نظام آموزش، تحقیقات و فناوری تاجیکستان: تفاوت میان نسخه‌ها

از دانشنامه ملل
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
 
(۶ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۲ کاربر نشان داده نشد)
خط ۵۵: خط ۵۵:
=== [[پیشینه آموزش تاجیکستان|پیشینه تاریخی آموزش]] ===
=== [[پیشینه آموزش تاجیکستان|پیشینه تاریخی آموزش]] ===
مراکز اصلی تعلیم و تربیت در اوایل سده 20 میلادی در [[تاجیکستان]] و آسیای میانه عبارت بودند از [[مساجد تاجیکستان|مساجد]]، [[مکاتب سنتی تاجیکستان|مکاتب سنتی]]، [[مدارس تاجیکستان|مدارس]]، [[مکاتب روسی - محلی تاجیکستان|مکاتب روسی- محلی]]، [[مکاتب اصول جدید تاجیکستان|مکاتب اصول جدید]]، مکاتب شوروی، آموزشکده و دانشگاه­‌های شوروی.
مراکز اصلی تعلیم و تربیت در اوایل سده 20 میلادی در [[تاجیکستان]] و آسیای میانه عبارت بودند از [[مساجد تاجیکستان|مساجد]]، [[مکاتب سنتی تاجیکستان|مکاتب سنتی]]، [[مدارس تاجیکستان|مدارس]]، [[مکاتب روسی - محلی تاجیکستان|مکاتب روسی- محلی]]، [[مکاتب اصول جدید تاجیکستان|مکاتب اصول جدید]]، مکاتب شوروی، آموزشکده و دانشگاه­‌های شوروی.
[[پرونده:مساجد تاجیکستان.jpg|بندانگشتی|مسجد جامع تاجیکستان (1403). برگرفته از سایت خبرآنلاین، قابل بازیابی از https://www.khabaronline.ir/news/1775623/%D8%A7%D9%81%D8%AA%D8%AA%D8%A7%D8%AD-%D8%B2%DB%8C%D8%A8%D8%A7%D8%AA%D8%B1%DB%8C%D9%86-%D9%88-%D8%A8%D8%B2%D8%B1%DA%AF%D8%AA%D8%B1%DB%8C%D9%86-%D9%85%D8%B3%D8%AC%D8%AF-%D8%A2%D8%B3%DB%8C%D8%A7%DB%8C-%D9%85%DB%8C%D8%A7%D9%86%D9%87-%D8%AF%D8%B1-%D8%AA%D8%A7%D8%AC%DB%8C%DA%A9%D8%B3%D8%AA%D8%A7%D9%86-%D8%B9%DA%A9%D8%B3]]
[[پرونده:مساجد تاجیکستان.jpg|بندانگشتی|مسجد جامع تاجیکستان (1403). برگرفته از سایت خبرآنلاین، قابل بازیابی از [https://www.khabaronline.ir/news/1775623/%D8%A7%D9%81%D8%AA%D8%AA%D8%A7%D8%AD-%D8%B2%DB%8C%D8%A8%D8%A7%D8%AA%D8%B1%DB%8C%D9%86-%D9%88-%D8%A8%D8%B2%D8%B1%DA%AF%D8%AA%D8%B1%DB%8C%D9%86-%D9%85%D8%B3%D8%AC%D8%AF-%D8%A2%D8%B3%DB%8C%D8%A7%DB%8C-%D9%85%DB%8C%D8%A7%D9%86%D9%87-%D8%AF%D8%B1-%D8%AA%D8%A7%D8%AC%DB%8C%DA%A9%D8%B3%D8%AA%D8%A7%D9%86-%D8%B9%DA%A9%D8%B3 https://www.khabaronline.ir/news/1775623/]]]


==== [[مساجد تاجیکستان|مساجد]] ====
==== [[مساجد تاجیکستان|مساجد]] ====
خط ۶۲: خط ۶۲:
طبق گزارش استانداری خجند، در تاریخ 30 نوامبر سال 1905 در شهر اوراتپه 10 و روستاهای اطراف آن 36، در شهر دَلیان 11 و روستاهای اطراف 27، در شهرستان 7 و روستاهای اطراف 14، در غانچه 9 و روستاهای اطراف 48 مسجد (آکادمی دولتی ملی جمهوری شوروی سوسیالستی تاجیکستان، 6-8) و در مجموع 162 [[مساجد تاجیکستان|مسجد]] فعالیت آموزشی داشتند. طبق آمار م.م. ورسکی سال 1905 در ولایت قسته‌کوز ناحیه خجند 56 مسجد فعال بود که در 54 باب آن  فعالیت آموزشی نیز داشتند<ref>تاریخ ساختمان فرهنگ در تاجیکستان (1973). ص 72-87. </ref>.
طبق گزارش استانداری خجند، در تاریخ 30 نوامبر سال 1905 در شهر اوراتپه 10 و روستاهای اطراف آن 36، در شهر دَلیان 11 و روستاهای اطراف 27، در شهرستان 7 و روستاهای اطراف 14، در غانچه 9 و روستاهای اطراف 48 مسجد (آکادمی دولتی ملی جمهوری شوروی سوسیالستی تاجیکستان، 6-8) و در مجموع 162 [[مساجد تاجیکستان|مسجد]] فعالیت آموزشی داشتند. طبق آمار م.م. ورسکی سال 1905 در ولایت قسته‌کوز ناحیه خجند 56 مسجد فعال بود که در 54 باب آن  فعالیت آموزشی نیز داشتند<ref>تاریخ ساختمان فرهنگ در تاجیکستان (1973). ص 72-87. </ref>.


بر اساس گزارش گریبنکن در بیک‌گری‌های فلغر، مسچاه، یغناب و فان 161 مسجد وجود داشت. تا سال 1907 در شهر خجند 20 [[مساجد تاجیکستان|مسجد]] وقفی و مکتب از جمله مساجد داملا خال، ملا تورسون، خلیفه ملاجان، پَخْتَکَش، تنکن، چقورک، ملاصالح، خواجه ماهروی، شورقرغان، صادق‌خواجه، طهارتخانه، آلکاری، ملا زرگر، خواجه باقرآباد، میرزاشریف و غیره وجود داشت. تعداد [[مساجد تاجیکستان|مساجد]] عمومی شهر خجند در سال 1916 به 144 باب می‌­رسیده‌است.
بر اساس گزارش گریبنکن در بیک‌گری‌های فلغر، مسچاه، یغناب و فان 161 مسجد وجود داشت. تا سال 1907 در شهر خجند 20 [[مساجد تاجیکستان|مسجد]] وقفی و مکتب از جمله مساجد داملا خال، ملا تورسون، خلیفه ملاجان، پَخْتَکَش، تنکن، چقورک، ملاصالح، خواجه ماهروی، شورقرغان، صادق‌خواجه، طهارتخانه، آلکاری، ملا زرگر، خواجه باقرآباد، میرزاشریف و غیره وجود داشت. تعداد [[مساجد تاجیکستان|مساجد]] عمومی شهر خجند در سال 1916 به 144 باب می‌­رسیده‌است. در همین دوره در ولایت شهرستان 16 [[مساجد تاجیکستان|مسجد]] از جمله مساجد نوروز آقالک و بیگلر در روستای شهرستان، مساجد دروازه بابا، سرابی، سلطان در روستای سرابی، مساجد زرگران، چرمگران در روستای ینگقرغان، مساجد دادانظرخواجه، سرتراشان، قوشگران، الکاران در دهه قیّارمه، مسجد علی‌بای در دهه سرابای و غیره فعال بودند<ref>قوشمت‌اف، ا (1990). وقف. دوشنبه، ص 158.</ref>. طبق نوشته محمدعلی بلجوانی در «تاریخ نافعی» سال 1916 در بخارا 296 مسجد پنج‌وقته و 18 مسجد جامع فعال بود<ref>مختاراف، ا (1989). مجله صدای شرق. شماره 2، ص 105.</ref>. تعداد [[مساجد تاجیکستان|مساجد]] بخارا را در این دوره آ. سخریوا 218 باب می‌نویسد<ref>سخریوا، ا (1958). تاریخ شهرهای بخارا. تاشکند، ص 68.</ref>.
 
در همین دوره در ولایت شهرستان 16 [[مساجد تاجیکستان|مسجد]] از جمله مساجد نوروز آقالک و بیگلر در روستای شهرستان، مساجد دروازه بابا، سرابی، سلطان در روستای سرابی، مساجد زرگران، چرمگران در روستای ینگقرغان، مساجد دادانظرخواجه، سرتراشان، قوشگران، الکاران در دهه قیّارمه، مسجد علی‌بای در دهه سرابای و غیره فعال بودند<ref>قوشمت‌اف، ا (1990). وقف. دوشنبه، ص 158.</ref>.
 
طبق نوشته محمدعلی بلجوانی در «تاریخ نافعی» سال 1916 در بخارا 296 مسجد پنج‌وقته و 18 مسجد جامع فعال بود<ref>مختاراف، ا (1989). مجله صدای شرق. شماره 2، ص 105.</ref>. تعداد [[مساجد تاجیکستان|مساجد]] بخارا را در این دوره آ. سخریوا 218 باب می‌نویسد<ref>سخریوا، ا (1958). تاریخ شهرهای بخارا. تاشکند، ص 68.</ref>.


در دوره انقلاب بخارا در گذرهای مختلف شهر کولاب، از جمله در گذر دروازه تیله‌بای 4 مسجد، گذر قوال‌ها 2 مسجد، گذرهای صالح‌بای، ملا نظام، بازاربای، سنگاب، حاجی رجب‌بای، سر بازار، چرمگر پایین، نانوای پایان، نانوای بالا و غیره مساجدی با مکتب‌خانه‌ها فعالیت داشتند. در همین دوره در دوشنبه نیز 14 مسجد فعال بود که 13 باب آن دارای مکتب­‌خانه بود<ref>یوسف‌اف، ش (1988). تاریخ انقلابی. دوشنبه: نشر معارف، ص 79.</ref>.
در دوره انقلاب بخارا در گذرهای مختلف شهر کولاب، از جمله در گذر دروازه تیله‌بای 4 مسجد، گذر قوال‌ها 2 مسجد، گذرهای صالح‌بای، ملا نظام، بازاربای، سنگاب، حاجی رجب‌بای، سر بازار، چرمگر پایین، نانوای پایان، نانوای بالا و غیره مساجدی با مکتب‌خانه‌ها فعالیت داشتند. در همین دوره در دوشنبه نیز 14 مسجد فعال بود که 13 باب آن دارای مکتب­‌خانه بود<ref>یوسف‌اف، ش (1988). تاریخ انقلابی. دوشنبه: نشر معارف، ص 79.</ref>.


==== [[مکاتب سنتی تاجیکستان|مکتب­‌های سنتی]] ====
==== [[مکاتب سنتی تاجیکستان|مکتب­‌های سنتی]] ====
یکی از مراکز اصلی‌ آموزش کودکان، [[مکاتب سنتی تاجیکستان|مکاتب سنتی]] بودند. چنین مکاتبی تقریباً در سراسر شهرها و روستاهای آسیای میانه وجود داشتند. اما این اماکن بسیار کوچک و برای آموزش و پرورش نامناسب بودند، همان گونه که استاد [[صدرالدین عینی]] مکتبی را که در آن تحصیل کرده، چنین بیان می‌نماید: <blockquote>«مکتب یک خانه تنگ بود، دو در داشت که یکی از آنها در درآمد یک ‌طبقه بود. آن در را  هم در وقت‌های سرما می­‌بستند. در دیگرش دریچه‌ای بود که سه چهاریک آرشِن قد و نیم آرشن بر داشت. مکتبدارمان (معلمان) به وی یک کاغذ (تریزه کاغذی) کرده برای در برف و باران ندریدن آن به کاغذش روغن زغیر مالیده بود… مکتب‌خانه از زیر سقف، از جایی که سقف با دیوار پیوند می‌یابد، از دو طرف دوتایی روزن‌های چهاریک آرشنی داشته باشد هم، روشنای­ی‌هایی از روزن‌ها می‌درآمدند، نه به زمین مکتب بلکه به روی خود: به دیوار خانه به زیر سقف می‌افتادند. زمین این خانه را که همه وسعت آن تخمیناً چهار آرشن در چهار آرشن، یعنی 16 آرشن مربع بود، چهار سِنج از بالای یکدیگر گذرانده کشیده، درونش را به 9 قسم جدا کرده بودند که گویا در درون مکتب 9 آخورچه به وجود آمده بودند. در آخورچه گوشه پیشگاه این خانه که دریچه هم آنجا بود، جای مکتب‌دارنشین بوده، آخورچه پیش درِ درآمد کَفش‌کَش بود و در آخورچه‌های دیگر بچگان می‌نشستند»<ref>عینی، صدرالدین (1978). اکنون نوبت قلم است. دوشنبه، جلد دوم، ص 109-110.</ref>. </blockquote>در مورد کتاب­‌های آموزشی [[مکاتب سنتی تاجیکستان|مکاتب سنتی]]، می­توان گفت که «چهار کتاب» پس از قرآن، دومین کتابی است که علاوه بر اینکه در بین مردم شهرت دارد در این مکاتب نیز تدریس می­‌شد. همانطور که از عنوان آن برمی‌آید، این کتاب عبارت است از چهار کتاب مستقل با مؤلفان گوناگون. قسمت‌­های اول و چهارم به نظم و بخش­‌های دوم و سوم به نثر نوشته شده‌بود. از مطالعه کتاب چنین برمی‌آید که مؤلف قسمت نخست از بخارا بوده‌است. قسمت چهارم «پندنامه»ی عطار است. مؤلفان کتاب‌های دوم و سوم نامعلوم‌اند. این کتاب یک پندنامه بسیار جالب و پرارزشی است که در طول قرون متمادی مسلمانان از آن بهره‌ می‌­بردند. کتاب اولِ «چهارکتاب» با بیت‌های:<blockquote>ابتــــــدا می‌کنـــم به نام خدا
یکی از مراکز اصلی‌ آموزش کودکان، [[مکاتب سنتی تاجیکستان|مکاتب سنتی]] بودند. چنین مکاتبی تقریباً در سراسر شهرها و روستاهای آسیای میانه وجود داشتند. اما این اماکن بسیار کوچک و برای آموزش و پرورش نامناسب بودند، همان گونه که استاد [[صدرالدین عینی]] مکتبی را که در آن تحصیل کرده، چنین بیان می‌نماید: <blockquote>«مکتب یک خانه تنگ بود، دو در داشت که یکی از آنها در درآمد یک ‌طبقه بود. آن در را  هم در وقت‌های سرما می­‌بستند. در دیگرش دریچه‌ای بود که سه چهاریک آرشِن قد و نیم آرشن بر داشت. مکتبدارمان (معلمان) به وی یک کاغذ (تریزه کاغذی) کرده برای در برف و باران ندریدن آن به کاغذش روغن زغیر مالیده بود… مکتب‌خانه از زیر سقف، از جایی که سقف با دیوار پیوند می‌یابد، از دو طرف دوتایی روزن‌های چهاریک آرشنی داشته باشد هم، روشنای­ی‌هایی از روزن‌ها می‌درآمدند، نه به زمین مکتب بلکه به روی خود: به دیوار خانه به زیر سقف می‌افتادند. زمین این خانه را که همه وسعت آن تخمیناً چهار آرشن در چهار آرشن، یعنی 16 آرشن مربع بود، چهار سِنج از بالای یکدیگر گذرانده کشیده، درونش را به 9 قسم جدا کرده بودند که گویا در درون مکتب 9 آخورچه به وجود آمده بودند. در آخورچه گوشه پیشگاه این خانه که دریچه هم آنجا بود، جای مکتب‌دارنشین بوده، آخورچه پیش درِ درآمد کَفش‌کَش بود و در آخورچه‌های دیگر بچگان می‌نشستند<ref>عینی، صدرالدین (1978). اکنون نوبت قلم است. دوشنبه، جلد دوم، ص 109-110.</ref>». </blockquote>در مورد کتاب­‌های آموزشی [[مکاتب سنتی تاجیکستان|مکاتب سنتی]]، می­توان گفت که «چهار کتاب» پس از قرآن، دومین کتابی است که علاوه بر اینکه در بین مردم شهرت دارد در این مکاتب نیز تدریس می­‌شد. همانطور که از عنوان آن برمی‌آید، این کتاب عبارت است از چهار کتاب مستقل با مؤلفان گوناگون. قسمت‌­های اول و چهارم به نظم و بخش­‌های دوم و سوم به نثر نوشته شده‌بود. از مطالعه کتاب چنین برمی‌آید که مؤلف قسمت نخست از بخارا بوده‌است. قسمت چهارم «پندنامه»ی عطار است. مؤلفان کتاب‌های دوم و سوم نامعلوم‌اند. این کتاب یک پندنامه بسیار جالب و پرارزشی است که در طول قرون متمادی مسلمانان از آن بهره‌ می‌­بردند. کتاب اولِ «چهارکتاب» با بیت‌های:<blockquote>ابتــــــدا می‌کنـــم به نام خدا


کز دو حرف آفرید ارض و سما
کز دو حرف آفرید ارض و سما
خط ۸۳: خط ۷۹:
از آنجا که دولت برای تأسیس مکاتب و روند آموزش و پرورش کودکان بودجه‌ای اختصاص نمی‌داد، اشخاص سرشناس یا خود مردم محل، یا روستا با مشارکت یکدیگر مکتب را ساخته و فعال می‌کردند و از آنجایی که برای تعلیم علوم دینی دریافت پول گناه محسوب می‌شد، مکتب‌داران با کسب درآمد از راه خطیبی، امامت جماعت، مؤذنی، دعاخوانی و همچنین تدریس دروس غیردینی مثل خوشنویسی امرار معاش می‌کردند. اما در کنار آن قبول هدایا به سبک اعیاد و جشن‌های مختلف بسیار رواج داشت.
از آنجا که دولت برای تأسیس مکاتب و روند آموزش و پرورش کودکان بودجه‌ای اختصاص نمی‌داد، اشخاص سرشناس یا خود مردم محل، یا روستا با مشارکت یکدیگر مکتب را ساخته و فعال می‌کردند و از آنجایی که برای تعلیم علوم دینی دریافت پول گناه محسوب می‌شد، مکتب‌داران با کسب درآمد از راه خطیبی، امامت جماعت، مؤذنی، دعاخوانی و همچنین تدریس دروس غیردینی مثل خوشنویسی امرار معاش می‌کردند. اما در کنار آن قبول هدایا به سبک اعیاد و جشن‌های مختلف بسیار رواج داشت.


در [[مکاتب سنتی تاجیکستان|مکاتبی]] که با مشارکت عموم مردم ساخته می‌شد، در برخی موارد با معلمین قراردادی به امضا می‌رسید. که مثلاً معلم بابت تعلیم در آخر سال، از هر دانش آموز مقداری ذرت دریافت می‌گرفت. این نوع مکتب‌ها از آن نوعی بودند که وقف نداشتند<ref>قوشمت‌اف، ا (1990). وقف. دوشنبه، ص 80.</ref>.
در [[مکاتب سنتی تاجیکستان|مکاتبی]] که با مشارکت عموم مردم ساخته می‌شد، در برخی موارد با معلمین قراردادی به امضا می‌رسید. که مثلاً معلم بابت تعلیم در آخر سال، از هر دانش آموز مقداری ذرت دریافت می‌گرفت. این نوع مکتب‌ها از آن نوعی بودند که وقف نداشتند<ref>قوشمت‌اف، ا (1990). وقف. دوشنبه، ص 80.</ref>. در [[مکاتب سنتی تاجیکستان|مکاتب سنتی]] نه تنها پسران بلکه دختران نیز تحصیل می‌نمودند. چنان که سال 1871م. در خجند 9 نفر، در اوراتپه 7 نفر، در جِزّخ 5 نفر، در سمرقند 15 نفر و در تاشکند 25 نفر «بی‌بی‌خلیفه‌» به تدریس اشتغال داشتند. سال 1890 م. از 19383 دانش آموز مکاتب استان سمرقند، 813 نفر دختر بودند. طبق آمار رسمی سال 1908م. در حدود کشور ترکستان 5910 مکتب سنتی فعال بود که 73316 دانش آموز داشتند که از جمله در شهرستان خجند در 273 مکتب 3824 دانش آموز تحصیل می‌کردند<ref>ایرکه‌اف، م (1979). در سرگه معارف. دوشنبه، ص 7.</ref> که از میان آنها مکتب­‌خانه‌های صادق‌بای، ظریف‌بای، میرعالم‌بای، مل اعاشوربای، خواجه ‌جانبای، باباکلان‌بای، آته‌میرگن‌بای وقفی بودند.
 
در [[مکاتب سنتی تاجیکستان|مکاتب سنتی]] نه تنها پسران بلکه دختران نیز تحصیل می‌نمودند. چنان که سال 1871م. در خجند 9 نفر، در اوراتپه 7 نفر، در جِزّخ 5 نفر، در سمرقند 15 نفر و در تاشکند 25 نفر «بی‌بی‌خلیفه‌» به تدریس اشتغال داشتند. سال 1890 م. از 19383 دانش آموز مکاتب استان سمرقند، 813 نفر دختر بودند.
 
طبق آمار رسمی سال 1908م. در حدود کشور ترکستان 5910 مکتب سنتی فعال بود که 73316 دانش آموز داشتند که از جمله در شهرستان خجند در 273 مکتب 3824 دانش آموز تحصیل می‌کردند<ref>ایرکه‌اف، م (1979). در سرگه معارف. دوشنبه، ص 7.</ref> که از میان آنها مکتب­‌خانه‌های صادق‌بای، ظریف‌بای، میرعالم‌بای، مل اعاشوربای، خواجه ‌جانبای، باباکلان‌بای، آته‌میرگن‌بای وقفی بودند.


در سال 1910م. در اوراتپه در 36 مکتب 550 دانش آموز از جمله 67 دختر تحصیل می‌کردند. در سال 1913م. نیز در خجند 38 مکتب فعال بود که در 8 مکتب آن 97 نفر دختر تحصیل می‌کردند. در اوایل سال 1916م.  در سراسر آسیای میانه 7101 مکتب سنتی، از جمله در بخارا 360 و در خجند 279 باب فعالیت داشتند.
در سال 1910م. در اوراتپه در 36 مکتب 550 دانش آموز از جمله 67 دختر تحصیل می‌کردند. در سال 1913م. نیز در خجند 38 مکتب فعال بود که در 8 مکتب آن 97 نفر دختر تحصیل می‌کردند. در اوایل سال 1916م.  در سراسر آسیای میانه 7101 مکتب سنتی، از جمله در بخارا 360 و در خجند 279 باب فعالیت داشتند. در دوره تقسیمات حدود آسیای میانه، در اوراتپه 113، حصار 678، کولاب 341، غرم 462، قرغان‌تپه 62، پنجکنت 21 باب [[مکاتب سنتی تاجیکستان|مکتب سنتی]] فعال بودند<ref>شکوراف، م (1969). رساله تاریخی تشکل مدنیت سوسیالیستی تاجیک. دوشنبه، ص 54.</ref>.
 
در دوره تقسیمات حدود آسیای میانه، در اوراتپه 113، حصار 678، کولاب 341، غرم 462، قرغان‌تپه 62، پنجکنت 21 باب [[مکاتب سنتی تاجیکستان|مکتب سنتی]] فعال بودند<ref>شکوراف، م (1969). رساله تاریخی تشکل مدنیت سوسیالیستی تاجیک. دوشنبه، ص 54.</ref>.


==== [[مکاتب روسی - محلی تاجیکستان|مکتب‌های روسی- محلی]] ====
==== [[مکاتب روسی - محلی تاجیکستان|مکتب‌های روسی- محلی]] ====
خط ۱۰۲: خط ۹۲:
نخستین [[مکاتب روسی - محلی تاجیکستان|مکتب روسی- محلی]] در حدود آسیای میانه سال 1870 به ابتکار فرماندار ابرام‌اف در شهر سمرقند تأسیس یافت. سال 1883 میلادی اخذ مجوز رسمی برای تأسیس چنین مکاتبی در قلمروی فرمانداری کل ترکستان از وزارت علوم [[روسیه]] درخواست شد که در 30 ژانویه سال 1886م. با آن موافقت شد. همان سال در کشور 14 مکتب از این نوع فعال بود<ref>بندریکف ک.ی (1960). رساله درباره تاریخ معارف مردمی در ترکستان (1924- 1865). مسکو، ص 307.</ref>.  
نخستین [[مکاتب روسی - محلی تاجیکستان|مکتب روسی- محلی]] در حدود آسیای میانه سال 1870 به ابتکار فرماندار ابرام‌اف در شهر سمرقند تأسیس یافت. سال 1883 میلادی اخذ مجوز رسمی برای تأسیس چنین مکاتبی در قلمروی فرمانداری کل ترکستان از وزارت علوم [[روسیه]] درخواست شد که در 30 ژانویه سال 1886م. با آن موافقت شد. همان سال در کشور 14 مکتب از این نوع فعال بود<ref>بندریکف ک.ی (1960). رساله درباره تاریخ معارف مردمی در ترکستان (1924- 1865). مسکو، ص 307.</ref>.  


سال 1887 برنامه واحد آموزشی تهیه گردید و همان سال در پنج­کنت، سال 1888 در اوراتپه، سال 1894 در بخارا، سال 1895 در خجند نخستین [[مکاتب روسی - محلی تاجیکستان|مکاتب روسی- محلی]] افتتاح شدند. سال 1895 در کشور 23 [[مکاتب روسی - محلی تاجیکستان|مکتب روسی- محلی]] فعالیت می‌نمود.
سال 1887 برنامه واحد آموزشی تهیه گردید و همان سال در پنج­کنت، سال 1888 در اوراتپه، سال 1894 در بخارا، سال 1895 در خجند نخستین [[مکاتب روسی - محلی تاجیکستان|مکاتب روسی- محلی]] افتتاح شدند. سال 1895 در کشور 23 [[مکاتب روسی - محلی تاجیکستان|مکتب روسی- محلی]] فعالیت می‌نمود. سال 1907 برنامه جدید آموزش و پرورش [[مکاتب روسی - محلی تاجیکستان|مکاتب روسی- محلی]] راه‌اندازی شد و سال 1908 تعداد چنین مکاتب به 126 باب رسید که در آنها 6213 دانش آموز تحصیل می‌نمودند. در سال 1905 در دو مکتب روسی- محلی خجند 66 نفر تحصیل می‌کردند. سال 1909 به کمک افسران دسته مرزبانان [[روسیه]] در خاروغ [[مکاتب روسی - محلی تاجیکستان|مکتب روسی- محلی]] تأسیس شد که در آن 8 کودک بدخشانی تحصیل می‌کردند که تا سال 1911 تعداد دانش آموزان آن به 18 نفر و در سال 1913 به 26 نفر رسید<ref>ایرکه‌اف، م (1979). در سرگه معارف. دوشنبه، ص 12.</ref>.
 
سال 1907 برنامه جدید آموزش و پرورش [[مکاتب روسی - محلی تاجیکستان|مکاتب روسی- محلی]] راه‌اندازی شد و سال 1908 تعداد چنین مکاتب به 126 باب رسید که در آنها 6213 دانش آموز تحصیل می‌نمودند. در سال 1905 در دو مکتب روسی- محلی خجند 66 نفر تحصیل می‌کردند.
 
سال 1909 به کمک افسران دسته مرزبانان [[روسیه]] در خاروغ [[مکاتب روسی - محلی تاجیکستان|مکتب روسی- محلی]] تأسیس شد که در آن 8 کودک بدخشانی تحصیل می‌کردند که تا سال 1911 تعداد دانش آموزان آن به 18 نفر و در سال 1913 به 26 نفر رسید<ref>ایرکه‌اف، م (1979). در سرگه معارف. دوشنبه، ص 12.</ref>.
 
سال 1911 در سراسر کشور 143 [[مکاتب روسی - محلی تاجیکستان|مکتب روسی- محلی]] فعال بود که در آنها 8961 دانش آموز تحصیل می‌کردند. در سال 1913 تعداد دانش آموزان این مکاتب به 17300 نفر رسیده که 704 معلم، از جمله 30 معلم غیرروس امر تدریس را بر عهده داشتند.
 
در [[تاجیکستان]] کنونی در سال 1911 جمعاً 10 [[مکاتب روسی - محلی تاجیکستان|مکتب روسی- محلی]] فعال بود که 396 دانش آموز و 13 معلم داشتند. از جمله در [[مکاتب روسی - محلی تاجیکستان|مکتب روسی- محلی]] شهر اوراتپه 35 نفر تحصیل می‌کرد که 2 معلم به آنها درس می‌داد و در سال 1913 مکتب روسی- محلی شهر کان‌بادام دارای 51 دانش آموز بود.
 
تا انقلاب اکتبر سال 1917 در سراسر کشور 167 مکتب روسی- محلی فعال بود. در [[تاجیکستان]] کنونی [[مکاتب روسی - محلی تاجیکستان|مکاتب روسی- محلی]] در شهرهای خجند، اوراتپه، کان‌بادام، پنجکنت، خاروغ، اسفره، همچنین در ناو، قِسْته‌کوز، غولک‌انداز فعالیت داشتند.


در [[مکاتب روسی - محلی تاجیکستان|مکتب روسی- محلی]] تدریس بر اساس کتاب‌های درسی «استاد اول» س.عزیزاف، «کتاب خوانش» و «حساب» س.م. ترامینسکی، «معلم ثانی» علی اصغر کلینن، «دستور آموزش عملی زبان فارسی» پ. نلوسکین و غیره صورت می‌گرفت.
سال 1911 در سراسر کشور 143 [[مکاتب روسی - محلی تاجیکستان|مکتب روسی- محلی]] فعال بود که در آنها 8961 دانش آموز تحصیل می‌کردند. در سال 1913 تعداد دانش آموزان این مکاتب به 17300 نفر رسیده که 704 معلم، از جمله 30 معلم غیرروس امر تدریس را بر عهده داشتند. در [[تاجیکستان]] کنونی در سال 1911 جمعاً 10 [[مکاتب روسی - محلی تاجیکستان|مکتب روسی- محلی]] فعال بود که 396 دانش آموز و 13 معلم داشتند. از جمله در [[مکاتب روسی - محلی تاجیکستان|مکتب روسی- محلی]] شهر اوراتپه 35 نفر تحصیل می‌کرد که 2 معلم به آنها درس می‌داد و در سال 1913 مکتب روسی- محلی شهر کان‌بادام دارای 51 دانش آموز بود.


در اکثر [[مکاتب روسی - محلی تاجیکستان|مکاتب روسی- محلی]] دوره‌های شبانه نیز وجود داشت که در آنها بزرگسالان آموزش می‌دیدند که از جمله در دوره شبانه مکتب خجند 34 نفر و در اوراتپه 20 نفر درس می‌خواندند. معلمان [[مکاتب روسی - محلی تاجیکستان|مکاتب روسی- محلی]] از دانشسرای شهر تاشکند فارغ‌التحصیل می‌شدند.
تا انقلاب اکتبر سال 1917 در سراسر کشور 167 مکتب روسی- محلی فعال بود. در [[تاجیکستان]] کنونی [[مکاتب روسی - محلی تاجیکستان|مکاتب روسی- محلی]] در شهرهای خجند، اوراتپه، کان‌بادام، پنجکنت، خاروغ، اسفره، همچنین در ناو، قِسْته‌کوز، غولک‌انداز فعالیت داشتند. در [[مکاتب روسی - محلی تاجیکستان|مکتب روسی- محلی]] تدریس بر اساس کتاب‌های درسی «استاد اول» س.عزیزاف، «کتاب خوانش» و «حساب» س.م. ترامینسکی، «معلم ثانی» علی اصغر کلینن، «دستور آموزش عملی زبان فارسی» پ. نلوسکین و غیره صورت می‌گرفت.


باید یادآور شد که در مجموع کیفیت آموزش و پرورش در [[مکاتب روسی - محلی تاجیکستان|مکاتب روسی- محلی]] در سطح پایین بود. چنین مکاتبی در مقایسه با [[مکاتب اصول جدید تاجیکستان|مکاتب اصول جدید]] از رشد بالایی برخوردار نبودند و میان مردم محلی نتوانستند از نفوذ زیادی برخوردار شوند، چنانکه از سال 1895 تا سال 1917 در شهر خجند جمعاً فقط 19 نفر توانستند چنین مکاتبی را به اتمام برسانند<ref>رجب‌اف، ظ (1964). یک چند صفحه حیات فرهنگی تاجیکستان شوروی. دوشنبه، ص 10.</ref>. طبق گزارش یکی از مسئولان محلی حکومت روسیه پادشاهی به نام م. ورسکی که در مورد پایین بودن سطح علمی و آموزشی جوانان محلی پس از 5-6 سال تحصیل در [[مکاتب روسی - محلی تاجیکستان|مکاتب روسی- محلی]] تحقیق کرده‌بود، آمده‌است که در این مکاتب نه تنها نوشتن صحیح، بلکه درست به روسی حرف زدن هم تدریس نمی‌شود<ref>عابداف، م (1968). تاریخ تشکل معارف مردمی دراتحاد شوروی سوسیالیستی تاجیکستان (1917-1967). دوشنبه، ص 26.</ref>.
در اکثر [[مکاتب روسی - محلی تاجیکستان|مکاتب روسی- محلی]] دوره‌های شبانه نیز وجود داشت که در آنها بزرگسالان آموزش می‌دیدند که از جمله در دوره شبانه مکتب خجند 34 نفر و در اوراتپه 20 نفر درس می‌خواندند. معلمان [[مکاتب روسی - محلی تاجیکستان|مکاتب روسی- محلی]] از دانشسرای شهر تاشکند فارغ‌التحصیل می‌شدند. باید یادآور شد که در مجموع کیفیت آموزش و پرورش در [[مکاتب روسی - محلی تاجیکستان|مکاتب روسی- محلی]] در سطح پایین بود. چنین مکاتبی در مقایسه با [[مکاتب اصول جدید تاجیکستان|مکاتب اصول جدید]] از رشد بالایی برخوردار نبودند و میان مردم محلی نتوانستند از نفوذ زیادی برخوردار شوند، چنانکه از سال 1895 تا سال 1917 در شهر خجند جمعاً فقط 19 نفر توانستند چنین مکاتبی را به اتمام برسانند<ref>رجب‌اف، ظ (1964). یک چند صفحه حیات فرهنگی تاجیکستان شوروی. دوشنبه، ص 10.</ref>. طبق گزارش یکی از مسئولان محلی حکومت روسیه پادشاهی به نام م. ورسکی که در مورد پایین بودن سطح علمی و آموزشی جوانان محلی پس از 5-6 سال تحصیل در [[مکاتب روسی - محلی تاجیکستان|مکاتب روسی- محلی]] تحقیق کرده‌بود، آمده‌است که در این مکاتب نه تنها نوشتن صحیح، بلکه درست به روسی حرف زدن هم تدریس نمی‌شود<ref>عابداف، م (1968). تاریخ تشکل معارف مردمی دراتحاد شوروی سوسیالیستی تاجیکستان (1917-1967). دوشنبه، ص 26.</ref>.


در ابتدای قرن 20م. در ردیف [[مکاتب روسی - محلی تاجیکستان|مکاتب روسی- محلی]] در آسیای میانه، آموزشگاه‌های حرفه‌ای روسی- محلی نیز تأسیس یافت که در آنها تحصیل به [[زبان روسی]] صورت می‌گرفت. نخستین آموزشگاه از این نوع در شهر خجند در سال 1907 تأسیس شد که در آن 57 نفر تحصیل می‌کردند. سال 1914 در خجند 2 باب آموزشگاه حرفه‌ای روسی- محلی فعال بود. سال 1917 در کنار آموزشگاه‌­های درجه یک، 28 آموزشگاه درجه دو نیز فعال بود<ref>بندریکف ک.ی (1960). رساله درباره تاریخ معارف مردمی در ترکستان (1924- 1865). مسکو، ص 300.</ref>.
در ابتدای قرن 20م. در ردیف [[مکاتب روسی - محلی تاجیکستان|مکاتب روسی- محلی]] در آسیای میانه، آموزشگاه‌های حرفه‌ای روسی- محلی نیز تأسیس یافت که در آنها تحصیل به [[زبان روسی]] صورت می‌گرفت. نخستین آموزشگاه از این نوع در شهر خجند در سال 1907 تأسیس شد که در آن 57 نفر تحصیل می‌کردند. سال 1914 در خجند 2 باب آموزشگاه حرفه‌ای روسی- محلی فعال بود. سال 1917 در کنار آموزشگاه‌­های درجه یک، 28 آموزشگاه درجه دو نیز فعال بود<ref>بندریکف ک.ی (1960). رساله درباره تاریخ معارف مردمی در ترکستان (1924- 1865). مسکو، ص 300.</ref>.
خط ۱۲۵: خط ۱۰۵:
در اواخر قرن 19م. تحت تأثیر آموزش در کشورهای ترکیه، ایران، [[مصر]]، تاتارستان، همچنین مکاتب روسی در شهرهای تاجیک‌نشین بنیاد نموده مهاجرین روس در آسیای میانه، چنین مکاتبی تأسیس شد. دروه تحصیل در [[مکاتب اصول جدید تاجیکستان|مکاتب اصول جدید]] 4 و یا 6 ساله بود که در آنجا در کنار علوم دینی، علوم دنیوی نیز تعلیم داده می‌شد.
در اواخر قرن 19م. تحت تأثیر آموزش در کشورهای ترکیه، ایران، [[مصر]]، تاتارستان، همچنین مکاتب روسی در شهرهای تاجیک‌نشین بنیاد نموده مهاجرین روس در آسیای میانه، چنین مکاتبی تأسیس شد. دروه تحصیل در [[مکاتب اصول جدید تاجیکستان|مکاتب اصول جدید]] 4 و یا 6 ساله بود که در آنجا در کنار علوم دینی، علوم دنیوی نیز تعلیم داده می‌شد.


در [[مکاتب اصول جدید تاجیکستان|مکاتب اصول جدید]] چنین موادی آموزش داده می‌شد. «بخش اول: الفبا، خوانش، دینیات، املاء، اصول حفظ درس. بخش دوم: دینیات، قرائت، زبان ترکی، املاء، اصول حفظ درس، حساب، طرز دعا، صحبت. بخش سوم: قرآن مجید، اصول دین، قرائت زبان ترکی، تاریخ، حساب، املا، اصول حفظ درس، صحبت. بخش چهارم: قرآن مجید، آموزش اصول دین، تاریخ اسلام، زبان عربی، جغرافیا، حساب، مقاله‌نویسی، اصول حفظ درس، صحبت. بخش پنجم: قرآن مجید، قانون‌شناسی اصول دین، حساب، جغرافیا، مختصر علوم طبیعی، حدیث، صحبت با شاگردان.»
در [[مکاتب اصول جدید تاجیکستان|مکاتب اصول جدید]] چنین موادی آموزش داده می‌شد. <blockquote>«بخش اول: الفبا، خوانش، دینیات، املاء، اصول حفظ درس. بخش دوم: دینیات، قرائت، زبان ترکی، املاء، اصول حفظ درس، حساب، طرز دعا، صحبت. بخش سوم: قرآن مجید، اصول دین، قرائت زبان ترکی، تاریخ، حساب، املا، اصول حفظ درس، صحبت. بخش چهارم: قرآن مجید، آموزش اصول دین، تاریخ اسلام، زبان عربی، جغرافیا، حساب، مقاله‌نویسی، اصول حفظ درس، صحبت. بخش پنجم: قرآن مجید، قانون‌شناسی اصول دین، حساب، جغرافیا، مختصر علوم طبیعی، حدیث، صحبت با شاگردان.»</blockquote>در این مکاتب در یک هفته 23-25 ساعت تدریس می‌شد، اما برنامه آموزشی فوق نه در همه جا و نه همه وقت به طور کامل رعایت نمی‌شد. با تأسیس مکاتب اصول جدید در آسیای میانه، مناسبت مقامات حکومت پادشاهی [[روسیه]] با شهر بخارا مختل شد، چنانکه سردار نظامی شهر تاشکند نوشته بود که:<blockquote>«[[مکاتب اصول جدید تاجیکستان|مکاتب اصول نو]] با وارد نمودن تدریس درس‌های نو جغرافیا، حساب، تاریخ، آشنایی با زبان روسی در برنامه‌های آموزشی و با قرار گرفتن در مقابل طرز زندگی کهنه، نزاع و اختلاف انداختند. ما این اختلافات را از یک طرف به عنوان نشانه پیشرفت علم و تکنیک تبریک نموده، اما از سوی دیگر هشدار می‌دهیم که اگر نظارت بیشتری بر این مکتب­ها نشود، خطر پان‌اسلامیسم غیرقابل اجتناب است<ref>رجب‌اف، ظ (1959). تاریخ افکار اجتماعی-سیاسی خلق تاجیک. استالین‌آباد، ص 386.</ref>».</blockquote>نخستین [[مکاتب اصول جدید تاجیکستان|مکتب اصول جدید]] در آسیای میانه طبق معلومات ن.پ. آسترامف در سال 1890 در وادی فرغانه از جانب معلمان تاتار تأسیس شد. در ابتدا رشد این مکاتب کم بود، اما از آغاز انقلاب اول [[روسیه]]، تکثیر آنها بیشتر شد، از جمله در سال 1910 در ولایت فرغانه 28 [[مکاتب اصول جدید تاجیکستان|مکتب اصول جدید]] فعالیت می‌نمود. ماه فوریه همان سال فرماندار فرغانه در گزارش خود به دبیرخانه فرماندار کل ترکستان اطلاع یادآور شد که در هر یک از این مکاتب جدید از 25 تا 100 و حتی 200 دانش آموز تحصیل می‌نمایند. این مکاتب جای مکتب‌های کهنه را گرفته، موجودیت [[مکاتب روسی - محلی تاجیکستان|مکتب‌های روسی- محلی]] را با خطر مواجه کرده‌اند.


در این مکاتب در یک هفته 23-25 ساعت تدریس می‌شد، اما برنامه آموزشی فوق نه در همه جا و نه همه وقت به طور کامل رعایت نمی‌شد.
در همان سال در خجند 7، ولایت هفت­رود 7، ولایت سمرقند 5، ولایت سیردریا 40، شهر تاشکند 17 [[مکاتب اصول جدید تاجیکستان|مکتب اصول جدید]] فعال بود. نخستین مکتب اصول جدید در حدود [[تاجیکستان]] کنونی در سال 1910 در قسته‌کوز تأسیس شد که در آن 30 دانش آموز تحصیل می‌نمودند که در سال 1914 یک مکتب دیگر نیز تأسیس شد. در شهر خجند نیز 2 [[مکاتب اصول جدید تاجیکستان|مکتب اصول جدید]] فعال بود.


با تأسیس مکاتب اصول جدید در آسیای میانه، مناسبت مقامات حکومت پادشاهی [[روسیه]] با شهر بخارا مختل شد، چنانکه سردار نظامی شهر تاشکند نوشته بود که: <blockquote>«[[مکاتب اصول جدید تاجیکستان|مکاتب اصول نو]] با وارد نمودن تدریس درس‌های نو جغرافیا، حساب، تاریخ، آشنایی با زبان روسی در برنامه‌های آموزشی و با قرار گرفتن در مقابل طرز زندگی کهنه، نزاع و اختلاف انداختند. ما این اختلافات را از یک طرف به عنوان نشانه پیشرفت علم و تکنیک تبریک نموده، اما از سوی دیگر هشدار می‌دهیم که اگر نظارت بیشتری بر این مکتب­ها نشود، خطر پان‌اسلامیسم غیرقابل اجتناب است<ref>رجب‌اف، ظ (1959). تاریخ افکار اجتماعی-سیاسی خلق تاجیک. استالین‌آباد، ص 386.</ref>».</blockquote>نخستین [[مکاتب اصول جدید تاجیکستان|مکتب اصول جدید]] در آسیای میانه طبق معلومات ن.پ. آسترامف در سال 1890 در وادی فرغانه از جانب معلمان تاتار تأسیس شد. در ابتدا رشد این مکاتب کم بود، اما از آغاز انقلاب اول [[روسیه]]، تکثیر آنها بیشتر شد، از جمله در سال 1910 در ولایت فرغانه 28 [[مکاتب اصول جدید تاجیکستان|مکتب اصول جدید]] فعالیت می‌نمود. ماه فوریه همان سال فرماندار فرغانه در گزارش خود به دبیرخانه فرماندار کل ترکستان اطلاع یادآور شد که در هر یک از این مکاتب جدید از 25 تا 100 و حتی 200 دانش آموز تحصیل می‌نمایند. این مکاتب جای مکتب‌های کهنه را گرفته، موجودیت [[مکاتب روسی - محلی تاجیکستان|مکتب‌های روسی- محلی]] را با خطر مواجه کرده‌اند.
یکی از نخستین بنیانگذاران [[مکاتب اصول جدید تاجیکستان|مکتب اصول جدید]] تاجیکی عبدالقادر شکوری بود. این مرد فرهیخته و اندیشمند سال 1903 در زادگاهش روستای رجب‌امین سمرقند که قبلاً با اصول سنتی آموزش می‌داد، به تدریس اصول جدید می‌پرداخت. وی پس از آشنایی با روزنامه ترکی «ترجمان» به واسطه ساعت‌سازی تاتار به نام ملا بدرالدین به فکر گشادن چنین مکتب نویی می‌افتد. رحیم هاشم درباره آشنایی عبدالقادر شکوری با روزنامه «ترجمان» و تأثیر آن بر ایجاد [[مکاتب اصول جدید تاجیکستان|مکتب اصول جدید]] چنین می‌نویسد:<blockquote>«معلم من، اولین تأسیس‌کننده مکتب نو در سمرقند، عبدالقادر شکوری که یکی از معارف‌پروران پیشقدم زمان خود و یکی از فداییان نشر معارف در بین مردم تاجیک می‌باشد، نوع آشنا شدن خود را از روزنامه و روزنامه‌خوانی را چنین نقل می‌کرد «در وقت بچگی‌ام روزی برای درست کردن ساعت خود در رسته نو سمرقند به دکان ساعت‌سازی استاد بدرالدین تاتار درآمدم. در دستش ورقه‌ای را نگاه داشته می‌خواند. از روی کنجکاوی گفته پرسیدم. «این چیست که می‌خوانید؟» استاد مذکور به سؤالم چنین جواب داد: «این چیزی است که کور را بینا می‌کند و نه اینکه بینای عادی، بلکه آدم‌بین می‌گرداند!» من حیران مانده، رخصت پرسیده آن ورقه را گرفته دیدم «ترجمان» نام روزنامه بوده‌است که آن وقت‌ها در شهر باغچه‌سرای قریم نشر می‌گردید. روزنامه را برده پنهانی خوانده آورده دادم. به همین واسطه چه بودن روزنامه را فهمیدم، به خواندن آن عادت کردم. ذوق و هوسم به دانستن چیزهایی که در آن نشر می‌شد، روز به روز زیاد گردید و از سال آینده خودم به «ترجمان» آشنا شدم در سال‌هایی که من در مکتب استاد شکوری درس می‌خواندم، وی با اکثر روزنامه‌های تاتارستان و آذربایجان آشنا بود و بسیاری از مقاله‌های علمی و ادبی آن روزنامه‌ها را برای دانش آموزان خود می‌خواند و می‌فهماند و جوانان را به خواندن روزنامه ترغیب می‌کرد<ref>هاشم، رحیم‌الدین (1988). سال‌ها در صحیفه‌ها. دوشنبه، ص 287-288.</ref>».</blockquote>عبدالقادر شکوری پس از رفتن به شهر خجند و آشنایی با اصول جدید آموزش و پرورش در مکتب جدید صلاح‌الدین مجیدی تاتار، به وطن بازگشته، با اصول جدید، به تدریس می‌پردازد. وی ابتدا بر مبنای [[کتاب های درسی در مدارس تاجیکستان|کتاب‌های درسی]] تاتاری «معلم اول» عبدالهادی مقصودی، «معلم ثانی»، «هفت‌یک» و کتاب‌هایی که از باغچه‌سرای، استامبول، باکو، قزان و تهران به دست آورده‌‌بود، تدریس می‌کرد و به دانش آموزان تعلیم می‌داد و بعداً خود او و دوستانش [[کتاب های درسی در مدارس تاجیکستان|کتاب‌های درسی]] تهیه می‌کنند. عبدالقادر شکوری در شهر می‌خواست به آموزش و پرورش دانش آموزان بپردازد. در این باره ودود محمودی چنین می‌نویسد: <blockquote>«یادم می‌آید هنوز کرسی‌های مکتبی نداشتیم. در روی زمین خان که تخت بود، به روی نَمَد و شال می‌نشستیم و در پیش چهارپایه‌های پستک داشتیم که کتاب و دفتر، سنگ‌تخته و سنگ‌قلمها را روی آنها گذاشته می‌خواندیم و می‌نوشتیم. در آن روزها و سال‌ها- سال‌های اولین قرن 20- کتابهای ما بیشتر در شهر قزان چاپ می‌شد. در این میان رساله‌های عالم‌جان بارودی، هادی مقصودی و دیگران دیده می‌شدند. یک سری کتاب‌های درسی تاجیکی را تاتارستان برای ما حاضر می‌کرد. «شرایط ایمان»، عقاید اسلامیه»، «عبادت اسلامیه»، «صد پند لقمان حکیم»، «معلم اول»، «معلم ثانی» از آن جمله بودند<ref>محدودی، ودود، شکوری، عبدالقادر (1990). صدای شرق. شماره 8، ص 8.</ref>».</blockquote>اما با اغوای همسایه حاجی عبدالقادر شکوری مجبور می‌شود که مکتبش را به منزل [[محمدخواجه بهبودی|محمود خواجه بهبودی]] واقع در گذر یامین نزدیک قلندرخانه منتقل کند. در رابطه با انتقال مکتب به جای دیگر باید گفت که در  طول فعالیت این مکتب، یازده مرتبه مکانش عوض شده‌است. گویا وقتی که مکتب در منزل [[محمدخواجه بهبودی|محمود خواجه بهبودی]] قرار داشت، کسی به وزارت علوم [[روسیه]] شکایت می‌نویسد که در مکتب شکوری به دانش­ آموزان کتاب‌های «مضر» را تعلیم می‌دهند. در این رابطه از وزارت علوم [[روسیه]] برای بازرسی مکتب نماینده می‌آید. این واقعه را ودود محمودی چنین یادآوری می‌کند:    <blockquote>«به معلم خبر داده‌بودند که مفتّش بزرگی آمده‌است و باید احتیاط لازم را کرد. بنابر آنچه که از کتاب‌های دانش دنیوی بود در زیر هیزم و خس و خاشاک و انبارهای خانه پنهان کرد. نقشه­‌های جغرافی، کُرّه مجسمه‌ها پنهان شد. و در روی کرسی‌ها فقط کتاب‌هایی مانند «قرآن»، «هفت‌یک»، «الفبا»، «جامع الحکایات»، «صد حکایت» در نظر حکومت پادشاهی بی ضرر نهاده شد. همه جا تمیز، منتظر مفتش بدهیبت بودیم. چند نفر آدم رسمی آمدند. هر طرف را کند و کاو کردند، پرس وجو به میان آمد، حتی لای کتاب و دفترهای بچه­‌ها را نیز دیدند. چیزی درباره مکتب و فعالیت معلمش در شکایت­‌نامه‌ها از خادمان صادق حکومت پادشاهی نوشته شده‌بود، یافت نشد<ref>محدودی، ودود، شکوری، عبدالقادر (1990). صدای شرق. شماره 8، ص 9-10.</ref>».</blockquote>چون تعداد دانش آموزان افزایش پیدا می‌کنند، شکوری در باغ موروثی پدر برای مکتب یک ساختمان بزرگ‌تر می‌سازد. برای ساخت این مکتب، در کنار شاگردان و والدین آنها، عبدالقادر خمدانچی مهندس، مقیم نجار، صیفی خوشنویس زحمت زیادی کشیدند و این بیت‌ها در وصف آن‌هاست:<blockquote>اوستا مقیم نجار                                    کرده کرسی‌ها طیار
 
در همان سال در خجند 7، ولایت هفت­رود 7، ولایت سمرقند 5، ولایت سیردریا 40، شهر تاشکند 17 [[مکاتب اصول جدید تاجیکستان|مکتب اصول جدید]] فعال بود.
 
نخستین مکتب اصول جدید در حدود [[تاجیکستان]] کنونی در سال 1910 در قسته‌کوز تأسیس شد که در آن 30 دانش آموز تحصیل می‌نمودند که در سال 1914 یک مکتب دیگر نیز تأسیس شد. در شهر خجند نیز 2 [[مکاتب اصول جدید تاجیکستان|مکتب اصول جدید]] فعال بود.
 
یکی از نخستین بنیانگذاران [[مکاتب اصول جدید تاجیکستان|مکتب اصول جدید]] تاجیکی عبدالقادر شکوری بود. این مرد فرهیخته و اندیشمند سال 1903 در زادگاهش روستای رجب‌امین سمرقند که قبلاً با اصول سنتی آموزش می‌داد، به تدریس اصول جدید می‌پرداخت. وی پس از آشنایی با روزنامه ترکی «ترجمان» به واسطه ساعت‌سازی تاتار به نام ملا بدرالدین به فکر گشادن چنین مکتب نویی می‌افتد.
 
رحیم هاشم درباره آشنایی عبدالقادر شکوری با روزنامه «ترجمان» و تأثیر آن بر ایجاد [[مکاتب اصول جدید تاجیکستان|مکتب اصول جدید]] چنین می‌نویسد: <blockquote>«معلم من، اولین تأسیس‌کننده مکتب نو در سمرقند، عبدالقادر شکوری که یکی از معارف‌پروران پیشقدم زمان خود و یکی از فداییان نشر معارف در بین مردم تاجیک می‌باشد، نوع آشنا شدن خود را از روزنامه و روزنامه‌خوانی را چنین نقل می‌کرد «در وقت بچگی‌ام روزی برای درست کردن ساعت خود در رسته نو سمرقند به دکان ساعت‌سازی استاد بدرالدین تاتار درآمدم. در دستش ورقه‌ای را نگاه داشته می‌خواند. از روی کنجکاوی گفته پرسیدم. «این چیست که می‌خوانید؟» استاد مذکور به سؤالم چنین جواب داد: «این چیزی است که کور را بینا می‌کند و نه اینکه بینای عادی، بلکه آدم‌بین می‌گرداند!» من حیران مانده، رخصت پرسیده آن ورقه را گرفته دیدم «ترجمان» نام روزنامه بوده‌است که آن وقت‌ها در شهر باغچه‌سرای قریم نشر می‌گردید. روزنامه را برده پنهانی خوانده آورده دادم. به همین واسطه چه بودن روزنامه را فهمیدم، به خواندن آن عادت کردم. ذوق و هوسم به دانستن چیزهایی که در آن نشر می‌شد، روز به روز زیاد گردید و از سال آینده خودم به «ترجمان» آشنا شدم در سال‌هایی که من در مکتب استاد شکوری درس می‌خواندم، وی با اکثر روزنامه‌های تاتارستان و آذربایجان آشنا بود و بسیاری از مقاله‌های علمی و ادبی آن روزنامه‌ها را برای دانش آموزان خود می‌خواند و می‌فهماند و جوانان را به خواندن روزنامه ترغیب می‌کرد<ref>هاشم، رحیم‌الدین (1988). سال‌ها در صحیفه‌ها. دوشنبه، ص 287-288.</ref>».</blockquote>عبدالقادر شکوری پس از رفتن به شهر خجند و آشنایی با اصول جدید آموزش و پرورش در مکتب جدید صلاح‌الدین مجیدی تاتار، به وطن بازگشته، با اصول جدید، به تدریس می‌پردازد. وی ابتدا بر مبنای [[کتاب های درسی در مدارس تاجیکستان|کتاب‌های درسی]] تاتاری «معلم اول» عبدالهادی مقصودی، «معلم ثانی»، «هفت‌یک» و کتاب‌هایی که از باغچه‌سرای، استامبول، باکو، قزان و تهران به دست آورده‌‌بود، تدریس می‌کرد و به دانش آموزان تعلیم می‌داد و بعداً خود او و دوستانش [[کتاب های درسی در مدارس تاجیکستان|کتاب‌های درسی]] تهیه می‌کنند. عبدالقادر شکوری در شهر می‌خواست به آموزش و پرورش دانش آموزان بپردازد. در این باره ودود محمودی چنین می‌نویسد: <blockquote>«یادم می‌آید هنوز کرسی‌های مکتبی نداشتیم. در روی زمین خان که تخت بود، به روی نَمَد و شال می‌نشستیم و در پیش چهارپایه‌های پستک داشتیم که کتاب و دفتر، سنگ‌تخته و سنگ‌قلمها را روی آنها گذاشته می‌خواندیم و می‌نوشتیم. در آن روزها و سال‌ها- سال‌های اولین قرن 20- کتابهای ما بیشتر در شهر قزان چاپ می‌شد. در این میان رساله‌های عالم‌جان بارودی، هادی مقصودی و دیگران دیده می‌شدند. یک سری کتاب‌های درسی تاجیکی را تاتارستان برای ما حاضر می‌کرد. «شرایط ایمان»، عقاید اسلامیه»، «عبادت اسلامیه»، «صد پند لقمان حکیم»، «معلم اول»، «معلم ثانی» از آن جمله بودند<ref>محدودی، ودود، شکوری، عبدالقادر (1990). صدای شرق. شماره 8، ص 8.</ref>».</blockquote>اما با اغوای همسایه حاجی عبدالقادر شکوری مجبور می‌شود که مکتبش را به منزل [[محمدخواجه بهبودی|محمود خواجه بهبودی]] واقع در گذر یامین نزدیک قلندرخانه منتقل کند. در رابطه با انتقال مکتب به جای دیگر باید گفت که در  طول فعالیت این مکتب، یازده مرتبه مکانش عوض شده‌است. گویا وقتی که مکتب در منزل [[محمدخواجه بهبودی|محمود خواجه بهبودی]] قرار داشت، کسی به وزارت علوم [[روسیه]] شکایت می‌نویسد که در مکتب شکوری به دانش­ آموزان کتاب‌های «مضر» را تعلیم می‌دهند. در این رابطه از وزارت علوم [[روسیه]] برای بازرسی مکتب نماینده می‌آید. این واقعه را ودود محمودی چنین یادآوری می‌کند:    <blockquote>«به معلم خبر داده‌بودند که مفتّش بزرگی آمده‌است و باید احتیاط لازم را کرد. بنابر آنچه که از کتاب‌های دانش دنیوی بود در زیر هیزم و خس و خاشاک و انبارهای خانه پنهان کرد. نقشه­‌های جغرافی، کُرّه مجسمه‌ها پنهان شد. و در روی کرسی‌ها فقط کتاب‌هایی مانند «قرآن»، «هفت‌یک»، «الفبا»، «جامع الحکایات»، «صد حکایت» در نظر حکومت پادشاهی بی ضرر نهاده شد. همه جا تمیز، منتظر مفتش بدهیبت بودیم. چند نفر آدم رسمی آمدند. هر طرف را کند و کاو کردند، پرس وجو به میان آمد، حتی لای کتاب و دفترهای بچه­‌ها را نیز دیدند. چیزی درباره مکتب و فعالیت معلمش در شکایت­‌نامه‌ها از خادمان صادق حکومت پادشاهی نوشته شده‌بود، یافت نشد<ref>محدودی، ودود، شکوری، عبدالقادر (1990). صدای شرق. شماره 8، ص 9-10.</ref>».</blockquote>چون تعداد دانش آموزان افزایش پیدا می‌کنند، شکوری در باغ موروثی پدر برای مکتب یک ساختمان بزرگ‌تر می‌سازد. برای ساخت این مکتب، در کنار شاگردان و والدین آنها، عبدالقادر خمدانچی مهندس، مقیم نجار، صیفی خوشنویس زحمت زیادی کشیدند و این بیت‌ها در وصف آن‌هاست:<blockquote>اوستا مقیم نجار                                    کرده کرسی‌ها طیار


دارد خدمت بسیار                                 در مکتب سمرقند
دارد خدمت بسیار                                 در مکتب سمرقند
خط ۱۸۷: خط ۱۵۹:
در سال 1908 اسماعیل غسپری یکی از پایه‌گذاران آموزش اصول جدید در [[روسیه]] و سردبیر روزنامه «ترجمان» که در باغچه‌سرای انتشار می‌یافت، به بخارا آمد و پس از مشورت با چند تن از متجددین تاجیک و تاتار به نتیجه رسید که در مکتب رسمی تاتارها که به آن «مظفریه» می­‌گفتند، بچه‌های تاجیک نیز می‌توانند تحصیل کنند. همان سال مکتب تاتارها از خانه نظام ثابت‌اف به خانه خالد بُرناشُف تاتار دیگر انتقال یافته و چند تن از بچه‌های تاجیک را پذیرفت.
در سال 1908 اسماعیل غسپری یکی از پایه‌گذاران آموزش اصول جدید در [[روسیه]] و سردبیر روزنامه «ترجمان» که در باغچه‌سرای انتشار می‌یافت، به بخارا آمد و پس از مشورت با چند تن از متجددین تاجیک و تاتار به نتیجه رسید که در مکتب رسمی تاتارها که به آن «مظفریه» می­‌گفتند، بچه‌های تاجیک نیز می‌توانند تحصیل کنند. همان سال مکتب تاتارها از خانه نظام ثابت‌اف به خانه خالد بُرناشُف تاتار دیگر انتقال یافته و چند تن از بچه‌های تاجیک را پذیرفت.


نخستین مکتب تاجیکی اصول جدید در بخارا که در عرصه فرهنگی نقش بزرگی داشته‌است، توسط [[میرزا عبدالواحد منظم|میرزا عبدالواحد مُنْظِم]] و دوستان و هم‌مسلکانش [[صدرالدین عینی]]، احمدجان حمدی و حامدخواجه مهری تأسیس شد. علت اصلی تأسیس چنین مکتبی را [[صدرالدین عینی]] چنین بیان می‌کند:    <blockquote>«سال 1326ه. (1908م.) در فصل تابستان نویسنده این سطرها با شریک درسم حامدخواجه مهری بخارایی به سمرقند برای سیاحت رفتیم. در این روزها شریک درس دیگر ما عبدالواحد منظم در سمرقند، در انتشارات دیمورُف به چاپ کتابی مشغول بود. از آنجا که بار اول بود که به سمرقند آمده و چون در آنجا آشنایی نداشتیم، با هم به انتشاراتی رفتیم. با راهنمایی میرزا عبدالواحد شهر نو و کهنه سمرقند را تماشا کردیم. یک روز هنگامی که مرقد امیر تیمور را زیارت می‌کردیم با ملا ابراهیم سیدکمال‌زاده (شاعر و یکی از معارف­پروران مشهور سمرقند) برخوردیم و با اصرار او در خانه‌اش میهمان شدیم. ملاابراهیم بعد از طعام شمس‌الدین پسر خود (که سال 1918 در سمرقند شهید شد) و تاج‌الدین برادرزاده‌اش را نزد ما آورده، امتحان کرد. این بچه‌ها از حساب، جغرافیا، از خط و املا، از تجوید(قاعده‌های درست خواندن قرآن) و از مسأله‌های دینی امتحان دادند. چیزهایی را که بیست و پنج سال در مدرسه خوانده بودیم و برای اولین بار بود که می­‌شنیدیم، از این بچه‌های 10-12 ساله شنیده در تعجب‌زده شدیم و طبیعی است که مکتبی را که آنها می‌خواندند، موجب کنجکاوی ما شد. این «مکتب شکوری» بود که سال 1312 (1903) با تلاش ملا عبدالقادر شکوری تأسیس  شده بود. مکتب شکوری در آن روزها در گذر قوش­حوض بود. شکوری ما را قبول کرده، شاگردان مکتب را یک یک به ما نشان داد و از نقاط مثبت مکتب سخن گفت. تا آن روز مکتب نو را ندیده بودیم. «مکتب اصول جدید بوده‌است، در آنجا بچه‌ها زود خط و سواد می‌برآورده‌اند» شنیده باشیم هم، چندان اهمیت نداده‌بودیم. در نتیجه مطالعه کتاب‌هایی مثل «نوادر الوقایع» و «سیاحت‌نامه ابراهیم‌بیک» لزوم انقلاب علمی و اجتماعی را فهمیده باشیم هم، راههای آن را هیچ فکر نکرده‌بودیم. خلاصه، به مکتب شکوری درآمده متحیر برآمدیم و از همان روز سر کرده فکر مکتب تمام مغز سر ما را اشغال کرد»<ref>عینی، صدرالدین (1987). تاریخ انقلاب بخارا. دوشنبه، ص 30-31.</ref>.  </blockquote>[[میرزا عبدالواحد منظم|عبدالواحد منظم]] تأثرات سفر سمرقند را در «شرح حال» خود چنین بیان کرده‌است: <blockquote>«سال 1907 در سمرقند به واسطه‌ای [[مکاتب اصول جدید تاجیکستان|مکتب اصول جدید]] عبدالقادر شکوری را تماشا کردم. چنان در من تأثیر کرد که هرچه زودتر در بخارا گشادن چنین مکتبی را مقرر نمودم».</blockquote>5 نوامبر سال 1908 در منزل [[میرزا عبدالواحد منظم]] واقع در گذر سلاح‌خانه شهر بخارا این [[مکاتب اصول جدید تاجیکستان|مکتب اصول جدید]] تأسیس شده و فرزندان طبقات مختلف جامعه را می­‌پذیرفت. نخستین 12 نفر شاگردان مکتب پسران عبارت بودند از [[احمدجان مخدوم حمدی]]؛ افضل و اکرم، پسر قاضی شریفجان مخدوم صدر ضیاء؛ ظریف‌جان، عبدالرحمان‌بیک پسر عبدالله‌ بیک؛ عبدالرحیم پسر حاجی عبدالستار؛ محمدامین پسر سعیدجان مخدوم؛ عبدالقیوم پسر عبدالشکور و دیگران. چون مؤسسان و معلمان مکتب در امور آموزش و پرورش تجربه نداشتند، با مشکلات زیادی مواجه شدند. [[صدرالدین عینی]] در این رابطه می‌نویسد: <blockquote>«لکن ترتیب تعلیم خیلی ویران و همه ما از اصول و قواعد آن بی‌خبر بودیم. دلمان با آتش اصلاح طرز تعلیم شراری داده می‌سوخته باشد هم، از ندانستن و ناتوانی خود جانمان در عذاب بود<ref>عینی، صدرالدین (1987). تاریخ انقلاب بخارا. دوشنبه، ص 33.</ref>».</blockquote>منظم، عینی، مهری و حمدی به خاطر تجربه‌آموزی از مکاتب تاتارها، با اصول آموزش و پرورش در این مکتب آشنا شده، توسط عبدالرحمان سعیدی کتاب‌های درسی تاتاری را دریافت کرده و با روش­‌های جدید کار را ادامه دادند. [[میرزا عبدالواحد منظم|عبدالواحد منظم]] مدیر و معلم اول، احمدجان حمدی و حامدخواجه مهری معاون او شده، [[صدرالدین عینی]] همه روزه به مکتب تاتارها رفته، تجربه این مکتب را به مکتب منظم انتقال می‌داد. چون در مکتب تاتارها فرزندان تاجیک هم تحصیل می‌کردند و زبان و کتاب‌های تاتاری را نمی‌فهمیدند، با درخواست عبدالرحمان سعیدی ص. عینی در مکتب تاتارها وظیفه ترجمه را هم انجام می‌داد. [[مکاتب اصول جدید تاجیکستان|مکتب اصول جدید]] منظم در یک مدت کوتاه شهرت کسب نمود. [[صدرالدین عینی]] می‌نویسد: <blockquote>«از آنجا که این مکتب به زبان فارسی و معلمانش بخاری‌الاصل بودند، زیاده شهرت پیدا کرده، مردم بخارا را به خود جلب نمود<ref>تبراف (1991). حیات، ادبیات، رئالیسم. دوشنبه، ص 31.</ref>».</blockquote>ماه مه سال 1909 [[میرزا عبدالواحد منظم|عبدالواحد منظم]] و [[صدرالدین عینی]] به خاطر آشنایی بیشتر با تجربه [[مکاتب اصول جدید تاجیکستان|مکتب اصول جدید]] عبدالقادر شکوری و جریان آموزش و پرورش، همچنین قبولی امتحانات عمومی از دانش آموزان آن مکتب برای مدت ده روز به سمرقند سفر کردند. همان سال برای اشخاص 20-30 ساله که سال‌ها در مکاتب قدیم درس خوانده و سواد قضایی نداشتند، در داخل مکتب شعبه شبانه تأسیس کردند و به صورت منظم به آن ها هر روز دو ساعت درس می‌داد. چون نفوذ مکتب میان مردم زیاد شد، گروهی تنگ‌نظر و پیش از همه دشمنان [[مکاتب اصول جدید تاجیکستان|مکاتب اصول جدید]] با رهبری ملاقمر تاتار قزانی در فکر از بین بردن آنها شدند. قاضی‌کلان بقاخواجه، عبدالواحد منظم را با چند تن از شاگردانش دعوت کرده امتحان نموده، با کتاب‌های درسی آنها آشنا شده و گفت: <blockquote>«شاگردان مکتب نو چون بلبلان باغ جنت بودند. من در این کار جهت خلاف شرع ندیدم، برعکس به همین ترتیب تنظیم یافتن تمام مکتب‌های مسلمانان را لازم می‌دانم».</blockquote>هرچند بعضی از علما مانند مفتی داملا اکرام، دانیال‌خواجه صدور و برخی دیگر از مفتی‌ها فتوای حلال بودن مکتب را داده، قوش­بیگی آستان‌قل و قاضی‌کلان بقاخواجه در این باره حکم مثبتی صادر کرده بودند. برخی از علمای جاهل با سروری قاضی برهان‌الدین و ملا قمر جلسه‌های اعتراضی دایر نموده و می‌گفتند: <blockquote>«اگر این مکتب بسته نشود، شورش می‌کنیم، به قوش­بیگی و قاضی‌کلان هجوم می‌کنیم، مفتی اکرام را نابود می‌کنیم، معلم مکتب را می‌کشیم، آنها را از مسلمانی خارج می‌کنیم»<ref>عینی، صدرالدین (1987). تاریخ انقلاب بخارا. دوشنبه، ص 51.</ref>. </blockquote>بر اثر چنین فشارهایی مأموران قوش­بیگی، قاضی‌کلان و رئیس به طور رسمی مکتب منظم را در 25 اکتبر سال 1909 بستند. تبراف بدون توجه به همه این فتنه‌ها، کینه­‌ها، سو‌ء قصدها، رشک و حسد و حرامکاری‌های علمای متعصب و نیروهای ارتجاعی شهر بخارا می‌نویسد:  <blockquote>«نخستین [[مکاتب اصول جدید تاجیکستان|مکتب اصول جدید]] منظم و دانش خوب و صحیح اولین شاگردان آن در شعور مردم بخارا تا یک اندازه انقلاب فکری و معنوی به وجود آوردند… میرزا عبدالقادر منظم با تشکیل نخستین مکتب اصول جدید و با ارائه علم و دانش جدید به جوانان زمان ایستادگی در مقابل جبر و ظلم و رذالت امیران و ارتقاء سطح  شعور آزادی‌خواهی در جامعه بخارا سهم کلان داشته‌است<ref>تبراف (1991). حیات، ادبیات، رئالیسم. دوشنبه، ص 34-35.</ref>». </blockquote>پس از بسته شدن [[مکاتب اصول جدید تاجیکستان|مکتب اصول جدید]] تاجیکی [[میرزا عبدالواحد منظم|عبدالواحد منظم]]، بیش از 50 شاگرد ادامه تحصیل را در مکتب تاتارها ادامه دادند. اما با فرمان حکومت ‌جوانان تاجیک از خواندن در مکتب تاتارها محروم شدند.
نخستین مکتب تاجیکی اصول جدید در بخارا که در عرصه فرهنگی نقش بزرگی داشته‌است، توسط [[میرزا عبدالواحد منظم|میرزا عبدالواحد مُنْظِم]] و دوستان و هم‌مسلکانش [[صدرالدین عینی]]، احمدجان حمدی و حامدخواجه مهری تأسیس شد. علت اصلی تأسیس چنین مکتبی را [[صدرالدین عینی]] چنین بیان می‌کند:    <blockquote>«سال 1326ه. (1908م.) در فصل تابستان نویسنده این سطرها با شریک درسم حامدخواجه مهری بخارایی به سمرقند برای سیاحت رفتیم. در این روزها شریک درس دیگر ما عبدالواحد منظم در سمرقند، در انتشارات دیمورُف به چاپ کتابی مشغول بود. از آنجا که بار اول بود که به سمرقند آمده و چون در آنجا آشنایی نداشتیم، با هم به انتشاراتی رفتیم. با راهنمایی میرزا عبدالواحد شهر نو و کهنه سمرقند را تماشا کردیم. یک روز هنگامی که مرقد امیر تیمور را زیارت می‌کردیم با ملا ابراهیم سیدکمال‌زاده (شاعر و یکی از معارف­پروران مشهور سمرقند) برخوردیم و با اصرار او در خانه‌اش میهمان شدیم. ملاابراهیم بعد از طعام شمس‌الدین پسر خود (که سال 1918 در سمرقند شهید شد) و تاج‌الدین برادرزاده‌اش را نزد ما آورده، امتحان کرد. این بچه‌ها از حساب، جغرافیا، از خط و املا، از تجوید(قاعده‌های درست خواندن قرآن) و از مسأله‌های دینی امتحان دادند. چیزهایی را که بیست و پنج سال در مدرسه خوانده بودیم و برای اولین بار بود که می­‌شنیدیم، از این بچه‌های 10-12 ساله شنیده در تعجب‌زده شدیم و طبیعی است که مکتبی را که آنها می‌خواندند، موجب کنجکاوی ما شد. این «مکتب شکوری» بود که سال 1312 (1903) با تلاش ملا عبدالقادر شکوری تأسیس  شده بود. مکتب شکوری در آن روزها در گذر قوش­حوض بود. شکوری ما را قبول کرده، شاگردان مکتب را یک یک به ما نشان داد و از نقاط مثبت مکتب سخن گفت. تا آن روز مکتب نو را ندیده بودیم. «مکتب اصول جدید بوده‌است، در آنجا بچه‌ها زود خط و سواد می‌برآورده‌اند» شنیده باشیم هم، چندان اهمیت نداده‌بودیم. در نتیجه مطالعه کتاب‌هایی مثل «نوادر الوقایع» و «سیاحت‌نامه ابراهیم‌بیک» لزوم انقلاب علمی و اجتماعی را فهمیده باشیم هم، راههای آن را هیچ فکر نکرده‌بودیم. خلاصه، به مکتب شکوری درآمده متحیر برآمدیم و از همان روز سر کرده فکر مکتب تمام مغز سر ما را اشغال کرد<ref>عینی، صدرالدین (1987). تاریخ انقلاب بخارا. دوشنبه، ص 30-31.</ref>».  </blockquote>[[میرزا عبدالواحد منظم|عبدالواحد منظم]] تأثرات سفر سمرقند را در «شرح حال» خود چنین بیان کرده‌است: <blockquote>«سال 1907 در سمرقند به واسطه‌ای [[مکاتب اصول جدید تاجیکستان|مکتب اصول جدید]] عبدالقادر شکوری را تماشا کردم. چنان در من تأثیر کرد که هرچه زودتر در بخارا گشادن چنین مکتبی را مقرر نمودم».</blockquote>5 نوامبر سال 1908 در منزل [[میرزا عبدالواحد منظم]] واقع در گذر سلاح‌خانه شهر بخارا این [[مکاتب اصول جدید تاجیکستان|مکتب اصول جدید]] تأسیس شده و فرزندان طبقات مختلف جامعه را می­‌پذیرفت. نخستین 12 نفر شاگردان مکتب پسران عبارت بودند از [[احمدجان مخدوم حمدی]]؛ افضل و اکرم، پسر قاضی شریفجان مخدوم صدر ضیاء؛ ظریف‌جان، عبدالرحمان‌بیک پسر عبدالله‌ بیک؛ عبدالرحیم پسر حاجی عبدالستار؛ محمدامین پسر سعیدجان مخدوم؛ عبدالقیوم پسر عبدالشکور و دیگران. چون مؤسسان و معلمان مکتب در امور آموزش و پرورش تجربه نداشتند، با مشکلات زیادی مواجه شدند. [[صدرالدین عینی]] در این رابطه می‌نویسد: <blockquote>«لکن ترتیب تعلیم خیلی ویران و همه ما از اصول و قواعد آن بی‌خبر بودیم. دلمان با آتش اصلاح طرز تعلیم شراری داده می‌سوخته باشد هم، از ندانستن و ناتوانی خود جانمان در عذاب بود<ref>عینی، صدرالدین (1987). تاریخ انقلاب بخارا. دوشنبه، ص 33.</ref>».</blockquote>منظم، عینی، مهری و حمدی به خاطر تجربه‌آموزی از مکاتب تاتارها، با اصول آموزش و پرورش در این مکتب آشنا شده، توسط عبدالرحمان سعیدی کتاب‌های درسی تاتاری را دریافت کرده و با روش­‌های جدید کار را ادامه دادند. [[میرزا عبدالواحد منظم|عبدالواحد منظم]] مدیر و معلم اول، احمدجان حمدی و حامدخواجه مهری معاون او شده، [[صدرالدین عینی]] همه روزه به مکتب تاتارها رفته، تجربه این مکتب را به مکتب منظم انتقال می‌داد. چون در مکتب تاتارها فرزندان تاجیک هم تحصیل می‌کردند و زبان و کتاب‌های تاتاری را نمی‌فهمیدند، با درخواست عبدالرحمان سعیدی ص. عینی در مکتب تاتارها وظیفه ترجمه را هم انجام می‌داد. [[مکاتب اصول جدید تاجیکستان|مکتب اصول جدید]] منظم در یک مدت کوتاه شهرت کسب نمود. [[صدرالدین عینی]] می‌نویسد: <blockquote>«از آنجا که این مکتب به زبان فارسی و معلمانش بخاری‌الاصل بودند، زیاده شهرت پیدا کرده، مردم بخارا را به خود جلب نمود<ref>تبراف (1991). حیات، ادبیات، رئالیسم. دوشنبه، ص 31.</ref>».</blockquote>ماه مه سال 1909 [[میرزا عبدالواحد منظم|عبدالواحد منظم]] و [[صدرالدین عینی]] به خاطر آشنایی بیشتر با تجربه [[مکاتب اصول جدید تاجیکستان|مکتب اصول جدید]] عبدالقادر شکوری و جریان آموزش و پرورش، همچنین قبولی امتحانات عمومی از دانش آموزان آن مکتب برای مدت ده روز به سمرقند سفر کردند. همان سال برای اشخاص 20-30 ساله که سال‌ها در مکاتب قدیم درس خوانده و سواد قضایی نداشتند، در داخل مکتب شعبه شبانه تأسیس کردند و به صورت منظم به آن ها هر روز دو ساعت درس می‌داد. چون نفوذ مکتب میان مردم زیاد شد، گروهی تنگ‌نظر و پیش از همه دشمنان [[مکاتب اصول جدید تاجیکستان|مکاتب اصول جدید]] با رهبری ملاقمر تاتار قزانی در فکر از بین بردن آنها شدند. قاضی‌کلان بقاخواجه، عبدالواحد منظم را با چند تن از شاگردانش دعوت کرده امتحان نموده، با کتاب‌های درسی آنها آشنا شده و گفت: <blockquote>«شاگردان مکتب نو چون بلبلان باغ جنت بودند. من در این کار جهت خلاف شرع ندیدم، برعکس به همین ترتیب تنظیم یافتن تمام مکتب‌های مسلمانان را لازم می‌دانم».</blockquote>هرچند بعضی از علما مانند مفتی داملا اکرام، دانیال‌خواجه صدور و برخی دیگر از مفتی‌ها فتوای حلال بودن مکتب را داده، قوش­بیگی آستان‌قل و قاضی‌کلان بقاخواجه در این باره حکم مثبتی صادر کرده بودند. برخی از علمای جاهل با سروری قاضی برهان‌الدین و ملا قمر جلسه‌های اعتراضی دایر نموده و می‌گفتند: <blockquote>«اگر این مکتب بسته نشود، شورش می‌کنیم، به قوش­بیگی و قاضی‌کلان هجوم می‌کنیم، مفتی اکرام را نابود می‌کنیم، معلم مکتب را می‌کشیم، آنها را از مسلمانی خارج می‌کنیم<ref>عینی، صدرالدین (1987). تاریخ انقلاب بخارا. دوشنبه، ص 51.</ref>». </blockquote>بر اثر چنین فشارهایی مأموران قوش­بیگی، قاضی‌کلان و رئیس به طور رسمی مکتب منظم را در 25 اکتبر سال 1909 بستند. تبراف بدون توجه به همه این فتنه‌ها، کینه­‌ها، سو‌ء قصدها، رشک و حسد و حرامکاری‌های علمای متعصب و نیروهای ارتجاعی شهر بخارا می‌نویسد:  <blockquote>«نخستین [[مکاتب اصول جدید تاجیکستان|مکتب اصول جدید]] منظم و دانش خوب و صحیح اولین شاگردان آن در شعور مردم بخارا تا یک اندازه انقلاب فکری و معنوی به وجود آوردند… میرزا عبدالقادر منظم با تشکیل نخستین مکتب اصول جدید و با ارائه علم و دانش جدید به جوانان زمان ایستادگی در مقابل جبر و ظلم و رذالت امیران و ارتقاء سطح  شعور آزادی‌خواهی در جامعه بخارا سهم کلان داشته‌است<ref>تبراف (1991). حیات، ادبیات، رئالیسم. دوشنبه، ص 34-35.</ref>». </blockquote>پس از بسته شدن [[مکاتب اصول جدید تاجیکستان|مکتب اصول جدید]] تاجیکی [[میرزا عبدالواحد منظم|عبدالواحد منظم]]، بیش از 50 شاگرد ادامه تحصیل را در مکتب تاتارها ادامه دادند. اما با فرمان حکومت ‌جوانان تاجیک از خواندن در مکتب تاتارها محروم شدند.


در بین سالهای 1912- 1914 در گذرهای مختلف شهر بخارا غیاث مخدوم حسنی، ملا ابوالقاسم، مکمِّل مخدوم، عثمان‌خواجه، حامدخواجه، ملاوفا، میرزا اسماعیل، [[عبدالرئوف فطرت]] و چند تن دیگر از روشنفکران تاجیک مکتب‌­داری می‌کردند. در مکتب عثمان‌خواجه 200 دانش آموز، حامدخواجه 100، ملا وفا 80، مکمل مخدوم 50 نفر با اصول جدید آموزش می­‌دادند. در همه این مکاتب شعبه‌های شبانه فعال بود که در هر کدام 40-50  مرد بی­سواد و یا کم‌سواد درس می‌خواندند.
در بین سالهای 1912- 1914 در گذرهای مختلف شهر بخارا غیاث مخدوم حسنی، ملا ابوالقاسم، مکمِّل مخدوم، عثمان‌خواجه، حامدخواجه، ملاوفا، میرزا اسماعیل، [[عبدالرئوف فطرت]] و چند تن دیگر از روشنفکران تاجیک مکتب‌­داری می‌کردند. در مکتب عثمان‌خواجه 200 دانش آموز، حامدخواجه 100، ملا وفا 80، مکمل مخدوم 50 نفر با اصول جدید آموزش می­‌دادند. در همه این مکاتب شعبه‌های شبانه فعال بود که در هر کدام 40-50  مرد بی­سواد و یا کم‌سواد درس می‌خواندند.
خط ۲۲۲: خط ۱۹۴:
در حدود 80/4% دانش آموزان مدارس 25-30 ساله، 13/1% 20-24 ساله و 6/5% تا 20 ساله بودند. در شهر بخارا مدرسان احترام زیادی داشتند. از جمله مدرسان «بنارس‌پوش» هنگام تاج‌گذاری امیران به دربار دعوت می‌شدند. در ترکستان وظیفه مدرسی انتخابی بود که آنها را در جمع‌ شاگردان انتخاب می‌نمودند<ref>میربابایف، ا (1999). مدرسه، دایره‌المعارف شوروی تاجیک. دوشنبه، جلد 4، ص 127.</ref>.
در حدود 80/4% دانش آموزان مدارس 25-30 ساله، 13/1% 20-24 ساله و 6/5% تا 20 ساله بودند. در شهر بخارا مدرسان احترام زیادی داشتند. از جمله مدرسان «بنارس‌پوش» هنگام تاج‌گذاری امیران به دربار دعوت می‌شدند. در ترکستان وظیفه مدرسی انتخابی بود که آنها را در جمع‌ شاگردان انتخاب می‌نمودند<ref>میربابایف، ا (1999). مدرسه، دایره‌المعارف شوروی تاجیک. دوشنبه، جلد 4، ص 127.</ref>.


به مناسبت شروع هر کتاب جدید، از جانب دانش آموزان به مدرسان مبلغی داده می‌شد. از جمله، برای شروع درس «شرح ملا» از 5 تا 12 سکّه، درس «عقاید» از 15 تا 25 سکه، درس «ملا جلال» از 5 تا 150 سکه داده می‌شد (در آن زمان قیمت یک پود گندم 5 سکه بود)<ref>قوشمت‌اف، ا (1990). وقف. دوشنبه، ص 82.</ref>. در [[مدارس تاجیکستان|مدارس]] اساساً علوم زیر تدریس می‌شد.
به مناسبت شروع هر کتاب جدید، از جانب دانش آموزان به مدرسان مبلغی داده می‌شد. از جمله، برای شروع درس «شرح ملا» از 5 تا 12 سکّه، درس «عقاید» از 15 تا 25 سکه، درس «ملا جلال» از 5 تا 150 سکه داده می‌شد (در آن زمان قیمت یک پود گندم 5 سکه بود<ref>قوشمت‌اف، ا (1990). وقف. دوشنبه، ص 82.</ref>). در [[مدارس تاجیکستان|مدارس]] اساساً علوم زیر تدریس می‌شد.


صرف و نحو، منطق، حکمت، کلام، فقه، لغت، معنی، بدیع، عروض، قافیه، انشاء، رسم‌الخط، مناظره، قرائت، تفسیر، حدیث، فرایض، اصول، جبر، هندسه، جغرافیا، اخلاق، تاریخ، احکام، الهیات، قرآن، ریاضیات و غیره<ref>عینی، صدرالدین (1990). یادداشت عبدالله خانها. دوشنبه، جلد 1، ص 179.</ref>. کتب اصلی درسی [[مدارس تاجیکستان|مدارس]] «بدان»، «اول علم»، «مُعِزّی»، «عوامل»، «قافیه»، «شرح ملا»، «شمسیه»، «حاشیه قطبی»، «عقاید نسفی»، «تهذیب»، «حکمت‌العین»، «هدایه»، «زنجانی»، «مختصر وقایه»، «خلاصه الحساب»، «ملا جلال» و امثال این‌ها بود.
صرف و نحو، منطق، حکمت، کلام، فقه، لغت، معنی، بدیع، عروض، قافیه، انشاء، رسم‌الخط، مناظره، قرائت، تفسیر، حدیث، فرایض، اصول، جبر، هندسه، جغرافیا، اخلاق، تاریخ، احکام، الهیات، قرآن، ریاضیات و غیره<ref>عینی، صدرالدین (1990). یادداشت عبدالله خانها. دوشنبه، جلد 1، ص 179.</ref>. کتب اصلی درسی [[مدارس تاجیکستان|مدارس]] «بدان»، «اول علم»، «مُعِزّی»، «عوامل»، «قافیه»، «شرح ملا»، «شمسیه»، «حاشیه قطبی»، «عقاید نسفی»، «تهذیب»، «حکمت‌العین»، «هدایه»، «زنجانی»، «مختصر وقایه»، «خلاصه الحساب»، «ملا جلال» و امثال این‌ها بود.
خط ۲۳۶: خط ۲۰۸:
بعد از حاشیه در درسخانه شرح «عقاید نسفی»، که تألیف علامه تفتازانی است، سر می‌شد و عادتاً 4 سال دوام می‌کرد. بعد از آن در دو سال کتاب «تهذیب» خوانده می‌شد که در زمینه منطق و کلام بود. سپس در دو سال «حکمت‌العین» خوانده می‌شد که در زمینه حکمت طبیعی و مافوق‌الطبیعی (الهیات) بود و در نهایت کتاب «ملاجلال» طی دو سال خوانده می‌شد که در خصوص علم کلام بود<ref>عینی، صدرالدین (1990). یادداشت عبدالله خانها. دوشنبه، جلد 1، ص 181-182.</ref>».  
بعد از حاشیه در درسخانه شرح «عقاید نسفی»، که تألیف علامه تفتازانی است، سر می‌شد و عادتاً 4 سال دوام می‌کرد. بعد از آن در دو سال کتاب «تهذیب» خوانده می‌شد که در زمینه منطق و کلام بود. سپس در دو سال «حکمت‌العین» خوانده می‌شد که در زمینه حکمت طبیعی و مافوق‌الطبیعی (الهیات) بود و در نهایت کتاب «ملاجلال» طی دو سال خوانده می‌شد که در خصوص علم کلام بود<ref>عینی، صدرالدین (1990). یادداشت عبدالله خانها. دوشنبه، جلد 1، ص 181-182.</ref>».  


محمدعلی بلجوانی در «تاریخ نافع» نوشته «بخارا قریب 400 مدرسه و مکتب­‌خانه دارد، مشهورترین  آنها را از روی دانسته‌هایم تحریر می‌نمایم»<ref>بلجوانی (1994). ص 13.</ref> که 78 مدرسه را نام می‌برد. او همچنین یادآور شده که در بخارا 80 مدرس و 22 مفتی به 34 هزار دانش آموز وجود داشتند<ref>فطرت بخارایی، عبدالرئوف (1989). بیانات سیاح هندی، مجله صدای شرق. شماره 6، ص 105.</ref>.
محمدعلی بلجوانی در «تاریخ نافع» نوشته «بخارا قریب 400 مدرسه و مکتب­‌خانه دارد، مشهورترین  آنها را از روی دانسته‌هایم تحریر می‌نمایم<ref>بلجوانی (1994). ص 13.</ref>» که 78 مدرسه را نام می‌برد. او همچنین یادآور شده که در بخارا 80 مدرس و 22 مفتی به 34 هزار دانش آموز وجود داشتند<ref>فطرت بخارایی، عبدالرئوف (1989). بیانات سیاح هندی، مجله صدای شرق. شماره 6، ص 105.</ref>.


سال 1920 صدر ضیاء در کتاب خود «ذکر اسامی مدارس داخله بخارای شریف»، فهرست 204 مدرسه را آورده و اطلاعاتی هم داده که در کدام گذر جای داشتن و دارای چند حجره بودن، کی و توسط چه کسی بنا شدن آن مدارس را متذکر شده‌است. از نوشتار او معلوم می‌گردد که بزرگترین مدرسه بخارا 147 حجره داشته‌است<ref>شکوری، محمدجان (1376). سیر ادبی صدرالدین عینی و مرحله‌های آن. نامه فرهنگستان، شماره 3، پاییز، ص 29-31.</ref>.
سال 1920 صدر ضیاء در کتاب خود «ذکر اسامی مدارس داخله بخارای شریف»، فهرست 204 مدرسه را آورده و اطلاعاتی هم داده که در کدام گذر جای داشتن و دارای چند حجره بودن، کی و توسط چه کسی بنا شدن آن مدارس را متذکر شده‌است. از نوشتار او معلوم می‌گردد که بزرگترین مدرسه بخارا 147 حجره داشته‌است<ref>شکوری، محمدجان (1376). سیر ادبی صدرالدین عینی و مرحله‌های آن. نامه فرهنگستان، شماره 3، پاییز، ص 29-31.</ref>.
خط ۲۵۰: خط ۲۲۲:
در بلجوان و دهات آن 9 مدرسه، در کَنگُرت 10 مدرسه، در دشتِ جُم، سَرِخاسار و دیگر جاها نیر چنین مدارسی فعالیت می‌نمودند. عموماً در 2 بیک‌گری کولاب و بلجوان حدود 60 مدرسه وجود داشت.
در بلجوان و دهات آن 9 مدرسه، در کَنگُرت 10 مدرسه، در دشتِ جُم، سَرِخاسار و دیگر جاها نیر چنین مدارسی فعالیت می‌نمودند. عموماً در 2 بیک‌گری کولاب و بلجوان حدود 60 مدرسه وجود داشت.


در این دوره در کنار [[مساجد تاجیکستان|مساجد]] جامع و حاجی یعقوب دوشنبه نیز مدارسی فعال بود که یکی متعلق به خدای‌نظربی دیوان‌بیگی و دومی به حاجی یعقوب تعلق داشت<ref>یوسف‌اف، ش (1988). تاریخ انقلابی. دوشنبه: نشر معارف، ص 79.</ref>در حصار سه مدرسه بزرگ با نام‌­های مدرسه کهنه، مدرسه نو و مدرسه بومی فعال بود که در آنها نه فقط از حصار، بلکه از قرتاغ، غازِملک، یاوان، ورزاب، فیض‌آباد، بیک‌گری و شاه‌گری‌های بایسون، کولاب، بلجوان، قراتگین، بدخشان نیز تحصیل می‌نمودند<ref>شاهانی، س (1997). بازگشت بلبل. دوشنبه، ص 22.</ref>.
در این دوره در کنار [[مساجد تاجیکستان|مساجد]] جامع و حاجی یعقوب دوشنبه نیز مدارسی فعال بود که یکی متعلق به خدای‌نظربی دیوان‌بیگی و دومی به حاجی یعقوب تعلق داشت<ref>یوسف‌اف، ش (1988). تاریخ انقلابی. دوشنبه: نشر معارف، ص 79.</ref> در حصار سه مدرسه بزرگ با نام‌­های مدرسه کهنه، مدرسه نو و مدرسه بومی فعال بود که در آنها نه فقط از حصار، بلکه از قرتاغ، غازِملک، یاوان، ورزاب، فیض‌آباد، بیک‌گری و شاه‌گری‌های بایسون، کولاب، بلجوان، قراتگین، بدخشان نیز تحصیل می‌نمودند<ref>شاهانی، س (1997). بازگشت بلبل. دوشنبه، ص 22.</ref>.


==== [[مكاتب و مدارس شوروی در تاجیکستان|مکاتب و مدارس شوروی]] ====
==== [[مكاتب و مدارس شوروی در تاجیکستان|مکاتب و مدارس شوروی]] ====
خط ۲۶۶: خط ۲۳۸:
{| class="wikitable"
{| class="wikitable"
|
|
|'''نام درس‌ها'''
|نام درس‌ها
| colspan="3" |'''مقطع'''
| colspan="3" |مقطع
|'''جمع'''
|جمع
|-
|-
|
|
خط ۳۵۷: خط ۳۲۹:
 
 


در رابطه با برنامه ­ریزی بایستی گفت که از سال تحصیلی 1923-1924 برنامه تکمیلی آموزشی مکاتب تهیه گردید و به اجرا گذاشته‌شد.
در رابطه با برنامه ­ریزی بایستی گفت که از سال تحصیلی 1923-1924 برنامه تکمیلی آموزشی مکاتب تهیه گردید و به اجرا گذاشته‌شد. ماه ژانویه سال 1919 قرار کمیساریای معارف خلم ترکستان مبنی بر تحصیل مختلط پسران و دختران صادر گردید. در سال تحصیلی 1921-1922 کمیسیون علمی ملی ازبکی، قرقیزی، ترکمنی و تاجیکی برای تألیف کتب درسی تأسیس شد<ref>شکوراف، م (1969). رساله تاریخی تشکل مدنیت سوسیالیستی تاجیک. دوشنبه، ص 32.</ref>.
 
ماه ژانویه سال 1919 قرار کمیساریای معارف خلم ترکستان مبنی بر تحصیل مختلط پسران و دختران صادر گردید. در سال تحصیلی 1921-1922 کمیسیون علمی ملی ازبکی، قرقیزی، ترکمنی و تاجیکی برای تألیف کتب درسی تأسیس شد<ref>شکوراف، م (1969). رساله تاریخی تشکل مدنیت سوسیالیستی تاجیک. دوشنبه، ص 32.</ref>.
 
نخستین مکاتب شوروی در دیگر شهرهای ترکستان در خجند، اوراتپه، کان بادام و اسفره در سال 1918 تشکیل شدند که تا آخر سال 1918 تعداد آنها در شمال تاجیکستان کنونی 15 باب را تشکیل می‌داد. سال 1919 در نخستین مکتب شوروی کان‌بادام که سال 1918 تشکیل شده بود، حدود 100 نفر تحصیل می‌نمودند.


در ابتدای سال تحصیلی 1918-1919 در اویزد خجند 37 مکتب ابتدایی شوروی فعال بود که از این تعداد 4 مکتب برای روس‌ها، 1 مکتب برای یهودیان و مابقی برای مردم محلی اختصاص داشت. در این مکاتب، نخستین مکتب برای دختران محلی نیز تشکیل شد<ref>عابداف، م (1965). رساله مختصر تاریخ معارف خلق تاجیکستان. دوشنبه، ص 17.</ref>. در سال 1919 در اویزد اوراتپه 15 مکتب درجه 1 و 2 فعال بود که 315 نفر در آنها تحصیل می‌نمودند.
نخستین مکاتب شوروی در دیگر شهرهای ترکستان در خجند، اوراتپه، کان بادام و اسفره در سال 1918 تشکیل شدند که تا آخر سال 1918 تعداد آنها در شمال تاجیکستان کنونی 15 باب را تشکیل می‌داد. سال 1919 در نخستین مکتب شوروی کان‌بادام که سال 1918 تشکیل شده بود، حدود 100 نفر تحصیل می‌نمودند. در ابتدای سال تحصیلی 1918-1919 در اویزد خجند 37 مکتب ابتدایی شوروی فعال بود که از این تعداد 4 مکتب برای روس‌ها، 1 مکتب برای یهودیان و مابقی برای مردم محلی اختصاص داشت. در این مکاتب، نخستین مکتب برای دختران محلی نیز تشکیل شد<ref>عابداف، م (1965). رساله مختصر تاریخ معارف خلق تاجیکستان. دوشنبه، ص 17.</ref>. در سال 1919 در اویزد اوراتپه 15 مکتب درجه 1 و 2 فعال بود که 315 نفر در آنها تحصیل می‌نمودند.


در ماه ژانویه سال 1919 در شهر خجند برای اهالی محلی دوره‌های شبانه تأسیس شد که در آنها صرف و نحو زبان ازبکی، ریاضیات، تاریخ و دوره «تبلیغ برای حکومت شوروی» تدریس می‌شد. همان سال در خجند دانشکده کارگری تشکیل شد و پس از یک سال به مکتب درجه دوم تبدیل شد. در ابتدای سال 1919 در اوراتپه 15 مکتب ابتدایی فعال بود که در آنها 315 نفر تحصیل می‌نمودند. تا آخر سال 1919 تعداد مکاتب شمال تاجیکستان کنونی به 73 باب رسیده بود.
در ماه ژانویه سال 1919 در شهر خجند برای اهالی محلی دوره‌های شبانه تأسیس شد که در آنها صرف و نحو زبان ازبکی، ریاضیات، تاریخ و دوره «تبلیغ برای حکومت شوروی» تدریس می‌شد. همان سال در خجند دانشکده کارگری تشکیل شد و پس از یک سال به مکتب درجه دوم تبدیل شد. در ابتدای سال 1919 در اوراتپه 15 مکتب ابتدایی فعال بود که در آنها 315 نفر تحصیل می‌نمودند. تا آخر سال 1919 تعداد مکاتب شمال تاجیکستان کنونی به 73 باب رسیده بود.
خط ۳۶۹: خط ۳۳۷:
تا اول ژوئن سال 1920 در اویزد خجند 61 مکتب تأسیس شد که 54 مکتب برای مردم محلی و 6 مکتب برای اروپاییان بود. از این تعداد 21 مکتب در روستا فعالیت می‌نمود. در کل مکاتب اویزد 4270 نفر تحصیل می‌کردند که 141 معلم به آنها آموزش می‌داد<ref>رجب‌اف، ظ (1964). یک چند صفحه حیات فرهنگی تاجیکستان شوروی. دوشنبه، ص 15.</ref>.
تا اول ژوئن سال 1920 در اویزد خجند 61 مکتب تأسیس شد که 54 مکتب برای مردم محلی و 6 مکتب برای اروپاییان بود. از این تعداد 21 مکتب در روستا فعالیت می‌نمود. در کل مکاتب اویزد 4270 نفر تحصیل می‌کردند که 141 معلم به آنها آموزش می‌داد<ref>رجب‌اف، ظ (1964). یک چند صفحه حیات فرهنگی تاجیکستان شوروی. دوشنبه، ص 15.</ref>.


طبق گزارش کمیساریای معارف خلق ترکستان در آخر سال 1920 در جمهوری 2022 مکتب درجه اول فعال بود که در آنها 167875 نفر تحصیل می‌نمودند. تعداد مکاتب درجه دوم 59 باب و دانش آموزان آن 7503 نفر بود.
طبق گزارش کمیساریای معارف خلق ترکستان در آخر سال 1920 در جمهوری 2022 مکتب درجه اول فعال بود که در آنها 167875 نفر تحصیل می‌نمودند. تعداد مکاتب درجه دوم 59 باب و دانش آموزان آن 7503 نفر بود. سال 1922 در کان‌بادام «دار التّدریس» تأسیس گردید که به پذیرش فارغ‌التحصیلان کلاس 4 اختصاص داشت که در برنامه تعلیمی آن ریاضیات، شیمی، جغرافیا، طبیعت‌شناسی، دین و زبان عربی وجود داشت که تدریس زبان عربی بعداً حذف گردید. از ابتدای سال 1920 در سراسر ترکستان، از جمله در شمال [[تاجیکستان]] کنونی، نهضت مبارزه با بی‌سوادی شروع به فعالیت نمودند. در تقسیمات کشوری در ترکستان 4828 مؤسسه آموزشی فعالیت می‌نمود.
 
سال 1922 در کان‌بادام «دار التّدریس» تأسیس گردید که به پذیرش فارغ‌التحصیلان کلاس 4 اختصاص داشت که در برنامه تعلیمی آن ریاضیات، شیمی، جغرافیا، طبیعت‌شناسی، دین و زبان عربی وجود داشت که تدریس زبان عربی بعداً حذف گردید.
 
از ابتدای سال 1920 در سراسر ترکستان، از جمله در شمال [[تاجیکستان]] کنونی، نهضت مبارزه با بی‌سوادی شروع به فعالیت نمودند. در تقسیمات کشوری در ترکستان 4828 مؤسسه آموزشی فعالیت می‌نمود.


تا سال تحصیلی 1918-1919 در ترکستان چندین دوره 3 و 6 ماهه تربیت معلم فعال بود که به واسطه آنها 3661 معلم برای مکاتب ازبکی، تاجیکی، تاتاری و روسی فارغ‌التحصیل شده‌اند. طبق اطلاع کمیساریای معارف خلق ترکستان از 15 فوریه تا 31 دسامبر سال 1920 تعداد 3814 نفر این دوره‌ها را به پایان رسانده‌­اند. از کل فارغ‌التحصیلان سال 1920-21 که 2673 نفر را تشکیل می‌دادند، 985 ازبک، 213 تاجیک و مابقی نمایندگان از دیگر ملیت‌ها بودند.
تا سال تحصیلی 1918-1919 در ترکستان چندین دوره 3 و 6 ماهه تربیت معلم فعال بود که به واسطه آنها 3661 معلم برای مکاتب ازبکی، تاجیکی، تاتاری و روسی فارغ‌التحصیل شده‌اند. طبق اطلاع کمیساریای معارف خلق ترکستان از 15 فوریه تا 31 دسامبر سال 1920 تعداد 3814 نفر این دوره‌ها را به پایان رسانده‌­اند. از کل فارغ‌التحصیلان سال 1920-21 که 2673 نفر را تشکیل می‌دادند، 985 ازبک، 213 تاجیک و مابقی نمایندگان از دیگر ملیت‌ها بودند.


سال 1920 در ترکستان 7 انستیتوی معارف تشکیل شد که 6 تای آن به زبان‌های ازبکی و [[زبان تاجیکی|تاجیکی]] فعالیت می‌نمود. برای معلم‌های ملیت‌های محلی انستیتوی مخصوص معارف تشکیل شد. تا ماه ژوئن سال 1921 حدود 2 هزار معلم برای دوره‌های مبارزه با بی‌سوادی آماده شد.
سال 1920 در ترکستان 7 انستیتوی معارف تشکیل شد که 6 تای آن به زبان‌های ازبکی و [[زبان تاجیکی|تاجیکی]] فعالیت می‌نمود. برای معلم‌های ملیت‌های محلی انستیتوی مخصوص معارف تشکیل شد. تا ماه ژوئن سال 1921 حدود 2 هزار معلم برای دوره‌های مبارزه با بی‌سوادی آماده شد. در سال 1922 در ترکستان 62 مؤسسه آموزشی حرفه‌ای و تکنیکی، 12 آموزشگاه آموزگاری، 11 آموزشگاه متوسطه [[کشاورزی در تاجیکستان|کشاورزی]]، 14 مکتب حزبی، آموزشکده‌های طبی، بدیعی، [[موسیقی در تاجیکستان|موسیقی]] و دیگر مؤسسات آموزش مخصوص فعال بود که در آنها 5890 نفر تحصیل می‌کردند.
 
در سال 1922 در ترکستان 62 مؤسسه آموزشی حرفه‌ای و تکنیکی، 12 آموزشگاه آموزگاری، 11 آموزشگاه متوسطه [[کشاورزی در تاجیکستان|کشاورزی]]، 14 مکتب حزبی، آموزشکده‌های طبی، بدیعی، [[موسیقی در تاجیکستان|موسیقی]] و دیگر مؤسسات آموزش مخصوص فعال بود که در آنها 5890 نفر تحصیل می‌کردند.


در سال تحصیلی 1923-24 در حدود ترکستان 4 مؤسسه آموزش عالی دارای 4150 دانشجو وجود داشت. سال 1921 کمیسیون فوق‌العاده ترکستان با هدف مبارزه بابی‌سوادی تأسیس شد که به وسیله­‌ی آن تا 1 آوریل سال 1924 در حدود 447 مکتب برای بی‌سوادان و 28 مکتب برای کم‌سوادان تأسیس شد که مهلت تحصیل در آنها 6 ماه بود. از مجموع  447 مکتب محو بی‌سوادی، 214 مکتب به زبان ازبکی، 75 مکتب به زبان قرقیزی، 39 مکتب به زبان ترکمنی، 109 مکتب به [[زبان روسی]] و 10 مکتب دیگر برای سایر زبان‌های اقلیت‌های ملی بود. اما برای زبان تاجیکی هیچ مکتبی وجود نداشت و تاجیکان به زبان ازبکی تحصیل می‌نمودند<ref>شکوراف، م (1969). رساله تاریخی تشکل مدنیت سوسیالیستی تاجیک. دوشنبه، ص 39.</ref>.
در سال تحصیلی 1923-24 در حدود ترکستان 4 مؤسسه آموزش عالی دارای 4150 دانشجو وجود داشت. سال 1921 کمیسیون فوق‌العاده ترکستان با هدف مبارزه بابی‌سوادی تأسیس شد که به وسیله­‌ی آن تا 1 آوریل سال 1924 در حدود 447 مکتب برای بی‌سوادان و 28 مکتب برای کم‌سوادان تأسیس شد که مهلت تحصیل در آنها 6 ماه بود. از مجموع  447 مکتب محو بی‌سوادی، 214 مکتب به زبان ازبکی، 75 مکتب به زبان قرقیزی، 39 مکتب به زبان ترکمنی، 109 مکتب به [[زبان روسی]] و 10 مکتب دیگر برای سایر زبان‌های اقلیت‌های ملی بود. اما برای زبان تاجیکی هیچ مکتبی وجود نداشت و تاجیکان به زبان ازبکی تحصیل می‌نمودند<ref>شکوراف، م (1969). رساله تاریخی تشکل مدنیت سوسیالیستی تاجیک. دوشنبه، ص 39.</ref>.
خط ۳۸۵: خط ۳۴۷:
بعد از فروپاشی حکومت بخارا در سال 1920 و تأسیس جمهوری خلقی شوروی بخارا، کمیته نظارت معارف تأسیس شد که در هر محل نمایندگان خود را داشت. 15 مارس سال 1921 در [[شهر دوشنبه]] شعبه معارف خلق بخارای شرقی تشکیل شد. ماه ژوئیه همان سال نخستین ‌انجمن کارمندان معارف خلق تشکیل شد که در آن مسائل و مشکلات آموزش و پرورش مورد بررسی جدی قرار گرفته، از کمبود معلمان نگرانی وجود داشت. بر اساس فرمان این انجمن برای آماده نمودن آموزگاران، دوره‌های کوتاه‌مدت آموزشی، آموزشکده‌ها و انستیتوی تربیت معلم تأسیس شد.
بعد از فروپاشی حکومت بخارا در سال 1920 و تأسیس جمهوری خلقی شوروی بخارا، کمیته نظارت معارف تأسیس شد که در هر محل نمایندگان خود را داشت. 15 مارس سال 1921 در [[شهر دوشنبه]] شعبه معارف خلق بخارای شرقی تشکیل شد. ماه ژوئیه همان سال نخستین ‌انجمن کارمندان معارف خلق تشکیل شد که در آن مسائل و مشکلات آموزش و پرورش مورد بررسی جدی قرار گرفته، از کمبود معلمان نگرانی وجود داشت. بر اساس فرمان این انجمن برای آماده نمودن آموزگاران، دوره‌های کوتاه‌مدت آموزشی، آموزشکده‌ها و انستیتوی تربیت معلم تأسیس شد.


بعد از توسعه و نوسازی کمیته نظارت معارف در سال 1924 دستگاه این وزارتخانه از هیأت رئیسه، شعبه‌های عمومی، مالیه، تأمینات، تربیه اجتماعی، شورای علمی، کمیته کل [[سیاست و حکومت تاجیکستان|سیاسی]] و معرفتی شامل بوده، در شورای علمی کمیسیونی تأسیس شده بود که به آموزش و حفظ یادبودها و جشنواره‌­های [[تاریخ تاجیکستان|تاریخی]] و [[نظام فرهنگی تاجیکستان|فرهنگی]] بخارا اختصاص یافته بود.
بعد از توسعه و نوسازی کمیته نظارت معارف در سال 1924 دستگاه این وزارتخانه از هیأت رئیسه، شعبه‌های عمومی، مالیه، تأمینات، تربیه اجتماعی، شورای علمی، کمیته کل [[سیاست و حکومت تاجیکستان|سیاسی]] و معرفتی شامل بوده، در شورای علمی کمیسیونی تأسیس شده بود که به آموزش و حفظ یادبودها و جشنواره‌­های [[تاریخ تاجیکستان|تاریخی]] و [[نظام فرهنگی تاجیکستان|فرهنگی]] بخارا اختصاص یافته بود. شعبه اجتماعی دارای دو بخش مؤسسات مکتبی و پیش‌مکتبی بود. کمیته کل سیاسی و معرفتی به مبارزه با بی­‌سوادی نظارت نموده و مکتب حزبی نیز ناظر بر کتابخانه‌ها و قصرهای فرهنگی، [[تئاتر و هنرهای نمایشی تاجیکستان|تئاترها]]، [[سینمای تاجیکستان|سینماها]]، انتشارات، [[موزه‌های تاجیکستان|موزه‌ها]] و چای‌خانه‌های سرخ بود.
 
شعبه اجتماعی دارای دو بخش مؤسسات مکتبی و پیش‌مکتبی بود. کمیته کل سیاسی و معرفتی به مبارزه با بی­‌سوادی نظارت نموده و مکتب حزبی نیز ناظر بر کتابخانه‌ها و قصرهای فرهنگی، [[تئاتر و هنرهای نمایشی تاجیکستان|تئاترها]]، [[سینمای تاجیکستان|سینماها]]، انتشارات، [[موزه‌های تاجیکستان|موزه‌ها]] و چای‌خانه‌های سرخ بود.


پس از غلبه انقلاب در بخارا در حدود 50 مکتب در سطوح مختلف تأسیس شد که مهم‌ترین آن‌ها طبق خاطرات محمدعلی بلجوانی در «تاریخ نافعی»، مکتب سیاسی- نظامی در بالای ارگ عالی، مکتب سیاسی در لب حوض دیوان‌بیگی، مکتب «احضار قرض» و «توران تودَسی» در لب حوض خالداربیگی‌جان، مکتب صناعت در منزل اولیاقل‌بیگ دیوان‌بیگی، مکتب موسیقی در لب حوض دستورخانه‌چه، در منزل توره چارجویی، مکتب شمس‌العارفین در لب حوض قاضی‌کلان، مکتب «دارالمعلمین فارسی» در گذر خیابان و غیره بودند. از مشهورترین مدارس بخارا کوکَلداش  «دارالفنون» و مدرسه میر عرب «دارالمدرسین» بود که تقریباً 300  مدرس و عالم بخارا را به تدریس جذب کرده بود<ref>مختاراف، ا (1989). مجله صدای شرق، شماره 2، ص 113.</ref>.
پس از غلبه انقلاب در بخارا در حدود 50 مکتب در سطوح مختلف تأسیس شد که مهم‌ترین آن‌ها طبق خاطرات محمدعلی بلجوانی در «تاریخ نافعی»، مکتب سیاسی- نظامی در بالای ارگ عالی، مکتب سیاسی در لب حوض دیوان‌بیگی، مکتب «احضار قرض» و «توران تودَسی» در لب حوض خالداربیگی‌جان، مکتب صناعت در منزل اولیاقل‌بیگ دیوان‌بیگی، مکتب موسیقی در لب حوض دستورخانه‌چه، در منزل توره چارجویی، مکتب شمس‌العارفین در لب حوض قاضی‌کلان، مکتب «دارالمعلمین فارسی» در گذر خیابان و غیره بودند. از مشهورترین مدارس بخارا کوکَلداش  «دارالفنون» و مدرسه میر عرب «دارالمدرسین» بود که تقریباً 300  مدرس و عالم بخارا را به تدریس جذب کرده بود<ref>مختاراف، ا (1989). مجله صدای شرق، شماره 2، ص 113.</ref>.
خط ۴۳۷: خط ۳۹۷:


تعداد دانش آموزان در [[تاجیکستان]] از ابتدای قرن 21 تاکنون تغییرات چندان زیادی نداشته‌است. اما از میزان کودکان محروم از تحصیل کم شده‌است که نشان دهنده‌­ی توسعه انسانی این کشور در این حوزه می­‌باشد. تعداد دانش آموزان در مقطع دبیرستان با شیبی ملایم در حال افزایش است که نشان­ دهنده افزایش کیفیت زندگی و تعداد تحصیل کردگان در این کشور است.
تعداد دانش آموزان در [[تاجیکستان]] از ابتدای قرن 21 تاکنون تغییرات چندان زیادی نداشته‌است. اما از میزان کودکان محروم از تحصیل کم شده‌است که نشان دهنده‌­ی توسعه انسانی این کشور در این حوزه می­‌باشد. تعداد دانش آموزان در مقطع دبیرستان با شیبی ملایم در حال افزایش است که نشان­ دهنده افزایش کیفیت زندگی و تعداد تحصیل کردگان در این کشور است.
[[پرونده:دانشگاه پزشکی.jpg|بندانگشتی|دانشگاه پزشکی تاجیکستان (1403). برگرفته از سایت ویکی پدیا، قابل بازیابی از https://fa.wikipedia.org/wiki/%D8%AF%D8%A7%D9%86%D8%B4%DA%AF%D8%A7%D9%87_%D8%AF%D9%88%D9%84%D8%AA%DB%8C_%D8%B7%D8%A8%DB%8C_%D8%AA%D8%A7%D8%AC%DB%8C%DA%A9%D8%B3%D8%AA%D8%A7%D9%86]]
[[پرونده:دانشگاه پزشکی.jpg|بندانگشتی|دانشگاه پزشکی تاجیکستان (1403). برگرفته از سایت ویکی پدیا، قابل بازیابی از [https://fa.wikipedia.org/wiki/%D8%AF%D8%A7%D9%86%D8%B4%DA%AF%D8%A7%D9%87_%D8%AF%D9%88%D9%84%D8%AA%DB%8C_%D8%B7%D8%A8%DB%8C_%D8%AA%D8%A7%D8%AC%DB%8C%DA%A9%D8%B3%D8%AA%D8%A7%D9%86 https://fa.wikipedia.org/wiki/]]]


=== [[آموزش عالی تاجیکستان|آموزش عالی]] ===
=== [[آموزش عالی تاجیکستان|آموزش عالی]] ===
خط ۴۵۸: خط ۴۱۸:
* کالج [[نقاشی تاجیکستان|نقاشی]].
* کالج [[نقاشی تاجیکستان|نقاشی]].


[[پرونده:دانشگاه ملی.jpg|بندانگشتی|دانشگاه دولتی ملی تاجیکستان (1403). برگرفته از سایت ویکی پدیا، قابل بازیابی از https://fa.wikipedia.org/wiki/%D8%AF%D8%A7%D9%86%D8%B4%DA%AF%D8%A7%D9%87_%D9%85%D9%84%DB%8C_%D8%AA%D8%A7%D8%AC%DB%8C%DA%A9%D8%B3%D8%AA%D8%A7%D9%86]]
[[پرونده:دانشگاه ملی.jpg|بندانگشتی|دانشگاه دولتی ملی تاجیکستان (1403). برگرفته از سایت ویکی پدیا، قابل بازیابی از [https://fa.wikipedia.org/wiki/%D8%AF%D8%A7%D9%86%D8%B4%DA%AF%D8%A7%D9%87_%D9%85%D9%84%DB%8C_%D8%AA%D8%A7%D8%AC%DB%8C%DA%A9%D8%B3%D8%AA%D8%A7%D9%86 https://fa.wikipedia.org/wiki/]]]


==== [[دانشگاه دولتی ملی تاجیکستان]] ====
==== [[دانشگاه دولتی ملی تاجیکستان]] ====
خط ۴۷۱: خط ۴۳۱:
| colspan="4" |'''دانشکده ریاضیات'''
| colspan="4" |'''دانشکده ریاضیات'''
|-
|-
|'''سال افتتاح رشته'''
|سال افتتاح رشته
|'''اسم رشته'''
|اسم رشته
|'''رقم رشته'''
|رقم رشته
|'''شماره'''
|شماره
|-
|-
|1949
|1949
خط ۸۸۲: خط ۸۴۲:
جدول شماره 5. رشته­‌های تخصصی [[دانشگاه دولتی كولاب|دانشگاه دولتی کولاب]]
جدول شماره 5. رشته­‌های تخصصی [[دانشگاه دولتی كولاب|دانشگاه دولتی کولاب]]
{| class="wikitable"
{| class="wikitable"
| colspan="4" |'''تخصص ها'''
| colspan="4" |تخصص ها
|-
|-
|
|
| colspan="2" |'''''رشته'''''
| colspan="2" |''رشته''
|ردیف
|ردیف
|-
|-
خط ۱٬۰۷۲: خط ۱٬۰۳۲:
جدول شماره 6. کتابخانه­‌های مهم جمهوری تاجیکستان
جدول شماره 6. کتابخانه­‌های مهم جمهوری تاجیکستان
{| class="wikitable"
{| class="wikitable"
|'''ردیف'''
|ردیف
|'''نام کتابخانه'''
|نام کتابخانه
|'''ذخیره کتاب'''
|ذخیره کتاب
|-
|-
|1
|1
خط ۱٬۱۴۰: خط ۱٬۱۰۰:
* انستیتو انتقالات.
* انستیتو انتقالات.


[[پرونده:فرهنگستان علوم .jpg|بندانگشتی|فرهنگستان علوم تاجیکستان (1403). برگرفته از سایت پارس تودی، قابل بازیابی از https://parstoday.ir/tajiki/news/tag--%D9%81%D8%B1%D9%87%D9%86%DA%AF%D8%B3%D8%AA%D8%A7%D9%86_%D8%B9%D9%84%D9%88%D9%85_%D8%AA%D8%A7%D8%AC%DB%8C%DA%A9%D8%B3%D8%AA%D8%A7%D9%86]]
[[پرونده:فرهنگستان علوم .jpg|بندانگشتی|فرهنگستان علوم تاجیکستان (1403). برگرفته از سایت پارس تودی، قابل بازیابی از [https://parstoday.ir/tajiki/news/tag--%D9%81%D8%B1%D9%87%D9%86%DA%AF%D8%B3%D8%AA%D8%A7%D9%86_%D8%B9%D9%84%D9%88%D9%85_%D8%AA%D8%A7%D8%AC%DB%8C%DA%A9%D8%B3%D8%AA%D8%A7%D9%86 https://parstoday.ir/tajiki/news/]]]
جدول شماره 7. مراکز مهم علمی و فرهنگی<ref>زهریی، حسن (1391). جامعه و فرهنگ [[تاجیکستان]]. تهران: [https://www.icro.ir/ سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامی] (در دست انتشار)، ص 320-368.</ref>
جدول شماره 7. مراکز مهم علمی و فرهنگی<ref>زهریی، حسن (1391). جامعه و فرهنگ [[تاجیکستان]]. تهران: [https://www.icro.ir/ سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامی] (در دست انتشار)، ص 320-368.</ref>
{| class="wikitable"
{| class="wikitable"
|'''ردیف'''
|ردیف
|'''اسم مراکز'''
|اسم مراکز
|-
|-
|'''1'''
|1
|فرهنگستان علوم جمهوری تاجیکستان
|فرهنگستان علوم جمهوری تاجیکستان
|-
|-
|'''2'''
|2
|پژوهشگاه ریاضیات
|پژوهشگاه ریاضیات
|-
|-
|'''3'''
|3
|پژوهشگاه فیزیک و تکنیک (فن)
|پژوهشگاه فیزیک و تکنیک (فن)
|-
|-
|'''4'''
|4
|پژوهشگاه آسترافیزیک (فیزیک نجومی)
|پژوهشگاه آسترافیزیک (فیزیک نجومی)
|-
|-
|'''5'''
|5
|پژوهشگاه شیمی
|پژوهشگاه شیمی
|-
|-
|'''6'''
|6
|پژوهشگاه ژئومورفولوژی (زمین‌شناسی)
|پژوهشگاه ژئومورفولوژی (زمین‌شناسی)
|-
|-
|'''7'''
|7
|پژوهشگاه زلزله‌شناسی و ساختمان‌های مقاوم در برابر زمین لرزه
|پژوهشگاه زلزله‌شناسی و ساختمان‌های مقاوم در برابر زمین لرزه
|-
|-
|'''8'''
|8
|پژوهشگاه گیاه‌شناسی
|پژوهشگاه گیاه‌شناسی
|-
|-
|'''9'''
|9
|پژوهشگاه جانورشناسی و اَنگل‌شناسی
|پژوهشگاه جانورشناسی و اَنگل‌شناسی
|-
|-
|'''10'''
|10
|پژوهشگاه فیزیولوژی گیاهی و ژنتیک
|پژوهشگاه فیزیولوژی گیاهی و ژنتیک
|-
|-
|'''11'''
|11
|پژوهشگاه التهاب معده (گاستراانترولوژی)
|پژوهشگاه التهاب معده (گاستراانترولوژی)
|-
|-
|'''12'''
|12
|پژوهشگاه زبان و ادبیات رودکی
|پژوهشگاه زبان و ادبیات رودکی
|-
|-
|'''13'''
|13
|پژوهشگاه تاریخ، باستان‌شناسی و مردم‌شناسیِ  احمد دانش
|پژوهشگاه تاریخ، باستان‌شناسی و مردم‌شناسیِ  احمد دانش
|-
|-
|'''14'''
|14
|پژوهشگاه فلسفه و حقوق
|پژوهشگاه فلسفه و حقوق
|-
|-
|'''15'''
|15
|پژوهشگاه اقتصادی
|پژوهشگاه اقتصادی
|-
|-
|'''16'''
|16
|پژوهشگاه زیست‌شناسی پامیر (بدخشان)
|پژوهشگاه زیست‌شناسی پامیر (بدخشان)
|-
|-
|'''17'''
|17
|پژوهشگاه شرق‌شناسی و میراث خطّی
|پژوهشگاه شرق‌شناسی و میراث خطّی
|-
|-
|'''18'''
|18
|اتحادیه نویسندگان تاجیکستان
|اتحادیه نویسندگان تاجیکستان
|-
|-
|'''19'''
|19
|اتحادیه ژورنالیستان (روزنامه‌نگاران) تاجیکستان
|اتحادیه ژورنالیستان (روزنامه‌نگاران) تاجیکستان
|-
|-
|'''20'''
|20
|اتحادیه نقاشان تاجیکستان
|اتحادیه نقاشان تاجیکستان
|-
|-
|'''21'''
|21
|اتحادیه آهنگسازان تاجیکستان
|اتحادیه آهنگسازان تاجیکستان
|-
|-
|'''22'''
|22
|اتحادیه سینماگران تاجیکستان
|اتحادیه سینماگران تاجیکستان
|-
|-
|'''23'''
|23
|سازمان «پیوند»
|سازمان «پیوند»
|-
|-
|'''24'''
|24
|جمعیت دوستی و روابط فرهنگی با کشورهای خارجی
|جمعیت دوستی و روابط فرهنگی با کشورهای خارجی
|}
|}


== نیز نگاه کنید به ==
== نیز نگاه کنید به ==
[[نظام آموزش، تحقیقات و فناوری آرژانتین]]؛ [[نظام آموزش، تحقیقات و فناوری اتیوپی]]؛ [[نظام آموزش، تحقیقات و فناوری اردن]]؛ [[نظام آموزش، تحقیقات و فناوری اسپانیا]]؛[[نظام آموزش، تحقیقات و فناوری افغانستان]]؛ [[نظام آموزش، تحقیقات و فناوری اوکراین]]؛ [[نظام آموزش، تحقیقات و فناوری تایلند]]؛ [[نظام آموزش، تحقیقات و فناوری تونس]]؛ [[نظام آموزش و پرورش در چین معاصر]]؛ [[نظام آموزش و پرورش در چین باستان]]؛ [[نظام آموزش، تحقیقات و فناوری سنگال]]؛ [[نظام آموزش، تحقیقات و فناوری ژاپن]]؛ [[نظام آموزش، تحقیقات و فناوری کوبا]]؛ [[نظام آموزش، تحقیقات و فناوری زیمبابوه]]؛ [[نظام آموزش، تحقیقات و فناوری قطر]]؛ [[نظام آموزش، تحقیقات و فناوری مصر]]؛ [[نظام آموزش، تحقیقات و فناوری لبنان]]؛ [[نظام آموزش، تحقیقات و فناوری روسیه]]؛ [[نظام آموزش، تحقیقات و فناوری مالی]]؛ [[نظام آموزش، تحقیقات و فناوری ساحل عاج]]؛ [[نظام آموزش، تحقیقات و فناوری سیرالئون]]؛ [[نظام آموزش، تحقیقات و فناوری کانادا]]؛ [[نظام آموزش، تحقیقات و فناوری سودان]]؛ [[نظام آموزش، تحقیقات و فناوری گرجستان]]؛ [[نظام آموزش، تحقیقات و فناوری بنگلادش]]؛ [[نظام آموزش، تحقیقات و فناوری قزاقستان]]؛ [[نظام آموزش، تحقیقات و فناوری سریلانکا]]
[[نظام آموزش، تحقیقات و فناوری آرژانتین]]؛ [[نظام آموزش، تحقیقات و فناوری اتیوپی]]؛ [[نظام آموزش، تحقیقات و فناوری اردن]]؛ [[نظام آموزش، تحقیقات و فناوری اسپانیا]]؛[[نظام آموزش، تحقیقات و فناوری افغانستان]]؛ [[نظام آموزش، تحقیقات و فناوری اوکراین]]؛ [[نظام آموزش، تحقیقات و فناوری تایلند]]؛ [[نظام آموزش، تحقیقات و فناوری تونس]]؛ [[نظام آموزش و پرورش در چین معاصر]]؛ [[نظام آموزش و پرورش در چین باستان]]؛ [[نظام آموزش، تحقیقات و فناوری سنگال]]؛ [[نظام آموزش، تحقیقات و فناوری ژاپن]]؛ [[نظام آموزش، تحقیقات و فناوری کوبا]]؛ [[نظام آموزش، تحقیقات و فناوری زیمبابوه]]؛ [[نظام آموزش، تحقیقات و فناوری قطر]]؛ [[نظام آموزش، تحقیقات و فناوری مصر]]؛ [[نظام آموزش، تحقیقات و فناوری لبنان]]؛ [[نظام آموزش، تحقیقات و فناوری روسیه]]؛ [[نظام آموزش، تحقیقات و فناوری مالی]]؛ [[نظام آموزش، تحقیقات و فناوری ساحل عاج]]؛ [[نظام آموزش، تحقیقات و فناوری سیرالئون]]؛ [[نظام آموزش، تحقیقات و فناوری کانادا]]؛ [[نظام آموزش، تحقیقات و فناوری سودان]]؛ [[نظام آموزش، تحقیقات و فناوری گرجستان]]؛ [[نظام آموزش، تحقیقات و فناوری بنگلادش]]؛ [[نظام آموزش، تحقیقات و فناوری قزاقستان]]؛ [[نظام آموزش، تحقیقات و فناوری سریلانکا]]؛ [[نظام آموزش، تحقیقات و فناوری فرانسه]]


== کتابشناسی ==
== کتابشناسی ==
<references />
<references />
[[رده:آموزش، علم، فناوری و اندیشه ورزی]]
[[رده:آموزش، علم، فناوری و اندیشه ورزی]]

نسخهٔ کنونی تا ‏۶ اوت ۲۰۲۴، ساعت ۲۱:۲۰

مطابق ماده 41 قانون اساسی تاجیکستان «هرکس از حق آموزش برخوردار است و هرکس طبق قانون از حق دستیابی به آموزش رایگان عمومی برخوردار است.» تاجیکستان سطح بالای آموزش را از اتحاد جماهیر شوروی به ارث برده‌است. تقریباً همه مردم تاجیکستان از سواد خواندن و نوشتن برخوردارند[۱].

دستیابی به آموزش ابتدایی همگانی از اهداف توسعه هزاره سازمان ملل متحد می‌باشد. طبق این برنامه باید تا سال 2015 کودکان در هر نقطه پسر و دختر به صورت تساوی بتوانند دوره تحصیلی ابتدایی را به اتمام برسانند و تا سال 2005 تبعیض جنسیتی در مدارس ابتدایی و راهنمایی برداشته شده و تا سال 2015 این تبعض در تمام دوره‌های تحصیلی حذف شده‌باشد.

دستیابی به آموزش یکسان (عدم تبعیض جنسی) یکی از فاکتورهای مهم دستیابی به توسعه می‌باشد. به علت ترکیب تأثیرات جنگ داخلی و چالش‌های گذر از نظام سوسیالیستی تحت سلطه اتحاد جماهیر شوروی؛ جمهوری تاجیکستان در دستیابی به آموزش همگانی یکسان برای دختران و پسران با موانع بزرگی رو به رو می‌باشد. اما دولت جمهوری تاجیکستان جهت دستیابی به اهداف هزاره توسعه گام‌های بلندی را برداشته‌است. برای نمونه در سال 2003، تقربیاً 2/8% از کل تولید ناخالص داخلی را صرف آموزش نموده‌است که این در قبال بودجه تاجیکستان مبلغ بالایی است اما در مقابل استانداردهای جهانی هنوز پایین می‌باشد. در سال 2004 بالای 16/2 درصد از کل هزینه‌های عمومی معادل 53 میلیون دلار به آموزش اختصاص یافته‌بود که این بالاترین میزان در میان کشورهای عضو «سازمان همکاری اقتصادی و توسعه» (OECD (Organization for Economic Cooperation and Development)) می‌باشد. در سال 2004 برنامه دولت 19/4% کل هزینه‌های عمومی و 5/3 درصد کل تولید ناخالص داخلی را به بخش آموزش اختصاص داد. 72/4% کل هزینه‌های آموزش معادل 60 میلیون دلار به صورت مستقیم به بخش آموزش راهنمایی اختصاص پیدا کرد[۲].

این کشور ملزم به فراهم نمودن دستیابی به آموزش ابتدایی از 78% در سال 2000 به 90% در سال 2015 و ریشه‌کن کردن تبعیض جنسیتی در آموزش ابتدایی و راهنمایی شده‌است[۳].

شایان ذکر است که جمهوری تاجیکستان در امر دستیابی به آموزش ابتدایی عمومی طبق برنامه‌های دستیابی به اهداف توسعه هزاره سازمان ملل متحد موفق بوده‌است. نرخ خالص ثبت نام در دوره ابتدایی از 1991 تا 2006 در جمهوری تاجیکستان طبق جدول ذیل می‌باشد[۴].

جدول شماره 1. نرخ خالص ثبت نام در دوره ابتدایی از 1991 تا 2006  در جمهوری تاجیکستان

2006 2005 2004 2003 2002 2001 2000 1991
97/3 97/5 97/2 96/6 97 96 69/7 67/7

کشور تاجیکستان در امر تکمیل دوره ابتدایی دانش آموزان هم موفق بوده و در سال 2006 به تکیمل دوره ابتدایی دست یافته‌است. جدول ذیل روند این موفقیت در دستیابی به اهداف توسعه هزاره سازمان ملل متحد را نشان می‌دهد:

جدول شماره 2. روند موفقیت در دست یابی به اهداف توسعه هزاره سازمان ملل متحد در امر آموزش و پرورش در تاجیکستان

2006 2005 2004 2003 2002 2001 2000 1991
106/1 101/7 91/8 94/9 97/3 97/6 94/9 94/9

همچنین 99/9% افراد بین  15-24 سال تاجیکستان از سواد خواندن و نوشتن برخوردار هستند. این نرخ در سال 2006، 99/8% بوده‌است[۵].

پیشینه تاریخی آموزش

مراکز اصلی تعلیم و تربیت در اوایل سده 20 میلادی در تاجیکستان و آسیای میانه عبارت بودند از مساجد، مکاتب سنتی، مدارس، مکاتب روسی- محلی، مکاتب اصول جدید، مکاتب شوروی، آموزشکده و دانشگاه­‌های شوروی.

مسجد جامع تاجیکستان (1403). برگرفته از سایت خبرآنلاین، قابل بازیابی از https://www.khabaronline.ir/news/1775623/

مساجد

از آنجا که در اکثر مساجد شهرها و روستاهای آسیای میانه در آن زمان، مکاتب سنتی نیز فعال بودند، مسجد علاوه بر مکان طاعت و عبادت، از مراکز اساسی آموزش و پرورش نیز به شمار می‌رفت.

طبق گزارش استانداری خجند، در تاریخ 30 نوامبر سال 1905 در شهر اوراتپه 10 و روستاهای اطراف آن 36، در شهر دَلیان 11 و روستاهای اطراف 27، در شهرستان 7 و روستاهای اطراف 14، در غانچه 9 و روستاهای اطراف 48 مسجد (آکادمی دولتی ملی جمهوری شوروی سوسیالستی تاجیکستان، 6-8) و در مجموع 162 مسجد فعالیت آموزشی داشتند. طبق آمار م.م. ورسکی سال 1905 در ولایت قسته‌کوز ناحیه خجند 56 مسجد فعال بود که در 54 باب آن  فعالیت آموزشی نیز داشتند[۶].

بر اساس گزارش گریبنکن در بیک‌گری‌های فلغر، مسچاه، یغناب و فان 161 مسجد وجود داشت. تا سال 1907 در شهر خجند 20 مسجد وقفی و مکتب از جمله مساجد داملا خال، ملا تورسون، خلیفه ملاجان، پَخْتَکَش، تنکن، چقورک، ملاصالح، خواجه ماهروی، شورقرغان، صادق‌خواجه، طهارتخانه، آلکاری، ملا زرگر، خواجه باقرآباد، میرزاشریف و غیره وجود داشت. تعداد مساجد عمومی شهر خجند در سال 1916 به 144 باب می‌­رسیده‌است. در همین دوره در ولایت شهرستان 16 مسجد از جمله مساجد نوروز آقالک و بیگلر در روستای شهرستان، مساجد دروازه بابا، سرابی، سلطان در روستای سرابی، مساجد زرگران، چرمگران در روستای ینگقرغان، مساجد دادانظرخواجه، سرتراشان، قوشگران، الکاران در دهه قیّارمه، مسجد علی‌بای در دهه سرابای و غیره فعال بودند[۷]. طبق نوشته محمدعلی بلجوانی در «تاریخ نافعی» سال 1916 در بخارا 296 مسجد پنج‌وقته و 18 مسجد جامع فعال بود[۸]. تعداد مساجد بخارا را در این دوره آ. سخریوا 218 باب می‌نویسد[۹].

در دوره انقلاب بخارا در گذرهای مختلف شهر کولاب، از جمله در گذر دروازه تیله‌بای 4 مسجد، گذر قوال‌ها 2 مسجد، گذرهای صالح‌بای، ملا نظام، بازاربای، سنگاب، حاجی رجب‌بای، سر بازار، چرمگر پایین، نانوای پایان، نانوای بالا و غیره مساجدی با مکتب‌خانه‌ها فعالیت داشتند. در همین دوره در دوشنبه نیز 14 مسجد فعال بود که 13 باب آن دارای مکتب­‌خانه بود[۱۰].

مکتب­‌های سنتی

یکی از مراکز اصلی‌ آموزش کودکان، مکاتب سنتی بودند. چنین مکاتبی تقریباً در سراسر شهرها و روستاهای آسیای میانه وجود داشتند. اما این اماکن بسیار کوچک و برای آموزش و پرورش نامناسب بودند، همان گونه که استاد صدرالدین عینی مکتبی را که در آن تحصیل کرده، چنین بیان می‌نماید:

«مکتب یک خانه تنگ بود، دو در داشت که یکی از آنها در درآمد یک ‌طبقه بود. آن در را  هم در وقت‌های سرما می­‌بستند. در دیگرش دریچه‌ای بود که سه چهاریک آرشِن قد و نیم آرشن بر داشت. مکتبدارمان (معلمان) به وی یک کاغذ (تریزه کاغذی) کرده برای در برف و باران ندریدن آن به کاغذش روغن زغیر مالیده بود… مکتب‌خانه از زیر سقف، از جایی که سقف با دیوار پیوند می‌یابد، از دو طرف دوتایی روزن‌های چهاریک آرشنی داشته باشد هم، روشنای­ی‌هایی از روزن‌ها می‌درآمدند، نه به زمین مکتب بلکه به روی خود: به دیوار خانه به زیر سقف می‌افتادند. زمین این خانه را که همه وسعت آن تخمیناً چهار آرشن در چهار آرشن، یعنی 16 آرشن مربع بود، چهار سِنج از بالای یکدیگر گذرانده کشیده، درونش را به 9 قسم جدا کرده بودند که گویا در درون مکتب 9 آخورچه به وجود آمده بودند. در آخورچه گوشه پیشگاه این خانه که دریچه هم آنجا بود، جای مکتب‌دارنشین بوده، آخورچه پیش درِ درآمد کَفش‌کَش بود و در آخورچه‌های دیگر بچگان می‌نشستند[۱۱]».

در مورد کتاب­‌های آموزشی مکاتب سنتی، می­توان گفت که «چهار کتاب» پس از قرآن، دومین کتابی است که علاوه بر اینکه در بین مردم شهرت دارد در این مکاتب نیز تدریس می­‌شد. همانطور که از عنوان آن برمی‌آید، این کتاب عبارت است از چهار کتاب مستقل با مؤلفان گوناگون. قسمت‌­های اول و چهارم به نظم و بخش­‌های دوم و سوم به نثر نوشته شده‌بود. از مطالعه کتاب چنین برمی‌آید که مؤلف قسمت نخست از بخارا بوده‌است. قسمت چهارم «پندنامه»ی عطار است. مؤلفان کتاب‌های دوم و سوم نامعلوم‌اند. این کتاب یک پندنامه بسیار جالب و پرارزشی است که در طول قرون متمادی مسلمانان از آن بهره‌ می‌­بردند. کتاب اولِ «چهارکتاب» با بیت‌های:

ابتــــــدا می‌کنـــم به نام خدا

کز دو حرف آفرید ارض و سما

نام حـق بر زبـــــان همی‌رانم[۱۲]

کــه به جان و دلــم همی‌خوانم

آغاز شده، پس از ستایش خداوند و پیامبران، مؤلف موضوع‌هایی را از قبیل فرایض و آیین وضو، مستحبّات و مکروهات وضو، شکننده طهارت، فرایض و سنت‌های غسل، مقدار آب وضو، موجبات غسل، فرایض و ناقضات تیمم، دوازده فرض، واجبات نماز، سجده نحو، سنت‌های نماز و نمازهای فریضه، سنت‌های شب و روزی، روزه ماه شریف رمضان، مکروهات روزه، کفارت روزه را مطرح نموده‌است. کتاب دوم از چهار فصل تشکیل شده‌است: 1. در بیان معرفت ایمان. 2. در بیان معرفت اسلام. 3. در بیان طهارت. 4 در بیان معرفت نماز. کتاب سوم در بیان چهار علم است: 1. علم توحید. 2. علم نماز. 3. علم روزه. 4. علم حیض و نفاس.

کتاب چهارم «چهارکتاب» پس از ستایش خداوند، شامل این موضوع‌ها می‌شود. «در اظهار نعت سیدالمرسلین»، «در فضیلت ائمه دین مجتهدین رحمت‌الله علیه»، «مناجات به جناب موجب‌الدعوات»، «در بیان مخالفت نفس اماره»، «در بیان فواید خاموشی»، «در بیان عمل خالصاً لالله»، «در بیان سیرت ملوک»، «در بیان اهل سعادت»، «در بیان سبب عافیت»، «در بیان تواضع و صحبت درویشان»، «در بیان علامت شقاوت»، «در بیان ریاضت نفس»، «در بیان فضیلت فقر»، «در بیان دریافتن حقیقت نفس اماره»، «در بیان آثار ابلهان»، «در بیان عقل و عاقلان»، «در بیان فضیلت ذکرالله»، «در بیان عمل چهار چیز»، «در بیان خصلت ضمیمه»، «در بیان آداب پند و نصیحت»، «در بیان علامت مدبران»، «در بیان مذمّت خشم و غضب»، «در بیان بی‌ثباتی چهار چیز»، «در بیان آن که چهار چیز کمال یابد»، «در بیان آنکه بازگرداندن آن محال است»، «در بیان غنیمت دانستن عمر»، «در بیان خاموشی و سخاوت»، «در بیان چهار چیزی که خواری آورد»، «در بیان عطای حق تعالی»، «در بیان باعث زوال سلطنت»، «در بیان آن که عمر را بکاهند»، «در بیان آن که آبرو را بیافزاید»، «در علامت مرد نادان»، «در بیان طریق زندگانی»، «در بیان احتراز از دشمنان»، «در بیان آن که با مردم خواری آورد»، «در بیان زندگانی با خوشی»، «در بیان آن که اعتمادی را نشاید»، «در بیان نصیحت و خیراندیشی»، «در بیان کرامت حق تعالی»، «در بیان فرو خوردن خشم در وقت غضب»، «در بیان جهان فانی»، «در بیان معرفت الله تعالی»، «در بیان مذمت دنیای دون»، «در بیان خاصیت ورع»، «در بیان فایده تقوی»، «در بیان فواید خدمت نیکان»، «در بیان فضیلت صدقه»، «در بیان فضیلت مهمان»، «در بیان علامت مرد احمق»، «در بیان علامت مرد فاسق»، «در بیان علامت مرد شقی»، «در بیان علامت مرد بخیل»، «در بیان قساوت قلب»، «در بیان حاجت خواستن»، «در بیان قناعت ورزیدن»، «در بیان نتایج سخاوت»، «در بیان کارهای شیطانی»، «در بیان علامت مرد منافق»، «در بیان علامت مرد متقی»، «در بیان علامت اهل جنت»، «در بیان آن که در دنیا از آن خوش نباید بود»، «پند و نصیحت»، «در بیان فواید صبر و ثبات»، «در بیان تجرید و تفرید»، «در بیان کرامت‌های الله تعالی»، «در بیان آن که دوستی را نشاید»، «در بیان غمخواری کردن با مردم»، «در بیان فایده صله رحم»، «در بیان فضیلت فتوت»، «در بیان فضیلت فقر»، «در بیان انتباه از غفلت». هر مکتب یک کلاس و یک معلم داشت که در آن کودکان 4 تا 15 ساله تحصیل می‌کردند. تعداد دانش آموزان چنین مکاتبی حداقل 5 یا 6 و حداکثر 25 تا 30 نفر بود.

از آنجا که دولت برای تأسیس مکاتب و روند آموزش و پرورش کودکان بودجه‌ای اختصاص نمی‌داد، اشخاص سرشناس یا خود مردم محل، یا روستا با مشارکت یکدیگر مکتب را ساخته و فعال می‌کردند و از آنجایی که برای تعلیم علوم دینی دریافت پول گناه محسوب می‌شد، مکتب‌داران با کسب درآمد از راه خطیبی، امامت جماعت، مؤذنی، دعاخوانی و همچنین تدریس دروس غیردینی مثل خوشنویسی امرار معاش می‌کردند. اما در کنار آن قبول هدایا به سبک اعیاد و جشن‌های مختلف بسیار رواج داشت.

در مکاتبی که با مشارکت عموم مردم ساخته می‌شد، در برخی موارد با معلمین قراردادی به امضا می‌رسید. که مثلاً معلم بابت تعلیم در آخر سال، از هر دانش آموز مقداری ذرت دریافت می‌گرفت. این نوع مکتب‌ها از آن نوعی بودند که وقف نداشتند[۱۳]. در مکاتب سنتی نه تنها پسران بلکه دختران نیز تحصیل می‌نمودند. چنان که سال 1871م. در خجند 9 نفر، در اوراتپه 7 نفر، در جِزّخ 5 نفر، در سمرقند 15 نفر و در تاشکند 25 نفر «بی‌بی‌خلیفه‌» به تدریس اشتغال داشتند. سال 1890 م. از 19383 دانش آموز مکاتب استان سمرقند، 813 نفر دختر بودند. طبق آمار رسمی سال 1908م. در حدود کشور ترکستان 5910 مکتب سنتی فعال بود که 73316 دانش آموز داشتند که از جمله در شهرستان خجند در 273 مکتب 3824 دانش آموز تحصیل می‌کردند[۱۴] که از میان آنها مکتب­‌خانه‌های صادق‌بای، ظریف‌بای، میرعالم‌بای، مل اعاشوربای، خواجه ‌جانبای، باباکلان‌بای، آته‌میرگن‌بای وقفی بودند.

در سال 1910م. در اوراتپه در 36 مکتب 550 دانش آموز از جمله 67 دختر تحصیل می‌کردند. در سال 1913م. نیز در خجند 38 مکتب فعال بود که در 8 مکتب آن 97 نفر دختر تحصیل می‌کردند. در اوایل سال 1916م.  در سراسر آسیای میانه 7101 مکتب سنتی، از جمله در بخارا 360 و در خجند 279 باب فعالیت داشتند. در دوره تقسیمات حدود آسیای میانه، در اوراتپه 113، حصار 678، کولاب 341، غرم 462، قرغان‌تپه 62، پنجکنت 21 باب مکتب سنتی فعال بودند[۱۵].

مکتب‌های روسی- محلی

حکومت روسیه تزاری در آسیای میانه و قزاقستان مراکز آموزشی‌ای را با نام مکاتب روسی- محلی تأسیس نمود. زمان تحصیل در چنین مکاتبی 6 تا 8 سال بود که دانش آموزان از سن 8 تا 20 ساله پذیرفته می‌شدند. زمان آغاز تحصیل از 1 اگوست بود که تا اول ژوئن ادامه می‌یافت و به دانش آموزان خواندن و نوشتن به زبان‌های روسی و محلی، آموزش چهار روش حساب، ترجمه از زبان محلی به روسی و همچنین تعلیمات دینی مسیحی و اسلامی آموزش داده می‌شد[۱۶]. مکاتب روسی- محلی در طول فعالیت خویش سه مرحله را پشت سر گذاشته‌است.

  • از سال 1870م. یعنی از زمان تأسیس نخستین مکتب روسی- محلی در حدود آسیای میانه تا اواسط دهه 80 قرن نوزده. این دوره‌ای است که مکاتب روسی- محلی تا اندازه‌ای پیشرفت داشت و تعداد آنها به 126 باب رسیده‌بود. این مکاتب در جا‌هایی تأسیس می‌شدند که از مناطق روس‌نشین دور بودند. زیرا هدف تربیت جوانان روسی‌دان در مناطق مختلف بود، چنان که  از 18 مکتبی که در بین سال‌های 1884-1886 میلادی تشکیل شده بود، 6 مکتب در شهرها و باقی در محل‌های دوردست بودند؛
  • از نیمه دوم سال‌های دهه 80 تا نیمه اول سال‌های 90 قرن نوزده. در این دوره به خاطر کمبود کتاب‌های درسی، نرسیدن معلمان، موجود نبودن برنامه مشترک و واحد آموزشی، عدم وجود محیط مناسب برای تدریس زبان روسی در مکاتبی که در محل‌های دوردست تشکیل شده بودند، مکاتب روسی- محلی نه تنها افزایش نیافت، بلکه برخی از آنها نیز تعطیل شد؛
  • از نیمه دوم سال‌های 90 قرن 19 و بعد. در این دوره رشد نسبی مکاتب روسی- محلی به چشم می‌خورد. این بدان علت بود که برخی از اهالی محلی ضرورت و اهمیت آموزش زبان روسی را درک کرده، فرزندان خود را به چنین مکاتبی می‌فرستادند. همچنین برنامه واحد آموزشی تهیه شده، مکاتب به کتاب‌های درسی و امکانات آموزشی نسبتاً مناسبی مجهز شدند.

نخستین مکتب روسی- محلی در حدود آسیای میانه سال 1870 به ابتکار فرماندار ابرام‌اف در شهر سمرقند تأسیس یافت. سال 1883 میلادی اخذ مجوز رسمی برای تأسیس چنین مکاتبی در قلمروی فرمانداری کل ترکستان از وزارت علوم روسیه درخواست شد که در 30 ژانویه سال 1886م. با آن موافقت شد. همان سال در کشور 14 مکتب از این نوع فعال بود[۱۷].

سال 1887 برنامه واحد آموزشی تهیه گردید و همان سال در پنج­کنت، سال 1888 در اوراتپه، سال 1894 در بخارا، سال 1895 در خجند نخستین مکاتب روسی- محلی افتتاح شدند. سال 1895 در کشور 23 مکتب روسی- محلی فعالیت می‌نمود. سال 1907 برنامه جدید آموزش و پرورش مکاتب روسی- محلی راه‌اندازی شد و سال 1908 تعداد چنین مکاتب به 126 باب رسید که در آنها 6213 دانش آموز تحصیل می‌نمودند. در سال 1905 در دو مکتب روسی- محلی خجند 66 نفر تحصیل می‌کردند. سال 1909 به کمک افسران دسته مرزبانان روسیه در خاروغ مکتب روسی- محلی تأسیس شد که در آن 8 کودک بدخشانی تحصیل می‌کردند که تا سال 1911 تعداد دانش آموزان آن به 18 نفر و در سال 1913 به 26 نفر رسید[۱۸].

سال 1911 در سراسر کشور 143 مکتب روسی- محلی فعال بود که در آنها 8961 دانش آموز تحصیل می‌کردند. در سال 1913 تعداد دانش آموزان این مکاتب به 17300 نفر رسیده که 704 معلم، از جمله 30 معلم غیرروس امر تدریس را بر عهده داشتند. در تاجیکستان کنونی در سال 1911 جمعاً 10 مکتب روسی- محلی فعال بود که 396 دانش آموز و 13 معلم داشتند. از جمله در مکتب روسی- محلی شهر اوراتپه 35 نفر تحصیل می‌کرد که 2 معلم به آنها درس می‌داد و در سال 1913 مکتب روسی- محلی شهر کان‌بادام دارای 51 دانش آموز بود.

تا انقلاب اکتبر سال 1917 در سراسر کشور 167 مکتب روسی- محلی فعال بود. در تاجیکستان کنونی مکاتب روسی- محلی در شهرهای خجند، اوراتپه، کان‌بادام، پنجکنت، خاروغ، اسفره، همچنین در ناو، قِسْته‌کوز، غولک‌انداز فعالیت داشتند. در مکتب روسی- محلی تدریس بر اساس کتاب‌های درسی «استاد اول» س.عزیزاف، «کتاب خوانش» و «حساب» س.م. ترامینسکی، «معلم ثانی» علی اصغر کلینن، «دستور آموزش عملی زبان فارسی» پ. نلوسکین و غیره صورت می‌گرفت.

در اکثر مکاتب روسی- محلی دوره‌های شبانه نیز وجود داشت که در آنها بزرگسالان آموزش می‌دیدند که از جمله در دوره شبانه مکتب خجند 34 نفر و در اوراتپه 20 نفر درس می‌خواندند. معلمان مکاتب روسی- محلی از دانشسرای شهر تاشکند فارغ‌التحصیل می‌شدند. باید یادآور شد که در مجموع کیفیت آموزش و پرورش در مکاتب روسی- محلی در سطح پایین بود. چنین مکاتبی در مقایسه با مکاتب اصول جدید از رشد بالایی برخوردار نبودند و میان مردم محلی نتوانستند از نفوذ زیادی برخوردار شوند، چنانکه از سال 1895 تا سال 1917 در شهر خجند جمعاً فقط 19 نفر توانستند چنین مکاتبی را به اتمام برسانند[۱۹]. طبق گزارش یکی از مسئولان محلی حکومت روسیه پادشاهی به نام م. ورسکی که در مورد پایین بودن سطح علمی و آموزشی جوانان محلی پس از 5-6 سال تحصیل در مکاتب روسی- محلی تحقیق کرده‌بود، آمده‌است که در این مکاتب نه تنها نوشتن صحیح، بلکه درست به روسی حرف زدن هم تدریس نمی‌شود[۲۰].

در ابتدای قرن 20م. در ردیف مکاتب روسی- محلی در آسیای میانه، آموزشگاه‌های حرفه‌ای روسی- محلی نیز تأسیس یافت که در آنها تحصیل به زبان روسی صورت می‌گرفت. نخستین آموزشگاه از این نوع در شهر خجند در سال 1907 تأسیس شد که در آن 57 نفر تحصیل می‌کردند. سال 1914 در خجند 2 باب آموزشگاه حرفه‌ای روسی- محلی فعال بود. سال 1917 در کنار آموزشگاه‌­های درجه یک، 28 آموزشگاه درجه دو نیز فعال بود[۲۱].

مکاتب اصول جدید

در اواخر قرن 19م. تحت تأثیر آموزش در کشورهای ترکیه، ایران، مصر، تاتارستان، همچنین مکاتب روسی در شهرهای تاجیک‌نشین بنیاد نموده مهاجرین روس در آسیای میانه، چنین مکاتبی تأسیس شد. دروه تحصیل در مکاتب اصول جدید 4 و یا 6 ساله بود که در آنجا در کنار علوم دینی، علوم دنیوی نیز تعلیم داده می‌شد.

در مکاتب اصول جدید چنین موادی آموزش داده می‌شد.

«بخش اول: الفبا، خوانش، دینیات، املاء، اصول حفظ درس. بخش دوم: دینیات، قرائت، زبان ترکی، املاء، اصول حفظ درس، حساب، طرز دعا، صحبت. بخش سوم: قرآن مجید، اصول دین، قرائت زبان ترکی، تاریخ، حساب، املا، اصول حفظ درس، صحبت. بخش چهارم: قرآن مجید، آموزش اصول دین، تاریخ اسلام، زبان عربی، جغرافیا، حساب، مقاله‌نویسی، اصول حفظ درس، صحبت. بخش پنجم: قرآن مجید، قانون‌شناسی اصول دین، حساب، جغرافیا، مختصر علوم طبیعی، حدیث، صحبت با شاگردان.»

در این مکاتب در یک هفته 23-25 ساعت تدریس می‌شد، اما برنامه آموزشی فوق نه در همه جا و نه همه وقت به طور کامل رعایت نمی‌شد. با تأسیس مکاتب اصول جدید در آسیای میانه، مناسبت مقامات حکومت پادشاهی روسیه با شهر بخارا مختل شد، چنانکه سردار نظامی شهر تاشکند نوشته بود که:

«مکاتب اصول نو با وارد نمودن تدریس درس‌های نو جغرافیا، حساب، تاریخ، آشنایی با زبان روسی در برنامه‌های آموزشی و با قرار گرفتن در مقابل طرز زندگی کهنه، نزاع و اختلاف انداختند. ما این اختلافات را از یک طرف به عنوان نشانه پیشرفت علم و تکنیک تبریک نموده، اما از سوی دیگر هشدار می‌دهیم که اگر نظارت بیشتری بر این مکتب­ها نشود، خطر پان‌اسلامیسم غیرقابل اجتناب است[۲۲]».

نخستین مکتب اصول جدید در آسیای میانه طبق معلومات ن.پ. آسترامف در سال 1890 در وادی فرغانه از جانب معلمان تاتار تأسیس شد. در ابتدا رشد این مکاتب کم بود، اما از آغاز انقلاب اول روسیه، تکثیر آنها بیشتر شد، از جمله در سال 1910 در ولایت فرغانه 28 مکتب اصول جدید فعالیت می‌نمود. ماه فوریه همان سال فرماندار فرغانه در گزارش خود به دبیرخانه فرماندار کل ترکستان اطلاع یادآور شد که در هر یک از این مکاتب جدید از 25 تا 100 و حتی 200 دانش آموز تحصیل می‌نمایند. این مکاتب جای مکتب‌های کهنه را گرفته، موجودیت مکتب‌های روسی- محلی را با خطر مواجه کرده‌اند.

در همان سال در خجند 7، ولایت هفت­رود 7، ولایت سمرقند 5، ولایت سیردریا 40، شهر تاشکند 17 مکتب اصول جدید فعال بود. نخستین مکتب اصول جدید در حدود تاجیکستان کنونی در سال 1910 در قسته‌کوز تأسیس شد که در آن 30 دانش آموز تحصیل می‌نمودند که در سال 1914 یک مکتب دیگر نیز تأسیس شد. در شهر خجند نیز 2 مکتب اصول جدید فعال بود.

یکی از نخستین بنیانگذاران مکتب اصول جدید تاجیکی عبدالقادر شکوری بود. این مرد فرهیخته و اندیشمند سال 1903 در زادگاهش روستای رجب‌امین سمرقند که قبلاً با اصول سنتی آموزش می‌داد، به تدریس اصول جدید می‌پرداخت. وی پس از آشنایی با روزنامه ترکی «ترجمان» به واسطه ساعت‌سازی تاتار به نام ملا بدرالدین به فکر گشادن چنین مکتب نویی می‌افتد. رحیم هاشم درباره آشنایی عبدالقادر شکوری با روزنامه «ترجمان» و تأثیر آن بر ایجاد مکتب اصول جدید چنین می‌نویسد:

«معلم من، اولین تأسیس‌کننده مکتب نو در سمرقند، عبدالقادر شکوری که یکی از معارف‌پروران پیشقدم زمان خود و یکی از فداییان نشر معارف در بین مردم تاجیک می‌باشد، نوع آشنا شدن خود را از روزنامه و روزنامه‌خوانی را چنین نقل می‌کرد «در وقت بچگی‌ام روزی برای درست کردن ساعت خود در رسته نو سمرقند به دکان ساعت‌سازی استاد بدرالدین تاتار درآمدم. در دستش ورقه‌ای را نگاه داشته می‌خواند. از روی کنجکاوی گفته پرسیدم. «این چیست که می‌خوانید؟» استاد مذکور به سؤالم چنین جواب داد: «این چیزی است که کور را بینا می‌کند و نه اینکه بینای عادی، بلکه آدم‌بین می‌گرداند!» من حیران مانده، رخصت پرسیده آن ورقه را گرفته دیدم «ترجمان» نام روزنامه بوده‌است که آن وقت‌ها در شهر باغچه‌سرای قریم نشر می‌گردید. روزنامه را برده پنهانی خوانده آورده دادم. به همین واسطه چه بودن روزنامه را فهمیدم، به خواندن آن عادت کردم. ذوق و هوسم به دانستن چیزهایی که در آن نشر می‌شد، روز به روز زیاد گردید و از سال آینده خودم به «ترجمان» آشنا شدم در سال‌هایی که من در مکتب استاد شکوری درس می‌خواندم، وی با اکثر روزنامه‌های تاتارستان و آذربایجان آشنا بود و بسیاری از مقاله‌های علمی و ادبی آن روزنامه‌ها را برای دانش آموزان خود می‌خواند و می‌فهماند و جوانان را به خواندن روزنامه ترغیب می‌کرد[۲۳]».

عبدالقادر شکوری پس از رفتن به شهر خجند و آشنایی با اصول جدید آموزش و پرورش در مکتب جدید صلاح‌الدین مجیدی تاتار، به وطن بازگشته، با اصول جدید، به تدریس می‌پردازد. وی ابتدا بر مبنای کتاب‌های درسی تاتاری «معلم اول» عبدالهادی مقصودی، «معلم ثانی»، «هفت‌یک» و کتاب‌هایی که از باغچه‌سرای، استامبول، باکو، قزان و تهران به دست آورده‌‌بود، تدریس می‌کرد و به دانش آموزان تعلیم می‌داد و بعداً خود او و دوستانش کتاب‌های درسی تهیه می‌کنند. عبدالقادر شکوری در شهر می‌خواست به آموزش و پرورش دانش آموزان بپردازد. در این باره ودود محمودی چنین می‌نویسد:

«یادم می‌آید هنوز کرسی‌های مکتبی نداشتیم. در روی زمین خان که تخت بود، به روی نَمَد و شال می‌نشستیم و در پیش چهارپایه‌های پستک داشتیم که کتاب و دفتر، سنگ‌تخته و سنگ‌قلمها را روی آنها گذاشته می‌خواندیم و می‌نوشتیم. در آن روزها و سال‌ها- سال‌های اولین قرن 20- کتابهای ما بیشتر در شهر قزان چاپ می‌شد. در این میان رساله‌های عالم‌جان بارودی، هادی مقصودی و دیگران دیده می‌شدند. یک سری کتاب‌های درسی تاجیکی را تاتارستان برای ما حاضر می‌کرد. «شرایط ایمان»، عقاید اسلامیه»، «عبادت اسلامیه»، «صد پند لقمان حکیم»، «معلم اول»، «معلم ثانی» از آن جمله بودند[۲۴]».

اما با اغوای همسایه حاجی عبدالقادر شکوری مجبور می‌شود که مکتبش را به منزل محمود خواجه بهبودی واقع در گذر یامین نزدیک قلندرخانه منتقل کند. در رابطه با انتقال مکتب به جای دیگر باید گفت که در  طول فعالیت این مکتب، یازده مرتبه مکانش عوض شده‌است. گویا وقتی که مکتب در منزل محمود خواجه بهبودی قرار داشت، کسی به وزارت علوم روسیه شکایت می‌نویسد که در مکتب شکوری به دانش­ آموزان کتاب‌های «مضر» را تعلیم می‌دهند. در این رابطه از وزارت علوم روسیه برای بازرسی مکتب نماینده می‌آید. این واقعه را ودود محمودی چنین یادآوری می‌کند:

«به معلم خبر داده‌بودند که مفتّش بزرگی آمده‌است و باید احتیاط لازم را کرد. بنابر آنچه که از کتاب‌های دانش دنیوی بود در زیر هیزم و خس و خاشاک و انبارهای خانه پنهان کرد. نقشه­‌های جغرافی، کُرّه مجسمه‌ها پنهان شد. و در روی کرسی‌ها فقط کتاب‌هایی مانند «قرآن»، «هفت‌یک»، «الفبا»، «جامع الحکایات»، «صد حکایت» در نظر حکومت پادشاهی بی ضرر نهاده شد. همه جا تمیز، منتظر مفتش بدهیبت بودیم. چند نفر آدم رسمی آمدند. هر طرف را کند و کاو کردند، پرس وجو به میان آمد، حتی لای کتاب و دفترهای بچه­‌ها را نیز دیدند. چیزی درباره مکتب و فعالیت معلمش در شکایت­‌نامه‌ها از خادمان صادق حکومت پادشاهی نوشته شده‌بود، یافت نشد[۲۵]».

چون تعداد دانش آموزان افزایش پیدا می‌کنند، شکوری در باغ موروثی پدر برای مکتب یک ساختمان بزرگ‌تر می‌سازد. برای ساخت این مکتب، در کنار شاگردان و والدین آنها، عبدالقادر خمدانچی مهندس، مقیم نجار، صیفی خوشنویس زحمت زیادی کشیدند و این بیت‌ها در وصف آن‌هاست:

اوستا مقیم نجار                                    کرده کرسی‌ها طیار

دارد خدمت بسیار                                 در مکتب سمرقند

کرده ملا عالم‌جان                                  سرشته شاگردان

اسباب و مرکب‌هاشان                             در مکتب سمرقند

در این دوره برای پرداخت هزینه‌­ی معلمان، تعمیر مکتب، خرید کتاب‌های درسی، از نیم تا سه سوم (sum) از شاگردان گرفته می‌شد. بچه‌های کم ‌بضاعت یا بی‌­بضاعت رایگان تحصیل می‌کردند.

از آنجا که مکتب از شهر دور بود و همه به خصوص در فصل سرما نمی‌توانستند در درس‌ها شرکت نمایند، لازم بود تا شکوری در داخل شهر منزلی را برای مکتب پیدا کند. محمد رحیم‌بای مغازه‌­اش را که در گذر قوشحوض بود به مکتب شکوری واگذار کرده و فرزندانش را نیر برای خواندن به آنجا فرستاد. بنای جدید مکتب بسیار بزرگی بود و هر مقطع تحصیلی در یک اتاق جداگانه قرار داشت. چون در همین اثنا برخی اشخاص متحجر و دشمن آموزش جدید، با فشار آوردن به محمدرحیم‌بای، باعث شدند تا مکتب اجباراً به منزل محمد امین‌جان نیازی تاجر انتقال یابد. در اینجا به دلیل کمبود مکان شرایط تعلیم بسیار دشوار بود. تقریباً همه 100 دانش آموز در یک اتاق بزرگ درس می­‌خواندند(سال‌های 1911-1912م.).

همین که عبدالقادر شکوری از طریق مطبوعات اطلاع یافت که در استامبول مجله‌ای با عنوان «تدریسات ابتدایه» انتشار می‌یابد، به خاطر آشنایی با آن و مکتب اصول جدید صالح‌بیک برخی از اسباب و اثاثیه و کتاب‌هایش را فروخته در سال 1912 به ترکیه می‌رود. او پیش از آن، مکاتب اصول جدید خوقند و قزان را دیده بود(1909).

شکوری پس از بازگشت از استامبول، تغییراتی را در نظام آموزش ایجاد کرد. از جمله آموزش زبان روسی را آغاز نمود که سیداحمد خواجه عجزی تدریس می‌نمود. از دیگر معلمان مکتب محمد یونس، عبدالصمد تبریزی، شاگرد شکوری و محمودی بودند. در آغاز جنگ اول جهانی مکتب شکوری به منزل باباکلان هندی در گذر رسته نو انتقال یافت.

عبدالقادر شکوری از نخستین کسانی بود که تعلیم و تربیت پسران و دختران را در یک کلاس رایج کرد. نخستین شاگردان او منوره - دختر عبدالرحمان، جمیله- دختر محمدهاشم، زینب - دختر عبدالله سبدساز بودند. بعدها همسر شکوری میسره‌خانم مکتب جدید دخترانه‌ای تأسیس نمود. رحیم هاشم می‌نویسد:

«شکوری هر سال در ماه‌های مه، ژوئن برای نمایش موفقیت‌های اصول تعلیم خود مجلس عمومی امتحانی تشکیل می‌داد. در این امتحان‌های عمومی که تا ده روز دوام می‌کرد، دَر مکتب به روی همه گشاده بود. معلم پدران و نزدیکان خوانندگان، همه طبقه‌های اهالی شهر، خصوصاً مخالفان مکتب نو را دعوت می‌کرد و در یک دو موسیم تحصیل خط­خوان، خط­نویس، از معلومات ابتدایی آگاه شدن شاگردان خود را نمایش می‌داد. به این مجلس‌های امتحان از شهرهای دیگر هم‌مسلکان معلم، معلمان، هواداران اصول نو تعلیم هم دعوت می­شدند. من در این امتحان‌ها از مردان پیشقدم آن دوره‌استاد عینی، میرزا عبدالواحد منظم، شاعر خوقندی صوفی‌زاده، معلم و مؤلف کتاب‌های درسی از تاشکند شاکرجان رحیمی، عاشورعلی ظاهری خوقندی و دیگران را اولین بار دیده‌ام. اینک در امتحان سال 1916م حمزه حکیم‌زاده به مکتب ما آمد…[۲۶]».

در مکتب و خانه عبدالقادر شکوری روزنامه و مجله‌های چاپ مصر، کلکتّه، استامبول، تهران، باکو، تفلیس، قزان، آرینبرگ، بغچه‌سرای از قبیل «صور اسرافیل»، «چهره‌نما»، «طنین»، «ایران نو»، «اقبال»، «وقت»، یولدوز»، «ترجمان»، «صراط‌المستقیم»، «شورا»، «تِلمیذ»، «الدین و والادب»، فیوضات»، «ملا نصرالدین» و غیره موجود بود.

در راستای حمایت از مکتب اصول جدید شکوری در شهر سمرقند، محمد نورمحمدزاده، در روستاهای بُلُنغور و جان‌بای قاری کامل، همچنین شاگردان سابق او عصمت‌الله رحمت‌الله‌زاده، محمدیونس  یُلداش‌زاده، محمدقل احمدجان، نسیم ظریفی، جوره‌قل کاملی، کینجه حامدی، عبدالجبار نرذی‌قلی، تاج‌الدین و عبدالحمید عظمت‌اف‌ و دیگران مکاتب اصول جدید تأسیس نمودند.

سال 1918 مکتب عبدالقادر شکوری دولتی شد. همچنین وی دو مکتب دیگر نیز، یکی در گذر شربت­دار و دیگری در روستای رجب‌امین، که حالا نام شکوری را دارد، تأسیس نموده‌است. سعیداحمد وصلی در وصف شکوری و مکتب اصول جدید او چنین ابیاتی سروده‌است:

ای معلم، مکتبت پررونق و پرنور باد

تا قیامت نام نیکت در جهان مشهور باد

جهد کن از بهر ما تا عالم و دانا شویم

پرده غفلت ز گوش و دیده ما دور باد

ما محبان اصول صوتیه هستیم از آن

تربیت کن، خاطر هر کس ز تو مسرور باد

کم کم از هر علم و فن دانسته تعلیمی نما

بهره گیریم از تمدن جاهلیت دور باد

گرچه نادانان تو را طعن و حقارت می‌کنند

غم مخور الحق و یعل و خصم را منهور باد

با تبسم خدمت خلقی ‌کنی، دلشاد باش

کام هر اهل تعصب تلخ و تند و شور باد

جهد کن بهر تمدن خرفه‌ها آماده کن

این اصول صوتیه در هر کجا منظور باد[۲۷]

در شهر بخارا در ابتدای سال 1900 ملا جوره‌بای پیرمستی پس از آشنایی با مکاتب اصول جدید روسیه در گذر پوستین‌دوزان شهر بخارا مکتب خصوصی با اصول آموزش و پرورش جدید تأسیس نمود. اما به دلیل عدم استقبال کودکان از آن تعطیل شد.

سال 1907 ملانظام ثابت‌اف تاتار در حیاط خود در شهر بخارا برای کودکان تاتار مکتبی افتتاح کرد که در آن سال 10-12 نفر  از کودکان تاتار‌ به آن جذب شدند. معلم این مکتب عبدالرحمان سعیدی از شهر قزان دعوت شده بود.

در سال 1908 اسماعیل غسپری یکی از پایه‌گذاران آموزش اصول جدید در روسیه و سردبیر روزنامه «ترجمان» که در باغچه‌سرای انتشار می‌یافت، به بخارا آمد و پس از مشورت با چند تن از متجددین تاجیک و تاتار به نتیجه رسید که در مکتب رسمی تاتارها که به آن «مظفریه» می­‌گفتند، بچه‌های تاجیک نیز می‌توانند تحصیل کنند. همان سال مکتب تاتارها از خانه نظام ثابت‌اف به خانه خالد بُرناشُف تاتار دیگر انتقال یافته و چند تن از بچه‌های تاجیک را پذیرفت.

نخستین مکتب تاجیکی اصول جدید در بخارا که در عرصه فرهنگی نقش بزرگی داشته‌است، توسط میرزا عبدالواحد مُنْظِم و دوستان و هم‌مسلکانش صدرالدین عینی، احمدجان حمدی و حامدخواجه مهری تأسیس شد. علت اصلی تأسیس چنین مکتبی را صدرالدین عینی چنین بیان می‌کند:

«سال 1326ه. (1908م.) در فصل تابستان نویسنده این سطرها با شریک درسم حامدخواجه مهری بخارایی به سمرقند برای سیاحت رفتیم. در این روزها شریک درس دیگر ما عبدالواحد منظم در سمرقند، در انتشارات دیمورُف به چاپ کتابی مشغول بود. از آنجا که بار اول بود که به سمرقند آمده و چون در آنجا آشنایی نداشتیم، با هم به انتشاراتی رفتیم. با راهنمایی میرزا عبدالواحد شهر نو و کهنه سمرقند را تماشا کردیم. یک روز هنگامی که مرقد امیر تیمور را زیارت می‌کردیم با ملا ابراهیم سیدکمال‌زاده (شاعر و یکی از معارف­پروران مشهور سمرقند) برخوردیم و با اصرار او در خانه‌اش میهمان شدیم. ملاابراهیم بعد از طعام شمس‌الدین پسر خود (که سال 1918 در سمرقند شهید شد) و تاج‌الدین برادرزاده‌اش را نزد ما آورده، امتحان کرد. این بچه‌ها از حساب، جغرافیا، از خط و املا، از تجوید(قاعده‌های درست خواندن قرآن) و از مسأله‌های دینی امتحان دادند. چیزهایی را که بیست و پنج سال در مدرسه خوانده بودیم و برای اولین بار بود که می­‌شنیدیم، از این بچه‌های 10-12 ساله شنیده در تعجب‌زده شدیم و طبیعی است که مکتبی را که آنها می‌خواندند، موجب کنجکاوی ما شد. این «مکتب شکوری» بود که سال 1312 (1903) با تلاش ملا عبدالقادر شکوری تأسیس  شده بود. مکتب شکوری در آن روزها در گذر قوش­حوض بود. شکوری ما را قبول کرده، شاگردان مکتب را یک یک به ما نشان داد و از نقاط مثبت مکتب سخن گفت. تا آن روز مکتب نو را ندیده بودیم. «مکتب اصول جدید بوده‌است، در آنجا بچه‌ها زود خط و سواد می‌برآورده‌اند» شنیده باشیم هم، چندان اهمیت نداده‌بودیم. در نتیجه مطالعه کتاب‌هایی مثل «نوادر الوقایع» و «سیاحت‌نامه ابراهیم‌بیک» لزوم انقلاب علمی و اجتماعی را فهمیده باشیم هم، راههای آن را هیچ فکر نکرده‌بودیم. خلاصه، به مکتب شکوری درآمده متحیر برآمدیم و از همان روز سر کرده فکر مکتب تمام مغز سر ما را اشغال کرد[۲۸]».

عبدالواحد منظم تأثرات سفر سمرقند را در «شرح حال» خود چنین بیان کرده‌است:

«سال 1907 در سمرقند به واسطه‌ای مکتب اصول جدید عبدالقادر شکوری را تماشا کردم. چنان در من تأثیر کرد که هرچه زودتر در بخارا گشادن چنین مکتبی را مقرر نمودم».

5 نوامبر سال 1908 در منزل میرزا عبدالواحد منظم واقع در گذر سلاح‌خانه شهر بخارا این مکتب اصول جدید تأسیس شده و فرزندان طبقات مختلف جامعه را می­‌پذیرفت. نخستین 12 نفر شاگردان مکتب پسران عبارت بودند از احمدجان مخدوم حمدی؛ افضل و اکرم، پسر قاضی شریفجان مخدوم صدر ضیاء؛ ظریف‌جان، عبدالرحمان‌بیک پسر عبدالله‌ بیک؛ عبدالرحیم پسر حاجی عبدالستار؛ محمدامین پسر سعیدجان مخدوم؛ عبدالقیوم پسر عبدالشکور و دیگران. چون مؤسسان و معلمان مکتب در امور آموزش و پرورش تجربه نداشتند، با مشکلات زیادی مواجه شدند. صدرالدین عینی در این رابطه می‌نویسد:

«لکن ترتیب تعلیم خیلی ویران و همه ما از اصول و قواعد آن بی‌خبر بودیم. دلمان با آتش اصلاح طرز تعلیم شراری داده می‌سوخته باشد هم، از ندانستن و ناتوانی خود جانمان در عذاب بود[۲۹]».

منظم، عینی، مهری و حمدی به خاطر تجربه‌آموزی از مکاتب تاتارها، با اصول آموزش و پرورش در این مکتب آشنا شده، توسط عبدالرحمان سعیدی کتاب‌های درسی تاتاری را دریافت کرده و با روش­‌های جدید کار را ادامه دادند. عبدالواحد منظم مدیر و معلم اول، احمدجان حمدی و حامدخواجه مهری معاون او شده، صدرالدین عینی همه روزه به مکتب تاتارها رفته، تجربه این مکتب را به مکتب منظم انتقال می‌داد. چون در مکتب تاتارها فرزندان تاجیک هم تحصیل می‌کردند و زبان و کتاب‌های تاتاری را نمی‌فهمیدند، با درخواست عبدالرحمان سعیدی ص. عینی در مکتب تاتارها وظیفه ترجمه را هم انجام می‌داد. مکتب اصول جدید منظم در یک مدت کوتاه شهرت کسب نمود. صدرالدین عینی می‌نویسد:

«از آنجا که این مکتب به زبان فارسی و معلمانش بخاری‌الاصل بودند، زیاده شهرت پیدا کرده، مردم بخارا را به خود جلب نمود[۳۰]».

ماه مه سال 1909 عبدالواحد منظم و صدرالدین عینی به خاطر آشنایی بیشتر با تجربه مکتب اصول جدید عبدالقادر شکوری و جریان آموزش و پرورش، همچنین قبولی امتحانات عمومی از دانش آموزان آن مکتب برای مدت ده روز به سمرقند سفر کردند. همان سال برای اشخاص 20-30 ساله که سال‌ها در مکاتب قدیم درس خوانده و سواد قضایی نداشتند، در داخل مکتب شعبه شبانه تأسیس کردند و به صورت منظم به آن ها هر روز دو ساعت درس می‌داد. چون نفوذ مکتب میان مردم زیاد شد، گروهی تنگ‌نظر و پیش از همه دشمنان مکاتب اصول جدید با رهبری ملاقمر تاتار قزانی در فکر از بین بردن آنها شدند. قاضی‌کلان بقاخواجه، عبدالواحد منظم را با چند تن از شاگردانش دعوت کرده امتحان نموده، با کتاب‌های درسی آنها آشنا شده و گفت:

«شاگردان مکتب نو چون بلبلان باغ جنت بودند. من در این کار جهت خلاف شرع ندیدم، برعکس به همین ترتیب تنظیم یافتن تمام مکتب‌های مسلمانان را لازم می‌دانم».

هرچند بعضی از علما مانند مفتی داملا اکرام، دانیال‌خواجه صدور و برخی دیگر از مفتی‌ها فتوای حلال بودن مکتب را داده، قوش­بیگی آستان‌قل و قاضی‌کلان بقاخواجه در این باره حکم مثبتی صادر کرده بودند. برخی از علمای جاهل با سروری قاضی برهان‌الدین و ملا قمر جلسه‌های اعتراضی دایر نموده و می‌گفتند:

«اگر این مکتب بسته نشود، شورش می‌کنیم، به قوش­بیگی و قاضی‌کلان هجوم می‌کنیم، مفتی اکرام را نابود می‌کنیم، معلم مکتب را می‌کشیم، آنها را از مسلمانی خارج می‌کنیم[۳۱]».

بر اثر چنین فشارهایی مأموران قوش­بیگی، قاضی‌کلان و رئیس به طور رسمی مکتب منظم را در 25 اکتبر سال 1909 بستند. تبراف بدون توجه به همه این فتنه‌ها، کینه­‌ها، سو‌ء قصدها، رشک و حسد و حرامکاری‌های علمای متعصب و نیروهای ارتجاعی شهر بخارا می‌نویسد:

«نخستین مکتب اصول جدید منظم و دانش خوب و صحیح اولین شاگردان آن در شعور مردم بخارا تا یک اندازه انقلاب فکری و معنوی به وجود آوردند… میرزا عبدالقادر منظم با تشکیل نخستین مکتب اصول جدید و با ارائه علم و دانش جدید به جوانان زمان ایستادگی در مقابل جبر و ظلم و رذالت امیران و ارتقاء سطح  شعور آزادی‌خواهی در جامعه بخارا سهم کلان داشته‌است[۳۲]».

پس از بسته شدن مکتب اصول جدید تاجیکی عبدالواحد منظم، بیش از 50 شاگرد ادامه تحصیل را در مکتب تاتارها ادامه دادند. اما با فرمان حکومت ‌جوانان تاجیک از خواندن در مکتب تاتارها محروم شدند.

در بین سالهای 1912- 1914 در گذرهای مختلف شهر بخارا غیاث مخدوم حسنی، ملا ابوالقاسم، مکمِّل مخدوم، عثمان‌خواجه، حامدخواجه، ملاوفا، میرزا اسماعیل، عبدالرئوف فطرت و چند تن دیگر از روشنفکران تاجیک مکتب‌­داری می‌کردند. در مکتب عثمان‌خواجه 200 دانش آموز، حامدخواجه 100، ملا وفا 80، مکمل مخدوم 50 نفر با اصول جدید آموزش می­‌دادند. در همه این مکاتب شعبه‌های شبانه فعال بود که در هر کدام 40-50  مرد بی­سواد و یا کم‌سواد درس می‌خواندند.

در این مدت همچنین در غژدوان، قرشی، قراکول، شهرسبز و دیگر شهر و نواحی اطراف بخارا نیز مکاتب اصول جدید فعالیت می‌نمودند. چنانکه در شهرسبز تحت حمایت اسلام‌قل تُقصبا مکتبی فعال بود که مدتی معلم آن عطاخواجه بخارایی و بعداً میرزا یوسف و نظام مخدوم بودند[۳۳]. در قراکول غلام‌قادر املاکدار و قاضی داملا اکرام مخدوم سال 1913 مکتب باز کردند. در کرکی یک گروه جوانان با سروری قاری یولداش پولاداف در خانه میرخان عبدالنصرزاده بخارایی مکتب تأسیس نمودند.

پس از اینکه برهان‌الدین در ماه مه 1914 به منصب قاضی‌کلانی رسید، متحجرین به مقابله با مکاتب اصول جدید برانگیخته شدند و خواهان بسته شدن سریع چنین مکاتبی شدند. مبارزه آنها شیوه‌های مختلف داشت، هم به زور و هم به زر متوسل می­‌شدند. چنانکه ملاقمر تاتار، یکی از دشمنان سرسخت روشنفکران تاجیک، به عثمان‌خواجه یکی از جوانان روشنفکر می‌گوید:

«اگر شما به اختیار خود مکتب را منحل کنید، من رئیس یا قاضی شدن شما را تضمین می‌کنم».

عثمان هم چنین پاسخ می‌دهد:

«ما شغل معلمی را برای شکم یا منصب انتخاب نکرده‌ایم. بلکه به امید اندکی فایده رساندن به فرزندان مردم و وطن­مان این قدر مشقت را به گردن گرفتیم. مسلکی را که پیش گرفتیم، به منصب دنیا نمی‌فروشیم[۳۴]».

روز جمعه 2 ژوئیه سال 1914 شکایتی با امضاهای ناشناس به امیر عالم‌خان با این مضمون ارائه شد. «در دوران امیر مرحوم با فتوای علما حرام و بدعت بودن مکتب اصول جدیده ثابت گردیده، با امر جنابعالی مکتب بسته شده‌بود. چندی است که جدیدان مفسد باز سر برداشته، در هر طرف شهر مکتب‌ها گشاده، فرزندان مردم را ویران کرده، فساد و فتنه برمی‌انگیزند. اگر با فرمان جنابعالی این مکتب‌ها به زودی بسته نشوند، برای برهم دادن این بدعت به پا خاسته‌ها و ملابچگان یقین است. در آن صورت در مملکت احتمال افزودن فتنه و فساد و ضرر رسیدن به دولت عالیه هست[۳۵]». 5 ژوئیه نصرالله قوش­بیگی معلمان مکاتب اصول جدید را فرخوانده، مسأله بر هم زدن چنین مکاتبی را مطرح نمود. وقتی معلمین اعتراض کردند، آنها را پیش قاضی‌کلان برهان‌الدین بردند. او نامه­ای را بیرون آورده و گفت:

«حضرت امیر فرموده‌اند که مکتب اصول جدیده با امر امیر مرحوم و فتوای علما بسته شده‌بود. معلمانی که امروز مکتب گشاده‌اند از امر پادشاه و حکم شریعت سرکش حساب می‌یابند. معلم‌ها باید از همین روز اعتباراً مکتب‌ها را بسته، باید و دست‌خط «در حدود بخارا معلمی نخواهیم کرد» بدهند. اگر از این گردن تابند، معلوم نمایید به آنها به طرز دیگری معامله خواهد شد[۳۶]».

معلمین ناچار امضا کردند و بدین ترتیب مکاتب اصول جدید رسماً در بخارا ممنوع اعلام شد. صدرالدین عینی در رابطه با این اتفاق سوگ­نامه‌ای نوشته به این مضمون:

شد بسته دبستان و بپژمرد گلستان

رفت از گُل صبیان دمش و نفخه عرفان

پر گشت ز صبیان همه کوچه و میدان

گریید به این حال خود، ای زمره صبیان

ای میّت پریشان!

ای میّت پرخون!

گریید که این دم جهلا خرم و شادند

گریید ملک‌ها به شما دادرسانند

گریید که اشکان شما نورفشانند

ای خلق نگر، این چه عزایی است به دوران؟

تو بی‌حرکت مان

ای زنده بی‌جان!

در سال 1917، یعنی در انقلاب اکتبر در کشور ترکستان 92 مکتب اصول جدید از جمله در سیردریا 39 مکتب، فرغانه 30، هفترود 18، سمرقند 5 و در شمال تاجیکستان کنونی نیز 5 مکتب فعالیت می‌نمود.

مدارس

مدارس از لحاظ مراکز عالی آموزشی و پرورشی، در توسعه اجتماعی، علمی و فرهنگی آسیای میانه نقشی مهم داشتند. تحصیل در مدارس در مجموع تا 20 سال ادامه پیدا می‌کرد. سال تحصیلی از 24 سپتامبر تا 22 مارس بود. دانش آموزان پنج روز در هفته، از شنبه تا چهارشنبه درس می‌خواندند که روزهای پنجشنبه و جمعه تعطیل بودند.

در حدود 80/4% دانش آموزان مدارس 25-30 ساله، 13/1% 20-24 ساله و 6/5% تا 20 ساله بودند. در شهر بخارا مدرسان احترام زیادی داشتند. از جمله مدرسان «بنارس‌پوش» هنگام تاج‌گذاری امیران به دربار دعوت می‌شدند. در ترکستان وظیفه مدرسی انتخابی بود که آنها را در جمع‌ شاگردان انتخاب می‌نمودند[۳۷].

به مناسبت شروع هر کتاب جدید، از جانب دانش آموزان به مدرسان مبلغی داده می‌شد. از جمله، برای شروع درس «شرح ملا» از 5 تا 12 سکّه، درس «عقاید» از 15 تا 25 سکه، درس «ملا جلال» از 5 تا 150 سکه داده می‌شد (در آن زمان قیمت یک پود گندم 5 سکه بود[۳۸]). در مدارس اساساً علوم زیر تدریس می‌شد.

صرف و نحو، منطق، حکمت، کلام، فقه، لغت، معنی، بدیع، عروض، قافیه، انشاء، رسم‌الخط، مناظره، قرائت، تفسیر، حدیث، فرایض، اصول، جبر، هندسه، جغرافیا، اخلاق، تاریخ، احکام، الهیات، قرآن، ریاضیات و غیره[۳۹]. کتب اصلی درسی مدارس «بدان»، «اول علم»، «مُعِزّی»، «عوامل»، «قافیه»، «شرح ملا»، «شمسیه»، «حاشیه قطبی»، «عقاید نسفی»، «تهذیب»، «حکمت‌العین»، «هدایه»، «زنجانی»، «مختصر وقایه»، «خلاصه الحساب»، «ملا جلال» و امثال این‌ها بود.

استاد عینی برنامه آموزشی دروس مدارس را چنین بیان نموده‌است: «طلبه وقتی که مکتب را تمام کرد… اول به پیش یگان ملای عادی «بدان» می‌خواند که در این کتاب صرف و نحو عربی در زبان تاجیکی بیان می‌یافت. اینچنین اول علم نام یک کتاب تاجیکی را هم می‌خواند که در وی ضروریات دینی به طرز سؤال و جواب ذکر می‌شد.

بعد از آن در صرف عربی «معزی» و «زنجانی» نام کتاب‌های عربی را و در نحو عربی «عوامل» نام یک کتاب را می‌خواند و عبارت‌های عربی این کتاب را با ترجمه تاجیکی­شان از یاد می‌کرد. بعد از اینها یک قسم «قافیه» نام یک کتاب عربی را که در وی نحو زبان عرب به تفصیل بیان می­‌یافت، می‌خواند.

کتاب­‌های نامبرده شده در پیش ملاهایی خوانده می‌شدند که آنها را (خواه در جایی مدرس باشند خواه نه) «ملاهای کُنجَکی» می‌نامیدند. در همه این درس‌ها تقریباً سه سال وقت صرف می‌شد.

پس از این «شرح ملا» اثر مولانا عبدالرحمان جامی و در نحو عربی شرح «قافیه»، خوانده می‌شد. از  همین وقت سر کرده طلبه این درس را به پیش یگان ملای کلانتر می‌خواند که عادتاً این درس را درس «درس­خوانگی» می‌نامیدند. این درس 5 سال ادامه داشت. طلبه به بالای این باز به درس معلم کنجکی دوام می‌کرد، در  پیش او باقی‌مانده «قافیه» را، هم «شمسیه» نام کتابی را که متنی است در منطق می‌خواند و اینچنین درس «شرح ملا» را پیش از آنکه به پیش داملای درس­خوانگی بگذراند، اول به پیش داملای کنجکی می‌گذراند. بعد از «شرح ملا» در درس­خانه «حاشیه قطبی» که شرح «شمسیه» و در زمینه منطق بود، سر می‌شد و در یک سال طلبه از این درس فارغ می‌گردید و عادتاً در ضمن این درس متن «عقاید نسفی» را که به علم کلام عاید است می‌خواند.

بعد از حاشیه در درسخانه شرح «عقاید نسفی»، که تألیف علامه تفتازانی است، سر می‌شد و عادتاً 4 سال دوام می‌کرد. بعد از آن در دو سال کتاب «تهذیب» خوانده می‌شد که در زمینه منطق و کلام بود. سپس در دو سال «حکمت‌العین» خوانده می‌شد که در زمینه حکمت طبیعی و مافوق‌الطبیعی (الهیات) بود و در نهایت کتاب «ملاجلال» طی دو سال خوانده می‌شد که در خصوص علم کلام بود[۴۰]».

محمدعلی بلجوانی در «تاریخ نافع» نوشته «بخارا قریب 400 مدرسه و مکتب­‌خانه دارد، مشهورترین  آنها را از روی دانسته‌هایم تحریر می‌نمایم[۴۱]» که 78 مدرسه را نام می‌برد. او همچنین یادآور شده که در بخارا 80 مدرس و 22 مفتی به 34 هزار دانش آموز وجود داشتند[۴۲].

سال 1920 صدر ضیاء در کتاب خود «ذکر اسامی مدارس داخله بخارای شریف»، فهرست 204 مدرسه را آورده و اطلاعاتی هم داده که در کدام گذر جای داشتن و دارای چند حجره بودن، کی و توسط چه کسی بنا شدن آن مدارس را متذکر شده‌است. از نوشتار او معلوم می‌گردد که بزرگترین مدرسه بخارا 147 حجره داشته‌است[۴۳].

طبق گزارشات رسمی سال 1901 بزرگترین مدارس پنج­کنت عبدالستار مخدوم، عالم دادخواه، حسن خلیفه، ملا عوض‌بای؛ اوراتپه - کوک‌گمبذ، رستم‌بیک، مسجد سفید؛ کان‌بادام- میررجب دادخواه، آیِم؛ اسفره- عبدالله‌خان، سرِ بازار، حاجیان و غیره بودند[۴۴].

در اوراتپه در سال 1903 سه مدرسه وجود داشت[۴۵]. سال 1910 در 5 مدرسه این شهر 214 نفر تحصیل می‌نمود  و در سال 1912 مدرسه‌های کوک‌گُمبَذ دارای 8 مدرس و 80 دانش آموز؛ نمازخانه2 مدرس و 70 دانش آموز؛ مسجد سفید 3 مدرس و 82 دانش آموز و خواجه‌خان  3 مدرس و 60 دانش آموز بودند[۴۶].

اویزد (uezd) خجند تا سال 1907 دارای 41 مدرسه وقف­دار از قبیل مدارس میر عاشوربای، آته‌بای، میرزابای، ذاکرخواجه، گذرچه وَشَن، داملا صابر، نمازگاه، میریوسف‌بای، محمد یوسف، خایفه میریونس، خواجه پاشاکلان، حاجی کمال، آخوند ملاولی، خشتین، آرتق‌خواجه، بالت‌بای، یوگاشتی‌خواجه، میرصالح‌خواجه، عالم‌بیک، شیخ اسلام، ملا بِسَیگلیک، میریونس، ملامیر قاسم، حضرت بابا، آته میرگن خواجه، ملا سرمصاق، شمسی‌بای، میرمحمودبای، شیخ مصلح‌الدین، خدایار وَلعمی، خدایاربیک، رستم‌بیک، کوک‌گمبذ و غیره بود[۴۷].

در انقلاب اکتبر در خجند 58 باب مدرسه فعال بود که در هر کدام آن از 75 تا 100 نفر تحصیل می‌نمود[۴۸]. در ابتدای سال 1916 در کشور ترکستان 449 مدرسه، از جمله در سمرقند 40 مدرسه و مکتب­خانه[۴۹] فعالیت می‌نمود. تا انقلاب بخارا در منطقه کولاب بیش از 30 مدرسه فعال بود. از جمله در شهر کولاب مدارس خشتین یا عبدالله‌خانی با 200 دانش آموز، سنگاب با 100 دانش آموز، عظیم‌بای با 70 دانش آموز، رجب‌بای با 60 دانش آموز، سر مزار، قاسم‌خواجه، چرمگر پایان وجود داشت. در دهات اطراف کولاب چون تیبلی با 200 دانش آموز، لولی‌کوتل، توتو، خواجه اسحاق، قپچاق، لنگر، غیش، کهنه‌چنار نیز مدرسه‌هایی وجود داشتند. در خاولینگ مدارس قَیوم‌بای، مابین، داملا رحمت، دشت قواق، بای‌بچه، داملا موسی، گذر پرانک فعال بوده، هر کدام آنها از 80 تا 100 دانش آموز داشتند.

در بلجوان و دهات آن 9 مدرسه، در کَنگُرت 10 مدرسه، در دشتِ جُم، سَرِخاسار و دیگر جاها نیر چنین مدارسی فعالیت می‌نمودند. عموماً در 2 بیک‌گری کولاب و بلجوان حدود 60 مدرسه وجود داشت.

در این دوره در کنار مساجد جامع و حاجی یعقوب دوشنبه نیز مدارسی فعال بود که یکی متعلق به خدای‌نظربی دیوان‌بیگی و دومی به حاجی یعقوب تعلق داشت[۵۰] در حصار سه مدرسه بزرگ با نام‌­های مدرسه کهنه، مدرسه نو و مدرسه بومی فعال بود که در آنها نه فقط از حصار، بلکه از قرتاغ، غازِملک، یاوان، ورزاب، فیض‌آباد، بیک‌گری و شاه‌گری‌های بایسون، کولاب، بلجوان، قراتگین، بدخشان نیز تحصیل می‌نمودند[۵۱].

مکاتب و مدارس شوروی

پس از پیروزی انقلاب اکتبر 1917 در کشور ترکستان، کمیساریای معارف خلق تأسیس شد که تقریباً تمام مراکز آموزشی را تحت پوشش قرار می‌داد. بر اساس فرمان شورای کمیساریای خلق ترکستان از 29 مارس سال 1918 شوراهای معارف خلق تأسیس شد که بر آموزش و پرورش نظارت می‌کردند.

در ماه ژوئن 1918 کمیساریای معارف خلق ترکستان تأسیس شد و بعد از چند روز در شهر تاشکند نخستین انجمن معلمان و کارمندان معارف خلق ترکستان تشکیل شد.

بر اساس اساسنامه‌­ی «مکتب یگانه محنتی جمهوری  فدراسیون روسیه شوروی» که در 16 اکتبر سال 1918 کمیته اجرایی مرکزی عمومی‌ روسیه آن را تایید نموده بود، در ترکستان مکاتب زحمتکشی تأسیس شد. چنین مکاتبی 9 ساله و دارای دو درجه (یکم و دوم) بود. مکاتب درجه اول کودکان 8 تا 13 ساله و درجه دوم نوجوانان 13 تا 17 ساله را فرا می‌گرفت که تحصیل در آنها رایگان بود.

پس از اتمام مکتب درجه اول، نوجوانان می‌توانستند تحصیل را در مکاتب 7 ساله شهرها، مکاتب جوانان دهات، آموزشگاه‌­های کارخانه‌ها که آموزش حرفه‌ای 7 ساله نیز می‌دادند، ادامه دهند. در زمینه مکاتب درجه اول دانشکده‌های فنی تأسیس شد که دوره تحصیل در آنها 4 ساله بود. در زمینه کلاس‌­های 8 و 9 مکاتب درجه دوم، مکاتب آموزش حرفه‌ای و آموزشکده‌ها تشکیل شد.

در ماه نوامبر 1918 کمیساریای معارف خلق ترکستان نخستین طرح آزمایشی آموزشی را به مراکز آموزشی ارسال کرد که در آن آموزش زبان مادری و ریاضی (هفته‌ای 6 ساعت) اولویت داشت. در برنامه همچنین آموزش زبان روسی، طبیعت‌شناسی، تاریخ، جغرافیا، سرود و ورزش نیز در نظر گرفته شده‌بود. برنامه آزمایشی آموزشی برای مکاتب درجه اول در سال تحصیلی 1918 - 1919 چنین بود:

جدول شماره 3. برنامه آزمایشی آموزشی برای مکاتب درجه اول در سال تحصیلی 1918 - 1919

نام درس‌ها مقطع جمع
اول دوم سوم
        1         زبان مادری 6 6 6 18
        2         ریاضی 6 6 6 18
        3         تاریخ - 2 2 4
        4         جفرافیا - 2 2 4
        5         طبیعت‌شناسی 1 2 2 5
        6         زبان دولتی - 3 3 6
        7         سرود 1 1 1 3
        8         صنایع دستی 1 2 2 5
        9         نقاشی 3 1 1 5
        10       ورزش 1 1 1 3
جمع کل 19 26 26 71

 

در رابطه با برنامه ­ریزی بایستی گفت که از سال تحصیلی 1923-1924 برنامه تکمیلی آموزشی مکاتب تهیه گردید و به اجرا گذاشته‌شد. ماه ژانویه سال 1919 قرار کمیساریای معارف خلم ترکستان مبنی بر تحصیل مختلط پسران و دختران صادر گردید. در سال تحصیلی 1921-1922 کمیسیون علمی ملی ازبکی، قرقیزی، ترکمنی و تاجیکی برای تألیف کتب درسی تأسیس شد[۵۲].

نخستین مکاتب شوروی در دیگر شهرهای ترکستان در خجند، اوراتپه، کان بادام و اسفره در سال 1918 تشکیل شدند که تا آخر سال 1918 تعداد آنها در شمال تاجیکستان کنونی 15 باب را تشکیل می‌داد. سال 1919 در نخستین مکتب شوروی کان‌بادام که سال 1918 تشکیل شده بود، حدود 100 نفر تحصیل می‌نمودند. در ابتدای سال تحصیلی 1918-1919 در اویزد خجند 37 مکتب ابتدایی شوروی فعال بود که از این تعداد 4 مکتب برای روس‌ها، 1 مکتب برای یهودیان و مابقی برای مردم محلی اختصاص داشت. در این مکاتب، نخستین مکتب برای دختران محلی نیز تشکیل شد[۵۳]. در سال 1919 در اویزد اوراتپه 15 مکتب درجه 1 و 2 فعال بود که 315 نفر در آنها تحصیل می‌نمودند.

در ماه ژانویه سال 1919 در شهر خجند برای اهالی محلی دوره‌های شبانه تأسیس شد که در آنها صرف و نحو زبان ازبکی، ریاضیات، تاریخ و دوره «تبلیغ برای حکومت شوروی» تدریس می‌شد. همان سال در خجند دانشکده کارگری تشکیل شد و پس از یک سال به مکتب درجه دوم تبدیل شد. در ابتدای سال 1919 در اوراتپه 15 مکتب ابتدایی فعال بود که در آنها 315 نفر تحصیل می‌نمودند. تا آخر سال 1919 تعداد مکاتب شمال تاجیکستان کنونی به 73 باب رسیده بود.

تا اول ژوئن سال 1920 در اویزد خجند 61 مکتب تأسیس شد که 54 مکتب برای مردم محلی و 6 مکتب برای اروپاییان بود. از این تعداد 21 مکتب در روستا فعالیت می‌نمود. در کل مکاتب اویزد 4270 نفر تحصیل می‌کردند که 141 معلم به آنها آموزش می‌داد[۵۴].

طبق گزارش کمیساریای معارف خلق ترکستان در آخر سال 1920 در جمهوری 2022 مکتب درجه اول فعال بود که در آنها 167875 نفر تحصیل می‌نمودند. تعداد مکاتب درجه دوم 59 باب و دانش آموزان آن 7503 نفر بود. سال 1922 در کان‌بادام «دار التّدریس» تأسیس گردید که به پذیرش فارغ‌التحصیلان کلاس 4 اختصاص داشت که در برنامه تعلیمی آن ریاضیات، شیمی، جغرافیا، طبیعت‌شناسی، دین و زبان عربی وجود داشت که تدریس زبان عربی بعداً حذف گردید. از ابتدای سال 1920 در سراسر ترکستان، از جمله در شمال تاجیکستان کنونی، نهضت مبارزه با بی‌سوادی شروع به فعالیت نمودند. در تقسیمات کشوری در ترکستان 4828 مؤسسه آموزشی فعالیت می‌نمود.

تا سال تحصیلی 1918-1919 در ترکستان چندین دوره 3 و 6 ماهه تربیت معلم فعال بود که به واسطه آنها 3661 معلم برای مکاتب ازبکی، تاجیکی، تاتاری و روسی فارغ‌التحصیل شده‌اند. طبق اطلاع کمیساریای معارف خلق ترکستان از 15 فوریه تا 31 دسامبر سال 1920 تعداد 3814 نفر این دوره‌ها را به پایان رسانده‌­اند. از کل فارغ‌التحصیلان سال 1920-21 که 2673 نفر را تشکیل می‌دادند، 985 ازبک، 213 تاجیک و مابقی نمایندگان از دیگر ملیت‌ها بودند.

سال 1920 در ترکستان 7 انستیتوی معارف تشکیل شد که 6 تای آن به زبان‌های ازبکی و تاجیکی فعالیت می‌نمود. برای معلم‌های ملیت‌های محلی انستیتوی مخصوص معارف تشکیل شد. تا ماه ژوئن سال 1921 حدود 2 هزار معلم برای دوره‌های مبارزه با بی‌سوادی آماده شد. در سال 1922 در ترکستان 62 مؤسسه آموزشی حرفه‌ای و تکنیکی، 12 آموزشگاه آموزگاری، 11 آموزشگاه متوسطه کشاورزی، 14 مکتب حزبی، آموزشکده‌های طبی، بدیعی، موسیقی و دیگر مؤسسات آموزش مخصوص فعال بود که در آنها 5890 نفر تحصیل می‌کردند.

در سال تحصیلی 1923-24 در حدود ترکستان 4 مؤسسه آموزش عالی دارای 4150 دانشجو وجود داشت. سال 1921 کمیسیون فوق‌العاده ترکستان با هدف مبارزه بابی‌سوادی تأسیس شد که به وسیله­‌ی آن تا 1 آوریل سال 1924 در حدود 447 مکتب برای بی‌سوادان و 28 مکتب برای کم‌سوادان تأسیس شد که مهلت تحصیل در آنها 6 ماه بود. از مجموع  447 مکتب محو بی‌سوادی، 214 مکتب به زبان ازبکی، 75 مکتب به زبان قرقیزی، 39 مکتب به زبان ترکمنی، 109 مکتب به زبان روسی و 10 مکتب دیگر برای سایر زبان‌های اقلیت‌های ملی بود. اما برای زبان تاجیکی هیچ مکتبی وجود نداشت و تاجیکان به زبان ازبکی تحصیل می‌نمودند[۵۵].

بعد از فروپاشی حکومت بخارا در سال 1920 و تأسیس جمهوری خلقی شوروی بخارا، کمیته نظارت معارف تأسیس شد که در هر محل نمایندگان خود را داشت. 15 مارس سال 1921 در شهر دوشنبه شعبه معارف خلق بخارای شرقی تشکیل شد. ماه ژوئیه همان سال نخستین ‌انجمن کارمندان معارف خلق تشکیل شد که در آن مسائل و مشکلات آموزش و پرورش مورد بررسی جدی قرار گرفته، از کمبود معلمان نگرانی وجود داشت. بر اساس فرمان این انجمن برای آماده نمودن آموزگاران، دوره‌های کوتاه‌مدت آموزشی، آموزشکده‌ها و انستیتوی تربیت معلم تأسیس شد.

بعد از توسعه و نوسازی کمیته نظارت معارف در سال 1924 دستگاه این وزارتخانه از هیأت رئیسه، شعبه‌های عمومی، مالیه، تأمینات، تربیه اجتماعی، شورای علمی، کمیته کل سیاسی و معرفتی شامل بوده، در شورای علمی کمیسیونی تأسیس شده بود که به آموزش و حفظ یادبودها و جشنواره‌­های تاریخی و فرهنگی بخارا اختصاص یافته بود. شعبه اجتماعی دارای دو بخش مؤسسات مکتبی و پیش‌مکتبی بود. کمیته کل سیاسی و معرفتی به مبارزه با بی­‌سوادی نظارت نموده و مکتب حزبی نیز ناظر بر کتابخانه‌ها و قصرهای فرهنگی، تئاترها، سینماها، انتشارات، موزه‌ها و چای‌خانه‌های سرخ بود.

پس از غلبه انقلاب در بخارا در حدود 50 مکتب در سطوح مختلف تأسیس شد که مهم‌ترین آن‌ها طبق خاطرات محمدعلی بلجوانی در «تاریخ نافعی»، مکتب سیاسی- نظامی در بالای ارگ عالی، مکتب سیاسی در لب حوض دیوان‌بیگی، مکتب «احضار قرض» و «توران تودَسی» در لب حوض خالداربیگی‌جان، مکتب صناعت در منزل اولیاقل‌بیگ دیوان‌بیگی، مکتب موسیقی در لب حوض دستورخانه‌چه، در منزل توره چارجویی، مکتب شمس‌العارفین در لب حوض قاضی‌کلان، مکتب «دارالمعلمین فارسی» در گذر خیابان و غیره بودند. از مشهورترین مدارس بخارا کوکَلداش  «دارالفنون» و مدرسه میر عرب «دارالمدرسین» بود که تقریباً 300  مدرس و عالم بخارا را به تدریس جذب کرده بود[۵۶].

کمیته نظارت معارف در شهر مسکو، خانه معارف را تأسیس کرد که در آن بیش از 200 نفر برای ورود به مکاتب مختلف روسیه تحصیل می‌نمودند. همچنین برای تحصیل در آلمان و ترکیه در حدود 100 نفر فرستاده شد. رهبر گروه جوانان اعزامی به آلمان میرزا عبدالواحد منظم بود[۵۷].

سال 1923 کمیته نظارت معارف بخارا دارای 43 باب مکاتب درجه یک با 2856 دانش آموز، 2 باب مکاتب درجه دوم با 285 دانش آموز، 8 باب مکاتب شبانه‌روزی بود. سال 1923 در بخارا 40 مکتب مبارزه با بی‌سوادی دارای 2726 محصل و سال 1924 ،41 مکتب مبارزه با بی‌سوادی دارای 8200 محصل فعالیت می‌نمود.

در تقسیمات ملی کشوری در ولایات اوراتپه 16، پنجکنت 5، حصار 4، بدخشان 3، کولاب 3، غرم 1 مکتب شوروی فعال بود[۵۸]. مکاتب اوراتپه دارای 573 دانش آموز و 29 معلم، پنجکنت دارای 704 دانش آموز و 6 معلم و بدخشان دارای 75 دانش آموز و 4 معلم بودند.

کتاب‌های درسی

همزمان با تأسیس مکاتب اصول جدید، یکی از مشکلات عمده عدم وجود کتاب‌های درسی به زبان فارسی تاجیکی بود. در میان روشنفکران تاجیک سیداحمد وصلی یکی از نخستین‌ کسانی بود که به تألیف  چنین کتاب درسی با نام «بیان‌الحروف» اقدام کرد که این کتاب در سال 1903 در دسترس معلمان و شاگردان قرار گرفت.

یکی از نخستین مؤسسان مکتب اصول جدید به زبان فارسی تاجیکی در شهر باستانی سمرقند و عموماً آسیای میانه عبدالقادر شکوری چند کتاب درسی از قبیل «جامع‌الحکایات»، «زبده‌الاشعار»، الفبای «رهبر سواد» را تهیه نمود.

«جامع‌الحکایات» ع.شکوری کتاب قرائت است برای دانش آموزان سال دوم مکاتب ابتدایی. این کتاب سال 1907 تهیه و در سال‌های 1909 و 1911 به چاپ رسیده‌است.

سال 1911 این کتاب که به عنوان چاپ اول در شهر سمرقند صورت گرفته بود، شامل 72 صفحه شده، با حروف بزرگ و زیبا در کاغذ نفیس چاپ شده‌است. عبدالقادر شکوری در ابتدای کتاب در خصوص اصول آموزش و پرورش در مکاتب اصول جدید پندها و نصایح آموزشی داده‌است. در این کتاب 49 حکایت و 14 پاره منظوم قرار دارد. از 49 حکایت این کتاب 10 حکایت آن از روسی ترجمه شده‌است.

عبدالقادر شکوری خود راجع به کتاب گفته‌است:

«این رساله برای اخلاق شاگردان کلاس دوم مکتب ابتدایی از کتاب‌های فارسی و ترکی ترجمه و تألیف شد[۵۹]».

«جامع‌الحکایات» از نظر زبان و اسلوب بیان یکی از بهترین نمونه‌های زبان ادبی فارسی تاجیکی آن دوره محسوب می‌شود که با اسلوبی روان و مناسب با فهم کودکان تنظیم شده‌است.

در سال 1908 میرزا عبدالواحد منظم برای دانش آموزان مکتب جدیدی که در شهر بخارا با همدستی صدرالدین عینی، احمدجان حمدی و حامدخواجه مهری تأسیس نموده‌بود، شیوه‌نامه نگارش الفبای فارسی را با نام «رهبر خط» تألیف و تنظیم نمود که شامل  42 صفحه بود و در پیش‌گفتارش تأکید شده که «برای آسانی خط­نویسی کودکان نوآموز این دفتر «رهبر خط» را به نظر قبول معلمین گرام منظور گردانیده[۶۰]».

در این دوره صدرالدین عینی نیز چند کتاب درسی برای مکاتب اصول جدید از قبیل «تهذیب‌الصبیان»، «ترتیل‌القرآن»، «ضروریات دینیه»، «بهار دانش» و «خالده یا قِزباله» تهیه نموده‌است.

قسمت اول کتاب «تهذیب‌الصبیان» در مورد مکتب و معارف، علم و دانش، حرمت استاد و والدین، اهمیت دانش آموزی، دوستی و رفاقت، نیکوکاری و عالی‌همتی، همچنین فصل‌های سال و عالم نباتات و حیوانات و قسمت دوم آن که «خاندان خوشبخت» نامیده شده، پیرامون زندگی خانواده‌ای کشاورز با زبانی سلیس و روان است.

از دیگر کتاب‌های درسی که صدرالدین عینی برای دانش آموزان دوره ابتدایی دخترانه تهیه نموده بود «خالده یا قِزباله» می‌باشد. این کتاب درسی ماه فوریه سال 1922 نوشته شده، پس از دو سال یعنی 2 ژانویه سال 1924 با مساعدت میرزا عبدالواحد منظم در شهر برلین آلمان به چاپ رسید که شامل20 صفحه، 30 حکایت کوچک پند و اخلاقی از قهرمان داستان دختری به نام خالده است.

«الفبای مکتب اسلامیه»، «کتاب‌الاطفال»، «تاریخ مختصر اسلام»، «عملیات اسلام»، «مدخل جغرافیای عمرانی»، «مختصر جغرافیای روسیه»، «منتخب جغرافیای عمومی»، «اسباب سواد» و خریطه‌ها ترکستان، بخارا، خیوه و … از جمله کتاب­‌های درسی دیگر به قلم محمد خواجه بهبودی بودند که از طریق انتشارات «بهبودی» در دسترس خوانندگان قرار گرفت. او این کتب درسی را بر اساس کتاب‌های درسی روسیه و به تقلید از کتاب‌های درسی مکاتب اصول جدید کشورهای شرق همسایه تألیف نمود.

عصمت‌الله رحمت‌الله‌زاده بر اساس تجارب بیش از ده ساله معلمی‌ خود، در سال 1913 کتابی با نام «رهبر مکتب» تهیه نمود که سال 1915 در شهر تاشکند چاپ شد. «رهبر مکتب» با اصول آوازی- هجایی در 46 صفحه و برای 90 درس تهیه شده‌است.

طی همین سال‌ها تعدادی کتب درسی دیگر برای مکاتب ابتدایی اصول جدید تاجیکی نیز تألیف گردید که «استاد اول» سعید رسول سعیدعزیزاف، «رهبر فارسی» و «منتخب‌ گلستان یا قرائت فارسی» ملا محمد رسولی، «راهنمای سواد»، «خوانش» و «رهبر سواد» حاجی معین، «معیار الاخلاق» و «تاریخ عام» سیاح، «ترتیل‌القرآن» و «گنجینه حکمت» صدیقی عجزی، «سال نخستین» و «دبستان تاجیک» سعیدرضا علی‌زاده، «راهنمای حساب» و «الفبای تاجیک» نصارمحمد افغان و باز چندی دیگر از این قبیل اند.

به طور کلی وضع آموزش و پرورش در مجموع و تعداد مکاتب و مدارس و سطوح مختلف آن پاسخگوی زمانه نبود.

تقریباً در تمام مکاتب و مدارس سنتی، تعلیم و تربیت با اصول قدیم صورت می‌گرفت و علوم جدید تدریس نمی‌شد.

مکاتب روسی- محلی نیز به دانش آموزان دانش کافی ارائه نمی‌کردند. به این دلیل که برای دولت­مداران روس از میان جوانان محلی، از جمله تاجیکان، دستیار خدمتکار می‌­خواستند، نه عالم و دانشمند! برخی از مکاتب جدید تحت تأثیر ایدئولوژی پان‌ترکیسم باقی مانده‌بود. به این دلیل که این مکاتب تحت تأثیر مکاتب جدید ترکی بودند و به دلیل عدم وجود کتب درسی به زبان فارسی تاجیکی طی چند سال اول، از کتب ترکی استفاده می‌کردند.

در دوره پان‌ترکیست­‌ها که پس از انقلاب‌های روسیه و بخارا به قدرت رسیده بودند، فرزندان تاجیک در مکاتب تازه تأسیس شوروی، ابتدا به زبان ترکی عثمانی و از سال 1922 به زبان ازبکی تحصیل می‌نمودند که این وضعیت غیر قابل تحمل بود.

تعداد دانش آموزان در این مکاتب بسیار ناچیز بود و اکثر کودکان از آموزش و پرورش بی‌نصیب بودند. چنانکه سال 1907 در شهر خجند که دارای 36283 نفر اهالی بود، همگی 1 آموزشگاه روسی - محلی با 57 نفر، 1 دوره شبانه با 60 دانش آموز، 39 مدرسه با 668 نفر و 43 مکتب با 415 دانش آموز که همگی 110 نفر را تشکیل می‌داد فعالیت می‌نمود.

در آن قسمت آسیای میانه که تحت تسلط بیشتر روسیه بود، در بخش آموزش و پرورش نیز بی عدالتی و نابرابری به چشم می‌خورد. چنانچه سال 1911 در سراسر ولایات سمرقند، فرغانه و سیردریا همگی 143 مکتب روسی- محلی فعال بوده، در آنها 8961 نفر تحصیل می‌نمود که از تعداد عمومی اهالی این ولایات 77 درصد را تشکیل می‌داد. حال آنکه سال 1909 در ولایت فرغانه که همگی 14722 نفر اهالی روس‌زبان زندگی می‌کرد، 26 مکتب فعالیت می‌کرد و دارای 2625 دانش آموز بود[۶۱].

نه تنها حکومت بخارا، بلکه روسیه پادشاهی نیز به آموزش و پرورش توجهی نمی‌کرد و نسبت به دیگر مراکز دیگر، بودجه بسیار ناچیزی برای آموزش و پروش اختصاص می‌داد. چنانکه سال 1905 در شهر خجند برای اداره پلیس شهری مبلغ 7927 روبل، سال 1910 میلادی 9952 روبل، سال 1916 میلادی 16075 روبل و برای مکاتب در سال 1905 همگی 571 روبل، سال 1910 میلادی 1210 روبل و سال 1916 میلادی 2635 روبل اختصاص داده شده‌بود[۶۲]. از همین رو آموزش و پرورش در تمام سطوح نیاز به اصلاحات و تغییرات جدی داشت.

تعداد دانش آموزان در تاجیکستان از ابتدای قرن 21 تاکنون تغییرات چندان زیادی نداشته‌است. اما از میزان کودکان محروم از تحصیل کم شده‌است که نشان دهنده‌­ی توسعه انسانی این کشور در این حوزه می­‌باشد. تعداد دانش آموزان در مقطع دبیرستان با شیبی ملایم در حال افزایش است که نشان­ دهنده افزایش کیفیت زندگی و تعداد تحصیل کردگان در این کشور است.

دانشگاه پزشکی تاجیکستان (1403). برگرفته از سایت ویکی پدیا، قابل بازیابی از https://fa.wikipedia.org/wiki/

آموزش عالی

دانشگاه­‌های جمهوری تاجیکستان در چهار ولایت این کشور قرار دارند. دانشگاه‌های واقع در شهر دوشنبه عبارتند از:

دانشگاه دولتی ملی تاجیکستان (1403). برگرفته از سایت ویکی پدیا، قابل بازیابی از https://fa.wikipedia.org/wiki/

دانشگاه دولتی ملی تاجیکستان

دانشگاه دولتی ملی تاجیکستان از 14 دانشکده مشتمل بر مکانیک و ریاضی، بیولوژی، شیمی، زمین‌شناسی معادن، تاریخ، حقوق‌شناسی، زبان‌شناسی، شرق‌شناسی، روزنامه‌نگاری، اقتصاد و مدیریت، دارایی و اقتصاد، الکترونیک اقتصادی و فلسفه تشکیل گردیده‌است و شامل 85 کرسی می‌­باشد. در این دانشگاه دانشجویان در 51 گرایش تحصیل می‌نمایند. دانشگاه ملی دارای 722 نفر استاد از جمله 75 نفر پروفسور و دکتر علوم، 273 فوق لیسانس علوم و 251 نفر دانشیار می‌باشد.

دانشگاه ملی جمهوری تاجیکستان با دانشگاه‌های دولتی مسکو، کلگین فورت اتریش، مانتون آمریکا و دانشگاه قبرس رابطه دوجانبه دارد.

دوره فوق لیسانس شامل 41 رشته تحصیلی می­‌باشد. در سال 2002 22 نفر رساله‌های فوق لیسانس را دفاع کردند. 9 نفر در دوره‌های دکترای رشته‌های حقوق، روزنامه نگاری، اقتصاد و ریاضی شرکت کرده‌اند که از این تعداد 6 نفر از رساله دکتری خود دفاع کرده‌اند.

جدول شماره 4. رشته‌های دانشگاه دولتی ملی تاجیکستان

دانشکده ریاضیات
سال افتتاح رشته اسم رشته رقم رشته شماره
1949 ریاضیات 010100 1
1985 ریاضی تجربی 010200 2
1998 انفورماتیک 010201 3
1985 مکانیک 010300 4
دانشکده فیزیک
1949 فیزیک 010400 5
1999 ستاره شناسی 010900 6
1995 هواشناسی 012600 7
1991 رادیوفیزیک و الکترونیک 071500 8
2003 ماشین‌های حساب، مجتمعها، سیستم ها و شبکات 220100 9
دانشکده شیمی
1957 شیمی 011000 10
1998 شیمی تجربی 011001 11
2001 تکنولوژی شیمی 240400 12
2002 فلزات رنگی 011002 13
دانشکده زمین شناسی
1995 اقتصاد و اداره در صنایع معادن 060801 14
1956 عکسبرداری زمین و جستجو 080100 15
1959 علم آموزش آبهای زیرزمینی 011400 16
1998 زمین شناسی نفت و گاز 080500 17
1994 کارنقشه برداری 090100 18
دانشکده زیست شناسی
1948 زیست شناسی 011600 19
1996 اکولوژی 013100 20
دانشکده تاریخ
1948 تاریخ 020700 21
1996 بایگانی شناسی 020800 22
1996 روابط بین الملل 021201 23
2003 تاریخ و کشورشناسی 020701 24
دانشکده حقوق
1949 حقوق 021100 25
1998 حقوق شناس- آموزگار 021101 26
1993 روابط بین الملل- حقوق 021200 27
دانشکده ادبیات
1948 زبان و ادبیات تاجیک 021700 28
1948 زبان و ادبیات روس 021701 29
1998 دفتر داری 021702 30
2003 زبان شناسی و روابط بین فرهنگی 620100 31
دانشکده شرق شناسی
1958 شرق شناسی 022800 32
دانشکده روزنامه نگاری و ترجمانی
1988 روزنامه نگاری 021400 33
1993 روزنامه نگار- ترجمه 021401 34
2000 روزنامه نگاری بین المللی 021402 35
1993 روابط بین الملل- حقوق 021200 27
دانشکده فلسفه
1992 فلسفه 020100 36
1998 سیاست شناسی 020200 37
--- جامعه شناسی 020300 38
1994 روان شناسی 020400 39
دانشکده اقتصاد و مدیریت
1966 اقتصاد و جامعه شناسی کار 060200 40
1958 اقتصاد ملی 060700 41
1954 اقتصاد و مدیریت در شرکتها 060800 42
1954 اقتصاد و مدیریت مجتمع کشت و صنعت 060900 43
1993 مدیریت 061100 44
1980 سیستم اطلاع رسانی در اقتصاد 071900 45
دانشکده اقتصاد و دارایی
1953 دارایی و اعتبار 060400 46
1992 اقتصاد جهانی 060600 47
2002 اقتصاد جهانگردی 060619 48
1953 حسابرسی 060500 49
1982 آمار 061700 50
1996 روشهای ریاضی در اقتصاد 061800 51

دانشگاه اسلاویانی

دانشگاه اسلاویانی روسیه و تاجیکستان در سال 1996 میلادی مطابق قرارداد فیمابین حکومت‌های تاجیکستان و فدراسیون روسیه تشکیل شد. هدف از تشکیل این دانشگاه پشتیبانی از سکنه روسی تاجیکستان و ایجاد شرایط لازم برای تحصیلات آن‌ها می‌باشد. تحصیل در این دانشگاه مطابق استاندارد و برنامه آموزشی روسیه صورت می‌گیرد و درس ها به روسی برگزار می‌شود. مطابق این قرارداد، هزینه‌های این دانشگاه از هر دو طرف پرداخته می‌شود. حقوق اساتید و هزینه تحصیل دانشجویان از طرف روسیه پرداخت می‌شود و پرداخت بقیه هزینه‌ها به عهده تاجیکستان است. در این دانشگاه 182 استاد به 2000 دانشجو به صورت حضوری و 1000 دانشجوی بصورت غیر حضوری (50 درصد آن‌ها دانشجویان روس و 50 درصد آنها دانشجویان ملیت­‌های محلی مانند تاجیک، ازبک و قرقیز می­‌باشد) درس می‌­دهند. در دانشگاه اسلاویانی 4 دانشکده فیلولوژی، اقتصاد، تاریخ و روابط بین ­المللی و حقوق وجود دارد. در دانشکده فیلولوژی، رشته­‌های تخصصی زبان و ادبیات روس، زبان‌های آلمانی، انگلیسی و چینی و رشته ژورنالیستی وجود دارد. در دانشکده اقتصاد، رشته‌های تخصصی مدیریت، دارایی و وام، سیستم اطلاعات اقتصادی وجود دارد. در دانشکده تاریخ و روابط بین الملل، رشته‌های تخصصی تاریخ، فرهنگ شنایی و روابط بین الملل تدریس می‌شود. در دانشکده حقوق رشته‌های مربوط به این درس تدریس می‌شود. همچنین بخش آمادگی و پیش دانشگاهی و دو سال تحصیل سال‌های آخر دبیرستانی در این دانشگاه وجود دارد. در تمام رشته‌های تخصصی، زبان فارسی تاجیکی به عنوان واحد درسی غیر تخصصی تدریس می‌شود. در دانشگاه مذکور به آموزش زبان فارسی تاجیکی خیلی توجه می‌شود و همه ساله قبل از نوروز یک هفته هفته زبان تاجیکی اعلام شده و همایش‌های باشکوهی به مناسبت جشن نوروز و شعرای ایرانی برگزار می‌شود. کرسی زبان فارسی تاجیکی دارای 5 استاد تاجیک (3 مرد و 2 زن) است و مدیریت این کرسی به عهده عبدالولی دوران اف است. همچنین در رشته‌های روابط بین الملل و تاریخ، زبان عربی به عنوان واحد درسی غیر تخصصی از طرف دو استاد تاجیک تدریس می‌شود.

حقوق اساتید این دانشگاه از طرف وزارت علوم روسیه پرداخت می‌شود. میزان حقوق استادان وابسته به درجه علمی آن‌ها می‌­باشد و نسبت به حقوق استادان دانشگاه‌های تاجیکستان حدوداً 10 برابر بیشتر است. حقوق متوسط پروفسور 2500 روبل روسی (حدود 75 دلار )، دانشیار حدوداً 1500 الی 1700 روبل روسی (تقریبا برابر با 45 الی 60 دلار ) می‌باشد. تمام هزینه‌های تحصیل 330 دانشجویی که بعد از امتحان ورودی به دانشگاه پذیرفته شده‌اند، از طرف دولت پرداخت می‌شود، اما یک تعداد دانشجویان بدون آزمون مطابق قرارداد ثبت نام می شوند که پرداخت هزینه ثبت نام به عهده خودشان است و آنها هر سال 500 دلار هزینه ثبت نام پرداخت می‌کنند. دانشجویانی که از طریق آزمون پذیرفته شده‌اند، هر ماه 16 سامانی دریافت می‌کنند. در این دانشگاه بهترین استادان جهت تدریس انتخاب شده‌اند و مدرک دانشجویان از مسکو داده می‌شود. محمد یوسف امام اف رئیس دانشگاه، ایلان توپایلا معاون آموزش، خانم ورونیکا چیگرینا معاون بخش علمی این دانشگاه می‌باشند. خسرو شنبه زاده، رئیس دانشکده فیلولوژی، نبی ناصراف رئیس دانشکده اقتصاد، عبدالسلام ولی یف، رئیس دانشکده تاریخ و روابط بین الملل و دولت النظر اف رئیس دانشکده حقوق می‌باشند.

دانشگاه دولتی تکنیکی محمد عاصمی

در دانشگاه فنی تاجیکستان 6 دانشکده مشتمل بر انرژی، مکانیک و تکنولوژی، مدیریت، مهندسی و تجارت، حمل و نقل و راه سازی، ساختمان و معماری و تکنولوژی شیمی فلزات فعالیت دارد. در این دانشگاه 45 کرسی در 33 رشته تخصصی فعالیت می‌کند. هیئت علمی دانشگاه تکنیکی شامل 331 نفر می‌باشد که از این تعداد 24 نفر پروفسور و دکترای علوم، 102 نفر دانشیار و 75 نفر کاندید دکترای علوم تدریس می­‌نمایند.

دانشجویان این دانشگاه در 33 رشته تحصیلی به علم آموزی اشتغال دارند. دانشگاه تکنیکی جمهوری تاجیکستان با دانشگاه‌های دولتی فنی تاشکند، دانشگاه الکتروتکنیک مخابرات تاشکند، دانشکده اتومبیل و راه سازی تاشکند، دانشکده ساختمان و معماری تاشکند، دانشکده تکنولوژی صنایع سبک بخارا، دانشگاه برق مسکو، دانشگاه زمین شناسی مسکو، دانشگاه امور ساختمانی مسکو، دانشگاه دولتی ولادیمیر، دانشکده اتومبیل و راه سازی سیبری (آمسک)، دانشگاه حمل و نقل اوکرائین و کالج عالی تکنولوژی اینچان (کره جنوبی) رابطه و همکاری دارد. همچنین این دانشگاه با اتحادیه مدارس عالی فنی دول CIS، اتحادیه مدارس عالی ساختمانی دول CIS، اتحادیه مدارس عالی فنی اورال، سیبری و آسیای مرکزی و اتحادیه مدارس عالی معماری دول CIS همکاری می‌نماید.

دانشگاه فنی تاجیکستان عضو اتحادیه دانشگاه‌های سیستم یونسکو است. تحصیل در این دانشگاه به دو صورت با شهریه و بدون شهریه انجام می پذیرد که دانشجویان آزاد می بایستی شهریه پرداخت نمایند.

دانشگاه دولتی تجارت

در دانشگاه دولتی تجارتی تاجیکستان چهار دانشکده اقتصاد و مدیریت، اقتصاد جهانی و حقوق، تجارت و گمرک، تحصیلات غیر حضوری و 13 کرسی فعال است.

یکی از دانشکده‌های این دانشگاه در شهر خجند نیز فعال است. در این دانشگاه 169 نفر استاد مشتمل بر 12 نفر پروفسور و دکترای علوم، 64 نفر کاندیدای دکترای علوم و دانشیار تدریس می­‌نمایند. در دانشکده خجند 109 نفر استاد منجمله 4 نفر پروفسور و دکترا، 29 نفر کاندیدای دکتری و دانشیاران به تدریس اشتغال دارند.

در دانشگاه تجارت 62 نفر دانشجوی فوق لیسانس به کارهای پژوهشی اشتغال دارند. دانشگاه تجارت با انستیتوی اقتصاد، مدیریت و پیشگویی‌های اقتصادی قزاقستان، دانشگاه اقتصادی قزاقستان، دانشگاه بین المللی تجارت آلمانی، دانشگاه دولتی تجارت مسکو، آکادمی اقتصادی مسکو، دانشگاه تعاون مصرف ناواسبیرسک و دانشگاه اتحاد حسابداران و بازرس‌های حرفه‌ای آسیای مرکزی همکاری نزدیک دارد. در این دانشگاه 137 نفر دانشجوی خارجی در دانشکده خجند تحصیل می‌نمایند که اکثریت آن‌ها تبعه ترکمنستان و ازبکستان هستند.

دانشگاه دولتی باباجان غفوراف خجند

دانشگاه دولتی خجند بنام آکادمیسین باباجان غفوراف در شهر خجند، خیابان مولان بیک آوا می‌باشد. این دانشگاه در سال 1931 به عنوان دانشکده عالی آموزگاری تاسیس گردیده‌است. در نخستین سال تاسیس دارای 2 دانشکده: طبیعت شناسی و ریاضی بود و در آن 9 نفر آموزگار و 26 نفر دانشجو حضور داشتند.

سال 1936 تعداد 15 نفر دانشجویان از رشته‌های فیزیک، ریاضی و طبیعی فارغ التحصیل شدند. در سال 1991 به این دانشگاه مقام دولتی داده شد و سال 1997 بنام آکادمسین باباجان غفوراف نامگذاری شد. این دانشگاه تابع مقامات دولتی آموزش و پرورش از جمله وزارت آموزش و پرورش تاجیکستان می‌باشد.

دانشگاه دولتی خجند

در حال حاضر این دانشگاه دارای 15 دانشکده بوده و دانشجویان در 37 رشته تحصیل می‌­کنند. اطلاعات مربوط به دانشکده‌­های دانشگاه به شرح زیر می‌­باشد:

دانشکده رشته­‌های طبیعی عبارت از 7 کرسی تخصصی، موزه جانورشناسی و زیست­ شناسی، منطقه کشاورزی و بیولوژی می­‌باشد. همچنین متخصصین در بخش‌­های شیمی، بیولوژی، جغرافیایی و اکولوژی تحصیل می­‌کنند. در این دانشکده 84 نفر آموزگار منجمله 4 نفر دکتر و پروفسور و 38 نفر تدریس ­و­ تحقیق­ می­‌کنند.

دانشکده ریاضیات از کرسی­‌های معادلات دیفرانسیال، تحلیل ریاضی، جبر و هندسه، انفورماتیک، ریاضی آماری، اصول تعلیم ریاضی و وسایل فنی آماری تشکیل شده‌است. در دانشکده 42 نفر استاد، منجمله 19 نفر استادیار فعالیت می‌کنند. در مدرسه شماره 24 شهر خجند دانشمندان این دانشکده در زمینه مسائل تکمیل رشته‌های ریاضی آزمایشگاه علمی دانشکده را تاسیس داده‌اند.

دانشکده زبان­شناسی تاجیک از بخش­‌های زبان و ادبیات تاجیک و روزنامه­‌نگاری تشکیل شده‌است. این دانشکده مشتمل بر بخش‌های ادبیات کلاسیک فارس و تاجیک، ادبیات معاصر تاجیک، زبان تاجیکی، اسلوب و فرهنگ سخنوری، روزنامه نگاری و نظریه ترجمه می‌باشند. در ادارات مزبور 67 نفر استادان تدریس می‌کنند و از آنان 8 نفر دکتر و پروفسور و 25 نفر نامزدهای علم و استادیار بوده به 840 نفر دانشجو تدریس می‌کنند. در پایگاه دانشکده شورای دفاع رساله‌های نامزدی زبان و ادبیات تاجیک نیز فعالیت می‌کند.

دانشکده فیزیک شامل کرسی‌های فیزیک عمومی و جسم‌های سخت، اساس­های تولیدی، فیزیک نظری، اصول تعلیم فیزیک و تکنولوژی، وسایل آماری و وسایل فنی آموزشی و رشته‌های عمومی تکنیکی می‌باشد. در کرسی مزبور 72 نفر استاد منجمله 5 نفر دکتر و پروفسور، 30 نفر نامزد علم و استادیار فعالیت می‌کنند. دانشمندان این دانشکده با پژوهشگاه فیزیک و فنی به نام ایوف شهر سن پترزبورگ روسیه طی چند سال است که همکاری علمی می‌کنند. همچنین نتایج کارهای علمی دانشمندان دانشکده مزبور در اکثر کشورها از جمله آمریکا، فرانسه، آلمان، اوسترالیا، چین و غیره ارائه شده‌اند. این دانشکده متخصصان بخش فیزیک، استادان رشته فیزیک، رادیوفیزیک، متخصصین تکنیک آمار، الکترونیک، سیستم و روابط تکنولوژی را تربیت می‌کند. همچنین برای امور تحقیقی مرکز ویژه تشخیص، کلاس‌های کامپیوتری و کارگاه تعلیمی موجود است.

در دانشگاه خجند برای آماده نمودن متخصصین بخش رشته اقتصاد دو دانشکده فعال است. اقتصاد جهانی، همچنین دارایی و اقتصاد بازار. در 7 کرسی تخصصی 71 استاد از جمله 3 دکتر و 17 نفر از علم اقتصاد فعالیت می‌کنند. آزمایشگاه‌های دانشکده‌ها کلاس‌های مجهز با کامپیوترهای Pentium، پرینت‌های لیزری و سایر تجهیزات در اختیار دانشجویان می‌باشد. استادان با سلسله مدارس عالی آمریکا، انگلستان، فرانسه، روسیه، قزاقستان، قرقیزستان، سازمان بین المللی ”CARANA CORPOTPW2”، صندوق یوروآسیا، اتحادیه “پراگما“ همکاری دارند.

دانشکده حقوق‌شناسی شامل بخش‌های حقوق و کارگذاری گمرکی، حقوق جنایی و مدنی، نظارت دادستانی و حقوق دادگاهی، نظریه دولت و حقوق، حقوق قانون اساسی و غیره می‌باشد. از دانشکده‌های مزبور متخصصین نهادهای دولتی، بازرس‌ها، قاضی دادگاه، حقوق شناس فارغ التحصیل می‌شوند.

دانشکده آموزگاری برای تربیت متخصصان دبستان و کودکستان فعال می‌باشند. در دانشکده چندین کرسی برای تعلیم فنون مربوط به تدریس کلاس‌های ابتدایی دبستان فعال اند. در دانشکده شورای دفاع رساله‌های علمی نیز عمل می‌کند.

دانشکده نقاشی و گرافیک تنها دانشکده‌ای است که در دانشگاه‌های آموزگاری وجود دارد. در این دانشکده اساتید نقاشی را آموزش می­دهند. همه ساله آثار نقاشی دانشجویان این دانشکده در نمایشگاه‌های نواحی استان سغد در معرض تماشا گذاشته می‌شود.

دانشکده زبان‌های خارجی در دو بخش فعالیت می‌کند. متخصصان زبان انگلیسی و آلمانی تربیت می‌کند. همچنین دانشجویان این دانشکده زبان‌های عربی و فارسی می‌آموزند. در جنب دانشکده مرکز بازآموزی زبان انگلیسی فعالیت می‌کند. رابطه دانشکده با کشورهای غربی در حال توسعه می‌باشد.

دانشکده شرق شناسی از بخش‌های عربی و فارسی عبارت است. در دانشکده کرسی‌های زبان شناسی عربی، گرامر زبان عربی، زبان معاصر ایرانی فعال اند. دانشجویان سال سوم دوره تجربه آموزش زبان را در امارات متحده عربی طی می‌کنند.

دانشکده هنر متخصصین بخش‌های مختلف هنر خوانندگی، نقاشی، کارگردانی و غیره را تربیت می‌کند. زبان اصلی تحصیل در دانشگاه تاجیکی و روسی است. اما در دانشکده زبان‌های خارجی، شرق شناسی، زبان شناسی و زبان‌های انگلیسی، آلمانی، عربی و ازبکی تدریس می‌شود.

در دانشگاه 812 نفر استادان منجمله 46 نفر دکتر و پروفسور و 265 نفر کاندیدای علوم و دانشیار مشغول به تدریس و کارهای پژوهشی هستند. تعداد عمومی دانشجویان این دانشگاه 10 هزار و 620 نفر است. و دوره تحصیل در اکثر رشته ها 5 سال می‌باشد. در دانشکده‌ای که اساسا به تربیت دانشجویان می­‌پردازد دوره تحصیل 4 ساله (برای دوره لیسانس) و 6 ساله (برای دوره فوق لیسانس) می‌باشد. دانشجویان پس از کسب مدرک لیسانس امکان تدریس در مدارس متوسطه را پیدا می‌کنند، ولی برای دریافت مجوز برای تمدید تحصیل در فوق لیسانس و ادامه کارهای پژوهشی ضرورت دریافت عنوان فوق لیسانس وجود دارد. برای این دانشجو باید دو سال اضافی (2 سال علاوه بر دوره لیسانس) تحصیل نماید. این روش تحصیل بر مبنای آیین‌نامه وزارت معارف تاجیکستان در باره آموزش عالی است.

در دانشکده‌های غیرآموزگاری مدت تحصیل 5 ساله است. در کل دانشکده‌ها برای دانشجویان سال اول سنجش دانش توسط رایانه صورت می‌گیرد. این نکته که مهم‌ترین عنصر اصلاحات روند تعلیم در دانشگاه شناخته شده، برای دسترسی دانشجویان به کامپیوتر شرایط خوب فراهم می‌آورد.

کتابخانه دانشگاه از لحاظ تاریخی برابر با خود آن است. تعداد عمومی کتاب‌های کتابخانه 600 هزار نسخه می‌باشد و در آن ادبیات، مجله و روزنامه‌های مختلف هستند. در کتابخانه بخش خدمات و نگهداری کتاب، کتابشناسی، روزنامه و مجله ها، دست خط‌ها و سرچشمه‌های نادر، تالار مطالعه و تالار دفاع رساله‌های علمی و پژوهشی موجود است. علاوه بر این در زمینه مخزن کتابخانه در دانشکده ها تالار مطالعه تاسیس شده‌است و دانشجویان وابسته به تخصص خود از کتابخانه ادبیات دریافت می‌کنند.

در کتابخانه دانشگاه مرکز کامپیوتری فعال بوده و حالا شبکه اینترنت و پست الکترونیک نیز فعال هستند. دانشجویان و استادان دانشگاه می‌توانند در برابر استفاده از کامپیوتر از خدمات اینترنت و پست الکترونیک نیز استفاده کنند. در دانشگاه مجله و مجموعه‌های علمی “نامه دانشگاه”، “ره آورد عالمان جوان“، “طبله عطار”، “تحقیقات علوم انسانی آسیای مرکزی” به چاپ می رسد. ماهنامه “نور معرفت” به عنوان روزنامه دانشگاه­ فعال است.

در جنب دانشگاه تنها یک انتشارات به نام “نور معرفت“ فعال است. مدت دو سال است که انتشارات مذکور طبع و نشر آثار پژوهشی و کتب مختلف استادان دانشگاه توسط تکنولوژی معاصر چاپی با کیفیت خوب عهده دار گردیده‌است. استادان دانشگاه بر مبنای برنامه دورنمای کارهای پژوهشی، مشغول تحقیق و بررسی مسائل مختلف رشته‌های علوم هستند. برای انجام کارهای علمی در دانشگاه 8 مرکز علمی و تعداد زیاد تشخیص گاه‌های پژوهشی به شرح ذیل فعال اند:

  • مرکز علمی و پژوهشی یونسکو: به تحقیق و بررسی مسائل انسانی و تاریخی منطقه آسیای مرکزی مشغول است؛
  • مرکز پژوهش تمدن عهد سامانیان: به پژوهش مسائل تاریخی، فرهنگی، زبان و ادبیات و جغرافیای عهد سامانیان مشغول اند؛
  • مرکز آموزش اکوسیستم بیولوژیک: در این مرکز استادان دانشگاه مسائل عمده بیولوژی را تحقیق و بررسی می‌کنند؛
  • مرکز انسان شناسی: مشغول تحقیق مسائل انسانی و تشکل معرفت جامعه است؛
  • مرکز علوم اقتصادی: مسائل اقتصادی را بررسی می‌کند؛
  • مرکز علمی کریستال: در این مرکز مهم‌ترین مسائل رشته فیزیک و فنی مورد پژوهش قرار می گیرد؛
  • دانشکده مدیریت و تکنولوژی کامپیوتری: در دانشکده مذکور مسائل تجدید روند اقتصادی بر مبنای مهمترین عناصر اقتصاد جهانی و ورود تکنولوژی کامپیوتری در اداره تولیدات تحقیق و بررسی می‌شود؛
  • مرکز تحقیقات دموگرافی: مسائل انسان­ شناسی و عوامل مهم تنظیم خانواده­‌ها را بررسی می‌­نماید. امکانات اصلی بودجه مراکز مذکور از محل اعتبارات دانشگاه و مساعدت مالی دولت صورت می‌گیرد. تجهیزات آزمایشگاهی شیمی، فیزیک، بیولوژیک موجودند، اما در سطح معیارهای بین المللی قرار ندارند.

از سایر دانشگاه‌های تاجیکستان که در شهر دوشنبه، پایتخت آن قرار دارند، می‌­توان به موارد زیر اشاره کرد:

دانشگاه آموزگاری؛ دانشگاه پزشکی؛ دانشگاه تکنولوژی؛ دانشگاه هنر ترسون زاده؛ دانشگاه کشاورزی؛ دانشگاه مالیات و حقوق؛ دانشگاه‌های دولتی زبان‎ها؛ دانشگاه آزاد اسماعیل سامانی؛ دانشگاه نقلیات؛ دانشگاه بشر دوستانه­ مسکو؛کالج ­نقاشی.

دانشگاه دولتی خجند (1403). برگرفته از سایت uni24k، قابل بازیابی از https://fa.uni24k.com/u/14670/

دانشگاه­‌های ولایت سغد (خجند مرکز ولایت)

  • دانشگاه تکنولوژی خجند؛
  • دانشگاه حقوق و سیاست؛
  • دانشگاه دولتی ملی شعبه خجند؛
  • دانشگاه معاصر بشردوستانه؛
  • دانشگاه جدید روسیه.

دانشگاه‌های ولایت ختلان

  • دانشگاه تکنولوژی کولاب.
دانشگاه دولتی قرقان تپه

این دانشگاه در مساحتی به میزان 130666 متر مربع و در 8 ساختمان در سال 1978 تأسیس و در آغاز شعبه دانشگاه آموزگاری شهر دوشنبه بود و از تاریخ 24 ژویه 1992 طبق تصمیم هیأت وزیران تاجیکستان دانشگاه به نام ناصر خسرو اعلام شد. دانشگاه قرقان تپه دولتی است و از بودجه دولت استفاده می‌کند.

دانشگاه دارای 8 دانشکده است تحت عناوین ریاضی، فیزیک، آموزگاری، تاریخ و حقوق، اقتصادی، زبان‌های خارجی، زبان شناسی و شیمی می‌باشد. در دانشگاه 147 گروه وجود دارد که عبارتند از: ریاضی (23 گروه)، فیزیک (18 گروه)، آموزگاری (14 گروه)، تاریخ و حقوق (16 گروه)، اقتصادی (18 گروه)، زبان‌های خارجی (23 گروه)، زبان شناسی (14 گروه) و شیمی (21 گروه). در هر یک از گروه‌های مذکور از 25 تا 30 نفر دانشجو تحصیل می‌کنند. دانشجویان به زبان‌های تاجیکی، ازبکی، روسی و انگلیسی تحصیل می‌نمایند.

تعداد اساتید دانشگاه 198 نفر مشتمل بر 7 پروفسور، 35 کاندیدای دکترای علوم، 59 دانشیار، 85 مربی و 12 دستیار می‌باشد.

در دانشگاه 30 دستگاه رایانه در پنج کلاس مورد استفاده قرار می‌گیرد. دانشگاه دارای کتابخانه به تعداد 90460 کتاب‌های علمی و ادبی است. دانشگاه از سال 2000 مجله علمی “عرفان” را به چاپ می‌رساند. تا امروز 13 شماره از این مجله چاپ شده‌است. از طرف استادان دانشگاه همه ساله 150 مقاله و گزارش‌های علمی در مجله و نشریه‌های مختلف به چاپ می‌رسند.

دانشگاه دولتی کولاب

دانشگاه دولتی کولاب برای اولین بار به عنوان دانشکده دولتی آموزگاری طبق تصمیم شورای کمیساریای مردمی تاجیکستان مورخ سال 1940 به شماره 724 و تصمیم وزارت آموزش و پرورش اتحاد شوروی مورخ سال 1945 به شماره 1373 تأسیس گردید. سپس طبق تصمیم هیئت وزیران تاجیکستان مورخ 24 ژوئن سال 1992 به شماره 235 عنوان دانشگاه دولتی کولاب را کسب نمود.

مجموع مساحت دانشگاه دولتی کولاب حدود 30 هزار و 600 متر مربع است که مشتمل بر ساختمان‌های آموزشی و آزمایشگاه در مساحت 18 هزار و 570 متر مربع، چهار ساختمان آموزشی در مساحت 11 هزار و 940 متر مربع، کلاس‌های آموزشی در مساحت 2041 متر مربع، انبارها در 265 متر مربع، تعمیرگاه‌ها در 540 متر مربع، خوابگاه در 11 هزار 547 متر مربع، غذاخوری در 510 متر مربع، میدان ورزشی در 500 متر مربع و درمانگاه فعال می‌باشد. دانشگاه از ابتدا تا به امروز به عنوان یک دانشگاه دولتی فعالیت دارد.

قبول دانشجویان به دانشگاه طبق مقررات وزارت آموزش و پرورش تاجیکستان است که همه ساله در حال تغییر و اصلاح می‌باشد. دانشگاه در سال تحصیلی 2003 الی 2004 دو هزار و ده نفر دانشجو را به صورت حضوری و غیر حضوری پذیرش نموده‌است.

  • تعداد دانشکده ها: 9 دانشکده؛
  • تعداد دانشجو در گروه‌های آموزشی: 25 نفر و تنها در دانشکده زبان‌های خارجی 15 نفر است؛
  • کرسی‌های دانشگاه: 25 کرسی در دانشگاه فعال می‌باشد؛
  • تحصیلات ناکامل: دانشجویی که سال دوم را کاملا به پایان رسانده، دارای تحصیلات ناکامل عالی محسوب می­‌شود؛
  • کارشناسی ((تحصیلات کامل): دانشجویی که دوره تحصیلات را کاملا به انجام رسانده، دارای تحصیلات عالی است
  • سیستم تحصیلات: روزانه و غیابی؛
  • تحصیل در دانشگاه به سه زبان: تاجیکی، روسی و انگلیسی؛
  • تعداد اساتید: دو نفر آکادمیسین، 5 نفر دکتر علوم، پروفسور و 45 نفر نامزد دکتری و 41 نفر دانشیار؛
  • امکانات رایانه ای: در دانشگاه اتاق کامپیوتر موجود است؛
  • تجهیزات آزمایشی: در آزمایشگاه‌های دانشگاه تعداد 57 تجهیزات آزمایشی موجود است؛
  • بودجه دانشگاه از محل بودج دولتی که وزارت آموزش و پرورش تاجیکستان همه ساله تخصیص می‌دهد تامین می‌شود. دانشگاه کولاب طی پنج سال اخیر سه گرانت دریافت کرده‌است؛
  • دانشگاه دارای کتابخانه غنی به تعداد 240274 نسخه کتاب است. همچنین هر دانشکده دارای کتابخانه جداگانه‌است. حدود 1700 نفر دانشجو اعضای کتابخانه­‌ها هستند.

جدول شماره 5. رشته­‌های تخصصی دانشگاه دولتی کولاب

تخصص ها
رشته ردیف
ریاضی 1
ریاضی عملی 2
فیزیک 3
شیمی 4
بیولوژی 5
جغرافیا 6
زبان و ادب تاجیکی 7
زبان و ادب روسی 8
زبان انگلیسی 9
تاریخ 10
تاریخ و حقوق 11
تکنولوژی و کارفرمایی 12
علوم آموزگاری و روانشناسی در کودکستان ها 13
علوم آموزگاری و اسلوب آموزش ابتدایی 14
مدیریت 15
بازارشناسی 16
رادیو فیزیک و الکترونیک 17
حسابداری و بازرسی 18
دارایی و وام 19
زبان انگلیسی و تجهیزات الکترونیک مخابراتی 20

نشریات دانشگاهی، نوع، کیفیت علمی

بخشی از نشریات دانشگاهی که در کشور تاجیکستان فعال هستند عبارت اند از:  

  • مجله (بهداشت تاجیکستان)، مؤسس: وزارت بهداشت تاجیکستان؛
  • مجله (ادب)، مؤسس: وزارت آموزش و پرورش تاجیکستان؛
  • مجله (علم و حیات)، مؤسسان: کانون “دانش” و فرهنگستان علوم تاجیکستان؛
  • مجله (وستنیک اویسینا)، مؤسس: دانشگاه طب تاجیکستان؛
  • مجله ( ژیزن و ترود)، مؤسس: کمیته مرکزی جامعه نابینایان (شهر دوشنبه
  • مجله (ایزوستیا)، مؤسس: فرهنگستان علوم تاجیکستان (بخش اقتصاد)؛
  • مجله (رودکی)، مؤسس: رایزنی فرهنگی سفارت جمهوری اسلامی ایران؛
  • مجله (ایزوستیا)، مؤسس: فرهنگستان علوم تاجیکستان (بخش فلسفه و حقوق شناسی)؛
  • مجله (ایزوستیا)، مؤسس: فرهنگستان علوم تاجیکستان (بخش علوم شیمی، فیزیک و ریاضی)؛
  • مجله (ایزوستیا)، مؤسس: فرهنگستان علوم تاجیکستان (بخش علوم زمین شناسی)؛
  • مجله (شفا)، مؤسس وزارت بهداشت تاجیکستان و شرکت “اکامپ سینا”؛
  • مجله (مسائل گستروانتریولوژی)، مؤسس فرهنگستان علوم تاجیکستان؛
  • مجله (حفظ اجتماعی)، مؤسس: وزارت کار و تأمین اجتماعی تاجیکستان؛
  • مجله (میراث)، مؤسس: انستیتوی میراث کتبی وابسته به فرهنگستان علوم تاجیکستان و سفارت ج.ا. ایران در تاجیکستان؛
  • مجله (اخبار دانشگاه خاروغ)، مؤسس: دانشگاه خاروغ؛
  • مجله (اخبار علوم خاک شناسی)، مؤسس: انستیتوی خاک شناسی (شهر دوشنبه
  • مجله (پیام دانشگاه آموزگاری)، مؤسس دانشگاه آموزگاری تاجیکستان؛
  • مجله (مالکیت صنعتی و بازار)، مؤسس مرکز اطلاع رسانی پاتنت؛
  • مجله (ایزوستیا)، مؤسس: فرهنگستان علوم تاجیکستان (بخش اقتصاد و سیاست شناسی)؛
  • مجله (اخبار بانکی)، مؤسس: بانک ملی تاجیکستان؛
  • مجله (خجند)، مؤسس: حکومت شهر خجند؛
  • مجله (گزارش‌های آکادمی علوم کشاورزی)، مؤسس: آکادمی علوم کشاورزی؛
  • مجله (حیات و قانون)، مؤسس وزارت دادگستری تاجیکستان؛
  • مجله (کشاورز)، مؤسس دانشگاه کشاورزی تاجیکستان؛
  • مجله (پیام دانشگاه)، مؤسس: دانشگاه دولتی ملی تاجیکستان؛
  • مجله (معرفت)، مؤسس: وزارت آموزش و پرورش و انستیتوی علوم آموزگاری؛
  • مجله (میراث نیاکان)، مؤسس: شورای انجمن حفظ آثار تاریخی و فرهنگی تاجیکستان؛
  • مجله (زبان و ادبیات روسی در مدارس تاجیکستان)، مؤسس: وزارت آموزش و پرورش تاجیکستان؛
  • مجله (دولت و حقوق)، مؤسس: اتحادیه حقوق شناسان جوان؛
  • مجله (سوسیالیسم: تئوری و پراکتیک)، مؤسس: دانشمندان سوسیال گرا؛
  • مجله (فرهنگ آریانا)، مؤسس: اتحادیه محافظان فرهنگ آریانا؛
  • مجله ( شاهراه وحدت)، مؤسس: کانون ملی «شاهراه ابریشم» (شهر دوشنبه
  • مجله (محاسبه و مالیات)، مؤسس: وزارت دارایی تاجیکستان؛
  • مجله (بامداد)، مؤسس: صندوق خیریه صلح و مصالحه ملی (شهر دوشنبه
  • مجله (انیس)، مؤسس: شرکت موسوم به «کفالت» (شهر دوشنبه
  • بولتن اطلاعاتی و پژوهشی «سرمایه گذاری و کاتالوگ یکصد شرکت‌های موفق تاجیکستان»، مؤسس: آژانس تاجیکستانی روابط با سازمان‌های بین المللی دارایی و اقتصادی و انسانی؛
  • مجله (اقتصاد تاجیکستان: استراتژی توسعه)، مؤسس: وزارت اقتصاد و بازرگانی تاجیکستان؛
  • مجله اخبار دانشگاه دولتی ملی تاجیکستان (حقوق، تجارت و سیاست)، مؤسس: دانشگاه خجند؛
  • مجله (نوید گمرک)، مؤسس: کمیته گمرک تاجیکستان؛
  • مجله (اورنگ)، مؤسس: مرکز فرهنگی فردوسی (شهر دوشنبه
  • مجله (گفتگو)، مؤسس سردبیر مجله «فیروزه»؛
  • مجله (فانوس)، مؤسس: کانون فرهنگی بین المللی زیاداله شهیدی؛
  • مجله (یوریست)، مؤسس: اتحادیه حقوق شناسان «درهای باز» شهر دوشنبه؛
  • مجله (صدف)، مؤسس: اتحادیه بین المللی دندان پزشکان؛
  • مجله (نقلیات)، مؤسس: وزارت حمل و نقل تاجیکستان؛
  • مجله (مدیریت محلی)، مؤسس: مرکز تکنولوژی اجتماعی (شهر دوشنبه
  • مجله (دهقان)، مؤسس: آژانس مستقل پژوهش‌های استراتژی و طرح ریزی مجتمع کشاورزی و صنایع تاجیکستان؛
  • مجله (پاگاواریم)، شرکت «یونورسال 3» شهر دوشنبه؛
  • مجله (تاجیکستان و اینترناسیونال)، مؤسس: انجمن «پیمان و اینترنشنال» شهر دوشنبه؛
  • مجله (اودیت)، مؤسس: انستیتوی اجتماعی حسابدارهای حرفه‌ای، شهر دوشنبه؛
  • مجله (فروغ)، مؤسس کالج مشترک تاجیکستان و ترکیه در شهر دوشنبه؛
  • مجله (وستنیک)، مؤسس: دانشگاه اسلاویانی تاجیکستان و روسیه؛
  • مجله (گلبرگ)، مؤسس: اتحادیه نویسندگان استان ختلان؛
  • مجله (پیغام)، مرکز آموزش زبان‌های خارجی و کامپیوتر موسوم به «شلاله» در شهر دوشنبه؛
  • مجله (کالا و خدمات)، مؤسس: شرکت سهامی «ارگراف» شهر دوشنبه؛
  • مجله (مدرسه و جلمعه)، مرکز پشتیبانی از اصلاحات آموزشی موسوم به «پولس» در شهر دوشنبه؛
  • مجله (زن معاصر)، مؤسس: حزب خلقی دموکراتیک تاجیکستان، شهر دوشنبه؛
  • مجله (گردش)، مؤسس: مرکز فرهنگی و آموزشی موسوم به «عالم»، شهر دوشنبه؛
  • مجله (عمل)، مؤسس: اتاق بازرگانی و صنایع تاجیکستان؛
  • مجله (توازن پرداخت)، مؤسس: بانک ملی تاجیکستان، شهر دوشنبه؛
  • مجله (شرح مونیتوری)، مؤسس: بانک ملی تاجیکستان، شهر دوشنبه؛
  • مجله (ذخایر آب در آسیای مرکزی)، مؤسس: انستیتوی پژوهش مسائل آب و انرژی آب و اکولوژی وابسته به فرهنگستان علوم تاجیکستان، شهر دوشنبه؛
  • مجله (ماگازین)، مؤسس: کارکنان روزنامه «استودنت»، شهر دوشنبه؛
  • مجله (اقبال)، مؤسس: بخش جوانان حزب نهضت اسلامی تاجیکستان، شهر دوشنبه؛
  • مجله (پژوهش محیط طبیعی توسط وسایل کیهان نوردی)، مؤسس: آژانس پژوهش‌های کیهانی، شهر دوشنبه.

مراکز پژوهشی دانشگاهی

تعدادی مراکز پژوهشی دانشگاهی در تاجیکستان فعالیت می­‌کنند که در زیر به آنها اشاره می‌­نماییم.

  • دانشگاه، تجارت، سیاست و حقوق؛
  • دانشگاه دولتی کولیابسکی؛
  • دانشگاه دولتی آکراریان؛
  • دانشگاه دولتی پزشکی ابن سینا؛
  • دانشگاه‌های تاجیکستان؛
  • دانشگاه دولتی تربیت معلم صدرالدین عینی؛
  • دانشگاه ولتی تکنیک اسیمی؛
  • دانشگاه دولتی اقتصاد؛
  • دانشگاه آزاد پنجکنت؛
  • دانشگاه تاجیک - روسی؛
  • دانشگاه تکنولوژی؛
  • دانشگاه خجند؛
  • دانشگاه آسیای مرکزی؛
  • دانشگاه دولتی خجند گاوورف؛
  • دانشگاه دولتی خرک نظرشائف؛
  • انستیتو فیزیک نجومی اکادمی علوم تاجیکستان؛
  • انستیتو ریاضی آکادمی علوم تاجیکستان؛
  • انستیتو فیزیوتکنیک آکادمی علوم اوماروا؛
  • انستیتو آکادمی علوم تاجیکستان؛
  • انستیتو زمین شناسی آکادمی علوم تاجیکستان؛
  • انستیتو تحقیقاتی لرزه نگاری و ساختمانهای ضد زلزله آکادمی علوم؛
  • موسسه جانور شناسی و انگل شناسی آکادمی علوم پائولوسک؛
  • انستیتو خوراک شناسی آکادمی علوم؛
  • انستیتو تاریخ، باستان رشناسی و آکادمی علوم دونیشا؛
  • انستیتو اقتصاد آکادمی علوم.

کتابخانه ها و مراکز اسناد

در جمهوری تاجیکستان 68 ناحیه و شهر وجود دارد که در هر ناحیه، شهر و مرکز ولایت کتابخانه‌ای جهت استفاده علاقمندان تاسیس یافته‌است. اهم اطلاعات مربوط به کتابخانه‌های عمده جمهوری تاجیکستان به شرح ذیل می‌باشد:

کتابخانه ملی ابوالقاسم فردوسی تاجیکستان (1403). برگرفته از سایت همگردی، قابل بازیابی از https://hamgardi.com/fa/Place/51488-%DA%A9%D8%AA%D8%A7%D8%A8%D8%AE%D8%A7%D9%86%D9%87-%D9%85%D9%84%DB%8C-%D8%AA%D8%A7%D8%AC%DB%8C%DA%A9%D8%B3%D8%AA%D8%A7%D9%86

جدول شماره 6. کتابخانه­‌های مهم جمهوری تاجیکستان

ردیف نام کتابخانه ذخیره کتاب
1 کتابخانه ملی ابولقاسم فردوسی 3500000
2 کتابخانه دولتی کودکان میرسعید میرشکر 91425
3 کتابخانه تاش خواجه اسیری ولایت سغد 388328
4 کتابخانه ولایتی امین جان شکوهی استان ختلان 66600
5 کتابخانه لاهوتی شهر دوشنبه 112420
6 کتابخانه ولایتی بدخشان کوهستانی 53422
7 کتابخانه کودکان بدخشان کوهستانی 4260
8 کتابخانه کودکان ولایت سغد 63017
9 کتابخانه کودکان منطقه کولاب استان ختلان 63017

مراکز پژوهشی غیردانشگاهی

  • انستیتو ملی هنرهای تورسان­زاده؛
  • انستیتوی زبان؛
  • انستیتو تجارت و خدمات؛
  • شرکت گیپروپروم؛
  • شرکت سهامی عام گیپروستری؛
  • شرکت سهامی عام Vodokanalproekt؛
  • انستیتو فارغ التحصیلان و تهیه سازی واکسن و داروهای تزریقی؛
  • انستیتو آموزشی فیزیک؛
  • واحد وارد کنندگان و صادر کنندگان؛
  • شرکت صادرات تحت نظر وزارت صنایع؛
  • شرکت LEGKOPROMCONTRACT؛
  • مرکز نوآوری و اختراعات وزارت توسعه اقتصاد و تجاری جمهوری تاجیکستان؛
  • انستیتو مطالعات علمی و تحقیقاتی؛
  • انستیتو طراحی تحت نظر وزارت رفاه و منابع آبی؛
  • طراحی ساخت تحت نظر وزارت منابع آبی و تحصیلات شهری؛
  • شرکت سهامی عام؛
  • انستیتو اقتصاد؛
  • انستیتو بیوتکنولوژی؛
  • انستیتو گیاه شناسی؛
  • انستیتو علوم دامپزشکی؛
  • انستیتو مشکلات آب، مهندسی نیروی آب و اکولوژی؛
  • انستیتو مطالعات شرق و نوشتاری شرقی؛
  • انستیتو تحقیقات ساخت و ساز؛
  • انستیتو انتقالات.
فرهنگستان علوم تاجیکستان (1403). برگرفته از سایت پارس تودی، قابل بازیابی از https://parstoday.ir/tajiki/news/

جدول شماره 7. مراکز مهم علمی و فرهنگی[۶۳]

ردیف اسم مراکز
1 فرهنگستان علوم جمهوری تاجیکستان
2 پژوهشگاه ریاضیات
3 پژوهشگاه فیزیک و تکنیک (فن)
4 پژوهشگاه آسترافیزیک (فیزیک نجومی)
5 پژوهشگاه شیمی
6 پژوهشگاه ژئومورفولوژی (زمین‌شناسی)
7 پژوهشگاه زلزله‌شناسی و ساختمان‌های مقاوم در برابر زمین لرزه
8 پژوهشگاه گیاه‌شناسی
9 پژوهشگاه جانورشناسی و اَنگل‌شناسی
10 پژوهشگاه فیزیولوژی گیاهی و ژنتیک
11 پژوهشگاه التهاب معده (گاستراانترولوژی)
12 پژوهشگاه زبان و ادبیات رودکی
13 پژوهشگاه تاریخ، باستان‌شناسی و مردم‌شناسیِ احمد دانش
14 پژوهشگاه فلسفه و حقوق
15 پژوهشگاه اقتصادی
16 پژوهشگاه زیست‌شناسی پامیر (بدخشان)
17 پژوهشگاه شرق‌شناسی و میراث خطّی
18 اتحادیه نویسندگان تاجیکستان
19 اتحادیه ژورنالیستان (روزنامه‌نگاران) تاجیکستان
20 اتحادیه نقاشان تاجیکستان
21 اتحادیه آهنگسازان تاجیکستان
22 اتحادیه سینماگران تاجیکستان
23 سازمان «پیوند»
24 جمعیت دوستی و روابط فرهنگی با کشورهای خارجی

نیز نگاه کنید به

نظام آموزش، تحقیقات و فناوری آرژانتین؛ نظام آموزش، تحقیقات و فناوری اتیوپی؛ نظام آموزش، تحقیقات و فناوری اردن؛ نظام آموزش، تحقیقات و فناوری اسپانیا؛نظام آموزش، تحقیقات و فناوری افغانستان؛ نظام آموزش، تحقیقات و فناوری اوکراین؛ نظام آموزش، تحقیقات و فناوری تایلند؛ نظام آموزش، تحقیقات و فناوری تونس؛ نظام آموزش و پرورش در چین معاصر؛ نظام آموزش و پرورش در چین باستان؛ نظام آموزش، تحقیقات و فناوری سنگال؛ نظام آموزش، تحقیقات و فناوری ژاپن؛ نظام آموزش، تحقیقات و فناوری کوبا؛ نظام آموزش، تحقیقات و فناوری زیمبابوه؛ نظام آموزش، تحقیقات و فناوری قطر؛ نظام آموزش، تحقیقات و فناوری مصر؛ نظام آموزش، تحقیقات و فناوری لبنان؛ نظام آموزش، تحقیقات و فناوری روسیه؛ نظام آموزش، تحقیقات و فناوری مالی؛ نظام آموزش، تحقیقات و فناوری ساحل عاج؛ نظام آموزش، تحقیقات و فناوری سیرالئون؛ نظام آموزش، تحقیقات و فناوری کانادا؛ نظام آموزش، تحقیقات و فناوری سودان؛ نظام آموزش، تحقیقات و فناوری گرجستان؛ نظام آموزش، تحقیقات و فناوری بنگلادش؛ نظام آموزش، تحقیقات و فناوری قزاقستان؛ نظام آموزش، تحقیقات و فناوری سریلانکا؛ نظام آموزش، تحقیقات و فناوری فرانسه

کتابشناسی

  1. Alternative Report on the Observance of the International Covenant on Economic, Social and Cultural Rights by the Republic of Tajikistan September (2006). p 10.
  2. Investing Sustainable Development: Millennium Development Goals Needs Assessment Tajikistan Full Report, p55.
  3. Ibid. p 55.
  4. Ibid. p 59.
  5. Ibid. p 62.
  6. تاریخ ساختمان فرهنگ در تاجیکستان (1973). ص 72-87.
  7. قوشمت‌اف، ا (1990). وقف. دوشنبه، ص 158.
  8. مختاراف، ا (1989). مجله صدای شرق. شماره 2، ص 105.
  9. سخریوا، ا (1958). تاریخ شهرهای بخارا. تاشکند، ص 68.
  10. یوسف‌اف، ش (1988). تاریخ انقلابی. دوشنبه: نشر معارف، ص 79.
  11. عینی، صدرالدین (1978). اکنون نوبت قلم است. دوشنبه، جلد دوم، ص 109-110.
  12. محمودی، ودود، شکوری، عبدالقادر (1990). مجله صدای شرق. شماره 8، ص 6.
  13. قوشمت‌اف، ا (1990). وقف. دوشنبه، ص 80.
  14. ایرکه‌اف، م (1979). در سرگه معارف. دوشنبه، ص 7.
  15. شکوراف، م (1969). رساله تاریخی تشکل مدنیت سوسیالیستی تاجیک. دوشنبه، ص 54.
  16. کاچراف و.ت (1959). تاریخ معارف مردمی در مناطق ترکستان. تاشکند، ص 78.
  17. بندریکف ک.ی (1960). رساله درباره تاریخ معارف مردمی در ترکستان (1924- 1865). مسکو، ص 307.
  18. ایرکه‌اف، م (1979). در سرگه معارف. دوشنبه، ص 12.
  19. رجب‌اف، ظ (1964). یک چند صفحه حیات فرهنگی تاجیکستان شوروی. دوشنبه، ص 10.
  20. عابداف، م (1968). تاریخ تشکل معارف مردمی دراتحاد شوروی سوسیالیستی تاجیکستان (1917-1967). دوشنبه، ص 26.
  21. بندریکف ک.ی (1960). رساله درباره تاریخ معارف مردمی در ترکستان (1924- 1865). مسکو، ص 300.
  22. رجب‌اف، ظ (1959). تاریخ افکار اجتماعی-سیاسی خلق تاجیک. استالین‌آباد، ص 386.
  23. هاشم، رحیم‌الدین (1988). سال‌ها در صحیفه‌ها. دوشنبه، ص 287-288.
  24. محدودی، ودود، شکوری، عبدالقادر (1990). صدای شرق. شماره 8، ص 8.
  25. محدودی، ودود، شکوری، عبدالقادر (1990). صدای شرق. شماره 8، ص 9-10.
  26. هاشم، رحیم‌الدین (1988). سال‌ها در صحیفه‌ها. دوشنبه، ص 206-207.
  27. محمودی، ودود، شکوری، عبدالقادر (1990). صدای شرق. شماره 8، ص 20.
  28. عینی، صدرالدین (1987). تاریخ انقلاب بخارا. دوشنبه، ص 30-31.
  29. عینی، صدرالدین (1987). تاریخ انقلاب بخارا. دوشنبه، ص 33.
  30. تبراف (1991). حیات، ادبیات، رئالیسم. دوشنبه، ص 31.
  31. عینی، صدرالدین (1987). تاریخ انقلاب بخارا. دوشنبه، ص 51.
  32. تبراف (1991). حیات، ادبیات، رئالیسم. دوشنبه، ص 34-35.
  33. عینی، صدرالدین (1987). تاریخ انقلاب بخارا. دوشنبه، ص 132.
  34. عینی، صدرالدین (1987). تاریخ انقلاب بخارا. دوشنبه، ص 117.
  35. عینی، صدرالدین (1987). تاریخ انقلاب بخارا. دوشنبه، ص 119.
  36. عینی، صدرالدین (1987). تاریخ انقلاب بخارا. دوشنبه، ص 120-121.
  37. میربابایف، ا (1999). مدرسه، دایره‌المعارف شوروی تاجیک. دوشنبه، جلد 4، ص 127.
  38. قوشمت‌اف، ا (1990). وقف. دوشنبه، ص 82.
  39. عینی، صدرالدین (1990). یادداشت عبدالله خانها. دوشنبه، جلد 1، ص 179.
  40. عینی، صدرالدین (1990). یادداشت عبدالله خانها. دوشنبه، جلد 1، ص 181-182.
  41. بلجوانی (1994). ص 13.
  42. فطرت بخارایی، عبدالرئوف (1989). بیانات سیاح هندی، مجله صدای شرق. شماره 6، ص 105.
  43. شکوری، محمدجان (1376). سیر ادبی صدرالدین عینی و مرحله‌های آن. نامه فرهنگستان، شماره 3، پاییز، ص 29-31.
  44. قوشمت‌اف، ا (1990). وقف. دوشنبه، ص 84.
  45. تورسون‌اف، ن (1976). ساخت و راه رشد مردم شهر و روستای تاجیکستان شمالی در قرن 19 و اول قرن 21. دوشنبه، ص 136.
  46. تورسون‌اف، ن (1976). ساخت و راه رشد مردم شهر و روستای تاجیکستان شمالی در قرن 19 و اول قرن 21. دوشنبه، ص 137.
  47. قوشمت‌اف، ا (1990). وقف. دوشنبه، ص 161.
  48. ایرکه‌اف، ام (1979). در سرگه معارف. دوشنبه.
  49. مجله صدای شرق (1989). شماره 6، ص 105.
  50. یوسف‌اف، ش (1988). تاریخ انقلابی. دوشنبه: نشر معارف، ص 79.
  51. شاهانی، س (1997). بازگشت بلبل. دوشنبه، ص 22.
  52. شکوراف، م (1969). رساله تاریخی تشکل مدنیت سوسیالیستی تاجیک. دوشنبه، ص 32.
  53. عابداف، م (1965). رساله مختصر تاریخ معارف خلق تاجیکستان. دوشنبه، ص 17.
  54. رجب‌اف، ظ (1964). یک چند صفحه حیات فرهنگی تاجیکستان شوروی. دوشنبه، ص 15.
  55. شکوراف، م (1969). رساله تاریخی تشکل مدنیت سوسیالیستی تاجیک. دوشنبه، ص 39.
  56. مختاراف، ا (1989). مجله صدای شرق، شماره 2، ص 113.
  57. تبراف (1991). حیات، ادبیات، رئالیسم. دوشنبه، ص 67.
  58. شکوراف، م (1969). رساله تاریخی تشکل مدنیت سوسیالیستی تاجیک. دوشنبه، ص54.
  59. وصیلی سمرقندی (1989). شعر شیرین با من است. مجله صدای شرق، شماره 10، ص 118.
  60. تبراف (1991). حیات، ادبیات، رئالیسم. دوشنبه، ص 29.
  61. باباخان‌اف (1975). ص 187.
  62. باباخان‌اف (1975). ص 187.
  63. زهریی، حسن (1391). جامعه و فرهنگ تاجیکستان. تهران: سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامی (در دست انتشار)، ص 320-368.