ادیان در زیمبابوه
طبق ماده 60 قانون اساسی زیمبابوه، داشتن هر مذهب و اعتقادی در بیان و عمل و در خلوت و جمع برای هر فردی آزاد بوده هیچ کس حق ندارد دیگری را به تغییر و پیروی از دستورات دین دیگر وادار سازد.
در قانون اساسی زیمبابوه بر دین خاصی تاکید نشده و تنها از آزادی هر گونه عقیده، دین و اندیشه سخن رفته است. در زمان تصویب قانون اساسی جدید، سران نهادهای مسیحی زیمبابوه تلاش کردند مسیحیت را به عنوان مذهب رسمی کشور رسمیت بخشند اما موفق نشدند.
حضور اکثریت مسیحی و نقش و تأثیر آن در ارکان حکومتی تا زمان استقلال سیاسی کاملاً مشهود بود. دو فرقه کاتولیک و پروتستان همواره هم زیستی مسالمت آمیز در این کشور داشتند اما با توجه به نقش مسیحیت کاتولیک در مبارزات آزادی بخش، فرقه کاتولیک پس از استقلال هم چنان روابط تنگاتنگ خود با قدرت سیاسی را ادامه داد. پس از استقلال، رویارویی مسیحیت کاتولیک و حکومت به دلیل انتقادات آنان به قدرت حاکم افزایش یافته به تدریج قدرت سیاسی بر کلیسای کاتولیک برتری پیدا کرد و این امر باعث ایجاد روابط نزدیک دیگر فرق مسیحی با حزب حاکم شد. کلیسای پنتاکستال در میان دیگر فرق مسیحی توانست نقش مهمتری را در جریان تحولات سیاسی معاصر کشور و حتی ائتلاف حزب حاکم و حزب مخالف طی دهه گذشته ایفا نماید. تلاش برای وحدت سیاسی در کشور و محکوم نمودن سیاستهای تفرقهافکنانه غرب بیش از پیش توانست کلیسای پنتاکستال و سیاستهای دینی آن را با قدرت حاکمه هم سو کند[۱].
مسیحیت
در منابع مختلف، میسیونرهای تبشیری اولین منادیان مسیحیت در زیمبابوه معرفی شدهاند. میسیونرهای کلیسای کاتولیک رم نخستین مبلغان مسیحی در این سرزمین بوده و مردم قبیله شونا اولین گروه بومیان بودند که در دوران سلطنت پادشاهی "مونوموتاپا" تحت تبلیغات کشیشان پرتغالی قرار گرفتند. پس از ساختن مراکز کلیسایی متعدد توسط میسیونرهای پرتغالی و بعد از شکست سیاسی و خروج استعمار پرتغال از این کشور، زیمبابوه تا قرن نوزدهم شاهد ورود و فعالیت میسیونرهای پروتستان در دوران استعمار بریتانیا بود.
بریتانیا در کنار استعمار سیاسی به استثمار فرهنگی بومیان پرداخت و با استحاله فرهنگی، آنان را از اعتقادات سنتی و باورهای دینی خود دور کرده مسیحیت غربی و ارزشهای آن را وارد کشور کرد. با تأسیس انجمن میسیونری لندن در سال 1799 توسط "رابرت موفات" و همسرش در زیمبابوه، روابط گرم و دوستانه بین هیئت تبشیری و قبیله اندبله ایجاد شد.
همراهی گروههای تبلیغی با استعمارگران و اهداف استعماری آنان انکار ناپذیر است. تبعیض نژادی در مراکز مختلف و جدا سازی سفیدپوستان از سیاهان بومی زیمبابوه، هدف مشترک کشیشان مسیحی و اربابان استعماری بریتانیا بود.
رودز، به عنوان استعمارگری مسیحی در این کشور موجب گسترش مراکز کلیسایی مسیحیت شد. سالهای 1896 و 1897 ایام احیای قدرت دو قبیله شونا و اندبله بود. هم زمان با احیای مجدد این دو قبیله میسیونرهای مسیحی نیز فعالیت خود را در این کشور افزایش دادند. اما تغییر کیش بومیان به مسیحیت کار دشواری بود. میسیونرها برای رفع این مشکل و جلوگیری از رویگردانی تازه مسیحیان بومی بر آن شدند تا به ظاهر به فرهنگ و هنجارهای سیاهان توجه کرده آنها را محترم شمارند. ساخت مدارس و ایجاد امکانی برای آموزش کودکان بومی توسط مراکز تبلیغی مسیحی در واقع روش جدیدی در مسیر گسترش اهداف استعماری و تبلیغ و توسعه مسیحیت به شدت دنبال میشد[۲].
روشهای تبلیغی مسیحیت
1-آموزش 2-رسانه های گروهی 3- تأسیس مراکز درمانی و بنیادهای خیریه 4- فعالیت های سیاسی و اجتماعی به نفع سیاه پوستان.
آموزش
با توجه به علاقمندی مردم زیمبابوه به امر آموزش و تحصیل، سرمایه گذاری آموزشی یکی از مهمترین راهکارهای تبلیغی مسیحیت در این کشور بود. در سال 1895 تعدادی از میسیونرهای وابسته به "انجمن میسیونرهای انگلیس"، اولین مدرسه را در منطقه " اینیاثی" (Inyathi) در نزدیکی شهر بولاوایوی امروزی تأسیس کردند. به دنبال آن، مدارس دیگری در این کشور توسط آنان تأسیس شدند. هدف اصلی این مدارس آموزش مذهب مسیحیت بود و این هدف در مدارسی که توسط دولت در دوران استعمار تأسیس شده بود نیز دنبال میشد و علی رغم تظاهر به محترم شمردن باورهای سنتی مردم، در مدارس این مذاهب سنتی به عنوان جلوههای شرک، بیتمدنی و جهل معرفی می شد.
پس از فروپاشی حکومت سفیدپوستان و روی کار آمدن سیاهان در این کشور، آموزش مسیحیت در مدارس ابتدایی و متوسطه هم چنان ادامه یافت. با تلاش شورای عالی مسیحیت زیمبابوه، دپارتمان آموزش مذهب در سال 1988 در وزارت آموزش عالی کشور تأسیس شد. این دپارتمان در ابتدا طرحی را تصویب کرد که مطابق آن کلیه دانش آموزان در سطح o level" (O Level)"، میبایست امتحانات درس مطالعات مذهبی را نیز میگذراندند. با توجه به تبلیغات گسترده در آموزش مذهب مسیحیت و نوع و کیفیت سیلابسهای درسی که توسط مؤسسات آموزشی به صورت اجباری برای دانش آموزان ارائه میشود، نسل جوان با اصول و اعتقادات مسیحی آشنا و تربیت شده فرهنگ و سنت آنها تحت تأثیر مستقیم و کامل مسیحیت قرار میگیرد.
رسانههای گروهی
رسانههای ارتباط جمعی از جمله ابزارهای بسیار نیرومند اشاعه مسیحیت در جنوب آفریقا و به ویژه زیمبابوه بوده و میباشد. امروزه بیشتر مناطق کشور تحت نفوذ رسانهها بوده و در روزهای یکشنبه حداقل 40 درصد برنامههای رادیو و تلویزیون به تبلیغ مسیحیت اختصاص دارد. تهیه برنامههای تبلیغی از سوی آمریکا و اروپا انجام و به صورت مجانی جهت پخش در اختیار رادیو و تلویزیون زیمبابوه قرار میگیرد. هرشب در پایان برنامههای تلویزیون، پنج دقیقه به پخش پیام تبلیغی مسیحیت اختصاص دارد.
مراکز درمانی و بنیادهای خیریه
بیش از دو سوم بیمارستانها، کلینیکها و مراکز درمانی زیمبابوه توسط مسیحیت احداث شده است. شرایط نابسامان اقتصادی واجتماعی در کشوری که بیشتر مردم آن فقیر هستند، عامل بسیار مهمی است تا دولت از خدمات درمانی و خیریه سازمانهای مسیحی حمایت کند. شورای مسیحیت زیمبابوه در سال 1979 اقدام به تأسیس یک مؤسسه رفاهی (Christian Care) نمود که فعالیت اصلی آن بر اعطای بورس تحصیلی و تأمین هزینه تحصیلی نوجوانان و جوانان فقیر متمرکز میباشد.
فعالیتهای سیاسی و اجتماعی
الف- تلاش برای حفظ منافع سیاهپوستان در رابطه با اصلاحات قانون زمین در مقابل سفیدپوستان و مقاومت در برابر نقض حقوق بشر
ب- مخالفت با طرح یان اسمیت در سال 1971 در خصوص برقراری روابط رودزیا و بریتانیا جهت اسکان انگلیسیها در این کشور و پیروزی در این هدف
ج- فعالیتهای مهم سیاسی در راه مبارزات آزادی خواهی بر علیه استعمار در سالهای 1976 تا 1980[۳].
کلیساهای زیمبابوه
هرچند اکثریت جمعیت زیمبابوه مسیحی میباشند اما منابع آمار دقیق و قابل اعتمادی از آنها ارائه نمی دهند.
کلیساهای غیر بومی
مهمترین کلیساهای غیر بومی زیمبابوه عبارتند از:
کلیسای انگلیکن
آغاز دوره فعالیت تبلیغی این کلیسا از دهه 1860 و آغاز رسمی فعالیت کلیسایی انگلیکن از سال 1890 و بعد از تسلط سفیدپوستان بر منطقه ماشونالند زیمبابوه بوده است .
کلیسای آپوستولیک
این کلیسا فعالیت خود را از سال 1983 تا کنون به طور مستقل ادامه داده است.
کلیسای کاتولیک
با پیروانی حدود 1145000 نفر[۴]
کلیسای انجیل خدا
این کلیسا در سال 1910 کار خود را در آفریقای جنوبی آغاز و از سال 1948 فعالیت خود را در زیمبابوه ادامه داد.
کلیسای متدیست متحد (Gutura Jehovah)
شعبهای از کلیسای متدیست بریتانیا میباشد. "مائی چازا" سر اسقف این کلیسا از 1948 تا 1960 فعالیت تبلیغی داشت و پس از مرگش، فعالیت رسمی مرکز وی با نام شهر خدا تعطیل شد و به عنوان حرکتی دینی اما منفصل از کلیسای متدیست ادامه یافت. از ویژگیهای این کلیسا اعتقاد به درمان روحانی بود.
کلیسای روز هفتم ظهور مجدد مسیح (ع)
فعالیت رسمی آن در زیمبابوه از سال 1894 آغاز شد.
کلیسای متحد مسیح
در سال 1957 توسط مبلغین آمریکایی در این کشور ایجاد و فعالیت تبلیغی خود را آغاز نمود. هدف مهم این کلیسا تبلیغ نظم نوین اجتماعی از طریق آموزشهای خاص است.
کلیسای بهشت
فعالیت آن از سال 1923 آغاز شد و تا سال 1981 تغییرات مهمی در روشهای تبلیغی خود به وجود آورد.
کلیسای مجمع خداوند
از سال 1960 دراین کشور به طور مستقل فعالیت تبلیغی دارد.
به غیر از کلیساهای فوق، مراکز کلیسایی دیگری چون: لوترین، پروتستان، شاهدان یهوه، باپتیست، پنتاکستال، ارتدکس یونان و ... در این کشور فعالیت میکنند و از سوی آمریکا و اروپا حمایت میشوند[۵].
کلیساهای بومی
تعداد کلیساهای بومی در کشورهای آفریقای زیر صحرا به طور معمول بین 10 تا 20 درصد نسبت به کل جمعیت در تغییر بوده هر یک باورها و اعتقادات یک یا چند قبیله آفریقایی را در برمیگیرد.
استعمار غرب به عنوان عامل بیرونی و برخی عوامل درونی چون تغییرات سیاسی، اجتماعی و اقتصادی، تعارض برخی آموزههای مسیحی غربی با باورهای سنتی، گسترش جنبشهای آزادی بخش و مبارزات استقلال خواهی و نیز جنگهای داخلی میان قبایل بسیاری از مسیحیان به ویژه جوانان را بر آن داشت تا با ایجاد تحول در اعتقادات خود، اقدام به تأسیس کلیساهای بومی مستقل آفریقایی نمایند. آمیختگی اعتقادات دینی بومیان با تعالیم مسیحیت باعث ایجاد فرقههای مختلفی از مسیحیت در فضای فرهنگی زیمبابوه شده است. امروزه بیش از 130 گروه مختلف با آداب و رسوم متنوع، کلیساهای بومی زیمبابوه را تشکیل میدهند[۶].
تغییرات اعتقادی در بعضی از کلیساها منجر به ایجاد خدشه و تحریف در زمینه اعتقادات اساسی دینی شد به گونهای که برخی از آنها با دور شدن از اعتقادات اصلی مسیحیت، باورهای آمیخته به جادوگری و آئینهای ادیان بومی را وارد مسیحیت خود کردند. در باورهای جدید برخی احکام مانند مجوز چند همسری، ازدواج کودکان و نیز معدود تحریمها از قبیل مصرف دخانیات و شرب خمر از تغییراتی بود که وارد احکام مسیحیت این کلیساها شد[۷].
دهه 1930 آغاز فعالیت کلیساهای بومی در این کشور و دهه 1950 دوران رشد فعالیتهای آنها بود. بعدها همکاری برخی کلیساها و فرقههای مسیحی با دولت نژادپرست رودزیا، مسیحیان بومی را بر آن داشت تا "سازمان کلیساهای مستقل آفریقایی" را در سال 1972 ایجاد کنند. این سازمان شامل 12 کلیسای بومی بود و گروههای بسیاری از مردم زیمبابوه از این کلیساها پیروی میکردند[۸].
مهمترین کلیساهای بومی زیمبابوه عبارتند از: کلیساهای اصلاح طلب، آفریقایی انگلیکن، اوانجلیک، برترن کرایست، اسقفی متدیست، رسولان جنوب آفریقا، ارتدوکس، جان مارانگ، متدیست، اپوستولیک، عیسوی، پیروان نبوت و...[۹]
مسیحیان 84 درصد از کل جمعیت کشور این کشور را تشکیل میدهند و اکثر آنان از پیروان و هواداران مسیحیت (کلیسای) بومی هستند.
کلیسای پنتاکستال و ویژگیهای آن
کلیساهای پنتاکستال در زیمبابوه "کلیساهای آفریقایی واگرا یا منشعب" نیز نامیده شدهاند. در این کلیسا تأکید بسیاری بر روح و معنویت کلیسایی به ویژه پیشگویی، مباحثه، شفا، دعا و سحر میشود. در زیمبابوه سه مدل مختلف از کلیسای پنتاکستال فعالیت دارند:
کلیساهای کلاسیک (مدرن)، کاریزماتیک و کلیساهای تازه کار آفریقایی تحت لوای پنتاکستالگرایی.
" دیوید ماکسول" اظهار میکند بزرگترین کلیسای پنتاکستال زیمبابوه به نام "زااوگا" (ZAOGA) از فرهنگ آفریقای جنوبی نشأت گرفته است[۱۰].
ویژگیهای عمده کلیسای پنتاکستال در زیمبابوه شامل:
خودکفایی ملی و بین المللی، ارتباط با مراکز شهری، تبلیغ انجیل با هدف خوشبختی، مدرنیسم و معنویت باوری میباشد.
کلیساهای پنتاکستال شباهتهای زیادی با کلیساهای پنتاکستال آمریکای شمالی داشته متأثر از آنها میباشند. این کلیسا رشد سریعی در زیمبابوه داشت و در حال حاضر حداقل 20 درصد از جمعیت مسیحیان کشور از این کلیسا پیروی میکنند[۱۱][۱۲].
اسلام و مسلمانان
ورود دین اسلام به زیمبابوه هم زمان با تأسیس برخی سلسلههای پادشاهی در منطقه سواحل شرق آفریقا در قرن چهارم هجری بوده است. طی این دوران، تجار مسلمان که بیشتر از هند و مناطق هم جوار مهاجرت کرده بودند، داد و ستد و تجارت را به داخل مناطق شرق و از آنجا به سمت جنوب آفریقا و منطقه امروزی زیمبابوه گسترش دادند. حضور بازرگانان مسلمان هندی در منطقه زیمبابوه امروز، با تعاملات فرهنگی و دینی با دیگر مهاجران مسلمان از منطقه خاورمیانه، شمال و غرب آفریقا توأم بود[۱۳].
از نقطه نظر زبانی، گروههای زبانی آفریقایی سواحیلی و شونا نقش مهمی در تقویت حضور اسلام در زیمبابوه داشتند. بخشی از این گروههای زبانی در حدود قرن پانزدهم میلادی از سواحل شرق آفریقا به این کشور مهاجرت و دراطراف منطقه صخرهای "زیمبابوه بزرگ" مستقر شدند. بومیان این سرزمین به ویژه مردم قبیله "وارمبا" به تدریج به دین اسلام گرویدند. مشابهتها و قرابتهای زیادی بین آداب و رسوم اسلامی و اعتقادات فرهنگی بومی در میان مسلمانان زیمبابوه دیده میشود.
تا دهه 1960 بیشتر مسلمانان زیمبابوه مهاجرینی از کشورهای مالاوی، هند، سومالی و موزامبیک بودند.(مهاجرت مسلمانان مالاوی به این کشور در سطح بسیار گستردهای صورت گرفت) امروزه بیشتر مسلمانان این کشور را گروه های مهاجر آسیایی (هند و پاکستان)، آفریقایی (مالاوی و موزامبیک) و شمال آفریقا و خاورمیانه تشکیل میدهد.
فقر مسلمانان بومی مشکلات بسیاری از جمله کمسوادی، ناآگاهی و عدم امکان دسترسی به آموزشهای آکادمیک و اسلامی را تشدید کرده است. فقدان آموزشهای اسلامی از مهمترین چالشهای پیش روی اقلیت مسلمان این کشور بوده و میباشد. این نیاز باعث تأسیس سازمان رسمی "مجلس العلمای زیمبابوه" در دهه 1970 با کمک و حمایت عربستان شد و در سال 1977 "مرکز دارالعلم" از طرف این سازمان و با حمایت مالی بانک توسعه اسلامی جده جهت ارایه آموزشهای اسلامی به جوانان مسلمان ایجاد شد.
مسلمانان زیمبابوه پس از آفریقای جنوبی بهترین شرایط را در میان کشورهای واقع در جنوب آفریقا دارند. بعد از دهه 1980، سازمانهای اسلامی زیمبابوه توسعه یافته هم اکنون سازمانهایی چون: مجلس العلما، شورای عالی اموراسلامی، سازمان جوانان مسلمان، سازمان زنان مسلمان حضرت زهرا(س)، مرکز اسلامی موتاره، مجتمع امام خمینی(ره) کادوما، آژانس مسلمانان آفریقا، صندوق خیریه زکات و... در این کشور فعالیت دارند. علی رغم علاقمندی مسلمانان به گسترش دین اسلام، مشکلات فراوان اقتصادی آنها را از پیشرفت باز داشته است[۱۴][۱۵].
شیعیان
شیعیان در زیمبابوه به دو گروه بومی و غیر بومی تقسیم می شوند. جمعیت شیعیان بومی در این کشور بسیار محدود بوده و حضور قابل توجهی در جامعه مسلمان این کشور ندارند. شیعیان بومی را عمدتاً گروهی از جوانان در شهرهای حراره, کادوما, بولاوایو تشکیل میدهند. به نظر میرسد جمعیت شیعیان بومی در حدود 1000 نفر باشد.
حضور آشکار و علنی شیعیان در زیمبابوه هم زمان با تأسیس مرکز اسلامی امام خمینی (ره) توسط شیخ جولا در سال 1987 در این کشور آغاز شد.
شیعیان غیر بومی این کشور را به دو گروه مهاجران هندی و لبنانی میتوان تقسیم کرد:
شیعیان مهاجر هندی (خوجه)
دولت بریتانیا براساس سیاستهای استعماری خود همیشه از نیروی کار مردم مستعمرات مختلف خود به ویژه هند در سایر مستعمرات استفاده میکرد. با استقرار استعمار بریتانیا در زیمبابوه گروهی از مردم هند به عنوان سرباز و یا کارگر به این کشور آورده شدند. اقامت آنها در زیمبابوه سبب مهاجرت اقوام و بستگانشان و نیز گروههای دیگری از مردم هند به این کشور شد. گروهی از مسلمانان سنی و شیعهی هندی نیز در این مهاجرتها وارد زیمبابوه شدند. هندیها در دوران استعمار و پس از استقلال همچنان دراین کشور باقی ماندند. هم اکنون نیز تعداد زیادی هندی تبار با ادیان و مذاهب مختلف دراین کشور زندگی میکنند.
شیعیان خوجه هندی سالها به صورت غیر علنی و در حالت تقیه در این کشور به سر میبردند[۱۶].
شیعیان لبنانی
اکثریت شیعیان غیر بومی را لبنانیها تشکل میدهند که غالباً در زمینه امور تجاری فعالیت دارند. جمعیت شیعیان لبنانی در حدود 150 نفر بوده معمولاً در امور خیریه فعال هستند[۱۷].
مساجد
در همهی ادیان مؤسسات وابسته به آنان میکوشند اعتقادات، فرهنگ، آداب، رسوم و هویتهای دینی پیروان خود را حفظ نمایند. مسلمانان زیمبابوه نیز از اواخر دههی چهل با ساخت مساجدی فعالیتهای فرهنگی و دینی خود را شروع کردند. محور فعالیت آنان در زیمبابوه، آموزش تعلیمات دینی به مسلمانان به ویژه جوانان در مساجد و مدارس بوده هم اکنون نیز این مؤسسات فرهنگی - اسلامی با رهبری و کمک علما، تجار و جوانان مسلمان، فعالیت خود را ادامه میدهند.
در شهرهای بزرگ زیمبابوه مسجد جامعی برای برپایی نماز جمعه بنا شده که در آنها مانند سایر مساجد علوم قرآنی، احکام، احادیث و عقاید اسلامی آموزش داده میشود. در حراره 18 مسجد، در بولاوایو 8 مسجد و نیز بیش از چهل مسجد در شهرهای دیگر مانند کوئه کوئه، مگونیگور، موتاره، کادوما و روستاها وجود دارد که توسط مسلمانان برای اجتماعات دینی و اقامهی نماز ساخته شده است. اولین مسجدی که در زیمبابوه بنا شده مسجد "حراره" است و این مسجد هر روز پذیرای هزاران نمازگزار میباشد.
مدارسی که در کنار این مساجد ساخته شدهاند توسط علما و استادان مسلمان هندی و پاکستانی که برای تبلیغ به زیمبابوه آمدهاند، اداره میشود. شمار اندکی از آفریقاییها نیز متولی و رئیس هیأت امنای مساجد هستند و مساجد کوچکی که توسط مالزیاییها ساخته شده توسط خودشان اداره میشود. مشکل اساسی پیش روی این مساجد عدم تأثیر گذاری مناسب علما و استادان مدعو میباشد. مهمترین دلایل آن عبارتند از:
1-عدم شناخت کافی و جامع از مردم و فرهنگ منطقهی جنوب آفریقا و مسلمانان آفریقایی به ویژه زیمبابوه؛
2-عدم آشنایی با علوم جدید و آکادمیک و ناآگاهی نسبت به مسایل اجتماعی منطقه؛
3- تفاوتهای عمیق فرهنگ شبه قاره با فرهنگ پیچیده زیمبابوه.
مسجد ریجیویو
مسلمانان هندی به دلیل برخورداری از امکانات اقتصادی بسیار قوی توانستهاند مراکز، مساجد و مدارس بسیاری راتأسیس نمایند. بزرگترین مسجد کشور با گنجایش دو هزار نماز گزار در منطقه "ریجیویو"ی حراره، متعلق به مسلمانان هندی بوده و خدمات بسیاری از جمله فعالیتهای فرهنگی – اسلامی برای آموزش دینی کودکان و نوجوانان مسلمان ارائه میکند. برگزاری نماز جمعه با شرکت جمعیتی بالغ بر هشتصد تا هزار نفر که اکثراً مهاجرین هندی و پاکستانی هستند، از فعالیتهای این مسجد میباشد.
امامت جمعه و جماعت مسجد اکثراً با رؤسای مجلس العلما میباشد. یک مدرسه دینی برای کودکان (که تنها مدرسه اسلامی است) در مسجد تأسیس شده و برای نوجوانان و جوانان کلاسهای آموزش قرآن و اصول عقاید به سبک و سیاق وهابیها برگزار میکند[۱۸].
مسجد مدینه
دومین مسجد بزرگ زیمبابوه است و به هندیهای شافعی مذهب قبیله کاتری تعلق دارد. آنها مخالف وهابیون بوده و با ج.ا.ایران نیز چندان همراه نیستند. دراین مسجد همه ساله، مراسم میلادالنبی(ص) با شکوه خاصی برگزار میشود.
مسجد مرکزی حراره
این مسجد در مرکز تجاری شهر قرار گرفته و تحت نفوذ مجلس العلما میباشد. این مسجد محل برگزاری اجتماعات و نماز جمعه توسط شیخ موسی منک میباشد. عمده افرادی که در این مسجد نماز به جای میآورند، از سیاهپوستان بومی کشور بوده و امام جماعت معمولاً فردی هندی تبار میباشد.
مسجد هایفیلد
این مسجد در محله فقیرنشین سیاهان قرار دارد. سالها امامت نمازها در آن بر عهده شیخ اسماعیل تیپانی بود. وی در سال 1387 فوت نمود[۱۹].
مسجد امباره
مسجدی بسیار بزرگ است که در محله فقیر و سیاهپوست نشین امباره واقع شده است. معمولاً جمعیت زیادی در این مسجد به اقامه نماز میپردازند.
مساجد مرکزی شهرهای گوئرو، بولاوایو، ماشوینگو و موتاره
این مساجد نیز دارای اهمیت بوده از مساجدی هستند که به وفور مورد استفاده مسلمانان زیادی قرار میگیرند.
مسجد چینویی
این مسجد توسط رایزنی فرهنگی و با حمایتهای جمهوری اسلامی ایران در شهر چینویی احداث و نام مرکز اسلامی امام خمینی (ره) بر آن گذاشته شد. در ساخت این مسجد، سنگهای زیبای ایرانی به کار رفته بود. در اوایل دههی 90 نفوذ برخی از طرفداران وهابیها و اقدامات "آژانس مسلمانان آفریقا" موجب گردید مسجد چینویی از دست ایران خارج و آژانس کنترل و نظارت بر آن را به دست گیرد. بعدها نام امام خمینی (ره) توسط وهابیها از سر در مسجد برداشته و تابلویی با عنوان "مسجد عمر بن خطاب" بر آن نهاده شد.
مساجد دیگری نیز در شهر حراره و دیگر شهرها وجود دارند که از اهمیت کمتری برخوردارند. از جمله این مساجد میتوان به مساجد آرکادیا، زنگزا، سکه، تافارا، موفاکوسی، زراسکوا، هاتفیلد، سنتمری و اپورت اشاره کرد[۲۰].
سازمانهای اسلامی
شورای عالی امور اسلامی
این شورا در سال 1984 به رهبری "شیخ اسماعیل تیپانی" (مالاوی الاصل) تشکیل گردید. مواضع شورا نسبت به ایران کاملاً مثبت و هم سو با جمهوری اسلامی ایران بود. شیخ تیپانی در زمان حیات خود در میان مسلمانان بومی از محبوبیت فراوانی برخوردار بود. وی هم چنین امام جماعت مسجد هایفیلد در حومه حراره بوده همواره نسبت به برگزاری مراسم و مناسبتهایی چون سالگرد رحلت حضرت امام خمینی (ره)، میلادالنبی (ص) و غیره اهتمام خاصی داشت. شیخ تیپانی یک بار برای شرکت در مراسم اربعین رحلت حضرت امام خمینی (ره) به ایران سفر نموده بود. پس از درگذشت وی، "شیخ اسماعیل دعا" جانشین وی شد. عمده فعالیتهای این شورا عبارتند از:
1- برگزاری نماز و مناسبتهای اسلامی در مساجد
2- آموزش علوم اسلامی، برگزاری سمینار ائمه جمعه و جماعات، بررسی مشکلات ائمه جمعه و جماعات، بررسی روشهای تبلیغ، هماهنگی برنامههای مساجد طرفدار و بحث در خصوص سایر مسائل اجتماعی و فرهنگی مسلمانان
3- بازدید ماهانه از شهرهای مختلف به منظور ملاقات با مسلمانان و شیوخ
4- برگزاری جلسات منظم هفتگی شورا، حضور در مساجد مختلف و فعالیتهای دینی و سخنرانی
ایجاد تفرقه بین سازمانهای اسلامی از اهداف مراکز وهابی در زیمبابوه است. شورای عالی امور اسلامی که توسط مرحوم شیخ تیپانی تأسیس شده بود و به هواداری از ایران و بهره مندی از کمکهای آن شناخته میشد، با تحریکات وهابیها به انشعاب کشیده شد و سازمان دیگری توسط وهابیها در برابر این گروه ایجاد شد[۲۱].
آژانس مسلمانان آفریقا
این آژانس در سال 1984 اقدام به تأسیس دفتر نمایندگی خود در حراره نمود. در همان سال شیخ عبدالجلیل روحانی سودانی الاصل، مسئولیت اداره این دفتر را بر عهده گرفت. طبق شواهد موجود، وی فردی نسبتاً روشنفکر و مستقل بود و به جمهوری اسلامی ایران علاقمند بوده در زمان جنگ تحمیلی از مواضع ج.ا.ایران حمایت میکرد.
در سال 1992، مسئولیت دفتر این آژانس در حراره به شیخ باقر که مصری الاصل بود، واگذار شد. به دلیل تندرویهای وی، پس از شش ماه شیخ احمد عبدالرحمن مسئولیت امور آن را در اختیار گرفت و شیخ باقر دستیار وی شد. برخی از فعالیتهای آژانس فوق به شرح ذیل میباشد:
1- ثبت مساجد با نام آژانس مسلمانان آفریقا
2- توزیع کتب و جزوات تبلیغی دریافتی از وزارت اوقاف کویت و دفتر مرکزی آژانس در آفریقای جنوبی
3- حمایت و نظارت بر کار ائمه جماعات و مراکز اسلامی
بیش از 80 درصد بودجه این آژانس توسط وزارت اوقاف و امور خیریه کویت و بخشی نیز از سوی تجاری چون شیخ احمد توتونچی از عربستان سعودی تأمین میشود. این مرکز ارتباط بسیار نزدیکی با مجلس العلمای زیمبابوه داشته با شیخ موسی منک همکاری خوبی دارد.
سرپرستی ایتام، حفر چاههای عمیق برای مسلمانان، اطعام مسلمانان در ماه مبارک رمضان، تهیه لباس و اونیفورم برای دانش آموزان و دایر نمودن مسجد در مناطق مختلف از جمله فعالیتهای آژانس میباشد[۲۲].
همانگونه که در معرفی مسجد چینویی گفته شد، آژانس در سالهای نخستین دههی 90 (1992) کنترل مسجدی را که ایران برای بومیان بنا کرده بود، به دست گرفت. بسیاری از بومیان مسلمان منطقه چینوئی زیمبابوه از فعالیت آژانس مسلمانان آفریقا بر علیه اقلیت شیعیان آگاهی نداشته و قول مساعدت به مسلمانان و رسیدگی به زندگی آنها از جمله ساخت مساجد، حمایت از یتیمان، پرداخت مساعدتهای مالی، بورس تحصیلی و... را نشانهای از تعامل مثبت آژانس با مسلمانان منطقه تلقی میکردند[۲۳][۲۴].
سازمان جوانان مسلمان زیمبابوه
این سازمان در سال 1983 تأسیس شده در زمینههای تبلیغی و آموزشی جوانان اهل سنت فعالیت دارد[۲۵].
مجلس العلمای زیمبابوه
فعالیتهای آموزشی، تبلیغی و خدماتی گسترده برای اهل تسنن داشته و موسسهای وابسته به سازمان رابطه العالم الاسلامی است و بزرگترین مسجد هندیها و نیز برخی جمعیتهای اسلامی، مؤسسات اسلامی و حتی جماعات مسلمان زیمبابوه را هدایت و مدیریت میکند. شعبات آن تقریباً در تمام شهرهای زیمبابوه وجود دارند. ریاست این سازمان با "شیخ موسی منک" (هندی الاصل) میباشد. وی تاکنون نسبت به تأسیس مدارس آموزشی و تبلیغی چون دارالقرآن اقدام نموده است.
تمام جمعیتهای اسلامی تحت نظارت مجلس العلما، ارتباط نزدیکی با یکدیگر دارند و به طور هماهنگ فعالیت میکنند.
نقش مجلس علما همانند «شورای مفتی» در سایر کشورهای اسلامی است. تعداد اعضای آن اکنون هشتاد نفر و بیشتر آنها مالزیایی هستند. در سالهای اخیر، تعدادی از علمای بومی آفریقایی نیز در آن عضویت پیدا کردهاند. هدف اصلی از تأسیس این مجلس، توسعه و تقویت تعالیم دینی و تبلیغات اسلامی بر اساس مذهب تسنن در زیمبابوه است. به جهت رعایت مسائل امنیتی، این سازمان هیچ گاه فعالیت درونی خود را علنی نساخته است.
فعالیتها
شیخ موسی منک در تمام امور دینی و فعالیتهای اسلامی، مجلس العلما را هدایت کرده از اقدامات آن به شدت پشتیبانی میکند. بعضی از مراکز اسلامی که توسط این مجلس ایجاد شده و یا حمایت میشود، عبارتند از:
دارالعلم
مرکز آموزشی دارالعلم در سال 1977 تأسیس شد. این مرکز دارای واحدهای آموزشی دختران و پسران، یتیم خانه، مرکز رایانه و خوابگاه بوده تعداد دانش آموزان آن در سال 2004 بالغ بر400 نفر بود.
مرکز اسلامی مجلس العلمای زیمبابوه دانش آموزان و دانشجویان مسلمان زیادی را تحت تعلیم و آموزش قرار داده و امکاناتی چون اعطای بورس تحصیلی، تسهیلات درمانی و کاریابی برای آنان و خانوادههایشان فراهم نموده است. دوره تحصیل واحد پسران با پنج سال آموزش اسلامی شروع شده و هم زمان با پایان دوره اسلامی، مقطع دبیرستان نیز به اتمام میرسد.
واحد دختران در سال 1996 تأسیس شده است. دوره تحصیلی آموزش اسلامی برای دختران دو سال به صورت تمام وقت بوده مهارتهایی مانند خیاطی، آشپزی، منشیگری و... نیز به دانش آموزان آموزش داده میشود. در سال 2004 دارالعلم 200 فارغ التحصیل دختر داشته است.
در کنار آموزشهای رسمی دانش آموزان، مجلس العلما تلاش زیادی برای ارائه آموزش علوم قرآنی مانند قرائت و حفظ قرآن میکند.
تعدادی از فارغ التحصیلان این مرکز، برای تبلیغ و آموزش به کشورهای دیگر از جمله کشورهای همسایه اعزام میشوند. امکانات رایانهای مجلس از سال 2000 برقرار و در حال حاضر با تجهیزات کامل در خدمت دانش آموزان است.
مدرسه " اقرأ" در حومه حراره نیز توسط این مرکز اداره میشود و دانش آموزان در این مدرسه به فراگیری علوم اسلامی میپردازند.
مرکز نگهداری کودکان بیسرپرست
این مرکز در سال1990 تأسیس شد.هدف مرکز جذب مسلمانان و غیر مسلمانان و آموزش آنان اعلام شده است.این مرکز غیر دولتی بوده از کمک های مجلس العلما برخوردار می باشد.کودکانی که در این مرکز نگهداری میشوند، با رسیدن به سن تحصیل مانند سایر دانش آموزان وارد دورههای تحصیلی آکادمیک و دینی میشوند.
ساخت مساجد و مراکز اسلامی
تاکنون مجلس العلما نسبت به ساخت مساجد و مراکز اسلامی متعددی در مناطق مختلف کشور اقدام نموده است.
انتشارات
چاپ جزوات آموزشی پیرامون موضوعات مختلف اسلامی، بولتن هفتگی، کتابچههای قرآنی، مجموعه احادیث نبوی (ص) و چاپ مقالات و مطالب متعدد و متنوع اسلامی در هفتهنامه ملی کشور "ساندی میل" با بیش از سه میلیون خواننده و روزنامه رسمی زیمبابوه "هرالد" در مناسبتهای خاص اسلامی نظیر اعیاد فطر و قربان از فعالیتهای انتشاراتی مجلس العلما میباشد. چاپ فصلنامه اسلامی "رسالت امن" یا "پیام صلح" نیز از دیگر فعالیتهای انتشاراتی مجلس است.
دعوت و تبلیغ
مرکز تبلیغ و دعوت دینی مجلس العلمای زیمبابوه در تمام هشت ایالت کشور فعال است. میانگین شرکت کنندگان در هر یک از دفاتر تبلیغی استانی آن بین 350 الی 2000 نفر میباشد. موضوعاتی که در این مراکز طرح شده درباره آنان گفت و گو میشود، شامل: عقاید، عبادات و احکام، اخلاق اجتماعی میباشد.
واحد بورس تحصیلی برای دانش آموزان، مرکز تهیه مواد غذایی حلال، کمک و حمایت از دیگر مراکز اسلامی و تلاش برای ارائه آموزشهای اسلامی به جوانان و بزرگسالان، ساخت واحدهای مسکونی برای مسلمانان نیازمند، کمک به امور ذبح و قربانی برای مسلمانان و برنامههای ویژه ماه مبارک رمضان (ضیافتهای افطاری) از دیگر فعالیتهای مجلس العلما در داخل و خارج کشور است. طرح وام دهی به هزاران نفر از مسلمانان نیازمند از سال 1994 تاکنون با هدف خودکفا سازی جامعه اقلیت مسلمان زیمبابوه، باعث شهرت و خوش نامی مجلس العلما بین مسلمانان بومی شده است[۲۶].
مجلس العلما جهت مقابله با رشد و تقویت فرهنگ شیعی زنان مسلمان اقدام به تأسیس سازمان اسلامی زنان با همکاری آژانس مسلمانان آفریقا کرده است.
همچنین با اعطای بورس تحصیلی به مسلمانان به منظور تقویت گرایشات ضد شیعی، افراد مستعد را پس از سپری کردن دوره چهار ساله برای ادامه تحصیل به خارج از کشور (عربستان سعودی، کویت، هند و مصر) اعزام میکند. شیوه دیگر وهابیها در دشمنی با تشیع، اعطای کمکهای اقتصادی به اهل تسنن زیمبابوه در جهت خود کفایی اقتصادی آنان است. در ماه مبارک رمضان با دادن کمکهای غذایی و برپا کردن مراسم افطاری برای هوداران خود، آنان را مورد حمایت قرار میدهند.
اهل تسنن در زیمبابوه به دلیل آموزشهای وهابیت، معتقدند تشیع مذهبی ساختگی و جعلی بوده شیعیان قرآن مخصوص به خود دارند. این باور با چاپ کتابی از "مفتی افضل حسین الیاس" از علمای آفریقای جنوبی و توزیع آن در زیمبابوه و دیگر کشورهای منطقه تقویت شده است.
در جزوهای که از سوی آکادمی اسلامی منچستر در بریتانیا چاپ و از سوی کمیته اسلامی الهدی در حراره با عنوان " اعتقادات شیعه" توزیع شد، انقلاب اسلامی ایران نه یک انقلاب سیاسی بلکه طراحی امام خمینی (ره) برای عملی ساختن تبلیغات گسترده اعتقادات شیعی و مبارزه با مذهب تسنن معرفی شد.
متأسفانه بیشتر مسلمانان سنی مذهب زیمبابوه از فعالیت وهابیها در پوشش تسنن بیاطلاعند و با آنها همکاری میکنند[۲۷].
مرکز تبلیغات اسلامی بولاوایو
رهبر این مرکز "شیخ ابراهیم علمی" بوده که در شهر بولاوایو مستقر میباشد. وی نابینا و در گذشته از مخالفان سر سخت مذهب تشیع بود ولی پس از آشنایی با آموزهها و کتب شیعی از جمله تفسیر المیزان، به تشیع گروید و از علاقمندان و حامیان انقلاب و جمهوری اسلامی و از مدافعین اهل بیت (ع) شد. تلاشهای وی باعث رسمی شدن و آزادی حجاب در زیمبابوه گردید. وی نقش بسیار مهمی در پیگیری ممنوعیت ورود کتاب آیات شیطانی به کشور زیمبابوه داشت[۲۸].
سازمان زنان حضرت فاطمه زهرا (س)
این سازمان ارگان اسلامی متعلق به زنان مسلمان کشور است که توسط شیعیان بومی تأسیس شده و تنها سازمان شیعی آموزشی - تربیتی اسلامی در زیمبابوه محسوب میشود. در سال 1993 به همت رایزنی فرهنگی ایجاد و در سال 1994 رسماً دراین کشور به ثبت رسید. این مرکز با جذب نوجوانان و جوانان مسلمان و معدودی غیر مسلمان، به تربیت و نگهداری (اکثراً یتیم و یا بدسرپرست) و آموزش آنان پرداخته است. سازمان از ابتدای تأسیس دارای برنامههای آموزشی تبلیغی مختلف اسلامی - شیعی بوده و در نیمه دوم دهه 90 با تأسیس کالج اسلامی گام مهمی در ادامه آموزشهای درسی و شیعی نوجوانان کشور ایفا نموده است. کودکان و نوجوانان با آموزش و تحصیل در این مرکز میتوانند در کنار آموزش اسلامی، مقطع دبیرستان را منطبق با نظام آموزشی کشور بگذرانند. کالج اسلامی از طریق ارتباط و همکاری با انجمن اسلامی دانشجویان دانشگاه زیمبابوه و سایر سازمانها و شخصیتهای مسلمان زیمبابوه و کشورهای هم جوار به ویژه آفریقای جنوبی موفق به توسعه فعالیتهای دینی و آموزشی خود شده است.
تلاشهای مدیرهی سازمان خانم زهرا ماکوینجا در تربیت و آموزش نسل جوان این کشور، موجب گرایش تعداد زیادی از کودکان مسلمان و مسیحی به اسلام و تشیع شده است. در کنار برنامههای آموزشی و تبلیغی، این سازمان همواره به برگزاری مراسم و مناسبتهای دینی مانند ایام ولادت و شهادت ائمه اطهار (ع) اقدام کرده است. با بازگشت همسر خانم ماکوینجا که برای تحصیل در دانشگاه اسلامی در غنا به سر میبرد، فعالیتهای این مرکز توسعه یافت[۲۹].
مجتمع اسلامی امام خمینی(ره) کادوما
مجتمع اسلامی امام خمینی (ره) کادوما بعداز انقلاب اسلامی در کادوما واقع در 130 کیلومتری حراره توسط شیخ جولا تأسیس شد. این مجتمع در زمینی به مساحت حدود یازده هزار متر مربع بنا شده است. در حال حاضر دارای مسجدی است که به غیر از برپایی نماز جماعت برنامههای عبادی، آموزشی و مراسم و مناسبتهای دینی نیز در آن برگزار میشود. مجتمع در نقشه اولیه خود دارای امکاناتی چون مسجد، مدرسه، سالن اجتماعات، مرکز درمانی و منزل مسکونی برای امام جماعت مسجد (مدیر مجتمع) بود که تاکنون تنها مسجد و سکونتگاه مدیر ساخته شده است.
فعالیتهای تبلیغی و آموزشی شیخ جولا که با عنوان فرزند امام خمینی (ره) در آن کشور مشهور است، از شهر کادوما به چهار گوشه کشور گسترش یافت. دانش آموختگان مرکز اسلامی فوق از اواخر دهه 1980 فعالیتهای شیعی خود را توسعه دادند.
چند سال بعداز بنای این مرکز اسلامی، مسیحیان اقدام به ساخت کلیسای زیبایی در روبروی آن نمودند[۳۰].
سازمان جوانان مسلمان (زیمیو)
این سازمان در سال 1983 با هدف اصلی تبلیغ اسلام و تبیین برنامههای آموزشی و اسلامی برای جوانان مسلمان شکل گرفت. سازمان بارها به دلیل اختلافات درونی بین اعضای هسته مرکزی، با مشکلات فراوانی روبرو شده است. رئیس این سازمان، "یاسین اولاد یاسین"، سفری به ایران داشته است.
از جمله فعالیتهای مهم سازمان میتوان به: امر به معروف و نهی از منکر، تربیت جوانان مسلمان، برنامه ماهانه برای جوانان مسلمان تحت عنوان "حلقه"، برگزاری دو اردو برای جوانان مسلمان در سال (هر شش ماه یک بار)، برنامههای آموزش اسلامی و شعایر دینی و تلاش در جهت تقویت و حفظ هویت اسلامی اقلیت مسلمان کشور اشاره کرد. این مرکز با آژانس مسلمانان آفریقا شدیداً اختلاف دارد و در سال 1995، رهبران این گروه طی نامهای به اداره مهاجرت، به دلیل ایجاد تفرقه و بر هم زدن وحدت مسلمانان کشور از سوی شیخ باقر از مسئولین آژانس فوق، خواستار اخراج وی از زیمبابوه شدند. اجرای برنامه رادیویی "آشنایی با اسلام" از جمله همکاریهای مشترک آنان با رایزنی فرهنگی بود. سازمان جوانان مسلمان نقش مهمی در رشد و توسعهی فعالیتهای اسلامی جوانان زیمبابوه دارد[۳۱].
جماعت مسلمانان سنی
رهبر این گروه دکتر عبدالله قاسم میباشد. "مسجد مدینه" در منطقه مسلمان نشین ریجیویو در حراره متعلق به آنان است. همیشه نسبت به مسائل سیاسی مواضع بیطرفانهای اتخاذ میکنند. بیشتر آنها از تجار میباشند. همه ساله مراسم میلادالنبی (ص) را باشکوه فراوان جشن گرفته از علمای آفریقای جنوبی برای سخنرانی در این مراسم دعوت میکنند. به دلیل اعتقاد به مراسم میلاد النبی (ص) و اختلاف بر سر اوقات شرعی، همیشه با وهابیها اختلاف و مشکل دارند[۳۲].
سازمان اسلامی کوئه کوئه
رهبر این سازمان شیخ آدم مکدا میباشد که در ظاهر مواضع مثبت نسبت به ج.ا.ایران داشته ولی در واقع مخالف ج.ا.ایران میباشد. سازمان وی شاخهای از مجلس العلمای زیمبابوه در شهر کوئه کوئه بوده اما در تبلیغ وهابیت جدی نمیباشد. وی در دهه 70، با ارائه سخنرانی جامعی با عنوان " بنیادگرایی در اسلام" مورد توجه بسیاری از اساتید قرار گرفت.
سازمان اسلامی ماشوینگو
رهبر آن شیخ رجب از هواداران انقلاب اسلامی میباشد.
جمعیت مسلمانان موتاره
سازمان دعوت اسلامی اپورت
رهبر این سازمان "شیخ مصطفی چریمبا" از هواداران انقلاب و جمهوری اسلامی ایران میباشد. شیخ مصطفی در گذشته گاهنامه حقیقت اسلام را به کمک رایزنی منتشر میکرد.
سازمان اسلامی کاروئی
رهبری این مرکز با فردی به نام شیخ امین سیمبا میباشد[۳۳]
جمعیت مسلمانان واتر فالز
مرکز اسلامی شیخ موسی مکدا
مؤسسه آموزشی اسلامی در شهر KweKwe
این مؤسسه در سال 1980 تأسیس و دانش آموزان را از کودکی برای آموزشهای اسلامی آماده میکند. ارتباط این واحد آموزشی با مرکز آموزش مجلس العلمای حراره موجب تقویت اهداف آن شده است.
مرکز آموزش اسلامی چينييكا در زیمبابوه
مرکز آموزش اسلامی "چینییکا" (Chinyika) در سال 1976 در "گوتو" (Gutu) واقع در ایالت "ماشوینگو" (Masvingo) به منظور جذب بومیان قبیله "وارمبا" (Varemba) که از گذشتههای دور بین آنان و اسلام علقههایی وجود داشته است، تأسیس شد. رهبر مجلس العلما بارها از این منطقه و این مرکز بازدید کرده و مردم قبیله فوق را به اسلام دعوت کرده است. امروزه اسلام در منطقه یاد شده به خوبی جای پای خود را محکم کرده و مرکز فوق دانش آموزان و دانشجویان بسیاری را تحت آموزشهای اسلامی قرار داده است. در سال 1982، مؤسسه مزبور اقدام به تأسیس مسجد "امبیزو" (Mbizo) در منطقه کوئه کوئه، مسجد "سکه" (Seke) در حراره و مساجد "کاروئی" (Karoi) و "شانگانی" (Shangani) نمود. در سالهای گذشته نیز به منظور ارائه آموزشهای اسلامی به ویژه به کودکان و نوجوانان مسلمان، مدرسه و مسجد "والی" (Valley) و مدرسه و مسجد "بانکت" (Banket) را تأسیس نمودند و هر ساله بر تعداد دانش آموزان آن افزوده میشود. از دیگر فعالیتهای مرکز اسلامی فوق به موارد ذیل میتوان اشاره کرد:
1- اعطای بورس تحصیلی به دانشجویان مسلمان جهت ادامه تحصیلات دینی؛
2- انتشارات: چاپ عناوین متعدد کتاب به زبان انگلیسی و زبانهای محلی از جمله کتاب رفتار اجتماعی مسلمانان و کتاب نماز طبق نظر امام شافعی؛
3- حمایت از دیگر مؤسسات اسلامی در کشور؛
4- برگزاری اردوهای آموزشی - تفریحی برای جوانان مسلمان علاقمند.
فعالیتهای اسلامی در زیمبابوه در سی سال اخیر رشد چشم گیری داشته و موجب تقویت جایگاه مسلمانان کشور شده است. مسلمانان با فعالیتهای دینی خود از طریق مؤسسات و مراکز اسلامی موفق به تثبیت هویت دینی خود شده توانستهاند در فعالیتهای اجتماعی و اقتصادی کشور به شکل مؤثرتری وارد شوند. همکاری مسلمانان در مبارزات علیه رژیم نژادپرست رودزیا، جایگاه و موقعیت آنان را در زیمبابوه بهبود بخشیده است.
چالشهای پیش روی مؤسسات اسلامی
1.جامعهی بومی و فرهنگ قبیلهای ریشهدار
2-نفوذ مسیحیت در سطح بسیار گسترده
3-بیسوادی مسلمانان و عدم آگاهی آنان از تعالیم اسلامی
4-عدم برخورداری جوانان مسلمان از تحصیلات دانشگاهی به دلیل فقر مالی
5-کمبود علمای اسلامی آگاه و مطلع[۳۴].
علمای مسلمان زیمبابوه
شیخ موسی ابراهیم منک
موسی منک در منطقه "وانتارسا" (Vantarsa) در هند به دنیا آمد. تحصیلات ابتدایی و متوسطه را در هند به پایان رساند و در 16 سالگی حافظ کل قرآن شد. سپس تحصیلات خود را در مطالعات دینی ادامه و در سال 1960 فارغ التحصیل شد. از اساتید هندی وی میتوان از شیخ محمد زکریا الکند حلوی و شیخ محمد اسدالله نام برد.
دو تن از فرزندان وی به نامهای شیخ شبیر منک و مفتی اسماعیل منک نیز متخصص مطالعات دینی و از خطیبان متبحر و مبلغین مبرز هستند.
موسی منک در سال 1960 اقدام به تأسیس مرکز اسلامی درشهر"سیتپون" (Sitpon) گجرات نمود که پانصد دانشجو در رشتههای مطالعات اسلامی در آن به تحصیل مشغول شدند. بعدها این مرکز علمی دینی به دانشگاه اسلامی تبدیل شد.
به دنبال درخواست گروهی از مسلمانان زیمبابوه جهت آموزش علوم اسلامی، در سال 1965 به این کشور آمد. پس از ورود به زیمبابوه، ابتدا در مسجد و مدرسه خیابان "چارتر" (Charter) و بعدها در منطقه "ریجیویو" (Ridgeview) در حراره به فعالیتهای دینی پرداخت. شیخ موسی منک از ابتدای ورود خود به زیمبابوه آموزش مسلمانان بومی را هدف قرار داد و در این سالها پانزده مدرسه تأسیس کرد و هم زمان در مناطق مختلف کشور فعالیتهای تبلیغی را انجام داده موفق شد گروهی از بومیان را به دین اسلام درآورد.
در سال 1975 "مجلس العلمای زیمبابوه" را تأسیس و در سال 1977 مرکز آموزشی را در مجلس العلما پایه ریزی کرد.
برخی از آثار شیخ موسی منک:
1- تعلیم الدین شامل 4 فصل اعتقادات اسلامی، طهارت، صلات، روزه و اعتکاف به زبان انگلیسی بر گرفته از مکتب حنفی که دارای منابعی از فقه شافعی نیز میباشد.
2- کتاب حج و عمره
3- قواعد تجوید
4- اخلاق اجتماعی در اسلام
5- قربانی دراسلام[۳۵].
شیخ آدم موسی مکدا
آدم موسی مکدا در سال 1931 در شهر "کوئه کوئه" زیمبابوه به دنیا آمد. تحصیلات خود را در زیمبابوه و آفریقای جنوبی تا مقطع دیپلم متوسطه به پایان رساند. پس از آن وارد فعالیتهای تجاری، فرهنگی و سیاسی شد و در سال 1953 "مجمع جوانان مسلمان رودزیای جنوبی" را تأسیس کرد.
در سال 1960 به هند رفت و تحصیلات خود را در کالج علمای "نادواتول" (Nadwatul) ادامه داد. در سال 1966 با درجه استادی فارغ التحصیل شد. دوره مطالعات حدیثی را در دارالعلوم پاکستان در یک سال به پایان رساند و در سال 1967 برای ادامه تحصیلات دینی وارد دانشگاه اسلامی مدینه شده در سال 1973 توانست مدرک کارشناسی خود را در رشته مطالعات اسلامی دریافت کند. گفته میشود نامبرده نخستین مسلمان بومی زیمبابوهای است که به درجه "عالمی- استادی" در مطالعات اسلامی رسیده است. پس از بازگشت به زیمبابوه، در سال 1975 "مرکز اسلامی زیمبابوه" را با هدف انجام تبلیغات اسلامی و کمک به مسلمانان بومی تأسیس کرد. از سال 1975 تا 1980 با ایجاد ارتباط با اقشار مختلف مسلمان کشور به گسترش مساجد و مراکز اسلامی در زیمبابوه پرداخت. بعد از استقلال زیمبابوه در سال 1980، "موسسه آموزشی اسلامی دارالاسلام" را در شهر کوئه کوئه بنیان نهاد. در سال 1995 مرکز نگهداری از ایتام را با کمک مالی و حمایت مجلس العلما در همان مؤسسه تأسیس کرد.
سوابق فعالیت های شیخ موسی مکدا:
1- ریاست مجلس العلمای زیمبابوه به مدت پانزده سال
2- معاونت مجلس العلما (تاکنون)
3- مدیریت مؤسسه آموزش اسلامی
4- عضویت در آکادمی توسعه آموزشهای دینی و فرهنگی کشور تحت قوانین وزارت آموزش و فرهنگ زیمبابوه
5- ایراد سخنرانی در دانشگاه زیمبابوه و کالجهای آموزش دبیری
6- همکاری با دانشکده مطالعات اسلامی ریاض در عربستان
7- تربیت مبلغان اسلام در زیمبابوه. افرادی که در زیر نام برده میشوند از جمله تربیتشدگان این مرکز میباشند و امروزه در مناطق مختلف کشور فعالیت تبلیغی دارند:
شیخ عمر مافوسا، شیخ نعمان کاریمانزیرا، شیخ احمد اوکا، شیخ قاسم ممبه
آثار مکتوب شیخ موسی مکدا:
1- نماز در فقه شافعی 2- رفتاراجتماعی فرد مسلمان 3- ترجمه انگلیسی کتاب "حضرت عیسی و حضرت محمد(ص) درانجیل و قرآن" تألیف تاج الدین هلالی 4- حضرت محمد(ص) 5- عقاید اسلامی[۳۶].
فرق دینی
بهائیت
بهائیت در سال 1953 وارد زیمبابوه شد و اولین بومی در سال 1955 به بهائیت گروید. در سال 1970، نخستین مرکز اداری بهائیت کشور با عضویت 9 نفر تحت عنوان "محفل معنوی ملی بهائی زیمبابوه" تأسیس شد و از آن زمان فعالیتهای آنها در این کشور گسترش یافت. بعدها شعبات اداری بهائیت در مناطق مختلف فعال شد و گروهی از مردم را به این آئین کشاند. گفته میشود حدود 99 درصد اعضای جامعه بهائیت زیمبابوه را بومیان این کشور تشکیل میدهند. جامعه بهائی زیمبابوه تحت عنوان سازمان دینی غیر انتفاعی ثبت شده و تاکنون حداقل مراکز بهائی در شهرهای بولاوایو، حراره و چند شهر دیگر ایجاد شده است. بر اساس برخی گزارشات، تعداد بهائیان در زیمبابوه بالغ بر چهل هزار نفر میباشد. بخش قابل توجهی از بهائیان در منطقه " ماشوینگو" زیمبابوه زندگی میکنند. در حال حاضر، این جمعیت در زیمبابوه در بیش از 1600 منطقه شهری و روستایی دارای 43 شعبه وابسته به محفل روحانی میباشد. مراکز اصلی بهائیت در شهرهای حراره، بولاوایو، چینامورا، موبایرا و مورئو قرار دارند.
"شوقی افندی" نخستین رهبر بهائی بود که به زیمبابوه آمد. اولین مبلغ بهائی در زیمبابوه یک ایرانی بود که دو ماه پس از ابلاغ پیام جامعه بهائی در سال 1953 وارد زیمبابوه شد ولی پس از ورود به کشور برای دریافت اجازه اقامت، با مخالفت دولت زیمبابوه روبرو شد. پس از آن برخی مبلغین بهائی از آمریکا و بریتانیا با ورود به زیمبابوه در این کشور ساکن شدند.
فعالیت اصلی آنها ساخت مدرسه برای کودکان و جوانان بود. سرشناسترین مبلغ بهائیت در زیمبابوه فردی به نام "جان روبارتز" (John Robarts) بود که در سال 1957 از طرف شوقی افندی به ریاست جامعه بهائیت زیمبابوه منصوب شد.
بهائیهای زیمبابوه در اجرای بعضی پروژههای اقتصادی و اجتماعی فعال بوده در پروژههای کشاورزی، بهداشتی، خانواده، حقوق زنان، دانشگاهی با همکاری مؤسسات آموزشی چون انجمن معلمان و برخی وزرای کابینه زیمبابوه مشارکت دارند.
هر ساله در نمایشگاه بین المللی کتاب حراره شرکت میکنند و بدون هیچ مانعی در زیمبابوه به تبلیغ بهائیت میپردازند.
این جمعیت کوشیدهاند تمام زبانهای بومی رایج در زیمبابوه را فرا گیرند. کتابهایی به زبانهای بومی شونا، اندبله و چوا چاپ کردهاند. در سیستم آموزشی مدارس وابسته به بهائیت، آموزش آموزههای بهائیت به زبانهای بومی ضروری می باشد[۳۷][۳۸].
هندوها
پیروان این فرقه همگی از گروههای هندی الاصل مقیم این کشور میباشند. هندوها در حراره دارای معبد بسیار بزرگی هستند. اکثر پیروان هندو مالک فروشگاههایی در مناطق متوسط (اقتصادی) شهر حراره میباشند[۳۹][۴۰].
یهودیان
بر اساس منابع، برای نخستین بار در دوران استعمار یهودیانی از روسیه و لیتوانی که به عنوان "یهودیان اشکنازی" (Ashkenazi Jews) شناخته میشدند، وارد رودزیا شده در بخشهای صنعت و تجارت به فعالیت پرداختند. در سال 1894 اولین گروه رسمی یهودی به نام "سیناگوگو" (synagogue) در شهر بولاوایو ساکن شدند. دومین گروه در سال 1895 در سالیسبوری (حراره) و سومین گروه نیز در سال 1901 در منطقه " گوولو"(Gwelo) اسکان یافتند. تا سال 1900، حدود 400 تبعه یهودی در رودزیا زندگی میکردند. از دهه 1930 تا 1950 گروههای دیگری از یهودیان وارد سالیسبوری (حراره فعلی) شدند. در سال 1943، شورای صهیونیستی رودزیا تأسیس شد. بعد از جنگ جهانی دوم، مهاجرین یهودی از آفریقای جنوبی و انگلستان وارد رودزیا شده تا سال 1961، جمعیت این گروه به حدود 7 هزار نفر رسید. در نیمه نخست قرن بیستم، مهاجرین یهودی توانسته بودند که زندگی مشترک و مسالمت آمیزی با بومیان رودزیا داشته باشند. یهودیان ساکن رودزیا با در اختیار گرفتن دو مدرسه در حراره (شارون) و بولاوایو (کارمل) شاخه جوانان خود را برای فعالیت بیشتر به راه اندازی کردند. تا سال 1979 که مبارزات آزادی بخش به شدت ادامه داشت، مهاجرین یهودی و بسیاری از سفیدپوستان اروپایی، کشور را ترک کردند و پس از آن تا سال 1989، تنها 1200 یهودی از 7 هزار یهودی ساکن در زیمبابوه، باقی مانده و بقیه به اسرائیل و یا آفریقای جنوبی رفته بودند. تا اواخر دهه 1990، با شدت گرفتن بحران اقتصادی زیمبابوه، معدود یهودی مقیم زیمبابوه نیز کشور را ترک کردند و امروزه تنها 120 یهودی در حراره و بولاوایو زندگی میکنند.
یهودیان و سفیدپوستان زیمبابوه همبستگی و اتحاد خوبی با هم داشته با افتتاح سفارت رژیم اشغالگر در حراره در ژانویه 1995، فعالیت اقتصادی آنان افزایش پیدا کرد[۴۱][۴۲].
ادیان سنتی
دینامیسم، فتیشیسم، عریان گرایی و ... واژههایی هستند که در توصیف جهان بینی و دیدگاه ادیان سنتی آفریقایی به کار میروند. هر یک از قبایل زیمبابوه برای خود دین و باور سنتی با ویژگیهای خاص خود دارد.
تعداد زیادی از مردم زیمبابوه هم چنان بر پیروی از ادیان سنتی به جا مانده از نیاکان خود باقی ماندهاند. براساس باورهای سنتی، ارواح پدران و بزرگان قبایل واسطههای روحانی میان آنها و خدا هستند. بسیاری از آنان معتقدند هر فردی پس از مرگ روح پدر خود را ملاقات میکند همان گونه که روح وی نیز قبلاً با ارواح پدر و جدش ملاقات نموده است.
در میان بسیاری از مردم قبایل شونا و اندبله، مفهوم خدا تجلی و تداعیگر مفهوم خالق یا هستی بخش جهان است. مفهوم خدا در میان مردم شونا با واژه "موآری" (Mwari) و در میان مردم اندبله با واژه "اومیلو" (uMlimu) خوانده میشود و همواره در حیات روزانه مردم نقش فعال دارد. مردم قبیله شونا از طریق "وادزیمو" (Vadzimu) و مردم قبیله اندبله از طریق "آمادهلوزی" (amadhlozi) که اجدادشان میباشند با پروردگارشان در ارتباطند و آنها را اجداد متوفی مینامند. "وادزیمو" (Vadzimu)، که نیای قبیله شونا محسوب میشود با حضور در زندگی اجتماعی پیروان و فرزندان آنها همواره در غمها و شادیهای مردم خود شریک است. ارواحی که نقش واسطه بین مردم و نیای آنها را دارند، معمولاً با جد بزرگ شونا یعنی وادزیمو، در ارتباط هستند. پروفسور "تابونا شوکو" (TabonaShoko)، نویسنده کتاب "بهداشت و سعادت در مذهب سنتی کارانگا" (Karanga)، ضمن تحلیل نگرشهای دین سنتی "کارانگا" پیرامون دلایل بیماریها، راههای تشخیص و روشهای نابودی آنها و به دست آوردن سلامتی را ارائه میکند. وی با تحقیق بر روی کلیسای مستقل آفریقایی شاخه آپوستولیک، به این نتیجه میرسد که شفای بیماران و بخشش سلامتی و سعادت زندگی توسط ارواح نیاکان فقط منحصر به مذاهب سنتی نبوده بلکه ادیان جدید نیز از این باورها تأثیر گرفته نشانههای آن در نظام کلیسایی مستقل مشاهده میشود. وزارت آموزش زیمبابوه تدریس ادیان سنتی را در برنامه مدارس کشور قرار داده است. برخی از مذاهب یا فلسفههای سنتی آفریقایی در زیمبابوه عبارتند از:
آئین موالی
فرقه "موآلی"(Mwali) و معابد آنها در کتابی با عنوان: "تپههای مامبو: اهمیت تاریخی و مذهبی آن" تألیف "ماریکه کلارک" (Marieke Clarke) که در سال 2008 چاپ شد، مورد بررسی قرار گرفته است. تپههای مامبو در شمالیترین منطقه بولاوایو و معبد " انجلهله" (Njelele) در فاصله 35 کیلومتری جنوب همان شهر بر روی تپههای "ماتوبو" (Matobo) قرار دارد. برای پیروان این فرقه، معبد انجلهله به عنوان مهمترین مکان عبادی و محل اجرای برنامه "رقص باران" در ادای احترام و خضوع به روح "موالی" محسوب میشود. هر ساله در فصل باران، رئیس قبیله که نماینده و رهبر دینی بوده اجرای مراسم را بر عهده دارد، هیأتی را که " آماوسانا" (amawosana) (به معنی جماعتی با ارواح نزول باران) خوانده میشود به سوی معبد "انجلهله" راهی میکند تا از خدای باران (موالی - روحی که ازمیان صخرهای در انجلهله به نمایندگی از جانب مردم حرف میزند) تقاضای باران نمایند.
فرقه باران مارومبی (MarumbiRainCult)
فرقه آنهو
فرقه آنهو (Unhu)،فلسفهای انسانگرایانه است که شعار آن عبارتست از: "من هستم آن چه هستم چرا که هستی همگی ما نیز بر این مبناست". این فرقه مذهبی دارای صفحهای در فیس بوک میباشد.
آئین سان
آئین سان (San)، مذهب خاص بوشمنهای منطقه جنوب آفریقا و مربوط به روح جهان مادی محیط پیرامونی انسان است. برای ورود به دایره روح جهان مادی، لازم است که بوشمن روح خود را از طریق شکار قدرت حیوان، به حالت خلسه درآورد. در زیمبابوه، مفهوم آئین "سان" مشابه مذهبی است که با همین نام در آفریقای جنوبی پیروانی دارد. تفاوت جزئی بین آئینهای فرقهای در مناطق مختلف جنوب آفریقا فقط در نوع حیوانی است که باید شکار شود [۴۳][۴۴].
نیز نگاه کنید به
ادیان در ژاپن؛ ادیان در کانادا؛ ادیان در چین؛ ادیان در کوبا؛ ادیان در تونس؛ ادیان در مصر؛ ادیان در لبنان؛ ادیان در افغانستان؛ ادیان در روسیه؛ ادیان در سنگال؛ ادیان در فرانسه؛ ادیان در اسپانیا؛ ادیان در آرژانتین؛ ادیان در مالی؛ ادیان در ساحل عاج؛ ادیان در سیرالئون؛ ادیان در اتیوپی؛ ادیان در سوریه؛ ادیان در اردن؛ ادیان در قطر؛ ادیان در اوکراین؛ ادیان در بنگلادش؛ ادیان در گرجستان؛ ادیان در تاجیکستان؛ ادیان در سریلانکا؛ ادیان در قزاقستان؛ ادیان در تایلند
کتابشناسی
- ↑ ایپکچی، محمدحسن (1339). جامعه و فرهنگ زیمبابوه. تهران: موسسه فرهنگی، هنری و انتشارات بین المللی الهدی، ص.131-132.
- ↑ ایپکچی، محمدحسن (1339). جامعه و فرهنگ زیمبابوه. تهران: موسسه فرهنگی، هنری و انتشارات بین المللی الهدی، ص.132-133.
- ↑ طالبی بیدهندی، علی محمد (1374). وضعیت فرهنگی و اجتماعی زیمبابوه،رایزنی فرهنگی ج.ا.ایران در حراره. 42.
- ↑ برگرفته از http://www.earthhealing.info/catholicstats.pdf
- ↑ عرب احمدی، امیربهرام (1382). زیمبابوه سرزمین رازهای جاودان. تهران: توسعه دانش و پژوهش ایران. ص. 198.
- ↑ امینی، محمدتقی (1377). گزارش زیمبابوه. تهران: سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامی . ص. 2.
- ↑ https://www.thestandard.co.zw/2014/07/07/churches-zimbabwe-christian
- ↑ طالبی بیدهندی، علی محمد (1374). وضعیت فرهنگی و اجتماعی زیمبابوه،رایزنی فرهنگی ج.ا.ایران در حراره. ص. 2.
- ↑ طالبی بیدهندی، علی محمد (1374). وضعیت فرهنگی و اجتماعی زیمبابوه،رایزنی فرهنگی ج.ا.ایران در حراره.ص. 26.
- ↑ مؤسسه مطالعات و تحقیقات بینالمللی ابرار معاصر(1392). تحولات مذهبی یهود و مسیحیت در آغاز هزاره سوم . قم: بوستان کتاب. ص. 46.
- ↑ Chitando, E.P.(2013). Religion and Politics in Zimbabwe, Sapes Books, p.98.
- ↑ ایپکچی، محمدحسن (1339). جامعه و فرهنگ زیمبابوه. تهران: موسسه فرهنگی، هنری و انتشارات بین المللی الهدی، ص.136-140.
- ↑ برگرفته از https://en.icro.ir/National-News
- ↑ برگرفته از https://en.icro.ir/National-News
- ↑ ایپکچی، محمدحسن (1339). جامعه و فرهنگ زیمبابوه. تهران: موسسه فرهنگی، هنری و انتشارات بین المللی الهدی، ص.140-141.
- ↑ برگرفته از https://en.icro.ir/National-News
- ↑ ایپکچی، محمدحسن (1339). جامعه و فرهنگ زیمبابوه. تهران: موسسه فرهنگی، هنری و انتشارات بین المللی الهدی، ص.142-143.
- ↑ برگرفته از https://en.icro.ir/National-News
- ↑ مفرحی، احمد(1388).زیمبابوه. تهران: اداره نشر وزارت امور خارجه، ص. 41.
- ↑ ایپکچی، محمدحسن (1339). جامعه و فرهنگ زیمبابوه. تهران: موسسه فرهنگی، هنری و انتشارات بین المللی الهدی، ص.143-146.
- ↑ ایپکچی، محمدحسن (1339). جامعه و فرهنگ زیمبابوه. تهران: موسسه فرهنگی، هنری و انتشارات بین المللی الهدی، ص.147-148.
- ↑ طالبی بیدهندی، علی محمد(1375). وضعیت فرهنگی و اجتماعی زیمبابوه، رایزنی فرهنگی ج.ا.ایران در حراره. ص. 35-36.
- ↑ مشاهدات عینی محمدحسن ایپکچی، رایزن فرهنگی جمهوری اسلامی ایران در زیمبابوه
- ↑ ایپکچی، محمدحسن (1339). جامعه و فرهنگ زیمبابوه. تهران: موسسه فرهنگی، هنری و انتشارات بین المللی الهدی، ص.148-149.
- ↑ ایپکچی، محمدحسن (1339). جامعه و فرهنگ زیمبابوه. تهران: موسسه فرهنگی، هنری و انتشارات بین المللی الهدی، ص.149.
- ↑ طالبی بیدهندی، علیمحمد(1375). وضعیت فرهنگی و اجتماعی زیمبابوه، رایزنی فرهنگی ج.ا.ایران در حراره. ص. 39.
- ↑ ایپکچی، محمدحسن (1339). جامعه و فرهنگ زیمبابوه. تهران: موسسه فرهنگی، هنری و انتشارات بین المللی الهدی، ص.149-154.
- ↑ ایپکچی، محمدحسن (1339). جامعه و فرهنگ زیمبابوه. تهران: موسسه فرهنگی، هنری و انتشارات بین المللی الهدی، ص.154.
- ↑ ایپکچی، محمدحسن (1339). جامعه و فرهنگ زیمبابوه. تهران: موسسه فرهنگی، هنری و انتشارات بین المللی الهدی، ص.154-155.
- ↑ ایپکچی، محمدحسن (1339). جامعه و فرهنگ زیمبابوه. تهران: موسسه فرهنگی، هنری و انتشارات بین المللی الهدی، ص.155-156.
- ↑ ایپکچی، محمدحسن (1339). جامعه و فرهنگ زیمبابوه. تهران: موسسه فرهنگی، هنری و انتشارات بین المللی الهدی، ص.156-157.
- ↑ طالبی بیدهندی، علیمحمد(1375). وضعیت فرهنگی و اجتماعی زیمبابوه، رایزنی فرهنگی ج.ا.ایران در حراره. ص. 40.
- ↑ طالبی بیدهندی، علیمحمد(1375). وضعیت فرهنگی و اجتماعی زیمبابوه، رایزنی فرهنگی ج.ا.ایران در حراره. ص. 42.
- ↑ ایپکچی، محمدحسن (1339). جامعه و فرهنگ زیمبابوه. تهران: موسسه فرهنگی، هنری و انتشارات بین المللی الهدی، ص.157-160.
- ↑ ایپکچی، محمدحسن (1339). جامعه و فرهنگ زیمبابوه. تهران: موسسه فرهنگی، هنری و انتشارات بین المللی الهدی، ص.160-161.
- ↑ ایپکچی، محمدحسن (1339). جامعه و فرهنگ زیمبابوه. تهران: موسسه فرهنگی، هنری و انتشارات بین المللی الهدی، ص.162-163.
- ↑ طالبی بیدهندی، علیمحمد(1375). وضعیت فرهنگی و اجتماعی زیمبابوه، رایزنی فرهنگی ج.ا.ایران در حراره. ص. 43.
- ↑ ایپکچی، محمدحسن (1339). جامعه و فرهنگ زیمبابوه. تهران: موسسه فرهنگی، هنری و انتشارات بین المللی الهدی، ص.163-165.
- ↑ طالبی بیدهندی، علیمحمد(1375). وضعیت فرهنگی و اجتماعی زیمبابوه، رایزنی فرهنگی ج.ا.ایران در حراره. ص. 45.
- ↑ ایپکچی، محمدحسن (1339). جامعه و فرهنگ زیمبابوه. تهران: موسسه فرهنگی، هنری و انتشارات بین المللی الهدی، ص.165.
- ↑ طالبی بیدهندی، علیمحمد(1375). وضعیت فرهنگی و اجتماعی زیمبابوه، رایزنی فرهنگی ج.ا.ایران در حراره. ص. 44.
- ↑ ایپکچی، محمدحسن (1339). جامعه و فرهنگ زیمبابوه. تهران: موسسه فرهنگی، هنری و انتشارات بین المللی الهدی، ص.165-166.
- ↑ برگرفته از https://www.zimbabwetraditionalreligions.com/
- ↑ ایپکچی، محمدحسن (1339). جامعه و فرهنگ زیمبابوه. تهران: موسسه فرهنگی، هنری و انتشارات بین المللی الهدی. ص. 167-170.