ادیان در سنگال

از دانشنامه ملل
دین در سنگال
دین در سنگال. قابل بازیابی از https://www.nytimes.com/

جامعه سنگال علی رغم تحولات مدرنیته در آن همچنان جامعه ای دینی- مذهبی باقی مانده است. به گونه ای که برای تحولات سیاسی- اجتماعی معمولا رهبران سیاسی این کشور بدون هماهنگی و کمک‌گیری از رهبران دینی- مذهبی نمی توانند نتیجه مطلوبی بدست آورند. اسلام به عنوان دین اکثریت نقش محوری را در این کشور دارد.

 تاریخچه ادیان و مذاهب و چگونگی گسترش دین غالب

مذهب آفریقایی (و یا بهتر است بگوییم مذاهب آفریقایی) مفهومی مبهم است که هنوز نویسندگان بر سر آن به توافقی نرسیده اند. تنها نویسنده ای که توانسته است در برابر این موضوع یک صداقت علمی داشته باشد. "عبدالله بارا دیوپ" است که در رساله ی دکتری خود تحت عنوان «جامعه ی ولوف سنت و تغییر» به این نتیجه رسیده است که مطالعه عمیق این مذهب سنتی هنوز به درستی شناخته نشده است.[۱]

"آر. پی . پلاسید تامپل" (R.P. Placide TEMPELS) به لطف هستی شناسی نیروها و پویایی توانسته است دنیای "بانتو" (Bantoue) را تشکیل و یک جایگاه و یک عملکرد به تمام عوامل زیر بدهد: خداوند، خدایان زمینی، الهه های محافظ، ارواح، انسان ها، حیوانات، گیاهان و مواد معدنی نیروهایی هستند که دائماً بر روی همدیگر اثر گذاشته و می توانند قوی تر و یا قدرت خود را از دست بدهند. فلسفه‌ی بانتو نه تنها تمام قبایل آفریقا را در بر می گیرد، بلکه مبنای الزامی اصل آنیمیسم است: همه ی آنچه که زنده است، تحرک، ویژگی و هدف دارد، دارای احساسات است، دلیلی دارد و می تواند خیرخواهانه یا بدخواهانه باشد. علاوه بر این اغلب محققین که مذاهب آفریقایی را مطالعه کرده اند. تعریفی از این عوامل کرده اند: آنیمیسم، پیش از آنیمیسم، جادو، بت واره پرستی، توتمیسم، شیطان پرستی، جادوگری، طبیعت گرایی ... عواملی که آئین های اجداد و مردگان، نیروهای طبیعت و الهه های محافظ، عوامل جادویی، بت واره پرستی و توتمیسم به آنها پیوند خورده است. عده ای به این نتیجه رسیده اند که در آفریقا چیزی به نام مذهب سنتی وجود ندارد بلکه به علت کمبود عبارات آن را خرافات نامیده اند. با این وجود، عده ای دیگر به حقیقت مذهب سنتی آفریقایی معتقد هستند.[۲]

موضوعی که باید به آن اشاره کرد مسئله اعتقاد به توحید عقاید است. باید گفت که در طول تاریخ مسیحییان از جمله کشیش ها تأثیر زیادی روی مذاهب محلی گذاشته اند. مربیان سفید پوست، تربیتی کاملاً متضاد، به فرهنگ سیاهان آفریقایی وارد کرده اند. بنابراین بعضی مراسم اصالت آفریقایی ندارند و این موضوعی است که به محافظه کاری بر می گردد. در نزد سیاهان آنچه که سکولار است چیز ناآشنایی نیست مثلاً اسلام در نزد سیاهان کاملاً یک اسلام آفریقایی شده است: مراسم اسلامی و مراسم غیرمذهبی با هم تلفیق شده و مذهب جدیدی به نام اعتقاد به توحید عقاید به وجود آورده است.[۳]

به طور مثال در سنگال، روزهای جمعه، مسلمانان در نماز جمعه شرکت می کنند ولی روز تعطیلی آنها یکشنبه است. آنها تقریباً تمام اعیاد مسلمانان را (عید قربان – عید فطر و ...) جشن می گیرند ولی روز به دنیا آمدن عیسی مسیح (جشن کریسمس) را نیز جشن می گیرند. نمونه های این‌گونه فراوان است.

جایگاه دین در جامعه و سیاست سنگال

امروز اکثریت جمعیت سنگال یعنی بیش از نود درصد جمعیت را مسلمانان و اقلیتی از آن را مسیحیان و سایر مذاهب سنتی تشکیل می دهند. دین اسلام در آفریقای سیاه به واسطه معاشرت و تجارت در منطقه زیرصحرا و عبور و مرور کاروان های شتر از بیابان های مذکور که از شمال آفریقای مسلمان می آمدند، رواج یافت. این تجار اقدام به خرید طلا در منطقه غرب آفریقا می نمودند و آن‌را در شمال قاره به فروش می رساندند. از طرف دیگر آنها به تجارت سنگ های قیمتی و گران بها، جواهرات، سرامیک و بلورجات، کتاب و نمک می پرداختند. اسلام از بخش شمالی آفریقا و توسط "المراوید" (شیعه فاطمی) در سال 1052 وارد قاره گردید. اولین بخشی که به دین اسلام گروید، از منطقه ای به نام "تکرور" (نواحی شمالی) که قبل از قرن نهم توسط سلسله "دیائوگو" کنترل می شد، بود. در پایان قرن دهم، آخرین پادشاه این سلسله توسط "وار دیابی" (War Diabi) کشته شد، هنگامی وی به قدرت رسید که این امر به تولد اسلام در کشورهای دیگر نیز کمک کرد. او در یک روستای مسلمان که در کنار همسایگان غیر مسلمان قرار داشت متولد شد. منطقه تکرور منطقه ای مسلمان در سنگال واقع در مسیر صحرا بود که به خاطر وجود رودخانه سنگال قابل کشتیرانی بود. اولین دولت مسلمان ایجاد شده در غرب و مرکز آفریقای سیاه در این منطقه و تحت سرپرستی "چرنو سلیمان بال" (Thierno Souleyman BALL) که در زبان ولوف به معنی "معلم قرآن" است، در سال 1776 قرار داشت.

در خصوص ورود اسلام به سنگال نظریه های مختلفی وجود دارد.

الف) برخی معتقدند تاریخ ورود اسلام به سنگال به قرن یازدهم برمی گردد و این مهم توسط رابطین به رهبری "عبدالله بن یاسین" از طریق شمال آفریقا وارد سنگال شده است.

ب) برخی نیز ورود اسلام به آفریقا را به سال 1052 میلادی به واسطه ورود تجار و بازرگانان مسلمان به آفریقای زیر صحرا باز می گردانند.

ج) نظر سومی هم وجود دارد مبنی بر اینکه اسلام در اوایل ظهور به این سرزمین آمده است. برخی از مورخین مثل پروفسور ”عبدالله الطیف السودانی“ معتقدند اولین هجرت مسلمانان از مکه به رهبری جعفر بن ابی طالب(ع) به حبشه بوده است (حبشه در آن عصر به بسیاری از کشورهای آفریقایی اطلاق می شد) و مسلمانان در حاشیه نیل سکنی گزیدند. پس از گذشت چند سال و روی آوردن تعداد زیادی از مردم بومی آفریقا به اسلام، برخی از مسلمانان به قصد سنگال از سودان هجرت کردند و در حاشیه رود تکرور سنگال مستقر شدند.

لازم به ذکر است در سنگال اغلب مردم سنی مذهب و پیرو فقه مالکی و تصوف هستند. البته بدلیل حضور شیعیان در این کشور گرایش مردم به مذهب اهل البیت (ع) و فقه جعفری تا حدودی شناخته شده است. در سرزمین سنگال قرن های متمادی، فرهنگ و سنت اسلامی استوارتر گردید. اکثریت سنگالی ها وابستگی و تعلق خاطر به طرق صوفیگری داشته و احترام بالایی برای آن قائلند و مطابق وظیفه دینی و سنت معروف صوفی «کسی که شیخ ندارد شیطان و اهریمن راهبر اوست» عمل می نمایند.

جنبش اهل البیت (ع)

ورود تفکر اولیه شیعه به سنگال به همت و تلاش "المرابطون" (Almorabitioune) که از شیعه های فاطمی بودند انجام گرفت. بیش از هر چیز تاکنون تأثیر ماندگار فاطمی ها در ضمیر اجتماعی- فرهنگی سنگالی ها مورد توجه می باشد.

ورود رسمی مذهب شیعه امامیه به این کشور از زمان مهاجرت لبنانی ها به سنگال در سال 1880میلادی آغاز شده است. هم اکنون جمعیت لبنانی های مقیم سنگال قریب به 25 هزار نفر است. اما حرکت شیعه و معرفی تفکر جعفری در سنگال به ربع قرن گذشته باز می گردد. در این مدت شیخ "عبد المنعم الزین" لبنانی فعالیت فکری را در بین مردم بومی سنگال آغاز نمود. اولین حرکت وی, اعزام برخی از افراد مستعد سنگالی به لبنان، سوریه و جمهوری اسلامی ایران جهت فراگیری علوم حوزوی بوده است.

با آمدن لبنانی های شیعه به سنگال در اواسط قرن نوزدهم، در علاقه سنگالی ها با عشقی که همواره به خاندان پیامبر اسلام(ص) داشتند تغییر محسوسی حاصل نشد جامعه لبنانی در سنگال بطور مؤثر به انتشار افکار شیعه نپرداخت و فقط به تجارت و جای گرفتن در جامعه سنگالی بسنده کرد.

دیدگاه دیگری مدعی است که تغییر نظر سنگالی ها نسبت به شیعه دوازده امامی پس از پیروزی انقلاب اسلامی در سال 1979 در ایران آغاز شد. هم اکنون ملاحظه می گردد به علت تحرک و پویایی فعالیت های گروهی از شیعیان، جوش و خروشی از افکار شیعه در اقشار مختلف اجتماعی- فرهنگی این کشور پدید آمده است. به عنوان مثال می توان از برنامه های رادیویی پرشنونده ترین رادیو (رادیو دنیا) در مورد شیعه از مارس تا ژوئن 1998 نام برد که در آن مقابله مباحث شیعیان و وهابیون مطرح است. این برنامه که بسیاری از مارابو های (رهبران طریقه های مذهبی سنگال) مریدیه، تیجانیه و قادریه آن‌را جذاب ترین برنامه ارزیابی می کردند با سلیقه های مختلفی مواجه بود. به همین خاطر شیعیان از مدیر رادیو تقاضا کردند تا قسمت هایی خاص برای آنها در نظر گرفته شود و هفته ای دو ساعت برنامه داشته باشند که هم اکنون به خاطر سرمایه گذاری گسترده وهابیت متوقف گردیده است.

در سنگال تشابهات قابل توجهی بین اعتقادات و آداب و رسوم شیعیان و مسلمانان این کشور وجود دارد. به عنوان مثال سمبل زنان سنگالی فاطمه زهرا (س) می باشد که او را به زبان محلی فاطیمتا، فاطومتو، فاطیما، فاطو، فاطی، فانتا، بینتو، بتر و ... می گویند و تقریباً در اکثر خانواده های مسلمان این اسامی و همچنین اسامی اهل بیت(ع) مثل محمد، علی، حسن، حسین، زینب، رقیه (که به زبان محلی ممدو، علیو، حسنو، حسینو، زینبو، رقیو و...گفته می شود) به چشم می خورد، علی الخصوص وقتی مسلمانی صاحب کودکان دوقلوی پسر می شود آنها را حسن و حسین می نامد که این نشان دهنده علاقه شیعیان مردم این کشور به اهل بیت است. همچنین آنها نماز خود را با بسم الله آغاز می کنند، دستان خود را مانند شیعیان باز نگه می دارند. روی قبور اموات سنگ مقبره قرار داده و در ایام خاصی به زیارت آن ها می روند. توسل به اولیائ الله داشته و با ذکر و توسل بدنبال برآورده شدن حوائج خود هستند. به همین دلیل علی رغم سرمایه گذاری زیاد وهابیون در این کشور گرایش به این فرقه رشد زیادی نداشته است و متقابلا تشابهات فقهی آنها با تشیع زمینه همکاری آنها با ج.ا. ایران را مهیا می کند.

میان طریقه های مذهبی سنگال و شیعه تشابهات دیگری وجود دارد . از جمله اینکه هر دو دارای یک ساختار و سازماندهی اجتماعی هستند بدین معنا که هر دو دارای ساختار یا سازمان سلسله مراتبی مشابه هستند. رهبران هر دو تقریباً در گروه های مربوطه دارای یک نقش می باشند یعنی نقش رهبر یا مراد طریقه یا گروه مذهبی را به عهده دارند.

ترکیب جمعیتی پیروان ادیان و مذاهب

ترکیب جمعیتی پیروان ادیان و مذاهب در این کشور متشکل از مسلمانان، مسیحیان و بت پرستان می شود. در منابع و سایت های مختلف مطرح شده اکثریت جمعیت این کشور مسلمان هستند که از 88% و بعضا 92 و یا بعضا 94 و حتی ۹۶% جمعیت این کشور را مسلمان دانسته اند و بقیه را مسیحی و بت پرست یا ارواح پرست محاسبه کرده اند. مثلا مطابق آخرین آمار گیری سال 2012 جمعیت این کشور را حدود دوازده میلیون و نهصد شصت نه هزار نفر بر آورد کرده که ۹۶% آن را مسلمان دانسته است.[۴] ۳% جمعیت را مسیحی که عمدتا کاتولیک هستند و 1% باقی مانده را پیرو دیگر ادیان بومی دانسته اند.

در گزارش بانک جهانی در همین سال جمعیت این کشور را 77/12 میلیون دانسته که ۹۴% مسلمان و ۴% مسیحی و ۲% بقیه ادیان سنتی مطرح شده که به نظر می رسد آمار بانک جهانی در مورد ترکیب جمعیت این کشور معتبرتر باشد گر چه همانطور که اشاره شد منابع دیگر ترکیب جمعیت دیگری را مطرح کرده اند. با این حال جمعیت اکثریت مسلمان این کشور متشکل از اهل سنت که عمدتا مالکی با گرایش های مختلف تصوف، شیعه و لاین هستند. بدین صورت که رایج ترین فرقه تیجانیه (۴۹%)، مریدیه (۳۰%)، قادریه (۶%) بوده و بقیه را وهابیون، شیعه و افرادی که بدون فرقه می باشند، تشکیل می دهند. 4% جمعیت مسیحی مرکب است از عمدتا کاتولیک ها پس از آن پروتستان ها و شاخ های ترکیبی مسیحی – ارواح پرست را شامل می شود. دو درصد باقی مانده شامل ادیان بومی – سنتی شامل بت پرست، ارواح پرست و اعتقاداتی که بعضا دین تعریف نمی شود، می باشد. کشور بر اساس مذهب و قومیت ترکیب جمعیتی شده است و از وحدت و یکپارچگی قابل توجهی برخودار است. بدین صورت که در شمال کشور عمدتا مسلمانان و در غرب و جنوب مسیحیان ساکن هستند. پیروان ادیان بومی – سنتی عمدتا در شرق و جنوب این کشور ساکن می باشند.

قابل ذکر است که شباهت های زیاد اعتقادی و رفتاری بین طرق مختلف صوفیگری وجود داشته و تفاوت آنها در مسائل سازمانی می باشد. روش سوگند یادکردن برای وفاداری به شیخ و برخی جنبه های فرعی روابطشان مثلاً با طبیعت، به یکدیگر شبیه است. در این زمینه، هر طریقه صوفیگری تحت تأثیر محیطی که در آن توسعه یافته، می باشد. امروز بیشتر مشاهده می گردد که طرفداران طریقه های پایه گذاری شده و گسترش یافته در شهرها به‌طور چشم گیری کاسته شده و از لحاظ تعلیم و آموزش، تمارین دینی و روابط‌شان با افراد غیروابسته دچار مشکل می باشند در حالی‌که این طریقه ها در روستاها توسط سختگیری‌شان نسبت به قواعد و مقررات طریقه و سازش ناپذیریشان، همبستگی و انسجام محکم بین هواداران، حمایت از شیخ و عقایدشان شناسایی و تفکیک می‌گردند.

در کل طریقه ها در محیط هایی که جهالت و ناآگاهی حکومت می کند بطور سریع‌تری رونق یافته و در مکان هایی که از سطح بالای فرهنگ اسلامی برخوردار است ضعیف باقی مانده اند. این بدان معناست که طریقه ها از محبوبیت کمی در خارج از آفریقا برخوردار و تأثیر چشمگیر آن در این قاره بیشتر می باشد. در حالی‌که استقبال و تمایل آفریقایی ها به سمت طریقه های دینی بسیار زیاد می‌باشد. بویژه سازگاری دستورات صوفی‌گری با محیط آ‏فریقایی، جذب تعداد زیاد آداب و رسوم اجداد آفریقایی بعنوان مثال حکومت موروثی روحانی توسط نسل و تبار بنیان‌گذار، همگونی رهبران دینی با رؤسای سنتی، اقدام به اختیارنمودن چند همسر، ارزش دهی بسیار به زاد و ولد و... از مصادیق این سازگاری است.[۵]

آئین ها و مکاتب غیر دینی

هنگامی که از مذهب و جادو صحبت می شود، این اعتقاد به توحید عقاید، از نظر برخی نویسندگان، بازتابی از یک اعتقاد به توحید عقاید جادو – مذهب در خود آگاه انسان سیاه است. زیرا، ابهام و تناقض بر «تفکر آفریقایی» تسلط دارد. در آفریقا نمی توان مشخص کرد که آیا مذهب یک جادوی واقعی است و یا جادو شاخه ای از مذهب است. جادو و مذهب مبتنی هستند بر همان اصول اصلی خداوند خلاق و یکسان، ارواح اجداد و ارواح نیروهای فیزیکی، که همه‌ی آنها دارای شخصیت هستند، هر کدام از آنها دارای خرد و عقل هستند، احساس دارند و قادرند که بدخواه یا خیرخواه باشند. بنابراین، نفع انسان ها در این است که به طرق مختلفی که مجموعه آن آئین ها را می سازند، به الطاف خود دست پیدا کنند.[۲]

بانوان آئین سرر
بانوان آئین سِرِر. قابل بازیابی از https://sinsaloum.jimdofree.com/

در سنگال آئین ها و مکاتب غیر دینی با جمعیت بسیار محدود و پراکنده در جنوب این کشور ترکیب دو درصدی آن را تشکیل می دهد. مهم ترین این مکاتب غیر دینی آئین سِرِر(Sérère)می باشد که در جنوب این کشور عمدتاً زندگی می کنند. این آئین به کلمه محلی "لات روگ" یا "راه الهی" (La voie divin) نیز معروف است. پیروان این آئین که عمدتاً بین سنگال و گامبیا سکونت دارند اعمال و آموزش های دینی خود را در این حوزه جغرافیایی برگزار می کنند. سررها معتقد به یک خدای جهانی برتر هستند که آنرا "روگ" (Roog) می نامند. بعضی از آنها این خدا را "کوه" (Kooh) یا "کوکس" (Koox) یا "کاک" (Cac) و حتی "کوخ کاکس" (Kokh kox) نیز تلفظ می کنند. اعمال آئینی آنها بر اساس یک سری آواز و اشعار قدیمی آنها انجام می شود. آنها به تقدیس خدا و ارائه نذورات به خدایان، مردگان، سررهای مقدس حتی روحانی خود را به ارواح مردگان آباء و اجدادی (Pangool) هدیه می کنند. در میان سررها مجموعه ای از افراد مدعی ستاره شناسی، کیهان شناسی، آئین مذهب ابتکاری، معالجه های پزشکی با حرکات و اصوات وجود دارند که این برنامه ها را از گذشته تا امروز به اسم آئین دینی خود بکار می برند. خدا (Roog) در اعتقاد آنها همه جا هست در عین حال در هیج جا پیدا نمی شود. به همین دلیل است که در اعتقاد سررها خدا خانه ندارد. آنها خدا را یک واسطه یا شفاعت کننده می دانند به همین دلیل قربانی های نذری خود را مستقیم به او هدیه نمی کنند.

آنیمیست ها که از دیگر آئین های غیر دینی سنگال هستند به اعتقادات نیاکان (پرستش اشیاء، موجودات و ارواح آنها) قویاً پایبند هستند، آئین مذهبی خود را بر اساس همین اعتقادات نیکان همراه سپاس‌گزاری و تقاضای بخشش با ریختن آب یا شیر به پای درخت و اغلب پای درخت بائوبا که مشهور به " خانه ارواح" است، می ریزند.[۶]

شخصیت های دینی و مذهبی سنگال

مفاخر و مشاهیر دینی در سنگال بدلیل اینکه اکثریت مسلمان آن در طریقه های تصوف هستند به تبع بنیان گزاران این طرق می باشند که از احترام و تقدس خاصی در افکار عمومی این کشور نیز برخوردارهستند. افراد مطرح آنها عبارتند از:

1- شیخ عبدالقادر(1077- 1166) بنیان گذار طریقه قادریه

2- شیخ "مختار الکونتی (1729-1811) مروج قادریه در شمال آفریقا

3- شیخ "محمد فدیل" (1797-1869) دیگر مروج قادریه در شمال آفریقا

4 - شیخ "احمد بن محمد التیجانی" (1735-1815) موسس تیجانیه

5- "عینی مهدی" مروج تیجانیه در سال 1835

6- "شیخ عمر تال" (1864-1799) خلیفه تیجانیه در سنگال

7- شیخ "الحاج مالک سی" (1855–1922) جانشین و از شاگردان و مریدان شیخ عمرتال

8 - شیخ "احمدو بامبا امباکه" (1853–1927) ملقب به خادم الرسول مؤسس مریدیه و.... را می توان نام برد.[۷]

شخصیت های دینی معاصر متنفذ

شخصیت های دینی معاصر متنفذ در این کشور عمدتا رهبران فرقه های تصوف و مربو‌های بزرگ می باشند که عمده ترین آنها به شرح ذیل است:

1- رهبر فعلی قادریه در سنگال "سیدی حمزه القادری البوتشیشی" (Sidi Hamza al Qadiri al Boutchichi)

2- رهبر فعلی تیجانیه در سنگال "شیخ احمد تیجان ابراهیما نیاس" (Cheikh Ahmad Tidjane Ibrahima Niasse)

3- رهبر فعلی مریدیه "سالیو امباکه" (Saliou Mbacké)

4- شیخ "عبد المنعم الزین" (Abdel Monem Alzein) لبنانی الاصل که خود را خلیفه عام شیعه در سنگال می نامد.

5- مَرَبو "الحاج مالک سی" (El Hadj Malick Sy)

6- مربو و نویسنده "شیخ موسی کامارا"

7 – مربو و نویسنده "تیرنو عباس سوه" (Thierno Abass Soh)

8 – مربو "مابا دیاخو با" (Maaba Diakhou B) و... را می توان نام برد.[۸]

اسلام و مسلمانان سنگال

در سنگال یا به دلیل فرهنگ نوع دوستی آفریقایی یا به دلیل سابقه قوی و فرهنگی استعمار رابطه اکثریت مسلمان آن با سایر ادیان به صورت تساهل و تسامح بوده و همگی در کنار یکدیگر در کمال صلح و آرامش زندگی می کنند. مثلا در یک خانواده به کرات دیده شده یک عضو آن مسلمان و عضو دیگری مسیحی یا مسلمان غیر عامل به احکام وجود دارد که در کمال دوستی و آرامش و بدون تنش زندگی می کنند. این وضعیت به طور کل میان رهبران و پیروان ادیان و مذاهب اسلامی، مسیحی و مذاهب بومی این کشور حاکم است . سنگال کشوری است که تاکنون جنگ دینی – مذهبی در آن دیده نشده یا به ندرت و بسیار محدود بوده است. به طور کلی اکثریت مسلمانان طرفدار طریقه ها هستند که به منافع فوری و لحظه‌ای خود فکر می کنند و تعداد کمی از آنها واقعاً جز هواداران واقعی با اعتقادات عمیق و ریشه ای می باشند. اکثر مربوها و طریقه های صوفی سنگال، اسلام را به صورت لائیک با هماهنگی دولت تبلیغ می کنند، یعنی آن‌را محدود به حوزه فردی کرده و اسلام را در امور عمومی و جمعی وارد نمی کنند. به عنوان مثال نسبت به ترویج فساد و فحشای عمومی مانند مراکز شرب خمر، بارها، رقاص خانه ها، فاحشه خانه ها، قمارخانه ها، رواج بی حجابی و ... هیچ عکس العمل منفی به دولت نشان نمی دهند و در این زمینه هیچ اعتراض و انتقادی ندارند و همین باعث شده اسلام برای آنها غیرسیاسی باشد. آنها از اسلام برای بسیج عمومی مردم جهت تحولات ریشه ای سیاسی، اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی استفاده نمی کنند و اسلام در حد محدود و عمدتاً سکولار را مطرح می نمایند که این مورد اعتراض روشنفکران دینی سنگال بوده و آنها را عامل عقب‌ماندگی کشور می دانند.

به نظر می رسد اصلاح گران دینی این کشور فعالیت خود را دنبال می نمایند تا بتوانند اصلاحاتی مادی و معنوی در بطن طریقه ها ایجاد کنند، زیرا آنها معتقدند که اصلاحات پایه ای ضروری و غیرقابل انکار می باشد. چنانچه طریقه را به بدن انسان تشبیه نماییم که دارای بیماری خطرناک و سختی است بنابراین آنها معتقدند حتماً نیاز به عمل جراحی دارد. موفقیت و کامیابی در اصلاحات باعث ادامه حیات اسلام سیاسی در سنگال بوده و بالابودن ظرفیت آن در توسعه امور این کشور امری لازم و اجتناب ناپذیر می باشد.[۸]

نهادها و مراکز دینی مسلمانان

نهادها و مراکز دینی مسلمانان شامل چند مرکز اسلامی و مساجد مهم و بعضا مدارس دینی می شود که عمده آن ها عبارتند از:

1- مسجد بزرگ داکار یکی مهمترین مراکز برگزاری مراسم دینی که عمدتا با حضور مقامات رسمی کشور و میهمانان خارجی انجام می پذیرد مانند نماز جماعت، نماز جمعه و نماز های اعیاد بزرگ فطر، قربان و.. این مسجد به سبک معماری مراکشی ساخته و در مرکز شهر داکار واقع شده است. مسجد بزرگ داکار که کلنگ افتتاح آن توسط «محمد دیا» مشاور رئیس جمهور در سال 1961 میلادی زده شد و سپس با حضور «حسن دوم» پادشاه مغرب بطور رسمی افتتاح گردید، دارای سبک معماری مغربی است که از معماری اندلسی نیز الهام گرفته است و این مسجد در مساحتی به وسعت پنج هزار مترمربع و با گنجایش ده هزار نفر نمازگزار، بصورت مجموعه بزرگی با چندین ساختمان از جمله: نمازخانه ها، شبستان، وضوخانه، نمازخانه بانوان، پانزده کلاس درس، سالن کنفرانس پانصد نفره، دو آزمایشگاه زبان، مرکز اسناد، بخش های سرپوشیده و دو راهرو منتهی به مناره مسجد است. مناره آن هشتاد متر است که یادآور مسجد «کتوبیا» در مراکش و یا مسجد«جیرالدا» در شهر سویل اسپانیا می باشد. مناره مذکور جدای از مجموعه مسجد است که توسط راهروی طاق دار بدان متصل می شود و یک بالابر امکان صعود به پشت بام مسجد را می دهد و از آنجا منظره شهر داکار بخوبی نمایان است. داخل مسجد و شبستان با گچ‌بری های زیبایی به سبک معماری مغربی تزئین شده و منبر منبت کاری شده متحرکی برای ایراد خطبه و سخنرانی امام مسجد وجود دارد که امام جماعت بر روی آن به داخل سالن مسجد می آید.

2- مسجد بزرگ شهر طوبا که به شکل چهار ضلعی با مناره ای بلند به ارتفاع 87 متر بهمراه چهار مناره و چهار گنبد بصورت نمونه ای در منطقه غرب آفریقا برگرفته از معماری مسجد مدینه منوره است. در عوض گنبدهای بزرگ این مسجد از مدل بیزانس تأثیر پذیرفته است. در این مسجد نیز نماز جماعت، نماز جمعه و مراسم اعیاد مذهبی برگزار می گردد. شهر و مسجد بزرگ«طوبی»، از اماکن مقدس مریدیه به حساب می آید. مسجد طوبی یکی از بزرگترین مساجد آفریقا می باشد.

3-مسجد بزرگ سنت لوئی(Saint-Louis) در شهر سن لوئی دومین شهر سنگال واقع شده است. ساختار معماری مسجد بزرگ «سن لویی» برگرفته از کلیسای شهر است که به عنوان الگوی بسیاری از مساجد نیز کاربرد داشته است. این مسجد در بخش جلویی خود راهرویی دارند که طاق هایی آن را دربرگرفته و علاوه بر آن برج های مربع شکل دوتایی که دوپهلوی نمای مثلثی ورودی بنا را شکل داده، یادآور معماری کلیسا می باشد.

4-مسجد شهر«تیووآن» (Tivaouane)مقر رهبری طریقه تیجانیه سنگال درنیمه دوم قرن هیجدهم میلادی، طریقه تیجانیه با تلاش های «شیخ عمر تال» و فرزند وی «سید نورو تال» و نیز «شیخ ابراهیم نیاس»در میان قبیله ولوف در سنگال به‌تدریج رواج یافت و «الحاج مالک سی» از سال 1902 میلادی شهر«تیووآن» را به عنوان مقر رهبری طریقه تیجانیه برگزید و آن را مرکز اشاعه این طریقه در سنگال قرار داد.

5-مسجد طریقه تیجانیه در شهر «کائولاک»((kaolack) که توسط مرحوم «نجوگا کِبِه» (Ndiouga Kébé) در شهر «کائولاک» ساخته شده است. این مسجد، پنج مناره باریک و بلند دارد که شبیه به موشکی است به سمت فضا پرتاب می شود، یادآور سبک معماری عمارت تاج محل در هندوستان است.

6-مسجد ربوبیت (Divinité) مربوط به گروه «نبی ا..» - در حاشیه اقیانوس در منطقه وکام (Ouakam). این مسجد مرکز تجمع و انجام مراسم دینی فرقه لاین در سنگال می باشد.

7-مسجد الحاج عمرتال در داکار این مسجد در سال 2008 میلادی افتتاح گردید.

8- انستیتو اسلامی داکار این مؤسسه در کنار مسجد بزرگ داکار واقع شده که به همان سبک معماری مراکشی ساخته شده است. این مرکز در سال 1974 افتتاح شد. دارای سالن بزرگ کنفرانس، کلاس های متعدد آموزشی، غرفه های مسکونی برای میهمانان، کتابخانه بزرگ تخصصی علوم دینی می باشد. این موسسه مرکزی عمومی تحت اداره وزارت آموزش ملی سنگال است که عمده فعالیت آن در آموزش ها و تحقیقات اسلامی برای تمام اقشار این کشور می کند. کتابخانه این مرکز با حمایت عربستان سعودی در سال 2004 افتتاح شد.

9-مسجد و مرکز تحقیقات اسلامی رسول اکرم (ص) متعلق به شیعیان سنگال است. این مسجد و مرکز در دهه 60 میلادی با حمایت امام موسی صدر برای شیعیان سنگالی خصوصا لبنانی های مقیم طراحی و ساخته شد. امام و مسئول این مرکز شیخ منعم الزین لبنانی است. نمازهای جمعه و جماعت و عمده مراسم دینی شیعیان داکار در این مسجد برگزار می شود.[۹]

وضعیت و ساختار آموزش مذهبی در جامعه

نظام آموزش رسمی این کشور بدلیل لائیک بودن اجازه آموزش مذهبی درمدارس و دانشگاه های دولتی این کشور را نمی دهد. ولی در این کشور مدارس و دانشگاه های خصوصی اسلامی و یا مسیحی وجود دارد که در کنار دروس رسمی کشور دروس دینی نیز آموزش می دهند. مهمترین نمود آموزش های دینی در مدارس قرآنی قدیمی این کشور است که توسط رؤسای طریقه ها یا شاگردان آنها اداره می شوند. بینان‌گذاران طریقه ها و مبلغان آنها از موعظه به عنوان آموزش و تدریس استفاده می کنند. بدین منظور آنها مدارس قرآنی تأسیس و در آنجا به آموزش قرآن و علوم اسلامی می پردازند. شیوخ خودشان تدریس دانش آموزان را بدست گرفته تا شاگردان آنها نیز بتوانند ارتقاء یافته و خود بتوانند مدارس خود را تأسیس کنند.

به این ترتیب آموزش مذهبی تا آمدن استعمارگران فرانسوی ادامه یافت تا جایی که آنها همچون رقیبی به مقابله با آموزش لائیک می پرداختند. مدارس لائیک با روش ها و ابزارهای متفاوت با گسترش اسلام به مقابله می پرداختند. با این وجود باید اذعان داشت که آموزش انجام گرفته در مؤسسات توسط افراد این طریقه ها ضعیف و اغلب به شکل سنتی تا استقلال کشور در سال 1960 باقی ماند. آموزش مدارس مذهبی شامل حفظ قرآن توسط کودکان پس از سن 7 سالگی و به مدت 4 تا 10 سال بود. پس از آن دانش آموز باید "القدری"(Alqadri)، "رساله" و "خلیل"(Khalil)، کتاب های فقه اسلامی را در سطوح مقدماتی، متوسط و عالی می آموخت.

مزیت های این شکل آموزشی، تسلط کامل دانش آموز بر مطالب آموزشی حتی با توجه به حجم بالای مطالب آن بود. چرا که او به کمک زبان مادریش می توانست آسان‌تر بیاموزد و وقت خود را صرف تنها یک و یا دو موضوع کند و سپس به موضوعات دیگر بپردازد.

حدود یک ربع قرن، تحولی در بطن طریقه ها بوجود آمد و حفظ این شکل از انتقال معلومات مذهبی را میسر نساخت. در واقع خلیفه ها، وارثان و مبلغان فرقه ها با وظایف لاینفک برای خلافت که با کاربرد آموزشی فاصله داشت، مواجه شدند. بنابراین آنها تدریس را به پیروان واجد شرایط، ذی صلاح و مطمئن خود واگذار نمودند و نیازهای مادی آموزگاران را مرتفع می کردند تا آنها بتوانند با آسودگی خاطر خود را وقف کارشان کنند. اما در عمل این نوع آموزش کمک به معلمان به همت خود دانش آموزان انجام می گرفت تا استاد خود را از دست ندهند. مساجد مکانی برای تدریس می باشد و دانش آموزان و استادان بعد از نماز ظهر کار خود را در آنجا شروع می کنند. برخی از استادان کلاس هایی را برای بعضی دانش آموزان قبل از ظهر برگزار می کنند. این مراکز آموزشی در کنار مراکز آموزشی دولتی همچنان در سنگال فعال می باشد و افراد یا بصورت تنها آموزش خود از آنها استفاده می کنند و یا هم زمان آموزش های این مراکز و مراکز دولتی را طی می نمایند.[۱۰]

نهادها و مراکز دینی غیر مسلمانان

نهادها و مراکز دینی غیر مسلمانان این کشور عمدتا متعلق به مسیحیان است. وقتی در سنگال از مسیحیت صحبت می شود نمی توان از نقش اشغالگران و میسیونرهای آنها حرفی به میان نیاورد. استعمارگران با اطلاع از منابع کشاورزی آفریقا با ایجاد تأسیسات بزرگ و یا کشت اجباری فعالیت خود را شروع کردند. به عنوان مثال از زمین های سنگال برای کشت بادام زمینی، مالی برای پنبه، ساحل عاج برای قهوه و کاکائو و غیره بهره برداری می کردند. آنها همچنین معادن این کشورها را اکتشاف نموده و تمامی کار های مشقت آور آن را با بکارگیری آفریقاییان با کمترین دستمزد و بیشترین تصاحب توسط اروپاییان کاتولیک یا پروتستان انجام می پذیرفت. میسیونرهای مسیحی برای دعوت مردم سنگال به مسیحیت همزمان به فعالیت پرداختند. آنها در سرزمین های اشغالی در شهرها یا روستاها مستقر شده و اقدام به ساخت کلیساها می نمودند. با خانواده ها ملاقات و از حضرت مسیح (ع) صحبت نموده و به کمک آفریقایی هایی که مسیحی می شدند به تبلیغ و رواج این دین پرداختند.

میسیونرها (مبلغان مذهبی) اقدام به ایجاد تعداد زیادی مدرسه کرده و خواندن و نوشتن و صحبت به زبان فرانسه را به دانش آموزان آفریقایی تعلیم می دادند. آن ها فکر می کردند که این تکلیف آنها برای توسعه تمدن اروپایی است و امیدوار بودند تا با مردم آفریقا پیوند خورده و فهم متقابلی را برای آنها ایجاد نمایند. دانش آموزان برتر این مدارس اغلب شانس ادامه تحصیلات و کسب کار اداری به مانند استعمارگران داشتند. در برخی از مناطق سنگال (زیگنشور، محور ژوآل- فدیوت) مسیونرها بسیار مورد پذیرش قرار گرفتند و موفق به دعوت بسیاری از افراد شدند. در دیگر مناطق آنها با مقاومت مردم که این دعوت را رد می کردند و پذیرای بیگانگان و اعتقادات جدیدشان و شیوه نوین زندگیشان نبودند، روبه‌رو شدند.

مسیحیت در سنگال

جامعه میسحیت سنگال که حدود 4 درصد جمعیت این کشور را شامل می شود از دو گروه کاتولیک و پروتستان تشکیل شده است. ریشه مسیحیت در سنگال به هجوم استعمارگران اروپایی به این کشور باز می گردد. این گروه استعماری که به صورت مشخص در محل های استقرار خود اقدام به تأسیس کلیساها و تبلیغات مسیحی نمودند.

هسته اولیه مسیحیت این کشور در سال 1444 در جزیره گوره شکل گرفت که در قرن های بعد رشد چندانی نداشت چون این جزیره بیشتر برای تجارت برده توسط اروپاییان مسیحی مدیریت می شد. با رشد جامعه مسیحیان اروپایی و اشتغال آنها در دیگر نقاط سنگال و تاسیس شهر سنت لوئی در سال 1779 یک کلیسا و شهرداری کاتولیک در این شهر تاسیس شد. بین سال های 1819 تا 1848 چهار گروه روحانیون مسیحی برای تبلیغ مسیحیت و رشد کلیسا وارد سنگال شدند. این چهار گروه متشکل از:

1 – خواهران روحانی "سنت ژوزف دو کلونی" (Saint – Joseph de cluny)

2- برادران مبلغ مسیحیت "پل ارمال" (Ploermal)

3- پدران روحانی "سنت اسپریت" (Saint Espirit) و "قلب مقدس مریم" (Saint Coeur de Marie)

4- خواهران روحانی – " راهبه کاستر" (Castres) بودند.

اولین اسقف سنگال – گامبیا آقای" مکر آلوس کوبز" بود که بین سال های 1848 -1872 یک سلسله کلیساهای محلی تاسیس کرد و اولین کشیش ها و برادران روحانی بومی را به عنوان اولین روحانیون مسیحی آفریقایی تربیت کرد. در طول نیم قرن علی رغم کمبود منابع انسانی و مالی اقدام به گسترش این کلیساها نمود. پس از جنگ جهانی دوم به‌طور مشخص شاگردان او با دارا بودن بنیان های کافی کلیسا، شبکه جدید مسیحیان را تشکیل داده و تعداد دیگری از کلیساهای محلی را تأسیس کردند. در کنار آن نیز شبکه ای از مدارس مسیحی در کنار مدارس لائیک موجود راه اندازی گردید. امروز بزرگ ترین کلیسای سنگال کلیسای بزرگ" مکر هایسن تیاندوم" (Mgr Hyacinthe Thiandoum) است که با همکاری شش کلیسای کوچکتر در داکار و شبکه ای از کلیساهای محلی به‌طور عمده در جنوب سنگال به مسیحیان خدمات دینی ارائه می دهد. بطور کلی در جنوب سنگال در کازامانس (منطقه سررها) و در شهر های بزرگ سنگال مانند داکار، سنت لوئی و.. مراسم مذهبی کاتولیک ها برگزار می شود. کلیسای اصلی (کاتدرال) داکار در ابتدائ قرن 20 توسط پدر "دانیل بروتیر" (Daniel Brottier) بنیان‌گذار موسسه حمایت از دانش آموزان یتیم تأسیس شد. امروز سنگال هفت قلمرو اسقف دارد. پروتستان ها با جمعیتی بسیار کمتر از کاتولیک ها با احترامی که از طرف کاتولیک ها بر خوردارند در تعامل با آنها در سنگال زندگی می کنند.

امروز علی رغم جمعیت اقلیت مسیحیان نسبت به مسلمانان ولی به دلیل سلطه استعماری فرانسه مسیحی و اولین رئیس جمهور مسیحی این کشور در دوره استقلال یعنی آقای سدار سنگور و حمایت مستمر غرب از جمعیت مذکور، نقش و جایگاه مسیحیان در مناصب سیاسی، اجتماعی و اقتصادی سنگال بسیار قوی و محکم است. تجلی این جایگاه را در مظاهر مختلفی در این کشور از جمله تعطیلی اعیاد مسیحی به عنوان تعطیلات رسمی و تعطیلی روزهای شنبه و یکشنبه به خوبی می توان دید. همچنین وجود علائم و سمبل های مسیحی در تمام شهرهای سنگال علی رغم اینکه اکثریت این کشور مسلمانند حکایت‌گر این جایگاه می باشد.

تبلیغ مسیحیت، تأسیس کلیساهای و مدارس مسیحی جدید در سنگال منع قانونی ندارد و همچنان مبلغین مسیحی حتی سفید پوست غربی در اکثر نقاط سنگال خصوصاً در پایتخت و شهر های جنوب این کشور مشغول تبلیغ می باشند. وجود دانشگاه ها، بیمارستان ها، درمانگاه ها، مدارس و مؤسسه های خیریه کاتولیک از دیگر تجلیات فعالیت های دینی – اجتماعی این اقلیت می باشد که باعث تبلیغ مسیحیت و تقویت جایگاه مسیحیان در این کشور می گردد.[۱۱]

تصوف

در این قسمت به وضعیت طریقت های تصوف رایج در سنگال به مدت بیش از یک قرن گذشته می پردازیم. آنها عبارتند از قادریه، تیجانیه، مریدیه و لاین.

طریقت قادریه

قدیمی ترین طریقه در سنگال طریقه قادریه می باشد که مادر طریقت ها به شمار می آید. پس از ظهور طریقه تیجانیه، از تعداد طریقه قادریه کاسته شد. هم اکنون تقریباً 10 درصد از مسلمانان سنگال از پیروان قادریه بشمار می روند. مرکز این طریقه در شهر ”نیاس“ و در روستای ”انجاسن“ است. لازم به ذکر است برخی از نزدیکان شیخ این طریقه به مذهب اهل البیت (ع) گرایش پیدا کرده اند.

این طریقه به شیخ "عبدالقادر گیلانی" (561-470 هجری) که در یک روستای کوچک و ساده در استان گیلان (ایران) متولد شد، متعلق می باشد. وی پس از تحصیلات ابتدائی به زبان عربی در شهر تبریز، حقوق اسلامی (حنبلی، شافعی و حدیث) را نزد تعدادی از اساتید بزرگ و مشهور آن زمان آموخت. شیخ عبدالقادر در سال 561 هجری در بغداد وفات کرد و در همان‌جا به خاک سپرده شد. او آثار مشهوری همچون "قونیه" را در علم حقوق و صوفیگری، "الفاتح" را در مورد عقاید، افکار و مضمون موعظه های شکل دهنده به صوفی‌گری برای آیندگان خود به جا گذاشت.

طریقه قادریه به یاری و تلاش دو فرزند شیخ عبدالقادر به شهر ”فاس“(Fas) مغرب رسید. در این رابطه "ابراهیم" (Ibrahim) متوفی 1196 در عراق و "عبدالعزیز" (AbdelAziz) در اسپانیا مستقر گردیدند. فرزندان آنها این کشور را قبل از سقوط دولت آندلس در سال 1492 جهت پناهنده شدن به کشور مغرب ترک کردند. با این وجود به نظر می رسد که زندگی در کشور مغرب از این دوره به بعد سبب ایجاد کانون فعالیت های تبلیغی جهت اشاعه و گسترش طریقه در منطقه شمال آفریقا و صدور آن برای ساکنان غرب آفریقا گردید. بخش "زاویه" (Zawia) در کشور مغرب به عنوان نقطه مهم در آفریقای شمال صحرا، بخش "کونتا" (Kounta) در "تومبوکتو" (Tombouktou) کشور مالی و "زاویه قدر" (Zawia Qadre) موریتانی در غرب آفریقا محل های گسترش این فرقه بودند.

اشاعه و گسترش عمومی قادریه در سنگال بطور کلی در پایان قرن هیجدهم و اوایل قرن نوزدهم تحقق یافت و این پدیده مرهون تلاش خانواده شیخ "مختار الکونتی" (Moukhtar Alkounti-متوفی 1812) و شیخ "محمد فدیل" (Mohammed Fadil-متوفی 1869) و پیروان آن بوده است.[۷]رهبر فعلی قادریه در سنگال سیدی حمزه القادری البوتشیشی (Sidi Hamza al Qadiri al Boutchichi) می باشد.

طریقت تیجانیه

دین در سنگال
مراسم ذکر سالیانه فرقه تیجانیه در سنگال. قابل بازیابی از https://fa.wikivahdat.com/

این طریقه در غرب آفریقا (الجزایر و مغرب) در ربع آخر قرن هیجدهم توسط شیخ "احمد بن محمد التیجانی" (Ahmad Ibn Mohammed Altidjani) متولد 1727 در "عینی مهدی" (Aini Mahdi) در الجزایر تأسیس گردید. بنا به گفته زندگی نامه نویسان وی، او در هفت سالگی حافظ قرآن بود و سپس کتاب های پایه مدرسه "مالکی" (Malekite) حقوق همچون "رساله ابوزید" (Risala AbuZayd)، "مختصر خلیل" و "مقدمه ابن رشد" را مطالعه کرد و سپس در تصوف به مطالعات پرداخت.

در سال 1762، شیخ در سن 36 سالگی اقدام به انجام مراسم حج در مکه نمود و سپس سفرهایی به قاهره و تونس، چندین بار سفر به قادریه و نصیریه و بعد به خلوتیه نمود پس از آن به شهر فاس برگشته و به اشاعه تفکراتی که زیربنای آئین و مکتب این طریقه شد، پرداخت.

در سال 1781 او دستور قطعی پیامبر را در حالت شب زنده داری جهت تربیت بدون محدودیت مردم دریافت کرد و به او وردی آموخته و فرمان داده شد که به مردم منتقل کند. تفکر تیجانیه در سال 1835 و توسط شیخ عمر تال (1864-1799) در سنگال ترویج یافت. اصول اعتقادی طریقه تیجانیه، برگرفته از تعالیم مسلمانان اهل تسنن است. بر اساس برخی آمار منتشره، قریب به پنجاه میلیون از مسلمانان غرب آفریقا پیرو طریقه تیجانیه هستند. در سنگال بین ۴۰ تا 45% مسلمانان پیرو این طریقه هستند و علاقه زیادی به اهل بیت دارند.[۱۲]

یکی از ویژگی های این مسلک، التزام و تقید زاید الوصف مریدان آن به اذکار و ادعیه می باشد. هریک از طرق تصوف در سنگال، دارای خلیفه کل می باشند که مریدان آن طریقت از وی پیروی می کنند. در صورت مرگ خلیفه کل، پسر و یا برادر بزرگ او جانشین وی خواهد شد. پنجاه درصد از مردم سنگال از پیروان طریقه تیجانیه هستند. آنها هر سال در سال‌روز میلاد پیامبر اسلام(ص) به شهر "تیواوان" (Tivaoune) مرکز خلافت تیجانیه رفته و مراسم جشن کامو (Gamou) بر پا می کنند. رهبر فعلی این طریقه در سنگال شیخ احمد تیجان ابراهیما نیاس (Cheikh Ahmad Tidjane Ibrahima Niasse) می باشد.

طریقت مریدیه

این طریقه در پایان قرن نوزدهم توسط شیخ "احمدو بامبا امباکه" ((Ahmadou Bamba Mbacke خادم الرسول) نامی که در مدت تبعیدش به کشور گابن به او داده شد) در سنگال بنیان نهاده شد. او در سال 1853 در روستای "امباکه - بائول" (Mbacke-Baol) در منطقه جوربل(Diourbel) چشم به جهان گشود. شیخ امباکه از زمان کودکی نزد پدرش با ورد " قدر" آشنا بود. اما او نمی توانست هنگام حیات پدرش تمایلاتش را بطور کامل آشکار نماید. با این وجود شیخ ورد خودش را تا تقریباً 24 سال بعد از آغاز بکار تعلیماتش تعیین نکرد. او پیش از آن از ورد " قدر"(Wird Qadr) که از پدرش آموخته بود استفاده می کرد و پس از آن از ورد "شدهیلی"(Wird Chadhili) که از یک شیخ طریقه در موریتانی گرفته بود و سپس یک ورد " تیجانی" (Wird Tidjani) را تا زمان اعلام استقلال بکار می گرفت.

در سال 1944 شیخ به شیوه شیخ " احمد تیجانی"در موریتانی اعلام کرد که خود با پیامبر ملاقات کرده و ایشان به او وردی که از خدا دریافت شده منتقل نموده است. مریدها می بایست این ورد را از حفظ خوانده و در صورت امکان در روز سی حزب از قرآن را بخوانند. با این وجود شیخ این ورد را به هیچ کس تحمیل نکرده و برعکس می گفت: اگر بین شما کسی هست که صاحب ورد بوده و می تواند این دو را با هم تلفیق و بکار گیرد باعث شدت و افزایش روشنایی می گردد و کسی که نمی تواند این کار را انجام دهد باید این ورد را بکارگیرد. علاوه بر این ورد، مریدی ها همواره شعرهای شیخ که در آن به حضرت محمد (ص) ادای احترام می کند را می خوانند. " مواهب نافی" (Mavahibou Nafi)، "جذب القلوب" (Djazboul Qouloub) و" مقدمات الامداه" (Muqqadimatoul Amdah).

مرکز این طریقه شهر طوبی(Touba) در فاصله 200 کیلومتری شرق داکار قرار دارد. گفتنی است که شهر طوبی تقریباً مرکز حکومت دینی شیخ امباکه محسوب می شود. وی احکام خاصی را برای این شهر از قبیل حرمت شرب و بیع خمر، حرمت سیگار کشیدن، حرمت استماع موسیقی و برخی احکام دیگر وضع کرده است. آقای عبداله واد، رئیس جمهور سابق سنگال از مریدان شیخ امباکه بود. گفته می شود که رئیس جمهور قبل از عزیمت به سفرهای خارجی به طوبی رفته و از شیخ طلب دعا می کرد.

حدود 30 درصد از مردم سنگال از مریدیه تبعیت می کنند. این طریقه دارای نفوذی تعیین کننده در دولت می باشد. مسجد این طریقه یکی از مساجد بزرگ آفریقا محسوب می شود. کتابخانه این مسلک شاید بزرگترین کتابخانه اسلامی در غرب آفریقا است. آقای هاشمی رفسنجانی در زمان رئیس جمهوری و تعدادی دیگر از شخصیت ها و مقامات ایرانی از این شهر بازدید کرده اند. رهبر فعلی مریدیه "سالیو امباکه" (Saliou Mbacké) است. در ضمن گروهی موسوم به "بای فال " منتسب به مریدیه که طبق فتوای رهبرشان اعتقاد به نماز و روزه ندارند ولی خود را صوفی مسلمان عنوان می کنند نیز وجود دارد.

طریقت لاین (مهدویه)

لاین از لفظ عربی ”الهیین“ که به معنای افراد خدایی یا خداگرایان می باشد گرفته شده است. نام" لاین" (Laien) این نام گذاری از یک آیه قرآنی دعوت کننده به توحید و یگانه پرستی[ii] آمده (و گفت خدا، نگیرید خدایانی دوگانه، جز این نیست که اوست خداوند یگانه، پس مرا بپرستید) که شعار طریقه را تشکیل می دهد. در سنگال لاین را پیروان "لیباس چاو" (Libasse Thiaw) می دانند که به نام "لیمامواله" (Limmamou lah) یعنی امام برگزیده توسط خدا معروف است. آنها اصولاً در شبه جزیره داکار متمرکز شده اند و مکان پارسایان آنها "یوف"(Yoff) و "کمبرن"(Camberene) می باشد.

بنیان‌گذار طریقه در سال 1843 در روستای یوف واقع در منطقه ای از داکار متولد گردید. او از سال 1887 تا 1909 (سال فوتش) با موعظه، ایمان و اعتقاداتی که طریقه اش را از بقیه طریقه ها منفک می نماید، شناخته می شد. این طریقه مورد احترام اکثر ماهیگیران سنگالی بوده و اکثر افرادی که به نحوی با دریا سروکار دارند پیرو این طریقه‌اند. پیروان لاین معتقدند رهبرشان که همان مهدی(عج) است، سرانجام ظهور کرده و جهان را پر از عدل و داد می‌کند. این طریقه به لحاظ فقهی, تابع مذهب مالکی هستند. لیکن برخی احکام خاص برای اتباع این مکتب وضع شده است از قبیل: حرمت تدخین, موسیقی, تربیت سگ و خرید و فروش آن, عدم حرمت استفاده طلا برای مردان و غیره.

رفتار علمای سنگالی، رهبران مجامع مسلمان نسبت به لیمامو مبتنی بر رد و عدم پذیرش او می باشد. در واقع علما اساس مأموریتش را رد می کنند. چون قرآن به‌طور واضح و آشکار تأکید می کند که حضرت محمد(ص) نشان آخرین پیامبری خدا را دارد و این بدان معناست که در اسلام هیچ پیامبر بعد از محمد (ص) نمی تواند آمده باشد و این اتفاق نظری است که به قرون اولیه اسلام تا به امروز برمی گردد.

ادیان و آیین های وارداتی در سنگال

هر طریقه در سنگال دارای یک سیستم درونی می باشد که بستگی به اعضاء و به ویژه نقاط قوت و ضعف آن ها دارد. چنانچه با هم منسجم باشند اتحاد محکم اجتماعی بوجود آمده و به این سیستم شانس بهتر و بیشتر برای یک حیات طولانی تر می یابند که تأثیر عمیق و ماندگاری در امور مختلف کشور می گذارد. این سیستم به شکل یک هرم می باشد که شیخ به عنوان سرپرست اعظم آن است. در سنگال به او خلیفه کل می گویند. شیخ های آشنا به راه و رسوم در دومین ردیف قرار دارند و شورای مشورتی را تشکیل می دهند و جهت اتخاذ تصمیمات مهم از طرف خلیفه، به او کمک می کنند. آن ها معمولاً از سطح فکری بالایی (روشنفکر) نسبت به بقیه برخوردار بوده و اصول اخلاقی بی عیب و نقصی داشته که توسط اعضای فرقه قابل پذیرش می باشند.[۱۳]

دیگر فرقه های موجود و موثر در سنگال – وهابیت

همانطور که اشاره شد به دلیل اختلافات فاحش و عمیق مبانی طریقه های تصوف در سنگال با اندیشه و مبانی فکری وهابیت این فرقه نتوانسته علی رغم حضور گسترده و سرمایه گذاری زیاد جایگاه خاصی بین مردم سنگال پیدا نماید. سردمداران این فرقه با استفاده از پول فراوان و جهالت مردم، تحت نام های ”حرکه الفلاح“ و ”جماعه عبادالرحمن“ وارد سنگال شده و فعالیت می نمایند.

فعالیت آنها عبارت از ساخت مساجد، مدارس دینی، اعزام دانشجو به عربستان سعودی جهت ادامه تحصیل در علوم اسلامی، توزیع قرآن به روایت ورش و اعزام مبلغین از عربستان به سنگال می باشد. حرکت وهابیت، مراکز زیادی را در سنگال دارد که مهمترین آن "معهد الدراسات الاسلامیه" و "بیت الزکات" وابسته به " رابطه العالم الاسلامی" می باشد که مقر آن در داکار است و در تمام هفته ها و مناسبت ها جلسات مختلف در آن تشکیل شده و حمایت های مادی و معنوی از این مرکز به مبلغان و طرفداران این گروه از طرف عربستان سعودی اهداء می گردد.[۱۱][۱۴]

نیز نگاه کنید به

ادیان در ژاپن؛ ادیان در کانادا؛ ادیان در چین؛ ادیان در کوبا؛ ادیان در تونس؛ ادیان در مصر؛ ادیان در لبنان؛ ادیان در افغانستان؛ ادیان در روسیه؛ ادیان در فرانسه؛ ادیان در اسپانیا؛ ادیان در آرژانتین؛ ادیان در مالی؛ ادیان در ساحل عاج؛ ادیان در سیرالئون؛ ادیان در زیمبابوه؛ ادیان در اتیوپی؛ ادیان در سوریه؛ ادیان در اردن؛ ادیان در قطر؛ ادیان در اوکراین؛ ادیان در بنگلادش؛ ادیان در گرجستان؛ ادیان در تاجیکستان؛ ادیان در سریلانکا؛ ادیان در قزاقستان؛  ادیان در تایلند

پاورقی

[i]. کسی که به دنبال آشتی است. مذاهب و فلسفه های گوناگون را با هم تلفیق می کند.

[ii].وَقَالَ اللّهُ لاَ تَتَّخِذُواْ إِلـهَیْنِ اثْنَیْنِ إِنَّمَا هُوَ إِلهٌ وَاحِدٌ فَإیَّایَ فَارْهَبُونِ سوره نحل 51

کتابشناسی

  1. Diop, A. B. (1981). La société wolof, tradition et changement. Karthala.
  2. ۲٫۰ ۲٫۱ Sylla, A. (1978). La philosophie morale des Wolof. Sankoré
  3. Tambadou.(1981).83
  4. Ministry of HAJJ Kingdom of Saudi Arabia. (2012). Population musulmane par pays. Retrieved February 4, 2010, from: http://www.hajinformation.com/mainfr/d21s.htm
  5. Mbaye, R. E. H. (1973). Contribution à l’étude de l’islam au Sénégal [Master’s thesis, Université de Dakar]. Dakar, Senegal.
  6. Temple, R. P., & Placide, P. (1948). La philosophie bantoue. Présence Africaine.
  7. ۷٫۰ ۷٫۱ Diagne, T. H. (1985). Contribution à l’étude de l’islam au Sénégal: La confrérie Kuntiyu de Njassaan 1884-1914 (Unpublished master’s thesis). Université de Dakar.
  8. ۸٫۰ ۸٫۱ Sénégalaisement. (2009). Les religions au Sénégal. Retrieved January 25, 2012, from: http://www.senegalaisement.com/senegal/religion.html
  9. وزین، ع. (1390). مساجد در سنگال. Retrieved March 3, 1390, from: http://dakar.icro.ir
  10. Mbaye, R. E. H. (1976). L’islam au Sénégal (Unpublished doctoral dissertation). Université de Dakar, Dakar, Senegal.
  11. ۱۱٫۰ ۱۱٫۱ Baginski, M. (1982). L’imagerie religieuse au Sénégal (Unpublished doctoral dissertation). Université des Sciences Humaines de Strasbourg.
  12. سنگال. (2020, October 17). Retrieved from: https://fa.wikishia.net/view
  13. Lamine, G. M. (1948). Tradition musulmane et société sénégalaise, Analyse anthropologique (Unpublished master’s thesis). Université de Dakar, Dakar, Senegal.
  14. بصیری، محمدعلی، فتحی پور، ریحانه (1401).جامعه و فرهنگ سنگال. تهران: سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامی(در دست انتشار)