نظام فرهنگی تاجیکستان: تفاوت میان نسخه‌ها

از دانشنامه ملل
 
(۱۱ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۲ کاربر نشان داده نشد)
خط ۱: خط ۱:
[[پرونده:فرهنگ در تاجیکستان.jpg|بندانگشتی|کودک تاجیکی(1403). برگرفته از سایت Advantour، قابل بازیابی از https://www.advantour.com/tajikistan/culture.htm]]
فرهنگ، کلیت در هم تافت‌ه­ای است شامل دانش، دین، هنر، قانون، اخلاق و هرگونه توانایی و عادتی است که آدمی به عنوان عضوی از [[جامعه تاجیکستان|جامعه]] به دست می‌آورد. فرهنگ، محدودۀ زیست حیوانی را می‌شکند و نیروی حیاتی آن را به گستره‌­ی زیست فرهنگی بر می­‌کشد و زندگی در زیست بومِ جانوری را به زندگی در زیست بومِ فرهنگی یا در یک جهان بدل می­‌کند.
فرهنگ، کلیت در هم تافت‌ه­ای است شامل دانش، دین، هنر، قانون، اخلاق و هرگونه توانایی و عادتی است که آدمی به عنوان عضوی از [[جامعه تاجیکستان|جامعه]] به دست می‌آورد. فرهنگ، محدودۀ زیست حیوانی را می‌شکند و نیروی حیاتی آن را به گستره‌­ی زیست فرهنگی بر می­‌کشد و زندگی در زیست بومِ جانوری را به زندگی در زیست بومِ فرهنگی یا در یک جهان بدل می­‌کند.


از اینجاست که انسان به موجود بسیار پیچیده‌­ای تبدیل می­‌شود که دیگر نمی‌­توان او را از جهت زیست حیوانی‌­اش و برپایه‌­ی آن تعریف کرد، بلکه باید او را در ساحت فرهنگی‌­اش دید و در این قلمرو است که نیروی حیاتی از ساحت بی­گناهی جانورانه به ساحت عالم نیک و بد می‌­آید و معنای انسانی به خود می‌گیرد و در این ساحت است که انسان به میدان امکانِ کرداری دست می­‌یابد و کردار انسانی او در معرض داوری ارزشی اخلاقی قرار می‌­گیرد و در قالب دستگاه ارزشی فرهنگ، از ساده‌­ترین و پایه‌­ای ترین کردار زیستی تا پیچیده­‌ترین آن‌ها مورد نقد واقع می­‌شود و برگرد عمل و فعل انسان، نظام پیچیده‌­ای از ارزش‌­ها و هنجارهای فرهنگی تنیده می‌­گردد.
از اینجاست که انسان به موجود بسیار پیچیده‌­ای تبدیل می­‌شود که دیگر نمی‌­توان او را از جهت زیست حیوانی‌­اش و برپایه‌­ی آن تعریف کرد، بلکه باید او را در ساحت فرهنگی‌­اش دید و در این قلمرو است که نیروی حیاتی از ساحت بی­گناهی جانورانه به ساحت عالم نیک و بد می‌­آید و معنای انسانی به خود می‌گیرد و در این ساحت است که انسان به میدان امکانِ کرداری دست می­‌یابد و کردار انسانی او در معرض داوری ارزشی اخلاقی قرار می‌­گیرد و در قالب دستگاه ارزشی فرهنگ، از ساده‌­ترین و پایه‌­ای ترین کردار زیستی تا پیچیده­‌ترین آن‌ها مورد نقد واقع می­‌شود و برگرد عمل و فعل انسان، نظام پیچیده‌­ای از ارزش‌­ها و هنجارهای فرهنگی تنیده می‌­گردد.


نظام رفتاری و ارزشی فرهنگ، خود را در قالب نهادهای اجتماعی شکل می‌­دهد. هر نهادی، کارکرد اجتماعی ویژه‌­ای دارد. نهاد دین، نهاد آموزش، نهاد دولت و دیگر نهادهای اقتصادی و فرهنگی و اجتماعی، نظام‌­های هنجار گذار و ارزش گذاری هستند که در قالب شأن رفتارهای جمعی و فردی انسانی انجام می‌­گیرد.
نظام رفتاری و ارزشی فرهنگ، خود را در قالب نهادهای اجتماعی شکل می‌­دهد. هر نهادی، کارکرد اجتماعی ویژه‌­ای دارد. نهاد دین، نهاد آموزش، نهاد دولت و دیگر نهادهای اقتصادی و فرهنگی و اجتماعی، نظام‌­های هنجار گذار و ارزش گذاری هستند که در قالب شأن رفتارهای جمعی و فردی انسانی انجام می‌­گیرد<ref>زهریی، حسن(1391). جامعه و فرهنگ [[تاجیکستان]]. تهران: [https://www.icro.ir/ سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامی] (در دست انتشار)، ص. 188.</ref>.


فرهنگ و تمدن  
فرهنگ و تمدن  
خط ۲۰: خط ۲۱:
مکان زیست تاجیکان کوهستانی از کوه‌های پارو یا میزاد باختری تا پامیر [[چین]]، گسترده شده است. محل زیست تاجیک‌های سرمشکان، ممکن است جنوب باختری‌ترین نقطه زیست تاجیک‌های کوهستانی را تشکیل دهد. در شمال و خاور جهان قلعه، اکنون ایماق‌ها و هزاره‌ها زندگی می‌کنند. با این حال، گواه‌هایی وجود دارد که پیش از یورش گروه‌های مغولی کوچی، بیشتر مردم بادغیس و هزاره جات [[افغانستان]]، تاجیک‌های کوهستانی دارای تیره ایرانی بوده‌اند. در گذشته در نواحی میانی بامیان و غور، مردمان تاجیک زندگی می‌کردند. به علاوه نام تیره فرعی تاجیک، هنوز در بین تایمنی‌ها و هزاره‌ها نمایان می‌گردد که وجود تاجیک‌های پنهان شده یا کسان تاجیک شده را نشان می‌دهد. با این حال، امروزه محلی‌های ایرانی در جمعیت ایماق‌ها و هزاره‌ها جذب گردیده‌اند. نواحی تاجیک نشین دوباره در ناحیه بامیان شروع می‌شود و از پنج شیر تا بدخشان گسترش می‌یابد. [[ارتفاعات تاجیکستان|نواحی کوهستانی تاجیکستان]] به سوی شمال تا ناحیه فرغانه، محل زندگی تاجیک‌های کوهستانی‌اند. خاوری‌ترین نقطه تاجیک‌نشین، ناحیه سرکول سین کیانگ [[چین]] است.
مکان زیست تاجیکان کوهستانی از کوه‌های پارو یا میزاد باختری تا پامیر [[چین]]، گسترده شده است. محل زیست تاجیک‌های سرمشکان، ممکن است جنوب باختری‌ترین نقطه زیست تاجیک‌های کوهستانی را تشکیل دهد. در شمال و خاور جهان قلعه، اکنون ایماق‌ها و هزاره‌ها زندگی می‌کنند. با این حال، گواه‌هایی وجود دارد که پیش از یورش گروه‌های مغولی کوچی، بیشتر مردم بادغیس و هزاره جات [[افغانستان]]، تاجیک‌های کوهستانی دارای تیره ایرانی بوده‌اند. در گذشته در نواحی میانی بامیان و غور، مردمان تاجیک زندگی می‌کردند. به علاوه نام تیره فرعی تاجیک، هنوز در بین تایمنی‌ها و هزاره‌ها نمایان می‌گردد که وجود تاجیک‌های پنهان شده یا کسان تاجیک شده را نشان می‌دهد. با این حال، امروزه محلی‌های ایرانی در جمعیت ایماق‌ها و هزاره‌ها جذب گردیده‌اند. نواحی تاجیک نشین دوباره در ناحیه بامیان شروع می‌شود و از پنج شیر تا بدخشان گسترش می‌یابد. [[ارتفاعات تاجیکستان|نواحی کوهستانی تاجیکستان]] به سوی شمال تا ناحیه فرغانه، محل زندگی تاجیک‌های کوهستانی‌اند. خاوری‌ترین نقطه تاجیک‌نشین، ناحیه سرکول سین کیانگ [[چین]] است.


تاجیک‌های کوهستانی که در این منطقه مسکن گزیده‌اند، دامنه آن از جنوب باختری رشته کوه پارو یا میزاد تا پامیر را در برمی‌گیرد و به طور عمومی از نگاه فرهنگ و نژاد همسان‌اند<ref>همام، پروفسور(1371)، تاجیک‌ها، فصلنامه مطالعات آسیای مرکزی و قفقاز، سال اول، شماره اول، تابستان، ص. 244-249</ref>. روی هم رفته تاجیک‌های کنونی یا ایرانیان حقیقی که ترکان آن‌ها را قزلباش می‌نامند، مردمی هستند که به خوش سیمایی شهره‌اند. قیافه منظم و گونه دراز بیضی و ابروان مشخص مشکی و چشمان سیاه غزالی دارند. تاجیک‌ها در حقیقت مردمی سرشناس‌اند که در سراسر خاور پراکنده‌اند و نه تنها در شهرهای ایران و [[افغانستان]] بلکه در شهرها و روستاهای آسیای مرکزی سکنی گزیده اند<ref>فیلد، هنری(1343)، مردم‌شناسی ایران، ترجمه عبدالله فریوار، تهران: انتشارات ابن‌سینا، ص. 745</ref>.
تاجیک‌های کوهستانی که در این منطقه مسکن گزیده‌اند، دامنه آن از جنوب باختری رشته کوه پارو یا میزاد تا پامیر را در برمی‌گیرد و به طور عمومی از نگاه فرهنگ و نژاد همسان‌اند<ref>همام، پروفسور(1371)، تاجیک‌ها، فصلنامه مطالعات آسیای مرکزی و قفقاز، سال اول، شماره اول، تابستان، ص. 244-249</ref>. روی هم رفته تاجیک‌های کنونی یا ایرانیان حقیقی که ترکان آن‌ها را قزلباش می‌نامند، مردمی هستند که به خوش سیمایی شهره‌اند. قیافه منظم و گونه دراز بیضی و ابروان مشخص مشکی و چشمان سیاه غزالی دارند. تاجیک‌ها در حقیقت مردمی سرشناس‌اند که در سراسر خاور پراکنده‌اند و نه تنها در شهرهای ایران و [[افغانستان]] بلکه در شهرها و روستاهای آسیای مرکزی سکنی گزیده‌اند<ref>فیلد، هنری(1343)، مردم‌شناسی ایران، ترجمه عبدالله فریوار، تهران: انتشارات ابن‌سینا، ص. 745</ref><ref>زهریی، حسن(1391). جامعه و فرهنگ [[تاجیکستان]]. تهران: [https://www.icro.ir/ سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامی] (در دست انتشار)، ص. 37-39</ref>.


=== [[زبان در تاجیکستان|زبان]]    ===
=== [[زبان در تاجیکستان|زبان]]    ===
زبان رسمی و ملی جمهوری تاجیکستان، فارسی تاجیکی می‌باشد که از گروه زبان‌های جنوب خاوری ایران است. دو مرحله تغییر الفبا، از الفبای عربی ‌یا اسلامی یا فارسی و یا به تعبیر جالب تاجیکان «الفبای‌نیاکان»، به لاتین (1308 ش./1929م.) و از لاتین به سیرلیک (1319ش./ 1940م.) و هم‌چنین تبعات حاصل از تسلط [[روسیه|روسیه‌]]<nowiki/>ی تزاری بر بخش بزرگی از ماورا‌ءالنهر که «ترکستان [[روسیه]]»[1285ه.ق/1868 م.] نامیده می‌شد و نفوذ در بخش به ظاهر مستقل باقیمانده، یعنی بخارا و مهم‌تر از همه، تسلط نهایی نظام شوروی بر آسیای مرکزی[1303 ش. / 1924 م.] که منجر به از میان رفتن یا استحاله‌ی نخبگان علمی و فرهنگی قدیم و دگرگونی نخبگی‌ علمی و فرهنگی در عصر امپراطوری سرخ گردید، زبان و ادبیات فارسی را که در کوران تحولات فرهنگی‌، اجتماعی و سیاسی آن دوران ماوراء‌النهر از تسلط ترک‌ها در آسیای مرکزی، روبه ضعف رفته بود، در خاستگاه خود (ماوراءالنهر خاستگاه زبان فارسی جدید یا دری) در فترت فرو برد.
زبان رسمی و ملی جمهوری تاجیکستان، فارسی تاجیکی می‌باشد که از گروه زبان‌های جنوب خاوری ایران است. دو مرحله تغییر الفبا، از الفبای عربی ‌یا اسلامی یا فارسی و یا به تعبیر جالب تاجیکان «الفبای‌نیاکان»، به لاتین (1308 ش./1929م.) و از لاتین به سیرلیک (1319ش./ 1940م.) و هم‌چنین تبعات حاصل از تسلط [[دوره تزاری روسیه|روسیه‌ی تزاری]] بر بخش بزرگی از ماورا‌ءالنهر که «ترکستان [[روسیه]]»[1285ه.ق/1868 م.] نامیده می‌شد و نفوذ در بخش به ظاهر مستقل باقیمانده، یعنی بخارا و مهم‌تر از همه، تسلط نهایی نظام شوروی بر آسیای مرکزی[1303 ش. / 1924 م.] که منجر به از میان رفتن یا استحاله‌ی نخبگان علمی و فرهنگی قدیم و دگرگونی نخبگی‌ علمی و فرهنگی در عصر امپراطوری سرخ گردید، زبان و ادبیات فارسی را که در کوران تحولات فرهنگی‌، اجتماعی و سیاسی آن دوران ماوراء‌النهر از تسلط ترک‌ها در آسیای مرکزی، روبه ضعف رفته بود، در خاستگاه خود (ماوراءالنهر خاستگاه زبان فارسی جدید یا دری) در فترت فرو برد.


تفوق جناح ازبک و ترک‌گرا در نظام جدید از سویی و همچنین سیاست مدیران روسی نظام جدید به بها دادن به زبان‌هایی بی‌پیوند با همسایگان بزرگ و مهم چون ایران و [[افغانستان]] و مهم‌تر از آن، فاقد پشتوانه‌ی بزرگ هویت‌آفرین و هویت مدار ادبیات مکتوب، یعنی (زبان‌های ازبکی، ترکمنی، قرقیزی، قزاقی) موجب گردید بر انزوای زبان و ادبیات فارسی در موطن آن بیافزود. مجموعه‌ی این عوامل، فرایندی را پدید آورد که زبان فارسی در ماوراءالنهر، از سیر طبیعی بازماند و از رشد و بالندگی افتاد.
تفوق جناح ازبک و ترک‌گرا در نظام جدید از سویی و همچنین سیاست مدیران روسی نظام جدید به بها دادن به زبان‌هایی بی‌پیوند با همسایگان بزرگ و مهم چون ایران و [[افغانستان]] و مهم‌تر از آن، فاقد پشتوانه‌ی بزرگ هویت‌آفرین و هویت مدار ادبیات مکتوب، یعنی (زبان‌های ازبکی، ترکمنی، قرقیزی، قزاقی) موجب گردید بر انزوای زبان و ادبیات فارسی در موطن آن بیافزود. مجموعه‌ی این عوامل، فرایندی را پدید آورد که زبان فارسی در ماوراءالنهر، از سیر طبیعی بازماند و از رشد و بالندگی افتاد.
خط ۴۱: خط ۴۲:
این واقعیت علاوه بر غالب اندیشمندان تاجیک، بر بسیاری از زمامداران [[سیاست و حکومت تاجیکستان|حکومت تاجیکستان]] نیز پوشیده نیست. لیکن سیری که در سال‌های اخیر برای احیای الفبای نیاکان در [[تاجیکستان]] پی گرفته می‌شود، به هیچ روی تأمین‌کننده‌ی لوازم تغییر الفبا حتی در بلندترین مدت نیز نمی‌باشد.
این واقعیت علاوه بر غالب اندیشمندان تاجیک، بر بسیاری از زمامداران [[سیاست و حکومت تاجیکستان|حکومت تاجیکستان]] نیز پوشیده نیست. لیکن سیری که در سال‌های اخیر برای احیای الفبای نیاکان در [[تاجیکستان]] پی گرفته می‌شود، به هیچ روی تأمین‌کننده‌ی لوازم تغییر الفبا حتی در بلندترین مدت نیز نمی‌باشد.


در بخش زیر نخست به زبان فارسی و پیشینه آن و سپس به فارسی تاجیکی و لهجه‌های آن می پردازیم.
در بخش زیر نخست به زبان فارسی و پیشینه آن و سپس به فارسی تاجیکی و لهجه‌های آن می پردازیم<ref>زهریی، حسن(1391). جامعه و فرهنگ [[تاجیکستان]]. تهران: [https://www.icro.ir/ سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامی] (در دست انتشار)، ص. 39-40</ref>.


==== زبان فارسی ====
==== زبان فارسی ====
خط ۴۸: خط ۴۹:
مدارک نوشته شده نشان می‌دهند که این زبان (فارسی نو) تا مدت‌ها کاربرد گفتاری داشته و چند سده بعد به صورت نوشتاری درآمده است. دیرین‌ترین نوشته‌های این زبان از دوران سامانی (سده‌های سوم تا چهارم ه.ق / نهم تا دهم . م) است. زبان فارسی از خانواده زبان‌های ایرانی است. زبان‌های ایرانی شاخه‌ای از زبان هند و ایرانی‌اند که زبان‌شناسان سده 19 م، آن را متعلق به زبان‌های هند و اروپایی دانسته‌اند. زبان هند و اروپایی مادر را که زبانی فرضی است، از قوم آریایی می‌دانند که در حدود 3 هزار سال و به گفته‌ای 5 هزار سال پیش از میلاد در شمال دریای سیاه ساکن بوده‌اند و بعدها به سوی جنوب و باختر کوچ کرده و به دلیل دور شده از یکدیگر، زبانشان از هم جدا شده است.
مدارک نوشته شده نشان می‌دهند که این زبان (فارسی نو) تا مدت‌ها کاربرد گفتاری داشته و چند سده بعد به صورت نوشتاری درآمده است. دیرین‌ترین نوشته‌های این زبان از دوران سامانی (سده‌های سوم تا چهارم ه.ق / نهم تا دهم . م) است. زبان فارسی از خانواده زبان‌های ایرانی است. زبان‌های ایرانی شاخه‌ای از زبان هند و ایرانی‌اند که زبان‌شناسان سده 19 م، آن را متعلق به زبان‌های هند و اروپایی دانسته‌اند. زبان هند و اروپایی مادر را که زبانی فرضی است، از قوم آریایی می‌دانند که در حدود 3 هزار سال و به گفته‌ای 5 هزار سال پیش از میلاد در شمال دریای سیاه ساکن بوده‌اند و بعدها به سوی جنوب و باختر کوچ کرده و به دلیل دور شده از یکدیگر، زبانشان از هم جدا شده است.


شاخه‌های زبان‌های هند و اروپایی را شامل خانواده زبان‌های هند و ایرانی، یونانی، هیتی (حتی)، تخاری، آلبانی، ارمنی، اسلاوی، بالتی، سلتی (کلتی)، ژرمنی و ایتالی دانسته‌اند. شاخه ایرانی زبان هند و ایرانی را به سه دوره تاریخی بخش کرده‌اند و آن‌ها را باستان، میانه و نو نام نهاده‌اند. برای هر یک از این سه دوره، زبان‌های ایرانی جدا از هم، قائل شده‌اند و آن‌ها را از نظر ویژگی‌های آوایی، دستوری و واژگانی به چهار گروه شمال، جنوب خاوری، شمال و جنوب باختری بخش کرده اند<ref>کلباسی، ایران(1374)، فارسی ایران و [[تاجیکستان]]، تهران: وزارت امور خارجه، مؤسسه چاپ و انتشارات، ص. 14-15</ref>.
شاخه‌های زبان‌های هند و اروپایی را شامل خانواده زبان‌های هند و ایرانی، یونانی، هیتی (حتی)، تخاری، آلبانی، ارمنی، اسلاوی، بالتی، سلتی (کلتی)، ژرمنی و ایتالی دانسته‌اند. شاخه ایرانی زبان هند و ایرانی را به سه دوره تاریخی بخش کرده‌اند و آن‌ها را باستان، میانه و نو نام نهاده‌اند. برای هر یک از این سه دوره، زبان‌های ایرانی جدا از هم، قائل شده‌اند و آن‌ها را از نظر ویژگی‌های آوایی، دستوری و واژگانی به چهار گروه شمال، جنوب خاوری، شمال و جنوب باختری بخش کرده اند<ref>کلباسی، ایران(1374)، فارسی ایران و [[تاجیکستان]]، تهران: وزارت امور خارجه، مؤسسه چاپ و انتشارات، ص. 14-15</ref><ref>زهریی، حسن(1391). جامعه و فرهنگ [[تاجیکستان]]. تهران: [https://www.icro.ir/ سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامی] (در دست انتشار)، ص. 40-41</ref>.


==== فارسی تاجیکی ====
==== فارسی تاجیکی ====
خط ۷۱: خط ۷۲:
تفاوت بین لهجه‌های [[زبان تاجیکی]] تنها در مسائل آواشناختی و بیان واژگان است.
تفاوت بین لهجه‌های [[زبان تاجیکی]] تنها در مسائل آواشناختی و بیان واژگان است.


به طور کلی، می‌توان گفت متمرکزترین گروهی که به [[زبان تاجیکی]] سخن می‌گویند، در نزدیکی دره فرغانه، دره زرافشان و کشکه دریا، ساکن هستند که آن‌ها را بایستی تاجیکان ازبکستان نامید. در شمال باختری دره فرغانه، یعنی نواحی پاپ، چست، کسان‌سای و شهر نمنگان هم تاجیک‌ها سکونت دارند. بدین ترتیب که مردم شهر سخ همه تاجیک زبان هستند در ناحیه کویبی شف، به ویژه در دشت ریشتن، تاجیک‌ها اکثریت را دارند. در مسیر رودخانه شیرآباد دریا و سرخان دریا هم دسته بزرگی از تاجیک زبان‌ها ساکن‌اند. در پیرامون شهر تاشکند به ویژه بخش شمال خاوری آن هم [[زبان تاجیکی]] رواج دارد که این قسمت از جمهوری [[قزاقستان]] است. در دیگر جمهوری‌ها همانند قرقیزستان و ترکمنستان هم شماری تاجیک، زندگی می‌کنند. گروه‌های پراکنده‌ای هم وجود دارند که به [[زبان تاجیکی]] سخن می‌گویند. از جمله کولی‌ها، یوری‌ها، فرنگی‌ها، شاخه‌ای از عرب‌ها و بلوچ‌های ساکن آسیای مرکزی و ... افغان‌های جمشیدی ساکن مرو در ترکمنستان و هم چنین هزاره‌ها که بیش‌تر در ترکمنستان به سر می‌برند نیز تاجیک‌زبان هستند<ref>میراحمدی، مریم (1372)، قوم تاجیک و فرهنگ تاجیکی در آسیای مرکزی، فصلنامه مطالعات آسیای مرکزی و قفقاز، سال اول، شماره  ،4بهار، ص. 73-74</ref>.
به طور کلی، می‌توان گفت متمرکزترین گروهی که به [[زبان تاجیکی]] سخن می‌گویند، در نزدیکی دره فرغانه، دره زرافشان و کشکه دریا، ساکن هستند که آن‌ها را بایستی تاجیکان ازبکستان نامید. در شمال باختری دره فرغانه، یعنی نواحی پاپ، چست، کسان‌سای و شهر نمنگان هم تاجیک‌ها سکونت دارند. بدین ترتیب که مردم شهر سخ همه تاجیک زبان هستند در ناحیه کویبی شف، به ویژه در دشت ریشتن، تاجیک‌ها اکثریت را دارند. در مسیر رودخانه شیرآباد دریا و سرخان دریا هم دسته بزرگی از تاجیک زبان‌ها ساکن‌اند. در پیرامون شهر تاشکند به ویژه بخش شمال خاوری آن هم [[زبان تاجیکی]] رواج دارد که این قسمت از جمهوری [[قزاقستان]] است. در دیگر جمهوری‌ها همانند قرقیزستان و ترکمنستان هم شماری تاجیک، زندگی می‌کنند. گروه‌های پراکنده‌ای هم وجود دارند که به [[زبان تاجیکی]] سخن می‌گویند. از جمله کولی‌ها، یوری‌ها، فرنگی‌ها، شاخه‌ای از عرب‌ها و بلوچ‌های ساکن آسیای مرکزی و ... افغان‌های جمشیدی ساکن مرو در ترکمنستان و هم چنین هزاره‌ها که بیش‌تر در ترکمنستان به سر می‌برند نیز تاجیک‌زبان هستند<ref>میراحمدی، مریم (1372)، قوم تاجیک و فرهنگ تاجیکی در آسیای مرکزی، فصلنامه مطالعات آسیای مرکزی و قفقاز، سال اول، شماره  ،4بهار، ص. 73-74</ref><ref>زهریی، حسن(1391). جامعه و فرهنگ [[تاجیکستان]]. تهران: [https://www.icro.ir/ سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامی] (در دست انتشار)، ص. 41-42</ref>.


=== [[خط در تاجیکستان|خط]] ===
=== [[خط در تاجیکستان|خط]] ===
خط ۱۶۸: خط ۱۶۹:
эй = ای /ju/ یو، یُ Ju ju Ю ю
эй = ای /ju/ یو، یُ Ju ju Ю ю


июн = اِیون یه، یَ Ja ja Я я
июн = اِیون یه، یَ Ja ja Я я<ref>زهریی، حسن(1391). جامعه و فرهنگ [[تاجیکستان]]. تهران: [https://www.icro.ir/ سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامی] (در دست انتشار)، ص. 42-46</ref>


=== دین ===
=== دین ===
تاجیکستان از قدیم الایام محل برخورد ادیان و مذاهب گوناگون بوده است. این سرزمین، با فرهنگ‌های [[چین]]، ایران و ... همسایه بوده و جریان‌های دینی این فرهنگ‌ها، این جمهوری را تحت تأثیر خود قرار داده است. یکی از ویژگی‌های فرهنگ این سرزمین در پیش از اسلام رواج شمار باورهای دینی و مذهبی است. در میان دین‌های گوناگون سغدی می‌توان از دین‌های زردتشتی، بودایی و مانوی نام برد. افزون بر این، روحانیان نسطوری در این سرزمین، به ویژه در سمرقند حضور داشته اند<ref>فرامکلین، گرگوار(1372)، باستان‌شناسی در آسیای مرکزی، ترجمه صادق ملوک شوهمیرزادی، تهران: مؤسسه چاپ و انتشارات وزارت امور خارجه، ص. 131</ref>. آسیای مرکزی از جمله [[تاجیکستان]] از سده هفتم میلادی، توسط سپاه اسلام گشوده شد و مردم این منطقه اسلام آوردند. مذهب بیش تر مردم [[تاجیکستان]] سنی و از شاخه‌های حنفی است و ابوحنیفه را به عنوان امام اعظم می‌شناسند. گروه کوچکی از شیعیان اسماعیلی در [[کوه‌های پامیر]] در منطقه بدخشان زندگی می‌کنند. شماری مسلمان شافعی مذهب نیز در [[تاجیکستان]] زندگی می‌کنند. اهل سنت [[تاجیکستان]] به اهل بیت و ائمه شیعه به ویژه برای حضرت امام علی(ع) و امام حسین(ع) و امام جعفر صادق(ع) احترام ویژه‌ای قائلند. در حال حاضر گروهی از اهل تسنن خود را به خاندان اهل‌بیت منسوب می‌دانند و این گروه را صوفی می‌نامند که رهبران آن‌ها لقب «اشیان» دارند.  
تاجیکستان از قدیم الایام محل برخورد ادیان و مذاهب گوناگون بوده است. این سرزمین، با فرهنگ‌های [[چین]]، ایران و ... همسایه بوده و جریان‌های دینی این فرهنگ‌ها، این جمهوری را تحت تأثیر خود قرار داده


مسلمانان بدخشان [[تاجیکستان]]، پیرو مذهب [[اسماعیلیه]] به رهبری آقاخان می‌باشند. خاور و جنوب خاوری [[تاجیکستان]] محل اقامت این دسته از تاجیک‌هاست. 90 درصد شیعیان ساکن بدخشان شیعه اسماعیلی و 10 درصد نیز شیوه جعفری هستند. گروهی از اقلیت‌های مسیحی، زردتشتی و کلیمی در این کشور زندگی می‌کنند. مسیحیان در [[شهر دوشنبه]] دارای کلیسا و گورستانی هستند. بیشتر آنان را روس‌ها و مهاجران تشکیل می‌دهند. پیش از جنگ‌های داخلی، بیست هزار [[یهودی ها در تاجیکستان|یهودی در تاجیکستان]] زندگی می‌کردند که پانزده هزار نفر از آنان در [[شهر دوشنبه]] سکونت داشتند. شمار زیادی از آن‌ها به دنبال دگرگونی‌های سیاسی و اجتماعی [[تاجیکستان]]، این جمهوری را ترک گفته و به فلسطین اشغالی مهاجرت نمودند. در حال حاضر در [[شهر دوشنبه]] حدود 5 هزار کلیمی زندگی می‌کنند<ref>منتظمی، رویا(1374)، [[تاجیکستان]]، تهران: دفتر مطالعات سیاسی و بین‌المللی وزارت امور خارجه، ص. 15-16</ref>.  
است. یکی از ویژگی‌های فرهنگ این سرزمین در پیش از اسلام رواج شمار باورهای دینی و مذهبی است. در میان دین‌های گوناگون سغدی می‌توان از دین‌های زردتشتی، بودایی و مانوی نام برد. افزون بر این، روحانیان نسطوری در این سرزمین، به ویژه در سمرقند حضور داشته اند<ref>فرامکلین، گرگوار(1372)، باستان‌شناسی در آسیای مرکزی، ترجمه صادق ملوک شوهمیرزادی، تهران: مؤسسه چاپ و انتشارات وزارت امور خارجه، ص. 131</ref>. آسیای مرکزی از جمله [[تاجیکستان]] از سده هفتم میلادی، توسط سپاه اسلام گشوده شد و مردم این منطقه اسلام آوردند. مذهب بیش تر مردم [[تاجیکستان]] سنی و از شاخه‌های حنفی است و ابوحنیفه را به عنوان امام اعظم می‌شناسند. گروه کوچکی از شیعیان اسماعیلی در [[کوه‌های پامیر]] در منطقه بدخشان زندگی می‌کنند. شماری مسلمان شافعی مذهب نیز در [[تاجیکستان]] زندگی می‌کنند. اهل سنت [[تاجیکستان]] به اهل بیت و ائمه شیعه به ویژه برای حضرت امام علی(ع) و امام حسین(ع) و امام جعفر صادق(ع) احترام ویژه‌ای قائلند. در حال حاضر گروهی از اهل تسنن خود را به خاندان اهل‌بیت منسوب می‌دانند و این گروه را صوفی می‌نامند که رهبران آن‌ها لقب «اشیان» دارند.  
 
مسلمانان بدخشان [[تاجیکستان]]، پیرو مذهب [[اسماعیلیه]] به رهبری آقاخان می‌باشند. خاور و جنوب خاوری [[تاجیکستان]] محل اقامت این دسته از تاجیک‌هاست. 90 درصد شیعیان ساکن بدخشان شیعه اسماعیلی و 10 درصد نیز شیوه جعفری هستند. گروهی از اقلیت‌های مسیحی، زردتشتی و کلیمی در این کشور زندگی می‌کنند. مسیحیان در [[شهر دوشنبه]] دارای کلیسا و گورستانی هستند. بیشتر آنان را روس‌ها و مهاجران تشکیل می‌دهند. پیش از جنگ‌های داخلی، بیست هزار [[یهودی ها در تاجیکستان|یهودی در تاجیکستان]] زندگی می‌کردند که پانزده هزار نفر از آنان در [[شهر دوشنبه]] سکونت داشتند. شمار زیادی از آن‌ها به دنبال دگرگونی‌های سیاسی و اجتماعی [[تاجیکستان]]، این جمهوری را ترک گفته و به فلسطین اشغالی مهاجرت نمودند. در حال حاضر در [[شهر دوشنبه]] حدود 5 هزار کلیمی زندگی می‌کنند<ref>منتظمی، رویا(1374)، [[تاجیکستان]]، تهران: دفتر مطالعات سیاسی و بین‌المللی وزارت امور خارجه، ص. 15-16</ref><ref>زهریی، حسن(1391). جامعه و فرهنگ [[تاجیکستان]]. تهران: [https://www.icro.ir/ سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامی] (در دست انتشار)، ص. 47</ref>.  


=== [[شخصیت ها و مفاخر فرهنگی تاجیکستان|شخصیت‌های تاریخی، علمی و فرهنگی]] ===
=== [[شخصیت ها و مفاخر فرهنگی تاجیکستان|شخصیت‌های تاریخی، علمی و فرهنگی]] ===
خط ۱۸۲: خط ۱۸۵:
عمعق بخارایی(قرن 12)؛ رشیدی سمرقندی(قرن 12)؛ اشیرالدین اخسیکتی(اخسیکت منطقه‌ای بوده در فرغانه که امروزه آن را «اخسی» می‌گویند)(وفات 1212)؛ سیف اسفرنگی(قرن 12)؛ خواجه عبدالملک عصاری سمرقندی(قرن 14)؛ خواجه عصمت بخارایی(وفات 1426)؛ بساط بوریاباف سمرقندی(قرن 11)؛ سیفی بخارایی(قرن 15)؛ ملامشفقی(وفات 1588)؛ باقی زرد و زی بخارایی (قرن 16)؛ نظمی آهنگر هراتی صاحب مثنوی مشهور یوسف و زلیخا(قرن 17)؛ میرحاجی سمرقندی- سراینده تاریخ مدرسه شیردار سمرقند(قرن 17)؛ خواجه حسن نثاری بخارایی(قرن 16)؛ مطرب بخارایی- شاعر و موسیقی‌دان(قرن 17)؛ مولوی شریفی بخارایی شاعر و عالم و مولف چندین کتاب علمی (1698)؛ محمد اسحاق شوکتی بخارایی(وفات 1700)؛ میرسعید شریفی راقم، شاعر و مولف «تاریخ سید راقم» که در سال 1702 نگارش آن به اتمام رسیده است؛ میرزا عبدالقادر بیدل(1721-1644)؛ فطرت زودوز سمرقندی(تولد 1667)؛ میرزا فاضل نشی والی بخارایی(وفات 1667)؛ سید انسفی(قرن 17)؛ ملاآباد ممتاز سمرقندی(قرن 17)؛ مولانا زاهد افکاری سمرقندی (در سال 1627 کشته شده است)؛ خواجه یوس مظهر بخارایی(قرن 18)؛ محلم بخارایی(قرن 18)؛ یگانه منسفی(قرن 18)؛ محمدباقی یکتایی سمرقندی(قرن 18 جنیدالله مخدوم حاذق، مختصص علم طب و شاعر در سال 1813 به فرمان امیرنصرالله کشته شده است)؛ عبدالقادر خواجه سودای بخارایی(1873-1823)؛ قاضی عبدالواحد حریر (1886-1809)؛ احمد مخدوم محضرس دانش- ادیب، شاعر، فیلسوف، موسیقی‌دان، اقتصاددان (1897-1827)؛ شمس‌الدین مخدوم شاهین (1893-1857)؛ عبدالفضل سیرت(‌وفات 1899)؛ قاضی قربانخانی فطرتی و ردانزهی(وفات 1888)؛ میرزا سامی منشی بوستانی- مورخ و شاعر(وفات 1907)؛ محمدصدیق حیرت بخارایی (1902-1876)؛ [[تاش خواجه اسیری]] خجندی(وفات 1915).
عمعق بخارایی(قرن 12)؛ رشیدی سمرقندی(قرن 12)؛ اشیرالدین اخسیکتی(اخسیکت منطقه‌ای بوده در فرغانه که امروزه آن را «اخسی» می‌گویند)(وفات 1212)؛ سیف اسفرنگی(قرن 12)؛ خواجه عبدالملک عصاری سمرقندی(قرن 14)؛ خواجه عصمت بخارایی(وفات 1426)؛ بساط بوریاباف سمرقندی(قرن 11)؛ سیفی بخارایی(قرن 15)؛ ملامشفقی(وفات 1588)؛ باقی زرد و زی بخارایی (قرن 16)؛ نظمی آهنگر هراتی صاحب مثنوی مشهور یوسف و زلیخا(قرن 17)؛ میرحاجی سمرقندی- سراینده تاریخ مدرسه شیردار سمرقند(قرن 17)؛ خواجه حسن نثاری بخارایی(قرن 16)؛ مطرب بخارایی- شاعر و موسیقی‌دان(قرن 17)؛ مولوی شریفی بخارایی شاعر و عالم و مولف چندین کتاب علمی (1698)؛ محمد اسحاق شوکتی بخارایی(وفات 1700)؛ میرسعید شریفی راقم، شاعر و مولف «تاریخ سید راقم» که در سال 1702 نگارش آن به اتمام رسیده است؛ میرزا عبدالقادر بیدل(1721-1644)؛ فطرت زودوز سمرقندی(تولد 1667)؛ میرزا فاضل نشی والی بخارایی(وفات 1667)؛ سید انسفی(قرن 17)؛ ملاآباد ممتاز سمرقندی(قرن 17)؛ مولانا زاهد افکاری سمرقندی (در سال 1627 کشته شده است)؛ خواجه یوس مظهر بخارایی(قرن 18)؛ محلم بخارایی(قرن 18)؛ یگانه منسفی(قرن 18)؛ محمدباقی یکتایی سمرقندی(قرن 18 جنیدالله مخدوم حاذق، مختصص علم طب و شاعر در سال 1813 به فرمان امیرنصرالله کشته شده است)؛ عبدالقادر خواجه سودای بخارایی(1873-1823)؛ قاضی عبدالواحد حریر (1886-1809)؛ احمد مخدوم محضرس دانش- ادیب، شاعر، فیلسوف، موسیقی‌دان، اقتصاددان (1897-1827)؛ شمس‌الدین مخدوم شاهین (1893-1857)؛ عبدالفضل سیرت(‌وفات 1899)؛ قاضی قربانخانی فطرتی و ردانزهی(وفات 1888)؛ میرزا سامی منشی بوستانی- مورخ و شاعر(وفات 1907)؛ محمدصدیق حیرت بخارایی (1902-1876)؛ [[تاش خواجه اسیری]] خجندی(وفات 1915).


تاجیکان نه تنها در علم و ادبیات خدمات قابل توجهی نموده‌اند، بلکه در عالم سیاست هم نقش‌های مهمی بازی کرده‌اند. از تاجیکان، وزیران و سیاسیون بسیاری پا به عرصه سیاست گذاشته‌اند. در این اثنا می‌توان به وزیرانی که در زمان‌های بسیار سخت و آشفتگی امور مملکت و دولت را اداره کرده‌اند یعنی برمکیان، خواجه نظام الملک و خواجه شمس الدین محمود دیوان اشاره نمود<ref>شکورزاده، میرزا(1385)، [[تاجیکستان]] در مسیر تاریخ، تهران: انتشارات الهدی، ص. 49-50</ref>.
تاجیکان نه تنها در علم و ادبیات خدمات قابل توجهی نموده‌اند، بلکه در عالم سیاست هم نقش‌های مهمی بازی کرده‌اند. از تاجیکان، وزیران و سیاسیون بسیاری پا به عرصه سیاست گذاشته‌اند. در این اثنا می‌توان به وزیرانی که در زمان‌های بسیار سخت و آشفتگی امور مملکت و دولت را اداره کرده‌اند یعنی برمکیان، خواجه نظام الملک و خواجه شمس الدین محمود دیوان اشاره نمود<ref>شکورزاده، میرزا(1385)، [[تاجیکستان]] در مسیر تاریخ، تهران: انتشارات الهدی، ص. 49-50</ref><ref>زهریی، حسن(1391). جامعه و فرهنگ [[تاجیکستان]]. تهران: [https://www.icro.ir/ سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامی] (در دست انتشار)، ص. 47-48</ref>.


=== [[آثار باستانی و تاریخی تاجیکستان|آثار باستانی و تاریخی]] ===
=== [[آثار باستانی و تاریخی تاجیکستان|آثار باستانی و تاریخی]] ===


==== مناطق تاریخی ====
==== مناطق تاریخی ====
[[پرونده:شهر باستانی خجند.jpg|بندانگشتی|شهر باستانی خجند(1403). برگرفته از سایت دالاهو، قابل بازیابی از https://dalahoo.com/news.cfm?id=847]]
در محدوده [[تاجیکستان]] امروز شهرهای قدیمی پنجیکت (قرن 6)، خجند، استروشن، اسفره، کانی بادام و ... وجود دارند و نیز آثار معماری شهرهای ازبکستان سمرقند و بخارا از دستاوردهای بزرگ تاریخ و فرهنگ تاجیکان است. آثار باستانی و معماری قلعه حصار، مقبره خواجه مشهد، اجینه تپه با دیرهای بودای (قرون 7 و 8) نیز توجه جهانگردان جهان را به خود جلب می‌کند.  
در محدوده [[تاجیکستان]] امروز شهرهای قدیمی پنجیکت (قرن 6)، خجند، استروشن، اسفره، کانی بادام و ... وجود دارند و نیز آثار معماری شهرهای ازبکستان سمرقند و بخارا از دستاوردهای بزرگ تاریخ و فرهنگ تاجیکان است. آثار باستانی و معماری قلعه حصار، مقبره خواجه مشهد، اجینه تپه با دیرهای بودای (قرون 7 و 8) نیز توجه جهانگردان جهان را به خود جلب می‌کند.  


خط ۱۹۳: خط ۱۹۷:
رودخانه ورزاب- شمال [[شهر دوشنبه]]
رودخانه ورزاب- شمال [[شهر دوشنبه]]


خجند: پایتخت [[تاجیکستان]] شمالی و دومین شهر بزرگ کشور و یکی از کهن‌ترین شهرهای آسیای مرکزی محسوب می‌شود.
خجند: پایتخت [[تاجیکستان]] شمالی و دومین شهر بزرگ کشور و یکی از کهن‌ترین شهرهای آسیای مرکزی محسوب می‌شود<ref>زهریی، حسن(1391). جامعه و فرهنگ [[تاجیکستان]]. تهران: [https://www.icro.ir/ سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامی] (در دست انتشار)، ص. 48-49</ref>.


==== شهر باستانی خجند ====
==== شهر باستانی خجند ====
خط ۲۰۴: خط ۲۰۸:
آرامگاه رودکی در شهر پنج‌کنت
آرامگاه رودکی در شهر پنج‌کنت


[[کوه‌های پامیر|پامیر]]: که معروف به «بام جهان» است همان کوهی می‌باشد که از آن تمام سلسله کوه‌های بلند جهان آغاز می‌گردند. فراقروم‌، همالای در جنوب، هندوکش در غرب، تیان‌شان در شمال و شرق. دره‌های عمیق و دشت‌های وسیع که در میان قله‌ها که بیشتر از 7000 متر بلندی دارند قرار گرفته‌اند. پامیری‌ها که جمعیت اساسی این نواحی را تشکیل می‌دهند به لهجه‌های گوناگون پامیری صحبت می‌کنند و پیرو مذهب اسماعیلی هستند و دارای زندگی خیلی عادی و ساده می‌باشند. ولی با این حال مردم خیلی میهمان نواز و خونگرم هستند که توجه گردشگران را جلب نموده‌اند. مرکز پامیر شهر خاروغ پایتخت ولایت خودمختار بدخشان است. شهر در بلندی 2000 متر از سطح دریا قرار داشته و در پشت رودخانه گُنت قرار دارد.
[[کوه‌های پامیر|پامیر]]: که معروف به «بام جهان» است همان کوهی می‌باشد که از آن تمام سلسله کوه‌های بلند جهان آغاز می‌گردند. فراقروم‌، همالای در جنوب، هندوکش در غرب، تیان‌شان در شمال و شرق. دره‌های عمیق و دشت‌های وسیع که در میان قله‌ها که بیشتر از 7000 متر بلندی دارند قرار گرفته‌اند. پامیری‌ها که جمعیت اساسی این نواحی را تشکیل می‌دهند به لهجه‌های گوناگون پامیری صحبت می‌کنند و پیرو مذهب اسماعیلی هستند و دارای زندگی خیلی عادی و ساده می‌باشند. ولی با این حال مردم خیلی میهمان نواز و خونگرم هستند که توجه گردشگران را جلب نموده‌اند. مرکز پامیر شهر خاروغ پایتخت ولایت خودمختار بدخشان است. شهر در بلندی 2000 متر از سطح دریا قرار داشته و در پشت رودخانه گُنت قرار دارد<ref>زهریی، حسن(1391). جامعه و فرهنگ [[تاجیکستان]]. تهران: [https://www.icro.ir/ سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامی] (در دست انتشار)، ص. 49-50</ref>.


==== آثار مهم تاریخی و فرهنگی ====
==== آثار مهم تاریخی و فرهنگی ====
خط ۲۱۷: خط ۲۲۱:
- در آچیه تپه واقع در جنوب [[تاجیکستان]]، که آن را گنجینه زیر زمینی شاهکارها لقب داده‌اند، از چند سال قبل کاوش‌هایی توسط هیأت‌های باستان‌شناسی مؤسسه تاریخ آکادمی علوم تاجیکستان صورت گرفته و تا کنون بسیاری از آثار قرون اولیه اسلامی در این کاوش‌ها به دست آمده است. هیات اعزامی زمین شناسی مؤسسه تاریخ آکادمی علوم تاجیکستان اخیراً در [[کوه‌های پامیر]] در ساحل راست رودخانه بازار دره به کشف شهری قدیمی نائل شده است در کاروانسرای آن مجموعه ای از سکه‌های فرغانه متعلق به یک هزار سال پیش، پارچه‌های مختلف و بیش از 40 صفحه نسخه خطی فارسی به دست آمده است. در سال‌های 66 - 1956 هیات اعزامی آکادمی علوم [[تاجیکستان]] در [[کوه‌های پامیر|منطقه کوهستانی پامیر]] در ناحیه بدخشان مجموعه‌ای از نسخه‌های خطی فارسی را کشف کرد. در میان نسخه‌های پیدا شده، شرح حال حسن صباح به قلم خود او، آفاق نامه ناصرخسرو، ام الخطاب از طوسی و آثار بسیاری درباره تاریخ و جغرافیای بدخشان که در همان جا کتابت شده وجود داشت.
- در آچیه تپه واقع در جنوب [[تاجیکستان]]، که آن را گنجینه زیر زمینی شاهکارها لقب داده‌اند، از چند سال قبل کاوش‌هایی توسط هیأت‌های باستان‌شناسی مؤسسه تاریخ آکادمی علوم تاجیکستان صورت گرفته و تا کنون بسیاری از آثار قرون اولیه اسلامی در این کاوش‌ها به دست آمده است. هیات اعزامی زمین شناسی مؤسسه تاریخ آکادمی علوم تاجیکستان اخیراً در [[کوه‌های پامیر]] در ساحل راست رودخانه بازار دره به کشف شهری قدیمی نائل شده است در کاروانسرای آن مجموعه ای از سکه‌های فرغانه متعلق به یک هزار سال پیش، پارچه‌های مختلف و بیش از 40 صفحه نسخه خطی فارسی به دست آمده است. در سال‌های 66 - 1956 هیات اعزامی آکادمی علوم [[تاجیکستان]] در [[کوه‌های پامیر|منطقه کوهستانی پامیر]] در ناحیه بدخشان مجموعه‌ای از نسخه‌های خطی فارسی را کشف کرد. در میان نسخه‌های پیدا شده، شرح حال حسن صباح به قلم خود او، آفاق نامه ناصرخسرو، ام الخطاب از طوسی و آثار بسیاری درباره تاریخ و جغرافیای بدخشان که در همان جا کتابت شده وجود داشت.


- یکی دیگر از آثار تاریخی [[تاجیکستان]]، بقایای شهر باستانی حصار واقع در 5 کیلومتری شمال غربی [[شهر دوشنبه|دوشنبه]] است. از این شهر فقط یک دروازه با دو برج دیده‌بانی که در بین دو کوه ساخته شده باقی مانده است. در فاصله 500 متری این بنا ساختمان یک مسجد دو طبقه دیده می‌شود که سال‌ها متروک بوده و اخیراً احیا شده است.
- یکی دیگر از آثار تاریخی [[تاجیکستان]]، بقایای شهر باستانی حصار واقع در 5 کیلومتری شمال غربی [[شهر دوشنبه|دوشنبه]] است. از این شهر فقط یک دروازه با دو برج دیده‌بانی که در بین دو کوه ساخته شده باقی مانده است. در فاصله 500 متری این بنا ساختمان یک مسجد دو طبقه دیده می‌شود که سال‌ها متروک بوده و اخیراً احیا شده است<ref>زهریی، حسن(1391). جامعه و فرهنگ [[تاجیکستان]]. تهران: [https://www.icro.ir/ سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامی] (در دست انتشار)، ص. 50-51</ref>.


نمایی از شهر حصار
نمایی از شهر حصار
خط ۲۶۲: خط ۲۶۶:
مدرسه خواجه مشهد
مدرسه خواجه مشهد


یکی از آثار معماری قرون 9-12.م در روستای صیاد ناحیه شهر توس استان ختلان «مدرسه خواجه مشهد» می‌باشد. اکنون از این مجموعه، دو بنای رواق و گنبددار که از خشت پخته ساخته شده، باقی مانده است. در دو گوشه بناها گلدسته‌های نه چندان بزرگی ساخته‌اند. مدرسه خواجه مشهد یکی از قدیمی‌ترین مدارس آسیای مرکزی به شمار می‌آید.
یکی از آثار معماری قرون 9-12.م در روستای صیاد ناحیه شهر توس استان ختلان «مدرسه خواجه مشهد» می‌باشد. اکنون از این مجموعه، دو بنای رواق و گنبددار که از خشت پخته ساخته شده، باقی مانده است. در دو گوشه بناها گلدسته‌های نه چندان بزرگی ساخته‌اند. مدرسه خواجه مشهد یکی از قدیمی‌ترین مدارس آسیای مرکزی به شمار می‌آید<ref>زهریی، حسن(1391). جامعه و فرهنگ [[تاجیکستان]]. تهران: [https://www.icro.ir/ سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامی] (در دست انتشار)،ص. 52-53</ref>.


===== مناره‌های تاجیکستان =====
===== مناره‌های تاجیکستان =====
خط ۲۸۹: خط ۲۹۳:
مناره روستای رَرز
مناره روستای رَرز


از آثار معماری و تاریخی قرون 11 و 12 واقع در ناحیه عینی مناره روستای رَرز متعلق به اواخر قرن‌ 11 و ابتدای قرن12 می‌باشد. مثل دو مناره دیگر این ناحیه نیز خراب شده، و از آن همه بلندی آن تنها 5 متر باقی مانده است. قطر این مناره 3 متر می‌باشد. پلّه‌های مارپیچ داخل آن کاملاً خراب شده است.
از آثار معماری و تاریخی قرون 11 و 12 واقع در ناحیه عینی مناره روستای رَرز متعلق به اواخر قرن‌ 11 و ابتدای قرن12 می‌باشد. مثل دو مناره دیگر این ناحیه نیز خراب شده، و از آن همه بلندی آن تنها 5 متر باقی مانده است. قطر این مناره 3 متر می‌باشد. پلّه‌های مارپیچ داخل آن کاملاً خراب شده است<ref>زهریی، حسن(1391). جامعه و فرهنگ [[تاجیکستان]]. تهران: [https://www.icro.ir/ سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامی] (در دست انتشار)، ص. 53-54</ref>.


===== مزارهای تاجیکستان =====
===== مزارهای تاجیکستان =====
خط ۳۳۰: خط ۳۳۴:
مزار ایشان مولانا
مزار ایشان مولانا


از دیگر آثار قرن 19، واقع در استروشن (استان سغد) «مزار ایشان مولانا» می‌باشد. این اثر که در شهر استروشن (استان سغد) واقع است، در آخر قرن 19 ساخته شده است. اندازه این بنا 25×5/30 متر بوده و دارای سقف چهارگنبد است. در وسط آن، ستون و در دو پهلوی آن محراب و طاقچه‌ها ساخته شده است. گنبدهای بنا با نقش و نگار و کنده کاری‌های زیبا تزیین شده‌اند. مزار مذکور را استادان میرمنصور و میرموسی، نقاشی آن را نسیم و کنده کاری آن را ایوب‌جان انجام داده‌اند.
از دیگر آثار قرن 19، واقع در استروشن (استان سغد) «مزار ایشان مولانا» می‌باشد. این اثر که در شهر استروشن (استان سغد) واقع است، در آخر قرن 19 ساخته شده است. اندازه این بنا 25×5/30 متر بوده و دارای سقف چهارگنبد است. در وسط آن، ستون و در دو پهلوی آن محراب و طاقچه‌ها ساخته شده است. گنبدهای بنا با نقش و نگار و کنده کاری‌های زیبا تزیین شده‌اند. مزار مذکور را استادان میرمنصور و میرموسی، نقاشی آن را نسیم و کنده کاری آن را ایوب‌جان انجام داده‌اند<ref>زهریی، حسن(1391). جامعه و فرهنگ [[تاجیکستان]]. تهران: [https://www.icro.ir/ سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامی] (در دست انتشار)، ص. 54-55</ref>.


===== مقبره‌های تاجیکستان =====
===== مقبره‌های تاجیکستان =====
خط ۵۰۱: خط ۵۰۵:
مقبره حضرت شاه پادشاه
مقبره حضرت شاه پادشاه


این مقبره به نام‌های زیر نیز مشهور است. حضرت بابا، لنگربابا، امیر حمزه صاحب‌قران. مقبره مزبور متعلق به قرون 12-10 .م و روستای چارکوه ناحیه اسفره قرار دارد. مقبره 7 ستون، سقف چهار تالاره و سنج‌هایی کتیبه دارد. بالارهای چهارتراش سققف آن از دو طرفش با خطی کوفی کتیبه‌ها دارد. دیوارهای این مقبره با نقش‌های ستاره‌های شش و هشت گوش تاج سر، قوش‌بادام، گردینی، خال‌گل، اسلیمی سه برگه، موج دریا، دندانه، دم خروس، نقاب، انار، چاربرگه، محرابی، دوره و غیره مزین گردیده است.
این مقبره به نام‌های زیر نیز مشهور است. حضرت بابا، لنگربابا، امیر حمزه صاحب‌قران. مقبره مزبور متعلق به قرون 12-10 .م و روستای چارکوه ناحیه اسفره قرار دارد. مقبره 7 ستون، سقف چهار تالاره و سنج‌هایی کتیبه دارد. بالارهای چهارتراش سققف آن از دو طرفش با خطی کوفی کتیبه‌ها دارد. دیوارهای این مقبره با نقش‌های ستاره‌های شش و هشت گوش تاج سر، قوش‌بادام، گردینی، خال‌گل، اسلیمی سه برگه، موج دریا، دندانه، دم خروس، نقاب، انار، چاربرگه، محرابی، دوره و غیره مزین گردیده است<ref>زهریی، حسن(1391). جامعه و فرهنگ [[تاجیکستان]]. تهران: [https://www.icro.ir/ سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامی] (در دست انتشار)، ص. 55-61</ref>.


===== مساجد مهم تاجیکستان =====
===== مساجد مهم تاجیکستان =====
خط ۷۴۲: خط ۷۴۶:
مسجد جامع
مسجد جامع


در آخر قرن 19.م در روستای واروی ناحیه پنچ‌کنت ساخته شده، دارای دیوار بلند سنگی، دو درب کنده‌کاری شده، ایوان منقش می‌باشد. محراب و دیوارهایش با طاق‌های آرایشی تزیین شده‌اند.
در آخر قرن 19.م در روستای واروی ناحیه پنچ‌کنت ساخته شده، دارای دیوار بلند سنگی، دو درب کنده‌کاری شده، ایوان منقش می‌باشد. محراب و دیوارهایش با طاق‌های آرایشی تزیین شده‌اند<ref>زهریی، حسن(1391). جامعه و فرهنگ [[تاجیکستان]]. تهران: [https://www.icro.ir/ سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامی] (در دست انتشار)، ص. 61-69</ref>.


==== آثار و اشیاء باستانی ====
==== آثار و اشیاء باستانی ====
در [[تاجیکستان]] به علت پیشینه‌ی تاریخی بسیار زیاد آثار و اشیاء باستانی فراوانی وجود دارد که به اختصار به چندین نمونه از آن‌ها اشاره می‌کنیم.
در [[تاجیکستان]] به علت پیشینه‌ی تاریخی بسیار زیاد آثار و اشیاء باستانی فراوانی وجود دارد که به اختصار به چندین نمونه از آن‌ها اشاره می‌کنیم.


1- سیمی گنج
===== سیمی گنج =====
 
1. قسمتی از تخت شاهی در شکل گوسفند کوهی، برنجی، سده 5 تا 6 میلاد؛
1. قسمتی از تخت شاهی در شکل گوسفند کوهی، برنجی، سده 5 تا 6 میلاد؛


2. قسمتی از تخت شاهی در شکل گاو وحشی، برنجی، سده 5 تا 6 میلاد.
2. قسمتی از تخت شاهی در شکل گاو وحشی، برنجی، سده 5 تا 6 میلاد.


2- شهرک [[شهر دوشنبه|دوشنبه]]
===== شهرک [[شهر دوشنبه|دوشنبه]] =====
 
1. خم سفالی، سده 2 - 3 میلادی؛
1. خم سفالی، سده 2 - 3 میلادی؛


خط ۷۷۵: خط ۷۷۷:
10. محر سفالی، سده 2 تا 3 میلادی.
10. محر سفالی، سده 2 تا 3 میلادی.


3- فند طلایی
===== فند طلایی =====
 
1. گوشواره طلا شهرک سکسناخور، سده 2-1 میلادی؛
1. گوشواره طلا شهرک سکسناخور، سده 2-1 میلادی؛


خط ۸۰۷: خط ۸۰۸:
15. سکه‌ها نقره تخت سنگین معبد آکس، سال های 3 تا 9 میلادی.
15. سکه‌ها نقره تخت سنگین معبد آکس، سال های 3 تا 9 میلادی.


4- عهد انیولیت
===== عهد انیولیت =====
 
1. گور زن به همراه وسایل سرزم، هزارساله 3 تا 4 میلاد؛
1. گور زن به همراه وسایل سرزم، هزارساله 3 تا 4 میلاد؛


خط ۸۳۱: خط ۸۳۱:
11. ظرف با تصویر بزهای کوهی گل گورستان جرکول، سده 10 تا 12 میلاد.
11. ظرف با تصویر بزهای کوهی گل گورستان جرکول، سده 10 تا 12 میلاد.


5- استروشن
===== استروشن =====
 
1. نگین نقشدار عقیق سفید، طلا شهرک شیرین، سده 5-4 تا میلاد؛
1. نگین نقشدار عقیق سفید، طلا شهرک شیرین، سده 5-4 تا میلاد؛


خط ۸۴۳: خط ۸۴۲:
5. ظرف سفالی استروشن، سده 12-10 میلادی.
5. ظرف سفالی استروشن، سده 12-10 میلادی.


6- بنجیکت
===== بنجیکت =====
 
1. سر حاکم دیوارنگاره، سده 9-8 میلادی؛
1. سر حاکم دیوارنگاره، سده 9-8 میلادی؛


خط ۸۶۱: خط ۸۵۹:
9. کارزار دیوارنگاره، سده 9-7 میلادی.
9. کارزار دیوارنگاره، سده 9-7 میلادی.


7- هلبک
===== هلبک =====
 
1. آرایش بنا با تصویر شیر گچ، سده 11-10 میلادی؛
1. آرایش بنا با تصویر شیر گچ، سده 11-10 میلادی؛


خط ۸۸۱: خط ۸۷۸:
9. دستگیره دروازه در شکل پرنده برنجی، سده 11 میلادی.
9. دستگیره دروازه در شکل پرنده برنجی، سده 11 میلادی.


8- پیکره‌های گلی
===== پیکره‌های گلی =====
 
1. سر مرد زکات تپه ناحیه تورسون‌زاده، سده 4 میلادی؛
1. سر مرد زکات تپه ناحیه تورسون‌زاده، سده 4 میلادی؛


خط ۹۰۷: خط ۹۰۳:
12. پاره سفالین با تصویر مرد مرد گرز به دست قره قپچاق ناحیه حصار، سده 4-3 میلادی.
12. پاره سفالین با تصویر مرد مرد گرز به دست قره قپچاق ناحیه حصار، سده 4-3 میلادی.


9- سنگ‌نوشته‌ها
===== سنگ‌نوشته‌ها =====
 
1. بلبل سنگ ناحیه جرگتال، سده 8-7 میلادی؛
1. بلبل سنگ ناحیه جرگتال، سده 8-7 میلادی؛


خط ۹۱۹: خط ۹۱۴:
5. سنگ‌نگاره ناحیه اشت، سده 2-1 میلادی.
5. سنگ‌نگاره ناحیه اشت، سده 2-1 میلادی.


10- تخت سنگی
===== تخت سنگی =====
 
1. آپالون گل، سده 2-3 تا میلاد؛
1. آپالون گل، سده 2-3 تا میلاد؛


خط ۹۴۱: خط ۹۳۵:
10. پاره تاج، طلا سده 1 تا 3 میلاد.
10. پاره تاج، طلا سده 1 تا 3 میلاد.


11- پنج‌کنت قدیم
===== پنج‌کنت قدیم =====
 
1. در نزد دروازه، دیوارنگاره سده 8- 5 میلادی؛
1. در نزد دروازه، دیوارنگاره سده 8- 5 میلادی؛


خط ۹۵۳: خط ۹۴۶:
5. در زیر خیمه، دیوارنگاره سده 8- 5 میلادی.
5. در زیر خیمه، دیوارنگاره سده 8- 5 میلادی.


12- بودائی
===== بودائی =====
 
1. تصویر بودا، دیوارنگاره اجنه تپه، سده 8- 7 میلادی؛
1. تصویر بودا، دیوارنگاره اجنه تپه، سده 8- 7 میلادی؛


خط ۹۶۵: خط ۹۵۷:
5. بودا در نیروانا (طول 13 متر)، سده 8- 7 میلادی.
5. بودا در نیروانا (طول 13 متر)، سده 8- 7 میلادی.


در نوشتار حاضر در مبحث فرهنگ عامه قسمت موزه‌ها بیشتر به آثار و اشیاء باستانی، محل کشف و نگهداری آن‌ها پرداخته خواهد شد.
در نوشتار حاضر در مبحث فرهنگ عامه قسمت موزه‌ها بیشتر به آثار و اشیاء باستانی، محل کشف و نگهداری آن‌ها پرداخته خواهد شد<ref>زهریی، حسن(1391). جامعه و فرهنگ [[تاجیکستان]]. تهران: [https://www.icro.ir/ سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامی] (در دست انتشار)، ص. 69-72</ref>.


=== [[شخصیت های موثر سیاسی و اجتماعی در تاجیکستان|شخصیت های موثر سیاسی و اجتماعی در دوره معاصر]] ===
=== [[شخصیت های موثر سیاسی و اجتماعی در تاجیکستان|شخصیت های موثر سیاسی و اجتماعی در دوره معاصر]] ===
خط ۹۷۱: خط ۹۶۳:


==== [[احمد مخدوم دانش]] ====
==== [[احمد مخدوم دانش]] ====
احمد مخدوم دانش (1827 - 1897 م) شاعر، نویسنده و دانشمند برجسته تاجیک اهل بخارا بود و به دلیل دانش بسیارش به «احمد کله» معروف بود. وی به کمک شاگردانش، چون سودا، شاهین، حیرت، مضطرب، سامی و [[صدرالدین عینی]] جنبش اصلاحی را که در دهه‌های پایانی سده 19 م، آغاز گردید، رهبری کرد. مخدوم دانش ضمن مخالفت با نظام حاکم در آسیای مرکزی، با حکومت بخارا همراه بود، از این رو در طی سال‌های 1750-1770 م، سه بار به [[روسیه]] تزاری سفر کرد و از اندیشه‌ها و تکاپوهای آزادی خواهانه آگاهی‌هایی به دست آورد. وی گسترش دانش و تکنولوژی و آزادی خواهی در [[روسیه]] را با عقب‌ماندگی کشورش مورد سنجش قرار داده و در همین راستا در بخارا با ناآگاهی رهبران مذهبی از دانش روز مبارزه می‌نمود و از فرهنگ مردم آسیای مرکزی، ویژگی‌های قومی، سنن ملی، رفاه مردم، حقوق بانوان و ... جانبداری کرد. دانش، در واپسین سال‌های زندگانی خویش، کتاب‌های «ناموس الاعظم» و «معیار التدین» را که درباره دین اسلام بود، نگاشت<ref>حائری، عبدالهادی(1369)، مفهوم نوین آزادی‌های سیاسی و اجتماعی در نوشته‌های پارسی آسیای مرکزی، مجله سیمرغ، ص. 4</ref>.
احمد مخدوم دانش (1827 - 1897 م) شاعر، نویسنده و دانشمند برجسته تاجیک اهل بخارا بود و به دلیل دانش بسیارش به «احمد کله» معروف بود. وی به کمک شاگردانش، چون سودا، شاهین، حیرت، مضطرب، سامی و [[صدرالدین عینی]] جنبش اصلاحی را که در دهه‌های پایانی سده 19 م، آغاز گردید، رهبری کرد. مخدوم دانش ضمن مخالفت با نظام حاکم در آسیای مرکزی، با حکومت بخارا همراه بود، از این رو در طی سال‌های 1750-1770 م، سه بار به [[دوره تزاری روسیه|روسیه تزاری]] سفر کرد و از اندیشه‌ها و تکاپوهای آزادی خواهانه آگاهی‌هایی به دست آورد. وی گسترش دانش و تکنولوژی و آزادی خواهی در [[روسیه]] را با عقب‌ماندگی کشورش مورد سنجش قرار داده و در همین راستا در بخارا با ناآگاهی رهبران مذهبی از دانش روز مبارزه می‌نمود و از فرهنگ مردم آسیای مرکزی، ویژگی‌های قومی، سنن ملی، رفاه مردم، حقوق بانوان و ... جانبداری کرد. دانش، در واپسین سال‌های زندگانی خویش، کتاب‌های «ناموس الاعظم» و «معیار التدین» را که درباره دین اسلام بود، نگاشت<ref>حائری، عبدالهادی(1369)، مفهوم نوین آزادی‌های سیاسی و اجتماعی در نوشته‌های پارسی آسیای مرکزی، مجله سیمرغ، ص. 4</ref><ref>زهریی، حسن(1391). جامعه و فرهنگ [[تاجیکستان]]. تهران: [https://www.icro.ir/ سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامی] (در دست انتشار)، ص. 73</ref>.


==== [[صدرالدین عینی]] ====
==== [[صدرالدین عینی]] ====
صدرالدین سیدمرادزاده عینی در سال 1259 ه.ق 1878 م، در روستای ساکتره، در نزدیکی بخارا زاده شد و در سال 1374 ه.ق/ 1954 م، در [[شهر دوشنبه]] درگذشت و در همان جا به خاک سپرده شد. عینی نخستین کسی بود که به سازماندهی مطبوعات ملی و روزنامه نگاری تاجیک همت نمود. او در مقاله‌ها، شعرها، نوشته ها و شعارهایش که به گونه جزوه و اعلامیه  منتشر می‌شد، واقعیت‌های سیاسی کشورش را با بیانی پر احساس برای کشاورزان توضیح می‌داد و آنان را به اطاعت نکردن از نظام سنتی و رهایی از دست ستمکاران تشویق می‌نمود. عینی علاوه بر آثار و تألیفاتش، تألیف نخستین فرهنگ [[زبان تاجیکی|زبان تاجیک]]، شامل واژگان گفتاری به ویژه در سده‌های 6 و 7 ه.ق را در 1938 م به پایان رسانید. او بسیاری از آثار خود را به زبان ازبک به گونه متن اصلی نشر داد و نوشته‌های دیگری نیز به همین زبان منتشر کرد. از این رو عینی را بایستی همزمان یکی از مردان نثر و نظم ازبک نیز به شمار آورد. به پاس نوشته‌ها و پژوهش‌های ارزنده عینی در [[تاریخ تاجیکستان|تاریخ]]، [[تاریخ ادبیات و سبک‌های ادبی تاجیکستان|تاریخ ادبیات]] و زبان‌شناختی و با توجه به ابتکار او در زمینه‌ها، دکترای علوم فلسفی و کرسی استادی به او داده شد. با گشایش آکادمی علوم [[تاجیکستان]] در سال 1951 م، عینی به ریاست آن برگزیده شد و تا پایان عمر (1954م) در این شغل فعالیت کرد<ref>عاصمی، محمد(1369)، سخنی درباره [[صدرالدین عینی]]، مجله سیمرغ، ص. 31-33</ref>.
[[پرونده:صدرالدین عینی.png|بندانگشتی|صدرالدین عینی(1403). برگرفته از سایت پارسی انجمن، قابل بازیابی از https://parsianjoman.org/?p=1171]]
صدرالدین سیدمرادزاده عینی در سال 1259 ه.ق 1878 م، در روستای ساکتره، در نزدیکی بخارا زاده شد و در سال 1374 ه.ق/ 1954 م، در [[شهر دوشنبه]] درگذشت و در همان جا به خاک سپرده شد. عینی نخستین کسی بود که به سازماندهی مطبوعات ملی و روزنامه نگاری تاجیک همت نمود. او در مقاله‌ها، شعرها، نوشته ها و شعارهایش که به گونه جزوه و اعلامیه  منتشر می‌شد، واقعیت‌های سیاسی کشورش را با بیانی پر احساس برای کشاورزان توضیح می‌داد و آنان را به اطاعت نکردن از نظام سنتی و رهایی از دست ستمکاران تشویق می‌نمود. عینی علاوه بر آثار و تألیفاتش، تألیف نخستین فرهنگ [[زبان تاجیکی|زبان تاجیک]]، شامل واژگان گفتاری به ویژه در سده‌های 6 و 7 ه.ق را در 1938 م به پایان رسانید. او بسیاری از آثار خود را به زبان ازبک به گونه متن اصلی نشر داد و نوشته‌های دیگری نیز به همین زبان منتشر کرد. از این رو عینی را بایستی همزمان یکی از مردان نثر و نظم ازبک نیز به شمار آورد. به پاس نوشته‌ها و پژوهش‌های ارزنده عینی در [[تاریخ تاجیکستان|تاریخ]]، [[تاریخ ادبیات و سبک‌های ادبی تاجیکستان|تاریخ ادبیات]] و زبان‌شناختی و با توجه به ابتکار او در زمینه‌ها، دکترای علوم فلسفی و کرسی استادی به او داده شد. با گشایش آکادمی علوم [[تاجیکستان]] در سال 1951 م، عینی به ریاست آن برگزیده شد و تا پایان عمر (1954م) در این شغل فعالیت کرد<ref>عاصمی، محمد(1369)، سخنی درباره [[صدرالدین عینی]]، مجله سیمرغ، ص. 31-33</ref><ref>زهریی، حسن(1391). جامعه و فرهنگ [[تاجیکستان]]. تهران: [https://www.icro.ir/ سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامی] (در دست انتشار)، ص. 73-74</ref>.


==== [[شمس الدین مخدوم شاهین]] ====
==== [[شمس الدین مخدوم شاهین]] ====
شمس‌الدین مخدوم شاهین، شاعر و نویسنده آزادی خواه اواخر سده 13 و اوایل سده 14 ه.ق تاجیک بود. وی به عنوان شاگرد مکتب احمد مخدوم دانش، راه او را ادامه داد. شمس‌الدین مخدوم شاهینف(متوفی 1312 ه.ق/1894 م) از نامدارانی بود که زندگی خود را در راه رفاه مردم و حل و فصل مسایل و دشواری‌های آنان گذرانید. انتقاد در آثار شاهین بارها به چشم می‌خورد. کتاب «بدایع الضایع» و «تحفه دوستان» وی پر از مسائل روز مردم است. اثر دیگرش «لیلی و مجنون» را به یاد همسرش نوشت، که در آن درد و رنج مردم و نیز خودش را به گونه شعر یادآور می‌شود. شعرهای شاهین را بایستی از بهترین آثار اواخر سده 19م، آسیای مرکزی دانست<ref>میراحمدی، مریم (1372)، قوم تاجیک و فرهنگ تاجیکی در آسیای مرکزی، فصلنامه مطالعات آسیای مرکزی و قفقاز، ص. 86</ref>.
شمس‌الدین مخدوم شاهین، شاعر و نویسنده آزادی خواه اواخر سده 13 و اوایل سده 14 ه.ق تاجیک بود. وی به عنوان شاگرد مکتب احمد مخدوم دانش، راه او را ادامه داد. شمس‌الدین مخدوم شاهینف(متوفی 1312 ه.ق/1894 م) از نامدارانی بود که زندگی خود را در راه رفاه مردم و حل و فصل مسایل و دشواری‌های آنان گذرانید. انتقاد در آثار شاهین بارها به چشم می‌خورد. کتاب «بدایع الضایع» و «تحفه دوستان» وی پر از مسائل روز مردم است. اثر دیگرش «لیلی و مجنون» را به یاد همسرش نوشت، که در آن درد و رنج مردم و نیز خودش را به گونه شعر یادآور می‌شود. شعرهای شاهین را بایستی از بهترین آثار اواخر سده 19م، آسیای مرکزی دانست<ref>میراحمدی، مریم (1372)، قوم تاجیک و فرهنگ تاجیکی در آسیای مرکزی، فصلنامه مطالعات آسیای مرکزی و قفقاز، ص. 86</ref><ref>زهریی، حسن(1391). جامعه و فرهنگ [[تاجیکستان]]. تهران: [https://www.icro.ir/ سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامی] (در دست انتشار)، ص. 74</ref>.


==== [[ابوالقاسم لاهوتی]] ====
==== [[ابوالقاسم لاهوتی]] ====
لاهوتی هفتاد سال زندگی کرد که نیمی از آن با ایران و رویدادهای مربوط به ایران در پیوند بود و نیمه دوم آن از سال 1922 م/ 1301 ه.ش، بدین‌سو، بایستی در چارچوب دگرگونی‌ها و چگونگی‌های اتحاد جماهیر شوروی سوسیالیستی به ویژه جامعه پارسی زبان آسیای مرکزی بررسی شود. لاهوتی از آغاز نوجوانی شاعری آزادی خواه به شمار می‌آید. که در راه آزادی ملت‌های خاورمیانه و به سود مشروطیت ایران می‌کوشیده و در شعرهایش آزادی به معنی از میان رفتن نظام‌های خودکامه و ستمگر، جلوه می‌کرده است. پس از یک رشته درگیری سیاسی و نظامی با حکومت ایران، در 35 سالگی به اتحاد جماهیر شوروی مهاجرت کرد. از آن پس استعداد خویش را در خدمت سوسیالیسم و فرهنگ تاجیک به کار انداخت. لاهوتی در سال 1925 م / 1304 ه.ش، به [[شهر دوشنبه|دوشنبه]] پایتخت [[تاجیکستان]] رفت. پس از چندی به مقام [[وزارت فرهنگ تاجیکستان]] رسید و به سال 1935 میلادی/ 1314 ه.ش به نمایندگی از سوی دولت اتحاد شوروی در کنگره دفاع از تمدن در [[پاریس]] شرکت کرد و در همان سال نشان لنین را دریافت نمود. در سال 1954م/1333 ه.ش، زندگی‌نامه لاهوتی به نام «شرح زندگانی» من منتشر گردید. که ادعا می‌شود نگارش خود اوست. این کتاب دربرگیرنده خرده‌گیری‌های گسترده از استالین و رژیم اتحاد شوروی بود. گفتار این کتاب پیرامون رژیم استالین با آزادی اجتماعی و سیاسی، با آن چه لاهوتی پیش از آن نوشته بود، سخت ناهمخوانی داشت. در این کتاب نیز آمده است که لاهوتی در ژوئن 1952 م/1331 ه.ش به [[افغانستان]] رفت و به دولت آن کشور پناهنده شد. ولی لاهوتی در مطبوعات و رادیو پیوند خود را با کتاب شرح زندگانی من دروغی آشکار خواند. لاهوتی نیز به نگارش سرگذشت خویش با عنوان «سرگذشت من» پرداخت. ولی پیش از پایان آن درگذشت. آن چه لاهوتی توانست در سرگذشت خویش بگنجاند، چهار سال پس از مرگش به سال 1961م/1340 ه.ش، در جلد دوم شرق سرخ در 22 صفحه به چاپ رسید<ref>حائری، عبدالهادی(1369)، مفهوم نوین آزادی‌های سیاسی و اجتماعی در نوشته‌های پارسی آسیای مرکزی، مجله سیمرغ، ص. 20-22</ref>.
لاهوتی هفتاد سال زندگی کرد که نیمی از آن با ایران و رویدادهای مربوط به ایران در پیوند بود و نیمه دوم آن از سال 1922 م/ 1301 ه.ش، بدین‌سو، بایستی در چارچوب دگرگونی‌ها و چگونگی‌های اتحاد جماهیر شوروی سوسیالیستی به ویژه جامعه پارسی زبان آسیای مرکزی بررسی شود. لاهوتی از آغاز نوجوانی شاعری آزادی خواه به شمار می‌آید. که در راه آزادی ملت‌های خاورمیانه و به سود مشروطیت ایران می‌کوشیده و در شعرهایش آزادی به معنی از میان رفتن نظام‌های خودکامه و ستمگر، جلوه می‌کرده است. پس از یک رشته درگیری سیاسی و نظامی با حکومت ایران، در 35 سالگی به اتحاد جماهیر شوروی مهاجرت کرد. از آن پس استعداد خویش را در خدمت سوسیالیسم و فرهنگ تاجیک به کار انداخت. لاهوتی در سال 1925 م / 1304 ه.ش، به [[شهر دوشنبه|دوشنبه]] پایتخت [[تاجیکستان]] رفت. پس از چندی به مقام [[وزارت فرهنگ تاجیکستان]] رسید و به سال 1935 میلادی/ 1314 ه.ش به نمایندگی از سوی دولت اتحاد شوروی در کنگره دفاع از تمدن در [[پاریس]] شرکت کرد و در همان سال نشان لنین را دریافت نمود. در سال 1954م/1333 ه.ش، زندگی‌نامه لاهوتی به نام «شرح زندگانی» من منتشر گردید. که ادعا می‌شود نگارش خود اوست. این کتاب دربرگیرنده خرده‌گیری‌های گسترده از استالین و رژیم اتحاد شوروی بود. گفتار این کتاب پیرامون رژیم استالین با آزادی اجتماعی و سیاسی، با آن چه لاهوتی پیش از آن نوشته بود، سخت ناهمخوانی داشت. در این کتاب نیز آمده است که لاهوتی در ژوئن 1952 م/1331 ه.ش به [[افغانستان]] رفت و به دولت آن کشور پناهنده شد. ولی لاهوتی در مطبوعات و رادیو پیوند خود را با کتاب شرح زندگانی من دروغی آشکار خواند. لاهوتی نیز به نگارش سرگذشت خویش با عنوان «سرگذشت من» پرداخت. ولی پیش از پایان آن درگذشت. آن چه لاهوتی توانست در سرگذشت خویش بگنجاند، چهار سال پس از مرگش به سال 1961م/1340 ه.ش، در جلد دوم شرق سرخ در 22 صفحه به چاپ رسید<ref>حائری، عبدالهادی(1369)، مفهوم نوین آزادی‌های سیاسی و اجتماعی در نوشته‌های پارسی آسیای مرکزی، مجله سیمرغ، ص. 20-22</ref><ref>زهریی، حسن(1391). جامعه و فرهنگ [[تاجیکستان]]. تهران: [https://www.icro.ir/ سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامی] (در دست انتشار)، ص. 74-75</ref>.


==== [[میرزا تورسون زاده|میرزا تورسون‌زاده]] ====
==== [[میرزا تورسون زاده|میرزا تورسون‌زاده]] ====
میرزا تورسون‌زاده از نویسندگان و پژوهشگران برجسته تاجیک بود که در سال 1911 چشم به جهان گشود. وی از جوانی به عرصه‌ی [[زبان و ادبیات تاجیکستان|ادبیات تاجیک]] گام نهاد. تورسون‌زاده و یارانش درام نویسی را در ادبیات تاجیک بنیاد گذاشتند<ref>هادی‌زاده، رسول(1970)، ادبیات تاجیک، کشور کوه‌های بلند، [[شهر دوشنبه]]: آکوادمی علوم تاجیکستان، ص. 169</ref>.
میرزا تورسون‌زاده از نویسندگان و پژوهشگران برجسته تاجیک بود که در سال 1911 چشم به جهان گشود. وی از جوانی به عرصه‌ی [[زبان و ادبیات تاجیکستان|ادبیات تاجیک]] گام نهاد. تورسون‌زاده و یارانش درام نویسی را در ادبیات تاجیک بنیاد گذاشتند<ref>هادی‌زاده، رسول(1970)، ادبیات تاجیک، کشور کوه‌های بلند، [[شهر دوشنبه]]: آکوادمی علوم تاجیکستان، ص. 169</ref><ref>زهریی، حسن(1391). جامعه و فرهنگ [[تاجیکستان]]. تهران: [https://www.icro.ir/ سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامی] (در دست انتشار)، ص. 75</ref>.


==== [[باباجان غفورف]] ====
==== [[باباجان غفورف]] ====
باباجان غفورف در 31 دسامبر 1909م در روستای اسفزار و یازد خجند ولایت سمرقند در خانواده‌ای کشاورز پا به عرصه وجود نهاد. پدرش غفور سنگین اف باغبان بود. که مدتی چند کارگر راه آهن نیز بوده است. وی در سن 18 سالگی در سازمان کمسومول، مدیریت کودکان و چندی بعد سرپرستی شعبه فرهنگ کمیته ناحیه‌ای کمسومول را بر عهده داشت. اواخر سال 1928 م، برای گذراندن کورس‌های عالی حقوق به سمرقند فرستاده شد. پس از پایان تحصیل به [[شهر دوشنبه]] به کمیته مرکزی [[حزب کمونیست]](بلشویکان) [[تاجیکستان]] مأموریت یافت. از سال 1930 م، مدتی را در کمیسر خلق دادگستری بود و سپس به مدیریت شعبه منصوب گردید. سال بعد برای تحصیل به مسکو رفت و سال 1935 م، فارغ التحصیل انستیتو کمونیستی ژورنالیستی کشور گردید. غفورف از سپتامبر 1940 م، تا آوریل 1941 در اسپیرانتور انتستیتو تاریخ آکادمی علوم اتحاد شوروی نیز تحصیل کرد. پس از پایان آن، منشی کمیته مرکزی [[حزب کمونیست تاجیکستان]] در امور تبلیغ و ترویج شد. در ماه 1946م، منشی اول کمیته مرکزی آن حزب گردید. او در سال‌های دشوار جنگ جهانی دوم، از رهبران [[تاجیکستان]] در امر بسیج نیرو برای مبارزه با اشغالگران نازی بود. [[باباجان غفورف]] در تمامی عمر خویش به پژوهش درباره [[تاجیکستان]]، تاریخ و فرهنگ مردم آسیای مرکزی و تاریخ اسلام پرداخت. او از نخستین پژوهشگران تاریخ مذهب اسماعیلیه است. در جریان فعالیت‌های علمی و همکاری با برجسته‌ترین کارشناسان منابع خطی تاریخ خاور، باستان شناسان و ... بر دانش و استعداد وی افزوده شد. در سال 1956، باباجان غفورف به ریاست انستیتو خاورشناسی آکادمی اتحاد شوروی انتخاب گردید. در مارس 1964 م، تحت ریاست او بخش آثار خطی خاوری آکادمی علوم شوروی دایر شد. غفورف در 68 سالگی در 12 جولای 1977م، در [[شهر دوشنبه]] درگذشت<ref>مختاراف، احراز(1988)، آکادمیسین باباجان غفورف، ترجمه شوکت شریف، [[شهر دوشنبه|شهر دوشنبه تاجیکستان]]: نشر عرفان، ص. 3-4</ref>.
باباجان غفورف در 31 دسامبر 1909م در روستای اسفزار و یازد خجند ولایت سمرقند در خانواده‌ای کشاورز پا به عرصه وجود نهاد. پدرش غفور سنگین اف باغبان بود. که مدتی چند کارگر راه آهن نیز بوده است. وی در سن 18 سالگی در سازمان کمسومول، مدیریت کودکان و چندی بعد سرپرستی شعبه فرهنگ کمیته ناحیه‌ای کمسومول را بر عهده داشت. اواخر سال 1928 م، برای گذراندن کورس‌های عالی حقوق به سمرقند فرستاده شد. پس از پایان تحصیل به [[شهر دوشنبه]] به کمیته مرکزی [[حزب کمونیست]](بلشویکان) [[تاجیکستان]] مأموریت یافت. از سال 1930 م، مدتی را در کمیسر خلق دادگستری بود و سپس به مدیریت شعبه منصوب گردید. سال بعد برای تحصیل به مسکو رفت و سال 1935 م، فارغ التحصیل انستیتو کمونیستی ژورنالیستی کشور گردید. غفورف از سپتامبر 1940 م، تا آوریل 1941 در اسپیرانتور انتستیتو تاریخ آکادمی علوم اتحاد شوروی نیز تحصیل کرد. پس از پایان آن، منشی کمیته مرکزی [[حزب کمونیست تاجیکستان]] در امور تبلیغ و ترویج شد. در ماه 1946م، منشی اول کمیته مرکزی آن حزب گردید. او در سال‌های دشوار جنگ جهانی دوم، از رهبران [[تاجیکستان]] در امر بسیج نیرو برای مبارزه با اشغالگران نازی بود. [[باباجان غفورف]] در تمامی عمر خویش به پژوهش درباره [[تاجیکستان]]، تاریخ و فرهنگ مردم آسیای مرکزی و تاریخ اسلام پرداخت. او از نخستین پژوهشگران تاریخ مذهب اسماعیلیه است. در جریان فعالیت‌های علمی و همکاری با برجسته‌ترین کارشناسان منابع خطی تاریخ خاور، باستان شناسان و ... بر دانش و استعداد وی افزوده شد. در سال 1956، باباجان غفورف به ریاست انستیتو خاورشناسی آکادمی اتحاد شوروی انتخاب گردید. در مارس 1964 م، تحت ریاست او بخش آثار خطی خاوری آکادمی علوم شوروی دایر شد. غفورف در 68 سالگی در 12 جولای 1977م، در [[شهر دوشنبه]] درگذشت<ref>مختاراف، احراز(1988)، آکادمیسین باباجان غفورف، ترجمه شوکت شریف، [[شهر دوشنبه|شهر دوشنبه تاجیکستان]]: نشر عرفان، ص. 3-4</ref><ref>زهریی، حسن(1391). جامعه و فرهنگ [[تاجیکستان]]. تهران: [https://www.icro.ir/ سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامی] (در دست انتشار)، ص. 75-76</ref>.


==== [[میرسعید میرشکراف]] ====
==== [[میرسعید میرشکراف]] ====
خط ۹۹۳: خط ۹۸۶:
فعالیت ادبی میرسعید از سال‌های دهه 1930، آغاز گردیده است. موضوع شعرهای وی پرمحتوا بوده و مهمترین مسائل روزمره زندگی و زمان، ساختمان کانال وخش، آزادی بانوان، زندگی کلخوزی در [[تاجیکستان]] و غیره را در بر می‌گیرد. میرشکر که از سال‌های دهه 1930.م، برای کودکان آثاری پدید آورد، امروز به عنوان یکی از پایه‌گذاران ادبیات کودک شناخته شده است و نخستین شعر کودکانه‌اش «میمونک زب – قزیق» (1937.م) است. میرشکر در انواع گوناگون ادبی، سرود، ترانه، داستان و منظومه افسانه و روایت، چیستان و مثل، حکایت و .. برای کودکان پدید آورد. میرسعید نمایش نامه‌هایی برای کودکان نیز نوشته است که از قشلاق طلایی(1944م) تا شبک و گل قربان(1946م) بیراق مکتب (1969م) گل رنگ و خوش و ... از آن جمله‌اند. میر شکراف در آثار دراماتیک خود به فولکولور که از منابع آثار اوست، تکیه کرده است. وی نماینده شورای عالی جمهوری شوروی سوسیالیستی [[تاجیکستان]] (مجلس 8 تا 11) رئیس کمیته جمهوری و عضو هیأت رئیسه کمیته روسی همبستگی کشورهای آسیا و آفریقا، عضو هیأت رئیسه اتحادیه نویسندگان شوروی و هیأت رئیسه اتحادیه نویسندگان [[تاجیکستان]] از سال 1940.م بود.
فعالیت ادبی میرسعید از سال‌های دهه 1930، آغاز گردیده است. موضوع شعرهای وی پرمحتوا بوده و مهمترین مسائل روزمره زندگی و زمان، ساختمان کانال وخش، آزادی بانوان، زندگی کلخوزی در [[تاجیکستان]] و غیره را در بر می‌گیرد. میرشکر که از سال‌های دهه 1930.م، برای کودکان آثاری پدید آورد، امروز به عنوان یکی از پایه‌گذاران ادبیات کودک شناخته شده است و نخستین شعر کودکانه‌اش «میمونک زب – قزیق» (1937.م) است. میرشکر در انواع گوناگون ادبی، سرود، ترانه، داستان و منظومه افسانه و روایت، چیستان و مثل، حکایت و .. برای کودکان پدید آورد. میرسعید نمایش نامه‌هایی برای کودکان نیز نوشته است که از قشلاق طلایی(1944م) تا شبک و گل قربان(1946م) بیراق مکتب (1969م) گل رنگ و خوش و ... از آن جمله‌اند. میر شکراف در آثار دراماتیک خود به فولکولور که از منابع آثار اوست، تکیه کرده است. وی نماینده شورای عالی جمهوری شوروی سوسیالیستی [[تاجیکستان]] (مجلس 8 تا 11) رئیس کمیته جمهوری و عضو هیأت رئیسه کمیته روسی همبستگی کشورهای آسیا و آفریقا، عضو هیأت رئیسه اتحادیه نویسندگان شوروی و هیأت رئیسه اتحادیه نویسندگان [[تاجیکستان]] از سال 1940.م بود.


از سال 1961 الی 1975 رئیس شورای عالی جمهوری شوروی سوسیالیستی [[تاجیکستان]] بوده است. دریافت جایزه دولت اتحاد شوروی (1950.م) جایزه دولتی [[تاجیکستان]] به نام رودکی 1964م، و جایزه کمسومول لنین، دو مدال لنین، مدال انقلاب اکتبر، دو مدال پرچم سرخ محنت، مدال دوستی خلق‌ها، مدال نشان و افتخار و دارای تقدیر نامه‌های ریاست شورای عالی جمهوری شوروی سوسیالیستی [[تاجیکستان]] بود. میرشکر از سال 1934.م، عضو اتحادیه نویسندگان شوروی بود و در نهم مرداد مام 1327 ه.ش، در [[شهر دوشنبه]] درگذشته است.
از سال 1961 الی 1975 رئیس شورای عالی جمهوری شوروی سوسیالیستی [[تاجیکستان]] بوده است. دریافت جایزه دولت اتحاد شوروی (1950.م) جایزه دولتی [[تاجیکستان]] به نام رودکی 1964م، و جایزه کمسومول لنین، دو مدال لنین، مدال انقلاب اکتبر، دو مدال پرچم سرخ محنت، مدال دوستی خلق‌ها، مدال نشان و افتخار و دارای تقدیر نامه‌های ریاست شورای عالی جمهوری شوروی سوسیالیستی [[تاجیکستان]] بود. میرشکر از سال 1934.م، عضو اتحادیه نویسندگان شوروی بود و در نهم مرداد مام 1327 ه.ش، در [[شهر دوشنبه]] درگذشته است<ref>زهریی، حسن(1391). جامعه و فرهنگ [[تاجیکستان]]. تهران: [https://www.icro.ir/ سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامی] (در دست انتشار)، ص. 76-77</ref>.


==== [[سید عبدالله نوری]] ====
==== [[سید عبدالله نوری]] ====
بنیانگذار [[حزب نهضت اسلامی تاجیکستان]] در سال 1947 در روستای آشتیان سابق ناحیه سَنگ‌وار (طویل‌دره) به دنیا آمد. بعداً خاندان آن‌ها به همراه دیگر مردم کوهستان به وخشان‌زمین کوچانده می‌شوند. سال 1964 دوره تحصیلات عمومی را به پایان برد. سپس دوره مهندسی را در مؤسسه آمار شهر قرغان‌تپه به اتمام رسانده در اداره مذکور به عنوان مهندس تا سال 1986 مشغول بود. وی نزد دانشمندان معروف، امثال سیام‌الدین نجم‌الدین و قاری محمدجان خوقندی، معروف به مولوی هندوستانی علوم مختلف مثل «صرف و نحو»، «معانی»، «منطق»، «تاریخ اسلام»، «حدیث»، «تفسیر قرآن» و غیره را آموخت. ماه ژوئن سال 1986 از جانب مقامات امنیتی سابق اتحاد شوروی به جرم فعالیت سیاسی بازداشت و حبس شد. ماه فوریه سال 1987 به حکم دادگاه ولایت قرغان تپه بر اساس ماده 203 قانون جنائی [[تاجیکستان]] به اتهام «انتشار اخبار دروغین که ساختار جامعه و دولت سوسیالیستی را بدنام می‌کند، به مدت یک‌سال و نیم به زندان محکوم شد. او مدت جزا را در زندان‌های سیبری و شرق دور گذراند.
بنیانگذار [[حزب نهضت اسلامی تاجیکستان]] در سال 1947 در روستای آشتیان سابق ناحیه سَنگ‌وار (طویل‌دره) به دنیا آمد. بعداً خاندان آن‌ها به همراه دیگر مردم کوهستان به وخشان‌زمین کوچانده می‌شوند. سال 1964 دوره تحصیلات عمومی را به پایان برد. سپس دوره مهندسی را در مؤسسه آمار شهر قرغان‌تپه به اتمام رسانده در اداره مذکور به عنوان مهندس تا سال 1986 مشغول بود. وی نزد دانشمندان معروف، امثال سیام‌الدین نجم‌الدین و قاری محمدجان خوقندی، معروف به مولوی هندوستانی علوم مختلف مثل «صرف و نحو»، «معانی»، «منطق»، «تاریخ اسلام»، «حدیث»، «تفسیر قرآن» و غیره را آموخت. ماه ژوئن سال 1986 از جانب مقامات امنیتی سابق اتحاد شوروی به جرم فعالیت سیاسی بازداشت و حبس شد. ماه فوریه سال 1987 به حکم دادگاه ولایت قرغان تپه بر اساس ماده 203 قانون جنائی [[تاجیکستان]] به اتهام «انتشار اخبار دروغین که ساختار جامعه و دولت سوسیالیستی را بدنام می‌کند، به مدت یک‌سال و نیم به زندان محکوم شد. او مدت جزا را در زندان‌های سیبری و شرق دور گذراند.


[[سید عبدالله نوری]] به همراه چهار نفر از شاگردانش در 20 آوریل سال 1973 سازمان «نهضت جوانان اسلامی [[تاجیکستان]]» را در وادی وخش تأسیس کرد که بعداً آن به حزب نهضت اسلامی [[تاجیکستان]] تبدیل شد. این نخستین سازمان سیاسی اسلامی در بین کشورهای آسیای میانه بود. از سال 1989 تا سال 1992 وظیفه سردبیری مجله «منبر اسلام»، نشریه اداره مسلمانان جمهوری [[تاجیکستان]] را به عهده داشت و همزمان رهبر [[حزب نهضت اسلامی تاجیکستان]] به طور غیررسمی بود. بر اثر جنگ شهروندی، در آغاز سال 1993 به [[افغانستان]] هجرت نمود و در آنجا حرکت [[حزب نهضت اسلامی تاجیکستان|نهضت اسلامی تاجیکستان]] را تأسیس کرد و به مبارزه سیاسی و نظامی پرداخت و برای بازگرداندن حقوق از دست رفته مهاجرین و آوارگان تاجیک کوشش‌های زیادی به خرج داد. این سازمان سیاسی و نظامی با رهبری او در آغاز شدن مذاکرات صلح بین تاجیکان در ماه آوریل سال 1994 نقش اساسی را داشت. روند مذاکرات صلح بین تاجیکان (آوریل 1995 تا ژوئن سال 1997) تحت سروری سید عبدالله نوری با موفقیت انجام یافت. به منظور هر چه سریع‌تر رسیدن به توافق نهایی، او هفت بار در خارج  از [[تاجیکستان]] با رئیس جمهور [[تاجیکستان]] امام‌علی رحمان‌اف دیدار و ملاقات نمود. این ملاقات‌ها در روند مذاکرات صلح در [[تاجیکستان]] نقش مهمی داشت. از ماه ژوئیه سال 1997 تا 31 مارس سال 2000 سید عبدالله نوری رئیسی کمیسیون آشتی ملی را به عهده داشت و در استقرار صلح و آشتی و وحدت و تفاهم مردم [[تاجیکستان]] سهم بزرگی گذاشت. او  در 18 سپتامبر سال 1999 رئیس [[حزب نهضت اسلامی تاجیکستان]] شد. وی همچون سیاستمداری دانا و ورزیده، باتمکین و دوراندیش و همچون فقیه دانشمند علوم اسلامی در عرصه بین‌المللی شناخته شده است که مؤلف چندین اثر در زمینه‌های علمی، سیاسی، دینی و فلسفی می‌باشد.
[[سید عبدالله نوری]] به همراه چهار نفر از شاگردانش در 20 آوریل سال 1973 سازمان «نهضت جوانان اسلامی [[تاجیکستان]]» را در وادی وخش تأسیس کرد که بعداً آن به حزب نهضت اسلامی [[تاجیکستان]] تبدیل شد. این نخستین سازمان سیاسی اسلامی در بین کشورهای آسیای میانه بود. از سال 1989 تا سال 1992 وظیفه سردبیری مجله «منبر اسلام»، نشریه اداره مسلمانان جمهوری [[تاجیکستان]] را به عهده داشت و همزمان رهبر [[حزب نهضت اسلامی تاجیکستان]] به طور غیررسمی بود. بر اثر جنگ شهروندی، در آغاز سال 1993 به [[افغانستان]] هجرت نمود و در آنجا حرکت [[حزب نهضت اسلامی تاجیکستان|نهضت اسلامی تاجیکستان]] را تأسیس کرد و به مبارزه سیاسی و نظامی پرداخت و برای بازگرداندن حقوق از دست رفته مهاجرین و آوارگان تاجیک کوشش‌های زیادی به خرج داد. این سازمان سیاسی و نظامی با رهبری او در آغاز شدن مذاکرات صلح بین تاجیکان در ماه آوریل سال 1994 نقش اساسی را داشت. روند مذاکرات صلح بین تاجیکان (آوریل 1995 تا ژوئن سال 1997) تحت سروری سید عبدالله نوری با موفقیت انجام یافت. به منظور هر چه سریع‌تر رسیدن به توافق نهایی، او هفت بار در خارج  از [[تاجیکستان]] با رئیس جمهور [[تاجیکستان]] امام‌علی رحمان‌اف دیدار و ملاقات نمود. این ملاقات‌ها در روند مذاکرات صلح در [[تاجیکستان]] نقش مهمی داشت. از ماه ژوئیه سال 1997 تا 31 مارس سال 2000 سید عبدالله نوری رئیسی کمیسیون آشتی ملی را به عهده داشت و در استقرار صلح و آشتی و وحدت و تفاهم مردم [[تاجیکستان]] سهم بزرگی گذاشت. او  در 18 سپتامبر سال 1999 رئیس [[حزب نهضت اسلامی تاجیکستان]] شد. وی همچون سیاستمداری دانا و ورزیده، باتمکین و دوراندیش و همچون فقیه دانشمند علوم اسلامی در عرصه بین‌المللی شناخته شده است که مؤلف چندین اثر در زمینه‌های علمی، سیاسی، دینی و فلسفی می‌باشد<ref>زهریی، حسن(1391). جامعه و فرهنگ [[تاجیکستان]]. تهران: [https://www.icro.ir/ سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامی] (در دست انتشار)، ص. 77-78</ref>.


==== [[محی الدین کبیری|محی‌الدین کبیری]] ====
==== [[محی الدین کبیری|محی‌الدین کبیری]] ====
در سال 1965 در ناحیه فیض‌آباد به دنیا آمد. بعد از پایان دوره تحصیلات، در سال 1982 نخست تحصیل در آموزشگاه تکنیک آمار شهر آرجینکیز آباد (ناحیه کافرنهان و اکنون ناحیه شهر وحدت)، سپس دانشگاه دولتی [[تاجیکستان]]، دانشگاه صنْعای جمهوری یَمَن و آکادمی دیپلماتی شهر [[مسکو]] را با موفقیت به اتمام رساند. دارای تخصص‌های حقوق، دیپلماسی، عرب‌شناسی و اقتصاد می‌باشد. همزمان با تحصیل از سال 1992 عضو ریاست اتحادیه بین‌المللی دانشجویان بوده، تا سال 1995 به حیث مدیر نمایندگی این سازمان در کشورهای مشترک‌المنافع انجام وظیفه نموده است. از ماه سپتامبر سال 1997 مشاور رئیس کمیسیون آشتی ملی و ماه اکتبر سال 1999 تا 1 آوریل سال 2000 عضو زیر کمیسیون سیاسی آشتی ملی بود که در تحکیم صلح و آرامش ملی در [[تاجیکستان]] سهم ارزنده داشته است. او معاون رئیس [[حزب نهضت اسلامی تاجیکستان]] را به عهده داشته و در مستحکم شدن روابط بین‌المللی حزب نقش فعالی داشته است. همچنین دارای دکترای علوم سیاسی و به زبان‌های [[زبان روسی|روسی]]، انگلیسی و عربی تسلط دارد.  
در سال 1965 در ناحیه فیض‌آباد به دنیا آمد. بعد از پایان دوره تحصیلات، در سال 1982 نخست تحصیل در آموزشگاه تکنیک آمار شهر آرجینکیز آباد (ناحیه کافرنهان و اکنون ناحیه شهر وحدت)، سپس دانشگاه دولتی [[تاجیکستان]]، دانشگاه صنْعای جمهوری یَمَن و آکادمی دیپلماتی شهر [[مسکو]] را با موفقیت به اتمام رساند. دارای تخصص‌های حقوق، دیپلماسی، عرب‌شناسی و اقتصاد می‌باشد. همزمان با تحصیل از سال 1992 عضو ریاست اتحادیه بین‌المللی دانشجویان بوده، تا سال 1995 به حیث مدیر نمایندگی این سازمان در کشورهای مشترک‌المنافع انجام وظیفه نموده است. از ماه سپتامبر سال 1997 مشاور رئیس کمیسیون آشتی ملی و ماه اکتبر سال 1999 تا 1 آوریل سال 2000 عضو زیر کمیسیون سیاسی آشتی ملی بود که در تحکیم صلح و آرامش ملی در [[تاجیکستان]] سهم ارزنده داشته است. او معاون رئیس [[حزب نهضت اسلامی تاجیکستان]] را به عهده داشته و در مستحکم شدن روابط بین‌المللی حزب نقش فعالی داشته است. همچنین دارای دکترای علوم سیاسی و به زبان‌های [[زبان روسی|روسی]]، انگلیسی و عربی تسلط دارد<ref>زهریی، حسن(1391). جامعه و فرهنگ [[تاجیکستان]]. تهران: [https://www.icro.ir/ سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامی] (در دست انتشار)، ص. 78</ref>.  


==== [[جوره بیک نذری|جوره‌بیک نذری]] ====
==== [[جوره بیک نذری|جوره‌بیک نذری]] ====
جوره‌بیک نذری 23 ژوئن سال 1946 در [[شهر دوشنبه|دوشنبه]] متولد شد. سال 1968 دانشکده فیلولوژی دانشگاه دولتی [[تاجیکستان]] را به پایان برده؛ در سال 1974 رساله دکتری و در سال 1997 رساله فوق دکتری را دفاع کرد. سال‌های طولانی در پژوهشگاه خاورشناسی در بخش‌های گوناگون فعالیت نموده و رئیس پژوهشگاه شرق‌شناسی و میراث خطی آکادمی علوم [[تاجیکستان]] نیز بوده است. آثار تحقیقاتی او در [[تاجیکستان]] و ایران به چاپ رسیده‌اند. وی از سال 1998 عضو اتحادیه نویسندگان [[تاجیکستان]] بوده است.
جوره‌بیک نذری 23 ژوئن سال 1946 در [[شهر دوشنبه|دوشنبه]] متولد شد. سال 1968 دانشکده فیلولوژی دانشگاه دولتی [[تاجیکستان]] را به پایان برده؛ در سال 1974 رساله دکتری و در سال 1997 رساله فوق دکتری را دفاع کرد. سال‌های طولانی در پژوهشگاه خاورشناسی در بخش‌های گوناگون فعالیت نموده و رئیس پژوهشگاه شرق‌شناسی و میراث خطی آکادمی علوم [[تاجیکستان]] نیز بوده است. آثار تحقیقاتی او در [[تاجیکستان]] و ایران به چاپ رسیده‌اند. وی از سال 1998 عضو اتحادیه نویسندگان [[تاجیکستان]] بوده است<ref>زهریی، حسن(1391). جامعه و فرهنگ [[تاجیکستان]]. تهران: [https://www.icro.ir/ سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامی] (در دست انتشار)، ص. 78</ref>.


==== [[محمد جان شکوری|محمدجان شکوری]] ====
==== [[محمد جان شکوری|محمدجان شکوری]] ====
خط ۱٬۰۲۱: خط ۱٬۰۱۴:
5. در تربیت عالمان و محققان جوان سهم بسزا داشته است.
5. در تربیت عالمان و محققان جوان سهم بسزا داشته است.


6. چهره‌ی شایسته علمی [[تاجیکستان]](1991)، عضو وابسته آکادمی علوم [[تاجیکستان]]، برنده جایزه ادبی دولتی رودکی(1994) می‌باشد و از سال 1956 عضو اتحادیه نویسندگان بوده است.
6. چهره‌ی شایسته علمی [[تاجیکستان]](1991)، عضو وابسته آکادمی علوم [[تاجیکستان]]، برنده جایزه ادبی دولتی رودکی(1994) می‌باشد و از سال 1956 عضو اتحادیه نویسندگان بوده است<ref>زهریی، حسن(1391). جامعه و فرهنگ [[تاجیکستان]]. تهران: [https://www.icro.ir/ سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامی] (در دست انتشار)، ص. 78-79</ref>.


==== [[‏مهمان بختی]] ====
==== [[‏مهمان بختی]] ====
خط ۱٬۰۳۴: خط ۱٬۰۲۷:
داستان‌ها در مجموعه «آه سبک»(1984) گرد آمده‌اند. داستان «خوبان» سال 1982 در آزمون ادبی، جایزه ن. استروفسکی را گرفته است.
داستان‌ها در مجموعه «آه سبک»(1984) گرد آمده‌اند. داستان «خوبان» سال 1982 در آزمون ادبی، جایزه ن. استروفسکی را گرفته است.


مجموعه درام‌های او به [[زبان روسی|روسی]] با نام «مینوته ویچناستی» (ساوپیس- نویسنده شوروی، 1983) چاپ شده‌اند. سال 1987 مجموعه داستان‌هایش با نام «روح توانا» به چاپ رسید. سال 1990 نشریات (ساوپیس- نویسنده شوروی) مجموعه داستان‌های او را با نام «اشک، شادی و غم» از چاپ برآورد. او سال 1997 نشریه «سروش» (تهران) درام «فردوسی» را (1994) به خط فارسی را به چاپ رساند. سال 1986 جایزه کومسومول [[تاجیکستان]] و سال 1998 جایزه دولتی رودکی را گرفته است.  
مجموعه درام‌های او به [[زبان روسی|روسی]] با نام «مینوته ویچناستی» (ساوپیس- نویسنده شوروی، 1983) چاپ شده‌اند. سال 1987 مجموعه داستان‌هایش با نام «روح توانا» به چاپ رسید. سال 1990 نشریات (ساوپیس- نویسنده شوروی) مجموعه داستان‌های او را با نام «اشک، شادی و غم» از چاپ برآورد. او سال 1997 نشریه «سروش» (تهران) درام «فردوسی» را (1994) به خط فارسی را به چاپ رساند. سال 1986 جایزه کومسومول [[تاجیکستان]] و سال 1998 جایزه دولتی رودکی را گرفته است<ref>زهریی، حسن(1391). جامعه و فرهنگ [[تاجیکستان]]. تهران: [https://www.icro.ir/ سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامی] (در دست انتشار)، ص. 79-80</ref>.  


==== [[عبدالقادر منیازف]] ====
==== [[عبدالقادر منیازف]] ====
خط ۱٬۰۴۱: خط ۱٬۰۳۴:
دکترای ادبیات از سال 1958، عضو اتحادیه نویسندگان [[تاجیکستان]] از سال 1963، عضو وابسته فرهنگستان علوم [[تاجیکستان]] از سال 1981، رئیس انجمن فارسی‌زبانان جهان «پیوند» و عضو پیوسته فرهنگستان زبان و ادبیات فارسی جمهوری اسلامی ایران از سال 1996.  
دکترای ادبیات از سال 1958، عضو اتحادیه نویسندگان [[تاجیکستان]] از سال 1963، عضو وابسته فرهنگستان علوم [[تاجیکستان]] از سال 1981، رئیس انجمن فارسی‌زبانان جهان «پیوند» و عضو پیوسته فرهنگستان زبان و ادبیات فارسی جمهوری اسلامی ایران از سال 1996.  


یکی از مؤلفان کتاب‌های درسی «ادبیات شوروی» (برای کلاس 8) و «ادبیات وطن» (برای کلاس 4). همچنین در تهیه آثار بوعلی سینا، [[صدرالدین عینی]]، [[میرزا تورسون زاده|میرزا تورسون‌زاده]]، کتاب‌های «لغت روسی- تاجیکی»، «فرهنگ [[زبان تاجیکی]]»، ترجمه آثار علی شیر نوایی به [[زبان تاجیکی]] همکاری داشته است. مقاله‌های علمی وی در ازبکستان، [[اوکراین]]، [[افغانستان]]، [[ایالات متحده|ایالات متحده آمریکا]] و جمهوری اسلامی ایران چاپ و نشر شده‌اند.
یکی از مؤلفان کتاب‌های درسی «ادبیات شوروی» (برای کلاس 8) و «ادبیات وطن» (برای کلاس 4). همچنین در تهیه آثار بوعلی سینا، [[صدرالدین عینی]]، [[میرزا تورسون زاده|میرزا تورسون‌زاده]]، کتاب‌های «لغت روسی- تاجیکی»، «فرهنگ [[زبان تاجیکی]]»، ترجمه آثار علی شیر نوایی به [[زبان تاجیکی]] همکاری داشته است. مقاله‌های علمی وی در ازبکستان، [[اوکراین]]، [[افغانستان]]، [[ایالات متحده|ایالات متحده آمریکا]] و جمهوری اسلامی ایران چاپ و نشر شده‌اند<ref>زهریی، حسن(1391). جامعه و فرهنگ [[تاجیکستان]]. تهران: [https://www.icro.ir/ سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامی] (در دست انتشار)، ص. 80-81</ref>.


==== [[كرامت‌الله عالم‌اف|کرامت‌الله عالم‌اف]] ====
==== [[كرامت‌الله عالم‌اف|کرامت‌الله عالم‌اف]] ====
عالم‌اف در سال 1944 در شهر استروشن به دنیا آمد و تحصیلات خود را در سطح لیسانس زبان و ادبیات فارسی در دانشگاه دولتی ملّی [[تاجیکستان]] ادامه داده است. دارای دکترای فلسفه از آکادمی علوم [[تاجیکستان]] با موضوع «عقیده‌های فلسفی، اجتماعی و اخلاقی حکیم سنایی» در رساله نامزدی و موضوع «تصوف خراسان» در دوره دکتری. در سال‌های 1966-1990 در آکادمی علوم در سمت‌هایی چون کارمند علمی و کارمند ارشد و مدیر بخش تاریخ فلسفه فعالیت نموده است. در سال 1991 در کمیته مرکزی [[حزب کمونیست تاجیکستان]]، مشاور بخش ایدئولوژی بود و از سال 1999-2000، ریاست کرسی فلسفه آکادمی علوم [[تاجیکستان]] را بر عهده داشت. از سال 1996 تا 2000 همچنین به عنوان نماینده مردم [[شهر دوشنبه|دوشنبه]] وارد مجلس گردید و از سال 2000 نماینده [[حزب کمونیست تاجیکستان|حزب کمونیست]] مجلس عالی جمهوری [[تاجیکستان]] و عضو کمیته علم، معارف و فرهنگ بود. وی در سال‌های 1997 تا 2000 عضو کمیسیون آشتی ملّی بود که در استقرار صلح و وحدت در [[تاجیکستان]] تلاش نمود. از ماه اکتبر سال 2001 تا اوایل سال 2004 به سمت وزیر فرهنگ جمهوری [[تاجیکستان]] منصوب شد که همزمان سمت رئیس کمیسیون ملّی [https://www.unesco.org/en یونسکو] در [[تاجیکستان]] را نیز بر عهده داشت. او یکی از محققین معروف در رشته فلسفه و تصوف بوده و تحقیقات او در کشورهای شوروی سابق شناخته شده است. از آثار او می‌توان به موارد زیر اشاره کرد. «جهان‌بینی سنایی»، «جهان‌بینی خواجه عبدالله انصاری»، «تصوف در خراسان»، «جستجو در تصوف و عرفان». همچنین بیش از 200 مقاله علمی در زمینه تصوف و مسایل سیاسی از جمله اندیشه‌های فردوسی، کمال خجندی، خواجه عبدالله انصاری، میرزا عبدالقادر بیدل و صلح [[تاجیکستان]] را در کشورهای جمهوری اسلامی ایران، [[آمریکا]]، [[افغانستان]]، [[روسیه]] و غیره منتشر کرده است. وی از جانب حکومت [[تاجیکستان]] با عنوان افتخاری «ارباب علم [[تاجیکستان]]» و از جانب حکومت سابق اتحاد شوروی به دریافت نشان افتخاری نائل گردید. در بسیاری از کنفرانس‌های علمی بین‌المللی در ایران، [[افغانستان]]، [[آمریکا]]، [[روسیه]]، ازبکستان، [[ژاپن]] و دیگر کشورها شرکت نموده است. او همچنین همزمان با سمت [[وزارت فرهنگ تاجیکستان|وزارت فرهنگ]]، رئیس کمیسیون ملّی [https://www.unesco.org/en یونسکو] در [[تاجیکستان]] را بر عهده داشته، مشاور رئیس جمهور [[تاجیکستان]] نیز بوده است.
عالم‌اف در سال 1944 در شهر استروشن به دنیا آمد و تحصیلات خود را در سطح لیسانس زبان و ادبیات فارسی در دانشگاه دولتی ملّی [[تاجیکستان]] ادامه داده است. دارای دکترای فلسفه از آکادمی علوم [[تاجیکستان]] با موضوع «عقیده‌های فلسفی، اجتماعی و اخلاقی حکیم سنایی» در رساله نامزدی و موضوع «تصوف خراسان» در دوره دکتری. در سال‌های 1966-1990 در آکادمی علوم در سمت‌هایی چون کارمند علمی و کارمند ارشد و مدیر بخش تاریخ فلسفه فعالیت نموده است. در سال 1991 در کمیته مرکزی [[حزب کمونیست تاجیکستان]]، مشاور بخش ایدئولوژی بود و از سال 1999-2000، ریاست کرسی فلسفه آکادمی علوم [[تاجیکستان]] را بر عهده داشت. از سال 1996 تا 2000 همچنین به عنوان نماینده مردم [[شهر دوشنبه|دوشنبه]] وارد مجلس گردید و از سال 2000 نماینده [[حزب کمونیست تاجیکستان|حزب کمونیست]] مجلس عالی جمهوری [[تاجیکستان]] و عضو کمیته علم، معارف و فرهنگ بود. وی در سال‌های 1997 تا 2000 عضو کمیسیون آشتی ملّی بود که در استقرار صلح و وحدت در [[تاجیکستان]] تلاش نمود. از ماه اکتبر سال 2001 تا اوایل سال 2004 به سمت وزیر فرهنگ جمهوری [[تاجیکستان]] منصوب شد که همزمان سمت رئیس کمیسیون ملّی [https://www.unesco.org/en یونسکو] در [[تاجیکستان]] را نیز بر عهده داشت. او یکی از محققین معروف در رشته فلسفه و تصوف بوده و تحقیقات او در کشورهای شوروی سابق شناخته شده است. از آثار او می‌توان به موارد زیر اشاره کرد. «جهان‌بینی سنایی»، «جهان‌بینی خواجه عبدالله انصاری»، «تصوف در خراسان»، «جستجو در تصوف و عرفان». همچنین بیش از 200 مقاله علمی در زمینه تصوف و مسایل سیاسی از جمله اندیشه‌های فردوسی، کمال خجندی، خواجه عبدالله انصاری، میرزا عبدالقادر بیدل و صلح [[تاجیکستان]] را در کشورهای جمهوری اسلامی ایران، [[آمریکا]]، [[افغانستان]]، [[روسیه]] و غیره منتشر کرده است. وی از جانب حکومت [[تاجیکستان]] با عنوان افتخاری «ارباب علم [[تاجیکستان]]» و از جانب حکومت سابق اتحاد شوروی به دریافت نشان افتخاری نائل گردید. در بسیاری از کنفرانس‌های علمی بین‌المللی در ایران، [[افغانستان]]، [[آمریکا]]، [[روسیه]]، ازبکستان، [[ژاپن]] و دیگر کشورها شرکت نموده است. او همچنین همزمان با سمت [[وزارت فرهنگ تاجیکستان|وزارت فرهنگ]]، رئیس کمیسیون ملّی [https://www.unesco.org/en یونسکو] در [[تاجیکستان]] را بر عهده داشته، مشاور رئیس جمهور [[تاجیکستان]] نیز بوده است<ref>زهریی، حسن(1391). جامعه و فرهنگ [[تاجیکستان]]. تهران: [https://www.icro.ir/ سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامی] (در دست انتشار)، ص. 81</ref>.


==== [[قاری امان الله نعمت زاده|قاری امان‌الله نعمت‌زاده]] ====
==== [[قاری امان الله نعمت زاده|قاری امان‌الله نعمت‌زاده]] ====
وی متولد 1941 .م، نسب او از پدر و مادر به میر سید علی همدانی و از این طریق به امام زین‌العابدین (ع) می‌رسد. او به دلیل فقر شدید مالی مجبور به ترک تحصیل گردید و به کارگری مبادرت ورزید. قرآن و علوم اسلامی را نزد اقوام و بزرگان دینی محلی آموخت. در سال 1983 به پیشنهاد رئیس کمیته دین شورای وزیران جمهوری [[تاجیکستان]]، در مؤسسات دینی به کار مشغول شد. فعالیت خود را در سال 1988 به عنوان امام جماعت مسجد جامع «شاه منصور» در [[شهر دوشنبه]] آغاز کرد و در سال 1993 سرخطیب مسجد «مولانا یعقوب چرخی» ناحیه لنین شد. پس از کشته شدن مخدوم فتح‌الله‌خان در سال‌های 93-96 ریاست اداره مسلمانان جمهوری [[تاجیکستان]] را به عهده گرفت و در سمت ریاست شورای علمای دین [[تاجیکستان]] فعالیت نموده است.
وی متولد 1941 .م، نسب او از پدر و مادر به میر سید علی همدانی و از این طریق به امام زین‌العابدین (ع) می‌رسد. او به دلیل فقر شدید مالی مجبور به ترک تحصیل گردید و به کارگری مبادرت ورزید. قرآن و علوم اسلامی را نزد اقوام و بزرگان دینی محلی آموخت. در سال 1983 به پیشنهاد رئیس کمیته دین شورای وزیران جمهوری [[تاجیکستان]]، در مؤسسات دینی به کار مشغول شد. فعالیت خود را در سال 1988 به عنوان امام جماعت مسجد جامع «شاه منصور» در [[شهر دوشنبه]] آغاز کرد و در سال 1993 سرخطیب مسجد «مولانا یعقوب چرخی» ناحیه لنین شد. پس از کشته شدن مخدوم فتح‌الله‌خان در سال‌های 93-96 ریاست اداره مسلمانان جمهوری [[تاجیکستان]] را به عهده گرفت و در سمت ریاست شورای علمای دین [[تاجیکستان]] فعالیت نموده است<ref>زهریی، حسن(1391). جامعه و فرهنگ [[تاجیکستان]]. تهران: [https://www.icro.ir/ سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامی] (در دست انتشار)، ص. 82</ref>.


==== [[گلرخسار صفی آوا|گلرخسار صفی‌آوا]] ====
==== [[گلرخسار صفی آوا|گلرخسار صفی‌آوا]] ====
صفی‌آوا متولد17 دسامبر 1947 در روستای یَخْچ ناحیه دربند و نیز فارغ‌التحصیل دانشکده تاریخ و ادبیات [[تاجیکستان]] در سال 1968 می‌باشد. وی کارمند روزنامه «کومسومول [[تاجیکستان]]»، مدیر بخش مطبوعات کمیته مرکزی کومسومول [[تاجیکستان]]، سردبیر روزنامه «پیانِر (پیشاهنگ) [[تاجیکستان]]»، دبیر کانون نویسندگان [[تاجیکستان]] بوده است. اولین اشعارش سال 1962 به چاپ رسید. برخی از آثار او عبارت‌اند از: «بنفشه»(1970)، «خانه پدر»(1973)، «شب‌درو»(1975)، «افسانه کوهسار»(1975)، «دنیای دل»(1977)، «آتش سغد»(1981)، «گهواره سبز»(1984، به فارسی)، «آیینه روز»(1985)، «روح باختر»(1989)، «تخت سنگین»(1993)، «زادروز درد»([[مسکو]] 1995) و …
صفی‌آوا متولد17 دسامبر 1947 در روستای یَخْچ ناحیه دربند و نیز فارغ‌التحصیل دانشکده تاریخ و ادبیات [[تاجیکستان]] در سال 1968 می‌باشد. وی کارمند روزنامه «کومسومول [[تاجیکستان]]»، مدیر بخش مطبوعات کمیته مرکزی کومسومول [[تاجیکستان]]، سردبیر روزنامه «پیانِر (پیشاهنگ) [[تاجیکستان]]»، دبیر کانون نویسندگان [[تاجیکستان]] بوده است. اولین اشعارش سال 1962 به چاپ رسید. برخی از آثار او عبارت‌اند از: «بنفشه»(1970)، «خانه پدر»(1973)، «شب‌درو»(1975)، «افسانه کوهسار»(1975)، «دنیای دل»(1977)، «آتش سغد»(1981)، «گهواره سبز»(1984، به فارسی)، «آیینه روز»(1985)، «روح باختر»(1989)، «تخت سنگین»(1993)، «زادروز درد»([[مسکو]] 1995) و …


همچنین در ایران گلچین اشعار(نشر الهدی 1994)، «زادروز درد»(انتشارات سروش 1996)، «اشک طوفان»(1992)؛ در لوگزامبورگ «آیت عشق»(1992، به فارسی) به چاپ رسیده‌اند. از رمان‌های مشهور او می‌توان از «زن‌های سبزبهار»، «در پناه سایه خود»، «روزنامه بیروز»، «سکرات موت» و از درام‌ها «آزادی»، «غار اجنّه‌ها»، «همسایه نو» را نام برد. او آثاری از لورکا، لرمانتوف، کامو، فیض احمد فیض، آ. برگولس، ر. کزک‌آوا و دیگران را به تاجیکی ترجمه نموده و برخی از آثار او نیز به [[زبان روسی]] در [[مسکو]] چاپ شده است. قطعاتی از اشعار او با نام «خیابان زن تنها» و «اشک طوفان»، در میان علاقه‌مندان شعر از محبوبیت خاصی برخوردار بود. برنده جایزه کومسومول عمومی‌‌اتفاق شوروی (1978) و جایزه کومسومول [[تاجیکستان]] (1975) می‌باشد.  
همچنین در ایران گلچین اشعار(نشر الهدی 1994)، «زادروز درد»(انتشارات سروش 1996)، «اشک طوفان»(1992)؛ در لوگزامبورگ «آیت عشق»(1992، به فارسی) به چاپ رسیده‌اند. از رمان‌های مشهور او می‌توان از «زن‌های سبزبهار»، «در پناه سایه خود»، «روزنامه بیروز»، «سکرات موت» و از درام‌ها «آزادی»، «غار اجنّه‌ها»، «همسایه نو» را نام برد. او آثاری از لورکا، لرمانتوف، کامو، فیض احمد فیض، آ. برگولس، ر. کزک‌آوا و دیگران را به تاجیکی ترجمه نموده و برخی از آثار او نیز به [[زبان روسی]] در [[مسکو]] چاپ شده است. قطعاتی از اشعار او با نام «خیابان زن تنها» و «اشک طوفان»، در میان علاقه‌مندان شعر از محبوبیت خاصی برخوردار بود. برنده جایزه کومسومول عمومی‌‌اتفاق شوروی (1978) و جایزه کومسومول [[تاجیکستان]] (1975) می‌باشد<ref>زهریی، حسن(1391). جامعه و فرهنگ [[تاجیکستان]]. تهران: [https://www.icro.ir/ سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامی] (در دست انتشار)، ص. 82</ref>.  


==== [[مومن قناعت|مؤمن قناعت]] ====
==== [[مومن قناعت|مؤمن قناعت]] ====
قناعت متولد 20 می 1932 در روستای کورگاوَت ناحیه درواز و فارغ‌التحصیل دانشکده ادبیات دانشگاه دولتی [[تاجیکستان]] در سال 1956 می‌باشد. مدیر شعبه و دبیر مسئول ماهنامه «صدای شرق»، معاون رئیس و دبیر اول اتفاق نویسندگان [[تاجیکستان]] و پیشتر رئیس پژوهشگاه شرق‌شناسی و میراث خطی آکادمی علوم [[تاجیکستان]] بوده است. در حال حاضر، رئیس کمیته صلح، معاون رئیس نهضت «برای وحدت ملّی و احیای [[تاجیکستان]]» و همزمان، رئیس «جایزه رودکی [[تاجیکستان]]» و عضو وابسته آکادمی علوم [[تاجیکستان]] است. نخستین مجموعه شعر او با نام «شراره» در سال 1960 منتشر شد. برخی از آثار او عبارت‌اند از «ستاره‌های زمین»(1963)، «راه‌ها و بال‌ها» (1964)، «موج‌های دنیپِر»(1964)، «کاروان نور»(1970)، «سروش ستالین‌گراد»(1975)، «منتخبات»(1975)، داستان‌های «پدر»(1977)، «[[تاجیکستان]] - اسم من»(1977)، «گهواره سینا»(1978)، «آثار منتخب»(1982، در دو جلد)، «ستاره عصمت»(1990)، «از بی‌ستون تاکنون»(1992)، «حماسه داد»(1996). در سال 1994 نشریه بین‌‌المللی «الهدی» (تهران)، «آثار منتخب» او را به خط نیاکان (فارسی) چاپ کرد. مؤمن قناعت در داستان‌سرایی نیز جایگاهی ویژه در ادبیات [[تاجیکستان]] دارد. شعرهای وی توسط برخی ادیبان صاحب‌نام روس، به [[زبان روسی|روسی]] ترجمه شده و اشعار و داستان‌های او در بسیاری از نشریه‌های معتبر [[مسکو]] و دیگر جمهوری‌های سابق شوروی با تیراژ بالا به چاپ رسیده‌ است. قناعت آثاری از پوشکین، شکسپیر، شیلر، دیوید هاینی، تاگور، میتسکیویچ، مایکوفسکی، مرسینکیه‌ویچوس و دیگران را به [[زبان تاجیکی|تاجیکی]] ترجمه کرده است. وی شاعر مردمی [[تاجیکستان]](1991)، دارنده جایزه ادبی دولتی شوروی(1977)، سازمان جوانان [[تاجیکستان]](1966) و جایزه ادبی دولتی رودکی(1980) می‌باشد. او چند بار به عنوان نماینده مردم در پارلمان [[تاجیکستان]] برگزیده شد و بارها به دریافت نشان‌ها و افتخارنامه‌ها نایل گردید.  
قناعت متولد 20 می 1932 در روستای کورگاوَت ناحیه درواز و فارغ‌التحصیل دانشکده ادبیات دانشگاه دولتی [[تاجیکستان]] در سال 1956 می‌باشد. مدیر شعبه و دبیر مسئول ماهنامه «صدای شرق»، معاون رئیس و دبیر اول اتفاق نویسندگان [[تاجیکستان]] و پیشتر رئیس پژوهشگاه شرق‌شناسی و میراث خطی آکادمی علوم [[تاجیکستان]] بوده است. در حال حاضر، رئیس کمیته صلح، معاون رئیس نهضت «برای وحدت ملّی و احیای [[تاجیکستان]]» و همزمان، رئیس «جایزه رودکی [[تاجیکستان]]» و عضو وابسته آکادمی علوم [[تاجیکستان]] است. نخستین مجموعه شعر او با نام «شراره» در سال 1960 منتشر شد. برخی از آثار او عبارت‌اند از «ستاره‌های زمین»(1963)، «راه‌ها و بال‌ها» (1964)، «موج‌های دنیپِر»(1964)، «کاروان نور»(1970)، «سروش ستالین‌گراد»(1975)، «منتخبات»(1975)، داستان‌های «پدر»(1977)، «[[تاجیکستان]] - اسم من»(1977)، «گهواره سینا»(1978)، «آثار منتخب»(1982، در دو جلد)، «ستاره عصمت»(1990)، «از بی‌ستون تاکنون»(1992)، «حماسه داد»(1996). در سال 1994 نشریه بین‌‌المللی «الهدی» (تهران)، «آثار منتخب» او را به خط نیاکان (فارسی) چاپ کرد. مؤمن قناعت در داستان‌سرایی نیز جایگاهی ویژه در ادبیات [[تاجیکستان]] دارد. شعرهای وی توسط برخی ادیبان صاحب‌نام روس، به [[زبان روسی|روسی]] ترجمه شده و اشعار و داستان‌های او در بسیاری از نشریه‌های معتبر [[مسکو]] و دیگر جمهوری‌های سابق شوروی با تیراژ بالا به چاپ رسیده‌ است. قناعت آثاری از پوشکین، شکسپیر، شیلر، دیوید هاینی، تاگور، میتسکیویچ، مایکوفسکی، مرسینکیه‌ویچوس و دیگران را به [[زبان تاجیکی|تاجیکی]] ترجمه کرده است. وی شاعر مردمی [[تاجیکستان]](1991)، دارنده جایزه ادبی دولتی شوروی(1977)، سازمان جوانان [[تاجیکستان]](1966) و جایزه ادبی دولتی رودکی(1980) می‌باشد. او چند بار به عنوان نماینده مردم در پارلمان [[تاجیکستان]] برگزیده شد و بارها به دریافت نشان‌ها و افتخارنامه‌ها نایل گردید<ref>زهریی، حسن(1391). جامعه و فرهنگ [[تاجیکستان]]. تهران: [https://www.icro.ir/ سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامی] (در دست انتشار)، ص. 82-83</ref>.  


==== [[آته خان سیف الله اف|آته‌خان سیف‌الله‌اف]] ====
==== [[آته خان سیف الله اف|آته‌خان سیف‌الله‌اف]] ====
خط ۱٬۰۶۴: خط ۱٬۰۵۷:
همچنین پروفسور دانشگاه آموزگاری خجند و رئیس شعبه کانون نویسندگان استان خجند می‌باشد. وی تاکنون ده‌ها مقاله تحقیقی و رساله علمی چاپ کرده است که از آن جمله می‌توان به آثار ذیل اشاره کرد. رساله «رحیم جلیل»(1959 با همکاری [[محمد جان شکوری|محمدجان شکوری]])، «سهیلی جوهری‌زاده»(1960، با همکاری ر. امان‌اف)، «[[میرزا تورسون زاده|میرزا تورسون‌زاده]]»(1961)، «سیمای مثبت قهرمانان مبارز در رمان‌های استاد [[صدرالدین عینی]]»(1961)، «خصوصیت اصلی و بدیعی رمان «داخونده»ی [[صدرالدین عینی]](1966)، «مکتب عینی» (1978)، مجموعه مقاله‌های «تفکر و سیما» (1968)، کتاب «[[میرزا تورسون زاده|میرزا تورسون‌زاده]]» (1983)، «دوستی خلق‌ها، دوستی ادبیات‌ها»(1975، به [[زبان روسی|روسی]])، «در یگانگی و هم‌پیوندی»(1989، به [[زبان روسی|روسی]])، «بامداد عاشقان» (نمایشنامه)(1993)، «شب بی‌خوابی» (داستان)(خجند 1995)، …
همچنین پروفسور دانشگاه آموزگاری خجند و رئیس شعبه کانون نویسندگان استان خجند می‌باشد. وی تاکنون ده‌ها مقاله تحقیقی و رساله علمی چاپ کرده است که از آن جمله می‌توان به آثار ذیل اشاره کرد. رساله «رحیم جلیل»(1959 با همکاری [[محمد جان شکوری|محمدجان شکوری]])، «سهیلی جوهری‌زاده»(1960، با همکاری ر. امان‌اف)، «[[میرزا تورسون زاده|میرزا تورسون‌زاده]]»(1961)، «سیمای مثبت قهرمانان مبارز در رمان‌های استاد [[صدرالدین عینی]]»(1961)، «خصوصیت اصلی و بدیعی رمان «داخونده»ی [[صدرالدین عینی]](1966)، «مکتب عینی» (1978)، مجموعه مقاله‌های «تفکر و سیما» (1968)، کتاب «[[میرزا تورسون زاده|میرزا تورسون‌زاده]]» (1983)، «دوستی خلق‌ها، دوستی ادبیات‌ها»(1975، به [[زبان روسی|روسی]])، «در یگانگی و هم‌پیوندی»(1989، به [[زبان روسی|روسی]])، «بامداد عاشقان» (نمایشنامه)(1993)، «شب بی‌خوابی» (داستان)(خجند 1995)، …


همچنین در تألیف «ادبیات خلق‌های شوروی» (1953 - 1963) همکاری داشته و آثار ادیبانی همچون جوهری، سهیلی، حکیم کریم، حمزه حکیم‌زاده نیازی را منتشر کرد و کتاب «ملک ادب»(1996) را  با همکاری پروفسور س. عبدالله‌اف به مناسبت بزرگداشت کمال خجندی انتشار داد. وی همچنین کتابی با نام «رئیس جمهور امام‌علی رحمان‌اف: امروز و استقلال [[تاجیکستان]]»(سال 1997) را نوشت. درام «عمر جاوید» او که در باره زندگی و حیات علمی و ادبی استاد لاهوتی است، در سال 1987 در تئآتر جوانان  محمود واحد به روی صحنه رفت. در زمینه ترجمه نیز آثاری از بزرگان را به [[زبان تاجیکی|تاجیکی]] ترجمه نموده که از آن جمله به «نام نیک» از م. تیتوف(1986)، رمان «تکرار درس‌های گذشته» از س. بَروزدین(1984، با همکاری ا. عبدالمنان‌اف)، «روح بین المللی ادبیات شوروی» از گ. لامدزی(1991) می‌توان اشاره کرد. وی در ژوئن 1997 به عنوان رئیس شورای حرکت مردمی وحدت ملّی و احیای [[تاجیکستان]] در استان سغد انتحاب گردید. او که کارمند شایسته فرهنگ [[تاجیکستان]] است، به خاطر خدمات علمی و ادبی، بارها به دریافت نشان و افتخارنامه‌ها نائل گردیده است.  
همچنین در تألیف «ادبیات خلق‌های شوروی» (1953 - 1963) همکاری داشته و آثار ادیبانی همچون جوهری، سهیلی، حکیم کریم، حمزه حکیم‌زاده نیازی را منتشر کرد و کتاب «ملک ادب»(1996) را  با همکاری پروفسور س. عبدالله‌اف به مناسبت بزرگداشت کمال خجندی انتشار داد. وی همچنین کتابی با نام «رئیس جمهور امام‌علی رحمان‌اف: امروز و استقلال [[تاجیکستان]]»(سال 1997) را نوشت. درام «عمر جاوید» او که در باره زندگی و حیات علمی و ادبی استاد لاهوتی است، در سال 1987 در تئآتر جوانان  محمود واحد به روی صحنه رفت. در زمینه ترجمه نیز آثاری از بزرگان را به [[زبان تاجیکی|تاجیکی]] ترجمه نموده که از آن جمله به «نام نیک» از م. تیتوف(1986)، رمان «تکرار درس‌های گذشته» از س. بَروزدین(1984، با همکاری ا. عبدالمنان‌اف)، «روح بین المللی ادبیات شوروی» از گ. لامدزی(1991) می‌توان اشاره کرد. وی در ژوئن 1997 به عنوان رئیس شورای حرکت مردمی وحدت ملّی و احیای [[تاجیکستان]] در استان سغد انتحاب گردید. او که کارمند شایسته فرهنگ [[تاجیکستان]] است، به خاطر خدمات علمی و ادبی، بارها به دریافت نشان و افتخارنامه‌ها نائل گردیده است<ref>زهریی، حسن(1391). جامعه و فرهنگ [[تاجیکستان]]. تهران: [https://www.icro.ir/ سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامی] (در دست انتشار)، ص. 83-84</ref>.  


==== [[عسكر حكيم|عسکر حکیم]] ====
==== [[عسكر حكيم|عسکر حکیم]] ====
خط ۱٬۰۸۳: خط ۱٬۰۷۶:
و. بیک‌اف، «ساتنیک‌اف»، انتشارات «عرفان»، 1979؛ م. لرمانت‌اف، «خزینه‌دار زن تمباوی»، انتشارات «عرفان». 1981؛ گئورگ وِمین، «عصر، زمین، عشق»، انتشارات «عرفان»، 1983؛ دانته الیگیر، «مضحکه الهی» (دوزخ)، انتشارات «ادیب»، 1987.
و. بیک‌اف، «ساتنیک‌اف»، انتشارات «عرفان»، 1979؛ م. لرمانت‌اف، «خزینه‌دار زن تمباوی»، انتشارات «عرفان». 1981؛ گئورگ وِمین، «عصر، زمین، عشق»، انتشارات «عرفان»، 1983؛ دانته الیگیر، «مضحکه الهی» (دوزخ)، انتشارات «ادیب»، 1987.


او همچنین اشعار غنایی فارسی تاجیکی را در [[مسکو]] به سال 1987 به [[زبان روسی|روسی]] چاپ کرد. نوشته‌هایش که در ابتدا در زمینه آموزش و پژوهش ادبیات کلاسیک و معاصر بود، او را به عنوان محققی توانمند معرفی کرد. در رساله‌هایش دیدگاه‌های تازه و اندیشه‌های نو و جالب وجود دارد. آثار وی در نقد ادبی تاجیک مقامی والا دارد. عسکر حکیم سپس در دنیای شعر هم چهره گرم شاعرانه خود را می‌نمایاند. اخلاص او نسبت به سنت‌های هزارساله ادبیات فارسی و شجاعت نوپردازی‌هایش خط سبزی است در لوحه نوبهاران شعر تاجیک، اشعار مرغوب‌اش با آهنگ‌های زیبا در محافل هنری رایج می‌باشد. محفل‌های شعر و سخن او در [[تاجیکستان]]، آلمان، انگلستان، [[آمریکا]]، ایران، عراق و دیگر شهرها و کشورهای دنیا برگزار شده است. استعداد فطری [[عسكر حكيم|عسکر حکیم]] در عرصه روزنامه‌نگاری نیز بسیار چشمگیر است. او پیوسته برای پیشرفت [[مطبوعات در تاجیکستان|مطبوعات تاجیک]] کوشیده است. وی در نقش بنیادگذار هفته‌نامه «ادبیات و صنعت» و نیز به عنوان مؤسس ماهنامه فارسی‌ «پیوند» و به هنگام سردبیری، از فضای محدوده و بسته مطبوعات پیشین بیرون می‌آید و در حل مهمترین مسئله‌های اخلاقی و معنوی مردم، خودشناسی ملّی، آزاداندیشی، انتشارات خطی نیاکان و پشتیبانی از زبان مادری و در انعکاس واقعی حیات توفیق می‌یابد. عسکر حکیم به عنوان یک مربی کاردان و دوست و غمخواری برای هم‌قلمان محبوبیت دارد. از این رو است که او به عنوان رئیس اتحادیه نویسندگان جمهوری انتخاب شده است و برای پیشرفت ادبیات و پشتیبانی از ادیبان تلاش می‌ورزد. فعالیت‌های ادبی، سیاسی و اجتماعی او، ناشی از اهداف و آرمان‌های بلند انسان‌دوستی و وطن‌پرستی اوست.
او همچنین اشعار غنایی فارسی تاجیکی را در [[مسکو]] به سال 1987 به [[زبان روسی|روسی]] چاپ کرد. نوشته‌هایش که در ابتدا در زمینه آموزش و پژوهش ادبیات کلاسیک و معاصر بود، او را به عنوان محققی توانمند معرفی کرد. در رساله‌هایش دیدگاه‌های تازه و اندیشه‌های نو و جالب وجود دارد. آثار وی در نقد ادبی تاجیک مقامی والا دارد. عسکر حکیم سپس در دنیای شعر هم چهره گرم شاعرانه خود را می‌نمایاند. اخلاص او نسبت به سنت‌های هزارساله ادبیات فارسی و شجاعت نوپردازی‌هایش خط سبزی است در لوحه نوبهاران شعر تاجیک، اشعار مرغوب‌اش با آهنگ‌های زیبا در محافل هنری رایج می‌باشد. محفل‌های شعر و سخن او در [[تاجیکستان]]، آلمان، انگلستان، [[آمریکا]]، ایران، عراق و دیگر شهرها و کشورهای دنیا برگزار شده است. استعداد فطری [[عسكر حكيم|عسکر حکیم]] در عرصه روزنامه‌نگاری نیز بسیار چشمگیر است. او پیوسته برای پیشرفت [[مطبوعات در تاجیکستان|مطبوعات تاجیک]] کوشیده است. وی در نقش بنیادگذار هفته‌نامه «ادبیات و صنعت» و نیز به عنوان مؤسس ماهنامه فارسی‌ «پیوند» و به هنگام سردبیری، از فضای محدوده و بسته مطبوعات پیشین بیرون می‌آید و در حل مهمترین مسئله‌های اخلاقی و معنوی مردم، خودشناسی ملّی، آزاداندیشی، انتشارات خطی نیاکان و پشتیبانی از زبان مادری و در انعکاس واقعی حیات توفیق می‌یابد. عسکر حکیم به عنوان یک مربی کاردان و دوست و غمخواری برای هم‌قلمان محبوبیت دارد. از این رو است که او به عنوان رئیس اتحادیه نویسندگان جمهوری انتخاب شده است و برای پیشرفت ادبیات و پشتیبانی از ادیبان تلاش می‌ورزد. فعالیت‌های ادبی، سیاسی و اجتماعی او، ناشی از اهداف و آرمان‌های بلند انسان‌دوستی و وطن‌پرستی اوست<ref>زهریی، حسن(1391). جامعه و فرهنگ [[تاجیکستان]]. تهران: [https://www.icro.ir/ سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامی] (در دست انتشار)، ص. 84-85</ref>.


==== [[رجب ‌محمد اميراف|رجب ‌محمد امیراف]] ====
==== [[رجب ‌محمد اميراف|رجب ‌محمد امیراف]] ====
وی متولد 1954 میلادی است که تحصیلات خود را در دانشکده هنرهای زیبای [[تاجیکستان]] در سال 1974 به پایان برده و از سال 1974 تا 1989 به عنوان استاد و مدیر کرسی در دانشکده مزبور به فعالیت مشغول بوده است. سال‌های 2001-1990 رئیس دانشکده هنرهای زیبای [[تاجیکستان]] و سال‌های 2001-2004 معاون اول وزیر فرهنگ [[تاجیکستان]] بود. در سال 2004 وزیر [[وزارت فرهنگ تاجیکستان|فرهنگ جمهوری تاجیکستان]] بوده است. وی همچنین دارای مدرک دکترا در رشته کتابداری می‌باشد.
وی متولد 1954 میلادی است که تحصیلات خود را در دانشکده هنرهای زیبای [[تاجیکستان]] در سال 1974 به پایان برده و از سال 1974 تا 1989 به عنوان استاد و مدیر کرسی در دانشکده مزبور به فعالیت مشغول بوده است. سال‌های 2001-1990 رئیس دانشکده هنرهای زیبای [[تاجیکستان]] و سال‌های 2001-2004 معاون اول وزیر فرهنگ [[تاجیکستان]] بود. در سال 2004 وزیر [[وزارت فرهنگ تاجیکستان|فرهنگ جمهوری تاجیکستان]] بوده است. وی همچنین دارای مدرک دکترا در رشته کتابداری می‌باشد<ref>زهریی، حسن(1391). جامعه و فرهنگ [[تاجیکستان]]. تهران: [https://www.icro.ir/ سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامی] (در دست انتشار)، ص. 85</ref>.


==== [[شريف تاش‌اف|شریف تاش‌اف]] ====
==== [[شريف تاش‌اف|شریف تاش‌اف]] ====
وی متولد سال 1958 است که تحصیلات خود را در دانشکده هنرهای زیبای [[تاجیکستان]] به پایان برده و به عنوان استاد دانشگاه هنرهای زیبای [[تاجیکستان]]، رئیس کتابخانه کودکان [[تاجیکستان]]، رئیس شعبه فرهنگ [[وزارت فرهنگ تاجیکستان]] به فعالیت مشغول بوده است. در سال 2003 رئیس کتابخانه ملی فردوسی جمهوری [[تاجیکستان]] بوده است. وی همچنین دارای دکترا در رشته کتابداری می‌باشد.
وی متولد سال 1958 است که تحصیلات خود را در دانشکده هنرهای زیبای [[تاجیکستان]] به پایان برده و به عنوان استاد دانشگاه هنرهای زیبای [[تاجیکستان]]، رئیس کتابخانه کودکان [[تاجیکستان]]، رئیس شعبه فرهنگ [[وزارت فرهنگ تاجیکستان]] به فعالیت مشغول بوده است. در سال 2003 رئیس کتابخانه ملی فردوسی جمهوری [[تاجیکستان]] بوده است. وی همچنین دارای دکترا در رشته کتابداری می‌باشد<ref>زهریی، حسن(1391). جامعه و فرهنگ [[تاجیکستان]]. تهران: [https://www.icro.ir/ سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامی] (در دست انتشار)، ص. 86</ref>.


==== [[گلچهره نعمان اوا|گلچهره نعمان‌اوا]] ====
==== [[گلچهره نعمان اوا|گلچهره نعمان‌اوا]] ====
وی متولد سال 1951 میلادی است که تحصیلات خود را در دانشکده هنرهای زیبای [[تاجیکستان]] در رشته کارگردانی تئاتر و سینما به پایان برده است. او سال‌ها به عنوان استاد دانشکده هنرهای زیبای [[تاجیکستان]]، معاون وزیر فرهنگ [[تاجیکستان]]، مشاور وزیر فرهنگ [[تاجیکستان]] به فعالیت‌های فرهنگی و اجتماعی مشغول بوده است. وی در سال 2000، رئیس موزه ملی بهزاد جمهوری [[تاجیکستان]] بوده است.
وی متولد سال 1951 میلادی است که تحصیلات خود را در دانشکده هنرهای زیبای [[تاجیکستان]] در رشته کارگردانی تئاتر و سینما به پایان برده است. او سال‌ها به عنوان استاد دانشکده هنرهای زیبای [[تاجیکستان]]، معاون وزیر فرهنگ [[تاجیکستان]]، مشاور وزیر فرهنگ [[تاجیکستان]] به فعالیت‌های فرهنگی و اجتماعی مشغول بوده است. وی در سال 2000، رئیس موزه ملی بهزاد جمهوری [[تاجیکستان]] بوده است<ref>زهریی، حسن(1391). جامعه و فرهنگ [[تاجیکستان]]. تهران: [https://www.icro.ir/ سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامی] (در دست انتشار)، ص. 86</ref>.


==== [[خورشیده آته‌ خان اوا|خورشیده آته‌خان‌اوا]] ====
==== [[خورشیده آته‌ خان اوا|خورشیده آته‌خان‌اوا]] ====
وی متولد 2 سپتامبر سال 1932 در [[شهر دوشنبه]] است که در سال 1953 فارغ‌التحصیل دانشگاه دولتی [[تاجیکستان]] در رشته [[زبان و ادبیات تاجیکستان|زبان و ادبیات تاجیکی]] گردید و از همان سال به عنوان کارشناس در پژوهشگاه زبان و ادبیات رودکی آکادمی علوم [[تاجیکستان]] شروع به فعالیت نمود. سال 1972 به عنوان مدیر بخش میراث ادبی این مرکز انتخاب گردید. ابتدا به تألیف شعر و داستان و از سال‌های دهه پنجاه بعد به تألیف آثار علمی و پژوهشی مشغول شد. مؤلف کتاب‌های «رحیم جلیل و ایجادیات او»(1962)، «پدیده‌های نوجویی» (1972)، «از روی مهر مهر»(1979)، «پیوند احساس و اندیشه»(1982)؛ «تحول نوع داستان در نظم معاصر تاجیکی»(1983) و ... می‌باشد. در زمینه‌های مختلف ادبیات معاصر تاجیکی از جمله بررسی و نقد نظم و نثر، تکوین و تحول انواع ادبی و ... تحقیقاتی انجام داده و نیز به کوشش او مجموعه و منتخباتی از اشعار و آثار شعرا و نویسندگان معاصر [[تاجیکستان]] نظیر «مکاتبات [[صدرالدین عینی]] و ابوالقاسم لاهوتی»(1978)؛ «وصلگر دل‌ها»(راجع به [[میرزا تورسون زاده|میرزا تورسن‌زاده]]، 1981)؛ «منتخبات اشعار» از [[محمد جان شکوری|محمدجان رحیمی]] در 2 جلد(1978-1980)؛ «آثار منتخب» از [[میرزا تورسون زاده|میرزا تورسن‌زاده]] در 2 جلد(1981)؛ «کلیات [[میرزا تورسون زاده|میرزا تورسن‌زاده]]»(جلد 4، 1985)؛ «منتخب اشعار لاهوتی» به خط فارسی(1984)؛ مجموعه اشعار و داستان‌های ابوالقاسم لاهوتی(در2 جلد، 1987) چاپ شده است.
وی متولد 2 سپتامبر سال 1932 در [[شهر دوشنبه]] است که در سال 1953 فارغ‌التحصیل دانشگاه دولتی [[تاجیکستان]] در رشته [[زبان و ادبیات تاجیکستان|زبان و ادبیات تاجیکی]] گردید و از همان سال به عنوان کارشناس در پژوهشگاه زبان و ادبیات رودکی آکادمی علوم [[تاجیکستان]] شروع به فعالیت نمود. سال 1972 به عنوان مدیر بخش میراث ادبی این مرکز انتخاب گردید. ابتدا به تألیف شعر و داستان و از سال‌های دهه پنجاه بعد به تألیف آثار علمی و پژوهشی مشغول شد. مؤلف کتاب‌های «رحیم جلیل و ایجادیات او»(1962)، «پدیده‌های نوجویی» (1972)، «از روی مهر مهر»(1979)، «پیوند احساس و اندیشه»(1982)؛ «تحول نوع داستان در نظم معاصر تاجیکی»(1983) و ... می‌باشد. در زمینه‌های مختلف ادبیات معاصر تاجیکی از جمله بررسی و نقد نظم و نثر، تکوین و تحول انواع ادبی و ... تحقیقاتی انجام داده و نیز به کوشش او مجموعه و منتخباتی از اشعار و آثار شعرا و نویسندگان معاصر [[تاجیکستان]] نظیر «مکاتبات [[صدرالدین عینی]] و ابوالقاسم لاهوتی»(1978)؛ «وصلگر دل‌ها»(راجع به [[میرزا تورسون زاده|میرزا تورسن‌زاده]]، 1981)؛ «منتخبات اشعار» از [[محمد جان شکوری|محمدجان رحیمی]] در 2 جلد(1978-1980)؛ «آثار منتخب» از [[میرزا تورسون زاده|میرزا تورسن‌زاده]] در 2 جلد(1981)؛ «کلیات [[میرزا تورسون زاده|میرزا تورسن‌زاده]]»(جلد 4، 1985)؛ «منتخب اشعار لاهوتی» به خط فارسی(1984)؛ مجموعه اشعار و داستان‌های ابوالقاسم لاهوتی(در2 جلد، 1987) چاپ شده است<ref>زهریی، حسن(1391). جامعه و فرهنگ [[تاجیکستان]]. تهران: [https://www.icro.ir/ سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامی] (در دست انتشار)، ص. 86</ref>.


==== [[عبدالله عشوراویچ قادراف|عبدالله عشوراویچ قادراف (عبدالله قادری ممتاز)]] ====
==== [[عبدالله عشوراویچ قادراف|عبدالله عشوراویچ قادراف (عبدالله قادری ممتاز)]] ====
وی متولد 1936در [[شهر دوشنبه]] است که پس از دریافت دیپلم در سال 1956 وارد دانشگاه دولتی [[تاجیکستان]] شد و در سال 1961 در رشته تاریخ و فیلولوژی فارغ‌التحصیل گردید. از دوره دبیرستان به شعر و ادب علاقه‌ای فراوان داشت. نخستین شعر او سال 1953 با پیشگفتاری از طلا پولادی شاعر تاجیک در روزنامه «پیانر(= پیشاهنگ) [[تاجیکستان]]» درج گردید. مؤلف 11 دفتر و یک کتاب نثر است به شرح زیر است: «رشته تصویر»(1979)؛ «خنده صبح»(1982)؛ «بارگاه عشق»(1983)، «چمن خیال»(1985)؛ «آب نقره»(1986)؛ «ایام گل»(برای کودکان، 1989)؛ «گلشن راز»(به خط فارسی، 1992)؛ «بهای جان»(1993)؛ «سکوت گریه‌ها»(2004)؛ «سبزه مژگان»(2000)؛ «محراب سخن»(2004) و «سعادت آموزگار»(1997). تعدادی از اشعار او شامل مجموعه‌های مختلف و به بیش از ده زبان‌ ترجمه و انتشار گردیده است. عبدالله قادری به ترجمه اشعار شاعران خارجی به [[زبان تاجیکی]] نیز گرایش دارد. شعرهای عبدالله قادری آهنگ‌های غنایی داشته و بیش از 50 عنوان شعر او توسط خوانندگان شهیر [[تاجیکستان]] و همزبانان ایرانی و افغانی اجرا شده‌ است.  
وی متولد 1936در [[شهر دوشنبه]] است که پس از دریافت دیپلم در سال 1956 وارد دانشگاه دولتی [[تاجیکستان]] شد و در سال 1961 در رشته تاریخ و فیلولوژی فارغ‌التحصیل گردید. از دوره دبیرستان به شعر و ادب علاقه‌ای فراوان داشت. نخستین شعر او سال 1953 با پیشگفتاری از طلا پولادی شاعر تاجیک در روزنامه «پیانر(= پیشاهنگ) [[تاجیکستان]]» درج گردید. مؤلف 11 دفتر و یک کتاب نثر است به شرح زیر است: «رشته تصویر»(1979)؛ «خنده صبح»(1982)؛ «بارگاه عشق»(1983)، «چمن خیال»(1985)؛ «آب نقره»(1986)؛ «ایام گل»(برای کودکان، 1989)؛ «گلشن راز»(به خط فارسی، 1992)؛ «بهای جان»(1993)؛ «سکوت گریه‌ها»(2004)؛ «سبزه مژگان»(2000)؛ «محراب سخن»(2004) و «سعادت آموزگار»(1997). تعدادی از اشعار او شامل مجموعه‌های مختلف و به بیش از ده زبان‌ ترجمه و انتشار گردیده است. عبدالله قادری به ترجمه اشعار شاعران خارجی به [[زبان تاجیکی]] نیز گرایش دارد. شعرهای عبدالله قادری آهنگ‌های غنایی داشته و بیش از 50 عنوان شعر او توسط خوانندگان شهیر [[تاجیکستان]] و همزبانان ایرانی و افغانی اجرا شده‌ است<ref>زهریی، حسن(1391). جامعه و فرهنگ [[تاجیکستان]]. تهران: [https://www.icro.ir/ سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامی] (در دست انتشار)، ص. 86-87</ref>.  


==== [[عمر صفر]] ====
==== [[عمر صفر]] ====
وی متولد سال 1960، در ناحیه خاولینگ استان ختلان جمهوری [[تاجیکستان]] و همچنین فارغ التحصیل رشته زبان و ادبیات فارسی دانشگاه شرقشناسی دانشگاه دولتی [[تاجیکستان]] در مقطع کارشناسی ارشد در سال 1983 می‌باشد که از همان سال در بخش مذکور شروع به تدریس نمود. سال 1994 از رساله دکتری خود با موضوع «شعر نو ایران» دفاع نمود. از مهمترین تألیفات وی آثار زیر را می‌توان نام برد. 1. سیاوش کسرایی و «شعر نو فارسی»؛ 2. پیراهه نیما؛ 3. یاد آن غریب (مجموعه مقالات).  
وی متولد سال 1960، در ناحیه خاولینگ استان ختلان جمهوری [[تاجیکستان]] و همچنین فارغ التحصیل رشته زبان و ادبیات فارسی دانشگاه شرقشناسی دانشگاه دولتی [[تاجیکستان]] در مقطع کارشناسی ارشد در سال 1983 می‌باشد که از همان سال در بخش مذکور شروع به تدریس نمود. سال 1994 از رساله دکتری خود با موضوع «شعر نو ایران» دفاع نمود. از مهمترین تألیفات وی آثار زیر را می‌توان نام برد. 1. سیاوش کسرایی و «شعر نو فارسی»؛ 2. پیراهه نیما؛ 3. یاد آن غریب (مجموعه مقالات)<ref>زهریی، حسن(1391). جامعه و فرهنگ [[تاجیکستان]]. تهران: [https://www.icro.ir/ سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامی] (در دست انتشار)، ص. 87</ref>.  


==== [[سبحان جان اعظم اف|سبحان‌جان اعظم‌اف]] ====
==== [[سبحان جان اعظم اف|سبحان‌جان اعظم‌اف]] ====
وی متولد 15 نوامبر سال 1971 در شهر کانِ‌بادام استان سُغد [[تاجیکستان]] و همچنین فارغ‌التحصیل رشته [[زبان و ادبیات تاجیکستان|زبان و ادبیات تاجیکی]] دانشگاه دولتی [[تاجیکستان]] در سال 1993می‌باشد. طی سال‌های 1993 تا 1999 در دبیرستان شهر اسفره معلم و در مرکز علمی «پیام حافظ» همین شهر دبیر مسئول بود. در سال 1999 در بخش روزنامه‌نگاری و نظریه ترجمه دانشگاه دولتی باباجان غفوراف شهر خجند مشغول تدریس بوده است. سال 2002 از رساله دکتری خود با موضوع «تاریخ تشکل ادبیات‌شناسی تاجیکی و نقد ادبی در زمان معاصر» دفاع نموده و مشغول تحقیق و پژوهش در این زمینه می‌باشد.
وی متولد 15 نوامبر سال 1971 در شهر کانِ‌بادام استان سُغد [[تاجیکستان]] و همچنین فارغ‌التحصیل رشته [[زبان و ادبیات تاجیکستان|زبان و ادبیات تاجیکی]] دانشگاه دولتی [[تاجیکستان]] در سال 1993می‌باشد. طی سال‌های 1993 تا 1999 در دبیرستان شهر اسفره معلم و در مرکز علمی «پیام حافظ» همین شهر دبیر مسئول بود. در سال 1999 در بخش روزنامه‌نگاری و نظریه ترجمه دانشگاه دولتی باباجان غفوراف شهر خجند مشغول تدریس بوده است. سال 2002 از رساله دکتری خود با موضوع «تاریخ تشکل ادبیات‌شناسی تاجیکی و نقد ادبی در زمان معاصر» دفاع نموده و مشغول تحقیق و پژوهش در این زمینه می‌باشد<ref>زهریی، حسن(1391). جامعه و فرهنگ [[تاجیکستان]]. تهران: [https://www.icro.ir/ سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامی] (در دست انتشار)، ص. 87</ref>.


==== [[شمس الدین صالح اف|شمس‌الدین صالح‌اف]] ====
==== [[شمس الدین صالح اف|شمس‌الدین صالح‌اف]] ====
وی متولد سال 1959 در ناحیه پنج‌کنت استان سُغد [[تاجیکستان]] است که از سال 1978 پس از پایان دوره دبیرستان و اخذ مدرک دیپلم، وارد دانشگاه دولتی [[تاجیکستان]] شد و در سال 1984 فارغ‌التحصیل رشته زبان و ادبیات دانشگاه مذکور گردید. از سال 1984 تا 1990 در روزنامه «حقیقت» وظیفه مدیر بخش و دبیر مسئول را بر عهده داشت. سال 1992 با دفاع از رساله خود در موضوع ادبیات معاصر تاجیکی دکتری خویش را از آکادمی علوم جمهوری [[تاجیکستان]] دریافت کرد. از سال 1995 به عنوان کارشناس بخش ادبیات معاصر پژوهشگاه زبان و ادبیات رودکی آکادمی علوم [[تاجیکستان]] شروع به فعالیت نمود و در حال حاضر معاون رئیس بخش ادبیات و رئیس گروه محققین ادبیات معاصر در مرکز مذکور است. نامبرده مشغول پژوهش‌های علمی در زمینه نظم و نثر معاصر فارسی تاجیکی می‌باشد. اهم تحقیقات علمی او به این شرح است. رساله‌های «پوئتِک حکایه(= داستان کوتاه) تاجیکی در سال‌های 70-80» و «وارث خیام»؛ مقالات «تحقیق تاریخ»، «جستجوهای ایجادی در حکایه»؛ «کشف اسرار سرمددِه»؛ «رسالت ادبیات» و ...
وی متولد سال 1959 در ناحیه پنج‌کنت استان سُغد [[تاجیکستان]] است که از سال 1978 پس از پایان دوره دبیرستان و اخذ مدرک دیپلم، وارد دانشگاه دولتی [[تاجیکستان]] شد و در سال 1984 فارغ‌التحصیل رشته زبان و ادبیات دانشگاه مذکور گردید. از سال 1984 تا 1990 در روزنامه «حقیقت» وظیفه مدیر بخش و دبیر مسئول را بر عهده داشت. سال 1992 با دفاع از رساله خود در موضوع ادبیات معاصر تاجیکی دکتری خویش را از آکادمی علوم جمهوری [[تاجیکستان]] دریافت کرد. از سال 1995 به عنوان کارشناس بخش ادبیات معاصر پژوهشگاه زبان و ادبیات رودکی آکادمی علوم [[تاجیکستان]] شروع به فعالیت نمود و در حال حاضر معاون رئیس بخش ادبیات و رئیس گروه محققین ادبیات معاصر در مرکز مذکور است. نامبرده مشغول پژوهش‌های علمی در زمینه نظم و نثر معاصر فارسی تاجیکی می‌باشد. اهم تحقیقات علمی او به این شرح است. رساله‌های «پوئتِک حکایه(= داستان کوتاه) تاجیکی در سال‌های 70-80» و «وارث خیام»؛ مقالات «تحقیق تاریخ»، «جستجوهای ایجادی در حکایه»؛ «کشف اسرار سرمددِه»؛ «رسالت ادبیات» و ...<ref>زهریی، حسن(1391). جامعه و فرهنگ [[تاجیکستان]]. تهران: [https://www.icro.ir/ سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامی] (در دست انتشار)، ص. 87-88</ref>.


==== [[شهریه ادهم‌زاد|شهریه ادهم‌زاد (جباراوا شهریه ادهم‌اونا)]] ====
==== [[شهریه ادهم‌زاد|شهریه ادهم‌زاد (جباراوا شهریه ادهم‌اونا)]] ====
وی که متولد سال 1952 در [[شهر دوشنبه]] است پس از پایان تحصیلات خود در دوره دبیرستان در ناحیه وَنْج استان بدخشان، وارد دانشگاه دولتی آموزگاری(= تربیت معلم) [[شهر دوشنبه]] در رشته [[زبان و ادبیات تاجیکستان|زبان و ادبیات تاجیکی]] شد و در سال 1974 فارغ‌التحصیل گردید. از سال 1978 تا 1995 در انتشارات «معارف» وظیفه ویراستار کتب علمی و کتاب کودک را بر عهده داشت. بعداً به سمت روزنامه‌نگار در هفته‌نامه «ادبیات و صنعت» فعالیت می‌کرد. در حال حاضر دبیر بخش معنویات در روزنامه پارلمانی «صدای مردم» است. تاکنون مجموعه‌های زیر از وی به چاپ رسیده است: 1. «مهر شعر»(1987)؛ 2. «شمیمه نور»(1992)؛ 3. «اشک شقایق»(1995)؛ 4. «تمنا»(1998)؛ 5. «حماسه زن»(1999)؛ 6. «غزل غزال»(2001)؛ 7. «زن در اسارت تنهایی»(2003).
وی که متولد سال 1952 در [[شهر دوشنبه]] است پس از پایان تحصیلات خود در دوره دبیرستان در ناحیه وَنْج استان بدخشان، وارد دانشگاه دولتی آموزگاری(= تربیت معلم) [[شهر دوشنبه]] در رشته [[زبان و ادبیات تاجیکستان|زبان و ادبیات تاجیکی]] شد و در سال 1974 فارغ‌التحصیل گردید. از سال 1978 تا 1995 در انتشارات «معارف» وظیفه ویراستار کتب علمی و کتاب کودک را بر عهده داشت. بعداً به سمت روزنامه‌نگار در هفته‌نامه «ادبیات و صنعت» فعالیت می‌کرد. در حال حاضر دبیر بخش معنویات در روزنامه پارلمانی «صدای مردم» است. تاکنون مجموعه‌های زیر از وی به چاپ رسیده است: 1. «مهر شعر»(1987)؛ 2. «شمیمه نور»(1992)؛ 3. «اشک شقایق»(1995)؛ 4. «تمنا»(1998)؛ 5. «حماسه زن»(1999)؛ 6. «غزل غزال»(2001)؛ 7. «زن در اسارت تنهایی»(2003)<ref>زهریی، حسن(1391). جامعه و فرهنگ [[تاجیکستان]]. تهران: [https://www.icro.ir/ سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامی] (در دست انتشار)، ص. 88</ref>.


==== [[فرزانه خجندی|فرزانه خجندی (عنایت خواجه‌یوا)]] ====
==== [[فرزانه خجندی|فرزانه خجندی (عنایت خواجه‌یوا)]] ====
[[فرزانه خجندی]] متولد سال 1964 در شهر خجند و همچنین شاعر و عضو اتحادیه نویسندگان [[تاجیکستان]] می‌باشد. اشعارش در مجموعه‌های دسته‌جمعی «رشته‌باران»(1984)، «برگ سبز»(1987) به چاپ رسیده و مؤلف مجموعه‌هایی چون «طلوع خنه‌ریز»، «شباخون برق»، «آیت عشق»، «تا بیکرانه‌ها»، «معراج شبنم» و آثار سه‌جلدی «قطره‌ای از مولیان» است. مجموعه اشعارش به [[زبان روسی]] تحت عنوان «بیست برگ گُل» انتشار یافته و در ایران نیز مجموعه‌ای از او به خط فارسی با نام «پیام نیاکان» به چاپ رسیده است. او برنده جوایز جوانان، [[میرزا تورسون زاده|میرزا تورسون‌زاده]] و شاعر مردمی [[تاجیکستان]] است.
[[فرزانه خجندی]] متولد سال 1964 در شهر خجند و همچنین شاعر و عضو اتحادیه نویسندگان [[تاجیکستان]] می‌باشد. اشعارش در مجموعه‌های دسته‌جمعی «رشته‌باران»(1984)، «برگ سبز»(1987) به چاپ رسیده و مؤلف مجموعه‌هایی چون «طلوع خنه‌ریز»، «شباخون برق»، «آیت عشق»، «تا بیکرانه‌ها»، «معراج شبنم» و آثار سه‌جلدی «قطره‌ای از مولیان» است. مجموعه اشعارش به [[زبان روسی]] تحت عنوان «بیست برگ گُل» انتشار یافته و در ایران نیز مجموعه‌ای از او به خط فارسی با نام «پیام نیاکان» به چاپ رسیده است. او برنده جوایز جوانان، [[میرزا تورسون زاده|میرزا تورسون‌زاده]] و شاعر مردمی [[تاجیکستان]] است<ref>زهریی، حسن(1391). جامعه و فرهنگ [[تاجیکستان]]. تهران: [https://www.icro.ir/ سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامی] (در دست انتشار)، ص. 88</ref>.


==== [[مطلوبه میرزا یونس|مطلوبه میرزایونس (مطلوبه خواجه‌یوا)]] ====
==== [[مطلوبه میرزا یونس|مطلوبه میرزایونس (مطلوبه خواجه‌یوا)]] ====
مطلوبه میرزایونس متولد سال 1958 در شهر خجند و دارای دکتری علوم فیلولوژی (زبان و ادبیات)، پروفسور، عضو اتحادیه نویسندگان [[تاجیکستان]] و همچنین فارغ‌التحصیل دوره دکتری از دانشکده ادبیات جهان ([[مسکو]]) و دوره فوق‌دکتری از پژوهشگاه زبان و ادبیات رودکی آکادمی علوم جمهوری [[تاجیکستان]] می‌باشد. آثار علمی نامبرده به این شرح است. «در جستجوی جان سخن»، «مسأله‌های سبک‌شناسی»، «تحقیق اسلوب آثار ادبی»، «سرشکی در لاده» (پیرامون زندگی و آثار رابعه بلخی)، «شمع طراز» (راجع به روزگار و آثار مهستی)، «شکوفه اندوه» (راجع به روزگار و آثار فروغ فرخ‌زاد)، «پوشکین و شرق» (با هم‌قلمی ب. حاجی‌بایوا). برنده جایزه کمال خجندی. وی در کنگره‌ها و همایش‌های علمی شهرهای [[مسکو]]، تهران، بیشکک، [[شهر دوشنبه|دوشنبه]] شرکت نموده است.
مطلوبه میرزایونس متولد سال 1958 در شهر خجند و دارای دکتری علوم فیلولوژی (زبان و ادبیات)، پروفسور، عضو اتحادیه نویسندگان [[تاجیکستان]] و همچنین فارغ‌التحصیل دوره دکتری از دانشکده ادبیات جهان ([[مسکو]]) و دوره فوق‌دکتری از پژوهشگاه زبان و ادبیات رودکی آکادمی علوم جمهوری [[تاجیکستان]] می‌باشد. آثار علمی نامبرده به این شرح است. «در جستجوی جان سخن»، «مسأله‌های سبک‌شناسی»، «تحقیق اسلوب آثار ادبی»، «سرشکی در لاده» (پیرامون زندگی و آثار رابعه بلخی)، «شمع طراز» (راجع به روزگار و آثار مهستی)، «شکوفه اندوه» (راجع به روزگار و آثار فروغ فرخ‌زاد)، «پوشکین و شرق» (با هم‌قلمی ب. حاجی‌بایوا). برنده جایزه کمال خجندی. وی در کنگره‌ها و همایش‌های علمی شهرهای [[مسکو]]، تهران، بیشکک، [[شهر دوشنبه|دوشنبه]] شرکت نموده است<ref>زهریی، حسن(1391). جامعه و فرهنگ [[تاجیکستان]]. تهران: [https://www.icro.ir/ سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامی] (در دست انتشار)، ص. 88</ref>.


==== [[نورعلی نورزاد|نورعلی نورزاد (نوراف)]] ====
==== [[نورعلی نورزاد|نورعلی نورزاد (نوراف)]] ====
نورعلی نوراف متولد سال 1974 در روستای وِیشَب ناحیه عینی استان سُغد و مدیر بخش علمی دانشگاه دولتی باباجان غفوراف شهر خجند و همچنین محقق و شاعر است. دوره دکتری دانشگاه مذکور را به پایان برده و از رساله دکتری خود دفاع نموده است. ایشان مؤلف آثار علمی زیر می‌باشد.
نورعلی نوراف متولد سال 1974 در روستای وِیشَب ناحیه عینی استان سُغد و مدیر بخش علمی دانشگاه دولتی باباجان غفوراف شهر خجند و همچنین محقق و شاعر است. دوره دکتری دانشگاه مذکور را به پایان برده و از رساله دکتری خود دفاع نموده است. ایشان مؤلف آثار علمی زیر می‌باشد.


1. «فروغ رمزهای شگرف» (نقد و بررسی اشعار سروش)؛ 2. «اوستا و میراث فرهنگی تاجیکان»؛ 3.«فروغ فطرت معنی» (بررسی معرفت و شرح اشعار بیدل)؛ 4. «معراجی تا خورشید وصال». (نقد و بررسی اشعار دارا نجات). شعرهایش در نشریات «ادبیات و صنعت»، «حقیقت لنین‌آباد» و مجله «خجند» به چاپ رسیده‌اند. مجموعه اشعار او به عنوان «اذان تنهایی» آماده چاپ است. وی برنده جایزه دولتی اسماعیل سامانی جوانان و ارباب فرهنگ جمهوری [[تاجیکستان]] می‌باشد.
1. «فروغ رمزهای شگرف» (نقد و بررسی اشعار سروش)؛ 2. «اوستا و میراث فرهنگی تاجیکان»؛ 3.«فروغ فطرت معنی» (بررسی معرفت و شرح اشعار بیدل)؛ 4. «معراجی تا خورشید وصال». (نقد و بررسی اشعار دارا نجات). شعرهایش در نشریات «ادبیات و صنعت»، «حقیقت لنین‌آباد» و مجله «خجند» به چاپ رسیده‌اند. مجموعه اشعار او به عنوان «اذان تنهایی» آماده چاپ است. وی برنده جایزه دولتی اسماعیل سامانی جوانان و ارباب فرهنگ جمهوری [[تاجیکستان]] می‌باشد<ref>زهریی، حسن(1391). جامعه و فرهنگ [[تاجیکستان]]. تهران: [https://www.icro.ir/ سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامی] (در دست انتشار)، ص. 89</ref>.


=== '''[[تقویم فرهنگی تاجیکستان|تقویم فرهنگی]]''' ===
=== [[تقویم فرهنگی تاجیکستان|تقویم فرهنگی]] ===
جدول شماره13- [[تقویم فرهنگی تاجیکستان]] در سال 2003
جدول شماره13- [[تقویم فرهنگی تاجیکستان]] در سال 2003


خط ۱٬۵۰۴: خط ۱٬۴۹۷:
|-
|-
|'''31'''
|'''31'''
|80 سالگی بازیگر تئاتر، هنرپیشه مردمی [[تاجیکستان]] سبزه‌جان شاه‌اسماعیل­آوا(1923)
|80 سالگی بازیگر تئاتر، هنرپیشه مردمی [[تاجیکستان]] سبزه‌جان شاه‌اسماعیل‌­آوا(1923)
|}
|}


خط ۱٬۹۷۸: خط ۱٬۹۷۱:
|-
|-
|  
|  
|80 سالگی دکتر علم اقتصاد، پروفسور، عضو وابسته آکادم علوم [[تاجیکستان]]، خادم شایسته علم جمهوری رستمبیک یوسفبیکاف(1923)
|80 سالگی دکتر علم اقتصاد، پروفسور، عضو وابسته آکادم علوم [[تاجیکستان]]، خادم شایسته علم جمهوری رستمبیک یوسفبیکاف(1923)<ref>زهریی، حسن(1391). جامعه و فرهنگ [[تاجیکستان]]. تهران: [https://www.icro.ir/ سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامی] (در دست انتشار)، ص. 188-202</ref>
|}
|}


خط ۲٬۰۶۸: خط ۲٬۰۶۱:
|-
|-
|'''4'''
|'''4'''
|افضل‌شاه بهرام
|[[افضل شاه بهرام|افضل‌شاه بهرام]]
|فارغ‌التحصیل [[تاجیکستان]] (دانشگاه دولتی اسلامی امام اعظم [[تاجیکستان]])
|فارغ‌التحصیل [[تاجیکستان]] (دانشگاه دولتی اسلامی امام اعظم [[تاجیکستان]])
|دانشجوی دورۀ دکتری پژوهشگاه فلسفه آکادمی علوم [[تاجیکستان]]
|دانشجوی دورۀ دکتری پژوهشگاه فلسفه آکادمی علوم [[تاجیکستان]]
خط ۲٬۱۴۳: خط ۲٬۱۳۶:
3. دیوان اشعار نظیری نیشابوری
3. دیوان اشعار نظیری نیشابوری


4. در حال حاضر مشغول به تحقیق عروض و قافیه و صنایع شعری غزلیات صائب تبریزی و برگردان دیوان حجین لاهیجی از خط فارسی به خط سیرلیک
4. در حال حاضر مشغول به تحقیق عروض و قافیه و صنایع شعری غزلیات صائب تبریزی و برگردان دیوان حجین لاهیجی از خط فارسی به خط سیرلیک<ref>زهریی، حسن(1391). جامعه و فرهنگ [[تاجیکستان]]. تهران: [https://www.icro.ir/ سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامی] (در دست انتشار)، ص. 202-205</ref>
|}
|}
== نیز نگاه کنید ==
[[نظام فرهنگی روسیه]]؛ [[نظام فرهنگی چین]]؛ [[نظام فرهنگی تونس]]؛ [[نظام فرهنگی کوبا]]؛ [[نظام فرهنگی لبنان]]؛ [[نظام فرهنگی مصر]]؛ [[نظام فرهنگی کانادا]]؛ [[نظام فرهنگی افغانستان]]؛ [[نظام فرهنگی سودان]]؛ [[نظام فرهنگی اردن]]؛ [[نظام فرهنگی ساحل عاج]]؛ [[نظام فرهنگی مالی]]؛ [[نظام فرهنگی ژاپن]]؛ [[نظام فرهنگی تایلند]]؛ [[نظام فرهنگی آرژانتین]]؛ [[نظام فرهنگی قطر]]؛ [[نظام فرهنگی فرانسه]]؛ [[نظام فرهنگی اسپانیا]]؛ [[نظام فرهنگی اتیوپی]]؛ [[نظام فرهنگی سوریه]]؛ [[نظام فرهنگی سیرالئون]]؛ [[نظام فرهنگی سنگال]]؛ [[نظام فرهنگی اوکراین]]؛ [[نظام فرهنگی زیمبابوه]]؛ [[نظام فرهنگی قزاقستان]]؛ [[نظام فرهنگی سریلانکا]]؛ [[نظام فرهنگی بنگلادش]]؛ [[نظام فرهنگی گرجستان]]
== کتابشناسی ==
<references />
[[رده:فرهنگ و نظام فرهنگی]]

نسخهٔ کنونی تا ‏۳۱ اوت ۲۰۲۴، ساعت ۰۹:۰۵

کودک تاجیکی(1403). برگرفته از سایت Advantour، قابل بازیابی از https://www.advantour.com/tajikistan/culture.htm

فرهنگ، کلیت در هم تافت‌ه­ای است شامل دانش، دین، هنر، قانون، اخلاق و هرگونه توانایی و عادتی است که آدمی به عنوان عضوی از جامعه به دست می‌آورد. فرهنگ، محدودۀ زیست حیوانی را می‌شکند و نیروی حیاتی آن را به گستره‌­ی زیست فرهنگی بر می­‌کشد و زندگی در زیست بومِ جانوری را به زندگی در زیست بومِ فرهنگی یا در یک جهان بدل می­‌کند.

از اینجاست که انسان به موجود بسیار پیچیده‌­ای تبدیل می­‌شود که دیگر نمی‌­توان او را از جهت زیست حیوانی‌­اش و برپایه‌­ی آن تعریف کرد، بلکه باید او را در ساحت فرهنگی‌­اش دید و در این قلمرو است که نیروی حیاتی از ساحت بی­گناهی جانورانه به ساحت عالم نیک و بد می‌­آید و معنای انسانی به خود می‌گیرد و در این ساحت است که انسان به میدان امکانِ کرداری دست می­‌یابد و کردار انسانی او در معرض داوری ارزشی اخلاقی قرار می‌­گیرد و در قالب دستگاه ارزشی فرهنگ، از ساده‌­ترین و پایه‌­ای ترین کردار زیستی تا پیچیده­‌ترین آن‌ها مورد نقد واقع می­‌شود و برگرد عمل و فعل انسان، نظام پیچیده‌­ای از ارزش‌­ها و هنجارهای فرهنگی تنیده می‌­گردد.

نظام رفتاری و ارزشی فرهنگ، خود را در قالب نهادهای اجتماعی شکل می‌­دهد. هر نهادی، کارکرد اجتماعی ویژه‌­ای دارد. نهاد دین، نهاد آموزش، نهاد دولت و دیگر نهادهای اقتصادی و فرهنگی و اجتماعی، نظام‌­های هنجار گذار و ارزش گذاری هستند که در قالب شأن رفتارهای جمعی و فردی انسانی انجام می‌­گیرد[۱].

فرهنگ و تمدن

نژاد

تاجیکستان از دیرباز محل زندگی مردمان آریایی بوده که بعضی از آن‌ها اسکان یافته بودند، مانند سغدیان، مادها و پارس‌ها و برخی دیگر زندگی کوچ نشینی داشتند، مانند سکاها یا ماساژت‌ها. بنابراین می‌توان گفت که باختری‌ها، سغدی‌ها، خوارزمی‌ها و سکاها نه تنها بنیانگذاران شهرها و روستاهای آسیای مرکزی به ویژه تاجیکستان به شمار می‌روند، بلکه نیاکان تاجیک‌ها نیز بوده‌اند. تیره‌های ایرانی زبان که از آریای‌ها جدا شده بودند، در آغاز هزاره دوم پیش از میلاد سرزمین‌های آسیای مرکزی از جمله تاجیکستان، خراسان و مناطق همجوار آن را اشغال کرده بودند. اوستا که کهن‌ترین اثر زبان‌های ایرانی و دیرین‌ترین اثر نوشته شده نیاکان ایرانیان، تاجیکان و دیگر تیره‌های ایرانی زبان است، تنها منبع نوشته شده‌ای است که درباره سرزمین، جایگاه، شیوه زندگی تیره‌ها و مردم ایرانی زبان در نیمه نخست هزاره دوم پیش از میلاد، آگاهی‌هایی به دست می‌دهد. سرزمین‌های آسیای مرکزی و مناطق همجوار آن که جایگاه زندگی تاجیک‌ها و ایرانی‌ها بوده و در اوستا از آن‌ها نام برده شده است، عبارتند از گاوا، مرغو، بختی، هریوه و ....[۲].

امروزه اصطلاح تاجیک، مردمان پارسی زبان، مسلمان روستانشین افغانستان، تاجیکستان و دیگر جمهوری‌های آسیای مرکزی و سین کیانگ چین را در بر می‌گیرد. با این حال، اصطلاح تاجیک گروه‌های نژادی دیگری را نیز در بر می‌گیرد که تاجیک نامیده می‌شوند. در افغانستان چهار گروه نژادی جدا از هم وجود دارند که تاجیک شناخته می‌شوند. در باختر و ناحیه هرات و پیرامونش مردم فارسی زبان وجود دارند. گروهی که در این جمعیت، همه خویشاوندی نژادی و یا هویت خود را گم کرده‌اند، در شهرها و پیرامون آن ساکن هستند. در واقع، کسانی که به لحاظ زبان مادری‌شان به فارسی سخن می‌گویند، به نام تاجیک شناخته می‌شوند. گروه دوم نژادی، مردم فارسی زبان ترکستان، افغان هستندکه به فارسیوان یا پارسیون معروفند و تمامی ساکنان شهرهای شمال افغانستان مانند، مزار شریف، قندوز، بغلان و ... را در بر می‌گیرند.

تاجیکان همانند آن‌ها در آسیای مرکزی در ناحیه فرغانه در تاشکند، بخارا و دیگر شهرهای بزرگ منطقه زندگی می‌کنند. این تاجیک‌ها یا پارسی زبانان، نسل‌های امروز جمعیت ایران و آسیای مرکزی هستند. در حالی که بسیاری از تاجیک‌ها با ترک‌ها آمیخته‌اند و نیاکان ازبک‌های کنونی را تشکیل داده‌اند، دیگران نیامیخته و هویت ملی و نژادی خود را حفظ کرده‌اند. در سده‌های پیش، این مردمان را «سارت» می‌گفتند؛ اصطلاحی که امروز به گونه جداگانه‌ای در آسیای مرکزی وجود دارد، ولی امروزه بیش تر سارت‌ها جذب ازبک‌ها شده‌اند. از دیدگاه نژادشناسان بیشتر تاجیک‌ها از نژاد سفید هستند و گاهی نشانه‌هایی از نژاد مغولی در بین آن‌ها دیده می‌شود که ناشی از ازدواج آنان با ترکان است.  

گروه سوم، تاجیک‌های نیمه کوچی‌اند که تاکنون مورد بررسی و پژوهش قرار نگرفته‌اند. در دره شکاری از کتل شیبر تا دوآب، در برخی روستاها، مردم نیمه کوچی زندگی می‌کنند که خود را تاجیک می‌نامند. از لحاظ ویژگی نژادی همانند هزاره‌ها بوده و دارای ویژگی و چهره مغولی هستند. اینان برخلاف هزاره‌ها رمه‌های زیادی دارند و کار کوچ گری تابستانی را انجام می‌دهند. مسکن تابستانی این تاجیک‌ها گونه‌ای یورت با سقف گرد ترکی است که با بوریا و یا چیق و یا به وسیله‌ی تکه‌های موی بز پوشانیده می‌شود. این خیمه‌ها را «لچیق» می‌نامند. این مردم زمستان را در روستاها و آبادی‌ها می‌گذرانند و در تابستان‌ها با رمه‌های خود به کوه می‌روند. بعضی‌ها بر این باورند که تاجیک‌ها نیمه کوچی از تاتاران هستند. به هر حال این مردم تاجیک‌های اصیل و ایرانی نیستند، بلکه ترکانی می‌باشند که زبان ترکی را رها کرده‌اند و به فارسی دری سخن می‌گویند. از نگاه نژاد، اینان نشانه‌های قومی مغولی دارند و خیمه‌های آنان و همچنین اصطلاحاتی که در پیوند با خیمه به کار می‌برند، ترکی هستند. بیشتر تاجیک‌ها سنی مذهب هستند، در حالی که اکثر هزاره‌های این ناحیه مذهب شیعه جعفری یا اسماعیلی دارند.

گروه چهارم، تاجیک‌ها و به گفته روس‌ها تاجیک‌های کوهی‌اند که از کهن‌ترین مردم آسیای مرکزی به شمار می‌روند به دلیل این که آن‌ها در کوه‌ها بلند هندوکش و پامیر زندگی کرده و می‌کنند، دست نخورده باقی مانده‌اند و از آمیزش با تیره‌ای دیگر خودداری کرده‌اند. تاجیک‌های کوهستانی یعنی ساکنان مناطق بلند و غیر قابل دسترس، توسط «گنزبورگ» به لحاظ تیپ نژادی، اروپایی - پامیری گزارش شده‌اند. سر گرد و کوتاه، صورت بیضی شکل، بینی راست یا نوک عقابی، دهان متوسط با لیان پر، بدن مو دار، موی سیاه یا سیاه خرمایی، پوست سفید و ... داشته و از لحاظ نژاد همانندی زیادی به نژاد «دیناری» اروپا دارند.

مکان زیست تاجیکان کوهستانی از کوه‌های پارو یا میزاد باختری تا پامیر چین، گسترده شده است. محل زیست تاجیک‌های سرمشکان، ممکن است جنوب باختری‌ترین نقطه زیست تاجیک‌های کوهستانی را تشکیل دهد. در شمال و خاور جهان قلعه، اکنون ایماق‌ها و هزاره‌ها زندگی می‌کنند. با این حال، گواه‌هایی وجود دارد که پیش از یورش گروه‌های مغولی کوچی، بیشتر مردم بادغیس و هزاره جات افغانستان، تاجیک‌های کوهستانی دارای تیره ایرانی بوده‌اند. در گذشته در نواحی میانی بامیان و غور، مردمان تاجیک زندگی می‌کردند. به علاوه نام تیره فرعی تاجیک، هنوز در بین تایمنی‌ها و هزاره‌ها نمایان می‌گردد که وجود تاجیک‌های پنهان شده یا کسان تاجیک شده را نشان می‌دهد. با این حال، امروزه محلی‌های ایرانی در جمعیت ایماق‌ها و هزاره‌ها جذب گردیده‌اند. نواحی تاجیک نشین دوباره در ناحیه بامیان شروع می‌شود و از پنج شیر تا بدخشان گسترش می‌یابد. نواحی کوهستانی تاجیکستان به سوی شمال تا ناحیه فرغانه، محل زندگی تاجیک‌های کوهستانی‌اند. خاوری‌ترین نقطه تاجیک‌نشین، ناحیه سرکول سین کیانگ چین است.

تاجیک‌های کوهستانی که در این منطقه مسکن گزیده‌اند، دامنه آن از جنوب باختری رشته کوه پارو یا میزاد تا پامیر را در برمی‌گیرد و به طور عمومی از نگاه فرهنگ و نژاد همسان‌اند[۳]. روی هم رفته تاجیک‌های کنونی یا ایرانیان حقیقی که ترکان آن‌ها را قزلباش می‌نامند، مردمی هستند که به خوش سیمایی شهره‌اند. قیافه منظم و گونه دراز بیضی و ابروان مشخص مشکی و چشمان سیاه غزالی دارند. تاجیک‌ها در حقیقت مردمی سرشناس‌اند که در سراسر خاور پراکنده‌اند و نه تنها در شهرهای ایران و افغانستان بلکه در شهرها و روستاهای آسیای مرکزی سکنی گزیده‌اند[۴][۵].

زبان   

زبان رسمی و ملی جمهوری تاجیکستان، فارسی تاجیکی می‌باشد که از گروه زبان‌های جنوب خاوری ایران است. دو مرحله تغییر الفبا، از الفبای عربی ‌یا اسلامی یا فارسی و یا به تعبیر جالب تاجیکان «الفبای‌نیاکان»، به لاتین (1308 ش./1929م.) و از لاتین به سیرلیک (1319ش./ 1940م.) و هم‌چنین تبعات حاصل از تسلط روسیه‌ی تزاری بر بخش بزرگی از ماورا‌ءالنهر که «ترکستان روسیه»[1285ه.ق/1868 م.] نامیده می‌شد و نفوذ در بخش به ظاهر مستقل باقیمانده، یعنی بخارا و مهم‌تر از همه، تسلط نهایی نظام شوروی بر آسیای مرکزی[1303 ش. / 1924 م.] که منجر به از میان رفتن یا استحاله‌ی نخبگان علمی و فرهنگی قدیم و دگرگونی نخبگی‌ علمی و فرهنگی در عصر امپراطوری سرخ گردید، زبان و ادبیات فارسی را که در کوران تحولات فرهنگی‌، اجتماعی و سیاسی آن دوران ماوراء‌النهر از تسلط ترک‌ها در آسیای مرکزی، روبه ضعف رفته بود، در خاستگاه خود (ماوراءالنهر خاستگاه زبان فارسی جدید یا دری) در فترت فرو برد.

تفوق جناح ازبک و ترک‌گرا در نظام جدید از سویی و همچنین سیاست مدیران روسی نظام جدید به بها دادن به زبان‌هایی بی‌پیوند با همسایگان بزرگ و مهم چون ایران و افغانستان و مهم‌تر از آن، فاقد پشتوانه‌ی بزرگ هویت‌آفرین و هویت مدار ادبیات مکتوب، یعنی (زبان‌های ازبکی، ترکمنی، قرقیزی، قزاقی) موجب گردید بر انزوای زبان و ادبیات فارسی در موطن آن بیافزود. مجموعه‌ی این عوامل، فرایندی را پدید آورد که زبان فارسی در ماوراءالنهر، از سیر طبیعی بازماند و از رشد و بالندگی افتاد.

ساختار و قواعد زبان فارسی امروزین ماوراءالنهر، از جمله در تاجیکستان- که مهم‌ترین مؤلفه‌ی هویت ملی آن به شمار می‌آید- در تعابیر و اصطلاحات ضعیف است.

البته امروزه بعد از استقلال جمهوری تاجیکستان، خواست ملی و اراده‌ی حاکمیت در تاجیکستان بر ارتقاء زبان و ادبیات فارسی تاجیکی به عنوان زبان نخست در همه‌ی سطوح آموزشی، علمی، فرهنگی و دیوانی یا اداری وجود دارد. لیکن آسیب-زدایی دهه‌های فترت زبان فارسی در این سرزمین، آسان نیست. بالخصوص که این آسیب زدایی مبتنی بر آسیب‌شناسی درست نباشد.

بی‌تردید تجدید نشاط و طراوت زبان و ادبیات فارسی در ماوراءالنهر و انطباق آن با مطالبات زمانه، در پیوند هرچه سریع‌تر این دریاچه به دریای خروشان زبان و ادبیات فارسی در بیرون از این سرزمین است؛ و تنها راه این پیوند، احیای الفبای فارسی در این سرزمین است.

با توجه به رسمیت یافتن زبان فارسی تاجیکی در تاجیکستان و جایگزینی آن با زبان روسی در غالب سطوح آموزش- به ویژه تحصیلات ابتدایی و متوسطه- و تنزل سواد روسی در این کشور، تغییر الفبای سیرلیک به الفبای فارسی- همان گونه که غالب اندیشمندان تاجیک نیز اذعان دارند- تنها مسیری است که از تبدیل محیط علمی و فرهنگی تاجیکستان به مرداب، جلوگیری می‌نماید.

به عبارتی دیگر، رشد و بالندگی علمی و فرهنگی تاجیکستان یا می‌بایست با وصل به دریای فارسی‌زبانان جهان با تغییر الفبای سیرلیک به الفبای فارسی صورت پذیرد یا با تجدید دوباره‌ی زبان و ادبیات روسی و جایگزینی آن با زبان فارسی تاجیکی.

با توجه به جایگاه زبان فارسی (فارسی تاجیکی) در تاجیکستان، به عنوان اصل بنیادین هویت ملی تاجیکان که تلاش برای احیای آن به پیش از استقلال تاجیکستان باز‌می‌گردد (اعلان زبان تاجیکی به عنوان زبان رسمی در سال 1368 ش./ 1989م.)، احیای مجدد زبان روسی در تاجیکستان اگر هم رویایی شیرین برای روسیه و روس‌فیل‌های تاجیک باشد، جز خیالی خام نیست. بنابراین تغییر الفبای سیریلیک به الفبای فارسی‌زبانان جهان، برای نشاط علمی، فرهنگی، آموزشی و پژوهشی تاجیکستان امری است محتوم.

این واقعیت علاوه بر غالب اندیشمندان تاجیک، بر بسیاری از زمامداران حکومت تاجیکستان نیز پوشیده نیست. لیکن سیری که در سال‌های اخیر برای احیای الفبای نیاکان در تاجیکستان پی گرفته می‌شود، به هیچ روی تأمین‌کننده‌ی لوازم تغییر الفبا حتی در بلندترین مدت نیز نمی‌باشد.

در بخش زیر نخست به زبان فارسی و پیشینه آن و سپس به فارسی تاجیکی و لهجه‌های آن می پردازیم[۶].

زبان فارسی

زبانی که ایرانیان بدان سخن می‌گویند و می‌نویسند «فارسی» یا «فارسی دری» یا «فارسی نو» نام دارد. این زبان دنباله فارسی میانه و فارسی باستان است. فارسی باستان در زمان هخامنشیان ( 559-331 پ.م) و فارسی میانه در زمان ساسانیان (224-651 م) کاربرد داشته است. فارسی میانه یا پهلوی ساسانی در دوران‌های ساسانی به دو گونه گفتاری و نوشتاری به کار می‌رفته است. ولی با سقوط دولت ساسانی به دست اعراب، صورت نوشتاری آن کاربرد خود را از دست داد. و اندک اندک فراموش گردید. صورت گفتاری این زبان به مرور زمان و طی دگرگونی‌هایی به صورت فارسی امروزی درآمد.

مدارک نوشته شده نشان می‌دهند که این زبان (فارسی نو) تا مدت‌ها کاربرد گفتاری داشته و چند سده بعد به صورت نوشتاری درآمده است. دیرین‌ترین نوشته‌های این زبان از دوران سامانی (سده‌های سوم تا چهارم ه.ق / نهم تا دهم . م) است. زبان فارسی از خانواده زبان‌های ایرانی است. زبان‌های ایرانی شاخه‌ای از زبان هند و ایرانی‌اند که زبان‌شناسان سده 19 م، آن را متعلق به زبان‌های هند و اروپایی دانسته‌اند. زبان هند و اروپایی مادر را که زبانی فرضی است، از قوم آریایی می‌دانند که در حدود 3 هزار سال و به گفته‌ای 5 هزار سال پیش از میلاد در شمال دریای سیاه ساکن بوده‌اند و بعدها به سوی جنوب و باختر کوچ کرده و به دلیل دور شده از یکدیگر، زبانشان از هم جدا شده است.

شاخه‌های زبان‌های هند و اروپایی را شامل خانواده زبان‌های هند و ایرانی، یونانی، هیتی (حتی)، تخاری، آلبانی، ارمنی، اسلاوی، بالتی، سلتی (کلتی)، ژرمنی و ایتالی دانسته‌اند. شاخه ایرانی زبان هند و ایرانی را به سه دوره تاریخی بخش کرده‌اند و آن‌ها را باستان، میانه و نو نام نهاده‌اند. برای هر یک از این سه دوره، زبان‌های ایرانی جدا از هم، قائل شده‌اند و آن‌ها را از نظر ویژگی‌های آوایی، دستوری و واژگانی به چهار گروه شمال، جنوب خاوری، شمال و جنوب باختری بخش کرده اند[۷][۸].

فارسی تاجیکی

«تاجیکی» لهجه‌ای است از زبان فارسی و بدین سبب آن را بایستی «فارسی تاجیکی» نامید. همان طور که لهجه اصفهانی، شیرازی، کرمانی، سیستانی و .... را فارسی اصفهانی، فارسی شیرازی، فارسی کرمانی و فارسی سیستانی می‌نامند. فارسی تاجیکی به این دلیل که جایگزین زبان‌های خاوری ایران گردیده، و از سویی با زبان روسی و زبان قوم‌های گوناگون ترک، ارتباط داشته، با فارسی امروزی ایران تفاوت‌های بسیاری یافته است. از سوی دیگر، خود فارسی تاجیکی در نقاط گوناگون آسیای مرکزی نیز لهجه‌های متفاوتی پیدا کرده است. لهجه‌های تاجیکی را بایستی جزو لهجه‌های فارسی ایرانی به شمار آورد و آن‌ها را نیز لهجه‌های زبان فارسی نامید. بررسی‌های زیادی درباره لهجه ها یا شیوه‌ای تاجیکی تاکنون انجام یافته است. این بررسی‌ها پیش از انقلاب اکتبر، توسط گروهی از دانشمندان روسی آغاز گردیده و کتاب‌هایی در این باره، نگاشته شده است. درباره گروه بندی لهجه‌های تاجیکی تاکنون نظر قطعی ارئه نگردیده است. تا سال 1960م، این لهجه‌ها به سه گروه زیر بخش شده بوده‌اند:

• نخست- گروه شمال باختر، که لهجه‌های تاجیکی ازبکستان و شمال تاجیکستان را در بر می‌گرفته است.

• دوم- گروه مرکزی که لهجه ورزاب و بعضی از لهجه‌های وادی حصار را در بر می‌گرفته است.

• سوم- گروه جنوب خاوری

در کنگره بین‌المللی خاورشناسان در مسکو در سال 1960 م، لهجه‌های تاجیکی به چهار گروه و زیر بخش گردیده‌اند:

• گروه شمالی که لهجه‌های سمرقند، بخارا، فرغانه خاوری و باختری، اورا تپه و پنج کنت را شامل می‌گردد.

• گروه مرکزی که لهجه‌های زرافشان، رشتان و سوخ (ساخ) را در بر می‌گیرد.

• گروه جنوبی که شامل بدخشان، کولاب شمالی و جنوبی و قره تگین می‌شود.

• گروه جنوب خاوری، شامل لهجه‌های درواز است.

تفاوت بین لهجه‌های زبان تاجیکی تنها در مسائل آواشناختی و بیان واژگان است.

به طور کلی، می‌توان گفت متمرکزترین گروهی که به زبان تاجیکی سخن می‌گویند، در نزدیکی دره فرغانه، دره زرافشان و کشکه دریا، ساکن هستند که آن‌ها را بایستی تاجیکان ازبکستان نامید. در شمال باختری دره فرغانه، یعنی نواحی پاپ، چست، کسان‌سای و شهر نمنگان هم تاجیک‌ها سکونت دارند. بدین ترتیب که مردم شهر سخ همه تاجیک زبان هستند در ناحیه کویبی شف، به ویژه در دشت ریشتن، تاجیک‌ها اکثریت را دارند. در مسیر رودخانه شیرآباد دریا و سرخان دریا هم دسته بزرگی از تاجیک زبان‌ها ساکن‌اند. در پیرامون شهر تاشکند به ویژه بخش شمال خاوری آن هم زبان تاجیکی رواج دارد که این قسمت از جمهوری قزاقستان است. در دیگر جمهوری‌ها همانند قرقیزستان و ترکمنستان هم شماری تاجیک، زندگی می‌کنند. گروه‌های پراکنده‌ای هم وجود دارند که به زبان تاجیکی سخن می‌گویند. از جمله کولی‌ها، یوری‌ها، فرنگی‌ها، شاخه‌ای از عرب‌ها و بلوچ‌های ساکن آسیای مرکزی و ... افغان‌های جمشیدی ساکن مرو در ترکمنستان و هم چنین هزاره‌ها که بیش‌تر در ترکمنستان به سر می‌برند نیز تاجیک‌زبان هستند[۹][۱۰].

خط

پیش از پیدایی خط، تنها وسیله‌ای که برای نقل و انتقال اندیشه‌ها به نظر می‌رسید، نقش اشیاء بود. بدین معنی که برای بیان هر یک از اشیاء، ناگزیر دست به دامن نشانه‌هایی می‌شدند. هنر نگارگری و خط نگاری در سرزمین تاجیک‌ها همانند سایر مناطق ایران رواج داشته و اگر پیش از مردم دیگر نقاط، آغاز دبیری و خط نگاری نکرده‌اند، همزمان با آن‌ها در ابداع خط تصویری گام برداشته اند[۱۱].

خط نگاری و نگارگری در قلمرو تاجیکان با کاوش‌های باستان شناختی هم آهنگی دارد. زبان تاجیکی در تاریخ پیدایی خود، پس از خط تصویری خط میخی را انتخاب کرده بود، یعنی نشانه‌هایی از نقش‌هایی که به شکل میخ بوده و به گونه‌های افقی یا عمودی به کار گرفته می‌شد، ترکیب یافته است. در دوران هخامنشی نیز خط تاجیک‌ها، همانند دیگر نقاط ایران، میخی بود که در کتیبه‌های پادشاهان هخامنشی دیده می‌شود. دوم، خط پهلوی یا هزوارش است که در زمان اشکانیان و ساسانیان رواج داشته و در سکه و نقش‌های آن زمان دیده می‌شود. سوم، خط اوستایی است که برپایه خط پهلوی تنظیم گردیده و اوستا با این خط نگارش شده است.

تاجیکان در روزگار باستان از الفبای سغدی نیز استفاده می‌کردند. ولی پس از ورود عرب‌ها به قلمرو تاجیک‌ها، خط و دین آنان رایج گشت. البته خط عرب‌ها به خوبی مورد پذیرش عرب‌ها قرار نگرفت. زیرا در مدت نزدیک هزار سال آثار زیادی به خط پهلوی، پارتی، سغدی و خوارزمی انشاء شده بود. ولی پس از اینکه علی رغم میل خود، خط عربی را پذیرفتند، نخست به آن تغییراتی دادند تا موافق زبان‌شناسان شود. سپس گونه‌های تازه به تازه آن را مانند نسخ، نستعلیق، دیوانی و ریحانی و ... آفریدند[۱۲].

از سال ۱۳۰۲ تلاش‌ها برای تغییر خط در جمهوری سوسیالیستی تاجیکستان توسط شوروی آغاز شد و نهایتاً در فروردین ۱۳۰۷ (آوریل ۱۹۲۸ میلادی) خط استانداردشده لاتین برای زبان‌های ترکی در تاجیکستان خط رسمی شد در حالی که فارسی شاخه‌ای از زبان‌های ترکی نیست. این تغییر خط اجباری به بهانه ضعیف و مشکل بودن خط عربی و تلاش در جهت ارتقای سوادآموزی انجام شد. در حدود سال ۱۳۱۹ و هنگام جنگ جهانی دوم، سران شوروی تصمیم به تغییر خط کشورهای تحت‌سلطه خود - از جمله تاجیکستان - از خط لاتین به خط سیریلیک یا روسی گرفتند و در تاجیکستان هم خط سیریلیک جایگزین خط لاتین شد.

محمدجان شکوری ادیب تاجیکستانی و عضو فرهنگستان زبان و ادب فارسی درباره تغییر خط از فارسی به لاتین و سیریلیک می‌گوید: «در شوروی خلق‌هایی بودند که خطشان را از عربی برگرداندند. خلق‌هایی که آثار تاریخی زیادی نداشتند، با شادمانی تمام، تغییر خط را پذیرفتند. لیکن خلق‌های دیگر مثل تاجیکان که تاریخ طولانی داشتند و آثار ادبی و علمی و تاریخی داشتند بر اثر تغییر خط از همه آن‌ها محروم شدند. یک مقصد تغییر خط که با یک فرمان عملی شد، همین بود که این خلق‌ها از گذشته خود جدا شوند. یک نیست‌انگاری تاریخی و فرهنگی به وجود آمد. به گذشته، گذشته لعنتی می‌گفتند. تاریخ بشریت [در این دیدگاه] از دوره سوسیالیسم شروع می‌شد. اینطور عقیده پیدا شده بود که چیزی که تا این وقت بود تاریخ نیست. مقصود همین بود که ما از اصل خود دور شویم و دیگر از گذشته یاد نکنیم. به همین دلیل زبان ما اینقدر آسیب دید. می‌گفتند که زبان فارسی، زبان اعیان و اشراف بود، زبان فئودالی بود، زبان تصوف و عرفان بود، به خلق خدمت نمی‌کرد، زبان کوچه و بازار است، از وی دست می‌باید کشید. تغییر خط هم مقصدش همین بود. در همان دهه بیست و سی [میلادی] می‌گفتند میرزا فتحعلی آخوندزاده و سعید نفیسی طرفدار این هستند که خط فارسی در ایران به لاتین تبدیل شود. اگر امروز نه، فردا خط ایران لاتینی می‌شود. زود باشید که ما از ایران دیر نمانیم! یک سبب همین بود که می‌گفتند یاد گرفتن خط فارسی دشوار است، ولی لاتین و خط آوایی خیلی آسان است. لیکن اکنون من می‌بینم در دنیا خطی نیست که دشواری نداشته باشد. با دشواری‌هایی که [خط] انگلیسی دارد زمین می‌گوید و آسمان می‌نویسد، تمام دنیا را گرفته است. فرانسوی چه دشواری‌هایی که ندارد. دشواری‌های خط فارسی پیش آنها هیچ است[۱۳]

پس از فروپاشی شوروی و استقلال تاجیکستان در سال ۱۳۷۰ (۱۹۹۱ میلادی)، مردم و دولت تاجیکستان تصمیم به بازگشت به خط نیاکان (فارسی) گرفتند اما این موضوع مهم و چالش‌برانگیز تاکنون در این کشور انجام نشده است.

نتیجه تغییر خط در تاجیکستان این شد که تاجیکان نسبت به همزبانان ایرانی و افغانستانی تا حدودی بیگانه شوند و ارتباطات درخوری میان آنان صورت نگیرد و مردم تاجیکستان نتوانند با کشورهای فارسی‌زبان دیگر ارتباط برقرار کنند و به نوعی فارسی تاجیکی از فارسی ایران و افغانستان بیشتر فاصله بگیرد و به زبان روسی نزدیک شود. همین موضوع باعث شده است که زبان روسی در تاجیکستان زبان علمی و رسمی باشد و در دانشگاه‌های این کشور برای تدریس علوم مختلف از زبان روسی استفاده شود و فارسی فقط به عنوان برای محاوره و شعر و ادبیات معرفی شود.

درخواست‌های بسیاری برای تغییر خط از سیریلیک به فارسی در تاجیکستان وجود دارد اما مقامات این کشور نیازی به این کار نمی‌بینند و تغییر خط را در شرایط کنونی به نفع کشور نمی‌دانند. بسیاری از شخصیت‌های فرهنگی و ادبی تاجیک خط و الفبای سیریلیک روسی را که زبان فارسی تاجیکی هم اکنون به آن نوشته می‌شود، خطی تحمیلی بر ملت خود می‌شمارند و آن را سبب وابستگی بیشتر تاجیکستان به روسیه قلمداد می‌کنند. آن‌ها می‌گویند خط سیریلیک مانع رشد زبان شده است. هم اکنون شمار کمی از تاجیکان با این خط آشنا هستند. به عقیدۀ کارشناسان فرهنگی تاجیک، گسترش آموزش خط فارسی در تاجیکستان به معنای احیای خط نیاکان و دسترسی مردم این کشور به دریایی از منابع فارسی است که در کتابخانه‌ها و پایگاه‌های اطلاع رسانی کشورهای فارسی زبان به‌ویژه ایران وجود دارد.

یکی از دلایل تعلل در تغییر خط از روسی به فارسی در تاجیکستان، سلطه زبان روسی بر دانشگاه‌ها و رسانه‌های این کشور است که بر اثر سلطه روسیه و شوروی و ضعیف شدن زبان فارسی در این منطقه بوده است. سلطه زبان روسی در زمان شوروی باعث شده است که هنوز هم در تاجیکستان زبان روسی به عنوان یکی از زبان‌های رسمی و زبان علمی و دانشگاهی تلقی می‌شود به طوری که در این کشور زبان علم و فن را روسی و در درجه بعد انگلیسی می‌دانند و برای زبان فارسی تاجیکی این توانایی را که با آن دانش و فنون را بیاموزند نمی‌دانند.

مقامات تاجیکستان بنا به دلایل متعددی از جمله هزینه‌های مالی بالا، نفوذ سیاسی و علمی روسیه، اراده قوی در تغییر خط سیریلیک به فارسی نداشته و قدم‌های جدی و عملی در این زمینه هنوز برنداشته‌اند. امام‌علی رحمان، رئیس جمهور تاجیکستان، درباره تغییر خط از روسی به فارسی گفته است: «به نظر من هیچ ضرورتی برای تغییر الفبا نیست چون ما در دوران گذار اقتصادی و فرهنگی قرار داریم و در حالی که کشورها مسیر پیشرفت را طی می‌کنند نباید کاری انجام دهیم که باعث مشکلات بیشتری شود... از طرف دیگر در شرایط فعلی اقشار مختلف مردم از جمله بخش آموزش و پرورش در این زمینه با مشکلاتی مواجه است و اقدام برای تغییر الفبا کار عجولانه‌ای خواهد بود... نیاز نداشتن به تغییر الفبا موضع ماست و اطمینان دارم بیشتر مردم تاجیکستان از این موضع حمایت می‌کنند... خط رسمی سریلیک ساده و قابل استفاده در دنیا است و میراث قدیمی علمی، ادبی و فلسفی تاجیکستان به طور عمده به این خط منتشر شده و کسانی که به آن‌ها نیاز دارند، می‌توانند از مراکز علمی و کتابخانه‌ها استفاده کنند».

«شاهرخ اسراری» وزیر فرهنگ تاجیکستان نیز در این باره گفته است: «برای تغییر رسم‌الخط سریلیک و بازگشت کامل به الفبای فارسی یا خط نیاکان در کشور زمان زیادی لازم است و این اقدام بر اساس برنامه ریزی از قبل صورت گرفته باید پس از آماده‌سازی همه اقشار جامعه انجام شود... برنامۀ تبدیل حروف سریلیک به خط فارسی در تاجیکستان با صدور یک فرمان و یا حکمی قابل اجرا نیست چون انجام موفقیت‌آمیز آن آمادگی بیشتری را می‌خواهد... امروز حدود 95درصد جمعیت تاجیکستان با خط فارسی آشنا نیست و با چنین شرایطی بازگشت عجولانه به این خط اوضاع را پیچیده‌تر می‌کند.

جدول شماره 2. جدول مقایسه‌ای خط سیریلیک، لاتین و فارسی

نمونه ارزش آوایی پارسی لاتین سیریلیک

نمونه /a/ اَ، َ A a А а

санг= سنگ = سَنگ /b/ ﺏ B ʙ Б б

барг = برگ = بَرگ /v/ و V v В в

номвар = نامور = ناموَر /ɡ/ گ G g Г г

санг= سنگ = سَنگ /ʁ/ ﻍ Ƣ ƣ Ғ ғ

ғор = غار, Бағдод = بغداد = بَغداد /d/ ﺩ D d Д д

модар = مادر = مادَر, Бағдод = بغداد = بَغداد /e/ ی E e Е е

шер = شیر, меравам = می‌روم = می‌رَوَم /jɔ/ یا Jo jo Ё ё

дарё = دریا, осиёб = آسیاب /ʒ/ ژ Ƶ ƶ Ж ж

жола = ژاله, каждум = کژدم = کَژدُم /z/ ﺯ، ذ، ض، ظ Z z З з

баъз = بعض, назар = نَظَر, заҳоб = ذَهاب, замин = زَمیِن /i/ اِ، ِ I i И и

ихтиёр = اِختیار /ˈi/ ی Ī ī Ӣ ӣ

зебоӣ = زیبائی /j/ ی، یْ J j Й й

май = مَی /k/ ک K k К к

кадом = کَدام /q/ ﻕ Q q Қ қ

қадам = قَدَم /l/ ﻝ L l Л л

лола = لاله /m/ ﻡ M m М м

мурдагӣ = مُردَگیِ /n/ ﻥ N n Н н

нон = نان /ɔ/ آ، ا O o О о

орзу = آرزو /p/ پ P p П п

панҷ = پَنج /ɾ/ ﺭ R r Р р

ранг = رَنگ /s/ ﺱ، ث، ص S s С с

сар = سَر, субҳ = صُبح, сурайё = ثُرَیاَ /t/ ﺕ، ﻁ T t Т т

тоҷик = تاجیک, талаб = طَلَب /u/ اُ، ُ U u У у

дуд = دُود /ɵ/ او، و Ū ū Ӯ ӯ

хӯрдан = خوردَن, ӯ = اُو /f/ ﻑ F f Ф ф

фурӯғ = فُروُغ /χ/ ﺥ X x Х х

хондан = خواندَن /h/ ﺡ H h Ҳ ҳ

ҳофиз = حافِظ /tʃ/ چ C c Ч ч

чӣ = چی /dʒ/ ﺝ Ç ç Ҷ ҷ

ҷанг = جَنگ /ʃ/ ﺵ Ş ş Ш ш

шаб = شَب /ʔ/ ﻉ ' Ъ

таъриф = تعریف /e/ ای E e Э э

эй = ای /ju/ یو، یُ Ju ju Ю ю

июн = اِیون یه، یَ Ja ja Я я[۱۴]

دین

تاجیکستان از قدیم الایام محل برخورد ادیان و مذاهب گوناگون بوده است. این سرزمین، با فرهنگ‌های چین، ایران و ... همسایه بوده و جریان‌های دینی این فرهنگ‌ها، این جمهوری را تحت تأثیر خود قرار داده

است. یکی از ویژگی‌های فرهنگ این سرزمین در پیش از اسلام رواج شمار باورهای دینی و مذهبی است. در میان دین‌های گوناگون سغدی می‌توان از دین‌های زردتشتی، بودایی و مانوی نام برد. افزون بر این، روحانیان نسطوری در این سرزمین، به ویژه در سمرقند حضور داشته اند[۱۵]. آسیای مرکزی از جمله تاجیکستان از سده هفتم میلادی، توسط سپاه اسلام گشوده شد و مردم این منطقه اسلام آوردند. مذهب بیش تر مردم تاجیکستان سنی و از شاخه‌های حنفی است و ابوحنیفه را به عنوان امام اعظم می‌شناسند. گروه کوچکی از شیعیان اسماعیلی در کوه‌های پامیر در منطقه بدخشان زندگی می‌کنند. شماری مسلمان شافعی مذهب نیز در تاجیکستان زندگی می‌کنند. اهل سنت تاجیکستان به اهل بیت و ائمه شیعه به ویژه برای حضرت امام علی(ع) و امام حسین(ع) و امام جعفر صادق(ع) احترام ویژه‌ای قائلند. در حال حاضر گروهی از اهل تسنن خود را به خاندان اهل‌بیت منسوب می‌دانند و این گروه را صوفی می‌نامند که رهبران آن‌ها لقب «اشیان» دارند.  

مسلمانان بدخشان تاجیکستان، پیرو مذهب اسماعیلیه به رهبری آقاخان می‌باشند. خاور و جنوب خاوری تاجیکستان محل اقامت این دسته از تاجیک‌هاست. 90 درصد شیعیان ساکن بدخشان شیعه اسماعیلی و 10 درصد نیز شیوه جعفری هستند. گروهی از اقلیت‌های مسیحی، زردتشتی و کلیمی در این کشور زندگی می‌کنند. مسیحیان در شهر دوشنبه دارای کلیسا و گورستانی هستند. بیشتر آنان را روس‌ها و مهاجران تشکیل می‌دهند. پیش از جنگ‌های داخلی، بیست هزار یهودی در تاجیکستان زندگی می‌کردند که پانزده هزار نفر از آنان در شهر دوشنبه سکونت داشتند. شمار زیادی از آن‌ها به دنبال دگرگونی‌های سیاسی و اجتماعی تاجیکستان، این جمهوری را ترک گفته و به فلسطین اشغالی مهاجرت نمودند. در حال حاضر در شهر دوشنبه حدود 5 هزار کلیمی زندگی می‌کنند[۱۶][۱۷].  

شخصیت‌های تاریخی، علمی و فرهنگی

تاجیکان در قرن سوم ه.ق رودکی پدر شعر فارسی دری را به ظهور رسانیدند که ظهور شاعر ناموری همچون رودکی نشان دهنده‌ی تاریخ درخشان مردمان این دیار است.

در  زیر به ذکر نام تنی چند از اهالی علم و ادب این دیار اشاره می‌نماییم.

عمعق بخارایی(قرن 12)؛ رشیدی سمرقندی(قرن 12)؛ اشیرالدین اخسیکتی(اخسیکت منطقه‌ای بوده در فرغانه که امروزه آن را «اخسی» می‌گویند)(وفات 1212)؛ سیف اسفرنگی(قرن 12)؛ خواجه عبدالملک عصاری سمرقندی(قرن 14)؛ خواجه عصمت بخارایی(وفات 1426)؛ بساط بوریاباف سمرقندی(قرن 11)؛ سیفی بخارایی(قرن 15)؛ ملامشفقی(وفات 1588)؛ باقی زرد و زی بخارایی (قرن 16)؛ نظمی آهنگر هراتی صاحب مثنوی مشهور یوسف و زلیخا(قرن 17)؛ میرحاجی سمرقندی- سراینده تاریخ مدرسه شیردار سمرقند(قرن 17)؛ خواجه حسن نثاری بخارایی(قرن 16)؛ مطرب بخارایی- شاعر و موسیقی‌دان(قرن 17)؛ مولوی شریفی بخارایی شاعر و عالم و مولف چندین کتاب علمی (1698)؛ محمد اسحاق شوکتی بخارایی(وفات 1700)؛ میرسعید شریفی راقم، شاعر و مولف «تاریخ سید راقم» که در سال 1702 نگارش آن به اتمام رسیده است؛ میرزا عبدالقادر بیدل(1721-1644)؛ فطرت زودوز سمرقندی(تولد 1667)؛ میرزا فاضل نشی والی بخارایی(وفات 1667)؛ سید انسفی(قرن 17)؛ ملاآباد ممتاز سمرقندی(قرن 17)؛ مولانا زاهد افکاری سمرقندی (در سال 1627 کشته شده است)؛ خواجه یوس مظهر بخارایی(قرن 18)؛ محلم بخارایی(قرن 18)؛ یگانه منسفی(قرن 18)؛ محمدباقی یکتایی سمرقندی(قرن 18 جنیدالله مخدوم حاذق، مختصص علم طب و شاعر در سال 1813 به فرمان امیرنصرالله کشته شده است)؛ عبدالقادر خواجه سودای بخارایی(1873-1823)؛ قاضی عبدالواحد حریر (1886-1809)؛ احمد مخدوم محضرس دانش- ادیب، شاعر، فیلسوف، موسیقی‌دان، اقتصاددان (1897-1827)؛ شمس‌الدین مخدوم شاهین (1893-1857)؛ عبدالفضل سیرت(‌وفات 1899)؛ قاضی قربانخانی فطرتی و ردانزهی(وفات 1888)؛ میرزا سامی منشی بوستانی- مورخ و شاعر(وفات 1907)؛ محمدصدیق حیرت بخارایی (1902-1876)؛ تاش خواجه اسیری خجندی(وفات 1915).

تاجیکان نه تنها در علم و ادبیات خدمات قابل توجهی نموده‌اند، بلکه در عالم سیاست هم نقش‌های مهمی بازی کرده‌اند. از تاجیکان، وزیران و سیاسیون بسیاری پا به عرصه سیاست گذاشته‌اند. در این اثنا می‌توان به وزیرانی که در زمان‌های بسیار سخت و آشفتگی امور مملکت و دولت را اداره کرده‌اند یعنی برمکیان، خواجه نظام الملک و خواجه شمس الدین محمود دیوان اشاره نمود[۱۸][۱۹].

آثار باستانی و تاریخی

مناطق تاریخی

شهر باستانی خجند(1403). برگرفته از سایت دالاهو، قابل بازیابی از https://dalahoo.com/news.cfm?id=847

در محدوده تاجیکستان امروز شهرهای قدیمی پنجیکت (قرن 6)، خجند، استروشن، اسفره، کانی بادام و ... وجود دارند و نیز آثار معماری شهرهای ازبکستان سمرقند و بخارا از دستاوردهای بزرگ تاریخ و فرهنگ تاجیکان است. آثار باستانی و معماری قلعه حصار، مقبره خواجه مشهد، اجینه تپه با دیرهای بودای (قرون 7 و 8) نیز توجه جهانگردان جهان را به خود جلب می‌کند.

دوشنبه: پایتخت تاجیکستان شهر دوشنبه در منطقه‌ی سرسبز حصار در بلندی 750-930 متر از سطح دریا قرار دارد. نخستین نسخه‌های کتبی در مورد شهر دوشنبه منسوب به قرن 17 بوده(در محدوده شهر آثار باستان‌شناسی یونانی باختری زیادی قرن 2 قبل از میلاد و بازمانده‌های قصبه‌های قرونی وسطای) است. در واقع شهر دوشنبه در سال 1924 میلادی در نتیجه متحدشدن سه روستای سر آسیا و شاه منصور و دوشنبه به وجود آمد. دوشنبه شهری زیبا و سرسبز و خوش آب و هوا است که یکی از مراکز فرهنگی آسیای مرکزی محسوب می‌شود.

رودخانه ورزاب- شمال شهر دوشنبه

خجند: پایتخت تاجیکستان شمالی و دومین شهر بزرگ کشور و یکی از کهن‌ترین شهرهای آسیای مرکزی محسوب می‌شود[۲۰].

شهر باستانی خجند

طبق روایت‌ها اسکندر مقدونی این شهر را بیش از 2300 سال قبل بنا کرده است. خجند در وادی فرغانه قرار دارد که در طول تاریخ شکوفا و آباد بوده و از مراکز‌ اساسی جاده بزرگ ابریشم محسوب می‌شده است.

امروز این شهر یکی از قسمت‌های ثروتمند تاجیکستان بوده و نصف محصولات صنعتی کل تاجیکستان را تولید می‌نماید. شهر دارای باغ و پارک‌های زیاد است و از وسط شهر رودخانه سیردریا عبور می‌نماید که به آن شادی و طراوت تازه می‌بخشد. بازار قدیمی‌شهر بازار پنجشنبه می‌باشد که در آن انواع و اقسام میوه و تنقلات عرضه می‌شود. مسجد شیخ مصلح الدین شهر نیز یکی از مکان‌های دیدنی شهر است.

پنج‌کنت: یکی از شهرهای بسیار آباد و باستانی در آسیای مرکزی می‌باشد. آثار معماری سغد(قرون 5 و 7 میلادی) از شاهکارهایی می‌باشند که نقش و جایگاه هنر تاجیکان را در میان دستاوردهای مردم شرق معین می‌نماید. ساختار معماری کاخ‌ها و معبدهای پنجیکت از جمله آثار شاخص و  منحصر به فرد بوده که نه در آسیای مرکزی و نه دیگر کشورهای شرق بی‌نظیر است.

آرامگاه رودکی در شهر پنج‌کنت

پامیر: که معروف به «بام جهان» است همان کوهی می‌باشد که از آن تمام سلسله کوه‌های بلند جهان آغاز می‌گردند. فراقروم‌، همالای در جنوب، هندوکش در غرب، تیان‌شان در شمال و شرق. دره‌های عمیق و دشت‌های وسیع که در میان قله‌ها که بیشتر از 7000 متر بلندی دارند قرار گرفته‌اند. پامیری‌ها که جمعیت اساسی این نواحی را تشکیل می‌دهند به لهجه‌های گوناگون پامیری صحبت می‌کنند و پیرو مذهب اسماعیلی هستند و دارای زندگی خیلی عادی و ساده می‌باشند. ولی با این حال مردم خیلی میهمان نواز و خونگرم هستند که توجه گردشگران را جلب نموده‌اند. مرکز پامیر شهر خاروغ پایتخت ولایت خودمختار بدخشان است. شهر در بلندی 2000 متر از سطح دریا قرار داشته و در پشت رودخانه گُنت قرار دارد[۲۱].

آثار مهم تاریخی و فرهنگی

تاجیکستان مانند سایر مناطق آسیای مرکزی آثار تاریخی زیادی دارد. پنج‌کنت، یکی از مهم‌ترین مراکز باستانی آسیای مرکزی است که از نفوذ هنر ایرانی حکایت می‌کند. این شهر باستانی که اکنون از مراکز طراز اول مطالعات باستان شناسی و هنری آسیای مرکزی به شمار می‌رود و در 56 کیلومتری شرق سمرقند واقع شده است، در زمان ساسانیان مرکز مهم بازرگانی و سوق‌الجیشی سرزمین سغدیان به شمار می‌رفت. در قرن 8-5 م این شهر از رونق فراوانی برخوردار بود. نقاشی‌های دیوار قصر پنج‌کنت که به صورتی کاملاً سالم به دست آمده از عالی‌ترین آثار نقاشی باقی مانده از دوران باستان است. یکی از این نقاشی‌های تالار 41، تجسم کامل هفت خان رستم است که چند قرن بعد از آن شرح مبسوط آن را در شاهنامه می‌توان دید. مهم‌ترین محل تاریخی تاجیکستان، آرامگاه رودکی در قریه پنج رودک از توابع سمرقند است که ساختمان کنونی آن در سال 1958 با حضور نمایندگان 38 کشور از جمله ایران گشایش یافت. از دیگر آثار مهم تاریخی و فرهنگی تاجیکستان می‌توان به موارد زیر اشاره نمود.   

- مزار خواجه علاءالدین محمد را می‌توان به عنوان یک اثر تاریخی مهم دیگر در جنوب «ده نو» نام برد.

- در قشلاق بابک واقع در پامیر، خانه‌‌ای به نام «خانه کتاب» وجود دارد که اکنون به صورت یک مرکز بازدید توریستی درآمده است. این خانه در قرن گذشته توسط استاد علی محمد بخارا ساخته شده و تابلوهای آن به سبک مینیاتورسازی ایرانی به دست استادی به نام عبدالمطلب نقاشی شده و پیرامون اتاق‌ها به اشعاری به زبان تاجیکی و فارسی از غلام نبی و مبارک قدم از شعرای محلی مزین شده است.

- در 8 کیلومتری خجند که کمال‌الدین مسعود خجندی شاعر بزرگ پارسی گوی منسوب به آن است اخیراً رصد خانه‌ای قدیمی متعلق به قرون 1 تا 3 هجری کشف شده است.

- در آچیه تپه واقع در جنوب تاجیکستان، که آن را گنجینه زیر زمینی شاهکارها لقب داده‌اند، از چند سال قبل کاوش‌هایی توسط هیأت‌های باستان‌شناسی مؤسسه تاریخ آکادمی علوم تاجیکستان صورت گرفته و تا کنون بسیاری از آثار قرون اولیه اسلامی در این کاوش‌ها به دست آمده است. هیات اعزامی زمین شناسی مؤسسه تاریخ آکادمی علوم تاجیکستان اخیراً در کوه‌های پامیر در ساحل راست رودخانه بازار دره به کشف شهری قدیمی نائل شده است در کاروانسرای آن مجموعه ای از سکه‌های فرغانه متعلق به یک هزار سال پیش، پارچه‌های مختلف و بیش از 40 صفحه نسخه خطی فارسی به دست آمده است. در سال‌های 66 - 1956 هیات اعزامی آکادمی علوم تاجیکستان در منطقه کوهستانی پامیر در ناحیه بدخشان مجموعه‌ای از نسخه‌های خطی فارسی را کشف کرد. در میان نسخه‌های پیدا شده، شرح حال حسن صباح به قلم خود او، آفاق نامه ناصرخسرو، ام الخطاب از طوسی و آثار بسیاری درباره تاریخ و جغرافیای بدخشان که در همان جا کتابت شده وجود داشت.

- یکی دیگر از آثار تاریخی تاجیکستان، بقایای شهر باستانی حصار واقع در 5 کیلومتری شمال غربی دوشنبه است. از این شهر فقط یک دروازه با دو برج دیده‌بانی که در بین دو کوه ساخته شده باقی مانده است. در فاصله 500 متری این بنا ساختمان یک مسجد دو طبقه دیده می‌شود که سال‌ها متروک بوده و اخیراً احیا شده است[۲۲].

نمایی از شهر حصار

آثار مهم مذهبی و تاریخی

مدارس تاجیکستان

جدول شماره 3 (مدارس تاریخی تاجیکستان)

ردیف نام مدرسه تاریخ ساختمان مکان

روستا شهر/ ناحیه استان

1 مدرسه کهنه قرون 18-19 ناحیه حصار 25 کیلومتری غرب دوشنبه

2 مدرسه میرعالم دادخواه قرن 18 شهر پنجکنت سغد

3 مدرسه میررجب دادخواه قرن 17 لَب جر کان‌بادام سغد

4 مدرسه نو قرن 19 ناحیه حصار 25 کیلومتری غربی دوشنبه

5 مدرسه آییم قرن 16-17 ناحیه کان‌بادام سغد

6 مدرسه خواجه مشهد قرن 9-12 صیاد ناحیه شهر توس ختلان

مدرسه کُهنه

مدرسه کهنه متعلق به قرون 18- 19 .م واقع در منطقه حصار (25 کیلومتری غرب دوشنبه) می‌باشد. این مدرسه در اواخر قرن 18 و اوایل  قرن 19 م. در سمت جنوبی «قلعه حصار» در روبروی ارک، از آجر ساخته شده است. این یادگاری، یک طبقه مربع 15×50 متر می‌باشد. حیات بزرگ و مربع مدرسه را از سه طرف طاق‌های نه چندان بزرگی احاطه کرده‌اند. در سه گوشه حیات مدرسه، رواق و طاق‌های پنج ضلعی بنا شده‌اند. در سمت شمال و شرق، ایوان رواق‌دار ساخته شده‌ است. محراب مدرسه در یکی از چهار طاق‌ واقع است. در پهلوی مدرسه، کاروان سرای بزرگی وجود داشته که اکنون از بین رفته است.

مدرسه میرعالم دادخواه

از آثار معماری قرن 18 م. واقع در شهر پنج‌کنت «مدرسه میر‌عالم دادخواه» می‌باشد. این مدرسه در عصر 18 در قسمت جنوب شرقی شهر پنج‌کنت بنا شده که دارای تالار بزرگ گنبددار است. در سه سمت مدرسه، ایوان‌های گنبددار ارکی که در مجموع 17/6×22 متر را تشکیل می‌دهند، ساخته شده است. در یک کنار مدرسه مناره نه چندان بزرگی، یک حوض و 12 حجره (اتاق طالب‌علمان) وجود داشته است.

مدرسه میررجب دادخواه

از آثار معماری قرن 17 .م واقع در روستای لَب جر ناحیه کانی‌بادام استان سغد «مدرسه میررجب دادخواه»  می‌باشد که در سال‌های 1659-1660 .م در کنار لَب جر ناحیه کانی‌بادام از خشت پخته (آجر) ساخته شده است. نمای اصلی بنا رو به شمال و پیش‌طاق بلند آن را از دو سمت با «گلدسته‌های قفسه‌دار» (نام یکی از قسمت‌های معماری) آراسته کرده‌اند.

مدرسه دارای دو تالار خرد و کلان بود که مربوط به مراسم‌های مختلف بودند. تالار بزرگ برای ادای نماز و تالار کوچک برای آموزش بود. نمازخانه دارای گنبد قفسه‌دار می‌باشد. در سه سمت حیات مدرسه، اتاق‌هایی به اضلاع 3/20 در 4/65 متر ساخته شده است. در قسمت غربی حیات مدرسه، مسجد کوچکی در سال 1916 م. از جانب محمد شکور نجات بنا شده است.

مدرسه نو

یکی از آثار قرن 19 .م واقع در منطقه حصار «مدرسه نو» می‌باشد. این اثر در عصر 19 در نزدیک قلعه حصار از خشت پخته ساخته شده است که دارای دو طبقه و در سمت چپ تالار مسجد و در سمت راست آن صلیب شکل گنبددار قرار دارد. طبقه اول مدرسه، دارای اتاق‌های معمولی رو به طرف حیات و طبقه دوم نیز شامل ایوان‌ها و اتاق‌ها می‌باشد. این اصول مدرسه‌سازی در هنر معماری آسیای میانه بی‌نظیر است.

مدرسه خواجه مشهد

یکی از آثار معماری قرون 9-12.م در روستای صیاد ناحیه شهر توس استان ختلان «مدرسه خواجه مشهد» می‌باشد. اکنون از این مجموعه، دو بنای رواق و گنبددار که از خشت پخته ساخته شده، باقی مانده است. در دو گوشه بناها گلدسته‌های نه چندان بزرگی ساخته‌اند. مدرسه خواجه مشهد یکی از قدیمی‌ترین مدارس آسیای مرکزی به شمار می‌آید[۲۳].

مناره‌های تاجیکستان

جدول شماره 4 (مناره‌های تاریخی تاجیکستان)

ردیف نام مناره تاریخ بنای ساختمان مکان

روستا شهر/ ناحیه استان

1 مناره ورز اواخر قرن 11 شهرک عینی ناحیه عینی سغد

2 مناره کان‌بادام ابتدای سده 20 شهرک کان‌بادام سغد

3 مناره روستای ررز قرنهای 12-11 ررز ناحیه عینی سغد

4 مناره روستای فتمیو اواخر قرن 12 فتمیو ناحیه عینی سغد

مناره ورز

یکی از آثار معماری و تاریخی، «مناره وَرز» در شهرک عینی ناحیه عینی استان سغد واقه بوده، ساختمان آن در اواخر قرن 11 و اوایل قرن 12 میلادی ساخته شده است. زیربنای این مناره که از خشت خام بنا شده، مربع شکل و طول بنای آن 13/5 متر است. مناره مزبور دارای چهار نوع آرایش بوده و دارای گنبدی است که از طریق پله‌های مارپیچ (دایره‌ای) از آن بالا می‌رفتند.

مناره کانی‌بادام

از آثار معماری و تاریخی ابتدای سده 20 .م واقع در شهر کانی‌بادام، «مناره کانی‌بادام» متعلق به ابتدای قرن 20 میلادی است که در مرکز شهر کانی‌بادام واقع می‌باشد. ارتفاع این مناره 145 متر و قطر آن 4/2 متر و با شیوه معماری سنتی قرن‌های 10 و 12 میلادی بنا شده است. دیوار این مناره با نقش و نگار هندسی آراسته شده و آجرهای قسمت پایین مناره به شکل عمودی و افقی جفت- جفت چیده شده است.

مناره روستای رَرز

از آثار معماری و تاریخی قرون 11 و 12 واقع در ناحیه عینی مناره روستای رَرز متعلق به اواخر قرن‌ 11 و ابتدای قرن12 می‌باشد. مثل دو مناره دیگر این ناحیه نیز خراب شده، و از آن همه بلندی آن تنها 5 متر باقی مانده است. قطر این مناره 3 متر می‌باشد. پلّه‌های مارپیچ داخل آن کاملاً خراب شده است[۲۴].

مزارهای تاجیکستان

جدول شماره 5 (مزارهای تاریخی تاجیکستان)

ردیف نام مزار تاریخ ساختمان واقع در

روستا شهر/ناحیه استان

1 مزار یاری قرن‌های 17-18 یاری ناحیه پنجکنت سغد

2 مزار مولانا محمدعلی قرن 19 سمگستان ناحیه عینی سغد

3 مزار مولانا شمس‌الدین قرن 19 پسرود ناحیه عینی سغد

4 مزار اُزون قُل بابا قرنهای 18-19 ده مای ناحیه پرالیتر سغد

5 مزار ایشان مولانا قرن 19 اوراتپه سغد

مزار یاری

از آثار ماندگار قرن‌های 17-18 واقع در حدود قبرستان قدیمی روستای یاری ناحیه پنجکنت استان سغد «مزار یاری» می‌باشد. این اثر متعلق به اواخر قرن 17 و اوایل قرن 18 بوده و در حدود آرامگاه قدیمی روستای یاری ناحیه پنج‌کنت قرار دارد. این مزار چهار ضلعی گنبددار بوده و درب ورودی‌اش رو به جنوب است. گنبد بنا بر استوانه نه چندان بلندی قرار دارد. در وسط بنا قبری است که هویت آن معلوم نیست. در طرف دیوار غربی بنا زیارتگاه وجود دارد. دیوار و گنبد مزار همه از آجر ساخته شده است.

مزار مولانا محمدعلی

از آثار یادگاری قرن 19، واقع در روستای سنگستان ناحیه عینی استان سغد، مزار مولانا محمدعلی می‌باشد. این مزار که نزدیک به صد سال قدمت دارد، در اواخر قرن 19 م. در روستای سنگستان ناحیه عینی بنا شده است. بنای مزبور دارای گورخانه‌های مستطیل‌شکل است که ایوانش رو به شرق و دیوار آن از خشت خام و سقف آن از چوب تزیین شده است.

مزار که در سمت شرق گورخانه واقع گردیده از طریق دروازه‌ای به ایوان وارد می‌شوند. نقش و نگار نوک‌ سرستون‌ها به شکل سر موجودات شاخدار تخیّلی ساخته شده‌اند. نقش‌های کنده‌کاری آن به شیوه نقاشی قرن‌های 8- 12 .م می‌باشد.

مزار مولانا شمس‌الدین

از آثار ماندگار قرن 19، واقع در روستای پسرود ناحیه عینی مزار مولانا شمس‌الدین می‌باشد. مزار یاد شده که متعلق به قرن 19 میلادی است در حوالی روستای پسرود ناحیه عینی (واقع در شمال تاجیکستان) قرار دارد.

این بنا مستطیل‌شکل بوده و از سمت شرق ایوانی که با ستون‌هایی به بلندی 1/4 متر و سرستون‌های چهار‌گوشه کنده کاری تزیین شده، قرار دارد. ستون و سرستون آن از چوب یکدست (کامل) ساخته شده‌اند.

مزار اُزون قل بابا

از دیگر آثار قرن 18- 19 واقع در روستای دِهمای، «مزار ازُون‌قول بابا» می‌باشد. این اثر متعلق به اواخر قرن 18 و ابتدای قرن 19 بوده در روستای دهمای ناحیه پرالیتر (استان سغد) واقع شده است. این بنا از آجر ساخته شده و گورخانه آن 2/83×3/70 متر اندازه دارد. در وسط بنا، زیر گنبد مزار اُزون‌قول بابا قرار گرفته است.

مزار ایشان مولانا

از دیگر آثار قرن 19، واقع در استروشن (استان سغد) «مزار ایشان مولانا» می‌باشد. این اثر که در شهر استروشن (استان سغد) واقع است، در آخر قرن 19 ساخته شده است. اندازه این بنا 25×5/30 متر بوده و دارای سقف چهارگنبد است. در وسط آن، ستون و در دو پهلوی آن محراب و طاقچه‌ها ساخته شده است. گنبدهای بنا با نقش و نگار و کنده کاری‌های زیبا تزیین شده‌اند. مزار مذکور را استادان میرمنصور و میرموسی، نقاشی آن را نسیم و کنده کاری آن را ایوب‌جان انجام داده‌اند[۲۵].

مقبره‌های تاجیکستان

جدول شماره 6 (مقبره های تاریخی تاجیکستان)

ردیف نام مقبره تاریخ بنای ساختمان مکان

روستا شهر/ ناحیه استان

1 عبدالقادر گیلانی قرن‌های 15 - 17 تُوتک استروشن سغد

2 صدرالدین عینی شهر دوشنبه

3 سیّد علی همدانی قرن 15 شهر کولاب ختلان

4 بابا تغا قرن 15 استروشن سغد

5 داملّا اکرم قرنهای 18-19 لنگر کلان ناحیه مؤمن‌آباد ختلان

6 یار محمد ولی قرن 15 بهارک ناحیه مسکو ختلان

7 لنگربابا قرنهای 17-18 شهرک کانی‌بادام سغد

8 لنگرآته قرنهای 16- 17 ناحیه جبا رسول‌اف سغد

9 محمود اعظم قرن 16 ناحیه حصار (25 کیلومتر غرب دوشنبه)

10 میرزا تورسون‌زاده دوشنبه

11 محمد بشارا قرنهای 11-14 مزار شریف ناحیه پنچکنت سغد

12 آق مزار قرن‌های 12-13 چچری ناحیه شهر توس ختلان

13 رودکی قرن 10 پنجرود ناحیه پنجکنت سغد

14 سر مزار قرن‌های 16 – 17 شهر استروشن سغد

15 طلاّ حلاجی قرن‌های 11- 12 اَیوُج ناحیه شهر توس ختلان

16 خال بیقرا قرن‌های 18-19 «سیزد 22 پرتیه» (انجمن 22 حزب) ناحیه کافرنهان (22 کیلومتری شرقی دوشنبه

17 خواجه عبدالقادر گیلانی قرن‌های 15-17 پاچینگک گنبذ ناحیه استروشن سغد

18 خواجه محمد ابودردار آخر قرن 19 زوران ناحیه پنجگنت سغد

19 خواجه سرباز قرن‌های 11-12 صیاد ناحیه شهر توس ختلان

20 خواجه بولحق قرن‌های 10-12 چارکوه ناحیه اسفره سغد

21 خواجه دوربار قرن‌های 12-13 صیاد ناحیه شهر توس ختلان

22 خواجه نقشران قرن‌های 11-12 ناحیه تورسون‌زاده 60کیلومتری غربی دوشنبه

23 خدایار ولعمی قرن‌های 17-18 شهر استروشن سغد

24 شیخ مصلح‌الدین آخر قرن 16 شهر خجند سغد

25 شاه‌خاموش قرن‌های 16-17 لنگر کلان ناحیه مؤمن‌آباد ختلان

26 حضرت شاه قرن 18 شهر استروشن سغد

27 حضرت شاه‌پادشاه

(حضرت بابا) قرن‌های 10-12 چارکوه ناحیه اسفره سغد

مقبره عبدالقادر گیلانی

مقبره عبدالقادر گیلانی متعلق به قرن 15-17 .م بوده، در روستای تُوتک ناحیه استروشن قرار دارد. بنای این مقبره چهارگوش و از هر چهار طرف درهای ورودی ارگی (مثلث‌شکل) داشته که بالای این دروازه‌ها، مشبک‌های منبّت‌کاری شده است. گنبد کوچک این مقبره بر سه ستون سه‌گوش تکیه دارد.

مقبره صدرالدین عینی

مقبره صدرالدین عینی در سال 1964 .م بر اساس طرح معماری سنیگافسکی در محل قبر شاعر بنا شده است. این مقبره در باغ موسوم به عینی، واقع در قسمت شمالی شهر دوشنبه قرار دارد. بنا دارای گنبدی است که بر شش ستون استوار و از سه سمت پله‌دار است. در وسط مقبره نیم پیکره صدرالدین عینی گذاشته شده است. مقبره از آهن و بتون و مرمر ساخته شده است.

تندیس صدرالدین عینی در میدان عینی

مقبره میرسیّدعلی همدانی

مقبره میرسیّدعلی همدانی متعلق به قرن 15 .م بوده و در شهر کولاب قرار دارد. آرامگاه عارف بزرگ در قرن 12 میلادی بارها ترمیم گردیده است. قسمت اصلی و قدیم‌ترین آن قبرستانی کوچک است که زیارتخانه آن از سه طرف دارای پیش‌طاق است. در مرکز آن مزار مرمرین خاکستری‌رنگ کنده‌کاری جای دارد. در قرن 16 .م در بالای پیش‌طاق اصلی تالار بزرگ گنبدی ساخته‌اند.

مقبره بابا تغا

مقبره بابا تغا به قرن 15.م متعلق بوده و در شهر استروشن قرار دارد. این بنا مربع‌شکل کوچک دارای گنبد گنبدی است که پیش‌طاق اصلی‌اش تمام نمای ساختمان را فرا گرفته است. بارگاه نیز دارای گنبدی از آجری است. در قسمت شرقی بارگاه اتاق نه چندان بزرگ قبرستان واقع است. در قرن 19 .م در پیش نمای مقبره ایوان وسیع ساخته شد که دارای چهار شاه‌ستون با سقف کنده‌کاری است.

مقبره داملاّ اکرام

مقبره داملاّ اکرام متعلق به اواخر قرن 18 و اوایل قرن 19 .م بوده و در روستای لنگرکلان ناحیه مؤمن‌آباد در بالای تپه‌ای قرار دارد. نمای آن بسیار ساده است.

مقبره یار محمد ولی

مقبره یار محمد ولی متعلق به قرن 15.م بوده، در دیهه بهارک ناحیه مسکو قرار دارد. این مقبره دارای چندین گنبد است که از خشت و پاسخه (دیوار گلی) ساخته‌اند. نمای عمومی مقبره روافشار است. این مقبره شامل سه اتاق مربع‌شکل گنبددار، میان سرای، پیش‌طاق و درآمدگاه است. کتیبه‌های دیوارهای تالار غربی پرنقش و نگاراند. بعداً در دو طرف مقبره دو اتاق به شکل گنبد ساخته‌اند که در حکم مسجداند.

مقبره لنگر بابا

مقبره لنگر بابا متعلق به قرن 17-18 .م و در جنوب غربی شهر کانی‌بادام قرار دارد. بنای آن از خشت ساخته شده، دارای گنبد و بدون پیش‌طاق است. مقبره مربع‌شکل بوده، اندازه‌اش 5/50×5/50 متر و در وسط مزار قرار گرفته است. نماها و گنبد آن گچ‌کاری شده‌اند. نماهای مقبره‌ با رنگ‌های گوناگون تزیین شده‌اند و در سمت جنوب آن دیوارهای ایوان خراب شده باقی مانده است.

مقبره لنگرآته

مقبره لنگرآته متعلق به قرن 18-17 .م و در ناحیه جبار رسول‌اف واقع گردیده و بنای آن از آجر گچکاری شده است. شکل آن مربع 3 × 3 متر است. گنبد مقبره دو روزن مستطیل‌شکل دارد که با رنگ روغنی آبی تزیین گردیده است. در سمت غربی مقبره، زیارتگاهی شامل دو اتاق وجود دارد.

مقبره مخدوم اعظم

مقبره مخدوم اعظم متعلق به قرن 16 .م و در حصار قرار دارد. این بنا یکی از ساختمان‌های مجتمع معماری حصار و آرامگاه شیخ احمد کاشانی- یکی از پیشوایان نقش‌بندیه می‌باشد. اوایل مقبره از دو قسمت زیارتخانه و قبرستان تشکیل شده بود، بعداً از سمت غرب مقبره‌ی گنبددار دیگری ساخته شد. این مقبره بسیار زیبا است.

مقبره میرزا تورسون‌زاده

مقبره میرزا تورسون‌زاده سال 1981 .م در کنار قبر شاعر در محله لوچاب شهر دوشنبه ساخته شده است. بنای آن از سه برج تشکیل شده، با مرمر سفید روپوش شده، ارتفاع ‌ستون مرکزی‌اش 13/5 متر و دو ستون پهلویش 12 متری بوده، در کنار ‌ستون مرکزی آن لوحه بالای قبر و نیم تنه‌ی بدن شاعر قرار دارد.

مقبره محمد بشارا

مقبره محمد بشارا متعلق به قرون 11-14 .م بوده، در روستای مزار شریف ناحیه پنج‌کنت قرار دارد. این مقبره که قبر خواجه محمد بشارا (783-866 .م) محدث بزرگ اسلام را در خود قرار داده از سه گروه اتاق‌های تو در تو تشکیل شده است. در مقبره تعدادی قبر وجود دارد که در دخمه قرار دارند.

مقبره آق‌مزار

مقبره آق‌مزار متعلق به قرون 12-11.م بوده، در روستای چچری ناحیه شهر توس واقع گردیده. این بنا از خشت و پیش‌تاق و گنبد آن از آجر ساخته شده است. طاق ورودی آرامگاه اصلی آن منقش است. در بالای دیوار مقبره گنبد کوچک قرار دارد.

مقبره رودکی

مقبره رودکی سال 1958 .م در روستای پنجرود ناحیه پنج‌کنت بر روی قبر شاعر بنا شده است. این مقبره دارای گنبدی چهارضلعی است و ارتفاع آن 12 متر می‌باشد که به شیوه معماری زمان رودکی بنا شده است. سال 1999 .م مقبره ترمیم گردیده است.

آرامگاه رودکی در شهر پنج‌کنت

مقبره سر مزار

مقبره سر مزار متعلق به قرن 16-17 .م بوده که در شهر استروشن قرار دارد. قدیمی‌ترین قسمت این مجموعه در قرن 16.م بنا شده است. در قرن 17.م بنای دیگری موسوم به اجنّه‌خانه در قسمت شمال شرقی مسجد بنا، ایوانی با ستون‌های بسیاری دیده می‌شود که سقف آن با نقش و نگارهای سنتی تزیین شده است.

مقبره طلا حلاجی

مقبره طلا حلاجی متعلق به قرون 11-12 .م و در روستای اَیوُج ناحیه شهر توس قرار دارد. بنای آن مربع بوده و از آجر ساخته شده است. گنبد آن خراب شده‌ است.

مقبره خال‌ بایقرا

مقبره خال‌ بایقرا متعلق به قرون 19- 18 .م است که در ناحیه کافرنهان بنا شده است. خال‌ بایقرا دارای تالار مربع بوده که پیش‌طاق بزرگش از دو طرف گلدسته‌ها دارد. قسمت بالای مناره‌ها خراب شده است. این بنا به شیوه هنر معماری قرون 11-12 .م آجرچینی شده است. گنبدش به شیوه معماری قرن 15 .م ساخته شده است.

مقبره خواجه محمد ابودردار

مقبره خواجه محمد ابودردار متعلق به اواخر قرن 19 .م و در روستای زَوران ناحیه پنج‌کنت قرار دارد. مقبره دارای گنبد است. در داخل بنا 4 اتاق دیده می‌شود و پیش‌طاق و گنبد آن کاشی‌کاری شده است.

مقبره خواجه سرباز

مقبره خواجه سرباز متعلق به قرون 11-12 .م و در روستای صیاد ناحیه شهر توس قرار دارد. آن مربع‌شکل و گنبد دارد. اندازه‌اش 7/5 × 7/5 متر است. مقبره از خشت ساخته شده، در نماهای غرب و شرق آن ستون‌های چهار تراش و درای غربی 3 نمایه و در نمای شرقی 4 نمایه دیده می‌شود. گنبد بنا گلی و شکل دایره بوده و در بالای گنبد خشتی، رواق ساخته شده است.

مقبره خواجه بولحق

مقبره خواجه بولحق متعلق به قرون 10- 12.م و در روستای چارکوه ناحیه اسفره قرار دارد. این بنا به شکل مربع و به ابعاد 6/35 × 6/35 متر است. ارتفاع آن سه متر بوده، از خشت ساخته شده و پیش‌طاق ندارد.

مقبره خواجه دورباد

متعلق به قرون 12-13 م. و در حومه دیهه صیاد ناحیه شهر توس جای داشته، از آجر بنا یافته است. در حال حاضر این مقبره نیمه‌ویران است. سقف گنبد کاملاً خراب شده است. معماری مقبره خیلی جالب است.

مقبره خواجه نقشران

مقبره خواجه نقشران متعلق به قرن‌های 11-12 .م و در ناحیه تورسون‌زاده قرار دارد. این مجموعه دارای دو مقبره است که یکی از مقبره‌ها خیلی خراب شده است. ارتفاع دیوارهایش 2/80 متر بوده، مقبره شکل مربع و به اندازه 6/80 ×6/80 متر است. مقبره دوّم کمتر خراب شده، میدان آن 61/35 × 11 متر بوده و شامل پیش‌طاق می‌باشد. ارتفاع دیوار‌هایش 5/15 متر است. میدان آرامگاه 8/30 ×8/10 متر ابعاد دارد. مقبره در قرون 16- 17 م. ترمیم شده است. در آرامگاه مقبره دوم مزار قرار دارد که از آجر بوده و روی سنگ یکی از آن‌ها سوره‌هایی از قرآن حکاکی شده است.

مقبره خدایار ولعمی

مقبره خدایار ولعمی متعلق به قرون 17-18 .م و در سلسله مجموعه حضرت شاه استروشن قرار دارد. بنای آن دارای گنبد، پیش‌طاق و میدان 4×4 متر است. در وسط مقبره، زیر مزار دارای میدان 4/05 × 3/15 متر ساخته شده است.

مقبره شیخ مصلح‌الدین

مقبره شیخ مصلح‌الدین متعلق به قرن 16 .م و در شهر خجند قرار دارد. بنای این مقبره که بسیار وسیع می‌باشد، شامل آرامگاه و اتاق‌های متعدد است. آرامگاه دارای سه درآمدگاه با پیش‌طاق و گنبد است. در جنب این مقبره در قرن 19 .م مسجد باشکوهی ساخته شده که اکنون نیز فعال است.

مقبره شاه خاموش

مقبره شاه خاموش متعلق به قرون 16-17.م و در روستای کلان ناحیه مؤمن‌آباد قرار دارد. بنای آن دارای کنج‌های راست و میدان 12/8 متر است. مقبره از آجر ساخته شده.

مقبره حضرت شاه

مقبره حضرت شاه متعلق به قرن 18 .م و در شهر استروشن قرار دارد. مردم استروشن آن را به مقبره برادر قثم ابن عباس می‌شناسند. بنای آن دارای گنبد آجری، و آرامگاه به ابعاد 3/5×3/5 متر بوده، در مرکز آرامگاه مزار به شکل پله گچ‌کاری واقع است. مقبره سال‌های 70 قرن 20 م. ترمیم شده، نمای اصلیش را از دست داده است.

مقبره حضرت شاه پادشاه

این مقبره به نام‌های زیر نیز مشهور است. حضرت بابا، لنگربابا، امیر حمزه صاحب‌قران. مقبره مزبور متعلق به قرون 12-10 .م و روستای چارکوه ناحیه اسفره قرار دارد. مقبره 7 ستون، سقف چهار تالاره و سنج‌هایی کتیبه دارد. بالارهای چهارتراش سققف آن از دو طرفش با خطی کوفی کتیبه‌ها دارد. دیوارهای این مقبره با نقش‌های ستاره‌های شش و هشت گوش تاج سر، قوش‌بادام، گردینی، خال‌گل، اسلیمی سه برگه، موج دریا، دندانه، دم خروس، نقاب، انار، چاربرگه، محرابی، دوره و غیره مزین گردیده است[۲۶].

مساجد مهم تاجیکستان

جدول شماره 7 (مساجد مهم تاجیکستان)

ردیف نام مسجد تاریخ بنای ساختمان مکان

روستا شهر/ ناحیه استان

1 عبدالله‌خان قرن 18 نوگلیم ناحیه اسفره سغد

2 برچُک قرن 19 نوگلیم استروشن سغد

3 گذر بالا قرن 19 خوشیکت ناحیه عینی سغد

4 گذر لنگر قرن 19 اُرمیتَن ناحیه عینی سغد

5 گذر پایان قرن 19 قم ناحیه عینی سغد

6 گذر سرچشمه قرن 19 ارمیتن ناحیه عینی سغد

7 دَرغ قرن 19 ناحیه عینی سغد

8 وشیست قرن 19 وشیست ناحیه پنجکنت سغد

9 زین‌الدین خواجه ابتدای قرن 20 شهر استروشن سغد

10 ایسک قرن 19 ارمیتن ناحیه عینی سغد

11 کاردگان ابتدای قرن 20 شهر استروشن سغد

12 کوک گنید قرن 16 شهر استروشن سغد

13 لیله کویه قرن‌های 14-15 ناحیه قبادیان ختلان

14 مولانا رومی قرن 19 واروخ ناحیه اسفره سغد

15 مولانا سیّد قرن 19 واروخ ناحیه اسفره سغد

16 مولانا یعقوب چرخی قرن‌ها 15-16 مولانا ناحیه لنین 10 کیلومتری شرق دوشنبه

17 مسجد میانه سوجینه ناحیه پنجکنت سغد

18 نوگلیم قرن 16 نوگلیم ناحیه اسفره سغد

19 آبادی قرن 16 استروشن سغد

20 آلکاران ابتدای قرن 20 استروشن سغد

21 مسجد پایان ابتدای قرن 20 غَزَن تَرُک ناحیه غانچی سغد

22 رستم‌بیک ابتدای قرن 20 استروشن سغد

23 سروستان ابتدای قرن 20 رُغُند استروشن سغد

24 سنگین قرن‌های 17-18 ناحیه حصار 25 کیلومتری دوشنبه

25 سنگستان قرن 19 سنگستان ناحیه عینی سغد

26 سرخاسار چارکوه ناحیه اسفره سغد

27 سرخ قرن 19 واروخ ناحیه اسفره سغد

28 تگٍ راوود قرن 19 یاری ناحیه پنجکنت سغد

29 تُختهُ قُل ابتدای قرن 20 تُخته قُل ناحیه اسفره سغد

30 خواجه‌جان ابتدای قرن 20 شهر استروشن سغد

31 چارسده ابتدای قرن 20 استروشن سغد

32 چقورَک قرن 19 ناحیه غانچی سغد

33 شاه‌خاموش قرن16 لنگر کلان ناحیه مؤمن‌آباد ختلان

34 اشان بابا قرن 19 شورقرغان ناحیه کانی‌بادام سغد

35 قزاقان ابتدای قرن 20 ناحیه کانی‌بادام سغد

36 قلعه قرن 19 ناحیه اسفره سغد

37 قلعه‌چه گل‌رزد ابتدای قرن 20 قلعه گل زرد شهر استروشن سغد

38 قره مشکار ابتدای قرن 20 شهر دوشنبه

39 قاری میر حسین قرن 14 زاسون ناحیه عینی سغد

40 حوض سنگین ابتدای قرن 20 استروشن سغد

41 حاجی یعقوب ابتدای قرن 20 شهر دوشنبه

42 جنازه‌خانه قرن 19 استروشن سغد

44 مسجد جامع قرن 19 وارو ناحیه پنجکنت سغد

مسجد عبدالله‌خان

مسجد عبدالله‌خان متعلق به قرن 18 .م و در روستای نوگلیم ناحیه اسفره در استان سغد قرار دارد. طبق روایت آن را عبدا...‌خان (1799-1757 .م) ساخته است. مسجد دارای گنبدی است و محرابش حاشیه‌های زیبا دارد. گنبدش به شکل دایره و سال 1909 .م در صحن مسجد مناره‌ای از آجر ساخته شده است. سقف و ستون‌های اصلی مسجد از چوب است و دارای نقش‌های زیبا به رنگ‌های سبز و آبی و قرمز است.

مسجد برچُک

مسجد برچُک متعلق به قرن 19 .م و در شهر استروشن قرار دارد. دارای خانقاه و ایوان است. داخل و بیرون ساختمان و سقف خانقاه و ایوان منقش‌اند. نقش و نگار هندسی سقف‌ها با رنگ سفید حاشیه‌بندی شده است. ستون‌های مسجد و ستون‌های اصلی نیز نقاشی زیاد دارند.

مسجد گذر بالا

مسجد گذر بالا متعلق به اواخر قرن 19 .م و در روستای خوشه‌کَت ناحیه عینی قرار دارد. در وسط مسجد ستون و در دو طرفش ایوان قرار دارد که ستون‌های آن‌ها کنده‌کاری شده‌اند. مسجد دارای چهار در کنده‌کاری می‌باشد.

مسجد گذر لنگر

مسجد گذر لنگر متعلق به آخر قرن 19 .م و در روستای اُرمیتن ناحیه عینی قرار دارد. دارای عبادتگاهی بزرگ با چهار ستون و ایوانی سه طرفه بوده، سقف بنای اصلی به رنگ‌های مختلف منقش شده است. در دو قسمت محراب طاقچه‌های مربع و در سمت شمال غربی نمازخانه و منبر قرار دارد. ایوان مسجد دارای 8 ستون کنده‌کاری و سقفش نیز منقش می‌باشد در پیش‌طاق دروازه‌ها کتیبه‌ای به زبان و خط عربی به رنگ سیاه قرار دارد.

مسجد گذر پایان (پایین)

مسجد گذر پایان متعلق به آخر قرن 19 .م و در روستای قم ناحیه عینی قرار دارد. به شکل مربع بوده، در دو سمت ایوان دارد. ستون‌های ایوان کنده‌کاری و نقاشی شده، دیوارهای جنوب و شرقی آن دارای سه طاقچه است. ایوان مسجد دارای ته کرسی بلند سنگی بوده، سقف‌اش بر روی 5 ستون کنده‌کاری قرار گرفته است. مسجد همچنین دارای محراب چوبی کنده‌کاری شده می‌باشد.

مسجد گذر سرچشمه

مسجد گذر سرچشمه متعلق به اول قرن 19 .م و در روستای اُرمیتن ناحیه عینی قرار دارد. مسجد دارای خانقاه مربع با محراب‌هایی به شکل مستطیل بوده، در مقابل خانقاه طاقی قرار دارد. سقف بنا کنده‌کاری شده است.

مسجد دَرغ

بین سال‌های 19094-1930 ساخته شده و در روستای دَرغ ناحیه عینی قرار دارد. از عبادتگاه‌های زمستانه و دارای 4 ستون کنده‌کاری بوده، نقاشی اتاق‌های آن با هم متفاوت است. چوبکاری، کنده‌کاری و پنجره‌های مسجد را نجاران استادی چون غفور، اویتا عبدالخالق، عبدالرجب‌بای و صادق‌بای انجام داده‌اند. نقاشی سقف به قلم استاد میر مقصود صالیوف(صالح‌اف) است.

مسجد دیهه وِشیست

متعلق به آخر قرن 19 .م و در روستای وِیشست ناحیه پنج‌کنت قرار دارد. شامل یک اتاق مربع‌شکل، دیوار غربی آن دارای نقاشی است. دیوارهای مسجد نقاشی زیاد دارند. هر ایوان آن دو درب کنده‌کاری شده دارد.

مسجد ایسک‌آباد

متعلق به قرن 19 .م و در روستای اُرمیتن ناحیه عینی قرار دارد. مربع‌شکل بوده، سقف‌اش به 4 ستون کنده‌کاری تکیه می‌کند. محراب آن از دو طرف دارای طاق‌هایی به شکل مستطیل و ارتفاع 3/5 متر است. دیوارهایش گچکاری است و سقفش نقاشی دارد. سقف و ستون‌های ایوان مسجد نیز نقاشی دارند.این  مسجد دارای چندین اتاق و حوض مستطیل شکل می‌باشد.

مسجد کاردگران

متعلق به اوایل قرن 20 .م و در شهر استروشن قرار دارد. ستون‌ها و سقف آن کنده‌کاری و نقاشی و محرابش گچکاری شده است. سقف مسجد و ایوان آن با رنگ‌های لاجوردی و قرمز و طلایی تزیین شده است.

مسجد کوک گنبد

در سمت غربی شهر استروشن می‌باشد که در دوران سلطان ابولطیف تیموری (1531-1530 .م) ساخته شده است. شامل تالار مرکزی و دو بنای جنبی بوده، تالار مرکزی از آجر بنا شده است. ابعاد تالار 7/05 × 6/95 متر و در چهار طرفش 4 اتاق دارد. درب آن کنده‌کاری و دارای گنبد و پیش‌طاق محتشم رواق‌دار می‌باشد. این مسجد که در زلزله قرن 19 .م خیلی خراب شده بوده، اکنون بخشی از آن ترمیم شده است.

مسجد لیله کویه

متعلق به قرون 15-14 .م و در روستای لَیله کویه ناحیه قبادیان استان ختلان قرار دارد. شامل دو اتاق و از خشت ساخته شده و دارای گنبد گلی است. مسجد دارای میدان 54 × 12 متر بوده که دارای سه قسمت است. نمای بنا دارای دو درب و محراب می‌باشد.

مسجد مولانا رومی

متعلق به اوایل قرن 19 .م و در روستای واروخ ناحیه اسفره قرار دارد. مسجد جامع بوده، سقفش منقش که بیشتر با زر تزیین شده است. در حیاط، حوض، خانقاه و دو ایوان وجود دارد. داخل آن نیز شامل عبادتگاه و ایوان و محراب است.

مسجد آبادی

متعلق به ابتدای قرن 20 .م و در محل آبادی شهر استروشن قرار دارد. دارای عبادتگاهی مربع‌شکل با سه ایوان است. در وسط عبادتگاه، ستون منقش وجود دارد، دو چوب بزرگ کنده‌کاری سقف را به چهار قسمت تقسیم کرده‌اند.

مسجد آلکاران

متعلق به ابتدای قرن 20 و در شهر استروشن قرار دارد. ایوان شمالی آن دو ردیف و ایوان شرقی آن یک ردیف ستون داشته، درب‌هایش کنده‌کاری شده‌اند. سقفش به 5 قسمت جدا تقسیم شده است که چوب‌کاری‌های آن منقش می‌باشد.

مسجد پایان

اول قرن 20 .م و در روستای غَزَن‌تَرک ناحیه غانچی استان سغد قرار دارد، در دو طرف آن دو ایوان است و سقف آن بر 5 ستون کنده‌کاری قرار دارد. همه 18 ستون ایوان‌ها کنده‌کاری، سقف و ستون‌های اصلی منقش‌اند. مسجد را استاد شراف ساخته است.

مسجد رستم بیک

متعلق به اول قرن 20 .م و در محله رستم‌بیک شهر استروشن است. دارای گنبد نقاشی شده و ایوان 9 ستونه کنده‌کاری می‌باشد. نقش‌های دیوار مسجد خراب شده است.

مسجد سروستان

متعلق به اوایل قرن 20 .م و در روستای رُغُند ناحیه استروشن قرار دارد. مسقف و منقش بوده و ستون‌های ایوان‌هایش دارای کنده‌کاری است. در جنب مسجد، مقبره‌ای با بارگاه و یک اتاق وجود دارد که ایوانی آن‌ها را به هم ‌پیوند می‌دهد.

مسجد سنگین (سنگی)

متعلق به قرون 17- 18.م و در نزدکی قلعه قدیمی ناحیه حصار قرار دارد. زیر بنا و قسمت پایین دیوار آن از سنگ قرمز، دیوارها، رواق‌ها و طاق‌های آن از خشت ساخته شده‌اند. این مسجد دارای تالار مربع‌شکل است.

مسجد سنگستان

در آخر قرن 19 .م در روستای سنگستان ناحیه عینی قرار دارد. بنای آن در زیر بنای سنگی بلند ساخته شده است. پیش‌ایوان آن دو طرف دارد که ستون‌هایش کنده‌کاری است.

مسجد سر خاسار

در روستای چارکوه ناحیه اسفره قرار داشته، دیوار شمالی آن دارای 7 طاق پر از نقاشی و دیوار شرقی‌اش دارای 3 طاق می‌باشد. ایوانش دارای محراب بوده، در دو پهلویش چهار طاق آرایش شده وجود دارد. دو ستون داخل ایوان کنده‌کاری بوده، در حیات مسجد چشمه و حوض قرار دارد.

مسجد تَگ رووُد

متعلق به آخر قرن 19.م و در روستای یاری ناحیه پنج‌کنت قرار دارد. این مسجد شامل خانقاه و ایوان بوده و بر یک زیربنای بلند سنگی ساخته شده است. خانقاه مسجد دارای دو پیش‌ایوان و در وسطش ستون کنده‌کاری می‌باشد. درب‌های مسجد نیز کنده‌کاری شده‌اند.

مسجد تُخته قل

متعلق به اوایل قرن 20 .م و در محله تُخته‌قل ناحیه اسفره قرار دارد. دارای عبادتگاه و دو ایوان بوده، ایوان قسمت شرقی‌اش اصلی محسوب شده، دو ردیف ستون دارد. از سمت شرق و شمال دو پیشگاه داشته، در وسط آن‌ها طاق‌هایی قرار دارند. ساختمان‌ها نقاشی ندارد. ستون‌های آن کنده‌کاری دارند.

مسجد خواجه جان

متعلق به اوایل قرن 20 .م و در محله خواجه‌جان شهر استروشن ساخته شده، تنها دارای یک عبادتگاه است. استاد رجب آن را ساخته و بابجان آن را نقاشی کرده است. ساختمان ایوان 5/9 × 5/9 متر بوده، سقفش کاملاً نقاشی شده، در یک کنج سقف ساختمان تاریخ 1368 ه. ق ثبت گردیده است.

مسجد چارسده

متعلق به قرن 20 .م و در محله چارسده استروشن قرار دارد. دارای عبادتگاه، دو گنبد و ایوان بوده. چوبکاری‌های سقف، ایوان و مسجد نقاشی شده‌اند.

مسجد چقورک

در آخر قرن 19.م در ناحیه عینی غانچی بناشده، از قسمت شمال و شرق ایوان دارد. درب‌های مسجد کنده‌کاری بوده، بالارهایش بر 4 ستون کنده‌کاری تکیه دارند.

مسجد شاه خاموش

متعلق به قرن 16 .م و در روستای لنگر کلان ناحیه مؤمن‌آباد قرار دارد. از تالاری بزرگ و شش ستون که از دو طرف دارای ایوان است، تشکیل شده، ستون‌هایش کنده‌کاری شده‌اند. داخل مسجد نقاشی شده، دور دیوارش را تا کمر گچ‌کاری گرفته است. محراب آن نیز نقاشی جالبی دارد.

مسجد ایشان بابا

در آخر قرن 19.م در روستای شورقُرغان ناحیه کانی‌بادام ساخته شده است. دارای 9 ستون کنده‌کاری شده است. ایوان مسجد بر 10 ستون نقاشی شده تکیه می‌کند. دیوار دو قسمت ایوان دو درب داشته، یکی از آن‌ها به سوی محراب باز می‌شود. دیوارهای قسمت جنوب و غرب ایوان نمایه گچی حاشیه‌ای دارند. میدان حیات مسجد 27 × 45 متر بوده که دور آن دیوار دارد.

مسجد قزّاقان

در ابتدای قرن 20 .م در محله قزّاقان شهر کانی‌بادام ساخته شده است. از قسمت شرق دارای پیش‌ایوان، از قسمت شمال دارای ایوان شش ستون و محراب می‌باشد. سقف مسجد بر دو ستون تکیه می‌کند. طاق‌ها، درب‌ها، نماهای مسجد با حاشیه گچی مشخص شده‌اند.

مسجد قلعه

متعلق به قرن 20 .م و در شهر اسفره قرار دارد. مسجد دارای دو ایوان نقاشی شده می‌باشد. سقف کنده‌کاری شده است. نمای شرقی ایوان مسجد دارای 6 ستون کنده‌کاری می‌باشد.

مسجد قلعه‌چه گل زرد

مسجد قلعه‌چه گل زرد که در ناحیه استروشن ساخته شده، بر دو ستون تکیه داشته، دیوارها و محرابش نقاشی شده‌اند. سقف تخته‌بندی تزیین‌شده دارد.

مسجد قره میشکار

در ابتدای قرن 20.م در قسمت جنوب شهر دوشنبه ساخته شده است. شامل عبادتگاه و ایوان جنبی بوده، چهار ستون کنده‌کاری دارد. بالای محرابش با نقش‌های مستطیل و نیم‌دایره تزیین شده است. ستون‌های ایوان شرقی‌اش کنده‌کاری شده و در سال‌های اخیر ترمیم شده است.

مسجد قاری میرحسین

متعلق به قرن 14.م و تا اول قرن 20.م بارها ترمیم شده است، در روستای زاسون ناحیه عینی قرار دارد. در وسط این مجتمع بنای چارسو و وسطش دارای ستون بوده و درب شرقی‌اش به خانقاه ایوان پوشیده منتهی می‌شود. در ایوان جنبی مقبره‌ای قرار دارد که از خشت بنا شده است. این مجتمع مدرسه، حمام، حوض و … دارد. داخل ایوان سنگفرش بوده، فرش منبر خاتم‌کاری است.

مسجد حوض سنگین (سنگی)

در اول قرن 20.م در شهر استروشن ساخته شده است. در محوطه آن مقبره‌ای است که دیوارهایش از آجر بوده، در پیش‌طاق جنوبی‌اش ایوانچه (ایوان کوچک) دارد. قسمت عمده مسجد را خانقاه تشکیل می‌دهد که 4 طرف ستون کنده‌کاری دارد. خانقاه از طریق 6 ورودی به ایوان وصل و دیوارهای آن گچکاری شده است. سقف گنبد خانقاه بالای 4 ستون کنده‌کاری شده قرار دارد.

مسجد حاجی یعقوب

در ابتدای قرن20 م. در شهر دوشنبه ساخته شده، دارای بنایی مربع‌شکل و تنها یک ستون دارد. قسمت جنوب و شرق آن دو ایوان داشت. مسجد کنده‌کاری و منقش بوده، دیوارهای غربی‌اش محراب داشته، در دو قسمت آن طاق‌های گچکاری قرار دارد. ایوان شرقی 4 ستون کنده‌کاری و دیوار غربی آن محراب دارد. در جنوب ایوان خانه دو طبقه بنا شده است. در قسمت شرقی حیاط، بنای دو طبقه و مهمان‌خانه قرار دارد. اخیراً مسجد بازسازی شده است. در این مجتمع دانشگاه اسلامی امام ترمیزی و مفتیات جمهوری قرار دارد.

مسجد جنازه‌خانه

در آخر قرن 19.م در شهر استروشن ساخته شده، شامل خانقاه و چند ستون و ایوان است که 8 ستون آن کنده‌کاری دارد.

مسجد جامع

در آخر قرن 19.م در روستای واروی ناحیه پنچ‌کنت ساخته شده، دارای دیوار بلند سنگی، دو درب کنده‌کاری شده، ایوان منقش می‌باشد. محراب و دیوارهایش با طاق‌های آرایشی تزیین شده‌اند[۲۷].

آثار و اشیاء باستانی

در تاجیکستان به علت پیشینه‌ی تاریخی بسیار زیاد آثار و اشیاء باستانی فراوانی وجود دارد که به اختصار به چندین نمونه از آن‌ها اشاره می‌کنیم.

سیمی گنج

1. قسمتی از تخت شاهی در شکل گوسفند کوهی، برنجی، سده 5 تا 6 میلاد؛

2. قسمتی از تخت شاهی در شکل گاو وحشی، برنجی، سده 5 تا 6 میلاد.

شهرک دوشنبه

1. خم سفالی، سده 2 - 3 میلادی؛

2. تصویر دیونس (Dionis) برنجی زراندود، سده 1 تا یک میلادی؛

3. سکه مس، سده 15 میلادی؛

4. حکاکی در سنگ، سده یک تا 3 میلادی؛

5. گوشواره با تصویر ابوالهول طلا، سده 1 تا 2 میلادی؛

6. دسته ظرف در شکل اسب سفالی سده 3 تا 3 میلادی؛

7. پرنده سفالی، سده 3 تا 3 میلادی؛

8. الهه، سده  2 تا 3 میلادی؛

9. پاره کاسه سفالی، سده 2 تا 3 میلادی؛

10. محر سفالی، سده 2 تا 3 میلادی.

فند طلایی

1. گوشواره طلا شهرک سکسناخور، سده 2-1 میلادی؛

2. گوشواره در شکل خروس طلا، نقره، گوهر گورخانه کسیروف ناحیه دنغره، سده 1 تا 2 میلادی؛

3. سکه‌ها طلا سده 2 میلادی؛

4. گوشواره طلا، برنجی، فیروزه، گوهر گورخانه بشکنت، سده 2 تا 1 میلادی؛

5. گوشواره طلا، فیروزه گورخانه لیخش، سده 7 تا 6 میلادی؛

6. گوشواره طلا، نقره، گورخانه توپخانه، سده 3 تا 1 میلادی؛

7. انگشتر طلا، سده 7-6 میلادی؛

8. سگک کمربند طلا گورخانه بشکنت، سده 2 میلادی؛

9. آرایش کمربند طلا شهرک سکسناخور، سده 2-1 میلادی؛

10. ساربان طلا، فیروزه، عقیق تخت سنگین، سده 4 تا 6 میلادی؛

11. آرایش کمربند با تصویر ببر تخت سنگین، سده 2 تا 3 میلادی؛

12. ایرات استخوان فیل تخت سنگین، سده 2 تا 3 میلادی؛

13. سکه‌های طلایی حلقه جر، سده 2 میلادی؛

14. آرایش کمربند طلا، مرجان بیتو دشت، سده 7 تا 8 میلادی؛

15. سکه‌ها نقره تخت سنگین معبد آکس، سال های 3 تا 9 میلادی.

عهد انیولیت

1. گور زن به همراه وسایل سرزم، هزارساله 3 تا 4 میلاد؛

2. آرایش طلایی سرزم، هزارساله 2 تا 4 میلاد؛

3. آویزه منقش سرزم، هزارساله 2 تا 4 میلاد؛

4. بازوبند سنگ سرزم، هزارساله 2 تا 4 میلاد؛

5. قالب تیر سنگ سرزم، هزارساله 2 تا 4 میلاد؛

6. آئنه برنجی ناحیه حصار، سده 10 تا 12 میلاد؛

7. صنم یکره مرد گل گورستان تندریول، سده 10 تا 12 میلاد؛

8. محر با تصویر برزگاو سنگ سرزم، هزارساله سده 2 تا 4 میلاد؛

9. نشان قدرت سنگ سرزم، هزارساله سده 2 تا 4 میلاد؛

10. پیکره گل، سده 10 تا 12 میلاد؛

11. ظرف با تصویر بزهای کوهی گل گورستان جرکول، سده 10 تا 12 میلاد.

استروشن

1. نگین نقشدار عقیق سفید، طلا شهرک شیرین، سده 5-4 تا میلاد؛

2. سر گوسفند، قسم تخت برنجی وادی اسفره، سده 3-7 تا میلاد؛

3. کاسه سفالی قلعه بالا ناحیه اسفره، سده 13-12 میلادی؛

4. گردنبند طلا، نقره، مرجان شهر شیرین، سده 5-4 میلادی؛

5. ظرف سفالی استروشن، سده 12-10 میلادی.

بنجیکت

1. سر حاکم دیوارنگاره، سده 9-8 میلادی؛

2. سر دیو سده، 9- 8 میلادی؛

3. الهه سه‌سره، سده 9-8 میلادی؛

4. کاسه سفالی، سده 9-7 میلادی؛

5. آفتابه سفالی سیردار، سده 10 میلادی؛

6. مهراب سفالی، سده 9 میلادی؛

7. نماع، چوبکاری، سده 9-8 میلادی؛

9. کارزار دیوارنگاره، سده 9-7 میلادی.

هلبک

1. آرایش بنا با تصویر شیر گچ، سده 11-10 میلادی؛

2. آرایش بنا گچ، سده 11-10 میلادی؛

3. کوزه با تصویر شیر سفالی، سده 11-10 میلادی؛

4. شاهکاسه سفالی، سده 11-10 میلادی؛

5. مجمر با نوشته عربی برنجی، سده 11 میلادی؛

6. سر کوزه سفالی، سده 11-10 میلادی؛

7. اسبچه‌ها گیل پخته، سده 11-10 میلادی؛

8. پیلته چراغ برنجی، سده11-10 میلادی؛

9. دستگیره دروازه در شکل پرنده برنجی، سده 11 میلادی.

پیکره‌های گلی

1. سر مرد زکات تپه ناحیه تورسون‌زاده، سده 4 میلادی؛

2. سر بودا جنوب تاجیکستان، سده 8-7 میلادی؛

3. سر اله تپه‌‌شاه، سده 3-2 میلادی؛

4. سر اله جنوب تاجیکستان، سده 8-7 میلادی؛

5. پاره سفالین، صحنه شکار شیر کافرقلعه، سده 8 میلادی؛

6. الهه جنوب تاجیکستان، سده 8-7 میلادی؛

7. پاره سفالین با تصویر مرد شهرک یاوان، سده 4-3 میلادی؛

8. سواره شهرک سکسن‌آخور، سده 3-1 میلادی؛

9. پاره سفالین با تصویر مرد شهرک یاوان، سده 4-3 میلادی؛

10. سواره شهرک سکسن‌آخور، سده 3-1 میلادی؛

11. قالب شهرک سکسن‌آخور، سده 3-1 میلادی؛

12. پاره سفالین با تصویر مرد مرد گرز به دست قره قپچاق ناحیه حصار، سده 4-3 میلادی.

سنگ‌نوشته‌ها

1. بلبل سنگ ناحیه جرگتال، سده 8-7 میلادی؛

2. کتیبه سلطان بابور آبردان ناحیه مست‌چاه، سال‌های 1512-1511؛

3. بلبل سنگ آب کیک ناحیه غازی ملک، سده 8-6 میلادی؛

4. سنگ‌های روی قبروادی زرافشان، سده 13-12؛

5. سنگ‌نگاره ناحیه اشت، سده 2-1 میلادی.

تخت سنگی

1. آپالون گل، سده 2-3 تا میلاد؛

2. غلاف آکیناک با تصویر شیر و آهو استخوان فیل، سده 5 تا 6 میلاد؛

3. چهره اسکندر مقدونی در سیمای هراکل استخوان فیل، سده 5-6 میلاد؛

4. دسته شمشیر استخوان فیل، سده 5 تا 6 میلاد؛

5. مهراب با پیکره سیلن مارسی برنجی استخوان فیل، سده 2 تا میلاد؛

6. پاره تاج طلا، سده 1 تا 3 میلاد؛

7. پنجه برنده استخوان فیل، سده 3 تا 1 میلاد؛

8. تصویر ایرات و پرنده‌ها برنجی و مس، سده 1میلاد؛

9. سرسوزن با تصویر گرگ اژدها یشم لاجورد، سده، 1 میلاد؛

10. پاره تاج، طلا سده 1 تا 3 میلاد.

پنج‌کنت قدیم

1. در نزد دروازه، دیوارنگاره سده 8- 5 میلادی؛

2. سکه با تصویر ماده گرگ که دو کودک را شیر می‌دهد، طلا سده 8-6 میلادی؛

3. صحنه رزم، دیوارنگاره سده 8- 5 میلادی؛

4. عودنواز، دیوارنگاره سده 8- 5 میلادی؛

5. در زیر خیمه، دیوارنگاره سده 8- 5 میلادی.

بودائی

1. تصویر بودا، دیوارنگاره اجنه تپه، سده 8- 7 میلادی؛

2. سر بودا گل اجینه تپه، سده 8- 7 میلادی؛

3. سر بودا گل قلعه کافرنهان، سده 8- 7 میلادی؛

4. سر اشرافزن گل اجینه تپه، سده 8- 7 میلادی؛

5. بودا در نیروانا (طول 13 متر)، سده 8- 7 میلادی.

در نوشتار حاضر در مبحث فرهنگ عامه قسمت موزه‌ها بیشتر به آثار و اشیاء باستانی، محل کشف و نگهداری آن‌ها پرداخته خواهد شد[۲۸].

شخصیت های موثر سیاسی و اجتماعی در دوره معاصر

تاجیکستان همواره مهد پرورش بزرگان بسیاری در عرصه‌های سیاسی و اجتماعی بوده که به زعم خود نقش مهمی در تاریخ معاصر تحولات این کشور داشته‌اند. در زیر به مهمترین شخصیت‌های سیاسی و اجتماعی در دوره معاصر می‌پردازیم.  

احمد مخدوم دانش

احمد مخدوم دانش (1827 - 1897 م) شاعر، نویسنده و دانشمند برجسته تاجیک اهل بخارا بود و به دلیل دانش بسیارش به «احمد کله» معروف بود. وی به کمک شاگردانش، چون سودا، شاهین، حیرت، مضطرب، سامی و صدرالدین عینی جنبش اصلاحی را که در دهه‌های پایانی سده 19 م، آغاز گردید، رهبری کرد. مخدوم دانش ضمن مخالفت با نظام حاکم در آسیای مرکزی، با حکومت بخارا همراه بود، از این رو در طی سال‌های 1750-1770 م، سه بار به روسیه تزاری سفر کرد و از اندیشه‌ها و تکاپوهای آزادی خواهانه آگاهی‌هایی به دست آورد. وی گسترش دانش و تکنولوژی و آزادی خواهی در روسیه را با عقب‌ماندگی کشورش مورد سنجش قرار داده و در همین راستا در بخارا با ناآگاهی رهبران مذهبی از دانش روز مبارزه می‌نمود و از فرهنگ مردم آسیای مرکزی، ویژگی‌های قومی، سنن ملی، رفاه مردم، حقوق بانوان و ... جانبداری کرد. دانش، در واپسین سال‌های زندگانی خویش، کتاب‌های «ناموس الاعظم» و «معیار التدین» را که درباره دین اسلام بود، نگاشت[۲۹][۳۰].

صدرالدین عینی

صدرالدین عینی(1403). برگرفته از سایت پارسی انجمن، قابل بازیابی از https://parsianjoman.org/?p=1171

صدرالدین سیدمرادزاده عینی در سال 1259 ه.ق 1878 م، در روستای ساکتره، در نزدیکی بخارا زاده شد و در سال 1374 ه.ق/ 1954 م، در شهر دوشنبه درگذشت و در همان جا به خاک سپرده شد. عینی نخستین کسی بود که به سازماندهی مطبوعات ملی و روزنامه نگاری تاجیک همت نمود. او در مقاله‌ها، شعرها، نوشته ها و شعارهایش که به گونه جزوه و اعلامیه  منتشر می‌شد، واقعیت‌های سیاسی کشورش را با بیانی پر احساس برای کشاورزان توضیح می‌داد و آنان را به اطاعت نکردن از نظام سنتی و رهایی از دست ستمکاران تشویق می‌نمود. عینی علاوه بر آثار و تألیفاتش، تألیف نخستین فرهنگ زبان تاجیک، شامل واژگان گفتاری به ویژه در سده‌های 6 و 7 ه.ق را در 1938 م به پایان رسانید. او بسیاری از آثار خود را به زبان ازبک به گونه متن اصلی نشر داد و نوشته‌های دیگری نیز به همین زبان منتشر کرد. از این رو عینی را بایستی همزمان یکی از مردان نثر و نظم ازبک نیز به شمار آورد. به پاس نوشته‌ها و پژوهش‌های ارزنده عینی در تاریخ، تاریخ ادبیات و زبان‌شناختی و با توجه به ابتکار او در زمینه‌ها، دکترای علوم فلسفی و کرسی استادی به او داده شد. با گشایش آکادمی علوم تاجیکستان در سال 1951 م، عینی به ریاست آن برگزیده شد و تا پایان عمر (1954م) در این شغل فعالیت کرد[۳۱][۳۲].

شمس الدین مخدوم شاهین

شمس‌الدین مخدوم شاهین، شاعر و نویسنده آزادی خواه اواخر سده 13 و اوایل سده 14 ه.ق تاجیک بود. وی به عنوان شاگرد مکتب احمد مخدوم دانش، راه او را ادامه داد. شمس‌الدین مخدوم شاهینف(متوفی 1312 ه.ق/1894 م) از نامدارانی بود که زندگی خود را در راه رفاه مردم و حل و فصل مسایل و دشواری‌های آنان گذرانید. انتقاد در آثار شاهین بارها به چشم می‌خورد. کتاب «بدایع الضایع» و «تحفه دوستان» وی پر از مسائل روز مردم است. اثر دیگرش «لیلی و مجنون» را به یاد همسرش نوشت، که در آن درد و رنج مردم و نیز خودش را به گونه شعر یادآور می‌شود. شعرهای شاهین را بایستی از بهترین آثار اواخر سده 19م، آسیای مرکزی دانست[۳۳][۳۴].

ابوالقاسم لاهوتی

لاهوتی هفتاد سال زندگی کرد که نیمی از آن با ایران و رویدادهای مربوط به ایران در پیوند بود و نیمه دوم آن از سال 1922 م/ 1301 ه.ش، بدین‌سو، بایستی در چارچوب دگرگونی‌ها و چگونگی‌های اتحاد جماهیر شوروی سوسیالیستی به ویژه جامعه پارسی زبان آسیای مرکزی بررسی شود. لاهوتی از آغاز نوجوانی شاعری آزادی خواه به شمار می‌آید. که در راه آزادی ملت‌های خاورمیانه و به سود مشروطیت ایران می‌کوشیده و در شعرهایش آزادی به معنی از میان رفتن نظام‌های خودکامه و ستمگر، جلوه می‌کرده است. پس از یک رشته درگیری سیاسی و نظامی با حکومت ایران، در 35 سالگی به اتحاد جماهیر شوروی مهاجرت کرد. از آن پس استعداد خویش را در خدمت سوسیالیسم و فرهنگ تاجیک به کار انداخت. لاهوتی در سال 1925 م / 1304 ه.ش، به دوشنبه پایتخت تاجیکستان رفت. پس از چندی به مقام وزارت فرهنگ تاجیکستان رسید و به سال 1935 میلادی/ 1314 ه.ش به نمایندگی از سوی دولت اتحاد شوروی در کنگره دفاع از تمدن در پاریس شرکت کرد و در همان سال نشان لنین را دریافت نمود. در سال 1954م/1333 ه.ش، زندگی‌نامه لاهوتی به نام «شرح زندگانی» من منتشر گردید. که ادعا می‌شود نگارش خود اوست. این کتاب دربرگیرنده خرده‌گیری‌های گسترده از استالین و رژیم اتحاد شوروی بود. گفتار این کتاب پیرامون رژیم استالین با آزادی اجتماعی و سیاسی، با آن چه لاهوتی پیش از آن نوشته بود، سخت ناهمخوانی داشت. در این کتاب نیز آمده است که لاهوتی در ژوئن 1952 م/1331 ه.ش به افغانستان رفت و به دولت آن کشور پناهنده شد. ولی لاهوتی در مطبوعات و رادیو پیوند خود را با کتاب شرح زندگانی من دروغی آشکار خواند. لاهوتی نیز به نگارش سرگذشت خویش با عنوان «سرگذشت من» پرداخت. ولی پیش از پایان آن درگذشت. آن چه لاهوتی توانست در سرگذشت خویش بگنجاند، چهار سال پس از مرگش به سال 1961م/1340 ه.ش، در جلد دوم شرق سرخ در 22 صفحه به چاپ رسید[۳۵][۳۶].

میرزا تورسون‌زاده

میرزا تورسون‌زاده از نویسندگان و پژوهشگران برجسته تاجیک بود که در سال 1911 چشم به جهان گشود. وی از جوانی به عرصه‌ی ادبیات تاجیک گام نهاد. تورسون‌زاده و یارانش درام نویسی را در ادبیات تاجیک بنیاد گذاشتند[۳۷][۳۸].

باباجان غفورف

باباجان غفورف در 31 دسامبر 1909م در روستای اسفزار و یازد خجند ولایت سمرقند در خانواده‌ای کشاورز پا به عرصه وجود نهاد. پدرش غفور سنگین اف باغبان بود. که مدتی چند کارگر راه آهن نیز بوده است. وی در سن 18 سالگی در سازمان کمسومول، مدیریت کودکان و چندی بعد سرپرستی شعبه فرهنگ کمیته ناحیه‌ای کمسومول را بر عهده داشت. اواخر سال 1928 م، برای گذراندن کورس‌های عالی حقوق به سمرقند فرستاده شد. پس از پایان تحصیل به شهر دوشنبه به کمیته مرکزی حزب کمونیست(بلشویکان) تاجیکستان مأموریت یافت. از سال 1930 م، مدتی را در کمیسر خلق دادگستری بود و سپس به مدیریت شعبه منصوب گردید. سال بعد برای تحصیل به مسکو رفت و سال 1935 م، فارغ التحصیل انستیتو کمونیستی ژورنالیستی کشور گردید. غفورف از سپتامبر 1940 م، تا آوریل 1941 در اسپیرانتور انتستیتو تاریخ آکادمی علوم اتحاد شوروی نیز تحصیل کرد. پس از پایان آن، منشی کمیته مرکزی حزب کمونیست تاجیکستان در امور تبلیغ و ترویج شد. در ماه 1946م، منشی اول کمیته مرکزی آن حزب گردید. او در سال‌های دشوار جنگ جهانی دوم، از رهبران تاجیکستان در امر بسیج نیرو برای مبارزه با اشغالگران نازی بود. باباجان غفورف در تمامی عمر خویش به پژوهش درباره تاجیکستان، تاریخ و فرهنگ مردم آسیای مرکزی و تاریخ اسلام پرداخت. او از نخستین پژوهشگران تاریخ مذهب اسماعیلیه است. در جریان فعالیت‌های علمی و همکاری با برجسته‌ترین کارشناسان منابع خطی تاریخ خاور، باستان شناسان و ... بر دانش و استعداد وی افزوده شد. در سال 1956، باباجان غفورف به ریاست انستیتو خاورشناسی آکادمی اتحاد شوروی انتخاب گردید. در مارس 1964 م، تحت ریاست او بخش آثار خطی خاوری آکادمی علوم شوروی دایر شد. غفورف در 68 سالگی در 12 جولای 1977م، در شهر دوشنبه درگذشت[۳۹][۴۰].

میرسعید میرشکراف

میرشکر در سال 1912 م، در روستای «سین دی یو» در ناحیه سغنان، در ولایت بدخشان کوهی در خانواده روستایی و دامدار متولد شد. دوران تحصیلات ابتدایی پارشینو و مکتب شبانه روزی خاروق را سپری کرد. سپس در سال 1928م، برای ادامه تحصیل به شهر دوشنبه رفت و در سال 1930م دوره سه ساله مکتب مرکزی شوروی حزبی را به پایان رسانید. میرسعید، چندی در روزنامه کمسومول تاجیکستان کار کرد، سپس به عنوان دبیر کمیته کمسومول ناحیه شورآباد/ لنینگراد انتخاب گردید. در سال‌های 1934-1937 .م، در صف ارتش سرخ و نویسنده و مسئول هیأت تحریریه روزنامه وصیت لنین برگزیده شد. او دبیر و معاون ریاست اتحادیه نویسندگان تاجیکستان (1940- 1946.م) و سردار کمیته برنامه ریزی، ریاست صفت (1946- 1948) و جانشین مدیر شعبه تبلیغات و ترغیبات کمیته مرکزی حزب کمونیست تاجیکستان (1961- 1962م) بود. هم چنین مسئول کمیته جایزه دولتی اتحاد جماهیر شوروی سوسیالیستی تاجیکستان به نام رودکی (1966- 1975) و رئیس اتحادیه سینماگران تاجیکستان (1976- 1978.م) بود و از 1978.م رئیس کمیته جایزه دولتی جمهوری شوروی سوسیالیستی تاجیکستان به نام رودکی شد.

فعالیت ادبی میرسعید از سال‌های دهه 1930، آغاز گردیده است. موضوع شعرهای وی پرمحتوا بوده و مهمترین مسائل روزمره زندگی و زمان، ساختمان کانال وخش، آزادی بانوان، زندگی کلخوزی در تاجیکستان و غیره را در بر می‌گیرد. میرشکر که از سال‌های دهه 1930.م، برای کودکان آثاری پدید آورد، امروز به عنوان یکی از پایه‌گذاران ادبیات کودک شناخته شده است و نخستین شعر کودکانه‌اش «میمونک زب – قزیق» (1937.م) است. میرشکر در انواع گوناگون ادبی، سرود، ترانه، داستان و منظومه افسانه و روایت، چیستان و مثل، حکایت و .. برای کودکان پدید آورد. میرسعید نمایش نامه‌هایی برای کودکان نیز نوشته است که از قشلاق طلایی(1944م) تا شبک و گل قربان(1946م) بیراق مکتب (1969م) گل رنگ و خوش و ... از آن جمله‌اند. میر شکراف در آثار دراماتیک خود به فولکولور که از منابع آثار اوست، تکیه کرده است. وی نماینده شورای عالی جمهوری شوروی سوسیالیستی تاجیکستان (مجلس 8 تا 11) رئیس کمیته جمهوری و عضو هیأت رئیسه کمیته روسی همبستگی کشورهای آسیا و آفریقا، عضو هیأت رئیسه اتحادیه نویسندگان شوروی و هیأت رئیسه اتحادیه نویسندگان تاجیکستان از سال 1940.م بود.

از سال 1961 الی 1975 رئیس شورای عالی جمهوری شوروی سوسیالیستی تاجیکستان بوده است. دریافت جایزه دولت اتحاد شوروی (1950.م) جایزه دولتی تاجیکستان به نام رودکی 1964م، و جایزه کمسومول لنین، دو مدال لنین، مدال انقلاب اکتبر، دو مدال پرچم سرخ محنت، مدال دوستی خلق‌ها، مدال نشان و افتخار و دارای تقدیر نامه‌های ریاست شورای عالی جمهوری شوروی سوسیالیستی تاجیکستان بود. میرشکر از سال 1934.م، عضو اتحادیه نویسندگان شوروی بود و در نهم مرداد مام 1327 ه.ش، در شهر دوشنبه درگذشته است[۴۱].

سید عبدالله نوری

بنیانگذار حزب نهضت اسلامی تاجیکستان در سال 1947 در روستای آشتیان سابق ناحیه سَنگ‌وار (طویل‌دره) به دنیا آمد. بعداً خاندان آن‌ها به همراه دیگر مردم کوهستان به وخشان‌زمین کوچانده می‌شوند. سال 1964 دوره تحصیلات عمومی را به پایان برد. سپس دوره مهندسی را در مؤسسه آمار شهر قرغان‌تپه به اتمام رسانده در اداره مذکور به عنوان مهندس تا سال 1986 مشغول بود. وی نزد دانشمندان معروف، امثال سیام‌الدین نجم‌الدین و قاری محمدجان خوقندی، معروف به مولوی هندوستانی علوم مختلف مثل «صرف و نحو»، «معانی»، «منطق»، «تاریخ اسلام»، «حدیث»، «تفسیر قرآن» و غیره را آموخت. ماه ژوئن سال 1986 از جانب مقامات امنیتی سابق اتحاد شوروی به جرم فعالیت سیاسی بازداشت و حبس شد. ماه فوریه سال 1987 به حکم دادگاه ولایت قرغان تپه بر اساس ماده 203 قانون جنائی تاجیکستان به اتهام «انتشار اخبار دروغین که ساختار جامعه و دولت سوسیالیستی را بدنام می‌کند، به مدت یک‌سال و نیم به زندان محکوم شد. او مدت جزا را در زندان‌های سیبری و شرق دور گذراند.

سید عبدالله نوری به همراه چهار نفر از شاگردانش در 20 آوریل سال 1973 سازمان «نهضت جوانان اسلامی تاجیکستان» را در وادی وخش تأسیس کرد که بعداً آن به حزب نهضت اسلامی تاجیکستان تبدیل شد. این نخستین سازمان سیاسی اسلامی در بین کشورهای آسیای میانه بود. از سال 1989 تا سال 1992 وظیفه سردبیری مجله «منبر اسلام»، نشریه اداره مسلمانان جمهوری تاجیکستان را به عهده داشت و همزمان رهبر حزب نهضت اسلامی تاجیکستان به طور غیررسمی بود. بر اثر جنگ شهروندی، در آغاز سال 1993 به افغانستان هجرت نمود و در آنجا حرکت نهضت اسلامی تاجیکستان را تأسیس کرد و به مبارزه سیاسی و نظامی پرداخت و برای بازگرداندن حقوق از دست رفته مهاجرین و آوارگان تاجیک کوشش‌های زیادی به خرج داد. این سازمان سیاسی و نظامی با رهبری او در آغاز شدن مذاکرات صلح بین تاجیکان در ماه آوریل سال 1994 نقش اساسی را داشت. روند مذاکرات صلح بین تاجیکان (آوریل 1995 تا ژوئن سال 1997) تحت سروری سید عبدالله نوری با موفقیت انجام یافت. به منظور هر چه سریع‌تر رسیدن به توافق نهایی، او هفت بار در خارج  از تاجیکستان با رئیس جمهور تاجیکستان امام‌علی رحمان‌اف دیدار و ملاقات نمود. این ملاقات‌ها در روند مذاکرات صلح در تاجیکستان نقش مهمی داشت. از ماه ژوئیه سال 1997 تا 31 مارس سال 2000 سید عبدالله نوری رئیسی کمیسیون آشتی ملی را به عهده داشت و در استقرار صلح و آشتی و وحدت و تفاهم مردم تاجیکستان سهم بزرگی گذاشت. او  در 18 سپتامبر سال 1999 رئیس حزب نهضت اسلامی تاجیکستان شد. وی همچون سیاستمداری دانا و ورزیده، باتمکین و دوراندیش و همچون فقیه دانشمند علوم اسلامی در عرصه بین‌المللی شناخته شده است که مؤلف چندین اثر در زمینه‌های علمی، سیاسی، دینی و فلسفی می‌باشد[۴۲].

محی‌الدین کبیری

در سال 1965 در ناحیه فیض‌آباد به دنیا آمد. بعد از پایان دوره تحصیلات، در سال 1982 نخست تحصیل در آموزشگاه تکنیک آمار شهر آرجینکیز آباد (ناحیه کافرنهان و اکنون ناحیه شهر وحدت)، سپس دانشگاه دولتی تاجیکستان، دانشگاه صنْعای جمهوری یَمَن و آکادمی دیپلماتی شهر مسکو را با موفقیت به اتمام رساند. دارای تخصص‌های حقوق، دیپلماسی، عرب‌شناسی و اقتصاد می‌باشد. همزمان با تحصیل از سال 1992 عضو ریاست اتحادیه بین‌المللی دانشجویان بوده، تا سال 1995 به حیث مدیر نمایندگی این سازمان در کشورهای مشترک‌المنافع انجام وظیفه نموده است. از ماه سپتامبر سال 1997 مشاور رئیس کمیسیون آشتی ملی و ماه اکتبر سال 1999 تا 1 آوریل سال 2000 عضو زیر کمیسیون سیاسی آشتی ملی بود که در تحکیم صلح و آرامش ملی در تاجیکستان سهم ارزنده داشته است. او معاون رئیس حزب نهضت اسلامی تاجیکستان را به عهده داشته و در مستحکم شدن روابط بین‌المللی حزب نقش فعالی داشته است. همچنین دارای دکترای علوم سیاسی و به زبان‌های روسی، انگلیسی و عربی تسلط دارد[۴۳].

جوره‌بیک نذری

جوره‌بیک نذری 23 ژوئن سال 1946 در دوشنبه متولد شد. سال 1968 دانشکده فیلولوژی دانشگاه دولتی تاجیکستان را به پایان برده؛ در سال 1974 رساله دکتری و در سال 1997 رساله فوق دکتری را دفاع کرد. سال‌های طولانی در پژوهشگاه خاورشناسی در بخش‌های گوناگون فعالیت نموده و رئیس پژوهشگاه شرق‌شناسی و میراث خطی آکادمی علوم تاجیکستان نیز بوده است. آثار تحقیقاتی او در تاجیکستان و ایران به چاپ رسیده‌اند. وی از سال 1998 عضو اتحادیه نویسندگان تاجیکستان بوده است[۴۴].

محمدجان شکوری

محمدجان شکوری (محمد شریف‌اویچ شکوراف) 30 اکتبر سال 1926 در بخارا در خانواده‌ای فاضل و دانشمند زمان صدرضیاء(وفات 1932) به دنیا آمد. سال 1945 زبان و ادبیات را در دانشگاه آموزگاری دوشنبه به اتمام رسانده در دانشگاه‌های آموزگاری کولاب و دوشنبه تدربس کرده است. بعد از اتمام دوره دکتری(1951)، سال‌های طولانی در پژوهشگاه زبان و ادبیات رودکی فعالیت کرده و چندی رئیس کمیته اصطلاحات فرهنگستان علوم تاجیکستان بوده است. از سال 1971 دکتر علم فیلولوژی، از سال 1987 آکادمیسین فرهنگستان جمهوری تاجیکستان و از سال ۱۹۹۶ میلادی عضو پیوسته فرهنگستان زبان و ادب فارسی در ‏تهران شد و در سال ۲۰۰۵ میلادی نیز به عنوان "چهره ماندگار" در ایران برگزیده شد.  وی در 26 شهریورماه 1391 در 87 سالگی درگذشت و در گورستان لچاب، آرامگاه چهره‌های سرشناس فرهنگ و علم تاجیکستان، واقع در شمال ‏شهر دوشنبه به خاک سپرده شد.

آثار او که از نیمه سال‌های دهه 40 به چاپ رسیده‌اند، بیش از 400 مقاله و سی و شش رساله علمی است. مؤلف کتاب‌های پرارزش «سنت‌ها، خلقیت و مهارت» (1964)، «رحیم جلیل» (با ع. سیف‌الله‌اف، 1959)، «ساتم الغ‌زاده» (1961)، «لغت اصطلاحات ادبیات‌شناسی» (با ر. هادی‌زاده و ت. عبدالجباراف، 1964)، «هر سخن جایی و هر نکته مقامی دارد» (1985-1968)، «صدرالدین عینی» (1978، به فارسی)، «دید زیبایی‌شناسی خلق و نثر رئالیستی» (1973)، «پهلوهای تدقیق بدیعی» (1976)، «پیوند زمان‌ها و خلق‌ها»‌ (1982)، «مکتب اینجا» (1996 به فارسی، 1997 به سریلیک)، «آدمیت» (1991)، «خراسان است اینجا»، «سرنوشت فارسی تاجیکی فرا رود در سده بیست» (2002 به سریلیک، 2005 به فارسی). او همچنین مؤلف جلد 4 «تاریخ ادبیات شوروی تاجیک» (نثر سالهای 1976-74-1945)، از مؤلفان «رساله تاریخ ادبیات شوروی تاجیک»(1957 و به روسی در مسکو 1960) و غیره می‌باشد). وی در تألیف کتاب‌های درسی مشارکت داشته است. بیاض «ادبیات روس» (با و آسْتاخف و م. استامینوا، 1957، 1958، 1960، 1963)، «ادبیات وطن» (برای صنف‌های 6 با ر. امانف، 1962، 1965)، «ادبیات شوروی» (برای صنف‌های 8، با ع. منیازف و ی. عیسی‌اف، 1963، 1965)، مقاله‌های دایره‌المعارف تاجیک و ... محصول تلاش‌های او هستند. از دیگر افتخارات او می‌توان به موارد زیر اشاره کرد:

1. در تنظیم و تهیه «فرهنگ زبان تاجیکی» (در دو جلد، 1969، 1970) شرکت فعال داشته است.

2. سال‌های 1958-63 با ر. امانف نمونه «فولکلور دیار رودکی» را به چاپ رسانده است.

3. بسیاری از مقاله‌هایش در مطبوعات با نفوذ روسیه، ایران، افغانستان و دیگر کشورها به چاپ رسیده است.

4. اثر ا. تُرکینف «رودین»، پ. لوکنیسکی «تاجیکستان» را به زبان تاجیکی ترجمه کرده است.

5. در تربیت عالمان و محققان جوان سهم بسزا داشته است.

6. چهره‌ی شایسته علمی تاجیکستان(1991)، عضو وابسته آکادمی علوم تاجیکستان، برنده جایزه ادبی دولتی رودکی(1994) می‌باشد و از سال 1956 عضو اتحادیه نویسندگان بوده است[۴۵].

‏مهمان بختی

مهمان بختی 25 مارس سال 1940 در روستای شولِ ناحیه غرم به دنیا آمده است. سال 1958 آموزگاری نوآباد، سال 1063 دانشکده تاریخ و فیلولوژی دانشگاه آموزگاری دوشنبه را به پایان برده و در سال‌های 1975-1973 در دانشگاه ادبیات گورکی تحصیل نموده است. او فعالیت‌های فرهنگی و اجتماعی فراوانی انجام داده است که در زیر به برخی از آن‌ها اشاره می‌نماییم. دبیر و جانشین سردبیر «تاجیک‌فیلم»، سردبیر شعبه‌های تلویزیون تاجیک، مدیر ادبی تئاتر دولتی لاهوتی، مدیر خانه ادیبان میرزا تورسون‌زاده، رئیس شورای کار با نوقلمان و رئیس اتحادیه نویسندگان تاجیکستان. مؤلف فیلمنامه‌های مستند «کاروان دوستی»(1968)، «نقره رحمت‌اوا می‌سراید»(1970) و یکی از مؤسسان برنامه‌های «چایخانه دلگشا»، «هادی و شادی» در تلویزیون تاجیک می‌باشد. سال 1967 درام «لحظه جاوید»، سال 1969 درام «تشنه دیدار» را تدوین کرد که در تئاترهای لاهوتی و کمال خجندی (خجند) به روی صحنه رفت.

درام «ای جوانی»(1973) در آزمون عمومی‌‌اتفاقی اتفاق نویسندگان شوروی و وزارت فرهنگ شوروی(1977) جایزه گرفت. این درام و درام «راهزن و کارگر»(1974) در کشورهای تاجیکستان، ازبکستان، قرقیزستان و روسیه نمایش داده شدند.

درام «زخم زبان»(1980) و «آشیان بلند» در تئاتر لاهوتی و تئاتر جوانان محمود واحد روی صحنه رفته‌اند.

مؤلف داستان‌های «آه سبک»(1971)، «خوبان»(1978)، «موسفید»(1982) کتاب درام‌های «لحظه جاوید»(1972)، مجموعه شعرها «بوی بهار»(1975)، «خیال شیرین»(1985)، «پیسا»(نمایشنامه، 1982) می‌باشد.

داستان‌ها در مجموعه «آه سبک»(1984) گرد آمده‌اند. داستان «خوبان» سال 1982 در آزمون ادبی، جایزه ن. استروفسکی را گرفته است.

مجموعه درام‌های او به روسی با نام «مینوته ویچناستی» (ساوپیس- نویسنده شوروی، 1983) چاپ شده‌اند. سال 1987 مجموعه داستان‌هایش با نام «روح توانا» به چاپ رسید. سال 1990 نشریات (ساوپیس- نویسنده شوروی) مجموعه داستان‌های او را با نام «اشک، شادی و غم» از چاپ برآورد. او سال 1997 نشریه «سروش» (تهران) درام «فردوسی» را (1994) به خط فارسی را به چاپ رساند. سال 1986 جایزه کومسومول تاجیکستان و سال 1998 جایزه دولتی رودکی را گرفته است[۴۶].

عبدالقادر منیازف

متولد سال 1930 در شهر کان بادام جمهوری تاجیکستان و همچنین فارغ‌التحصیل دانشکده تاریخ و زبان و ادبیات تاجیک دانشگاه دولتی تاجیکستان در سال 1953 می‌باشد. او چندین سال رئیس پژوهشگاه زبان و ادبیات رودکی فرهنگستان علوم تاجیکستان و رئیس سازمان تاجیکان و فارسی‌زبانان جهان «پیوند» بوده است. از دیگر فعالیت‌های فرهنگی و اجتماعی وی می‌توان به موارد زیر اشاره نمود.

دکترای ادبیات از سال 1958، عضو اتحادیه نویسندگان تاجیکستان از سال 1963، عضو وابسته فرهنگستان علوم تاجیکستان از سال 1981، رئیس انجمن فارسی‌زبانان جهان «پیوند» و عضو پیوسته فرهنگستان زبان و ادبیات فارسی جمهوری اسلامی ایران از سال 1996.

یکی از مؤلفان کتاب‌های درسی «ادبیات شوروی» (برای کلاس 8) و «ادبیات وطن» (برای کلاس 4). همچنین در تهیه آثار بوعلی سینا، صدرالدین عینی، میرزا تورسون‌زاده، کتاب‌های «لغت روسی- تاجیکی»، «فرهنگ زبان تاجیکی»، ترجمه آثار علی شیر نوایی به زبان تاجیکی همکاری داشته است. مقاله‌های علمی وی در ازبکستان، اوکراین، افغانستان، ایالات متحده آمریکا و جمهوری اسلامی ایران چاپ و نشر شده‌اند[۴۷].

کرامت‌الله عالم‌اف

عالم‌اف در سال 1944 در شهر استروشن به دنیا آمد و تحصیلات خود را در سطح لیسانس زبان و ادبیات فارسی در دانشگاه دولتی ملّی تاجیکستان ادامه داده است. دارای دکترای فلسفه از آکادمی علوم تاجیکستان با موضوع «عقیده‌های فلسفی، اجتماعی و اخلاقی حکیم سنایی» در رساله نامزدی و موضوع «تصوف خراسان» در دوره دکتری. در سال‌های 1966-1990 در آکادمی علوم در سمت‌هایی چون کارمند علمی و کارمند ارشد و مدیر بخش تاریخ فلسفه فعالیت نموده است. در سال 1991 در کمیته مرکزی حزب کمونیست تاجیکستان، مشاور بخش ایدئولوژی بود و از سال 1999-2000، ریاست کرسی فلسفه آکادمی علوم تاجیکستان را بر عهده داشت. از سال 1996 تا 2000 همچنین به عنوان نماینده مردم دوشنبه وارد مجلس گردید و از سال 2000 نماینده حزب کمونیست مجلس عالی جمهوری تاجیکستان و عضو کمیته علم، معارف و فرهنگ بود. وی در سال‌های 1997 تا 2000 عضو کمیسیون آشتی ملّی بود که در استقرار صلح و وحدت در تاجیکستان تلاش نمود. از ماه اکتبر سال 2001 تا اوایل سال 2004 به سمت وزیر فرهنگ جمهوری تاجیکستان منصوب شد که همزمان سمت رئیس کمیسیون ملّی یونسکو در تاجیکستان را نیز بر عهده داشت. او یکی از محققین معروف در رشته فلسفه و تصوف بوده و تحقیقات او در کشورهای شوروی سابق شناخته شده است. از آثار او می‌توان به موارد زیر اشاره کرد. «جهان‌بینی سنایی»، «جهان‌بینی خواجه عبدالله انصاری»، «تصوف در خراسان»، «جستجو در تصوف و عرفان». همچنین بیش از 200 مقاله علمی در زمینه تصوف و مسایل سیاسی از جمله اندیشه‌های فردوسی، کمال خجندی، خواجه عبدالله انصاری، میرزا عبدالقادر بیدل و صلح تاجیکستان را در کشورهای جمهوری اسلامی ایران، آمریکا، افغانستان، روسیه و غیره منتشر کرده است. وی از جانب حکومت تاجیکستان با عنوان افتخاری «ارباب علم تاجیکستان» و از جانب حکومت سابق اتحاد شوروی به دریافت نشان افتخاری نائل گردید. در بسیاری از کنفرانس‌های علمی بین‌المللی در ایران، افغانستان، آمریکا، روسیه، ازبکستان، ژاپن و دیگر کشورها شرکت نموده است. او همچنین همزمان با سمت وزارت فرهنگ، رئیس کمیسیون ملّی یونسکو در تاجیکستان را بر عهده داشته، مشاور رئیس جمهور تاجیکستان نیز بوده است[۴۸].

قاری امان‌الله نعمت‌زاده

وی متولد 1941 .م، نسب او از پدر و مادر به میر سید علی همدانی و از این طریق به امام زین‌العابدین (ع) می‌رسد. او به دلیل فقر شدید مالی مجبور به ترک تحصیل گردید و به کارگری مبادرت ورزید. قرآن و علوم اسلامی را نزد اقوام و بزرگان دینی محلی آموخت. در سال 1983 به پیشنهاد رئیس کمیته دین شورای وزیران جمهوری تاجیکستان، در مؤسسات دینی به کار مشغول شد. فعالیت خود را در سال 1988 به عنوان امام جماعت مسجد جامع «شاه منصور» در شهر دوشنبه آغاز کرد و در سال 1993 سرخطیب مسجد «مولانا یعقوب چرخی» ناحیه لنین شد. پس از کشته شدن مخدوم فتح‌الله‌خان در سال‌های 93-96 ریاست اداره مسلمانان جمهوری تاجیکستان را به عهده گرفت و در سمت ریاست شورای علمای دین تاجیکستان فعالیت نموده است[۴۹].

گلرخسار صفی‌آوا

صفی‌آوا متولد17 دسامبر 1947 در روستای یَخْچ ناحیه دربند و نیز فارغ‌التحصیل دانشکده تاریخ و ادبیات تاجیکستان در سال 1968 می‌باشد. وی کارمند روزنامه «کومسومول تاجیکستان»، مدیر بخش مطبوعات کمیته مرکزی کومسومول تاجیکستان، سردبیر روزنامه «پیانِر (پیشاهنگ) تاجیکستان»، دبیر کانون نویسندگان تاجیکستان بوده است. اولین اشعارش سال 1962 به چاپ رسید. برخی از آثار او عبارت‌اند از: «بنفشه»(1970)، «خانه پدر»(1973)، «شب‌درو»(1975)، «افسانه کوهسار»(1975)، «دنیای دل»(1977)، «آتش سغد»(1981)، «گهواره سبز»(1984، به فارسی)، «آیینه روز»(1985)، «روح باختر»(1989)، «تخت سنگین»(1993)، «زادروز درد»(مسکو 1995) و …

همچنین در ایران گلچین اشعار(نشر الهدی 1994)، «زادروز درد»(انتشارات سروش 1996)، «اشک طوفان»(1992)؛ در لوگزامبورگ «آیت عشق»(1992، به فارسی) به چاپ رسیده‌اند. از رمان‌های مشهور او می‌توان از «زن‌های سبزبهار»، «در پناه سایه خود»، «روزنامه بیروز»، «سکرات موت» و از درام‌ها «آزادی»، «غار اجنّه‌ها»، «همسایه نو» را نام برد. او آثاری از لورکا، لرمانتوف، کامو، فیض احمد فیض، آ. برگولس، ر. کزک‌آوا و دیگران را به تاجیکی ترجمه نموده و برخی از آثار او نیز به زبان روسی در مسکو چاپ شده است. قطعاتی از اشعار او با نام «خیابان زن تنها» و «اشک طوفان»، در میان علاقه‌مندان شعر از محبوبیت خاصی برخوردار بود. برنده جایزه کومسومول عمومی‌‌اتفاق شوروی (1978) و جایزه کومسومول تاجیکستان (1975) می‌باشد[۵۰].

مؤمن قناعت

قناعت متولد 20 می 1932 در روستای کورگاوَت ناحیه درواز و فارغ‌التحصیل دانشکده ادبیات دانشگاه دولتی تاجیکستان در سال 1956 می‌باشد. مدیر شعبه و دبیر مسئول ماهنامه «صدای شرق»، معاون رئیس و دبیر اول اتفاق نویسندگان تاجیکستان و پیشتر رئیس پژوهشگاه شرق‌شناسی و میراث خطی آکادمی علوم تاجیکستان بوده است. در حال حاضر، رئیس کمیته صلح، معاون رئیس نهضت «برای وحدت ملّی و احیای تاجیکستان» و همزمان، رئیس «جایزه رودکی تاجیکستان» و عضو وابسته آکادمی علوم تاجیکستان است. نخستین مجموعه شعر او با نام «شراره» در سال 1960 منتشر شد. برخی از آثار او عبارت‌اند از «ستاره‌های زمین»(1963)، «راه‌ها و بال‌ها» (1964)، «موج‌های دنیپِر»(1964)، «کاروان نور»(1970)، «سروش ستالین‌گراد»(1975)، «منتخبات»(1975)، داستان‌های «پدر»(1977)، «تاجیکستان - اسم من»(1977)، «گهواره سینا»(1978)، «آثار منتخب»(1982، در دو جلد)، «ستاره عصمت»(1990)، «از بی‌ستون تاکنون»(1992)، «حماسه داد»(1996). در سال 1994 نشریه بین‌‌المللی «الهدی» (تهران)، «آثار منتخب» او را به خط نیاکان (فارسی) چاپ کرد. مؤمن قناعت در داستان‌سرایی نیز جایگاهی ویژه در ادبیات تاجیکستان دارد. شعرهای وی توسط برخی ادیبان صاحب‌نام روس، به روسی ترجمه شده و اشعار و داستان‌های او در بسیاری از نشریه‌های معتبر مسکو و دیگر جمهوری‌های سابق شوروی با تیراژ بالا به چاپ رسیده‌ است. قناعت آثاری از پوشکین، شکسپیر، شیلر، دیوید هاینی، تاگور، میتسکیویچ، مایکوفسکی، مرسینکیه‌ویچوس و دیگران را به تاجیکی ترجمه کرده است. وی شاعر مردمی تاجیکستان(1991)، دارنده جایزه ادبی دولتی شوروی(1977)، سازمان جوانان تاجیکستان(1966) و جایزه ادبی دولتی رودکی(1980) می‌باشد. او چند بار به عنوان نماینده مردم در پارلمان تاجیکستان برگزیده شد و بارها به دریافت نشان‌ها و افتخارنامه‌ها نایل گردید[۵۱].

آته‌خان سیف‌الله‌اف

متولد 1 می 1933 در خجند و فارغ‌التحصیل رشته ادبیات از دانشگاه آموزگاری خجند در سال 1954 می‌باشد. در سال 1958 نیز در مقطع دکتری از پژوهشگاه زبان و ادبیات رودکی آکادمی علوم اجتماعی مسکو فارغ‌التحصیل شد. از مشاغل و فعالیت‌های علمی و اجتماعی او می‌توان به موارد زیر اشاره کرد.  

کارمند علمی پژوهشگاه زبان و ادبیات رودکی؛ مدیر بخش ادبیات دانشگاه آموزگاری خجند؛ دبیر کانون نویسندگان تاجیکستان؛ سردبیر دائره‌المعارف تاجیک؛ رئیس پژوهشگاه تکمیل اختصاص معلمان؛ مدیر بخش زبان و ادبیات فارسی تاجیکی دانشگاه کشاورزی تاجیکستان؛ مدیر شعبه کمیته مرکزی حزب کمونیست تاجیکستان، رئیس کمیته رادیو و تلویزیون.

همچنین پروفسور دانشگاه آموزگاری خجند و رئیس شعبه کانون نویسندگان استان خجند می‌باشد. وی تاکنون ده‌ها مقاله تحقیقی و رساله علمی چاپ کرده است که از آن جمله می‌توان به آثار ذیل اشاره کرد. رساله «رحیم جلیل»(1959 با همکاری محمدجان شکوری)، «سهیلی جوهری‌زاده»(1960، با همکاری ر. امان‌اف)، «میرزا تورسون‌زاده»(1961)، «سیمای مثبت قهرمانان مبارز در رمان‌های استاد صدرالدین عینی»(1961)، «خصوصیت اصلی و بدیعی رمان «داخونده»ی صدرالدین عینی(1966)، «مکتب عینی» (1978)، مجموعه مقاله‌های «تفکر و سیما» (1968)، کتاب «میرزا تورسون‌زاده» (1983)، «دوستی خلق‌ها، دوستی ادبیات‌ها»(1975، به روسی)، «در یگانگی و هم‌پیوندی»(1989، به روسی)، «بامداد عاشقان» (نمایشنامه)(1993)، «شب بی‌خوابی» (داستان)(خجند 1995)، …

همچنین در تألیف «ادبیات خلق‌های شوروی» (1953 - 1963) همکاری داشته و آثار ادیبانی همچون جوهری، سهیلی، حکیم کریم، حمزه حکیم‌زاده نیازی را منتشر کرد و کتاب «ملک ادب»(1996) را  با همکاری پروفسور س. عبدالله‌اف به مناسبت بزرگداشت کمال خجندی انتشار داد. وی همچنین کتابی با نام «رئیس جمهور امام‌علی رحمان‌اف: امروز و استقلال تاجیکستان»(سال 1997) را نوشت. درام «عمر جاوید» او که در باره زندگی و حیات علمی و ادبی استاد لاهوتی است، در سال 1987 در تئآتر جوانان  محمود واحد به روی صحنه رفت. در زمینه ترجمه نیز آثاری از بزرگان را به تاجیکی ترجمه نموده که از آن جمله به «نام نیک» از م. تیتوف(1986)، رمان «تکرار درس‌های گذشته» از س. بَروزدین(1984، با همکاری ا. عبدالمنان‌اف)، «روح بین المللی ادبیات شوروی» از گ. لامدزی(1991) می‌توان اشاره کرد. وی در ژوئن 1997 به عنوان رئیس شورای حرکت مردمی وحدت ملّی و احیای تاجیکستان در استان سغد انتحاب گردید. او که کارمند شایسته فرهنگ تاجیکستان است، به خاطر خدمات علمی و ادبی، بارها به دریافت نشان و افتخارنامه‌ها نائل گردیده است[۵۲].

عسکر حکیم

عسکر حکیم متولد 10 اکتبر 1946 در روستای رومان ناحیه خجند و همچنین فارغ‌التحصیل دانشکده تاریخ و ادبیات دانشگاه دولتی تاجیکستان در 1967 است. سال 1967 در کمیته تلویزیون و رادیو تاجیک به کار پرداخت. سال‌های 1969-1972  مقطع دکتری دانشگاه دولتی لَمَنوسوف شهر مسکو را به پایان برد و در سال 1974 از رساله دکتری خود با نام «وارث تاریخی و نوپردازی‌های شاعرانه» دفاع کرد.

از فعالیت‌های فرهنگی و اجتماعی وی می‌توان به موارد زیر اشاره کرد. وی معاون سردبیر مجله «صدای شرق» در سال 1974 و همچنین عضو کانون نویسندگان شوروی در سال 1976، دبیر صدارت کانون نویسندگان تاجیکستان(1978) و سردبیر روزنامه نو «مدنیت تاجیکستان»(1980) می‌باشد.

سال 1983 با کوشش او روزنامه «مدنیت تاجیکستان» به هفته‌نامه «ادبیات و صنعت» تغییر نام داد؛ در سال 1987 ضمیمه «ادبیات و صنعت»، با نام «پیوند» را با حروف فارسی تأسیس و چاپ کرد؛ در سال 1991 در انجمن دهم ادیبان تاجیک، به عنوان رئیس کانون نویسندگان تاجیکستان انتخاب شد؛ در سال 1992 به خاطر مجموعه اشعار «روز امید» سزاوار دریافت جایزه دولتی رودکی گردید؛ سال 1994 به عنوان «خادم شایسته فرهنگ تاجیکستان» نائل گردید؛ سال 1997 در انجمن یازدهم نویسندگان، برای بار دوم به عنوان رئیس کانون نویسندگان تاجیکستان برگزیده شد. وی همچنین در سال 2000 معاون اول رئیس مجلس ملیِ مجلس عالی تاجیکستان بوده است. مجموعه آثار شعری او به شرح زیر است.

«رهنورد»، انتشارات «عرفان»، 1983؛ «ترازوی آفتاب»، انتشارات «عرفان»، 1987؛ «پوتنیک (= همسفر)»، مسکو، انتشارات «مالادیه گواردیه»، 1989؛ «روز امید»، انتشارات «ادیب»، 1990؛ «رباعیات»، انتشارات «عرفان»، 1992؛ «برگ‌پیوند»(با حروف فارسی)، نیویورک، انتشارات فارابی، 1993؛ «شهر مه‌آلود»(با حروف فارسی)، لس‌آنجلس 1993؛ «برگزیده اشعار عسکر حکیم»( با حروف فارسی)، تهران، انتشارات بین‌المللی «الهدی»، 1995.

الف- نقد ادبی:

«شعر و زمان»، انتشارات «عرفان»، 1978؛ «در قلمرو سخن» انتشارات «عرفان»، 1982؛ «توارتسی سازووچیِ». مسکو 1988؛ «اِسپِتَنیه پایِزی»، انتشارات «ادیب»، 1992.

ب- ترجمه

و. بیک‌اف، «ساتنیک‌اف»، انتشارات «عرفان»، 1979؛ م. لرمانت‌اف، «خزینه‌دار زن تمباوی»، انتشارات «عرفان». 1981؛ گئورگ وِمین، «عصر، زمین، عشق»، انتشارات «عرفان»، 1983؛ دانته الیگیر، «مضحکه الهی» (دوزخ)، انتشارات «ادیب»، 1987.

او همچنین اشعار غنایی فارسی تاجیکی را در مسکو به سال 1987 به روسی چاپ کرد. نوشته‌هایش که در ابتدا در زمینه آموزش و پژوهش ادبیات کلاسیک و معاصر بود، او را به عنوان محققی توانمند معرفی کرد. در رساله‌هایش دیدگاه‌های تازه و اندیشه‌های نو و جالب وجود دارد. آثار وی در نقد ادبی تاجیک مقامی والا دارد. عسکر حکیم سپس در دنیای شعر هم چهره گرم شاعرانه خود را می‌نمایاند. اخلاص او نسبت به سنت‌های هزارساله ادبیات فارسی و شجاعت نوپردازی‌هایش خط سبزی است در لوحه نوبهاران شعر تاجیک، اشعار مرغوب‌اش با آهنگ‌های زیبا در محافل هنری رایج می‌باشد. محفل‌های شعر و سخن او در تاجیکستان، آلمان، انگلستان، آمریکا، ایران، عراق و دیگر شهرها و کشورهای دنیا برگزار شده است. استعداد فطری عسکر حکیم در عرصه روزنامه‌نگاری نیز بسیار چشمگیر است. او پیوسته برای پیشرفت مطبوعات تاجیک کوشیده است. وی در نقش بنیادگذار هفته‌نامه «ادبیات و صنعت» و نیز به عنوان مؤسس ماهنامه فارسی‌ «پیوند» و به هنگام سردبیری، از فضای محدوده و بسته مطبوعات پیشین بیرون می‌آید و در حل مهمترین مسئله‌های اخلاقی و معنوی مردم، خودشناسی ملّی، آزاداندیشی، انتشارات خطی نیاکان و پشتیبانی از زبان مادری و در انعکاس واقعی حیات توفیق می‌یابد. عسکر حکیم به عنوان یک مربی کاردان و دوست و غمخواری برای هم‌قلمان محبوبیت دارد. از این رو است که او به عنوان رئیس اتحادیه نویسندگان جمهوری انتخاب شده است و برای پیشرفت ادبیات و پشتیبانی از ادیبان تلاش می‌ورزد. فعالیت‌های ادبی، سیاسی و اجتماعی او، ناشی از اهداف و آرمان‌های بلند انسان‌دوستی و وطن‌پرستی اوست[۵۳].

رجب ‌محمد امیراف

وی متولد 1954 میلادی است که تحصیلات خود را در دانشکده هنرهای زیبای تاجیکستان در سال 1974 به پایان برده و از سال 1974 تا 1989 به عنوان استاد و مدیر کرسی در دانشکده مزبور به فعالیت مشغول بوده است. سال‌های 2001-1990 رئیس دانشکده هنرهای زیبای تاجیکستان و سال‌های 2001-2004 معاون اول وزیر فرهنگ تاجیکستان بود. در سال 2004 وزیر فرهنگ جمهوری تاجیکستان بوده است. وی همچنین دارای مدرک دکترا در رشته کتابداری می‌باشد[۵۴].

شریف تاش‌اف

وی متولد سال 1958 است که تحصیلات خود را در دانشکده هنرهای زیبای تاجیکستان به پایان برده و به عنوان استاد دانشگاه هنرهای زیبای تاجیکستان، رئیس کتابخانه کودکان تاجیکستان، رئیس شعبه فرهنگ وزارت فرهنگ تاجیکستان به فعالیت مشغول بوده است. در سال 2003 رئیس کتابخانه ملی فردوسی جمهوری تاجیکستان بوده است. وی همچنین دارای دکترا در رشته کتابداری می‌باشد[۵۵].

گلچهره نعمان‌اوا

وی متولد سال 1951 میلادی است که تحصیلات خود را در دانشکده هنرهای زیبای تاجیکستان در رشته کارگردانی تئاتر و سینما به پایان برده است. او سال‌ها به عنوان استاد دانشکده هنرهای زیبای تاجیکستان، معاون وزیر فرهنگ تاجیکستان، مشاور وزیر فرهنگ تاجیکستان به فعالیت‌های فرهنگی و اجتماعی مشغول بوده است. وی در سال 2000، رئیس موزه ملی بهزاد جمهوری تاجیکستان بوده است[۵۶].

خورشیده آته‌خان‌اوا

وی متولد 2 سپتامبر سال 1932 در شهر دوشنبه است که در سال 1953 فارغ‌التحصیل دانشگاه دولتی تاجیکستان در رشته زبان و ادبیات تاجیکی گردید و از همان سال به عنوان کارشناس در پژوهشگاه زبان و ادبیات رودکی آکادمی علوم تاجیکستان شروع به فعالیت نمود. سال 1972 به عنوان مدیر بخش میراث ادبی این مرکز انتخاب گردید. ابتدا به تألیف شعر و داستان و از سال‌های دهه پنجاه بعد به تألیف آثار علمی و پژوهشی مشغول شد. مؤلف کتاب‌های «رحیم جلیل و ایجادیات او»(1962)، «پدیده‌های نوجویی» (1972)، «از روی مهر مهر»(1979)، «پیوند احساس و اندیشه»(1982)؛ «تحول نوع داستان در نظم معاصر تاجیکی»(1983) و ... می‌باشد. در زمینه‌های مختلف ادبیات معاصر تاجیکی از جمله بررسی و نقد نظم و نثر، تکوین و تحول انواع ادبی و ... تحقیقاتی انجام داده و نیز به کوشش او مجموعه و منتخباتی از اشعار و آثار شعرا و نویسندگان معاصر تاجیکستان نظیر «مکاتبات صدرالدین عینی و ابوالقاسم لاهوتی»(1978)؛ «وصلگر دل‌ها»(راجع به میرزا تورسن‌زاده، 1981)؛ «منتخبات اشعار» از محمدجان رحیمی در 2 جلد(1978-1980)؛ «آثار منتخب» از میرزا تورسن‌زاده در 2 جلد(1981)؛ «کلیات میرزا تورسن‌زاده»(جلد 4، 1985)؛ «منتخب اشعار لاهوتی» به خط فارسی(1984)؛ مجموعه اشعار و داستان‌های ابوالقاسم لاهوتی(در2 جلد، 1987) چاپ شده است[۵۷].

عبدالله عشوراویچ قادراف (عبدالله قادری ممتاز)

وی متولد 1936در شهر دوشنبه است که پس از دریافت دیپلم در سال 1956 وارد دانشگاه دولتی تاجیکستان شد و در سال 1961 در رشته تاریخ و فیلولوژی فارغ‌التحصیل گردید. از دوره دبیرستان به شعر و ادب علاقه‌ای فراوان داشت. نخستین شعر او سال 1953 با پیشگفتاری از طلا پولادی شاعر تاجیک در روزنامه «پیانر(= پیشاهنگ) تاجیکستان» درج گردید. مؤلف 11 دفتر و یک کتاب نثر است به شرح زیر است: «رشته تصویر»(1979)؛ «خنده صبح»(1982)؛ «بارگاه عشق»(1983)، «چمن خیال»(1985)؛ «آب نقره»(1986)؛ «ایام گل»(برای کودکان، 1989)؛ «گلشن راز»(به خط فارسی، 1992)؛ «بهای جان»(1993)؛ «سکوت گریه‌ها»(2004)؛ «سبزه مژگان»(2000)؛ «محراب سخن»(2004) و «سعادت آموزگار»(1997). تعدادی از اشعار او شامل مجموعه‌های مختلف و به بیش از ده زبان‌ ترجمه و انتشار گردیده است. عبدالله قادری به ترجمه اشعار شاعران خارجی به زبان تاجیکی نیز گرایش دارد. شعرهای عبدالله قادری آهنگ‌های غنایی داشته و بیش از 50 عنوان شعر او توسط خوانندگان شهیر تاجیکستان و همزبانان ایرانی و افغانی اجرا شده‌ است[۵۸].

عمر صفر

وی متولد سال 1960، در ناحیه خاولینگ استان ختلان جمهوری تاجیکستان و همچنین فارغ التحصیل رشته زبان و ادبیات فارسی دانشگاه شرقشناسی دانشگاه دولتی تاجیکستان در مقطع کارشناسی ارشد در سال 1983 می‌باشد که از همان سال در بخش مذکور شروع به تدریس نمود. سال 1994 از رساله دکتری خود با موضوع «شعر نو ایران» دفاع نمود. از مهمترین تألیفات وی آثار زیر را می‌توان نام برد. 1. سیاوش کسرایی و «شعر نو فارسی»؛ 2. پیراهه نیما؛ 3. یاد آن غریب (مجموعه مقالات)[۵۹].

سبحان‌جان اعظم‌اف

وی متولد 15 نوامبر سال 1971 در شهر کانِ‌بادام استان سُغد تاجیکستان و همچنین فارغ‌التحصیل رشته زبان و ادبیات تاجیکی دانشگاه دولتی تاجیکستان در سال 1993می‌باشد. طی سال‌های 1993 تا 1999 در دبیرستان شهر اسفره معلم و در مرکز علمی «پیام حافظ» همین شهر دبیر مسئول بود. در سال 1999 در بخش روزنامه‌نگاری و نظریه ترجمه دانشگاه دولتی باباجان غفوراف شهر خجند مشغول تدریس بوده است. سال 2002 از رساله دکتری خود با موضوع «تاریخ تشکل ادبیات‌شناسی تاجیکی و نقد ادبی در زمان معاصر» دفاع نموده و مشغول تحقیق و پژوهش در این زمینه می‌باشد[۶۰].

شمس‌الدین صالح‌اف

وی متولد سال 1959 در ناحیه پنج‌کنت استان سُغد تاجیکستان است که از سال 1978 پس از پایان دوره دبیرستان و اخذ مدرک دیپلم، وارد دانشگاه دولتی تاجیکستان شد و در سال 1984 فارغ‌التحصیل رشته زبان و ادبیات دانشگاه مذکور گردید. از سال 1984 تا 1990 در روزنامه «حقیقت» وظیفه مدیر بخش و دبیر مسئول را بر عهده داشت. سال 1992 با دفاع از رساله خود در موضوع ادبیات معاصر تاجیکی دکتری خویش را از آکادمی علوم جمهوری تاجیکستان دریافت کرد. از سال 1995 به عنوان کارشناس بخش ادبیات معاصر پژوهشگاه زبان و ادبیات رودکی آکادمی علوم تاجیکستان شروع به فعالیت نمود و در حال حاضر معاون رئیس بخش ادبیات و رئیس گروه محققین ادبیات معاصر در مرکز مذکور است. نامبرده مشغول پژوهش‌های علمی در زمینه نظم و نثر معاصر فارسی تاجیکی می‌باشد. اهم تحقیقات علمی او به این شرح است. رساله‌های «پوئتِک حکایه(= داستان کوتاه) تاجیکی در سال‌های 70-80» و «وارث خیام»؛ مقالات «تحقیق تاریخ»، «جستجوهای ایجادی در حکایه»؛ «کشف اسرار سرمددِه»؛ «رسالت ادبیات» و ...[۶۱].

شهریه ادهم‌زاد (جباراوا شهریه ادهم‌اونا)

وی که متولد سال 1952 در شهر دوشنبه است پس از پایان تحصیلات خود در دوره دبیرستان در ناحیه وَنْج استان بدخشان، وارد دانشگاه دولتی آموزگاری(= تربیت معلم) شهر دوشنبه در رشته زبان و ادبیات تاجیکی شد و در سال 1974 فارغ‌التحصیل گردید. از سال 1978 تا 1995 در انتشارات «معارف» وظیفه ویراستار کتب علمی و کتاب کودک را بر عهده داشت. بعداً به سمت روزنامه‌نگار در هفته‌نامه «ادبیات و صنعت» فعالیت می‌کرد. در حال حاضر دبیر بخش معنویات در روزنامه پارلمانی «صدای مردم» است. تاکنون مجموعه‌های زیر از وی به چاپ رسیده است: 1. «مهر شعر»(1987)؛ 2. «شمیمه نور»(1992)؛ 3. «اشک شقایق»(1995)؛ 4. «تمنا»(1998)؛ 5. «حماسه زن»(1999)؛ 6. «غزل غزال»(2001)؛ 7. «زن در اسارت تنهایی»(2003)[۶۲].

فرزانه خجندی (عنایت خواجه‌یوا)

فرزانه خجندی متولد سال 1964 در شهر خجند و همچنین شاعر و عضو اتحادیه نویسندگان تاجیکستان می‌باشد. اشعارش در مجموعه‌های دسته‌جمعی «رشته‌باران»(1984)، «برگ سبز»(1987) به چاپ رسیده و مؤلف مجموعه‌هایی چون «طلوع خنه‌ریز»، «شباخون برق»، «آیت عشق»، «تا بیکرانه‌ها»، «معراج شبنم» و آثار سه‌جلدی «قطره‌ای از مولیان» است. مجموعه اشعارش به زبان روسی تحت عنوان «بیست برگ گُل» انتشار یافته و در ایران نیز مجموعه‌ای از او به خط فارسی با نام «پیام نیاکان» به چاپ رسیده است. او برنده جوایز جوانان، میرزا تورسون‌زاده و شاعر مردمی تاجیکستان است[۶۳].

مطلوبه میرزایونس (مطلوبه خواجه‌یوا)

مطلوبه میرزایونس متولد سال 1958 در شهر خجند و دارای دکتری علوم فیلولوژی (زبان و ادبیات)، پروفسور، عضو اتحادیه نویسندگان تاجیکستان و همچنین فارغ‌التحصیل دوره دکتری از دانشکده ادبیات جهان (مسکو) و دوره فوق‌دکتری از پژوهشگاه زبان و ادبیات رودکی آکادمی علوم جمهوری تاجیکستان می‌باشد. آثار علمی نامبرده به این شرح است. «در جستجوی جان سخن»، «مسأله‌های سبک‌شناسی»، «تحقیق اسلوب آثار ادبی»، «سرشکی در لاده» (پیرامون زندگی و آثار رابعه بلخی)، «شمع طراز» (راجع به روزگار و آثار مهستی)، «شکوفه اندوه» (راجع به روزگار و آثار فروغ فرخ‌زاد)، «پوشکین و شرق» (با هم‌قلمی ب. حاجی‌بایوا). برنده جایزه کمال خجندی. وی در کنگره‌ها و همایش‌های علمی شهرهای مسکو، تهران، بیشکک، دوشنبه شرکت نموده است[۶۴].

نورعلی نورزاد (نوراف)

نورعلی نوراف متولد سال 1974 در روستای وِیشَب ناحیه عینی استان سُغد و مدیر بخش علمی دانشگاه دولتی باباجان غفوراف شهر خجند و همچنین محقق و شاعر است. دوره دکتری دانشگاه مذکور را به پایان برده و از رساله دکتری خود دفاع نموده است. ایشان مؤلف آثار علمی زیر می‌باشد.

1. «فروغ رمزهای شگرف» (نقد و بررسی اشعار سروش)؛ 2. «اوستا و میراث فرهنگی تاجیکان»؛ 3.«فروغ فطرت معنی» (بررسی معرفت و شرح اشعار بیدل)؛ 4. «معراجی تا خورشید وصال». (نقد و بررسی اشعار دارا نجات). شعرهایش در نشریات «ادبیات و صنعت»، «حقیقت لنین‌آباد» و مجله «خجند» به چاپ رسیده‌اند. مجموعه اشعار او به عنوان «اذان تنهایی» آماده چاپ است. وی برنده جایزه دولتی اسماعیل سامانی جوانان و ارباب فرهنگ جمهوری تاجیکستان می‌باشد[۶۵].

تقویم فرهنگی

جدول شماره13- تقویم فرهنگی تاجیکستان در سال 2003

ژانویه                        

1 70 سالگی پروفسور ذکریا باباخواجه‌یف(1933)؛ رشته پزشکی
75 سالگی شاعر خلقی تاجیکستان، دارنده جایزه دولتی رودکی گلچهره سلیمانی(1928)
75 سالگی شاعر ستار شاکرزاده(1928)
70سالگی پروفسور عبدالرحیم حسناف(1933)؛ ژئولوژی
70 سالگی تأسیس کتابخانه ملی تاجیکستان به نام ابوالقاسم فردوسی(1933)
2 50  سالگی خبرنگار عبدالفیض عطایف(1953)
80 سالگی زبان­شناس خدایداد حسین‌اف(1923-1983)
3 50 سالگی پروفسور، عضو وابسته آکادمی علوم تاجیکستان، تاشپولاد گلمراداف(1953)؛ رشته پزشکی
4 70 سالگی دکتر مهندس، پروفسور اکتم منصوراف(1933-1988)
5 60 سالگی شاعر مردمی تاجیکستان حق­نظر غایب(1943)
10 70 سالکی خبرنگار محمدقل حاجییف(1933-1986)
16 70 سالگی پروفسور، عضو وابسته آکادمی علوم تاجیکستان، مکرمه قاسم‌اوا(1933)؛ فیلولوژی
75 سالگی پروفسور میرزا کامل‌اف(1928-1991)؛رشته فلسفه
18 110 سالگی شاعره راضیه آزاد(1893-1957)
21 70 سالگی پروفسور. سلطان صابراف(1933-1998)؛رشته شیمی
28 75 سالگی پروفسور لئونید نعیم‌اف(1928)؛ رشته پزشکی
29 70 سالگی پروفسور اصل‌الدین عاصمی(1933)؛رشته پزشکی
90 سالگی کارگردان تئاتر، هنرپیشه مردمی تاجیکستان رستم ایرک‌بای‌اف(1913-1963)
30 90 سالگی بازیگر تئاتر ، هنرپیشه مردمی تاجیکستان صافیه طویبایوا(1913-1996)
31 75 سالگی نوازنده، هنرپیشه شایسته تاجیکستان یعقوب بابادوست‌اف(1928)

فوریه

1 50  سالگی خبرنگار، دارنده جایزه لاهوتی دولتعلی رحمانعلی‌یف(1953-1994)
2 75 سالگی درام نویس محمدشریف خال‌اف(1928-1995)
3 75 سالگی پروفسور تیمور کریم‌اف(1928-1989؛)؛ رشته تاریخ
70 سالگی تلویزیون تاجیکستان ارگان رسمی اطلاعاتی دولتی. از سال 1992 مرکز اطلاعاتی تاجیکستان خاور.
5 50  سالگی شاعر نعمت آتش(1953)
6 70 سالگی پروفسور اکرام‌الدین محی‌الدین‌اف(1933)؛ رشته تاریخ
8 75سالگی شاعر، کارمند شایسته فرهنگ تاجیکستان اکابر شریفی(1928)
9 85 سالگی بازیگر تئاتر، هنرپیشه مردمی تاجیکستان تاج‌النسا سلطان‌اوا(1918)
10 70 سالگی خبرنگار، دارنده جایزه لاهوتی عبدالمجید زماناف(1933)
90 سالگی آهنگساز نسیم پولاداف(1913-1998)
12 50  سالگی اقتصاددان، پروفسور عبدالقهار عبدالغفاراف(1953)
70 سالگی رقاصه باله، هنرپیشه شایسته تاجیکستان آلیوتینه پولیاکوا(1933)
14 90 سالگی بازیگر تئاتر، هنرپیشه شایسته تاجیکستان ذاکر ایوبجان‌اف(1913-1959)
15 60 سالگی پروفسور صاحب ظریف‌اف(1943)؛ رشته پزشکی
17 50  سالگی خبرنگار میریونس میرفیاض‌اف(1953-1981)
21 50  سالگی خواننده، بازیگر تئاتر، هنرپیشه شایسته تاجیکستان ایستد محمدجاناوا(1953)
23 60 سالگی خبرنگار میرزامحمود میربابایف(1943)
75 سالگی پروفسور اسرائیل خالمت‌اف(1928)؛ رشته پزشکی
24 80  سالگی سراینده، هنرپیشه مردمی تاجیکستان رافائل تالمس‌اف(1923)
25 75 سالگی محکم پولاداوا(1928-1999)؛رشته پزشکی
26 75 سالگی پروفسور احمد یوسف‌اف(1928-1987)؛رشته پزشکی
27 70 سالگی رسام، عبدالرحمان رحیم‌اف(1933-1997)؛ رشته هنر
28 75 سالگی نویسنده ابراهیم اسرائیل(1928)
29 75 سالگی ولادمیر لتویناف(1928-1996)؛رشته کشاورزی

مارس

1 50 سالگی خبرنگار قهار رسولیان(1953)
3 50 سالگی خبرنگار شیرعلی حکومت‌اف(1953)
5 90 سالگی شاعر ازبک زبان تاجیکستان عاشورمت نظراف(1913-1965)
6 75 سالگی نویسنده، دکتر علم فیلولوژی، پروفسور رسول هادیزاده(1928)
8 75 سالگی خبرنگار، نصرت‌الله دارغه‌بیک‌اف(1928)
90  سالگی بازیگر تئاتر، هنرپیشه شایسته تاجیکستان عنایت‌خان عمراوا(1913-1977)
9 75 سالگی خبرنگار، تاجیکستان شفقت معروف‌اف(1928)
10 80 سالگی رقاصه، هنرپیشه شایسته تاجیکستان فریده محمدگلی‌اوا(1923-1994)
50  سالگی خبرنگار باتورعلی میرزاعلی‌یف(1953)
11 روز مطبوعات تاجیک
12 70 سالگی خبرنگار مطلوبه رحمت الله‌یوا(1933)
14 70 سالگی کارگردان تلویزیون، هنرمند تاجیکستان لیلیان نالویوا(1933)
15 50  سالگی خبرنگار باباجان عبدالواحداف(1953)
80 سالگی پروفسور فئودور ریپا(1923)؛ پداگوژی
16 70 سالگی پروفسور فتحیه اکرام‌اوا(1933)؛ پداگوژی
60 سالگی رهبر ارکستر، هنرمند تاجیکستان، هنرپیشه شایسته تاجیکستان دولت قربان‌اف(1943)
17 80 سالگی نویسنده، رحیم حیدر(1923-1985)
20 85 سالگی پروفسور، موسی رجب‌اف(1918-1996)؛ رشته فلسفه
60 سالگی پروفسور پروانه جمشید(1943)؛رشته فیلولوژی
22 60 ادیب، پروفسور منیره شهیدی(1943)
25 80 سالگی نویسنده، هلالیان عسکر(1923-1994)
27 70 سالگی کتابخانه لاهوتی(1933)
28 80 سالگی رسام، هنرمند الکسی بیسپرتسوف(1923)
60 سالگی پروفسور حکیم اکرام‌اف(1943)؛ علوم فیزیک و ریاضی
31 100 سالگی استاد اپرا، پروفسور واسیلی کارین(1903-1979)

آوریل

1 60 سالگی خبرنگار، دارنده جایزه لاهوتی عصمت‌الله رحیم‌اف(1943-1994)
60 سالگی شاعر سلطان شاهزاده(1943-1994)
4 70 سالگی معمار شایسته تاجیکستان سیاره عیسی‌اوا(1933)
8 60 سالگی بازیگر تئاتر سیف‌الدین ایشمحمداف(1943)
10 70 سالگی تأسیس کتابخانه علمی تاجیکستان(1933)
13 100 سالگی کارگردان سینما، مطرب، هنرپیشه شایسته تاجیکستان غلامرضا بهار(1903-1938)
14 50  سالگی خواننده محمدجان تاش‌تیموراف(1953)
15 125 سالگی سردفتر ادبیات معاصر تاجیک صدرالدین عینی(1878-1954)
50  سالگی خبرنگار کریم موسی(1953)
16 50  سالگی سراینده، هنرپیشه مردمی تاجیکستان عدالت کامل‌اوا(1953)
17 90 سالگی ارباب دولتی، عبدالاحد قهاراف(1913-1984)
18 75 سالگی شاعر، محمدعلی‌شاه حیدرشاه(1928)
23 85 سالگی پروفسور لیدیا یکوینکو(1918-1987)؛ رشته تاریخ
80 سالگی آکادمیسین، بوریس لتوینسکی(1923)؛رشته تاریخ
24 75 سالگی شمقار آدینه‌بیک‌اف(1928-1996)
80 سالگی رقاصه باله، هنرپیشه شایسته تاجیکستان اقبال تبراوا(1923)
25 50  سالگی بازیگر تئاتر شهاب‌الدین حسن‌اف(1953)
26 80 سالگی ارباب فرهنگی، بوریس گیردیل(1923)
28 80 سالگی ارباب فرهنگی، صفرعلی نظراف(1923)
75 سالگی پروفسور، ­کبریاحسن‌اوا(1928-1996)؛ رشته پزشکی

مه

1 90 سالگی بازیگر تئاتر، هنرپیشه شایسته تاجیکستان حامد سیداحمداف(1913-1991)
70 سالگی پروفسور عطاخان سیف‌الله‌یف(1933)؛ رشته فیلولوژی
75 سالگی شاعر، بابا حاجی(1928)
2 100 سالگی کارگردان سینما، هنرمند کامل یارمت‌اف(1903-1978)
75 سالگی پروفسور، آکادمیسین آکادمی علوم تاجیکستان، اکبر مقسوم‌اف(1928-2001)؛ رشته کشاورزی
90 سالگی درام‌­نویس، هنرمند تاجیکستان محمدجان ربیع‌اف(1913-1983)
3 60 سالگی پروفسور بابامراد عصمت‌اف(1943-1996)؛ رشته فلسفه
4 90 سالگی پروفسور، عضو وابسته آکادمی علوم تاجیکستان، ایوان گلوخ‌اف(1913)؛ رشته شیمی
5 60 سالگی دکتر علم کشاورزی، پروفسور گلاحمد خا‌ل‌اف(1943)
75 سالگی دکتر علم فیلولوژی، پروفسور نصرالدین شراف‌اف(1928-1997)
70 سالگی دکتر علم کشاورزی، پروفسور اسلام عیسی‌اف(1933)
85 سالگی آهنگساز و رهبر ارکستر، هنرپیشه مردمی تاجیکستان، از اشخاص شایسته هنر، امان همدم‌اف(1918)
6 60 سالگی رسام ریوف عظیم‌اف(1943)
7 100 سالگی دکتر علم طب، پروفسور الکساندر پانسک(1903-1984)
9 50  سالکی دکتر علم بیولوژی، پروفسور طالب‌جان خبیل‌اف(1953)
90 سالگی کارشناس بیولوژی، پروفسور ادهم شکوراف(1913-1991)
10 60 سالگی رسام، خادم شایسته هنر تاجیکستان مروت بیک‌نظراف(1943)
70 سالگی سراینده و بازیگر، کارمند شایسته مدنیت تاجیکستان مصور میناکوف(1933)
75 سالگی بازیگر تئاتر، هنرپیشه شایسته نازکماه شاه‌منصوراوا(1928)
13 60 سالگی خبرنگار سلیمان عبدالله‌یف(1943)
14 70 سالگی مطرب و آهنگساز، کارمند شایسته مدنیت تاجیکستان دولتشاه مؤمن‌شایف(1933)
15 75 سالگی ادبیات‌شناس، خادم شایسته علم تاجیکستان کمال عینی(1928)
16 100 سالگی سراینده و آهنگساز، خادم شایسته هنر تاجیکستان، دارنده جایزه دولتی رودکی شاه‌نظر صاحب‌اف(1903-1973)
18 85 سالگی خواننده‌­ی، هنرپیشه شایسته تاجیکستان راضیه ارسلان‌اوا(1918-1969)
85 سالگی حافظ خلقی تاجیکستان ماهجان نظرداداوا(1918)
   روز بین‌­المللی یادگاری‌های تاریخی
19 70 سالگی دکتر علم فلسفه، پروفسور عبدالرئوف هاشم‌اف(1933)
21 80 سالگی خبرنگار، کارمند شایسته مدنیت تاجیکستان تاتیانا کرتیگینه(1923)
24 75سالگی حافظ خلقی تاجیکستان سیم‌الدین برهان‌اف(1928-1993)
26 70 سالگی دکتر علم طب، پروفسور، خادم شایسته علم تاجیکستان خوشقدم قمردین‌اف(1933)
30 70 سالگی خبرنگار، دارنده جایزه لاهوتی هاشم باباجان‌اف(1933)
80 سالکی بازیگر تاجیک، هنرپیشه مردمی تاجیکستان غریب‌سلطان خدایاربیک‌اوا(1923)
31 80 سالگی بازیگر تئاتر، هنرپیشه مردمی تاجیکستان سبزه‌جان شاه‌اسماعیل‌­آوا(1923)

ژوئن

5 100 سالگی بازیگر تئاتر، هنرپیشه شایسته تاجیکستان پاول بلیایف(1903-1981)
6 50  سالگی نامزد علم طب، دکتر دادرجان محمدجان‌اف(1953)
8 80 سالگی فیلمبردار، خادم شایسته هنر تاجیکستان، دارنده جایزه دولتی رودکی باریس سیریدن(1923)
9 70 سالگی دکتر علم تاریخ، پروفسور، خادم شایسته علم تاجیکستان بارس مرشک(1933)
10 50  سالگی سراینده، هنرپیشه شایسته تاجیکستان طلب‌شاه کوکنوف(1953)
80 سالگی شاعر خلقی تاجیکستان، کارمند شایسته مدنیت جمهوری، دارنده جایزه دولتی رودکی امین‌جان شکوهی(1923-1979)
11 60 سالگی آهنگساز شادی پولادی(1943-1994)
12 70 سالگی دکتر علم گیولوژی، پروفسور، آکادمیسین آکادمی علوم تاجیکستان منظور جلیلاف(1933-1994)
15 60 سالگی نویسنده و ادبیاتشناس فاتح عبدالله(اردمهر)(1943)
75 سالگی نویسنده خلقی تاجیکستان، دارنده جایزه دولتی رودکی فضل‌الدین محمدییف(1928-1987)
75 سالگی دکتر علم طب، پروفسور، عضو وابسته آکادمی علوم تاجیکستان، خادم شایسته علم جمهوری اعظم پولاداف(1928)
60 سالگی سراینده قیام‌الدین خیرالدین‌اف(1943)
16 60 سالگی دکتر علم تاریخ، پروفسور، خادم شایسته هنر تاجیکستان عسکرعلی رجب‌اف(1943)
19 85 سالگی سراینده آپرا، هنرپیشه شایسته تاجیکستان میخائیل اعلایف(1918-1990)
20 80 سالگی دکتر علم پداگوژی، پروفسور، خادم شایسته علم تاجیکستان ابراهیم عابداف(1923)
24 50  سالگی سراینده، هنرپیشه شایسته تاجیکستان معظمه ابراهیم‌اوا(1953)
25 50  سالگی خبرنگار شفاعت نظر(1953)
60 سالگی دکتر علم جغرافیا خالنظر محبت(1943)
26 70 سالگی دکتر علم طب، پروفسور، خادم شایسته علم تاجیکستان بختیار احمداف(1933)

ژوئیه

1 50  سالگی خبرنگار نصیب‌جان امان‌بایف(1953)
90 سالگی شاعر ازبک‌زبان تاجیکستان، کارمند شایسته مدنیت جمهوری محمود تلقون(1913-1983)
3 80 سالگی خبرنگار و رسام پاول گیوندوف(1923)
4 70 سالگی شاعر حیرت شنبه‌زاده(1933)
5 70 سالگی خبرنگار شایسته تاجیکستان نصرتشاه تولایف(1933)
7 80 سالگی خبرنگار، کارمند شایسته مدنیت تاجیکستان حفظه نعیم‌اوا(1923)
8 50  سالگی خبرنگار طلعت نگاری(1953)
100 سالگی بازیگر تئاتر، هنرپیشه مردمی تاجیکستان نیکلای کیاکوف(1903-1989)
10 90 سالگی ارباب حزبی و دولتی جبار رسولاف(1913-1982)
70 سالگی فیلمبردار، خادم شایسته هنر تاجیکستان ایوگینی کوزین(1933)
12 70 سالگی کارگردان تلویزیون، خادم شایسته هنر تاجیکستان صفا صادق‌اف(1933)
50  سالگی بازیگر تئاتر، هنرپیشه شایسته تاجیکستان گلمراد حسین‌اف(1953)
13 75 سالگی مترجم صابر خواجه‌اف(1928)
15 50  سالگی نویسنده رحمان آستان(1953)
16 60 سالگی دکتر علم بیولوژی، پروفسور زبیدالله عزت‌الله‌اف(1943)
19 50  سالگی رسام، خادم شایسته هنر تاجیکستان الکساندر گیونداف(1953)
20 75 سالگی ادبیاتشناس علی دیوانه‌قل‌اف(1928)
50  سالگی شاعر احمدجان رحمت‌زاده(1953)
22  روز زبان تاجیکی
23 80 سالگی رقاصه، هنرپیشه شایسته تاجیکستان زلیخا رحیم‌اوا(1923)
25 75 سالگی رسام، خادم شایسته هنر تاجیکستان ویکتور اسپرانوف(1928-1998)
28 85 سالگی بازیگر تئاتر، هنرپیشه مردمی تاجیکستان الکسی ایریشینکو(1918)
29 85 سالگی خبرنگار، کارمند شایسته مدنیت تاجیکستان سرگی مظفراف(1918-1987)
30 70 سالگی دکتر علم اقتصاد، پروفسور، آکادمیسین آکادمی علوم تاجیکستان، خادم شایسته علم جمهوری حبیب‌الله سعیدمراداف(1933-1999)
90 سالگی رسام، کارمند شایسته مدنیت تاجیکستان ایوگینیه ناسیک(1913-1996)

اوت

1 80 سالگی دکتر علم فیلولوژی، پروفسور، آکادمیسیون آکادمی علوم تاجیکستان رجب امان‌اف(1923-2002)
60 سالگی مطرب، خادم شایسته هنر تاجیکستان شریفجان عارف‌اف(1943)
4 50  سالگی نویسنده میرزا دولت(1953)
5 75 سالگی رسام، کارمند شایسته مدنیت تاجیکستان آلیگ کلیم‌اف(1928-1990)
70 سالگی خبرنگار حبیب همراه‌اف(1933-1994)
9 60 سالگی دکتر علم اقتصاد، پروفسور، عضو وابسته آکادمی علوم تاجیکستان سعدالله اسلام‌اف(1943)
10 60 سالگی رسام، خادم شایسته هنر تاجیکستان رحمت باتورعلی‌اف(1943)
12 60 سالگی دکتر علم فیلولوژی، پروفسور اسکندر اکرام‌اف(1943)
90 سالگی دکتر علم بیولوژی، پروفسور باریس شیرببک‌اف(1913- 1981)
13 90 سالگی نویسنده عبدالغفار پرتو(1943)
15 90 سالگی مترجم و نویسنده، کارمند شایسته مدنیت تاجیکستان حبیب احراری(1913-1983)
85 سالگی رسام، خادم شایسته هنر تاجیکستان بوریس پراتسوف(1918)
19 60 سالگی دکتر علم اقتصاد، پروفسور الفیه احراراوا(1943)
20 50  سالگی خبرنگار میرزاشاهرخ اسراراف(1953)
23 90 سالگی نویسنده، کارمند شایسته مدنیت تاجیکستان یکاف نلسکی(1913-1985)
24 70 سالگی دکتر علم گیولوژی، پروفسور لیو راساوسکی(1933)
26 70 سالگی دکتر علم تاریخ، پروفسور، خادم شایسته علم تاجیکستان امامنظر کیلدی‌اف(1933)
27 70 سالگی دکتر علم گیولوژی، پروفسور، عضو وابسته آکادمی علوم تاجیکستان ولادمیر بودنوف(1933)
28 75 سالگی خبرنگار، کارمند شایسته مدنیت تاجیکستان نورالله بایمراداف(1928)
29 100 سالگی دکتر علم کشاورزی، پروفسور، آکادمیسین آکادمی علوم تاجیکستان سیمیان پلشکو(1903-1957)
30 60 سالگی دکتر علم طب اکرام بابایف(1943)
31 75 سالگی زبان‌شناس، پروفسور بشارت حاجی‌بایوا(1928)

سپتامبر

3 75 سالگی ارباب فرهنگی، کارمند شایسته مدنیت تاجیکستان کریم قربان‌اف(1928)
4 1030 سالگی عالم دانشمند فارس و تاجیک ابوریحان بیرونی(973-1048)
75 سالگی دکتر علم فیزیک و ریاضی، پروفسور، آکادمیسین آکادمی علوم تاجیکستان، خادم شایسته علم جمهوری اکابر ادهم‌اف(1928-1993)
10 50  سالگی دکتر علم کشاورزی، پروفسور طالب نبی‌اف(1953)
70 سالگی دکتر علم بیولوژی، پروفسور عثمان محمدقل‌اف(1933)
70 سالگی خبرنگار میرزا صبوراف(1933)
50  سالگی خبرنگار حسن فارسا(1953-1994)
11 130 سالگی نژادشناس و زبانشناس، خادم شایسته علم تاجیکستان میخائیل اندریوف(1873-1948)
12 85 سالگی مطرب، هنرپیشه شایسته تاجیکستان، دارنده جایزه دولتی رودکی داملاجان نظراف(1918)
15 50  سالگی بازیگر سینما، کارگردان تلویزیون مقصودشاه همت‌شایف(1953-1994)
60 سالگی خبرنگار، دارنده جایزه لاهوتی امانقل عادل‌اف(1943)
17 80 سالگی صنعت‌شناس، کارمند شایسته مدنیت تاجیکستان نفیسه ناواسیلاوا(1923)
22 90 سالگی بازیگر تئاتر، هنرپیشه شایسته تاجیکستان معین غیاص‌اف(1913-1943)
70 سالگی دکتر علم طب، پروفسور عبدالرئوف قهاراف(1933)
25 80 سالگی دکتر علم طب، پروفسور لودمیله فیرساوا(1923-1993)
29 50  سالگی بازیگر تئاتر، هنرپیشه شایسته تاجیکستان زلفیه طویچی‌یوا(1953)

اکتبر

1 70 سالگی شاعره، کارمند شایسته مدنیت تاجیکستان آزاد امین‌زاده(1933)
3 60 سالگی دکتر علم طب، پروفسور شکرجان انوراوا(1943)
5 50  سالگی و آهنگساز، هنرپیشه مردمی تاجیکستان، خادم شایسته هنر جمهوری سعیدقل بلال‌اف(1953)
80 سالگی دکتر علم حقوق، پروفسور منصور ملایف(1923-1997)
7 75سالگی مطرب و آهنگساز، هنرپیشه شایسته تاجیکستان حکومتشاه  بندیشایف(1928)
9 85 سالگی دکتر علم تاریخ، خادم شایسته علم تاجیکستان تخته‌مت تخته‌مت‌اف(1918-1998)
11 50  سالگی بازیگر تئاتر، هنرپیشه شایسته تاجیکستان تاجینیسا سعیداوا(1953)
12 50  سالگی آهنگساز، خادم شایسته هنر تاجیکستان طلبشاه ستاراف(1953)
130 سالگی مؤرخ، آکادمیسین آکادمی علوم تاجیکستان، خادم شایسته علم جمهوری الکسنادر سیمیانوف(1873-1958)
14 50  سالگی بازیگر سیرک، هنرپیشه شایسته تاجیکستان اغولخان توره‌یوا(1953)
15 80 سالگی خبرنگار، کارمند شایسته مدنیت تاجیکستان رسول علی‌اف(1923)
16  روز سینمای تاجیک
18 85 سالگی بازیگر تئاتر، هنرپیشه شایسته تاجیکستان  سعدالله کریم‌اف(1918-1990)
20 50  سالگی دکتر علم تاریخ، پروفسور مقصودجان انعام‌اف(1953)
22 100 سالگی رقاصه باله، هنرپیشه شایسته تاجیکستان سنگعلی خواجه‌یف(1903-1981)
24 60 سالگی دکتر علم فیزیک و ریاضی، پروفسور شراف طویچی‌یف(1943)
25 70 سالگی دکتر علم طب، پروفسور محمدی آرزویف(1933-1998)
90 سالگی نویسنده و درامنویس، خادم شایسته هنر تاجیکستان، کارمند شایسته مدنیت جمهوری حاجی صادق(1913-1989)
28 90 سالگی بازیگر و کارگردان تئاتر، هنرپیشه شایسته تاجیکستان صالح خالمت‌اف(1913-1984)
75 سالگی دکتر علم فلسفه، پروفسور محمد بالته‌یف(1928)

نوامبر

4 75 سالگی پداگوژی، پروفسور بیان رحیم‌اف(1928)
85 سالگی خبرنگار، کارمند شایسته مدنیت تاجیکستان تاجینیسا غفوراوا(1918)
6 80 سالگی اربابزن دولتی، کارمند شایسته مدنیت تاجیکستان نزارماه ظریف‌اوا(1923)
100 سالگی دکتر علم طب، پروفسور وسیلی رسبارسک (1903-1981)
7 70 سالگی سراینده، هنرپیشه مردمی تاجیکستان مسلمه باقی‌یوا(1933)
70 سالگی بازیگر سینما جان سعیدمراداف(1933)
90 سالگی دکتر علم تاریخ، پروفسور صالح غلاماف(1913-1977)
روز تئاتر تاجیک
10 80 سالگی رسام، خادم شایسته هنر تاجیکستان الیه عبدالرحمان‌اف(1923)
85 سالگی دکتر علم طب، پروفسور، خادم شایسته علم تاجیکستان ایلینه لاکشینه(1918)
12 50  سالگی فیلسوف، پروفسور سیفالله صفراف(1953)
15 60 سالگی شاعر لطفی‌شاه دادا(1943)
19 50  سالگی سراینده، هنرپیشه شایسته تاجیکستان فاطمه توره‌یوا(1953)
20 50  سالگی نویسنده، دارنده جایزه دولتی رودکی یوسف رحیمزاد(1953-2000)
23 85 سالگی دکتر علم طب، پروفسور، خادم شایسته علم تاجیکستان یعقوب تاجی‌یف(1918-1995)
100 سالگی دکتر علم طب، پروفسور الکسنادر مکرچینکا(1903-1979)
25 50  سالگی خبرنگار عزیز سنگین‌اف(1953)
27 100 سالگی دکتر علم طب، پروفسور، خادم شایسته علم تاجیکستان خانلر گجی‌یوف(1903-1969)
28 85 سالگی دکتر علم فیزیک و ریاضی، پروفسور، آکادمیسین آکادمی علوم تاجیکستان، خادم شایسته علم جمهوری لئونید میخائیل‌اف(1928)
30 70 سالگی دکتر علم طب، پروفسور معین عبدالرحمان­اف(1933)
70 سالگی بازیگر سیرک، هنرپیشه مردمی تاجیکستان پیرنظر یوسف‌اف(1933)

دسامبر

1 50  سالگی دکتر علم پداگوژی، پروفسور دلاورشاه لطیف‌اف(1953)
2 85 سالگی بازیگر تئاتر، هنرپیشه شایسته تاجیکستان خیری‌جان عثمان‌اوا(1918)
5 80 سالگی دکتر علم تاریخ، پروفسور خاصیت بابایوا(1923)
70 سالگی دکتر علم تاریخ، پروفسور حبیب‌الله خالجوره‌یف(1933)
7 100 سالگی واکلیست، پروفسور، خادم شایسته هنر تاجیکستان رامن چراف(1903-1979)
9 85 سالگی راهبر ارکستر، هنرپیشه مردمی تاجیکستان، خادم شایسته هنر جمهوری عبادالله عبدالله­یف(1918)
10 75 سالگی دکتر علم کشاورزی، پروفسور آکادمیسین آکادمی علوم تاجیکستان، خادم شایسته علم جمهوری، دارنده جایزه دولتی سینا خدایار یوسف بیک‌اف(1928-1989)
50  سالگی عالم ساحه ریاضی، پروفسور عبدالغفار قادراف (1953)
60 سالگی شاعر ازبک‌زبان تاجیکستان سلطان‌مراد حاجی‌بای‌اف(1943)
11 80 سالگی بازیگر تئاتر ، هنرپیشه شایسته تاجیکستان، کلودیه بل(1923-1967)
14 80 سالگی دکتر علم تاریخ، پروفسور یوری نکالیویچ(1923-1979)
15 70 سالگی دکتر علم فیزیک و ریاضی، پروفسور سعیدخواجه عزیزاف(1933)
60 سالگی دکتر علم طب، پروفسور عصام‌الدین ساعت‌اف(1943)
50  سالگی شاعر عذتبیک عیدی‌زاده رشتی(1953)
17 85 سالگی دکتر علم گیولوژی، پروفسور حکیم یوسف‌اف(1918-1990)
18 80 سالگی دکتر علم صنعت­‌شناسی، پروفسور، خادم شایسته هنر تاجیکستان نظام نورجان‌اف(1923)
90 سالگی معمار، آکادمیسین آکامی علوم تاجیکستان حکمت یولداشاف(1913-1981)
19 85 سالگی بازیگر تئاتر، هنرپیشه شایسته تاجیکستان مشرفه قاسم‌اوا(1918)
20 70 سالگی نویسنده بابا نصرالدین‌اف(1933-1993)
21 80 سالگی راهبر ارکستر، هنرپیشه شایسته تاجیکستان، خادم شایسته هنر جمهوری ایدورد ایرپیتینس(1923-1971)
23 80 سالگی خبرنگار، کارمند شایسته مدنیت تاجیکستان قیوم کامل‌اف(1923)
50  سالگی بازیگر تئاتر، هنرپیشه شایسته تاجیکستان جمعه‌خان سراج‌اف(1953)
25 110 سالگی دکتر علم کشاورزی اوگینی زمرین(1893-1964)
26 80 سالگی دکتر علم طب، پروفسور ولیرین کاستین(1923)
27 70 سالگی دکتر علم شیمی، پروفسور ایاسف کلانتراف(1933)
31 70 سالگی دکتر علم بیولوژی، پروفسور نظر امیرخواجه‌یف(1933)
80 سالگی دکتر علم بیولوژی، پروفسور، خادم شایسته علم تاجیکستان برات رحمات‌اف(1923)
80 سالگی دکتر علم اقتصاد، پروفسور، عضو وابسته آکادم علوم تاجیکستان، خادم شایسته علم جمهوری رستمبیک یوسفبیکاف(1923)[۶۶]

مترجمان و ویراستاران معروف تاجیک

جدول شماره 14 مترجمان و ویراستاران تاجیک در زمینۀ الهیات و معارف اسلامی

ردیف نام، نام خانوادگی تحصیلات شغل فعالیت‌ها
1 محمدجان عمراف،

متولد 15 ژانویه 1950، شهر دوشنبه، تاجیکستان

فارغ‌التحصیل دانشکدۀ شرق‌شناسی دانشگاه ملی تاجیکستان در رشتۀ زبان و ادبیات عربی در سال 1972. کارمند ادارۀ انسیکلوپدی (= دائره‌المعارف) شوروی تاجیک (1972- 1973، شهر دوشنبه)؛ مترجم یکی از پروژه‌های شوروی در عراق (1973-1975)؛ کارمند ادارۀ انسیکلوپدی (= دائره‌المعارف) شوروی تاجیک (1973- 1975- 1978، شهر دوشنبه)؛ پژوهشگر انستیتوی شرق‌شناسی و میراث خطی آکادمی علوم تاجیکستان (1978-1982)؛ مترجم یکی از پروژه‌های شوروی در لیبیا (1982- 1985)؛ پژوهشگر انستیتوی شرق‌شناسی و میراث خطی آکادمی علوم تاجیکستان (1985 تا کنون - تهیۀ متن ترجمۀ فارسی قرآن کریم به قلم ولی‌الله دهلوی به خط سیرلیک (در مجلۀ «علم و حیات» منتشر شده است)؛

- تهیۀ متن - «تاریخ طبری» ترجمۀ ابوعلی بلعمی بر اساس نسخۀ خطی قرن 13م به همکاری فیض‌الله بابایف (نشر اول: 1992م، دوشنبه؛ نشر دوم: 2001م، تهران؛ نشر سوم: 2004م، دوشنبه؛ نشر چهارم: 2008م، دوشنبه)؛

- ترجمۀ «هفت‌یک شریف» (سُبع قرآن کریم) همراه با آوانگاری متن عربی به خط سیرلیک به همکاری نذرالله نظراف (نشر اول: 1999م، نشر دوم: 2003م، دوشنبه)؛

- تألیف کتابی مشتمل بر «هفت‌یک شریف» (سُبع قرآن کریم)، ترجمه و آوانگاری متن عربی و تهیۀ سبع متن «تفسیر حسینی» به همکاری نذرالله نظراف، دوشنبه، 2006م؛

- ترجمۀ متن کامل «صحیح» البخاری به زبان تاجیکی در شش جلد (به همکاری فیض‌الله بابایف)، جلد اول- سال 2004، جلد دوم - سال 2005 و جلد سوم سال 2008 در دوشنبه به طبع رسیده است؛

- ویرایش برگردان متن ترجمۀ فارسی قرآن مجید متعلق به عبدالمحمد آیتی به خط سیرلیک، تهران، 2001م؛

- ترجمۀ قرآن کریم به زبان تاجیکی، دوشنبه، 2007م؛

- ویرایش متن سیرلیک «کیمیای سعادت» غزالی در دو مجلد، دوشنبه، 2008م؛

- ویرایش «افکار و روزگار امام اعظم از نگاه محققان»، دوشنبه، 2009م.

2 سیدرحمان سلیمانی، فارغ‌التحصیل دانشکدۀ شرق‌شناسی دانشگاه ملی تاجیکستان در رشتۀ زبان و ادبیات عربی در سال 1969؛ دفاع از پایان‌نامۀ دکتری در سال 1979 (مسکو)؛ دفاع از پایان‌نامۀ فوق‌دکتری در سال 1997 پژوهش‌ در زمینۀ اصطلاحات فلسفی تاجیکی و عربی در آثار ابن سینا؛ ترجمۀ آثار اندیشمندان عربی‌زبان از عربی به تاجیکی و روسی؛ تدریس در دانشگاه

- مدیر کرسی زبان و ادبیات عربی دانشکدۀ شرق‌شناسی دانشگاه ملی تاجیکستان

تألیفات:

- 2 عنوان کتاب پژوهشی؛

- بیش از 30 عنوان مقاله؛

- فرهنگ عربی به تاجیکی، (در 2 مجلد و 2050 صفحه، دوشنبه، 2004- 2005)؛

- فرهنگ مختصر عربی به تاجیکی (دوشنبه، 2008)

ترجمه‌ها: ترجمۀ آثار ابن سینا در 4 مجلد به زبان‌های تاجیکی و روسی به شرح ذیل:

1- حکمت مشرقیه

2- کتاب هدایه

3- عیون الحکمه

4- کتاب نجات

و بیش از 20 رسالۀ عرفانی و فلسفی سینا؛

- ترجمۀ رسایل فلسفی خیام به زبان روسی (دوشنبه، 2003م)؛

- ترجمۀ رسالۀ عرشیه ملا صدرای شیرازی به زبان روسی (آلماتی، 2006م) و...

3 سنت‌الله یعقوب‌اف فارغ‌التحصیل دانشگاه اسلامی امام ترمذی تاجیکستان (= دانشگاه دولتی اسلامی امام اعظم تاجیکستان) و دانشکدۀ اقتصاد دانشگاه تجارت تاجیکستان استاد دانشگاه دولتی اسلامی امام اعظم تاجیکستان تألیفات:

- جامع‌الصرف

ترجمه‌ها:

- جامع‌المتون (از عربی به تاجیکی)

- مناقب امام اعظم (از عربی به تاجیکی)

- نصیحت‌های پیامبر (در 2 جلد، از عربی به تاجیکی)

- از دین چه می‌دانی؟ (از عربی به تاجیکی)

- زندگی و آثار ابومنصور ماتوریدی (از عربی به تاجیکی)

4 افضل‌شاه بهرام فارغ‌التحصیل تاجیکستان (دانشگاه دولتی اسلامی امام اعظم تاجیکستان) دانشجوی دورۀ دکتری پژوهشگاه فلسفه آکادمی علوم تاجیکستان ترجمه‌ها:

- تحریف و جواز نسخ در کتوب سماوی

- قرآن کتاب هدایت

- کلام ابوحنیفه

5 داوودخان اعلایف فارغ‌التحصیل دانشگاه دولتی اسلامی تاجیکستان و دانشگاه بین‌المللی الاظهر (قاهره) معاون دانشکدۀ علوم اسلامی دانشگاه دولتی اسلامی امام اعظم تاجیکستان تفسیر، ویرایش، ترجمه:

- تفسیر سی و سه قصۀ قرآن کریم

- زندگانی امام ابوحنیفه

- 1001 حدیث در اصلوب نفیس

-آشنایی با اصلوب قرآن

- مناحج محدثین

جدول شماره 15 مترجمان و ویراستاران تاجیک در زمینۀ علوم انسانی

ردیف نام، نام خانوادگی تحصیلات فعالیت‌ها
1 نارالنساء (اناره) آستان‌اوا

متولد 2 دسامبر سال 1939، شهر دوشنبه

فارغ‌التحصیل دانشگاه ملی تاجیکستان (1962) ترجمه‌ها (از زبان روسی به تاجیکی):

«مدال طلا» تألیف ی. اسنگیروف؛ داستان‌های کوتاه تألیف آ. ماتیوشینا؛ «گکور» تألیف تومانیان؛ «حضرت آدم» تألیف ر. فیضی؛ «زنی از بای شائو» تألیف بوی دیک آی؛ «شکینئو» تألیف ب. لوپس؛ «باد مخالف» تألیف آ. لوپان و ...

2 حکمت رحمت

متولد 15 می 1938

ناحیۀ حصار

فارغ‌التحصیل دانشگاه دولتی آموزگاری (تربیت معلم) شهر دوشنبه (1959) ترجمه‌ها (از زبان روسی به تاجیکی):

«برف است و باران» اثر الکساندر بلاک؛ «خرگوش صیاد» اثر اوان کریلوف؛ «صنوبر خندان» اثر ی. مارتسینکیاویچس؛ «تولید شهروند» اثر و. سوخوملینسکی؛ «پدربزرگ من» اثر رسول حمزت‌اف؛ «خانه‌ای در شیراز» اثر آگاتا کریستی و...

3 مبشر اکبرزاد فارغ‌التحصیل دانشگاه ملی تاجیکستان (1992) در رشتۀ زبان و ادبیات تاجیکی تألیفات:

مقالاتی در زمینۀ نقد شعر و ویژگی‌های زبان معاصر از جمله مجموعۀ مقالات با عنوان «سخن ز آسمان‌ها فرود آمده‌ست» (دوشنبه: ادیب، 2008)

ویراستاری:

- حدود صد عنوان کتاب در زمینۀ ادبیات و علوم ادبی (عروض و قافیه، صنایع شعری و متن‌شناسی)؛

- برگردان کتب ذیل از خط فارسی به خط سیرلیک:

1.دیوان اشعار شاه نعمت‌الله ولی

2. دیوان اشعار هلالی

3. دیوان اشعار نظیری نیشابوری

4. در حال حاضر مشغول به تحقیق عروض و قافیه و صنایع شعری غزلیات صائب تبریزی و برگردان دیوان حجین لاهیجی از خط فارسی به خط سیرلیک[۶۷]

نیز نگاه کنید

نظام فرهنگی روسیه؛ نظام فرهنگی چین؛ نظام فرهنگی تونس؛ نظام فرهنگی کوبا؛ نظام فرهنگی لبنان؛ نظام فرهنگی مصر؛ نظام فرهنگی کانادا؛ نظام فرهنگی افغانستان؛ نظام فرهنگی سودان؛ نظام فرهنگی اردن؛ نظام فرهنگی ساحل عاج؛ نظام فرهنگی مالی؛ نظام فرهنگی ژاپن؛ نظام فرهنگی تایلند؛ نظام فرهنگی آرژانتین؛ نظام فرهنگی قطر؛ نظام فرهنگی فرانسه؛ نظام فرهنگی اسپانیا؛ نظام فرهنگی اتیوپی؛ نظام فرهنگی سوریه؛ نظام فرهنگی سیرالئون؛ نظام فرهنگی سنگال؛ نظام فرهنگی اوکراین؛ نظام فرهنگی زیمبابوه؛ نظام فرهنگی قزاقستان؛ نظام فرهنگی سریلانکا؛ نظام فرهنگی بنگلادش؛ نظام فرهنگی گرجستان

کتابشناسی

  1. زهریی، حسن(1391). جامعه و فرهنگ تاجیکستان. تهران: سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامی (در دست انتشار)، ص. 188.
  2. ارانسکی، ای. م(1358)، مقدمه فقه‌اللغه ایرانی، ترجمه کریم کشاورز، تهران: انتشارات پیام، ص. 54
  3. همام، پروفسور(1371)، تاجیک‌ها، فصلنامه مطالعات آسیای مرکزی و قفقاز، سال اول، شماره اول، تابستان، ص. 244-249
  4. فیلد، هنری(1343)، مردم‌شناسی ایران، ترجمه عبدالله فریوار، تهران: انتشارات ابن‌سینا، ص. 745
  5. زهریی، حسن(1391). جامعه و فرهنگ تاجیکستان. تهران: سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامی (در دست انتشار)، ص. 37-39
  6. زهریی، حسن(1391). جامعه و فرهنگ تاجیکستان. تهران: سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامی (در دست انتشار)، ص. 39-40
  7. کلباسی، ایران(1374)، فارسی ایران و تاجیکستان، تهران: وزارت امور خارجه، مؤسسه چاپ و انتشارات، ص. 14-15
  8. زهریی، حسن(1391). جامعه و فرهنگ تاجیکستان. تهران: سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامی (در دست انتشار)، ص. 40-41
  9. میراحمدی، مریم (1372)، قوم تاجیک و فرهنگ تاجیکی در آسیای مرکزی، فصلنامه مطالعات آسیای مرکزی و قفقاز، سال اول، شماره ،4بهار، ص. 73-74
  10. زهریی، حسن(1391). جامعه و فرهنگ تاجیکستان. تهران: سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامی (در دست انتشار)، ص. 41-42
  11. بهنام، عیسی (1320)، صنایع و تمدن مردم فلات ایران پیش از تاریخ، تهران: چاپ مجلسی، ص. 103
  12. کریم‌اف، اردشیر(1372)، زبان و خط، گاهنامه مردم‌گیاه، سال اول، شماره اول، دوشنبه تاجیکستان، ص. 14
  13. برگرفته از http://tajikam.com
  14. زهریی، حسن(1391). جامعه و فرهنگ تاجیکستان. تهران: سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامی (در دست انتشار)، ص. 42-46
  15. فرامکلین، گرگوار(1372)، باستان‌شناسی در آسیای مرکزی، ترجمه صادق ملوک شوهمیرزادی، تهران: مؤسسه چاپ و انتشارات وزارت امور خارجه، ص. 131
  16. منتظمی، رویا(1374)، تاجیکستان، تهران: دفتر مطالعات سیاسی و بین‌المللی وزارت امور خارجه، ص. 15-16
  17. زهریی، حسن(1391). جامعه و فرهنگ تاجیکستان. تهران: سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامی (در دست انتشار)، ص. 47
  18. شکورزاده، میرزا(1385)، تاجیکستان در مسیر تاریخ، تهران: انتشارات الهدی، ص. 49-50
  19. زهریی، حسن(1391). جامعه و فرهنگ تاجیکستان. تهران: سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامی (در دست انتشار)، ص. 47-48
  20. زهریی، حسن(1391). جامعه و فرهنگ تاجیکستان. تهران: سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامی (در دست انتشار)، ص. 48-49
  21. زهریی، حسن(1391). جامعه و فرهنگ تاجیکستان. تهران: سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامی (در دست انتشار)، ص. 49-50
  22. زهریی، حسن(1391). جامعه و فرهنگ تاجیکستان. تهران: سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامی (در دست انتشار)، ص. 50-51
  23. زهریی، حسن(1391). جامعه و فرهنگ تاجیکستان. تهران: سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامی (در دست انتشار)،ص. 52-53
  24. زهریی، حسن(1391). جامعه و فرهنگ تاجیکستان. تهران: سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامی (در دست انتشار)، ص. 53-54
  25. زهریی، حسن(1391). جامعه و فرهنگ تاجیکستان. تهران: سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامی (در دست انتشار)، ص. 54-55
  26. زهریی، حسن(1391). جامعه و فرهنگ تاجیکستان. تهران: سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامی (در دست انتشار)، ص. 55-61
  27. زهریی، حسن(1391). جامعه و فرهنگ تاجیکستان. تهران: سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامی (در دست انتشار)، ص. 61-69
  28. زهریی، حسن(1391). جامعه و فرهنگ تاجیکستان. تهران: سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامی (در دست انتشار)، ص. 69-72
  29. حائری، عبدالهادی(1369)، مفهوم نوین آزادی‌های سیاسی و اجتماعی در نوشته‌های پارسی آسیای مرکزی، مجله سیمرغ، ص. 4
  30. زهریی، حسن(1391). جامعه و فرهنگ تاجیکستان. تهران: سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامی (در دست انتشار)، ص. 73
  31. عاصمی، محمد(1369)، سخنی درباره صدرالدین عینی، مجله سیمرغ، ص. 31-33
  32. زهریی، حسن(1391). جامعه و فرهنگ تاجیکستان. تهران: سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامی (در دست انتشار)، ص. 73-74
  33. میراحمدی، مریم (1372)، قوم تاجیک و فرهنگ تاجیکی در آسیای مرکزی، فصلنامه مطالعات آسیای مرکزی و قفقاز، ص. 86
  34. زهریی، حسن(1391). جامعه و فرهنگ تاجیکستان. تهران: سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامی (در دست انتشار)، ص. 74
  35. حائری، عبدالهادی(1369)، مفهوم نوین آزادی‌های سیاسی و اجتماعی در نوشته‌های پارسی آسیای مرکزی، مجله سیمرغ، ص. 20-22
  36. زهریی، حسن(1391). جامعه و فرهنگ تاجیکستان. تهران: سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامی (در دست انتشار)، ص. 74-75
  37. هادی‌زاده، رسول(1970)، ادبیات تاجیک، کشور کوه‌های بلند، شهر دوشنبه: آکوادمی علوم تاجیکستان، ص. 169
  38. زهریی، حسن(1391). جامعه و فرهنگ تاجیکستان. تهران: سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامی (در دست انتشار)، ص. 75
  39. مختاراف، احراز(1988)، آکادمیسین باباجان غفورف، ترجمه شوکت شریف، شهر دوشنبه تاجیکستان: نشر عرفان، ص. 3-4
  40. زهریی، حسن(1391). جامعه و فرهنگ تاجیکستان. تهران: سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامی (در دست انتشار)، ص. 75-76
  41. زهریی، حسن(1391). جامعه و فرهنگ تاجیکستان. تهران: سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامی (در دست انتشار)، ص. 76-77
  42. زهریی، حسن(1391). جامعه و فرهنگ تاجیکستان. تهران: سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامی (در دست انتشار)، ص. 77-78
  43. زهریی، حسن(1391). جامعه و فرهنگ تاجیکستان. تهران: سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامی (در دست انتشار)، ص. 78
  44. زهریی، حسن(1391). جامعه و فرهنگ تاجیکستان. تهران: سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامی (در دست انتشار)، ص. 78
  45. زهریی، حسن(1391). جامعه و فرهنگ تاجیکستان. تهران: سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامی (در دست انتشار)، ص. 78-79
  46. زهریی، حسن(1391). جامعه و فرهنگ تاجیکستان. تهران: سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامی (در دست انتشار)، ص. 79-80
  47. زهریی، حسن(1391). جامعه و فرهنگ تاجیکستان. تهران: سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامی (در دست انتشار)، ص. 80-81
  48. زهریی، حسن(1391). جامعه و فرهنگ تاجیکستان. تهران: سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامی (در دست انتشار)، ص. 81
  49. زهریی، حسن(1391). جامعه و فرهنگ تاجیکستان. تهران: سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامی (در دست انتشار)، ص. 82
  50. زهریی، حسن(1391). جامعه و فرهنگ تاجیکستان. تهران: سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامی (در دست انتشار)، ص. 82
  51. زهریی، حسن(1391). جامعه و فرهنگ تاجیکستان. تهران: سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامی (در دست انتشار)، ص. 82-83
  52. زهریی، حسن(1391). جامعه و فرهنگ تاجیکستان. تهران: سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامی (در دست انتشار)، ص. 83-84
  53. زهریی، حسن(1391). جامعه و فرهنگ تاجیکستان. تهران: سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامی (در دست انتشار)، ص. 84-85
  54. زهریی، حسن(1391). جامعه و فرهنگ تاجیکستان. تهران: سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامی (در دست انتشار)، ص. 85
  55. زهریی، حسن(1391). جامعه و فرهنگ تاجیکستان. تهران: سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامی (در دست انتشار)، ص. 86
  56. زهریی، حسن(1391). جامعه و فرهنگ تاجیکستان. تهران: سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامی (در دست انتشار)، ص. 86
  57. زهریی، حسن(1391). جامعه و فرهنگ تاجیکستان. تهران: سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامی (در دست انتشار)، ص. 86
  58. زهریی، حسن(1391). جامعه و فرهنگ تاجیکستان. تهران: سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامی (در دست انتشار)، ص. 86-87
  59. زهریی، حسن(1391). جامعه و فرهنگ تاجیکستان. تهران: سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامی (در دست انتشار)، ص. 87
  60. زهریی، حسن(1391). جامعه و فرهنگ تاجیکستان. تهران: سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامی (در دست انتشار)، ص. 87
  61. زهریی، حسن(1391). جامعه و فرهنگ تاجیکستان. تهران: سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامی (در دست انتشار)، ص. 87-88
  62. زهریی، حسن(1391). جامعه و فرهنگ تاجیکستان. تهران: سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامی (در دست انتشار)، ص. 88
  63. زهریی، حسن(1391). جامعه و فرهنگ تاجیکستان. تهران: سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامی (در دست انتشار)، ص. 88
  64. زهریی، حسن(1391). جامعه و فرهنگ تاجیکستان. تهران: سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامی (در دست انتشار)، ص. 88
  65. زهریی، حسن(1391). جامعه و فرهنگ تاجیکستان. تهران: سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامی (در دست انتشار)، ص. 89
  66. زهریی، حسن(1391). جامعه و فرهنگ تاجیکستان. تهران: سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامی (در دست انتشار)، ص. 188-202
  67. زهریی، حسن(1391). جامعه و فرهنگ تاجیکستان. تهران: سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامی (در دست انتشار)، ص. 202-205