ادیان در بنگلادش: تفاوت میان نسخه‌ها

از دانشنامه ملل
(صفحه‌ای تازه حاوی «'''فصل ششم: دین و مذهب''' '''1.  جایگاه و نقش دین در جامعه و سیاست''' '''6. 1. تاریخچه ادیان و مذاهب و چگونگی گسترش دین غالب''' اصولاً سير مذهب در شبه قاره را به 9 دوره ، بیان می کنند:   1. مرحله ابتدايي يا دوره ماقبل تاريخ كه اطلاعاتي از آن دوره در دست نيست...» ایجاد کرد)
 
بدون خلاصۀ ویرایش
 
(۱۵ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۴ کاربر نشان داده نشد)
خط ۱: خط ۱:
'''فصل ششم: دین و مذهب'''
ادیان در بنگلادش شامل [[جایگاه دین در جامعه و سیاست بنگلادش|جایگاه دین در جامعه و سیاست،]] [[تاريخ اديان و مذاهب بنگلادش|تاريخ اديان و مذاهب]]، [[موقعیت دین رسمی و سایر ادیان و مذاهب در بنگلادش]]، [[مسيحيت در بنگلادش|مسيحيت]]، [[اسلام و مسلمانان بنگلادش|اسلام و مسلمانان،]] [[تشیع در بنگلادش|تشیع،]][[تركیب جمعیت شیعیان در بنگلادش|تركیب جمعیت شیعیان،]] [[مراكز تبلیغی شیعیان در بنگلادش|مراكز تبلیغی شیعیان،]] [[تسنن در بنگلادش]]، [[هندوها در بنگلادش]]، [[آیین بودا در بنگلادش]]، [[تصوف در بنگلادش]] است که در ذیل شرح داده شده است:


'''1.  جایگاه و نقش دین در جامعه و سیاست'''
=== [[تاريخ اديان و مذاهب بنگلادش|تاریخچه ادیان و مذاهب و چگونگی گسترش دین غالب]] ===
اصولا سیر مذهب در شبه قاره را به 9 دوره ، بیان می کنند:  


'''6. 1. تاریخچه ادیان و مذاهب و چگونگی گسترش دین غالب'''
1. مرحله ابتدایی یا دوره ماقبل تاریخ که اطلاعاتی از آن دوره در دست نیست مگر آنکه تصور شود تفاوت زیادی با ادوار مشابه خود در سایر نقاط جهان نداشته است.  


اصولاً سير مذهب در شبه قاره را به 9 دوره ، بیان می کنند:  
2. دوره تمدن دره سند، که از این دوره نیز چندان اطلاع صحیحی موجود نیست؛ فقط حفریاتی که در دره سند به عمل آمده، نشان می دهد که آن مردم بت های بسیاری را پرستش می کردند و الهه ای، که شاید شیوا بوده است، داشتند و ایزدانی به صورت حیوان یا نیمه مار و نیمه انسان می پرستیدند.


1. مرحله ابتدايي يا دوره ماقبل تاريخ كه اطلاعاتي از آن دوره در دست نيست مگر آنكه تصور شود تفاوت زيادي با ادوار مشابه خود در ساير نقاط جهان نداشته است.  
3. دوره ودایی (ودیک) از هنگام غلبه نژاد ش[[مالی]] در هند تا حدود 800 پ.م تخمین زده می شود.  


2. دوره تمدن دره سند، كه از اين دوره نيز چندان اطلاع صحيحي موجود نيست؛ فقط حفرياتي كه در دره سند به عمل آمده، نشان مي دهد كه آن مردم بت های بسياري را پرستش مي كردند و الهه اي، كه شايد شيوا بوده است، داشتند و ايزداني به صورت حيوان يا نيمه مار و نيمه انسان مي پرستيدند.  
4. عصر برهمنی ( از 800 تا 500 پ. م )، در این دوره تاسیسات مقدس مذهب هندو توسعه یافت.  


3. دوره ودايي ( وديك ) از هنگام غلبه نژاد شمالي در هند تا حدود 800 پ.م تخمين زده مي شود.  
5. عصر فلسفی ( از 500 تا 100 پ.م)، در این دوره دو آیین «جین»  و «بودا» به وجود آمدند.  


4. عصر برهمني ( از 800 تا 500 پ. م در اين دوره تاسيسات مقدس مذهب هندو توسعه يافت.  
6. دوره احیای هندویی و عقیده به پیدایی مظاهر الهی در بشر که تقریبا از 100 پ.م تا 500 بادامه یافته است؛ نشر مسیحیت نسطوری  در هند نیز در همین دوره صورت گرفته است.  


5. عصر فلسفي ( از 500 تا 100 پ.م)، در اين دوره دو آیین « جين »  و « بودا » به وجود آمدند.  
7. دوره گسترش یا نفوذ اسلام درهند که در سده شانزدهم میلادی به تشکیل سلسله تیموربان بزرگ هند منجر شد.  


6. دوره احياي هندويي و عقيده به پيدايي مظاهر الهي در بشر كه تقريباً از 100 پ.م تا 500 ب.م ادامه يافته است؛ نشر مسيحيت نسطوري  در هند نيز در همين دوره صورت گرفته است.  
8. دوره شور مذهبی یا طریقه بهاکتی (Bhakti) که از اواخر سده پانزدهم شروع شده و تا قرن نوزدهم ادامه داشته است.  


7. دوره گسترش يا نفوذ اسلام درهند كه در سدة شانزدهم ميلادي به تشكيل سلسله تبموربان بزرگ هند منجر شد.  
9. دوره نفوذ اروپایی که از هنگام ورود پرتغالی ها در سده پانزدهم میلادی آغاز شده است و با استقلال هند و پاکستان در سال 1947 م پایان یافت.  


8. دوره شور مذهبي يا طريقه بهاكتي (Bhakti) كه از اواخر سده پانزدهم شروع شده و تا قرن نوزدهم ادامه داشته است.  
در این دوره مسیحیت به حد چشمگیری توسعه یافت و نیز افکار جدید اروپایی از طریق مکاتب علمی سده نوزدهم و اندیشه های مارکسیستی و همچنین کیش ملیت پرستی و برتری نژادی و خون، به شبه قاره راه یافت<ref>101–116 (2004) Wirsing and Mohan Malik</ref>. درباره دوره اول و دوم چنان که باز بیان کردیم، اطلاعات بسیاری در دست نیست، اما دوره سوم اهمیت به خصوصی دارد. در این دوره مهاجمین شمالی طی چند قرن در دسته ها و امواج متوالی و متعدد به سرزمین هند راه یافتند و پایه های مذهب وتمدن فرهنگ هندویی را بنا نهادند. قوم آریایی وقتی وارد سرزمین هند می شد، دارای باورهای مذهبی ساده بود و مظاهر قوای طبیعت را نیایش یا پرستش می کرد. در خصوص ورود دین اصلی یعنی اسلام، تاریخچه روشنی وجود دارد که به طور مختصر به آن اشاره می کنیم.


9. دوره نفوذ اروپايي كه از هنگام ورود پرتغالي ها در سده پانزدهم ميلادي آغاز شده است و با استقلال هند و پاكستان در سال 1947 م پايان يافت.  
=== [[موقعیت دین رسمی و سایر ادیان و مذاهب در بنگلادش|موقعیت دین رسمی و سایر ادیان و مذاهب]] ===
در هشتمین اصلاحیه قانون اساسی ( توسط مجلس ملی ) 7 ژوین 1988، «اسلام» دین رسمی کشور [[بنگلادش]] اعلام شد. در این کشور پیروان چهار دین: اسلام، هندو، بودایی و مسیحی زندگی می کنند. اسلام دین اکثریت مردم است که حدود 85 درصد از کل جمعیت را در بر می گیرد. در قانون اساسی این کشور، آزادی کامل مذهب و فعالیت های فرهنگی برای همه اقلیت ها نیز تضمین شده است. مردم مسلمان [[بنگلادش]] به طور عموم متدین و اکثر آن ها، اهل [[تسنن در بنگلادش|تسنن]] و پیرو مذهب حنفی هستند. البته در مناطق [[راجشاهی]] در غرب کشور پیروان اهل حدیث ( اخباری ) زندگی می کنند که رهبر آن ها عبدالباری شخصیت بزرگ فرهنگی آموزشی کشور است. در میان اکثریت اهل تسنن، به تازگی مکتب وهابیت هم نفوذ کرده است. بخشی از حوزه های علمیه قومی که آموزش سنتی فقهی اسلام را تدریس می کنند، از طرف شیوخ و ثروتمندان پیرو مکتب وهابی در جهان عرب، تغذیه می شوند<ref>آخوند زاده، محمد مهدی (1365). تجزيه شبه قاره هند و استقلال [[بنگلادش]]. تهران: [https://www.ipis.ir/ دفتر مطالعات سياسي و بين المللي وزارت امورخارجه]،</ref>.  


     در اين دوره مسيحيت به حد چشمگیری توسعه یافت و نيز افكار جديد اروپايي از طریق مكاتب علمي سده نوزدهم و اندیشه های ماركسیستی و همچنين كيش مليت پرستي و برتري نژادي و خون، به شبه قاره راه يافت (, 2004: 101–116. Wirsing and Mohan Malik).  
سرزمین بنگال پیش از ورود مسلمانان، به ایالات مختلف تقسیم و هر ایالت در تصرف عده ای از حاکمان محلی بود. نخستین بار مسلمانان، بنگال را تحت واحد سیاسی متحدی در آوردند که تکمیل آن در زمان سلطنت جلال الدین اکبر از شاهان سلسله تیموریان هند به پایان رسید. در عهد جلال الدین اکبر همه ایالت قبلی سرزمین بنگال، به نام «صوفیه بنگال» نامیده شد.  


    در باره دوره اول و دوم چنان كه باز بیان کردیم، اطلاعات بسیاري در دست نيست، اما دوره سوم اهميت به خصوصي دارد. در اين دوره مهاجمين شمالي طي چند قرن در دسته ها و امواج متوالي و متعدد به سرزمين هند راه يافتند و پایه های مذهب وتمدن فرهنگ هندويي را بنا نهادند. قوم آريايي وقتي وارد سرزمين هند مي شد، داراي باورهای مذهبي ساده بود و مظاهر قواي طبيعت را نيايش يا پرستش مي كرد.  
1. دوره اول از سال 1201 م (598 ه‍ .ق ) شروع می شود. یعنی زمانی که بنگال به دست اختیارالدین محمد بختیار خلجی فتح شد. اختیارالدین محمد، ترک بود. به همین منظور این عهد را به نام «عهد ترک» نام نهاده اند. در این دوره بنگال تحت تسلط دولت مرکزی دهلی بود و سلطان دهلی، حاکم بنگال را تعیین می کرد. البته به علت فاصله بسیار از دهلی، بعضی از حکام بنگال خودمختاری و آزادی را پیشه خود می ساختند.  


در خصوص ورود دین اصلی یعنی اسلام، تاریخچه روشنی وجود دارد که به طور مختصر به آن اشاره می کنیم.  
2. دوره دوم «عهد سلاطین آزاد بنگال» نامیده می شود. این دوره از جانشینی شمس الدین الیاس شاه به سال 1342 م ( 743 ه‍ .ق ) آغاز می شود، به استثنای سال های 1539- 1552م / 946- 960 ه‍ .ق، هنگامی که بنگال در تصرف شیر شاه سوری و اسلام شاه سوری بود. این دوره به سال 1576 م / 984 ه‍ .ق به پایان می رسد و در همین سال است که در بنگال، در «جنگ راج محل»، سلاطین آزاد به دست مغول های تیموری شکست خوردند.  


3. دوره سوم، دوره مغولان تیموری است و بنگال به سال 1576م /984 ه‍.ق به دست جلال الدین اکبر فتح شد. این دوره تا 1717 – 1130 ه‍.ق ادامه داشت. بنگال از این تاریخ، جزو سلطنت دهلی به شمار می رفت.


'''6. 2. موقعیت دین رسمی و سایر ادیان و مذاهب'''
4. دوره چهارم، از سال 1717 تا 1757 م / 1130- 1171 ه‍.ق طول کشید. دراین ایام، مرشد قلی خان از حاکمیت سلطنت دهلی آزاد شد و به نام نظام بنگاله، دولت تازه ای تشکیل داد. حاکمیت وی به سال 1757 م / 1171 ه‍. ق به پایان رسید.


در هشتمين اصلاحيه قانون اساسي ( توسط مجلس ملي ) 7 ژوئن 1988، « اسلام » دين رسمي كشور بنگلادش اعلام شد.  
با ورود مسلمانان به بنگال، جامعه اسلامی به وجود آمد. در همین زمان است که فعالیت مسلمانان در بنگال آغاز می شود. همان طور که قبلا اشاره کردیم، مسلمانانی که برای نخستین بار در بنگال حکمرانی کردند از نژاد ترک بودند. هر چند اسلام دین آنان بود، فرهنگ ایرانی از نفوذ فوق العاده ای در بنگال داشت و آنان زبان ترکی را فقط در کشور صحبت می کردند و زبان فارسی، شالوده واساس لغات سیاسی و محاورات دربار را تشکیل می داد و در واقع زبان دیوانی و رسمی دربار بود. زبان عربی کلید رجوع به مذهب و فراگیری علوم مذهبی به شمار می رفت.  


    در اين كشور پيروان چهار دين: اسلام، هندو، بودايي و مسيحي زندگي مي كنند. اسلام دين اكثريت مردم است كه حدود 85 درصد ازكل جمعيت را در بر مي گيرد. در قانون اساسي اين كشور، آزادي كامل مذهب و فعاليت هاي فرهنگي براي همه اقليت ها نيز تضمين شده است. مردم مسلمان بنگلادش به طور عموم متدين و اكثر آن ها، اهل تسنن و پيرو مذهب حنفي هستند. البته در مناطق راجشاهي در غرب كشور پيروان اهل حديث ( اخباري ) زندگي مي كنند كه رهبر آن ها عبدالباري شخصيت بزرگ فرهنگي آموزشي كشور است. در ميان اكثريت اهل تسنن، به تازگي مكتب وهابيت هم نفوذ كرده است. بخشي از حوزه هاي علميه قومي كه آموزش سنتي فقهي اسلام را تدريس مي كنند، از طرف شيوخ و ثروتمندان پيرو مكتب وهابي در جهان عرب، تغذيه مي شوند (آخوندزاده، 1365: 4-6).
در طول مدت 150 سال حکومت ترک ها در بنگال، این بخش از شبه قاره آبستن حوادث و رویدادهای متواتر سیاسی بود. در دوران حکومت ترک ها، باوجود نا آرامی های سیاسی، اسلام گسترش یافت وترک ها نه تنها به کشورگشایی و افزایش متصرفات پرداختند، بلکه در واقع درتبلیغ و گسترش اسلام نیز همت گماردند. آنان همچنین مردم را با فرهنگ وتمدن اسلامی آشنا ساختند؛ به طوری که در طول حکومت ترک ها، مدارس علمیه و موسسات مقتدر مذهبی بنا شد.  


   سرزمين بنگال پيش از ورود مسلمانان، به ايالات مختلف تقسيم و هر ايالت در تصرف عده اي از حاكمان محلي بود. نخستين بار مسلمانان، بنگال را تحت واحد سياسي متحدی در آوردند كه تكميل آن در زمان سلطنت جلال الدين اكبر از شاهان سلسله تيموريان هند به پايان رسيد. در عهد جلال الدين اكبر همة ايالت قبلي سرزمين بنگال، به نام « صوفيه بنگال » ناميده شد.  
در دوران فرمانروایی و حاکمیت مغول در بنگال (1575 - 1757) نیز مردم در زمینه های کشاورزی، صنعتی، ارتباطات، تجارت، معماری، هنر و فرهنگ به پیشرفت های چشمگیری نایل شدند. فرهنگ مغول که در واقع ترکیبی از فرهنگ ایرانی، ترکی و عربی بود، بر کلیه شیون زندگی و ارکان حکومت اثر گذاشت. گفته شد که بنگلادش از نظر باورهای مذهبی مرکز پیروان چهار دین اسلام، هندو، بودایی و مسیحی است و از میان این ها، دین رسمی و اکثریت مردم، دین اسلام است. اما در قانون اساسی این کشور، آزادی کامل برای پیروان همه ادیان و مذاهب تعریف شده و فعالیت های فرهنگی برای همه اقلیت ها پیش بینی شده است<ref>تاریخ فرهنگ، سیستم حکومتی [[بنگلادش]]، [https://mofa.gov.bd/ وزارت امورخارجه بنگلادش]، شبکه وب سایت اینترنت</ref>.  


1. دورة اول از سال 1201 م (598 ه‍ .ق ) شروع مي شود. يعني زماني كه بنگال به دست اختيارالدين محمد بختيار خلجي فتح شد. اختيارالدين محمد، ترك بود. به همين منظور اين عهد را به نام « عهد ترك » نام نهاده اند.  
نکته مهم در خصوص ''' '''اسلام در بنگلادش مربوط به زمانی است که [[ژنرال ضیاء الرحمن]] به قدرت رسید. وی سیستم سکولاریسم را در بنگلادش که یکی از چهار رکن اصلی سیاست دولت بود، برانداخت؛ احزاب سیاسی مسلمان دربند را آزاد کرد و ناسیونالیسم بنگلادشی یعنی ملیتی با محتوای اسلامی را جانشین ناسیونالیسم بنگالی کرد. وی دستور داد آیات قرآن در رادیو و تلویزیون و نیز در مراسم رسمی پخش شود. همچنین همبستگی بنگلادش را با پاکستان و کشورهای مسلمان خاورمیانه قوت بخشید و بر ارتباط بنگلادش با امت مسلمان جهان تاکید ورزید. نخستین ژست سمبلیک او، قراردادن عبارت: «بسم الله الرحمن الرحیم» در سرآغاز کتاب قانون بود. به دستور وی مناسبت های مذهبی مانند میلاد النبی (ص)، محرم، رمضان و جمعه الوداع از طرف حکومت به طور رسمی برگزار می شد<ref>Esposito, J.L.; Voil, J.O. and Bakar, O. (2008). Asian Islam in the 21<sup>st</sup>. Century. New York:Oxford University Press, p. 49-52</ref>.


   در اين دوره بنگال تحت تسلط دولت مركزي دهلي بود و سلطان دهلي، حاكم بنگال را تعيين مي کرد. البته به علت فاصلة بسیار از دهلي، بعضي از حكام بنگال خودمختاري و آزادي را پيشة خود مي ساختند.  
=== [[تشیع در بنگلادش|شیعیان بنگلادش]] ===
پیروان مکتب اهل بیت در بنگلادش بین 16 تا 20 هزار نفر هستند (تا تاریخ تدوین این تحقیق، 2012م)، که بیش از چهار هزار نفر از آنان را مهاجران بیهاری تشکیل می دهند. مسایل سیاسی فی مابین بنگلادش و پاکستان، در زمان درگیری های استقلال طلبانه بنگلادش (پاکستان شرقی)، موجب شد که آن ها از لحاظ موقعیت اجتماعی و آموزشی در وضعیت بدی قرار بگیرند. بیشتر جمعیت شیعیان را بنگالی های اصیل تشکیل می دهند، همچنین از کل جمعیت آن ها، بین 35 تا 40 درصد  از مستبصرینی هستند که پس از پیروزی انقلاب اسلامی ایران تمایلی به افکار و عقاید شیعه پیدا کردند و عمدتا نیز از میان تحصیلکرده ها و روشنفکران [[جامعه بنگلادش]] می باشند. مرکزیت اهل تشیع در [[داكا|داکا]] و در حسینیه دالان است؛ در بین اهل سنت و شیعیان بنگلادش به علت اینکه تبلیغات منفی علیه همدیگر ندارند و موقعیت شیعیان نیز خطری برای جامعه بزرگ اهل سنت ایجاد نمی کند، همزیستی و محبت برقرار است. برادران اهل سنت به دلیل علاقه شدید به اهل بیت (ع ) در مراسم عاشورای شیعیان شرکت می کنند. روز عاشورا نیز در تقویم تعطیلات کشور روزی مذهبی و تعطیل رسمی سراسری است.


2. دوره دوم « عهد سلاطين آزاد بنگال » ناميده مي شود. اين دوره از جانشيني شمس الدين الياس شاه به سال 1342 م ( 743 ه‍ .ق ) آغاز مي شود، به استثناي سال هاي 1539- 1552م / 946- 960 ه‍ .ق، هنگامي كه بنگال در تصرف شير شاه سوري و اسلام شاه سوري بود. اين دوره به سال 1576 م / 984 ه‍ .ق به پايان مي رسد و در همين سال است كه در بنگال، در «جنگ راج محل»، سلاطين آزاد به دست مغول هاي تيموري شكست خوردند.  
از کل جمعیت شیعی در بنگلادش، حدود 5 هزار نفر در داکا در منطقه حسنیه دالان، حسنیه میرپور، حسنیه محمدپور و حسنیه کربلا زندگی می کنند؛ در شهر [[چيتاگنگ|چیتاگنگ]] حدود 1250 نفر شیعه به صورت پراکنده زندگی می کنند. تعداد آن ها در شهر شاتخیرا حدود 5 هزار نفر است که همه در روستاهای اطراف به نام های پارولیا، دیوبت ها دباتا و حبیب پور به کشاورزی مشغولند و اخیرا در شهر شاتخیرا اقدام به خانه سازی کرده اند.  


3. دوره سوم، دوره مغولان تيموري است و بنگال به سال 1576م /984 ه‍.ق به دست جلال الدين اكبر فتح شد. اين دوره تا 1717 – 1130 ه‍.ق ادامه داشت. بنگال از این تاریخ، جزو سلطنت دهلي به شمار می رفت.
در منطقه [[کولنا]] وتوابع و شهر جیسور، بیش از 2750 نفر شیعه زندگی می کنند که با توجه به فعالیت های مومنین، مستبصر شده اند. بقیه شیعیان در سایر نواحی کشور پراکنده اند.


4. دوره چهارم، از سال 1717 تا 1757 م / 1130- 1171 ه‍.ق طول کشید. دراين ايام، مرشد قلي خان از حاكميت سلطنت دهلي آزاد شد و به نام نظام بنگاله، دولت تازه اي تشكيل داد. حاكميت وي به سال 1757 م / 1171 ه‍. ق به پايان رسيد.
رایزنی فرهنگی ج.ا.ایران در داکا (به خامه کارشناس باتجربه، آقای محمد علی شاه حسینی)در خصوص شیعیان در بنگلادش، تحقیقی بسیار جامع انجام دادهداست که عینا در زیر می آید.<blockquote>«بنگلادش جمعیتی بالغ بر یکصد و چهل میلیون نفر را در خویش‌ جای داده است. طبق آمارهای منتشره 3/88 در صد از این جمعیت را مسلمانان تشکیل می‌دهند. 85 در صد جمعیت این کشور در بیش از 68 هزار  روستای کشور زندگی می‌کنند. مسلمانان بنگلادش حنفی مذهب هستند، و جالب توجه است که از این جمعیت انبوه سهم شیعیان شامل شیعیان اصیل و مستبصرین (شیعه شدگان) بسیار قلیل بوده و حدود 16 تا 20 هزار نفر تخمین زده می‌شوند. قانون اساسی این کشور آزادی کامل مذاهب و فعالیت‌های فرهنگی را برای همه اقلیت‌ها تضمین کرده است. از نکات در خور توجه این است که در 22 آوریل 1988 «بسم الله الرحمن الرحیم» در ابتدای قانون اساسی قرار گرفت، و در ژوئن 1988 در اصلاحیه قانون اساسی، اسلام دین رسمی کشور معرفی شد. از نکات متمایز بنگلادش با سایر کشورهای شبه‌قاره همزیستی مسالمت آمیز مسلمانان و پیروان ادیان اصیل و ریشه دار در آن کشور، با یکدیگراست. گفته می‌شود علت آن هم این است که گسترش اسلام در این منطقه به زور شمشیر نبوده، بلکه از راه تجارت، تبلیغ و عرفان ترویج شده است».</blockquote>


  با ورود مسلمانان به بنگال، جامعه اسلامي به وجود آمد. در همين زمان است كه فعاليت مسلمانان در بنگال آغاز مي شود.  
=== [[شیعیان در نظر مردم بنگلادش|سابقه‌ی جایگاه اهل بیت علیهم السلام در فرهنگ مردم بنگلادش]] ===
<blockquote>«بازرگانان و مبلغان مذهبی اسلام را از همان ابتدای ظهور وارد بنگلادش کردند؛ اما صوفیان و عرفای اسلامی نیز در قرن های بعد به طور گسترده، در این سرزمین برای تبلیغ اسلام سهم به سزایی داشتند؛ بسیاری از مردم ستم دیده بودایی مذهب و طبقات پایین هندو مذهب به اسلام گرایش پیدا کرده‌اند. مسلمانان در پایان قرن دوازدهم میلادی و در زمان حکومت سلاطین مغول(1757-1205) بنگال را فتح کردند و پس از آن، مسلمانان در این سرزمین جایگاه مهمّی را به دست آوردند. همه صوفیان  و عرفا که  در  این سرزمین  تبلیغ  اسلام می کردند از محبان اهل بیت بودند. از طرف دیگر همه مبلغان و فاتحان و حاکمان مسلمان بنگالی تحت تأثیر زبان، ادبیات و فرهنگ ایرانی بودند و چون ایران بزرگ ترین پایگاه مذهب [[تشیع در بنگلادش|تشیع]] بود، بنابراین آنان تحت تأثیر مذهب تشیع نیز قرار داشتند. این اتفاق نیز باعث شد که فرهنگ مردم مسلمان بنگال به طور گسترده تحت تأثیر فرهنگ و ادبیات فارسی, ایرانی و شیعه باشد و همیشه اهل بیت (ع) در فرهنگ مردم این سرزمین جایگاه و نفوذ بنیادی داشته باشند.» </blockquote><blockquote>«درخصوص مسیر ورود اسلام و تشیع به کشور بنگلادش نقل قول‌های متفاوتی است، برخی معتقدند اسلام از بندر چیتاگنگ و از طریق اقیانوس هند وارد این منطقه شده است. عده‌ای کشور هند و شهر کلکته را مسیر حرکت اسلام و تشیع می‌دانند و گروهی هم خراسان در دوران امام رضا(ع) را دروازه ورود اسلام و تشیع به شبه‌قاره و این کشور دانسته‌اند. با بررسی‌های به عمل آمده هر سه نظریه فوق می‌تواند درست باشد.» <ref>نشریه زائر، سال دوازدهم، ش 132، آذر 1384: 40 - 41</ref></blockquote>پروفسور کلثوم ابوالبشر، استاد [https://www.du.ac.bd/ دانشگاه داکا]- بنگلادش، می نویسد:<blockquote>«یکى از عوامل ارتباط بین ایران و بنگلادش دین اسلام است و دیگر زبان فارسى. و این امر فى نفسه مایه امتنان فراوان است که مردم بنگلادش فرهنگ قرآن و اسلامى خود را از طریق زبان و ادبیات فارسى آموخته شده اند. سرزمین ایران مهد تمدن دیرینه می باشد. سرود، آهنگ، نقاشى، هنر، ادبیات و فلسفه ایرانى در امتداد قرن ها بر افکار و ادراک همه ملت هاى جهان تاثیر پیدا کرده بود. فرهنگ ما هم اثرات مفید و مثبت فرهنگ ایران را پذیرفته است. این حقیقت است که صدها سال پیش ارتباط دینى و ادبى و فرهنگى میان بنگاله و ایران آغاز شد و قبل از فاتحان، مسلمانان بنگاله، صوفیان، فقها و مبلغان اسلام که زبان آن ها فارسى و عربى بود، از قرن دهم میلادى به این خطه تشریف آوردند.</blockquote>


  همان طور كه قبلاً اشاره کردیم، مسلمانانی كه براي نخستين بار در بنگال حكمراني کردند از نژاد ترك بودند. هر چند اسلام دين آنان بود، فرهنگ ايراني از نفوذ فوق العاده اي در بنگال داشت و آنان زبان تركي را فقط در كشور صحبت مي كردند و زبان فارسي، شالوده واساس لغات سياسي و محاورات دربار را تشكيل مي داد و در واقع زبان دیوانی و رسمی دربار بود. زبان عربي كليد رجوع به مذهب و فراگيري علوم مذهبي به شمار می رفت.
تحت تاثیر این مبلغان، بیشتر مردم بنگاله دین اسلام را قبول کردند. گروه زیادى از عرفا و فقها در اینجا زندگى مى کردند و سخنشان در زبان و ادبیات بنگالى تاثیر ویژه اى گذاشته است. پس از فتح بنگاله به دست محمد اختیارالدین بن بختیار خلجى، سپهسالار معزالدین محمد سام (شهاب الدین غورى) در سال 1204م زمینه اسلام و سیاست مستحکم شد و زبان فارسى تا مدت شش قرن و ربع زبان رسمى این مملکت بوده است. مردم بنگاله با زبان شیرین و شورانگیز فارسى آشنایى گرفتند. همگان قصه دلنشین دعوت سلطان غیاث الدین اعظم شاه را از خواجه حافظ شیرازى علی الرحمه، شنیده اند و مضمون این غزل جاودانه او را به یاد مى آورند:<blockquote>ساقى حدیث سرو و گل و لاله می رود              وین بحث با ثلاله غساله می رود


   در طول مدت 150 سال حكومت ترك ها در بنگال، اين بخش از شبه قاره آبستن حوادث و رويدادهاي متواتر سياسي بود. در دوران حكومت ترك ها، باوجود نا آرامي هاي سياسي، اسلام گسترش يافت وترك ها نه تنها به كشورگشايي و افزايش متصرفات پرداختند، بلكه در واقع درتبليغ و گسترش اسلام نيز همت گماردند. آنان همچنين مردم را با فرهنگ وتمدن اسلامي آشنا ساختند؛ به طوري كه در طول حكومت ترك ها، مدارس علميه و مؤسسات مقتدر مذهبي بنا شد.  
شکرشکن  شوند همه  طوطیان   هند              زین قند پارسی که به بنگاله می رود</blockquote>در عهد غیاث الدین اعظم شاه (1377- 1410 .م) به علت اثر و نفوذ ایرانی ها، کتاب هاى بسیارى در موضوع تاریخ و تذکره تالیف گردید. شمارزیادى از این کتاب ها به زبان فارسى نوشته شده بود. مثل: حوض الحیا (رکن الدین سمرقندى)، انیس الغربا و مثنوى گنج راز و مقامات و نام حق. غیر از این اهمیت و نفوذ زبان فارسى بر ادبیات بنگالى به حدی پیشرفت کرد که در آداب اجتماعى مردم بنگاله نفوذ رسوم ایرانی ها مثل عشره محرم، روضه امام حسین(ع)، داستان کربلا، مرثیه خوانى، قصه هاى قرآن شریف نیز به چشم می خورد.»<ref>ابوالبشر، كلثوم (1376). «پیوند زبان فارسی با بنگالی». فصلنامه علمی پژوهشی دانش، شماره ۵۱، اسلام آباد: انتشارات مركز تحقیقات فارسی ایران و پاكستان،صص۵۰-55.</ref>  غیاث الدین اعظم شاه و نیز چند تن از امیران و استانداران بنگالی را ایرانی الاصل می دانند، مانند خان جهان علی خان فرمانده نظامی و حاکم جنوب غربی بنگال که عارفی نامی بود و مزارش در شهرستان باغرهات واقع است. همچنین شایسته خان استاندار بنگال در زمان اورنگزیب شاه مغول دهلی، یکی دیگر از شخصیت های مهم تاریخی این سرزمین, ایرانی الاصل بوده است. آقا باقرخان که جنوب بنگال را آباد کرده بود, نواب علیوردی خان و نوه وی، نواب  سراج الدوله همه شیعه و اصلا از مردم ایران بودند. اما چون بین شیعیان آن دوره شخصیتهای بزرگ مذهبی ظهور نکردند تا زعامت دینی را برعهده بگیرند، [[تشیع در بنگلادش|مذهب تشیع]] چندان که انتظار می‌رفت گسترش نیافت؛ با این وجود تأثیر فرهنگ و ادبیات ایرانی و شیعه و عشق به اهل بیت(ع) با جان و روح مردم مسلمان این سرزمین در آمیخت که اثر آن تا پایان دهه هفتاد قرن بیستم میلادی کاملا مشهود است. <blockquote>«بین آثار ادبی ترجمه شده از زبان فارسی و نوشته های مهمی که با بهره‌گیری از کتاب‌های فارسی به چاپ رسیده واقعه کربلا برجسته تر است. داستان هایی به صورت منظوم که به زبان بنگالی «پونتی» نامیده می‌شود، بین مردم مسلمان اعم از شهرنشین و روستایی و با سواد و بی سواد محبوبیت گسترده ای داشت. پونتی‌ها با آهنگ و وزن خاصی در مراکز اسلامی، مساجد و منازل شخصیت های مهم خوانده می شد. مهم ترین عنوان پونتی‌ها را واقعه کربلا تشکیل می‌داد که عشق به اهل بیت(ع) را در بین مردم زنده نگه می داشت.» </blockquote><blockquote>«در ادبیات نو بنگلادش، اولین بار فردی که به واقعه کربلا چهره ادبی داد، میر مشرف حسین بود که در اواخر سده نوزدهم می زیست. او بیان واقعه کربلا را به صورت داستانی بزرگ به رشته تحریر در آورد؛ هر چند که حقایق تاریخ را کاملا رعایت نکرد و بعضی از موضوعات تحریف شده را نیز برآن افزود، ولی نسبت به اصل واقعه علاقه و تعصب خاصی نشان داد. وی در بخشی از این کتاب آورده است که محمد حنیفه برادر امام حسین(ع) به دمشق رفت و در جنگ با مروان وی را کشت و حضرت امام سجاد و خانواده حضرت سیدالشهداء را از قید اسارت نجات داد.  به هر حال وی این داستان را با احساسات و عشق کامل به اهل بیت (ع) نوشت. محبوبیت این داستان بین مردم مسلمان با سواد و بی سواد آن قدر عمیق می‌باشد که در تاریخ ادبیات بنگال بی نظیر بوده است.»</blockquote><blockquote>«کتابی دیگر در همین رابطه که ”بیشاد شیندو“ (دریای غم) نام دارد، در مراکز و منازل و جلسات مهم در روستاها و شهرها خوانده می شود. به این طریق که یک نفر آن را می خواند و ده ها نفر گوش داده و اشک می ریزند،  این وضعیت تا  اواسط دهه شصت قرن بیستم ادامه داشت. از مظاهر فرهنگی دیگر مسلمانان بنگلادش برگزاری نمایشنامه و شبیه‌خوانی در خصوص واقعه کربلا است که در فرهنگ بنگالی با نام ”زاترا“ (عزیمت) از آن یاد می شود. اجرای نمایشنامه زاترا تا پایان دهه هفتاد قرن بیستم در روستاهای بنگلادش رایج بود. البته از اوایل دهه شصت اینگونه نمایشنامه ها در سطح شهر از رونق افتاد. به هر حال ”زاترا“ در مورد واقعه کربلا دارای دو قسمت است. قسمت اول مربوط به محرم است که با شهادت حضرت امام حسین(ع) پایان می یابد و قسمت دوم آن مربوط به پس از واقعه عاشورا و سرنوشت خانواده امام حسین(ع) و امام زین العابدین (امام سجاد) است. مردم با دیدن این نمایشنامه و درک مظلومیت امام حسین(ع) سوگوار می شوند. شایان ذکر است که به علت نقش داشتن زنان در اجرای این نوع نمایشنامه‌ها، علما تماشای آن را برای مردان حرام  می دانستند، در مورد واقعه کربلا سرودهای خاصی به نام ”زاری“ که یک کلمه فارسی است نیز نوشته‌اند که طلاب مدارس دینی در مراسم مختلف بدون استفاده از موزیک آن را می خواندند. ”زاری“ جزو سرودهای بومی محسوب می شود.»<ref>علیزاده کندی، عزیز (1383)، "شاخص های فرهنگی بنگلادش در دهه اخیر"، گزارش رایزنی فرهنگی ج.ا.ایران-داکا. </ref></blockquote><blockquote>«تا پایان دهه شصت قرن بیستم که جو مذهبی در بنگلادش کاملا حاکم بود همه مسلمانان اعم از با سواد و بی سواد اعتقاد به ”پنج تن پاک“ داشتند، یعنی حضرت پیامبراکرم(ص)، حضرت امام علی(ع)، حضرت فاطمه (س)، حضرت امام حسن (ع) و حضرت امام حسین (ع) را بهترین بندگان برگزیده  خدا می دانستند. بعدا تأثیر فرهنگ غرب، هند و لاییک ها از یک سو و نفوذ تفکر وهابیت از سوی دیگر سبب شد تا اعتقاد آنان به ”پنج تن پاک“ کم رنگ شود. تا اوایل دهه شصت یکی دیگر از برنامه فرهنگی مردم روستایی، به ویژه در جنوب بنگال صلوات فرستادن بر پیامبر اکرم (ص) و اهل بیت علیهم السلام بود.»</blockquote><blockquote>«در آن دوران مردم روستایی به طور دسته جمعی دعای ”الهم صل علی محمد و آل سیدنا محمد“ را بارها تکرار می کردند. ولی بعدا بعلت تغییر در هویت فرهنگی و نفوذ فرهنگ غربی و هندی حتی در روستاها این نوع برنامه ها از میان رفت. البته مراسم”میلاد النبی“ هنوز ادامه دارد و در این مراسم در کنار تلاوت قرآن، بیان واقعه تولد پیامبر اکرم(ص)، شعر خوانی برای پیامبر (ص) و صلوات دسته جمعی نیز خوانده  می شود که قطعه ای از آن عبارت است از: ”الهم صل علی سید نا و نبینا و شافعنا و حبیبنا و مولانا محمد و صل الله علیه و آله و اصحابه و بارک و سلم“ که این درود چند بار تکرار می شود اما نه به طولانی بودن برنامه هایی که  قبلا ذکر کردیم.» </blockquote><blockquote>«درمیان اعضاء اهل بیت علیهم السلام، حضرت فاطمه (س) نزد مردم بنگال دارای محبوبیت خاصی است. وی را با احترام و محبت گاهی با نام ”مادر فاطمه“ و ”بی بی فاطمه“ ذکر می‌کردند که البته هنوز این عادت کاملا از بین نرفته است. زمانی وی را با نام ”مادر فاطمه، مادر جهانیان“ نیز ذکر می‌کردند؛ هر چند در حال حاضر این امر چندان رایج نمی باشد.» </blockquote><blockquote>«در مورد جنگ های حضرت علی (ع) نیز داستان های عامیانه فراوانی وجود دارد که بیشتر این داستان ها  کاملا ساختگی است. مثلا گفته اند که وی با ”کالی“ یکی از خدایان هندو  که زن است جنگید و او را شکست داد. البته این داستان ها به صورت نثر نوشته شده و هرچند ساختگی است اما بیان این داستان ها ناشی از محبت آنان به حضرت علی (ع) می‌باشد.»  </blockquote><blockquote>«سنت سوگواری وعزاداری و مرثیه خوانی در زمان حکومت مغول از هند وارد این سرزمین شد و بعدا با حضور روحانیون ایرانی در بنگال گسترش یافت و رفته رفته به فرهنگ سنتی در میان مردم تبدیل شد، به طوری که سنی ها تحت تاثیر شیعیان نیز در گرامیداشت چنین مراسمی سهیم شدند. به دنبال آن شاهدیم که در ادبیات بنگالی از زمان قدیم، سوگواری و مرثیه  و خواندن مقتل کربلا ریشه دواینده و حتی در دوره معاصر نیز مرحوم قاضی نذرالاسلام شاعر ملی [[بنگلادش]] در زمینه ”محرم، عاشورا و شهید کربلا“ شاهکارهایی را آفریده که جزو افتخارات ادبیات این زبان می با‌شد.»<ref>دکتر عثمان فاروق وزیر پیشین آموزش و پرورش بنگلادش، سخنرانی در سمینار شعر محرم قاضی نذرالاسلام، دوشنبه 4 فروردین 1382، داکا</ref></blockquote><blockquote>«قاضی نذرالاسلام در شاهکار خود ”شعر محرم“ در استفاده از الفاظ عربی و فارسی و صحنه نگاری از وقایع عاشورا چنان هنر آفرینی کرده است که به این شعر ویژگی جاویدانی بخشید. در شعر ”محرم“ مظلومیت انسان های پاکباخته به تصویر کشیده شد. در هر فرازی از شعر که انسان می خواند، گریه و زاری او به در گاه خدا بلند می شود. این شعر ایستادگی و ظلم ستیزی را نیز برای امت اسلامی بهمراه دارد. به دین علت او (شاعر) گفته است که ”ما فداکاری می خواهیم نه گریه و زاری“ (کتاب مجموعه اشعار قاضی). اشعار قاضی نذرالاسلام (فوت:1976) در خصوص محرم و اهل بیت (ع) در ایام محرم همراه با آهنگ های حزین از رسانه های صوتی و تصویری بنگلادش پخش می شود.»</blockquote><blockquote>«در عصر حاضر مسلمانان سنی مذهب بنگلادش وجه  تشابهات فراوانی با شیعیان دارند که از آن جمله می‌توان به نمونه های زیر اشاره کرد:</blockquote>


   در دوران فرمانروايي و حاكميت مغول در بنگال (1757- 1575 م ) نيز مردم در زمينه هاي كشاورزي، صنعتي، ارتباطات، تجارت، معماري، هنر و فرهنگ به پيشرفت هاي چشمگيري نايل شدند. فرهنگ مغول كه در واقع تركيبي از فرهنگ ايرانی، تركی و عربی بود، بر كلية شئون زندگي و اركان حكومت اثر گذاشت.  
==== نام گذاری فرزندان، خیابان‌ها و محله‌ها ====
پیروان اهل سنت در این کشور به وفور از اسامی ایمه اطهار و پیشوندهای میر، میرزا ، سید، بی بی و بیگم برای نام گذاری فرزندان خویش استفاده می کنند. اسامی و القابی نظیر کنیز فاطمه، کنیز بتول، و اسامی ایمه(ع) نیز در بین مردم بنگلادش به وفور یافت می‌شود. اسامی خیابان‌ها و محله‌هایی نظیر میرپور، سیدپور و محله هایی به نام کربلا و ... نیز فراوان است.


    گفته شد که بنگلادش از نظر باورهای مذهبی مرکز پيروان چهار دین اسلام، هندو، بودایی و مسيحي است و از میان این ها، دین رسمی و اکثریت مردم، دین اسلام است. اما در قانون اساسي اين كشور، آزادي كامل برای پیروان همه ادیان و مذاهب تعریف شده و فعاليت هاي فرهنگي براي همة اقليت ها پیش بینی شده است (تاريخ فرهنگ، سيستم حكومتي بنگلادش، وزارت امورخارجه بنگلادش، شبكه وب سايت اينترنت).  
==== برگزاری مراسم عزاداری خامس آل عبا(ع) در [[بنگلادش|کشور بنگلادش]] ====
<blockquote>«شهادت امام حسین (ع) به نحوی برجسته و بارز در اعتقادات و باورهای دینی مردم بنگلادش جای دارد. شهروندان این کشور اعم از سنی مذهب و هندو مسلک و شیعیان، همه و همه در این مراسم شرکت می‌کنند. علامت‌ها، سیاه کوبی‌ها و نشانه‌های عزاداری امام حسین(ع) را می‌بوسند و برای خود و فرزندان خویش از حضرت حاجت می‌گیرند. پتانسیل و نفوذ این اعتقادات به حدی است که دولت بنگلادش روز دهم محرم را تعطیل عمومی اعلام کرده و مکانی در شهرستان داکا را به نام سرزمین کربلا مشخص نموده است تا در روز عاشورا دسته جات عزادار در آنجا گرد هم آیند. در ضمن هییت رویت ماه به منظور تعیین زمان دقیق روز شهادت امام حسین (ع) همانند تعیین زمان عید فطر حساسیت به خرج می دهد.»</blockquote><blockquote>«رقم چند هزار نفری شیعیان در مقابل بیش از یکصد و چهل میلیون جمعیت این کشور، از نظر تعداد شاید اصلا مقایسه شدنی، نباشد؛ ولی نفوذ اهل بیت(ع) و پیشینه تاریخی فرهنگی این کشور گویای عمق اعتقاد مردم به عاشورا و امام حسین(ع) است. این موضوع می‌تواند اساس پژوهشی را شکل دهد، تا علل دوستی اهل بیت(ع) و پنج تن آل عبا(ع) و نحوه گسترش و رشد این نوع اعتقادات در بین مردمان این سرزمین و تمایز آنان با سایر کشورهای اسلامی تبیین شود. به هر حال، هر سال مراسم عاشورا و دهه اول ماه محرم با شور، شعور و شکوه خاصی برگزار می‌شود.»</blockquote><blockquote>«شیعیان در کشور بنگلادش در نقاط مختلف پراکنده هستند. حدود سه تا پنج هزار از این جمعیت در داکا پایتخت بنگلادش زندگی می‌کنند که اغلب آن ها بسیار محافظه کار بوده و به جز تعداد انگشت شماری وضعیت اقتصادی خوبی ندارند. آن ها در قالب چند حسینیه، امام باره و هییت عزاداری فعالیت مذهبی خویش را اجرا می کنند.»</blockquote><blockquote>«از حسینیه‌های مشهور داکا می‌توان حسینیه های دالان، میرپور، محمدپور و پورنا پالتان را نام برد که بزرگ‌ترین آن ها حسینیه دالان می‌باشد. درهای این حسینیه به روی هندوها و سنی‌ها نیز باز است و شاید به همین دلیل باشد که شهرت بیشتری پیدا کرده است. این حسینیه به خودی خود دلیلی براهمیت و نفوذ مکتب اهل بیت(ع) در آن زمان در بین مردم بوده است. روزانه سیاحان خارجی فراوانی از این حسینینه بازدید، عکس برداری و فیلم برداری می کنند.» </blockquote><blockquote>«روز عاشورا در نقاط مختلف بنگلادش نماز ویژه‌ای اقامه می‌‌شود و مردم دست به دعا برمی‌دارند و از خداوند متعال صلح، وحدت و رفاه اجتماعی برای تمام امت مسلمان مسیلت می‌کنند. مسلمانان بنگلادش اعم از شیعه و سنی در این مراسم برای ادامه پیشرفت و امنیت کشور خویش نیز دعا می کنند. در آستانه این روز معمولا رییس جمهور، نخست وزیر و رهبران احزاب طی اطلاعیه‌های گوناگون از مسلمانان تقاضا می‌کنند تا اعمال خود را با روح ایثار، گذشت و فداکاری عجین کنند. گروه‌های مذهبی و سیاسی گوناگون در این روز برنامه‌های متفاوتی مانند عزاداری و تعزیه خوانی در پایتخت و دیگر شهرهای بنگلادش برگزار می کنند.»</blockquote><blockquote>«در روز عاشورا تلویزیون رسمی بنگلادش و سایر کانال‌های تلویزیون‌های خصوصی برنامه‌هایی ویژه ی عاشورا پخش می‌کنند و برنامه‌های شاد و مفرح پخش نمی کنند. روزنامه‌ها هم مقالات ویژه‌ای در بیان اهمیت این روز منتشر می کنند.»</blockquote><blockquote>«در محرم سال 1385 نیز طبق معمول سنواتی، رییس جمهور و نخست وزیر پیام‌های ویژه و جداگانه ای به همین مناسبت منتشر کردند. در پیام رییس جمهور آمده بود که «شهادت حضرت امام حسین(ع) و یارانش در کربلا حقایق را افشاء کرد. این حماسه به دلیل آرمان‌های والا و اعتقادی آن صدها سال است که در بین جهانیان زنده مانده است.»؛ «[[خالده ضیاء]] نخست وزیر پیشین هم در پیام خود به این نکته اشاره کرده بود که «عاشورا نقطه عطفی در تاریخ اسلام است. چند واقعه اساسی بر اهمیت این روز افزوده است، از آن جمله اینکه نوه پیامبر بزرگ اسلام(ص) شهادت را در این روز در صحرای کربلا به آغوش کشید؛ او قربانی شد تا پرچم واقعیت، عدالت و عقاید اسلام، برافراشته بماند و نکات انحرافی پیش آمده در دین را اصلاح کند. برماست که از حماسه عاشورا درس بگیریم و در مسایل اجتماعی نظیر برپا داشتن صلح و دوستی در کشور و مقابله با بی‌عدالتی، دروغگویی و دشمنی و عداوت بپا خیزیم.»</blockquote><blockquote>«خبر گزاری بنگلادش از قول خانم خالده ضیاء خبری را مبنی بر ضرورت آموزش عاشورا در متون دروس اجتماعی مدارس و دانشگاه ها به این صورت نقل کرد: «نخست وزیر اعلام کرده بود که باید بر تداوم صلح در جامعه و حکومت کوشیده و در این رابطه از آرمان‌های اسلام برای ساختن جامعه‌ای مقاوم در مقابل انواع دشمنی، بی‌عدالتی و مسایل خلاف بهره‌جوییم. عاشورا به منزله یکی از مهم ترین اتفاقات تاریخ اسلام، وقایع درخشان و درس‌های آموزنده‌ای را در خود جای داده است و از همه مهم تر این که امام حسین(ع) برای نشر حقایق شهادت را پذیرفت.»<ref>The daily independent, Friday, 1rst February 2007  و اخبار منتشره از طریق رسانه‌های صوتی و تصویری کشور بنگلادش</ref></blockquote>انتشار پیام مسیولین ارشد کشور بنگلادش به مناسبت عاشورای حسینی هر سال منتشر می شود و این موضوع ربطی به احزاب حاکم بر کشور و خط مشی گوناگون آن ها ندارد.<blockquote>«منطقه‌ای به نام مانیک گنج در 65 کیلومتری داکا هر عاشورا میزیان بیش از یکصد هزار نفر عزادار امام حسین (ع) می‌باشد. حسینیه غارپورا در این منطقه یکی از حسینیه‌های مشهور  کشور بنگلادش است که زیر نظر صوفیان اداره می‌شود. مراسم دهه اول ماه محرم در این حسینیه با جمعیتی کثیر و مشتاق برگزار می شود. البته در روز دهم محرم این مراسم جلوه‌ای خاص به خود می‌گیرد، چرا که جمعیتی بیش از یکصد هزار نفر از سراسر بنگلادش به آنجا عزیمت می‌کنند تا در مراسم عزاداری در آن منطقه شرکت کنند.</blockquote><blockquote>«در این مراسم معمولا چند تن از شخصیت‌های برجسته دینی سخنرانی می کنند. به دنبال آن نوحه خوانی و عزاداری به سبک و روش خاص بومیان و با فریاد  «وای حسین» «وای امام»  ادامه می‌یابد. گفته می‌شود این صوفیان دارای 26 مرکز و مقر تبلیغی و ارشادی در بنگلادش هستند که اعضای همه آن ها با جدیت و علاقه در این مراسم حضور می‌یابند.</blockquote><blockquote>«شاید به جرأت بتوان گفت حضور بیش از یکصد هزار نفر در این مراسم عاشورای حسینی از کم نظیرترین اجتماعات در سرتاسر جهان است(مشاهدات عینی نگارنده و حضور او در این مراسم).</blockquote>


    نکته مهم در خصوص ''' '''اسلام در بنگلادش مربوط به زمانی است که ژنرال ضیاء الرحمن به قدرت رسید. وی سیستم سکولاریسم را در بنگلادش که یکی از چهار رکن اصلی سیاست دولت بود، برانداخت؛ احزاب سیاسی مسلمان دربند را آزاد کرد و ناسیونالیسم بنگلادشی یعنی ملیتی با محتوای اسلامی را جانشین ناسیونالیسم بنگالی کرد. وی دستور داد آیات قرآن در رادیو و تلویزیون و نیز در مراسم رسمی پخش شود. همچنین همبستگی بنگلادش را با پاکستان و کشورهای مسلمان خاورمیانه قوت بخشید و بر ارتباط بنگلادش با امت مسلمان جهان تاکید ورزید. نخستین ژست سمبلیک او، قراردادن عبارت: « بسم الله الرحمن الرحیم» در سرآغاز کتاب قانون بود. به دستور وی مناسبت های مذهبی مانند میلاد النبی (ص)، محرم، رمضان و جمعه الوداع از طرف حکومت به طور رسمی برگزار می شد (Esposito et al., 2008: 49-52 ).
==== علاقه‌مندی به اهل بیت(ع) ====
غالبا خطبه‌های نمازهای جمعه مساجد اهل سنت در کشور بنگلادش با سلام و درود بر پیامبر اکرم(ص) و خاندان مطهرش شروع می‌شود. آن ها از پنج تن آل عبا به نیکی یادکرده و به آن ها سلام و درود می‌فرستند. در خلال بیان خطبه‌ها، کرامت‌ها و حسن خلق‌های آنان را تبیین و مستعمین را تشویق به پیروی از سیره آنان می‌کنند. ایمه جمعه در ایام عاشورا خطبه های خود را به واقعه ی کربلا معطوف می دارند.


'''6. 2. 1. شیعیان بنگلادش'''
==== اعتقاد به وجود امام مهدی (عج) ====
مسلمانان بنگلادش به وجود منجی عالم بشریت که از سلاله رسول اکرم(ص) می‌باشد، معتقدند. آنان باور دارند که روزی این منتقم واقعی ظهور می کند و جهان را در حالی که مملو از ظلم و جور شده است، پر از عدل و قسط خواهد کرد. تنها تفاوت آنان با عقاید امامیه این است که معتقدند هر وقت خداوند صلاح بداند او متولد خواهد شد و غیبت حضرت را به خوبی درک نکرده اند.  


پيروان مكتب اهل بيت در بنگلادش بین 16 تا 20 هزار نفر هستند (تا تاریخ تدوین این تحقیق، 2012م)، كه بیش از چهار هزار نفر از آنان را مهاجران بيهاري تشكيل مي دهند. مسايل سياسي في مابين بنگلادش و پاكستان، در زمان درگيري های استقلال طلبانه بنگلادش (پاكستان شرقي)، موجب شد كه آن ها از لحاظ موقعيت اجتماعي و آموزشي در وضعيت بدي قرار بگیرند. بیشتر جمعیت شیعیان را بنگالي هاي اصيل تشکیل می دهند، همچنین از کل جمعیت آن ها، بین 35 تا 40 درصد  از مستبصريني هستند كه پس از پيروزي انقلاب اسلامي ايران تمايلي به افكار و عقايد شيعه پيدا كردند و عمدتاً نيز از ميان تحصيلكرده ها و روشنفكران جامعه بنگلادش مي باشند. مركزيت اهل تشيع در داكا و در حسينيه دالان است؛ در بين اهل سنت و شيعيان بنگلادش به علت اينكه تبليغات منفي عليه همديگر ندارند و موقعيت شيعيان نيز خطري براي جامعه بزرگ اهل سنت ايجاد نمي كند، همزيستي و محبت برقرار است. برادران اهل سنت به دليل علاقه شديد به اهل بيت (ع ) در مراسم عاشوراي شيعيان شركت مي كنند. روز عاشورا نيز در تقویم تعطیلات کشور روزی مذهبي و تعطيل رسمي سراسری است.
مسلمانان بنگلادش شب نیمه شعبان را به عنوان «شب برات» (دقیقا همین عبارت) می‌شناسند و در آن شب، دست نیاز به سوی قادر بی‌نیاز دراز کرده از او می‌خواهند تا گناهان آنها را بخشیده و از جرمشان درگذرد. آنان برای آموزش گناهان خود و در گذشتگان و کسب موفقیت‌های مادی و معنوی دست به دعا برمی دارند و به مناجات می‌پردازند. بیشتر مسلمانان این روز را روزه می‌گیرند. نیمه شعبان چنان اهمیتی در کشور بنگلادش دارد که شورای رویت هلال ماه، که تشکیلاتی رسمی و دولتی است، شروع دقیق ماه شعبان و به دنبال آن تعیین رسمی و دقیق روز نیمه شعبان را گواهی داده و آن را تایید می کند. این روز در [[بنگلادش|کشور بنگلادش]] تعطیل رسمی می باشد. به اعتقاد اهل سنت بنگلادش، شب برات پس از شب قدر مهم ترین شب سال برای راز و نیاز و دعا به درگاه خداوند برای پذیرش توبه و بخشش است.


    از کل جمعیت شیعی در بنگلادش، حدود 5 هزار نفر در داكا در منطقة حسنيه دالان، حسنيه ميرپور، حسنيه محمدپور و حسنيه كربلا زندگي مي كنند؛ در شهر چيتاگنگ حدود 1250 نفر شيعه به صورت پراكنده زندگي مي كنند. تعداد آن ها در شهر شاتخیرا حدود 5 هزار نفر است كه همه در روستاهاي اطراف به نام هاي پاروليا، ديوبت ها دباتا و حبیب پور به كشاورزي مشغولند و اخيراً در شهر شاتخيرا اقدام به خانه سازی كرده اند.  
=== [[تركیب جمعیت شیعیان در بنگلادش|جمعیت شیعیان در بنگلادش]] ===
در خصوص تعداد شیعیان در بنگلادش هیچ آمار رسمی و متقنی وجود ندارد. هر کدام از علما و رهبران دینی شیعه، نظر خاصی در این باره دارد. شیعیان مستبصر آمار بیشتری ارایه می‌دهند و شیعیان قدیمی و اصیل آماری نزدیک تر به واقعیت را ارایه میِ‌دهند. میانگین آمار ارایه شده توسط مشاهیر شیعه با در نظر گرفتن ضریب اعتبار، هرکدام رقمی معادل شانزده هزار نفر را برای شیعیان در این کشور تخمین می زند. [https://baztab.ir/ سایت خبری بازتاب] در29 آبان 1385،  به نقل از سازمان اطلاعاتی آمریکا ([https://www.cia.gov/ CIA]) در گزارشی با عنوان آمار جالب شیعیان در 67 کشور جهان، تعداد شیعیان در بنگلادش را 572/546/2 نفر اعلام نموده است. این آمار معلوم نیست برچه مبنایی گرفته شده است؛ مشخص نیست که این رقم براساس آنانی است که حب اهل بیت(ع) را در دل دارند، و یا سوگواران و عزاداران امام حسین(ع) در روز عاشورا تنظیم شده و یا داده‌های دیگر؛ ولی آنچه که مشخص است تعداد شیعیان اثنی عشری در کشور بنگلادش نمی‌تواند با آمار CIA برابری کند.


  در منطقه كولنا وتوابع و شهر جیسور، بیش از 2750 نفر شيعه زندگي مي كنند كه با توجه به فعاليت هاي مؤمنين، مستبصر شده اند. بقیه شیعیان در سایر نواحی کشور پراکنده اند.
=== [[تركیب جمعیت شیعیان در بنگلادش|ترکیب جمعیت شیعیان در بنگلادش]] ===
شیعیان از نظر تیره و نژادی خود را به دو گروه بیهاری و بنگالی تقسیم می‌کنند. بیهاری که در اصل بایستی به اهل بیهار در هند اتلاق شود، به همه شیعیان اصیل و با سابقه بنگلادش، اعم از پاکستانی و هندی، گفته می‌شود که با زبان اردو صحبت می‌کنند و در مقابل آن وقتی از شیعیان بنگالی سخن به میان می‌آید منظور مردمانی بنگالی الاصل هستند که به زبان بنگالی سخن می گویند و غالبا از مستبصرین (تازه شیعه شدگان) تشکیل می‌شوند. البته این تقسیم بندی را بسیاری از شیعیان تایید نمی کنند. مخصوصا قسم اول که آن ها هم خود را بنگالی نامیده و از انتساب خویش به بیهار رنجیده خاطر می‌شوند. بین این دو گروه قدری اختلاف سلیقه و روش وجود دارد و این اختلاف برخی اوقات موجب جدال و کشمکش لفظی شده و تا حد زیادی باعث تنش و مشکل بین این دو شق [[تشیع در بنگلادش]] می شود. شیعیان بنگالی معتقدند که آن ها بیشترین فعالیت را برای ترویج تشیع به کار گرفته اند و طبق آمار موجود حیطه تبلیغات آنان بسیار گسترده‌تر از بیهاری‌ها است. البته طبق اطلاعات موجود در هرکدام از دو گروه فوق، افرادی بسیار فعال و دلسوز وجود دارند که از هیچ کوششی در راه ترویج عقاید حقه خویش فروگذار نیستند و افرادی هم هستند که به دنبال گذران زندگی خود بوده وفقط عنوان تشیع را هم با خود دارند.


    رایزنی فرهنگی ج.ا.ایران در داکا (به خامه کارشناس باتجربه، آقای محمد علی شاه حسینی)در خصوص شیعیان در بنگلادش، تحقیقی بسیار جامع انجام دادهداست که عینا در زیر می آید.
==== پراکندگی شیعیان در بنگلادش ====
با این که کشور بنگلادش دارای وسعت زیادی نیست و مساحت آن 147570 کیلومتر مربع می‌باشد، ولی شیعیان تراکم بسیار متفاوتی در این منطقه دارند. بیشترین تعداد شیعیان در پایتخت مستقر هستند. بیست و پنج تا سی در صد شیعیان در داکا زندگی می‌کنند. آن ها اکثرا  در منطقه داکای قدیمی و در محله حسینیه دالان زندگی می کنند و مناطق محمدپور و میرپور داکا در مراحل بعدی قرار دارند. در بین شهرستان‌ها و سطح کشور پس از داکا بیشرین جمعیت در غرب و جنوب غربی این کشور و در اطراف شهر [[کولنا]]، مرز هند و در مسیر کلکته زندگی می‌کنند.


«بنگلادش جمعيتي بالغ بر يكصد و چهل ميليون نفر را در خويش‌ جاي داده است. طبق آمارهاي منتشره 3/88 در صد از اين جمعيت را مسلمانان تشكيل مي‌دهند. 85 در صد جمعيت اين كشور در بيش از 68 هزار  روستاي كشور زندگي مي‌كنند. مسلمانان بنگلادش حنفي مذهب هستند، و جالب توجه است كه از اين جمعيت انبوه سهم شيعيان شامل شيعيان اصيل و مستبصرين (شيعه شدگان) بسيار قليل بوده و حدود 16 تا 20 هزار نفر تخمين زده مي‌شوند. قانون اساسي اين كشور آزادي كامل مذاهب و فعاليت‌هاي فرهنگي را براي همه اقليت‌ها تضمين کرده است. از نكات در خور توجه اين است كه در 22 آوريل 1988 «بسم الله الرحمن الرحيم» در ابتداي قانون اساسي قرار گرفت، و در ژوئن 1988 در اصلاحيه قانون اساسي، اسلام دين رسمي كشور معرفي شد. از نكات متمايز بنگلادش با ساير كشورهاي شبه‌قاره همزيستي مسالمت آميز مسلمانان و پيروان اديان اصيل و ريشه دار در آن کشور، با يكديگراست. گفته مي‌شود علت آن هم اين است كه گسترش اسلام در اين منطقه به زور شمشير نبوده، بلكه از راه تجارت، تبليغ و عرفان ترويج شده است».
در تقسیم بندی دیگری شیعیان بنگلادش به دو قسمت اصیل و مستبصرین (تازه شیعه شدگان) تقسیم می‌شوند، که شیعیان اصیل نیز به نوبه خود دارای بخش‌های سادات، غیر سادات و خوجه‌های اثنی عشری می‌باشند. سادات بیشتر در مرکز کشور بنگلادش، داکا، ساکن هستند و تعدادی از آن ها هم در شهرهای رنگپور، سید پور، سیلهت، چیتاگنگ و کولنا پراکنده هستند. شیعیان غیر سادات هم در نقاط مختلف کشور پراکنده هستند. خوجه های اثنی عشری هم همانند سایر شیعیان، قبل از استقلال بنگلادش (1972م)از هند و پاکستان غربی آمده و جمعیت بسیاری بودند ولی پس از استقلال، به دلیل اینکه انقلابی های بنگلادش، پاکستانی ها و هندی ها را  آزار می دادند، اکثر شیعیان مهاجرت به کشورهای هندو پاکستان را برگزیدند. شایان ذکر است که غالب شیعیان اصیل اردو زبان هستند و همه مراسم مذهبی خود را به زبان اردو برگزار می‌کنند.


'''6. 2. 2. سابقه‌ي جايگاه اهل بيت عليهم السلام در فرهنگ مردم بنگلادش'''
اکثر قریب به اتفاق مستبصرین پس از پیروزی انقلاب اسلامی ایران و آشنا شدن با شخصیت حضرت امام خمینی(ره) روی به تشیع آوردند. مستبصرین دارای تعصب بیشتر به اعتقادات خویش بوده و در تبلیغ از شیعیان اصیل فعال‌تر هستند.  مستبصرین طبق برآوردهای آماری میدانی، حدود نیمی از کل جمعیت شیعیان بنگلادش (هفت هزار نفر) را تشکیل می‌دهند، در حالی که طبق همین آمار جمعیت شیعیان اصیل هشت تا نه هزار نفر برآورد می‌شود. در بین مستبصرین افراد تحصیل کرده دانشگاهی و باسواد بیشتر دیده می شود و به دلیل مشکلات خانوادگی و به دلیل حفظ مشاغل اداری برخی از آن ها در ابراز شیعیه بودن( به قول خود) تقیه می‌کنند. در نهایت می‌توان گفت شیعیان اصیل در مناطق کولنا، رنگپور، سیدپور، راجشاهی، چیتاگنگ، داکا<ref>مناطق داکای قدیم، میرپور، محمدپور، پلتن، مگ‌بازار</ref> و مستبصرین در مناطق جیسور، سات‌خیرا، شارشا، [[کولنا]]، نوراییل، غازی‌پور، بوگرا، راجشاهی، داکا <ref>مناطق میرپور، محمدپور و تنگی</ref> ساکن هستند.


«بازرگانان و مبلغان مذهبی اسلام را از همان ابتداي ظهور وارد بنگلادش کردند؛ اما صوفيان و عرفاي اسلامي نيز در قرن هاي بعد به طور گسترده، در اين سرزمين براي تبليغ اسلام سهم به سزايي داشتند؛ بسياري از مردم ستمديدة بودائي مذهب و طبقات پايين هندو مذهب به اسلام گرايش پيدا كرده‌اند. مسلمانان در پايان قرن دوازدهم ميلادي و در زمان حكومت سلاطين مغول(1757-1205) بنگال را فتح كردند و پس از آن، مسلمانان در اين سرزمين جايگاه مهمّي را به دست آوردند. همة صوفيان  و عرفا كه  در  اين سرزمين  تبليغ  اسلام مي كردند از محبان اهل بيت بودند. از طرف ديگر همة مبلغان و فاتحان و حاكمان مسلمان بنگالي تحت تأثير زبان، ادبيات و فرهنگ ايراني بودند و چون ايران بزرگ ترين پايگاه مذهب تشيع بود، بنابراين آنان تحت تأثير مذهب تشيع نيز قرار داشتند. اين اتفاق نيز باعث شد كه فرهنگ مردم مسلمان بنگال به طور گسترده تحت تأثير فرهنگ و ادبيات فارسي, ايراني و شيعه باشد و هميشه اهل بيت (ع) در فرهنگ مردم اين سرزمين جايگاه و نفوذ بنيادي داشته باشند.»
==== مراکز تبلیغی شیعیان در بنگلادش ====
اهم مراکز تبلیغی و مذهبی شیعیان در بنگلادش را حسینیه‌ها تشکیل می‌دهند. یکی از خدمات بزرگی که علمای مهاجر ایرانی به شبه ‌قاره هند در طول تاریخ ارایه کردند، نهضت تاسیس حسینیه‌هایی بود که مرکز فعالیت شیعیان قرار گرفت و در همه ایام سال و به خصوص از ابتدای محرم تا هشتم ربیع الاول مراسم مختلفی در آن ها برگزار می‌ شود. این حسینیه‌ها نقش مساجد را هم ایفاد می کنند، و آن به این دلیل است که چون برگزاری مراسم سینه‌زنی و عزاداری در مساجد نزد علما و مردم غیر شیعی این کشور وجهه خوبی نداشته و آن را جایز نمی‌دانند، و از طرفی شیعیان به دلیل مشکلات مالی نمی‌توانند در هر نقطه هم مسجد و هم حسینیه داشته باشند؛ لذا اقدام به تاسیس حسینیه، هم برای انجام مراسم عبادی و هم برای برگزاری  مناسبت‌ها کرده ‌اند. البته گفته می شود که چون مساجد باید در زیر نظر کمیته مساجد کشور اداره شود و امام مسجد را کمیته مذکور تعیین کند و از آنجا که اعضای کمیته همه سنی مذهب هستند، شیعیان جهت اجتناب از دخالت دادن آن کمیته در مسایل مذهبی خود، نمازهای یومیه و مراسم عبادی را در حسینیه‌ها بجا می آورند. از این رو تا حدودی با کمبود مسجد روبرو نشده اند.


«درخصوص مسير ورود اسلام و تشيع به كشور بنگلادش نقل قول‌هاي متفاوتي است، برخي معتقدند اسلام از بندر چيتاگنگ و از طريق اقيانوس هند وارد اين منطقه شده است. عده‌اي كشور هند و شهر كلكته را مسير حركت اسلام و تشيع مي‌دانند و گروهي هم خراسان در دوران امام رضا(ع) را دروازة ورود اسلام و تشيع به شبه‌قاره و اين كشور دانسته‌اند. با بررسي‌هاي به عمل آمده هر سه نظريه فوق مي‌تواند درست باشد.» (نشريه ''زائر''، سال دوازدهم، ش 132، آذر 1384: 40 - 41)
حسینیه‌ها در بنگلادش دارای تعاریف خاصی نیستند، برخی از آنان دارای بناهای تاریخی و بسیار مشهور و عمارت‌های بزرگی هستند و برخی از آنان دارای محیطی بسیار کوچک و در حد فضایی مناسب برای 30 الی 40 نفر؛ تعدادی حسینیه هم در منازل شخصی افراد خیّر برای مدتی محدود در طول سال برپا می‌شوند. بنابراین ارایه آماری دقیق از آنان به سهولت ممکن نیست. ولی حسینیه‌های شناخته شده و مشهور در کشور بنگلادش به شرح زیر می‌باشند.


    پروفسور کلثوم ابوالبشر، استاد دانشگاه داکا- بنگلادش، می نویسد: «يكى از عوامل ارتباط بين ايران و بنگلادش دين اسلام است و ديگر زبان فارسى. و اين امر فى نفسه مايه امتنان فراوان است كه مردم بنگلادش فرهنگ قرآن و اسلامى خود را از طريق زبان و ادبيات فارسى آموخته شده اند. سرزمين ايران مهد تمدن ديرينه مي باشد. سرود، آهنگ، نقاشى، هنر، ادبيات و فلسفه ايرانى در امتداد قرن ها بر افكار و ادراك همه ملت هاى جهان تاثير پيدا كرده بود. فرهنگ ما هم اثرات مفيد و مثبت فرهنگ ايران را پذيرفته است. اين حقيقت است كه صدها سال پيش ارتباط دينى و ادبى و فرهنگى ميان بنگاله و ايران آغاز شد و قبل از فاتحان، مسلمانان بنگاله، صوفيان، فقها و مبلغان اسلام كه زبان آن ها فارسى و عربى بود، از قرن دهم ميلادى به اين خطه تشريف آوردند.
در شهرستان داکا، مرکز کشور بنگلادش مساجد و حسینیه‌های زیر به شیعیان تعلق دارد.


    تحت تاثير اين مبلغان، بيشتر مردم بنگاله دين اسلام را قبول كردند. گروه زيادى از عرفا و فقها در اينجا زندگى مى كردند و سخنشان در زبان و ادبيات بنگالى تاثير ويژه اى گذاشته است. پس از فتح بنگاله به دست محمد اختيارالدين بن بختيار خلجى، سپهسالار معزالدين محمد سام (شهاب الدين غورى) در سال 1204م زمينه اسلام و سياست مستحكم شد و زبان فارسى تا مدت شش قرن و ربع زبان رسمى اين مملكت بوده است. مردم بنگاله با زبان شيرين و شورانگيز فارسى آشنايى گرفتند. همگان قصه دلنشين دعوت سلطان غياث الدين اعظم شاه را از خواجه حافظ شيرازى علی الرحمه، شنيده اند و مضمون این غزل جاودانه او را به ياد مى آورند:
حسینیه دالان: حسینیه دالان بزرگ ترین و مشهورترین حسینیه بنگلادش است که به منزله بنایی توریستی در نقشه‌های داکا معرفی شده و روزانه سیاحان مختلفی از سرتاسر جهان از آن بازدید می‌ کنند. در های این حسینیه به روی هندوها و سنی‌ها نیز باز است و شاید به همین دلیل باشد که شهرت بیشتری پیدا کرده است. حسینیه دالان مجموعه‌ای تاریخی با بیش از چهار قرن قدمت می‌باشد. گفته می‌شود این حسینیه را یکی از مشایخ شیعه که حاکم داکا بوده است، در عصر حکومت مسلمانان در شبه‌قاره ساخته است. این حسینیه به خودی خود دلیلی بر اهمیت و نفوذ مکتب اهل بیت (ع) در آن زمان در بین مردم بوده است. مجتمع حسینیه، ساختمانی را در بر می گیرد که مراسم و عزاداری‌ها و نیز نمازهای یومیه در آن برگزار می شود. در قسمتی از این مسجد ضریحی قرار داد که دو برجستگی به نام های قبور امام حسن(ع) و امام حسین(ع) در آن قرار دارد. مردم، به ویژه اهل سنت، با حالت تضرع و ندبه کنار این ضریح می‌ایستند و اشک‌ریزان دست به دعا و استغاثه بر می‌دارند و حاجات خود را به زبان می‌آورند. وجود انواع و اقسام عَلَم و کُتَل و بستن نخ به ضریح برای حاجت خواهی، روشن کردن شمع و مانند آن‌ها، همه و همه انسان را به این اندیشه فرو می‌برد که گویی در کشوری شیعی و در جمع آنان قرار گرفته است؛ اما واقعیت چیز دیگری است؛ عشق به اهل البیت(ع) در اینجا فرامذهبی است.


ساقى حديث سرو و گل و لاله می رود              وین بحث با ثلاله غساله می رود
ورود هییت‌های مذهبی به این حسینیه در ایام عاشورا، انجام سینه‌زنی و عزاداری به نحوی که گاه برخی از عزاداران از شدت عزاداری به حال غش، نقش بر زمین می‌شوند و به هوش آوردن آنان با پاشیدن آب و گلاب به سر و روی آنان جلوه‌های دیگری است که هر بیننده‌ای را سخت تحت تاثیر قرار می دهد. ساختمان دو طبقه دیگری در این مجموعه واقع است که طبقه اول آن کتابفروشی و طبقه دوم آن کتابخانه، سالن مطالعه و کلاس درس است. تابلو  دارالقرآن بر سر در آن گویای فعالیت‌هایی است که در این ساختمان انجام می‌شود. در بخشی از فضای بیرونی حسینیه، مزار شیعیان واقع است که سنگ قبرهایی به سبک گورستان‌های ایران در آن به چشم می‌خورد. در بخش دیگری از حسینیه استخر بزرگی برای پرورش ماهی، قرار دارد.


    شکرشکن  شوند همه  طوطیان   هند              زین قند پارسی که به بنگاله می رود
حسینیه دالان در سال 1383، به همت مسیولان محترم جمهوری اسلامی ایران مزین به کاشی کاری به سبک مساجد و حسینیه‌های ایران شده است. هر چند به دلیل نبودن کاشی و طرح‌های آن به اندازه کافی قدری اوضاع کاشی کاری نا همگون جلوه می‌کند و در بعضی جاها رنگ‌ها و شکل‌‌ها نا سازگار نشان می دهند. در عین حال، گفته می‌شود که این حسینیه در مقایسه با گذشته بسیار تغییر کرده و جذاب‌تر شده است.


در عهد غياث الدين اعظم شاه (1377- 1410 .م) به علت اثر و نفوذ ايرانی ها، كتاب هاى بسيارى در موضوع تاريخ و تذكره تاليف گرديد. [شمار] زيادى از اين كتاب ها به زبان فارسى نوشته شده بود. مثل: حوض الحيا (ركن الدين سمرقندى)، انيس الغربا و مثنوى گنج راز و مقامات و نام حق. غير از اين اهميت و نفوذ زبان فارسى بر ادبيات بنگالى به حدی پيشرفت كرد كه در آداب اجتماعى مردم بنگاله نفوذ رسوم ايرانی ها مثل عشره محرم، روضه امام حسين(ع)، داستان كربلا، مرثيه خوانى، قصه هاى قرآن شريف نيز به چشم می خورد.» (دكتر كلثوم ابوالبشر، 1376: 50).  
1.حسینیه و مسجد محمد پور: در منطقه محمدپور بنای مسجد و حسینیه محمدپور در مجموعه ساختمانی ای واقع است که به شیعه مسجد (مسجد شیعیان) موسوم است. قسمت مسجد بنایی مدور با گنبد‌ی زیبا است که در سال‌های اخیر به همت مسوولین جمهوری اسلامی ایران، کاشی کاری زیبا و لوستری بزرگ در آن نصب شده است. ساختمان حسینیه هم در مجاورت مسجد واقع است. در این مجموعه ساختمان حدود ده خانواده از شیعیان زندگی می‌کنند. این مسجد و حسینیه، هییت امنایی از منتخبین شیعیان این منطقه دارد که آن ها مسجد را اداره می کنند. در مجاورت این مجتمع، ایستگاه اتوبوس شهری نسبتا بزرگی واقع است که به نام ایستگاه «شیعه مسجد» معروف است. شیعه مسجد برای همه ساکنان داکا شناخته شده است.


   غياث الدين اعظم شاه و نیز چند تن از امیران و استانداران بنگالی را ایرانی الاصل می دانند، مانند خان جهان علي خان فرماندة نظامي و حاكم جنوب غربي بنگال كه عارفي نامي بود و مزارش در شهرستان باغرهات واقع است. همچنين شايسته خان استاندار بنگال در زمان اورنگزيب شاه مغول دهلي، يكي ديگر از شخصيت هاي مهم تاريخي اين سرزمين, ايراني الاصل بوده است. آقا باقرخان كه جنوب بنگال را آباد كرده بود, نواب عليوردي خان و نوه وي، نواب  سراج الدوله همه شيعه و اصلا از مردم ایران بودند. اما چون بين شيعيان آن دوره شخصيتهاي بزرگ مذهبي ظهور نكردند تا زعامت ديني را برعهده بگيرند، مذهب تشيع چندان كه انتظار مي‌رفت گسترش نيافت؛ با این وجود تأثير فرهنگ و ادبيات ايراني و شيعه و عشق به اهل بيت(ع) با جان و روح مردم مسلمان اين سرزمين در آميخت كه اثر آن تا پايان دهه هفتاد قرن بيستم ميلادي كاملاً مشهود است.  
2.مسجد و حسینیه میرپور (کربلا میرپور) از مراکز مشهور شیعیان در شهر داکا می‌باشدکه هیات امنایی اداره می‌شود. دو حسینیه «عاشق حسین مرحوم» و «منظور حسین مرحوم» نیز در مجاورت این حسینیه واقع هستند.


«بين آثار ادبي ترجمه شده از زبان فارسي و نوشته هاي مهمي كه با بهره‌گيري از كتاب‌هاي فارسي به چاپ رسيده واقعه كربلا برجسته تر است. داستان هايي به صورت منظوم كه به زبان بنگالي «پونتي» ناميده مي‌شود، بين مردم مسلمان اعم از شهرنشين و روستايي و با سواد و بي سواد محبوبيت گسترده اي داشت. پونتي‌ها با آهنگ و وزن خاصي در مراكز اسلامي، مساجد و منازل شخصيت هاي مهم خوانده مي شد. مهم ترين عنوان پونتي‌ها را واقعه كربلا تشكيل مي‌داد كه عشق به اهل بيت(ع) را در بين مردم زنده نگه مي داشت.»
3.حسینیه (مسجد) پراناپلتن را شیعیان خوجه اثنی عشری اداره می کنند.


«در ادبيات نو بنگلادش، اولين بار فردي كه به واقعه كربلا چهرة ادبي داد، مير مشرف حسين بود كه در اواخر سدة نوزدهم مي زيست. او بيان واقعه كربلا را به صورت داستانی بزرگ به رشته تحرير در آورد؛ هر چند كه حقايق تاريخ را كاملاً رعايت نكرد و بعضي از موضوعات تحريف شده را نيز برآن افزود، ولي نسبت به اصل واقعه علاقه و تعصب خاصي نشان داد. وي در بخشي از اين كتاب آورده است كه محمد حنيفه برادر امام حسين(ع) به دمشق رفت و در جنگ با مروان وي را كشت و حضرت امام سجاد و خانواده حضرت سيدالشهداء را از قيد اسارت نجات داد.  به هر حال وي اين داستان را با احساسات و عشق كامل به اهل بيت (ع) نوشت. محبوبيت اين داستان بين مردم مسلمان با سواد و بي سواد آن قدر عميق مي‌باشد كه در تاريخ ادبيات بنگال بي نظير بوده است.»
4.حسینیه نواب چوتن


«كتابي ديگر در همين رابطه كه ”بيشاد شيندو“ (درياي غم) نام دارد، در مراكز و منازل و جلسات مهم در روستاها و شهرها خوانده مي شود. به اين طريق كه يك نفر آن را مي خواند و ده ها نفر گوش داده و اشك مي ريزند،  اين وضعيت تا  اواسط دهه شصت قرن بيستم ادامه داشت. از مظاهر فرهنگي ديگر مسلمانان بنگلادش برگزاري نمايشنامه و شبيه‌خواني در خصوص واقعه كربلا است كه در فرهنگ بنگالي با نام ”زاترا“ (عزيمت) از آن ياد مي شود. اجراي نمايشنامه زاترا تا پايان دهه هفتاد قرن بيستم در روستاهاي بنگلادش رايج بود. البته از اوايل دهه شصت اينگونه نمايشنامه ها در سطح شهر از رونق افتاد. به هر حال ”زاترا“ در مورد واقعه كربلا داراي دو قسمت است. قسمت اول مربوط به محرم است كه با شهادت حضرت امام حسين(ع) پايان مي يابد و قسمت دوم آن مربوط به پس از واقعه عاشورا و سرنوشت خانواده امام حسين(ع) و امام زين العابدين (امام سجاد) است. مردم با ديدن اين نمايشنامه و درك مظلوميت امام حسين(ع)  سوگوار مي شوند. شایان ذكر است كه به علت نقش داشتن زنان در اجراي اين نوع نمايشنامه‌ها، علما تماشاي آن را براي مردان حرام  مي دانستند, در مورد واقعه كربلا سرودهاي خاصي به نام ”زاري“ كه يك كلمه فارسي است نيز نوشته‌اند كه طلاب مدارس ديني در مراسم مختلف بدون استفاده از موزيك آن را مي خواندند. ”زاري“ جزو سرودهاي بومي محسوب مي شود.» (علیزاده، 2003).
5.حسینیه میر یعقوب در داکا ی قدیم


«تا پايان دهه شصت قرن بيستم كه جو مذهبي در بنگلادش كاملاً حاكم بود همة مسلمانان اعم از با سواد و بي سواد اعتقاد به ”پنج تن پاك“ داشتند، يعني حضرت پيامبراكرم(ص)، حضرت امام علي(ع)، حضرت فاطمه (س)، حضرت امام حسن (ع) و حضرت امام حسين (ع) را بهترين بندگان برگزيده  خدا مي دانستند. بعداً تأثير فرهنگ غرب، هند و لائيك ها از يك سو و نفوذ تفكر وهابيت از سوي ديگر سبب شد تا اعتقاد آنان به ”پنج تن پاك“ كم رنگ شود. تا اوايل دهه شصت يكي ديگر از برنامه فرهنگي مردم روستائي، به ويژه در جنوب بنگال صلوات فرستادن بر پيامبر اكرم (ص) و اهل بيت عليهم السلام بود.»
6.   حسینیه بُدُّن مرحوم در داکای قدیم


«در آن دوران مردم روستايي به طور دسته جمعي دعاي ”الهم صل علي محمد و آل سيدنا محمد“ را بارها تكرار مي كردند. ولي بعداً بعلت تغيير در هويت فرهنگي و نفوذ فرهنگ غربي و هندي حتي در روستاها اين نوع برنامه ها از ميان رفت. البته مراسم”ميلاد النبي“ هنوز ادامه دارد و در اين مراسم در كنار تلاوت قرآن، بيان واقعه تولد پيامبر اكرم(ص)، شعر خواني براي پيامبر (ص) و صلوات دسته جمعي نيز خوانده  مي شود كه قطعه اي از آن عبارت است از:  ”الهم صل علي سيد نا و نبينا و شافعنا و حبيبنا و مولانا محمد و صل الله عليه و آله و اصحابه و بارك و سلم“ كه اين درود چند بار تكرار مي شود اما نه به طولاني بودن برنامه هايي كه  قبلا ذكر کردیم.»
7.حسینیه اصفهانی (مغ بازار)


«درميان اعضاء اهل بيت عليهم السلام، حضرت فاطمه (س) نزد مردم بنگال داراي محبوبيت خاصي است. وي را با احترام و محبت گاهي با نام ”مادر فاطمه“ و ”بي بي فاطمه“ ذكر مي‌كردند كه البته هنوز اين عادت كاملا از بين نرفته است. زماني وي را با نام ”مادر فاطمه، مادر جهانيان“ نيز ذكر مي‌كردند؛ هر چند در حال حاضر اين امر چندان رايج نمي باشد.»
8.حسینیه بچرام دیوری


«در مورد جنگ هاي حضرت علي (ع) نيز داستان هاي عاميانه فراواني وجود دارد كه بيشتر اين داستان ها  كاملا ساختگي است. مثلا گفته اند كه وي با ”كالي“ يكي از خدايان هندو  كه زن است جنگيد و او را شكست داد. البته اين داستان ها به صورت نثر نوشته شده و هرچند ساختگي است اما بيان اين داستان ها ناشي از محبت آنان به حضرت علي (ع) مي‌باشد. »  
9.حسینیه براکاترا


«سنت سوگواري وعزاداري و مرثيه خواني در زمان حكومت مغول از هند وارد اين سرزمين شد و بعداً با حضور روحانيون ايراني در بنگال گسترش يافت و رفته رفته به فرهنگ سنتي در ميان مردم تبديل شد، به طوري كه سني ها تحت تاثير شيعيان نيز در گراميداشت چنين مراسمي سهيم شدند. به دنبال آن شاهديم كه در ادبيات بنگالي از زمان قديم، سوگواري و مرثيه  و خواندن مقتل كربلا ريشه دواينده و حتي در دورة معاصر نيز مرحوم قاضي نذرالاسلام شاعر ملي بنگلادش در زمينه ”محرم، عاشورا و شهيد كربلا“ شاهكارهايي را آفريده كه جزو افتخارات ادبيات اين زبان می با‌شد.» (دكتر عثمان فاروق وزير پيشين آموزش و پرورش بنگلادش، سخنراني در سمينار شعر محرم قاضي نذرالاسلام، دوشنبه 4 فروردين 1382، داكا)
10.حسینیه چتو کاترا


« قاضي نذرالاسلام در شاهكار خود ”شعر محرم“ در استفاده از الفاظ عربي و فارسي و صحنه نگاري از وقايع عاشورا چنان هنر آفريني كرده است كه به اين شعر ويژگي جاويداني بخشيد. در شعر ”محرم“ مظلوميت انسان هاي پاكباخته به تصوير كشيده شد. در هر فرازي از شعر كه انسان مي خواند، گريه و زاري او به در گاه خدا بلند مي شود. اين شعر ايستادگي و ظلم ستيزي را نيز براي امت اسلامي بهمراه دارد. به دين علت او (شاعر) گفته است كه ”ما فداكاري مي خواهيم نه گريه و زاري“ (كتاب مجموعه اشعار قاضي). اشعار قاضي نذرالاسلام (فوت:1976) در خصوص محرم و اهل بيت (ع) در ايام محرم همراه با آهنگ هاي حزين از رسانه هاي صوتي و تصويري بنگلادش پخش مي شود.»
11.حسینیه شیرازی


«در عصر حاضر مسلمانان سني مذهب بنگلادش وجه  تشابهات فراواني با شيعيان دارند كه از آن جمله مي‌توان به نمونه های زير اشاره کرد:
شهرستان بندری چیتاگنگ دومین شهر بنگلادش از نظر اهمیت اقتصادی، وسعت و جمعیت است که دو حسینیه در آن وجود دارد:


1.    نام گذاري فرزندان، خيابان‌ها و محله‌ها
1.حسینیه اصفهانی در منطقه «صدرگهات»


پیروان اهل سنت در اين كشور به وفور از اسامي ائمه اطهار و پيشوندهاي مير، ميرزا ، سيد، بي بي و بيگم براي نام گذاري فرزندان خويش استفاده مي كنند. اسامي و القابي نظير كنيز فاطمه، كنيز بتول، و اسامي ائمه(ع) نيز در بين مردم بنگلادش به وفور يافت مي‌شود. اسامي خيابان‌ها و محله‌هايي نظير ميرپور، سيدپور و محله هايي به نام كربلا و ... نيز فراوان است.
2.حسینیه اختر حسین در منطقه «هالی شهر»


2. برگزاري مراسم عزاداري خامس آل عبا(ع) در كشور بنگلادش
در شهرستان [[کولنا]] دو حسینیه زیر وجود دارد:


«شهادت امام حسين (ع) به نحوي برجسته و بارز در اعتقادات و باورهاي ديني مردم بنگلادش جاي دارد. شهروندان اين كشور اعم از سني مذهب و هندو مسلك و شيعيان، همه و همه در اين مراسم شركت مي‌كنند. علامت‌ها، سياه كوبي‌ها و نشانه‌هاي عزاداري امام حسين(ع) را مي‌بوسند و براي خود و فرزندان خويش از حضرت حاجت مي‌گيرند. پتانسيل و نفوذ اين اعتقادات به حدي است كه دولت بنگلادش روز دهم محرم را تعطيل عمومي اعلام كرده و مكاني در شهرستان داكا را به نام سرزمين كربلا مشخص نموده است تا در روز عاشورا دسته جات عزادار در آنجا گرد هم آيند. در ضمن هيئت رويت ماه به منظور تعيين زمان دقيق روز شهادت امام حسين (ع) همانند تعيين زمان عيد فطر حساسيت به خرج مي دهد.»
1.حسینیه انجمن پنج تنی در منطقه «التاپول لین»


«رقم چند هزار نفري شيعيان در مقابل بيش از يكصد و چهل ميليون جمعيت اين كشور، از نظر تعداد شايد اصلاً مقایسه شدنی، نباشد؛ ولي نفوذ اهل بيت(ع) و پيشينه تاريخي فرهنگي اين كشور گوياي عمق اعتقاد مردم به عاشورا و امام حسين(ع) است. اين موضوع مي‌تواند اساس پژوهشی را شكل دهد، تا علل دوستي اهل بيت(ع) و پنج تن آل عبا(ع) و نحوه گسترش و رشد اين نوع اعتقادات در بين مردمان اين سرزمين و تمايز آنان با ساير كشورهاي اسلامي تبيين شود. به هر حال، هر سال مراسم عاشورا و دهه اول ماه محرم با شور، شعور و شكوه خاصي برگزار مي‌شود.»
2.حسینیه مدرسه خالص‌پور در منطقه «خالص پور»


«شيعيان در كشور بنگلادش در نقاط مختلف پراكنده هستند. حدود سه تا پنج هزار از اين جمعيت در داكا پايتخت بنگلادش زندگي مي‌كنند كه اغلب آن ها بسيار محافظه كار بوده و به جز تعداد انگشت شماري وضعيت اقتصادي خوبي ندارند. آن ها در قالب چند حسينيه، امام باره و هيئت عزاداري فعاليت مذهبي خويش را اجرا مي كنند.»
در شهرستان [[راجشاهی]] دو حسنیه زیر وجود دارد:


«از حسينيه‌هاي مشهور داكا مي‌توان حسينيه هاي دالان، ميرپور، محمدپور و پورنا پالتان را نام برد كه بزرگ‌ترين آن ها حسينيه دالان مي‌باشد. درهاي اين حسينيه به روي هندوها و سني‌ها نيز باز است و شايد به همين دليل باشد كه شهرت بيشتري پيدا کرده است. اين حسينيه به خودي خود دليلي براهميت و نفوذ مكتب اهل بيت(ع) در آن زمان در بين مردم بوده است. روزانه سياحان خارجي فراواني از اين حسينينه بازديد، عکس برداری و فیلم برداری می کنند.»
1.حسینیه انجمن عباسیه در منطقه ست لایت تاون


«روز عاشورا در نقاط مختلف بنگلادش نماز ويژه‌اي اقامه مي‌‌شود و مردم دست به دعا برمي‌دارند و از خداوند متعال صلح، وحدت و رفاه اجتماعي براي تمام امت مسلمان مسئلت مي‌كنند. مسلمانان بنگلادش اعم از شيعه و سني در اين مراسم براي ادامه پيشرفت و امنيت كشور خويش نيز دعا مي کنند. در آستانه اين روز معمولا رئيس جمهور، نخست وزير و رهبران احزاب طي اطلاعيه‌هاي گوناگون از مسلمانان تقاضا مي‌کنند تا اعمال خود را با روح ايثار، گذشت و فداكاري عجين کنند. گروه‌هاي مذهبي و سياسي گوناگون در اين روز برنامه‌هاي متفاوتي مانند عزاداري و تعزيه خواني در پايتخت و ديگر شهرهاي بنگلادش برگزار می کنند.»
2.حسینیه علی حسین


«در روز عاشورا تلويزيون رسمي بنگلادش و ساير كانال‌هاي تلويزيون‌هاي خصوصي برنامه‌هايي ويژه ي عاشورا پخش مي‌كنند و برنامه‌هاي شاد و مفرح پخش نمی کنند. روزنامه‌ها هم مقالات ويژه‌اي در بيان اهميت اين روز منتشر مي کنند.»
شهر جیسور دارای سه حسینیه زیر است:


«در محرم سال 1385 نيز طبق معمول سنواتي، رئيس جمهور و نخست وزير پيام‌هاي ويژه و جداگانه اي به همين مناسبت منتشر کردند. در پيام رئيس جمهور آمده بود كه «شهادت حضرت امام حسين(ع) و يارانش در كربلا حقايق را افشاء کرد. اين حماسه به دليل آرمان‌هاي والا و اعتقادي آن صدها سال است كه در بين جهانيان زنده مانده است.»؛ «خالده ضياء نخست وزير پیشین هم در پيام خود به اين نكته اشاره كرده بود كه «عاشورا نقطه عطفي در تاريخ اسلام است. چند واقعه اساسي بر اهميت اين روز افزوده است، از آن جمله اينكه نوه پيامبر بزرگ اسلام(ص) شهادت را در اين روز در صحراي كربلا به آغوش كشيد؛ او قرباني شد تا پرچم واقعيت، عدالت و عقايد اسلام، برافراشته بماند و نكات انحرافي پيش آمده در دين را اصلاح كند. برماست كه از حماسه عاشورا درس بگيريم و در مسائل اجتماعي نظير برپا داشتن صلح و دوستي در كشور و مقابله با بي‌عدالتي، دروغگويي و دشمني و عداوت بپا خيزيم.»
1.حسینیه مورلی


«خبر گزاري بنگلادش از قول خانم خالده ضياء خبري را مبني بر ضرورت آموزش عاشورا در متون دروس اجتماعي مدارس و دانشگاه ها به این صورت نقل كرد: «نخست وزير اعلام کرده بود كه بايد بر تداوم صلح در جامعه و حكومت كوشيده و در اين رابطه از آرمان‌هاي اسلام براي ساختن جامعه‌اي مقاوم در مقابل انواع دشمني، بي‌عدالتي و مسائل خلاف بهره‌جوييم. عاشورا به منزله يكي از مهم ترين اتفاقات تاريخ اسلام، وقايع درخشان و درس‌هاي آموزنده‌اي را در خود جاي داده است و از همه مهم تر اين كه امام حسين(ع) براي نشر حقايق شهادت را پذيرفت.» (The daily independent, Friday, 1rst February 2007  و اخبار منتشره از طريق رسانه‌هاي صوتي و تصويري كشور بنگلادش).
2.حسینیه مولا علی(ع)


     انتشار پيام مسئولين ارشد كشور بنگلادش به مناسبت عاشوراي حسيني هر سال منتشر مي شود و اين موضوع ربطي به احزاب حاكم بر كشور و خط مشي گوناگون آن ها ندارد.
3.موسسه امام مهدی «بنام امام مهدی میشن»


«منطقه‌اي به نام مانيك گنج در 65 كيلومتري داكا هر عاشورا ميزيان بيش از يكصد هزار نفر عزادار امام حسين (ع) مي‌باشد. حسينيه غارپورا در اين منطقه يكي از حسينيه‌هاي مشهور  كشور بنگلادش است كه زير نظر صوفيان اداره مي‌شود. مراسم دهه اول ماه محرم در اين حسينيه با جمعيتي كثير و مشتاق برگزار مي شود. البته در روز دهم محرم اين مراسم جلوه‌اي خاص به خود مي‌گيرد، چرا كه جمعيتي بيش از يكصد هزار نفر از سراسر بنگلادش به آنجا عزيمت مي‌كنند تا در مراسم عزاداري در آن منطقه شركت كنند.
در شهرستان بوگرا «حسنیه هاری پور» واقع است. در شهر رنگپور دو حسینیه زیر وجود دارد:


«در اين مراسم معمولاً چند تن از شخصيت‌هاي برجسته ديني سخنراني می کنند. به دنبال آن نوحه خواني و عزاداري به سبك و روش خاص بوميان و با فرياد  «واي حسين» «واي امام»  ادامه مي‌يابد. گفته مي‌شود اين صوفيان داراي 26 مركز و مقر تبليغي و ارشادي در بنگلادش هستند كه اعضاي همه آن ها با جديت و علاقه در اين مراسم حضور مي‌يابند.
1.حسینیه انجمن حسینی


«شايد به جرأت بتوان گفت حضور بيش از يكصد هزار نفر در اين مراسم عاشوراي حسيني از كم نظيرترين اجتماعات در سرتاسر جهان است.» (مشاهدات عيني نگارنده و حضور او در اين مراسم).
2.حسینیه اشرف علی


3.علاقه‌مندي به اهل بيت(ع)
در شهر سیدپور «حسینیه انجمن عباسیه» واقع است


غالبا خطبه‌هاي نمازهاي جمعه مساجد اهل سنت در كشور بنگلادش با سلام و درود بر پيامبر اكرم(ص) و خاندان مطهرش شروع مي‌شود. آن ها از پنج تن آل عبا به نيكي يادكرده و به آن ها سلام و درود مي‌فرستند. در خلال بيان خطبه‌ها، كرامت‌ها و حسن خلق‌هاي آنان را تبيين و مستعمين را تشويق به پيروي از سيره آنان مي‌کنند. ائمه جمعه در ايام عاشورا خطبه هاي خود را به واقعه ي كربلا معطوف مي دارند.
در شهر سات‌خیرا سه حسینیه زیر وجود دارد:


4.اعتقاد به وجود امام مهدي (عج)
1.حسینیه دیوبهاتا


مسلمانان بنگلادش به وجود منجي عالم بشريت كه از سلالة رسول اكرم(ص) مي‌باشد، معتقدند. آنان باور دارند كه روزي اين منتقم واقعي ظهور می کند و جهان را در حالي كه مملو از ظلم و جور شده است، پر از عدل و قسط خواهد كرد. تنها تفاوت آنان با عقايد اماميه اين است كه معتقدند هر وقت خداوند صلاح بداند او متولد خواهد شد و غيبت حضرت را به خوبي درك نكرده اند.  
2.حسینیه پارولیا


    مسلمانان بنگلادش شب نيمه شعبان را به عنوان «شب برات» (دقيقاً همين عبارت) مي‌شناسند و در آن شب، دست نياز به سوي قادر بي‌نياز دراز کرده از او مي‌خواهند تا گناهان آنها را بخشيده و از جرمشان درگذرد. آنان براي آموزش گناهان خود و در گذشتگان و كسب موفقيت‌هاي مادي و معنوي دست به دعا برمی دارند و به مناجات مي‌پردازند. بيشتر مسلمانان اين روز را روزه مي‌گيرند. نيمه شعبان چنان اهميتي در كشور بنگلادش دارد كه شوراي رويت هلال ماه، كه تشكيلاتی رسمي و دولتي است، شروع دقيق ماه شعبان و به دنبال آن تعيين رسمي و دقيق روز نيمه شعبان را گواهي داده و آن را تاييد مي كند. اين روز در كشور بنگلادش تعطيل رسمي مي باشد.
3.حسینیه نورنگر


   به اعتقاد اهل سنت بنگلادش، شب برات پس از شب قدر مهم ترين شب سال براي راز و نياز و دعا به درگاه خداوند براي پذيرش توبه و بخشش است.
در شهر ناراییل «حسینیه وزیر پور» و در شهر شرشا «مسجد شرشا» واقع هستند.


'''6. 2. 3. جمعيت شيعيان در بنگلادش'''
=== [[شیعیان در نظر مردم بنگلادش]] ===
مسلمانان بنگلادش در حب اهل بیت(ع) و احترام به آنان شاید در بین مسلمانان جهان کم نظیر باشند؛ ولی نظر آنان در باره شیعیان این کشور معمولا مناسب نیست و با نگاهی متفاوت به آن ها می‌نگرند. برخی از علل آن به شرح زیر می‌باشد.


در خصوص تعداد شيعيان در بنگلادش هيچ آمار رسمي و متقني وجود ندارد. هر كدام از علما و رهبران ديني شيعه، نظر خاصي در اين باره دارد. شيعيان مستبصر آمار بيشتري ارائه مي‌دهند و شيعيان قديمي و اصيل آماري نزديك تر به واقعيت را ارائه ميِ‌دهند. ميانگين آمار ارائه شده توسط مشاهير شيعه با در نظر گرفتن ضريب اعتبار، هركدام رقمي معادل شانزده هزار نفر را براي شيعيان در اين كشور تخمین می زند. سايت خبري بازتاب در29 آبان 1385،  به نقل از سازمان اطلاعاتي آمريكا (CIA) در گزارشي با عنوان آمار جالب شيعيان در 67 كشور جهان، تعداد شيعيان در بنگلادش را 572/546/2 نفر اعلام نموده است. اين آمار معلوم نيست برچه مبنايي گرفته شده است؛ مشخص نيست كه اين رقم براساس آنانی است كه حب اهل بيت(ع) را در دل دارند، و يا سوگواران و عزاداران امام حسين(ع) در روز عاشورا تنظيم شده و يا داده‌هاي ديگر؛ ولي آنچه كه مشخص است تعداد شيعيان اثني عشري در كشور بنگلادش نمي‌تواند با آمار CIA برابري کند.
1.تبلیغات سلفی‌ها و وهابی‌ها علیه [[شیعیان در نظر مردم بنگلادش|شیعیان]] و تاکید بر روی مطالبی نظیر اعتقاد شیعیان بر بی‌احترامی به خلفای راشدین، اعتقاد به تحریف قرآن، و مسایلی نظیر آن ؛که در سطح کلیه ی کشورهای اسلامی اتفاق می افتد.


'''6. 2. 4.تركيب جمعيت شيعيان در بنگلادش'''
2.رابطه سرد و نا مناسب بین برخی از شیعیان (اصیل) با اهل سنت و حتی با آن دسته از اهل سنت که عاشق اهل بیت(ع) هستند و تکفیر آنان؛ متاسفانه هنوز برخی از شیعیان این کشور به شعار وحدت اسلامی که رهبر فقید ج.ا.ایران مروج و منادی آن بوده و مقام معظم رهبری بر آن تاکید فراوان دارند، روی نیاورده‌اند.


شيعيان از نظر تيره و نژادي خود را به دو گروه بيهاري و بنگالي تقسيم مي‌کنند. بيهاري كه در اصل بايستي به اهل بيهار در هند اتلاق شود، به همه شيعيان اصيل و با سابقه بنگلادش، اعم از پاكستاني و هندي، گفته مي‌شود كه با زبان اردو صحبت مي‌كنند و در مقابل آن وقتي از شيعيان بنگالي سخن به ميان مي‌آيد منظور مردماني بنگالي الاصل هستند كه به زبان بنگالي سخن می گویند و غالباً از مستبصرين (تازه شيعه شدگان) تشكيل مي‌شوند. البته اين تقسيم بندي را بسیاری از شیعیان تایید نمی کنند. مخصوصاً قسم اول كه آن ها هم خود را بنگالي ناميده و از انتساب خويش به بيهار رنجيده خاطر مي‌شوند. بين اين دو گروه قدري اختلاف سليقه و روش وجود دارد و اين اختلاف برخي اوقات موجب جدال و كشمكش لفظي شده و تا حد زيادي باعث تنش و مشكل بين اين دو شق تشيع در بنگلادش مي شود. شيعيان بنگالي معتقدند كه آن ها بيشترين فعاليت را براي ترويج تشيع به كار گرفته اند و طبق آمار موجود حيطه تبليغات آنان بسيار گسترده‌تر از بيهاري‌ها است. البته طبق اطلاعات موجود در هركدام از دو گروه فوق، افرادي بسيار فعال و دلسوز وجود دارند كه از هيچ كوششي در راه ترويج عقايد حقه خويش فروگذار نيستند و افرادي هم هستند كه به دنبال گذران زندگي خود بوده وفقط عنوان تشيع را هم با خود دارند.
3.مکالمه اکثر شیعیان (اصیل) با زبان اردو؛ مردم بنگلادش انقلاب و استقلال خود در پاکستان غربی را با اتحاد حول محور مخالفت با زبان بیگانه و استعماری (اردو) و گرامی داشت زبان مادری خویش (بنگالی) شکل دادند. حتی برخی از علمای بزرگ اهل سنت را به دلیل علاقه به زبان اردو  عامل دشمن شناختند و با آن ها مبارزه کردند. مردم بنگلادش ویژگی انقلاب خود را انقلاب زبان می‌دانند. همان گونه که مردم ایران ویژگی انقلاب خویش را اسلامی بودن آن می‌دانند. حال مردمی که علیه یک زبان انقلاب کرده‌اند چگونه می‌توانند مکالمه کنندگان به آن زبان را بپذیرند و آنها را خودی بدانند.


'''6. 2. 5. پراكندگي شيعيان در بنگلادش'''
4.برخی اقدامات ناپسند شیعیان در مراسم عزاداری امام حسین(ع)؛ شیعیان بنگلادش در ایام عزاداری امام حسین(ع) با زنجیر‌های تیغ دار به بدن و پشت خود می زنند و سر خویش را با قمه می‌شکافند و با لباس‌های آغشته به خون به عزاداری می‌پردازند. این حالت ناپسند و مشتمیز کننده، سایر مسلمانان را وادار به واکنش می کند. برخی از سنی‌ها به همین دلیل شیعیان را محکوم می‌کنند و آنان را مسلمان نمی‌دانند و برخی دیگر که قدری منصف تر هستند، می‌گویند اینان مسلمانانی جاهل هستند و این جهالت ریشه در اعتقادات آنان دارد.


با اين كه كشور بنگلادش داراي وسعت زيادي نيست و مساحت آن 147570 كيلومتر مربع مي‌باشد، ولي شيعيان تراكم بسيار متفاوتي در اين منطقه دارند. بيشترين تعداد شيعيان در پايتخت مستقر هستند. بيست و پنج تا سي در صد شيعيان در داكا زندگي مي‌كنند. آن ها اكثراً  در منطقه داكاي قديمي و در محلة حسينيه دالان زندگي می کنند و مناطق محمدپور و ميرپور داکا در مراحل بعدي قرار دارند. در بين شهرستان‌ها و سطح كشور پس از داكا بيشرين جمعيت در غرب و جنوب غربي اين كشور و در اطراف شهر كولنا، مرز هند و در مسير كلكته زندگي مي‌كنند.
5.اوضاع اجتماعی و اقتصادی شیعیان؛ شیعیان غالبا از نظر تحصیلات، اقتصاد، معیشت و درجات اجتماعی و علمی در وضعیت نامناسب و متمایل به طبقات ضعیف اجتماع قرار دارند و این خود باعث منزوی شدن آنان در جوامع اسلامی مترقی می‌گردد. البته تعداد انگشت شماری از شیعیان از مکنت و ثروت فراوانی برخوردار هستند که یا خود را به اقشار مذهبی نزدیک نمی کنند و یا در بین متدینن دارای مقبولیت نیستند.‍‍


    در تقسيم بندي ديگري شيعيان بنگلادش به دو قسمت اصيل و مستبصرين (تازه شيعه شدگان) تقسيم مي‌شوند، كه شيعيان اصيل نيز به نوبة خود داراي بخش‌هاي سادات، غير سادات و خوجه‌هاي اثني عشري مي‌باشند. سادات بيشتر در مركز كشور بنگلادش، داكا، ساكن هستند و تعدادي از آن ها هم در شهرهاي رنگپور، سيد پور، سيلهت، چيتاگنگ و كولنا پراكنده هستند. شعيان غير سادات هم در نقاط مختلف كشور پراكنده هستند. خوجه هاي اثني عشري هم همانند ساير شيعيان، قبل از استقلال بنگلادش (1972م)از هند و پاکستان غربی آمده و جمعيت بسیاری بودند ولي پس از استقلال، به دليل اینکه انقلابی های بنگلادش، پاکستانی ها و هندی ها را  آزار می دادند، اكثر شيعيان مهاجرت به كشورهاي هندو پاكستان را برگزيدند. شایان ذكر است كه غالب شيعيان اصيل اردو زبان هستند و همه مراسم مذهبي خود را به زبان اردو برگزار مي‌كنند.
=== [[مراكز آموزشی و تبلیغی شیعیان در بنگلادش|مراکز،موسسه ها،وتشکیلات آموزشی وتبلیغی شیعیان در بنگلادش]] ===
در کشور بنگلادش شیعیان برای حفظ موقعیت دینی خویش، تبلیغ و بالابردن سطح آگاهی‌ها و دانش هم مذهبان خویش اقدام به شکل دهی تشکیلات و سازمان‌های گوناگونی کرده‌اند. برخی از آنان قانونی و در دوایر دولتی ثبت شده‌اند و برخی هم به صورت غیر رسمی شکل‌گرفته و فعال هستند. در این نوشته به برخی از آنان اشاره‌ای شده است و اطلاعاتی مختصری در باره آنان ارایه می شود.


  اكثر قريب به اتفاق مستبصرين پس از پيروزي انقلاب اسلامي ايران و آشنا شدن با شخصيت حضرت امام خميني(ره) روي به تشيع آوردند. مستبصرين داراي تعصب بيشتر به اعتقادات خويش بوده و در تبليغ از شيعيان اصيل فعال‌تر هستند.  مستبصرين طبق برآوردهاي آماري ميداني، حدود نيمي از كل جمعيت شيعيان بنگلادش (هفت هزار نفر) را تشكيل مي‌دهند، در حالي كه طبق همين آمار جمعيت شيعيان اصيل هشت تا نه هزار نفر برآورد مي‌شود. در بين مستبصرين افراد تحصيل كرده دانشگاهي و باسواد بيشتر ديده مي شود و به دليل مشكلات خانوادگي و به دلیل حفظ مشاغل اداري برخي از آن ها در ابراز شيعيه بودن( به قول خود) تقيه مي‌كنند. در نهايت مي‌توان گفت شيعيان اصيل در مناطق كولنا، رنگپور، سيدپور، راجشاهي، چيتاگنگ، داكا (مناطق داكاي قديم، ميرپور، محمدپور، پلتن، مگ‌بازار) و مستبصرين در مناطق جيسور، سات‌خيرا، شارشا، كولنا، نورائيل، غازي‌پور، بوگرا، راجشاهي، داكا (مناطق ميرپور، محمدپور و تنگي) ساكن هستند.
==== [[مراكز تبلیغی شیعیان در بنگلادش|مراکز آموزشی و تبلیغی]] ====


'''6. 2. 6. مراكز تبليغي شيعيان در بنگلادش'''
===== حوزه علمیه کولنا =====
[[کولنا|استان کولنا]] در جنوب غربی کشور بنگلادش واقع و دارای مرزی طولانی باکشور هندوستان می باشد. این استان از نظر تراکم حضور شیعیان پس از داکا مقام دوم را در این کشور دارا است، به طوری که گفته می‌شود حدود یک سوم از کل شیعیان در این استان زندگی می‌کنند. تنها حوزه علمیه ویژه برادران شیعه در بنگلادش در مرکز این استان<ref>شهرستان کولنا در 310 کیلومتری جنوب داکا</ref>واقع است.


اهم مراكز تبليغي و مذهبي شيعيان در بنگلادش را حسينيه‌ها تشكيل مي‌دهند. يكي از خدمات بزرگي كه علماي مهاجر ايراني به شبه ‌قاره هند در طول تاريخ ارائه كردند، نهضت تاسيس حسينيه‌هايي بود كه مركز فعاليت شيعيان قرار گرفت و در همه ايام سال و به خصوص از ابتداي محرم تا هشتم ربيع الاول مراسم مختلفي در آن ها برگزار مي‌ شود. این حسينيه‌ها نقش مساجد را هم ايفاد مي كنند، و آن به اين دليل است كه چون برگزاري مراسم سينه‌زني و عزاداري در مساجد نزد علما و مردم غير شيعي اين كشور وجهه خوبي نداشته و آن را جايز نمي‌دانند، و از طرفي شيعيان به دليل مشكلات مالي نمي‌توانند در هر نقطه هم مسجد و هم حسينيه داشته باشند؛ لذا اقدام به تاسيس حسينيه، هم براي انجام مراسم عبادي و هم براي برگزاري  مناسبت‌ها کرده ‌اند. البته گفته می شود كه چون مساجد بايد در زير نظر كميته مساجد كشور اداره شود و امام مسجد را كميته مذكور تعيين كند و از آنجا كه اعضاي كميته همه سني مذهب هستند، شيعيان جهت اجتناب از دخالت دادن آن كميته در مسائل مذهبي خود، نمازهاي يوميه و مراسم عبادي را در حسينيه‌ها بجا می آورند. از این رو تا حدودی با کمبود مسجد روبرو نشده اند.
مدیریت این حوزه را حجت الاسلام والمسلمین سید خلیل رضوی برعهده دارد که از فارغ التحصیلان حوزه علمیه قم می‌باشد. این حوزه زیر نظر سازمان مدارس و حوزه‌های علمیه خارج از کشور اداره می‌شود. از فارغ التحصیلان این حوزه هم اکنون یازده نفر در شهرستان قم مشغول کسب علم هستند، چهار نفر از فارغ التحصیلان این حوزه پس از اتمام مرحله‌اول تحصیلات خویش در قم، به کشور [[بنگلادش]] بازگشته اند و در جایگاه امام جماعت، مدرس و معلم مشغول فعالیت دینی هستند. تعداد پنج نفر از فارغ التحصیلان که موفق به اخذ مدرک کاردانی از حوزه علمیه کولنا شده‌اند، هم اکنون در جایگاه امام جماعت، مدرس و معلم در شهرستان‌ها و روستاهای متفاوت کشور بنگلادش مشغول انجام وظیفه هستند. طبق آخرین اطلاعات، هم اکنون 28 نفر در این مرکز دینی مشغول تحصیل می‌باشند که 16 نفر دانشجو و 12 نفر طلبه هستند. تعداد استادان به اضافه مدیر مدرسه چهار نفر می‌باشند. این حوزه در سال 1995 (1374) با همکاری سازمان مدارس و حوزه‌های علمیه خارج از کشور(جامعه المصطفی (ص) العالمیه) تاسیس شده است. در این حوزه علمیه فعالیت‌های تبلیغی قابل ملاحظه‌ای نظیر برگزاری سمینار، نمایشگاه عکس و فیلم نیز شکل گرفته و با استقبال مسلمانان مواجه شده است. در ضمن این حوزه دارای هفته نامه‌ای به نام فجر می‌باشد که تاکنون چندین جلد کتاب در موضوعات مختلف اسلامی ترجمه و منتشر کرده است.


حسينيه‌ها در بنگلادش داراي تعاريف خاصي نيستند، برخي از آنان داراي بناهاي تاريخي و بسيار مشهور و عمارت‌هاي بزرگي هستند و برخي از آنان داراي محيطي بسيار كوچك و در حد فضايي مناسب براي 30 الي 40 نفر؛ تعدادي حسینیه هم در منازل شخصي افراد خيّر براي مدتي محدود در طول سال برپا مي‌شوند. بنابراين ارائه آماري دقيق از آنان به سهولت ممكن نيست. ولي حسينيه‌هاي شناخته شده و مشهور در كشور بنگلادش به شرح زير مي‌باشند.
===== مدرسه صاحب الزمان خالص پور =====
این مدرسه دینی در هفت کیلو متری شهرستان کولنا و در منطقه خالص پور واقع است. در این مدرسه حدود 20 نفر دانش‌آموز زیر 13 سال مشغول تحصیل هستند. مدیر این مدرسه آقای سید رضا علی زیدی از فارغ التحصیلان حوزه علمیه قم و معاون او آقای نورعلم می‌باشد که در هندوستان درس خوانده است. معمولا فارغ التحصیلان این مدرسه جذب حوزه علمیه کولنا می‌شوند.


در شهرستان داكا، مركز كشور بنگلادش مساجد و حسينيه‌هاي زير به شيعيان تعلق دارد.
===== حوزه علمیه خواهران شیعه در داکا =====
این حوزه علمیه در سال 1383 به همت سازمان مدارس و حوزه‌های علمیه خارج از کشور تاسیس شده است. دانش‌جویان این حوزه را حدود 25 نفر از دختران بنگلادش تشکیل می‌دهند که حدود یک دوم آن ها به صورت شبانه روزی و بقیه به صورت روزانه در این حوزه مشغول تحصیل هستند. امید می رود این حوزه در آینده خدمت شایسته ای به شیعیان بنگلادش ارایه کند.  


حسينيه دالان: حسينيه دالان بزرگ ترين و مشهورترين حسينيه بنگلادش است كه به منزله بنايي توريستي در نقشه‌هاي داكا معرفي شده و روزانه سياحان مختلفي از سرتاسر جهان از آن بازديد مي‌ کنند. در هاي اين حسينيه به روي هندوها و سني‌ها نيز باز است و شايد به همين دليل باشد كه شهرت بيشتري پیدا کرده است. حسينيه دالان مجموعه‌اي تاريخي با بيش از چهار قرن قدمت مي‌باشد. گفته مي‌شود اين حسينيه را یکی از مشایخ شیعه که حاکم داکا بوده است، در عصر حكومت مسلمانان در شبه‌قاره ساخته است. اين حسينيه به خودي خود دليلي بر اهميت و نفوذ مكتب اهل بيت (ع) در آن زمان در بين مردم بوده است. مجتمع حسينيه، ساختمانی را در بر می گیرد كه مراسم و عزاداري‌ها و نيز نمازهاي يوميه در آن برگزار مي شود. در قسمتي از اين مسجد ضريحي قرار داد كه دو برجستگي به نام های قبور امام حسن(ع) و امام حسين(ع) در آن قرار دارد. مردم، به ويژه اهل سنت، با حالت تضرع و ندبه كنار اين ضريح مي‌ايستند و اشك‌ريزان دست به دعا و استغاثه بر مي‌دارند و حاجات خود را به زبان مي‌آورند. وجود انواع و اقسام عَلَم و كُتَل و بستن نخ به ضريح براي حاجت خواهي، روشن كردن شمع و مانند آن‌ها، همه و همه انسان را به اين انديشه فرو مي‌برد كه گویی در كشوری شيعي و در جمع آنان قرار گرفته است؛ اما واقعيت چيز ديگري است؛ عشق به اهل البيت(ع) در اينجا فرامذهبي است.
===== حسینیه دالان =====
همان طور که قبلا اشاره کردیم، حسینیه دالان مهم ترین مرکز شیعی کشور بنگلادش می‌باشد. این حسینیه دارای قدیمی‌ترین تشکیلات شیعی در داکا است که در سال 1642م/1052 هـ. ق توسط حاکم ایالات «ناوارا» در زمان فرمانروایی «شاه شجاع» شاهزاده بنگال، به نام میرمراد بنیانگذاری شد. در حال حاضر این حسینیه توسط هییتی به نام شورای رفاهی حسینیه اداره می‌شود. اهداف این تشکیلات طبق اساسنامه عبارت اند از:


    ورود هيئت‌هاي مذهبي به اين حسينيه در ايام عاشورا، انجام سينه‌زني و عزاداري به نحوي كه گاه برخي از عزاداران از شدت عزاداري به حال غش، نقش بر زمين مي‌شوند و به هوش آوردن آنان با پاشيدن آب و گلاب به سر و روي آنان جلوه‌هاي ديگري است كه هر بيننده‌اي را سخت تحت تاثير قرار مي دهد. ساختمان دو طبقه ديگري در اين مجموعه واقع است كه طبقه اول آن كتابفروشي و طبقه دوم آن كتابخانه، سالن مطالعه و كلاس درس است. تابلو  دارالقرآن بر سر در آن گوياي فعاليت‌هايي است كه در اين ساختمان انجام مي‌شود. در بخشي از فضاي بيروني حسينيه، مزار شيعيان واقع است كه سنگ قبرهايي به سبك گورستان‌هاي ايران در آن به چشم مي‌خورد. در بخش ديگري از حسينيه استخر بزرگي براي پرورش ماهي، قرار دارد.
1.سخنرانی، وعظ و خطابه اسلامی (شیعه اثنی عشری)


    حسينيه دالان در سال 1383، به همت مسئولان محترم جمهوري اسلامي ايران مزين به كاشي كاري به سبك مساجد و حسينيه‌هاي ايران شده است. هر چند به دليل نبودن كاشي و طرح‌هاي آن به اندازه كافي قدري اوضاع كاشي كاري نا همگون جلوه مي‌كند و در بعضی جاها رنگ‌ها و شكل‌‌ها نا سازگار نشان می دهند. در عين حال، گفته مي‌شود كه اين حسينيه در مقایسه با گذشته بسيار تغيير كرده و جذاب‌تر شده است.  
2.زمینه سازی برای ایجاد اتحاد شیعیان بنگلادش


1.  حسينيه و مسجد محمد پور: در منطقه محمدپور بناي مسجد و حسينيه محمدپور در مجموعه ساختماني ای واقع است كه به شيعه مسجد (مسجد شيعيان) موسوم است. قسمت مسجد بنايي مدور با گنبد‌ي زيبا است كه در سال‌هاي اخير به همت مسوولين جمهوري اسلامي ايران، كاشي كاري زيبا و لوستري بزرگ در آن نصب شده است. ساختمان حسينيه هم در مجاورت مسجد واقع است. در اين مجموعه ساختمان حدود ده خانواده از شيعيان زندگي مي‌كنند. اين مسجد و حسينيه، هيئت امنایی از منتخبين شيعيان اين منطقه دارد که آن ها مسجد را اداره می کنند. در مجاورت اين مجتمع، ايستگاه اتوبوس شهري نسبتاً بزرگي واقع است كه به نام ايستگاه «شيعه مسجد» معروف است. شيعه مسجد براي همه ساكنان داكا شناخته شده است.
3.انجام کمک‌های رفاهی، بهداشتی، پزشکی و ... در میان جوامع شیعی


2.   مسجد و حسينيه ميرپور (كربلا ميرپور) از مراكز مشهور شيعيان در شهر داكا مي‌باشدكه هيات امنایی اداره مي‌شود. دو حسينيه «عاشق حسين مرحوم» و «منظور حسين مرحوم» نيز در مجاورت اين حسينيه واقع هستند.
4.سازمان دهی مراسم در ماه محرم، دادن افطاری در ماه مبارک رمضان و...  


3.   حسينيه (مسجد) پراناپلتن را شيعيان خوجه اثني عشري اداره مي کنند.
مولانا راشد حسین زیدی امام جماعت این تشکیلات و پادشاه شیرازی مسیول و سرپرست هیات مدیره شورای رفاهی (هیات امنای) حسینیه می باشند.<ref>شناسنامه آموزشی بنگلادش، مرکز آموزش سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامی، ص24</ref>


4.   حسينيه نواب چوتن
5.موسسه دارالقرآن کریم: این موسسه به صورت رسمی ثبت شده و از نظر دولت بنگلادش قانونی می باشد. دار القرآن فعالیت‌های تبلیغی، آموزشی، رفاهی و پزشکی فراوانی در بنگلادش انجام می‌دهد، مانند:


5.   حسينيه مير يعقوب در داكا ي قديم
1.ایجاد کتابخانه در محل حسینیه دالان؛


6.   حسينيه بُدُّن مرحوم در داكاي قديم
2.تشکیل و حمایت از شفاخانه‌ها در مناطق مختلف کشور بنگلادش، از جمله تاسیس یک شفاخانه مجهز و کامل در حسینیه دالان؛


7.   حسينيه اصفهاني (مغ بازار)
3.حمایت از روحانیون و مبلغین شیعه اعم از فارغ التحصیلان ایران و یا بومی جهت ارایه خدمات بیشتر و بهتر آموزش و تبلیغی؛


8.   حسينيه بچرام ديوري
4.فعالیت جهت ایجاد وحدت بین مذاهب مختلف اسلامی؛


9.   حسينيه براكاترا
5.حمایت از خانواده‌ها مستضعف و فقرای مسلمان.


10.     حسينيه چتو كاترا
6.برگزاری کلاس های آموزشی


11.     حسينيه شيرازي
7.چاپ وانتشار کتب مورد نیاز


شهرستان بندري چيتاگنگ دومين شهر بنگلادش از نظر اهميت اقتصادي، وسعت و جمعيت است که دو حسينيه در آن وجود دارد:
این موسسه با حمایت مالی جمهوری اسلامی ایران و با مدیریت و نظارت نماینده محترم مقام معظم رهبری حضرت آیت الله شاهرخی خرم آبادی اداره می‌شود.


1.  حسينيه اصفهاني در منطقه «صدرگهات»
==== انجمن‌ها و گروهای شیعی ====
1.انجمن پانجاتانی (پنج‌تن) در شهرستان کولنا: هدف این انجمن تبلیغ عقاید و اعمال شیعه می‌باشد. این انجمن دارای فعالیت‌های مطبوعاتی و انتشاراتی قابل ملاحظه‌ای می‌باشد. آقای سید واصف میرزا مسوول این انجمن می‌باشد؛


2.  حسينيه اختر حسين در منطقه «هالي شهر»
2.سازمان خیرین نور الثقلین: این سازمان در سال 1977 توسط مولانا سید راشد حسین زیدی در داکا تاسیس شد. هدف آن فعالیت‌های مذهبی، امور خیریه، انتشارات و ... است؛


در شهرستان كولنا دو حسينيه زير وجود دارد:
3.فدراسیون جوانان جعفری دباتا، در ساتخیرا به سرپرستی حجت الاسلام محمد عبد القدوس؛


1.  حسينيه انجمن پنج تني در منطقه «التاپول لين»
4.فدراسیون روح الله در ساتخیرا به سرپرستی حاجی مشرف علی خان؛


2.  حسينيه مدرسه خالص‌پور در منطقه «خالص پور»
5.موسسه البلاغ در ساتخیرا به سرپرسیتی میرزا انور حسین؛


در شهرستان راجشاهي دو حسنيه زير وجود دارد:
6.محمدیه تراست، در منطقه محمد پور داکا به سرپرستی محمود حسین؛


1.  حسينيه انجمن عباسيه در منطقه ست لايت تاون
7.انجمن عباسیه در شهرستان سید پور به سرپرستی سید معصوم خان.


2.  حسينيه علي حسين
==== انجمن‌ها و گروه های شیعی مستبصرین ====
1.فونداسیون ایده‌آل در شهرستان داکا به سرپرستی شهید الزمان؛


شهر جيسور داراي سه حسينيه زير است:
2.آکادمی امام مهدی (عج) در برهان الدین بهولا: در سال 1979م در شهرستان برهان الدین بهولا، برای تبلیغ و تبیین تشیع مرکزی تاسیس شد که عمده‌ترین کارهای آن تدریس قرآن، تحصیلات علوم اسلامی و علوم عقاید مذهب شیعه و اداره کتابخانه است. بهولا بزرگ ترین جزیره بنگلادش محسوب می شود که 4 میلیون جمعیت دارد. در این شهرستان 85 درصد مسلمانان سنی و 12درصد هندو و بودایی و... مقیم می‌باشند. وقتی که انقلاب اسلامی ایران به رهبری حضرت امام خمینی (ره) در سال 1979م به پیروزی رسید, حضرت امام خمینی(ره) در سراسر جهان در جایگاه شخصیتی عارف مسلک و مهم ظاهر شدند. از آن زمان با دعوت شیخ محمد شهید الزمان چند نفر اهل تسنن, کتب امام خمینی (ره), کتب تاریخ خلافت وکتب عقاید مذهب شیعه را خواندند و در نتیجه به مذهب حقه شیعه مشرف شدند. آن زمان برای تبلیغ این مذهب، مرکزی به نام کتابخانه شیخ سعدی و مکتب خانه ای برای تدریس قرآن به کمک حضرت آیت ا... شاهرخی (نماینده مقام معظم رهبری در بنگلادش)در شهرستان برهان الدین تاسیس شد. اکنون در این شهرستان بیش از 20 خانواده از مذهب تشیع پیروی می‌کنند. در حال حاضر این تشکیلات به آکادمی امام مهدی (عج) تغییر نام داده و سرپرستی آن برعهده آقای محمد نورعالم می‌باشد.


1.  حسينيه مورلي
3.موسسه محمدیه در شهرستان راجشاهی به سرپرستی عزیز الحق؛


2. حسينيه مولا علي(ع)
4.سازمان تبلیغی دعوت در داکا به سرپرستی الطاف حسین؛


3. موسسه امام مهدي «بنام امام مهدي ميشن»
5.سازمان اقرأ در شهرستان ساتخیرا به سرپرستی وکیل عبدالرزاق؛


در شهرستان بوگرا «حسنيه هاري پور» واقع است. در شهر رنگپور دو حسينيه زير وجود ندارد.
6.حلقه مطالعاتی امامیه در منطقه بوگرا به سرپرستی ابو جعفر؛


1.  حسينيه انجمن حسيني
7.مجلس خواهران در شهرستان داکا به سرپرستی خانم سلینا پروین؛


2.  حسينيه اشرف علي
8.آکادمی شهید تیتومیر داکا با مدیریت آقای عاصف الرحمان.


در شهر سيدپور « حسينيه انجمن عباسيه» واقع است
(اطلاعات مشروح زیر حاصل یک جلسه دوستانه با آقای عاصف الرحمان مدیر آکادمی شهید تیتومیر و دکتر ظهیر الدین محمود عضو ارشد این تشکیلات می باشد)<blockquote>«جمعی از جوانان شیعه تحصیل‌کرده کشور بنگلادش که اکثرا از مستبصرین (شیعه شدگان) می باشند، در سال 1999 میلادی اقدام به تاسیس تشکیلاتی آموزشی عقیدتی به نام موسسه آکادمی شهید تیتومیر کردند و در طول عمر کوتاه این تشکیلات اقدامات مهمی انجام داده‌اند. هم اکنون چهار نفر از اعضای ارشد این تشکیلات، در حال کسب علم در حوزه علمیه قم و در سطوح بالا هستند. این تشکیلات تاکنون حدود سی جلد کتاب به زبان بنگالی ترجمه و توزیع نموده است. آنان دارای یک فصلنامه به نام النور (جوتی) هستند که در تیراژ یکهزار نسخه منتشر می‌شود. در این فصلنامه بیشتر مسایل عقیدتی و فکری مربوط به اسلام و تشیع مطرح می‌شود. </blockquote><blockquote>«در این موسسه هم اکنون دوره‌های آموزشی دینی کوتاه و بلند مدت ویژه اعضاء و طرفداران برگزار می‌شود. آقای محمد عاصف الرحمن که فارغ التحصیل دانشگاه ملی در مقطع فوق لیسانس روانشناسی می‌باشد، مدیر اجرایی این تشکیلات است که هم اکنون در یک آپارتمان نسبتا مناسب مستقر هستند.</blockquote><blockquote>«برگزاری دعای کمیل در هر شب جمعه، مراسم دعا و برگزاری احیا در ماه مبارک رمضان و عزاداری در ماه محرم و صفر از دیگر برنامه‌های این تشکیلات است.</blockquote><blockquote>«هیات امنای این تشکیلات اذعان می‌دارد که کمک و حمایت‌های علمی، معنوی و مادی از هرکدام از تشکیلات شیعی را می‌پذیرند؛ ولی در روش کار خویش بدون مطالعه و بررسی تغییر نمی‌دهند».</blockquote>ملاحظات:


در شهر سات‌خيرا سه حسينيه زير وجود دارد:
1.این تشکیلات دارای حدود سی عضو فعال است. تعداد افراد شرکت کننده در جلسات آنان و مخصوصا در مراسم مهم به حدود یکصد نفر می‌رسد.


1.  حسينيه ديوبهاتا
2.این تشکیلات از محل حق اشتراک اعضا و بعضا حمایت‌های افراد خیر اداره می‌شود.


2.  حسينيه پاروليا
3.شهید تیتومیر که این تشکیلات نام او را برخود نهاده است، از مبارزین و مجاهدین بنگال غربی و یکی از فرماندهان مبارز علیه استعمار انگلیسی بوده است که در سال 1951 به شهادت رسیده است. گفته می‌شود که تیتومیر از سادات و ایرانی الاصل بوده است.


3.  حسينيه نورنگر
4.می‌توان گفت که اعضای آکادمی شهید تیتومیر معتقد به ترویج اسلام خرد گرایانه بوده و قصد بارور ساختن استعدادهای جوانان شیعه و بیشتر مستبصرین را در ذهن می‌پرورانند. آنان به اصل تقیه بیش از حد معتقدند و در بیشتر اوقات در مجامع و گردهمایی‌های اسلامی از ابراز عقید خود به صورت مستقیم و یا اقامه نماز به صورت شیعی پرهیز می‌نمایند.  


در شهر نارائيل «حسينيه وزير پور» و در شهر شرشا «مسجد شرشا» واقع هستند.
=== [[ارتباط شیعیان بنگلادش با جمهوری اسلامی ایران|ارتباط شیعیان با جمهوری اسلامی ایران]] ===
همان طور که گفته شد، تشیع از طریق بازرگانان، تجار، سلاطین، علما و عرفای ایرانی وارد بنگلادش شد و به همین واسطه ارتباط آنان در طول تاریخ با ایران برقرار بوده است. البته این ارتباطات به دلیل اوضاع سیاسی و ناامنی ها شدت و ضعف داشته است. حضور فعال شش قرن زبان فارسی در بنگلادش (1200 تا 1800 میلادی) و ارتباطات سیاسی فعال آن دوران نیز مقوم این ارتباط بوده است. شیعیان هر سال در قالب کاروان و یا به صورت انفرادی جهت زیارت قبور ایمه و امام زادگان عازم ایران و عراق می شوند. علمای شیعه بنگلادش، دانش آموختگان حوزه علمیه قم و با اختلاف زیادی فارغ التحصیل حوزه های علمیه هند و پاکستان هستند. هم اکنون 47 نفر طلبه بنگالی اعم از زن و مرد در مقاطع گوناگون تحصیلی مشغول تحصیل در حوزه علمیه قم به تحصیل اشتغال دارند.<ref>مصاحبه با محمد ابو سعید، نماینده طلاب بنگالی درحوزه علمیه قم</ref>


'''6. 2. 7. شيعيان در نظر مردم بنگلادش'''
==== '''چه باید کرد؟''' ====
 
<blockquote>«آنچه که گفته شد شرحی بسیار مختصر و پراکنده از اوضاع و احوال شیعیان و جامعه شیعه درکشور بنگلادش بدون هیچ تفسیر و ارایه نظری بود. از نوشته ناقص مذکور می‌توان به گوشه‌های از مشکلات شیعیان پی‌برده ولازم است برای دفع نواقص موجود تلاشی همه جانبه توسط ارگان های ذیربط در جمهوری اسلامی ایران صورت گیرد تا درقالب مقدورات موجود آنچه شایسته نام و جایگاه تشیع می باشد شکل گیرد».</blockquote>
مسلمانان بنگلادش در حب اهل بيت(ع) و احترام به آنان شايد در بين مسلمانان جهان كم نظير باشند؛ ولي نظر آنان در باره شيعيان اين كشور معمولاً مناسب نیست و با نگاهي متفاوت به آن ها مي‌نگرند. برخي از علل آن به شرح زير مي‌باشد.
 
1. تبليغات سلفي‌ها و وهابي‌ها عليه شيعيان و تاكيد بر روي مطالبي نظير اعتقاد شيعيان بر بي‌احترامي به خلفاي راشدين، اعتقاد به تحريف قرآن، و مسائلي نظير آن ؛كه در سطح كليه ي كشورهاي اسلامي اتفاق مي افتد.
 
2. رابطه سرد و نا مناسب بين برخي از شيعيان (اصيل) با اهل سنت و حتي با آن دسته از اهل سنت كه عاشق اهل بيت(ع) هستند و تكفير آنان؛ متاسفانه هنوز برخي از شيعيان اين كشور به شعار وحدت اسلامي كه رهبر فقيد ج.ا.ايران مروج و منادي آن بوده و مقام معظم رهبري بر آن تاكيد فراوان دارند، روي نياورده‌اند.
 
3.  مكالمه اكثر شيعيان (اصيل) با زبان اردو؛ مردم بنگلادش انقلاب و استقلال خود در پاكستان غربي را با اتحاد حول محور مخالفت با زبان بيگانه و استعماري (اردو) و گرامي داشت زبان مادري خويش (بنگالي) شكل دادند. حتي برخي از علماي بزرگ اهل سنت را به دلیل علاقه به زبان اردو  عامل دشمن شناختند و با آن ها مبارزه كردند. مردم بنگلادش ويژگي انقلاب خود را انقلاب زبان مي‌دانند. همان گونه كه مردم ايران ويژگي انقلاب خويش را اسلامي بودن آن مي‌دانند. حال مردمي كه عليه يك زبان انقلاب كرده‌اند چگونه مي‌توانند مكالمه كنندگان به آن زبان را بپذيرند و آنها را خودي بدانند.
 
4.  برخي اقدامات ناپسند شيعيان در مراسم عزاداري امام حسين(ع)؛ شيعيان بنگلادش در ايام عزاداري امام حسين(ع) با زنجير‌هاي تيغ دار به بدن و پشت خود مي زنند و سر خويش را با قمه مي‌شكافند و با لباس‌هاي آغشته به خون به عزاداري مي‌پردازند. اين حالت ناپسند و مشتمئز كننده، ساير مسلمانان را وادار به واكنش مي کند. برخي از سني‌ها به همين دليل شيعيان را محكوم مي‌كنند و آنان را مسلمان نمي‌دانند و برخي ديگر كه قدري منصف تر هستند، مي‌گويند اينان مسلماناني جاهل هستند و اين جهالت ريشه در اعتقادات آنان دارد.
 
5. اوضاع اجتماعي و اقتصادي شيعيان؛ شيعيان غالبا از نظر تحصيلات، اقتصاد، معيشت و درجات اجتماعي و علمي در وضعيت نامناسب و متمايل به طبقات ضعيف اجتماع قرار دارند و اين خود باعث منزوي شدن آنان در جوامع اسلامي مترقي مي‌گردد. البته تعداد انگشت شماري از شيعيان از مكنت و ثروت فراواني برخوردار هستند كه يا خود را به اقشار مذهبي نزديك نمي كنند و يا در بين متدينن داراي مقبوليت نيستند.‍‍
 
'''6. 2. 8. مراكز،موسسه ها،وتشكيلات آموزشي وتبليغي شيعيان در بنگلادش'''
 
در كشور بنگلادش شيعيان براي حفظ موقعيت ديني خويش، تبليغ و بالابردن سطح آگاهي‌ها و دانش هم مذهبان خويش اقدام به شكل دهي تشكيلات و سازمان‌هاي گوناگوني کرده‌اند. برخي از آنان قانوني و در دواير دولتي ثبت شده‌اند و برخي هم به صورت غير رسمي شكل‌گرفته و فعال هستند. در اين نوشته به برخي از آنان اشاره‌اي شده است و اطلاعاتي مختصري در باره آنان ارائه مي شود.
 
'''6. 2. 8. 1.مراكز آموزشي و تبليغي'''
 
1.  حوزه علميه كولنا: استان كولنا در جنوب غربي كشور بنگلادش واقع و داراي مرزي طولاني باكشور هندوستان مي باشد. اين استان از نظر تراكم حضور شيعيان پس از داكا مقام دوم را در اين كشور دارا است، به طوري كه گفته مي‌شود حدود يك سوم از كل شيعيان در اين استان زندگي مي‌كنند. تنها حوزه علميه ويژه برادران شيعه در بنگلادش در مركز اين استان (شهرستان كولنا در 310 كيلومتري جنوب داكا) واقع است.
 
    مديريت اين حوزه را حجت الاسلام والمسلمين سيد خليل رضوي برعهده دارد كه از فارغ التحصيلان حوزه علميه قم مي‌باشد. اين حوزه زير نظر سازمان مدارس و حوزه‌هاي علميه خارج از كشور اداره مي‌شود. از فارغ التحصيلان اين حوزه هم اكنون يازده نفر در شهرستان قم مشغول كسب علم هستند، چهار نفر از فارغ التحصيلان اين حوزه پس از اتمام مرحله‌اول تحصيلات خويش در قم، به كشور بنگلادش بازگشته اند و در جایگاه امام جماعت، مدرس و معلم مشغول فعاليت ديني هستند. تعداد پنج نفر از فارغ التحصيلان كه موفق به اخذ مدرك كارداني از حوزه علميه كولنا شده‌اند، هم اكنون در جایگاه امام جماعت، مدرس و معلم در شهرستان‌ها و روستاهاي متفاوت كشور بنگلادش مشغول انجام وظيفه هستند. طبق آخرين اطلاعات، هم اكنون 28 نفر در اين مركز ديني مشغول تحصيل مي‌باشند كه 16 نفر دانشجو و 12 نفر طلبه هستند. تعداد استادان به اضافه مدير مدرسه چهار نفر مي‌باشند. اين حوزه در سال 1995 (1374) با همكاري سازمان مدارس و حوزه‌هاي علميه خارج از كشور(جامعه المصطفي (ص) العالميه) تاسيس شده است. در اين حوزه علميه فعاليت‌هاي تبليغي قابل ملاحظه‌اي نظير برگزاري سمينار، نمايشگاه عكس و فيلم نيز شكل گرفته و با استقبال مسلمانان مواجه شده است. در ضمن اين حوزه داراي هفته نامه‌اي به نام فجر مي‌باشد که تاكنون چندين جلد كتاب در موضوعات مختلف اسلامي ترجمه و منتشر کرده است.
 
2.  مدرسه صاحب الزمان خالص پور: اين مدرسه ديني در هفت كيلو متري شهرستان كولنا و در منطقه خالص پور واقع است. در اين مدرسه حدود 20 نفر دانش‌آموز زير 13 سال مشغول تحصيل هستند. مدير اين مدرسه آقاي سيد رضا علي زيدي از فارغ التحصيلان حوزه علميه قم و معاون او آقاي نورعلم مي‌باشد كه در هندوستان درس خوانده است. معمولاً فارغ التحصيلان اين مدرسه جذب حوزه علميه كولنا مي‌شوند.
 
3.  حوزه علميه خواهران شيعه در داكا: اين حوزه علميه در سال 1383 به همت سازمان مدارس و حوزه‌هاي علميه خارج از كشور تاسيس شده است. دانش‌جويان اين حوزه را حدود 25 نفر از دختران بنگلادش تشكيل مي‌دهند كه حدود يك دوم آن ها به صورت شبانه روزي و بقیه به صورت روزانه در اين حوزه مشغول تحصيل هستند. اميد مي رود اين حوزه در آينده خدمت شايسته ای به شيعيان بنگلادش ارائه کند.
 
4.  حسينيه دالان: همان طور كه قبلا اشاره کردیم، حسينيه دالان مهم ترين مركز شيعي كشور بنگلادش مي‌باشد. اين حسينيه داراي قديمي‌ترين تشكيلات شيعي در داكا است كه در سال 1642م/1052 هـ. ق توسط حاكم ايالات «ناوارا» در زمان فرمانروايي «شاه شجاع» شاهزاده بنگال، به نام ميرمراد بنيانگذاري شد. در حال حاضر اين حسينيه توسط هيئتي به نام شوراي رفاهي حسينيه اداره مي‌شود. اهداف اين تشكيلات طبق اساسنامه عبارت اند از:
 
1. سخنراني، وعظ و خطابه اسلامي (شيعه اثني عشري)
 
2. زمينه سازي براي ايجاد اتحاد شيعيان بنگلادش
 
3. انجام كمك‌هاي رفاهي، بهداشتي، پزشكي و ... در ميان جوامع شيعي
 
4. سازمان دهي مراسم در ماه محرم، دادن افطاري در ماه مبارك رمضان و...  
 
مولانا راشد حسين زيدي امام جماعت اين تشكيلات و پادشاه شيرازي مسئول و سرپرست هيات مديره شوراي رفاهي (هيات امناي) حسينيه مي باشند(شناسنامه آموزشي بنگلادش، مركز آموزش سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامي، ص24).
 
5.  مؤسسه دارالقرآن كريم: اين موسسه به صورت رسمي ثبت شده و از نظر دولت بنگلادش قانوني مي باشد. دار القرآن فعاليت‌هاي تبليغي، آموزشي، رفاهي و پزشكي فراواني در بنگلادش انجام مي‌دهد، مانند:
 
1. ايجاد كتابخانه در محل حسينيه دالان؛
 
2. تشكيل و حمايت از شفاخانه‌ها در مناطق مختلف كشور بنگلادش، از جمله تاسيس يك شفاخانه مجهز و كامل در حسينيه دالان؛
 
3. حمايت از روحانيون و مبلغين شيعه اعم از فارغ التحصيلان ايران و يا بومي جهت ارائه خدمات بيشتر و بهتر آموزش و تبليغي؛
 
4. فعاليت جهت ايجاد وحدت بين مذاهب مختلف اسلامي؛
 
5. حمايت از خانواده‌ها مستضعف و فقراي مسلمان.
 
6. برگزاري كلاس هاي آموزشي
 
7. چاپ وانتشار كتب مورد نياز
 
اين موسسه با حمايت مالي جمهوری اسلامی ایران و با مدیریت و نظارت نماينده محترم مقام معظم رهبری حضرت آيت الله شاهرخي خرم آبادي اداره مي‌شود.
 
 
'''6. 2. 8. 2.انجمن‌ها و گروهاي شيعي'''
 
1.  انجمن پانجاتاني (پنج‌تن) در شهرستان كولنا: هدف اين انجمن تبليغ عقايد و اعمال شيعه مي‌باشد. اين انجمن داراي فعاليت‌هاي مطبوعاتي و انتشاراتي قابل ملاحظه‌اي مي‌باشد. آقاي سيد واصف ميرزا مسوول اين انجمن مي‌باشد.
 
2.  سازمان خيرين نور الثقلين: اين سازمان در سال 1977 توسط مولانا سيد راشد حسين زيدي در داكا تاسيس شد. هدف آن فعاليت‌هاي مذهبي، امور خيريه، انتشارات و ... است.
 
3.  فدراسيون جوانان جعفري دباتا، در ساتخيرا به سرپرستي حجت الاسلام محمد عبد القدوس
 
4.  فدراسيون روح الله در ساتخيرا به سرپرستي حاجي مشرف علي خان
 
5.  موسسه البلاغ در ساتخيرا به سرپرسيتي ميرزا انور حسين
 
6.  محمديه تراست، در منطقه محمد پور داكا به سرپرستي محمود حسين
 
7.  انجمن عباسيه در شهرستان سيد پور به سرپرستي سيد معصوم خان
 
 
'''6. 2. 8. 3. انجمن‌ها و گروه هاي شيعي مستبصرين'''
 
1.  فونداسيون ايده‌آل در شهرستان داكا به سرپرستي شهيد الزمان؛
 
2.  آكادمي امام مهدي (عج) در برهان الدين بهولا: در سال 1979م در شهرستان برهان الدين بهولا، براي تبليغ و تبيين تشيع مركزي تاسيس شد كه عمده‌ترين كارهاي آن تدريس قرآن، تحصيلات علوم اسلامي و علوم عقايد مذهب شيعه و اداره كتابخانه است. بهولا بزرگ ترين جزيره بنگلادش محسوب مي شود كه 4 ميليون جمعيت دارد. در اين شهرستان 85 درصد مسلمانان سنی و 12درصد هندو و بودائی و... مقيم مي‌باشند. وقتی که انقلاب اسلامی ايران به رهبري حضرت امام خمينی (ره) در سال 1979م به پيروزي رسيد, حضرت امام خمينی(ره) در سراسر جهان در جایگاه شخصيتی عارف مسلك و مهم ظاهر شدند. از آن زمان با دعوت شيخ محمد شهيد الزمان چند نفر اهل تسنن, کتب امام خمينی (ره), کتب تاريخ خلافت وکتب عقايد مذهب شيعه را خواندند و در نتيجه به مذهب حقه شيعه مشرف شدند. آن زمان برای تبليغ اين مذهب، مرکزی به نام کتابخانه شيخ سعدی و مکتب خانه ای برای تدريس قرآن به كمك حضرت آيت ا... شاهرخي (نماينده مقام معظم رهبري در بنگلادش)در شهرستان برهان الدين تاسيس شد. اکنون در اين شهرستان بيش از 20 خانواده از مذهب تشيع پيروي مي‌كنند. در حال حاضر اين تشكيلات به آكادمي امام مهدي (عج) تغيير نام داده و سرپرستي آن برعهده آقاي محمد نورعالم مي‌باشد.
 
3.    موسسه محمديه در شهرستان راجشاهي به سرپرستي عزيز الحق؛
 
4.    سازمان تبليغي دعوت در داكا به سرپرستي الطاف حسين؛
 
5.    سازمان اقرأ در شهرستان ساتخيرا به سرپرستي وكيل عبدالرزاق؛
 
6.    حلقه مطالعاتي اماميه در منطقه بوگرا به سرپرستي ابو جعفر؛
 
7.    مجلس خواهران در شهرستان داكا به سرپرستي خانم سلينا پروين؛
 
8.    آكادمي شهيد تيتومير داكا با مديريت آقاي عاصف الرحمان.
 
(اطلاعات مشروح زير حاصل يك جلسه دوستانه با آقاي عاصف الرحمان مدير آكادمي شهيد تيتومير و دكتر ظهير الدين محمود عضو ارشد اين تشكيلات مي باشد)
 
«جمعي از جوانان شيعه تحصيل‌كردة كشور بنگلادش كه اكثراً از مستبصرين (شيعه شدگان) می باشند، در سال 1999 ميلادي اقدام به تاسيس تشكيلاتي آموزشي عقيدتي به نام موسسه آكادمي شهيد تيتومير کردند و در طول عمر كوتاه اين تشكيلات اقدامات مهمي انجام داده‌اند. هم اكنون چهار نفر از اعضاي ارشد اين تشكيلات، در حال كسب علم در حوزه علميه قم و در سطوح بالا هستند. اين تشكيلات تاكنون حدود سي جلد كتاب به زبان بنگالي ترجمه و توزيع نموده است. آنان داراي يك فصلنامه به نام النور (جوتي) هستند كه در تيراژ يكهزار نسخه منتشر مي‌شود. در اين فصلنامه بيشتر مسائل عقيدتي و فكري مربوط به اسلام و تشيع مطرح مي‌شود.
 
«در اين موسسه هم اكنون دوره‌هاي آموزشي ديني كوتاه و بلند مدت ويژه اعضاء و طرفداران برگزار مي‌شود. آقاي محمد عاصف الرحمن كه فارغ التحصيل دانشگاه ملي در مقطع فوق ليسانس روانشناسي مي‌باشد، مدير اجرايي اين تشكيلات است كه هم اكنون در يك آپارتمان نسبتاً مناسب مستقر هستند.
 
«برگزاري دعاي كميل در هر شب جمعه، مراسم دعا و برگزاري احيا در ماه مبارك رمضان و عزاداري در ماه محرم و صفر از ديگر برنامه‌هاي اين تشكيلات است.
 
«هيات امناي اين تشكيلات اذعان مي‌دارد كه كمك و حمايت‌هاي علمي، معنوي و مادي از هركدام از تشكيلات شيعي را مي‌پذيرند؛ ولي در روش كار خويش بدون مطالعه و بررسي تغيير نمي‌دهند».
 
ملاحظات:
 
1.  اين تشكيلات داراي حدود سي عضو فعال است. تعداد افراد شركت كننده در جلسات آنان و مخصوصاً در مراسم مهم به حدود يكصد نفر مي‌رسد.
 
2.  اين تشكيلات از محل حق اشتراك اعضا و بعضاً حمايت‌هاي افراد خير اداره مي‌شود.
 
3.  شهيد تيتومير كه اين تشكيلات نام او را برخود نهاده است، از مبارزين و مجاهدين بنگال غربي و يكي از فرماندهان مبارز عليه استعمار انگليسي بوده است كه در سال 1951 به شهادت رسيده است. گفته مي‌شود كه تيتومير از سادات و ايراني الاصل بوده است.
 
4.  مي‌توان گفت كه اعضاي آكادمي شهيد تيتومير معتقد به ترويج اسلام خرد گرايانه بوده و قصد بارور ساختن استعدادهاي جوانان شيعه و بيشتر مستبصرين را در ذهن مي‌پرورانند. آنان به اصل تقيه بيش از حد معتقدند و در بيشتر اوقات در مجامع و گردهمايي‌هاي اسلامي از ابراز عقيد خود به صورت مستقيم و يا اقامه نماز به صورت شيعي پرهيز مي‌نمايند.
 
'''6. 2. 9.ارتباط شيعيان با جمهوري اسلامي ايران'''
 
همان طور كه گفته شد، تشيع از طريق بازرگانان، تجار، سلاطين، علما و عرفاي ايراني وارد بنگلادش شد و به همين واسطه ارتباط آنان در طول تاريخ با ايران برقرار بوده است. البته اين ارتباطات به دليل اوضاع سياسي و ناامني ها شدت و ضعف داشته است. حضور فعال شش قرن زبان فارسي در بنگلادش (1200 تا 1800 ميلادي) و ارتباطات سياسي فعال آن دوران نيز مقوم اين ارتباط بوده است. شيعيان هر سال در قالب كاروان و يا به صورت انفرادي جهت زيارت قبور ائمه و امام زادگان عازم ايران و عراق مي شوند. علماي شيعه بنگلادش، دانش آموختگان حوزه علميه قم و با اختلاف زيادي فارغ التحصيل حوزه هاي علميه هند و پاكستان هستند. هم اكنون 47 نفر طلبه بنگالي اعم از زن و مرد در مقاطع گوناگون تحصيلي مشغول تحصيل در حوزه علميه قم به تحصيل اشتغال دارند (مصاحبه با محمد ابو سعيد، نماينده طلاب بنگالي درحوزه علميه قم).
 
'''6. 2. 10.چه بايد كرد؟'''
 
«آنچه كه گفته شد شرحي بسيار مختصر و پراكنده از اوضاع و احوال شيعيان و جامعه شيعه دركشور بنگلادش بدون هيچ تفسير و ارائه نظري بود. از نوشته ناقص مذكور مي‌توان به گوشه‌هاي از مشكلات شيعيان پي‌برده ولازم است براي دفع نواقص موجود تلاشی همه جانبه توسط ارگان های ذیربط در جمهوري اسلامي ايران صورت گیرد تا درقالب مقدورات موجود آنچه شایسته نام و جایگاه تشیع می باشد شکل گیرد».
 
'''6. 2. 11.اهل تسنن'''


=== [[تسنن در بنگلادش|اهل تسنن]] ===
اکثریت قاطع مسلمانان بنگلادش اهل سنت می باشند و 99/99درصد جمعیت مسلمانان کشور را تشکیل می دهند. آنان به دو دسته تقسیم می شوند:  
اکثریت قاطع مسلمانان بنگلادش اهل سنت می باشند و 99/99درصد جمعیت مسلمانان کشور را تشکیل می دهند. آنان به دو دسته تقسیم می شوند:  


1. حنفیان: پیروان مذهب حنفی 90در صد از جمعیت مسلمانان اهل سنت را تشکیل می دهند.  
==== حنفیان ====
پیروان مذهب حنفی 90در صد از جمعیت مسلمانان اهل سنت را تشکیل می دهند.  


2. اهل الحدیث: 10درصد جمعیت اهل سنت را تشکیل می دهند و پیرو هیچ یک از مذاهب چهارگانه نیستند. از لحاظ عقاید و افکار و سلوک بسیار نزدیک به وهابیت می باشند. نفوذ وهابیت در بین آنان بیش از نفوذشان در حنفیان است.  
==== اهل الحدیث ====
10درصد جمعیت اهل سنت را تشکیل می دهند و پیرو هیچ یک از مذاهب چهارگانه نیستند. از لحاظ عقاید و افکار و سلوک بسیار نزدیک به وهابیت می باشند. نفوذ وهابیت در بین آنان بیش از نفوذشان در حنفیان است.  


    چون اغلب مسلمانان بنگلادش پیرو فرقه صوفیه هستند و عقاید صوفی ها به عقاید و افکار شیعه بسیار نزدیک می باشد، حساسیت مذهبی بین شیعه و سنی به حدی که در پاکستان و هند و کشورهای دیگر وجود دارد، نیست. مسلمانان اهل سنت این کشور اهل بیت پیامبر(ص) را دوست دارند و با ارادت خاصی در مراسم عزاداری ابا عبدالله الحسین (ع) در عاشورا شرکت می کنند. اکثریت شرکت کنندگان در راهپیمایی های عاشورا در شهرداکا و دیگر نقاط کشور اهل تسنن می باشند. ولی در سال های اخیر فعالیت وهابی ها در سراسر کشور گسترش پیدا کرده است و بر اثر فعالیت آن ها تعداد شرکت کنندگان در مراسم مزبور کاهش یافته است.
چون اغلب مسلمانان بنگلادش پیرو فرقه صوفیه هستند و عقاید صوفی ها به عقاید و افکار شیعه بسیار نزدیک می باشد، حساسیت مذهبی بین شیعه و سنی به حدی که در پاکستان و هند و کشورهای دیگر وجود دارد، نیست. مسلمانان اهل سنت این کشور اهل بیت پیامبر(ص) را دوست دارند و با ارادت خاصی در مراسم عزاداری ابا عبدالله الحسین (ع) در عاشورا شرکت می کنند. اکثریت شرکت کنندگان در راهپیمایی های عاشورا در شهرداکا و دیگر نقاط کشور اهل تسنن می باشند. ولی در سال های اخیر فعالیت وهابی ها در سراسر کشور گسترش پیدا کرده است و بر اثر فعالیت آن ها تعداد شرکت کنندگان در مراسم مزبور کاهش یافته است.
 
'''6. 2. 12.جمعیت بهره ها'''


===== جمعیت بهره ها =====
آماری دقیق از تعداد بهره ها در دست نیست و در هر حال بسیار کمتر از شمار شیعیان دوازده امامی اند.
آماری دقیق از تعداد بهره ها در دست نیست و در هر حال بسیار کمتر از شمار شیعیان دوازده امامی اند.


'''6. 2. 13.هندو'''
=== [[هندوها در بنگلادش|هندو]] ===
 
از کل [[جمعیت بنگلادش]] <ref>161300000 نفر، طبق آخرین آمار از [https://www.wikipedia.org/ ویکیپدیا]، 2012</ref>، حدود 15 درصد را هندوها تشکیل می دهند. هندوها به گروه ها و طبقاتی تقسیم شده اند. طبقه برهمن ها در راس همه طبقات این دین و روحانی هندوها می باشند. اجرای مراسم دینی و مذهبی، نکاح و مراسم تشییع میت و سوزاندن آن و...، در دست برهمن هاست. طبقه شاتریاها بعد از طبقه برهمن ها می باشد. در گذشته این گروه (شاتریاها) متصدی امور کشوری و لشکری بودند. طبقه کسبه و تجار (ویشیا) نیز بعد از طبقه شاتریاست. این طبقه به انواع داد و ستد و کسب و کار مشغول اند.
از کل جمعیت بنگلادش (161300000 نفر، طبق آخرین آمار از ویکیپدیا، 2012)، حدود 15 درصد را هندوها تشکیل می دهند. هندوها به گروه ها و طبقاتی تقسیم شده اند. طبقه برهمن ها در راس همه طبقات این دین و روحانی هندوها می باشند. اجرای مراسم دینی و مذهبی، نکاح و مراسم تشییع میت و سوزاندن آن و...، در دست برهمن هاست. طبقه شاتریاها بعد از طبقه برهمن ها می باشد. در گذشته این گروه (شاتریاها) متصدی امور کشوری و لشکری بودند. طبقه کسبه و تجار (ویشیا) نیز بعد از طبقه شاتریاست. این طبقه به انواع داد و ستد و کسب و کار مشغول اند.
 
 
'''6. 2. 14.مسیحی'''


=== [[مسيحيت در بنگلادش|مسیحی]] ===
اکثریت مسیحیان بنگلادش پیرو کلیسای کاتولیک روم هستند و پاپ را به عنوان رهبر روحانی مذهبی شان می دانند. شاید عده ای بسیار اندک از مسیحیان بنگلادش پروتستان باشند. چون اغلب میسیونرهای مسیحی که در بنگلادش فعالیت های تبلیغی گسترده دارند، پیرو کلیسای کاتولیک رومی واتیکان هستند.
اکثریت مسیحیان بنگلادش پیرو کلیسای کاتولیک روم هستند و پاپ را به عنوان رهبر روحانی مذهبی شان می دانند. شاید عده ای بسیار اندک از مسیحیان بنگلادش پروتستان باشند. چون اغلب میسیونرهای مسیحی که در بنگلادش فعالیت های تبلیغی گسترده دارند، پیرو کلیسای کاتولیک رومی واتیکان هستند.


=== [[آیین بودا در بنگلادش|بودایی]] ===
اکثریت جمعیت بودایی کشور در نواحی چیتاگون کوهستانی دیده می شود. جمعیت انیمست ها نیز در شمال بنگلادش (نواحی [[راجشاهی]] و دیناجپور) سکونت دارند.


'''6. 2. 15.بودایی'''
=== [[ترکیب جمعیتی پیروان ادیان بنگلادش|ترکیب جمعیتی پیروان ادیان و مذاهب]] ===
 
جمعیت مسلمانان در بنگلادش اکثریت دارد و 88 درصد جمعیت کل کشور مسلمان هستند. جمعیت هندوها (بت پرستان مشرک)، 11درصد کل کشور را تشکیل می دهد. جمعیت مسیحیان قبلا دویست تا سیصد هزار نفر بود، ولی در اثر فعالیت گسترده مبلغین مسیحی در سراسر کشور، در طی دو دهه گذشته، به طور غیر رسمی به دو میلیون نفر رسیده است. جمعیت بودایی ها در بنگلادش بین سی تا پنجاه هزار نفر است. در سایر ادیان هم می توانیم به انیمیست ها اشاره کنیم که به اسم سایوتال مشهورند و تعدادشان حدودا ً پانصد هزار نفر می باشد.
اکثریت جمعیت بودایی کشور در نواحی چیتاگون کوهستانی دیده می شود. جمعیت انیمست ها نیز در شمال بنگلادش (نواحی راجشاهی و دیناجپور) سکونت دارند.
 
'''6. 3. ترکیب جمعیتی پیروان ادیان و مذاهب'''
 
جمعیت مسلمانان در بنگلادش اکثریت دارد و 88 درصد جمعیت کل کشور مسلمان هستند. جمعیت هندوها (بت پرستان مشرک)، 11درصد کل کشور را تشکیل می دهد. جمعیت مسیحیان قبلاً دویست تا سیصد هزار نفر بود، ولی در اثر فعالیت گسترده مبلغین مسیحی در سراسر کشور، در طی دو دهه گذشته، به طور غیر رسمی به دو میلیون نفر رسیده است. جمعیت بودایی ها در بنگلادش بین سی تا پنجاه هزار نفر است. در سایر ادیان هم می توانیم به انیمیست ها اشاره کنیم که به اسم سائوتال مشهورند و تعدادشان حدودا ً پانصد هزار نفر می باشد.
 
'''6. 4. آیین ها و مکاتب غیر دینی'''
 
قبل از پیروزی انقلاب اسلامی ایران، بهاییگری در بنگلادش وجود نداشت. پس از پیروزی انقلاب اسلامی ایران، این فرقه ضاله توسط ایرانی های بهایی فراری در بنگلادش پایه گذاری شد. اینان توانسته اند در ناحیه میمنسینگ ( شمال شرق بنگلادش ) حدوداً پنچ هزار نفر از اهالی آن منطقه را به بهاییت بکشند.
 
    فرقه قادیانی نیز در بنگلادش در حال رشد است. آمار دقیق جمعیت قادیانی ها در دست نیست. اینان شبکه تبلیغاتی گسترده ای در سراسر بنگلادش دارند. تعداد درخور توجهی از قادیانی ها در پایتخت دیده می شوند. پیروان آیین های غیر دینی تحت عناوین بشر دوستانه و زیر نظر N.G.O (مؤسسه غیر دولتی) کار می کنند. بودجه آن ها از طرف آمریکا و کشورهای غربی تامین می شود.
 
'''6. 5. مفاخر و مشاهیر دینی متنفذ'''
 
رهبران مذهبي بنگلادش دراويش و صوفيان مي باشند. قبل از حكومت ترك ها نخستين درويشي كه به منظور اشاعه و تبليغ اسلام وارد بنگال شد، « مخدوم شيخ جلال الدين تبريزي » نام داشت. وي مسجد و باغ و خانقاهي در پاندوآ ( در بنگال غربي ) بنا كرد كه هزاران مسكين و گرسنه ومسافر از خانقاه وي متنعم مي شدند. توسط وي هزاران نفر آيين اسلام را پذيرفتند.
 
   درويش « شاه جلال مجروي يمني » ( که به تبريزي هم شهرت دارد) از ديگر دراويش معروف و متنفذ بنگال است كه باكمك سرداران فيروز شاه سيلهت را فتح كرد. ابن بطوطه در سال 1303 با وي در سيلهت ملاقات کرد. هزاران نفر از مردم بنگال توسط وي به اسلام روي آوردند.
 
   از دیگر دراويش و مصلحان زاهد معروف بنگلادش مي توان از اين افراد نام برد: «نور قطب العالم»، « بابا آدم شهيد »، در بخش منشي گنج نزديك داكا، «خان جهان علي » كه مزارش در بندر كولنا قرار دارد، « بدربير » يا « بدرالدين شاه » در چيتاگنگ ( ظاهراً اين فرد مريدان فراواني در بين قايقرانان وملوانان داشته به طوري كه قايقرانان معتقد به قدرت معنوي وي بوده و به هنگام دريانوردي نام او را ذكر مي کردند). صوفي « شاه مقدوم » بزرگ شهر راجشاهي كه مريدان فراواني دارد. وي نوة « عبدالقادر گيلاني» از مصلحان معروف شبه قاره مي باشد. « شاه مقدوم » از شاهزاده پور واقع در شهر پابنا و « علي بغدادي » از ميرپور واقع در داكا مي باشند. « قاضي مغول اعزام خان»، «عبدالله كرماني»، « شاه شافع الدين شهيد»، «سيد عباس علي مكي» نيز از دراويش معروف بودند. در دوران حكومت ترك ها، دراويش و صوفيان و علما نفوذ فوق العاده در بين مردم داشتند.
 
  ابن بطوطه ( 703 ق/ 1304م-779 ق/ 1380م) مي نويسد: «در طول حكومت فخرالدين مبارك شاه، دراويش علاوه بر احترامي كه حكمرانان براي ایشان قائل بودند، امكانات زيادي از جمله مسافرت رايگان توسط قايق، غذا و ... برخوردار داشتند. به دستور سلاطين وقت، هنگامي كه درويشي وارد شهر مي شد بنگلادش حاكم شهر از وي استقبال مي كرد و نيمي از خزانة دولت در اختيارش قرار مي گرفت» (ابن بطوطه، 1354: 320-399).
 
    در دوران مغول نيز صوفيان و دراويش بـــه توسعه نفوذ اسلام مي پرداختند. « خواجه معين الدين چشتي » معروف به « سلطان الاوليا هندوستان» در همين ايام مي زيست. وی سرسلسله صوفیای کرام در شبه قاره است و اصلا ایرانی بود و از مردم سیستان. مظهرالدین صدیقی (در: سایت کتابخانه طهور) می نویسد:
 
    «خواجه معین الدین چشتی هروی در قرن ششم هجری در سیستان متولد شد و در همان جا به فرا گرفتن علم و دانش پرداخت و سپس به چشت هرات مهاجرت کرد و در این شهر به ریاضت مشغول شد و از این رو به چشتی معروف شده است. وی پس از مدتی اقامت در چشت عازم طوس شد و در طابران، در خانقاه خواجه عثمان هارونی، که یکی از مشایخ بزرگ خراسان بود، رحل اقامت افکند، و در آنجا در نزد خواجه عثمان به تکمیل مقامات عرفانی و روحانی مشغول شد. سرانجام دست ارادت به خواجه عثمان داد و در زمره خلفای وی قرار گرفت.
 
   «خواجه معین الدین از طوس رهسپار بغداد گردید و مدتی در این شهر که در آن روزگار از مراکز مهم علوم و معارف اسلامی بود توقف کرد و از مشایخ آن ها نیز بسیار استفاده کرد و خود نیز مجلس تدریس و ارشاد تشکیل داد. گروهی از او استفاده کردند و چندی نیز در حرمین شریفین و شام و مصر گردش کرد و خلایق بسیاری از او اجازه گرفتند و از مجلس علمی و عرفانی او استفاده بردند. در آغاز قرن هفتم هجری سلطان شهاب الدین غوری از موطن اصلی خود در فیروزکوه که در میان کوهستان های سر بر آسمان کشیده غور در مشرق هرات قرار دارد به هندوستان لشکر کشید. وی پس از اینکه لاهور را از بازماندگان و سلاطین غزنوی گرفت به طرف دهلی حرکت کرد و پس از چندی دهلی را فتح نمود و آنجا را پایتخت خود قرار داد. پس از اینکه ناحیه پنجاب به تصرف مسلمین درآمد و نفوذ اسلام در آن مناطق برقرار شد، گروهی از دانشمندان و رهبران مسلمانان برای ترویج و تبلیغ دین مقدس اسلام به پنجاب و راجستان مهاجرت کردند و به فعالیت های دینی و مذهبی مشغول شدند. خواجه معین الدین در این هنگام همراه سلاطین و امرای غوری به هندوستان رفت و در شهر اجمیر در منطقه راجستان ساکن شد. خواجه در اجمیر مؤسسات اسلامی درست کرد و مدارس و مساجدی بنیان نهاد و به تدریس و تبلیغ مبانی اسلامی مشغول شد. خواجه معین الدین از طریق تصوف و عرفان که با روح و فکر مردم هند سازگار بود، موضوعات دینی را القاء می کرد و در اندک مدتی شهرت عظیم یافت و مردم از اطراف و اکناف پیرامون وی را گرفتند و از وجود وی استفاده کردند». وی سپس به نحوه رفتار سلاطین دهلی و امرای هند با خواجه پرداخته است و می نویسد:
 
  «پادشاهان و امرای اسلامی هند فوق العاده به وی احترام می کردند. برای خواجه معین الدین وسائل پیشرفت از هر جهت فراهم شد و او توانست میلیون ها نفر از بت پرستان هند را به توحید راهنمایی کند و از برکت وی دین مقدس اسلام در شمال و مغرب هند پیش رود. معین الدین شاگردان زیادی تربیت کرد و آنان هر کدام در منطقه خود مصدر خدمات ارزنده ای شدند. قطب الدین بختیار کاکی و فریدالدین گنج شکر از شاگردان و تربیت شدگان او هستند که منشأ آثار و خدمات اسلامی شدند.  


   «خواجه معین الدین پس از مدتی فعالیت و تأسیس سازمان های فرهنگی و مذهبی در شهر اجمیر دیده از جهان فرو بست. مسلمین پس از درگذشت او برایش مقبره مجلل و باشکوهی ساختند که پس از هشت قرن هنوز پابرجاست و یکی از مزارات درجه اول مسلمین در هند به شمار می رود.
=== [[آیین ها و مکاتب غیر دینی بنگلادش|آیین ها و مکاتب غیر دینی]] ===
قبل از پیروزی انقلاب اسلامی ایران، بهاییگری در بنگلادش وجود نداشت. پس از پیروزی انقلاب اسلامی ایران، این فرقه ضاله توسط ایرانی های بهایی فراری در بنگلادش پایه گذاری شد. اینان توانسته اند در ناحیه میمنسینگ ( شمال شرق بنگلادش ) حدودا پنچ هزار نفر از اهالی آن منطقه را به بهاییت بکشند.


   «سلاطین مسلمان هند، از عصر ناصرالدین خلجی تا زمان نظام حیدرآباد، هر کدام در آنجا از خود یادگاری گذاشته اند. در ایوان و رواق ها و داخل مقبره اشعار زیادی به زبان فارسی که زبان رسمی مسلمانان هند بود نوشته شده» مانند:
فرقه قادیانی نیز در بنگلادش در حال رشد است. آمار دقیق جمعیت قادیانی ها در دست نیست. اینان شبکه تبلیغاتی گسترده ای در سراسر بنگلادش دارند. تعداد درخور توجهی از قادیانی ها در پایتخت دیده می شوند. پیروان آیین های غیر دینی تحت عناوین بشر دوستانه و زیر نظر N.G.O (موسسه غیر دولتی) کار می کنند. بودجه آن ها از طرف [[آمریکا]] و کشورهای غربی تامین می شود.


خواجه خواجگان معین الدین / اشرف اولیای روی زمین/ در جمال و کمال او چه سخن/  این مبین بود به حصن حصین/ روی بر در گهت همی سایند / صدهزاران ملک چو خسرو چین
=== [[مفاخر و مشاهیر دینی بنگلادش|مفاخر و مشاهیر دینی متنفذ]] ===
رهبران مذهبی بنگلادش دراویش و صوفیان می باشند. قبل از حکومت ترک ها نخستین درویشی که به منظور اشاعه و تبلیغ اسلام وارد بنگال شد، «مخدوم شیخ جلال الدین تبریزی» نام داشت. وی مسجد و باغ و خانقاهی در پاندوآ ( در بنگال غربی ) بنا کرد که هزاران مسکین و گرسنه ومسافر از خانقاه وی متنعم می شدند. توسط وی هزاران نفر آیین اسلام را پذیرفتند.


  سلاطین تیموری هندوستان به خواجه معین الدین بسیار ارادت داشتند. جلال الدین اکبر یک بار از آگره پایتخت خود پیاده برای زیارت معین الدین به اجمیر رفت، و مسلمانان شبه قاره هند از اهل تشیع و تسنن به وی علاقه دارند و هر ساله در ماه رجب مجلس عظیمی به یاد وی برگزار می شود و صدها هزار نفر از اطراف و اکناف شبه قاره پهناور هند در اجمیر اجتماع می کنند و از خدمات و زحمات اسلامی وی تجلیل و تکریم می کنند.  
درویش «شاه جلال مجروی یمنی» ( که به تبریزی هم شهرت دارد) از دیگر دراویش معروف و متنفذ بنگال است که باکمک سرداران فیروز شاه سیلهت را فتح کرد. [[ابن بطوطه]] در سال 1303 با وی در سیلهت ملاقات کرد. هزاران نفر از مردم بنگال توسط وی به اسلام روی آوردند.  


   در دوران استيلاي انگليس بر شبه قاره نيز بعضي از رهبران مذهبي عهده دار هدايت قيام های  مردمی عليه بريتانيا بودند، از جمله اين افراد « فكيرمنجوشاه » (87- 1763)، «شاه ولي ا...(1831- 1779)»، « سيد احمد بریلوي»، «اسماعيل شاهد»، «مير نصار علي»، «حاجي شريعت ا... »، «محسن الدين الياسي» و «مولانا كرامت علي» بودند كه با الهام از تعاليم اسلامي روحية جهاد و مبارزه طلبي را در مسلمانان بنگلادش تبليغ و تشويق مي كردند. «ابوالقاسم فضل الحق» از  باريسال بنگلادش و  «مولانا عبدالحميد خان باثاني» از ديگر رهبران سرشناس و مذهبي بنگال مي باشند كه در مبارزات استقلال طلبانه شبه قاره و پس از آن در استقلال بنگلادش نقش مهمي داشتند.  
از دیگر دراویش و مصلحان زاهد معروف بنگلادش می توان از این افراد نام برد: «نور قطب العالم»، «بابا آدم شهید»، در بخش منشی گنج نزدیک داکا، «خان جهان علی» که مزارش در بندر کولنا قرار دارد، «بدربیر» یا «بدرالدین شاه» در چیتاگنگ<ref>ظاهراً این فرد مریدان فراوانی در بین قایقرانان وملوانان داشته به طوری که قایقرانان معتقد به قدرت معنوی وی بوده و به هنگام دریانوردی نام او را ذکر می کردند</ref>. صوفی «شاه مقدوم» بزرگ شهر [[راجشاهی]] که مریدان فراوانی دارد. وی نوه «عبدالقادر گیلانی» از مصلحان معروف شبه قاره می باشد. «شاه مقدوم» از شاهزاده پور واقع در شهر پابنا و «علی بغدادی» از میرپور واقع در داکا می باشند. «قاضی مغول اعزام خان»، «عبدالله کرمانی»، «شاه شافع الدین شهید»، «سید عباس علی مکی» نیز از دراویش معروف بودند. در دوران حکومت ترک ها، دراویش و صوفیان و علما نفوذ فوق العاده در بین مردم داشتند.  


[[ابن بطوطه]] ( 703 ق/ 1304م-779 ق/ 1380م) می نویسد: <blockquote>«در طول حکومت فخرالدین مبارک شاه، دراویش علاوه بر احترامی که حکمرانان برای ایشان قایل بودند، امکانات زیادی از جمله مسافرت رایگان توسط قایق، غذا و ... برخوردار داشتند. به دستور سلاطین وقت، هنگامی که درویشی وارد شهر می شد بنگلادش حاکم شهر از وی استقبال می کرد و نیمی از خزانه دولت در اختیارش قرار می گرفت».<ref>ابن بطوطه (1354). سفرنامه ابن بطوطه، ترجمه محمد علی موحدی. تهران: بنگاه ترجمه و نشر کتاب، ص.399-320</ref></blockquote>در دوران مغول نیز صوفیان و دراویش بـــه توسعه نفوذ اسلام می پرداختند. «خواجه معین الدین چشتی» معروف به «سلطان الاولیا هندوستان» در همین ایام می زیست. وی سرسلسله صوفیای کرام در شبه قاره است و اصلا ایرانی بود و از مردم سیستان. مظهرالدین صدیقی (در: سایت کتابخانه طهور) می نویسد:<blockquote>«خواجه معین الدین چشتی هروی در قرن ششم هجری در سیستان متولد شد و در همان جا به فرا گرفتن علم و دانش پرداخت و سپس به چشت [[هرات]] مهاجرت کرد و در این شهر به ریاضت مشغول شد و از این رو به چشتی معروف شده است. وی پس از مدتی اقامت در چشت عازم طوس شد و در طابران، در خانقاه خواجه عثمان هارونی، که یکی از مشایخ بزرگ خراسان بود، رحل اقامت افکند، و در آنجا در نزد خواجه عثمان به تکمیل مقامات عرفانی و روحانی مشغول شد. سرانجام دست ارادت به خواجه عثمان داد و در زمره خلفای وی قرار گرفت. </blockquote><blockquote>«خواجه معین الدین از طوس رهسپار بغداد گردید و مدتی در این شهر که در آن روزگار از مراکز مهم علوم و معارف اسلامی بود توقف کرد و از مشایخ آن ها نیز بسیار استفاده کرد و خود نیز مجلس تدریس و ارشاد تشکیل داد. گروهی از او استفاده کردند و چندی نیز در حرمین شریفین و شام و [[مصر]] گردش کرد و خلایق بسیاری از او اجازه گرفتند و از مجلس علمی و عرفانی او استفاده بردند. در آغاز قرن هفتم هجری سلطان شهاب الدین غوری از موطن اصلی خود در [[فیروزکوه]] که در میان کوهستان های سر بر آسمان کشیده غور در مشرق [[هرات]] قرار دارد به هندوستان لشکر کشید. وی پس از اینکه لاهور را از بازماندگان و سلاطین غزنوی گرفت به طرف دهلی حرکت کرد و پس از چندی دهلی را فتح نمود و آنجا را پایتخت خود قرار داد. پس از اینکه ناحیه پنجاب به تصرف مسلمین درآمد و نفوذ اسلام در آن مناطق برقرار شد، گروهی از دانشمندان و رهبران مسلمانان برای ترویج و تبلیغ دین مقدس اسلام به پنجاب و راجستان مهاجرت کردند و به فعالیت های دینی و مذهبی مشغول شدند. خواجه معین الدین در این هنگام همراه سلاطین و امرای غوری به هندوستان رفت و در شهر اجمیر در منطقه راجستان ساکن شد. خواجه در اجمیر موسسات اسلامی درست کرد و مدارس و مساجدی بنیان نهاد و به تدریس و تبلیغ مبانی اسلامی مشغول شد. خواجه معین الدین از طریق تصوف و عرفان که با روح و فکر مردم هند سازگار بود، موضوعات دینی را القاء می کرد و در اندک مدتی شهرت عظیم یافت و مردم از اطراف و اکناف پیرامون وی را گرفتند و از وجود وی استفاده کردند». وی سپس به نحوه رفتار سلاطین دهلی و امرای هند با خواجه پرداخته است و می نویسد:</blockquote><blockquote>«پادشاهان و امرای اسلامی هند فوق العاده به وی احترام می کردند. برای خواجه معین الدین وسایل پیشرفت از هر جهت فراهم شد و او توانست میلیون ها نفر از بت پرستان هند را به توحید راهنمایی کند و از برکت وی دین مقدس اسلام در شمال و مغرب هند پیش رود. معین الدین شاگردان زیادی تربیت کرد و آنان هر کدام در منطقه خود مصدر خدمات ارزنده ای شدند. قطب الدین بختیار کاکی و فریدالدین گنج شکر از شاگردان و تربیت شدگان او هستند که منشأ آثار و خدمات اسلامی شدند. </blockquote><blockquote>«خواجه معین الدین پس از مدتی فعالیت و تأسیس سازمان های فرهنگی و مذهبی در شهر اجمیر دیده از جهان فرو بست. مسلمین پس از درگذشت او برایش مقبره مجلل و باشکوهی ساختند که پس از هشت قرن هنوز پابرجاست و یکی از مزارات درجه اول مسلمین در هند به شمار می رود.</blockquote><blockquote>«سلاطین مسلمان هند، از عصر ناصرالدین خلجی تا زمان نظام حیدرآباد، هر کدام در آنجا از خود یادگاری گذاشته اند. در ایوان و رواق ها و داخل مقبره اشعار زیادی به زبان فارسی که زبان رسمی مسلمانان هند بود نوشته شده» مانند:


'''6. 6. مفاخر و مشاهیر دینی معاصر'''
خواجه خواجگان معین الدین / اشرف اولیای روی زمین/ در جمال و کمال او چه سخن/  این مبین بود به حصن حصین/ روی بر در گهت همی سایند / صدهزاران ملک چو خسرو چین </blockquote>سلاطین تیموری هندوستان به خواجه معین الدین بسیار ارادت داشتند. جلال الدین اکبر یک بار از آگره پایتخت خود پیاده برای زیارت معین الدین به اجمیر رفت، و مسلمانان شبه قاره هند از اهل تشیع و تسنن به وی علاقه دارند و هر ساله در ماه رجب مجلس عظیمی به یاد وی برگزار می شود و صدها هزار نفر از اطراف و اکناف شبه قاره پهناور هند در اجمیر اجتماع می کنند و از خدمات و زحمات اسلامی وی تجلیل و تکریم می کنند.  


1. پروفسور مولانا اختر فاروق :   نايب امير خلافت مجلس بنگلادش ( حزب سياسي اسلامي ) ، سردبير سابق روزنامه سنگرام داكا ، نويسنده و مترجم كتاب هاي متعدد است و از ايران ديدن کرده است.  
در دوران استیلای انگلیس بر شبه قاره نیز بعضی از رهبران مذهبی عهده دار هدایت قیام های  مردمی علیه بریتانیا بودند، از جمله این افراد «فکیرمنجوشاه» (1763 - 1787)، «شاه ولی ا...( 1779 -1831 )»، «سید احمد بریلوی»، «اسماعیل شاهد»، «میر نصار علی»، «حاجی شریعت ا...»، «محسن الدین الیاسی» و «مولانا کرامت علی» بودند که با الهام از تعالیم اسلامی روحیه جهاد و مبارزه طلبی را در مسلمانان [[بنگلادش]] تبلیغ و تشویق می کردند. «ابوالقاسم فضل الحق» از  باریسال [[بنگلادش]] و  «مولانا عبدالحمید خان باثانی» از دیگر رهبران سرشناس و مذهبی بنگال می باشند که در مبارزات استقلال طلبانه شبه قاره و پس از آن در استقلال بنگلادش نقش مهمی داشتند.  


2. حافظ حبيب الرحمان : رئيس حركت وحدت اسلامي ( حزب سياسي اسلامي ) ، نويسنده ومترجم،  سردبير سابق هفته نامه جهان نو است و از ايران ديدن کرده است.  
==== مفاخر و مشاهیر دینی معاصر ====
1. پروفسور مولانا اختر فاروق: نایب امیر خلافت مجلس بنگلادش ( حزب سیاسی اسلامی سردبیر سابق روزنامه سنگرام داکا ، نویسنده و مترجم کتاب های متعدد است و از ایران دیدن کرده است.  


3. آقاي مجاهد الاسلام : استاد يار بخش اقتصاد و بانكداري دانشگاه داكا ، نويسنده چندين كتاب و مقالات در مجله ها و روزنامه ها ، رئيس مركز حقوق بشر داكا ( سازمان تحقيقاتي واجتماعي شامل كارمندان دولتي واساتيد دانشگاه) ، رئيس انجمن يادگاري دكتر كليم صديقي در بنگلادش.
2. حافظ حبیب الرحمان: رییس حرکت وحدت اسلامی ( حزب سیاسی اسلامی نویسنده ومترجم، سردبیر سابق هفته نامه جهان نو است و از ایران دیدن کرده است.  


4. مولانا خوندكار غلام مولا : امام جمعه مسجد ايستگاه قطار كملاپور (داكا) ، دبير كل اهل السنه و الجماعه بنگلادش، سخنران و نويسنده كتاب ، روحاني ضد وهابيت و از ايران ديدن کرده است.  
3. آقای مجاهد الاسلام: استاد یار بخش اقتصاد و بانکداری دانشگاه داکا ، نویسنده چندین کتاب و مقالات در مجله ها و روزنامه ها، رییس مرکز حقوق بشر داکا<ref>سازمان تحقیقاتی واجتماعی شامل کارمندان دولتی واساتید دانشگاه </ref>، رییس انجمن یادگاری دکتر کلیم صدیقی در بنگلادش.


5. مولانا سيد قطب الدين الحسيني چشتي : مرجع تصوف اتوگرام كيشورگنج ، نايب رئيس انجمن پاك پنج تن بنگلادش ، كتابي در باره اهل بيت به رشته تحرير در آورده و همچنين مقالات ايشان در مطبوعات به چاپ مي رسد.  
4. مولانا خوندکار غلام مولا: امام جمعه مسجد ایستگاه قطار کملاپور (داکا)، دبیر کل اهل السنه و الجماعه بنگلادش، سخنران و نویسنده کتاب ، روحانی ضد وهابیت و از ایران دیدن کرده است.  


6. مولانا محمد امين الاسلام : نويسنده تفسيرنور القرآن و چندين كتاب ديگر ، مقالات در روزنامه ها و مجلات، بيان كننده مسايل اسلامي در راديو وتلويزيون و سمينار ، خطيب (امام جمعه )  شاهي جامع مسجد لال باغ در داكا.
5. مولانا سید قطب الدین الحسینی چشتی: مرجع تصوف اتوگرام کیشورگنج، نایب رییس انجمن پاک پنج تن بنگلادش ، کتابی در باره اهل بیت به رشته تحریر در آورده و همچنین مقالات ایشان در مطبوعات به چاپ می رسد.  


7. وكيل سعد احمد : نويسنده كتاب هاي متعدد ، وكيل ديوان عالي كشور و از ايران ديدن کرده است.  
6. [[مولانا محمد امین الاسلام]]: نویسنده تفسیرنور القرآن و چندین کتاب دیگر، مقالات در روزنامه ها و مجلات، بیان کننده مسایل اسلامی در رادیو و تلویزیون و سمینار ، خطیب (امام جمعه ) شاهی جامع مسجد لال باغ در داکا.


8. آ. ن . م . عبدالمنان خان :  استاد دپارتمان عربي دانشگاه داكا ، رئيس كميته برگزاري روز قدس در بنگلادش، سرپرست برنامه عربي راديو بنگلادش و به ايران سفر كرده است.  
7. وکیل سعد احمد: نویسنده کتاب های متعدد، وکیل دیوان عالی کشور و از ایران دیدن کرده است.  


9. دكتر آ. ف . م . ابوبكر صديق : استاد دپارتمان عربي دانشگاه داكا ، مرجع تصوف مجدديه ، نويسنده چندين كتاب در باره تزكيه نفس و تصوف است.  
8. آ. ن . م . عبدالمنان خان:  استاد دپارتمان عربی دانشگاه داکا، رییس کمیته برگزاری روز قدس در بنگلادش، سرپرست برنامه عربی رادیو بنگلادش و به ایران سفر کرده است.  


10. قاضي شمس الرحمان : حقوقدان معروف ، نويسنده چندين كتاب در مورد مسائل حقوقي در اسلام ، رئيس سابق بنگلاآكادمي است.
9. دکتر آ. ف . م . ابوبکر صدیق: استاد دپارتمان عربی دانشگاه داکا، مرجع تصوف مجددیه، نویسنده چندین کتاب در باره تزکیه نفس و تصوف است.  


11. مولانا ابوالكلام آزاد : دبير كل سازمان مساجد بنگلادش، سخنران در تلويزيون و سمينارها در باره مسايل اسلامي و به ايران سفر كرده است.  
10. قاضی شمس الرحمان: حقوقدان معروف ، نویسنده چندین کتاب در مورد مسایل حقوقی در اسلام، رییس سابق بنگلاآکادمی است.


شخصيت هاي ديني معاصر
11. مولانا ابوالکلام آزاد: دبیر کل سازمان مساجد بنگلادش، سخنران در تلویزیون و سمینارها در باره مسایل اسلامی و به ایران سفر کرده است.


1. مولانا امين الاسلام خطيب مسجد لال باغ و مفسرمعروف قرآن  
==== شخصیت های دینی معاصر ====
1. [[مولانا محمد امین الاسلام|مولانا]] امین الاسلام خطیب مسجد لال باغ و مفسرمعروف قرآن  


2. مولانا عبيد الحق امام جمعه و خطيب مسجد بيت الملكرم ( مسجد ملي بنگلادش )  
2. مولانا عبید الحق امام جمعه و خطیب مسجد بیت الملکرم ( مسجد ملی بنگلادش )  


3. مولانا عبدالرزاق امام جمعه و جماعت مسجد سبحان باغ  
3. مولانا عبدالرزاق امام جمعه و جماعت مسجد سبحان باغ  


4. حافظ حبيب الرحمن رئيس حزب وحدت اسلامي بنگلادش
4. حافظ حبیب الرحمن رییس حزب وحدت اسلامی بنگلادش  
 
5. مولانا عزيز الحق مراد دبيركل حزب وحدت اسلامي بنگلادش
 
6. مولانا ثميرالدين از علماء و نويسندگان بنگلادش و طرفدار خط وحدت بين مسلمين
 
7. مولانا محبوب الرحمن از مدرسين مدرسه رحمت عالمين ودبير كل سابق انجمن فارسي بنگلادش .
 
8. مولانا ابوالخير بيكرام پوري امام و خطيب مسجد المنار داكا
 
9. الحاج مقبول حسن نماينده پارلمان بنگلادش از حزب حاكم ( عوامي ليگ )
 
10. مولانا ظفر الله خان دبيركل حزب حركت خلافت بنگلادش.
 
11. محمد مصدق سردبير روزنامه عمل و فرزند پير چارمنايي كه هزاران نفر مريد دارد.
 
12. قاضي عبدالرؤف قاضي عالي رتبه دادگاه عالي بنگلادش.
 
 
'''6. 7. موقعیت اسلام و مسلمانان در جامعه و ارتباط آن ها با پیروان سایر اديان'''
 
از آنجا كه در استقلال شبه قاره، مسلمانان و هندوها مشتركاً در مبارزه علیه قواي متجاوز انگليسي نقش داشتند، استعمارگران انگليسي همواره سعي مي كردند همزمان با فعاليت هاي سياسي از طريق تحريك عوامل خود فروخته به اختلافات مذهبي مسلمانان و هندوها دامن زده و بدين وسيله تاوان شكست سياسي خود را در مذاكرات دريافت کنند.
 
   از طرفي اتحاد مسلمانان و هندوها در مبارزات عليه استعمارگران بريتانيايي قابل تحسين است، ولي از طرف ديگر درگيري هايي كه به تحريك عوامل استعمارگر صورت مي گرفت، تأسف را بر مي انگيزد. يكي از تأسف بارترين و دهشتناك ترين صحنه درگيري ها در 1924 در بيهار اتفاق افتاد كه طي آن هزاران مسلمان توسط افراطيون هندو مذهب به قتل رسيدند. به تلافي كشتار مسلمانان در بيهار، مردم مسلمان نواخالي ( يكي از شهرهاي مذهبي بنگلادش ) به قتل عام هندوها دست زدند تا بدين وسيله آتش خشم خود را فرو ريزند. اوضاع آن چنان بحراني و وخيم بود كه «مهاتماگاندي» كه به خوبي از نقشه ها و توطئه هاي استعمارگران آگاهي داشت، به بيهار و نواخالي مسافرت کرد تا طرفين درگيري را از ادامة نبرد وكشتار باز دارد و آنان را متوجه دشمن اصلي کرد.
 
    هند و پاكستان به ترتيب بر اساس دارا بودن اكثريت جمعیت هندو و مسلمان، مستقلا تشكيل شدند. با این وجود درگيري هاي فرقه اي در هند و پاكستان كماكان ادامه یافت. اين درگيري ها در بنگلادش كمتر از دوكشور ديگر رخ داده و تقريباً پيروان اديان و مذاهب مختلف در كنار يكديگر با مسالمت به سر برده و روزگار می گذرانند.
 
 
'''6. 8. نهادها و مراکز دینی مسلمانان'''
 
در دوران شكوفايي اسلام در بنگلادش ترويج و تبليغ اسلام در بين مردم بيشتر از طريق صوفيان صورت مي گرفت. در اين دوران عموماً در جوار كاخ پادشاهان و يا سلاطين، محلي موسوم به «مريد خانه» قرار داشت كه پيروان مذاهب مختلف به هنگام پذيرش اسلام به اين محل آورده مي شدند.
 
    در اين دوران و پس از آن مساجد بزرگي از سوي سلاطين و مردم مسلمان ساخته شد. در سال 1375 ميلادي اسكندر شاه، مسجد معروف آدينه را در پاندوآ، در ايالت مالدا، واقع در بنگال غربي، بنا نهاد. اين مسجد بزرگ ترين مسجد در شبه قاره مي باشد. رسم بر این بود که در كنار مساجد، به عنوان مرکزیت شهر، مدارس و حوزه هاي علميه اي نيز بنا مي شد كه به تعليم و تربيت طلاب مي پرداخت. در 1876 نخستين مركز علمي و فقهي معروف شبه قاره در محلي بنام ديوبند تأسيس شد. اين حوزه علميه كه به منظور ارتقاي دانش و خرد مسلمانان شبه قاره و انتشار اسلام تأسيس شده بود، نقش مهمي در آگاهي سياسي و ترويج و ترغيب مسلمانان در فراگيري آيات جهاد ايفا کرد و تاثير به سزايي نيز در مردم بنگال برجاي گذاشت. به طور كلي مؤسسات وسازمان هاي اسلامي در بنگلادش را مي توان به سه گروه تقسيم كرد:
 
1. موسساتي مانند مدرسه، مساجد و گروههاي داوطلبي كه احكام اسلامي را تدريس مي كنند.
 
2. مراكزي كه اطراف آرامگاههاي صوفيان و روحانيون تشكيل مي شود.
 
3.  سازمانهاي متعدد اجتماعي، مذهبي و فرهنگي كه وظيفة آنها رسيدگي به وضعيت رفاهي مسلمانان است.
 
این سه گروه در حقیقت مدارس و حوزه هاي ديني هستند که از قديم تا به حال به كارتعليم و تربيت مربيان و رهبران مذهبي اشتغال دارند.
 
هزاران مسجد موجود در بنگلادش همچنان مراكز فعالي براي فعاليت هاي اجتماعي مذهبي هستند. سازمان هاي بي نظير« هيئت مسجد بنگلادش»، مسجد سماج [1] و بيت الشرف، فعاليت هاي برخي از اين مساجد را هماهنگ كرده و برنامه هايي براي فعاليت هاي فرهنگي مذهبي مانند: تبليغ اسلام، توسعة آموزش هاي اسلامي و اصلاحات اجتماعي و خدمـــاتي تهيه مي كنند.  اين مساجد به منزله مراكز نمازهاي جماعت و يوميه، همواره نقش مهمي در زندگی اجتماعی و فرهنگی مردم بازی می کنند. ساخت مساجد جديد و توسعه، تعمير و تزيين مساجد قديمي، تبديل به مشخصة پيشرفت ناگهاني اسلام در بنگلادش شده است.
 
   آرامگاه هاي صوفيان و روحانيون نيز از قديم بزرگترين مراكز دعا ونيايش وتعليم اصول قرآن و سنت در بنگلادش بوده است. صدها آرامگاه اولیاء ا... و صوفیه در بنگلادش وجود دارد. اين عارفان و صوفيان كه از كشورهاي عربي و آسياي مركزي به بنگلادش آمده اند، نقش مهمي در توسعة اسلام در بنگلادش بر عهده داشتند. پس از مرگ هم، مزار آن ها به صورت مركزي براي دعا و عبادت مردم در آمده است. درگاه شاه جلال در سيلهت، شاه نعمت و بايزيد بسطامي در چيتاگنگ، درگاه شاه مخدوم در پابنا، مزار ميرپور در داكا، درگاه خان جهان علي در خولنا مهم ترين اين مراكز هستند كه بازسازي شده اند. پيشوا ذاكر منجيل ( مركز عبادي بين المللي ) اترشي در فريدپور، كه به وسيلة حضرت شاه صوفي مولانا حشمت الله (معروف به پير صاحب اترشي ) تأسيس شده، اخيراً تبديل به مشهورترين اين مراكز شده است. صدها نفر ازمردم روزانه از نقاط مختلف كشور به اين آرامگاه ها مي آيند. در اعياد مذهبي نيز صدها هزار نفر ازمردم عادي و مقامات دولتي در اين مكان ها گردهم مي آيند. درگاه اترشي مجتمع بزرگي در يك منطقه روستايي است اما با امكانات فراوان يك مسجد و يك مدرسه و يك استراحتگاه كه چندين هزار تن را در خود مي پذيرد. يك مركز تحقيقات بين المللي نيز در آن جا تأسيس شده است. بسياري بر اين باورند كه پيشوا ذاكر منجيل احتمالاً جامعة بنگلادش را مجدداً بر طبق اصول و سنت اسلامي شكل داده است.
 
    سازمان ها و مؤسسات اجتماعي و مذهبي نيز در بنگلادش وجود دارد. مهم ترين آن ها بنياد اسلامي[2] ، هيئت مسجد بنگلادش [3] ، انجمن مدرسه قرآني، مركز اسلامي بنگلادش، جمعيت المدرسين بنگلادش، هيئت جهاني اسلام ( قرآن وسنت )، اتحاد الامة و شوراي سازمان هاي اجتماعي  فرهنگي اسلامي مي باشند.
 
    « بنياد اسلامي » مسئوليت آموزش امامان مساجد را به عنوان رهبران اجتماع در كشور برعهده دارد. اين بنياد با برگزاري اجلاس ها وانجام كارهاي تحقيقاتي اسلامي تاكنون، از همه مشهورتر است. انتشار ''دايره المعارف اسلامي'' يكي از آثار ارزشمند آن مي باشد. هيئت مسجد بنگلادش، تصميم دارد تا مساجد را به مراكز فعاليت هاي اجتماعي مذهبي تبديل كند. انجمن ديگري از طريق ارائه خدمات رفاهي به تازه مسلمانان و موعظه كردن آن ها مشغول است. تلاش اين گروه در جهت تقويت ايجاد مسلمانان به قرآن و سنت بوده است.
 
   هدف « انجمن مدرسة قرآن » تربيت فرزندان مسلمانان با گرايش اسلامي مي باشد. وظیفه «مركز اسلامي بنگلادش» تحقيق روي تعليمات قرآن است و ترجمة كتاب هايي به زبان هاي عربي، اردو و فارسي به بنگالي را بر عهده دارد. اين سازمان همچنين با سازمان هاي ديگري كه در کار انجام پروژه هاي مشابهي هستند، همكاري مي كند. «جمعيت المدرسين بنگلادش» يكي دیگر از بزرگترين سازمان هایی است كه بيش از صد هزار عضو، شامل معلمان و محصلان دارد. از مهم ترین برنامه های آن، برگزاری جلسات سخنراني در مورد عقايد اسلامي و روش زندگي اسلامی بر مبنی تعالیم ارزشمند قرآن کریم است و سعي دارد آگاهي اسلامي در جامعه را افزايش دهد. «هيئت جهاني اسلام» سازماني بشر دوست است كه خدماتي به يتيمان و معلولان ارائه مي دهد. هدف«اتحاد الامه»، كه توسط گروهي از رهبران مذهبي سرپرستي مي شود، ايجاد اتحاد بين نيروهاي اسلامي در بنگلادش به منظور اسلام گرايي جامعه است. « شوراي سازمان هاي فرهنگي اجتماعي» در جهت هماهنگي فعاليت هاي گروه هاي اجتماعي مذهبي و تبليغي در بنگلادش كار مي كند (فرزین نیا، 1373: 47-50).
 
 
'''6. 8. 1. سازمان عاشق غوث الاعظم'''
 
اين سازمان، طي جلسه اي در تالار مجتمع مسجد غوث الاعظم در مهاگ هائي واقع در شمال شهر داكا، شكل گرفت. سازماني است كاملاً غير سياسي كه با هدف تشويق جوانان براي ساختن زندگي خود بر اساس الگوي زندگي حضرت عبدالقادر جيلاني و خدمت به كشور  و ملت تأسيس شده است.
 
  در اين رابطه كميته 25 نفره به رياست محمد مستفيض الرحمان تشكيل شده است. مولانا عبدالسلام، خطيب مسجد غوث الاعظم نيز سرپرستي كميته را بر عهده دارد. هيأت امناي مسجد به اين سازمان مساعدت و مشورت لازم را ارائه مي دهد. كساني كه تمایل به عضويت در اين سازمان را دارند، مجاز به حق عضويت در هيچ حزب سياسي نيستند. « غوث الاعظم » لقب شيخ عبدالقادر گيلاني ( جيلاني ) است كه در بنگلادش بسيار مورد احترام مي باشد (روزنامه انقلاب ؛ داكا ؛ بنگلادش ؛ 25 اكتبر 1999 ).


5. مولانا عزیز الحق مراد دبیرکل حزب وحدت اسلامی بنگلادش


'''6. 8. 2.سازمان نهضت ملي اهل سنت''' 
6. مولانا ثمیرالدین از علماء و نویسندگان بنگلادش و طرفدار خط وحدت بین مسلمین


اين سازمان، سمينارها و برنامه هاي متعددي از جمله سالگرد وفات شخصيت ها وعلماي اهل سنت از جمله خواجه معين الدين چشتي را برگزار مي كند. «در اين نشست، سخنرانان بر اهميت پيروي از اولياي خدا تأكيد دارند و اظهار مي دارند كه خلفاي راشدين، اهل بيت، صحابه كرام، ائمه و اولياي كرام در تداوم زمان مراحل مختف حق و حقيقت اند »( روزنامه انقلاب، داكا، بنگلادش، 19 اكتبر 1999).
7. مولانا محبوب الرحمن از مدرسین مدرسه رحمت عالمین ودبیر کل سابق انجمن فارسی بنگلادش .  


8. مولانا ابوالخیر بیکرام پوری امام و خطیب مسجد المنار داکا


'''6. 8. 3.سازمان جوانان تحفظ ختم نبوت'''
9. الحاج مقبول حسن نماینده پارلمان بنگلادش از حزب حاکم ( عوامی لیگ )


اين سازمان ضديت و مخالف شديدي با « قادياني ها» دارد. مولانا عبدالحق خطيب مسجد بيت المكرم، سخنگوي اين سازمان مي باشد. «سازمان جوانان تحفظ ختم نبوت» چندين بار بواسطة تظاهرات، مخالفت خود را با تداوم و فعاليت قادياني ها اعلام داشته است. اين سازمان معتقد است كه مولانا عبد الاول رئيس بنياد اسلامي بنگلادش نه تنها يك فرد قادياني است و جوانان را از دين اسلام خارج مي كند بلكه وجود وي در بنياد اسلامي به منزلة اهانت به اسلام است.
10. مولانا ظفر الله خان دبیرکل حزب حرکت خلافت بنگلادش.


11. محمد مصدق سردبیر روزنامه عمل و فرزند پیر چارمنایی که هزاران نفر مرید دارد.


'''6. 8. 4.سازمان قراء بنگلادش'''
12. قاضی عبدالروف قاضی عالی رتبه دادگاه عالی بنگلادش.


هر ساله از طرف «سازمان قراء بنگلادش» و شرکت تعدادي از قاريان قرآن كشورها به منظور مسابقه قرآن خواني، مسابقاتی تشكيل مي شود. اين برنامه در زمين چمن « پلتن »، با شرکت حدود ده هزار نفر از اقشار مختلف مردم برگزار مي شود. هر ساله مراسم افتتاحيه اين مسابقه به رياست قاري محمد يوسف رئيس سازمان قراء برگزار مي شود.  
=== موقعیت اسلام و مسلمانان در جامعه و ارتباط آن ها با پیروان سایر ادیان ===
از آنجا که در استقلال شبه قاره، مسلمانان و هندوها مشترکا در مبارزه علیه قوای متجاوز انگلیسی نقش داشتند، استعمارگران انگلیسی همواره سعی می کردند همزمان با فعالیت های سیاسی از طریق تحریک عوامل خود فروخته به اختلافات مذهبی مسلمانان و هندوها دامن زده و بدین وسیله تاوان شکست سیاسی خود را در مذاکرات دریافت کنند.  


از طرفی اتحاد مسلمانان و هندوها در مبارزات علیه استعمارگران بریتانیایی قابل تحسین است، ولی از طرف دیگر درگیری هایی که به تحریک عوامل استعمارگر صورت می گرفت، تأسف را بر می انگیزد. یکی از تأسف بارترین و دهشتناک ترین صحنه درگیری ها در 1924 در بیهار اتفاق افتاد که طی آن هزاران مسلمان توسط افراطیون هندو مذهب به قتل رسیدند. به تلافی کشتار مسلمانان در بیهار، مردم مسلمان نواخالی<ref>یکی از شهرهای مذهبی بنگلادش</ref>به قتل عام هندوها دست زدند تا بدین وسیله آتش خشم خود را فرو ریزند. اوضاع آن چنان بحرانی و وخیم بود که «مهاتماگاندی» که به خوبی از نقشه ها و توطیه های استعمارگران آگاهی داشت، به بیهار و نواخالی مسافرت کرد تا طرفین درگیری را از ادامه نبرد وکشتار باز دارد و آنان را متوجه دشمن اصلی کرد.


هند و پاکستان به ترتیب بر اساس دارا بودن اکثریت جمعیت هندو و مسلمان، مستقلا تشکیل شدند. با این وجود درگیری های فرقه ای در هند و پاکستان کماکان ادامه یافت. این درگیری ها در بنگلادش کمتر از دوکشور دیگر رخ داده و تقریبا پیروان ادیان و مذاهب مختلف در کنار یکدیگر با مسالمت به سر برده و روزگار می گذرانند.


'''6. 8. 5.سازمان اتحاد مسلمين براي حقوق بشر'''
=== [[نهادها و مراکز دینی مسلمانان بنگلادش|نهادها و مراکز دینی مسلمانان]] ===
در دوران شکوفایی اسلام در [[بنگلادش]] ترویج و تبلیغ اسلام در بین مردم بیشتر از طریق صوفیان صورت می گرفت. در این دوران عموما در جوار کاخ پادشاهان و یا سلاطین، محلی موسوم به «مرید خانه» قرار داشت که پیروان مذاهب مختلف به هنگام پذیرش اسلام به این محل آورده می شدند.  


  اين سازمان طي سميناري در باشگاه مطبوعاتي داكا به رياست خانم شاهده عبيد فعاليت خود را آغاز كرد. در همين رابطه نيز سميناري با عنوان « حقوق بشر از نگاه معاصر » برگزار گرديد(روزنامه اتفاق ، داكا ، بنگلادش ، 11 سپتامبر 1999).
در این دوران و پس از آن مساجد بزرگی از سوی سلاطین و مردم مسلمان ساخته شد. در سال 1375 میلادی اسکندر شاه، مسجد معروف آدینه را در پاندوآ، در ایالت مالدا، واقع در بنگال غربی، بنا نهاد. این مسجد بزرگ ترین مسجد در شبه قاره می باشد. رسم بر این بود که در کنار مساجد، به عنوان مرکزیت شهر، مدارس و حوزه های علمیه ای نیز بنا می شد که به تعلیم و تربیت طلاب می پرداخت. در 1876 نخستین مرکز علمی و فقهی معروف شبه قاره در محلی بنام دیوبند تأسیس شد. این حوزه علمیه که به منظور ارتقای دانش و خرد مسلمانان شبه قاره و انتشار اسلام تأسیس شده بود، نقش مهمی در آگاهی سیاسی و ترویج و ترغیب مسلمانان در فراگیری آیات جهاد ایفا کرد و تاثیر به سزایی نیز در مردم بنگال برجای گذاشت. به طور کلی موسسات وسازمان های اسلامی در بنگلادش را می توان به سه گروه تقسیم کرد:


1. موسساتی مانند مدرسه، مساجد و گروههای داوطلبی که احکام اسلامی را تدریس می کنند.


'''6. 8. 6.سازمان های دیگر'''
2. مراکزی که اطراف آرامگاههای صوفیان و روحانیون تشکیل می شود.  


بنياد اسلامي بنگلادش؛  این بنیاد از بزرگت رين سازمان های اسلامي دولتي بنگلادش و زير نظر وزارت مذهب است .  
3. سازمانهای متعدد اجتماعی، مذهبی و فرهنگی که وظیفه آنها رسیدگی به وضعیت رفاهی مسلمانان است.  


اسلاميك بانك فاونديشن؛ سازمان اختصاصي بانك اسلامي بنگلادش براي كارهاي خيريه است.
این سه گروه در حقیقت مدارس و حوزه های دینی هستند که از قدیم تا به حال به کارتعلیم و تربیت مربیان و رهبران مذهبی اشتغال دارند.  


سازمان تبليغات اسلامي بنگلادش؛ يك سازمان خيريه براي مسلماناني است كه تازه به اسلام مشرف مي شوند.
هزاران مسجد موجود در بنگلادش همچنان مراکز فعالی برای فعالیت های اجتماعی مذهبی هستند. سازمان های بی نظیر«هییت مسجد بنگلادش»، مسجد سماج(Samaj)و بیت الشرف، فعالیت های برخی از این مساجد را هماهنگ کرده و برنامه هایی برای فعالیت های فرهنگی مذهبی مانند: تبلیغ اسلام، توسعه آموزش های اسلامی و اصلاحات اجتماعی و خدمـــاتی تهیه می کنند.  این مساجد به منزله مراکز نمازهای جماعت و یومیه، همواره نقش مهمی در زندگی اجتماعی و فرهنگی مردم بازی می کنند. ساخت مساجد جدید و توسعه، تعمیر و تزیین مساجد قدیمی، تبدیل به مشخصه پیشرفت ناگهانی اسلام در بنگلادش شده است.  


اسلاميك ميشن؛ سازمانی فرهنگي، آموزشي و بهداشتي روستائي است كه توسط بنياد اسلامي بنگلادش اداره مي شود.  
آرامگاه های صوفیان و روحانیون نیز از قدیم بزرگترین مراکز دعا ونیایش وتعلیم اصول قرآن و سنت در [[بنگلادش]] بوده است. صدها آرامگاه اولیاء ا... و صوفیه در بنگلادش وجود دارد. این عارفان و صوفیان که از کشورهای عربی و آسیای مرکزی به بنگلادش آمده اند، نقش مهمی در توسعه اسلام در بنگلادش بر عهده داشتند. پس از مرگ هم، مزار آن ها به صورت مرکزی برای دعا و عبادت مردم در آمده است. درگاه شاه جلال در سیلهت، شاه نعمت و بایزید بسطامی در چیتاگنگ، درگاه شاه مخدوم در پابنا، مزار میرپور در داکا، درگاه خان جهان علی در خولنا مهم ترین این مراکز هستند که بازسازی شده اند. پیشوا ذاکر منجیل ( مرکز عبادی بین المللی ) اترشی در فریدپور، که به وسیله حضرت شاه صوفی مولانا حشمت الله (معروف به پیر صاحب اترشی ) تأسیس شده، اخیرا تبدیل به مشهورترین این مراکز شده است. صدها نفر ازمردم روزانه از نقاط مختلف کشور به این آرامگاه ها می آیند. در اعیاد مذهبی نیز صدها هزار نفر ازمردم عادی و مقامات دولتی در این مکان ها گردهم می آیند. درگاه اترشی مجتمع بزرگی در یک منطقه روستایی است اما با امکانات فراوان یک مسجد و یک مدرسه و یک استراحتگاه که چندین هزار تن را در خود می پذیرد. یک مرکز تحقیقات بین المللی نیز در آن جا تأسیس شده است. بسیاری بر این باورند که پیشوا ذاکر منجیل احتمالا جامعه بنگلادش را مجددا بر طبق اصول و سنت اسلامی شکل داده است.


انجمن مفيد الاسلام؛ يك سازمان خيـــريه ، خصوصـــاً امـــور امــــدادي براي جنازه هاي بي سرپرست است.
سازمان ها و موسسات اجتماعی و مذهبی نیز در بنگلادش وجود دارد. مهم ترین آن ها بنیاد اسلامی (Islamic Foundation)، هییت مسجد بنگلادش ، انجمن مدرسه قرآنی، مرکز اسلامی بنگلادش، جمعیت المدرسین بنگلادش، هییت جهانی اسلام ( قرآن وسنت )، اتحاد الامه و شورای سازمان های اجتماعی  فرهنگی اسلامی می باشند.


مركز اسلامي بنگلادش؛ سازمان بزرگ پژوهشي وانتشاراتي.
«بنیاد اسلامی» مسیولیت آموزش امامان مساجد را به عنوان رهبران اجتماع در کشور برعهده دارد. این بنیاد با برگزاری اجلاس ها وانجام کارهای تحقیقاتی اسلامی تاکنون، از همه مشهورتر است. انتشار دایره المعارف اسلامی یکی از آثار ارزشمند آن می باشد. هییت مسجد بنگلادش، تصمیم دارد تا مساجد را به مراکز فعالیت های اجتماعی مذهبی تبدیل کند. انجمن دیگری از طریق ارایه خدمات رفاهی به تازه مسلمانان و موعظه کردن آن ها مشغول است. تلاش این گروه در جهت تقویت ایجاد مسلمانان به قرآن و سنت بوده است.  


مجتمع بيت المكرم و سازمان كتابخانه اسلامي؛ این مجتمع در شهر باريسال در جنوب كشور به فعالیتهای آموزشی فرهنگی می پردازد.  
هدف «انجمن مدرسه قرآن» تربیت فرزندان مسلمانان با گرایش اسلامی می باشد. وظیفه «مرکز اسلامی بنگلادش» تحقیق روی تعلیمات قرآن است و ترجمه کتاب هایی به زبان های عربی، اردو و فارسی به بنگالی را بر عهده دارد. این سازمان همچنین با سازمان های دیگری که در کار انجام پروژه های مشابهی هستند، همکاری می کند. «جمعیت المدرسین بنگلادش» یکی دیگر از بزرگترین سازمان هایی است که بیش از صد هزار عضو، شامل معلمان و محصلان دارد. از مهم ترین برنامه های آن، برگزاری جلسات سخنرانی در مورد عقاید اسلامی و روش زندگی اسلامی بر مبنی تعالیم ارزشمند قرآن کریم است و سعی دارد آگاهی اسلامی در جامعه را افزایش دهد. «هییت جهانی اسلام» سازمانی بشر دوست است که خدماتی به یتیمان و معلولان ارایه می دهد. هدف«اتحاد الامه»، که توسط گروهی از رهبران مذهبی سرپرستی می شود، ایجاد اتحاد بین نیروهای اسلامی در بنگلادش به منظور اسلام گرایی جامعه است. «شورای سازمان های فرهنگی اجتماعی» در جهت هماهنگی فعالیت های گروه های اجتماعی مذهبی و تبلیغی در بنگلادش کار می کند.<ref>فرزين نيا، زیبا (1374)، بنگلادش. تهران: [https://www.ipis.ir/ دفتر مطالعات سياسي بين المللي وزارت امورخارجه].</ref>


مركز فرهنگي بنگلادش؛ سازمانی فرهنگي، ادبي و اسلامي است.
==== [[سازمان عاشق غوث الاعظم]] ====
این سازمان، طی جلسه ای در تالار مجتمع [[مسجد غوث الاعظم]] در مهاگ هایی واقع در شمال شهر داکا، شکل گرفت. سازمانی است کاملا غیر سیاسی که با هدف تشویق جوانان برای ساختن زندگی خود بر اساس الگوی زندگی حضرت عبدالقادر جیلانی و خدمت به کشور  و ملت تأسیس شده است.  


آكادمي پژوهشي علامه اقبال؛ سازمانی فرهنگي و پژوهشي است.
در این رابطه کمیته 25 نفره به ریاست محمد مستفیض الرحمان تشکیل شده است. مولانا عبدالسلام، خطیب مسجد غوث الاعظم نیز سرپرستی کمیته را بر عهده دارد. هیأت امنای مسجد به این سازمان مساعدت و مشورت لازم را ارایه می دهد. کسانی که تمایل به عضویت در این سازمان را دارند، مجاز به حق عضویت در هیچ حزب سیاسی نیستند. «غوث الاعظم» لقب شیخ عبدالقادر گیلانی ( جیلانی ) است که در بنگلادش بسیار مورد احترام می باشد.<ref>روزنامه انقلاب ؛ داکا ؛ بنگلادش ؛ 25 اکتبر 1999</ref>


انجمن علامه اقبال؛ سازمانی فرهنگ و انتشاراتي است.  
==== [[سازمان نهضت ملی اهل سنت بنگلادش|سازمان نهضت ملی اهل سنت]]  ====
این سازمان، سمینارها و برنامه های متعددی از جمله سالگرد وفات شخصیت ها وعلمای اهل سنت از جمله خواجه معین الدین چشتی را برگزار می کند. «در این نشست، سخنرانان بر اهمیت پیروی از اولیای خدا تأکید دارند و اظهار می دارند که خلفای راشدین، اهل بیت، صحابه کرام، ایمه و اولیای کرام در تداوم زمان مراحل مختف حق و حقیقت اند».<ref>روزنامه انقلاب، داکا، بنگلادش، 19 اکتبر 1999</ref>


بنگلادش مسجد ميشن؛ سازمانی خيريه و تبليغي است كه به عنوان مركز كلية مساجد عمل مي كند.
==== [[سازمان جوانان تحفظ ختم نبوت بنگلادش|سازمان جوانان تحفظ ختم نبوت]] ====
این سازمان ضدیت و مخالف شدیدی با «قادیانی ها» دارد. مولانا عبدالحق خطیب مسجد بیت المکرم، سخنگوی این سازمان می باشد. «سازمان جوانان تحفظ ختم نبوت» چندین بار بواسطه تظاهرات، مخالفت خود را با تداوم و فعالیت قادیانی ها اعلام داشته است. این سازمان معتقد است که مولانا عبد الاول رییس بنیاد اسلامی بنگلادش نه تنها یک فرد قادیانی است و جوانان را از دین اسلام خارج می کند بلکه وجود وی در بنیاد اسلامی به منزله اهانت به اسلام است.


انجمن اسلامي حلف الفضول؛ سازمانی خيريه است و داراي كتابخانه عمومي است.  
==== [[سازمان قراء بنگلادش]] ====
هر ساله از طرف «سازمان قراء بنگلادش» و شرکت تعدادی از قاریان قرآن کشورها به منظور مسابقه قرآن خوانی، مسابقاتی تشکیل می شود. این برنامه در زمین چمن «پلتن»، با شرکت حدود ده هزار نفر از اقشار مختلف مردم برگزار می شود. هر ساله مراسم افتتاحیه این مسابقه به ریاست قاری محمد یوسف رییس سازمان قراء برگزار می شود.  


انجمن ادبي قومي؛ سازمانی ادبي مخصوص استادان و طلاب حوزه هاي علميه قومي است.
==== [[سازمان اتحاد مسلمین برای حقوق بشر بنگلادش|سازمان اتحاد مسلمین برای حقوق بشر]] ====
این سازمان طی سمیناری در باشگاه مطبوعاتی داکا به ریاست خانم شاهده عبید فعالیت خود را آغاز کرد. در همین رابطه نیز سمیناری با عنوان «حقوق بشر از نگاه معاصر» برگزار گردید.<ref>روزنامه اتفاق ، داکا ، بنگلادش ، 11 سپتامبر 1999</ref>


سازمان عقب افتادگان ذهني؛ هدف این سازمان کمک به عقب افتادگان ذهنی و حمایت از آن ها است.  
=== سازمان های دیگر ===
بنیاد اسلامی بنگلادش؛  این بنیاد از بزرگترین سازمان های اسلامی دولتی [[بنگلادش]] و زیر نظر وزارت مذهب است .  


سازمان شاعر غلام مصطفي؛ سازمانی ادبی و فرهنگی است.  
اسلامیک بانک فاوندیشن؛ سازمان اختصاصی بانک اسلامی [[بنگلادش]] برای کارهای خیریه است.


انجمن حميات الامه؛ سازمانی برای امور خيريه است و در خدمت مردم و مسلماناني است كه تازه به اسلام گرویده اند.  
سازمان تبلیغات اسلامی [[بنگلادش]]؛ یک سازمان خیریه برای مسلمانانی است که تازه به اسلام مشرف می شوند.


اسلامیک میشن؛ سازمانی فرهنگی، آموزشی و بهداشتی روستایی است که توسط بنیاد اسلامی [[بنگلادش]] اداره می شود.


'''6. 8. 7.جماعت تبليغي'''
انجمن مفید الاسلام؛ یک سازمان خیـــریه ، خصوصـــا امـــور امــــدادی برای جنازه های بی سرپرست است.


از سازمان های معروف و فعال در سراسر شبه قاره،  سازمانی غير سياسي و غير رسمي است که در همه دنيا كار تبليغ دين را انجام مي دهد. مولانا محمد الياس در سال 1915 فعاليت خود را به نام تبليغ دين، از هند شروع كرد. فعاليت هاي اين جماعت از مسجد نظام الدين دهلي آغاز شد.  
مرکز اسلامی [[بنگلادش]]؛ سازمان بزرگ پژوهشی وانتشاراتی.


   در افكار و فعاليت هاي جماعت تبليغي، تأثير امام محمد غزالي عارف و دانشمند معروف ایرانی نمايان است. به عقيده اين جماعت اگر مسلمانان با ايمان و عمل واقعي تربيت شوند، بدون جهاد و جنگ و جدال، تمام دنيا زير لواي اسلام در خواهد آمد.  
مجتمع بیت المکرم و سازمان کتابخانه اسلامی؛ این مجتمع در شهر باریسال در جنوب کشور به فعالیتهای آموزشی فرهنگی می پردازد.  


   رهبري اين جماعت به دست شورایي 10 نفره است. امير واحد برای جماعت وجود دارد. پنج نفر از آنان اهل هندوستان، چهار نفر اهل پاكستان و يك نفر به نام مولانا عبدالعزيز اهل بنگلادش بوده است.  
مرکز فرهنگی [[بنگلادش]]؛ سازمانی فرهنگی، ادبی و اسلامی است.


  هر ساله در منطقه اي به نام « تونگي»، در حومه شمال داكا، اجتماع جهاني تبليغ برگزار مي كنند و از كشورهاي مختلف دنيا از جمله روسيه، عمان، آلمان، كنيا، برونئي، سنگاپور، فيليپين، تايلند، آفريقاي جنوبي، سويزلند، بلژيك، مصر، تونس، موريتاني، الجزاير، سومالي، فرانسه، فيجي، كويت، تركيه، مراكش، مالزي، اردن، سوريه، عربستان، امارات و... در این اجتماع حضور مي يابند. تعداد جمعيت شرکت کننده به حدود 3 ميليون نفر مي رسد.  
آکادمی پژوهشی علامه اقبال؛ سازمانی فرهنگی و پژوهشی است.


    لازم به ذكر است كه اجتماع فوق در سال 1927 ميلادي افتتاح شد. جماعت تبليغي فاقد هر گونه نشريه است. به گزارش ''روزنامه انقلاب''، چاپ بنگلادش، به شماره 6 ژانويه 2001 م ، در پي وفات مولانا عبدالعزيز، امير جماعت بنگلادش، در حال حاضر شوراي چهار نفره شامل مولانا مزمل حق، مولانا محمودالحق، مهندس سراج الاسلام و سيد عزيز الحكيم فعاليت هاي تبليغي را در بنگلادش رهبري مي كنند.  
انجمن علامه اقبال؛ سازمانی فرهنگ و انتشاراتی است.  


[[بنگلادش]] مسجد میشن؛ سازمانی خیریه و تبلیغی است که به عنوان مرکز کلیه مساجد عمل می کند.


'''6. 8. 8.بنياد اسلامي بنگلادش'''
انجمن اسلامی حلف الفضول؛ سازمانی خیریه است و دارای کتابخانه عمومی است.  


بنیاد اسلامی بنگلادش در 28 مارس 1975 م تأسيس شد. دفتر مركزي این بنیاد در شهر داكا دایر مي باشد. از آنجا كه تمام وسعت کشور به 6 قسمت تقسيم شده و جمعاً داراي 58 ناحيه مي باشد، این بنیاد در همه اين نواحي براي فعاليت هاي خود دفتر دارد.  
انجمن ادبی قومی؛ سازمانی ادبی مخصوص استادان و طلاب حوزه های علمیه قومی است.


  بنياد اسلامي زير نظر مستقيم وزارت دين قراردارد و يكي از وظايف آن توسعه و نظارت بر مساجد و مراكز و آكادمي ها و انستيتوهاي اسلامي است. نظارت بر امور و تحقيقات پيرامون فقه و قوانين، علوم، فرهنگ و تمدن اسلامي، همچنین چاپ كتب اسلامي و رساله ها و تنظيم و برنامه ريزي در خصوص كنفرانس ها و سخنراني ها در خصوص تاريخ روابط اسلامي، فلسفه، فرهنگ و فقه اسلامي از دیگر وظايف اصلی این بنیاد است. اداره و توسعه مسجد بيت المكرم در داكا و تمامي مساجد نیز زير نظر اين بنياد مي باشد.  
سازمان عقب افتادگان ذهنی؛ هدف این سازمان کمک به عقب افتادگان ذهنی و حمایت از آن ها است.  


  بنياد اسلامــــي داراي 6 آكـــادمي آموزشی مختص امامان جمعه و جماعت و 29 مركز ماموريت هاي اسلامي است .
سازمان شاعر غلام مصطفی؛ سازمانی ادبی و فرهنگی است.  


انجمن حمیات الامه؛ سازمانی برای امور خیریه است و در خدمت مردم و مسلمانانی است که تازه به اسلام گرویده اند.


'''6. 8. 9.رابطه العالم الاسلامي'''
=== جماعت تبلیغی ===
از سازمان های معروف و فعال در سراسر شبه قاره،  سازمانی غیر سیاسی و غیر رسمی است که در همه دنیا کار تبلیغ دین را انجام می دهد. مولانا محمد الیاس در سال 1915 فعالیت خود را به نام تبلیغ دین، از هند شروع کرد. فعالیت های این جماعت از مسجد نظام الدین دهلی آغاز شد.  


سازمان رابطه العالم الاسلامي بعد از مهاجرت گسترده مسلمانان از منطقه اركان ميانمار به بنگلادش، كه توسط دولت ميانمار سركوب و رانده شده بودند، و به منظور رسيدگي به پناهندگان مسلمان اعلام موجوديت كرد. اين سازمان شاخه منطقه اي رابطه عالم اسلامي را به دست ميرقاسم علي، عضو حزب جماعت اسلامي بنگلادش سپرده و برنامه هاي امدادي و كمك رساني خود را دنبال مي كند.  
در افکار و فعالیت های جماعت تبلیغی، تأثیر امام محمد غزالی عارف و دانشمند معروف ایرانی نمایان است. به عقیده این جماعت اگر مسلمانان با ایمان و عمل واقعی تربیت شوند، بدون جهاد و جنگ و جدال، تمام دنیا زیر لوای اسلام در خواهد آمد.  


    رابطه العالم الاسلامي در نزديكي كوكس بازار، در جنوب غرب بنگلادش، بيمارستانی مجهز تأسيس كرده كه هنوز موجوديت خود را حفظ كرده و فعال مي باشد و در چند نقطه دور افتاده كشور نیز طرح ها و پروژه هاي امدادي و بهداشتي در دست اجرا دارد. مركز اين نهاد در منطقه « محمدپور»  شهر داكا واقع است.
رهبری این جماعت به دست شورایی 10 نفره است. امیر واحد برای جماعت وجود دارد. پنج نفر از آنان اهل هندوستان، چهار نفر اهل پاکستان و یک نفر به نام مولانا عبدالعزیز اهل [[بنگلادش]] بوده است.  


  گفتني است كه نهاد فوق، سازمانی غیر دولتی ( NGO ) است.  
هر ساله در منطقه ای به نام «تونگی»، در حومه شمال داکا، اجتماع جهانی تبلیغ برگزار می کنند و از کشورهای مختلف دنیا از جمله [[روسیه]]، عمان، آلمان، کنیا، برونیی، سنگاپور، فیلیپین، [[تایلند]]، آفریقای جنوبی، نیوزلند، بلژیک، [[مصر]]، [[تونس]]، موریتانی، الجزایر، سومالی، [[فرانسه]]، فیجی، کویت، ترکیه، مراکش، مالزی، [[اردن]]، [[سوریه]]، عربستان، [[امارات متحده عربی|امارات]] و... در این اجتماع حضور می یابند. تعداد جمعیت شرکت کننده به حدود 3 میلیون نفر می رسد.  


لازم به ذکر است که اجتماع فوق در سال 1927 میلادی افتتاح شد. جماعت تبلیغی فاقد هر گونه نشریه است. به گزارش روزنامه انقلاب، چاپ [[بنگلادش]]، به شماره 6 ژانویه 2001 م ، در پی وفات مولانا عبدالعزیز، امیر جماعت بنگلادش، در حال حاضر شورای چهار نفره شامل مولانا مزمل حق، مولانا محمودالحق، مهندس سراج الاسلام و سید عزیز الحکیم فعالیت های تبلیغی را در بنگلادش رهبری می کنند.


'''6. 8. 10.سازمان بين المللي امداد اسلامي'''
=== [[بنیاد اسلامی بنگلادش]] ===
[[بنیاد اسلامی بنگلادش]] در 28 مارس 1975 م تأسیس شد. دفتر مرکزی این بنیاد در شهر داکا دایر می باشد. از آنجا که تمام وسعت کشور به 6 قسمت تقسیم شده و جمعا دارای 58 ناحیه می باشد، این بنیاد در همه این نواحی برای فعالیت های خود دفتر دارد.  


هدف از تشكيل سازمان بين المللي امداد اسلامي رسيدگي به دریافت و تقسیم عادلانه کمک های مردمی بین نیازمندان است. تلاش این سازمان حمایت و زیرپوشش قراردادن نیازمندان جامعه  است.  
بنیاد اسلامی زیر نظر مستقیم وزارت دین قراردارد و یکی از وظایف آن توسعه و نظارت بر مساجد و مراکز و آکادمی ها و انستیتوهای اسلامی است. نظارت بر امور و تحقیقات پیرامون فقه و قوانین، علوم، فرهنگ و تمدن اسلامی، همچنین چاپ کتب اسلامی و رساله ها و تنظیم و برنامه ریزی در خصوص کنفرانس ها و سخنرانی ها در خصوص تاریخ روابط اسلامی، فلسفه، فرهنگ و فقه اسلامی از دیگر وظایف اصلی این بنیاد است. اداره و توسعه [[مسجد بیت المکرم]] در داکا و تمامی مساجد نیز زیر نظر این بنیاد می باشد.  


  اين سازمان در تلاش است تا كمك هاي نقدي وغيرنقدي خود را به مراكز تحت پوشش ارسال دارد. بر اين اساس تحت عنوان NGO فعاليت رسمي دارد.  
بنیاد اسلامــــی دارای 6 آکـــادمی آموزشی مختص امامان جمعه و جماعت و 29 مرکز ماموریت های اسلامی است .


=== رابطه العالم الاسلامی ===
سازمان رابطه العالم الاسلامی بعد از مهاجرت گسترده مسلمانان از منطقه ارکان میانمار به بنگلادش، که توسط دولت میانمار سرکوب و رانده شده بودند، و به منظور رسیدگی به پناهندگان مسلمان اعلام موجودیت کرد. این سازمان شاخه منطقه ای رابطه عالم اسلامی را به دست میرقاسم علی، عضو [[حزب جماعت اسلامی بنگلادش]] سپرده و برنامه های امدادی و کمک رسانی خود را دنبال می کند.


'''6. 8. 11.سازمان امدادي كويت'''
رابطه العالم الاسلامی در نزدیکی کوکس بازار، در جنوب غرب بنگلادش، بیمارستانی مجهز تأسیس کرده که هنوز موجودیت خود را حفظ کرده و فعال می باشد و در چند نقطه دور افتاده کشور نیز طرح ها و پروژه های امدادی و بهداشتی در دست اجرا دارد. مرکز این نهاد در منطقه «محمدپور»  شهر داکا واقع است. گفتنی است که نهاد فوق، سازمانی غیر دولتی ( NGO ) است.


هدف از تشكيل اين سازمان عمدتاً ساخت مساجد و يا كمك به بنای آن است. اين مركز از طريق كشورهاي عربي در خاورميانه مورد حمايت مالي قرار مي گيرد و كارمندان آن عمدتاً از فارغ التحصيلان دانشگاه هاي اسلامي عربستان سعودي هستند. سازمان امدادی کویت به عنوان NGO رسماً فعاليت دارد.
=== سازمان بین المللی امداد اسلامی ===
هدف از تشکیل سازمان بین المللی امداد اسلامی رسیدگی به دریافت و تقسیم عادلانه کمک های مردمی بین نیازمندان است. تلاش این سازمان حمایت و زیرپوشش قراردادن نیازمندان جامعه  است. این سازمان در تلاش است تا کمک های نقدی وغیرنقدی خود را به مراکز تحت پوشش ارسال دارد. بر این اساس تحت عنوان NGO فعالیت رسمی دارد.  


'''6. 9. وضعیت و ساختار آموزش مذهبی در جامعه (رسمی و غیر رسمی)'''
=== [[سازمان امدادی کویت در بنگلادش|سازمان امدادی کویت]] ===
هدف از تشکیل این سازمان عمدتا ساخت مساجد و یا کمک به بنای آن است. این مرکز از طریق کشورهای عربی در خاورمیانه مورد حمایت مالی قرار می گیرد و کارمندان آن عمدتا از فارغ التحصیلان دانشگاه های اسلامی عربستان سعودی هستند. سازمان امدادی کویت به عنوان NGO رسما فعالیت دارد.


=== [[ساختار آموزش مذهبی در جامعه بنگلادش|وضعیت و ساختار آموزش مذهبی در جامعه]] (رسمی و غیر رسمی) ===
اکثریت مردم مسلمان بنگلادش سنی مذهب هستند و از فقه حنفی تبعیت می کنند. صوفیان و دراویش سهم مهمی در توسعه اسلام در بنگلادش برعهده داشتند. مردم تعلیمات آنان را درباره تسلیم به خداوند و تزکیه نفس پیروی می کنند. آرامگاه های این صوفیان از قدیم بزرگ ترین مراکز دعا و نیایش و تعلیم اصول قرآن مجید و سنت در بنگلادش بوده است.
اکثریت مردم مسلمان بنگلادش سنی مذهب هستند و از فقه حنفی تبعیت می کنند. صوفیان و دراویش سهم مهمی در توسعه اسلام در بنگلادش برعهده داشتند. مردم تعلیمات آنان را درباره تسلیم به خداوند و تزکیه نفس پیروی می کنند. آرامگاه های این صوفیان از قدیم بزرگ ترین مراکز دعا و نیایش و تعلیم اصول قرآن مجید و سنت در بنگلادش بوده است.


    صدها نفر از مردم روزانه از نقاط مختلف کشور به این آرامگاه ها می آیند و چند صد هزار نفر به مناسبت هایی مانند جشن ها در اینجا گردهم می آیند. این جشن ها نه تنها در حضور مردم عادی بلکه رئیس دولت و وزرای کابینه، ژنرال ها، ماموران دولتی رده بالا و بسیاری از استادان دانشگاه ها اجرا می شود. مردم بنگلادش نیز همانند دیگر مسلمانان پایبند اصول و سنن مذهبی خود می باشند و در مراسم مذهبی مختلف شرکت می کنند.گسترش موسسات اسلامی و مساجد در بنگلادش نمایانگر این مساله می باشد. علاوه بر آن این موسسه های آموزشی، امامان مساجد، آموزش آداب و سنن مذهبی به مردم را عهده دار می باشند. برخلاف عمق اعتقاد و وفاداری مردم این کشور به اسلام، محتوا و ساخت اجتماعی اسلام در بنگلادش تا حدود بسیاری از آیین هندو تاثیر پذیرفته است. نفوذ عادات و آداب و رسوم هند در اعتقادات و شعایر اسلامی مسلمانان بنگال به روشنی هویداست و معتقدات و رفتارهای برخی از مسلمانان در نواحی روستایی، درست مخالف آن چیزی است که دین اسلام ایجاب می کند.
صدها نفر از مردم روزانه از نقاط مختلف کشور به این آرامگاه ها می آیند و چند صد هزار نفر به مناسبت هایی مانند جشن ها در اینجا گردهم می آیند. این جشن ها نه تنها در حضور مردم عادی بلکه رییس دولت و وزرای کابینه، ژنرال ها، ماموران دولتی رده بالا و بسیاری از استادان دانشگاه ها اجرا می شود. مردم بنگلادش نیز همانند دیگر مسلمانان پایبند اصول و سنن مذهبی خود می باشند و در مراسم مذهبی مختلف شرکت می کنند.گسترش موسسات اسلامی و مساجد در بنگلادش نمایانگر این مساله می باشد. علاوه بر آن این موسسه های آموزشی، امامان مساجد، آموزش آداب و سنن مذهبی به مردم را عهده دار می باشند. برخلاف عمق اعتقاد و وفاداری مردم این کشور به اسلام، محتوا و ساخت اجتماعی اسلام در بنگلادش تا حدود بسیاری از آیین هندو تاثیر پذیرفته است. نفوذ عادات و آداب و رسوم هند در اعتقادات و شعایر اسلامی مسلمانان بنگال به روشنی هویداست و معتقدات و رفتارهای برخی از مسلمانان در نواحی روستایی، درست مخالف آن چیزی است که دین اسلام ایجاب می کند.
 
    نفوذ باورهای شیعی در زندگی دینی مسلمانان سنی بنگال مشهود است. گرچه بسیاری از مقامات رسمی بنگال شیعه بوده اند، امروزه فقط چندین طایفه از قبایل «کارام علیا» شیعه هستند. با این حال، جالب توجه است که مسلمانان این سرزمین هرساله مراسم عزاداری محرم را با شور و احساس غریبی برگزار می کنند. تعزیه در ماه های محرم، هرسال در همه روستاهای بنگال باشور و حرارت خاصی برگزار می شود. در گذشته، مصلحان مسلمان این سرزمین این مراسم را به لحاظ شباهت با برخی آیین ها و آداب هندو، شرک و بت پرستی و توهین به اعتقادات دینی اسلام تلقی می کردند.
 
    دراین رابطه، اشاره به موضوع به وجود آمدن جنبش مخالف این رفتار شیعیان جالب است. یکی از جنبش هایی که به قصد زدودن اعتقادات و آداب اسلامی مسلمانان بنگال از شائبه های هندو تکوین یافت، «جنبش فرائضی» به رهبری حاجی شریعت الله بود که به فرقه صوفیه قادریه تعلق داشت. این جنبش عمدتا از اندیشه های وهابی مایه گرفته بود و بر انجام دادن فرائض بنا بر قرآن مجید و حدیث و سنت پیامبر (ص) تاکید داشت. این جنبش سپس رنگ و بوی سیاسی گرفت و در استقلال بنگلادش تاثیر گذاشت.
 
    قادیانی ها در داکا و کولنا دو مرکز اصلی دارند و نفوذ بسیاری در این دو شهر دارند. معمولا در هر نقطه ای از این کشور که تعدادی از قادیانی ها زندگی می کنند، حداقل مرکزی خاص برای آنان وجود دارد. تعداد قادیانی ها در شرق این کشور (براهمان باریا) شایان توجه است.


نفوذ باورهای شیعی در زندگی دینی مسلمانان سنی بنگال مشهود است. گرچه بسیاری از مقامات رسمی بنگال شیعه بوده اند، امروزه فقط چندین طایفه از قبایل «کارام علیا» شیعه هستند. با این حال، جالب توجه است که مسلمانان این سرزمین هرساله مراسم عزاداری محرم را با شور و احساس غریبی برگزار می کنند. تعزیه در ماه های محرم، هرسال در همه روستاهای بنگال باشور و حرارت خاصی برگزار می شود. در گذشته، مصلحان مسلمان این سرزمین این مراسم را به لحاظ شباهت با برخی آیین ها و آداب هندو، شرک و بت پرستی و توهین به اعتقادات دینی اسلام تلقی می کردند.


دراین رابطه، اشاره به موضوع به وجود آمدن جنبش مخالف این رفتار شیعیان جالب است. یکی از جنبش هایی که به قصد زدودن اعتقادات و آداب اسلامی مسلمانان بنگال از شایبه های هندو تکوین یافت، «جنبش فرایضی» به رهبری حاجی شریعت الله بود که به فرقه صوفیه قادریه تعلق داشت. این جنبش عمدتا از اندیشه های وهابی مایه گرفته بود و بر انجام دادن فرایض بنا بر قرآن مجید و حدیث و سنت پیامبر (ص) تاکید داشت. این جنبش سپس رنگ و بوی سیاسی گرفت و در استقلال بنگلادش تاثیر گذاشت.


'''6. 9. 1.ساختار آموزش مذهبی و حوزه های دینی'''
قادیانی ها در داکا و [[کولنا]] دو مرکز اصلی دارند و نفوذ بسیاری در این دو شهر دارند. معمولا در هر نقطه ای از این کشور که تعدادی از قادیانی ها زندگی می کنند، حداقل مرکزی خاص برای آنان وجود دارد. تعداد قادیانی ها در شرق این کشور (براهمان باریا) شایان توجه است.


بعد از تسلط استعمار انگليس در مقدرات شبه قاره هند در سال 1757 م ، يك انقلاب سراسري توسط سپاهيان هندي ارتش انگليس صورت گرفت كه در آن كنار سربازان مسلمان، هندوها نيز شركت داشتند. انگليسي ها اين اقدام انقلابي را شورش تلقي كرده با خشونت تمام آن را سركوب كردند و در شهرهاي مهم هندوستان، مسلمانان سرشناس را به دار آويختند.  
==== ساختار آموزش مذهبی و حوزه های دینی ====
بعد از تسلط استعمار انگلیس در مقدرات شبه قاره هند در سال 1757 م ، یک انقلاب سراسری توسط سپاهیان هندی ارتش انگلیس صورت گرفت که در آن کنار سربازان مسلمان، هندوها نیز شرکت داشتند. انگلیسی ها این اقدام انقلابی را شورش تلقی کرده با خشونت تمام آن را سرکوب کردند و در شهرهای مهم هندوستان، مسلمانان سرشناس را به دار آویختند.  


  در پي آن، انقلاب و يا شورش، تاريكي سهمگيني بر مقدرات مسلمانان حكمفرما گرديد، كسي جرأت نداشت كه از خود اعلام موجوديت كند. اقتصاد، آموزش، فرهنگ و اقتدار مسلمانان يعني همه چيز آنها از بين رفت.  
در پی آن، انقلاب و یا شورش، تاریکی سهمگینی بر مقدرات مسلمانان حکم فرما گردید، کسی جرأت نداشت که از خود اعلام موجودیت کند. اقتصاد، آموزش، فرهنگ و اقتدار مسلمانان یعنی همه چیز آنها از بین رفت.  


  در اين وحشت و مأيوسي تمام عيار بود كه گروهي از مسلمانان شهر كلكته براي احياء آموزش ديني متوسل به نمايندگان انگليسي درهند شده و از لورد هستينگ خواستند تا ملامجدالدين، روحاني مسلمان را اجازه دهد كه به بچه هاي مسلمان آموزش ديني دهد و نيز متذكر شدند كه براي كارهاي قضايي نيز اين چنين فارغ التحصيلان را لازم دارند. قابل ذكر است كه تا آن زمان، فارسي زبان رسمي هند بود. در پي آن فرماندار انگليس، مدرسة عاليه كلكته را تأسيس نمود و براي مواظبت از هر گونه اثرات منفي، مديريت مدرسه را بر عهده يك انگليسي الاصل و امور آموزشي را به دست روحانيون مسلمان سپرد. مدرسة عاليه در سال 1780 م در كلكته هند تأسيس شد و در سال 1947 م به دنبال آزادي پاكستان از انگليس و تجزية شبه قاره به هند وپاكستان، اين مدرسه از كلكته به داكا پايتخت بنگلادش ( پاكستان شرقي ) منتقل شد.  
در این وحشت و مأیوسی تمام عیار بود که گروهی از مسلمانان شهر کلکته برای احیاء آموزش دینی متوسل به نمایندگان انگلیسی درهند شده و از لورد هستینگ خواستند تا ملامجدالدین، روحانی مسلمان را اجازه دهد که به بچه های مسلمان آموزش دینی دهد و نیز متذکر شدند که برای کارهای قضایی نیز این چنین فارغ التحصیلان را لازم دارند. قابل ذکر است که تا آن زمان، فارسی زبان رسمی هند بود. در پی آن فرماندار انگلیس، مدرسه عالیه کلکته را تأسیس نمود و برای مواظبت از هر گونه اثرات منفی، مدیریت مدرسه را بر عهده یک انگلیسی الاصل و امور آموزشی را به دست روحانیون مسلمان سپرد. مدرسه عالیه در سال 1780 م در کلکته هند تأسیس شد و در سال 1947 م به دنبال آزادی پاکستان از انگلیس و تجزیه شبه قاره به هند وپاکستان، این مدرسه از کلکته به داکا پایتخت بنگلادش ( پاکستان شرقی ) منتقل شد. [[مدارس دینی در بنگلادش]] به دو شیوه جداگانه عمل می کند: 1. مدارس عالیه، 2. مدارس قومی.  


مدارس ديني در بنگلادش به دو شیوه جداگانه عمل مي كند: 1. مدارس عاليه، 2. مدارس قومي.  
==== مدارس علمیه (عالی) ====
مدارس علمیه (عالی) در حال حاضر توسط دولت اداره می شود. بودجه این مدارس عمدتا توسط دولت و بخشی نیز توسط مردم تأمین می شود.  


1.مدارس علمیه (عالي)
برنامه های درسی این مدرسه هم آمیخته ای از کتب درسی حوزوی و کتب جدید یعنی علوم روز می باشد. دوران تحصیلی مدارس علمیه 16 سال و مدارک آن توسط دولت به رسمیت شناخته می شود.


مدارس علمیه (عالي) در حال حاضر توسط دولت اداره مي شود. بودجة این مدارس عمدتاً توسط دولت و بخشي نيز توسط مردم تأمين مي شود.  
با پیروی از سیستم آموزش مدرسه علمیه در سرتاسر بنگلادش هزاران مدرسه (حوزه ) دینی تأسیس شده است که در حال حاضر تعداد آن ها به حدود 8000 می رسد و تعداد طلاب حدود 5/1 میلیون نفر است. دولت برای مدیریت و اعطای مدارک و برگزاری امتحانات، سازمانی به نام «مجلس التعلیم المدارس العربیه» تأسیس کرده است.  


برنامه هاي درسي اين مدرسه هم آميخته اي از كتب درسي حوزوي و كتب جديد يعني علوم روز مي باشد. دوران تحصيلي مدارس علميه 16 سال و مدارك آن توسط دولت به رسميت شناخته مي شود.
مقاطع آموزش در مدارس علمیه (عالی)


با پيروي از سيستم آموزش مدرسة علميه در سرتاسر بنگلادش هزاران مدرسه (حوزه ) ديني تأسيس شده است كه در حال حاضر تعداد آن ها به حدود 8000 مي رسد و تعداد طلاب حدود 5/1 ميليون نفر است. دولت براي مديريت و اعطای مدارك و برگزاري امتحانات، سازماني به نام «مجلس التعليم المدارس العربيه» تأسيس كرده است.
1. مرحله ابتدایی
 
 
مقاطع آموزش در مدارس علمیه (عالي)
 
1. مرحله ابتدايي


2. مرحله داخل  
2. مرحله داخل  
خط ۶۷۲: خط ۵۱۱:
4. مرحله فاضل  
4. مرحله فاضل  


5. مرحلة كامل
5. مرحله کامل
 
مرحلة ابتدايي
 
این مرحله مدت پنج سال به طول مي انجامد و كودكان از سن پنج سالگي مي توانند در كلاس اول اين مرحله ثبت نام كنند ( مانند مقطع دبستان در ايران است ).
 
مرحله داخل
 
اين مرحله نيز پنج سال است. سال ششم شروع و بعد از 5 سال با شركت در امتحان مركزي و سراسري، معادل ديپلم عمومي ارزیابی مي شود.
 
  در اين مرحله، هنگامي كه دانش آموزان مشغول تحصيل در سال نهم مي باشند، بايد آمادگي خود را براي شركت در امتحانات سراسري اعلام و رسماً ثبت نام كنند. ثبت نـــام توسط ستاد مركزي برگزاري امتحانات كل كشور به نام « ايجوكيشن بورد » انجام مي گيرد. در اين سال ها ( نهم ) رشته درسي تفكيك مي شود.
 
   در حال حاضر سه رشته عمده براي طلاب وجوددارد: رشته عمومي، رشته علوم و رشته تجويد قرائت قرآن. طلابي كه در رشته علوم ديپلم مي گيرند، مي توانند درمراحل بعدي نظام آموزش مدارس عاليه ودانشكده هاي علوم (ساينس ) در همين رشته ثبت نام كنند.
 
  طلاب رشته عمومـــي و رشته تجويـــد و قرائت قرآن نيز در رشته هاي مربوط به علوم انساني مي توانند ثبت نام كنند.
 
مرحلة عالم 
 
طول تحصیل در اين مرحله دو سال است. در اين مرحله دو رشته: رشته عمومي و رشته علوم وجود دارد و تنها كساني كه در امتحان مرحله داخل قبول شده اند، مي توانند در اين مرحله ثبت نام كنند. بعد از دو سال تحصيل دراين مرحله بايد در يك امتحان سراسري شركت كنند كه معادل با مرحله پيش دانشگاهي در ايران است.
 
   پذيرفته شدگان در اين مرحله اجازه دارند به تحصيلات خود ادامه داده و مستقيماً به مرحله فاضل در مدرسه عاليه و پايه دانشگاه در مقطع كارشناسي در رشته مورد علاقه خود وارد شوند.
 
مرحله فاضل 
 
مدت اين مرحله دو سال است. فارغ التحصيلان مرحله عالم مي توانند در اين مرحله ثبت نام كنند. اين مرحله جنبه تخصصي دارد و معادل ليسانس دانشگاهي است. در این مرحله موضوعات و دروس علمي و نيز زبان بنگلا  و انگليسي تدريس مي شود.
 
 
مرحله كامل 
 
اين مرحله مانند دوره های عالی دو سال طول می کشد و فارغ التحصيل در پایان این مرحله مدرک "فاضل" اخذ می کند. اين مرحله كاملاً تخصصي است و به چهار بخش تقسیم شده است : (1) كامل في الحديث، (2) كامل في التفسير، (3) كامل في التاريخ،  و (4) كامل في الادب. بعد از دو سال دانشجويان در يك امتحان سراسري شركت كرده و فارغ التحصيل مي شوند كه معادل فوق ليسانس دانشگاه های عمومي است. در سال 2002 م مقرر گردید که دارندگان مدارك درجه « فاضل» و «كامل» مدارس عاليه بنگلادش ( حوزه هاي علميه دولتي ) مي توانند مدارك ليسانس و فوق ليسانس دانشگاههاي بنگلادش را از مدارس عاليه دريافت مي كند.
 
مرحلة پژوهش 
 
این دوره قبلاً در نظام آموزشی بنگلادش وجود داشت و شامل يك مرحله دو ساله پژوهشي براي دانشجويان ممتاز فارغ التحصيل در مرحله كامل بود، اما از چند سال پيش اين برنامه تعطيل شده است .
 
برنامه هاي درسي
 
اهم برنامه هاي درسي تمام مراحل آموزشي و مدارس عاليه، آموزش زبان عربي، قرآن، احاديث، فقه حنفي و تاريخ اسلام است.
 
  در مرحله ابتدايي همراه با آشنايي با قرائت قرآن، زبان عربي و دروس مختلف عمومي دبستان ها نيز تدريس مي شود.
 
  در مرحله داخل، كه سال پاياني آن معادل با ديپلم است، دروس مختلف عمومي در كنار علوم اسلامي تدريس مي شود. مثلاً در كنار قرآن مجید، حديث، فقه، اصول فقه، ادبيات عرب و تاريخ اسلام، زبان بنگلا و زبان انگليسي، رياضي، هندسه، جغرافيا و تاريخ عمومي نيز تدريس مي شود.
 
  برنامه هاي درسي مرحله داخل در مدرسه عاليه با دروسي كه در دبيرستان تدريس مي شود، كاملاً مجزا است. كتاب هاي درسي آنان مختلف و سؤالات امتحانات مركزي نيز جدا است. ولي با وجود تفاوت در موضوعات، استاندارد و يا سطح آموزش هر دو جريان از نظام آموزش كشور با هم در يك سطح مي باشند. در مرحله داخل، طلاب و يا دانشجويان در كنار علوم اسلامي و عربي، دروس عمومي را نيز مي گذرانند. دراين مرحله كتب درسي كه در مدارس عاليه تدريس مي شود، عيناً همانند كتب دانشكده ها و يا موسسات پيش دانشگاهي است وكتب عربي  آن هم از طرف ستاد مركز برگزاري امتحانات مدارس ديني تعيين مي شود.
 
  در مرحله فاضل تاحدودي درس ها تخصصي است و طلاب آماده مرحله بعدي يعني مرحله كامل مي شوند. در اين مرحله تخصص ها و رشته ها به گرايش هاي مختلف تقسيم مي شود.
 
 
 
چگونگي حد نصاب امتيازات امتحانات پاياني مرحله كامل
 
در بخش كامل في الحديث، نصاب كامل و ممتاز آن 1000 مي باشد. در اين بخش براي كتب حديث صحاح سته 600 نمره در نظر گرفته مي شود. براي تفسير كشاف 100 نمره، براي تفسير بيـــضاوي 100 نمره و بـــراي تاريخ اسلامي 200 نمره، که جمعاً 1000 نمره پيش بيني مي شود. در بخش كامل في الفقه نيز نمرات كل 1000 مي باشد: 100 نمره براي كتاب صحيح البخاري، 100 نمره براي صحيح مسلم، 200 نمره براي تاريخ اسلام، 200 نمره ديگر براي كتاب هاي طحاوي، حجه الله البالغه، شرح مواقف وكتب ديگر فقهي.
 
نمرات دو بخش ديگر كامل نيز، بر همين منوال تقسيم مي شود.
 
 
'''درجه بندي فارغ التحصيلان مرحله كامل بر اساس نمرات'''


بـــراساس نمرات مأخوذه در امتحان، 20نفر اول به عنوان دانشجويان و طلاب ممتاز معرفي مي شوند و اسامي آنان در روزنامه ها چاپ مي شود.  
===== مرحله ابتدایی =====
این مرحله مدت پنج سال به طول می انجامد و کودکان از سن پنج سالگی می توانند در کلاس اول این مرحله ثبت نام کنند ( مانند مقطع دبستان در ایران است ).


امتيازات رتبه يكم 
===== مرحله داخل =====
این مرحله نیز پنج سال است. سال ششم شروع و بعد از 5 سال با شرکت در امتحان مرکزی و سراسری، معادل دیپلم عمومی ارزیابی می شود.


به كساني كه بالاتر از 60 درصد نمره در امتحان كسب كنند يعني از هزار امتياز 600 به بالا امتياز بگیرند، پذيرفته شدگان درجه اول تلقي مي شوند.  
در این مرحله، هنگامی که دانش آموزان مشغول تحصیل در سال نهم می باشند، باید آمادگی خود را برای شرکت در امتحانات سراسری اعلام و رسما ثبت نام کنند. ثبت نـــام توسط ستاد مرکزی برگزاری امتحانات کل کشور به نام «ایجوکیشن بورد» انجام می گیرد. در این سال ها ( نهم ) رشته درسی تفکیک می شود.  


امتيازات رتبه دوم 
در حال حاضر سه رشته عمده برای طلاب وجوددارد: رشته عمومی، رشته علوم و رشته تجوید قرایت قرآن. طلابی که در رشته علوم دیپلم می گیرند، می توانند درمراحل بعدی نظام آموزش مدارس عالیه ودانشکده های علوم (ساینس ) در همین رشته ثبت نام کنند.


به كساني كه در امتحان بين 45 درصد تا 59 درصد امتياز بگيرند، يعني از هزار امتياز، 450 به بالا امتياز گرفته باشند، پذيرفته شدگان درجه دوم تلقي مي شوند.  
طلاب رشته عمومـــی و رشته تجویـــد و قرایت قرآن نیز در رشته های مربوط به علوم انسانی می توانند ثبت نام کنند.


امتيازات رتبه سوم 
===== مرحله عالم  =====
طول تحصیل در این مرحله دو سال است. در این مرحله دو رشته: رشته عمومی و رشته علوم وجود دارد و تنها کسانی که در امتحان مرحله داخل قبول شده اند، می توانند در این مرحله ثبت نام کنند. بعد از دو سال تحصیل دراین مرحله باید در یک امتحان سراسری شرکت کنند که معادل با مرحله پیش دانشگاهی در ایران است.


به كساني كه در امتحان مركزي بين 33 درصد تا 44 درصد امتياز آورده باشند، پذيرفته شدگان درجه سوم تلقي مي شوند. اين آخرين درجه پذيرفته شدن در امتحان است. معمولاً از مجموع شركت كنندگان در امتحان 50 درصد پذيرفته شده و مابقي مردود مي شوند.
پذیرفته شدگان در این مرحله اجازه دارند به تحصیلات خود ادامه داده و مستقیما به مرحله فاضل در مدرسه عالیه و پایه دانشگاه در مقطع کارشناسی در رشته مورد علاقه خود وارد شوند.


===== مرحله فاضل  =====
مدت این مرحله دو سال است. فارغ التحصیلان مرحله عالم می توانند در این مرحله ثبت نام کنند. این مرحله جنبه تخصصی دارد و معادل لیسانس دانشگاهی است. در این مرحله موضوعات و دروس علمی و نیز زبان بنگلا  و انگلیسی تدریس می شود.


'''تعداد شركت كنندگان در امتحان''' 
===== مرحله کامل  =====
این مرحله مانند دوره های عالی دو سال طول می کشد و فارغ التحصیل در پایان این مرحله مدرک "فاضل" اخذ می کند. این مرحله کاملا تخصصی است و به چهار بخش تقسیم شده است: 1. کامل فی الحدیث، 2. کامل فی التفسیر، 3.کامل فی التاریخ،  و 4. کامل فی الادب. بعد از دو سال دانشجویان در یک امتحان سراسری شرکت کرده و فارغ التحصیل می شوند که معادل فوق لیسانس دانشگاه های عمومی است. در سال 2002 م مقرر گردید که دارندگان مدارک درجه «فاضل» و «کامل» مدارس عالیه بنگلادش ( حوزه های علمیه دولتی ) می توانند مدارک لیسانس و فوق لیسانس دانشگاههای بنگلادش را از مدارس عالیه دریافت می کند.


در سال 2001 در سراسر كشور جمعاً 50 هزار نفر در امتحان پاياني داخل شركت كردند، كه 5 هزار نفر از آنان خانم ها بودند. به طور معمول نصفي از مجموع شركت كنندگان در امتحان پاياني پذيرفته شده و به مرحله عالم راه مي يابند. در امتحان مرحله عالم نيز نصفي از مجموع شركت كنندگان معمولاً در امتحان پذيرفته مي شوند. البته تعداد كثيري از فارغ التحصيلان مرحله داخل و عالم راهي دانشگاه هاي عمومي مي شوند، به همين علت در مراحل فاضل و كامل ، تعداد دانشجويان به شدت كاهش مي يابد.  
===== مرحله پژوهش  =====
این دوره قبلا در [[نظام آموزشی بنگلادش]] وجود داشت و شامل یک مرحله دو ساله پژوهشی برای دانشجویان ممتاز فارغ التحصیل در مرحله کامل بود، اما از چند سال پیش این برنامه تعطیل شده است .  


    آگاهان اظهار عقيده كرده اند كه اگر مراحل فاضل و كامل به طور رسمي ارزشيابي نشود و فارغ التحصيلان آن نتوانند به دانشگاه ها و يا مراكز دولتي و ادارات راه يابند و استخدام شوند، به زودي به علت كاهش تعداد طلاب در مراحل فاضل و كامل، مدارس ديني کشور دچار كمبود دانشجو و طلاب شده و سرانجام به تعطيلي مي انجامند.  
===== برنامه های درسی =====
اهم برنامه های درسی تمام مراحل آموزشی و مدارس عالیه، آموزش زبان عربی، قرآن، احادیث، فقه حنفی و تاریخ اسلام است. در '''مرحله ابتدایی''' همراه با آشنایی با قرایت قرآن، زبان عربی و دروس مختلف عمومی دبستان ها نیز تدریس می شود.  


'''در مرحله داخل'''، که سال پایانی آن معادل با دیپلم است، دروس مختلف عمومی در کنار علوم اسلامی تدریس می شود. مثلا در کنار قرآن مجید، حدیث، فقه، اصول فقه، ادبیات عرب و تاریخ اسلام، زبان بنگلا و زبان انگلیسی، ریاضی، هندسه، جغرافیا و تاریخ عمومی نیز تدریس می شود.


'''قرائت و تجويد قرآن'''
برنامه های درسی مرحله داخل در مدرسه عالیه با دروسی که در دبیرستان تدریس می شود، کاملا مجزا است. کتاب های درسی آنان مختلف و سوالات امتحانات مرکزی نیز جدا است. ولی با وجود تفاوت در موضوعات، استاندارد و یا سطح آموزش هر دو جریان از نظام آموزش کشور با هم در یک سطح می باشند. در مرحله داخل، طلاب و یا دانشجویان در کنار علوم اسلامی و عربی، دروس عمومی را نیز می گذرانند. دراین مرحله کتب درسی که در مدارس عالیه تدریس می شود، عینا همانند کتب دانشکده ها و یا موسسات پیش دانشگاهی است وکتب عربی  آن هم از طرف ستاد مرکز برگزاری امتحانات مدارس دینی تعیین می شود.


ناگفته نماند كه در مراحل داخل، عالم و فاضل رشته جداگانه اي به نام علم قرائت و تجويد براي طلاب علاقه مند وجود دارد. در اين رشته امتحان مركزي و سراسري نيز هم زمان با رشته هاي ديگر برگزار مي شود.  
'''در مرحله فاضل''' تاحدودی درس ها تخصصی است و طلاب آماده مرحله بعدی یعنی مرحله کامل می شوند. در این مرحله تخصص ها و رشته ها به گرایش های مختلف تقسیم می شود.  


===== چگونگی حد نصاب امتیازات امتحانات پایانی مرحله کامل =====
در بخش کامل فی الحدیث، نصاب کامل و ممتاز آن 1000 می باشد. در این بخش برای کتب حدیث صحاح سته 600 نمره در نظر گرفته می شود. برای تفسیر کشاف 100 نمره، برای تفسیر بیـــضاوی 100 نمره و بـــرای تاریخ اسلامی 200 نمره، که جمعا 1000 نمره پیش بینی می شود. در بخش کامل فی الفقه نیز نمرات کل 1000 می باشد: 100 نمره برای کتاب صحیح البخاری، 100 نمره برای صحیح مسلم، 200 نمره برای تاریخ اسلام، 200 نمره دیگر برای کتاب های طحاوی، حجه الله البالغه، شرح مواقف وکتب دیگر فقهی.


'''شرايط ثبت نام'''
نمرات دو بخش دیگر کامل نیز، بر همین منوال تقسیم می شود.


ثبت نام براي ورود به مرحله داخل، فقط داشتن مدرك قبولي پنجم ابتدايي ملاك مي باشد، ليكن در مراحل عالم، فاضل و كامل فقط فارغ التحصيلان و قبول شدگان مرحله قبل اجازه ثبت نام دارند.  
===== '''درجه بندی فارغ التحصیلان مرحله کامل بر اساس نمرات''' =====
بـــراساس نمرات مأخوذه در امتحان، 20نفر اول به عنوان دانشجویان و طلاب ممتاز معرفی می شوند و اسامی آنان در روزنامه ها چاپ می شود.  


   قابل ذكر است كه گرچه فارغ التحصيلان درجه داخل و عالم فرصت شركت در كنكور دانشگاه ها را پيدا كرده  و در رشته هاي مورد نظر خود مي توانند تحصيل كنند، ولي متقابلاً فارغ التحصيلان نظام آموزشي عمومي كشور نمي توانند در مرحله اي از مراحل مختلف مدارس دينيه وارد شوند. زيرا به علت فقدان دروس اسلامي وادبيات عرب در مدارس عمومي، محصلين و دانشجويان معمولاً در خود آمادگي تلمذ در مدارس ديني را نمي بينند. از طرف ديگر دورة فوق العاده اي نيز وجود ندارد كه در آن فارغ التحصيلان و يا دانشجويان نظام آموزشي عمومي بتوانند در آن شركت نموده و زبان عربي و يا علوم اسلامي لازم را فرا گرفته و براي پذيرش در درس هاي مدارس ديني آماده شوند.  
====== امتیازات رتبه یکم  ======
به کسانی که بالاتر از 60 درصد نمره در امتحان کسب کنند یعنی از هزار امتیاز 600 به بالا امتیاز بگیرند، پذیرفته شدگان درجه اول تلقی می شوند.  


====== امتیازات رتبه دوم  ======
به کسانی که در امتحان بین 45 درصد تا 59 درصد امتیاز بگیرند، یعنی از هزار امتیاز، 450 به بالا امتیاز گرفته باشند، پذیرفته شدگان درجه دوم تلقی می شوند.


'''شهريه'''
====== امتیازات رتبه سوم  ======
به کسانی که در امتحان مرکزی بین 33 درصد تا 44 درصد امتیاز آورده باشند، پذیرفته شدگان درجه سوم تلقی می شوند. این آخرین درجه پذیرفته شدن در امتحان است. معمولا از مجموع شرکت کنندگان در امتحان 50 درصد پذیرفته شده و مابقی مردود می شوند.


مدارس ديني عالي بنگلادش بدون شهریه و رایگان است. در عوض، طلاب و يا دانشجويان به مسئولين مدرسه حق التدريس پرداخت مي كنند.  
===== '''تعداد شرکت کنندگان در امتحان'''  =====
در سال 2001 در سراسر کشور جمعا 50 هزار نفر در امتحان پایانی داخل شرکت کردند، که 5 هزار نفر از آنان خانم ها بودند. به طور معمول نصفی از مجموع شرکت کنندگان در امتحان پایانی پذیرفته شده و به مرحله عالم راه می یابند. در امتحان مرحله عالم نیز نصفی از مجموع شرکت کنندگان معمولا در امتحان پذیرفته می شوند. البته تعداد کثیری از فارغ التحصیلان مرحله داخل و عالم راهی دانشگاه های عمومی می شوند، به همین علت در مراحل فاضل و کامل ، تعداد دانشجویان به شدت کاهش می یابد.  


   در مدرسه عالي داكا يك خوابگاه مجهز وجود دارد و در مدارس ديگر كشور ( شهرستان ها) نيز خوابگاه وجود دارد. در اين خوابگاه ها هزينه غذا و ... بر عهده طلاب مي باشد و فقط محل اسكان براي آنان مجاني است.
آگاهان اظهار عقیده کرده اند که اگر مراحل فاضل و کامل به طور رسمی ارزشیابی نشود و فارغ التحصیلان آن نتوانند به دانشگاه ها و یا مراکز دولتی و ادارات راه یابند و استخدام شوند، به زودی به علت کاهش تعداد طلاب در مراحل فاضل و کامل، مدارس دینی کشور دچار کمبود دانشجو و طلاب شده و سرانجام به تعطیلی می انجامند.  


===== '''قرایت و تجوید قرآن''' =====
ناگفته نماند که در مراحل داخل، عالم و فاضل رشته جداگانه ای به نام علم قرایت و تجوید برای طلاب علاقه مند وجود دارد. در این رشته امتحان مرکزی و سراسری نیز هم زمان با رشته های دیگر برگزار می شود.


'''مدارس رسمي'''  
===== '''شرایط ثبت نام''' =====
ثبت نام برای ورود به مرحله داخل، فقط داشتن مدرک قبولی پنجم ابتدایی ملاک می باشد، لیکن در مراحل عالم، فاضل و کامل فقط فارغ التحصیلان و قبول شدگان مرحله قبل اجازه ثبت نام دارند.


در حال حاضر در بنگلادش سه مدرسه بزرگ ديني كاملاً رسمي وجود دارد. مدرسه عالي داكا، مدرسه عالي سيلهت و مدرسه عالي بوگرا. تمام هزينه هاي اين مدارس از طرف دولت تامين مي شود. در مابقي مدارس ، 80 درصد از حقوق معلمين را دولت پرداخت مي كند و بقيه 20 درصد حقو ق و هزينه هاي ديگر اداري، ساختماني و ... از منابع مردمي تامين مي شود.  
قابل ذکر است که گرچه فارغ التحصیلان درجه داخل و عالم فرصت شرکت در کنکور دانشگاه ها را پیدا کرده  و در رشته های مورد نظر خود می توانند تحصیل کنند، ولی متقابلا فارغ التحصیلان نظام آموزشی عمومی کشور نمی توانند در مرحله ای از مراحل مختلف مدارس دینیه وارد شوند. زیرا به علت فقدان دروس اسلامی وادبیات عرب در مدارس عمومی، محصلین و دانشجویان معمولا در خود آمادگی تلمذ در مدارس دینی را نمی بینند. از طرف دیگر دوره فوق العاده ای نیز وجود ندارد که در آن فارغ التحصیلان و یا دانشجویان نظام آموزشی عمومی بتوانند در آن شرکت نموده و زبان عربی و یا علوم اسلامی لازم را فرا گرفته و برای پذیرش در درس های مدارس دینی آماده شوند.  


===== '''شهریه''' =====
مدارس دینی عالی [[بنگلادش]] بدون شهریه و رایگان است. در عوض، طلاب و یا دانشجویان به مسیولین مدرسه حق التدریس پرداخت می کنند. در مدرسه عالی داکا یک خوابگاه مجهز وجود دارد و در مدارس دیگر کشور ( شهرستان ها) نیز خوابگاه وجود دارد. در این خوابگاه ها هزینه غذا و ... بر عهده طلاب می باشد و فقط محل اسکان برای آنان مجانی است.


'''ميدان فعاليت روحانيون'''  
===== '''مدارس رسمی''' =====
در حال حاضر در بنگلادش سه مدرسه بزرگ دینی کاملا رسمی وجود دارد. مدرسه عالی داکا، مدرسه عالی سیلهت و مدرسه عالی بوگرا. تمام هزینه های این مدارس از طرف دولت تامین می شود. در مابقی مدارس ، 80 درصد از حقوق معلمین را دولت پرداخت می کند و بقیه 20 درصد حقو ق و هزینه های دیگر اداری، ساختمانی و ... از منابع مردمی تامین می شود.


فارغ التحصيلان اين مدارس علاوه بر شغل روحاني، در مدارس ديني نيز به نام معلم ديني مدارس، ائمه جمعه و جماعات، مسئولين شئون اسلامي و ملي ونيز ادارات دولتي استخدام مي شوند. كساني كه به همراه معلم علوم ديني این مدارس از دانشگاه ها نیز فارغ التحصيلان می شوند، مي توانند در همه مشاغل دولتي و ملي استخدام شوند.
===== '''میدان فعالیت روحانیون''' =====
فارغ التحصیلان این مدارس علاوه بر شغل روحانی، در مدارس دینی نیز به نام معلم دینی مدارس، ایمه جمعه و جماعات، مسیولین شیون اسلامی و ملی ونیز ادارات دولتی استخدام می شوند. کسانی که به همراه معلم علوم دینی این مدارس از دانشگاه ها نیز فارغ التحصیلان می شوند، می توانند در همه مشاغل دولتی و ملی استخدام شوند.


===== '''هدف دولت''' =====
دولت [[بنگلادش]] که پشتیبان مدارس دینی است، هدفش این است که در کشور باید قشری روحانی برای اداره امور مذهبی مردم و پاسخ به نیازهای دینی و مذهبی جامعه ونیز اداره مساجد داشته و تربیت شوند. ولی همه دولت ها معمولا نمی خواهند که فارغ التحصیلان این مدارس اداره حکومـــت را به دست بگیرند. علاوه بر این افکار عمومی واحساسات مذهبی مردم تقاضا می کند که ازطرف دولت این چنین مدارس دینی تحت پوشش قرار بگیرد تا نیازهای مردم آن جامعه را پاسخ دهد، که البته در بنگلادش نیز چنین است.<ref>مصاحبه با [[مولانا محمد صلاح الدین|مولانا]] صلاح الدین، رییس اسبق مدرسه عالیه داکا، 1380، رایزنی فرهنگی ج .ا.ایران</ref>


'''هدف دولت'''
==== [[مدارس قومی در بنگلادش|مدارس قومی]] ====
[[مدارس قومی در بنگلادش]] از مدارس دیوبند هند سرچشمه گرفته اند و حدودا یک صد سال پس از تأسیس مدرس عالی کلکته بوجود آمده اند.


دولت بنگلادش كه پشتيبان مدارس ديني است، هدفش اين است كه در كشور بايد قشري روحاني براي اداره امور مذهبي مردم و پاسخ به نيازهاي ديني و مذهبي جامعه ونيز اداره مساجد داشته و تربيت شوند. ولي همه دولت ها معمولاً نمي خواهند كه فارغ التحصيلان اين مدارس اداره حكومـــت را به دست بگيرند. علاوه بر اين افكار عمومي واحساسات مذهبي مردم تقاضا مي كند كه ازطرف دولت اين چنين مدارس ديني تحت پوشش قرار بگيرد تا نيازهاي مردم آن جامعه را پاسخ دهد، كه البته در بنگلادش نيز چنين است (مصاحبه با مولانا صلاح الدين، رئيس اسبق مدرسه عاليه داكا، 1380، رايزني فرهنگي ج .ا.ايران)'''.'''
مدارس قومی به طور عموم، مستقل از دولت، تحت نظارت و مدیریت شخصیت های غیر دولتی با برنامه های مخصوص به خود، گاهی منطبق با مدرسه علمیه «دیوبند هند» و گاهی منطبق با برنامه درسی عربستان و یا ترکیبی از هر دو اداره می شود. مدرسه دیوبند مهم ترین مرکز حوزه های علمیه در شبه قاره می باشد. جایگاه و نفوذ این مرکز بر دیگر مدارس علمیه شبه قاره همانند خود حوزه علمیه نجف اشرف و یا قم، بر حوزه های شیعی است. این مرکز در سال 1866 م تأسیس شده است.  


مدارس قومي
مدارس قومی علیرغم اختلاف در سلیقه و مدیریت، از نظر کلی برنامه درسی همانندی دارند. فارغ التحصیلان این مدارس عموما به کارهای مخصوص روحانیت، امامت مسجد، تدریس، تبلیغ و ارشاد مردم و ... می پردازند. تعداد این مدارس به چندین هزار مدرسه می رسد. تشکیلاتی به نام «وفاق المدارس العربیه» در حال حاضر سرپرستی مدارس قومیه از جمله برگزاری امتحانات مقاطع پایانی را به عهده دارد.


مدارس قومي در بنگلادش از مدارس ديوبند هند سرچشمه گرفته اند و حدودا يك صد سال پس از تأسيس مدرس عالي كلكته بوجود آمده اند.  
همان طور که گفتیم، مدارس قومی، مدارس غیر دولتی هستند و یکی از دلایل غیر دولتی بودن آن ها این است که دولت [[بنگلادش]] چندین درس از جمله دروس فارسی را از برنامه های درسی حذف و دروس انگلیسی، جغرافیا، علوم سیاسی را گنجانید و همین برنامه را به حوزه های قومی و یا غیر دولتی پیشنهاد کرد، اما مسیولان و مدیران ارشد این حوزه ها با این کار موافقت نکردند، در نتیجه دولت و ادارات مدرک این حوزه ها را تأیید نکردند.  


    مدارس قومي به طور عموم، مستقل از دولت، تحت نظارت و مديريت شخصيت هاي غير دولتي با برنامه هاي مخصوص به خود، گاهي منطبق با مدرسة علميه « ديوبند هند » و گاهي منطبق با برنامة درسي عربستان و يا تركيبي از هر دو اداره مي شود. مدرسة ديوبند مهم ترين مركز حوزه هاي علميه در شبه قاره مي باشد.
کتاب های فارسی که در این مدارس تدریس می شوند، شامل عناوین ذیل است:


   جايگاه و نفوذ اين مركز بر ديگر مدارس علميه شبه قاره همانند خود حوزه علميه نجف اشرف و يا قم، بر حوزه هاي شيعي است. اين مركز در سال 1866 م تأسيس شده است.
دستور زبان فارسی


    مدارس قومي عليرغم اختلاف در سليقه و مديريت، از نظر كلي برنامه درسي همانندي دارند. فارغ التحصيلان اين مدارس عموماً به كارهاي مخصوص روحانيت، امامت مسجد، تدريس، تبليغ و ارشاد مردم و ... مي پردازند. تعداد اين مدارس به چندين هزار مدرسه مي رسد. تشكيلاتي به نام « وفاق المدارس العربيه» در حال حاضر سرپرستي مدارس قوميه از جمله برگزاري امتحانات مقاطع پاياني را به عهده دارد.
1- فارسی مقدماتی


همان طور كه گفتیم، مدارس قومي، مدارس غير دولتي هستند و يكي از دلايل غير دولتي بودن آن ها اين است كه دولت بنگلادش چندين درس از جمله دروس فارسي را از برنامه هاي درسي حذف و دروس انگليسي، جغرافيا، علوم سياسي را گنجانيد و همين برنامه را به حوزه هاي قومي و يا غير دولتي پيشنهاد کرد، اما مسئولان و مديران ارشد اين حوزه ها با اين كار موافقت نكردند، در نتيجه دولت و ادارات مدرك اين حوزه ها را تأييد نکردند.
2- الفبای فارسی


كتاب هاي فارسي كه در اين مدارس تدريس مي شوند، شامل عناوين ذيل است:
3- تفسیر المبتدی
 
دستور زبان فارسي
 
1- فارسي مقدماتي
 
2- الفباي فارسي
 
3- تفسير المبتدي


4- چهل سبق  
4- چهل سبق  
خط ۸۱۱: خط ۶۱۳:
5- جامع المصادر  
5- جامع المصادر  


6- مصدر فيوضي
6- مصدر فیوضی


7- ضوابط فارسي
7- ضوابط فارسی


8- قواعد فارسي
8- قواعد فارسی


9- قواعد سازي ( دستور زبان فارسي است )  
9- قواعد سازی ( دستور زبان فارسی است )  


10- مفتاح القواعد  
10- مفتاح القواعد  
خط ۸۲۳: خط ۶۲۵:
'''11- ''' احسن القواعد   
'''11- ''' احسن القواعد   


'''ادبيات فارسي'''
===== ادبیات فارسی =====
 
1- کریما
1- كريما


2- پندنامه عطار  
2- پندنامه عطار  


3-  پندنامه خاكي
3-  پندنامه خاکی


مقاطع تحصيلي مدارس قومي شامل  
مقاطع تحصیلی مدارس قومی شامل  


 ابتدايي = شش سال  
 ابتدایی = شش سال  


 متوسطه = چهار سال  
 متوسطه = چهار سال  


 فضيلت = سه سال  
 فضیلت = سه سال  


 تكميل = يكسال
 تکمیل = یکسال


بعضي از مدارس مواد آموزشي را در 12 سال برنامه ريزي كرده اند. در طي مدت آموزش، زبان اردو،  فارسي، انگليسي، بنگالي، ادبيات عرب، فقه، اصول فقه، تفسير و حديث تدريس مي شود. در سال هاي اخير، جغرافي، تاريخ و رياضيات نيز جزو برنامه هاي درسي قرار گرفته است.  
بعضی از مدارس مواد آموزشی را در 12 سال برنامه ریزی کرده اند. در طی مدت آموزش، زبان اردو،  فارسی، انگلیسی، بنگالی، ادبیات عرب، فقه، اصول فقه، تفسیر و حدیث تدریس می شود. در سال های اخیر، جغرافی، تاریخ و ریاضیات نیز جزو برنامه های درسی قرار گرفته است.  


  با توجه به تاريخ تأسيس مدارس قومي، كه همة آن ها (به غير از يك مورد ) بعد از جدايي پاكستان از هند پدید آمده اند، مي توان گفت همه اين مدارس دوران جواني را مي گذرانند. لذا متناسب با تجربيات به دست آمده و مقتضيات زمان، برنامه هاي آن ها دچار تغيير وتحول مي شود و برنامه ها  استحكام كافي و لازم ندارند.
با توجه به تاریخ تأسیس مدارس قومی، که همه آن ها (به غیر از یک مورد ) بعد از جدایی پاکستان از هند پدید آمده اند، می توان گفت همه این مدارس دوران جوانی را می گذرانند. لذا متناسب با تجربیات به دست آمده و مقتضیات زمان، برنامه های آن ها دچار تغییر وتحول می شود و برنامه ها  استحکام کافی و لازم ندارند.


جدول آماری مدارس در بنگلادش 2004-2005 :
جدول شماره 1. آماری مدارس در بنگلادش 2004-2005


{| class="wikitable"
{| class="wikitable"
خط ۸۷۳: خط ۶۷۴:
|253908
|253908
|}
|}
منبع:
<ref name=":0">Esposito et al. (2005). Data Collected from Publications of the Bangladesh Madrasa Education Board, p.57.</ref>
 
Data Collected from Publications of the Bangladesh Madrasa Education Board. (Adapted from: Esposito et al., 2005:57).
 
 
'''مدارس اهل الحديث'''
 
اهل حديـــث و يـــــا ظاهريه و سلفيه در بيـــن اهل سنت، مثل اخباري ها در ميان اهل تشيع مي باشند. آنان ظواهر قرآن و احاديث استناد می کنند و از هر گونه اجتهاد و نظري خودداري مي كنند. به همين دليل، جمود فكري عجيبي بر آنان حاكم است.
 
  گرچه مدارس اهل الحديث هم قومي مي باشد؛ ولي چون اين مدارس با تفكر خاصي اداره مي شوند، جداگانه بررسي می شود. تعداد آنها حدود 77 تا در سرتاسر بنگلادش مي باشد.
 
  برنامة درسي اين مدارس به دو بخش تقسيم مي شود : الف : حفظ قرآن، ب : برنامه عمومي، كه همان كتاب هاي معروف موجود در ديگر مدارس قومي است، از قبيل صحاح سته از حديث وكشاف در تفسير قرآني در مدارس اهل حديث، جزوات و كتب وهابيه. این کتب را وهابی ها توزيع وتبليغ مي کنند. افكار اهل حدیث به افكار وهابي ها بسيار نزديك است. از نظر سياسي نيز عربستان سعودي پشتيبان بسيار خوبي براي آنان مي باشد.
 
   در جمع بندي كلي، مي توان تفاوت هاي موجود ميان مدارس عالي ( دولتي ) و مدارس قومي را به شرح ذيل چنين بیان کرد:
 
1- مدارس عالي به دليل وابستگي به دولت، از نظر مالي و ديگر امكانات در مضيقه نيستند، اما به عكس، مدارس قومي دچار مشكلات مالي فراواني هستند.
 
2- طلاب مدارس عالي ازنظر سياسي و مسائل روز، مترقي تر از طلاب مدارس قومي هستند. در همين راستا بد نيست بدانيم قديمي ترين تشكل دانشجويي، مربوط به طلاب مدرسة عالي است. در سال 1929، تشكيلاتي به نام « جمعيت طلبه عربيه » تشكيل شد و در حال حاضر نيز فعاليت سياسي و ايدئولوژيكي دارد.
 
3- فارغ التحصيلان مدرسة عالي، چون مدارك رسمي دارند، قادر خواهند بود به كارها و پست هاي دولتي وارد شوند. اما فارغ التحصيلان مدارس قومي ، فقط مي توانند به كارهاي مخصوص روحانيون بپردازند. به همين دليل افسردگي و يأس ونوميدي عجيبي نيست به سرنوشت و آينده خود، در آنان هويدا مي باشد، بخصوص با توجه به كميت بالاي نيرو و محدود بودن كارها و فعاليت هاي مخصوص روحانيون.
 
4- مدارس قومي در مقايسه با مدارس عالي، در ميان تودة مردم از جايگاه بهتري برخوردار مي باشند.
 
5- به دليل مشكلات مالي، مدارس قومي اجبار بيشتري در تمايل به كشورهاي خارجي دارند.
 
6- در مدارس قومي، زبان فارسي در سال هاي اوليه تحصيل تدريس مي شود. اما در مدارس عالي زبان فارسي يك ماده درسي اختياري است.
 
7- در مدارس عالي، علوم اسلامي و علوم روز، هر دو به يك ميزان تدريس مي شوند. اما در مدارس قومي، براي خالي نبودن عريضه و جبر زمان، بعضي از علوم روز آن هم به طور خيلي مختصر، تدريس مي شود (همان جا ).
 
'''6. 7. نهاد ها و مراکز دینی غیر مسلمانان'''
 
'''6. 7. 1.مذهب هندو'''
 
مذهب هندو از حيث قدمت، كهن ترين مذهب زنده جهان است و اكنون 15 در صد جمعیت بنگلادش را شامل می شود.
 
   اين مذهب شارع و پيامبر ويژه اي ندارد و اساساً مذهب بومي و ارثي است و تاريخ آن مانند پيروانش در طول زمان و اعصار دستخوش انقلاب و دگرگوني شده است و در نتيجه «هندويي » با افسانه هاي گذشتگان و رسوم و عادات نياكاني و قومي به گونه اي در آميخته شده كه اصول و فروع آن را به آساني از يكديگر نمي توان تشخيص داد.
 
   هندويي فقط اسلوبي از اخلاق و مذهب نيست، هر چند قانون اخلاقي و اوامر ونواحي آن، آرام بخش قلوب صدها ميليون تن پيروانش مي باشد. مذهب هندو، مكتبي ماوراي طبيعي است؛ از اين رو هدفش تنها اين نيست كه پيروانش در اين دنيا وجود مقدسي باشند و در عقبي از نعمت هاي بهشت برخوردار گردند؛ بلكه علت نهايي و منظور اصلي آن است كه هر هندو به حقيقت مطلق كه در عرف آنان عبارت از روح كلي و ابدي و ماوراي هر گونه تمايز و برتر از اسباب وعلل و زمان ومكان و خير و شر و ضد است، واصل شود. براي وصول به اين مقاصد عالي، هر هندو بايد در تزكيه نفس بكوشد و اعمال و رفتار و اخلاق خود را به خير و صلاح ونيكوكاري و بي آزاري مشتاق و راغب گرداند تا از باز پيدايي ها يعني تولد و مرگ پي در پي آزاد شود و نجات يابد.
 
سه فرقه عمده ميان هندوها وجود دارد كه عبارتند از :
 
ویشنو / ويشنوان (Vaisnavas) ، يعني پرستندگان ويشنو (Visnu) و شیوا/ شيوان (Saivas) ، يعني پرستندگان شيوا (Siva) ، و شاكتيان (Saktas) ، يعني پرستندگان الهه شكتي (Sakti).
 
هر يك از اين سه فرقه به گروه ها يا فرقه هاي فرعي منقسم مي شوند.
 
فرقه هاي ويشنوپرستان حداقل به بيست شاخه و فرقه شيواپرستان به ده شعبه و شاكتيان به پنج فرقه مختلف منشعب شده اند.
 
  علاوه بر فرق مذكور، دست كم پانزده فرقه عمده ديگرهم ميان پيروان مذهب هندو موجود است.    از اين گذشته، جامعه هندو از نظر تكاليف و وظايف مذهبي به چهار طبقه برهمن و شتريا (Ksatriya) و ويشیا (Vaisya) و شودرا (Sudra) منقسم شده اند و اعضاي هر طبقه اي وظايف وتكاليف خود را بايد انجام دهند.


  مهم ترين و معتبرترين نوشته هاي مقدس مشترك هندوان، كتب ودا(Vedas) ، براهمنا (Brahmana) ، آرايناك (Aranyaka) ، اوپانيشاد ( Upanisad) ، پورانا (Purdna) ها به ويژه كتاب بهگوت گیتا(Bhagavant Giyta) و حماسه راماينه (Ramayana) و مهابهارت (Mahabaharata) است.
==== مدارس اهل الحدیث ====
اهل حدیـــث و یـــــا ظاهریه و سلفیه در بیـــن اهل سنت، مثل اخباری ها در میان اهل تشیع می باشند. آنان ظواهر قرآن و احادیث استناد می کنند و از هر گونه اجتهاد و نظری خودداری می کنند. به همین دلیل، جمود فکری عجیبی بر آنان حاکم است. گرچه مدارس اهل الحدیث هم قومی می باشد؛ ولی چون این مدارس با تفکر خاصی اداره می شوند، جداگانه بررسی می شود. تعداد آنها حدود 77 تا در سرتاسر بنگلادش می باشد.  


  نوشته هاي مقدس ديگري هم از قبيل آگم (Agamas) ها و پانكارا(Pancara)  و تنتره (Tantras) وجود دارند كه مورد قبول پیروان فرقه های شيوا پرستان و شاكتيان و و يشنوان است، اما مورد قبول ساير فرق هندو نيست.
برنامه درسی این مدارس به دو بخش تقسیم می شود: الف: حفظ قرآن، ب: برنامه عمومی، که همان کتاب های معروف موجود در دیگر مدارس قومی است، از قبیل صحاح سته از حدیث وکشاف در تفسیر قرآنی در مدارس اهل حدیث، جزوات و کتب وهابیه. این کتب را وهابی ها توزیع وتبلیغ می کنند. افکار اهل حدیث به افکار وهابی ها بسیار نزدیک است. از نظر سیاسی نیز عربستان سعودی پشتیبان بسیار خوبی برای آنان می باشد. در جمع بندی کلی، می توان تفاوت های موجود میان مدارس عالی ( دولتی ) و مدارس قومی را به شرح ذیل چنین بیان کرد:


  اين نوشته ها در يك زمان فراهم نيامده و متعلق به ازمنة متوالي است و در يك عرض با هم قرار ندارند. مثلاً سرودهاي ريگ ودا يك دفعه سروده نشد و مولود فكر وانديشه يك شخص نيست، بلكه انديشه و اثر گويندگان و شعراي عديده است كه غالباً با هم معاصر نبودند.  
1- مدارس عالی به دلیل وابستگی به دولت، از نظر مالی و دیگر امکانات در مضیقه نیستند، اما به عکس، مدارس قومی دچار مشکلات مالی فراوانی هستند.  


  در آغاز سرودها به كتابت در نيامد و گويندگان و بازماندگان ايشان پدر به پدر آن ها را در سينه ها محفوظ مي داشتند و قرن ها بدين سان گذشت، ولي بعدها مكتوب شدند و پس ازآن در مجموعه ها گرد آمدند.  
2- طلاب مدارس عالی ازنظر سیاسی و مسایل روز، مترقی تر از طلاب مدارس قومی هستند. در همین راستا بد نیست بدانیم قدیمی ترین تشکل دانشجویی، مربوط به طلاب مدرسه عالی است. در سال 1929، تشکیلاتی به نام «جمعیت طلبه عربیه» تشکیل شد و در حال حاضر نیز فعالیت سیاسی و ایدیولوژیکی دارد.  


 با گذشت زمان به عللي و عواملي كه پوشيده است، به تدريج سه خداي « برهما » و «ويشنو »  و  «شيوا » مظهر سه صفت ذات مطلق (Guna) ، يعني آفرينش ، بقا و فنا واقع شدند (جلالی نائینی، 1376: 31-34).
3- فارغ التحصیلان مدرسه عالی، چون مدارک رسمی دارند، قادر خواهند بود به کارها و پست های دولتی وارد شوند. اما فارغ التحصیلان مدارس قومی ، فقط می توانند به کارهای مخصوص روحانیون بپردازند. به همین دلیل افسردگی و یأس ونومیدی عجیبی نیست به سرنوشت و آینده خود، در آنان هویدا می باشد، بخصوص با توجه به کمیت بالای نیرو و محدود بودن کارها و فعالیت های مخصوص روحانیون.  


 همان طور كه در بخش تاريخ اين كتاب آمده است، بنگال از زمان امپراتوري شاهان گوپتا كه هندو بودند شكل گرفت. شاهان گوپتا ابتدا در شمال بنگال و سپس بيهار امپراتوری بزرگ گوپتا را بنیان نهادند. هندوها در سراسر كشور پراكنده بودند، اما در منطقه جنوب مركزي شامل شهرستان هاي فريدپور، نادري پور، شريعت پور، گوپال گنج و راجپاري و منطقه جنوب غربي شامل شهرستان هاي گوبان گنج و ساتخيرا، هندوها داراي اكثريت هستند.
4- مدارس قومی در مقایسه با مدارس عالی، در میان توده مردم از جایگاه بهتری برخوردار می باشند.  


   
5- به دلیل مشکلات مالی، مدارس قومی اجبار بیشتری در تمایل به کشورهای خارجی دارند.


'''6. 7. 2.مذهب بودایی'''
6- در مدارس قومی، زبان فارسی در سال های اولیه تحصیل تدریس می شود. اما در مدارس عالی زبان فارسی یک ماده درسی اختیاری است.


بودا (Buddha) در حدود 544 قبل از ميلاد، در سرزمين هند متولد شد و آن چنان بود كه در اواسط قرن ششم قبل از ميلاد در شمال ناحيه بیهار، سرزميني كه در آن زمان مقر سلطنت مگادها بود، پيشواي فكري جهان بودایی، گوتاما (Gautama) به ظهور رسيد. او را از آن جهت « بودا» لقب دادند كه مدعي شد به علم اعلي كه به زبان سانسكريت « بودي » (Buddhi) گويند، تأمل گرديده است و راز عالم وجود بر او كشف گشت. پدرش يكي از شاهزادگان و اشراف سرزمين كپیلا واستو (Kapila Vastu) در شمال هندوستان بود، ناحيه ای که هم اکنون در خاك مملكت نپال قرار دارد.  
7- در مدارس عالی، علوم اسلامی و علوم روز، هر دو به یک میزان تدریس می شوند. اما در مدارس قومی، برای خالی نبودن عریضه و جبر زمان، بعضی از علوم روز آن هم به طور خیلی مختصر، تدریس می شود <ref name=":0" />.


  از دوره جواني گوتاما حكايات شيرين و امثال حكمت آموز نقل مي كنند. مي گويندكه چون بر فناي عمر انساني و آفات او مانند مرض و پيري و مرگ كه بر آدمي چيره است، آگاه شد، عيش ونوش و راحت و عزت را كه در قصر پدر داشت، يك سره ترك كرد و در طلب حقيقت به سير و سلوك به جنگل رفت و به ریاضت پرداخت. اما چون از این کار طرفی نبست، به نزد فرزانگانی رفت تا راه حقیقت را به او بیاموزند. او چنان کرد که آموخته بود، تا آن كه عاقبت در نزديكي شهر بنارس در پای درختی در گایا، نور معرفت بر دل او بتابيد و گوهر دانش او را حاصل گشت. پس اصول و قواعدي براي پيروان خود وضع كرد و نخستین موعظه خود را به چند تن از یاران گفت، و گفت سراسر اوضاع و احوال وجود متغير و فاني است و دلبستگي را نشايد. آدمي بايد سعي كند كه با ترك علائق دنيوي بنفس قدسي و روح كلي واصل شود. سپس خلق را به اخلاق حسنه، كردار نيك و صدق و ادب و محبت به ديگران و رعايت عدالت و احترام به موجودات زنده (انسان و حيوان) دعوت فرمود.
=== [[نهاد ها و مراکز دینی غیر مسلمانان بنگلادش|نهاد ها و مراکز دینی غیر مسلمانان]] ===


     پس از آنكه 45 سال در اطراف آن سرزمين مي گشت و مبادي خود را منتشر مي ساخت، سرانجام درهشتاد سالگي جهان را بدرودگفت. اگر چه تاريخ مرگ او به طور قطع معلوم نيست، برحسب روايات موجود در حدود 460 ق .م وفات يافته است.  
==== مذهب هندو ====
مذهب هندو از حیث قدمت، کهن ترین مذهب زنده جهان است و اکنون 15 در صد [[جمعیت بنگلادش]] را شامل می شود. این مذهب شارع و پیامبر ویژه ای ندارد و اساسا مذهب بومی و ارثی است و تاریخ آن مانند پیروانش در طول زمان و اعصار دستخوش انقلاب و دگرگونی شده است و در نتیجه «هندویی» با افسانه های گذشتگان و رسوم و عادات نیاکانی و قومی به گونه ای در آمیخته شده که اصول و فروع آن را به آسانی از یکدیگر نمی توان تشخیص داد.  


   نور فكر اين مرد روحاني كه در آن زمانه ديرين در آن گوشه از هندوستان تابش گرفت، در طول اعصار و قرون پي در پي فروزان تر شد. چندي در هندوستان پرتو افكند، ولي بعد از هفت قرن در برابر مبادي برهمنان تاب مقاومت نياورد و آخرالامر در كانون ولادت خود يعني سرزمين هند خاموش شد. درعوض درممالك همسايه و مجاور، فروزش و درخشندگي روز افزون يافت و سراسر ممالك سيلان و برمه و سيام و نپال و تبت و مغولستان و چين و ژاپن و ... را روشن ساخت.  
هندویی فقط اسلوبی از اخلاق و مذهب نیست، هر چند قانون اخلاقی و اوامر ونواحی آن، آرام بخش قلوب صدها میلیون تن پیروانش می باشد. مذهب هندو، مکتبی ماورای طبیعی است؛ از این رو هدفش تنها این نیست که پیروانش در این دنیا وجود مقدسی باشند و در عقبی از نعمت های بهشت برخوردار گردند؛ بلکه علت نهایی و منظور اصلی آن است که هر هندو به حقیقت مطلق که در عرف آنان عبارت از روح کلی و ابدی و ماورای هر گونه تمایز و برتر از اسباب وعلل و زمان ومکان و خیر و شر و ضد است، واصل شود. برای وصول به این مقاصد عالی، هر هندو باید در تزکیه نفس بکوشد و اعمال و رفتار و اخلاق خود را به خیر و صلاح ونیکوکاری و بی آزاری مشتاق و راغب گرداند تا از باز پیدایی ها یعنی تولد و مرگ پی در پی آزاد شود و نجات یابد.  


   نبايد تصور کرد كه بودا مانند ساير انبياء به دعوت  نبوت و پيغمبري برخاسته است، زیرا او خود هیچ گاه ادعا نکرد که دینی جدید آورده است. او در تفکر برهمنی شکاک شد و به دنبال حقیقتی می گشت تا انسان اسیر در بند دنیا را از چرخه تولدهای بی شمار رهایی بخشد و به نیروانا برساند. از این رو او را متفكري بايد دانست كه يك سلسله مبادي فلسفه وضع كرد، شريعت و طريقتي كه به سانسكريت، «دارما» (Dharma) گويند ( يعني دستور زندگاني ) بنياد نهاد. بر حسب آن دستور، پيروان وي ده اصل كلي را بايد رعايت كنند: انسان يا حيوان را نيازارند، دست به دزدي دراز نكنند، به زنا دامن خود نيالايند، از دروغ، زبان خود را چركين نسازند، به غيبت و عيب جويي از ديگران نپردازند، از خودخواهي اجتناب كنند، از كينه ورزوي دوري جويند و در آخر كار آنچه از همه مهم تر است، آنست كه از جهل وناداني بپرهيزند و به گوهر علم و دانش نفس خود را بيارايند. بودا هر چند منكر وجود الوهيت نيست، در سخنان خود از باري تعالي و معرفت او سخني به ميان نياورده است (حکمت، 1377: 2608).
سه فرقه عمده میان هندوها وجود دارد که عبارتند از:  


      جمعيت عشايري كشور بیشترین پیروان بودایی را به خود اختصاص داده است. حدود نيمي از آنان در منطقه چيتاگنگ كوهستاني زندگي می کنند و نيم ديگر در سراسر كشور ازجمله داكا پايتخت بنگلادش حضور داشته و داراي مراكزي هستند. گفته مي شود كه در مناطق راجشاهي، سيلهت، ميمنسينگ تعدادپيروان بوديسم بيش از ساير مناطق مي باشند.  
ویشنو / ویشنوان (Vaisnavas)، یعنی پرستندگان ویشنو (Visnu) و شیوا/ شیوان (Saivas)، یعنی پرستندگان شیوا (Siva)، و شاکتیان (Saktas)، یعنی پرستندگان الهه شکتی (Sakti).  


   تعداد بودايي هاي اين كشور بيش از يك ميليون نفر است. زبان مذهبي بودايي ها، « پالي » است. گرچه هر يك از اقوام داراي گويش خاصي هستند، تحصيل گردكان آنان به زبان بنگالي گفتگو مي كنند. معمولاً آن ها به طور متشكل و منسجم در اطراف معابد زندگي مي كنند و سازمان هاي گوناگونانی با نام های مختلف دارند.  
هر یک از این سه فرقه به گروه ها یا فرقه های فرعی منقسم می شوند. فرقه های ویشنوپرستان حداقل به بیست شاخه و فرقه شیواپرستان به ده شعبه و شاکتیان به پنج فرقه مختلف منشعب شده اند.  


  هيئت مديره ستاد امور ديني وخدمات رفاهي بودايي ها در واقع با نام تشكيلات رسمي دولتي بوده و بر فعاليت هاي آنان نظارت داشته و از آنان پشتيباني مي كند.  
علاوه بر فرق مذکور، دست کم پانزده فرقه عمده دیگرهم میان پیروان مذهب هندو موجود است. از این گذشته، جامعه هندو از نظر تکالیف و وظایف مذهبی به چهار طبقه برهمن و شتریا (Ksatriya) و ویشیا (Vaisya) و شودرا (Sudra) منقسم شده اند و اعضای هر طبقه ای وظایف وتکالیف خود را باید انجام دهند.  


      گفتني است كه هيات مديره ستاد فوق را دولت بنگلادش در 17 ژوئيه 2002 م تشكيل داد و مشرف حسين شاه جهان وزير مشاور در امور مذهب بنگلادش،  رئيس و دكتر شوكومل بروا استاد بخش زبان وادبيات پالي دانشگاه داكا معاون رئيس هیئت مدیره شدند. هيئت مديره فوق داراي 5 عضو ديگر مي باشد و دوره خدمت آن ها سه سال است (روزنامه جوگانتر 17 ژوئيه 2002 م ).  
مهم ترین و معتبرترین نوشته های مقدس مشترک هندوان، کتب ودا(Vedas)، براهمنا (Brahmana)، آرایناک (Aranyaka)، اوپانیشاد ( Upanisad)، پورانا (Purdna) ها به ویژه کتاب بهگوت گیتا(Bhagavant Giyta) و حماسه راماینه (Ramayana) و مهابهارت (Mahabaharata) است.


'''6. 7. 3.مذهب مسیحی'''
نوشته های مقدس دیگری هم از قبیل آگم (Agamas) ها و پانکارا(Pancara) و تنتره (Tantras) وجود دارند که مورد قبول پیروان فرقه های شیوا پرستان و شاکتیان و و یشنوان است، اما مورد قبول سایر فرق هندو نیست.  


ورود مسيحيان در بنگلادش و آغاز فعاليت هاي تبليغي آنان در اين كشور تاريخچه طولاني دارد. دروازه بنگال در سال 1517 م براي مسيحيان ميسونري باز گرديد. صدو سی و سه سال بعد از آن، تجار مسيحي براي تجارت به اين منطقه آمدند و نه فقط در تجارت و تبليغ دين مسيحيت محدود شدند، بلكه در صحنه سياسي نيز با ايجاد تفرقه و اختلاف بين مسلمانان وهندوها در جامعه بنگالي و همچنين با ايجاد مشاجره و كشمكش بين اعضاي خانواده هاي حاكم، از سال 1757 به بعد، استقلال و قيموميت بنگال را خدشه دار کردند. گرچه به مقتضاي زمان ومكان تغييراتي در فعاليت هاي سياسي جامعه مسيحي صورت گرفته است، دو برنامه همچنان ادامه داشته است:
این نوشته ها در یک زمان فراهم نیامده و متعلق به ازمنه متوالی است و در یک عرض با هم قرار ندارند. مثلا سرودهای ریگ ودا یک دفعه سروده نشد و مولود فکر واندیشه یک شخص نیست، بلکه اندیشه و اثر گویندگان و شعرای عدیده است که غالبا با هم معاصر نبودند. در آغاز سرودها به کتابت در نیامد و گویندگان و بازماندگان ایشان پدر به پدر آن ها را در سینه ها محفوظ می داشتند و قرن ها بدین سان گذشت، ولی بعدها مکتوب شدند و پس ازآن در مجموعه ها گرد آمدند.  


1. امور خدماتي و امدادي
با گذشت زمان به عللی و عواملی که پوشیده است، به تدریج سه خدای «برهما» و «ویشنو»  و  «شیوا» مظهر سه صفت ذات مطلق (Guna)، یعنی آفرینش ، بقا و فنا واقع شدند.<ref>جلالی نائینی،سید محمدرضا (1376). هند در یک نگاه. شیراز: انتشارات، ص.31-34</ref>


2. امور تبليغ دين ( ترويج مسيحيت )
همان طور که در بخش تاریخ این کتاب آمده است، بنگال از زمان امپراتوری شاهان گوپتا که هندو بودند شکل گرفت. شاهان گوپتا ابتدا در شمال بنگال و سپس بیهار امپراتوری بزرگ گوپتا را بنیان نهادند. هندوها در سراسر کشور پراکنده بودند، اما در منطقه جنوب مرکزی شامل شهرستان های فریدپور، نادری پور، شریعت پور، گوپال گنج و راجپاری و منطقه جنوب غربی شامل شهرستان های گوبان گنج و ساتخیرا، هندوها دارای اکثریت هستند.


ميسيونرهاي پرتغالي در حدود سيصد وبيست وپنج سال پيش در بنگال، فعاليت هاي خود را با كمك مالي و حمايت هاي لازم در سال 1677 م درمنطقه فارمگت نيز گائون در داكا با تأسيس كليساي مقدس « روزري » آغاز کردند. اين كليسا قديمي ترين كليساي بنگلادش محسوب مي شود و در حال حاضر عبادتگاه بسیار مشهور ومعروف مسیحیان است.
==== مذهب بودایی ====
بودا (Buddha) در حدود 544 قبل از میلاد، در سرزمین هند متولد شد و آن چنان بود که در اواسط قرن ششم قبل از میلاد در شمال ناحیه بیهار، سرزمینی که در آن زمان مقر سلطنت مگادها بود، پیشوای فکری جهان بودایی، گو[[تاما]] (Gautama) به ظهور رسید. او را از آن جهت «بودا» لقب دادند که مدعی شد به علم اعلی که به زبان سانسکریت «بودی» (Buddhi) گویند، تأمل گردیده است و راز عالم وجود بر او کشف گشت. پدرش یکی از شاهزادگان و اشراف سرزمین کپیلا واستو (Kapila Vastu) در شمال هندوستان بود، ناحیه ای که هم اکنون در خاک مملکت نپال قرار دارد.  


   مؤسسه « باپتيست ميسيونري سوسايتي » كه مؤسسه اي است براي تبليغات دين مسيحي، در آن زمان شخصي به نام ويليام كياري را به بنگلادش اعزام کرد. مؤسسه مذكور هم اكنون سازماني به نام  «باپتيست يونين اف بنگلادش» را در بنگلادش اداره مي کند. براثر فعاليت هاي اين ارگان در بنگلادش، علاوه بر داكا در شهرهاي ديگر از جمله ديناج پور، جيسور، باريسال، چيتاگنگ و رنگپور كارهاي تبليغاتي مسيحي انجام مي شود. فعاليت هاي تبليغي مسيحيان در اين مناطق بسيار طولاني بوده است، برای مثال، در ديناج پور از 1795، در جيسور از 1805، در داكا از 1816، در باريسال از 1828، در چيتاگنگ از 1881 و در رنگپور از 1891 فعاليت هاي خود را شروع كرده اند و از بعد از استقلال كشور بنگلادش در سال 1971، فعاليت هاي مسيحيان در اين كشور به طور درخور توجهي افزايش يافت.  
از دوره جوانی گوتاما حکایات شیرین و امثال حکمت آموز نقل می کنند. می گویندکه چون بر فنای عمر انسانی و آفات او مانند مرض و پیری و مرگ که بر آدمی چیره است، آگاه شد، عیش ونوش و راحت و عزت را که در قصر پدر داشت، یک سره ترک کرد و در طلب حقیقت به سیر و سلوک به جنگل رفت و به ریاضت پرداخت. اما چون از این کار طرفی نبست، به نزد فرزانگانی رفت تا راه حقیقت را به او بیاموزند. او چنان کرد که آموخته بود، تا آن که عاقبت در نزدیکی شهر بنارس در پای درختی در گایا، نور معرفت بر دل او بتابید و گوهر دانش او را حاصل گشت. پس اصول و قواعدی برای پیروان خود وضع کرد و نخستین موعظه خود را به چند تن از یاران گفت، و گفت سراسر اوضاع و احوال وجود متغیر و فانی است و دلبستگی را نشاید. آدمی باید سعی کند که با ترک علایق دنیوی بنفس قدسی و روح کلی واصل شود. سپس خلق را به اخلاق حسنه، کردار نیک و صدق و ادب و محبت به دیگران و رعایت عدالت و احترام به موجودات زنده (انسان و حیوان) دعوت فرمود.


 محمد نورالزمان نويسنده كتاب « بنگلادش در گيرودار ان جي اوها »، مي نويسد که در سال هاي گذشته بر اثر فعاليت سازمان هاي غير دولتي ( ان جي او ) و ميسيونري هاي مسيحي در بنگلادش، جمعيت مسيحي در اين كشور به طور غير منتظره اي افزايش يافت و به 5 ميليون نفر رسید. در منطقه كوهستاني چيتاگنگ نيز در اين دوره نيمي از جمعيت اين منطقه به مسيحيت گرويده اند. علاوه بر اين، براي به وجود آوردن منطقه ای مسيحي در مناطق مرزي بنگلادش تلاش می شود. استان هاي شمال شرقي هند واقع در همسايگي بنگلادش مانند ناگالاند، ميزورام و ميگالاي نيز در اين طرح مي باشند. مسيحيان اين منطقه متهم به اجرای آن هستند.  
پس از آنکه 45 سال در اطراف آن سرزمین می گشت و مبادی خود را منتشر می ساخت، سرانجام درهشتاد سالگی جهان را بدرودگفت. اگر چه تاریخ مرگ او به طور قطع معلوم نیست، برحسب روایات موجود در حدود 460 ق .م وفات یافته است.  


    سازمان ها و ارگان هاي فعال مسيحي در بنگلادش براي فعاليت هاي تبليغي و اعمال نفوذ در كشور اساساً به دو روش عمل مي كنند:
نور فکر این مرد روحانی که در آن زمانه دیرین در آن گوشه از هندوستان تابش گرفت، در طول اعصار و قرون پی در پی فروزان تر شد. چندی در هندوستان پرتو افکند، ولی بعد از هفت قرن در برابر مبادی برهمنان تاب مقاومت نیاورد و آخرالامر در کانون ولادت خود یعنی سرزمین هند خاموش شد. درعوض درممالک همسایه و مجاور، فروزش و درخشندگی روز افزون یافت و سراسر ممالک سیلان و برمه و سیام و نپال و تبت و مغولستان و [[چین]] و [[ژاپن]] و ... را روشن ساخت.


1. سازمان كليساها
نباید تصور کرد که بودا مانند سایر انبیاء به دعوت  نبوت و پیغمبری برخاسته است، زیرا او خود هیچ گاه ادعا نکرد که دینی جدید آورده است. او در تفکر برهمنی شکاک شد و به دنبال حقیقتی می گشت تا انسان اسیر در بند دنیا را از چرخه تولدهای بی شمار رهایی بخشد و به نیروانا برساند. از این رو او را متفکری باید دانست که یک سلسله مبادی فلسفه وضع کرد، شریعت و طریقتی که به سانسکریت، «دارما» (Dharma) گویند ( یعنی دستور زندگانی ) بنیاد نهاد. بر حسب آن دستور، پیروان وی ده اصل کلی را باید رعایت کنند: انسان یا حیوان را نیازارند، دست به دزدی دراز نکنند، به زنا دامن خود نیالایند، از دروغ، زبان خود را چرکین نسازند، به غیبت و عیب جویی از دیگران نپردازند، از خودخواهی اجتناب کنند، از کینه ورزوی دوری جویند و در آخر کار آنچه از همه مهم تر است، آنست که از جهل ونادانی بپرهیزند و به گوهر علم و دانش نفس خود را بیارایند. بودا هر چند منکر وجود الوهیت نیست، در سخنان خود از باری تعالی و معرفت او سخنی به میان نیاورده است.<ref>حکمت، علی اصغر(1337). سرزمین هند. [https://press.ut.ac.ir/ انتشارات دانشگاه تهران]، ص.1377.</ref>


2. سازمان خدماتي داوطلبانه اجتماعي
جمعیت عشایری کشور بیشترین پیروان بودایی را به خود اختصاص داده است. حدود نیمی از آنان در منطقه چیتاگنگ کوهستانی زندگی می کنند و نیم دیگر در سراسر کشور ازجمله داکا پایتخت بنگلادش حضور داشته و دارای مراکزی هستند. گفته می شود که در مناطق راجشاهی، سیلهت، میمنسینگ تعدادپیروان بودیسم بیش از سایر مناطق می باشند.  


سازمان هاي كليسائي از طريق بيمارستان، كلينيك، مدارس و مركز آموزشي، تشكيل گروه هاي تبليغي و چاپ و نشر كتب به نشر دين مسيحي اقدام مي کنند. علاوه بر اين، آن ها بعضي از كارهاي اجتماعي نيز انجام مي دهند تا زمينه را براي معرفي وترويج دين مسيحيت هموار کنند.  
تعداد بودایی های این کشور بیش از یک میلیون نفر است. زبان مذهبی بودایی ها، «پالی» است. گرچه هر یک از اقوام دارای گویش خاصی هستند، تحصیل گردکان آنان به زبان بنگالی گفتگو می کنند. معمولا آن ها به طور متشکل و منسجم در اطراف معابد زندگی می کنند و سازمان های گوناگونانی با نام های مختلف دارند.  


  فعاليت هاي سازمان هاي خدماتي داوطلبانه اجتماعي را عمدتاً شخصيت ها و سازمان هاي مسيحي خارج ازكشور حمايت و پشتيباني مي کنند. به ظاهر، فعاليت هاي اين سازمان ها ظاهري سكولاريستي دارد، اما در عمل، اهداف و آرمان آنان در محدوده اصول و ضوابط سازماني خودشان است. سازمان ها هم بر دو نوع مي باشند.  
هییت مدیره ستاد امور دینی وخدمات رفاهی بودایی ها در واقع با نام تشکیلات رسمی دولتی بوده و بر فعالیت های آنان نظارت داشته و از آنان پشتیبانی می کند.  


1- متعهد به آرمان هاي ديني
گفتنی است که هیات مدیره ستاد فوق را دولت بنگلادش در 17 ژوییه 2002 م تشکیل داد و مشرف حسین شاه جهان وزیر مشاور در امور مذهب بنگلادش،  رییس و دکتر شوکومل بروا استاد بخش زبان وادبیات پالی دانشگاه داکا معاون رییس هییت مدیره شدند. هییت مدیره فوق دارای 5 عضو دیگر می باشد و دوره خدمت آن ها سه سال است.<ref>روزنامه جوگانتر 17 ژوییه 2002 م</ref>


2- متعهد به آرمان هاي خدمات اجتماعي
=== [[مسيحيت در بنگلادش|مذهب مسیحی]] ===
ورود مسیحیان در بنگلادش و آغاز فعالیت های تبلیغی آنان در این کشور تاریخچه طولانی دارد. دروازه بنگال در سال 1517 م برای مسیحیان میسونری باز گردید. صدو سی و سه سال بعد از آن، تجار مسیحی برای تجارت به این منطقه آمدند و نه فقط در تجارت و تبلیغ دین مسیحیت محدود شدند، بلکه در صحنه سیاسی نیز با ایجاد تفرقه و اختلاف بین مسلمانان وهندوها در جامعه بنگالی و همچنین با ایجاد مشاجره و کشمکش بین اعضای خانواده های حاکم، از سال 1757 به بعد، استقلال و قیمومیت بنگال را خدشه دار کردند. گرچه به مقتضای زمان ومکان تغییراتی در فعالیت های سیاسی جامعه مسیحی صورت گرفته است، دو برنامه همچنان ادامه داشته است:


1. امور خدماتی و امدادی


'''6. 8. تصوف'''
2. امور تبلیغ دین ( ترویج مسیحیت )


در مبحث نهاد ها و مراکز دینی مسلمانان در بنگلادش اشاره کردیم که آرامگاه های اولیاء ا... و صوفیه از پررونق ترین مراکز تجمع عبادی مسلمانان در بنگلادش است. همچنین تاکید کردیم که این مراکز امروزه جایگاه خاصی در میان پیروان طریقت های موجود در جامعه دارد. اکنون برای جلوگیری از تکرار مباحث پیشین، فقط به فرقه های تصوف در بنگلادش می پردازیم. اما اشاره به نکته مهم ضروری است. صوفیان بنگلادش دو گروه هستند: گروهی سنتی که رعایت پیر و مرید می کنند و در گرد عرفای بزرگ صوفیه بنگلادش مانند شاه جلال در سیلهت و شاه مخدوم در راجشاهی به ذکر و عبادت مشغولند ( Esposito, 2008: 60  ). گروه دوم صوفیان روشنفکر هستند. اینان تحت تاثیر آثار عرفای بزرگ ایرانی مانند غزالی و سهرودی هستند و طریقت سهروردیه و نقشبندیه دارند. این مسلمانان تحصیل کرده مدرن، با استفاده از اصول فلاسفه اسلامی به پاسخ ماتریالیسم غربی پرداخته اند. از نظر آنان، صوفی گری قلب اسلام است و حیات اسلامی بدون درک مسایل روحانی بی معناست (  Ibid:61).  
میسیونرهای پرتغالی در حدود سیصد وبیست وپنج سال پیش در بنگال، فعالیت های خود را با کمک مالی و حمایت های لازم در سال 1677 م درمنطقه فارمگت نیز گایون در داکا با تأسیس کلیسای مقدس «روزری» آغاز کردند. این کلیسا قدیمی ترین کلیسای بنگلادش محسوب می شود و در حال حاضر عبادتگاه بسیار مشهور ومعروف مسیحیان است.


موسسه «باپتیست میسیونری سوسایتی» که موسسه ای است برای تبلیغات دین مسیحی، در آن زمان شخصی به نام ویلیام کیاری را به بنگلادش اعزام کرد. موسسه مذکور هم اکنون سازمانی به نام  «باپتیست یونین اف بنگلادش» را در بنگلادش اداره می کند. براثر فعالیت های این ارگان در بنگلادش، علاوه بر داکا در شهرهای دیگر از جمله دیناج پور، جیسور، باریسال، چیتاگنگ و رنگپور کارهای تبلیغاتی مسیحی انجام می شود. فعالیت های تبلیغی مسیحیان در این مناطق بسیار طولانی بوده است، برای مثال، در دیناج پور از 1795، در جیسور از 1805، در داکا از 1816، در باریسال از 1828، در چیتاگنگ از 1881 و در رنگپور از 1891 فعالیت های خود را شروع کرده اند و از بعد از استقلال کشور بنگلادش در سال 1971، فعالیت های مسیحیان در این کشور به طور درخور توجهی افزایش یافت.


محمد نورالزمان نویسنده کتاب «بنگلادش در گیرودار ان جی اوها»، می نویسد که در سال های گذشته بر اثر فعالیت سازمان های غیر دولتی ( ان جی او ) و میسیونری های مسیحی در بنگلادش، جمعیت مسیحی در این کشور به طور غیر منتظره ای افزایش یافت و به 5 میلیون نفر رسید. در منطقه کوهستانی چیتاگنگ نیز در این دوره نیمی از جمعیت این منطقه به مسیحیت گرویده اند. علاوه بر این، برای به وجود آوردن منطقه ای مسیحی در مناطق مرزی بنگلادش تلاش می شود. استان های شمال شرقی هند واقع در همسایگی بنگلادش مانند ناگالاند، میزورام و میگالای نیز در این طرح می باشند. مسیحیان این منطقه متهم به اجرای آن هستند. سازمان ها و ارگان های فعال مسیحی در بنگلادش برای فعالیت های تبلیغی و اعمال نفوذ در کشور اساسا به دو روش عمل می کنند:


1. سازمان کلیساها


'''6. 8. 1.فرقه هاي متصوفه'''
2. سازمان خدماتی داوطلبانه اجتماعی


مسلمانان حنفي مذهب بنگلادش از لحاظ مشرب تصوف، پيرو طريق قادريه و چشتيه و نقشبندي هستند. پيروان طريقت قادريه در كنار مجاهدت ها و خواندان اوراد و اذكار، اصول شرعي را نيز رعايت مي كنند. در اين ميان، خانقاه هاي آنان فعال و پيرها در جایگاه مشايخ تصوف از احترام برخوردارند، ليكن آن هائي كه تابع طريقه چشتيه هستند، ادعاي پيروي از پير طريقة چشتيه خواجه معين الدوله چشتي اجميري را دارند و بيشتر به سماع و نواختن ساز و رقص مرسوم دراويش گرایش دارند. با وجود اختلاف در سلوك، تضاد و يا منازعه آن چناني در بين فرقه هاي مختلف صوفي وجود ندارد.  
سازمان های کلیسایی از طریق بیمارستان، کلینیک، مدارس و مرکز آموزشی، تشکیل گروه های تبلیغی و چاپ و نشر کتب به نشر دین مسیحی اقدام می کنند. علاوه بر این، آن ها بعضی از کارهای اجتماعی نیز انجام می دهند تا زمینه را برای معرفی وترویج دین مسیحیت هموار کنند.  


فعالیت های سازمان های خدماتی داوطلبانه اجتماعی را عمدتا شخصیت ها و سازمان های مسیحی خارج ازکشور حمایت و پشتیبانی می کنند. به ظاهر، فعالیت های این سازمان ها ظاهری سکولاریستی دارد، اما در عمل، اهداف و آرمان آنان در محدوده اصول و ضوابط سازمانی خودشان است. سازمان ها هم بر دو نوع می باشند.


'''6. 9. سایر فرقه ها'''
1- متعهد به آرمان های دینی


'''6. 9. 1. بريلوي ها و ديوبندي ها'''
2- متعهد به آرمان های خدمات اجتماعی


علاوه بر تقسيم بندي ها پیش گفته، تقسيم بندي ديگری هم مانند ساير كشورهاي منطقه شبه قاره وجود دارد كه بنگلادش نيز مستثني از آن نيست و آن اينكه مسلمانان اهل سنت بنگلادش از لحاظ خط فكر مذهبي به دو فرقه تقسيم مي شوند: دسته اول را مي توان بريلوي ها نام برد، كه پيرو احمد رضا خان بريلوي هستند كه به اهل بيت پيامبر اكرم (ص ) ارادت دارند؛ دسته و فرقه ديگر ديوبندي ها هستند كه از تعصب خاص فرقه اي برخوردارند. ديوبندي ها پيروان مدرسه ديوبند در هند هستند. در جامعه بنگلادش گرچه هر دو دسته پيرو مكتب فقهي امام ابوحنيفه هستند، در افكار عمومي بريلوي ها به نـــام سني اصيل و ديوبندي ها به گرايش وهابي معروف اند. حوزه هاي علميه قومي كاملاً در دست ديوبندي ها است. مساجد و مراكز غير دولتي ديني هم در اختيار اين فرقه قرار دارد. در واقع قدرت اجرايي مذهبي در كنترل قومي ها يعني ديوبندي ها مي باشد. حوزه هاي علميه دولتي «مدارس عالي»، گرچه زير نفوذ ديوبندي ها نيست، نمي توان طرفدار بريلوي هم قلمداد کرد؛ زيرا تبليغات بريلوي ها ضعيف و كم رنگ بوده و از انسجام و تشكيلات نظام بندي برخوردار نيست و فقط سازماني به نام اهل السنه والجماعه، ارگان تبليغي بريلوي ها در بنگلادش است. دو حوزه به نام مدرسه احمديه سنیه در چيتاگنگ،  مدرسه احمديه طيبه در داكا، و مدارس مختلف كوچك تحت كنترل و نفوذ اين سازمان مي باشد. در حال حاضر اين گروه از سيد طاهر شاه، پير و سجاده نشین سيالكوت پاكستان تبعيت و پيروي مي كنند و به مناسبت عيد ميلادالنبي (ص) در 12 ماه ربيع الاول راهپيمايي عظيمی به نام جشن جلوس عيد ميلادالنبي (ص) همه ساله برگزار مي كنند، كه در واقع نمايش قدرت مردمي اين فرقه است و بازتاب وسيعي در منطقه دارد.  
=== [[تصوف در بنگلادش|تصوف]] ===
در مبحث نهاد ها و مراکز دینی مسلمانان در بنگلادش اشاره کردیم که آرامگاه های اولیاء ا... و صوفیه از پررونق ترین مراکز تجمع عبادی مسلمانان در بنگلادش است. همچنین تاکید کردیم که این مراکز امروزه جایگاه خاصی در میان پیروان طریقت های موجود در جامعه دارد. اکنون برای جلوگیری از تکرار مباحث پیشین، فقط به فرقه های [[تصوف در بنگلادش]] می پردازیم. اما اشاره به نکته مهم ضروری است. صوفیان بنگلادش دو گروه هستند: گروهی سنتی که رعایت پیر و مرید می کنند و در گرد عرفای بزرگ صوفیه بنگلادش مانند شاه جلال در [[سیلهت]] و شاه مخدوم در راجشاهی به ذکر و عبادت مشغولند<ref name=":1">Esposito, J.L.; Voil, J.O. and Bakar, O. (2008), ''Asian Islam in the 21<sup>st</sup>. Century''. New York:Oxford University Press. p.60</ref>. گروه دوم صوفیان روشنفکر هستند. اینان تحت تاثیر آثار عرفای بزرگ ایرانی مانند غزالی و سهرودی هستند و طریقت سهروردیه و نقشبندیه دارند. این مسلمانان تحصیل کرده مدرن، با استفاده از اصول فلاسفه اسلامی به پاسخ ماتریالیسم غربی پرداخته اند. از نظر آنان، صوفی گری قلب اسلام است و حیات اسلامی بدون درک مسایل روحانی بی معناست.<ref name=":1" />


   در حالي كه قومي ها و يا ديوبندي ها اين عمل را بدعت مي دانند. طرفداران جماعت تبليغی، اهل حديث و مولانا عبيدالحق، خطيب مسجد بيت المكرم، از افراد و شخصيت هاي معروف و متنفذ ديوبندي در بنگلادش مي باشند.  
==== فرقه های متصوفه ====
مسلمانان حنفی مذهب بنگلادش از لحاظ مشرب تصوف، پیرو طریق قادریه و چشتیه و نقشبندی هستند. پیروان طریقت قادریه در کنار مجاهدت ها و خواندان اوراد و اذکار، اصول شرعی را نیز رعایت می کنند. در این میان، خانقاه های آنان فعال و پیرها در جایگاه مشایخ تصوف از احترام برخوردارند، لیکن آن هایی که تابع طریقه چشتیه هستند، ادعای پیروی از پیر طریقه چشتیه خواجه معین الدوله چشتی اجمیری را دارند و بیشتر به سماع و نواختن ساز و رقص مرسوم دراویش گرایش دارند. با وجود اختلاف در سلوک، تضاد و یا منازعه آن چنانی در بین فرقه های مختلف صوفی وجود ندارد.  


==== سایر فرقه ها ====


'''6. 10. اسلام مدرنیته در بنگلادش'''
===== بریلوی ها و دیوبندی ها =====
علاوه بر تقسیم بندی ها پیش گفته، تقسیم بندی دیگری هم مانند سایر کشورهای منطقه شبه قاره وجود دارد که [[بنگلادش]] نیز مستثنی از آن نیست و آن اینکه مسلمانان اهل سنت بنگلادش از لحاظ خط فکر مذهبی به دو فرقه تقسیم می شوند: دسته اول را می توان بریلوی ها نام برد، که پیرو احمد رضا خان بریلوی هستند که به اهل بیت پیامبر اکرم (ص ) ارادت دارند؛ دسته و فرقه دیگر دیوبندی ها هستند که از تعصب خاص فرقه ای برخوردارند. دیوبندی ها پیروان مدرسه دیوبند در هند هستند. در جامعه بنگلادش گرچه هر دو دسته پیرو مکتب فقهی امام ابوحنیفه هستند، در افکار عمومی بریلوی ها به نـــام سنی اصیل و دیوبندی ها به گرایش وهابی معروف اند. حوزه های علمیه قومی کاملا در دست دیوبندی ها است. مساجد و مراکز غیر دولتی دینی هم در اختیار این فرقه قرار دارد. در واقع قدرت اجرایی مذهبی در کنترل قومی ها یعنی دیوبندی ها می باشد. حوزه های علمیه دولتی «مدارس عالی»، گرچه زیر نفوذ دیوبندی ها نیست، نمی توان طرفدار بریلوی هم قلمداد کرد؛ زیرا تبلیغات بریلوی ها ضعیف و کم رنگ بوده و از انسجام و تشکیلات نظام بندی برخوردار نیست و فقط سازمانی به نام اهل السنه والجماعه، ارگان تبلیغی بریلوی ها در بنگلادش است. دو حوزه به نام مدرسه احمدیه سنیه در چیتاگنگ،  مدرسه احمدیه طیبه در داکا، و مدارس مختلف کوچک تحت کنترل و نفوذ این سازمان می باشد. در حال حاضر این گروه از سید طاهر شاه، پیر و سجاده نشین سیالکوت پاکستان تبعیت و پیروی می کنند و به مناسبت عید میلادالنبی (ص) در 12 ماه ربیع الاول راهپیمایی عظیمی به نام جشن جلوس عید میلادالنبی (ص) همه ساله برگزار می کنند، که در واقع نمایش قدرت مردمی این فرقه است و بازتاب وسیعی در منطقه دارد.


امروزه بخشی از مردم جوان بنگلادش خود را جزو مسلمانان تحصیل کرده و روشنفکری می دانند که نه به اسلام سنتی بلکه به شکلی از اسلام که از قیود سنتی رها شده و با اندیشه های نو آمیخته شده فکر می کنند. از نگاه این گروه، اسلام در این کشور به رنسانسی احتیاج دارد که به تعبیری بتواند اندیشه های نو جهان را تاب آورد. این بخش از جوانان (مرد و زن) در قصه ها، اشعار و آثار انتقادی، خود را نویسندگان مسلمان پست مدرن معرفی می کنند (Esposito, 2008:66-67 ). در میان لیست آثار مورد علاقه آن ها، کتاب هایی مانند «''ضد شرق گرایی''» از ادوارد سعید، «''خود انتقادی اسلامی''» از ملک بننابی، «''تجزیه طلبی اسلامی''» اثر محمد ارغون، «''عرفان سنتی جدید اسلامی''» از سید حسین نصر و سید علی اشرف، و «''تفکر حقوقی اجتهاد''» از یوسف القرداوی دیده می شود. همچنین می توان عناصری از آثار علی شریعتی در میان این نسل از مسلمانان جوان و تحصیل کرده بنگلادش دید ( Ibid:67  ).
در حالی که قومی ها و یا دیوبندی ها این عمل را بدعت می دانند. طرفداران جماعت تبلیغی، اهل حدیث و مولانا عبیدالحق، خطیب مسجد بیت المکرم، از افراد و شخصیت های معروف و متنفذ دیوبندی در بنگلادش می باشند.  


نکته: به نظر می رسد اشاره به جهانی شدن و تفسیری کوتاه در این رابطه ضروری است. امروزه وابستگی های جهانی و پیوندهایی وجود دارند که رشد و شکل جوامع شهری را افزایش می دهند. در عین حال جهانی شدن، نفوذ و قدرت بازارها را در شیوه هایی که ممکن است افزایش دادن نا برابر و ناپایدار در جوامعی مانند بنگلادش وجود داشته باشد، افزایش داده است (Lewis and Kanji, 2009:110 ). در بنگلادش، واکنش در میان شهروندان نسبت به نقش فزاینده بازارها باعث به وجودآمدن تنش بین منافع عمومی و خصوصی شده است. توجه اخیر به سازمان های غیر دولتی، جامعه شهری جهانی (یا بیشتر جنبش ضد جهانی شدن) و سازمان های سست پایه، نتیجه روندی دیالکتیکی شکل گرفته با جهانی شدن نئولیبرال است ( Buckland, 2003: 146 ).  این بازیگران خصوصی و جنبش ها در واقع بازخورد منطقی جهانی شدن اقتصاد است و حلقه هایی از این بازیگران خصوصی مدام در تنش با آن هستند.  
==== اسلام مدرنیته در بنگلادش ====
امروزه بخشی از مردم جوان بنگلادش خود را جزو مسلمانان تحصیل کرده و روشنفکری می دانند که نه به اسلام سنتی بلکه به شکلی از اسلام که از قیود سنتی رها شده و با اندیشه های نو آمیخته شده فکر می کنند. از نگاه این گروه، اسلام در این کشور به رنسانسی احتیاج دارد که به تعبیری بتواند اندیشه های نو جهان را تاب آورد. این بخش از جوانان (مرد و زن) در قصه ها، اشعار و آثار انتقادی، خود را نویسندگان مسلمان پست مدرن معرفی می کنند<ref name=":2">Esposito, J.L.; Voil, J.O. and Bakar, O. (2008), ''Asian Islam in the 21<sup>st</sup>. Century''. New York:Oxford University Press.p.66-67</ref> . در میان لیست آثار مورد علاقه آن ها، کتاب هایی مانند «''ضد شرق گرایی''» از ادوارد سعید، «''خود انتقادی اسلامی''» از ملک بننابی، «''تجزیه طلبی اسلامی''» اثر محمد ارغون، «''عرفان سنتی جدید اسلامی''» از سید حسین نصر و سید علی اشرف، و «''تفکر حقوقی اجتهاد''» از یوسف القرداوی دیده می شود. همچنین می توان عناصری از آثار علی شریعتی در میان این نسل از مسلمانان جوان و تحصیل کرده بنگلادش دید <ref name=":2" />.


----[1] - Samaj
نکته: به نظر می رسد اشاره به جهانی شدن و تفسیری کوتاه در این رابطه ضروری است. امروزه وابستگی های جهانی و پیوندهایی وجود دارند که رشد و شکل جوامع شهری را افزایش می دهند. در عین حال جهانی شدن، نفوذ و قدرت بازارها را در شیوه هایی که ممکن است افزایش دادن نا برابر و ناپایدار در جوامعی مانند بنگلادش وجود داشته باشد، افزایش داده است<ref>Lewis, D. And Kanji, N. (2009), Non-Governmental Organizations and Development. London: Routledge, p.110</ref>. در بنگلادش، واکنش در میان شهروندان نسبت به نقش فزاینده بازارها باعث به وجودآمدن تنش بین منافع عمومی و خصوصی شده است. توجه اخیر به سازمان های غیر دولتی، جامعه شهری جهانی (یا بیشتر جنبش ضد جهانی شدن) و سازمان های سست پایه، نتیجه روندی دیالکتیکی شکل گرفته با جهانی شدن نیولیبرال است<ref>Buckland, J. (2003), "Non-Governmental Orgsanizations and Civil Society in Bangladesh: Risks and Opportunities of Globalization", in Globalization, Environmental Crisis and Social Changes in Bangladesh, Etd. Matiur Rahman. Dhaka: University Press, pp. 62-141.146</ref>.  این بازیگران خصوصی و جنبش ها در واقع بازخورد منطقی جهانی شدن اقتصاد است و حلقه هایی از این بازیگران خصوصی مدام در تنش با آن هستند<ref>توسلی، محمد مهدی، علی زاده کندی، عزیز، توسلی، سینا(1391). جامعه و فرهنگ [[بنگلادش]]. تهران: [https://www.icro.ir/ سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامی]( در دست انتشار)</ref>.


[2] - Islamic Foundation
== نیز نگاه کنید به ==
[[ادیان در ژاپن]]؛ [[ادیان در کانادا]]؛ [[ادیان در چین]]؛ [[ادیان در کوبا]]؛ [[ادیان در تونس]]؛ [[ادیان در مصر]]؛ [[ادیان در لبنان]]؛ [[ادیان در افغانستان]]؛ [[ادیان در روسیه]]؛ [[ادیان در سنگال]]؛ [[ادیان در فرانسه]]؛ [[ادیان در اسپانیا]]؛ [[ادیان در آرژانتین]]؛ [[ادیان در مالی]]؛ [[ادیان در ساحل عاج]]؛ [[ادیان در سیرالئون]]؛ [[ادیان در زیمبابوه]]؛ [[ادیان در اتیوپی]]؛ [[ادیان در سوریه]]؛ [[ادیان در اردن]]؛ [[ادیان در قطر]]؛ [[ادیان در اوکراین]]؛ [[ادیان در گرجستان]]؛ [[ادیان در تاجیکستان]]؛ [[ادیان در سریلانکا]]؛ [[ادیان در قزاقستان]]؛ [[ادیان در تایلند]]


[3] - Islam parchar Samity
== کتابشناسی ==
<references />
[[رده:دین، ادیان و مذاهب]]

نسخهٔ کنونی تا ‏۱۸ ژوئیهٔ ۲۰۲۴، ساعت ۰۶:۰۷

ادیان در بنگلادش شامل جایگاه دین در جامعه و سیاست، تاريخ اديان و مذاهب، موقعیت دین رسمی و سایر ادیان و مذاهب در بنگلادش، مسيحيت، اسلام و مسلمانان، تشیع،تركیب جمعیت شیعیان، مراكز تبلیغی شیعیان، تسنن در بنگلادش، هندوها در بنگلادش، آیین بودا در بنگلادش، تصوف در بنگلادش است که در ذیل شرح داده شده است:

تاریخچه ادیان و مذاهب و چگونگی گسترش دین غالب

اصولا سیر مذهب در شبه قاره را به 9 دوره ، بیان می کنند:  

1. مرحله ابتدایی یا دوره ماقبل تاریخ که اطلاعاتی از آن دوره در دست نیست مگر آنکه تصور شود تفاوت زیادی با ادوار مشابه خود در سایر نقاط جهان نداشته است.

2. دوره تمدن دره سند، که از این دوره نیز چندان اطلاع صحیحی موجود نیست؛ فقط حفریاتی که در دره سند به عمل آمده، نشان می دهد که آن مردم بت های بسیاری را پرستش می کردند و الهه ای، که شاید شیوا بوده است، داشتند و ایزدانی به صورت حیوان یا نیمه مار و نیمه انسان می پرستیدند.

3. دوره ودایی (ودیک) از هنگام غلبه نژاد شمالی در هند تا حدود 800 پ.م تخمین زده می شود.

4. عصر برهمنی ( از 800 تا 500 پ. م )، در این دوره تاسیسات مقدس مذهب هندو توسعه یافت.

5. عصر فلسفی ( از 500 تا 100 پ.م)، در این دوره دو آیین «جین»  و «بودا» به وجود آمدند.

6. دوره احیای هندویی و عقیده به پیدایی مظاهر الهی در بشر که تقریبا از 100 پ.م تا 500 ب.م ادامه یافته است؛ نشر مسیحیت نسطوری  در هند نیز در همین دوره صورت گرفته است.

7. دوره گسترش یا نفوذ اسلام درهند که در سده شانزدهم میلادی به تشکیل سلسله تیموربان بزرگ هند منجر شد.

8. دوره شور مذهبی یا طریقه بهاکتی (Bhakti) که از اواخر سده پانزدهم شروع شده و تا قرن نوزدهم ادامه داشته است.

9. دوره نفوذ اروپایی که از هنگام ورود پرتغالی ها در سده پانزدهم میلادی آغاز شده است و با استقلال هند و پاکستان در سال 1947 م پایان یافت.

در این دوره مسیحیت به حد چشمگیری توسعه یافت و نیز افکار جدید اروپایی از طریق مکاتب علمی سده نوزدهم و اندیشه های مارکسیستی و همچنین کیش ملیت پرستی و برتری نژادی و خون، به شبه قاره راه یافت[۱]. درباره دوره اول و دوم چنان که باز بیان کردیم، اطلاعات بسیاری در دست نیست، اما دوره سوم اهمیت به خصوصی دارد. در این دوره مهاجمین شمالی طی چند قرن در دسته ها و امواج متوالی و متعدد به سرزمین هند راه یافتند و پایه های مذهب وتمدن فرهنگ هندویی را بنا نهادند. قوم آریایی وقتی وارد سرزمین هند می شد، دارای باورهای مذهبی ساده بود و مظاهر قوای طبیعت را نیایش یا پرستش می کرد. در خصوص ورود دین اصلی یعنی اسلام، تاریخچه روشنی وجود دارد که به طور مختصر به آن اشاره می کنیم.

موقعیت دین رسمی و سایر ادیان و مذاهب

در هشتمین اصلاحیه قانون اساسی ( توسط مجلس ملی ) 7 ژوین 1988، «اسلام» دین رسمی کشور بنگلادش اعلام شد. در این کشور پیروان چهار دین: اسلام، هندو، بودایی و مسیحی زندگی می کنند. اسلام دین اکثریت مردم است که حدود 85 درصد از کل جمعیت را در بر می گیرد. در قانون اساسی این کشور، آزادی کامل مذهب و فعالیت های فرهنگی برای همه اقلیت ها نیز تضمین شده است. مردم مسلمان بنگلادش به طور عموم متدین و اکثر آن ها، اهل تسنن و پیرو مذهب حنفی هستند. البته در مناطق راجشاهی در غرب کشور پیروان اهل حدیث ( اخباری ) زندگی می کنند که رهبر آن ها عبدالباری شخصیت بزرگ فرهنگی آموزشی کشور است. در میان اکثریت اهل تسنن، به تازگی مکتب وهابیت هم نفوذ کرده است. بخشی از حوزه های علمیه قومی که آموزش سنتی فقهی اسلام را تدریس می کنند، از طرف شیوخ و ثروتمندان پیرو مکتب وهابی در جهان عرب، تغذیه می شوند[۲].

سرزمین بنگال پیش از ورود مسلمانان، به ایالات مختلف تقسیم و هر ایالت در تصرف عده ای از حاکمان محلی بود. نخستین بار مسلمانان، بنگال را تحت واحد سیاسی متحدی در آوردند که تکمیل آن در زمان سلطنت جلال الدین اکبر از شاهان سلسله تیموریان هند به پایان رسید. در عهد جلال الدین اکبر همه ایالت قبلی سرزمین بنگال، به نام «صوفیه بنگال» نامیده شد.

1. دوره اول از سال 1201 م (598 ه‍ .ق ) شروع می شود. یعنی زمانی که بنگال به دست اختیارالدین محمد بختیار خلجی فتح شد. اختیارالدین محمد، ترک بود. به همین منظور این عهد را به نام «عهد ترک» نام نهاده اند. در این دوره بنگال تحت تسلط دولت مرکزی دهلی بود و سلطان دهلی، حاکم بنگال را تعیین می کرد. البته به علت فاصله بسیار از دهلی، بعضی از حکام بنگال خودمختاری و آزادی را پیشه خود می ساختند.

2. دوره دوم «عهد سلاطین آزاد بنگال» نامیده می شود. این دوره از جانشینی شمس الدین الیاس شاه به سال 1342 م ( 743 ه‍ .ق ) آغاز می شود، به استثنای سال های 1539- 1552م / 946- 960 ه‍ .ق، هنگامی که بنگال در تصرف شیر شاه سوری و اسلام شاه سوری بود. این دوره به سال 1576 م / 984 ه‍ .ق به پایان می رسد و در همین سال است که در بنگال، در «جنگ راج محل»، سلاطین آزاد به دست مغول های تیموری شکست خوردند.

3. دوره سوم، دوره مغولان تیموری است و بنگال به سال 1576م /984 ه‍.ق به دست جلال الدین اکبر فتح شد. این دوره تا 1717 – 1130 ه‍.ق ادامه داشت. بنگال از این تاریخ، جزو سلطنت دهلی به شمار می رفت.

4. دوره چهارم، از سال 1717 تا 1757 م / 1130- 1171 ه‍.ق طول کشید. دراین ایام، مرشد قلی خان از حاکمیت سلطنت دهلی آزاد شد و به نام نظام بنگاله، دولت تازه ای تشکیل داد. حاکمیت وی به سال 1757 م / 1171 ه‍. ق به پایان رسید.

با ورود مسلمانان به بنگال، جامعه اسلامی به وجود آمد. در همین زمان است که فعالیت مسلمانان در بنگال آغاز می شود. همان طور که قبلا اشاره کردیم، مسلمانانی که برای نخستین بار در بنگال حکمرانی کردند از نژاد ترک بودند. هر چند اسلام دین آنان بود، فرهنگ ایرانی از نفوذ فوق العاده ای در بنگال داشت و آنان زبان ترکی را فقط در کشور صحبت می کردند و زبان فارسی، شالوده واساس لغات سیاسی و محاورات دربار را تشکیل می داد و در واقع زبان دیوانی و رسمی دربار بود. زبان عربی کلید رجوع به مذهب و فراگیری علوم مذهبی به شمار می رفت.

در طول مدت 150 سال حکومت ترک ها در بنگال، این بخش از شبه قاره آبستن حوادث و رویدادهای متواتر سیاسی بود. در دوران حکومت ترک ها، باوجود نا آرامی های سیاسی، اسلام گسترش یافت وترک ها نه تنها به کشورگشایی و افزایش متصرفات پرداختند، بلکه در واقع درتبلیغ و گسترش اسلام نیز همت گماردند. آنان همچنین مردم را با فرهنگ وتمدن اسلامی آشنا ساختند؛ به طوری که در طول حکومت ترک ها، مدارس علمیه و موسسات مقتدر مذهبی بنا شد.

در دوران فرمانروایی و حاکمیت مغول در بنگال (1575 - 1757) نیز مردم در زمینه های کشاورزی، صنعتی، ارتباطات، تجارت، معماری، هنر و فرهنگ به پیشرفت های چشمگیری نایل شدند. فرهنگ مغول که در واقع ترکیبی از فرهنگ ایرانی، ترکی و عربی بود، بر کلیه شیون زندگی و ارکان حکومت اثر گذاشت. گفته شد که بنگلادش از نظر باورهای مذهبی مرکز پیروان چهار دین اسلام، هندو، بودایی و مسیحی است و از میان این ها، دین رسمی و اکثریت مردم، دین اسلام است. اما در قانون اساسی این کشور، آزادی کامل برای پیروان همه ادیان و مذاهب تعریف شده و فعالیت های فرهنگی برای همه اقلیت ها پیش بینی شده است[۳].

نکته مهم در خصوص  اسلام در بنگلادش مربوط به زمانی است که ژنرال ضیاء الرحمن به قدرت رسید. وی سیستم سکولاریسم را در بنگلادش که یکی از چهار رکن اصلی سیاست دولت بود، برانداخت؛ احزاب سیاسی مسلمان دربند را آزاد کرد و ناسیونالیسم بنگلادشی یعنی ملیتی با محتوای اسلامی را جانشین ناسیونالیسم بنگالی کرد. وی دستور داد آیات قرآن در رادیو و تلویزیون و نیز در مراسم رسمی پخش شود. همچنین همبستگی بنگلادش را با پاکستان و کشورهای مسلمان خاورمیانه قوت بخشید و بر ارتباط بنگلادش با امت مسلمان جهان تاکید ورزید. نخستین ژست سمبلیک او، قراردادن عبارت: «بسم الله الرحمن الرحیم» در سرآغاز کتاب قانون بود. به دستور وی مناسبت های مذهبی مانند میلاد النبی (ص)، محرم، رمضان و جمعه الوداع از طرف حکومت به طور رسمی برگزار می شد[۴].

شیعیان بنگلادش

پیروان مکتب اهل بیت در بنگلادش بین 16 تا 20 هزار نفر هستند (تا تاریخ تدوین این تحقیق، 2012م)، که بیش از چهار هزار نفر از آنان را مهاجران بیهاری تشکیل می دهند. مسایل سیاسی فی مابین بنگلادش و پاکستان، در زمان درگیری های استقلال طلبانه بنگلادش (پاکستان شرقی)، موجب شد که آن ها از لحاظ موقعیت اجتماعی و آموزشی در وضعیت بدی قرار بگیرند. بیشتر جمعیت شیعیان را بنگالی های اصیل تشکیل می دهند، همچنین از کل جمعیت آن ها، بین 35 تا 40 درصد  از مستبصرینی هستند که پس از پیروزی انقلاب اسلامی ایران تمایلی به افکار و عقاید شیعه پیدا کردند و عمدتا نیز از میان تحصیلکرده ها و روشنفکران جامعه بنگلادش می باشند. مرکزیت اهل تشیع در داکا و در حسینیه دالان است؛ در بین اهل سنت و شیعیان بنگلادش به علت اینکه تبلیغات منفی علیه همدیگر ندارند و موقعیت شیعیان نیز خطری برای جامعه بزرگ اهل سنت ایجاد نمی کند، همزیستی و محبت برقرار است. برادران اهل سنت به دلیل علاقه شدید به اهل بیت (ع ) در مراسم عاشورای شیعیان شرکت می کنند. روز عاشورا نیز در تقویم تعطیلات کشور روزی مذهبی و تعطیل رسمی سراسری است.

از کل جمعیت شیعی در بنگلادش، حدود 5 هزار نفر در داکا در منطقه حسنیه دالان، حسنیه میرپور، حسنیه محمدپور و حسنیه کربلا زندگی می کنند؛ در شهر چیتاگنگ حدود 1250 نفر شیعه به صورت پراکنده زندگی می کنند. تعداد آن ها در شهر شاتخیرا حدود 5 هزار نفر است که همه در روستاهای اطراف به نام های پارولیا، دیوبت ها دباتا و حبیب پور به کشاورزی مشغولند و اخیرا در شهر شاتخیرا اقدام به خانه سازی کرده اند.

در منطقه کولنا وتوابع و شهر جیسور، بیش از 2750 نفر شیعه زندگی می کنند که با توجه به فعالیت های مومنین، مستبصر شده اند. بقیه شیعیان در سایر نواحی کشور پراکنده اند.

رایزنی فرهنگی ج.ا.ایران در داکا (به خامه کارشناس باتجربه، آقای محمد علی شاه حسینی)در خصوص شیعیان در بنگلادش، تحقیقی بسیار جامع انجام دادهداست که عینا در زیر می آید.

«بنگلادش جمعیتی بالغ بر یکصد و چهل میلیون نفر را در خویش‌ جای داده است. طبق آمارهای منتشره 3/88 در صد از این جمعیت را مسلمانان تشکیل می‌دهند. 85 در صد جمعیت این کشور در بیش از 68 هزار  روستای کشور زندگی می‌کنند. مسلمانان بنگلادش حنفی مذهب هستند، و جالب توجه است که از این جمعیت انبوه سهم شیعیان شامل شیعیان اصیل و مستبصرین (شیعه شدگان) بسیار قلیل بوده و حدود 16 تا 20 هزار نفر تخمین زده می‌شوند. قانون اساسی این کشور آزادی کامل مذاهب و فعالیت‌های فرهنگی را برای همه اقلیت‌ها تضمین کرده است. از نکات در خور توجه این است که در 22 آوریل 1988 «بسم الله الرحمن الرحیم» در ابتدای قانون اساسی قرار گرفت، و در ژوئن 1988 در اصلاحیه قانون اساسی، اسلام دین رسمی کشور معرفی شد. از نکات متمایز بنگلادش با سایر کشورهای شبه‌قاره همزیستی مسالمت آمیز مسلمانان و پیروان ادیان اصیل و ریشه دار در آن کشور، با یکدیگراست. گفته می‌شود علت آن هم این است که گسترش اسلام در این منطقه به زور شمشیر نبوده، بلکه از راه تجارت، تبلیغ و عرفان ترویج شده است».

سابقه‌ی جایگاه اهل بیت علیهم السلام در فرهنگ مردم بنگلادش

«بازرگانان و مبلغان مذهبی اسلام را از همان ابتدای ظهور وارد بنگلادش کردند؛ اما صوفیان و عرفای اسلامی نیز در قرن های بعد به طور گسترده، در این سرزمین برای تبلیغ اسلام سهم به سزایی داشتند؛ بسیاری از مردم ستم دیده بودایی مذهب و طبقات پایین هندو مذهب به اسلام گرایش پیدا کرده‌اند. مسلمانان در پایان قرن دوازدهم میلادی و در زمان حکومت سلاطین مغول(1757-1205) بنگال را فتح کردند و پس از آن، مسلمانان در این سرزمین جایگاه مهمّی را به دست آوردند. همه صوفیان  و عرفا که  در  این سرزمین  تبلیغ  اسلام می کردند از محبان اهل بیت بودند. از طرف دیگر همه مبلغان و فاتحان و حاکمان مسلمان بنگالی تحت تأثیر زبان، ادبیات و فرهنگ ایرانی بودند و چون ایران بزرگ ترین پایگاه مذهب تشیع بود، بنابراین آنان تحت تأثیر مذهب تشیع نیز قرار داشتند. این اتفاق نیز باعث شد که فرهنگ مردم مسلمان بنگال به طور گسترده تحت تأثیر فرهنگ و ادبیات فارسی, ایرانی و شیعه باشد و همیشه اهل بیت (ع) در فرهنگ مردم این سرزمین جایگاه و نفوذ بنیادی داشته باشند.»

«درخصوص مسیر ورود اسلام و تشیع به کشور بنگلادش نقل قول‌های متفاوتی است، برخی معتقدند اسلام از بندر چیتاگنگ و از طریق اقیانوس هند وارد این منطقه شده است. عده‌ای کشور هند و شهر کلکته را مسیر حرکت اسلام و تشیع می‌دانند و گروهی هم خراسان در دوران امام رضا(ع) را دروازه ورود اسلام و تشیع به شبه‌قاره و این کشور دانسته‌اند. با بررسی‌های به عمل آمده هر سه نظریه فوق می‌تواند درست باشد.» [۵]

پروفسور کلثوم ابوالبشر، استاد دانشگاه داکا- بنگلادش، می نویسد:

«یکى از عوامل ارتباط بین ایران و بنگلادش دین اسلام است و دیگر زبان فارسى. و این امر فى نفسه مایه امتنان فراوان است که مردم بنگلادش فرهنگ قرآن و اسلامى خود را از طریق زبان و ادبیات فارسى آموخته شده اند. سرزمین ایران مهد تمدن دیرینه می باشد. سرود، آهنگ، نقاشى، هنر، ادبیات و فلسفه ایرانى در امتداد قرن ها بر افکار و ادراک همه ملت هاى جهان تاثیر پیدا کرده بود. فرهنگ ما هم اثرات مفید و مثبت فرهنگ ایران را پذیرفته است. این حقیقت است که صدها سال پیش ارتباط دینى و ادبى و فرهنگى میان بنگاله و ایران آغاز شد و قبل از فاتحان، مسلمانان بنگاله، صوفیان، فقها و مبلغان اسلام که زبان آن ها فارسى و عربى بود، از قرن دهم میلادى به این خطه تشریف آوردند.

تحت تاثیر این مبلغان، بیشتر مردم بنگاله دین اسلام را قبول کردند. گروه زیادى از عرفا و فقها در اینجا زندگى مى کردند و سخنشان در زبان و ادبیات بنگالى تاثیر ویژه اى گذاشته است. پس از فتح بنگاله به دست محمد اختیارالدین بن بختیار خلجى، سپهسالار معزالدین محمد سام (شهاب الدین غورى) در سال 1204م زمینه اسلام و سیاست مستحکم شد و زبان فارسى تا مدت شش قرن و ربع زبان رسمى این مملکت بوده است. مردم بنگاله با زبان شیرین و شورانگیز فارسى آشنایى گرفتند. همگان قصه دلنشین دعوت سلطان غیاث الدین اعظم شاه را از خواجه حافظ شیرازى علی الرحمه، شنیده اند و مضمون این غزل جاودانه او را به یاد مى آورند:

ساقى حدیث سرو و گل و لاله می رود              وین بحث با ثلاله غساله می رود شکرشکن  شوند همه  طوطیان   هند              زین قند پارسی که به بنگاله می رود

در عهد غیاث الدین اعظم شاه (1377- 1410 .م) به علت اثر و نفوذ ایرانی ها، کتاب هاى بسیارى در موضوع تاریخ و تذکره تالیف گردید. شمارزیادى از این کتاب ها به زبان فارسى نوشته شده بود. مثل: حوض الحیا (رکن الدین سمرقندى)، انیس الغربا و مثنوى گنج راز و مقامات و نام حق. غیر از این اهمیت و نفوذ زبان فارسى بر ادبیات بنگالى به حدی پیشرفت کرد که در آداب اجتماعى مردم بنگاله نفوذ رسوم ایرانی ها مثل عشره محرم، روضه امام حسین(ع)، داستان کربلا، مرثیه خوانى، قصه هاى قرآن شریف نیز به چشم می خورد.»[۶] غیاث الدین اعظم شاه و نیز چند تن از امیران و استانداران بنگالی را ایرانی الاصل می دانند، مانند خان جهان علی خان فرمانده نظامی و حاکم جنوب غربی بنگال که عارفی نامی بود و مزارش در شهرستان باغرهات واقع است. همچنین شایسته خان استاندار بنگال در زمان اورنگزیب شاه مغول دهلی، یکی دیگر از شخصیت های مهم تاریخی این سرزمین, ایرانی الاصل بوده است. آقا باقرخان که جنوب بنگال را آباد کرده بود, نواب علیوردی خان و نوه وی، نواب  سراج الدوله همه شیعه و اصلا از مردم ایران بودند. اما چون بین شیعیان آن دوره شخصیتهای بزرگ مذهبی ظهور نکردند تا زعامت دینی را برعهده بگیرند، مذهب تشیع چندان که انتظار می‌رفت گسترش نیافت؛ با این وجود تأثیر فرهنگ و ادبیات ایرانی و شیعه و عشق به اهل بیت(ع) با جان و روح مردم مسلمان این سرزمین در آمیخت که اثر آن تا پایان دهه هفتاد قرن بیستم میلادی کاملا مشهود است.

«بین آثار ادبی ترجمه شده از زبان فارسی و نوشته های مهمی که با بهره‌گیری از کتاب‌های فارسی به چاپ رسیده واقعه کربلا برجسته تر است. داستان هایی به صورت منظوم که به زبان بنگالی «پونتی» نامیده می‌شود، بین مردم مسلمان اعم از شهرنشین و روستایی و با سواد و بی سواد محبوبیت گسترده ای داشت. پونتی‌ها با آهنگ و وزن خاصی در مراکز اسلامی، مساجد و منازل شخصیت های مهم خوانده می شد. مهم ترین عنوان پونتی‌ها را واقعه کربلا تشکیل می‌داد که عشق به اهل بیت(ع) را در بین مردم زنده نگه می داشت.»

«در ادبیات نو بنگلادش، اولین بار فردی که به واقعه کربلا چهره ادبی داد، میر مشرف حسین بود که در اواخر سده نوزدهم می زیست. او بیان واقعه کربلا را به صورت داستانی بزرگ به رشته تحریر در آورد؛ هر چند که حقایق تاریخ را کاملا رعایت نکرد و بعضی از موضوعات تحریف شده را نیز برآن افزود، ولی نسبت به اصل واقعه علاقه و تعصب خاصی نشان داد. وی در بخشی از این کتاب آورده است که محمد حنیفه برادر امام حسین(ع) به دمشق رفت و در جنگ با مروان وی را کشت و حضرت امام سجاد و خانواده حضرت سیدالشهداء را از قید اسارت نجات داد.  به هر حال وی این داستان را با احساسات و عشق کامل به اهل بیت (ع) نوشت. محبوبیت این داستان بین مردم مسلمان با سواد و بی سواد آن قدر عمیق می‌باشد که در تاریخ ادبیات بنگال بی نظیر بوده است.»

«کتابی دیگر در همین رابطه که ”بیشاد شیندو“ (دریای غم) نام دارد، در مراکز و منازل و جلسات مهم در روستاها و شهرها خوانده می شود. به این طریق که یک نفر آن را می خواند و ده ها نفر گوش داده و اشک می ریزند،  این وضعیت تا  اواسط دهه شصت قرن بیستم ادامه داشت. از مظاهر فرهنگی دیگر مسلمانان بنگلادش برگزاری نمایشنامه و شبیه‌خوانی در خصوص واقعه کربلا است که در فرهنگ بنگالی با نام ”زاترا“ (عزیمت) از آن یاد می شود. اجرای نمایشنامه زاترا تا پایان دهه هفتاد قرن بیستم در روستاهای بنگلادش رایج بود. البته از اوایل دهه شصت اینگونه نمایشنامه ها در سطح شهر از رونق افتاد. به هر حال ”زاترا“ در مورد واقعه کربلا دارای دو قسمت است. قسمت اول مربوط به محرم است که با شهادت حضرت امام حسین(ع) پایان می یابد و قسمت دوم آن مربوط به پس از واقعه عاشورا و سرنوشت خانواده امام حسین(ع) و امام زین العابدین (امام سجاد) است. مردم با دیدن این نمایشنامه و درک مظلومیت امام حسین(ع) سوگوار می شوند. شایان ذکر است که به علت نقش داشتن زنان در اجرای این نوع نمایشنامه‌ها، علما تماشای آن را برای مردان حرام  می دانستند، در مورد واقعه کربلا سرودهای خاصی به نام ”زاری“ که یک کلمه فارسی است نیز نوشته‌اند که طلاب مدارس دینی در مراسم مختلف بدون استفاده از موزیک آن را می خواندند. ”زاری“ جزو سرودهای بومی محسوب می شود.»[۷]

«تا پایان دهه شصت قرن بیستم که جو مذهبی در بنگلادش کاملا حاکم بود همه مسلمانان اعم از با سواد و بی سواد اعتقاد به ”پنج تن پاک“ داشتند، یعنی حضرت پیامبراکرم(ص)، حضرت امام علی(ع)، حضرت فاطمه (س)، حضرت امام حسن (ع) و حضرت امام حسین (ع) را بهترین بندگان برگزیده  خدا می دانستند. بعدا تأثیر فرهنگ غرب، هند و لاییک ها از یک سو و نفوذ تفکر وهابیت از سوی دیگر سبب شد تا اعتقاد آنان به ”پنج تن پاک“ کم رنگ شود. تا اوایل دهه شصت یکی دیگر از برنامه فرهنگی مردم روستایی، به ویژه در جنوب بنگال صلوات فرستادن بر پیامبر اکرم (ص) و اهل بیت علیهم السلام بود.»

«در آن دوران مردم روستایی به طور دسته جمعی دعای ”الهم صل علی محمد و آل سیدنا محمد“ را بارها تکرار می کردند. ولی بعدا بعلت تغییر در هویت فرهنگی و نفوذ فرهنگ غربی و هندی حتی در روستاها این نوع برنامه ها از میان رفت. البته مراسم”میلاد النبی“ هنوز ادامه دارد و در این مراسم در کنار تلاوت قرآن، بیان واقعه تولد پیامبر اکرم(ص)، شعر خوانی برای پیامبر (ص) و صلوات دسته جمعی نیز خوانده  می شود که قطعه ای از آن عبارت است از: ”الهم صل علی سید نا و نبینا و شافعنا و حبیبنا و مولانا محمد و صل الله علیه و آله و اصحابه و بارک و سلم“ که این درود چند بار تکرار می شود اما نه به طولانی بودن برنامه هایی که  قبلا ذکر کردیم.»

«درمیان اعضاء اهل بیت علیهم السلام، حضرت فاطمه (س) نزد مردم بنگال دارای محبوبیت خاصی است. وی را با احترام و محبت گاهی با نام ”مادر فاطمه“ و ”بی بی فاطمه“ ذکر می‌کردند که البته هنوز این عادت کاملا از بین نرفته است. زمانی وی را با نام ”مادر فاطمه، مادر جهانیان“ نیز ذکر می‌کردند؛ هر چند در حال حاضر این امر چندان رایج نمی باشد.»

«در مورد جنگ های حضرت علی (ع) نیز داستان های عامیانه فراوانی وجود دارد که بیشتر این داستان ها  کاملا ساختگی است. مثلا گفته اند که وی با ”کالی“ یکی از خدایان هندو  که زن است جنگید و او را شکست داد. البته این داستان ها به صورت نثر نوشته شده و هرچند ساختگی است اما بیان این داستان ها ناشی از محبت آنان به حضرت علی (ع) می‌باشد.»  

«سنت سوگواری وعزاداری و مرثیه خوانی در زمان حکومت مغول از هند وارد این سرزمین شد و بعدا با حضور روحانیون ایرانی در بنگال گسترش یافت و رفته رفته به فرهنگ سنتی در میان مردم تبدیل شد، به طوری که سنی ها تحت تاثیر شیعیان نیز در گرامیداشت چنین مراسمی سهیم شدند. به دنبال آن شاهدیم که در ادبیات بنگالی از زمان قدیم، سوگواری و مرثیه  و خواندن مقتل کربلا ریشه دواینده و حتی در دوره معاصر نیز مرحوم قاضی نذرالاسلام شاعر ملی بنگلادش در زمینه ”محرم، عاشورا و شهید کربلا“ شاهکارهایی را آفریده که جزو افتخارات ادبیات این زبان می با‌شد.»[۸]

«قاضی نذرالاسلام در شاهکار خود ”شعر محرم“ در استفاده از الفاظ عربی و فارسی و صحنه نگاری از وقایع عاشورا چنان هنر آفرینی کرده است که به این شعر ویژگی جاویدانی بخشید. در شعر ”محرم“ مظلومیت انسان های پاکباخته به تصویر کشیده شد. در هر فرازی از شعر که انسان می خواند، گریه و زاری او به در گاه خدا بلند می شود. این شعر ایستادگی و ظلم ستیزی را نیز برای امت اسلامی بهمراه دارد. به دین علت او (شاعر) گفته است که ”ما فداکاری می خواهیم نه گریه و زاری“ (کتاب مجموعه اشعار قاضی). اشعار قاضی نذرالاسلام (فوت:1976) در خصوص محرم و اهل بیت (ع) در ایام محرم همراه با آهنگ های حزین از رسانه های صوتی و تصویری بنگلادش پخش می شود.»

«در عصر حاضر مسلمانان سنی مذهب بنگلادش وجه  تشابهات فراوانی با شیعیان دارند که از آن جمله می‌توان به نمونه های زیر اشاره کرد:

نام گذاری فرزندان، خیابان‌ها و محله‌ها

پیروان اهل سنت در این کشور به وفور از اسامی ایمه اطهار و پیشوندهای میر، میرزا ، سید، بی بی و بیگم برای نام گذاری فرزندان خویش استفاده می کنند. اسامی و القابی نظیر کنیز فاطمه، کنیز بتول، و اسامی ایمه(ع) نیز در بین مردم بنگلادش به وفور یافت می‌شود. اسامی خیابان‌ها و محله‌هایی نظیر میرپور، سیدپور و محله هایی به نام کربلا و ... نیز فراوان است.

برگزاری مراسم عزاداری خامس آل عبا(ع) در کشور بنگلادش

«شهادت امام حسین (ع) به نحوی برجسته و بارز در اعتقادات و باورهای دینی مردم بنگلادش جای دارد. شهروندان این کشور اعم از سنی مذهب و هندو مسلک و شیعیان، همه و همه در این مراسم شرکت می‌کنند. علامت‌ها، سیاه کوبی‌ها و نشانه‌های عزاداری امام حسین(ع) را می‌بوسند و برای خود و فرزندان خویش از حضرت حاجت می‌گیرند. پتانسیل و نفوذ این اعتقادات به حدی است که دولت بنگلادش روز دهم محرم را تعطیل عمومی اعلام کرده و مکانی در شهرستان داکا را به نام سرزمین کربلا مشخص نموده است تا در روز عاشورا دسته جات عزادار در آنجا گرد هم آیند. در ضمن هییت رویت ماه به منظور تعیین زمان دقیق روز شهادت امام حسین (ع) همانند تعیین زمان عید فطر حساسیت به خرج می دهد.»

«رقم چند هزار نفری شیعیان در مقابل بیش از یکصد و چهل میلیون جمعیت این کشور، از نظر تعداد شاید اصلا مقایسه شدنی، نباشد؛ ولی نفوذ اهل بیت(ع) و پیشینه تاریخی فرهنگی این کشور گویای عمق اعتقاد مردم به عاشورا و امام حسین(ع) است. این موضوع می‌تواند اساس پژوهشی را شکل دهد، تا علل دوستی اهل بیت(ع) و پنج تن آل عبا(ع) و نحوه گسترش و رشد این نوع اعتقادات در بین مردمان این سرزمین و تمایز آنان با سایر کشورهای اسلامی تبیین شود. به هر حال، هر سال مراسم عاشورا و دهه اول ماه محرم با شور، شعور و شکوه خاصی برگزار می‌شود.»

«شیعیان در کشور بنگلادش در نقاط مختلف پراکنده هستند. حدود سه تا پنج هزار از این جمعیت در داکا پایتخت بنگلادش زندگی می‌کنند که اغلب آن ها بسیار محافظه کار بوده و به جز تعداد انگشت شماری وضعیت اقتصادی خوبی ندارند. آن ها در قالب چند حسینیه، امام باره و هییت عزاداری فعالیت مذهبی خویش را اجرا می کنند.»

«از حسینیه‌های مشهور داکا می‌توان حسینیه های دالان، میرپور، محمدپور و پورنا پالتان را نام برد که بزرگ‌ترین آن ها حسینیه دالان می‌باشد. درهای این حسینیه به روی هندوها و سنی‌ها نیز باز است و شاید به همین دلیل باشد که شهرت بیشتری پیدا کرده است. این حسینیه به خودی خود دلیلی براهمیت و نفوذ مکتب اهل بیت(ع) در آن زمان در بین مردم بوده است. روزانه سیاحان خارجی فراوانی از این حسینینه بازدید، عکس برداری و فیلم برداری می کنند.»

«روز عاشورا در نقاط مختلف بنگلادش نماز ویژه‌ای اقامه می‌‌شود و مردم دست به دعا برمی‌دارند و از خداوند متعال صلح، وحدت و رفاه اجتماعی برای تمام امت مسلمان مسیلت می‌کنند. مسلمانان بنگلادش اعم از شیعه و سنی در این مراسم برای ادامه پیشرفت و امنیت کشور خویش نیز دعا می کنند. در آستانه این روز معمولا رییس جمهور، نخست وزیر و رهبران احزاب طی اطلاعیه‌های گوناگون از مسلمانان تقاضا می‌کنند تا اعمال خود را با روح ایثار، گذشت و فداکاری عجین کنند. گروه‌های مذهبی و سیاسی گوناگون در این روز برنامه‌های متفاوتی مانند عزاداری و تعزیه خوانی در پایتخت و دیگر شهرهای بنگلادش برگزار می کنند.»

«در روز عاشورا تلویزیون رسمی بنگلادش و سایر کانال‌های تلویزیون‌های خصوصی برنامه‌هایی ویژه ی عاشورا پخش می‌کنند و برنامه‌های شاد و مفرح پخش نمی کنند. روزنامه‌ها هم مقالات ویژه‌ای در بیان اهمیت این روز منتشر می کنند.»

«در محرم سال 1385 نیز طبق معمول سنواتی، رییس جمهور و نخست وزیر پیام‌های ویژه و جداگانه ای به همین مناسبت منتشر کردند. در پیام رییس جمهور آمده بود که «شهادت حضرت امام حسین(ع) و یارانش در کربلا حقایق را افشاء کرد. این حماسه به دلیل آرمان‌های والا و اعتقادی آن صدها سال است که در بین جهانیان زنده مانده است.»؛ «خالده ضیاء نخست وزیر پیشین هم در پیام خود به این نکته اشاره کرده بود که «عاشورا نقطه عطفی در تاریخ اسلام است. چند واقعه اساسی بر اهمیت این روز افزوده است، از آن جمله اینکه نوه پیامبر بزرگ اسلام(ص) شهادت را در این روز در صحرای کربلا به آغوش کشید؛ او قربانی شد تا پرچم واقعیت، عدالت و عقاید اسلام، برافراشته بماند و نکات انحرافی پیش آمده در دین را اصلاح کند. برماست که از حماسه عاشورا درس بگیریم و در مسایل اجتماعی نظیر برپا داشتن صلح و دوستی در کشور و مقابله با بی‌عدالتی، دروغگویی و دشمنی و عداوت بپا خیزیم.»

«خبر گزاری بنگلادش از قول خانم خالده ضیاء خبری را مبنی بر ضرورت آموزش عاشورا در متون دروس اجتماعی مدارس و دانشگاه ها به این صورت نقل کرد: «نخست وزیر اعلام کرده بود که باید بر تداوم صلح در جامعه و حکومت کوشیده و در این رابطه از آرمان‌های اسلام برای ساختن جامعه‌ای مقاوم در مقابل انواع دشمنی، بی‌عدالتی و مسایل خلاف بهره‌جوییم. عاشورا به منزله یکی از مهم ترین اتفاقات تاریخ اسلام، وقایع درخشان و درس‌های آموزنده‌ای را در خود جای داده است و از همه مهم تر این که امام حسین(ع) برای نشر حقایق شهادت را پذیرفت.»[۹]

انتشار پیام مسیولین ارشد کشور بنگلادش به مناسبت عاشورای حسینی هر سال منتشر می شود و این موضوع ربطی به احزاب حاکم بر کشور و خط مشی گوناگون آن ها ندارد.

«منطقه‌ای به نام مانیک گنج در 65 کیلومتری داکا هر عاشورا میزیان بیش از یکصد هزار نفر عزادار امام حسین (ع) می‌باشد. حسینیه غارپورا در این منطقه یکی از حسینیه‌های مشهور  کشور بنگلادش است که زیر نظر صوفیان اداره می‌شود. مراسم دهه اول ماه محرم در این حسینیه با جمعیتی کثیر و مشتاق برگزار می شود. البته در روز دهم محرم این مراسم جلوه‌ای خاص به خود می‌گیرد، چرا که جمعیتی بیش از یکصد هزار نفر از سراسر بنگلادش به آنجا عزیمت می‌کنند تا در مراسم عزاداری در آن منطقه شرکت کنند.

«در این مراسم معمولا چند تن از شخصیت‌های برجسته دینی سخنرانی می کنند. به دنبال آن نوحه خوانی و عزاداری به سبک و روش خاص بومیان و با فریاد  «وای حسین» «وای امام»  ادامه می‌یابد. گفته می‌شود این صوفیان دارای 26 مرکز و مقر تبلیغی و ارشادی در بنگلادش هستند که اعضای همه آن ها با جدیت و علاقه در این مراسم حضور می‌یابند.

«شاید به جرأت بتوان گفت حضور بیش از یکصد هزار نفر در این مراسم عاشورای حسینی از کم نظیرترین اجتماعات در سرتاسر جهان است.» (مشاهدات عینی نگارنده و حضور او در این مراسم).

علاقه‌مندی به اهل بیت(ع)

غالبا خطبه‌های نمازهای جمعه مساجد اهل سنت در کشور بنگلادش با سلام و درود بر پیامبر اکرم(ص) و خاندان مطهرش شروع می‌شود. آن ها از پنج تن آل عبا به نیکی یادکرده و به آن ها سلام و درود می‌فرستند. در خلال بیان خطبه‌ها، کرامت‌ها و حسن خلق‌های آنان را تبیین و مستعمین را تشویق به پیروی از سیره آنان می‌کنند. ایمه جمعه در ایام عاشورا خطبه های خود را به واقعه ی کربلا معطوف می دارند.

اعتقاد به وجود امام مهدی (عج)

مسلمانان بنگلادش به وجود منجی عالم بشریت که از سلاله رسول اکرم(ص) می‌باشد، معتقدند. آنان باور دارند که روزی این منتقم واقعی ظهور می کند و جهان را در حالی که مملو از ظلم و جور شده است، پر از عدل و قسط خواهد کرد. تنها تفاوت آنان با عقاید امامیه این است که معتقدند هر وقت خداوند صلاح بداند او متولد خواهد شد و غیبت حضرت را به خوبی درک نکرده اند.

مسلمانان بنگلادش شب نیمه شعبان را به عنوان «شب برات» (دقیقا همین عبارت) می‌شناسند و در آن شب، دست نیاز به سوی قادر بی‌نیاز دراز کرده از او می‌خواهند تا گناهان آنها را بخشیده و از جرمشان درگذرد. آنان برای آموزش گناهان خود و در گذشتگان و کسب موفقیت‌های مادی و معنوی دست به دعا برمی دارند و به مناجات می‌پردازند. بیشتر مسلمانان این روز را روزه می‌گیرند. نیمه شعبان چنان اهمیتی در کشور بنگلادش دارد که شورای رویت هلال ماه، که تشکیلاتی رسمی و دولتی است، شروع دقیق ماه شعبان و به دنبال آن تعیین رسمی و دقیق روز نیمه شعبان را گواهی داده و آن را تایید می کند. این روز در کشور بنگلادش تعطیل رسمی می باشد. به اعتقاد اهل سنت بنگلادش، شب برات پس از شب قدر مهم ترین شب سال برای راز و نیاز و دعا به درگاه خداوند برای پذیرش توبه و بخشش است.

جمعیت شیعیان در بنگلادش

در خصوص تعداد شیعیان در بنگلادش هیچ آمار رسمی و متقنی وجود ندارد. هر کدام از علما و رهبران دینی شیعه، نظر خاصی در این باره دارد. شیعیان مستبصر آمار بیشتری ارایه می‌دهند و شیعیان قدیمی و اصیل آماری نزدیک تر به واقعیت را ارایه میِ‌دهند. میانگین آمار ارایه شده توسط مشاهیر شیعه با در نظر گرفتن ضریب اعتبار، هرکدام رقمی معادل شانزده هزار نفر را برای شیعیان در این کشور تخمین می زند. سایت خبری بازتاب در29 آبان 1385،  به نقل از سازمان اطلاعاتی آمریکا (CIA) در گزارشی با عنوان آمار جالب شیعیان در 67 کشور جهان، تعداد شیعیان در بنگلادش را 572/546/2 نفر اعلام نموده است. این آمار معلوم نیست برچه مبنایی گرفته شده است؛ مشخص نیست که این رقم براساس آنانی است که حب اهل بیت(ع) را در دل دارند، و یا سوگواران و عزاداران امام حسین(ع) در روز عاشورا تنظیم شده و یا داده‌های دیگر؛ ولی آنچه که مشخص است تعداد شیعیان اثنی عشری در کشور بنگلادش نمی‌تواند با آمار CIA برابری کند.

ترکیب جمعیت شیعیان در بنگلادش

شیعیان از نظر تیره و نژادی خود را به دو گروه بیهاری و بنگالی تقسیم می‌کنند. بیهاری که در اصل بایستی به اهل بیهار در هند اتلاق شود، به همه شیعیان اصیل و با سابقه بنگلادش، اعم از پاکستانی و هندی، گفته می‌شود که با زبان اردو صحبت می‌کنند و در مقابل آن وقتی از شیعیان بنگالی سخن به میان می‌آید منظور مردمانی بنگالی الاصل هستند که به زبان بنگالی سخن می گویند و غالبا از مستبصرین (تازه شیعه شدگان) تشکیل می‌شوند. البته این تقسیم بندی را بسیاری از شیعیان تایید نمی کنند. مخصوصا قسم اول که آن ها هم خود را بنگالی نامیده و از انتساب خویش به بیهار رنجیده خاطر می‌شوند. بین این دو گروه قدری اختلاف سلیقه و روش وجود دارد و این اختلاف برخی اوقات موجب جدال و کشمکش لفظی شده و تا حد زیادی باعث تنش و مشکل بین این دو شق تشیع در بنگلادش می شود. شیعیان بنگالی معتقدند که آن ها بیشترین فعالیت را برای ترویج تشیع به کار گرفته اند و طبق آمار موجود حیطه تبلیغات آنان بسیار گسترده‌تر از بیهاری‌ها است. البته طبق اطلاعات موجود در هرکدام از دو گروه فوق، افرادی بسیار فعال و دلسوز وجود دارند که از هیچ کوششی در راه ترویج عقاید حقه خویش فروگذار نیستند و افرادی هم هستند که به دنبال گذران زندگی خود بوده وفقط عنوان تشیع را هم با خود دارند.

پراکندگی شیعیان در بنگلادش

با این که کشور بنگلادش دارای وسعت زیادی نیست و مساحت آن 147570 کیلومتر مربع می‌باشد، ولی شیعیان تراکم بسیار متفاوتی در این منطقه دارند. بیشترین تعداد شیعیان در پایتخت مستقر هستند. بیست و پنج تا سی در صد شیعیان در داکا زندگی می‌کنند. آن ها اکثرا  در منطقه داکای قدیمی و در محله حسینیه دالان زندگی می کنند و مناطق محمدپور و میرپور داکا در مراحل بعدی قرار دارند. در بین شهرستان‌ها و سطح کشور پس از داکا بیشرین جمعیت در غرب و جنوب غربی این کشور و در اطراف شهر کولنا، مرز هند و در مسیر کلکته زندگی می‌کنند.

در تقسیم بندی دیگری شیعیان بنگلادش به دو قسمت اصیل و مستبصرین (تازه شیعه شدگان) تقسیم می‌شوند، که شیعیان اصیل نیز به نوبه خود دارای بخش‌های سادات، غیر سادات و خوجه‌های اثنی عشری می‌باشند. سادات بیشتر در مرکز کشور بنگلادش، داکا، ساکن هستند و تعدادی از آن ها هم در شهرهای رنگپور، سید پور، سیلهت، چیتاگنگ و کولنا پراکنده هستند. شیعیان غیر سادات هم در نقاط مختلف کشور پراکنده هستند. خوجه های اثنی عشری هم همانند سایر شیعیان، قبل از استقلال بنگلادش (1972م)از هند و پاکستان غربی آمده و جمعیت بسیاری بودند ولی پس از استقلال، به دلیل اینکه انقلابی های بنگلادش، پاکستانی ها و هندی ها را  آزار می دادند، اکثر شیعیان مهاجرت به کشورهای هندو پاکستان را برگزیدند. شایان ذکر است که غالب شیعیان اصیل اردو زبان هستند و همه مراسم مذهبی خود را به زبان اردو برگزار می‌کنند.

اکثر قریب به اتفاق مستبصرین پس از پیروزی انقلاب اسلامی ایران و آشنا شدن با شخصیت حضرت امام خمینی(ره) روی به تشیع آوردند. مستبصرین دارای تعصب بیشتر به اعتقادات خویش بوده و در تبلیغ از شیعیان اصیل فعال‌تر هستند.  مستبصرین طبق برآوردهای آماری میدانی، حدود نیمی از کل جمعیت شیعیان بنگلادش (هفت هزار نفر) را تشکیل می‌دهند، در حالی که طبق همین آمار جمعیت شیعیان اصیل هشت تا نه هزار نفر برآورد می‌شود. در بین مستبصرین افراد تحصیل کرده دانشگاهی و باسواد بیشتر دیده می شود و به دلیل مشکلات خانوادگی و به دلیل حفظ مشاغل اداری برخی از آن ها در ابراز شیعیه بودن( به قول خود) تقیه می‌کنند. در نهایت می‌توان گفت شیعیان اصیل در مناطق کولنا، رنگپور، سیدپور، راجشاهی، چیتاگنگ، داکا[۱۰] و مستبصرین در مناطق جیسور، سات‌خیرا، شارشا، کولنا، نوراییل، غازی‌پور، بوگرا، راجشاهی، داکا [۱۱] ساکن هستند.

مراکز تبلیغی شیعیان در بنگلادش

اهم مراکز تبلیغی و مذهبی شیعیان در بنگلادش را حسینیه‌ها تشکیل می‌دهند. یکی از خدمات بزرگی که علمای مهاجر ایرانی به شبه ‌قاره هند در طول تاریخ ارایه کردند، نهضت تاسیس حسینیه‌هایی بود که مرکز فعالیت شیعیان قرار گرفت و در همه ایام سال و به خصوص از ابتدای محرم تا هشتم ربیع الاول مراسم مختلفی در آن ها برگزار می‌ شود. این حسینیه‌ها نقش مساجد را هم ایفاد می کنند، و آن به این دلیل است که چون برگزاری مراسم سینه‌زنی و عزاداری در مساجد نزد علما و مردم غیر شیعی این کشور وجهه خوبی نداشته و آن را جایز نمی‌دانند، و از طرفی شیعیان به دلیل مشکلات مالی نمی‌توانند در هر نقطه هم مسجد و هم حسینیه داشته باشند؛ لذا اقدام به تاسیس حسینیه، هم برای انجام مراسم عبادی و هم برای برگزاری  مناسبت‌ها کرده ‌اند. البته گفته می شود که چون مساجد باید در زیر نظر کمیته مساجد کشور اداره شود و امام مسجد را کمیته مذکور تعیین کند و از آنجا که اعضای کمیته همه سنی مذهب هستند، شیعیان جهت اجتناب از دخالت دادن آن کمیته در مسایل مذهبی خود، نمازهای یومیه و مراسم عبادی را در حسینیه‌ها بجا می آورند. از این رو تا حدودی با کمبود مسجد روبرو نشده اند.

حسینیه‌ها در بنگلادش دارای تعاریف خاصی نیستند، برخی از آنان دارای بناهای تاریخی و بسیار مشهور و عمارت‌های بزرگی هستند و برخی از آنان دارای محیطی بسیار کوچک و در حد فضایی مناسب برای 30 الی 40 نفر؛ تعدادی حسینیه هم در منازل شخصی افراد خیّر برای مدتی محدود در طول سال برپا می‌شوند. بنابراین ارایه آماری دقیق از آنان به سهولت ممکن نیست. ولی حسینیه‌های شناخته شده و مشهور در کشور بنگلادش به شرح زیر می‌باشند.

در شهرستان داکا، مرکز کشور بنگلادش مساجد و حسینیه‌های زیر به شیعیان تعلق دارد.

حسینیه دالان: حسینیه دالان بزرگ ترین و مشهورترین حسینیه بنگلادش است که به منزله بنایی توریستی در نقشه‌های داکا معرفی شده و روزانه سیاحان مختلفی از سرتاسر جهان از آن بازدید می‌ کنند. در های این حسینیه به روی هندوها و سنی‌ها نیز باز است و شاید به همین دلیل باشد که شهرت بیشتری پیدا کرده است. حسینیه دالان مجموعه‌ای تاریخی با بیش از چهار قرن قدمت می‌باشد. گفته می‌شود این حسینیه را یکی از مشایخ شیعه که حاکم داکا بوده است، در عصر حکومت مسلمانان در شبه‌قاره ساخته است. این حسینیه به خودی خود دلیلی بر اهمیت و نفوذ مکتب اهل بیت (ع) در آن زمان در بین مردم بوده است. مجتمع حسینیه، ساختمانی را در بر می گیرد که مراسم و عزاداری‌ها و نیز نمازهای یومیه در آن برگزار می شود. در قسمتی از این مسجد ضریحی قرار داد که دو برجستگی به نام های قبور امام حسن(ع) و امام حسین(ع) در آن قرار دارد. مردم، به ویژه اهل سنت، با حالت تضرع و ندبه کنار این ضریح می‌ایستند و اشک‌ریزان دست به دعا و استغاثه بر می‌دارند و حاجات خود را به زبان می‌آورند. وجود انواع و اقسام عَلَم و کُتَل و بستن نخ به ضریح برای حاجت خواهی، روشن کردن شمع و مانند آن‌ها، همه و همه انسان را به این اندیشه فرو می‌برد که گویی در کشوری شیعی و در جمع آنان قرار گرفته است؛ اما واقعیت چیز دیگری است؛ عشق به اهل البیت(ع) در اینجا فرامذهبی است.

ورود هییت‌های مذهبی به این حسینیه در ایام عاشورا، انجام سینه‌زنی و عزاداری به نحوی که گاه برخی از عزاداران از شدت عزاداری به حال غش، نقش بر زمین می‌شوند و به هوش آوردن آنان با پاشیدن آب و گلاب به سر و روی آنان جلوه‌های دیگری است که هر بیننده‌ای را سخت تحت تاثیر قرار می دهد. ساختمان دو طبقه دیگری در این مجموعه واقع است که طبقه اول آن کتابفروشی و طبقه دوم آن کتابخانه، سالن مطالعه و کلاس درس است. تابلو  دارالقرآن بر سر در آن گویای فعالیت‌هایی است که در این ساختمان انجام می‌شود. در بخشی از فضای بیرونی حسینیه، مزار شیعیان واقع است که سنگ قبرهایی به سبک گورستان‌های ایران در آن به چشم می‌خورد. در بخش دیگری از حسینیه استخر بزرگی برای پرورش ماهی، قرار دارد.

حسینیه دالان در سال 1383، به همت مسیولان محترم جمهوری اسلامی ایران مزین به کاشی کاری به سبک مساجد و حسینیه‌های ایران شده است. هر چند به دلیل نبودن کاشی و طرح‌های آن به اندازه کافی قدری اوضاع کاشی کاری نا همگون جلوه می‌کند و در بعضی جاها رنگ‌ها و شکل‌‌ها نا سازگار نشان می دهند. در عین حال، گفته می‌شود که این حسینیه در مقایسه با گذشته بسیار تغییر کرده و جذاب‌تر شده است.

1.حسینیه و مسجد محمد پور: در منطقه محمدپور بنای مسجد و حسینیه محمدپور در مجموعه ساختمانی ای واقع است که به شیعه مسجد (مسجد شیعیان) موسوم است. قسمت مسجد بنایی مدور با گنبد‌ی زیبا است که در سال‌های اخیر به همت مسوولین جمهوری اسلامی ایران، کاشی کاری زیبا و لوستری بزرگ در آن نصب شده است. ساختمان حسینیه هم در مجاورت مسجد واقع است. در این مجموعه ساختمان حدود ده خانواده از شیعیان زندگی می‌کنند. این مسجد و حسینیه، هییت امنایی از منتخبین شیعیان این منطقه دارد که آن ها مسجد را اداره می کنند. در مجاورت این مجتمع، ایستگاه اتوبوس شهری نسبتا بزرگی واقع است که به نام ایستگاه «شیعه مسجد» معروف است. شیعه مسجد برای همه ساکنان داکا شناخته شده است.

2.مسجد و حسینیه میرپور (کربلا میرپور) از مراکز مشهور شیعیان در شهر داکا می‌باشدکه هیات امنایی اداره می‌شود. دو حسینیه «عاشق حسین مرحوم» و «منظور حسین مرحوم» نیز در مجاورت این حسینیه واقع هستند.

3.حسینیه (مسجد) پراناپلتن را شیعیان خوجه اثنی عشری اداره می کنند.

4.حسینیه نواب چوتن

5.حسینیه میر یعقوب در داکا ی قدیم

6.   حسینیه بُدُّن مرحوم در داکای قدیم

7.حسینیه اصفهانی (مغ بازار)

8.حسینیه بچرام دیوری

9.حسینیه براکاترا

10.حسینیه چتو کاترا

11.حسینیه شیرازی

شهرستان بندری چیتاگنگ دومین شهر بنگلادش از نظر اهمیت اقتصادی، وسعت و جمعیت است که دو حسینیه در آن وجود دارد:

1.حسینیه اصفهانی در منطقه «صدرگهات»

2.حسینیه اختر حسین در منطقه «هالی شهر»

در شهرستان کولنا دو حسینیه زیر وجود دارد:

1.حسینیه انجمن پنج تنی در منطقه «التاپول لین»

2.حسینیه مدرسه خالص‌پور در منطقه «خالص پور»

در شهرستان راجشاهی دو حسنیه زیر وجود دارد:

1.حسینیه انجمن عباسیه در منطقه ست لایت تاون

2.حسینیه علی حسین

شهر جیسور دارای سه حسینیه زیر است:

1.حسینیه مورلی

2.حسینیه مولا علی(ع)

3.موسسه امام مهدی «بنام امام مهدی میشن»

در شهرستان بوگرا «حسنیه هاری پور» واقع است. در شهر رنگپور دو حسینیه زیر وجود دارد:

1.حسینیه انجمن حسینی

2.حسینیه اشرف علی

در شهر سیدپور «حسینیه انجمن عباسیه» واقع است

در شهر سات‌خیرا سه حسینیه زیر وجود دارد:

1.حسینیه دیوبهاتا

2.حسینیه پارولیا

3.حسینیه نورنگر

در شهر ناراییل «حسینیه وزیر پور» و در شهر شرشا «مسجد شرشا» واقع هستند.

شیعیان در نظر مردم بنگلادش

مسلمانان بنگلادش در حب اهل بیت(ع) و احترام به آنان شاید در بین مسلمانان جهان کم نظیر باشند؛ ولی نظر آنان در باره شیعیان این کشور معمولا مناسب نیست و با نگاهی متفاوت به آن ها می‌نگرند. برخی از علل آن به شرح زیر می‌باشد.

1.تبلیغات سلفی‌ها و وهابی‌ها علیه شیعیان و تاکید بر روی مطالبی نظیر اعتقاد شیعیان بر بی‌احترامی به خلفای راشدین، اعتقاد به تحریف قرآن، و مسایلی نظیر آن ؛که در سطح کلیه ی کشورهای اسلامی اتفاق می افتد.

2.رابطه سرد و نا مناسب بین برخی از شیعیان (اصیل) با اهل سنت و حتی با آن دسته از اهل سنت که عاشق اهل بیت(ع) هستند و تکفیر آنان؛ متاسفانه هنوز برخی از شیعیان این کشور به شعار وحدت اسلامی که رهبر فقید ج.ا.ایران مروج و منادی آن بوده و مقام معظم رهبری بر آن تاکید فراوان دارند، روی نیاورده‌اند.

3.مکالمه اکثر شیعیان (اصیل) با زبان اردو؛ مردم بنگلادش انقلاب و استقلال خود در پاکستان غربی را با اتحاد حول محور مخالفت با زبان بیگانه و استعماری (اردو) و گرامی داشت زبان مادری خویش (بنگالی) شکل دادند. حتی برخی از علمای بزرگ اهل سنت را به دلیل علاقه به زبان اردو  عامل دشمن شناختند و با آن ها مبارزه کردند. مردم بنگلادش ویژگی انقلاب خود را انقلاب زبان می‌دانند. همان گونه که مردم ایران ویژگی انقلاب خویش را اسلامی بودن آن می‌دانند. حال مردمی که علیه یک زبان انقلاب کرده‌اند چگونه می‌توانند مکالمه کنندگان به آن زبان را بپذیرند و آنها را خودی بدانند.

4.برخی اقدامات ناپسند شیعیان در مراسم عزاداری امام حسین(ع)؛ شیعیان بنگلادش در ایام عزاداری امام حسین(ع) با زنجیر‌های تیغ دار به بدن و پشت خود می زنند و سر خویش را با قمه می‌شکافند و با لباس‌های آغشته به خون به عزاداری می‌پردازند. این حالت ناپسند و مشتمیز کننده، سایر مسلمانان را وادار به واکنش می کند. برخی از سنی‌ها به همین دلیل شیعیان را محکوم می‌کنند و آنان را مسلمان نمی‌دانند و برخی دیگر که قدری منصف تر هستند، می‌گویند اینان مسلمانانی جاهل هستند و این جهالت ریشه در اعتقادات آنان دارد.

5.اوضاع اجتماعی و اقتصادی شیعیان؛ شیعیان غالبا از نظر تحصیلات، اقتصاد، معیشت و درجات اجتماعی و علمی در وضعیت نامناسب و متمایل به طبقات ضعیف اجتماع قرار دارند و این خود باعث منزوی شدن آنان در جوامع اسلامی مترقی می‌گردد. البته تعداد انگشت شماری از شیعیان از مکنت و ثروت فراوانی برخوردار هستند که یا خود را به اقشار مذهبی نزدیک نمی کنند و یا در بین متدینن دارای مقبولیت نیستند.‍‍

مراکز،موسسه ها،وتشکیلات آموزشی وتبلیغی شیعیان در بنگلادش

در کشور بنگلادش شیعیان برای حفظ موقعیت دینی خویش، تبلیغ و بالابردن سطح آگاهی‌ها و دانش هم مذهبان خویش اقدام به شکل دهی تشکیلات و سازمان‌های گوناگونی کرده‌اند. برخی از آنان قانونی و در دوایر دولتی ثبت شده‌اند و برخی هم به صورت غیر رسمی شکل‌گرفته و فعال هستند. در این نوشته به برخی از آنان اشاره‌ای شده است و اطلاعاتی مختصری در باره آنان ارایه می شود.

مراکز آموزشی و تبلیغی

حوزه علمیه کولنا

استان کولنا در جنوب غربی کشور بنگلادش واقع و دارای مرزی طولانی باکشور هندوستان می باشد. این استان از نظر تراکم حضور شیعیان پس از داکا مقام دوم را در این کشور دارا است، به طوری که گفته می‌شود حدود یک سوم از کل شیعیان در این استان زندگی می‌کنند. تنها حوزه علمیه ویژه برادران شیعه در بنگلادش در مرکز این استان[۱۲]واقع است.

مدیریت این حوزه را حجت الاسلام والمسلمین سید خلیل رضوی برعهده دارد که از فارغ التحصیلان حوزه علمیه قم می‌باشد. این حوزه زیر نظر سازمان مدارس و حوزه‌های علمیه خارج از کشور اداره می‌شود. از فارغ التحصیلان این حوزه هم اکنون یازده نفر در شهرستان قم مشغول کسب علم هستند، چهار نفر از فارغ التحصیلان این حوزه پس از اتمام مرحله‌اول تحصیلات خویش در قم، به کشور بنگلادش بازگشته اند و در جایگاه امام جماعت، مدرس و معلم مشغول فعالیت دینی هستند. تعداد پنج نفر از فارغ التحصیلان که موفق به اخذ مدرک کاردانی از حوزه علمیه کولنا شده‌اند، هم اکنون در جایگاه امام جماعت، مدرس و معلم در شهرستان‌ها و روستاهای متفاوت کشور بنگلادش مشغول انجام وظیفه هستند. طبق آخرین اطلاعات، هم اکنون 28 نفر در این مرکز دینی مشغول تحصیل می‌باشند که 16 نفر دانشجو و 12 نفر طلبه هستند. تعداد استادان به اضافه مدیر مدرسه چهار نفر می‌باشند. این حوزه در سال 1995 (1374) با همکاری سازمان مدارس و حوزه‌های علمیه خارج از کشور(جامعه المصطفی (ص) العالمیه) تاسیس شده است. در این حوزه علمیه فعالیت‌های تبلیغی قابل ملاحظه‌ای نظیر برگزاری سمینار، نمایشگاه عکس و فیلم نیز شکل گرفته و با استقبال مسلمانان مواجه شده است. در ضمن این حوزه دارای هفته نامه‌ای به نام فجر می‌باشد که تاکنون چندین جلد کتاب در موضوعات مختلف اسلامی ترجمه و منتشر کرده است.

مدرسه صاحب الزمان خالص پور

این مدرسه دینی در هفت کیلو متری شهرستان کولنا و در منطقه خالص پور واقع است. در این مدرسه حدود 20 نفر دانش‌آموز زیر 13 سال مشغول تحصیل هستند. مدیر این مدرسه آقای سید رضا علی زیدی از فارغ التحصیلان حوزه علمیه قم و معاون او آقای نورعلم می‌باشد که در هندوستان درس خوانده است. معمولا فارغ التحصیلان این مدرسه جذب حوزه علمیه کولنا می‌شوند.

حوزه علمیه خواهران شیعه در داکا

این حوزه علمیه در سال 1383 به همت سازمان مدارس و حوزه‌های علمیه خارج از کشور تاسیس شده است. دانش‌جویان این حوزه را حدود 25 نفر از دختران بنگلادش تشکیل می‌دهند که حدود یک دوم آن ها به صورت شبانه روزی و بقیه به صورت روزانه در این حوزه مشغول تحصیل هستند. امید می رود این حوزه در آینده خدمت شایسته ای به شیعیان بنگلادش ارایه کند.

حسینیه دالان

همان طور که قبلا اشاره کردیم، حسینیه دالان مهم ترین مرکز شیعی کشور بنگلادش می‌باشد. این حسینیه دارای قدیمی‌ترین تشکیلات شیعی در داکا است که در سال 1642م/1052 هـ. ق توسط حاکم ایالات «ناوارا» در زمان فرمانروایی «شاه شجاع» شاهزاده بنگال، به نام میرمراد بنیانگذاری شد. در حال حاضر این حسینیه توسط هییتی به نام شورای رفاهی حسینیه اداره می‌شود. اهداف این تشکیلات طبق اساسنامه عبارت اند از:

1.سخنرانی، وعظ و خطابه اسلامی (شیعه اثنی عشری)

2.زمینه سازی برای ایجاد اتحاد شیعیان بنگلادش

3.انجام کمک‌های رفاهی، بهداشتی، پزشکی و ... در میان جوامع شیعی

4.سازمان دهی مراسم در ماه محرم، دادن افطاری در ماه مبارک رمضان و...  

مولانا راشد حسین زیدی امام جماعت این تشکیلات و پادشاه شیرازی مسیول و سرپرست هیات مدیره شورای رفاهی (هیات امنای) حسینیه می باشند.[۱۳]

5.موسسه دارالقرآن کریم: این موسسه به صورت رسمی ثبت شده و از نظر دولت بنگلادش قانونی می باشد. دار القرآن فعالیت‌های تبلیغی، آموزشی، رفاهی و پزشکی فراوانی در بنگلادش انجام می‌دهد، مانند:

1.ایجاد کتابخانه در محل حسینیه دالان؛

2.تشکیل و حمایت از شفاخانه‌ها در مناطق مختلف کشور بنگلادش، از جمله تاسیس یک شفاخانه مجهز و کامل در حسینیه دالان؛

3.حمایت از روحانیون و مبلغین شیعه اعم از فارغ التحصیلان ایران و یا بومی جهت ارایه خدمات بیشتر و بهتر آموزش و تبلیغی؛

4.فعالیت جهت ایجاد وحدت بین مذاهب مختلف اسلامی؛

5.حمایت از خانواده‌ها مستضعف و فقرای مسلمان.

6.برگزاری کلاس های آموزشی

7.چاپ وانتشار کتب مورد نیاز

این موسسه با حمایت مالی جمهوری اسلامی ایران و با مدیریت و نظارت نماینده محترم مقام معظم رهبری حضرت آیت الله شاهرخی خرم آبادی اداره می‌شود.

انجمن‌ها و گروهای شیعی

1.انجمن پانجاتانی (پنج‌تن) در شهرستان کولنا: هدف این انجمن تبلیغ عقاید و اعمال شیعه می‌باشد. این انجمن دارای فعالیت‌های مطبوعاتی و انتشاراتی قابل ملاحظه‌ای می‌باشد. آقای سید واصف میرزا مسوول این انجمن می‌باشد؛

2.سازمان خیرین نور الثقلین: این سازمان در سال 1977 توسط مولانا سید راشد حسین زیدی در داکا تاسیس شد. هدف آن فعالیت‌های مذهبی، امور خیریه، انتشارات و ... است؛

3.فدراسیون جوانان جعفری دباتا، در ساتخیرا به سرپرستی حجت الاسلام محمد عبد القدوس؛

4.فدراسیون روح الله در ساتخیرا به سرپرستی حاجی مشرف علی خان؛

5.موسسه البلاغ در ساتخیرا به سرپرسیتی میرزا انور حسین؛

6.محمدیه تراست، در منطقه محمد پور داکا به سرپرستی محمود حسین؛

7.انجمن عباسیه در شهرستان سید پور به سرپرستی سید معصوم خان.

انجمن‌ها و گروه های شیعی مستبصرین

1.فونداسیون ایده‌آل در شهرستان داکا به سرپرستی شهید الزمان؛

2.آکادمی امام مهدی (عج) در برهان الدین بهولا: در سال 1979م در شهرستان برهان الدین بهولا، برای تبلیغ و تبیین تشیع مرکزی تاسیس شد که عمده‌ترین کارهای آن تدریس قرآن، تحصیلات علوم اسلامی و علوم عقاید مذهب شیعه و اداره کتابخانه است. بهولا بزرگ ترین جزیره بنگلادش محسوب می شود که 4 میلیون جمعیت دارد. در این شهرستان 85 درصد مسلمانان سنی و 12درصد هندو و بودایی و... مقیم می‌باشند. وقتی که انقلاب اسلامی ایران به رهبری حضرت امام خمینی (ره) در سال 1979م به پیروزی رسید, حضرت امام خمینی(ره) در سراسر جهان در جایگاه شخصیتی عارف مسلک و مهم ظاهر شدند. از آن زمان با دعوت شیخ محمد شهید الزمان چند نفر اهل تسنن, کتب امام خمینی (ره), کتب تاریخ خلافت وکتب عقاید مذهب شیعه را خواندند و در نتیجه به مذهب حقه شیعه مشرف شدند. آن زمان برای تبلیغ این مذهب، مرکزی به نام کتابخانه شیخ سعدی و مکتب خانه ای برای تدریس قرآن به کمک حضرت آیت ا... شاهرخی (نماینده مقام معظم رهبری در بنگلادش)در شهرستان برهان الدین تاسیس شد. اکنون در این شهرستان بیش از 20 خانواده از مذهب تشیع پیروی می‌کنند. در حال حاضر این تشکیلات به آکادمی امام مهدی (عج) تغییر نام داده و سرپرستی آن برعهده آقای محمد نورعالم می‌باشد.

3.موسسه محمدیه در شهرستان راجشاهی به سرپرستی عزیز الحق؛

4.سازمان تبلیغی دعوت در داکا به سرپرستی الطاف حسین؛

5.سازمان اقرأ در شهرستان ساتخیرا به سرپرستی وکیل عبدالرزاق؛

6.حلقه مطالعاتی امامیه در منطقه بوگرا به سرپرستی ابو جعفر؛

7.مجلس خواهران در شهرستان داکا به سرپرستی خانم سلینا پروین؛

8.آکادمی شهید تیتومیر داکا با مدیریت آقای عاصف الرحمان.

(اطلاعات مشروح زیر حاصل یک جلسه دوستانه با آقای عاصف الرحمان مدیر آکادمی شهید تیتومیر و دکتر ظهیر الدین محمود عضو ارشد این تشکیلات می باشد)

«جمعی از جوانان شیعه تحصیل‌کرده کشور بنگلادش که اکثرا از مستبصرین (شیعه شدگان) می باشند، در سال 1999 میلادی اقدام به تاسیس تشکیلاتی آموزشی عقیدتی به نام موسسه آکادمی شهید تیتومیر کردند و در طول عمر کوتاه این تشکیلات اقدامات مهمی انجام داده‌اند. هم اکنون چهار نفر از اعضای ارشد این تشکیلات، در حال کسب علم در حوزه علمیه قم و در سطوح بالا هستند. این تشکیلات تاکنون حدود سی جلد کتاب به زبان بنگالی ترجمه و توزیع نموده است. آنان دارای یک فصلنامه به نام النور (جوتی) هستند که در تیراژ یکهزار نسخه منتشر می‌شود. در این فصلنامه بیشتر مسایل عقیدتی و فکری مربوط به اسلام و تشیع مطرح می‌شود.

«در این موسسه هم اکنون دوره‌های آموزشی دینی کوتاه و بلند مدت ویژه اعضاء و طرفداران برگزار می‌شود. آقای محمد عاصف الرحمن که فارغ التحصیل دانشگاه ملی در مقطع فوق لیسانس روانشناسی می‌باشد، مدیر اجرایی این تشکیلات است که هم اکنون در یک آپارتمان نسبتا مناسب مستقر هستند.

«برگزاری دعای کمیل در هر شب جمعه، مراسم دعا و برگزاری احیا در ماه مبارک رمضان و عزاداری در ماه محرم و صفر از دیگر برنامه‌های این تشکیلات است.

«هیات امنای این تشکیلات اذعان می‌دارد که کمک و حمایت‌های علمی، معنوی و مادی از هرکدام از تشکیلات شیعی را می‌پذیرند؛ ولی در روش کار خویش بدون مطالعه و بررسی تغییر نمی‌دهند».

ملاحظات:

1.این تشکیلات دارای حدود سی عضو فعال است. تعداد افراد شرکت کننده در جلسات آنان و مخصوصا در مراسم مهم به حدود یکصد نفر می‌رسد.

2.این تشکیلات از محل حق اشتراک اعضا و بعضا حمایت‌های افراد خیر اداره می‌شود.

3.شهید تیتومیر که این تشکیلات نام او را برخود نهاده است، از مبارزین و مجاهدین بنگال غربی و یکی از فرماندهان مبارز علیه استعمار انگلیسی بوده است که در سال 1951 به شهادت رسیده است. گفته می‌شود که تیتومیر از سادات و ایرانی الاصل بوده است.

4.می‌توان گفت که اعضای آکادمی شهید تیتومیر معتقد به ترویج اسلام خرد گرایانه بوده و قصد بارور ساختن استعدادهای جوانان شیعه و بیشتر مستبصرین را در ذهن می‌پرورانند. آنان به اصل تقیه بیش از حد معتقدند و در بیشتر اوقات در مجامع و گردهمایی‌های اسلامی از ابراز عقید خود به صورت مستقیم و یا اقامه نماز به صورت شیعی پرهیز می‌نمایند.

ارتباط شیعیان با جمهوری اسلامی ایران

همان طور که گفته شد، تشیع از طریق بازرگانان، تجار، سلاطین، علما و عرفای ایرانی وارد بنگلادش شد و به همین واسطه ارتباط آنان در طول تاریخ با ایران برقرار بوده است. البته این ارتباطات به دلیل اوضاع سیاسی و ناامنی ها شدت و ضعف داشته است. حضور فعال شش قرن زبان فارسی در بنگلادش (1200 تا 1800 میلادی) و ارتباطات سیاسی فعال آن دوران نیز مقوم این ارتباط بوده است. شیعیان هر سال در قالب کاروان و یا به صورت انفرادی جهت زیارت قبور ایمه و امام زادگان عازم ایران و عراق می شوند. علمای شیعه بنگلادش، دانش آموختگان حوزه علمیه قم و با اختلاف زیادی فارغ التحصیل حوزه های علمیه هند و پاکستان هستند. هم اکنون 47 نفر طلبه بنگالی اعم از زن و مرد در مقاطع گوناگون تحصیلی مشغول تحصیل در حوزه علمیه قم به تحصیل اشتغال دارند.[۱۴]

چه باید کرد؟

«آنچه که گفته شد شرحی بسیار مختصر و پراکنده از اوضاع و احوال شیعیان و جامعه شیعه درکشور بنگلادش بدون هیچ تفسیر و ارایه نظری بود. از نوشته ناقص مذکور می‌توان به گوشه‌های از مشکلات شیعیان پی‌برده ولازم است برای دفع نواقص موجود تلاشی همه جانبه توسط ارگان های ذیربط در جمهوری اسلامی ایران صورت گیرد تا درقالب مقدورات موجود آنچه شایسته نام و جایگاه تشیع می باشد شکل گیرد».

اهل تسنن

اکثریت قاطع مسلمانان بنگلادش اهل سنت می باشند و 99/99درصد جمعیت مسلمانان کشور را تشکیل می دهند. آنان به دو دسته تقسیم می شوند:

حنفیان

پیروان مذهب حنفی 90در صد از جمعیت مسلمانان اهل سنت را تشکیل می دهند.

اهل الحدیث

10درصد جمعیت اهل سنت را تشکیل می دهند و پیرو هیچ یک از مذاهب چهارگانه نیستند. از لحاظ عقاید و افکار و سلوک بسیار نزدیک به وهابیت می باشند. نفوذ وهابیت در بین آنان بیش از نفوذشان در حنفیان است.

چون اغلب مسلمانان بنگلادش پیرو فرقه صوفیه هستند و عقاید صوفی ها به عقاید و افکار شیعه بسیار نزدیک می باشد، حساسیت مذهبی بین شیعه و سنی به حدی که در پاکستان و هند و کشورهای دیگر وجود دارد، نیست. مسلمانان اهل سنت این کشور اهل بیت پیامبر(ص) را دوست دارند و با ارادت خاصی در مراسم عزاداری ابا عبدالله الحسین (ع) در عاشورا شرکت می کنند. اکثریت شرکت کنندگان در راهپیمایی های عاشورا در شهرداکا و دیگر نقاط کشور اهل تسنن می باشند. ولی در سال های اخیر فعالیت وهابی ها در سراسر کشور گسترش پیدا کرده است و بر اثر فعالیت آن ها تعداد شرکت کنندگان در مراسم مزبور کاهش یافته است.

جمعیت بهره ها

آماری دقیق از تعداد بهره ها در دست نیست و در هر حال بسیار کمتر از شمار شیعیان دوازده امامی اند.

هندو

از کل جمعیت بنگلادش [۱۵]، حدود 15 درصد را هندوها تشکیل می دهند. هندوها به گروه ها و طبقاتی تقسیم شده اند. طبقه برهمن ها در راس همه طبقات این دین و روحانی هندوها می باشند. اجرای مراسم دینی و مذهبی، نکاح و مراسم تشییع میت و سوزاندن آن و...، در دست برهمن هاست. طبقه شاتریاها بعد از طبقه برهمن ها می باشد. در گذشته این گروه (شاتریاها) متصدی امور کشوری و لشکری بودند. طبقه کسبه و تجار (ویشیا) نیز بعد از طبقه شاتریاست. این طبقه به انواع داد و ستد و کسب و کار مشغول اند.

مسیحی

اکثریت مسیحیان بنگلادش پیرو کلیسای کاتولیک روم هستند و پاپ را به عنوان رهبر روحانی مذهبی شان می دانند. شاید عده ای بسیار اندک از مسیحیان بنگلادش پروتستان باشند. چون اغلب میسیونرهای مسیحی که در بنگلادش فعالیت های تبلیغی گسترده دارند، پیرو کلیسای کاتولیک رومی واتیکان هستند.

بودایی

اکثریت جمعیت بودایی کشور در نواحی چیتاگون کوهستانی دیده می شود. جمعیت انیمست ها نیز در شمال بنگلادش (نواحی راجشاهی و دیناجپور) سکونت دارند.

ترکیب جمعیتی پیروان ادیان و مذاهب

جمعیت مسلمانان در بنگلادش اکثریت دارد و 88 درصد جمعیت کل کشور مسلمان هستند. جمعیت هندوها (بت پرستان مشرک)، 11درصد کل کشور را تشکیل می دهد. جمعیت مسیحیان قبلا دویست تا سیصد هزار نفر بود، ولی در اثر فعالیت گسترده مبلغین مسیحی در سراسر کشور، در طی دو دهه گذشته، به طور غیر رسمی به دو میلیون نفر رسیده است. جمعیت بودایی ها در بنگلادش بین سی تا پنجاه هزار نفر است. در سایر ادیان هم می توانیم به انیمیست ها اشاره کنیم که به اسم سایوتال مشهورند و تعدادشان حدودا ً پانصد هزار نفر می باشد.

آیین ها و مکاتب غیر دینی

قبل از پیروزی انقلاب اسلامی ایران، بهاییگری در بنگلادش وجود نداشت. پس از پیروزی انقلاب اسلامی ایران، این فرقه ضاله توسط ایرانی های بهایی فراری در بنگلادش پایه گذاری شد. اینان توانسته اند در ناحیه میمنسینگ ( شمال شرق بنگلادش ) حدودا پنچ هزار نفر از اهالی آن منطقه را به بهاییت بکشند.

فرقه قادیانی نیز در بنگلادش در حال رشد است. آمار دقیق جمعیت قادیانی ها در دست نیست. اینان شبکه تبلیغاتی گسترده ای در سراسر بنگلادش دارند. تعداد درخور توجهی از قادیانی ها در پایتخت دیده می شوند. پیروان آیین های غیر دینی تحت عناوین بشر دوستانه و زیر نظر N.G.O (موسسه غیر دولتی) کار می کنند. بودجه آن ها از طرف آمریکا و کشورهای غربی تامین می شود.

مفاخر و مشاهیر دینی متنفذ

رهبران مذهبی بنگلادش دراویش و صوفیان می باشند. قبل از حکومت ترک ها نخستین درویشی که به منظور اشاعه و تبلیغ اسلام وارد بنگال شد، «مخدوم شیخ جلال الدین تبریزی» نام داشت. وی مسجد و باغ و خانقاهی در پاندوآ ( در بنگال غربی ) بنا کرد که هزاران مسکین و گرسنه ومسافر از خانقاه وی متنعم می شدند. توسط وی هزاران نفر آیین اسلام را پذیرفتند.

درویش «شاه جلال مجروی یمنی» ( که به تبریزی هم شهرت دارد) از دیگر دراویش معروف و متنفذ بنگال است که باکمک سرداران فیروز شاه سیلهت را فتح کرد. ابن بطوطه در سال 1303 با وی در سیلهت ملاقات کرد. هزاران نفر از مردم بنگال توسط وی به اسلام روی آوردند.

از دیگر دراویش و مصلحان زاهد معروف بنگلادش می توان از این افراد نام برد: «نور قطب العالم»، «بابا آدم شهید»، در بخش منشی گنج نزدیک داکا، «خان جهان علی» که مزارش در بندر کولنا قرار دارد، «بدربیر» یا «بدرالدین شاه» در چیتاگنگ[۱۶]. صوفی «شاه مقدوم» بزرگ شهر راجشاهی که مریدان فراوانی دارد. وی نوه «عبدالقادر گیلانی» از مصلحان معروف شبه قاره می باشد. «شاه مقدوم» از شاهزاده پور واقع در شهر پابنا و «علی بغدادی» از میرپور واقع در داکا می باشند. «قاضی مغول اعزام خان»، «عبدالله کرمانی»، «شاه شافع الدین شهید»، «سید عباس علی مکی» نیز از دراویش معروف بودند. در دوران حکومت ترک ها، دراویش و صوفیان و علما نفوذ فوق العاده در بین مردم داشتند.

ابن بطوطه ( 703 ق/ 1304م-779 ق/ 1380م) می نویسد:

«در طول حکومت فخرالدین مبارک شاه، دراویش علاوه بر احترامی که حکمرانان برای ایشان قایل بودند، امکانات زیادی از جمله مسافرت رایگان توسط قایق، غذا و ... برخوردار داشتند. به دستور سلاطین وقت، هنگامی که درویشی وارد شهر می شد بنگلادش حاکم شهر از وی استقبال می کرد و نیمی از خزانه دولت در اختیارش قرار می گرفت».[۱۷]

در دوران مغول نیز صوفیان و دراویش بـــه توسعه نفوذ اسلام می پرداختند. «خواجه معین الدین چشتی» معروف به «سلطان الاولیا هندوستان» در همین ایام می زیست. وی سرسلسله صوفیای کرام در شبه قاره است و اصلا ایرانی بود و از مردم سیستان. مظهرالدین صدیقی (در: سایت کتابخانه طهور) می نویسد:

«خواجه معین الدین چشتی هروی در قرن ششم هجری در سیستان متولد شد و در همان جا به فرا گرفتن علم و دانش پرداخت و سپس به چشت هرات مهاجرت کرد و در این شهر به ریاضت مشغول شد و از این رو به چشتی معروف شده است. وی پس از مدتی اقامت در چشت عازم طوس شد و در طابران، در خانقاه خواجه عثمان هارونی، که یکی از مشایخ بزرگ خراسان بود، رحل اقامت افکند، و در آنجا در نزد خواجه عثمان به تکمیل مقامات عرفانی و روحانی مشغول شد. سرانجام دست ارادت به خواجه عثمان داد و در زمره خلفای وی قرار گرفت.

«خواجه معین الدین از طوس رهسپار بغداد گردید و مدتی در این شهر که در آن روزگار از مراکز مهم علوم و معارف اسلامی بود توقف کرد و از مشایخ آن ها نیز بسیار استفاده کرد و خود نیز مجلس تدریس و ارشاد تشکیل داد. گروهی از او استفاده کردند و چندی نیز در حرمین شریفین و شام و مصر گردش کرد و خلایق بسیاری از او اجازه گرفتند و از مجلس علمی و عرفانی او استفاده بردند. در آغاز قرن هفتم هجری سلطان شهاب الدین غوری از موطن اصلی خود در فیروزکوه که در میان کوهستان های سر بر آسمان کشیده غور در مشرق هرات قرار دارد به هندوستان لشکر کشید. وی پس از اینکه لاهور را از بازماندگان و سلاطین غزنوی گرفت به طرف دهلی حرکت کرد و پس از چندی دهلی را فتح نمود و آنجا را پایتخت خود قرار داد. پس از اینکه ناحیه پنجاب به تصرف مسلمین درآمد و نفوذ اسلام در آن مناطق برقرار شد، گروهی از دانشمندان و رهبران مسلمانان برای ترویج و تبلیغ دین مقدس اسلام به پنجاب و راجستان مهاجرت کردند و به فعالیت های دینی و مذهبی مشغول شدند. خواجه معین الدین در این هنگام همراه سلاطین و امرای غوری به هندوستان رفت و در شهر اجمیر در منطقه راجستان ساکن شد. خواجه در اجمیر موسسات اسلامی درست کرد و مدارس و مساجدی بنیان نهاد و به تدریس و تبلیغ مبانی اسلامی مشغول شد. خواجه معین الدین از طریق تصوف و عرفان که با روح و فکر مردم هند سازگار بود، موضوعات دینی را القاء می کرد و در اندک مدتی شهرت عظیم یافت و مردم از اطراف و اکناف پیرامون وی را گرفتند و از وجود وی استفاده کردند». وی سپس به نحوه رفتار سلاطین دهلی و امرای هند با خواجه پرداخته است و می نویسد:

«پادشاهان و امرای اسلامی هند فوق العاده به وی احترام می کردند. برای خواجه معین الدین وسایل پیشرفت از هر جهت فراهم شد و او توانست میلیون ها نفر از بت پرستان هند را به توحید راهنمایی کند و از برکت وی دین مقدس اسلام در شمال و مغرب هند پیش رود. معین الدین شاگردان زیادی تربیت کرد و آنان هر کدام در منطقه خود مصدر خدمات ارزنده ای شدند. قطب الدین بختیار کاکی و فریدالدین گنج شکر از شاگردان و تربیت شدگان او هستند که منشأ آثار و خدمات اسلامی شدند.

«خواجه معین الدین پس از مدتی فعالیت و تأسیس سازمان های فرهنگی و مذهبی در شهر اجمیر دیده از جهان فرو بست. مسلمین پس از درگذشت او برایش مقبره مجلل و باشکوهی ساختند که پس از هشت قرن هنوز پابرجاست و یکی از مزارات درجه اول مسلمین در هند به شمار می رود.

«سلاطین مسلمان هند، از عصر ناصرالدین خلجی تا زمان نظام حیدرآباد، هر کدام در آنجا از خود یادگاری گذاشته اند. در ایوان و رواق ها و داخل مقبره اشعار زیادی به زبان فارسی که زبان رسمی مسلمانان هند بود نوشته شده» مانند: خواجه خواجگان معین الدین / اشرف اولیای روی زمین/ در جمال و کمال او چه سخن/  این مبین بود به حصن حصین/ روی بر در گهت همی سایند / صدهزاران ملک چو خسرو چین

سلاطین تیموری هندوستان به خواجه معین الدین بسیار ارادت داشتند. جلال الدین اکبر یک بار از آگره پایتخت خود پیاده برای زیارت معین الدین به اجمیر رفت، و مسلمانان شبه قاره هند از اهل تشیع و تسنن به وی علاقه دارند و هر ساله در ماه رجب مجلس عظیمی به یاد وی برگزار می شود و صدها هزار نفر از اطراف و اکناف شبه قاره پهناور هند در اجمیر اجتماع می کنند و از خدمات و زحمات اسلامی وی تجلیل و تکریم می کنند.

در دوران استیلای انگلیس بر شبه قاره نیز بعضی از رهبران مذهبی عهده دار هدایت قیام های  مردمی علیه بریتانیا بودند، از جمله این افراد «فکیرمنجوشاه» (1763 - 1787)، «شاه ولی ا...( 1779 -1831 )»، «سید احمد بریلوی»، «اسماعیل شاهد»، «میر نصار علی»، «حاجی شریعت ا...»، «محسن الدین الیاسی» و «مولانا کرامت علی» بودند که با الهام از تعالیم اسلامی روحیه جهاد و مبارزه طلبی را در مسلمانان بنگلادش تبلیغ و تشویق می کردند. «ابوالقاسم فضل الحق» از  باریسال بنگلادش و  «مولانا عبدالحمید خان باثانی» از دیگر رهبران سرشناس و مذهبی بنگال می باشند که در مبارزات استقلال طلبانه شبه قاره و پس از آن در استقلال بنگلادش نقش مهمی داشتند.

مفاخر و مشاهیر دینی معاصر

1. پروفسور مولانا اختر فاروق: نایب امیر خلافت مجلس بنگلادش ( حزب سیاسی اسلامی )، سردبیر سابق روزنامه سنگرام داکا ، نویسنده و مترجم کتاب های متعدد است و از ایران دیدن کرده است.

2. حافظ حبیب الرحمان: رییس حرکت وحدت اسلامی ( حزب سیاسی اسلامی )، نویسنده ومترجم، سردبیر سابق هفته نامه جهان نو است و از ایران دیدن کرده است.

3. آقای مجاهد الاسلام: استاد یار بخش اقتصاد و بانکداری دانشگاه داکا ، نویسنده چندین کتاب و مقالات در مجله ها و روزنامه ها، رییس مرکز حقوق بشر داکا[۱۸]، رییس انجمن یادگاری دکتر کلیم صدیقی در بنگلادش.

4. مولانا خوندکار غلام مولا: امام جمعه مسجد ایستگاه قطار کملاپور (داکا)، دبیر کل اهل السنه و الجماعه بنگلادش، سخنران و نویسنده کتاب ، روحانی ضد وهابیت و از ایران دیدن کرده است.

5. مولانا سید قطب الدین الحسینی چشتی: مرجع تصوف اتوگرام کیشورگنج، نایب رییس انجمن پاک پنج تن بنگلادش ، کتابی در باره اهل بیت به رشته تحریر در آورده و همچنین مقالات ایشان در مطبوعات به چاپ می رسد.

6. مولانا محمد امین الاسلام: نویسنده تفسیرنور القرآن و چندین کتاب دیگر، مقالات در روزنامه ها و مجلات، بیان کننده مسایل اسلامی در رادیو و تلویزیون و سمینار ، خطیب (امام جمعه ) شاهی جامع مسجد لال باغ در داکا.

7. وکیل سعد احمد: نویسنده کتاب های متعدد، وکیل دیوان عالی کشور و از ایران دیدن کرده است.

8. آ. ن . م . عبدالمنان خان:  استاد دپارتمان عربی دانشگاه داکا، رییس کمیته برگزاری روز قدس در بنگلادش، سرپرست برنامه عربی رادیو بنگلادش و به ایران سفر کرده است.

9. دکتر آ. ف . م . ابوبکر صدیق: استاد دپارتمان عربی دانشگاه داکا، مرجع تصوف مجددیه، نویسنده چندین کتاب در باره تزکیه نفس و تصوف است.

10. قاضی شمس الرحمان: حقوقدان معروف ، نویسنده چندین کتاب در مورد مسایل حقوقی در اسلام، رییس سابق بنگلاآکادمی است.

11. مولانا ابوالکلام آزاد: دبیر کل سازمان مساجد بنگلادش، سخنران در تلویزیون و سمینارها در باره مسایل اسلامی و به ایران سفر کرده است.

شخصیت های دینی معاصر

1. مولانا امین الاسلام خطیب مسجد لال باغ و مفسرمعروف قرآن

2. مولانا عبید الحق امام جمعه و خطیب مسجد بیت الملکرم ( مسجد ملی بنگلادش )

3. مولانا عبدالرزاق امام جمعه و جماعت مسجد سبحان باغ

4. حافظ حبیب الرحمن رییس حزب وحدت اسلامی بنگلادش

5. مولانا عزیز الحق مراد دبیرکل حزب وحدت اسلامی بنگلادش

6. مولانا ثمیرالدین از علماء و نویسندگان بنگلادش و طرفدار خط وحدت بین مسلمین

7. مولانا محبوب الرحمن از مدرسین مدرسه رحمت عالمین ودبیر کل سابق انجمن فارسی بنگلادش .

8. مولانا ابوالخیر بیکرام پوری امام و خطیب مسجد المنار داکا

9. الحاج مقبول حسن نماینده پارلمان بنگلادش از حزب حاکم ( عوامی لیگ )

10. مولانا ظفر الله خان دبیرکل حزب حرکت خلافت بنگلادش.

11. محمد مصدق سردبیر روزنامه عمل و فرزند پیر چارمنایی که هزاران نفر مرید دارد.

12. قاضی عبدالروف قاضی عالی رتبه دادگاه عالی بنگلادش.

موقعیت اسلام و مسلمانان در جامعه و ارتباط آن ها با پیروان سایر ادیان

از آنجا که در استقلال شبه قاره، مسلمانان و هندوها مشترکا در مبارزه علیه قوای متجاوز انگلیسی نقش داشتند، استعمارگران انگلیسی همواره سعی می کردند همزمان با فعالیت های سیاسی از طریق تحریک عوامل خود فروخته به اختلافات مذهبی مسلمانان و هندوها دامن زده و بدین وسیله تاوان شکست سیاسی خود را در مذاکرات دریافت کنند.

از طرفی اتحاد مسلمانان و هندوها در مبارزات علیه استعمارگران بریتانیایی قابل تحسین است، ولی از طرف دیگر درگیری هایی که به تحریک عوامل استعمارگر صورت می گرفت، تأسف را بر می انگیزد. یکی از تأسف بارترین و دهشتناک ترین صحنه درگیری ها در 1924 در بیهار اتفاق افتاد که طی آن هزاران مسلمان توسط افراطیون هندو مذهب به قتل رسیدند. به تلافی کشتار مسلمانان در بیهار، مردم مسلمان نواخالی[۱۹]به قتل عام هندوها دست زدند تا بدین وسیله آتش خشم خود را فرو ریزند. اوضاع آن چنان بحرانی و وخیم بود که «مهاتماگاندی» که به خوبی از نقشه ها و توطیه های استعمارگران آگاهی داشت، به بیهار و نواخالی مسافرت کرد تا طرفین درگیری را از ادامه نبرد وکشتار باز دارد و آنان را متوجه دشمن اصلی کرد.

هند و پاکستان به ترتیب بر اساس دارا بودن اکثریت جمعیت هندو و مسلمان، مستقلا تشکیل شدند. با این وجود درگیری های فرقه ای در هند و پاکستان کماکان ادامه یافت. این درگیری ها در بنگلادش کمتر از دوکشور دیگر رخ داده و تقریبا پیروان ادیان و مذاهب مختلف در کنار یکدیگر با مسالمت به سر برده و روزگار می گذرانند.

نهادها و مراکز دینی مسلمانان

در دوران شکوفایی اسلام در بنگلادش ترویج و تبلیغ اسلام در بین مردم بیشتر از طریق صوفیان صورت می گرفت. در این دوران عموما در جوار کاخ پادشاهان و یا سلاطین، محلی موسوم به «مرید خانه» قرار داشت که پیروان مذاهب مختلف به هنگام پذیرش اسلام به این محل آورده می شدند.

در این دوران و پس از آن مساجد بزرگی از سوی سلاطین و مردم مسلمان ساخته شد. در سال 1375 میلادی اسکندر شاه، مسجد معروف آدینه را در پاندوآ، در ایالت مالدا، واقع در بنگال غربی، بنا نهاد. این مسجد بزرگ ترین مسجد در شبه قاره می باشد. رسم بر این بود که در کنار مساجد، به عنوان مرکزیت شهر، مدارس و حوزه های علمیه ای نیز بنا می شد که به تعلیم و تربیت طلاب می پرداخت. در 1876 نخستین مرکز علمی و فقهی معروف شبه قاره در محلی بنام دیوبند تأسیس شد. این حوزه علمیه که به منظور ارتقای دانش و خرد مسلمانان شبه قاره و انتشار اسلام تأسیس شده بود، نقش مهمی در آگاهی سیاسی و ترویج و ترغیب مسلمانان در فراگیری آیات جهاد ایفا کرد و تاثیر به سزایی نیز در مردم بنگال برجای گذاشت. به طور کلی موسسات وسازمان های اسلامی در بنگلادش را می توان به سه گروه تقسیم کرد:

1. موسساتی مانند مدرسه، مساجد و گروههای داوطلبی که احکام اسلامی را تدریس می کنند.

2. مراکزی که اطراف آرامگاههای صوفیان و روحانیون تشکیل می شود.

3. سازمانهای متعدد اجتماعی، مذهبی و فرهنگی که وظیفه آنها رسیدگی به وضعیت رفاهی مسلمانان است.

این سه گروه در حقیقت مدارس و حوزه های دینی هستند که از قدیم تا به حال به کارتعلیم و تربیت مربیان و رهبران مذهبی اشتغال دارند.

هزاران مسجد موجود در بنگلادش همچنان مراکز فعالی برای فعالیت های اجتماعی مذهبی هستند. سازمان های بی نظیر«هییت مسجد بنگلادش»، مسجد سماج(Samaj)و بیت الشرف، فعالیت های برخی از این مساجد را هماهنگ کرده و برنامه هایی برای فعالیت های فرهنگی مذهبی مانند: تبلیغ اسلام، توسعه آموزش های اسلامی و اصلاحات اجتماعی و خدمـــاتی تهیه می کنند.  این مساجد به منزله مراکز نمازهای جماعت و یومیه، همواره نقش مهمی در زندگی اجتماعی و فرهنگی مردم بازی می کنند. ساخت مساجد جدید و توسعه، تعمیر و تزیین مساجد قدیمی، تبدیل به مشخصه پیشرفت ناگهانی اسلام در بنگلادش شده است.

آرامگاه های صوفیان و روحانیون نیز از قدیم بزرگترین مراکز دعا ونیایش وتعلیم اصول قرآن و سنت در بنگلادش بوده است. صدها آرامگاه اولیاء ا... و صوفیه در بنگلادش وجود دارد. این عارفان و صوفیان که از کشورهای عربی و آسیای مرکزی به بنگلادش آمده اند، نقش مهمی در توسعه اسلام در بنگلادش بر عهده داشتند. پس از مرگ هم، مزار آن ها به صورت مرکزی برای دعا و عبادت مردم در آمده است. درگاه شاه جلال در سیلهت، شاه نعمت و بایزید بسطامی در چیتاگنگ، درگاه شاه مخدوم در پابنا، مزار میرپور در داکا، درگاه خان جهان علی در خولنا مهم ترین این مراکز هستند که بازسازی شده اند. پیشوا ذاکر منجیل ( مرکز عبادی بین المللی ) اترشی در فریدپور، که به وسیله حضرت شاه صوفی مولانا حشمت الله (معروف به پیر صاحب اترشی ) تأسیس شده، اخیرا تبدیل به مشهورترین این مراکز شده است. صدها نفر ازمردم روزانه از نقاط مختلف کشور به این آرامگاه ها می آیند. در اعیاد مذهبی نیز صدها هزار نفر ازمردم عادی و مقامات دولتی در این مکان ها گردهم می آیند. درگاه اترشی مجتمع بزرگی در یک منطقه روستایی است اما با امکانات فراوان یک مسجد و یک مدرسه و یک استراحتگاه که چندین هزار تن را در خود می پذیرد. یک مرکز تحقیقات بین المللی نیز در آن جا تأسیس شده است. بسیاری بر این باورند که پیشوا ذاکر منجیل احتمالا جامعه بنگلادش را مجددا بر طبق اصول و سنت اسلامی شکل داده است.

سازمان ها و موسسات اجتماعی و مذهبی نیز در بنگلادش وجود دارد. مهم ترین آن ها بنیاد اسلامی (Islamic Foundation)، هییت مسجد بنگلادش ، انجمن مدرسه قرآنی، مرکز اسلامی بنگلادش، جمعیت المدرسین بنگلادش، هییت جهانی اسلام ( قرآن وسنت )، اتحاد الامه و شورای سازمان های اجتماعی  فرهنگی اسلامی می باشند.

«بنیاد اسلامی» مسیولیت آموزش امامان مساجد را به عنوان رهبران اجتماع در کشور برعهده دارد. این بنیاد با برگزاری اجلاس ها وانجام کارهای تحقیقاتی اسلامی تاکنون، از همه مشهورتر است. انتشار دایره المعارف اسلامی یکی از آثار ارزشمند آن می باشد. هییت مسجد بنگلادش، تصمیم دارد تا مساجد را به مراکز فعالیت های اجتماعی مذهبی تبدیل کند. انجمن دیگری از طریق ارایه خدمات رفاهی به تازه مسلمانان و موعظه کردن آن ها مشغول است. تلاش این گروه در جهت تقویت ایجاد مسلمانان به قرآن و سنت بوده است.

هدف «انجمن مدرسه قرآن» تربیت فرزندان مسلمانان با گرایش اسلامی می باشد. وظیفه «مرکز اسلامی بنگلادش» تحقیق روی تعلیمات قرآن است و ترجمه کتاب هایی به زبان های عربی، اردو و فارسی به بنگالی را بر عهده دارد. این سازمان همچنین با سازمان های دیگری که در کار انجام پروژه های مشابهی هستند، همکاری می کند. «جمعیت المدرسین بنگلادش» یکی دیگر از بزرگترین سازمان هایی است که بیش از صد هزار عضو، شامل معلمان و محصلان دارد. از مهم ترین برنامه های آن، برگزاری جلسات سخنرانی در مورد عقاید اسلامی و روش زندگی اسلامی بر مبنی تعالیم ارزشمند قرآن کریم است و سعی دارد آگاهی اسلامی در جامعه را افزایش دهد. «هییت جهانی اسلام» سازمانی بشر دوست است که خدماتی به یتیمان و معلولان ارایه می دهد. هدف«اتحاد الامه»، که توسط گروهی از رهبران مذهبی سرپرستی می شود، ایجاد اتحاد بین نیروهای اسلامی در بنگلادش به منظور اسلام گرایی جامعه است. «شورای سازمان های فرهنگی اجتماعی» در جهت هماهنگی فعالیت های گروه های اجتماعی مذهبی و تبلیغی در بنگلادش کار می کند.[۲۰]

سازمان عاشق غوث الاعظم

این سازمان، طی جلسه ای در تالار مجتمع مسجد غوث الاعظم در مهاگ هایی واقع در شمال شهر داکا، شکل گرفت. سازمانی است کاملا غیر سیاسی که با هدف تشویق جوانان برای ساختن زندگی خود بر اساس الگوی زندگی حضرت عبدالقادر جیلانی و خدمت به کشور  و ملت تأسیس شده است.

در این رابطه کمیته 25 نفره به ریاست محمد مستفیض الرحمان تشکیل شده است. مولانا عبدالسلام، خطیب مسجد غوث الاعظم نیز سرپرستی کمیته را بر عهده دارد. هیأت امنای مسجد به این سازمان مساعدت و مشورت لازم را ارایه می دهد. کسانی که تمایل به عضویت در این سازمان را دارند، مجاز به حق عضویت در هیچ حزب سیاسی نیستند. «غوث الاعظم» لقب شیخ عبدالقادر گیلانی ( جیلانی ) است که در بنگلادش بسیار مورد احترام می باشد.[۲۱]

سازمان نهضت ملی اهل سنت 

این سازمان، سمینارها و برنامه های متعددی از جمله سالگرد وفات شخصیت ها وعلمای اهل سنت از جمله خواجه معین الدین چشتی را برگزار می کند. «در این نشست، سخنرانان بر اهمیت پیروی از اولیای خدا تأکید دارند و اظهار می دارند که خلفای راشدین، اهل بیت، صحابه کرام، ایمه و اولیای کرام در تداوم زمان مراحل مختف حق و حقیقت اند».[۲۲]

سازمان جوانان تحفظ ختم نبوت

این سازمان ضدیت و مخالف شدیدی با «قادیانی ها» دارد. مولانا عبدالحق خطیب مسجد بیت المکرم، سخنگوی این سازمان می باشد. «سازمان جوانان تحفظ ختم نبوت» چندین بار بواسطه تظاهرات، مخالفت خود را با تداوم و فعالیت قادیانی ها اعلام داشته است. این سازمان معتقد است که مولانا عبد الاول رییس بنیاد اسلامی بنگلادش نه تنها یک فرد قادیانی است و جوانان را از دین اسلام خارج می کند بلکه وجود وی در بنیاد اسلامی به منزله اهانت به اسلام است.

سازمان قراء بنگلادش

هر ساله از طرف «سازمان قراء بنگلادش» و شرکت تعدادی از قاریان قرآن کشورها به منظور مسابقه قرآن خوانی، مسابقاتی تشکیل می شود. این برنامه در زمین چمن «پلتن»، با شرکت حدود ده هزار نفر از اقشار مختلف مردم برگزار می شود. هر ساله مراسم افتتاحیه این مسابقه به ریاست قاری محمد یوسف رییس سازمان قراء برگزار می شود.

سازمان اتحاد مسلمین برای حقوق بشر

این سازمان طی سمیناری در باشگاه مطبوعاتی داکا به ریاست خانم شاهده عبید فعالیت خود را آغاز کرد. در همین رابطه نیز سمیناری با عنوان «حقوق بشر از نگاه معاصر» برگزار گردید.[۲۳]

سازمان های دیگر

بنیاد اسلامی بنگلادش؛  این بنیاد از بزرگترین سازمان های اسلامی دولتی بنگلادش و زیر نظر وزارت مذهب است .

اسلامیک بانک فاوندیشن؛ سازمان اختصاصی بانک اسلامی بنگلادش برای کارهای خیریه است.

سازمان تبلیغات اسلامی بنگلادش؛ یک سازمان خیریه برای مسلمانانی است که تازه به اسلام مشرف می شوند.

اسلامیک میشن؛ سازمانی فرهنگی، آموزشی و بهداشتی روستایی است که توسط بنیاد اسلامی بنگلادش اداره می شود.

انجمن مفید الاسلام؛ یک سازمان خیـــریه ، خصوصـــا امـــور امــــدادی برای جنازه های بی سرپرست است.

مرکز اسلامی بنگلادش؛ سازمان بزرگ پژوهشی وانتشاراتی.

مجتمع بیت المکرم و سازمان کتابخانه اسلامی؛ این مجتمع در شهر باریسال در جنوب کشور به فعالیتهای آموزشی فرهنگی می پردازد.

مرکز فرهنگی بنگلادش؛ سازمانی فرهنگی، ادبی و اسلامی است.

آکادمی پژوهشی علامه اقبال؛ سازمانی فرهنگی و پژوهشی است.

انجمن علامه اقبال؛ سازمانی فرهنگ و انتشاراتی است.

بنگلادش مسجد میشن؛ سازمانی خیریه و تبلیغی است که به عنوان مرکز کلیه مساجد عمل می کند.

انجمن اسلامی حلف الفضول؛ سازمانی خیریه است و دارای کتابخانه عمومی است.

انجمن ادبی قومی؛ سازمانی ادبی مخصوص استادان و طلاب حوزه های علمیه قومی است.

سازمان عقب افتادگان ذهنی؛ هدف این سازمان کمک به عقب افتادگان ذهنی و حمایت از آن ها است.

سازمان شاعر غلام مصطفی؛ سازمانی ادبی و فرهنگی است.

انجمن حمیات الامه؛ سازمانی برای امور خیریه است و در خدمت مردم و مسلمانانی است که تازه به اسلام گرویده اند.

جماعت تبلیغی

از سازمان های معروف و فعال در سراسر شبه قاره،  سازمانی غیر سیاسی و غیر رسمی است که در همه دنیا کار تبلیغ دین را انجام می دهد. مولانا محمد الیاس در سال 1915 فعالیت خود را به نام تبلیغ دین، از هند شروع کرد. فعالیت های این جماعت از مسجد نظام الدین دهلی آغاز شد.

در افکار و فعالیت های جماعت تبلیغی، تأثیر امام محمد غزالی عارف و دانشمند معروف ایرانی نمایان است. به عقیده این جماعت اگر مسلمانان با ایمان و عمل واقعی تربیت شوند، بدون جهاد و جنگ و جدال، تمام دنیا زیر لوای اسلام در خواهد آمد.

رهبری این جماعت به دست شورایی 10 نفره است. امیر واحد برای جماعت وجود دارد. پنج نفر از آنان اهل هندوستان، چهار نفر اهل پاکستان و یک نفر به نام مولانا عبدالعزیز اهل بنگلادش بوده است.

هر ساله در منطقه ای به نام «تونگی»، در حومه شمال داکا، اجتماع جهانی تبلیغ برگزار می کنند و از کشورهای مختلف دنیا از جمله روسیه، عمان، آلمان، کنیا، برونیی، سنگاپور، فیلیپین، تایلند، آفریقای جنوبی، نیوزلند، بلژیک، مصر، تونس، موریتانی، الجزایر، سومالی، فرانسه، فیجی، کویت، ترکیه، مراکش، مالزی، اردن، سوریه، عربستان، امارات و... در این اجتماع حضور می یابند. تعداد جمعیت شرکت کننده به حدود 3 میلیون نفر می رسد.

لازم به ذکر است که اجتماع فوق در سال 1927 میلادی افتتاح شد. جماعت تبلیغی فاقد هر گونه نشریه است. به گزارش روزنامه انقلاب، چاپ بنگلادش، به شماره 6 ژانویه 2001 م ، در پی وفات مولانا عبدالعزیز، امیر جماعت بنگلادش، در حال حاضر شورای چهار نفره شامل مولانا مزمل حق، مولانا محمودالحق، مهندس سراج الاسلام و سید عزیز الحکیم فعالیت های تبلیغی را در بنگلادش رهبری می کنند.

بنیاد اسلامی بنگلادش

بنیاد اسلامی بنگلادش در 28 مارس 1975 م تأسیس شد. دفتر مرکزی این بنیاد در شهر داکا دایر می باشد. از آنجا که تمام وسعت کشور به 6 قسمت تقسیم شده و جمعا دارای 58 ناحیه می باشد، این بنیاد در همه این نواحی برای فعالیت های خود دفتر دارد.

بنیاد اسلامی زیر نظر مستقیم وزارت دین قراردارد و یکی از وظایف آن توسعه و نظارت بر مساجد و مراکز و آکادمی ها و انستیتوهای اسلامی است. نظارت بر امور و تحقیقات پیرامون فقه و قوانین، علوم، فرهنگ و تمدن اسلامی، همچنین چاپ کتب اسلامی و رساله ها و تنظیم و برنامه ریزی در خصوص کنفرانس ها و سخنرانی ها در خصوص تاریخ روابط اسلامی، فلسفه، فرهنگ و فقه اسلامی از دیگر وظایف اصلی این بنیاد است. اداره و توسعه مسجد بیت المکرم در داکا و تمامی مساجد نیز زیر نظر این بنیاد می باشد.

بنیاد اسلامــــی دارای 6 آکـــادمی آموزشی مختص امامان جمعه و جماعت و 29 مرکز ماموریت های اسلامی است .

رابطه العالم الاسلامی

سازمان رابطه العالم الاسلامی بعد از مهاجرت گسترده مسلمانان از منطقه ارکان میانمار به بنگلادش، که توسط دولت میانمار سرکوب و رانده شده بودند، و به منظور رسیدگی به پناهندگان مسلمان اعلام موجودیت کرد. این سازمان شاخه منطقه ای رابطه عالم اسلامی را به دست میرقاسم علی، عضو حزب جماعت اسلامی بنگلادش سپرده و برنامه های امدادی و کمک رسانی خود را دنبال می کند.

رابطه العالم الاسلامی در نزدیکی کوکس بازار، در جنوب غرب بنگلادش، بیمارستانی مجهز تأسیس کرده که هنوز موجودیت خود را حفظ کرده و فعال می باشد و در چند نقطه دور افتاده کشور نیز طرح ها و پروژه های امدادی و بهداشتی در دست اجرا دارد. مرکز این نهاد در منطقه «محمدپور»  شهر داکا واقع است. گفتنی است که نهاد فوق، سازمانی غیر دولتی ( NGO ) است.

سازمان بین المللی امداد اسلامی

هدف از تشکیل سازمان بین المللی امداد اسلامی رسیدگی به دریافت و تقسیم عادلانه کمک های مردمی بین نیازمندان است. تلاش این سازمان حمایت و زیرپوشش قراردادن نیازمندان جامعه  است. این سازمان در تلاش است تا کمک های نقدی وغیرنقدی خود را به مراکز تحت پوشش ارسال دارد. بر این اساس تحت عنوان NGO فعالیت رسمی دارد.

سازمان امدادی کویت

هدف از تشکیل این سازمان عمدتا ساخت مساجد و یا کمک به بنای آن است. این مرکز از طریق کشورهای عربی در خاورمیانه مورد حمایت مالی قرار می گیرد و کارمندان آن عمدتا از فارغ التحصیلان دانشگاه های اسلامی عربستان سعودی هستند. سازمان امدادی کویت به عنوان NGO رسما فعالیت دارد.

وضعیت و ساختار آموزش مذهبی در جامعه (رسمی و غیر رسمی)

اکثریت مردم مسلمان بنگلادش سنی مذهب هستند و از فقه حنفی تبعیت می کنند. صوفیان و دراویش سهم مهمی در توسعه اسلام در بنگلادش برعهده داشتند. مردم تعلیمات آنان را درباره تسلیم به خداوند و تزکیه نفس پیروی می کنند. آرامگاه های این صوفیان از قدیم بزرگ ترین مراکز دعا و نیایش و تعلیم اصول قرآن مجید و سنت در بنگلادش بوده است.

صدها نفر از مردم روزانه از نقاط مختلف کشور به این آرامگاه ها می آیند و چند صد هزار نفر به مناسبت هایی مانند جشن ها در اینجا گردهم می آیند. این جشن ها نه تنها در حضور مردم عادی بلکه رییس دولت و وزرای کابینه، ژنرال ها، ماموران دولتی رده بالا و بسیاری از استادان دانشگاه ها اجرا می شود. مردم بنگلادش نیز همانند دیگر مسلمانان پایبند اصول و سنن مذهبی خود می باشند و در مراسم مذهبی مختلف شرکت می کنند.گسترش موسسات اسلامی و مساجد در بنگلادش نمایانگر این مساله می باشد. علاوه بر آن این موسسه های آموزشی، امامان مساجد، آموزش آداب و سنن مذهبی به مردم را عهده دار می باشند. برخلاف عمق اعتقاد و وفاداری مردم این کشور به اسلام، محتوا و ساخت اجتماعی اسلام در بنگلادش تا حدود بسیاری از آیین هندو تاثیر پذیرفته است. نفوذ عادات و آداب و رسوم هند در اعتقادات و شعایر اسلامی مسلمانان بنگال به روشنی هویداست و معتقدات و رفتارهای برخی از مسلمانان در نواحی روستایی، درست مخالف آن چیزی است که دین اسلام ایجاب می کند.

نفوذ باورهای شیعی در زندگی دینی مسلمانان سنی بنگال مشهود است. گرچه بسیاری از مقامات رسمی بنگال شیعه بوده اند، امروزه فقط چندین طایفه از قبایل «کارام علیا» شیعه هستند. با این حال، جالب توجه است که مسلمانان این سرزمین هرساله مراسم عزاداری محرم را با شور و احساس غریبی برگزار می کنند. تعزیه در ماه های محرم، هرسال در همه روستاهای بنگال باشور و حرارت خاصی برگزار می شود. در گذشته، مصلحان مسلمان این سرزمین این مراسم را به لحاظ شباهت با برخی آیین ها و آداب هندو، شرک و بت پرستی و توهین به اعتقادات دینی اسلام تلقی می کردند.

دراین رابطه، اشاره به موضوع به وجود آمدن جنبش مخالف این رفتار شیعیان جالب است. یکی از جنبش هایی که به قصد زدودن اعتقادات و آداب اسلامی مسلمانان بنگال از شایبه های هندو تکوین یافت، «جنبش فرایضی» به رهبری حاجی شریعت الله بود که به فرقه صوفیه قادریه تعلق داشت. این جنبش عمدتا از اندیشه های وهابی مایه گرفته بود و بر انجام دادن فرایض بنا بر قرآن مجید و حدیث و سنت پیامبر (ص) تاکید داشت. این جنبش سپس رنگ و بوی سیاسی گرفت و در استقلال بنگلادش تاثیر گذاشت.

قادیانی ها در داکا و کولنا دو مرکز اصلی دارند و نفوذ بسیاری در این دو شهر دارند. معمولا در هر نقطه ای از این کشور که تعدادی از قادیانی ها زندگی می کنند، حداقل مرکزی خاص برای آنان وجود دارد. تعداد قادیانی ها در شرق این کشور (براهمان باریا) شایان توجه است.

ساختار آموزش مذهبی و حوزه های دینی

بعد از تسلط استعمار انگلیس در مقدرات شبه قاره هند در سال 1757 م ، یک انقلاب سراسری توسط سپاهیان هندی ارتش انگلیس صورت گرفت که در آن کنار سربازان مسلمان، هندوها نیز شرکت داشتند. انگلیسی ها این اقدام انقلابی را شورش تلقی کرده با خشونت تمام آن را سرکوب کردند و در شهرهای مهم هندوستان، مسلمانان سرشناس را به دار آویختند.

در پی آن، انقلاب و یا شورش، تاریکی سهمگینی بر مقدرات مسلمانان حکم فرما گردید، کسی جرأت نداشت که از خود اعلام موجودیت کند. اقتصاد، آموزش، فرهنگ و اقتدار مسلمانان یعنی همه چیز آنها از بین رفت.

در این وحشت و مأیوسی تمام عیار بود که گروهی از مسلمانان شهر کلکته برای احیاء آموزش دینی متوسل به نمایندگان انگلیسی درهند شده و از لورد هستینگ خواستند تا ملامجدالدین، روحانی مسلمان را اجازه دهد که به بچه های مسلمان آموزش دینی دهد و نیز متذکر شدند که برای کارهای قضایی نیز این چنین فارغ التحصیلان را لازم دارند. قابل ذکر است که تا آن زمان، فارسی زبان رسمی هند بود. در پی آن فرماندار انگلیس، مدرسه عالیه کلکته را تأسیس نمود و برای مواظبت از هر گونه اثرات منفی، مدیریت مدرسه را بر عهده یک انگلیسی الاصل و امور آموزشی را به دست روحانیون مسلمان سپرد. مدرسه عالیه در سال 1780 م در کلکته هند تأسیس شد و در سال 1947 م به دنبال آزادی پاکستان از انگلیس و تجزیه شبه قاره به هند وپاکستان، این مدرسه از کلکته به داکا پایتخت بنگلادش ( پاکستان شرقی ) منتقل شد. مدارس دینی در بنگلادش به دو شیوه جداگانه عمل می کند: 1. مدارس عالیه، 2. مدارس قومی.

مدارس علمیه (عالی)

مدارس علمیه (عالی) در حال حاضر توسط دولت اداره می شود. بودجه این مدارس عمدتا توسط دولت و بخشی نیز توسط مردم تأمین می شود.

برنامه های درسی این مدرسه هم آمیخته ای از کتب درسی حوزوی و کتب جدید یعنی علوم روز می باشد. دوران تحصیلی مدارس علمیه 16 سال و مدارک آن توسط دولت به رسمیت شناخته می شود.

با پیروی از سیستم آموزش مدرسه علمیه در سرتاسر بنگلادش هزاران مدرسه (حوزه ) دینی تأسیس شده است که در حال حاضر تعداد آن ها به حدود 8000 می رسد و تعداد طلاب حدود 5/1 میلیون نفر است. دولت برای مدیریت و اعطای مدارک و برگزاری امتحانات، سازمانی به نام «مجلس التعلیم المدارس العربیه» تأسیس کرده است.

مقاطع آموزش در مدارس علمیه (عالی)

1. مرحله ابتدایی

2. مرحله داخل

3. مرحله عالم

4. مرحله فاضل

5. مرحله کامل

مرحله ابتدایی

این مرحله مدت پنج سال به طول می انجامد و کودکان از سن پنج سالگی می توانند در کلاس اول این مرحله ثبت نام کنند ( مانند مقطع دبستان در ایران است ).

مرحله داخل

این مرحله نیز پنج سال است. سال ششم شروع و بعد از 5 سال با شرکت در امتحان مرکزی و سراسری، معادل دیپلم عمومی ارزیابی می شود.

در این مرحله، هنگامی که دانش آموزان مشغول تحصیل در سال نهم می باشند، باید آمادگی خود را برای شرکت در امتحانات سراسری اعلام و رسما ثبت نام کنند. ثبت نـــام توسط ستاد مرکزی برگزاری امتحانات کل کشور به نام «ایجوکیشن بورد» انجام می گیرد. در این سال ها ( نهم ) رشته درسی تفکیک می شود.

در حال حاضر سه رشته عمده برای طلاب وجوددارد: رشته عمومی، رشته علوم و رشته تجوید قرایت قرآن. طلابی که در رشته علوم دیپلم می گیرند، می توانند درمراحل بعدی نظام آموزش مدارس عالیه ودانشکده های علوم (ساینس ) در همین رشته ثبت نام کنند.

طلاب رشته عمومـــی و رشته تجویـــد و قرایت قرآن نیز در رشته های مربوط به علوم انسانی می توانند ثبت نام کنند.

مرحله عالم 

طول تحصیل در این مرحله دو سال است. در این مرحله دو رشته: رشته عمومی و رشته علوم وجود دارد و تنها کسانی که در امتحان مرحله داخل قبول شده اند، می توانند در این مرحله ثبت نام کنند. بعد از دو سال تحصیل دراین مرحله باید در یک امتحان سراسری شرکت کنند که معادل با مرحله پیش دانشگاهی در ایران است.

پذیرفته شدگان در این مرحله اجازه دارند به تحصیلات خود ادامه داده و مستقیما به مرحله فاضل در مدرسه عالیه و پایه دانشگاه در مقطع کارشناسی در رشته مورد علاقه خود وارد شوند.

مرحله فاضل 

مدت این مرحله دو سال است. فارغ التحصیلان مرحله عالم می توانند در این مرحله ثبت نام کنند. این مرحله جنبه تخصصی دارد و معادل لیسانس دانشگاهی است. در این مرحله موضوعات و دروس علمی و نیز زبان بنگلا  و انگلیسی تدریس می شود.

مرحله کامل 

این مرحله مانند دوره های عالی دو سال طول می کشد و فارغ التحصیل در پایان این مرحله مدرک "فاضل" اخذ می کند. این مرحله کاملا تخصصی است و به چهار بخش تقسیم شده است: 1. کامل فی الحدیث، 2. کامل فی التفسیر، 3.کامل فی التاریخ،  و 4. کامل فی الادب. بعد از دو سال دانشجویان در یک امتحان سراسری شرکت کرده و فارغ التحصیل می شوند که معادل فوق لیسانس دانشگاه های عمومی است. در سال 2002 م مقرر گردید که دارندگان مدارک درجه «فاضل» و «کامل» مدارس عالیه بنگلادش ( حوزه های علمیه دولتی ) می توانند مدارک لیسانس و فوق لیسانس دانشگاههای بنگلادش را از مدارس عالیه دریافت می کند.

مرحله پژوهش 

این دوره قبلا در نظام آموزشی بنگلادش وجود داشت و شامل یک مرحله دو ساله پژوهشی برای دانشجویان ممتاز فارغ التحصیل در مرحله کامل بود، اما از چند سال پیش این برنامه تعطیل شده است .

برنامه های درسی

اهم برنامه های درسی تمام مراحل آموزشی و مدارس عالیه، آموزش زبان عربی، قرآن، احادیث، فقه حنفی و تاریخ اسلام است. در مرحله ابتدایی همراه با آشنایی با قرایت قرآن، زبان عربی و دروس مختلف عمومی دبستان ها نیز تدریس می شود.

در مرحله داخل، که سال پایانی آن معادل با دیپلم است، دروس مختلف عمومی در کنار علوم اسلامی تدریس می شود. مثلا در کنار قرآن مجید، حدیث، فقه، اصول فقه، ادبیات عرب و تاریخ اسلام، زبان بنگلا و زبان انگلیسی، ریاضی، هندسه، جغرافیا و تاریخ عمومی نیز تدریس می شود.

برنامه های درسی مرحله داخل در مدرسه عالیه با دروسی که در دبیرستان تدریس می شود، کاملا مجزا است. کتاب های درسی آنان مختلف و سوالات امتحانات مرکزی نیز جدا است. ولی با وجود تفاوت در موضوعات، استاندارد و یا سطح آموزش هر دو جریان از نظام آموزش کشور با هم در یک سطح می باشند. در مرحله داخل، طلاب و یا دانشجویان در کنار علوم اسلامی و عربی، دروس عمومی را نیز می گذرانند. دراین مرحله کتب درسی که در مدارس عالیه تدریس می شود، عینا همانند کتب دانشکده ها و یا موسسات پیش دانشگاهی است وکتب عربی  آن هم از طرف ستاد مرکز برگزاری امتحانات مدارس دینی تعیین می شود.

در مرحله فاضل تاحدودی درس ها تخصصی است و طلاب آماده مرحله بعدی یعنی مرحله کامل می شوند. در این مرحله تخصص ها و رشته ها به گرایش های مختلف تقسیم می شود.

چگونگی حد نصاب امتیازات امتحانات پایانی مرحله کامل

در بخش کامل فی الحدیث، نصاب کامل و ممتاز آن 1000 می باشد. در این بخش برای کتب حدیث صحاح سته 600 نمره در نظر گرفته می شود. برای تفسیر کشاف 100 نمره، برای تفسیر بیـــضاوی 100 نمره و بـــرای تاریخ اسلامی 200 نمره، که جمعا 1000 نمره پیش بینی می شود. در بخش کامل فی الفقه نیز نمرات کل 1000 می باشد: 100 نمره برای کتاب صحیح البخاری، 100 نمره برای صحیح مسلم، 200 نمره برای تاریخ اسلام، 200 نمره دیگر برای کتاب های طحاوی، حجه الله البالغه، شرح مواقف وکتب دیگر فقهی.

نمرات دو بخش دیگر کامل نیز، بر همین منوال تقسیم می شود.

درجه بندی فارغ التحصیلان مرحله کامل بر اساس نمرات

بـــراساس نمرات مأخوذه در امتحان، 20نفر اول به عنوان دانشجویان و طلاب ممتاز معرفی می شوند و اسامی آنان در روزنامه ها چاپ می شود.

امتیازات رتبه یکم 

به کسانی که بالاتر از 60 درصد نمره در امتحان کسب کنند یعنی از هزار امتیاز 600 به بالا امتیاز بگیرند، پذیرفته شدگان درجه اول تلقی می شوند.

امتیازات رتبه دوم 

به کسانی که در امتحان بین 45 درصد تا 59 درصد امتیاز بگیرند، یعنی از هزار امتیاز، 450 به بالا امتیاز گرفته باشند، پذیرفته شدگان درجه دوم تلقی می شوند.

امتیازات رتبه سوم 

به کسانی که در امتحان مرکزی بین 33 درصد تا 44 درصد امتیاز آورده باشند، پذیرفته شدگان درجه سوم تلقی می شوند. این آخرین درجه پذیرفته شدن در امتحان است. معمولا از مجموع شرکت کنندگان در امتحان 50 درصد پذیرفته شده و مابقی مردود می شوند.

تعداد شرکت کنندگان در امتحان 

در سال 2001 در سراسر کشور جمعا 50 هزار نفر در امتحان پایانی داخل شرکت کردند، که 5 هزار نفر از آنان خانم ها بودند. به طور معمول نصفی از مجموع شرکت کنندگان در امتحان پایانی پذیرفته شده و به مرحله عالم راه می یابند. در امتحان مرحله عالم نیز نصفی از مجموع شرکت کنندگان معمولا در امتحان پذیرفته می شوند. البته تعداد کثیری از فارغ التحصیلان مرحله داخل و عالم راهی دانشگاه های عمومی می شوند، به همین علت در مراحل فاضل و کامل ، تعداد دانشجویان به شدت کاهش می یابد.

آگاهان اظهار عقیده کرده اند که اگر مراحل فاضل و کامل به طور رسمی ارزشیابی نشود و فارغ التحصیلان آن نتوانند به دانشگاه ها و یا مراکز دولتی و ادارات راه یابند و استخدام شوند، به زودی به علت کاهش تعداد طلاب در مراحل فاضل و کامل، مدارس دینی کشور دچار کمبود دانشجو و طلاب شده و سرانجام به تعطیلی می انجامند.

قرایت و تجوید قرآن

ناگفته نماند که در مراحل داخل، عالم و فاضل رشته جداگانه ای به نام علم قرایت و تجوید برای طلاب علاقه مند وجود دارد. در این رشته امتحان مرکزی و سراسری نیز هم زمان با رشته های دیگر برگزار می شود.

شرایط ثبت نام

ثبت نام برای ورود به مرحله داخل، فقط داشتن مدرک قبولی پنجم ابتدایی ملاک می باشد، لیکن در مراحل عالم، فاضل و کامل فقط فارغ التحصیلان و قبول شدگان مرحله قبل اجازه ثبت نام دارند.

قابل ذکر است که گرچه فارغ التحصیلان درجه داخل و عالم فرصت شرکت در کنکور دانشگاه ها را پیدا کرده  و در رشته های مورد نظر خود می توانند تحصیل کنند، ولی متقابلا فارغ التحصیلان نظام آموزشی عمومی کشور نمی توانند در مرحله ای از مراحل مختلف مدارس دینیه وارد شوند. زیرا به علت فقدان دروس اسلامی وادبیات عرب در مدارس عمومی، محصلین و دانشجویان معمولا در خود آمادگی تلمذ در مدارس دینی را نمی بینند. از طرف دیگر دوره فوق العاده ای نیز وجود ندارد که در آن فارغ التحصیلان و یا دانشجویان نظام آموزشی عمومی بتوانند در آن شرکت نموده و زبان عربی و یا علوم اسلامی لازم را فرا گرفته و برای پذیرش در درس های مدارس دینی آماده شوند.

شهریه

مدارس دینی عالی بنگلادش بدون شهریه و رایگان است. در عوض، طلاب و یا دانشجویان به مسیولین مدرسه حق التدریس پرداخت می کنند. در مدرسه عالی داکا یک خوابگاه مجهز وجود دارد و در مدارس دیگر کشور ( شهرستان ها) نیز خوابگاه وجود دارد. در این خوابگاه ها هزینه غذا و ... بر عهده طلاب می باشد و فقط محل اسکان برای آنان مجانی است.

مدارس رسمی

در حال حاضر در بنگلادش سه مدرسه بزرگ دینی کاملا رسمی وجود دارد. مدرسه عالی داکا، مدرسه عالی سیلهت و مدرسه عالی بوگرا. تمام هزینه های این مدارس از طرف دولت تامین می شود. در مابقی مدارس ، 80 درصد از حقوق معلمین را دولت پرداخت می کند و بقیه 20 درصد حقو ق و هزینه های دیگر اداری، ساختمانی و ... از منابع مردمی تامین می شود.

میدان فعالیت روحانیون

فارغ التحصیلان این مدارس علاوه بر شغل روحانی، در مدارس دینی نیز به نام معلم دینی مدارس، ایمه جمعه و جماعات، مسیولین شیون اسلامی و ملی ونیز ادارات دولتی استخدام می شوند. کسانی که به همراه معلم علوم دینی این مدارس از دانشگاه ها نیز فارغ التحصیلان می شوند، می توانند در همه مشاغل دولتی و ملی استخدام شوند.

هدف دولت

دولت بنگلادش که پشتیبان مدارس دینی است، هدفش این است که در کشور باید قشری روحانی برای اداره امور مذهبی مردم و پاسخ به نیازهای دینی و مذهبی جامعه ونیز اداره مساجد داشته و تربیت شوند. ولی همه دولت ها معمولا نمی خواهند که فارغ التحصیلان این مدارس اداره حکومـــت را به دست بگیرند. علاوه بر این افکار عمومی واحساسات مذهبی مردم تقاضا می کند که ازطرف دولت این چنین مدارس دینی تحت پوشش قرار بگیرد تا نیازهای مردم آن جامعه را پاسخ دهد، که البته در بنگلادش نیز چنین است.[۲۴]

مدارس قومی

مدارس قومی در بنگلادش از مدارس دیوبند هند سرچشمه گرفته اند و حدودا یک صد سال پس از تأسیس مدرس عالی کلکته بوجود آمده اند.

مدارس قومی به طور عموم، مستقل از دولت، تحت نظارت و مدیریت شخصیت های غیر دولتی با برنامه های مخصوص به خود، گاهی منطبق با مدرسه علمیه «دیوبند هند» و گاهی منطبق با برنامه درسی عربستان و یا ترکیبی از هر دو اداره می شود. مدرسه دیوبند مهم ترین مرکز حوزه های علمیه در شبه قاره می باشد. جایگاه و نفوذ این مرکز بر دیگر مدارس علمیه شبه قاره همانند خود حوزه علمیه نجف اشرف و یا قم، بر حوزه های شیعی است. این مرکز در سال 1866 م تأسیس شده است.

مدارس قومی علیرغم اختلاف در سلیقه و مدیریت، از نظر کلی برنامه درسی همانندی دارند. فارغ التحصیلان این مدارس عموما به کارهای مخصوص روحانیت، امامت مسجد، تدریس، تبلیغ و ارشاد مردم و ... می پردازند. تعداد این مدارس به چندین هزار مدرسه می رسد. تشکیلاتی به نام «وفاق المدارس العربیه» در حال حاضر سرپرستی مدارس قومیه از جمله برگزاری امتحانات مقاطع پایانی را به عهده دارد.

همان طور که گفتیم، مدارس قومی، مدارس غیر دولتی هستند و یکی از دلایل غیر دولتی بودن آن ها این است که دولت بنگلادش چندین درس از جمله دروس فارسی را از برنامه های درسی حذف و دروس انگلیسی، جغرافیا، علوم سیاسی را گنجانید و همین برنامه را به حوزه های قومی و یا غیر دولتی پیشنهاد کرد، اما مسیولان و مدیران ارشد این حوزه ها با این کار موافقت نکردند، در نتیجه دولت و ادارات مدرک این حوزه ها را تأیید نکردند.

کتاب های فارسی که در این مدارس تدریس می شوند، شامل عناوین ذیل است:

دستور زبان فارسی

1- فارسی مقدماتی

2- الفبای فارسی

3- تفسیر المبتدی

4- چهل سبق

5- جامع المصادر

6- مصدر فیوضی

7- ضوابط فارسی

8- قواعد فارسی

9- قواعد سازی ( دستور زبان فارسی است )

10- مفتاح القواعد

11-  احسن القواعد

ادبیات فارسی

1- کریما

2- پندنامه عطار

3-  پندنامه خاکی

مقاطع تحصیلی مدارس قومی شامل

 ابتدایی = شش سال

 متوسطه = چهار سال

 فضیلت = سه سال

 تکمیل = یکسال

بعضی از مدارس مواد آموزشی را در 12 سال برنامه ریزی کرده اند. در طی مدت آموزش، زبان اردو،  فارسی، انگلیسی، بنگالی، ادبیات عرب، فقه، اصول فقه، تفسیر و حدیث تدریس می شود. در سال های اخیر، جغرافی، تاریخ و ریاضیات نیز جزو برنامه های درسی قرار گرفته است.

با توجه به تاریخ تأسیس مدارس قومی، که همه آن ها (به غیر از یک مورد ) بعد از جدایی پاکستان از هند پدید آمده اند، می توان گفت همه این مدارس دوران جوانی را می گذرانند. لذا متناسب با تجربیات به دست آمده و مقتضیات زمان، برنامه های آن ها دچار تغییر وتحول می شود و برنامه ها  استحکام کافی و لازم ندارند.

جدول شماره 1. آماری مدارس در بنگلادش 2004-2005

          نوع     تعداد مدارس   تعداد دانش آموزان   تعداد معلمان
مدارس قومی 6500 1462500 130000
مدارس عالی/علمیه 6906 1878300 100732
مدارس ابتدایی 5150 377749 23176
جمع 18556 3718549 253908

[۲۵]

مدارس اهل الحدیث

اهل حدیـــث و یـــــا ظاهریه و سلفیه در بیـــن اهل سنت، مثل اخباری ها در میان اهل تشیع می باشند. آنان ظواهر قرآن و احادیث استناد می کنند و از هر گونه اجتهاد و نظری خودداری می کنند. به همین دلیل، جمود فکری عجیبی بر آنان حاکم است. گرچه مدارس اهل الحدیث هم قومی می باشد؛ ولی چون این مدارس با تفکر خاصی اداره می شوند، جداگانه بررسی می شود. تعداد آنها حدود 77 تا در سرتاسر بنگلادش می باشد.

برنامه درسی این مدارس به دو بخش تقسیم می شود: الف: حفظ قرآن، ب: برنامه عمومی، که همان کتاب های معروف موجود در دیگر مدارس قومی است، از قبیل صحاح سته از حدیث وکشاف در تفسیر قرآنی در مدارس اهل حدیث، جزوات و کتب وهابیه. این کتب را وهابی ها توزیع وتبلیغ می کنند. افکار اهل حدیث به افکار وهابی ها بسیار نزدیک است. از نظر سیاسی نیز عربستان سعودی پشتیبان بسیار خوبی برای آنان می باشد. در جمع بندی کلی، می توان تفاوت های موجود میان مدارس عالی ( دولتی ) و مدارس قومی را به شرح ذیل چنین بیان کرد:

1- مدارس عالی به دلیل وابستگی به دولت، از نظر مالی و دیگر امکانات در مضیقه نیستند، اما به عکس، مدارس قومی دچار مشکلات مالی فراوانی هستند.

2- طلاب مدارس عالی ازنظر سیاسی و مسایل روز، مترقی تر از طلاب مدارس قومی هستند. در همین راستا بد نیست بدانیم قدیمی ترین تشکل دانشجویی، مربوط به طلاب مدرسه عالی است. در سال 1929، تشکیلاتی به نام «جمعیت طلبه عربیه» تشکیل شد و در حال حاضر نیز فعالیت سیاسی و ایدیولوژیکی دارد.

3- فارغ التحصیلان مدرسه عالی، چون مدارک رسمی دارند، قادر خواهند بود به کارها و پست های دولتی وارد شوند. اما فارغ التحصیلان مدارس قومی ، فقط می توانند به کارهای مخصوص روحانیون بپردازند. به همین دلیل افسردگی و یأس ونومیدی عجیبی نیست به سرنوشت و آینده خود، در آنان هویدا می باشد، بخصوص با توجه به کمیت بالای نیرو و محدود بودن کارها و فعالیت های مخصوص روحانیون.

4- مدارس قومی در مقایسه با مدارس عالی، در میان توده مردم از جایگاه بهتری برخوردار می باشند.

5- به دلیل مشکلات مالی، مدارس قومی اجبار بیشتری در تمایل به کشورهای خارجی دارند.

6- در مدارس قومی، زبان فارسی در سال های اولیه تحصیل تدریس می شود. اما در مدارس عالی زبان فارسی یک ماده درسی اختیاری است.

7- در مدارس عالی، علوم اسلامی و علوم روز، هر دو به یک میزان تدریس می شوند. اما در مدارس قومی، برای خالی نبودن عریضه و جبر زمان، بعضی از علوم روز آن هم به طور خیلی مختصر، تدریس می شود [۲۵].

نهاد ها و مراکز دینی غیر مسلمانان

مذهب هندو

مذهب هندو از حیث قدمت، کهن ترین مذهب زنده جهان است و اکنون 15 در صد جمعیت بنگلادش را شامل می شود. این مذهب شارع و پیامبر ویژه ای ندارد و اساسا مذهب بومی و ارثی است و تاریخ آن مانند پیروانش در طول زمان و اعصار دستخوش انقلاب و دگرگونی شده است و در نتیجه «هندویی» با افسانه های گذشتگان و رسوم و عادات نیاکانی و قومی به گونه ای در آمیخته شده که اصول و فروع آن را به آسانی از یکدیگر نمی توان تشخیص داد.

هندویی فقط اسلوبی از اخلاق و مذهب نیست، هر چند قانون اخلاقی و اوامر ونواحی آن، آرام بخش قلوب صدها میلیون تن پیروانش می باشد. مذهب هندو، مکتبی ماورای طبیعی است؛ از این رو هدفش تنها این نیست که پیروانش در این دنیا وجود مقدسی باشند و در عقبی از نعمت های بهشت برخوردار گردند؛ بلکه علت نهایی و منظور اصلی آن است که هر هندو به حقیقت مطلق که در عرف آنان عبارت از روح کلی و ابدی و ماورای هر گونه تمایز و برتر از اسباب وعلل و زمان ومکان و خیر و شر و ضد است، واصل شود. برای وصول به این مقاصد عالی، هر هندو باید در تزکیه نفس بکوشد و اعمال و رفتار و اخلاق خود را به خیر و صلاح ونیکوکاری و بی آزاری مشتاق و راغب گرداند تا از باز پیدایی ها یعنی تولد و مرگ پی در پی آزاد شود و نجات یابد.

سه فرقه عمده میان هندوها وجود دارد که عبارتند از:

ویشنو / ویشنوان (Vaisnavas)، یعنی پرستندگان ویشنو (Visnu) و شیوا/ شیوان (Saivas)، یعنی پرستندگان شیوا (Siva)، و شاکتیان (Saktas)، یعنی پرستندگان الهه شکتی (Sakti).

هر یک از این سه فرقه به گروه ها یا فرقه های فرعی منقسم می شوند. فرقه های ویشنوپرستان حداقل به بیست شاخه و فرقه شیواپرستان به ده شعبه و شاکتیان به پنج فرقه مختلف منشعب شده اند.

علاوه بر فرق مذکور، دست کم پانزده فرقه عمده دیگرهم میان پیروان مذهب هندو موجود است. از این گذشته، جامعه هندو از نظر تکالیف و وظایف مذهبی به چهار طبقه برهمن و شتریا (Ksatriya) و ویشیا (Vaisya) و شودرا (Sudra) منقسم شده اند و اعضای هر طبقه ای وظایف وتکالیف خود را باید انجام دهند.

مهم ترین و معتبرترین نوشته های مقدس مشترک هندوان، کتب ودا(Vedas)، براهمنا (Brahmana)، آرایناک (Aranyaka)، اوپانیشاد ( Upanisad)، پورانا (Purdna) ها به ویژه کتاب بهگوت گیتا(Bhagavant Giyta) و حماسه راماینه (Ramayana) و مهابهارت (Mahabaharata) است.

نوشته های مقدس دیگری هم از قبیل آگم (Agamas) ها و پانکارا(Pancara) و تنتره (Tantras) وجود دارند که مورد قبول پیروان فرقه های شیوا پرستان و شاکتیان و و یشنوان است، اما مورد قبول سایر فرق هندو نیست.

این نوشته ها در یک زمان فراهم نیامده و متعلق به ازمنه متوالی است و در یک عرض با هم قرار ندارند. مثلا سرودهای ریگ ودا یک دفعه سروده نشد و مولود فکر واندیشه یک شخص نیست، بلکه اندیشه و اثر گویندگان و شعرای عدیده است که غالبا با هم معاصر نبودند. در آغاز سرودها به کتابت در نیامد و گویندگان و بازماندگان ایشان پدر به پدر آن ها را در سینه ها محفوظ می داشتند و قرن ها بدین سان گذشت، ولی بعدها مکتوب شدند و پس ازآن در مجموعه ها گرد آمدند.

با گذشت زمان به عللی و عواملی که پوشیده است، به تدریج سه خدای «برهما» و «ویشنو»  و  «شیوا» مظهر سه صفت ذات مطلق (Guna)، یعنی آفرینش ، بقا و فنا واقع شدند.[۲۶]

همان طور که در بخش تاریخ این کتاب آمده است، بنگال از زمان امپراتوری شاهان گوپتا که هندو بودند شکل گرفت. شاهان گوپتا ابتدا در شمال بنگال و سپس بیهار امپراتوری بزرگ گوپتا را بنیان نهادند. هندوها در سراسر کشور پراکنده بودند، اما در منطقه جنوب مرکزی شامل شهرستان های فریدپور، نادری پور، شریعت پور، گوپال گنج و راجپاری و منطقه جنوب غربی شامل شهرستان های گوبان گنج و ساتخیرا، هندوها دارای اکثریت هستند.

مذهب بودایی

بودا (Buddha) در حدود 544 قبل از میلاد، در سرزمین هند متولد شد و آن چنان بود که در اواسط قرن ششم قبل از میلاد در شمال ناحیه بیهار، سرزمینی که در آن زمان مقر سلطنت مگادها بود، پیشوای فکری جهان بودایی، گوتاما (Gautama) به ظهور رسید. او را از آن جهت «بودا» لقب دادند که مدعی شد به علم اعلی که به زبان سانسکریت «بودی» (Buddhi) گویند، تأمل گردیده است و راز عالم وجود بر او کشف گشت. پدرش یکی از شاهزادگان و اشراف سرزمین کپیلا واستو (Kapila Vastu) در شمال هندوستان بود، ناحیه ای که هم اکنون در خاک مملکت نپال قرار دارد.

از دوره جوانی گوتاما حکایات شیرین و امثال حکمت آموز نقل می کنند. می گویندکه چون بر فنای عمر انسانی و آفات او مانند مرض و پیری و مرگ که بر آدمی چیره است، آگاه شد، عیش ونوش و راحت و عزت را که در قصر پدر داشت، یک سره ترک کرد و در طلب حقیقت به سیر و سلوک به جنگل رفت و به ریاضت پرداخت. اما چون از این کار طرفی نبست، به نزد فرزانگانی رفت تا راه حقیقت را به او بیاموزند. او چنان کرد که آموخته بود، تا آن که عاقبت در نزدیکی شهر بنارس در پای درختی در گایا، نور معرفت بر دل او بتابید و گوهر دانش او را حاصل گشت. پس اصول و قواعدی برای پیروان خود وضع کرد و نخستین موعظه خود را به چند تن از یاران گفت، و گفت سراسر اوضاع و احوال وجود متغیر و فانی است و دلبستگی را نشاید. آدمی باید سعی کند که با ترک علایق دنیوی بنفس قدسی و روح کلی واصل شود. سپس خلق را به اخلاق حسنه، کردار نیک و صدق و ادب و محبت به دیگران و رعایت عدالت و احترام به موجودات زنده (انسان و حیوان) دعوت فرمود.

پس از آنکه 45 سال در اطراف آن سرزمین می گشت و مبادی خود را منتشر می ساخت، سرانجام درهشتاد سالگی جهان را بدرودگفت. اگر چه تاریخ مرگ او به طور قطع معلوم نیست، برحسب روایات موجود در حدود 460 ق .م وفات یافته است.

نور فکر این مرد روحانی که در آن زمانه دیرین در آن گوشه از هندوستان تابش گرفت، در طول اعصار و قرون پی در پی فروزان تر شد. چندی در هندوستان پرتو افکند، ولی بعد از هفت قرن در برابر مبادی برهمنان تاب مقاومت نیاورد و آخرالامر در کانون ولادت خود یعنی سرزمین هند خاموش شد. درعوض درممالک همسایه و مجاور، فروزش و درخشندگی روز افزون یافت و سراسر ممالک سیلان و برمه و سیام و نپال و تبت و مغولستان و چین و ژاپن و ... را روشن ساخت.

نباید تصور کرد که بودا مانند سایر انبیاء به دعوت  نبوت و پیغمبری برخاسته است، زیرا او خود هیچ گاه ادعا نکرد که دینی جدید آورده است. او در تفکر برهمنی شکاک شد و به دنبال حقیقتی می گشت تا انسان اسیر در بند دنیا را از چرخه تولدهای بی شمار رهایی بخشد و به نیروانا برساند. از این رو او را متفکری باید دانست که یک سلسله مبادی فلسفه وضع کرد، شریعت و طریقتی که به سانسکریت، «دارما» (Dharma) گویند ( یعنی دستور زندگانی ) بنیاد نهاد. بر حسب آن دستور، پیروان وی ده اصل کلی را باید رعایت کنند: انسان یا حیوان را نیازارند، دست به دزدی دراز نکنند، به زنا دامن خود نیالایند، از دروغ، زبان خود را چرکین نسازند، به غیبت و عیب جویی از دیگران نپردازند، از خودخواهی اجتناب کنند، از کینه ورزوی دوری جویند و در آخر کار آنچه از همه مهم تر است، آنست که از جهل ونادانی بپرهیزند و به گوهر علم و دانش نفس خود را بیارایند. بودا هر چند منکر وجود الوهیت نیست، در سخنان خود از باری تعالی و معرفت او سخنی به میان نیاورده است.[۲۷]

جمعیت عشایری کشور بیشترین پیروان بودایی را به خود اختصاص داده است. حدود نیمی از آنان در منطقه چیتاگنگ کوهستانی زندگی می کنند و نیم دیگر در سراسر کشور ازجمله داکا پایتخت بنگلادش حضور داشته و دارای مراکزی هستند. گفته می شود که در مناطق راجشاهی، سیلهت، میمنسینگ تعدادپیروان بودیسم بیش از سایر مناطق می باشند.

تعداد بودایی های این کشور بیش از یک میلیون نفر است. زبان مذهبی بودایی ها، «پالی» است. گرچه هر یک از اقوام دارای گویش خاصی هستند، تحصیل گردکان آنان به زبان بنگالی گفتگو می کنند. معمولا آن ها به طور متشکل و منسجم در اطراف معابد زندگی می کنند و سازمان های گوناگونانی با نام های مختلف دارند.

هییت مدیره ستاد امور دینی وخدمات رفاهی بودایی ها در واقع با نام تشکیلات رسمی دولتی بوده و بر فعالیت های آنان نظارت داشته و از آنان پشتیبانی می کند.

گفتنی است که هیات مدیره ستاد فوق را دولت بنگلادش در 17 ژوییه 2002 م تشکیل داد و مشرف حسین شاه جهان وزیر مشاور در امور مذهب بنگلادش،  رییس و دکتر شوکومل بروا استاد بخش زبان وادبیات پالی دانشگاه داکا معاون رییس هییت مدیره شدند. هییت مدیره فوق دارای 5 عضو دیگر می باشد و دوره خدمت آن ها سه سال است.[۲۸]

مذهب مسیحی

ورود مسیحیان در بنگلادش و آغاز فعالیت های تبلیغی آنان در این کشور تاریخچه طولانی دارد. دروازه بنگال در سال 1517 م برای مسیحیان میسونری باز گردید. صدو سی و سه سال بعد از آن، تجار مسیحی برای تجارت به این منطقه آمدند و نه فقط در تجارت و تبلیغ دین مسیحیت محدود شدند، بلکه در صحنه سیاسی نیز با ایجاد تفرقه و اختلاف بین مسلمانان وهندوها در جامعه بنگالی و همچنین با ایجاد مشاجره و کشمکش بین اعضای خانواده های حاکم، از سال 1757 به بعد، استقلال و قیمومیت بنگال را خدشه دار کردند. گرچه به مقتضای زمان ومکان تغییراتی در فعالیت های سیاسی جامعه مسیحی صورت گرفته است، دو برنامه همچنان ادامه داشته است:

1. امور خدماتی و امدادی

2. امور تبلیغ دین ( ترویج مسیحیت )

میسیونرهای پرتغالی در حدود سیصد وبیست وپنج سال پیش در بنگال، فعالیت های خود را با کمک مالی و حمایت های لازم در سال 1677 م درمنطقه فارمگت نیز گایون در داکا با تأسیس کلیسای مقدس «روزری» آغاز کردند. این کلیسا قدیمی ترین کلیسای بنگلادش محسوب می شود و در حال حاضر عبادتگاه بسیار مشهور ومعروف مسیحیان است.

موسسه «باپتیست میسیونری سوسایتی» که موسسه ای است برای تبلیغات دین مسیحی، در آن زمان شخصی به نام ویلیام کیاری را به بنگلادش اعزام کرد. موسسه مذکور هم اکنون سازمانی به نام  «باپتیست یونین اف بنگلادش» را در بنگلادش اداره می کند. براثر فعالیت های این ارگان در بنگلادش، علاوه بر داکا در شهرهای دیگر از جمله دیناج پور، جیسور، باریسال، چیتاگنگ و رنگپور کارهای تبلیغاتی مسیحی انجام می شود. فعالیت های تبلیغی مسیحیان در این مناطق بسیار طولانی بوده است، برای مثال، در دیناج پور از 1795، در جیسور از 1805، در داکا از 1816، در باریسال از 1828، در چیتاگنگ از 1881 و در رنگپور از 1891 فعالیت های خود را شروع کرده اند و از بعد از استقلال کشور بنگلادش در سال 1971، فعالیت های مسیحیان در این کشور به طور درخور توجهی افزایش یافت.

محمد نورالزمان نویسنده کتاب «بنگلادش در گیرودار ان جی اوها»، می نویسد که در سال های گذشته بر اثر فعالیت سازمان های غیر دولتی ( ان جی او ) و میسیونری های مسیحی در بنگلادش، جمعیت مسیحی در این کشور به طور غیر منتظره ای افزایش یافت و به 5 میلیون نفر رسید. در منطقه کوهستانی چیتاگنگ نیز در این دوره نیمی از جمعیت این منطقه به مسیحیت گرویده اند. علاوه بر این، برای به وجود آوردن منطقه ای مسیحی در مناطق مرزی بنگلادش تلاش می شود. استان های شمال شرقی هند واقع در همسایگی بنگلادش مانند ناگالاند، میزورام و میگالای نیز در این طرح می باشند. مسیحیان این منطقه متهم به اجرای آن هستند. سازمان ها و ارگان های فعال مسیحی در بنگلادش برای فعالیت های تبلیغی و اعمال نفوذ در کشور اساسا به دو روش عمل می کنند:

1. سازمان کلیساها

2. سازمان خدماتی داوطلبانه اجتماعی

سازمان های کلیسایی از طریق بیمارستان، کلینیک، مدارس و مرکز آموزشی، تشکیل گروه های تبلیغی و چاپ و نشر کتب به نشر دین مسیحی اقدام می کنند. علاوه بر این، آن ها بعضی از کارهای اجتماعی نیز انجام می دهند تا زمینه را برای معرفی وترویج دین مسیحیت هموار کنند.

فعالیت های سازمان های خدماتی داوطلبانه اجتماعی را عمدتا شخصیت ها و سازمان های مسیحی خارج ازکشور حمایت و پشتیبانی می کنند. به ظاهر، فعالیت های این سازمان ها ظاهری سکولاریستی دارد، اما در عمل، اهداف و آرمان آنان در محدوده اصول و ضوابط سازمانی خودشان است. سازمان ها هم بر دو نوع می باشند.

1- متعهد به آرمان های دینی

2- متعهد به آرمان های خدمات اجتماعی

تصوف

در مبحث نهاد ها و مراکز دینی مسلمانان در بنگلادش اشاره کردیم که آرامگاه های اولیاء ا... و صوفیه از پررونق ترین مراکز تجمع عبادی مسلمانان در بنگلادش است. همچنین تاکید کردیم که این مراکز امروزه جایگاه خاصی در میان پیروان طریقت های موجود در جامعه دارد. اکنون برای جلوگیری از تکرار مباحث پیشین، فقط به فرقه های تصوف در بنگلادش می پردازیم. اما اشاره به نکته مهم ضروری است. صوفیان بنگلادش دو گروه هستند: گروهی سنتی که رعایت پیر و مرید می کنند و در گرد عرفای بزرگ صوفیه بنگلادش مانند شاه جلال در سیلهت و شاه مخدوم در راجشاهی به ذکر و عبادت مشغولند[۲۹]. گروه دوم صوفیان روشنفکر هستند. اینان تحت تاثیر آثار عرفای بزرگ ایرانی مانند غزالی و سهرودی هستند و طریقت سهروردیه و نقشبندیه دارند. این مسلمانان تحصیل کرده مدرن، با استفاده از اصول فلاسفه اسلامی به پاسخ ماتریالیسم غربی پرداخته اند. از نظر آنان، صوفی گری قلب اسلام است و حیات اسلامی بدون درک مسایل روحانی بی معناست.[۲۹]

فرقه های متصوفه

مسلمانان حنفی مذهب بنگلادش از لحاظ مشرب تصوف، پیرو طریق قادریه و چشتیه و نقشبندی هستند. پیروان طریقت قادریه در کنار مجاهدت ها و خواندان اوراد و اذکار، اصول شرعی را نیز رعایت می کنند. در این میان، خانقاه های آنان فعال و پیرها در جایگاه مشایخ تصوف از احترام برخوردارند، لیکن آن هایی که تابع طریقه چشتیه هستند، ادعای پیروی از پیر طریقه چشتیه خواجه معین الدوله چشتی اجمیری را دارند و بیشتر به سماع و نواختن ساز و رقص مرسوم دراویش گرایش دارند. با وجود اختلاف در سلوک، تضاد و یا منازعه آن چنانی در بین فرقه های مختلف صوفی وجود ندارد.

سایر فرقه ها

بریلوی ها و دیوبندی ها

علاوه بر تقسیم بندی ها پیش گفته، تقسیم بندی دیگری هم مانند سایر کشورهای منطقه شبه قاره وجود دارد که بنگلادش نیز مستثنی از آن نیست و آن اینکه مسلمانان اهل سنت بنگلادش از لحاظ خط فکر مذهبی به دو فرقه تقسیم می شوند: دسته اول را می توان بریلوی ها نام برد، که پیرو احمد رضا خان بریلوی هستند که به اهل بیت پیامبر اکرم (ص ) ارادت دارند؛ دسته و فرقه دیگر دیوبندی ها هستند که از تعصب خاص فرقه ای برخوردارند. دیوبندی ها پیروان مدرسه دیوبند در هند هستند. در جامعه بنگلادش گرچه هر دو دسته پیرو مکتب فقهی امام ابوحنیفه هستند، در افکار عمومی بریلوی ها به نـــام سنی اصیل و دیوبندی ها به گرایش وهابی معروف اند. حوزه های علمیه قومی کاملا در دست دیوبندی ها است. مساجد و مراکز غیر دولتی دینی هم در اختیار این فرقه قرار دارد. در واقع قدرت اجرایی مذهبی در کنترل قومی ها یعنی دیوبندی ها می باشد. حوزه های علمیه دولتی «مدارس عالی»، گرچه زیر نفوذ دیوبندی ها نیست، نمی توان طرفدار بریلوی هم قلمداد کرد؛ زیرا تبلیغات بریلوی ها ضعیف و کم رنگ بوده و از انسجام و تشکیلات نظام بندی برخوردار نیست و فقط سازمانی به نام اهل السنه والجماعه، ارگان تبلیغی بریلوی ها در بنگلادش است. دو حوزه به نام مدرسه احمدیه سنیه در چیتاگنگ،  مدرسه احمدیه طیبه در داکا، و مدارس مختلف کوچک تحت کنترل و نفوذ این سازمان می باشد. در حال حاضر این گروه از سید طاهر شاه، پیر و سجاده نشین سیالکوت پاکستان تبعیت و پیروی می کنند و به مناسبت عید میلادالنبی (ص) در 12 ماه ربیع الاول راهپیمایی عظیمی به نام جشن جلوس عید میلادالنبی (ص) همه ساله برگزار می کنند، که در واقع نمایش قدرت مردمی این فرقه است و بازتاب وسیعی در منطقه دارد.

در حالی که قومی ها و یا دیوبندی ها این عمل را بدعت می دانند. طرفداران جماعت تبلیغی، اهل حدیث و مولانا عبیدالحق، خطیب مسجد بیت المکرم، از افراد و شخصیت های معروف و متنفذ دیوبندی در بنگلادش می باشند.

اسلام مدرنیته در بنگلادش

امروزه بخشی از مردم جوان بنگلادش خود را جزو مسلمانان تحصیل کرده و روشنفکری می دانند که نه به اسلام سنتی بلکه به شکلی از اسلام که از قیود سنتی رها شده و با اندیشه های نو آمیخته شده فکر می کنند. از نگاه این گروه، اسلام در این کشور به رنسانسی احتیاج دارد که به تعبیری بتواند اندیشه های نو جهان را تاب آورد. این بخش از جوانان (مرد و زن) در قصه ها، اشعار و آثار انتقادی، خود را نویسندگان مسلمان پست مدرن معرفی می کنند[۳۰] . در میان لیست آثار مورد علاقه آن ها، کتاب هایی مانند «ضد شرق گرایی» از ادوارد سعید، «خود انتقادی اسلامی» از ملک بننابی، «تجزیه طلبی اسلامی» اثر محمد ارغون، «عرفان سنتی جدید اسلامی» از سید حسین نصر و سید علی اشرف، و «تفکر حقوقی اجتهاد» از یوسف القرداوی دیده می شود. همچنین می توان عناصری از آثار علی شریعتی در میان این نسل از مسلمانان جوان و تحصیل کرده بنگلادش دید [۳۰].

نکته: به نظر می رسد اشاره به جهانی شدن و تفسیری کوتاه در این رابطه ضروری است. امروزه وابستگی های جهانی و پیوندهایی وجود دارند که رشد و شکل جوامع شهری را افزایش می دهند. در عین حال جهانی شدن، نفوذ و قدرت بازارها را در شیوه هایی که ممکن است افزایش دادن نا برابر و ناپایدار در جوامعی مانند بنگلادش وجود داشته باشد، افزایش داده است[۳۱]. در بنگلادش، واکنش در میان شهروندان نسبت به نقش فزاینده بازارها باعث به وجودآمدن تنش بین منافع عمومی و خصوصی شده است. توجه اخیر به سازمان های غیر دولتی، جامعه شهری جهانی (یا بیشتر جنبش ضد جهانی شدن) و سازمان های سست پایه، نتیجه روندی دیالکتیکی شکل گرفته با جهانی شدن نیولیبرال است[۳۲].  این بازیگران خصوصی و جنبش ها در واقع بازخورد منطقی جهانی شدن اقتصاد است و حلقه هایی از این بازیگران خصوصی مدام در تنش با آن هستند[۳۳].

نیز نگاه کنید به

ادیان در ژاپن؛ ادیان در کانادا؛ ادیان در چین؛ ادیان در کوبا؛ ادیان در تونس؛ ادیان در مصر؛ ادیان در لبنان؛ ادیان در افغانستان؛ ادیان در روسیه؛ ادیان در سنگال؛ ادیان در فرانسه؛ ادیان در اسپانیا؛ ادیان در آرژانتین؛ ادیان در مالی؛ ادیان در ساحل عاج؛ ادیان در سیرالئون؛ ادیان در زیمبابوه؛ ادیان در اتیوپی؛ ادیان در سوریه؛ ادیان در اردن؛ ادیان در قطر؛ ادیان در اوکراین؛ ادیان در گرجستان؛ ادیان در تاجیکستان؛ ادیان در سریلانکا؛ ادیان در قزاقستان؛ ادیان در تایلند

کتابشناسی

  1. 101–116 (2004) Wirsing and Mohan Malik
  2. آخوند زاده، محمد مهدی (1365). تجزيه شبه قاره هند و استقلال بنگلادش. تهران: دفتر مطالعات سياسي و بين المللي وزارت امورخارجه،
  3. تاریخ فرهنگ، سیستم حکومتی بنگلادش، وزارت امورخارجه بنگلادش، شبکه وب سایت اینترنت
  4. Esposito, J.L.; Voil, J.O. and Bakar, O. (2008). Asian Islam in the 21st. Century. New York:Oxford University Press, p. 49-52
  5. نشریه زائر، سال دوازدهم، ش 132، آذر 1384: 40 - 41
  6. ابوالبشر، كلثوم (1376). «پیوند زبان فارسی با بنگالی». فصلنامه علمی پژوهشی دانش، شماره ۵۱، اسلام آباد: انتشارات مركز تحقیقات فارسی ایران و پاكستان،صص۵۰-55.
  7. علیزاده کندی، عزیز (1383)، "شاخص های فرهنگی بنگلادش در دهه اخیر"، گزارش رایزنی فرهنگی ج.ا.ایران-داکا.
  8. دکتر عثمان فاروق وزیر پیشین آموزش و پرورش بنگلادش، سخنرانی در سمینار شعر محرم قاضی نذرالاسلام، دوشنبه 4 فروردین 1382، داکا
  9. The daily independent, Friday, 1rst February 2007  و اخبار منتشره از طریق رسانه‌های صوتی و تصویری کشور بنگلادش
  10. مناطق داکای قدیم، میرپور، محمدپور، پلتن، مگ‌بازار
  11. مناطق میرپور، محمدپور و تنگی
  12. شهرستان کولنا در 310 کیلومتری جنوب داکا
  13. شناسنامه آموزشی بنگلادش، مرکز آموزش سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامی، ص24
  14. مصاحبه با محمد ابو سعید، نماینده طلاب بنگالی درحوزه علمیه قم
  15. 161300000 نفر، طبق آخرین آمار از ویکیپدیا، 2012
  16. ظاهراً این فرد مریدان فراوانی در بین قایقرانان وملوانان داشته به طوری که قایقرانان معتقد به قدرت معنوی وی بوده و به هنگام دریانوردی نام او را ذکر می کردند
  17. ابن بطوطه (1354). سفرنامه ابن بطوطه، ترجمه محمد علی موحدی. تهران: بنگاه ترجمه و نشر کتاب، ص.399-320
  18. سازمان تحقیقاتی واجتماعی شامل کارمندان دولتی واساتید دانشگاه
  19. یکی از شهرهای مذهبی بنگلادش
  20. فرزين نيا، زیبا (1374)، بنگلادش. تهران: دفتر مطالعات سياسي بين المللي وزارت امورخارجه.
  21. روزنامه انقلاب ؛ داکا ؛ بنگلادش ؛ 25 اکتبر 1999
  22. روزنامه انقلاب، داکا، بنگلادش، 19 اکتبر 1999
  23. روزنامه اتفاق ، داکا ، بنگلادش ، 11 سپتامبر 1999
  24. مصاحبه با مولانا صلاح الدین، رییس اسبق مدرسه عالیه داکا، 1380، رایزنی فرهنگی ج .ا.ایران
  25. ۲۵٫۰ ۲۵٫۱ Esposito et al. (2005). Data Collected from Publications of the Bangladesh Madrasa Education Board, p.57.
  26. جلالی نائینی،سید محمدرضا (1376). هند در یک نگاه. شیراز: انتشارات، ص.31-34
  27. حکمت، علی اصغر(1337). سرزمین هند. انتشارات دانشگاه تهران، ص.1377.
  28. روزنامه جوگانتر 17 ژوییه 2002 م
  29. ۲۹٫۰ ۲۹٫۱ Esposito, J.L.; Voil, J.O. and Bakar, O. (2008), Asian Islam in the 21st. Century. New York:Oxford University Press. p.60
  30. ۳۰٫۰ ۳۰٫۱ Esposito, J.L.; Voil, J.O. and Bakar, O. (2008), Asian Islam in the 21st. Century. New York:Oxford University Press.p.66-67
  31. Lewis, D. And Kanji, N. (2009), Non-Governmental Organizations and Development. London: Routledge, p.110
  32. Buckland, J. (2003), "Non-Governmental Orgsanizations and Civil Society in Bangladesh: Risks and Opportunities of Globalization", in Globalization, Environmental Crisis and Social Changes in Bangladesh, Etd. Matiur Rahman. Dhaka: University Press, pp. 62-141.146
  33. توسلی، محمد مهدی، علی زاده کندی، عزیز، توسلی، سینا(1391). جامعه و فرهنگ بنگلادش. تهران: سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامی( در دست انتشار)