاه زیباترین تابلوهای مجموعه سلطنتی آغازگردید که در کاخ لوکزامبورگ از سال های 1750 تا 1785 نگهداری می‌شدند و با موفقیت بزرگی همراه بود. کنت مارکی مارینی(marquis de Marigny)، مدیر کل ساختمان‌های پادشاه و کنت دانژی ویله جانشین وی، پروژه تبدیل کاخ لوور به موزه را تدارک دیدند.

لوور بزرگ[ویرایش | ویرایش مبدأ]

در دوره اول ریاست جمهوری فرانسوا میتران  تصمیم گرفته شد که ساختمان ضلع ریشلیو، محل وزارت دارایی فرانسه، به موزه برگردد و این وزارت‌خانه به ساختمان جدیدی در برسی  انتقال داده شد.

تاریخ پذیرش[ویرایش | ویرایش مبدأ]

در ابتدا موزه به مدد مجموعه‌های سلطنتی به ویژه تابلوها (حدود 2500 تابلو در زمان مرگ لویی 16) به وجود آمد. این مجموعه‌ها اساسا توسط فرانسوای اول(برخی تابلوهای ایتالیایی)و لویی چهاردهم (باخریدهای متعدد به ویژه 200 تابلوی بانکدار اورهارد جَبَش ) جمع‌آوری شد. جواهرات، که از همان ابتدا بخشی از موزه را تشکیل می‌داد، تعدادی از تندیس‌ها که از موزه‌های آثار باستانی فرانسه به دست آمده بودند و یا انقلابیون به غنیمت گرفته بودند، بر آثار هنری موزه افزوده شد .

روسای موزه لوور[ویرایش | ویرایش مبدأ]
  • میشل لاكلوت Michel Laclotte )( 1994-1987 ))؛
  • پی یر روزنبرگPierre Rosenberg) ( 2001-1994 ))؛
  • هانری لوی رت(Henri Loyrette) ( از 2001 ).
مجموعه‌های مختلف[ویرایش | ویرایش مبدأ]

موزه لوور متشکل از مجموعه‌های غنی آثار هنری است كه به تمدن‌ها، فرهنگ‌ها و دوره‌های مختلف تعلق دارد. این موزه حدود 300000 قطعه دارد که 35000 قطعه از آن‌ها به نمایش گزارده شده و نشان دادن مابقی آثار بیش از سه ماه به طور متوالی به دلیل نوع نگهداری، دست دوم بودن آثار، وضعیت بد آن‌ها یا سری‌های باستان‌شناسی غیرممکن است.

آثار باستانی شرق[ویرایش | ویرایش مبدأ]

دپارتمان آثار باستانی شرق، اشیای به دست آمده از منطقه واقع شده در هند امروز و دریای مدیترانه را در خود جای داده است.

آثار هنرهای اسلامی[ویرایش | ویرایش مبدأ]

دپارتمان آثار هنرهای اسلامی در اوت 2003م ایجاد شده و مجموعه‌های بدست آمده از فرهنگ مشترک بین اسپانیا و هند با هویت تمدن اسلامی را تا قرن نوزدهم طبقه‌بندی کرده است. این دپارتمان آثار متعدد مربوط به هنر اسلامی را عرضه می‌نماید.

آثار باستانی مصر [ویرایش | ویرایش مبدأ]

دپارتمان آثار باستانی مصر بر اساس فرمان شارل دهم به تاریخ 15 مه 1826 ایجاد شد. مجموعه با4000 قطعه‌ای متعلق به کنسول انگلیس سالت که توسط ژان فرانسوا شامپولیون(Jean-François Champollion )به دست آمد، امروزه آن را موزه متعلق به مصر می‌نامند

آثار باستانی یونان، اتروسک و رومیان[ویرایش | ویرایش مبدأ]

این دپارتمان به سه طبقه تقسیم می‌شود: آثار یونان پیش از کلاسیک درنیم طبقه، آثار یونان کلاسیک و هلنی در طبقه همکف، همچنین آثار باستانی اتروسک‌ها و رومیان، تندیس پیروزی ساموتراس، سرامیک‌های یونانی، نقش‌هایی بر روی گل پخته، برنز و اشیای گران‌بها و باارزش در طبقه اول.

تندیس‌ها[ویرایش | ویرایش مبدأ]

در آغاز این موزه فقط تندیس‌های قدیمی را به نمایش می‌گذاشت و تنها استثنا دو تندیس برده‌ها اثر میکل آنژ بود. گالری آنگولم  با 5 سالن اختصاص یافته به آثار دوره رنسانس تا قرن  هیجدهم در سال 1842م افتتاح شد.

اشیای هنری[ویرایش | ویرایش مبدأ]

یکی از غنی‌ترین بخش‌های موزه لوور، دپارتمان اشیای هنری است.

نقاشی‌ها[ویرایش | ویرایش مبدأ]

امروزه دپارتمان نقاشی‌ها در حدود 6000 تابلو را در بردارد که از دوره قرون وسطی تا سال 1848م را در برمی‌گیرد.

هنرهای گرافیکی[ویرایش | ویرایش مبدأ]

دپارتمان هنرهای گرافیکی امروزه با بیش از 130000 قطعه، در سه بخش مختلف دسته بندی شده است

بخش تاریخ لوور و لوور قرون وسطی[ویرایش | ویرایش مبدأ]

سالن‌های متعددی به تاریخ لوور اختصاص یافته است.

هنر و تمدن آفریقا، آسیا، اقیانوسیه و آمریکا[ویرایش | ویرایش مبدأ]

صدها شی هنری بالاخص تندیس‌ها كه توسط ژاک کرشاش(Jacques Kerchache)  گزینش شده،

مدرسه عالی لوور[ویرایش | ویرایش مبدأ]

در سال 1883م. مدرسه لوور كه نقش زیادی را در تحقیقات موزه لوور در خاورنزدیک عهده دارد، تأسیس شد.نخستین كرسی باستان‌شناسی دوره آشور به «یوجین لدرین» سپرده شد و در سال 1910م. نخستین كرسی تدریس و تحقیق سامی‌های باستانی تأسیس گردید.

فعالیت‌های موزه[ویرایش | ویرایش مبدأ]

موزه لوور، نمایشگاه‌های متعددی را به صورت موقت به نمایش می‌گذارد و با این عمل اجازه می‌دهد اشیای هنری یا تابلوهایی که در نمایشگاه دائم عرضه نمی‌شوند، مورد بهره ‌برداری عموم قرار گیرند. سرمایه‌گذاری بخش اعظم نمایشگاه‌های موقتی توسط شرکت‌ها تامین می‌شود.

موزه وابسته به نظام اداری لوور[ویرایش | ویرایش مبدأ]

موزه ملی اوژن دلاکرو(اMusée Eugène-Delacroix)، هرچند که دارای ساختمان مستقلی است اما مدیریت این موزه به لوور سپرده شده است.

لوور ابوظبی[ویرایش | ویرایش مبدأ]

در چارچوب ایجاد یک بخش فرهنگی در جزیره سعدیات ابوظبی (جزیره خوشبختی)دولت امارات متحده عربی برای تحقق و توسعه یک موزه جهانی، به فرانسه روی آورده و پروژه معماری این موزه به ژان نوول(Jean Nouvel)، فرد خلاق موزه «که برانلی»  واگذار گردیده است.

تفاهم نامه‌ بین موزه لوور و موزه ملی ایران[ویرایش | ویرایش مبدأ]

در سال۲۰۰۴م تفاهم‌نامه‌ بسیار خوبی بین موزه لوور و موزه ملی ایران به امضا رسیده و به منظور تداوم ارتباطات، هر دو سال یک بار این دیدارها تكرار خواهد شد.  

لوور در ادبیات، سینما و بازی‌های ویدئویی[ویرایش | ویرایش مبدأ]

ادبیات[ویرایش | ویرایش مبدأ]

در رمان آسوموار از امیل زولا  (1877م) بازدیدی ویژه از لوور به هنگام ازدواج ژروز و کوپو صورت می‌گیرد. مدعوین عروسی در راهروها و راه پله‌ها گردش می‌کنند ودر پایان زیرنگاه سرگرم کننده نگهبانان و دیگر بازدیدکنندگان گم می‌شوند.

سینما[ویرایش | ویرایش مبدأ]
  • بل فگور، شبح لوور ، فیلمی از ژان پل سالومه  (2000م)؛
  • باند جدا فیلمی از ژان لوک گدار  با گذری به لوور در 30 ثانیه؛
  • شهر لوور، مستندی از نیکولافیلیبر؛
  • جریمه‌های پل جدید فیلمی از لئو کارا، داستان یک مهاجرغیرقانونی است كه توسط دو بی‌خانمان، یک نگهبان قدیمی که همه کلیدها را دارد و یک نقاشی که نابینا شده، در شب از لوور بازدید می‌كند؛
  • رمزداوینچی فیلمی از رون هاوارد( 2006).
بازی ویدئویی لوور[ویرایش | ویرایش مبدأ]

طلسم نهایی، بازی ویدئویی که توسط اندکس پلوس، در این بازی یک زن جوان به نام مرگان که باید برای انجام ماموریتی که پدرش در انجام آن موفق نشد و در نتیجه مرد، به گذشته لوور برگردد .

سايت موزه لوور[ویرایش | ویرایش مبدأ]

سايت مربوط به ارائه آتار هنری موجود در موزه "لوور" پاريس از روز سيزدهم تيرماه۱۳۸۴ (چهارم ژوئيه) راه‌اندازی شد و هم اكنون در اينترنت قابل دسترسی است.

کاخ ورسای[ویرایش | ویرایش مبدأ]

ورسای، در 17كیلومتری جنوب شرقی پاریس، دهكده‌ای بوده كه البته امروزه به شهری بزرگ تبدیل شده و با گسترش شهرسازی و وسایل نقلیه مجهز به پاریس متصل شده است. ورسای كه از پایان قرن هفدهم تا وقوع انقلاب كبیر فرانسه پایتخت این كشور بود، مظهر تمام عیار سبک كلاسیک در هنر معماری فرانسه است

تاریخچه ورسای[ویرایش | ویرایش مبدأ]

لوئی سیزدهم معمولاً در جنگل‌های اطراف دهکده ورسای در حومه پاریس به شکار می‌رفت و در سال 1624 دستور داد تا کلبه شکاری در این مکان ساخته شود.

تالار آینه‌ها[ویرایش | ویرایش مبدأ]

تالار آینه‌ها، زیباترین و مهم‌ترین بخش کاخ ورسای است. این تالار که در سال ۱۶۷۸ ساخته شده است، در طبقه اول کاخ ورسای قرار دارد و 578 آینه در آن نصب شده است. تالار آینه‌ها۷۳ متر طول، ۱۱ متر عرض و 12 متر ارتفاع دارد. این تالار ۱۷ پنجره دارد که به سوی باغ باز می‌شوند و از هر پنجره می‌توان بخشی از باغ را مشاهده کرد.

كلیسای سلطنتی[ویرایش | ویرایش مبدأ]

در محوطه‌ای خارج از قصر،ساختمانی دیده می‌شود كه كلیسای سلطنتی بوده است. این كلیسا ۲۵ متر ارتفاع دارد و دیوارهایش به سبک گوتیک نقاشی شده است.

بازسازی کاخ ورسای[ویرایش | ویرایش مبدأ]

عملیات مرمت و بازسازی کلی این کاخ از سال 2004م و با بودجه‌ای معادل 400 میلیونیورو آغاز شده است و به پیش‌بینی کارشناسان این پروژه بیش از 20 سال به طول خواهد انجامید.

زبان و ادبیات فرانسه

  • در اواخر قرن دوم قبل از میلاد پس از آن که رومیان بر کشور اسپانیا دست یافتند بر قسمت جنوبی سرزمین گٌل که امروز به نام پرووانس(Provence) خوانده می‌شود حمله برده و بخش بزرگی از سرزمین گٌل را به تصرف خویش درآوردند، اما نتوانستند بر سراسر این خطه دست یابند.
  • زبان فرانسه زبانی خوش و دلکش و متداول در میان همه مردم است". زبان فرانسه یكی از بزرگ‌ترین زبان‌های دنیاست كه در مقام زبان جامعه بین‌المللی و دیپلماسی تنها با انگلیسی مقابل مقایسه است. زبان فرانسه دركشور فرانسه تكلم می‌شود و علاوه بر آن، در كشورهای بلژیک، سوییس و كانادا یكی از زبان‌های رسمی است؛ در لوكزامبورگ، سنت پیر و میكلان (در نزدیكی ساحل نیوفاندلند) گوادلوپ و مارتینیک ( در دریای كارائیب )، گینه فرانسه ( در آمریكای جنوبی )، یونیون ( در اقیانوس هند ) و در كالدونیای نو و تاهیتی ( در جنوب اقیانوس آرام ) زبان رسمی به شمار می‌رود.
  • ادبیات فرانسه تا قرون وسطی
  • .تاریخ ادبیات فرانسه از قرن دهم میلادی آغاز می‌گردد. پیش از آن وحدت ملی و نژادی فرانسه در حال تحول و زبان فرانسه نیز در دوره کودکی بوده است. این نکته هنوز به تحقق نپیوسته که نژاد ملت فرانسه بیشتر از چه عناصری تشکیل یافته است.
  • فرهنگ فرانسوی به مرور زمان از عوامل گوناگون تشکیل یافته و در حقیقت معجونی است از:
    • آثار تفکر جوانمردی و پهلوانی که همواره جوانان و سلحشوران فرانسوی را به مبارزه با ظلم و بیدادگری، حمایت از ضعفا و طرفداری حق و عدالت بدون بیم از خطر یا امید به سودی برمی انگیخته است؛
    • عقل سلیم هشیار و شوخ که از هرگونه هیجان‌های افراطی و زیاده‌روی اجتناب ورزیده؛
    • ایمان به آئین مسیحیت. بدین مناسبت فرهنگ قرون وسطی  دارای سه جنبه پهلوانی – روحانی – توده است. زبان فرانسه از لاتین مشتق است که در نیم قرن پیش از میلاد به وسیله رومی‌ها (فتح گل توسط ژول سزار) وارد این کشور شده و به آسانی و تندی جانشین زبان بومی گردید.

ادبیات قرون وسطی (از قرن یازدهم تا پایان قرن پانزدهم)[ویرایش | ویرایش مبدأ]

قرون وسطی دوره ایمان آتشین به آئین مسیحیت است که در زمینه معماری با کلیساهای عظیم، در زمینه سلحشوری و پهلوانی به نیروی ایمان، پادشاهان و توده‌ها برای بدست آوردن سرزمین مقدس بر ضد مسلمین ( جنگ‌های صلیبی)، در زمینه روحانیت اشعار و مراثی لاتینی جلوه‌گری می‌کند.

ادبیات پهلوانی[ویرایش | ویرایش مبدأ]

حماسه سرائی[ویرایش | ویرایش مبدأ]

حماسه، داستان منظومی است از وقایع تاریخی که از طریق افسانه رنگ ایده‌ال به خود گرفته باشد.

رمان[ویرایش | ویرایش مبدأ]

رمان هم مایه سرگرمی اشراف و سلحشوران بود. ظاهر رمان به حماسه شباهت داشت ولی در معنی با آن یکسان نبود.

رمان‌های برتن[ویرایش | ویرایش مبدأ]

رمان‌های برتن (bretonne )به‌ نوبه خود ادعای توصیف حقایق تاریخی را دارند ولیکن این موضوع درباره آنها صدق نمی‌کند زیرا مانند رمان‌های قدیم افسانه‌‌های خیالی را به‌عنوان حقایق تاریخی جلوه‌گر می‌سازند.

رمان‌های پهلوانی[ویرایش | ویرایش مبدأ]

این رمان‌ها که معمولا داستان عشقی را در خلال اعمال محیر العقول پهلوانی توصیف می‌نماید در قرون 12 و  13 خیلی متداول گشت. مشهورترین آنها عبارتند از رمان «فلوار و بلانش فلور»(Floire et Blancheflor)، «گیوم» و «آئلیس» و «اوکاسن و نیکولت» که به‌نظم و نثر نگاشته شده و لطیف‌ترین نمونه این رمان‌ها محسوب می‌شود.

تغزل[ویرایش | ویرایش مبدأ]

تغزل به ‌آثار موزونی اطلاق می‌شود که برای سرائیدن و بیان احساسات درونی به‌کار می‌رود.

تاریخ[ویرایش | ویرایش مبدأ]

اشراف و نجبای قرون وسطی خاصه بعد از جنگ‌های صلیبی آرزو داشتند که خاطره اعمال سلحشوری آنان بوسیله تاریخ ضبط شود.

ادبیات توده[ویرایش | ویرایش مبدأ]

روح توده مکنونات خود را در ضمن آثار متعدد و متنوعی ابراز داشته است که گاهی آن را «بورژواز» می‌نامند و این صفت برای مشخص نمودن جنبه معقولانه و مبتذل آنهاست. گاهی نیز صفت «گولواز» به آنها اطلاق می‌شود .

هجا یا هجو گفتن[ویرایش | ویرایش مبدأ]

هجا در طی قرون وسطی جنبه عمومی دارد و روح هجائی تقریباً در تمامی آثار حتی گاهی به‌طور غیرمترقبه نفوذ کرده است. مشهورترین هجونویسان روتبوف(Rutebeuf) نام دارد که قلندری بدبخت و عیاش بود در اواخر عمر با ایمان گشت و آثار مبنی بر زهد و تقوی از خود باقی گذاشت.

فابل (قصص و حکایات)[ویرایش | ویرایش مبدأ]

استعداد و قریحه توده در فابل به ‌طرز شایانی جلوه‌گر شد. فابل‌ها منظومه‌های مضحک و خنده‌آوری‌ هستند که به دست روحانیون اخراج شده، برای تفریح و خوش‌‌آیند توده به‌رشته تحریر در آمده است.

مان دور نارت یا قصه‌ حیوانات[ویرایش | ویرایش مبدأ]

مجموعه هجائیه‌ای‌ست از داستان حیوانات که مبارزه روباه را با گرگ توصیف می‌نماید. یعنی در حقیقت مبارزه حیله و تدبیر را با زور مجسم می‌سازد.

ادبیات کلیسا[ویرایش | ویرایش مبدأ]

روحانیت و علوم[ویرایش | ویرایش مبدأ]

در قرون وسطی کلیسا پناه گاه علم و معرفت محسوب می‌شود و  کشیش مترادف با لفظ عالم است.

وعظ و خطابه[ویرایش | ویرایش مبدأ]

وعظ و خطابه در اوایل قرون وسطی به‌زبان لاتین ادا می‌شد.

ادبیات آموزشی[ویرایش | ویرایش مبدأ]

کشیشان که مظهر علم و معرفت بودند برای هدایت و تعلیم توده به‌ کارهای  مختلفی دست زدند مانند رساله حیوانات- رساله اخلاقی- علم الاشیا و دائره المعارف- روش آموزشی کشیش‌ها بسیار سخت و غیر قابل هضم بوده و به‌ضرب سمبولیسم و اشارات انجام می‌گردید.

نمایش[ویرایش | ویرایش مبدأ]

روحانیون و کلیسا تئاتر«پائی ین»( Païen) یعنی تئاتر روم و یونان قدیم را به عنوان مکتب منافی اخلاق محکوم کرده و تئاتر مذهبی را برای تعلیم و تربیت توده جایگزین آن قرار داده بودند. ب

تئاتر کومیک[ویرایش | ویرایش مبدأ]

تئاتر کومیک از توده‌ ملت سرچشمه گرفته است منشاء حقیقی آن به کلیسا یعنی به‌دسته‌هایی مربوط می‌ شوند که کشیش‌های درجه پایین در بعضی از ایام سال در «ساکریستی»  راه می‌انداختند.

قرون چهاردهم و پانزدهم و پایان قرون وسطی[ویرایش | ویرایش مبدأ]

این دو قرن از لحاظ ادبی بسیار فقیر بوده و عصر کج سلیقگی محسوب می‌شود.

ادبیات فرانسه در قرن شانزدهم[ویرایش | ویرایش مبدأ]

دوره‌ای كه بی‌كم و كاست با قرن 16 منطبق می‌شود و از آغاز جنگ‌های ایتالیا در 1494، تا پایان جنگ‌های داخلی فرانسه در سال 1598، دوره رنسانس یعنی دوره تجدید حیات می‌خوانند.در نیمه دوم قرن شانزدهم میلادی مدنیت قرون وسطی از هم فرو پاشید و از لحاظ اجتماعی و سیاسی و دینی در معرض تغییرات و تبدلات عدیده واقع شد.در قرن شانزدهم، همزمان با پیدایش رنسانس، نهضت دیگری به منصه ظهور رسید که وحدت مسیحیت را از میان برد و در مقابل آئین کاتولیک، مذهب تازه‌ای به نام پروتستانیزم به وجود آورد. این جنبش دینی مهم رفرم یا اصلاح مذهب نام داشت. این نهضت نیز در افکار و جامعه آن روز فرانسه تاثیرات مهمی برجای گذاشت. بدین معنا که سبب شد زبان و خط لاتین که تا آن هنگام زبان و خط رایج دینی و رسمی کشور بود از ادبیات فرانسه طرد شد و حتی کتب دینی نیز از آن پس به زبان ملی تحریر و انشا گردد.

ادبیات فرانسه قرن هفدهم[ویرایش | ویرایش مبدأ]

قرن هفدهم فرانسه که غالبا آن را " قرن بزرگ" نامیده‌اند در واقع عظمت خود را مدیون دو چیز است: کثرت نویسندگان و تنوع آثار آنان و دیگری حمایت حکومت از نویسندگان و هنرمندان. لویی چهاردهم بخشنده‌ترین ادب‌پرور سراسر تاریخ فرانسه شناخته شده است.

مولیر[ویرایش | ویرایش مبدأ]

دوران فعالیت ادبی و نمایشی مولیر هر چند کوتاه، اما بسیار پر ثمر بود مولیر Jean-Baptiste Poquelin connu  Molière)(1673-1622))در آثار خود به کمک مایه‌های کمدی و طنز ی پخته به عادات زشت مردم زمان خود، مدهای رایج و هوس‌بازی‌ها و وسوسه‌های روح انسان به طور کلی حمله می‌کند.

راسین[ویرایش | ویرایش مبدأ

زندگی راسین Jean Racine) (1699-1639)) تا حدودی شبیه به زندگی پر مرارت و سخت پاسكال بود. او همچون پاسكال خود را بر سر دوراهی ایمان و زندگی اشرافی می‌دید. در آندروماک، راسین به كمال قدرت داستان‌پردازی و شیوه شعرسرایی خود رسید.

لافونتن[ویرایش | ویرایش مبدأ]

در آن دوران كه بازار دشمنی‌های ادبی گرم بود و سبک‌ها با یكدیگر در پیكار بودند، به میان آوردن ذكری از دوستی معروف و نیمه افسانه‌ای میان بوالو، مولیر، راسین و لافونتن Jean de La Fontaine)( 1695-1621)) یا انجمن دوستان چهارگانه مایه خشنودی خاطر می‌شود.

مادام دو سوینیه[ویرایش | ویرایش مبدأ]

اما از آن دوران پادشاهی، ده مجلد دیگر نیز بر جای مانده است و باز آن هم به قلم‌زنی كه حتی در عصر شتابزده ما می‌تواند لذتی آرام بخش نصیب خواننده خود سازد.

ادبیات فرانسه در قرن هجدهم[ویرایش | ویرایش مبدأ]

قرن هجدهم همان قرنی است که در تاریخ علم و فلسفه به "عصر روشنگری" مشهور است.

مونتسكیو[ویرایش | ویرایش مبدأ]

بسیاری از منتقدان و ادب‌شناسان سعی کرده‌اند مونتسکیوMontesquieu) (1755-1689)) را پیشکسوت انقلابیون فرانسه و استاد اندیشه‌های انقلابی معرفی کنند ولی این قضاوتی کاملا بی‌پایه است زیرا وی اهل سخن و مرد میدان خطابه بود، اما هرگز مرد عمل نبود.

ولتر[ویرایش | ویرایش مبدأ]

فرانسوا ماری آروئه معروف به ولتر Voltaire)(1778-1694)) در پاریس به دنیا آمد و در مدرسه ژزوئیت‌ها از تحصیلات خوبی برخوردار شد.

دنی دیدرو[ویرایش | ویرایش مبدأ]

دیدرو Denis Diderot) (1784-1713)) با اندیشه‌ای مواج و اشرافی كه بر فلسفه و هنر و ادب داشت یكی از چهره‌های جالب قرن هجدهم فرانسه به شمار می‌آید.

ژان ژاک روسو[ویرایش | ویرایش مبدأ]

روسو از جمله نویسندگان عصر روشنگری است که هولدرلین شاعر بزرگ آلمانی او را پیغمبر عصر خود می‌داند زیرا پیش بینی‌های او را در زمینه اخلاق سیاسی و اجتماعی صائب می‌بیند.

ادبیات فرانسه قرن نوزدهم[ویرایش | ویرایش مبدأ]

انقلاب كبیر فرانسه، اگر چه همه آرزوهای انقلابیون را تحقق نبخشید، ولی دارای نتایج و عواقبی شگرف و بی‌سابقه بود، كه در زمینه‌های مختلف نمودار گردید. سده نوزدهم را می‌توان به سه دوره ممتاز بخش كرد:

  • از سال 1800 تا 1820 كه عصر ماقبل رمانتیسم است: عصر خلاقیت مادام دواستال(Madame de Staël) و شاتو بریان(Chateaubriand) و از 1820 تا 1851 عصر رمانتیک؛
  • از سال 1850 الی 1880 عصر طبیعت‌گرایی و طبیعت‌پردازی ( ناتورالیسم)؛
  • از سال 1880 تا 1900، دوران آئین تمثیل‌گرایی( سمبولیسم).
تقسیم‌بندی‌های بزرگ سده ادب نوزدهم[ویرایش | ویرایش مبدأ]

قرن ادبی نوزدهم، با شاتو بریان و مادام دواستال آغاز گردید. با این وصف این دو نابغه تا سال 1820 منفرد و منزوی ماندند و كسی با آنان همنوایی نكرد. در این سال بود كه مكتب رمانتیسم ظهور كرد.

ادبیات ضد ناپلئونی ( سانسور )[ویرایش | ویرایش مبدأ]

ناپلئون به تئاتر بیشتر علاقه‌مند بود تا به ادبیات. و در طرد ولتر و احیای كورنی و راسین بیش از همه سهیم بود. سلیقه او در ادبیات چندان جالب نبود و مطلقاً علاقه‌ای به شكسپیر نداشت.

مادام دوستال[ویرایش | ویرایش مبدأ]

مادام دوستال(1799 تا 1817) بزرگ‌ترین نویسنده زن روزگار خود، و بزرگ‌ترین مؤلف فرانسه (به استثنای شاتوبریان )، بود. دو داستان به نام‌های دلفین و كورین به رشته تحریر در آورد كه او را در سراسر اروپا مشهور ساخت.

شاتوبریان[ویرایش | ویرایش مبدأ]

شاتوبریان (1768 تا 1815)در نظر معاصران فرانسوی خود، بزرگ‌ترین نویسنده آن زمان بود.کتاب خاطرات او از لحاظ فكری، گستاخانه و از لحاظ احساسات، كودكانه و از لحاظ سبک، عالی است. خاطرات پس از مرگ وی پایدارترین اثر اوست.بیشتر اوقات خود را صرف نوشتن خاطرات خود كرد.

آلفونس دولامارتین[ویرایش | ویرایش مبدأ]

آلفونس دولامارتین Alphonse de Lamartine )( 1869-1790))، به حق  توانست بنیان‌گذار مکتب رمانتیسم باشد و اولین شاهکار ادبی به شیوه رمانتیک را به نام " تفکرات" خلق و عرضه کرد،

ویکتور هوگو[ویرایش | ویرایش مبدأ]

ویکتور هوگو Victor Hugo) (۱۸85 - ۱۸02))، رمان‌نویس، شاعر، و هنرمند فرانسوی است. وی مهم‌ترین نویسنده رمانتیک جهان به حساب می‌آید. اگر این اصل کلی که «مردان بزرگ حاصل اتفاقات بزرگ هستند» را قبول داشته باشیم، هوگو احتمالا خوش‌شانس بوده که در سال 1802 در فرانسه (در بزانسون، در شرق فرانسه) به دنیا آمده است؛

آلفرد دووینیی[ویرایش | ویرایش مبدأ]

آلفرد دووینیی Alfred de Vigny) ( 1863-1797))، از 29 سالگی به محفل ویکتور هوگو و یاران رمانتیک وی پیوست و در راه خلاقیت و اهمیت و اعتبار مکتب رمانتیسم کوشش‌هایی به عمل آورد.

هانری بل(استندال)[ویرایش | ویرایش مبدأ]

هانری بل مشهور به استندال Henri Beyle connu Stendhal)(1842-1783)): از نویسندگان نام‌آور فرانسه است در 18 سالگی از شهر خود به پاریس رفت و به کارهای ادبی و نویسندگی پرداخت.

الکساندر دومای[ویرایش | ویرایش مبدأ]

الکساندر دومای پدرAlexandre Dumas) ( 1870-1803) ) از میان نویسندگان برجسته می‌توان دومای پدر را بر شمرد.

فرانسوا ارنه شاتو بریان[ویرایش | ویرایش مبدأ]

فرانسوا ارنه شاتو بریان (1748 تا 1868) از شاعران بزرگ فرانسه، دارای آثار منشور و منظوم فراوان از قبیل مسافرت به بیت‌المقدس، رنه، نبوغ مسیحیت، مناظره پس از مرگ، عشق و عفت، سفرنامه، موهبت آتشین و مسیح بود.

اونوره دوبالزاک[ویرایش | ویرایش مبدأ]

اونوره دوبالزاک Honoré de Balzac )(1850-1799) ) نویسنده نامدار و بزرگ، نخست به تجارت پرداخت و در این راه زیان‌های فراوان دید، اما در شناسایی سفته بازان، رباخواران و بازاریان تجربه‌های سودمند آموخت.

لوئی شارل آلفرد دوموسه[ویرایش | ویرایش مبدأ]

لوئی شارل آلفرد دوموسه Alfred de Musset)( 1810-1757)) شاعر و نویسنده از 18 سالگی به مکتب رمانتیک ادبی فرانسه پیوست. با ا

مادموازل اوسیل و رودوپن(ژرژ ساند)[ویرایش | ویرایش مبدأ]

مادموازل اوسیل و رودوپن معروف به ژرژ ساندGeorge Sand)( 1876-1804)) نخست به روزنامه‌نگاری پرداخت اما چندی بعد به راهنمایی ژول ساندو به رمان‌نویسی دل بست.

سبک ناتورالیسم در ادبیات قرن نوزدهم[ویرایش | ویرایش مبدأ]

سبک ناتورالیسم در ادبیات قرن نوزدهم ظهور کرد.این سبک از نظر فلسفی به قدرت کامل و محض طبیعت که نظم بی‌نظیری داشته باشدگفته می‌شود و از نظر ادبی تقلید مو به مو و دقیق از طبیعت است. عده‌ای از نویسندگان ناتورالیست عقیده دارند که ادبیات و هنر بایستی جنبه علمی داشته باشد.

ادبیات قرن بیستم فرانسه[ویرایش | ویرایش مبدأ]

در نخستین سال‌های قرن بیستم، مردم فرانسه غرق در خوش‌بینی منتظر دورانی بودند که آن را "دوران طلایی" نام نهاده‌اند. نمایشگاه پاریس در سال 1900 را می‌توان مظهر این رضایتمندی و ساده‌اندیشی ناشی از آن دانست.

ئاتر[ویرایش | ویرایش مبدأ]

در ابتدای قرن بیستم، هنگامی که نمایشنامه‌نویسان بزرگی همچون آلفرد ژاری( Alfred Jarry) و پل کلودل (Paul Claudel) از تماشاگران کهنه‌پرست فاصله می‌گیرند، وضع تئاتر در کشور فرانسه بیش از پیش آشفته گشته و صحنه بازیچه دست گرایش‌های مبهم ومتفاوت می‌شود. شاید به توان تنها وجه اشتراک این گرایش‌ها را اطاعت بی چون و چرا از تمایلات تماشاگران دانست.

شعر[ویرایش | ویرایش مبدأ]

اگر آغاز قرن بیستم در زمینه شعر با نوآوری کامل همراه بود، ذهن‌هایی که به طبقه بندی‌های سهل و آسان گرایش دارند،بسیار خشنود می‌شدند. اما واقعیت اندکی پیچیده است؛. تعداد خوانندگان و علاقمندان شعر و اعتبار ناشی از فعالیت‌های ادبی شاعران، سبب تسهیل ملاقات‌ها و مراودات، خلاقیت‌های گروهی و پیدایش مجلات و تحقیقات می‌شود و جنبش‌های ادبی متعدد و گوناگونی شکل می‌گیرد: ناتوریسم، اونانیمیسم و فانتزیسم در پی یافتن روش‌ها و قواعد شعری نوینی هستند که با تحول افکار و عقاید، همگون‌تر باشد. این جوش و خروش ذهنی و زیبایی شناختی به ویژه در دو محله مونمارتر و مونپارناس تجلی می‌کند،

رمان[ویرایش | ویرایش مبدأ]

رمان در قرن بیستم از سویی تجربیات قرن نوزدهم را دنبال کرده و از سوی دیگر جویای روش‌های جدیدی است که در نتیجه دست‌خوش بحران می‌شود و حضور استادان مسلم وقت آن را تشدید می‌کند.

آلن فورنیه[ویرایش | ویرایش مبدأ]

آلن فورنیه Alain-Fournier) ( 1914-1886) )در کتاب معروف خود به نام مولن بزرگ( 1913) با توفیق بزرگی روبرو شد.

موریس بارس[ویرایش | ویرایش مبدأ]

شخصیت موریسMaurice Barrès) ( 1923-1862)) بارس طی سال‌های آغازین قرن بیستم تاثیر بسیار زیادی بر زمانه خود گذاشت.

آناتول فرانس[ویرایش | ویرایش مبدأ]

آناتول فرانسanatole france)( 1924-1844)) بر خلاف پارس که در سیاست و اجتماع شیوه‌ای محافظه‌کارانه اختیار کرده بود، همگان را به سوی سوسیالیسمی آرمانی و تخیلی فرا می‌خواند. وی در قالب یک محقق و رساله‌نویس به بررسی نبوغ تمدن لاتین(1913) می‌پردازد و در قالب یک رمان‌نویس به شخصیت تائیس( 1890) بانوی درباری عهد باستان حیاتی تازه می‌بخشد

آندره ژید[ویرایش | ویرایش مبدأ]

آندره ژید andré gide) (1951-1869))، به سبب نوشته‌های طنزآلودش مورد توجه نویسندگان بود و چنین به نظر می‌رسد که وی بیش از نیمی از تاریخ ادبیات قرن بیستم را درآثارش خلاصه کرده است و علت آن این است که او از تمامی گرایش‌های ممکن قرن اقتباس کرده و نیروهای متعدد بالقوه‌اش را متجلی و بارور ساخته است. آندره ژید برای نخستین بار در اثر خود سکه‌سازان( 1925) واژه رمان را به کار می‌برد و به وضوح خاطر نشان می‌سازد که قصد دارد تغییراتی در فن رمان‌نویسی ایجاد کند.

مارسل پروست[ویرایش | ویرایش مبدأ]

مارسل پروستmarcel proust) (1922-1871)) که در خانواده‌ای بورژوا در پاریس دیده به جهان گشود از همان اوان مسحور جوامع اشرافی بود و در محافل با شکوه با اشراف طرح دوستی ریخت، همچنین با هنرمندان و موسیقی‌دانان آشنا شد.وی با نوشتن چند مقاله در مجلات، مجموعه نوشته‌های مختلف، کتاب خوشی‌ها و روزها(1896) و ترجمه آثار منتقد انگلیسی( روسکین) شهرتی به دست آورد.

ادبیات در فاصله دو جنگ[ویرایش | ویرایش مبدأ]

چهار سال جنگ جراحات عمیقی گذاشت و افرادی مانند پگی، آلن فورنیه، ارنست پسی شاری(Ernest Psichari)، آندره لافون(André Lafon) و شاعرانی گمنام قربانی این کشتار وحشیانه بودند.

سوررئالیسم[ویرایش | ویرایش مبدأ]

اساس فعالیت سوررئالیسم را می‌توان بین سال‌های 1924 تا 1939 تعیین کرد. اما پیش از ان که آندره برتونAndré Breton) (1966 - 1896))، لویی آراگونLouis Aragon) (1982-1897)) و پل الوارPaul Éluard) (1952-1895) )یعنی مشهورترین نویسندگان سوررئالیست طرز تفکر و مشی سوررئالیست را مشخص و متجلی سازند،این عوامل وجود داشتند و درزمینه‌های بسیار گوناگون – هنر،اخلاق و حتی تبلیغات- تاثیر می‌گذاشتند و این امر حتی پس از مرگ بنیانگذاران این جنبش یا تغییر جهت آنها ادامه یافت.

رمان در دهه‌های سی[ویرایش | ویرایش مبدأ]

منتقدان سال 1930 را " سالی پرتحول برای سرنوشت رمان"، پایان دوران پس از جنگ" و حتی" پایان حقیقی قرن نوزدهم" نامیده‌اند.

آنتوان سنت اگزوپری[ویرایش | ویرایش مبدأ]

آنتوان سنت اگزوپریAntoine de Saint-Exupéry) (1944-1900)) نویسنده که در سن 44 یالگی در " پهنه آسمان افتخار" به شهادت رسید، خالق نمونه‌ای از مردمی‌ترین ادبیات قهرمانی است که خصایل نیکو و پسندیده و احساسات والایش زیبایی‌ها و ارزش‌های هنری آن را تحت‌الشعاع قرار می‌دهند.

طعم زندگی[ویرایش | ویرایش مبدأ]

در میان انبوه آثار داستانی،هنوز فضایی برای نفس کشیدن آزاد و چشیدن طعم زندگی وجود دارد، با این همه در دوران بین دو جنگ جهانی، اضطراب و نگرانی بر رمان‌نویسانی که دلبسته لذات دنیوی بودند چیره می‌گردد و آنان نیز ناگزیر به نوعی تعهد می‌شوند.

رمان‌نویسان کاتولیک[ویرایش | ویرایش مبدأ]

موریاکFrançois Mauriac) ( 1970-1885) ) از این که به عنوان " رمان‌نویس کاتولیک" قلمداد شود اکراه داشت و در مورد خود عبارت" کاتولیکی که رمان می‌نویسد" را به کار می‌برد یعنی جهان نفسانیات و گناهان را از دیدگاهی کاتولیکی به تصویر می‌کشد.

برنانوس[ویرایش | ویرایش مبدأ]

برنانوسGeorges Bernanos)( 1948-1894)) دیر هنگام وارد دنیای ادبیات شد یعنی از چهل سالگی شروع به نوشتن کرد. د

لویی فردیناند دتوش(سلین)[ویرایش | ویرایش مبدأ]

سلین Louis-Ferdinand Céline)( 1961-1894)): لویی فردیناند دٍتوش با نام مستعار سلین در حومه پاریس چشم به دنیا گشود. در سال 1914 به عنوان افسر سواره نظام در جبهه‌های جنگ مجروح می‌شود. با حمایت پدزنش که در شهر رن به حرفه پزشکی اشتغال داشت،در سال 1924 به دریافت درجه دکتری در رشته پزشکی نائل می‌شود. در سال 1932 اولین رمان خود" سفر در انتهای شب" را که هیچ شباهتی به نوشته یک نویسنده تازه کار ندارد، منتشر می‌سازد.

آندره مالرو[ویرایش | ویرایش مبدأ]

آندره مالرو André Malraux) ( 19-1901)): مالرو پیش از آن که جنگجو باشد روحیه‌ای ماجراجو و مبارز داشت. این نویسنده که در دولت دوگل به مقام وزارت فرهنگ رسید، نه تنها زندگی‌اش را در آثارش گنجاند بلکه وقایع پس از آثارش نیز براین امر مهر تایید زد.

ادبیات پس از 1939[ویرایش | ویرایش مبدأ]

حیات ادبی طی جنگ جهانی دوم بر خلاف جنگ جهانی اول، دچار وقفه نشدشکست فرانسه در پوئن 1940 و خمودگی سال‌های اشغال فرانسه تا زمان آزاد‌سازی آن در سال 1944 نتوانست خللی در آثار نویسندگانی چون سارتر و کامو وارد کند.

ژان پل سارتر[ویرایش | ویرایش مبدأ]

ژان پل سارتر Jean-Paul Sartre)( 1980-1905)): اگر از دیدگاه ادبی، قرن هجدهم به ولتر و قرن نوزدهم به ویکتورهوگو تعلق دارد قرن بیستم نیز شاید چهره نمادین خود را در وجود ژان پل سارتر بیابد. او از طریق کتاب " کلمات" داستان زندگی خود را به ثبت می‌رساند.

آلبر کامو[ویرایش | ویرایش مبدأ]

آلبر کاموAlbert Camus) ( 1960-1913)): بر خلاف سارتر، آلبر کامو بیشتر به عنوان یک ادیب معروف است.

سیمون دوبووار[ویرایش | ویرایش مبدأ]

سیمون دوبووارSimone de Beauvoir) ( 1986-1906)): همراهی و هم‌نشینی سیمون دوبووار با سارتر موجب شد که همواره در مبارزات و جهت گیری‌های سارتر او نیز سهیم باشد

شعر[ویرایش | ویرایش مبدأ]

شعر پس از دوران جنگ با دستاوردهای قبل از سال 1939 قطع رابطه نکرد بلکه اکثر شاعران بزرگ این دوره به نسلی تعلق داشتند که قبل از جنگ دوم جهانی نیز آثار فراوانی ارائه داده بودند.

رمان پس از جنگ[ویرایش | ویرایش مبدأ]

پس از برقراری صلح، رمان‌های متعددی که کم وبیش گرایش‌های سنتی دارند، از روایت وقایع اجتماعی گرفته تا تجزیه و تحلیل روانشناختی، رو به فزونی می‌نهند.جنبش جدیدی بر علیه ادبیات متعهد به وجود آمد که آن را " واکنش نئوکلاسیک"نامیدند. این جنبش را می‌توان مدیون ذوق و قریحه آزاد و گستاخانه نویسندگانی مانند روژه نیمیه(Roger Nimier)، ژاک لوران(Jacques Laurent-Cély)، آنتوان بلوندن(Antoine Blondin) و فرانسواز ساگان(Françoise Sagan) دانست.

رمان نو[ویرایش | ویرایش مبدأ]

در سال 1963 آلن رب گریه(Alain Robbe-Grillet) مجموعه مقالات خود را با عنوان " به سوی رمان نو" منتشر می‌کند؛در سال 1967 ژان ریکاردو(Jean Ricardou) کتابی به نام " مسائل رمان نو" می‌نویسد و در سال 1971 اثر دیگری با عنوان" به سوی نظریه رمان نو" از او به چاپ می‌رسد.به این ترتیب به دوران تازه‌ای قدم می‌نهیم که دوران رمان نو به شمار می‌آید.

وضعیت شعر در فرانسه[ویرایش | ویرایش مبدأ]

هانری دولویی(Henri Deluy)سردبیر مجله شعر آکسیون پوئتیک چاپ فرانسه و صاحب بیش از 60 کتاب در زمینه‌های مختلف ادبی و سردبیر مجله شعر (آکسیون پوئتیک) یکی از مجلات معتبر و قدیمی فرانسه در زمینه شعر است. از نظر وی. شعر در فرانسه از 60 میلیون نفر جمعیت تنها 2000 خواننده دارد و این نشانه یک چرخش آشکار در گرایش به شعر است. شعر هیچ مشکلی را حل نمی‌کند بلکه بیشتر به حل مسائل روشنفکری، سیاسی، اجتماعی و فلسفی گرایش دارد که اتفاقاً این مسئله هم جای خوشحالی است. در حال حاضر تعداد مجلات شعری فرانسه بسیار کم است و اگر مجلات شعری هم منتشر می‌شوند خواننده‌ای ندارند. اما نمی‌توان وجود و فعالیت سایت‌های بی‌شمار را درباره شعر در فرانسه انکار کرد.

بحران در ادبیات فرانسه[ویرایش | ویرایش مبدأ]

ادبیات فرانسه از دیرباز یکی از غنی‌ترین ادبیات های دنیا و زاده بزرگ‌ترین مکتب‌ها و نویسندگان و شاعران و سایر هنرمندان بوده است. فرانسوی‌ها همواره هزینه زیادی برای ترویج فرهنگ متحمل می‌شوند. رسانه‌های گروهی بهای بیشتری به آن می‌دهند و حتی در مجلات مد هم صفحاتی به مرور کتاب اختصاص دارد. در این کشور سالیانه 900 جایزه فرهنگی اعطا می‌شود. گران ترین و معتبرترین این جوایز، گنکور است. در فرانسه هر شخصیت ملی ویژگی‌های خاصی داشته که نقش مهمی در ایجاد فرهنگ آن سرزمین ایفا کرده است. نظریه‌پردازی و تفکرات انتزاعی در عرصه روشنفکری فرهنگ فرانسه زیاد رواج داشته و در مکاتب هم به آن توجه فراوانی شده است. این در حالی است که نویسندگان آمریکا و آمریکای لاتین آثاری بسیار قوی خلق می‌کنند که گذشته از اینکه در کشورهای خود و سایر کشورها از استقبال بالایی برخوردارند بلکه در کشور فرانسه هم جزو پرفروش ترین آثار به حساب می‌آیند. به نظر می‌رسد رمان‌نویسان فرانسه سردرگم مانده‌اند و موضوعاتی را در آثار خود منعکس می‌کنند که به درد خواننده‌های امروز نمی‌خورد.

هنر فرانسه

فرانسه در قرن دوازده، سیزده و چهارده مرکز اصلی هنر محسوب می‌شد. تعلیمات فیلیپ دو ویتری(philippe de vitry) در موسیقی قدیمی و نیز موسیقی نوین عملی در پاریس آنقدر بارور و جاندار بود که به تنهایی الهام‌بخش هنر موسیقی در بسیاری از کشورهای غیرفرانسوی گردید. در حقیقت حرف سی که در نت‌نویسی مدرن معمول است دقیقا همان علامتی است که برای نخستین بار دو ویتری معمول کرد.برنامه‌های موسیقی در تالارهای خاندان‌های شاهی و اشرافی، معمولا بعد از صرف ناهار یا شام اجرا می‌شد. اشراف و شاهزادگان علاقه بسیار داشتند که شکوه و تعالی کار هنرمندان خود را به نمایش بگذارند و به داشتن بهترین و ماهرترین نوازندگان تفاخر می‌کردند. موسیقی به وسیله این حامیان هنرپرور در درون اشرافیت در قرن چهاردهم پرورش داده شده است و مهم‌ترین عوامل موثر در تکامل موسیقی دو چهره درخشان فیلیپ دو ویتری و گیوم دو ماشو(Guillaume de Machaut)یعنی همان کسانی بودند که معاصرانشان ایشان را به ترتیب " گل و نگین موسیقیدان" و " خدای هارمونی در روی زمین" می‌نامیدند.

موسیقی در جامعه امروز فرانسه[ویرایش | ویرایش مبدأ]

امروزه موسیقی در فرانسه اعم از سنتی، کلاسیک و معاصر هنری پویا و زنده است و بخشی از زندگی مردم را تشکیل می‌دهد. موسیقی در این کشور طرفداران بسیاری دارد و بر مخاطبانش روز به روز افزوده می‌شود. در حال حاضر 24 منطقه فرانسه دارای ارکستر سمفونیک مخصوص به خود هستند. در کنار این ارکسترهای استانی، چند ارکستر سمفونی موضوعی نیز تشکیل شده‌اند که مهم‌ترین آنها ارکستر ملی جاز و ارکستر رادیو فرانسه می‌باشند. نهادهای ملی مانند اپرای پاریس، شهر موسیقی، ایرا کمیک فرانسه و سالن پلیل(sale pleyel) است. این مراکز زیر نظر وزارت فرهنگ و ارتباطات هستند و سالن پلیل با کمک مالی شهرداری پاریس اداره می‌شود. نهادهای ملی یاد شده از مهم‌ترین مراکز موسیقی به شمار می‌روند و پذیرای سالانه بیش از یک میلیون نفر می‌باشند.

موسيقی كافه‌ای، خيابانی در پاريس[ویرایش | ویرایش مبدأ]

موسيقی كافه‌ای[ویرایش | ویرایش مبدأ]

كافه‌های پاريس يكی از تجلی‌گاه‌های موسيقی مدرن و مردمی در اين شهر است.هنرمندان كافه‌های پاريس عبارت بودند از «اديت پياف»(Édith Piaf)افسانه‌ای، كه بارها و بارها به عنوان معروف‌ترين ستاره پاپ در موسيقی فرانسه انتخاب شد، «موريس شواليه»(Maurice Chevalier)، «ايو مونتان»(Yves Montand)، «ژوزفين بيكر»(Joséphine Baker) و «شارل ترنت»Charles ) Trenet) كه همگی برخاسته از همين سنت بودند.

موسيقی خيابانی[ویرایش | ویرایش مبدأ]

صدای آوازهای سنتی همراه با نغمه آكاردئون بخشی از خيابان‌های شهر پاريس را تشكيل می‌دهد. موسيقی در خيابان‌ها و متروی پاريس آزاد است. مردمان نيز آزادند كه به موسيقی گوش فرا دهند.

قوانين چه مى‌گويند[ویرایش | ویرایش مبدأ]

اجراى موسيقى خيابانى، يا اجراى هر شاهكار هنرى ديگرى در مكان‌هاى عمومى، توسط مجموعه‌اى از قوانين پيچيده و گيج‌كننده كنترل مى‌شود. قوانين فوق بايستى از سوى عاملان گشت پليس، رئيس پليس، شهردارى و گاه حتى اداره بهداشت و سلامت عمومى مورد توجه و مراعات قرار گيرد. بيشترين اختيار به دست شهردار است. دولت هرگونه اجازه‌اى را به شهردار داده است تا تمام امكانات لازم را جهت حفظ نظم، بهداشت و امنيت مكان‌هاى عمومى به كار گيرد.

موسيقى در مترو[ویرایش | ویرایش مبدأ]

نواختن موسيقى در مترو قدغن است، اما در متروها صداى موسيقى همواره به گوش مى‌رسد. استفاده از آلات و ابزار موسيقايى در مترو نيز منوط به كسب اجازه كتبى است. كسب اجازه نياز به يک تقاضانامه كتبى دارد. به همراه تقاضانامه بايستى يک نوار كاست (حاوى موسيقى نواخته شده توسط شخص يا گروه مورد نظر) و يک جزوه (شامل برنامه اجرايى موسيقى، زمان، مكان مورد نظر و نام اعضاى گروه و...) به اداره مربوطه فرستاد تا ميزان صلاحيت افراد مورد بررسى قرار گيرد.

موسیقی منطقه‌ای و قومی[ویرایش | ویرایش مبدأ]

دقيقا نمی‌توان تاريخ موسیقی سنتی و یا قومی فرانسه را مشخص كرد، زیرا اساسا انتقال این گونه موسیقی شفاهی است و به سابقه طولانی اقوام مختلفی برمی‌گردد كه این کشور را تشكيل داده‌اند. موسیقی آلزاس، باسک، بروتون، کرس، فلاماند، لیموزین و... مصادیقی از موسیقی‌های منطقه‌ای و قومی فرانسه محسوب می‌شوند. در سال‌های اخير دوباره آهنگ‌های محلی، نظامی، دریایی، کارگری و دهقانی و مذهبی كشف شده‌اند و در دسترس مردم قرار گرفته‌اند.

جشن موسیقی فرانسه[ویرایش | ویرایش مبدأ]

نخستین بار در سال ۱۹۷۶ بود که "جوئل کوهن"(Joel Cohen) آمریکایی ایدۀ برگزاری یک جشن موسیقی به ذهنش رسید. او که در استخدام رادیو موسیقی فرانسه بود، تصمیم داشت روز ۲۱ ژوئن و ۲۱ دسامبر جشنی با عنوان جشن الهۀ زحل، الهۀ رقص، برگزار کند. در روزهایی که اولی کوتاه‌ترین شب سال است و دومی کوتاه‌ترین روز سال. قرار بود که این رادیو از گروه‌های مختلف موسیقی دعوت کند، تا طلوع روز بعد بنوازند. این ایده پس از پنج سال سرگردانی، سرانجام توسط "ژاک لانگ"(Jack Lang)، وزیر فرهنگ دولت "فرانسوا میتران" به اجرا درآمد. اما در سال ۱۹۸۳ بود که این جشن لباس دولتی از تن درآورد و رنگی مردمی‌تر گرفت.

تئاتر و هنرهای نمايشی[ویرایش | ویرایش مبدأ]

تئاتر در فرانسه از آغاز هنری بورژوا بود و به طبقات بالای جامعه تعلق داشت. به همين دليل، زبان تئاتر از ابتدا متفاوت از زبان طبقات پايين جامعه بود. بنابراين، نخستين دل مشغولی دولت‌های مردمی در فرانسه گسترش تئاتر به شهرستان‌ها، ساده كردن زبان آن و دسترسی بيشتر مردم به تئاتر بود. زيربنای تمركززدايی در تئاتر، سال 1895 در شهر بوسانژ(Bussang) با تاسيس نخستين تئاتر مردمی توسط "پوتشر"(Frédéric Pottecher) نهاده شد. نام اين شهر در تاريخ هنرهای نمايشی فرانسه جاويدان شد و به نماد خروج هنر تئاتر ازپايتخت شهرت يافت. گام ديگر را "فيرمن ژميه"(Firmin Gémier) در سال 1911 برداشت. وی با راه‌اندازی تئاتر ملی سيار، گروه‌های نمايشی را از كاخ‌های پاريس بيرون كشيد و روانه شهرستان‌ها كرد. اين ابتكار، راه را برای اجرای نمايش در شهرهای مختلف باز كرد و گروه‌های مختلف نمايشی برای اجرای برنامه به نقاط مختلف كشور گسيل شدند.

تئاترهای ملی فرانسه[ویرایش | ویرایش مبدأ]

فرانسه دارای 5 تئاتر ملی است كه از دير باز هزينه‌هايش را دولت پذيرفته است. تئاترهای ملی، كاخ‌هايی مجلل و باشكوه هستند كه اداره آن را شورایی زير نظر وزارت فرهنگ عهده‌دار است. به تدريج بر اختيارات اين شورا افزوده شد بدان اميد كه سهم اين مراكز در مديريت امورشان افزوده گردد. هر يک از اين تئاترهای پنچگانه، تاريخی مخصوص به خود دارد.

كمدی فرانسوی كه در سال 1960 ساخته شد قديمی‌ترين تئاتر ملی فرانسه است. ديگر تئاتر ملی فرانسه، تئاتر ملی مردمی است كه در 1920 تاسيس شد. ابتدا اين تئاتر بودجه‌ای از دولت دريافت نمی‌كرد ولی از 1951 مورد حمايت دولت قرار گرفت. تئاتر كولين نيز به عنوان تئاتر ملی شناخته می‌شود. اين تئاتر كه در 1988 تاسيس شد، محلی برای اجرای نمايش‌های معاصر و قرن بيستمی است.

مراكز دراماتيک و نمايش زنده[ویرایش | ویرایش مبدأ]

از 44 مركز،30 مركز به عنوان مراكز ملی دراماتيک، 10 مركز به عنوان مراكز منطقه‌ای و 4 مركز به جوانان و كودكان اختصاص يافته است. ساخت و راه‌اندازی آنها از سال‌های بعد از جنگ دوم جهانی آغاز شد و روسای مراكز دراماتيک ملی و مراكز دراماتيک جوانان و كودكان را وزارت فرهنگ منصوب می‌كند، اما انتصاب روسای مراكز دراماتيک مناطق با نظر مسئولان مناطق صورت می‌گيرد.

جشنواره‌های نمايشی[ویرایش | ویرایش مبدأ]

فرانسه را می‌توان كشور جشنواره‌ها ناميد. شهرهای گوناگون برای برگزاری جشنواره‌های متفاوت با هم رقابت می‌كنند. جشنواره‌های نمايشی كه روز به روز بر تعدادشان افزوده می‌شود غالبا باسابقه‌اند و در زمره نخستين جشنواره‌های محلی محسوب می‌شوند.

ساختار آموزشی تئاتر در فرانسه[ویرایش | ویرایش مبدأ]

نظام آموزشی تئاتر را در فرانسه می‌‏توان به دو دوران آموزش‌‏های مقدماتی و عالی تقسیم‌بندی کرد:

الف) آموزش‌‏های مقدماتی: آموزش تئاتر در فرانسه به طور عام و فراگیر از فرهنگ‏سازی برای دیدن و درک نمایش از دوره پيش دبستانی آغاز می‏‌شود.

مدارس تئاتر[ویرایش | ویرایش مبدأ]

مدارس بزرگ ملی، مدارس عمومی، کنسرواتوارهای استانی و نیز کلاس‌‏های خصوصی ریز و درشتی وجود دارند که در طیف و سطح متنوعی در حوزه هنرهای نمایشی آموزش‌‏های عملی ارائه می‌‏کنند:

مدارس بزرگ ملی[ویرایش | ویرایش مبدأ]

اين مدارس عالی‌‏ترین و جدی‏‌ترین آموزش‏‌های عملی را در زمینه هنرهای نمایشی ارائه می‌‏دهند. تحصیل در این مدارس به مدت سه سال و به صورت تمام وقت است و طی آن هنرجویان دانشجو محسوب می‌‏شوند.

مدارس عمومی[ویرایش | ویرایش مبدأ]

غیر از مدارس بزرگ، موسسات عمومی رایگان دیگری نیز وجود دارد که آموزش حرفه‏‌ای ارائه می‌‏دهند. در این مدارس نیز پذیرش داوطلبان به روشی مشابه روش مدارس ملی صورت می‏‌گیرد.

کنسرواتوارهای استانی[ویرایش | ویرایش مبدأ]

کنسرواتوارهای استانی و شهرداری‏‌ها کلاس‏‌های مقدماتی مربوط به هنرهای نمایشی را به جوانان بین 15 تا 25 سال ارائه می‌‏دهند. آموزش‌‏ها در این مراکز در یک یا دو سیکل دو یا سه ساله ارائه می‏‌شوند. اهمیت و اعتبار این مراکز بر اساس میزان توانایی‌شان به عنوان دروازه ورود دانشجویان به مدارس عالی ارزیابی می‏‌شود.

مدارس خصوصی[ویرایش | ویرایش مبدأ]

علاوه بر مدارس ياد شده، صدها مدرسه و موسسه خصوصی تئاتر با درجه‏‌های کیفی مختلف وجود دارد که البته اکثر آنها در پاریس و حومه آن قرار دارند. ورود به آنها ساده است اما به همان اندازه نیز ممکن است باعث سرخوردگی هنرجو شوند.

آموزش‏های فنی[ویرایش | ویرایش مبدأ]

طی سال‏‌های اخیر آموزش مشاغل فنی تئاتر هم توسعه یافته است. مدارس عمومی و خصوصی متعددی وجود دارند که در این زمینه آموزش‌‏های متنوعی ارائه می‏‌کنند و اغلب گواهینامه‌‏های معتبری به فارغ‌‏التحصیلان می‏‌دهند که مورد قبول بخش‌‏های حرفه‌‏ای است. به دلیل کثرت تعداد داوطلبان ورود به این مراکز رقابتی است و بر اساس گزینشی فشرده صورت می‌‏گیرد.  

هنرهای سیرک[ویرایش | ویرایش مبدأ]

سیرک نیز به عنوان شاخه‌‏ای از هنرهای نمایشی امروز مراکز آموزشی مخصوص به خود را دارد. از حدود یک دهه قبل، وزارت فرهنگ دوره‏‌های آموزش حرفه‏‌ای هنرهای سیرک را راه‌‏اندازی کرده است. راهبردهای آموزشی این دوره‌‏ها توسط مرکز ملی هنرهای سیرک ارائه می‏‌شود.

تحصیلات تکمیلی[ویرایش | ویرایش مبدأ]

وجود دوره‌‏های تحصیلات تکمیلی امکان به روز سازی دانش، ارتقاء سطح آگاهی آکادمیک و کسب گواهینامه را برای افرادی فراهم می‌‏کند که پیشتر در بخش‏‌های عملی کار کرده‌‏اند یا در سنین میانی عمر به دنبال یک موقعیت کاری بهتر هستند. این دوره‌ها معمولا متناسب با سن و موقعیت افراد ذینفع (سطح آگاهی و نوع گواهی مورد نظر، هدف فرد، شاغل یا بیکار بودن او و غیره) طراحی و ارائه می‌شوند.

تاریخچه سینمای فرانسه[ویرایش | ویرایش مبدأ]

بيست سال اول سينما را به دو دوره تقسيم كرده‌اند: دوره نخست كه از حدود 1895 تا حدود 1906 به طول می‌انجامد، سينمای آغازين ناميده‌اند؛ و دوره دوم را كه از 1907 تا اواسط دهه 1910 طول می‌كشد، دوره انتقال خوانده‌اند؛ زيرا اين دوره همچون پلی است ميان شيوه‌های متمايز سينمای آغازين و شيوه‌های پس از آن. در دوره انتقال بود كه خلق قراردادهای خاص سينما آغاز شد و سينما رفته رفته قالب‌های روايتگری خاص خود را پيدا كرد.لويی و اگوست لومی ير(Auguste and Louis Lumière) را مخترعان سينما می‌نامند.فیلم‌های ساخته شده در دوران جنگ در ابتدا مورد توجه صاحب نظران سینما نبود، اما بعدها که علاقه به سینمای سیاسی انتقادی شکل گرفت به آن نوع از تولیدات توجه خاصی مبذول شد. اما در فرانسه به دلیل وجود سینمایی به نام "سنت کیفیت" باعث شد که فیلم‌سازان از خارج بازگردند و به دوران مدرنیسم کمک کنند.در دهه  1990 با همکاری و مساعدت دولت‌های ملی، شرکت‌های تلویزیونی، منابع سرمایه‌گذاری و ارگان‌های جامعه اروپا به تدریج چیزی شبيه بازار فیلم اروپا قوام گرفت. آکادمی فیلم نیز در همین دهه  1990 صورت واقعی به خود گرفت. فرانسه با سرعت قابل فهمی در حال تولید فیلم‌های همه فهم است و با حمایت کامل دولت و ملت خود در جهان کنونی، نشانی سرافراز در عرصه سينما دارد.

سینمای فرانسه در 2011[ویرایش | ویرایش مبدأ]

با توجه به اینکه فرانسه دارای دومین صنعت سینما در جهان می‌باشد، توجه مردم این کشور به سینما امری طبیعی است. در سرتاسر فرانسه در سال 2011 تعداد 2030 سینما با 5464 سالن وجود داشته است. بزرگ‌ترین سالن سینمای پاریس گراند رکس(Le Grand Rex) نام داشته که ۲۸۰۰ نفر ظرفیت دارد. امروزه مجموعه‌های عظیمی با تعداد زیادی سالن نمایش (در حدود ۱۰ تا ۲۰ سالن) در پاریس ساخته شده است.

پاریس، شهر سینما[ویرایش | ویرایش مبدأ]

شهر پاریس علاوه بر دیگر ویژگی‌های فرهنگی‌اش، شهر سینماست. نه تنها شهری است كه سینما در آن متولد شده، بلكه نشانه‌های سینمایی و تصاویری از تاریخ سینما از ابتدای پیدایش آن تاكنون در هر عمارتی، در هر كافه‌ای و در هر معبری كه تصور كنید به چشمتان می‌خورد.در منطقه‌ دو پاریس، كنار بولوار پواسونیه(boulevard Poissonnière)، یكی از قدیمی‌ترین سالن‌های سینمای شهر قرار گرفته كه سابقه و تاریخچه‌ای پرماجرا دارد؛ سالن سینما ركس با 2700 نفر ظرفیت، بزرگ‌ترین سالن سینمای اروپاست. این سالن عظیم، پرده‌ای بسیار بزرگ و سقفی پرستاره به ارتفاع 30 متر دارد. این سالن را "ژاک هائیک"(Jacques Haïk)، یكی از تهیه‌كننده‌های متمول سینما در سال 1932 ساخته است.

سینماتک جدید در خیابان برسی(rue de Bercy)، هم ساختمانی پست مدرن و متفاوت دارد و هم در محله‌ای دور از مكان‌های آشنا و سمبل‌های مشهور شهر پاریس واقع شده است،

سیاست نمایش فیلم های خارجی در سینمای فرانسه[ویرایش | ویرایش مبدأ]

در فرانسه بیش از 50 سال است كه به لحاظ تعداد نمایش فیلم‌های خارجی، سهمیه و سقفی وجود ندارد. ولی در مقابل نظامی را برای كمک به سینمای ملی در نظر گرفته‌اند كه منابع مالی آن از در آمد سالن‌های سینما در سرتاسر فرانسه تامین می‌شود. در فرانسه همه گونه فیلم از كشورهای متعدد نمایش داده می‌شود و در این میان سینمای آمریكا سهم بزرگی دارد. چیزی حدود 100 موسسه فرهنگی فرانسوی در جهان وجود دارد. استقبال تهیه‌کنندگان و فیلم‌سازان بین‌المللی از لوکیشن‌های متنوع کشور فرانسه، باعث افزایش تولید محصولات خارجی در این کشور اروپایی شده است. نه تنها فیلم‌سازان آمریکایی و انگلیسی، ‌بلکه هنرمندان دیگر کشورهای اروپایی و آسیایی هم مهمان لوکیشن‌های شهرهای بزرگ فرانسه بوده‌اند.

نظام مدیریت سینمای فرانسه[ویرایش | ویرایش مبدأ]

دولت فرانسه برای داشتن سینمای ملی ساختار حمایتی بدون تبعیضی را برای تولید و نمایش فیلم فرانسوی بدون نیاز به بودجه ملی بنیاد نهاد و اکنون حاصل آن را بر پرده سینماها و شبکه‌های تلویزیونی می‌توان شاهد بود. سینمای فرانسه با دو نهاد سازمانی يونيفرانس و مركز ملی سينمای فرانسه به سیاست‌گذاری وحمایت از برنامه‌های سینمایی‌اش می‌پردازد. در فرانسه وزارت فرهنگ و ارتباطات با تاسیس مرکز ملی سینمای فرانسه با هدف تنظیم مقررات سینمایی، حمایت از صنایع فیلم، رسانه،ویدئو و مالتی مدیا، ترویج و معرفی آثار سینمایی برای توزیع در میان مخاطبان،محافظت و ارتقای میراث سینمایی فرآیند مدیریت سینمای فرانسه را بدون نیاز به بودجه ملی دنبال می‌کند.

محصولات مشترک سینمایی در فرانسه[ویرایش | ویرایش مبدأ]

کشور فرانسه تولید محصولات مشترک سینمایی را جدی گرفته و برای تولید محصولات مشترک حساب ویژه‌ای بازکرده است. در حال حاضر کشور فرانسه تولید حدود 50 محصول مشترک سینمایی را در دست دارد. سیستم سرمایه‌گذاری عمومی، دیدگاه خوبی نسبت به تولید این‌گونه محصولات دارد و از ساخت آنها حمایت می‌کند. از طرف دیگر، یک ‌سری معافیت‌های مالی هم در این رابطه در نظر گرفته شده است. همه این مسائل حکایت از آن دارد که فرانسه نقش بسیار مهمی در صنعت سینمای بومی کشورهای دیگر ایفا ‌کرده و به گسترش صنعت فیلم‌سازی در تمام جهان کمک بسیار زیادی می‌کند

آموزش سینمایی[ویرایش | ویرایش مبدأ]

آموزش در عرصه‌های گوناگون هنری همواره یکی از نگرانی‌های سیاست‌گذاران فرهنگی فرانسه را تشکیل می‌داد. آموزش‌های سینمایی ریشه در گذشته‌ای نه چندان نزدیک دارد و همواره مورد توجه بوده است. از آغاز،آموزش در سینما رویکردی کارآگاهی و نه دانشگاهی و نظری بود. چرا که دست‌اندرکاران تولید فیلم از کارگردان گرفته تا فیلم‌بردار و صدابردار و دیگر عوامل تولید،بیش از هر چیز نیازمند تجربه عملی هستند. با چنین رویکردی است که شهرداری پاریس در سال 1926 مرکزی را برای آموزش سینما در خیابان ووژیرارد(Vaugirard) بنا نهاد. این مرکز به تدریج به نام همین طولانی‌ترین خیابان پاریس، ووژیرارد شهرت یافت.

جشنواره‌های بین‌المللی سینما در فرانسه[ویرایش | ویرایش مبدأ]

هر هفته یک جشنواره فیلم در مكانی در فرانسه برگزار می‌شود. این کشورش ضلعی می‌تواند به سازماندهی بیش از 160 جشنواره در هر سال افتخار کند. برخی ازجشنواره‌ها مانند جشنواره کن یا جشنواره کلرمون فران دارای اعتبار جهانی هستند. برخی از جشنواره‌های بین‌المللی نیز مانند جشنواره سینمای آمریکا در دوویل، سینمای ایتالیا در انسی، سینمای بریتانیا در دینارد و یا سینمای آسیا در وسول احترام برانگیز هستند. نقش جشنواره‌ها دو برابر است. آنها می‌توانند هم‌زمان با کشف استعدادها، فیلم‌های برنده را نیز معرفی کنند.

جشنواره بين‌المللی كن[ویرایش | ویرایش مبدأ]
شهر کن[ویرایش | ویرایش مبدأ]

در منطقه‌ای موسوم به «كوت دازور» (ساحل لاجوردی) درجنوب فرانسه و ساحل دریایی مدیترانه قرار گرفته است. كن در قرون وسطی وابسته به‌ خاندان سلطنتی لرن بود و تا ابتدای قرن نوزدهم به شكل یك دهكده كوچک كشاورزی و ماهی‌گیری باقی ماند. در سال 1834 لرد هنری پیتر بروهام انگلیسی در طی یک دیدار از این دهكده مجذوب زیبایی‌ها و طبیعت منطقه و موجب سفر خانواده‌های متمول انگلیسی و فرانسوی برای گذراندن تعطیلات شد.

تاریخچه جشنواره كن[ویرایش | ویرایش مبدأ]

جشنواره بین‌المللی فیلم كن اكنون به‌عنوان مهم‌ترین رویداد سینمایی و حتی هنری جهان در شهری‌ كوچک درجنوب فرانسه برگزار می‌شود و پیدایش این جشنواره خود داستانی جذاب است. جشنواره «ونیز» از سال 1932 آغاز و مركز توجه سینماگران و سینما‌دوستان شد، اما زمانه، دوران استیلای فاشیسم در ایتالیا بود. در سال 1938 و در اوج فاشیسم موسولینی، مسئولان جشنواره ونیز برخلاف نظر تماشاگران و حتی هیات داوری، فیلم ضد‌جنگ «توهم بزرگ» ساخته ژان‌رنوآر را نادیده گرفته و جایزه بزرگ جشنواره را به‌طور مشترک به دو فیلم از آلمان و ایتالیا اعطا كردند. جشنواره اكنون با بودجه 20میلیون یورویی خود كه نیمی از آن از وزارت فرهنگ و نیمی دیگر از طرف شهر كن تامین می‌شود، هرساله حدود 2000 فیلم بلند سینمایی را از 100كشور جهان جهت گزینش مورد بازبینی قرار می‌دهد. این رویداد، تقویم تولید فیلم در كشورهای مختلف را تغییر داده به‌گونه‌ای كه تهیه‌كنندگان آثار خود را همواره برای ارائه به هیات انتخاب جشنواره كن آماده می‌كنند. حض

جشنواره سزار[ویرایش | ویرایش مبدأ]

جشنواره سينمايی سزار (César du cinéma français ) اسکار سینمای فرانسه در 1976 بر اساس مدل آمريكايی اسكار، با هدف تجليل از بهترين‌های سينمای فرانسه ايجاد شد.

موزه سینمای فرانسه[ویرایش | ویرایش مبدأ]

موزه سینمای فرانسه یک ارگان نیمه خصوصی است که بخش اعظم بودجه آن را دولت فرانسه تامین می‌کند. ماموریت این مرکز، نگهداری، تعمیر و پخش میراث مشترک سینمایی فرانسه است.

تاریخچه[ویرایش | ویرایش مبدأ]

تاریخچه فیلم خانه فرانسه، به سال 1935 باز می‌گردد، زمانی که هانری لانگلوا و ژرژ فرانژو  که سال‌ها نسخه قدیمی فیلم‌ها را بازیابی و احیا می‌کردند، یک کلوپ سینمایی به نام محفل سینما ایجاد کردند تا در آن به نمایش و شناساندن آثار قدیمی بپردازند. سال بعد، فیلم خانه فرانسه با حمایت اخلاقی و مالی پل- اوگوست هارله(Paul-Auguste Harle) پدید آمد. ماموریت این مرکز که زیر نظر هانری لانگلوا اداره می‌شد، نگهداری از فیلم‌ها، تعمیر و نمایش آن‌ها و نیز آموزش سینمایی به نسل‌های جوان بود. وانگهی فیلم خانه، علاوه بر جمع‌آوری فیلم‌ها، تمام چیزهای مربوط به سینما از قبيل دوربین‌ها، اعلانات، تبلیغات، لباس‌ها و حتی آرایه فیلم‌ها را گردآوری کرد.در سال 2003 تهیه‌کننده و کارگردان، کلود بری(Claude Berri) به سمت مدیریت موزه تعیین شد. در سال 2005 سالن‌های قصر شایو و گران بولوار تعطیل شده و مکان جدید فیلم‌خانه فرانسه، در خیابان برسی پاریس در ساختمان "مرکز آمریکایی" سابق  که با معماری فرانک ژری(Frank Owen Gehry)  ساخته شده بود، منتقل شد. این مرکز در ماه سپتامبر همان سال به روی عموم گشایش یافت. از اول ژانویه 2007 فیلم‌خانه فرانسه با کتابخانه فیلم ادغام شده و از ژوئن همان سال مدیریت آن بر عهده کوستا گاوراس است.

عكاسی در فرانسه[ویرایش | ویرایش مبدأ]

تاريخچه[ویرایش | ویرایش مبدأ]

عكاسی نيز همانند تمامی اختراعات، ماحصل كار و كوشش جمعی است كه در بسياری از كشورها و در طی قرون متمادی صورت گرفته است. با وجود اين، اولين تصوير از دنيای بيرون بر روی صفحه‌ای با حساسيت كم  برای اولين بار در فرانسه به صورت دائمی نقش بسته است. ژوزف نيسه فور نيپسJoseph Nicéphore Niépce)(۱۷۶۵-۱۸۳۳) ) مخترع عکاسيپی، نخستين عکاس و پدر عکاسی نوين است. نخستين عکس ثبت شده، توسط او عکسبرداری شده و سهم بسزايی در پيشرفت تاريخ عکاسی داشته‌ است. در ايامی كه هدف نهايی نيپس تهيه صفحات چاپی از روی عكس‌های گرفته شده توسط دوربين بود، شخص ديگری به نام لوئی ژاک مانده داگِر(Louis-Jacques-Mandé Daguerre) تمام فعاليت و توجه خود را صرف تهيه تصاوير دوربين كرد و بر اثر ملاقات با نيپس كار او به موفقيت گراييد.

انجمن‌های عکاسی[ویرایش | ویرایش مبدأ]

پاريس در قلب خود قديمی‌ترين مجمع عکاسی جهان "انجمن عکاسی فرانسه" را جای داده است که در سال 1851 با نام "انجمن هليوگرافيک" تاسيس شد و بعدا تغيير نام داد. اين انجمن برجسته‌ترين شخصيت‌های عکاسی فرانسه را که هر کدام در زمينه‌های مختلف عکاسی از قبيل علمی، تکنيکی، صنعتی و هنری متخصص بودند، به دور هم گرد آورده است. همچنين دارای کلکسيونی بسيار عالی از وسايل و عکس‌هايی است که قدمت‌شان به روزگاران شروع عکاسی باز می‌گردد.

نمايشگاه‌های عکاسی[ویرایش | ویرایش مبدأ]

هر دو سال يک بار نمايشگاهی از وسايل و لوازم عکاسی و همچنين محصولات توليدی در پاريس برگزار می‌شود. سازمان‌های اصلی فرانسوی دست‌اندرکار تهيه و توليد اين گونه لوازم در کنار نمايندگی‌های ساير شرکت‌های جهانی در فرانسه، در اين نمايشگاه شرکت می‌جويند.

مراکز مطالعه و تحقيق[ویرایش | ویرایش مبدأ]

دو سازمان "انستيتوی اپتيک " و " كالج ملی تكنيكی عكاسی و فيلم‌برداری" در كار پژوهش وآموزش عكاسی هستند. موزه مدرسه هنرها و كارهای دستی دارای مجموعه‌ای از دوربين‌های عكاسی و عكس‌های بی‌شماری از نوع داكر و تايپ است. همچنين عكس‌هايی در اين مجموعه وجود دارد كه به آغاز پيدايش عكاسی مربوط می‌شود.موزه محل شالون- سور –سائون(Le musée Nicéphore-Niépce à Chalon-sur-Saône) دارای وسايلی است كه متعلق به نيپس است. اتاق مربوط به تصاوير چاپی ( عكس ) در كتابخانه ملی فرانسه نيز عظيم‌ترين مجموعه عكس دنيا را در خود جای داده كه شامل تعداد بی‌شماری عكس‌های اوليه و مجموعه عكس‌های " نادار " است.سازمان‌های فرانسوی بی‌شماری در كنار موسسات خصوصی از عكاسی به نحو قابل ملاحظه‌ای استفاده می‌كنند و در نتيجه باعث پيشرفت آن می‌شوند. از اين ميان می‌توان از مركز ملی پژوهش‌های علمی انستيتوی پاستور، موزه تاريخ طبيعی، كميسيون انرژی اتمی، مدرسه پلی‌تكنيک، رصدخانه‌های مختلف و دانشگاه سوربون نام برد.

وزارت آموزش و پرورش بخشی برای مطالعات سمعی و بصری تاسيس كرده است كه به عنوان بخشی از انستيتوی آموزش ملی فرانسه مشغول به كار هستند. اين بخش دارای لابراتوار و استوديوهای مخصوص به خود هستند و علاوه بر تهيه عكس، هر نوع پژوهش را برای اهداف آموزشی بر عهده دارد.

فستیوال عكاسی[ویرایش | ویرایش مبدأ]

مهم‌ترین فستیوال بین‌المللی فتو ژورنالیسم، " ویزا برای تصویر"، همه ساله در شهر "پرپینیان"(Perpignan )در جنوب فرانسه تشکیل می‌شود. همه ساله فستیوال "فتوژورنالیسم" شهر " پرپینیان" سه "ویزای طلائی" و هفت جایزه به بهترین‌ها اعطا می‌کند. سه رده "ویزای طلائی" عبارتند از: "ویزای طلائی خبری"، "ویزای طلائی مجلات" و " ویزای طلائی برای یک گزارشگر جوان".

رسانه‌ها و وسائل ارتباط جمعی فرانسه

  • از سال 1964 تا 1974.م. شبکه رادیو و تلویزیون فرانسه توسط مدیریت بخش رادیو و تلویزیون فرانسه اداره می‌شد که این اداره خود تحت نظارت و سرپرستى وزارت اطلاعات فرانسه قرار داشت. سپس جاى خود را به هفت شرکت دولتى داد و در سال 1982.م. وظایف آنان به یک کمیته نه نفره سپرده شد. در سال 1986.م. پس از به قدرت رسیدن جناح راست، وظایف این کمیته به کمیسیون 13 نفره ملى ارتباطات آزاد سپرده شد. به دنبال آن یک سلسله انتصابات جدید در شبکه رادیو و تلویزیون فرانسه صورت گرفت که این امر از طرف احزاب مخالف مورد انتقاد قرار گرفت.

میزان کنترل دولت بر رسانه‏‌هاى گروهى

دولت فرانسه در بسیارى از وسایل ارتباط جمعى این کشور که ظاهراً غیردولتى هستند سهامدار است و از این طریق آنها را کنترل مى‌‏کند. در فرانسه مالکیت رادیو تلویزیون فرانسه ترکیبی از بخش خصوصی و بخش دولتی است و مردم سالیانه و در فیش‌های مالیاتی خود مبلغی را به عنوان هزینه‌های دیداری، شنیداری برای این رسانه می‌پردازند که این مبالغ را بطور مستقیم خزانه‌داری دولتی این بخش وصول می‌کند. به عبارتی هر خانۀ صاحب تلویزیون، سالانه حدود صد و بیست یورو عوارض سمعی و بصری می‌پردازد. این پول، حدود شصت در صد بودجۀ رادیوها و تلویزیون‌های دولتی را تأمین می‌کند و بنابراین، چهل در صد باقی‌مانده از محل پخش آگهی تجارتی بدست می‌آید.

[۱]

رادیو

رادیو در کشور فرانسه از دیرباز طرفداران خود را حفظ کرده و هیچ‌گاه پیشرفت تکنولوژی، پدیدار شدن تلویزیون و دیگر رسانه‌ها از محبوبیت رادیو در نیان مردم نکاسته است. در فرانسه نخستین برنامه رادیویی در آغاز دهه 1920 پخش شد. به دیگر سخن نخستین برنامه رادیویی در 1921 از برج ایفل پخش شد و به همین مناسبت به "رادیو برج ایفل" معروف شد. رادیو در فرانسه یک سال پس از رادیو در آمریکا به کار افتاد.

رادیوهای دولتی

اکنون سه رادیوی دولتی در فرانسه وجود دارد که عبارتند از: رادیو فرانس ( 1975)، رادیو بین‌المللی فرانسه(1975) و رادیو ماورای بحار فرانسه( 1983)

رادیو فرانس انفو

فرانس انفو از گروه رادیو فرانس است. این شبکه به بیان پخش اخبار روز و پوشش فوری مسائل روز( ملی و جهانی) اختصاص دارد و تقریبا پرمخاطب‌ترین شبکه رادیویی دولتی می‌باشد.

فرانس انتر

این شبکه رادیویی دولتی به اخبار بین‌المللی پرداخته و تحولات روز دنیا را مورد نقد و بررسی قرار می‌دهد.

فرانس موزیک

تخصص این شبکه رادیویی دولتی، پخش موسیقی است و در حقیقت سبکه رادیویی دولتی در حوزه هنر محسوب می‌شود.

لو موو

لو موو (Le Mouv’)، مخاطبان این شبکه معمولا جوان‌ها هستند و بیشتر به انواع مختلف موسیقی مخصوصا موسیقی راک و پاپ تمایل دارند.

فرانس بلو

این شبکه رادیویی، شبکه منطقه‌ای رادیوی دولتی فرانسه است و برای هر منطقه برنامه‌های مختلفی را در طول روز پخش می‌کند.

فرانس کولتور

این شبکه رادیویی دولتی به موضوعات فرهنگی و اجتماعی با تلفیقی از هنر پرداخته و برای علاقمندان به فرهنگ و هنر برنامه‌های متنوعی پخش می‌کند.

رادیو بین‌المللی فرانسه

این شبکه رادیویی اولین و بزرگ‌ترین شبکه بین‌المللی فرانسه(R. F. I) است. اکثر خبرگزاری‌ها و منابع مختلف خبری از این شبکه به عنوان شبکه منبع استفاده می‌کنند. این رادیو از سال 1975 راه‌اندازی شد و امروز علاوه بر برنامه شبانه روزی به زبان فرانسه، هر روز به 19 زبان دیگر دیگر یعنی انگلیسی، آلمانی، اسپانیولی، پرتقالی، برزیلی، کرئول، عربی، فارسی، روسی، لهستانی، رومائیائی، صرب و کروات، ترکی، چینی، ویتنامی، کامبوجی، لائوسی، بلغاری و آلبانیایی برنامه پخش می‌کند.

رادیو ماورای‌ بحار فرانسه‌

رادیو ماورای‌ بحار فرانسه‌ (1983)،دارای‌  ایستگاه‌ رادیویی‌ در سرزمین‌های‌ ماورای‌ بحار است‌ و برنامه‌های‌ محلی‌ و برنامه‌های‌ رادیو فرانس انتر را پخش‌ می‌کند.

رادیوهای خصوصی فرانسه

رادیوهای خصوصی فرانسه در پنج رده به شرح زیر دسته‌بندی می‌شوند:

  • رادیوهای گروه یک. این رادیوها برای انجمن‌ها و گروه‌های اجتماعی و فرهنگی روزانه 4 ساعت برنامه پخش می‌کنند؛
  • رادیوهای گروه دو. این رادیوها مستقل هستند و بیشتر برنامه‌های محلی و منطقه‌ای پخش می‌کنند. صدای این برنامه‌ها در همه جای کشور شنیده نمی‌شوند؛
  • رادیوهای گروه سه. این رادیوها نیز منطقه‌ای و محلی هستند ولی برنامه‌های آنها موضوعی است؛
  • رادیوهای گروه چهار.این رادیوها تجاری هستند و برنامه‌هایشان موضوعی و قابل شنیدن در سراسر کشور است؛
  • رادیوهای گروه پنج. این رادیوها علاوه بر خبر به مطالب گوناگون نیز می‌پردازند و صدای آنها در سراسر کشور شنیده می‌شوند.
مهم‌ترین رادیوهای خصوصی
  • رادیو آ.ر.ت.ال RTL، وابسته به کمپانی چند ملیتی رادیو و تلویزیون لوکزامبورگ که برای 3 سال متوالی پر شنونده‌ترین رادیوی فرانسه معرفی شده است؛
  • رادیو اروپای یک Europe1 ( تحت نظارت گروه هاشت )؛
  • رادیو مونت کارلو که علاوه بر پاریس، بخش جنوبی فرانسه و حوزه مدیترانه و شمال آفریقا را تحت پوشش قرار می‌دهد.این رادیو یکی از رسانه‌های قدیمی و با تجربه به ویژه در مسائل خاورمیانه به شمار می‌رود. دفتر مرکزی آن در شاهزاده نشین موناکو در جنوب شرقی فرانسه و دفتر کار آن در پاریس در کنار رادیو فرانس است. رادیو مونت‌ کارلو در سرتاسر فرانسه‌ پخش‌ می‌شود و مردم‌ جنوب‌ شرقی‌ به‌ویژه‌ به‌ آن‌ گوش‌ می‌دهند؛
  • رادیوهای تفریحی و موزیکال اروپای 2،اسکای راک،رادیو اف ام،رادیو نوستالژی.

رادیوهای اقلیت های مذهبی

اکثریت فرستنده‌ها و ایستگاه‌های رادیوهای اقلیت‌های مذهبی در یک محور خاص و یک نقطه مشترک خلاصه می‌شوند.

رادیوهای مسلمانان

رادیو اوریانت،رادیو بور،رادیو سولی، فرانس مغرب،رادیو مدیترانه

رادیو شرق

رادیو شرقRadio Orient) 90%) برنامه‌های خود را به زبان عربی پخش می‌نماید.

رادیو بور

رادیو بور(Radio Beur )، یکی از محبوب‌ترین رادیوهای اخبار و موسیقی این روزها در فرانسه برای عرب‌های مهاجر است که در پاریس و حومه قابل شنیدن است.

رادیو آفتاب

رادیو آفتاب (Radio Soleil) یکی از رادیوهای اشتراکی است که 80% برنامه‌های آن به زبان عربی برای پاریس و حومه شهر مارسی و شهر لیون پخش می‌گردد.

رادیوهای یهودیان

آر.سی.جی، شلوم، رادیو جی

1- رادیو آر.سی.جی یا رادیو جامعه یهودیان(Radio de la Communauté Juive(RCJ))  یک رادیوی اشتراکی است که بودجه آن از طریق خزانه اجتماعی یهودیان تامین می‌شود.

2- رادیو جی J یک رادیوی اشتراکی است که 90% برنامه‌های خود را به زبان فرانسه پخش می‌کند.

رادیو ارامنه

رادیو ارامنه ( AYP FM est une radio de la communauté arménienne de Paris et de la région parisienne) این رادیو در سال 1993 بعد از اینکه امتیاز اداره خصوصی آن را شرکت ارمنی - فرانسوی (Association franco-arménienne de communication (AFAC) ) از شورای عالی سمعی و بصری فرانسه به دست آورد، فعالیت خود را برای ارمنی‌های مقیم پاریس و ایل دوفرانس از سر گرفت.

تلویزیون

نخستین تلویزیون فرانسوی میان سال‌های 1925 تا 1930 پدید آمد. در 1931 نخستین ایستگاه تلویزیونی عمومی در فرانسه به دست "رنه بارته لمی"(René Barthélemy) راه‌اندازی شد. تلویزیون فرانسه از تاریخ 9 فوریه 1949 به نام شبکه آر.ت.اف.مخفف رادیو تلویزیون فرانسه آغاز به کار کرد.بودجه این شبکه به صورت مستقیم از وزارت اطلاعات آن زمان به این شبکه واریز می‌شد. پس از اجرای قانون مصوب مجلس، شبکه آر.ت.اف. به او.آر.ت.اف.(L'Office de Radiodiffusion-télévision française (ORTF)) (دفتر رادیو و تلویزیون فرانسه) تبدیل شد.

هیات نظارت بر رسانه تصویری فرانسه

هیات نظارت بر رسانه تصویری فرانسه(le Conseil supérieur de l'audiovisuel (CSA))، کمیسیون ملی ارتباطات و آزادی در سال 1986 تشکیل شد. این کمیته به مدت دو سال مسئولیت بررسی و نظارت بر رسانه تصویری فرانسه را بر عهده داشت.

تلویزیون کابلی در فرانسه

از سال 1982 تلویزیون کابلی در فرانسه آغاز به کار کرد. در چند سال اول شروع به کار تلویزیون کابلی، شرکت فرانس تله کوم، ساخت شبکه‌های کابلی را در انحصار خود داشت و 43 شبکه را به وجود آورد که توسط یک شرکت دیگر اداره می‌شدند.

شبکه‌های رسمی تلویزیون فرانسه

شبکه TF1

ت.اف.ان نخستین‌، قدیمی‌ترین‌ و نیز پربیننده‌ترین‌ کانال‌ فرانسوی‌ محسوب‌ می‌گردد. این شبکه، شبکه اول داخلی فرانسه محسوب می‌شود که در 26 آوریل 1935 تاسیس و از ششم ژانویه 1975 به این نام درآمد. نام قبلی این شبکه RTF بود.

شبکه France 2

شبکه دو فرانسه اولین شبکه دولتی فرانسه در زمان حاضر است. شبکه 2 در 21 دسامبر 1963 توسط موسسه آر.ت.اف. تشکیل و راه‌اندازی شد. اولین برنامه‌های این کانال در بطن دفتر رادیو و تلویزیون فرانسه در سال 1964 پخش گردید.

شبکه France 3

شبکه سوم فرانسه در 31 دسامبر 1972 بنیان گذاشته شد. در سال 1975به عنوان سومین شبکه تلویزیون، از دفتر رادیو و تلویزیون فرانسه منفک و به عنوان FR3 تاسیس گردید. این کانال مانند آنتن 2، تحت نظارت مستقیم دولت قرار دارد.

کانال پلوس( C+ )

شبکه چهارم یا کانال پلوس یک شبکه خصوصی است که در 4 نوامبر 1984 توسط شرکت‌های خصوصی تاسیس گردید. بیشتر برنامه‌های آن به سینما و ورزش اختصاص دارد و سه بار در روز، اخبار کوتاه 10 دقیقه‌ای پخش می‌کند.  

شبکه France 5

شبکه 5 دیگر کانال‌ دولتی‌ دیگر کشور فرانسه‌ است. شبکه 5 در 13 دسامبر 1994 تاسیس شد. برنامه‌های بسیاری همچون مسابقات، برنامه‌های علمی، پخش سریال‌های تلویزیونی و...معمولا از این شبکه‌ها پخش می‌شود.

شبکهM6

یکی دیگر از شبکه‌های اصلی فرانسه با مالکیت خصوصی است. این شبکه در اول مارس 1987 راه‌اندازی و شروع به کار کرد. این‌ کانال‌ دارای‌ برنامه‌های‌عمومی‌ است‌ و در طی‌ 24 ساعت‌ اساساً سریال‌ داستانی‌، برنامه‌های‌ موسیقی‌ مختص‌ جوانان‌، اخبار،مجلات‌ تصویری‌ و مستند پخش‌ می‌کند.

شبکه Arte

آرته پس از حذف شبکه تلویزیونی فرانسه   TV5  پا به عرصه وجود گذاشت. این شبکه تلویزیونی با همکاری فرانسه و آلمان از 30 آوریل 1991(30 مه 1992  ) به راه افتاد و با شبکه‌های تلویزیونی اروپایی آر.تی.بی. اف در بلژیک، اس.آر.جی - اس. اس. آر و ایده سوئیس در سوئیس، تی.وی.ای در اسپانیا، تی.وی.پی در لهستان، او.آر.اف در اتریش، ایگرگ.ال. ئی در فنلاند، ان.پی.اس در هلند، بی. بی.سی در انگلستان و اس. وی. تی در سوئد همکاری دارد. این شبکه تلویزیونی همزمان به زبان فرانسوی و آلمانی از استراسبورگ برای سراسر اروپا برنامه پخش می‌کند.

شبکه EURO NEWS

شبکه تلویزیونی – خبری اورو نیوز که باهدف خبررسانی از طریق  ماهواره به وجود آمده است کلیه پوشش خبری خود را از خبرگزاری‌ها تهیه می‌کند  و به پنج زبان مختلف روزی 20 ساعت برنامه خبری ارائه می‌نماید. ویژگی این شبکه یکی اروپایی بودن و دیگری ارائه برنامه‌های خود به چندین زبان مختلف است.

شبکه LA CHAINE INFO

شبکه خبری ال سی ای که فعالیت خود را از تاریخ 24 ژوئن 1994 شروع کرد یک شبکه خبری 24 ساعته مشابه شبکه خبری سی ان ان آمریکا می‌باشد. این شبکه هر 20 دقیقه یک بخش خبری حاوی اخبار و گزارش ویژه و مباحثه دارد.

فرانس 24

شبکه فرانس 24 از 6 دسامبر 2006 کار خود را آغاز کرد و 24 ساعته به پخش برنامه به زبان‌های فرانسوی و انگلیسی و عربی می‌پردازد. ابرآورد دست‌اندرکاران این شبکه این است مه 250 میلیون در اروپا و آسیا و آفریقا بیننده برنامه‌های این شبکه‌اند. پخش اخبار در هر نیم ساعت، پخش گزارش و خبر درباره شیوه‌های متفاوت زندگی و نیز در زمینه‌های فرهنگی، اقتصادی، زیست‌محیطی و حقوق بشر و همچنین برگزاری میزگردهایی با شرکت کارشناسان در نقاط بحران‌خیز از مواردی است که در جدول برنامه‌های فرانس 24 به چشم می‌خورد. همکاری نزدیک فرانس 24 با شبکه دویچه وله آلمان تاکیدی بر جنبه‌های اروپایی این شبکه است. [۲]

تبلیغات تلویزیونی در فرانسه

ژنرال دوگل در نوامبر 1967 به نخست وزیرش، ژرژپمپیدو، اجازه پخش آگهی‌های تلویزیونی را داد و این مساله باعث یکی از سخت‌ترین درگیری‌هایی شد که فرانسه تا آن زمان، با آن روبه رو شده بود.  مروزه مقررات پخش آگهی در تلویزیون فرانسه این چنین است: بیش از 12 دقیقه آگهی در ساعت مجاز نیست. آگهی‌ها روی شبکه‌های تجاری نباید از 4 دقیقه و نیم و در شبکه‌های دولتی از 6 دقیقه، به طور ممتد تجاوز کند و فقط پخش یک بار آگهی در بین فیلم مجاز است  که به دو بار رسید. بیشترین سهم تبلیغاتی را شبکه ت.اف 1 با 55% دارا ست.

شبکه‌های ماهواره‌ای

به طور کلی صدها کانال تلویزیونی در فرانسه وجود دارد. این شبکه‌ها گاه از طریق ماهواره و گاهی به صورت کابلی عرضه می‌شوند. سیستم جدید TNT سیستم جدیدی است که با استفاده از یک مودم مخصوص می‌توان تعداد زیادی از شبکه‌های تلویزیونی را دریافت کرد. با این سیستم عملا تمامی آنتن‌ها از بام خانه‌ها جمع می‌شوند و همه مردم می‌توانند با یک جعبه کوچک تصاویر تلویزیونی را دریافت نمایند.  TV5 یک‌ کانال‌ فرانکوفونی‌ (مناطق‌ فرانسوی‌ زبان‌) است‌ که‌ از طریق‌ شبکه‌های‌ کابلی‌ ماهواره‌ای‌ درسرتاسر جهان‌ قابل‌ دریافت‌ می‌باشد. این‌ کانال‌، برنامه‌های‌ کانال‌ دولتی‌ فرانس 2 و فرانس 3وتلویزیون‌های‌ دولتی‌ بلژیک‌، سوئیس‌، کانادا و کبک‌ یعنی‌ پنج‌ کشور فرانسه‌ زبان‌ را ارائه‌ می‌دهد.

کانال‌ بین‌المللی‌ فرانسه‌ (CFI) توسط‌ ماهواره‌ پخش‌ می‌شود و به‌ مثابه‌ ویترین‌ تولید دیداری‌ ـ شنیداری‌ فرانسه‌ در جهان‌ است‌. CFI برنامه‌های‌ علمی‌ را برای‌ پنج‌ منطقه‌ آفریقا، اروپای‌ مرکزی‌ وشرقی‌، خاورمیانه‌ و خاور نزدیک‌، آسیا و آمریکای‌ لاتین‌ عرضه‌ می‌نماید.

شبکه خبری ماهواره‌ای

ژاک شیراک رییس جمهوری فرانسه نیز در سال 2002 ‪ میلادی و کوتاه زمانی پس از برگزیده شدن مجدد به عنوان رییس جمهوری این کشور آشکارا از ضرورت برپایی شبکه بین‌المللی پخش اخبار تلویزیونی به زبان فرانسه سخن گفته بود.

با توجه به قدمت فعالیت بنگاه‌های خبری در فرانسه، این کشور را می‌توان یکی از پیشگامان اطلاع‌رسانی و پوشش بین‌المللی اخبار و رویدادهای جهان دانست.  

اینترنت

اینترنت در فرانسه پیش از 1994 توسط شرکت‌ها و دانشگاه‌ها استفاده می‌شد. از سال 1994 خدمات اینترنتی به صورت عمومی عرضه شد. بر اساس آمار 2010 فرانسه با جمعیت 64768389 نفر دارای بیست میلیون اشتراک اینترنتی و 3/42 میلیون کاربر اینترنتی بعد از آلمان و انگلیس سومین جایگاه را در اروپا داشته است.به عبارتی 9/68٪ جمعیت فرانسه از خدمات اینترنتی بهره‌مند شده‌اند. شرکت‌های عرضه‌کننده خدمات اینترنتی عبارتند از: اورانژ( 87/45٪)، فری ( 01/23٪)، اس. اف.ار(95/22٪)، بویگ تله کوم(77/5٪) و شرکت‌های دیگر( 57/6٪). متوسط سرعت اینترنت 44 مگابیت بر ثانیه است که این سرعت برای اکثر کاربران خانگی 6/4 مگابیت برثانیه است. آی اس پی" فری با 29 یورو در ماه خدمات اینترنت با پهنای باند، پهنای باند تلفن و تلویزیون از راه اینترنت را عرضه می‌کند. 

وبلاگ‌نویسی

فرانسه از جمله کشورهایی است که با رشد پدیده وبلاگ‌نویسی رو به‌رو بوده و این روند هر روزه شتاب بیشتری به خود می‌گیرد. فرانسوی‌ها واژه وبلاگ را به "بلوگ" برگردانده‌اند تا زبان فرانسه را پاس داشته باشند.اولین وبلاگ‌های فرانسوی در سال‪ ۱۹۹۶پا به عرصه وجود گذاشتند و امروز با گوناگونی موضوعات و فراوانی نویسندگان، در کنار سایر موارد عادی مانند خاطره نویسی، سفرنامه، خبر، موسیقی، طنز و... به وبلاگ‌های تخصصی عکس (فتو بلاگ)، مد (کاستینگ) و فیلم (ویدیو بلاگ) نیز تقسیم می‌شوند.

"اسکای بلاگ" فرانسه پیشتازترین سایت برای دادن فضا به متقاضیان وبلاگ است.

تشدید مجازات کپی غیرمجاز از اینترنت

یک قانون جدید در فرانسه، مجازات کسانی را که به طور غیرمجاز از موزیک، فیلم یا نرم‌افزار عرضه شده در اینترنت، کپی‌برداری می‌کنند، شدیدتر کرده است.  بر اساس این قانون که از تصویب پارلمان و شورای قانون اساسی فرانسه گذشته است، قاضی‌ها می‌توانند متخلفان را به محرومیت استفاده از اینترنت تا یک سال، یا جریمه‌‌ی نقدی سنگین یا حتی زندان محکوم کنند.

قانون مبارزه با سایت های غیر اخلاقی اینترنت

مجلس فرانسه قانونی را به تصویب رساند که به دولت اجازه می‌دهد در مبارزه با جرائم رایانه‌ای و سایت های غیراخلاقی، اینترنت را فیلتر کند.

مجلات و نشریات تاثیرگذار

مجلات عمومی در فرانسه در جریان دو جنگ جهانی زاده شدند و میان سال‌های 1950 تا 1970 گسترش یافتند و چشم‌انداز مطبوعات فرانسه را سخت دگرگون کردند. بر اساس پژوهش9/84% فرانسویان مجلات را در منزل، 6/6% در زمان اوقات فراغت نزد والدین یا دوستان، 7/3% در محل کار، و 3/2% در سالن‌های مطالعه مطبوعات می‌خوانند.بیشترین خوانندگان مجلات را زنان، نوجوانان و سپس کارمندان و مدیران سازمان‌ها تشکیل می‌دهند.

هفته‌نامه اکسپرس

اکسپرس (L'Express ) اولین مجله خبری کشور فرانسه است و از لحاظ خط مشی سیاسی راست‌گرا و محافظه‌کار است. مجله اکسپرس شهرت خود را مدیون پوشش موضوعات بین‌المللی و گزارش‌های مستند و تاریخی است که هر از چندگاهی در این مجله به چاپ می‌رسد. مجله اکسپرس نیز مانند بسیاری از نشریات فرانسوی تحت سیطره یهودیان است، با اینکه روسای جمهوری فرانسه خود نیز متمایل به صهیونیسم بوده و از پایه‌گذاران حکومت اسرائیل به حساب می‌آیند،

هفته‌نامه نوول اوبسرواتور

هفته‌نامه نوول اوبسرواتور(Le Nouvel Observateur)، این هفته‌نامه که اغلب به صورت مخفف Le Nouvel Obs نوشته می‌شود، یکی از مجله‌های خبری کشور فرانسه است که به صورت هفتگی منتشر می‌شود. این مجله از صاحب نام‌ترین مجله‌های اطلاع‌رسانی در فرانسه و از مهم‌ترین مجله‌های این کشور از نظر تعداد خواننده و میزان تیراژ به شمار می‌آید.  در حال حاضر سردبیر نوول اوبسرواتوار لورن ژوفرین(Laurent Joffrin) است و ژان دانیل(Jean Daniel)، مدیریت هیات تحریریه نوول آبزرواتور را برعهده دارد.وی فرزند یک اسرائیلی است و بازوی راست کلود پردیل رئیس این نشریه به شمار می‌آید. عده‌ای از اعضای این مجله در سال ۱۹۷۸روزنامه لومتن، ارگان حزب سوسیالیست را بنا نهادند. [۳]

هفته‌نامه لوپوئن

لوپوئن یکی از مجلات هفتگی فرانسوی و مقبول‌ترین هفته‌نامه در جهان است که در سال ۱۹۷۲به وسیله گروهی از روزنامه‌نگاران فرانسوی، ازجمله کلود ایمبر که یک سال قبل از آن از هیات سردبیری مجله اکسپرس خارج شده بودند، تاسیس شد.

هفته‌نامه کانار آنشِنه

هفته‌نامه کانار آنشِنه(Le Canard enchaîné)، همه کسانی که با دنیای سیاست و مطبوعات فرانسه آشنا هستند، از اهمیّت این هفته‌نامه استثنایی آگاهند. این نشریّه، نخست «انسان آزاد» نام داشت؛ و بعد از آن که در همان آغاز کارش، به تیغ سانسور گرفتار شد، نام خود را به «انسانِ به بند کشیده شده» تغییر داد؛ و اندکی بعدتر هم اردک بودن را بی دردسرتر و در عین حال مناسب‌تر دانست، و کلمه «انسان» را با کلمه «اردک» معاوضه کرد؛ و کانار آنشنه (یعنی اردک به بند کشیده شده) نامیده شد وجالب است که این اردک به بند کشیده شده، همچنان شعار اولیه خودش (شعار ابتکاری گاسیه در سال 1915) را تکرار می‌کند که:«تو می‌توانی قلم مرا بشکنی؛ امّا نمی‌توانی مرا سر به نیست کنی»

هفته‌نامه پاری ماچ

پاری ماچ (Paris Match) از قدیمی ترین مجلات خبری عمومی و سیاسی فرانسه است. در 1937 نخستین مجله فرانسوی که یکسره بر محور عکس پایه‌گذاری شده بود، با عنوان ماچ منتشر و رفته رفته از نفوذ خاصی بهره‌مند شد.  پاری ماچ گاهی تا 70% از کل صفحات خود را به عکس اختصاص می‌دهد و بلاصطلاح در شمار نشریات زرد است. هم اکنون نیز با وجود کاهش شمارگانش، همچنان نفوذ خود را حفظ کرده و تامین‌کننده هزینه بیشتر آژانس‌های عکاسی فرانسه است.

هفته‌نامه کوریر انترناسیونال

هفته‌نامه کوریر انترناسیونال(Courrier international)، این هفته‌نامه از 1990 منتشر شد و مهم‌ترین مقالات مربوط به مسائل بین‌المللی را که در نشریات گوناگون بین‌المللی منتشر شده را به زبان فرانسه ترجمه و منتشر می‌کند. در واقع این مجله ویترین رویدادهای جهانی است.

هفته‌نامه لو فیگارو

هفته‌نامه لو فیگارو(Le Figaro)، این هفته‌نامه وابسته به روزنامه فیگارو و سهامدار اصلی آن گروه داسو است. این هفته‌نامه به موضوعات عمومی، اجتماعی، فرهنگی، توریستی و برخی مسائل روز فرانسه می‌پردازد.

هفته‌نامه تله راما

هفته‌نامه تله راما(Télérama)، تله راما از نخستین هفته‌نامه‌های برجسته فرهنگی در فرانسه به شمار می‌آید.

روزنامه‌‏ها

باید دانست فرانسه  کشوری است که مهد روزنامه‌نگاری است و سنت روشنفکری در این کشور همچنان حضوری پررنگ دارد. بیان توصیفی وضعیت مطبوعات فرانسه به دلیل پیچیدگی‌های خاص آن،چندان ساده و دور از خطا نیست.با این وجود می‌توان به صورت بسیار کلی عنوان کرد که عوامل گوناگونی منجر به ساختاری متفاوت در مطبوعات فرانسه نسبت به کشورهای دیگر اروپایی شده است. نخستین عامل به ساختار و نقش مطبوعات در جامعه فرانسه باز می‌گردد.مطبوعات (به‌خصوص روزنامه‌ها) این کشور برخلاف کشورهایی که دارای روزنامه‌های عامه پسند و تیراژ بالایی هستند، به هیچ وجه تمایل به عامه پسند شدن به معنای مرسوم ندارند. روزنامه‌های فرانسوی با توجه به مخاطب و خاستگاه طبقاتی و تئوریک خود در صدد بیان نقطه نظرات و پیام‌های برگرفته از خاستگاه یاد شده هستند. بنابراین روزنامه‌های فرانسوی با توجه به تنوع مسلکی و مرام سیاسی‌ـ اندیشه‌ای جامعه فرانسه، متنوع و متکثر هستند.  

روزنامه‌‌نگاری در فرانسه

معنای لفظی«روزنامه‌نگار» دربرگیرنده فعالیت در مشارکت یا در تدوین یک روزنامه است. قانون، روزنامه‌نگار را«کسی می‌داند که اشتغال اصلی و منظم او که منشأ دریافت دستمزد باشد».نظام قضایی فرانسه معتقد است که اجتماع این سه شرط  یعنی الف) اشتغال اصلی ب) نظم و استمرار فعالیت ج) دستمزد برای شناسایی و قبول ماهیت روزنامه‌نگار، ضروری است. ماهیت فعالیت روزنامه‌نگاری چنین تعریف شده است: «روزنامه‌نگار با یک نشریه ادواری، به منظور خبررسانی به خوانندگان، همکاری فکری و دائمی می‌کند».سه معیار «فکری، خبررسانی، روزینه بودن» شرایط لازم برای کسب عنوان روزنامه‌نگار هستند.

حرفه روزنامه‌نگاری حرفه‌ای نیست که بتوان آن را «حرفه سازمان‌یافته» یا سازمان داده شده شمرد. در عین حال، خلاقیت فکری مستتر در روزنامه‌نگاری سبب می‌شود که این پیشه یک حرفه مستقل باشد. آموزش حرفه‌ای روزنامه‌نگاران، خواه ابتدایی و خواه مداوم، یک اولویت قطعی و خدشه‌ناپذیر است. به این ترتیب این حرفه دارای مراکز آموزش و شکل‌گیری خاص خود، از جمله کانون واقع در خیابان لوور در پاریس است؛ اما علاوه بر این‌ها امتیاز چند کانون دیگر را هم صادر کرده است (استراسبورگ، بوردو، تور، اکس مارسی).

سندیکاهای روزنامه‌نگاری

سندیکاهای روزنامه نگاران از تشکیلات اجتماعی است که در فرانسه با  هدف دفاع از توسعه و آزادی مطبوعات تشکیل شده‌اند.

فدراسیون ملی مطبوعات فرانسه

  فدراسیون ملی مطبوعات فرانسه 6 سندیکا و فدراسیون کوچک‌تر را که نمایندگان مطبوعات در فرانسه هستند به این ترتیب زیر پوشش دارد :فدراسیون ملی مطبوعات اطلاعات تخصصی,  فدراسیون مطبوعات دوره‌ای و استانی ,  سندیکای مطبوعات پاریسی ,  سندیکای تخصصی مطبوعات و مجلات ,   سندیکای مطبوعات روزانه محلی,   سندیکای مطبوعات روزانه استانی.

فدراسیون ملی مطبوعات اطلاعات تخصصی

این فدراسیون تشکیلاتی است که 1350 نشریه حرفه‌ای تخصصی را زیر نظر دارد. این فدراسیون منافع ناشران را تامین و از آنان حمایت می‌کند.

فدراسیون مطبوعات دوره‌ای و استانی

این فدراسیون 4 سندیکای زیر را تحت پوشش خود قرار دارد: 1- سندیکای ملی ناشران 2- سندیکای مطبوعات حقوقی استانی 3- سندیکای ملی مطبوعات حقوقی. 4- سندیکای مطبوعات و هفته‌نامه‌های استانی.

سندیکای مطبوعات پاریسی

این سندیکا از قدیمی‌ترین سندیکاهایی است که در بخش مطبوعات فعالیت می‌کند.

سندیکای حرفه‌ای مجلات و مطبوعات انتقادی

این سندیکا از منافع اعضای خود در زمینه‌های اقتصادی و مالی دفاع می‌کند  و نمایندگی آنها را در دولت و قوه قضائیه و مجامع شغلی برعهده دارد.

سندیکای مطبوعات یومیه شهرستانی

این سندیکا از منافع نشریات تحت پوشش خود در دولت و مراجع قضایی دفاع می‌کند. نشریات تحت پوشش این سندیکا بیش از 4 میلیون خواننده دارد.

سندیکای مطبوعات یومیه استانی

این سندیکا از منافع حرفه‌ای روزنامه‌نگاری دفاع می‌کند. کمیسیون‌های اطلاعات, اجتماعی, فروش, تبلیغات و توسعه تحت نظر آن فعالیت می‌کنند.[۴]

روزنامه‏‌هاى فرانسه

در حال حاضر فرانسه دارای 17 عنوان روزنامه ملی است، که 7 تا از آنها با بیش از 100،000 نسخه و چهار عنوان به صورت رایگان توزیع می‌شود. در میان روزنامه‌های سراسری خبری عمومی، پاره‌ای از آنها تنها در یک زمینه خاص فعالیت می‌کنند. روزنامه‌های اکیپ، لزه کو، لاتریبون و... از جمله روزنامه‌های سراسری خبری تخصصی‌اند.  

لوموند

«لوموند»(Le Monde) به معناى «جهان» قدیمى‌ترین و مهم‌ترین روزنامه عصر کشور فرانسه و یکى از روزنامه‌هاى مشهور جهان است.روزنامه لوموند بنا به درخواست ژنرال شارل دوگل و به وسیله هوبر بوو مرى(Hubert Beuve-Méry)، مدیر پیشین بخش فضایی و اقتصادی انستیتو فرانسوی پراگ در 18 دسامبر 1944 تاسیس شد. ایده راه‌اندازی آن از ژنرال دوگل بود که می‌خواست در فرانسه یک ارگان مرجع، جدی و معتبر برای فراسوی مرزها وجود داشته باشد. بدین‌سان انتشار این روزنامه با کمک حکومت آسان شد. لوموند در 18 دسامبر 1944 تنها روی یک ورق بزرگ پشت و رو چاپ شد، زیرا درسایه پیامدهای جنگ، کاغذ کمیاب بود. لوموند از همان آغاز می‌خواست روزنامه‌ای مستقل باشد و بر پایه اصل بی‌طرفی کار کند.مدیریت این روزنامه از 1944 به دست ژان مری کلمبانی(Jean-Marie Colombani) بود.

روزنامه لوموند در قطع متوسط و به صورت چهار رنگ در صفحات خارجى و تک رنگ در صفحات داخلى منتشر شده و بیشتر اوقات مشتمل بر ۲۸ صفحه است. دفتر مرکزى این روزنامه در پاریس قرار دارد و منابع خبرى آن را خبرگزارى‌هاى فرانسه، رویترز و آسوشیتدپرس تشکیل مى‌دهند. مالکیت این روزنامه را گروه لاوی- لوموند(Groupe La Vie-Le Monde ) یکی از بزرگ‌ترین گروه مطبوعاتی فرانسه برعهده دارد. شمارگان روزانه لوموند، روزنامه عصر قشر روشنفکر جامعه فرانسه 324592 نسخه در روز در سال 2011 برآورد شده و قیمت آن 50/1 یورو و آخر هفته 20/3 یورو است.

فیگارو

فیگارو(Le Figaro)، یکى از مهم‌ترین و قدیمى‌ترین روزنامه‌هاى صبح فرانسه و از بزرگ‌ترین روزنامه‌هاى جهان است که از نظر جهت‌گیرى سیاسى محافظه‌کار و متمایل به جناح راست و در حال حاضر تحت مالکیت شرکت سوک پرس(Socpresse)  است.

روزنامه فیگارو که به زبان فرانسه و در پاریس منتشر مى‌شود، در 1826 به دست " موریس آلوی" و یک رمان‌نویس به نام"آتیین آراگو"(Maurice Alhoy et Étienne Arago) بنیاد نهاده شد.

لیبراسیون

لیبراسیون(Libération) نام روزنامه فرانسوی‌زبان است که در پاریس منتشر می‌شود. روزنامه‌ه‏اى خبرى، سیاسى و اجتماعى است که به وقایع مهم روز اهمیت بسیار مى‏‌دهد. این روزنامه تا سال 1981 میلادی طرفدار چپى‌‏هاى افراطى بود. اما از این سال به بعد با آمدن "سرژژولى"(Serge July) که کم‌تر طرفدار چپ‌هاى افراطى است، تعادلى در مواضع این نشریه پدید آمد. خوانندگان آن بیشتر ازجوانان طبقه مرفه وروشنفکران هستند.

روزنامه اومانیته

اومانیته(L'Humanité)، ارگان رسمى حزب کمونیست فرانسه است که در 1904 میلادی توسط "ژان ژورس"(Jean Jaurès) تأسیس شد و بین سال‌هاى 1939تا 1944 میلادی مخفیانه منتشر مى‏‌شد. میزان تیراژ آن در 1946 میلادی در حدود 400 هزار شماره در روز بود. زندگی و محتوای این روزنامه با زندگی حزب کمونیست فرانسه گره خورده است.

  1. برگرفته از سایت http://rasaneh.org/persian/page-view.asp?pagetype=articles&id=77
  2. برگرفته از سایت http://fr.wikipedia.org/wiki/France_24
  3. برگرفته از سایت http://fr.wikipedia.org/wiki/L'Express
  4. نگاهی به فرانسه ، دفتر پژوهش و بررسی‌های خبری سازمان خبرگزاری جمهوری اسلامی ، 1384،ص 75