زبان و ادبیات قزاقستان: تفاوت میان نسخهها
بدون خلاصۀ ویرایش |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
(۴ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۲ کاربر نشان داده نشد) | |||
خط ۱: | خط ۱: | ||
زبان قزاقی از گروه زبانهای ترکی قپچاقی است که بسیاری از واژگان آن از زبان های دیگر مثل: عربی، فارسی، مغولی و [[زبان روسی|روسی]] گرفته شده است و نزدیکترین زبانها به قزاقی، زبان کشور همسایه قرقیزی است. در [[قانون اساسی قزاقستان]] زبان ارتباطات بینالمللی [[زبان روسی|روسی]] و زبان قزاقی زبان محاوره و زبان رسمی داخلی معرفی شده است ولی زبانهای اوکراینی، تاتاری، قرقیزی، اویغوری، ازبکی، باشقیری، فارسی [[زبان تاجیکی|تاجیکی]]، آلمانی، کرهای، ترکمنی، ارمنی و مغولی تنها تعدادی از جمله زبانهایی هستند که بزرگترین اقلیتهای قومی این کشور به آنها سخن میگویند. زبان قزاقی در دوران اتحاد جماهیر شوروی بعد از [[زبان روسی]] دومین زبان رایج در [[قزاقستان]] بود. ولی بعد از فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی و استقلال [[قزاقستان]] با سیاستهای متخذه از طرف دولت قزاقستان به تدریج این نسبت برعکس شد یعنی زبان قزاقی زبان اول و [[زبان روسی]] زبان دوم شده است. در [[قزاقستان]] حدود دوازده و نیم میلیون نفر، در فدراسیون [[روسیه]] حدود سه میلیون نفر، در [[چین]] حدود دو و نیم میلیون نفر در کشورهای اروپایی، سایر کشورهای آسیای مرکزی، [[افغانستان]]، پاکستان، ایران، ترکیه و آلمان حدود یک میلیون نفر زبان اصلیشان زبان قزاقی است. در زبان قزاقی لهجه وجود ندارد ولی به گویشهای شمالی، شرقی، جنوبی و غربی تقسیم میشود. | [[پرونده:الفبای قزاقی.jpg|بندانگشتی|الفبای قزاقی (1403). برگرفته از سایت aa، قابل بازیابی از https://www.aa.com.tr/fa/%D8%AC%D9%87%D8%A7%D9%86/%D9%82%D8%B2%D8%A7%D9%82%D8%B3%D8%AA%D8%A7%D9%86-%D8%A7%D8%B2-%D8%A7%D9%84%D9%81%D8%A8%D8%A7%DB%8C-%D8%AC%D8%AF%DB%8C%D8%AF-%D8%B1%D9%88%D9%86%D9%85%D8%A7%DB%8C%DB%8C-%DA%A9%D8%B1%D8%AF/2126522]] | ||
زبان قزاقی از گروه زبانهای ترکی قپچاقی است که بسیاری از واژگان آن از زبان های دیگر مثل: عربی، فارسی، مغولی و [[زبان روسی|روسی]] گرفته شده است و نزدیکترین زبانها به قزاقی، زبان کشور همسایه قرقیزی است. در [[قانون اساسی قزاقستان]] زبان ارتباطات بینالمللی [[زبان روسی|روسی]] و زبان قزاقی زبان محاوره و زبان رسمی داخلی معرفی شده است ولی زبانهای اوکراینی، تاتاری، قرقیزی، اویغوری، ازبکی، باشقیری، فارسی [[زبان تاجیکی|تاجیکی]]، آلمانی، کرهای، ترکمنی، ارمنی و مغولی تنها تعدادی از جمله زبانهایی هستند که بزرگترین اقلیتهای قومی این کشور به آنها سخن میگویند. زبان قزاقی در دوران اتحاد جماهیر شوروی بعد از [[زبان روسی]] دومین زبان رایج در [[قزاقستان]] بود. ولی بعد از فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی و استقلال [[قزاقستان]] با سیاستهای متخذه از طرف دولت [[قزاقستان]] به تدریج این نسبت برعکس شد یعنی زبان قزاقی زبان اول و [[زبان روسی]] زبان دوم شده است. در [[قزاقستان]] حدود دوازده و نیم میلیون نفر، در فدراسیون [[روسیه]] حدود سه میلیون نفر، در [[چین]] حدود دو و نیم میلیون نفر در کشورهای اروپایی، سایر کشورهای آسیای مرکزی، [[افغانستان]]، پاکستان، ایران، ترکیه و آلمان حدود یک میلیون نفر زبان اصلیشان زبان قزاقی است. در زبان قزاقی لهجه وجود ندارد ولی به گویشهای شمالی، شرقی، جنوبی و غربی تقسیم میشود. | |||
به طور کلی در زبان قزاقی تفاوت منطقهای چشمگیر نبوده و زیاد احساس نمیشود، علت آن موقعیت جغرافیایی "[[قزاقستان]]" است که در پرتوی آن قبایل و عشایر جایی که با ملل مجاور ارتباط برقرار کنند همیشه با همدیگر در تماس بودند. زبان ادبی قزاقی بر گویش آلماتی بنا نهاده شده است و زبان ادبی قزاقی در نیمه دوم قرن بیستم با فعالیتهای ادبی شعرا و شخصیتهای ادبی مانند "[[ابراهیم قونانبایف اولی|آبای قونانبای اولی]]" و "[[ابراهیم آلتینسارین|ابراهیم التینسارین]]" شکل گرفت. با ظهور دین اسلام و گسترش آن به آسیا و آسیای مرکزی، زبان عربی که زبان نوشتاری قرآن و گویش دینی بود، جای خود را به سرعت در میان ملتهای این مناطق باز کرد و حروف عربی رواج یافت که تا ۱۳۰۸/ ۱۹۲۹ به عربی مینوشتند و میخواندند ولی در سال ۱۹۲۹ عملا خط همه ملل غیر اسلاوی اتحاد جماهیر شوروی سوسیالیستی به حروف لاتین تبدیل شد و در سال ۱۹۴۰ زبان قزاقی به حروف "کیریل" تغییر یافت که آن هم در حال حاضر در "[[قزاقستان]]" به صورت مستقل حفظ شده است. الفبای زبان قزاقی معاصر ۴۲ حرف دارد. در زبان قزاقی صفت، ضمیر یا عدد ترتیبی با توجه به مفهوم جمله میتواند مثل [[زبان روسی]] در جنس مذکر، مونث و خنثی استفاده شود. | به طور کلی در زبان قزاقی تفاوت منطقهای چشمگیر نبوده و زیاد احساس نمیشود، علت آن موقعیت جغرافیایی "[[قزاقستان]]" است که در پرتوی آن قبایل و عشایر جایی که با ملل مجاور ارتباط برقرار کنند همیشه با همدیگر در تماس بودند. زبان ادبی قزاقی بر گویش آلماتی بنا نهاده شده است و زبان ادبی قزاقی در نیمه دوم قرن بیستم با فعالیتهای ادبی شعرا و شخصیتهای ادبی مانند "[[ابراهیم قونانبایف اولی|آبای قونانبای اولی]]" و "[[ابراهیم آلتینسارین|ابراهیم التینسارین]]" شکل گرفت. با ظهور دین اسلام و گسترش آن به آسیا و آسیای مرکزی، زبان عربی که زبان نوشتاری قرآن و گویش دینی بود، جای خود را به سرعت در میان ملتهای این مناطق باز کرد و حروف عربی رواج یافت که تا ۱۳۰۸/ ۱۹۲۹ به عربی مینوشتند و میخواندند ولی در سال ۱۹۲۹ عملا خط همه ملل غیر اسلاوی اتحاد جماهیر شوروی سوسیالیستی به حروف لاتین تبدیل شد و در سال ۱۹۴۰ زبان قزاقی به حروف "کیریل" تغییر یافت که آن هم در حال حاضر در "[[قزاقستان]]" به صورت مستقل حفظ شده است. الفبای زبان قزاقی معاصر ۴۲ حرف دارد. در زبان قزاقی صفت، ضمیر یا عدد ترتیبی با توجه به مفهوم جمله میتواند مثل [[زبان روسی]] در جنس مذکر، مونث و خنثی استفاده شود. | ||
خط ۷: | خط ۸: | ||
زبان قزاقی به طرق مختلف در غنی سازی فرهنگ [[قزاقستان]] موثر بوده و باعث افزایش اتحاد بین نژادهای مختلف شده است. در قزاقستان با کمک بودجهی دولتی حدود ۱۳۵ روزنامه و مجله در ۱۲ زبان چاپ میشود و هرساله در قزاقستان بیش از ۵۰ عنوان کتاب به زبانهای اقلیتهای [[قزاقستان]] در موضوعات مختلف با شمارگان بیش از 80/000 جلد به چاپ میرسد. | زبان قزاقی به طرق مختلف در غنی سازی فرهنگ [[قزاقستان]] موثر بوده و باعث افزایش اتحاد بین نژادهای مختلف شده است. در قزاقستان با کمک بودجهی دولتی حدود ۱۳۵ روزنامه و مجله در ۱۲ زبان چاپ میشود و هرساله در قزاقستان بیش از ۵۰ عنوان کتاب به زبانهای اقلیتهای [[قزاقستان]] در موضوعات مختلف با شمارگان بیش از 80/000 جلد به چاپ میرسد. | ||
براساس برنامهای که در سال ۲۰۰۱ تحت عنوان برنامه ۲۰۱۰ تدوین شد برای رشد زبان قزاقی مقرر شد که تا سال ۲۰۱۰ کلیه ادارات و موسسات دولتی به زبان قزاقی مکاتبه کنند که طبق پیش بینی تا سال ۲۰۱۰ این امر محقق شد. و بر اساس برنامه استراتژیک ۲۰۲۰ [[قزاقستان]] دولت قزاقستان تصیم دارد که تمامی شهروندان قزاقی تا سال ۲۰۲۰ میلادی به زبان قزاقی تکلم و مکاتبه کنند. | براساس برنامهای که در سال ۲۰۰۱ تحت عنوان برنامه ۲۰۱۰ تدوین شد برای رشد زبان قزاقی مقرر شد که تا سال ۲۰۱۰ کلیه ادارات و موسسات دولتی به زبان قزاقی مکاتبه کنند که طبق پیش بینی تا سال ۲۰۱۰ این امر محقق شد. و بر اساس برنامه استراتژیک ۲۰۲۰ [[قزاقستان]] دولت قزاقستان تصیم دارد که تمامی شهروندان قزاقی تا سال ۲۰۲۰ میلادی به زبان قزاقی تکلم و مکاتبه کنند. در سال ۲۰۰۸ میلادی با ابتکار" نور سلطان نظر بایف" رئیس جمهور قزاقستان" بنیاد رشد زبان دولتی را " زیر نظر نهاد ریاست جمهوری تاسیس کرد و بودجه مناسبی برای ترویج و گسترش زبان قزاقی اختصاص داده شد. که در پی آن "مرکز بین المللی همکاری قزاقستان با کشورهای اتحادیه اروپا در بخش زبان" تاسیس شد و دوبله فیلمهای کودکان و نوجوانان به زبان قزاقی در دستور کار قرار گرفت. | ||
زبان مردم قزاق در قرن ۱۰ در زمان سلسله کاراخان الفبای عربی بوده است و در قرن ۱۹ الفبای سیریلیک که توسط [[ابراهیم آلتینسارین|آلتینسارین]] ساخته شده بود جایگزین خط عربی شد. با توجه به صحبتهایی که با رئیس موزه ملی قزاقستان شد، ایشان در مورد خط و زبان قزاقی گفت ما در موزه یک سالن داریم که مراحل تحول خط و زبان قزاقی را به نمایش میگذارد، در این سالن ۲۳ تابلو بزرگ وجود دارد که خطهای اویغوری، فارسی، عربی، لاتین، سیریلیک با حدود ۲۰ فرم و شکل به نمایش گذارده شده است که پس از تغییرات متعددی که در خط و الفبای قزاقها به وجود آمد هم اکنون همان خط سیریلیک به کار میرود. [[پرونده:زبان قزاقستان.png|بندانگشتی]] | |||
سازمان بین المللی فرهنگ ترکی، با ۴۲ حرف استفاده میشود. که بر اساس "فرهنگ توضیحی زبان قزاقی" این زبان ۶۷ هزار واژه و ۲۴,۵ ترکیب کلمات دارد که کل آن ۹۱,۵ هزار واحد لغوی را تشکیل میدهد. ولی امروزه دولت [[قزاقستان]] برنامهریزی میکند تا سال ۲۰۲۵ خط و زبان قزاقی را باز به لاتین برگردانند. در سال ۱۹۹۲ برای حفظ زبان ترکی و ایجاد پیوند و روابط نزدیک بین کشورهای ترکزبان بر اساس جلساتی که در باکو و استانبول با حضور وزرای فرهنگ کشورهای آذربایجان، [[قزاقستان]]، قرقیزستان، ازبکستان، ترکیه و ترکمنستان تشکیل شد سازمانی به وجود آمد تحت عنوان (سازمان بینالمللی فرهنگ ترکی) (Uluslararas Tiirk Kiltiirii) که به صورت اختصار ترکسوی (TURKSOY) به معنی ترکتبار تأسیس شد. که دفتر بین المللی این سازمان در ترکیه، شهر آنکارا قرار دارد. این کشورها تعهد خود را به همکاری در یک چارچوب فرهنگی مشترک اعلام نمودند پس از آن موافقتنامه تاسیس این سازمان در تاریخ ۱۲ ژوئیه ۱۹۹۳ در [[شهر آلماتی|آلماتی]] توسط اعضای این شورا تصویب شد. که در حال حاضر حدود ۱۵ کشور و منطقه ترکزبان عضو این سازمان هستند بر اساس مصوبات پنجمین اجلاس کشورهای ترکزبان در سال ۲۰۱۵ در استانه قزاقستان محور اصلی مذاکرات این نشست «همکاری در عرصه رسانهای و تبادل اطلاعات» در دستور کار قرار گرفت. زبان قزاقی از شاخه زبان ترکی زبانهایی مانند: قاراقالپاق، ناغای، تاتار، باشقورت، قرقیز، تاتارهای کریمه، قاراشای، بالقار، قومیق و غیره قرار دارند. زبان قزاقی به خصوص با زبانهای ناغای و قاراقالپاق مشترکات زیادی دارد. | |||
زبان مردم قزاق در قرن ۱۰ در زمان سلسله کاراخان الفبای عربی بوده است و در قرن ۱۹ الفبای سیریلیک که توسط [[ابراهیم آلتینسارین|آلتینسارین]] ساخته شده بود جایگزین خط عربی شد. | |||
با توجه به صحبتهایی که با رئیس موزه ملی قزاقستان شد، ایشان در مورد خط و زبان قزاقی گفت ما در موزه یک سالن داریم که مراحل تحول خط و زبان قزاقی را به نمایش میگذارد، در این سالن ۲۳ تابلو بزرگ وجود دارد که خطهای اویغوری، فارسی، عربی، لاتین، سیریلیک با حدود ۲۰ فرم و شکل به نمایش گذارده شده است که پس از تغییرات متعددی که در خط و الفبای قزاقها به وجود آمد هم اکنون همان خط سیریلیک به کار میرود. | |||
[[پرونده:زبان قزاقستان.png|بندانگشتی]] | |||
سازمان بین المللی فرهنگ ترکی، با ۴۲ حرف استفاده میشود. که بر اساس "فرهنگ توضیحی زبان قزاقی" این زبان ۶۷ هزار واژه و ۲۴,۵ ترکیب کلمات دارد که کل آن ۹۱,۵ هزار واحد لغوی را تشکیل میدهد. ولی امروزه دولت [[قزاقستان]] برنامهریزی میکند تا سال ۲۰۲۵ خط و زبان قزاقی را باز به لاتین برگردانند. در سال ۱۹۹۲ برای حفظ زبان ترکی و ایجاد پیوند و روابط نزدیک بین کشورهای ترکزبان بر اساس جلساتی که در باکو و استانبول با حضور وزرای فرهنگ کشورهای آذربایجان، [[قزاقستان]]، قرقیزستان، ازبکستان، ترکیه و ترکمنستان تشکیل شد سازمانی به وجود آمد تحت عنوان (سازمان بینالمللی فرهنگ ترکی) (Uluslararas Tiirk Kiltiirii) که به صورت اختصار ترکسوی (TURKSOY) به معنی ترکتبار تأسیس شد. که دفتر بین المللی این سازمان در ترکیه، شهر آنکارا قرار دارد. این کشورها تعهد خود را به همکاری در یک چارچوب فرهنگی مشترک اعلام نمودند پس از آن موافقتنامه تاسیس این سازمان در تاریخ ۱۲ ژوئیه ۱۹۹۳ در [[شهر آلماتی|آلماتی]] توسط اعضای این شورا تصویب شد. که در حال حاضر حدود ۱۵ کشور و منطقه ترکزبان عضو این سازمان هستند بر اساس مصوبات پنجمین اجلاس کشورهای ترکزبان در سال ۲۰۱۵ در استانه قزاقستان محور اصلی مذاکرات این نشست «همکاری در عرصه رسانهای و تبادل اطلاعات» در دستور کار قرار گرفت. | |||
زبان قزاقی از شاخه زبان ترکی زبانهایی مانند: قاراقالپاق، ناغای، تاتار، باشقورت، قرقیز، تاتارهای کریمه، قاراشای، بالقار، قومیق و غیره قرار دارند. زبان قزاقی به خصوص با زبانهای ناغای و قاراقالپاق مشترکات زیادی دارد. | |||
تاریخ به وجود آمدن زبان قزاقی را میتوانیم به دورانهای زیر تقسیم بندی نماییم: | تاریخ به وجود آمدن زبان قزاقی را میتوانیم به دورانهای زیر تقسیم بندی نماییم: | ||
خط ۴۰: | خط ۳۴: | ||
همان طور که قبلا اشاره شد زبان قزاقی یکی از زبانهای ترکی است. با وجود این در زبان قزاقی لغات عربی، فارسی و روسی هم میشود پیدا کرد. حتی دانشمندان پژوهشهای زیادی مربوط به زبان قزاقی انجام دادند. به هر حال ما نمیتوانیم درصد لغات این زبانها در زبان قزاقی را به طور دقیق بگوییم. فقط میتوانیم به طور تقریبی میزان آن را بگوییم. | همان طور که قبلا اشاره شد زبان قزاقی یکی از زبانهای ترکی است. با وجود این در زبان قزاقی لغات عربی، فارسی و روسی هم میشود پیدا کرد. حتی دانشمندان پژوهشهای زیادی مربوط به زبان قزاقی انجام دادند. به هر حال ما نمیتوانیم درصد لغات این زبانها در زبان قزاقی را به طور دقیق بگوییم. فقط میتوانیم به طور تقریبی میزان آن را بگوییم. | ||
جدول شماره 1. خط و الفبای زبان قزاقستان | |||
{| class="wikitable" | {| class="wikitable" | ||
|خط قزاقی به الفبای سیریلیک | |خط قزاقی به الفبای سیریلیک | ||
خط ۱۰۵: | خط ۱۰۱: | ||
* [[دانشگاه های قزاقستان|دانشگاههای قزاقستان]] برای توسعه و گسترش زبان قزاقی با دانشگاههای مختلف جهان مانند کره، [[فرانسه]]، [[روسیه]]، آلمان، لهستان و غیره روابطی بر قرار میکنند. یعنی بر اساس تبادل دانشجویان با همدیگر همکاری میکنند. دانشجویان خارجی به [[قزاقستان]] سفر میکنند و در دانشگاههای محلی زبان قزاقی و [[زبان روسی|روسی]] را یاد میگیرند. | * [[دانشگاه های قزاقستان|دانشگاههای قزاقستان]] برای توسعه و گسترش زبان قزاقی با دانشگاههای مختلف جهان مانند کره، [[فرانسه]]، [[روسیه]]، آلمان، لهستان و غیره روابطی بر قرار میکنند. یعنی بر اساس تبادل دانشجویان با همدیگر همکاری میکنند. دانشجویان خارجی به [[قزاقستان]] سفر میکنند و در دانشگاههای محلی زبان قزاقی و [[زبان روسی|روسی]] را یاد میگیرند. | ||
سیاست مربوط به زبان با حفظ تمام زبانهای ملتهای مختلف که در سرزمین [[قزاقستان]] زندگی میکند، استفاده گسترده زبان قزاقی را تامین میکند. این سیاست مسائلی مانند بهبود روش تدریس زبان رسمی، رشد زیرساخت تدریس زبان قزاقی، بالابردن سطح روند تدریس، افزایش سطح کاربرد زبان رسمی، بهبود فرهنگ زبان و غیره را بررسی میکند. | سیاست مربوط به زبان با حفظ تمام زبانهای ملتهای مختلف که در سرزمین [[قزاقستان]] زندگی میکند، استفاده گسترده زبان قزاقی را تامین میکند. این سیاست مسائلی مانند بهبود روش تدریس زبان رسمی، رشد زیرساخت تدریس زبان قزاقی، بالابردن سطح روند تدریس، افزایش سطح کاربرد زبان رسمی، بهبود فرهنگ زبان و غیره را بررسی میکند. قوانینی که در جمهوری [[قزاقستان]] بر اساس سیاست زبان تصویب شده است: | ||
قوانینی که در جمهوری [[قزاقستان]] بر اساس سیاست زبان تصویب شده است: | |||
* ۱۶ دسامبر سال ۱۹۹۱ زبان قزاقی به عنوان زبان رسمی جمهوری [[قزاقستان]] اعلام شد؛ | * ۱۶ دسامبر سال ۱۹۹۱ زبان قزاقی به عنوان زبان رسمی جمهوری [[قزاقستان]] اعلام شد؛ | ||
خط ۱۲۰: | خط ۱۱۴: | ||
=== [[تاریخ ادبیات و سبکهای ادبی قزاقستان|تاریخ ادبیات و سبکهای ادبی]] === | === [[تاریخ ادبیات و سبکهای ادبی قزاقستان|تاریخ ادبیات و سبکهای ادبی]] === | ||
بخش ادبیات و هنر آکادمی علوم [[قزاقستان]] معروف به آئیزوف (Auezov) برای حفظ و احیاء ادبیات قزاقها در یک پروژه مطالعاتی و پژوهشی گسترده در قالب برنامههای فرهنگی دولت و پروژههای بنیادین با استفاده از منابع تاریخ [[ادبیات روسی]] اقدام به تدوین ادبیات قزاقی در ۱۰ جلد کرده است. | بخش ادبیات و هنر آکادمی علوم [[قزاقستان]] معروف به آئیزوف (Auezov) برای حفظ و احیاء ادبیات قزاقها در یک پروژه مطالعاتی و پژوهشی گسترده در قالب برنامههای فرهنگی دولت و پروژههای بنیادین با استفاده از منابع تاریخ [[ادبیات روسی]] اقدام به تدوین ادبیات قزاقی در ۱۰ جلد کرده است. کتاب [[تاریخ ادبیات و سبکهای ادبی قزاقستان|تاریخ ادبیات قزاقستان]] روند شکل گیری و توسعه ادبیات قزاقی رادر سه بخش و مرحله اصلی در دست تدوین دارد: | ||
* ادبیات دوره باستان و قرون وسطی؛ | |||
* ادبیات دوران آبای «عصر جدید»؛ | |||
* ادبیات دوران مدرن. | |||
که این سه مرحله اصلی به شاخههای زیر تقسیم و مورد بررسی قرار گرفته است: | که این سه مرحله اصلی به شاخههای زیر تقسیم و مورد بررسی قرار گرفته است: | ||
خط ۱۳۷: | خط ۱۳۳: | ||
* تاریخ ادبیات قزاق در دوره استقلال. | * تاریخ ادبیات قزاق در دوره استقلال. | ||
ادبیات ملی همچنان برای غلبه بر بحران ایدئولوژیک است که در کتاب ادبیات قزاق از دوران باستان - تا به امروز نگاشه شده است. | ادبیات ملی همچنان برای غلبه بر بحران ایدئولوژیک است که در کتاب ادبیات قزاق از دوران باستان - تا به امروز نگاشه شده است. جلد اول "تاریخ ادبیات قزاق" که توسط دانشمندان موسسه ادبیات و هنر آئیزوف نگارش یافته به فرهنگ عامه اختصاص داده شده است این بخش تلاش دارد تا [[فرهنگ عمومی قزاقستان|فرهنگ عامه]] جنبه تاریخی و تاریخ شفاهی آن دوران را تبیین نماید. در [[فرهنگ عمومی قزاقستان|فرهنگ عامه]] مطالعه [[آداب و رسوم قزاقستان|آداب و رسوم]]، آداب و اعتقادات نیاکان قزاق و قوم قزاق، پیدایش و تکامل ژانرهای فرهنگ عامه، در شکل و فرم اولیه تا تکامل هنری ادبیات از طریق نقوش به جای مانده از آن دوران موردتوجه قرار گرفته است. با توجه به اهداف مطالعه [[فرهنگ عمومی قزاقستان|فرهنگ عامه]]، فرایندهای فرهنگی در حال توسعه در همه ادوار [[تاریخ قزاقستان|تاریخ]] از ابتدا تا به امروز در نظر گرفته شده است. | ||
جلد اول "تاریخ ادبیات قزاق" که توسط دانشمندان موسسه ادبیات و | |||
همچنین به مراسم شکار باستان، حیوانات اهلی و کشاورزی و [[آداب و رسوم قزاقستان|آداب و رسوم]] و [[فرهنگ عمومی قزاقستان|فرهنگ عامه]]، [[جشنها و سرودها در قزاقستان|جشنها]] و مراسم خانوادگی و قومی شامل تعطیلات سال نو، جشنواره بهاری، جوکها و آهنگها که قدمت آن به فرهنگ عامه پیش از اسلام بر میگردد اشاره شده است خانواده [[فرهنگ عمومی قزاقستان|فرهنگ عامه]] آیین و مراسم عروسی و آهنگهای مراسم تشییع جنازه و آهنگهای خاص کودکان است. در [[فرهنگ عمومی قزاقستان|فرهنگ عامه]] دوران باستان بنا بر اعتقادات و باورهای دینی و مذهبی یا اندیشههای عرفانی مانند شمنیسم و تنگریسم، به ادبیات سحر و جادو پرداخته شده است. | |||
در [[فرهنگ عمومی قزاقستان|فرهنگ عامه]] قرون وسطی، یک دوره طولانی، تشکیل دولتهای فئودال را شامل میشود. با توجه به این واقعیت که در آن زمان متون [[فرهنگ عمومی قزاقستان|فرهنگ عامه]] واقعی ضبط شده در دسترس نیست، بلکه منبع اصلی مستندات تاریخی این دوران به عنوان منبع اصلی نقوش حک شده بر روی سنگها و کتیبه های آثار باقیمانده امکان اطلاع از وضعیت ادبیات این دوران را به دست میدهد. از نقوش سنگوارهها و کتیبهها [[آداب و رسوم قزاقستان|آداب و رسوم]]، گاهی اوقات ژانرهای ادبی، افسانههای اجداد قزاقها، قهرمانان حماسهساز، شخصیتهای داستان پری، شخصیتهای تاریخی ترکهای باستان، اسطورههای کهن با محوریت زمین و آسمان، معرفی اجداد ترکان، روح و انگیزههای حماسه قهرمانانه، "اوغوز نام" و بیان تعدادی از ضرب المثلها و چیستانها برداشت شده است که در [[فرهنگ عمومی قزاقستان|فرهنگ عامه]] مورد بررسی قرار گرفته است. | |||
در فرهنگ عامه دوران | در بخش دیگری از مجموعه [[تاریخ ادبیات و سبکهای ادبی قزاقستان|تاریخ ادبیات قزاقستان]] وضعیت [[فرهنگ عمومی قزاقستان|فرهنگ عامه]] در دوران مدرن و معاصر و چگونگی اصلاح ژانرهای سنتی را نشان میدهد و اشکال سبک جدید، ناشی از حوادث تاریخی، فرهنگی و اجتماعی-سیاسی که در قرن هجدهم، نوزدهم و بیستم بررسی کند. در طی این مدت، ژانرهای قدیمی به صورت ژانرهای جدید، تمها و نقوش تازه توسعه یافته است. بنابراین در قرن هیجدهم و نوزدهم تا نیمه اول قرن بیستم، [[فرهنگ عمومی قزاقستان|فرهنگ عامه]] کلاسیک و میراث گرانبهای قزاقها را به طور خاص، در قالب داستان رمان، طنز، تاریخی و تغزلی حماسی (تصنیف) و آهنگ اشاره میکنند. | ||
در | در توسعه و روند تحول ادبیات در قرون اخیر از سبک قدیم به سبک جدید به مبارزه با استعمارگران [[روسیه]] در قالب اشعار حماسی خود نمایی میکند. در قرن بیستم، شورشهای آزادیبخش خلق [[قزاقستان]] در سال ۱۹۱۶ آهنگهای جدید، چیستانها، ضرب المثل جدیدی به وجود آمد اما آنها به طور فعال تا نیمه اول قرن بیستم پایدار مانده است، و تنها چند نمونه کوچک از سبک آموزشی در زندگی روزمره مردم مدرن باقیمانده است. امروزه ژانرهای قدیمی و دوران کهن به ژانرهای مدرن شهر نشینی و تمدن جدید تغییر یافته است. لذا فرهنگ ادبی جدید و مدرن امروزی بخشی از میراث کلاسیک به شمار میرود. | ||
از | در ادبیات باستان قزاقی گنجینه عظیمی از تاریخ باستان و قرون وسطی وجود دارد، این بخش شامل فرهنگ معنوی و علمی است که منابع مورداستفاده برای ادبیات باستان قزاقی نه تنها از زبانهای ترکی، بلکه از زباهای [[زبان روسی|روسی]]، عربی، فارسی، [[زبان چینی|چینی]]، ترکی، مغولی، زبانهای اروپای غربی، مربوط به ادبیات باستان و قرون وسطی [[قزاقستان]] و فرهنگ گرفته شده است. بخش بزرگی از مطالعه نقوش ادبی مطالعات ترکی در منابع کهن چینی، ترکی به بنیانهای معنوی و تاریخی فرهنگی مشترک تمدن تورانی و نمونه ادبی وحدت ترکهای مغول اختصاص داده شده است. | ||
در بخش | در این بخش به تشریح آثار ادبی نمایندگان برجستهای از ادبیات قرون وسطی مانند بلاساغون، محمود کاشغری، احمد لاسائوئی، خوارزمی، قطب، سیف سارای، و آثار برجسته شاعران ناشناختهای مانند حسام کاتب و کول گالیو آثار فارابی متفکر بزرگ شرق پرداخته شده است. [[تاریخ ادبیات و سبکهای ادبی قزاقستان|تاریخ ادبیات]] قزاق در قرون وسطی و دوره خانات قزاق لایه عظیمی از تاریخ ادبیات سیستماتیک در قرن هیجدهم را در بر میگیرد. نمونههایی از اشعار و ادبیات کتبی گروه ترکان و مغولان و اشعار دوران خانات قزاق در دوران حکومت طلایی دشت قپچاقها در این بخش از تاریخ ادبیات قزاقها موردبررسی قرار گرفته است و داستانهایی که به شرح زندگی و ماجراهای پیامبران قبل از محمد، بیوگرافی محمد (ص) و خلفای مسلمان اختصاص داده است. | ||
در توسعه و | در عصر اردوی طلایی، ادبیات توسعه یافت و مهم ترین آثار شاهکارهای ادبی کلاسیک از دورههای علمی- آموزشی و شرح زندگی و ماجراهای پیامبران قبل از محمد(ص) و بیوگرافی حضرت محمد (ص) و خلفای مسلمان اختصاص داده است. سیستم دولت و خانات قزاق در این دوران بر سبک ادبی قزاقها تأثیر بسزایی گذاشته است. اشعار و آثار ادبی در این دوران به اخلاق، عزت و شرف، تشریح افکار در مورد زندگی و مرگ، و تنوع و ناپایداری جهان اختصاص داشته است. بزرگترین نمایندگان شعرا در این دوران ژورائو در قرن پانزدهم تا هجدهم. آسان در قرن پانزدهم، سوپیرا ژورائوقرن پانزدهم، ژیمبیت ژورائو در قرن هفدهم، بودهاند. | ||
در | در عصر خانات قزاق نیز ادبیات به طور عمده در قالب آثار تاریخی نمود یافته است. و تاریخچه بسیاری از این آثار، نه تنها به عنوان وقایع و یا منابع روایی بلکه به عنوان آثار تاریخی مردم به شمار میرود. کتابهایی که در این دوران نوشته شده است را میتوان از کتاب خاطرات بابر زهیر الدین، کتاب جیم قدیرگالی، کتاب بهادرخان ابوالقاضیف نوشته شده در سنت نثر تاریخی مقاله شرق قرون وسطی، تاریخ رشیدی "و شعر" جهان نمای "محمد حیدر دولتی نام برد. | ||
در ادبیات | در نیمه دوم قرن نوزدهم شیوههای واقعگرایانه و واقعیتهای هنری از ویژگیهای این دوران است. آخرین دوره ادبیات قزاقستان یکی از غنی ترین، پربارترین و پیچیده ترین دوران است که بلوغ مدنی و ملی نویسندگان و شاعران در این دوران اتفاق افتاد. افقهای جدید از [[تاریخ ادبیات و سبکهای ادبی قزاقستان|تاریخ ادبیات قزاقستان]]، به طور گسترده در نیمه اول قرن نوزدهم ایجاد شد و استعداد افرادی مانند تیتان دولت، مخمدبیت و شوتانبای و پس از آن [[ابراهیم قونانبایف اولی|آبای]] در آستانه قرن بیستم شکوفا شد و نوعی خودآگاهی جدیدی در ادبیات قزاقستان ایجاد شد. در ادبیات قرن نوزدهم نوعی بیداری جدید در بین قزاقها بوجود آمد و حیات سیاسی، اجتماعی و اقتصادی، اخلاقی و مدنیت آنها را تحت تأثیر خود قرار داد. | ||
ادبیات در قرن نوزدهم نقطه عطفی جدیدی را در تاریخ طولانی مردم قزاق با توجه عمیق بر هویت ملی، شهروندی، آزاد اندیشی و احیای آگاهی ملی در بین تودههای مردم آغاز کرد. ادبیات در نیمه دوم قرن نوزدهم، به عنوان جانشین بهترین سنتهای ادبیات کلاسیک قزاقستان با سبکهای تازه و خلاقیتی جسورانه ایفای نقش کرد. اولین تأثیر آثار ادبی در این دوران اصلاحات در زندگی سیاسی استپ نشینان قزاقستان است که تحولی در آگاهی ملت پس از استقرار سیاست استعماری سلطنت [[روسیه]] به شمار میرود. در دورانی که حکومت تزاری [[روسیه]] به جای خانات قزاق مستقر شد و حکومت خانات قزاق رو به افول نهاد. | |||
در | در نیمه دوم قرن نوزدهم آثار ادبی قزاقها بیشتر معطوف به مبارزه با استعمار [[روسیه]] و جنبشهای مدنی قزاقها گردید. با ظهور شاعران و نویسندگان بزرگی مانند [[ابراهیم قونانبایف اولی|قونانبا اولی آبای]] و [[شاکریم کودایبردیف|شاکریم]]... تحول دیگری در ادبیات قزاقها بوجود آمد و بیش از هر زمان دیگر هویت مردم قزاق را آشکار ساخت، در این دوران مبارزات ضداستعماری قزاقها با کمک ادبیات جدید وارد مرحله جدیدی شد و شاعرانی مانند [[شاکریم کودایبردیف|شاکریم]] زندگی و حیات خود را در سرودن اشعار انقلابی فدا کرد. خلاصه اینکه نیمه دوم قرن نوزدهم عصر طلایی ادبیات قزاق به شمار میرود. | ||
ادبیات قزاقستان در اوایل قرن بیستم نیز نسبت دورههای قبل روند تکاملی یافت. در این دوره به پدیدههای هنری و توسعه ملی در آثار افرادی مانند آاوزوف، موکانوا، ژومالی یوا توجه بیشتری شده است. و تاریخ ادبیات به وسیله آاوزوف (۱۹۲۷) و ادبیات قزاق به وسیله سیفولین (۱۹۳۲)، ادبیات قزاق در قرن بیستم (۱۹۳۲) توسط موکانوا نگاشته شده است، اما بسیاری از وقایع این زمان به دلایل مختلف در تاریخ ادبیات قرن بیستم ذکر نشده است که شاید بتوان آن را تا حدی به سلطه نظام کمونیستی در جوامع آسیای مرکزی و قزاقستان مربوط دانست. | |||
در | بخشی از ادبیات قرن بیستم به ارائه یک نمای کلی از کتابشناختی و تعداد زیادی از شاعران و نویسندگان، پرترههای تک نگاشت اختصاص داده شده است که در پیش گفتار و مقدمه "ادبیات قزاقستان از اوایل قرن بیستم" نوشته دکتر علوم زبانشناسی، استاد و رئیس پروژه تحقیقاتی، اگیوبایو به آنها اشاره شده است. ادبیات قزاقستان در سالهای ۲۰-۳۰ قرن بیستم توجه ویژهای به استقلال قزاقستان داشته است و در سال های ۲۰-۳۰، در قالب "شعر"، "نثر"، "درام،" نقد ادبی "و پرتره ادبی شاعران و نویسندگان بزرگی چون جوسیپ بیک، آیماتوا، جومبایوا، ساکن، سیفولین،" ایلیاس ژانسولوروا، بیمبیت مولیین، ژامبیل، و.. خودنمایی کرد. | ||
ادبیات قزاق تقریبا از قرن پانزدهم به زبان قزاقی بوجود آمد و حماسههای قدیمی قزاقها به زبان ترکی در قالب "قورقیت آتا" و "اوغیز نامه" سروده شده است. در دوره رواج اسلام در مناطق [[قزاقستان]] زبان ادبی نا همگونی وجود داشت و ادبیات کتبی اساسا در شهرها رشد میکرد و در زندگی فرهنگی اهالی شهری آثار شاعران و نویسندگان درویشی نقش بزرگی داشتند یکی از معروفترین آنها واعظ اسلام [[خواجه احمد یسوی]] بود وی مولف "دیوان حکمت" که حاوی موضوعات مذهبی و تصوف میباشد است. [[خواجه احمد یسوی|یسوی]] در اثر خویش ریاضت کشیدن و اطاعت را موعظه میکرد. [[خواجه احمد یسوی|یسوی]] اطمینان داشت که راه حقیقت راه رسیدن به پروردگار است. | |||
در | در [[قزاقستان]] از قدیم برگزاری مسابقه شاعران بدیههگو مناظره متداول بوده است و ادبیات کتبی قزاقی در شکل معاصرش فقط در نیمه دوم قرن نوزدهم تحت تاثیر تماسها و گفنگوها با فرهنگ روسی شکل گرفت. آثار [[ابراهیم قونانبایف اولی|آبای قونانبای اولی]] (۱۸۴۵-۱۹۰۴) بنیانگذار ادبیات واقع بینی و نوین قزاق، شاعر، اندیشمند بزرگ در آواخر قرن نوزدهم واوایل قرن بیستم نهضت فرهنگی و روشنگری را بنیان نهاد که در ترقی زبان ادبی قزاق تأثیر جدی داشت. | ||
[[ابراهیم قونانبایف اولی|آبای]] فارسی را فرا گرفت و با ادبیات کلاسیک ایران از قبیل آثار فردوسی، سعدی، نظامی و حافظ آشنا شد و در بیست و هشت سالگی از اداره قبایل خود داری و کاملا به آموزش میپردازد، آثار ادبی [[ابراهیم قونانبایف اولی|آبای]] حاوی دیوان شعر، منظومه، ترجمهها و اندیشههای عبرتآمیز هستند اندیشه عمیق فلسفی و آهنگ مدنی خاص آشعار وی میباشد در اندیشههای عبرت آمیزی موضوعات تاریخی، آموزشی و حقوقی را به میان میآورد، مردم را به راه مترقی، زحمت شدید و درست کاری دعوت مینماید. | |||
شاعر و نویسنده [[میرژاکیپ دولت اولی]] (۱۸۸۵-۱۹۲۵) مولف چند دیوان و اولین رمان قزاق "جمال بدبخت" که چند بار چاپ شد و توجه منتقدین روس و جامعه قزاق را جلب کرد. وی همچنین آثار پوشکین، لرمونتوف، کریلوف را به زبان قزاقی بر گرداند. | |||
[[شاکریم کودایبردیف|شاکریم قودایبردی]] (۱۸۳۸-۱۹۳۱) شاعر، فیلسوف و اندیشمند نیز علاوه بر اشعار متعدد مولف رساله "شرایط اسلام" هم میباشد. [[شاکریم کودایبردیف|شاکریم]] شاعران بر جسته جهان همچون بایرون، پوشکین، لرمونتوف، حافظ، نوایی، کانت وشاپنگاور را استادان خلاقیتهای ادبی خویش شمرده است. | |||
در دوره شوروی آثار [[ژامبیل ژابایف]] (۱۸۴۶-۱۹۴۵) شاعر ملی قزاق شهرت یافت. بعد از انقلاب اکتبر در آثار ژانبیل موضوعات نو از جمله سرود اکتبر، وطن من، در آرامگاه لنین، لنین و استالین. اشعار [[ژامبیل ژابایف|ژامیبل]] به تمام زبانهای ملل اتحاد جماهیر شوروی سوسیالیستی ترجمه شد و مقبولیت عام یافت. | |||
در نیمه دوم قرن | در سال ۱۹۳۴ اتحاد نویسندگان [[قزاقستان]] تشکیل شد و در سال ۱۹۵۴ مختار آویزوف رمان تریلوژی "راه آبای" را به پایان رساند. در نیمه دوم قرن بیستم کتاب شاعر و نویسنده قزاق اولژاس سلیمنوف "آزیا" مورد توجه خوانندگان قرار گرفت در حال حاضر ادبیات قزاق در قرینه تمدن جهانی رشد میکند و امکانات و منافع خویش را در نظر گرفته گرایش جدید فرهنگی را ترقی میدهد. | ||
ادبیات | از جمله افرادی که در ادبیات، خصوصا ادبیات دو قرن اخیر نقش آفرین بودهاند. بیمبیت مایلین (۱۸۹۴- ۱۹۳۸) یکی از بنیانگذاران ادبیات قزاق و سبیت مقاناف (۱۹۰۰-۱۹۷۳) که از سال ۱۹۲۲ نخستین اشعار، منظومه ها، مقالات و داستانهای وی چاپ شد. مقاناف که حدود ۲۰۰ مقاله انتقاد ادبی نگاشته است میتوان نام برد. | ||
دکتر "بولاتیک باتیرخان" استادیار دانشکده شرق شناسی دانشگاه فارابی [[قزاقستان]] ادبیات فارسی را بر ادبیات شفاهی قزاقی تاثیرگذار دانست. به گزارش خبرگزاری مهر، دکتر " بولاتیک باتیرخان" استادیار دانشکده شرق شناسی دانشگاه فارابی قزاقستان در سخنانی در دومین روز از ششمین مجمع بین المللی استادان زبان و ادبیات فارسی که در تالار علامه امینی دانشگاه تهران برگزار میشود، ادبیات فارسی را بر ادبیات شفاهی قزاقی تاثیرگذار دانست. | |||
باتیرخان زبان و ادبیات فارسی را بر داستانهای حماسی و اشعار منظوم بسیار مشهود دانست و اظهار داشت. ارتباط داستانهای حماسی و پهلوانی قزاقی با شاهنامه و برترین پهلوان حماسی در ادبیات قزاقی (آلپاسیس) دارای شباهتهایی است که از نظر نظم و روانی کلام از شاهنامه فردوسی تاثیر پذیرفته است؛ داستانهای مانند رستم دستان-اسکندر ذوالقرنین، بهرام، جمشید وانوشیروان از سالهای پیش در میان مردم قزاق سینه به سینه و نسل و به نسل حکایت شده است. | |||
استادیار دانشکده شرق شناسی دانشگاه فارابی قزاقستان گفت. بین داستانهای قزاقی و شاهنامه فردوسی شباهتهای بسیار زیادی وجود دارد؛ در شاهنامه فردوسی و آلپامیس همه قهرمانان اسطورهای ظلم ستیز بوده که برای حفظ استقلال و یکپارچگی سرزمین شان به مبارزه و جنگ برخواستهاند<ref>خبرگزاری مهر (1387). ادبیات قزاقی متاثر از فارسی. | |||
http://www.mehrnews.com/news/817084/ | http://www.mehrnews.com/news/817084/ | ||
خط ۲۲۰: | خط ۱۸۸: | ||
=== [[زبان فارسی در قزاقستان|زبان فارسی و غنیسازی آثار ادبی قزاقستان]] === | === [[زبان فارسی در قزاقستان|زبان فارسی و غنیسازی آثار ادبی قزاقستان]] === | ||
قرن چهارم ه.ق برای مردم ساکن در فلات ایران و منطقه آسیای مرکزی و همچنین قزاقستان دوره تجدید و توسعه فرهنگ در این جوامع به حساب میآید، تا آنجا که یک ادیب قزاق، این دوره (قرن چهارم و ششم ه.ق.) را نوعی «رنسانس» و پایه توسعه فرهنگی در این جوامع نامیده است. در آن دوره خراسان ایران یکی از مراکز علمی و ادبی | قرن چهارم ه.ق برای مردم ساکن در فلات ایران و منطقه آسیای مرکزی و همچنین [[قزاقستان]] دوره تجدید و توسعه فرهنگ در این جوامع به حساب میآید، تا آنجا که یک ادیب قزاق، این دوره (قرن چهارم و ششم ه.ق.) را نوعی «رنسانس» و پایه توسعه فرهنگی در این جوامع نامیده است. در آن دوره خراسان ایران یکی از مراکز علمی و ادبی به شمار میرفت که باعث نفوذ زبان و ادبیات فارسی در کشورهای آسیای مرکزی شد. | ||
در قرون چهارم تا ششم ه.ق. از حوزه علم و ادب آثار ارزشمندی به رشته تحریر درآمد، به عنوان نمونه حکیم ابوالقاسم فردوسی با خلق اثر مشهور خویش شاهنامه، ضمن نگارش رسوم و سنن کهن ایرانیان، زبان فارسی را اعتلا بخشید. | در قرون چهارم تا ششم ه.ق. از حوزه علم و ادب آثار ارزشمندی به رشته تحریر درآمد، به عنوان نمونه حکیم ابوالقاسم فردوسی با خلق اثر مشهور خویش شاهنامه، ضمن نگارش رسوم و سنن کهن ایرانیان، زبان فارسی را اعتلا بخشید. | ||
خط ۲۲۶: | خط ۱۹۴: | ||
شعرای دورههای پس از فردوسی همچون نظامی، عطار، سنایی، ناصر خسرو، سعدی، مولوی و حافظ نیز آثار برجستهای از خود باقی گذاشته، و به واسطه آثارشان در جهان مشهور شدهاند. آثار آنها ابتدا به کشورهای همسایه، به خصوص در آسیای مرکزی راه یافت. | شعرای دورههای پس از فردوسی همچون نظامی، عطار، سنایی، ناصر خسرو، سعدی، مولوی و حافظ نیز آثار برجستهای از خود باقی گذاشته، و به واسطه آثارشان در جهان مشهور شدهاند. آثار آنها ابتدا به کشورهای همسایه، به خصوص در آسیای مرکزی راه یافت. | ||
در قرون هفتم تا نهم ه.ق در آسیای مرکزی و قزاقستان داستان یوسف و زلیخا؛ خسرو و شیرین، لیلی و مجنون، اسکندر نامه نظامی و گلستان سعدی ترجمه و منتشر شد. پرسشی که پاسخ آن جالب توجه به نظر میرسد که مردم مناطق مختلف آسیای مرکزی به کدام یک از شعرا و نویسندگان ایرانی علاقه بیشتری | در قرون هفتم تا نهم ه.ق در آسیای مرکزی و [[قزاقستان]] داستان یوسف و زلیخا؛ خسرو و شیرین، لیلی و مجنون، اسکندر نامه نظامی و گلستان سعدی ترجمه و منتشر شد. پرسشی که پاسخ آن جالب توجه به نظر میرسد که مردم مناطق مختلف آسیای مرکزی به کدام یک از شعرا و نویسندگان ایرانی علاقه بیشتری داشتهاند. میتوان از آثاری که در آن دوره نگاشته یا ترجمه شده است، این نکته را دریافت که در محافل ادبی، رفیعترین جایگاه را خمسه نظامی گنجوی به خود اختصاص داده است. | ||
بیشتر شعرای قزاق اشعار فارسی را از زبانهای | بیشتر شعرای قزاق اشعار فارسی را از زبانهای [[زبان روسی|روسی]]، آلمانی یا فرانسوی به زبان قزاقی ترجمه کردهاند؛ البته در میان شعرای قزاق شاعر و ادیبی همچون شاکریم نیز بوده است که آثار شعرای ایرانی را بیواسطه از زبان فارسی به زبان قزاقی ترجمه کرده است. [[شاکریم کودایبردیف|شاکریم]] از شعرای بزرگ ملی قزاق است که در اواسط قرن نوزدهم میلادی میزیست. [[شاکریم کودایبردیف|شاکریم]] آثار متعددی را ترجمه کرد که از آن جملهاند. یازده غزل حافظ و چهار باب گلستان سعدی شامل سیرت پادشاهان، اخلاق درویشان، فضیلت و قناعت، و عشق و جوانی جالب است که [[شاکریم کودایبردیف|شاکریم]]، لئو تولستوی را استاد معنوی خود شمرده و به آشنایی و دوستی با وی افتخار میکرد. شاکریم بعد از آبای و لئو تولستوی، شاعر بزرگ ایرانی، حافظ، را استاد و پیر خود میشمرد. او علاوه بر ترجمه چند غزل از حافظ به زبان قزاقی تلاش میکرد مانند حافظ شعر بسراید. یعنی در اشعار شاکریم استعاره، کنایه و تشبیهاتی چون مستی، یار، گل و بلبل، پیر، شراب، عاشق و معشوق و غیره را که حافظ در غزلهای خود به کار برده، میتوان مشاهده کرد<ref>خدیبرگناوا، گلبخت. زبان فارسی و غنیسازی آثار ادبی قزاقستان. | ||
http://press.jamejamonline.ir/newspreview/2178963521594672708</ref>. | http://press.jamejamonline.ir/newspreview/2178963521594672708</ref>. | ||
=== [[مشاهیر ادبی قزاقستان|مشاهیر ادبی]] === | === [[مشاهیر ادبی قزاقستان|مشاهیر ادبی]] === | ||
با توجه به اینکه در دوران | با توجه به اینکه در دوران کوچنشینی داستان ها، اسطورهها، اشعار و فرهنگ ادبی [[قزاقستان]] بیشتر شفاهی و زبان به زبان نقل میشد در آن دوران مشاهیر ادبی زیادی وجود نداشت، بلکه تنها تعداد اندکی شخصیت علمی و ادبی مانند [[خواجه احمد یسوی]] وجود داشتند که در اینجا به اختصار به معرفی تعدادی از [[مشاهیر ادبی قزاقستان|مشاهیر ادبی]]، شعرا و نویسندگان میپردازیم. | ||
==== [[میرژاکیپ دولتف]] ==== | ==== [[میرژاکیپ دولتف]] ==== | ||
شاعر، نویسنده و رمان نویس که چندین مجموعه شعر و اولین رمان نویس قزاقستان بود که رمان "ناراضی جمال" را به زبان قزاقی (۱۹۱۰) نوشت، همچنین اشعار پوشکین، لرمانتف، و کریلوف، شیلر را ترجمه کرد، او به اصلاح طلب زبان قزاقی شهرت داشت. | شاعر، نویسنده و رمان نویس که چندین مجموعه شعر و اولین رمان نویس [[قزاقستان]] بود که رمان "ناراضی جمال" را به زبان قزاقی (۱۹۱۰) نوشت، همچنین اشعار پوشکین، لرمانتف، و کریلوف، شیلر را ترجمه کرد، او به اصلاح طلب زبان قزاقی شهرت داشت. | ||
در اواخر قرن نوزدهم و اوایل قرن بیستم یک گروه از "کاتبان"، مانند نورژان نوشابایف، ژوسوپ و تعدادی از همکارانشان به طور فعال به جمع آوری نگرشهای مردسالارانه و جمع آوری آثار فرهنگ عامه و موعظه پرداختند. احمد | در اواخر قرن نوزدهم و اوایل قرن بیستم یک گروه از "کاتبان"، مانند نورژان نوشابایف، ژوسوپ و تعدادی از همکارانشان به طور فعال به جمع آوری نگرشهای مردسالارانه و جمع آوری آثار فرهنگ عامه و موعظه پرداختند. [[احمد بایتیرسنف]]، [[میرژاکیپ دولتف]] و احمد ومابایوا بعداز سال ۱۹۱۷ در روزنامه [[قزاقستان]] فعالیت میکردند. | ||
==== [[خواجه احمد یسوی]] ==== | ==== [[خواجه احمد یسوی]] ==== | ||
خواجه احمد یسوی که متولد سال ۱۰۹۳ میلادی است در روستای سایرام (استیجاب) واقع در ۱۷۶ کیلومتری شمال شرقی آق صو بنیا آمد و پس از آن که برای تحصیل به شهر یسه عزیمت کرد در همانجا علم فراگرفت و در همان شهر در سال ۱۱۶۶ میلادی وفات یافت. | [[خواجه احمد یسوی]] که متولد سال ۱۰۹۳ میلادی است در روستای سایرام (استیجاب) واقع در ۱۷۶ کیلومتری شمال شرقی آق صو بنیا آمد و پس از آن که برای تحصیل به شهر یسه عزیمت کرد در همانجا علم فراگرفت و در همان شهر در سال ۱۱۶۶ میلادی وفات یافت. | ||
خواجه احمد که شاعری عارف بود که افکار و اندیشههای عرفانی خود را به شعر بیان کرده است و در کتاب "حکمت" که منتسب به او است با ترویج افکار خود فرقه یسویه را | [[خواجه احمد یسوی|خواجه احمد]] که شاعری عارف بود که افکار و اندیشههای عرفانی خود را به شعر بیان کرده است و در کتاب "حکمت" که منتسب به او است با ترویج افکار خود فرقه یسویه را پیریزی کرد که هنوز در آسیای مرکزی و بسیاری از مناطق جهان طرفدارانی دارد و مقبره او زیارتگاه مردم آسیای مرکزی و پیروان او در سرتا سر جهان است. فرقه یسویه تا چندین سال بر اعتقادات مردم حکمرانی میکرد ولی پس از آن فرقه نقشبندیه با الهام از فرقه یسویه جایگزین آن شد. | ||
==== [[ابراهیم قونانبایف اولی|آبای]] ==== | ==== [[ابراهیم قونانبایف اولی|آبای]] ==== | ||
[[ابراهیم قونانبایف اولی]] معروف به آبای شاعر، فیلسوف، عارف برجسته، آهنگساز و پدر ادبیات نوین قزاق در ۲۹ ژوئیه ۱۸۴۵ در شهر سمیپالانینسک (شهر سمی) قزاقستان متولد شده است | [[ابراهیم قونانبایف اولی]] معروف به آبای شاعر، فیلسوف، عارف برجسته، آهنگساز و پدر ادبیات نوین قزاق در ۲۹ ژوئیه ۱۸۴۵ در شهر سمیپالانینسک (شهر سمی) [[قزاقستان]] متولد شده است. او پس از تحصیلات ابتدایی به مکتب خانههای اسلامی شهر سمی وارد شد و با تحصیل در مدارس مذهبی سمیپالاتینسک زبان عربی و دروس اسلامی را فرا گرفت و در همین دوره با زبان فارسی و ترکی نیز آشنا شد. او در ده سالگی اولین شعر خود را با نام "آمدم تا ببینم کیست اشتردوان" را سرود، [[ابراهیم قونانبایف اولی|آبای]] با فراگرفتن زبان روسی اشعار پوشکین را به زبان قزاقی برگرداند. مبارزه با بی عدالتیهای اجتماعی و استعمار و آگاهی بخشی به مردم در اشعار [[ابراهیم قونانبایف اولی|آبای]] از جایگاه ویژهای برخوردار است. در طول دوران حیات آبای اشعار او در بین سالهای ۱۸۸۹-۱۸۹۰ در روزنامه داله " ("روزنامه استپ قرقیزستان") منتشر شد. اولین مجموعه شعر [[ابراهیم قونانبایف اولی|آبای]] پس از مرگ او در سال ۱۹۰۹ در [[سنت پترزبورگ|سن پترزبورگ]] منتشر شد. آثار [[ابراهیم قونانبایف اولی|آبای]] به بسیاری از زبان ملل مختلف ترجمه شده است. [[ابراهیم قونانبایف اولی|آبای]] که در سال ۱۹۰۴ میلادی درگذشت در بین قزاقها جایگاهی همچون فردوسی در بین ایرانیان دارد. | ||
او در ده سالگی اولین شعر خود را با نام "آمدم تا ببینم کیست اشتردوان" را سرود، آبای با فراگرفتن زبان روسی اشعار پوشکین را به زبان قزاقی برگرداند. مبارزه با بی عدالتیهای اجتماعی و استعمار و آگاهی بخشی به مردم در اشعار آبای از جایگاه ویژهای برخوردار است. | |||
در طول دوران حیات آبای اشعار او در بین | |||
اولین مجموعه شعر | |||
آبای که در سال ۱۹۰۴ میلادی درگذشت در بین قزاقها جایگاهی همچون فردوسی در بین ایرانیان دارد. | |||
==== [[شاکریم کودایبردیف|شاکریم]] ==== | ==== [[شاکریم کودایبردیف|شاکریم]] ==== | ||
[[شاکریم کودایبردیف]] شاعر، | [[شاکریم کودایبردیف]] شاعر، تاریخدان و فیلسوف در تاریخ ۱۱ جولای سال ۱۸۵۸ درناحیه سمی پالاتینسک (استان سمی) به دنیا آمد. [[شاکریم کودایبردیف|شاکریم]] که تحصیلات ابتدایی خود را در روستا خود گذراند عربی و فارسی را فراگرفت، و در حقیقت استاد و مربی واقعی [[شاکریم کودایبردیف|شاکریم]]، [[ابراهیم قونانبایف اولی|آبای]] شاعر بزرگ قزاقی بود. [[شاکریم کودایبردیف|شاکریم]] که برادرزادهء شاعر نامدار قزاق [[ابراهیم قونانبایف اولی|آبای]] قونان بای اولو است به شکار باعقاب، اسب سواری، نقاشی و ساخت ویولون و مخصوصا به موسیقی علاقه و تبحر فراوانی داشت در سن ۱۴-۱۵ سالگی تحت تأثیر [[ابراهیم قونانبایف اولی|آبای]] استاد خود سرودن شعر را آغاز کرد. مضامین اشعارش بیشتر در مورد طبیعت، اخلاق و خیر و شر بود. در سن بیست سالگی به سیاست روی آورد. | ||
او از چهل سالگی در سال ۱۸۹۸ | او از چهل سالگی در سال ۱۸۹۸ به طور کامل به کارهای هنری پرداخت. او با مطالعه آثار ادبای شرق و غرب با آثار شاعرنی مانند حافظ، سعدی، نوایی، پوشکین و تولستوی آشنا شد و زبانهای عربی و فارسی را خود فراگرفت و بخشی از کتاب گلستان سعدی و اشعار حافظ و مولانا را به خوبی به زبان قزاقی ترجمه کرد. پس از اینکه به سیستم حکومتی وارد شد پس از انقلاب سالهای ۱۹۰5-۱۹۰7 و اقدامات سرکوب گرایانه استالین، جنگ جهانی اول، جنبش ملی و آزادیبخش سال ۱۹۱۶ در [[قزاقستان]]، انقلابهای فوریه و اکتبر، جنگهای داخلی، استقرار حکومت شوروی و پیاده سازی نظام اشتراکی بخاطر بیعدالتی و ظلمهایی که از سوی حاکمیت احساس میکرد به مبارزه با بیعدالتها پرداخت که به همین خاطر با مشکلات و موانع بیشماری مواجه گردید و سرانجام در سال ۱۹۳۱ بدست نظام کمونیستی شوروی محکوم و مخفیانه اعدام شد و خانواده اورا تبعید و زندان کردند او که اشعار و سرودههای خود را با الهام از حافظ، سعدی، تولستوی و پوشکین سرود در زمان حیاتش کتابهای «آیینه قزاق ها» وشعرهای «کالکامان مامیر» و «ینلیک کبک» چاپ شدند. | ||
==== [[ژامبیل ژابایف|ژامبیل]] ==== | ==== [[ژامبیل ژابایف|ژامبیل]] ==== | ||
ژامبیل ژابایف شاعر ملی قزاقی متولد ۱۸۴۶ و متوفی سال ۱۹۴۵ میلادی، او در طول جنگ جهانی دوم با الهام از فداکاری رزمندگان و میهن پرستی و ستایش سرزمین مادری خود اشعاری را سروده است. او برای مرد هم شعر میسرود و هم آواز میخواند و قزاقها اورا به شاعری بدیحه سرا میشناسند. از زمان انقلاب اکتبر برای ساخت جامعهای نو تلاش کرد و فرهنگ قزاقها را ارتقاء بخشید. ژامبیل در نزد معلم خود سااوئمبای Suyumbay درس آموخت و به نواختن موسیقی پرداخت که آهنگهای | [[ژامبیل ژابایف]] شاعر ملی قزاقی متولد ۱۸۴۶ و متوفی سال ۱۹۴۵ میلادی، او در طول جنگ جهانی دوم با الهام از فداکاری رزمندگان و میهن پرستی و ستایش سرزمین مادری خود اشعاری را سروده است. او برای مرد هم شعر میسرود و هم آواز میخواند و قزاقها اورا به شاعری بدیحه سرا میشناسند. از زمان انقلاب اکتبر برای ساخت جامعهای نو تلاش کرد و فرهنگ قزاقها را ارتقاء بخشید. [[ژامبیل ژابایف|ژامبیل]] در نزد معلم خود سااوئمبای (Suyumbay) درس آموخت و به نواختن موسیقی پرداخت که آهنگهای بینظیری سرود که آهنگ معروفش "آکونس" (akyns) تا قرنها در حافظه مردم [[قزاقستان]] باقی ماند. اشعار او در ستایش اسب استپ، یورت و زندگی کوچ نشینی قزاقها سروده شده است. | ||
ژامبیل در مورد زندگی خود میگوید: "در سراسر وجود من جوش زندگی است که آن را در بهترین آهنگهای خود با موجی از احساس و انرژی تازهای | [[ژامبیل ژابایف|ژامبیل]] در مورد زندگی خود میگوید: "در سراسر وجود من جوش زندگی است که آن را در بهترین آهنگهای خود با موجی از احساس و انرژی تازهای خواندهام. من شاهد تولد یک کشور جدید در [[قزاقستان]] هستم. زندگی برای من تولد و شروعی تازه است جوانی بیست ساله قوی که با شور و شوق فراوان و با گرمی هر چه تمام تر به شکار و خواندن آواز میپردازم". [[ژامبیل ژابایف|ژامبیل]] پس از سرودن اشعار و خواندن آوازهای فراوان سر انجام در سال ۱۹۴۵ وفات یافت و در باغی که خود در [[شهر آلماتی|آلماتی]] ساخت دفن شد. | ||
ژامبیل پس از سرودن اشعار و خواندن آوازهای فراوان سر انجام در سال ۱۹۴۵ وفات یافت و در باغی که خود در آلماتی ساخت دفن شد. | |||
==== [[مختار ماگایوین|مختار]] ==== | ==== [[مختار ماگایوین|مختار]] ==== | ||
[[مختار ماگایوین]] نویسنده ملی قزاقستان. متولد | [[مختار ماگایوین]] نویسنده ملی [[قزاقستان]]. متولد ۲ فوریه ۱۹۴۰ در منطقه سمیپالاتینسک. او در سال ۱۹۶۲ از دانشکده زبانشناسی دانشگاه ایالتی [[قزاقستان]] (دانشگاه فعلی فارابی) فارغ التحصیل شد.، در سال ۱۹۶۵ - تحصیلات تکمیلی خود را با نامزدی در رشته علم زبان آثاز و در سال ۱۹۶۷ فارغ التحصیل شد و در سال ۱۹۶۵ فعالیتهای علمی خود را آغاز کرد، او به عنوان رئیس بخش نقد ادبی در روزنامه [[قزاقستان]]" به کار پرداخت. دربین سالهای ۱۹۶۷-۱۹۸۱ معاون سردبیر خانه کتاب شد. و بعد به عنوان محقق ارشد موسسات ادبیات و هنر در آکادمی علوم قزاقستان در دوران اتحاد جماهیر شوروی شد و از سال ۱۹۸۸ - سردبیر مجله "جولدیز"، و دبیر اتحادیه نویسندگان [[قزاقستان]] شد. [[مختار ماگایوین]] از سال ۱۹۷۲ شروع به نوشتن نثر و رمان کرد و رمانهای "شغال"، "مردان "، و نوشتن چند فیلمنامه تاریخی را نوشت. | ||
ماگایوین نه تنها یک | [[مختار ماگایوین|ماگایوین]] نه تنها یک نویسنده، بلکه یک مترجم بزرگ بوده است. او مجموعه کتابهای آموزش زبان قزاقی را تدوین کرد. او به حق به عنوان استاد ادبیات و نویسنده ملی [[قزاقستان]] و بهترین نویسنده جهان ترک به رسمیت شناخته شد و بخاطر خدمات او به جهان ترک برنده صندوق معتبر جایزه بین المللی هنرمندان و نویسندگان در ترکیه شد که جایزه او در ۷مه ۱۹۹۸ توسط سلیمان دمیرل رئیس جمهور وقت ترکیه اهدا شد. در سال ۲۰۰۲ مجموعه آثار او در سیزده جلد منتشر شد که بسیاری از آنها به [[زبان روسی]] و زبانهای خارجی منتشر شده است. | ||
==== [[ماکاتایف موکاگالی]] ==== | ==== [[ماکاتایف موکاگالی]] ==== | ||
در منطقه آلماآتا متولد شد و در پای کوه خان تنگری بزرگ شد. او از موسسه ادبی گورکی فارغ التحصیل شد. او نویسنده کتاب "زندگی افسانه"، "زندگی رودخانه"، "مرثیهای موتزارت"، "مورد علاقه" بود . او آهنگی باشعر خود به نام سارژاایلیائو سرود که به یک سروده ملی تبدیل شد. اشعار او را به زبان قزاقی کلاسیک روسی، ادبیات خارجی، از جمله والت ویتمن، "کمدی الهی" دانته ترجمه شده است: نام ماکاتایف موکاگالی در کنار نام | در منطقه آلماآتا متولد شد و در پای کوه خان تنگری بزرگ شد. او از موسسه ادبی گورکی فارغ التحصیل شد. او نویسنده کتاب "زندگی افسانه"، "زندگی رودخانه"، "مرثیهای موتزارت"، "مورد علاقه" بود. او آهنگی باشعر خود به نام سارژاایلیائو سرود که به یک سروده ملی تبدیل شد. اشعار او را به زبان قزاقی کلاسیک روسی، ادبیات خارجی، از جمله والت ویتمن، "کمدی الهی" دانته ترجمه شده است: نام [[ماکاتایف موکاگالی]] در کنار نام [[ابراهیم قونانبایف اولی|آبای]]، آویزف و دیگر آثار کلاسیک ادبیات قزاق قرار گرفته است. | ||
ماکاتایف که برنده جایزه دولتی قزاقستان شد. | [[ماکاتایف موکاگالی|ماکاتایف]] که برنده جایزه دولتی [[قزاقستان]] شد. به خاطر مدلهای کلاسیک شامل ترجمه "برگهای علف" ویتمن و "کمدی الهی" دانته "غزل" شکسپیر و شاعران روسی [[الکساندر پوشکین]] جایگاه ویژهای در جامعه ادبی قزاقستان به دست آورد. اولین مجموعه اشعار او تنها سیزده سال پس از اولین شعر و ترجمه آثار او به روسی منتشر شد و سرانجام این شاعر بزرگ در سال ۱۹۸۰ در سن چهل و پنج سالگی در [[شهر آلماتی]] [[قزاقستان]] از دنیا رفت. | ||
اولین مجموعه اشعار او تنها سیزده سال پس از اولین شعر و ترجمه آثار او به روسی منتشر شد | |||
==== [[میرژاکیپ دولت اولی]] ==== | ==== [[میرژاکیپ دولت اولی]] ==== | ||
دولت اولی در ۲۵ نوامبر سال ۱۸۸۵ در روستای ساریکوپینسکوی | [[میرژاکیپ دولت اولی|دولت اولی]] در ۲۵ نوامبر سال ۱۸۸۵ در روستای ساریکوپینسکوی به دنیا آمد. او در کودکی در حالی که تنها دو سال داشت پدر خود را از دست داد. این نو جوان در سن دوازده سالگی دوران ابتدایی خود را در روستای خود به پایان رساند و در سال ۱۹۰۱ وارد مدرسه دولتی [[قزاقستان]] اتحاد جماهیر شوروی شد و در سال ۱۹۰۲ پس از فارغ التحصیلی معلم زبان قزاقی در مدرسه احمد بایترسنیف روستا شد. او همزمان با معلمی به فعالیتهای ادبی و سیاسی پرداخت. در سال ۱۹۰۴ یک رویداد رخ داد که زندگی او را تغییر داد او با [[احمد بایتیرسنف]] و علیخان بیوکیخانف و علیخان ملاقات کرد که تحت تأثیر این دو رهبر در حال ظهور جنبش ملی اصلاحطلب [[قزاقستان]] قرار گرفت، او به جنبش ضد استعماری و ضد ایدئولوژی روسی پیوست. | ||
این نو جوان در سن دوازده | |||
او در سال ۱۹۰۷ به [[سنت پترزبورگ]] برای شرکت در کنگره روسیه به عنوان نماینده حزب دموکرات [[قانون اساسی قزاقستان]] رفت. در سنت | او در سال ۱۹۰۷ به [[سنت پترزبورگ]] برای شرکت در کنگره [[روسیه]] به عنوان نماینده حزب دموکرات [[قانون اساسی قزاقستان]] رفت. در [[سنت پترزبورگ]]، او ایجاد مجله "سرک" و انتشار شعر "ژاستاگان" (جوانان) را منتشر کرد. او همچنین مقالهای تحت عنوان "بیزدین ماساتیمیز" (هدف ما) برای شماره دوم مجله، که هرگز منتشر نشد نوشت. | ||
==== [[سلطان محمود تورایگیروف]] ==== | ==== [[سلطان محمود تورایگیروف]] ==== | ||
شاعر دموکرات که در سال ۱۸۹۳ در منطقه کوکشتائو متولد شد. او در سیزده سالگی در نزد استاد خود فرهنگ عامه قزاقستان تخصص یافت و درگیر کار ادبی شد. به سرودن شعر و نوشتن داستان پرداخت. در سال ۱۹۱۲ وارد مدرسه در شهرستان ترویتسک، اوبلاست چلیابینسک شد، اما تنها یک سال به تحصیل پرداخت و به دلیل بیماری ترک تحصیل کرد | شاعر دموکرات که در سال ۱۸۹۳ در منطقه کوکشتائو متولد شد. او در سیزده سالگی در نزد استاد خود [[فرهنگ عمومی قزاقستان|فرهنگ عامه قزاقستان]] تخصص یافت و درگیر کار ادبی شد. به سرودن شعر و نوشتن داستان پرداخت. در سال ۱۹۱۲ وارد مدرسه در شهرستان ترویتسک، اوبلاست چلیابینسک شد، اما تنها یک سال به تحصیل پرداخت و به دلیل بیماری ترک تحصیل کرد. | ||
تورایگیروف در شعر "برای جوانان"، "دانش آموز دوما"، "هدف مطالعه " جوانان قزاق را به تسلط بر مدارج عالی فرهنگ و آموزش و پرورش فرا میخواند. | او در سال ۱۹۱۳ در روستایی در [[قزاقستان]] در نزدیکی ترویتسک، اوبلاست چلیابینسک مشغول تدریس شد اما در پاییز همان سال به شهرستان برگشت و دبیر مجله "آیکاپ" به عنوان یک شاعر و مقاله نویس مجرب مشغول کار شد. تورایگیروف در شعر "برای جوانان"، "دانش آموز دوما"، "هدف مطالعه " جوانان قزاق را به تسلط بر مدارج عالی فرهنگ و آموزش و پرورش فرا میخواند. | ||
وضعیت اجتماعی و سرنوشت زن قزاق دارای جایگاه ویژهای در اشعار "زیبایی منسجم"، "عشق دختر"، "راه رفتن"، "شیرین روح من"، شعر "کمر سولو". یکی از قلههای به رسمیت شناخته شده خلاقیت شعر فلسفی "زندگی در خطا"، که در مورد هدف و معنای وجود انسان، آرمانهای بلند و واقعیت تلخ | وضعیت اجتماعی و سرنوشت زن قزاق دارای جایگاه ویژهای در اشعار "زیبایی منسجم"، "عشق دختر"، "راه رفتن"، "شیرین روح من"، شعر "کمر سولو". یکی از قلههای به رسمیت شناخته شده خلاقیت شعر فلسفی "زندگی در خطا"، که در مورد هدف و معنای وجود انسان، آرمانهای بلند و واقعیت تلخ انسان و شعر "مرد فقیر،" در قالب مبانی فلسفی سروده است و شجاعانه از کرامت انسانی و مبارزه با بیعدالتیهای اجتماعی دفاع کرده است. تصویر مثبت از یک مرد در شعر "مرد فقیر،" یکی از مهمترین دستاوردهای هنری شاعر دموکرات شد. این شاعر در سال ۱۹۲۰ در حالی که تنها ۲۷ سال داشت درگذشت. | ||
تورایگیروف در ارتقاء و گسترش شعر قزاقی سهم زیادی دارد و اشعار او در خزانه ادبیات قزاقستان گنجانده شده است. رمان "رویای شاعر"، "راه رویاها"، از جمله شاهکار ادبی این شاعر به شمار میرود. آثاراو در مجموعهای اشعار قزاقستان | تورایگیروف در ارتقاء و گسترش شعر قزاقی سهم زیادی دارد و اشعار او در خزانه ادبیات [[قزاقستان]] گنجانده شده است. رمان "رویای شاعر"، "راه رویاها"، از جمله شاهکار ادبی این شاعر به شمار میرود. آثاراو در مجموعهای اشعار [[قزاقستان]] به طور جداگانه منتشر شده است. | ||
==== [[اولژاس سلیمانوف]] ==== | ==== [[اولژاس سلیمانوف]] ==== | ||
اولژاس | [[اولژاس سلیمانوف]]، شاعر ملی قزاقستان، نویسنده، زبانشناس و محقق، متخصص در علم زبان ترکی، سیاستمدار محبوب، یک شخصیت برجسته است که در ۱۸ مه سال ۱۹۳۶ میلادی در آلما آتا یک خانواده نظامی متولد شد. پدر او یک افسر قزاق سواره نظام بود. خانواده [[اولژاس سلیمانوف|سلیمانوف]] از ظلم و بیعدالتی استالین در امان نبودند. و الیاس در سن کودکی پدرش مورد ضرب گلوله قرار گرفت و کشته شد. | ||
خانواده | |||
پس از دوره ریاست بخش مجله شعرهای "پروستو"، سردبیر هیئت تحریریه سناریو استودیو "قزاق" و اولین دبیر اتحادیه نویسندگان قزاقستان شد، اولین دبیر اتحادیه سینماگران قزاقستان، دبیر اتحادیه نویسندگان شوروی، از سال ۱۹۹۱ تا سال ۱۹۹۴ شد. | [[اولژاس سلیمانوف|اولژاس]] در سال ۱۹۵۴، پس از فارغ التحصیلی از مدرسه شماره ۲۸. سپس در دانشکده دانشگاه دولتی قزاق در رشته زمین شناسی تحصیل کرد. ولی با این حال استعداد شاعرانه راه زندگی او را تغییر داد. این مهندس زمین شناس در سال ۱۹۵۸ وارد دوره عالی ادبی گورکی در [[مسکو]] شد. پس از دوره ریاست بخش مجله شعرهای "پروستو"، سردبیر هیئت تحریریه سناریو استودیو "قزاق" و اولین دبیر اتحادیه نویسندگان [[قزاقستان]] شد، اولین دبیر اتحادیه سینماگران قزاقستان، دبیر اتحادیه نویسندگان شوروی، از سال ۱۹۹۱ تا سال ۱۹۹۴ شد. | ||
سلیمانوف شاعر و نویسندهای خلاق شمرده میشد که از سال ۱۹۹۵ تا ۲۰۰۱، عضو کمیته شورای عالی جمهوری قزاقستان در اکولوژی و محیط زیست، و به عنوان سفیر فوق العاده و تام الاختیار قزاقستان در | [[اولژاس سلیمانوف|سلیمانوف]] شاعر و نویسندهای خلاق شمرده میشد که از سال ۱۹۹۵ تا ۲۰۰۱، عضو کمیته شورای عالی جمهوری [[قزاقستان]] در اکولوژی و محیط زیست، و به عنوان سفیر فوق العاده و تام الاختیار [[قزاقستان]] در ایتالیا، یونان و مالت خدمت کرد و از سال ۲۰۰۱ نماینده دائم قزاقستان در یونسکو انتخاب شد. | ||
سلیمانوف یک چهره سیاسی شاخص و بزرگ است که در بین | [[اولژاس سلیمانوف|سلیمانوف]] یک چهره سیاسی شاخص و بزرگ است که در بین سالهای (۱۹۸۹-۱۹۹۱) عضو شورای عالی جمهوری [[قزاقستان]] از شورای عالی اتحاد جماهیر شوروی و نماینده مردم در اتحاد جماهیر شوروی شد. [[اولژاس سلیمانوف]] نشان درجه یک دولت [[فرانسه]] و "نشان افتخار" برنده جایزه دولت قزاقستان اتحاد جماهیر شوروی و جایزه لنین کومسومول [[قزاقستان]] شد. در [[سینمای قزاقستان]] شهرت جهانی یافت. استودیو فیلم "قزاق" (قزاق فیلم) فیلمهایی مانند " کیژ زیبیک"، "صبح اضطراب"، رمز عبور"، "خاکستری تلخ." از او منتشر کرده است. | ||
اولژاس سلیمانوف به عنوان یک چهره شاخص در سیاست شناخته میشد که فعالیت گستردهای در مسائل اجتماعی داشت و در زمان خود شاعر و نویسندهای برجسته و درجه یک | [[اولژاس سلیمانوف]] به عنوان یک چهره شاخص در سیاست شناخته میشد که فعالیت گستردهای در مسائل اجتماعی داشت و در زمان خود شاعر و نویسندهای برجسته و درجه یک به شمار میرفت که کتابهای زیادی را به زبانهای مختلف منتشر کرد. او در [[روسیه]] به عنوان یک قزاق، نویسندگی میکرد و از صمیم قلب به مردم و هموطنان خود عشق میورزید. | ||
او | [[اولژاس سلیمانوف|سلیمانوف]] درک درستی از توسعه تاریخی مردم [[قزاقستان]] را داشته است که مردم از آن درس میآموختند. تاریکی جنگهای شدید، زمان رعد و برق ما که هستیم، قزاق از کجا آمده است، از جمله آثار ادبی او است که آثار شاعرانهاش به شدت مورد توجه خوانندگان و منتقدان قرار گرفت و مورد تجلیل و قدردانی قرار گرفت. اولین کتاب اشعار او تحت عنوان " آرگاماکس" در سال ۱۹۶۱ منتشر شد. در همان سال او شعر خود "زمین، تعظیم فرد" که از بهترین اشعار اوست به عنوان بهترین آثار شوروی منتشر گردید. | ||
مجموعه شعر "شبخورشیدی"، آن را با "شب پاریسی"، "طلوع آفتاب خوب"، "سال میمون"، "خشت کتاب"، "تکرار در ظهر"، "هر روز، صبح"، "ستاره دور"، "انتقال از آتش"، "تعیین ساحل"، "زبان نوشتن" از جمله آثار این نویسنده و شاعر بزرگ است. [[اولژاس سلیمانوف|سلیمانوف]] در "کتاب خشت" که یکی از مهمترین آثارش است، به داستان عشق باستانی، که باعث میشود افراد به جایگاه رفیعی برسد و همچنین سنت معنوی و فلسفی شرقی پرداخته است. استعداد ادبی [[اولژاس سلیمانوف|سلیمانوف]] باعث شد که رمانهای " نگاهی به آدم "،" آخرین تغییر" و " سرزمین پدران "،" آبی مسیر"،" به عنوان فیلمنامه استفاده شد. کتابخانه و آرشیو شخصی [[اولژاس سلیمانوف|سلیمانوف]] در سال ۱۹۹۶ در گنجینه دولت مرکزی جمهوری [[قزاقستان]] قرار گرفت. | |||
مجموعه شعر "شبخورشیدی"، آن را با "شب پاریسی"، "طلوع آفتاب خوب"، "سال میمون"، "خشت کتاب"، "تکرار در ظهر"، " هر روز، صبح "،" ستاره دور "،" انتقال از آتش "،" تعیین ساحل "،"زبان نوشتن" از جمله آثار این نویسنده و شاعر بزرگ است. | |||
سلیمانوف در "کتاب خشت" که یکی از | |||
استعداد ادبی سلیمانوف باعث شد که | |||
کتابخانه و آرشیو شخصی سلیمانوف در سال ۱۹۹۶ در گنجینه دولت مرکزی جمهوری قزاقستان قرار گرفت. | |||
==== [[قابیت موسرپف]] ==== | ==== [[قابیت موسرپف]] ==== | ||
نویسنده ملی | نویسنده ملی [[قزاقستان]]، در سال ۱۹۰۲ در منطقه کوستانای متولد شد. او از دوران کودکی، به یادگیری خواندن و نوشتن در روستای مادری خود پرداخت و به ادبیات علاقمند شد. در سال ۱۹۱۶در یک مدرسه روسی درس خواند و در سال ۱۹۲۶-۱۹۲۸ در مدرسه کارگران در شهرستان اورنبورگ به تحصیل اشتغال یافت. در این زمان به آثار پوشکین، لرمانتف، ایوان کریلوف، و بعد لئو تولستوی، گوگول، فئودور داستایوفسکی و آنتوان چخوف به خصوص [[ماکسیم گورکی]] علاقمند شد. بعد در مقام مسئول انتشارات دولتی [[قزاقستان]] و کمیساریای خلق آموزش و پرورش؛ سپس سردبیر روزنامه "اجتماعی قزاقستان" و رئیس کمیته هنرشد. در سال ۱۹۳۰، او جایگاه خود را به عنوان یک روزنامه نگار درخشان کرد. و با بازی "آمانگلدی"، فعالیتهای نمایشی خود را آغاز کرد. | ||
او یکی از بنیانگذاران ژانر جدید ادبیات قزاق است و آهنگها و داستان و اشعار معروف حماسه کوز ژیبیک "تارگین" و "" کوبلاندی را سرود. [[قابیت موسرپف|موسرپف]] با آغاز کار ادبی نثر در ادبیات [[قزاقستان]] سهم عمدهای ایفا کرد. رمانهای او "سرباز قزاقستان" (۱۹۴۸)، "بیداری زمین" (۱۹۵۳) از ادبیات ارزشمند نثر این نویسنده است. "سرباز قزاقستان" - یکی از اولین آثار نثر [[قزاقستان]] در مورد جنگ بزرگ میهنی است که بازتابی از سالهای جنگ جهانی میباشد. او نویسندهای قهرمان است که با قاطعیت مشکلات، غم و اندوهی که در جنگ بر مردم تحمیل شده بود پیروزی عقل، انسانیت و پیشرفت بر علیه ایئولوژی فاشیستی را نشان میداد. | |||
او صاحب یک داستان حماسی بزرگ بنام "بیداری زمین"، است که آن را در سال ۱۹۵۳ نوشته است این رمان حوادث زندگی مردم قزاق و یک روایت حماسی قابلتوجه است که مهمترین وقایع تاریخ مردم [[قزاقستان]] را در طول چند دهه بیان میکند. در سال ۱۹۷۶ او کتاب رمان جدید خود را که شامل مجموعه رمانهای "شجاعت"، "مادر خشم،" "داستان عقاب." است را نوشت. او علاوه بر نوشتن تعداد زیادی رمان در روزنامه نیز به فعالیتهای ادبی پرداخت که سهم بزرگ و ارزشمندی به فرهنگ مردم بومی کرده است. | |||
او صاحب یک داستان حماسی بزرگ بنام "بیداری زمین"، است که آن را در سال ۱۹۵۳ نوشته است این رمان حوادث زندگی مردم قزاق و یک روایت حماسی | |||
در سال ۱۹۷۶ او کتاب رمان جدید خود را که شامل مجموعه رمانهای "شجاعت"، "مادر خشم،" "داستان عقاب." است را نوشت. او علاوه بر نوشتن تعداد زیادی رمان در روزنامه نیز به فعالیتهای ادبی پرداخت که سهم بزرگ و ارزشمندی به فرهنگ مردم بومی کرده است. | |||
==== [[ثابت موکانف]] ==== | ==== [[ثابت موکانف]] ==== | ||
شاعر ادبیات کلاسیک و رئیس اتحادیه نویسندگان قزاقستان است. ۱۳ آوریل سال ۱۹۰۰ در یک خانواده دامدار در منطقه آکملا متولد شد. او در موسسه استادان قرمز (۱۹۳۰-۱۹۳۵) به مطالعه پرداخت. او در سال ۱۹۲۲ شروع به انتشار آثار خود کرد. | شاعر ادبیات کلاسیک و رئیس اتحادیه نویسندگان [[قزاقستان]] است. ۱۳ آوریل سال ۱۹۰۰ در یک خانواده دامدار در منطقه آکملا متولد شد. او در موسسه استادان قرمز (۱۹۳۰-۱۹۳۵) به مطالعه پرداخت. او در سال ۱۹۲۲ شروع به انتشار آثار خود کرد. رمان او به عنوان اولین اثر او در سال منتشر شد و در سال (۱۹۲۸) رمان "عشق نور" را منتشر کرد. کتابهای او به بسیاری از زبانها ترجمه شده است | ||
[[ثابت موکانف|موکانف]] از حافظه بسیار عالی برخوردار بود که بسیاری از داستانها، ضرب المثلها و شعر در سخنرانیها و مکالمات شفاهی او تجلی میکرد. او در بهار سال ۱۹۳۳ در ۱ می در "ایزوستیا" روزنامه شعر خود را منتشر کرد. او کتابی نوشت که شکوه میهن رو به رشد، مردم قهرمان آن در اشعار "آتشفشان"، "این است یک آهنگ"، "سرزمین مادری من سونگ نیست - یک باغ گل" یادداشتهای عمیق فلسفی صدا در شعر "آواز جوانان" به تصویر کشده شده است. یکی از آثار نثر [[ثابت موکانف|موکانف]] که در طول دوره ۱۹۲۷-۱۹۲۸ نوشته بود در پایان سال ۱۹۲۸، به چاپ رسید. یکی از مهمترین رمانهای او "بوتاگز" حوادث در آستانه انقلاب اکتبر و سال انقلاب جنگ داخلی در [[قزاقستان]] به تصویر میکشد. | |||
موکانف | [[ثابت موکانف|موکانف]] یک دانشمند، یک محقق و نظریهپرداز ادبی بود او همواره همگام با زمان خود فعالیت میکرد او در هر موضوعی یک مرد بزرگ بود، در استعداد، وسعت طبیعت، شخصیت ملی، اجتماعی بودن و انرژی بیحد و حصر که دوستان و دشمنان بسیاری داشته است. او یک فرد و یک هنرمند است که نگرش مبهمی نسبت به جامعه داشته است. او از دوستان افراد مشهوری مانند آلکسی تولستوی، چخف، گالینا سربریکف، قابیت موسریف و دیگران بوده است. | ||
موکانف یک دانشمند، یک محقق و | |||
==== [[باخیت شکرالله یویچ]] ==== | ==== [[باخیت شکرالله یویچ]] ==== | ||
[[باخیت شکرالله یویچ]] (KexeeB BaxT IIIKypylaeBu) | [[باخیت شکرالله یویچ]] (KexeeB BaxT IIIKypylaeBu) شاعر، رماننویس، عضو و برنده "جایزه روسی" اتحادیه جوانان جایزه [[قزاقستان]]، جایزه "ضد بوکر". این جایزه از جشنواره بین المللی سوم [[مسکو]] "مسکو حمل و نقل"، جوایز مجله "اکتبر" و مجله "دنیای جدید" را دریافت کرده است. او اولین جایزه هیئت داوران و هیئت منصفه رقابتهای بین المللی ترجمه ترکی شعر «آک ترنا» بود. اولین کتاب اشعار او در بایگانی اتحادیه نویسندگان [[قزاقستان]] به مدت ۲۰ سال راکد مانده بود ولی در سال ۱۹۹۶ در آلما آتا به چاپ رسید. او در سال ۱۹۸۲ به [[کانادا]] مهاجرت کرد و در رادیو روسی [[کانادا]] و به عنوان مترجم صندوق بین المللی پول کار کرده است. [[باخیت شکرالله یویچ|شکرالله یویچ]] نویسنده مقالات متعدد در مجلات مهاجر "قاره"، "موج سوم"، "قوس" و "پژواک". است. | ||
==== [[بخیتژان موساخانویچ]] ==== | ==== [[بخیتژان موساخانویچ]] ==== | ||
در ۴ اکتبر ۱۹۵۱ متولد شد او شاعر، نویسنده، مترجم، فیلمنامه نویس و کارگردان فیلم کارگر افتخار قزاقستان و شهروند افتخاری شهرستان کوکشتائو بود که عضو بررسی حادثه چرنوبیل بود. | در ۴ اکتبر ۱۹۵۱ متولد شد او شاعر، نویسنده، مترجم، فیلمنامه نویس و کارگردان فیلم کارگر افتخار [[قزاقستان]] و شهروند افتخاری شهرستان کوکشتائو بود که عضو بررسی حادثه چرنوبیل بود. [[بخیتژان موساخانویچ|بخیتژان]] عضو اتحادیه نویسندگان [[قزاقستان]]، عضو هیئت مدیره اتحادیه نویسندگان قزاقستان، و یکی از اعضای هیئت مدیره کنگره نویسندگان اروپایی (پراگ) است، که ادبیات [[قزاقستان]] و آسیای مرکزی را بررسی میکرد. عضو فرهنگستان آکادمی ادبی کریمه، سردبیر گلچین ادبی "ادبی آسیا" و "ادبی آلما آتا" همچنین عضو اتحادیه سینماگران کشورهای مستقل مشترک المنافع و کشورهای بالتیک، در سالهای مختلف، دبیر اتحادیه سینماگران [[قزاقستان]]، معاون رئیس جمهور در انجمن ناشران و کتابفروشان قزاقستان و استاد افتخاری و برنده آرای مردمی "نام سرزمین مادری" در حوزه فرهنگ و [[هنر قزاقستان|هنر]] بوده است. | ||
بخیتژان عضو اتحادیه نویسندگان | |||
==== [[کابدش ژومادیلف]] ==== | ==== [[کابدش ژومادیلف]] ==== | ||
متولد ۲۵ آوریل سال ۱۹۳۶ - نویسنده | متولد ۲۵ آوریل سال ۱۹۳۶ - نویسنده مشهور شوروی و [[قزاقستان]]، نویسنده مردمی فرهنگ قزاقستان که در سال ۱۹۶۵ از دانشگاه ایالتی قزاقستان کیروف (دانشگاه فعلی فارابی) فارغ التحصیل شد. او در بین سالهای ۱۹۶۵-۱۹۶۷ به عنوان دستیار ادبی در روزنامه "ادبیات قزاقستان" در بین سالهای ۱۹۶۷- ۱۹۷۶ به عنوان سردبیر خانه چاپ و نشر، و در سالهای ۱۹۷۶-۱۹۸۱ به عنوان ویرایشگر و در سال ۱۹۷۰ او به [[حزب کمونیست]] اتحاد جماهیر شوروی پیوست و در ۲۲ اکتبر سال ۱۹۹۸ از طرف رئیس جمهور عنوان عنوان افتخاری "نویسنده خلق قزاقستان" و در ۱۲ دسامبر ۲۰۰۵ بخاطر خدمات قابل توجه در توسعه اجتماعی و اقتصادی و فرهنگی کشور، تقویت دوستی و همکاری بین مردم جایزهای به او اعطا شد. | ||
او در بین | |||
==== [[ماگژان ژومابایو]] ==== | ==== [[ماگژان ژومابایو]] ==== | ||
شاعر، | شاعر، رماننویس، مترجم و معلم که در ماه جولای سال ۱۸۹۳ م در منطقه شمال [[قزاقستان]] در سواحل دریاچه ساسیکول متولد شد. او از گروه ترکان و مغولان میانه است. پدر این شاعر "بیکن"، یک مرد مترقی زمان خود بود که به شدت به دانش علاقمند بود و سعی در القای این علاقه به فرزندان خود داشت، او با هفت پسر و دو دختر خانواده بزرگی داشتند که همه آنها بچههای جسور، فعال و زیبایی بودند. | ||
ژومابایو در مدرسه پدر که برای کودکان و بستگان خود ایجاد کرده است به به مدت چهار سال به تحصیل میپردازد. در این مدرس زبانهای شرقی و ادبیات شرقی، حساب و جغرافیا آموزش داده شود. ماگژان در تماس نزدیک با طبیعت بزرگ شده است به همین خاطر برداشت دوران کودکیش در بسیاری از آثار شاعرانه او، "توس"، "بهار در حال آمدن است"، "مادر"، و غیره تجلی یافته است. | [[ماگژان ژومابایو|ژومابایو]] در مدرسه پدر که برای کودکان و بستگان خود ایجاد کرده است به به مدت چهار سال به تحصیل میپردازد. در این مدرس زبانهای شرقی و ادبیات شرقی، حساب و جغرافیا آموزش داده شود. [[ماگژان ژومابایو|ماگژان]] در تماس نزدیک با طبیعت بزرگ شده است به همین خاطر برداشت دوران کودکیش در بسیاری از آثار شاعرانه او، "توس"، "بهار در حال آمدن است"، "مادر"، و غیره تجلی یافته است. | ||
در سال ۱۹۰۵ برای تحصیل | در سال ۱۹۰۵ برای تحصیل در "کیژیلژار " پتروپاولوسک فعلی عزیمت کرد و با شور و شوق به تحصیلات عربی، فارسی، زبان ترکی و تاریخ ترکها پرداخت. در سال ۱۹۱۰ پس از اتمام تحصیلات در این مدرسه با دریافت بالاترین نمره در بین همه افراد تصمیم میگیرد برای ادامه تحصیل خود نزد شاعر و دوست خود بیکموخامبیتف سرگیبایو برود و وارد مدارس "گالیا"، که از بالاترین نهادهای معنوی است شد. که همراه با موضوعات مذهبی هستند علوم سکولار، ادبیات، تاریخ، جغرافیا، هندسه، اصول اولیه موسیقی، و غیره و مهمتر از همه تشویق به نگارش اثر ادبی آموزش داده میشد. | ||
در سال | [[ماگژان ژومابایو|ماگژان]] یک سال و نیم در مدارس مذهبی به تحصیل پرداخت و در سال ۱۹۱۳ او به پتروپاولسک بازگشت و شروع به یادگیری [[زبان روسی]] کرد و در سن چهارده سالگی سرودن شعر را آغاز کرد که آثار او تقریبا در همه روزنامهها به زبان قزاقی و تاتاری چاپ شده است. اولین مجموعه اشعار خود را در سال ۱۹۱۲ درقازان منتشر کرد که موجب یک رویداد در ادبیات [[قزاقستان]] شد در این زمان روابط شاعر جوان و خلاق با افرادی که نقش مهمی در سرنوشت شاعر و ادبیات قزاق بازی کردهاند گره خورد. | ||
در سال ۱۹۱۷ از حوزه فارغ التحصیل و با افتخار و به خانه خود بازگشت. در حالی که انقلاب و جنگهای داخلی فضای سنگین، گیجکنندهای ایجاد کرده بود. وارد [[حزب آلاش]] شد و در سال ۱۹۱۸ اولین سردبیر روزنامه قزاق میشود. | |||
در سال | در سال ۱۹۲۲ او به عنوان یک معلم ارشد در موسسه آموزشی قزاق- قرقیز دعوت به کار شد و همکاری با روزنامه "آک-پول"، مجلات "سانا" و "شلپان". در همان سال در قازان، و در سال ۱۹۲۳ در تاشکند شاهد انتشار مجموعه اشعار دوم خود بود. او نقش فعالی در خانه چاپ و نشر "وستوک" برای تدوین و چاپ کتابهای درسی مدارس [[قزاقستان]] داشت و آثار مارکس، انگلس، لنین، آثار گورکی ارا به زبان قزاقی ترجمه کرد. | ||
او در تعمیق و تکمیل کیفیت جدیدی از ارتباطات معنوی بین مردم قزاقستان و مردم [[روسیه]] بزرگ تلاش فراوان کرد و به عنوان یک معلم مکتب کلاسیک نقش بزرگی در تدریس خلاقیتهای نویسندگان بزرگ روسی در مدارس [[قزاقستان]] ایفا کرده است. او به بسیاری از زبانهای دنیا منجمله روسی، عربی، فارسی، گویش ترکی و بسیاری از زبان ترکی تسلط داشت در سال ۱۹۲۹، او به اتهام نادرست ناسیونالیستی در ایجاد گروه "الکا" برای فعالیتهای زیرزمینی دستگیر و زندانی شد. و به ده سال زندان محکوم شد و در سال ۱۹۳۸ در جوانی جان خود را از دست داد، او نه تنها به عنوان یک شاعر از وضعیت موجود رنج میبرد بلکه بخاطر زندانی شدن و تبعید و کشته شدن بستگانش در اردوگاهها بسیار آزرده خاطر بود. نام و آوازه این شاعر جوان به مدت ۲۵ سال پس از مرگش در سال ۱۹۶۰ مسکوت ماند. | |||
او در تعمیق و تکمیل کیفیت جدیدی از ارتباطات معنوی بین مردم قزاقستان و مردم روسیه بزرگ تلاش فراوان کرد و به عنوان یک معلم مکتب کلاسیک نقش بزرگی در تدریس خلاقیتهای نویسندگان بزرگ روسی در مدارس قزاقستان ایفا کرده است. او به بسیاری از | |||
==== [[الیاس اسنبرلین ژانسوگورف]] ==== | ==== [[الیاس اسنبرلین ژانسوگورف]] ==== | ||
[[الیاس اسنبرلین ژانسوگورف]] (H.IIc Eceu6epiu acyrypoB) در ۱ میسال ۱۸۹۴ در یک روستای دور افتاده در منطقه کاپالسکو آلماتی به دنیا آمد.از درخشان ترین چهرههای ادبیات قزاق، که از همان دوران کودکی | [[الیاس اسنبرلین ژانسوگورف]] (H.IIc Eceu6epiu acyrypoB) در ۱ میسال ۱۸۹۴ در یک روستای دور افتاده در منطقه کاپالسکو [[شهر آلماتی|آلماتی]] به دنیا آمد.از درخشان ترین چهرههای ادبیات قزاق، که از همان دوران کودکی برقههای استعداد بزرگی در او دیده می شد. او شاعری مردمی بود که علاقه و ارادت او به مردم در تمام وجودش احساس میشد و هر که اورا دیده است به خوبی از او یاد میکند و یاد و خاطره او برای همیشه در ذهنش باقی می ماند. شکل و شمایل مردم استپ نشین، تفکر خلاقانه، کار مدام و تعهد کامل به ارتقاء مردم و جامعه خود از ویژگیهای این شاعر بوده است او به عنوان شاعری متبحر یک ترانه محلی سرود که از افسانههای بزرگ مردم قزاقستان شد. در کودکی زبان عربی را فراگرفت و به جمع آوری اشعار شفاهی، افسانهها و اهنگها پرداخت. | ||
الیاس از سنین کودکی نه تنها تحت آموزش ساخت صنایع دستی قرار گرفت، بلکه به نواختن عود و آواز پرداخت او از خود علاقه زیادی به مسابقات آهنگ نشان داد. | [[الیاس اسنبرلین ژانسوگورف|الیاس]] از سنین کودکی نه تنها تحت آموزش ساخت صنایع دستی قرار گرفت، بلکه به نواختن عود و آواز پرداخت او از خود علاقه زیادی به مسابقات آهنگ نشان داد. | ||
این پسر باهوش و با استعداد در سال ۱۹۱۰ وارد دبیرستان شد، و به طور متناوب تا سال ۱۹۱۷ به تحصیل پرداخت و خیلی شروع به سرودن شعر کرد و نخستین شعر خود "امید" را در سال ۱۹۱۷ در روزنامه "ساری آرکا" منتشر کرد. | این پسر باهوش و با استعداد در سال ۱۹۱۰ وارد دبیرستان شد، و به طور متناوب تا سال ۱۹۱۷ به تحصیل پرداخت و خیلی شروع به سرودن شعر کرد و نخستین شعر خود "امید" را در سال ۱۹۱۷ در روزنامه "ساری آرکا" منتشر کرد. | ||
اولین نسخه خطی جوان مورخ ۱۹۱۵ و | اولین نسخه خطی جوان مورخ ۱۹۱۵ و ۱۹۲۰ به عنوان [[فرهنگ عمومی قزاقستان|فرهنگ عامه]] و آهنگ غنای مردم بومی و شعر ابای را نگاشت و در تابستان سال ۱۹۲۰ برای پر کردن شکافهای علمی و آموزشی خود به تاشکند رفت و در آنجا در دورههای آموزش معلمی شرکت کرد و با موفقیت این دوره را پشت سرگذاشت و در همان زمان به عنوان یک مصحح در روزنامه "آک ژول" کار میکرد. او اشعاری میسرود و در رونامه چاپ میکرد. در سال ۱۹۲۱ در مدرسه به تدریس پرداخت. در پاییز سال ۱۹۲۲ در روزنامه "تیلش" دعوت به کار شد. و در فوریه سال بعد به عنوان مدیر موسسه آموزش عمومی [[قزاقستان]] منصوب شد. اما نه روزنامه و نه موسسه هر گز او را از سرودن شعر باز نداشت. | ||
الیاس در سال ۱۹۲۴ به مسکو میرود و مطالعات خود را درموسسه | [[الیاس اسنبرلین ژانسوگورف|الیاس]] در سال ۱۹۲۴ به [[مسکو]] میرود و مطالعات خود را درموسسه روزنامهنگاری آغاز میکند. در طی این مدت او یک شاعر مشهور شده بود، شاعر قزاق با مایاکوفسکی و دیگر شاعران عصر خود در [[روسیه]] ملاقات کرد. او در سال ۱۹۲۸ از موسسه روزنامه نگاری فارغ التحصیل شد و بسیاری از اشعار خود را در طول این مدت سروده است و مهارت و بلوغ شاعرانه او به اوج خود رسید. | ||
همراه با مردم خود به شنیدن سوت در | همراه با مردم خود به شنیدن سوت در صحرا و ساخت کارخانهها در جامعه درحال رشد و در محیطهای استپ، و چوپانان دیروز که به کارگر و مهندسان متخصص تبدیل شدهاند عشق میورزید و با سرودن شعر ملودیک "بیشه طلایی" تولد طبقه کارگر قزاقستان احساس خود را به تصویر کشیده است. و تولد مس، چشمههای نفت و ورود اتومبیل و تراکتور در سرزمین مادری خود برای ایجاد تحول در جامعه در اشعارش تجلی یافته است. | ||
در سال ۱۹۳۰، شعر "استپ" را سروده است.این شعر به یاد ماندنی نه تنها اوج خلاقیت شاعر شد، بلکه به عنوان یک دستاورد بزرگ برای شعر قزاقستان شناخته شده است. "استپ" - تاریخچه شاعرانهای از مردم قزاق | در سال ۱۹۳۰، شعر "استپ" را سروده است.این شعر به یاد ماندنی نه تنها اوج خلاقیت شاعر شد، بلکه به عنوان یک دستاورد بزرگ برای شعر [[قزاقستان]] شناخته شده است. "استپ" - تاریخچه شاعرانهای از مردم قزاق را به نمایش گذاشته است که موضوع اصلی این شعر شادی مردم پس از سالها درد و رنج و سختیها است. بسیاری از اشعار او به [[زبان روسی]] ترجمه شده است و یوگنی یفتوشنکو، وینکوروف و لوکنین اشاره کرده اند که اشعار او با قدرت فوق العادهای در سخنرانی و بیان هنری زندگی [[قزاقستان]] او نمایان است. در شعر "خواننده" شاعر ماهرانه و با دقت به اهمیت فرهنگ معنوی مردم، هویت خود و عاطفه و احساس بر اساس آهنگها و افسانههای محلی پرداخته است. | ||
او آثار گورکی، | او آثار گورکی، مایاکوفسکی، منتخب اشعار لرمانتف، الکساندر ژاروفرا ترجمه کرده است و در صدمین سالگرد مرگ پوشکین شاعر اشعار او را به زبان قزاقی ترجمه کرد که یک رویداد بی سابقه در ترجمه ادبیات قزاقستان به شمار میرود. متاسفانه، زندگی شاعر کوتاه بود و یکی از قربانیان بیعدالتی بود که به طور غیرقانونی محکوم شد و تنها پس از یک چهام قرن آثار فوق العاده او تجدید چاپ شد. او به عنوان یک گوهر چند وجهی، استعداد متمایزی داشت. شعر او پر از افکار عمیق، احساس بزرگ شهروندی است. | ||
متاسفانه، زندگی شاعر کوتاه بود و یکی از قربانیان | |||
==== [[احمد بایتیرسنف]] ==== | ==== [[احمد بایتیرسنف]] ==== | ||
شاعر، دانشمند، متخصص در علم زبان ترکی، مترجم و نویسندهای که در ۱۸ ژانویه سال ۱۸۷۳ در شهرستان تورگای در یک خانواده دهقان متولد شد. او تحصیلات اولیه را در روستای مادری خود تمام کرد پس از آن بین سالهای (۱۸۸۶-۱۸۹۱) در مدرسه تورگای روسیه و قزاقستان تحت آموزش معلمان اورنبرگ قرار گرفت. او در | شاعر، دانشمند، متخصص در علم زبان ترکی، مترجم و نویسندهای که در ۱۸ ژانویه سال ۱۸۷۳ در شهرستان تورگای در یک خانواده دهقان متولد شد. او تحصیلات اولیه را در روستای مادری خود تمام کرد پس از آن بین سالهای (۱۸۸۶-۱۸۹۱) در مدرسه تورگای روسیه و قزاقستان تحت آموزش معلمان اورنبرگ قرار گرفت. او در سالهای (۱۸۹۱-۱۸۹۵) به فراگیری آموزش حرفهای پرداخت و در سال ۱۸۹۵ به شغل معلمی در محله خود مشغول شد. در دوران حیات خود قربانی بی عدالتی و سرکوب حکومت استالینی شد. چون او خود را در بین مجامع و شخصیتهای علمی مطرح نمیکرد لذا در تاریخ آوازه چندانی از او باقی نمانده است. | ||
در دوران حیات خود قربانی بی عدالتی و سرکوب حکومت استالینی شد. چون او خود را در بین مجامع و شخصیتهای علمی مطرح نمیکرد لذا در تاریخ آوازه چندانی از او باقی نمانده است | |||
در سال ۱۹۰۹، به مدت دو سال به عنوان رئیس مدرسه [[روسیه]] و [[قزاقستان]]، در "کارکارلاینسک" کار کرد که بخاطر مخالفت با وضعیت موجود دستگیر و به اورنبورگ تبعید شد. در این دوره تحقیقات علمی خود را در رشته زبانشناسی [[قزاقستان]] و روش تدریس زبان مادری انجام داد. در سالهای بعد او شروع به توسعه اصول اصلاح الفبا و دستور زبان قزاقی کرد به همین خاطر او به عنوان آغازگر الفبای [[قزاقستان]] جدید شناخته میشود. | |||
در | او در زمان خود به عنوان یک مدل خوب برای همه ملتهای ترک در طول اصلاحات نوشتن خدمت کرده است. این نویسنده بزرگ راهنمای کتابهای مطالعه "دستور زبان"، "رشد گفتار"، گلچینهای ادبی مختلف را نوشت که این آثار هنوز هم در میان دانشمندان زبانشناسی [[قزاقستان]] و روش تدریس زبان قزاقی از جایگاه ویژهای برخورد داشت. فعالیتهای خلاقانه ادبی [[احمد بایتیرسنف|بایتیرسنف]] با افسانه نویسی آغاز شد. در شعرهای خود به نیازها و آرمانهای مردم قزاق و رویاهای خود از آیندهی روشن [[قزاقستان]] توجه ویژهای داشت. | ||
او در سال ۱۹۱۳ نخستین سردبیر روزنامه "قزاقستان" شد. برنامه اصلی این روزنامه بررسی مشکلات توسعه زبان قزاقی بود. | در آثار "چهل افسانه" (۱۹۰۹)، "ماسا" (۱۹۱۱)، "پشه" (۱۹۱۱) رذایل و نقاط ضعف انسان را به عنوان بیکاری، تنبلی، غرور، جهل به سخره گرفته شده است. او در سال ۱۹۱۳ نخستین سردبیر روزنامه "[[قزاقستان]]" شد. برنامه اصلی این روزنامه بررسی مشکلات توسعه زبان قزاقی بود. پس از انقلاب سال ۱۹۱۷ به عضویت حزب "آلاش" در آمد و عضو کمیته انقلابی نظامی ([[قزاقستان]]) در منطقه قرقیزستان، کمیسر خلق منطقه آموزش و پرورش (۱۹۲۰-۱۹۲۱)، رئیس مرکز علمی (۱۹۲۱-۱۹۲۲) و عضو علمی شورای روش کمیساریای خلق شد. | ||
در ۱۹۲۱-۱۹۲۸ او در موسسه آموزش و پرورش، جایی که او در مورد زبان قزاقی و ادبیات، تاریخ و فرهنگ سخنرانی میکرد مشغول کار شده است. در ۱۹۲۸-۱۹۲۹ استاد دانشگاه ایالتی [[قزاقستان]] شد. او ریشه کنی بیسوادی، بهبود فرهنگ و توسعه الفبای نوشتاری قزاقی را سرعت بخشید. در ژوئن ۱۹۲۹ در جریان سفر به قیزیل اوردا دستگیر شد. او متهم شده بود که او در سال ۱۹۲۶ در کنگره مطالعات ترک در باکو شرکت کرده است و به اتهام ملاقات با دانشمندان خارجی برای کمک به اجرای طرح تفکیک [[قزاقستان]] از [[روسیه]] و سعی در برقراری تماس با مصطفی چوکایویم داشته است: در سال ۱۹۳۷، در موج جدیدی از سرکوب او دوباره دستگیر شد. و به عنوان "دشمن مردم" در ۸ دسامبر ۱۹۳۸ به ضرب گلوله کشته شد و اکنون خانه او در منطقه آلماآتا، به موزه تبدیل شده است. و خیابانهای بسیاری از شهرستانهای [[قزاقستان]] و دانشگاه ایالتی کستانای به نام او نامگذاری شده است. | |||
در ۱۹۲۱-۱۹۲۸ او در موسسه آموزش و پرورش، جایی که او در مورد زبان قزاقی و ادبیات، تاریخ و فرهنگ سخنرانی میکرد مشغول کار شده است. در ۱۹۲۸-۱۹۲۹ استاد دانشگاه ایالتی قزاقستان شد. او ریشه کنی | |||
در ژوئن ۱۹۲۹ در جریان سفر به قیزیل اوردا دستگیر شد. او متهم شده بود که او در سال ۱۹۲۶ در کنگره مطالعات ترک در باکو شرکت کرده است و به اتهام ملاقات با دانشمندان خارجی برای کمک به اجرای طرح تفکیک قزاقستان از روسیه و سعی در برقراری تماس با مصطفی چوکایویم داشته است: در سال ۱۹۳۷، در موج جدیدی از سرکوب او دوباره دستگیر شد. و به عنوان "دشمن مردم" در ۸ دسامبر ۱۹۳۸ به ضرب گلوله کشته شد و اکنون خانه او در منطقه آلماآتا، به موزه تبدیل شده است. و خیابانهای بسیاری از | |||
==== [[مختار آویزف اماخانف]] ==== | ==== [[مختار آویزف اماخانف]] ==== | ||
مختار آویزف نویسنده آکادمی علوم قزاقستان در دوران اتحاد جماهیر شوروی، که اولین دکتری در قزاقستان را دریافت کرد، استاد افتخاری و یکی از دانشمندان مشهور در سطح اتحاد جماهیر شوروی که در سمی منطقه فعلی آبای در سمیپالاتینسک در تاریخ ۲۸ سپتامبر ۱۸۹۷ متولد شد و در سال ۱۹۶۱ درگذشت. خانواده آویزوف با خانواده آبای در ارتباط بود. پدربزرگ مختار از دوستان و علاقمندان نسبت به خلاقیتهای آبای بود. تحصیلات آویزوف در یک مدرسه روسی در دانشکده زبانشناسی معلمان لنینگراد (سن پترزبورگ) از دانشگاه آسیای مرکزی فارغ التحصیل شد. | [[مختار آویزف اماخانف|مختار آویزف]] نویسنده آکادمی علوم [[قزاقستان]] در دوران اتحاد جماهیر شوروی، که اولین دکتری در [[قزاقستان]] را دریافت کرد، استاد افتخاری و یکی از دانشمندان مشهور در سطح اتحاد جماهیر شوروی که در سمی منطقه فعلی آبای در سمیپالاتینسک در تاریخ ۲۸ سپتامبر ۱۸۹۷ متولد شد و در سال ۱۹۶۱ درگذشت. خانواده آویزوف با خانواده آبای در ارتباط بود. پدربزرگ مختار از دوستان و علاقمندان نسبت به خلاقیتهای [[ابراهیم قونانبایف اولی|آبای]] بود. تحصیلات [[مختار آویزف اماخانف|آویزوف]] در یک مدرسه روسی در دانشکده زبانشناسی معلمان لنینگراد ([[سنت پترزبورگ|سن پترزبورگ]]) از دانشگاه آسیای مرکزی فارغ التحصیل شد. | ||
آویزوف خلاقیتهای خود را با نوشتن نمایشنامه به نمایش گذاشت و با نمایشنامه نویسی استعداد خود را شکوفا کرد. او بیش از بیست نمایشنامه مانند آثار کلاسیک جهان و درام روسی با عنوان "بازرس دولت" توسط گوگول "اتللو" و "رام کردن زن سرکش" نوشته ویلیام شکسپیر، "اشراف" ، "عشق بهار" نوشته است، و به زبان قزاقی ترجمه شده است . | [[مختار آویزف اماخانف|آویزوف]] خلاقیتهای خود را با نوشتن نمایشنامه به نمایش گذاشت و با نمایشنامه نویسی استعداد خود را شکوفا کرد. او بیش از بیست نمایشنامه مانند آثار کلاسیک جهان و درام روسی با عنوان "بازرس دولت" توسط گوگول "اتللو" و "رام کردن زن سرکش" نوشته ویلیام شکسپیر، "اشراف" ، "عشق بهار" نوشته است، و به زبان قزاقی ترجمه شده است. | ||
"راه آبای" که رمان بسیار بلندی است در چهار جلد نوشته است که به زبانهای مختلف از جمله به زبان فارسی نیز ترجمه شده است و در دو جلد بسیار قطور در ایران منتشر شده است، این کتاب از شاهکارهای ادبی مختار است. او یکی از چهرههای درخشان در حوزه ادبیات قزاقستان است. | "راه آبای" که رمان بسیار بلندی است در چهار جلد نوشته است که به زبانهای مختلف از جمله به زبان فارسی نیز ترجمه شده است و در دو جلد بسیار قطور در ایران منتشر شده است، این کتاب از شاهکارهای ادبی مختار است. او یکی از چهرههای درخشان در حوزه ادبیات [[قزاقستان]] است. نثر ملی و درام نویسی را در اوایل قرن بیستم تجربه کرد و بر خلاف مایلین که بیشتر تمایل به مسائل اخلاقی در آثار خود داشت [[مختار آویزف اماخانف|آویزوف]] موضوع اصلی داستان کوتاه و رمانهای خود را نه تنها به درد و رنج توده مردم، ظلم و ستم و بیداری معنوی مردم توجه داشت. | ||
در حالی که دیوار خود بیگانگی اجتماعی و اخلاقی بین افراد جامعه بوجود آمده بود، هیچ عدالتی احساس نمی شد. این شاعر جوان همه چیز را سیاه یا سفید نمیدید. اولین کار او بازی "کبک"، بر اساس افسانه محبوب در مورد سرنوشت غمانگیز دو مرد جوان که جرات به قرار دادن احساسات خود را در نزاع قبیلهای نشان میداد بیان کرد. از نوامبر سال ۱۹۱۹، با استقرار قدرت شوروی در منطقه سمیپالاتینسک نقش فعالی در زندگی سیاسی و اجتماعی منطقه و تحولات انقلابی آن داشت و مدتی در روزنامه "تیلی [[قزاقستان]]" کار کرد، و در برگزای دورههای تربیت معلم تلاش بسیار کرد. | |||
در حالی که دیوار خود بیگانگی اجتماعی و اخلاقی بین افراد جامعه بوجود آمده بود، هیچ عدالتی احساس نمی شد. این شاعر جوان همه چیز را سیاه یا سفید | |||
از نوامبر سال ۱۹۱۹، با استقرار قدرت شوروی در منطقه سمیپالاتینسک نقش فعالی در زندگی سیاسی و اجتماعی منطقه و تحولات انقلابی آن داشت و مدتی در روزنامه "تیلی قزاقستان" کار کرد، و در برگزای دورههای تربیت معلم تلاش بسیار کرد. | |||
سال ۱۹۳۰ نقطه عطفی در زندگی او ایجاد شد، زمانی که به اتهام واهی فعالیتهای ناسیونالیستی دو سال از عمرش را در زندان گذراند که بهترین آثار او در همین زمان منتشر شد. | سال ۱۹۳۰ نقطه عطفی در زندگی او ایجاد شد، زمانی که به اتهام واهی فعالیتهای ناسیونالیستی دو سال از عمرش را در زندان گذراند که بهترین آثار او در همین زمان منتشر شد. | ||
و در سال ۱۹۶۰ داستانها و رمانهای اولیه خود را در مجموعه "کاراش" تجدید چاپ شد، و انتشار رمان "زمان بی | و در سال ۱۹۶۰ داستانها و رمانهای اولیه خود را در مجموعه "کاراش" تجدید چاپ شد، و انتشار رمان "زمان بی باکی" به زبان [[روسیه]] و [[قزاقستان]] منتشر کرد. | ||
با افزایش تجربه و مهارتهای هنری | با افزایش تجربه و مهارتهای هنری به تدریج طرحهای بزرگی در مقیاس وسیع در ذهن او ایجاد شد. و با پرداختن به مطالعه اشعار، اندیشهها و زندگی و بیوگرافی [[ابراهیم قونانبایف اولی|آبای]]، بزرگترین اثر ادبی خود را خلق کرد. او کنتابها و مقالات متعددی را در مود آبای نکاشته است. میتوان گفت که [[مختار آویزف اماخانف|مختار آویزوف]] تمام زندگی و تجربه خلاقانه خود را در سال ۱۹۴۷ با انتشار کتاب دوم رمان "راه آبای" که او را فرشتهای با توانایی فوق العاده و دارای رشد معنوی و عملی و نزدیکی با مردم خود معرفی کرد یک روایت حماسی بزرگ در مورد [[ابراهیم قونانبایف اولی|آبای]] به کار گرفت. این رمان یکی از معدود آثار ادبیات جهان است که شخصیتهای اصلی آن در اعماق وجود میلیونها نفر از خوانندگان نفوذ کرده است. استعداد هنری مختار جهانی بود و نه تنها سهم بزرگی در توسعه درام و تئاتر [[قزاقستان]] داشت بلکه یکی از بزرگترین استادان بیان هنری قرن بیستم شناخته شده است. | ||
میتوان گفت که مختار آویزوف تمام زندگی و تجربه خلاقانه خود را در سال ۱۹۴۷ با انتشار کتاب دوم رمان "راه آبای" که او را فرشتهای با توانایی فوق العاده و دارای رشد معنوی و عملی و نزدیکی با مردم خود معرفی کرد یک روایت حماسی بزرگ در مورد آبای | |||
این رمان یکی از معدود آثار ادبیات جهان است که شخصیتهای اصلی آن در اعماق وجود میلیونها نفر از خوانندگان نفوذ کرده است. استعداد هنری مختار جهانی بود و نه تنها سهم بزرگی در توسعه درام و تئاتر قزاقستان داشت بلکه یکی از بزرگترین استادان بیان هنری قرن بیستم شناخته شده است. | |||
==== [[ابراهیم آلتینسارین]] ==== | ==== [[ابراهیم آلتینسارین]] ==== | ||
آموزگار و مربی برجسته و علاقمند به فرهنگ عامه و مردم نگار در ۲ نوامبر سال ۱۸۴۱ در روستای ژانبورچی در محله نیکلاس شهرستان در استان کوستانای فعلی متولد شد. پس از مرگ پدرش، او در خانه پدر بزرگ خود که یکی از معتبرترین شخصیتهای زمان خود بود بزرگ شد | آموزگار و مربی برجسته و علاقمند به [[فرهنگ عمومی قزاقستان|فرهنگ عامه]] و مردم نگار در ۲ نوامبر سال ۱۸۴۱ در روستای ژانبورچی در محله نیکلاس شهرستان در استان کوستانای فعلی متولد شد. پس از مرگ پدرش، او در خانه پدر بزرگ خود که یکی از معتبرترین شخصیتهای زمان خود بود بزرگ شد. ابراهیم در نه سالگی در اورنبورگ در اولین مدرسه ویژه کودکان [[قزاقستان]] مشغول به تحصیل شد و در سال ۱۸۵۷ پس از فارغ التحصیلی در اورنبورگ به عنوان یک مترجم باقی ماند. | ||
ابراهیم در نه سالگی در اورنبورگ در اولین مدرسه ویژه کودکان قزاقستان مشغول به تحصیل شد و در سال ۱۸۵۷ پس از فارغ التحصیلی در اورنبورگ به عنوان یک مترجم باقی ماند. | |||
آلتینسارین آثار شکسپیر، گوته، پوشکین، لرمانتف، نوایی، فردوسی و بسیاری دیگر از شعرا و شخصیتهای علمی و ادبی جهان را مورد مطالعه قرار داد. | [[ابراهیم آلتینسارین|آلتینسارین]] آثار شکسپیر، گوته، پوشکین، لرمانتف، نوایی، فردوسی و بسیاری دیگر از شعرا و شخصیتهای علمی و ادبی جهان را مورد مطالعه قرار داد. [[ابراهیم آلتینسارین|آلتینسارین]] در سال ۱۸۶۰ اورنبورگ را به قصد رفتن به قلعه تورگایی برای فعالیت در قالب معلمی ترک کرد. در سال ۱۸۶۴ با مشارکت مستقیم او یک مدرسه ابتدایی برای کودکان [[قزاقستان]] افتتاح شد، لذا از همان زمان به صورت فعال به فعالیت آموزشی و مدیریت این موسسه آموزشی پرداخت. | ||
او در همان شهرستان دستیار ارشد یک قاضی فدرال شد. اما با این حال آرمانها و عشق و علاقه خود را در نظام آموزشی احساس میکرد. به همین خاطر اولین مدرس دخترانه را ایجاد کرد و کتابهای درسی را با الفبای قزاقی نوشته است. علاوه بر آن در توسعه کتابهای درسی به [[زبان روسی]] نقش فعالی داشت. تعدادی از کتابهای [[ابراهیم آلتینسارین|التیسارین]] که منتشر شده عبارتند از: "گلچین قزاقستان" در دو بخش (۱۸۷۹)، "هدایت اولیه آموزش زبان روسی - قرقیزی" (۱۸۷۹)، و "مکتوبات" ( "خواننده")، مربوط به سال ۱۸۸۹، میراث ادبی او شامل ترجمه، شعر، داستان کوتاه، قصه، مقالات قوم نگاری و داستان [[قزاقستان]] است و اوبه عنوان بنیانگذار ادبیات کودکان [[قزاقستان]] نامیده میشود. | |||
در | در داستانهای کوتاه خود موفق به طرح مشکلات جدی زندگی اجتماعی مردم شد. ترجمههای [[ابراهیم آلتینسارین|التینسارین]] که با ژانرهای افسانهای در ادبیات [[قزاقستان]] آغازشد، به شکل گیری زبان قزاقی کمک کرده است. قصه کریلوف، در درجه اول برای کودکان دوران ابتدایی نوشته شده است که بعدا به یک ابزار موثر آموزشی نسل جوان تبدیل شد و آثار تولستوی، یوشینسکوو و دیگر نویسندگان و شاعران [[روسیه]] را ترجمه کرده است است. فعالیتهای چند جانبه گستردهای را در توسعه اقتصادی، فرهنگی و معنوی مردم قزاق کرده است و به عنوان یک مربی برجسته، معلم، نویسنده سهم بزرگی در پیشرفت فرهنگ دموکراتیک [[قزاقستان]] شناخته شده است. | ||
او به افتخار معلم برجسته در سال ۲۰۰۷ توسط وزارت آموزش و پرورش و علوم جمهوری [[قزاقستان]] جایزه دپارتمان را دریافت کرد و سر انجام در ۱۷ ژوئیه یا ۲۹ ژوئیه سال ۱۸۸۹ در نزدیکی خانهاش در ساحل رودخانه تبول در گذشت و نزدیک قبر پدرش به خاک سپرده شد. | |||
او به افتخار معلم برجسته در سال ۲۰۰۷ توسط وزارت آموزش و پرورش و علوم جمهوری قزاقستان جایزه دپارتمان را دریافت کرد و سر انجام در ۱۷ ژوئیه یا ۲۹ ژوئیه سال ۱۸۸۹ در نزدیکی | |||
==== [[محمدبیت آتمیسولی باتیر]] ==== | ==== [[محمدبیت آتمیسولی باتیر]] ==== | ||
محمدبیت که یکی مردان جنگجوی و شاعری با روح بلند بوده است و برای آزادی و استقلال قزاقستان تلاش زیادی کرده است درمحل بیک تایو | [[محمدبیت آتمیسولی باتیر|محمدبیت]] که یکی مردان جنگجوی و شاعری با روح بلند بوده است و برای آزادی و استقلال [[قزاقستان]] تلاش زیادی کرده است درمحل بیک تایو در منطقه اورال متولد شده است. او از دوران کودکی در سرودن شعر شور و عشق فراوانی داشت و استعداد شاعرانه خود را از همان اوایل کودکی بروز داد و شهرت استعداد شاعرانه او نه تنها در تسلط بر کلمات بود بلکه به دلیل کیفیت معنوی در عقل، شجاعت و انسانیت او بوده است. | ||
او از | هنگامی که [[محمدبیت آتمیسولی باتیر|محمدبیت]] در میان مردم محبوب شد، جهانگیر خان میخواست او را از سرودن اشعار علیه دولت جلوگیری کند اما آزادیخواهی، او را از اطاعت و تسلیم شدن باز میدارد. او در سال ۱۸۳۸، با یک گروه کوچک به خانات خیوه نقل مکان کرد. و دوباره میخواست آزادی و استقلال مردم را در مقابل دولت به آنها برگرداند اما موفق نشد. | ||
[[محمدبیت آتمیسولی باتیر|محمدبیت]] بخاطر مبارزه با دولت و خانان وقت دستیگر شد و آخرین سالهای زندگی خود را روستا به سر برد که در آخر سر سر سپردگان خان این شاعر مبارز را ناجوانمردانه کشتند و نام او به عنوان یک شاعر مبارز برای آزادی، استقلال و برقراری عدالت در خاطره مردم [[قزاقستان]] باقیماند. | |||
==== [[شوژه]] ==== | ==== [[شوژه]] ==== | ||
[[شوژه]] (IIIoe)، شاعر فرهنگ عامه قزاقستان و آهنگساز که موفقیت او در مسابقات شعر و سخنرانی از شعرای دیگر کم نبود. برخی از آثار او، مانند، "شنیدن صدای دومبرا" و "ستایش"، به ستایش فردی افراد | [[شوژه]] (IIIoe)، شاعر [[فرهنگ عمومی قزاقستان|فرهنگ عامه قزاقستان]] و آهنگساز که موفقیت او در مسابقات شعر و سخنرانی از شعرای دیگر کم نبود. برخی از آثار او، مانند، "شنیدن صدای دومبرا" و "ستایش"، به ستایش فردی افراد مشهور و شناخته شده اختصاص داده شده است. او از دوران کودکی به نواختن عود و کوبیز و هنر شاعرانه تمایل فراوانی از خود نشان داد. | ||
او با ابای آشنا بود، ابای از شوژه بخاطر سرودن بسیاری از | او در یک خانواده فقیر متولد شد که در دوران کودکی بخاطر بیماری رنج زیادی را متحمل شده است. [[شوژه]] مجبور شد برای به دست آوردن استعداد شاعرانه با وجود تمام سختیهای زندگی تلاش کند و از ظلم و ستم سخن میگفت، از دورویی و بیرحمیهایی که بردم تحمیل میشد و هزینههای سخت زندگی و بی عدالتی و استبداد بر مردم انتقاد میکرد. او با [[ابراهیم قونانبایف اولی|ابای]] آشنا بود، ابای از شوژه بخاطر سرودن بسیاری از حماسهها، آهنگهای محلی و افسانه، قدردانی کرد، صداقت و شجاعت فداکارانه، ادب و احترام در اشعار این شاعر بزرگ موج میزد. | ||
==== [[شالکیز ژیرائو]] ==== | ==== [[شالکیز ژیرائو]] ==== | ||
[[شالکیز ژیرائو]] (IIIaIKHH3 IIpay)، شاعر قصه گو و جنگجوی قزاقستان در غرب قزاقستان به دنیا آمد. مادر او یکی از اشراف فئودال بزرگ منطقه بود که در سن سه ماهگی مادرش را از دست داد. | [[شالکیز ژیرائو]] (IIIaIKHH3 IIpay)، شاعر قصه گو و جنگجوی قزاقستان در غرب [[قزاقستان]] به دنیا آمد. مادر او یکی از اشراف فئودال بزرگ منطقه بود که در سن سه ماهگی مادرش را از دست داد. او همواره تلاش میکرد که قدرت و توانایی خود را بیش از آنچه هست به نمایش بگذارد. که این موضوع در نوشتههای دیگران و خود او به وضوح مشاهده میشود. | ||
او همواره تلاش میکرد که قدرت و توانایی خود را بیش از آنچه هست به نمایش بگذارد. که این موضوع در نوشتههای دیگران و خود او | |||
شاعر معروف تمام عمر خود را در مبارزه سپری کرده است | این شاعر مشهورترین شاعر زمان خود قبل از انقلاب ۱۹۱۷ بود خلاقیتهای شالکیز همواره توسط بسیاری از دانشمندان و محققان [[روسیه]] به صورت مغبت ارزیابی شده است. آهنگ شالکیزدر مورد بیگ تیمور، چهار بار در جنگهای ادبی و نشریات مختلف تجدید چاپ. آثار او نمونههای کلاسیک [[هنر قزاقستان|هنر]] بداهه سرایی است اما عمق فلسفی بسیاری از آثار شاعر، که مورد نیاز فکر و کار خستگی ناپذیر تفکر اوست نشان میدهد که در این آثار مورد تجدید نظر قرار گرفتند، در نتیجه از بداهه خالص بیرون آمد. او بنیانگذار شعر فلسفی قزاق شناخته میشود و بسیاری از نوشتههای موجز او در فرهنگ [[قزاقستان]] به ضرب المثل تبدیل شده است. شاعر معروف تمام عمر خود را در مبارزه سپری کرده است. | ||
در مورد نقش شالکیز در ادبیات قزاقستان "ماگائوین" نوشته است که | در مورد نقش شالکیز در ادبیات [[قزاقستان]] "ماگائوین" نوشته است که شالکیز در طول عمر طولانی در دشت قپجاق به عنوان شاعر اول عصر خود شناخته شده بود. | ||
شالکیز آخرین سالهای عمر خود را در دولت خاقان آذر [[قزاقستان]] به سر برد. و عادت به فرمانبرداری از حاکمان دوران خود نداشت. این شاعر قصه گوی دارای احساسات مختلفی بود؛ زیرکی، خوی سرکش و ارائه تصاویر هنری. آثار او اثری از دوران باستان است که چشم انداز ساکنان استپ، طبیعت انسان، به خصوص شخصیت او، اخلاقی و اصول اخلاقی او را بیان میکند. | |||
این شاعر قصه گوی دارای احساسات مختلفی بود؛ زیرکی، خوی سرکش و ارائه تصاویر هنری | |||
آثار او اثری از دوران باستان است که چشم انداز ساکنان استپ، طبیعت انسان، به خصوص شخصیت او، اخلاقی و اصول اخلاقی او را بیان میکند. | |||
==== [[دوسپامبیت ژیرائو]] ==== | ==== [[دوسپامبیت ژیرائو]] ==== | ||
[[دوسپامبیت ژیرائو]] (IocuaM6eT KIpay) در سال ۱۴۹۰ در شهرستان آزائو به دنیا آمد، و در سال ۱۵۲۳ درگذشت. او یکی از نمایندگان ادبیات قزاقستان باستان است، مبارزات نظامی ژیرائو در دوران شکل گیری مردم قزاق به عنوان یک ملت با هویت مستقل بود، او در بسیاری از لشکرکشیهای نظامی که در جنگ بین کریمه، قازان خان و نوگای صورت گرفت شرکت کرد | [[دوسپامبیت ژیرائو]] (IocuaM6eT KIpay) در سال ۱۴۹۰ در شهرستان آزائو به دنیا آمد، و در سال ۱۵۲۳ درگذشت. او یکی از نمایندگان ادبیات [[قزاقستان]] باستان است، مبارزات نظامی ژیرائو در دوران شکل گیری مردم قزاق به عنوان یک ملت با هویت مستقل بود، او در بسیاری از لشکرکشیهای نظامی که در جنگ بین کریمه، قازان خان و نوگای صورت گرفت شرکت کرد. یکی از میراثهای شاعرانه [[دوسپامبیت ژیرائو|ژیرائو]] ماندن در [[فرهنگ عمومی قزاقستان|فرهنگ عامه]] است، در آغاز قرن نوزدهم در برخی از نسخههای خطی برخی از آثارش در مجموعههای مختلف ادبی گنجانده شده است. | ||
در آهنگهای افسانهای و آثار [[دوسپامبیت ژیرائو|ژیرائو]] میتوان در مورد افکار، اهداف زندگی، امید، جهان معنوی، اصول اخلاقی و چشم انداز نویسنده قضاوت کرد. او بیشتر آهنگهای رزمی میسرود که از نظر محتوا بسیار عمیق و در عین حال برای خواننده قابل درک میباشد. از کلمات بسیار زیبا و دقیق برای بیان افکار خود استفاده میکرد. [[دوسپامبیت ژیرائو|ژیرائو]] در سال ۱۵۲۳ در مبارزات انتخاباتی آستاراخان به سختی مجروح شد و درگذشت. | |||
در آهنگهای افسانهای و آثار ژیرائو میتوان در مورد افکار، اهداف زندگی، امید، جهان معنوی، اصول اخلاقی و چشم انداز نویسنده قضاوت کرد. او بیشتر آهنگهای رزمی میسرود که از نظر محتوا بسیار عمیق و در عین حال برای خواننده قابل درک میباشد.از کلمات بسیار زیبا و دقیق برای بیان افکار خود استفاده میکرد. ژیرائو در سال ۱۵۲۳ در مبارزات انتخاباتی آستاراخان به سختی مجروح شد و درگذشت. | |||
==== [[کازتوگان ژیرائو]] ==== | ==== [[کازتوگان ژیرائو]] ==== | ||
[[کازتوگان ژیرائو]] (Ka3TyraH Ipay)، که سال تولد و مرگ او | [[کازتوگان ژیرائو]] (Ka3TyraH Ipay)، که سال تولد و مرگ او به صورت دقیق مشخص نیست. شاعر بداههسرا، قصه گو و یکی از بنیانگذاران حماسه ملی است. او تقریبا در سال ۱۴۲۰ در منطقهای نزدیکی شهر آستاراخان متولد شده است ولی محل و زمان مرگ اودر تاریخ ثبت نشده است و بنا بر اطلاعات موجود در شهر آکتائو در کنار سواحل ادیل از شاخههای ولگا بزرگ شده است. او در سال ۱۴۸۰ به قبیله آلشین و خانان قزاق پیوست و بسوی ساحل شرقی ادیل مهاجرت کرد. | ||
میراث ادبی خلاق ژیرائو متشکل از تعدادی آهنگ است که زندگی، وجود، میهن و زندگی نظامی قزاقها را توصیف میکند. که با آثار خود در ادبیات قزاق جایگاه والایی یافته است. و آثار او نگاهی اجمالی از آن زمان را به نمایش میگذارد. | میراث ادبی خلاق [[کازتوگان ژیرائو|ژیرائو]] متشکل از تعدادی آهنگ است که زندگی، وجود، میهن و زندگی نظامی قزاقها را توصیف میکند. که با آثار خود در ادبیات قزاق جایگاه والایی یافته است. و آثار او نگاهی اجمالی از آن زمان را به نمایش میگذارد. | ||
در نوشته "اضطراب نگرانی مردم من " در مورد اینکه چگونه مردم خانههای خود را ترک کرده بودند و در جاهای دیگر و به ادیل مهاجرت کردند پرداخته است و در شعر "اوج قابل مشاهده است اما غیر قابل دسترس،" نویسنده در نقش یک جنگجو و فرمانده نظامی به نظر میرسد. | در نوشته "اضطراب نگرانی مردم من" در مورد اینکه چگونه مردم خانههای خود را ترک کرده بودند و در جاهای دیگر و به ادیل مهاجرت کردند پرداخته است و در شعر "اوج قابل مشاهده است اما غیر قابل دسترس،" نویسنده در نقش یک جنگجو و فرمانده نظامی به نظر میرسد. [[کازتوگان ژیرائو|ژیرائو]] در اشعار خود به وضوح وضعیت سربازان عشایر، وضعیت زندگی خود، شرایط محیطزیست، وسعت تخیل شاعر، غنا و زیبایی تکنیکهای هنری خود را نشان میدهد. صحنههای هنری و آهنگهای او برای قرنها به عنوان یک مدرسه هنری و الگوهای ادبی باقی مانده است خلاقیت او به عنوان نمونههایی از اشعار [[قزاقستان]] باستان در [[فرهنگ عمومی قزاقستان|فرهنگ عامه]] آهنگ باقی مانده است. مجموعه اشعار این شاعر در سالهای ۱۸۶۲، ۱۹۱۰ و ۱۹۷۰ منتشر شده است. | ||
ژیرائو در اشعار خود به وضوح وضعیت سربازان | |||
صحنههای هنری و آهنگهای او برای قرنها به عنوان یک مدرسه هنری و الگوهای ادبی باقی مانده است خلاقیت او به عنوان نمونههایی از اشعار قزاقستان باستان در فرهنگ عامه آهنگ باقی مانده است.مجموعه اشعار این شاعر در سالهای ۱۸۶۲، ۱۹۱۰ و ۱۹۷۰ منتشر شده است. | |||
==== [[آسان کایگی سابیتولی]] ==== | ==== [[آسان کایگی سابیتولی]] ==== | ||
[[آسان کایگی سابیتولی]] (AcaH KaiiTbI Ca6HTy.III)؛ دولتمرد، شاعر، | [[آسان کایگی سابیتولی]] (AcaH KaiiTbI Ca6HTy.III)؛ دولتمرد، شاعر، قصهگو و فیلسوفی که در نیمه دوم قرن چهاردهم در کنارههای ولگا به دنیا آمده است. او یکی از با نفوذترین مشاوران محمد بزرگ، بنیانگذار خان نشین گروه ترکان و مغولان طلایی بود. سابیتولی به منظور بهبود وضعیت افراد به عنوان سیاست داخلی در مورد استفاده از زمین و چراگاهها نظریه توافی خود را ارائه داد جایی که این مشکلات عادلانه و بدون تشدید تضاد بین خان و مردم عادی به عنوان یکی از حامیان توسعه سیاست خارجی و یک مدل واحد در [[جامعه قزاقستان]] را پیشنهاد کرد. او عدالت را برای همه بشریت جستجو میکرد مخصوصا برای استپ نشینان که همواره در معرض بلایای طبیعی بودند. ژروییک جایی که میزیست نه تنها یک مکان زیبا، بلکه حفاظت از دست دشمنان خارجی به شمار میرفت که مدل یک جامعه و برنامه جدیدی برای حفاظت از قزاقها در عرصه تاریخی بود. او که در مورد سر نوشت آینده مردم [[قزاقستان]] نگران بود و ایجاد یک بهشت در روی زمین را در سر میپروراند تمام تلاش خود را برای اتحاد بین تمام قبایل و خانات قزاق به کار گرفت. [[آسان کایگی سابیتولی|آسان کایگی]] تمام استپهای [[قزاقستان]] را دست یابی به سرزمین موعود خود در نوردید و به هر جای جدید که میرسید با نگاه انتقادی و ارزیابی جامع به آن مینگریست. | ||
او که در مورد سر نوشت آینده مردم قزاقستان نگران بود و ایجاد یک بهشت در روی زمین را در سر میپروراند تمام تلاش خود را برای اتحاد بین تمام قبایل و خانات قزاق | |||
او | هوش و ذکاوت، توانایی پیش بینی حوادث و فداکاری او خان را بر آن داشت که برای محافظت در برابر حاکمان همسایه که گوشه چشمی به سرزمینهای جنوب شرق داشتند و به ظهور کشور تزاری [[روسیه]] توجه ویژهای داشته باشد. نام آسانکایگی نه تنها به طور گسترده در میان قزاقها، بلکه در میان کشورهای همسایه زبانزد شد و چشم انداز اخلاقی هسته اصلی تفکر فلسفی این شاعر بزرگ را تشکیل میداد. تأملات فلسفی او از چند بخش عمده تشکیل شده بود؛ جایگاه انسان در جهان خلقت، ارزش و مفهوم انسانیت، مفاهیم اخلاقی و اصول ارائه شده اخلاقی در قالب شعر و گسترش اخلاق همراه با ویژگیهای تمدن شرقی. | ||
هر چند زمان فوت و محل دقیق او مشخص نیست ولی در محل دفن او دو روایت مطرح شده است: | او ثابت کرد که جهان بینی [[قزاقستان]] از مفاهیم نزدیک در جوهر و فلسفه شاعرانه تشکیل شده است. حفاظت از توجه با عشق با انسانیت در مقابل پان ازبکیسم، ترکمنیسم، قرقیزیسم و کاراکالپاک از ایدهها و آرزوهای او بود که به یک نماد مبارزه علیه استبداد، خشونت و بی عدالت تبدیل شد. هر چند زمان فوت و محل دقیق او مشخص نیست ولی در محل دفن او دو روایت مطرح شده است: | ||
* در اولتای در منطقه ژزکازگان؛ | * در اولتای در منطقه ژزکازگان؛ |
نسخهٔ کنونی تا ۳ سپتامبر ۲۰۲۴، ساعت ۲۱:۱۳
زبان قزاقی از گروه زبانهای ترکی قپچاقی است که بسیاری از واژگان آن از زبان های دیگر مثل: عربی، فارسی، مغولی و روسی گرفته شده است و نزدیکترین زبانها به قزاقی، زبان کشور همسایه قرقیزی است. در قانون اساسی قزاقستان زبان ارتباطات بینالمللی روسی و زبان قزاقی زبان محاوره و زبان رسمی داخلی معرفی شده است ولی زبانهای اوکراینی، تاتاری، قرقیزی، اویغوری، ازبکی، باشقیری، فارسی تاجیکی، آلمانی، کرهای، ترکمنی، ارمنی و مغولی تنها تعدادی از جمله زبانهایی هستند که بزرگترین اقلیتهای قومی این کشور به آنها سخن میگویند. زبان قزاقی در دوران اتحاد جماهیر شوروی بعد از زبان روسی دومین زبان رایج در قزاقستان بود. ولی بعد از فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی و استقلال قزاقستان با سیاستهای متخذه از طرف دولت قزاقستان به تدریج این نسبت برعکس شد یعنی زبان قزاقی زبان اول و زبان روسی زبان دوم شده است. در قزاقستان حدود دوازده و نیم میلیون نفر، در فدراسیون روسیه حدود سه میلیون نفر، در چین حدود دو و نیم میلیون نفر در کشورهای اروپایی، سایر کشورهای آسیای مرکزی، افغانستان، پاکستان، ایران، ترکیه و آلمان حدود یک میلیون نفر زبان اصلیشان زبان قزاقی است. در زبان قزاقی لهجه وجود ندارد ولی به گویشهای شمالی، شرقی، جنوبی و غربی تقسیم میشود.
به طور کلی در زبان قزاقی تفاوت منطقهای چشمگیر نبوده و زیاد احساس نمیشود، علت آن موقعیت جغرافیایی "قزاقستان" است که در پرتوی آن قبایل و عشایر جایی که با ملل مجاور ارتباط برقرار کنند همیشه با همدیگر در تماس بودند. زبان ادبی قزاقی بر گویش آلماتی بنا نهاده شده است و زبان ادبی قزاقی در نیمه دوم قرن بیستم با فعالیتهای ادبی شعرا و شخصیتهای ادبی مانند "آبای قونانبای اولی" و "ابراهیم التینسارین" شکل گرفت. با ظهور دین اسلام و گسترش آن به آسیا و آسیای مرکزی، زبان عربی که زبان نوشتاری قرآن و گویش دینی بود، جای خود را به سرعت در میان ملتهای این مناطق باز کرد و حروف عربی رواج یافت که تا ۱۳۰۸/ ۱۹۲۹ به عربی مینوشتند و میخواندند ولی در سال ۱۹۲۹ عملا خط همه ملل غیر اسلاوی اتحاد جماهیر شوروی سوسیالیستی به حروف لاتین تبدیل شد و در سال ۱۹۴۰ زبان قزاقی به حروف "کیریل" تغییر یافت که آن هم در حال حاضر در "قزاقستان" به صورت مستقل حفظ شده است. الفبای زبان قزاقی معاصر ۴۲ حرف دارد. در زبان قزاقی صفت، ضمیر یا عدد ترتیبی با توجه به مفهوم جمله میتواند مثل زبان روسی در جنس مذکر، مونث و خنثی استفاده شود.
در قزاقستان زبان حدود ۲۲ قوم مانند زبانهای ازبکی، اوکراینی، تاجیکی و اویغوری در مدارس به عنوان تکدرس و فوق برنامه آموزش داده میشود به همین دلیل قزاقستان یکی از کشورهای نادری است که در حفظ تعادل زبان بدون اینکه هیچگونه مشکلی به وجود آید موفق بوده است و بعضی از کشورهای همسایه قزاقستان از این تجربه موفق استفاده کردهاند.
زبان قزاقی به طرق مختلف در غنی سازی فرهنگ قزاقستان موثر بوده و باعث افزایش اتحاد بین نژادهای مختلف شده است. در قزاقستان با کمک بودجهی دولتی حدود ۱۳۵ روزنامه و مجله در ۱۲ زبان چاپ میشود و هرساله در قزاقستان بیش از ۵۰ عنوان کتاب به زبانهای اقلیتهای قزاقستان در موضوعات مختلف با شمارگان بیش از 80/000 جلد به چاپ میرسد.
براساس برنامهای که در سال ۲۰۰۱ تحت عنوان برنامه ۲۰۱۰ تدوین شد برای رشد زبان قزاقی مقرر شد که تا سال ۲۰۱۰ کلیه ادارات و موسسات دولتی به زبان قزاقی مکاتبه کنند که طبق پیش بینی تا سال ۲۰۱۰ این امر محقق شد. و بر اساس برنامه استراتژیک ۲۰۲۰ قزاقستان دولت قزاقستان تصیم دارد که تمامی شهروندان قزاقی تا سال ۲۰۲۰ میلادی به زبان قزاقی تکلم و مکاتبه کنند. در سال ۲۰۰۸ میلادی با ابتکار" نور سلطان نظر بایف" رئیس جمهور قزاقستان" بنیاد رشد زبان دولتی را " زیر نظر نهاد ریاست جمهوری تاسیس کرد و بودجه مناسبی برای ترویج و گسترش زبان قزاقی اختصاص داده شد. که در پی آن "مرکز بین المللی همکاری قزاقستان با کشورهای اتحادیه اروپا در بخش زبان" تاسیس شد و دوبله فیلمهای کودکان و نوجوانان به زبان قزاقی در دستور کار قرار گرفت.
زبان مردم قزاق در قرن ۱۰ در زمان سلسله کاراخان الفبای عربی بوده است و در قرن ۱۹ الفبای سیریلیک که توسط آلتینسارین ساخته شده بود جایگزین خط عربی شد. با توجه به صحبتهایی که با رئیس موزه ملی قزاقستان شد، ایشان در مورد خط و زبان قزاقی گفت ما در موزه یک سالن داریم که مراحل تحول خط و زبان قزاقی را به نمایش میگذارد، در این سالن ۲۳ تابلو بزرگ وجود دارد که خطهای اویغوری، فارسی، عربی، لاتین، سیریلیک با حدود ۲۰ فرم و شکل به نمایش گذارده شده است که پس از تغییرات متعددی که در خط و الفبای قزاقها به وجود آمد هم اکنون همان خط سیریلیک به کار میرود.
سازمان بین المللی فرهنگ ترکی، با ۴۲ حرف استفاده میشود. که بر اساس "فرهنگ توضیحی زبان قزاقی" این زبان ۶۷ هزار واژه و ۲۴,۵ ترکیب کلمات دارد که کل آن ۹۱,۵ هزار واحد لغوی را تشکیل میدهد. ولی امروزه دولت قزاقستان برنامهریزی میکند تا سال ۲۰۲۵ خط و زبان قزاقی را باز به لاتین برگردانند. در سال ۱۹۹۲ برای حفظ زبان ترکی و ایجاد پیوند و روابط نزدیک بین کشورهای ترکزبان بر اساس جلساتی که در باکو و استانبول با حضور وزرای فرهنگ کشورهای آذربایجان، قزاقستان، قرقیزستان، ازبکستان، ترکیه و ترکمنستان تشکیل شد سازمانی به وجود آمد تحت عنوان (سازمان بینالمللی فرهنگ ترکی) (Uluslararas Tiirk Kiltiirii) که به صورت اختصار ترکسوی (TURKSOY) به معنی ترکتبار تأسیس شد. که دفتر بین المللی این سازمان در ترکیه، شهر آنکارا قرار دارد. این کشورها تعهد خود را به همکاری در یک چارچوب فرهنگی مشترک اعلام نمودند پس از آن موافقتنامه تاسیس این سازمان در تاریخ ۱۲ ژوئیه ۱۹۹۳ در آلماتی توسط اعضای این شورا تصویب شد. که در حال حاضر حدود ۱۵ کشور و منطقه ترکزبان عضو این سازمان هستند بر اساس مصوبات پنجمین اجلاس کشورهای ترکزبان در سال ۲۰۱۵ در استانه قزاقستان محور اصلی مذاکرات این نشست «همکاری در عرصه رسانهای و تبادل اطلاعات» در دستور کار قرار گرفت. زبان قزاقی از شاخه زبان ترکی زبانهایی مانند: قاراقالپاق، ناغای، تاتار، باشقورت، قرقیز، تاتارهای کریمه، قاراشای، بالقار، قومیق و غیره قرار دارند. زبان قزاقی به خصوص با زبانهای ناغای و قاراقالپاق مشترکات زیادی دارد.
تاریخ به وجود آمدن زبان قزاقی را میتوانیم به دورانهای زیر تقسیم بندی نماییم:
- قرون ۷-۸ امپراتوری ترک غربی: خانات ترکی- خانات قارلوق؛
- قرون ۹-۱۰ مملکت آغوز: حکومت قاراخان- حکومت قیماق؛
- قرون ۱۱-۱۲ حکومتهایی که بعد از حملهی مغولان تشکیل شدند مانند: حکومت التین اردا، آق اردا و کاک اردا؛ در این زمان زبان قزاقی شروع به جدا شدن از دیگر زبانهای ترکی کرد و به عنوان زبان رسمی حکومت دشت قبچاق شد؛
- قرون ۱۵-۱۷ زبان قزاقی به عنوان زبان ملی و رسمی خانات قزاق و مردم قزاق تبدیل شد. در قرون ۱۹-۲۰ در زمان سلطه روسها زبان قزاقی میان مردم بومی ارزش خود را حفظ کرد؛
- 26 نوامبر سال ۱۹۲۰ زبان قزاقی زبان رسمی جمهوری سوسیالیستی خودگردان قزاقستان شوروی شد؛
- 20 اوریل سال ۱۹۲۳ در جمهوری سوسیالیستی خودگردان قزاقستان شوروی تمام مستندات به زبان قزاقی انجام میشد؛
- ۱۵ میسال ۱۹۳۳ کمیسیون اصطلاحات زبان قزاقی تشکیل شد؛
- دسامبر سال ۱۹۳۶ زبان رسمی جمهوری سوسیالیستی قزاقستان شوروی شد؛
- نوامبر سال ۱۹۵۷ وزارت کشور جمهوری سوسیالیستی قزاقستان شوروی قانون «مستند کردن تمام مدارک به زبان قزاقی» را تایید کرد؛
- ۲۲ اوریل سال ۱۹۸۹ وزارت کشور جمهوری سوسیالیستی قزاقستان شوروی تصویبنامهی «بالا بردن سطح زبان قزاقی» را تایید کرد؛
- ۱۶ دسامبر سال ۱۹۹۱ زبان قزاقی زبان رسمی جمهوری قزاقستان اعلام شد.
همان طور که قبلا اشاره شد زبان قزاقی یکی از زبانهای ترکی است. با وجود این در زبان قزاقی لغات عربی، فارسی و روسی هم میشود پیدا کرد. حتی دانشمندان پژوهشهای زیادی مربوط به زبان قزاقی انجام دادند. به هر حال ما نمیتوانیم درصد لغات این زبانها در زبان قزاقی را به طور دقیق بگوییم. فقط میتوانیم به طور تقریبی میزان آن را بگوییم.
جدول شماره 1. خط و الفبای زبان قزاقستان
خط قزاقی به الفبای سیریلیک | خط قزاقی به الفبای عربی | خط قزاقی به الفبای لاتین |
apJIbIK aIaMIap TyMbICHIHaH a3aT
KaHe Kafip-Kaceri MeH KYKbIKTapI TeH 60JIbIII IIYHHere Keeni. AtaMIapra aKbII-IIapacaT, ap-oKIaH 6epiJIreH, coHIbIKTaH oJIap 6ip-6ipiMeH TybICTbIK, 6aybIpMaJIIbIK KapbIM-KaTbIHac kacayJIapI THic |
لیق ادامدار تومیسینان ازات جانه
قادیر-قاسیهتی مهن کوقیقتاری تهث بولیپ دونیهگه کهلهدی. ادامدارعا اقیل-پاراسات، ار- وجدان بهریلگهن، سوندیقتان ولار ءبیر-بیریمهن تویستیق، باویرمالدیق قاریم-قاتیناس جاساولاری ءتییس |
Barluq adamdar_twmusunan az
jane qadir-qasiyeti mer kuquqtar_tei bolup diiniyege keledi. Adamdarga aqul-parasat ar-ojdan berilgen, sonduqta olar bir-birimen twistuq, bawirmald1q qarnm-qatnas .jasawlar tis |
در سالهای استقلال و قبل از آن تعداد بیگانگان (روس، آلمانی، کرهای و...) در قزاقستان کاهش و تعداد مردم ترکزبان (ازبک، قرقیز، ترک، کرد، اویغور و...) افزایش یافت. طبق آمار سال ۱۹۹۹ در کشور قزاقستان در صف اول نمایندگان مردم روس و اوکراین بودند. اما آمار سال ۲۰۰۹ نشان میدهد که در صف اول این آمار مردم ترک زبان توانستند جای خود را پیدا کنند. در قزاقستان تقریبا ۲۴ نژاد ترک زبان زندگی میکنند. مانند ازبکها (حدود ۳۷۰۷۶۵ نفر)، اویغورها (تقریبا ۲۱۰۳۰۰ نفر)، ترکها (بیش از ۷۵۹۵۰ نفر)، قیرقیزها (بیش از ۱۰۹۲۵ نفر) و ... به این ترتیب در کشور تعداد مردم اسلاو کاهش مییابد و بر عکس مردم ترکزبان افزایش مییابند. بنابر این در قزاقستان ۶۰,۵ درصد مردم به زبانهای ترکی، ۳۴,۶ درصد به زبانهای اسلاو و ۴,۹ درصد به زبانهای دیگر سخن میگویند. این شاخصها روند دموگرافیک وضعیت زبان رسمی کشور را تعیین میکند. هم چنین برای رشد و گسترش کشور زبان قزاقی پایه و اساس خواهد بود. چرا که تمام مردم ترکزبان در زندگی روزمره زبان قزاقی را به کار میبرند. با وجود این مشکلات فراونی هم وجود دارد. مثلا ۹۷ درصد مردم قزاق زبان مادریشان را در سطح عالی و متوسط میدانند و فقط ۳ درصد مردم زبان مادریشان را نمی دانند. یعنی نمی توانند به این زبان سخن بگویند و بنویسند. اما این مساله در جامعه تاثیر چندانی ندارد چرا که تبادل اطلاعات به زبان قزاقی در محیطهای رسمی (موسسههای دولتی، مدارس، دانشگاهها، بانکها، اماکن نظامی و...) فقط ۳۲,۸ درصد، در محیط غیر رسمی (روزنامهها، مجلات، اینترنت، تلویزیون، رادیو و...) ۳۶,۱ درصد و در زندگی روزمره (بین دوستان، در بازار و ...) ۳۶,۱ درصد را تشکیل میدهد. که همان ۹۷ درصد مردم که زبان قزاقی را در سطح عالی میدانند، زبان مادریشان را به طور کامل استفاده نمی کنند. این جا مسئله در یاد گرفتن زبان نیست، بلکه در استفاده و کار برد این زبان در جامعه است. یعنی زبان قزاقی با وجود سیاست زبان جمهوری قزاقستان به طور مساوی استفاده نمیشود.
برای حل این مساله دولت قزاقستان برنامههایی تنظیم کرده است که به گسترش و رشد زبان قزاقی کمک میکند. که در زیر به بخشی از برنامههای دولتی اشاره میشود:
- دولت برای رفع مشکلات و کنترل اقدامات لازم در این زمینه در سال ۲۰۰۸ بنیاد «توسعه زبان قزاقی» را ایجاد کرد. این موسسه در راه رشد، تشدید و حفظ زبان ملی، یعنی زبان قزاقی اقدامات مختلف مانند برگزار کردن دورههای آموزشی (سمینار، کنفرانس، نمایشگاه، مسابقات و غیره)، کمکهای مالی، اختصاص دادن بورسیه، تامین کتب درسی در زبان قزاقی و فعالیتهای غیره انجام میدهد.
- سالانه نشست استادان زبان و ادبیات قزاقی برگزار میشود. در این نشستها استادهای سراسر کشور دور هم جمع میشوند و روش موثری برای تدریس و تعلیم دانش آموزان را مطرح میکنند.
- هر سال در پایتخت قزاقستان برای تشدید روابط و همچنین زنده ماندن زبان قزاقی تمام قزاقهای دنیا نشستی برگزار میکنند.
- دانشگاههای قزاقستان برای توسعه و گسترش زبان قزاقی با دانشگاههای مختلف جهان مانند کره، فرانسه، روسیه، آلمان، لهستان و غیره روابطی بر قرار میکنند. یعنی بر اساس تبادل دانشجویان با همدیگر همکاری میکنند. دانشجویان خارجی به قزاقستان سفر میکنند و در دانشگاههای محلی زبان قزاقی و روسی را یاد میگیرند.
سیاست مربوط به زبان با حفظ تمام زبانهای ملتهای مختلف که در سرزمین قزاقستان زندگی میکند، استفاده گسترده زبان قزاقی را تامین میکند. این سیاست مسائلی مانند بهبود روش تدریس زبان رسمی، رشد زیرساخت تدریس زبان قزاقی، بالابردن سطح روند تدریس، افزایش سطح کاربرد زبان رسمی، بهبود فرهنگ زبان و غیره را بررسی میکند. قوانینی که در جمهوری قزاقستان بر اساس سیاست زبان تصویب شده است:
- ۱۶ دسامبر سال ۱۹۹۱ زبان قزاقی به عنوان زبان رسمی جمهوری قزاقستان اعلام شد؛
- ۴ اکتبر سال ۱۹۹۶ رییس جمهور قزاقستان سیاست زبان را قبول کرد؛
- ۱1 جولای سال ۱۹۹۷ قانون مربوط به «زبان جمهوری قزاقستان» تایید شد؛
- ۵ اکتبر سال ۱۹۹۸ برنامه «توسعه و گسترش زبانها» تایید شد؛
- در سالهای ۲۰۰۷- ۲۰۱0 آییننامهای در مورد افزایش فضای کاربرد زبان رسمی تصویب شد؛
- سال ۲۰۰۱ برنامهی ده سالهی «توسعه و گسترش زبانها» برای سالهای ۲۰۰۱ - ۲۰۱۱ تنظیم شد؛
- برنامهی ده ساله «توسعه و گسترش زبان ها» برای سالهای ۲۰۱۱ - ۲۰۲۰ مورد تایید قرار گرفت.
در تنیجهی این برنامهها زیرساخت تدریس زبان رسمی رواج یافت؛ مدارس، مراکز و کودکستانهایی که اطفال را در این اماکن به زبان قزاقی تربیت و تعلیم میدهند افزایش یافت؛ تعداد رسانهها و اینترنت سایتهایی که به زبان قزاقی کار میکنند، بیشتر شد؛ برای بر قراری روابط با هموطنان خارج از کشور اقدامات لازم انجام میشود؛ سیستم حمایت زبان رسمی ایجاد شده و ...[۱].
تاریخ ادبیات و سبکهای ادبی
بخش ادبیات و هنر آکادمی علوم قزاقستان معروف به آئیزوف (Auezov) برای حفظ و احیاء ادبیات قزاقها در یک پروژه مطالعاتی و پژوهشی گسترده در قالب برنامههای فرهنگی دولت و پروژههای بنیادین با استفاده از منابع تاریخ ادبیات روسی اقدام به تدوین ادبیات قزاقی در ۱۰ جلد کرده است. کتاب تاریخ ادبیات قزاقستان روند شکل گیری و توسعه ادبیات قزاقی رادر سه بخش و مرحله اصلی در دست تدوین دارد:
- ادبیات دوره باستان و قرون وسطی؛
- ادبیات دوران آبای «عصر جدید»؛
- ادبیات دوران مدرن.
که این سه مرحله اصلی به شاخههای زیر تقسیم و مورد بررسی قرار گرفته است:
- دوره تاریخ فرهنگ عامه قزاقستان؛
- دوره تاریخ ادبیات باستان؛
- دوره تاریخ ادبیات قزاق از قرون وسطی و دوره خانات قزاق؛
- تاریخ ادبیات قزاق در نیمه اول قرن نوزدهم؛
- تاریخ ادبیات قزاقستان در نیمه دوم قرن نوزدهم؛
- تاریخ ادبیات قزاقستان از اوایل قرن بیستم؛
- تاریخ ادبیات قزاقستان در دهه دوم و سوم قرن بیستم؛
- تاریخ ادبیات قزاقستان در دهه چهل تا شصت قرن بیستم؛
- تاریخ ادبیات قزاقستان در دهه شصت تا هشتاد از قرن بیستم؛
- تاریخ ادبیات قزاق در دوره استقلال.
ادبیات ملی همچنان برای غلبه بر بحران ایدئولوژیک است که در کتاب ادبیات قزاق از دوران باستان - تا به امروز نگاشه شده است. جلد اول "تاریخ ادبیات قزاق" که توسط دانشمندان موسسه ادبیات و هنر آئیزوف نگارش یافته به فرهنگ عامه اختصاص داده شده است این بخش تلاش دارد تا فرهنگ عامه جنبه تاریخی و تاریخ شفاهی آن دوران را تبیین نماید. در فرهنگ عامه مطالعه آداب و رسوم، آداب و اعتقادات نیاکان قزاق و قوم قزاق، پیدایش و تکامل ژانرهای فرهنگ عامه، در شکل و فرم اولیه تا تکامل هنری ادبیات از طریق نقوش به جای مانده از آن دوران موردتوجه قرار گرفته است. با توجه به اهداف مطالعه فرهنگ عامه، فرایندهای فرهنگی در حال توسعه در همه ادوار تاریخ از ابتدا تا به امروز در نظر گرفته شده است.
همچنین به مراسم شکار باستان، حیوانات اهلی و کشاورزی و آداب و رسوم و فرهنگ عامه، جشنها و مراسم خانوادگی و قومی شامل تعطیلات سال نو، جشنواره بهاری، جوکها و آهنگها که قدمت آن به فرهنگ عامه پیش از اسلام بر میگردد اشاره شده است خانواده فرهنگ عامه آیین و مراسم عروسی و آهنگهای مراسم تشییع جنازه و آهنگهای خاص کودکان است. در فرهنگ عامه دوران باستان بنا بر اعتقادات و باورهای دینی و مذهبی یا اندیشههای عرفانی مانند شمنیسم و تنگریسم، به ادبیات سحر و جادو پرداخته شده است.
در فرهنگ عامه قرون وسطی، یک دوره طولانی، تشکیل دولتهای فئودال را شامل میشود. با توجه به این واقعیت که در آن زمان متون فرهنگ عامه واقعی ضبط شده در دسترس نیست، بلکه منبع اصلی مستندات تاریخی این دوران به عنوان منبع اصلی نقوش حک شده بر روی سنگها و کتیبه های آثار باقیمانده امکان اطلاع از وضعیت ادبیات این دوران را به دست میدهد. از نقوش سنگوارهها و کتیبهها آداب و رسوم، گاهی اوقات ژانرهای ادبی، افسانههای اجداد قزاقها، قهرمانان حماسهساز، شخصیتهای داستان پری، شخصیتهای تاریخی ترکهای باستان، اسطورههای کهن با محوریت زمین و آسمان، معرفی اجداد ترکان، روح و انگیزههای حماسه قهرمانانه، "اوغوز نام" و بیان تعدادی از ضرب المثلها و چیستانها برداشت شده است که در فرهنگ عامه مورد بررسی قرار گرفته است.
در بخش دیگری از مجموعه تاریخ ادبیات قزاقستان وضعیت فرهنگ عامه در دوران مدرن و معاصر و چگونگی اصلاح ژانرهای سنتی را نشان میدهد و اشکال سبک جدید، ناشی از حوادث تاریخی، فرهنگی و اجتماعی-سیاسی که در قرن هجدهم، نوزدهم و بیستم بررسی کند. در طی این مدت، ژانرهای قدیمی به صورت ژانرهای جدید، تمها و نقوش تازه توسعه یافته است. بنابراین در قرن هیجدهم و نوزدهم تا نیمه اول قرن بیستم، فرهنگ عامه کلاسیک و میراث گرانبهای قزاقها را به طور خاص، در قالب داستان رمان، طنز، تاریخی و تغزلی حماسی (تصنیف) و آهنگ اشاره میکنند.
در توسعه و روند تحول ادبیات در قرون اخیر از سبک قدیم به سبک جدید به مبارزه با استعمارگران روسیه در قالب اشعار حماسی خود نمایی میکند. در قرن بیستم، شورشهای آزادیبخش خلق قزاقستان در سال ۱۹۱۶ آهنگهای جدید، چیستانها، ضرب المثل جدیدی به وجود آمد اما آنها به طور فعال تا نیمه اول قرن بیستم پایدار مانده است، و تنها چند نمونه کوچک از سبک آموزشی در زندگی روزمره مردم مدرن باقیمانده است. امروزه ژانرهای قدیمی و دوران کهن به ژانرهای مدرن شهر نشینی و تمدن جدید تغییر یافته است. لذا فرهنگ ادبی جدید و مدرن امروزی بخشی از میراث کلاسیک به شمار میرود.
در ادبیات باستان قزاقی گنجینه عظیمی از تاریخ باستان و قرون وسطی وجود دارد، این بخش شامل فرهنگ معنوی و علمی است که منابع مورداستفاده برای ادبیات باستان قزاقی نه تنها از زبانهای ترکی، بلکه از زباهای روسی، عربی، فارسی، چینی، ترکی، مغولی، زبانهای اروپای غربی، مربوط به ادبیات باستان و قرون وسطی قزاقستان و فرهنگ گرفته شده است. بخش بزرگی از مطالعه نقوش ادبی مطالعات ترکی در منابع کهن چینی، ترکی به بنیانهای معنوی و تاریخی فرهنگی مشترک تمدن تورانی و نمونه ادبی وحدت ترکهای مغول اختصاص داده شده است.
در این بخش به تشریح آثار ادبی نمایندگان برجستهای از ادبیات قرون وسطی مانند بلاساغون، محمود کاشغری، احمد لاسائوئی، خوارزمی، قطب، سیف سارای، و آثار برجسته شاعران ناشناختهای مانند حسام کاتب و کول گالیو آثار فارابی متفکر بزرگ شرق پرداخته شده است. تاریخ ادبیات قزاق در قرون وسطی و دوره خانات قزاق لایه عظیمی از تاریخ ادبیات سیستماتیک در قرن هیجدهم را در بر میگیرد. نمونههایی از اشعار و ادبیات کتبی گروه ترکان و مغولان و اشعار دوران خانات قزاق در دوران حکومت طلایی دشت قپچاقها در این بخش از تاریخ ادبیات قزاقها موردبررسی قرار گرفته است و داستانهایی که به شرح زندگی و ماجراهای پیامبران قبل از محمد، بیوگرافی محمد (ص) و خلفای مسلمان اختصاص داده است.
در عصر اردوی طلایی، ادبیات توسعه یافت و مهم ترین آثار شاهکارهای ادبی کلاسیک از دورههای علمی- آموزشی و شرح زندگی و ماجراهای پیامبران قبل از محمد(ص) و بیوگرافی حضرت محمد (ص) و خلفای مسلمان اختصاص داده است. سیستم دولت و خانات قزاق در این دوران بر سبک ادبی قزاقها تأثیر بسزایی گذاشته است. اشعار و آثار ادبی در این دوران به اخلاق، عزت و شرف، تشریح افکار در مورد زندگی و مرگ، و تنوع و ناپایداری جهان اختصاص داشته است. بزرگترین نمایندگان شعرا در این دوران ژورائو در قرن پانزدهم تا هجدهم. آسان در قرن پانزدهم، سوپیرا ژورائوقرن پانزدهم، ژیمبیت ژورائو در قرن هفدهم، بودهاند.
در عصر خانات قزاق نیز ادبیات به طور عمده در قالب آثار تاریخی نمود یافته است. و تاریخچه بسیاری از این آثار، نه تنها به عنوان وقایع و یا منابع روایی بلکه به عنوان آثار تاریخی مردم به شمار میرود. کتابهایی که در این دوران نوشته شده است را میتوان از کتاب خاطرات بابر زهیر الدین، کتاب جیم قدیرگالی، کتاب بهادرخان ابوالقاضیف نوشته شده در سنت نثر تاریخی مقاله شرق قرون وسطی، تاریخ رشیدی "و شعر" جهان نمای "محمد حیدر دولتی نام برد.
در نیمه دوم قرن نوزدهم شیوههای واقعگرایانه و واقعیتهای هنری از ویژگیهای این دوران است. آخرین دوره ادبیات قزاقستان یکی از غنی ترین، پربارترین و پیچیده ترین دوران است که بلوغ مدنی و ملی نویسندگان و شاعران در این دوران اتفاق افتاد. افقهای جدید از تاریخ ادبیات قزاقستان، به طور گسترده در نیمه اول قرن نوزدهم ایجاد شد و استعداد افرادی مانند تیتان دولت، مخمدبیت و شوتانبای و پس از آن آبای در آستانه قرن بیستم شکوفا شد و نوعی خودآگاهی جدیدی در ادبیات قزاقستان ایجاد شد. در ادبیات قرن نوزدهم نوعی بیداری جدید در بین قزاقها بوجود آمد و حیات سیاسی، اجتماعی و اقتصادی، اخلاقی و مدنیت آنها را تحت تأثیر خود قرار داد.
ادبیات در قرن نوزدهم نقطه عطفی جدیدی را در تاریخ طولانی مردم قزاق با توجه عمیق بر هویت ملی، شهروندی، آزاد اندیشی و احیای آگاهی ملی در بین تودههای مردم آغاز کرد. ادبیات در نیمه دوم قرن نوزدهم، به عنوان جانشین بهترین سنتهای ادبیات کلاسیک قزاقستان با سبکهای تازه و خلاقیتی جسورانه ایفای نقش کرد. اولین تأثیر آثار ادبی در این دوران اصلاحات در زندگی سیاسی استپ نشینان قزاقستان است که تحولی در آگاهی ملت پس از استقرار سیاست استعماری سلطنت روسیه به شمار میرود. در دورانی که حکومت تزاری روسیه به جای خانات قزاق مستقر شد و حکومت خانات قزاق رو به افول نهاد.
در نیمه دوم قرن نوزدهم آثار ادبی قزاقها بیشتر معطوف به مبارزه با استعمار روسیه و جنبشهای مدنی قزاقها گردید. با ظهور شاعران و نویسندگان بزرگی مانند قونانبا اولی آبای و شاکریم... تحول دیگری در ادبیات قزاقها بوجود آمد و بیش از هر زمان دیگر هویت مردم قزاق را آشکار ساخت، در این دوران مبارزات ضداستعماری قزاقها با کمک ادبیات جدید وارد مرحله جدیدی شد و شاعرانی مانند شاکریم زندگی و حیات خود را در سرودن اشعار انقلابی فدا کرد. خلاصه اینکه نیمه دوم قرن نوزدهم عصر طلایی ادبیات قزاق به شمار میرود.
ادبیات قزاقستان در اوایل قرن بیستم نیز نسبت دورههای قبل روند تکاملی یافت. در این دوره به پدیدههای هنری و توسعه ملی در آثار افرادی مانند آاوزوف، موکانوا، ژومالی یوا توجه بیشتری شده است. و تاریخ ادبیات به وسیله آاوزوف (۱۹۲۷) و ادبیات قزاق به وسیله سیفولین (۱۹۳۲)، ادبیات قزاق در قرن بیستم (۱۹۳۲) توسط موکانوا نگاشته شده است، اما بسیاری از وقایع این زمان به دلایل مختلف در تاریخ ادبیات قرن بیستم ذکر نشده است که شاید بتوان آن را تا حدی به سلطه نظام کمونیستی در جوامع آسیای مرکزی و قزاقستان مربوط دانست.
بخشی از ادبیات قرن بیستم به ارائه یک نمای کلی از کتابشناختی و تعداد زیادی از شاعران و نویسندگان، پرترههای تک نگاشت اختصاص داده شده است که در پیش گفتار و مقدمه "ادبیات قزاقستان از اوایل قرن بیستم" نوشته دکتر علوم زبانشناسی، استاد و رئیس پروژه تحقیقاتی، اگیوبایو به آنها اشاره شده است. ادبیات قزاقستان در سالهای ۲۰-۳۰ قرن بیستم توجه ویژهای به استقلال قزاقستان داشته است و در سال های ۲۰-۳۰، در قالب "شعر"، "نثر"، "درام،" نقد ادبی "و پرتره ادبی شاعران و نویسندگان بزرگی چون جوسیپ بیک، آیماتوا، جومبایوا، ساکن، سیفولین،" ایلیاس ژانسولوروا، بیمبیت مولیین، ژامبیل، و.. خودنمایی کرد.
ادبیات قزاق تقریبا از قرن پانزدهم به زبان قزاقی بوجود آمد و حماسههای قدیمی قزاقها به زبان ترکی در قالب "قورقیت آتا" و "اوغیز نامه" سروده شده است. در دوره رواج اسلام در مناطق قزاقستان زبان ادبی نا همگونی وجود داشت و ادبیات کتبی اساسا در شهرها رشد میکرد و در زندگی فرهنگی اهالی شهری آثار شاعران و نویسندگان درویشی نقش بزرگی داشتند یکی از معروفترین آنها واعظ اسلام خواجه احمد یسوی بود وی مولف "دیوان حکمت" که حاوی موضوعات مذهبی و تصوف میباشد است. یسوی در اثر خویش ریاضت کشیدن و اطاعت را موعظه میکرد. یسوی اطمینان داشت که راه حقیقت راه رسیدن به پروردگار است.
در قزاقستان از قدیم برگزاری مسابقه شاعران بدیههگو مناظره متداول بوده است و ادبیات کتبی قزاقی در شکل معاصرش فقط در نیمه دوم قرن نوزدهم تحت تاثیر تماسها و گفنگوها با فرهنگ روسی شکل گرفت. آثار آبای قونانبای اولی (۱۸۴۵-۱۹۰۴) بنیانگذار ادبیات واقع بینی و نوین قزاق، شاعر، اندیشمند بزرگ در آواخر قرن نوزدهم واوایل قرن بیستم نهضت فرهنگی و روشنگری را بنیان نهاد که در ترقی زبان ادبی قزاق تأثیر جدی داشت.
آبای فارسی را فرا گرفت و با ادبیات کلاسیک ایران از قبیل آثار فردوسی، سعدی، نظامی و حافظ آشنا شد و در بیست و هشت سالگی از اداره قبایل خود داری و کاملا به آموزش میپردازد، آثار ادبی آبای حاوی دیوان شعر، منظومه، ترجمهها و اندیشههای عبرتآمیز هستند اندیشه عمیق فلسفی و آهنگ مدنی خاص آشعار وی میباشد در اندیشههای عبرت آمیزی موضوعات تاریخی، آموزشی و حقوقی را به میان میآورد، مردم را به راه مترقی، زحمت شدید و درست کاری دعوت مینماید.
شاعر و نویسنده میرژاکیپ دولت اولی (۱۸۸۵-۱۹۲۵) مولف چند دیوان و اولین رمان قزاق "جمال بدبخت" که چند بار چاپ شد و توجه منتقدین روس و جامعه قزاق را جلب کرد. وی همچنین آثار پوشکین، لرمونتوف، کریلوف را به زبان قزاقی بر گرداند.
شاکریم قودایبردی (۱۸۳۸-۱۹۳۱) شاعر، فیلسوف و اندیشمند نیز علاوه بر اشعار متعدد مولف رساله "شرایط اسلام" هم میباشد. شاکریم شاعران بر جسته جهان همچون بایرون، پوشکین، لرمونتوف، حافظ، نوایی، کانت وشاپنگاور را استادان خلاقیتهای ادبی خویش شمرده است.
در دوره شوروی آثار ژامبیل ژابایف (۱۸۴۶-۱۹۴۵) شاعر ملی قزاق شهرت یافت. بعد از انقلاب اکتبر در آثار ژانبیل موضوعات نو از جمله سرود اکتبر، وطن من، در آرامگاه لنین، لنین و استالین. اشعار ژامیبل به تمام زبانهای ملل اتحاد جماهیر شوروی سوسیالیستی ترجمه شد و مقبولیت عام یافت.
در سال ۱۹۳۴ اتحاد نویسندگان قزاقستان تشکیل شد و در سال ۱۹۵۴ مختار آویزوف رمان تریلوژی "راه آبای" را به پایان رساند. در نیمه دوم قرن بیستم کتاب شاعر و نویسنده قزاق اولژاس سلیمنوف "آزیا" مورد توجه خوانندگان قرار گرفت در حال حاضر ادبیات قزاق در قرینه تمدن جهانی رشد میکند و امکانات و منافع خویش را در نظر گرفته گرایش جدید فرهنگی را ترقی میدهد.
از جمله افرادی که در ادبیات، خصوصا ادبیات دو قرن اخیر نقش آفرین بودهاند. بیمبیت مایلین (۱۸۹۴- ۱۹۳۸) یکی از بنیانگذاران ادبیات قزاق و سبیت مقاناف (۱۹۰۰-۱۹۷۳) که از سال ۱۹۲۲ نخستین اشعار، منظومه ها، مقالات و داستانهای وی چاپ شد. مقاناف که حدود ۲۰۰ مقاله انتقاد ادبی نگاشته است میتوان نام برد.
دکتر "بولاتیک باتیرخان" استادیار دانشکده شرق شناسی دانشگاه فارابی قزاقستان ادبیات فارسی را بر ادبیات شفاهی قزاقی تاثیرگذار دانست. به گزارش خبرگزاری مهر، دکتر " بولاتیک باتیرخان" استادیار دانشکده شرق شناسی دانشگاه فارابی قزاقستان در سخنانی در دومین روز از ششمین مجمع بین المللی استادان زبان و ادبیات فارسی که در تالار علامه امینی دانشگاه تهران برگزار میشود، ادبیات فارسی را بر ادبیات شفاهی قزاقی تاثیرگذار دانست.
باتیرخان زبان و ادبیات فارسی را بر داستانهای حماسی و اشعار منظوم بسیار مشهود دانست و اظهار داشت. ارتباط داستانهای حماسی و پهلوانی قزاقی با شاهنامه و برترین پهلوان حماسی در ادبیات قزاقی (آلپاسیس) دارای شباهتهایی است که از نظر نظم و روانی کلام از شاهنامه فردوسی تاثیر پذیرفته است؛ داستانهای مانند رستم دستان-اسکندر ذوالقرنین، بهرام، جمشید وانوشیروان از سالهای پیش در میان مردم قزاق سینه به سینه و نسل و به نسل حکایت شده است.
استادیار دانشکده شرق شناسی دانشگاه فارابی قزاقستان گفت. بین داستانهای قزاقی و شاهنامه فردوسی شباهتهای بسیار زیادی وجود دارد؛ در شاهنامه فردوسی و آلپامیس همه قهرمانان اسطورهای ظلم ستیز بوده که برای حفظ استقلال و یکپارچگی سرزمین شان به مبارزه و جنگ برخواستهاند[۲].
زبان فارسی و غنیسازی آثار ادبی قزاقستان
قرن چهارم ه.ق برای مردم ساکن در فلات ایران و منطقه آسیای مرکزی و همچنین قزاقستان دوره تجدید و توسعه فرهنگ در این جوامع به حساب میآید، تا آنجا که یک ادیب قزاق، این دوره (قرن چهارم و ششم ه.ق.) را نوعی «رنسانس» و پایه توسعه فرهنگی در این جوامع نامیده است. در آن دوره خراسان ایران یکی از مراکز علمی و ادبی به شمار میرفت که باعث نفوذ زبان و ادبیات فارسی در کشورهای آسیای مرکزی شد.
در قرون چهارم تا ششم ه.ق. از حوزه علم و ادب آثار ارزشمندی به رشته تحریر درآمد، به عنوان نمونه حکیم ابوالقاسم فردوسی با خلق اثر مشهور خویش شاهنامه، ضمن نگارش رسوم و سنن کهن ایرانیان، زبان فارسی را اعتلا بخشید.
شعرای دورههای پس از فردوسی همچون نظامی، عطار، سنایی، ناصر خسرو، سعدی، مولوی و حافظ نیز آثار برجستهای از خود باقی گذاشته، و به واسطه آثارشان در جهان مشهور شدهاند. آثار آنها ابتدا به کشورهای همسایه، به خصوص در آسیای مرکزی راه یافت.
در قرون هفتم تا نهم ه.ق در آسیای مرکزی و قزاقستان داستان یوسف و زلیخا؛ خسرو و شیرین، لیلی و مجنون، اسکندر نامه نظامی و گلستان سعدی ترجمه و منتشر شد. پرسشی که پاسخ آن جالب توجه به نظر میرسد که مردم مناطق مختلف آسیای مرکزی به کدام یک از شعرا و نویسندگان ایرانی علاقه بیشتری داشتهاند. میتوان از آثاری که در آن دوره نگاشته یا ترجمه شده است، این نکته را دریافت که در محافل ادبی، رفیعترین جایگاه را خمسه نظامی گنجوی به خود اختصاص داده است.
بیشتر شعرای قزاق اشعار فارسی را از زبانهای روسی، آلمانی یا فرانسوی به زبان قزاقی ترجمه کردهاند؛ البته در میان شعرای قزاق شاعر و ادیبی همچون شاکریم نیز بوده است که آثار شعرای ایرانی را بیواسطه از زبان فارسی به زبان قزاقی ترجمه کرده است. شاکریم از شعرای بزرگ ملی قزاق است که در اواسط قرن نوزدهم میلادی میزیست. شاکریم آثار متعددی را ترجمه کرد که از آن جملهاند. یازده غزل حافظ و چهار باب گلستان سعدی شامل سیرت پادشاهان، اخلاق درویشان، فضیلت و قناعت، و عشق و جوانی جالب است که شاکریم، لئو تولستوی را استاد معنوی خود شمرده و به آشنایی و دوستی با وی افتخار میکرد. شاکریم بعد از آبای و لئو تولستوی، شاعر بزرگ ایرانی، حافظ، را استاد و پیر خود میشمرد. او علاوه بر ترجمه چند غزل از حافظ به زبان قزاقی تلاش میکرد مانند حافظ شعر بسراید. یعنی در اشعار شاکریم استعاره، کنایه و تشبیهاتی چون مستی، یار، گل و بلبل، پیر، شراب، عاشق و معشوق و غیره را که حافظ در غزلهای خود به کار برده، میتوان مشاهده کرد[۳].
مشاهیر ادبی
با توجه به اینکه در دوران کوچنشینی داستان ها، اسطورهها، اشعار و فرهنگ ادبی قزاقستان بیشتر شفاهی و زبان به زبان نقل میشد در آن دوران مشاهیر ادبی زیادی وجود نداشت، بلکه تنها تعداد اندکی شخصیت علمی و ادبی مانند خواجه احمد یسوی وجود داشتند که در اینجا به اختصار به معرفی تعدادی از مشاهیر ادبی، شعرا و نویسندگان میپردازیم.
میرژاکیپ دولتف
شاعر، نویسنده و رمان نویس که چندین مجموعه شعر و اولین رمان نویس قزاقستان بود که رمان "ناراضی جمال" را به زبان قزاقی (۱۹۱۰) نوشت، همچنین اشعار پوشکین، لرمانتف، و کریلوف، شیلر را ترجمه کرد، او به اصلاح طلب زبان قزاقی شهرت داشت.
در اواخر قرن نوزدهم و اوایل قرن بیستم یک گروه از "کاتبان"، مانند نورژان نوشابایف، ژوسوپ و تعدادی از همکارانشان به طور فعال به جمع آوری نگرشهای مردسالارانه و جمع آوری آثار فرهنگ عامه و موعظه پرداختند. احمد بایتیرسنف، میرژاکیپ دولتف و احمد ومابایوا بعداز سال ۱۹۱۷ در روزنامه قزاقستان فعالیت میکردند.
خواجه احمد یسوی
خواجه احمد یسوی که متولد سال ۱۰۹۳ میلادی است در روستای سایرام (استیجاب) واقع در ۱۷۶ کیلومتری شمال شرقی آق صو بنیا آمد و پس از آن که برای تحصیل به شهر یسه عزیمت کرد در همانجا علم فراگرفت و در همان شهر در سال ۱۱۶۶ میلادی وفات یافت.
خواجه احمد که شاعری عارف بود که افکار و اندیشههای عرفانی خود را به شعر بیان کرده است و در کتاب "حکمت" که منتسب به او است با ترویج افکار خود فرقه یسویه را پیریزی کرد که هنوز در آسیای مرکزی و بسیاری از مناطق جهان طرفدارانی دارد و مقبره او زیارتگاه مردم آسیای مرکزی و پیروان او در سرتا سر جهان است. فرقه یسویه تا چندین سال بر اعتقادات مردم حکمرانی میکرد ولی پس از آن فرقه نقشبندیه با الهام از فرقه یسویه جایگزین آن شد.
آبای
ابراهیم قونانبایف اولی معروف به آبای شاعر، فیلسوف، عارف برجسته، آهنگساز و پدر ادبیات نوین قزاق در ۲۹ ژوئیه ۱۸۴۵ در شهر سمیپالانینسک (شهر سمی) قزاقستان متولد شده است. او پس از تحصیلات ابتدایی به مکتب خانههای اسلامی شهر سمی وارد شد و با تحصیل در مدارس مذهبی سمیپالاتینسک زبان عربی و دروس اسلامی را فرا گرفت و در همین دوره با زبان فارسی و ترکی نیز آشنا شد. او در ده سالگی اولین شعر خود را با نام "آمدم تا ببینم کیست اشتردوان" را سرود، آبای با فراگرفتن زبان روسی اشعار پوشکین را به زبان قزاقی برگرداند. مبارزه با بی عدالتیهای اجتماعی و استعمار و آگاهی بخشی به مردم در اشعار آبای از جایگاه ویژهای برخوردار است. در طول دوران حیات آبای اشعار او در بین سالهای ۱۸۸۹-۱۸۹۰ در روزنامه داله " ("روزنامه استپ قرقیزستان") منتشر شد. اولین مجموعه شعر آبای پس از مرگ او در سال ۱۹۰۹ در سن پترزبورگ منتشر شد. آثار آبای به بسیاری از زبان ملل مختلف ترجمه شده است. آبای که در سال ۱۹۰۴ میلادی درگذشت در بین قزاقها جایگاهی همچون فردوسی در بین ایرانیان دارد.
شاکریم
شاکریم کودایبردیف شاعر، تاریخدان و فیلسوف در تاریخ ۱۱ جولای سال ۱۸۵۸ درناحیه سمی پالاتینسک (استان سمی) به دنیا آمد. شاکریم که تحصیلات ابتدایی خود را در روستا خود گذراند عربی و فارسی را فراگرفت، و در حقیقت استاد و مربی واقعی شاکریم، آبای شاعر بزرگ قزاقی بود. شاکریم که برادرزادهء شاعر نامدار قزاق آبای قونان بای اولو است به شکار باعقاب، اسب سواری، نقاشی و ساخت ویولون و مخصوصا به موسیقی علاقه و تبحر فراوانی داشت در سن ۱۴-۱۵ سالگی تحت تأثیر آبای استاد خود سرودن شعر را آغاز کرد. مضامین اشعارش بیشتر در مورد طبیعت، اخلاق و خیر و شر بود. در سن بیست سالگی به سیاست روی آورد.
او از چهل سالگی در سال ۱۸۹۸ به طور کامل به کارهای هنری پرداخت. او با مطالعه آثار ادبای شرق و غرب با آثار شاعرنی مانند حافظ، سعدی، نوایی، پوشکین و تولستوی آشنا شد و زبانهای عربی و فارسی را خود فراگرفت و بخشی از کتاب گلستان سعدی و اشعار حافظ و مولانا را به خوبی به زبان قزاقی ترجمه کرد. پس از اینکه به سیستم حکومتی وارد شد پس از انقلاب سالهای ۱۹۰5-۱۹۰7 و اقدامات سرکوب گرایانه استالین، جنگ جهانی اول، جنبش ملی و آزادیبخش سال ۱۹۱۶ در قزاقستان، انقلابهای فوریه و اکتبر، جنگهای داخلی، استقرار حکومت شوروی و پیاده سازی نظام اشتراکی بخاطر بیعدالتی و ظلمهایی که از سوی حاکمیت احساس میکرد به مبارزه با بیعدالتها پرداخت که به همین خاطر با مشکلات و موانع بیشماری مواجه گردید و سرانجام در سال ۱۹۳۱ بدست نظام کمونیستی شوروی محکوم و مخفیانه اعدام شد و خانواده اورا تبعید و زندان کردند او که اشعار و سرودههای خود را با الهام از حافظ، سعدی، تولستوی و پوشکین سرود در زمان حیاتش کتابهای «آیینه قزاق ها» وشعرهای «کالکامان مامیر» و «ینلیک کبک» چاپ شدند.
ژامبیل
ژامبیل ژابایف شاعر ملی قزاقی متولد ۱۸۴۶ و متوفی سال ۱۹۴۵ میلادی، او در طول جنگ جهانی دوم با الهام از فداکاری رزمندگان و میهن پرستی و ستایش سرزمین مادری خود اشعاری را سروده است. او برای مرد هم شعر میسرود و هم آواز میخواند و قزاقها اورا به شاعری بدیحه سرا میشناسند. از زمان انقلاب اکتبر برای ساخت جامعهای نو تلاش کرد و فرهنگ قزاقها را ارتقاء بخشید. ژامبیل در نزد معلم خود سااوئمبای (Suyumbay) درس آموخت و به نواختن موسیقی پرداخت که آهنگهای بینظیری سرود که آهنگ معروفش "آکونس" (akyns) تا قرنها در حافظه مردم قزاقستان باقی ماند. اشعار او در ستایش اسب استپ، یورت و زندگی کوچ نشینی قزاقها سروده شده است.
ژامبیل در مورد زندگی خود میگوید: "در سراسر وجود من جوش زندگی است که آن را در بهترین آهنگهای خود با موجی از احساس و انرژی تازهای خواندهام. من شاهد تولد یک کشور جدید در قزاقستان هستم. زندگی برای من تولد و شروعی تازه است جوانی بیست ساله قوی که با شور و شوق فراوان و با گرمی هر چه تمام تر به شکار و خواندن آواز میپردازم". ژامبیل پس از سرودن اشعار و خواندن آوازهای فراوان سر انجام در سال ۱۹۴۵ وفات یافت و در باغی که خود در آلماتی ساخت دفن شد.
مختار
مختار ماگایوین نویسنده ملی قزاقستان. متولد ۲ فوریه ۱۹۴۰ در منطقه سمیپالاتینسک. او در سال ۱۹۶۲ از دانشکده زبانشناسی دانشگاه ایالتی قزاقستان (دانشگاه فعلی فارابی) فارغ التحصیل شد.، در سال ۱۹۶۵ - تحصیلات تکمیلی خود را با نامزدی در رشته علم زبان آثاز و در سال ۱۹۶۷ فارغ التحصیل شد و در سال ۱۹۶۵ فعالیتهای علمی خود را آغاز کرد، او به عنوان رئیس بخش نقد ادبی در روزنامه قزاقستان" به کار پرداخت. دربین سالهای ۱۹۶۷-۱۹۸۱ معاون سردبیر خانه کتاب شد. و بعد به عنوان محقق ارشد موسسات ادبیات و هنر در آکادمی علوم قزاقستان در دوران اتحاد جماهیر شوروی شد و از سال ۱۹۸۸ - سردبیر مجله "جولدیز"، و دبیر اتحادیه نویسندگان قزاقستان شد. مختار ماگایوین از سال ۱۹۷۲ شروع به نوشتن نثر و رمان کرد و رمانهای "شغال"، "مردان "، و نوشتن چند فیلمنامه تاریخی را نوشت.
ماگایوین نه تنها یک نویسنده، بلکه یک مترجم بزرگ بوده است. او مجموعه کتابهای آموزش زبان قزاقی را تدوین کرد. او به حق به عنوان استاد ادبیات و نویسنده ملی قزاقستان و بهترین نویسنده جهان ترک به رسمیت شناخته شد و بخاطر خدمات او به جهان ترک برنده صندوق معتبر جایزه بین المللی هنرمندان و نویسندگان در ترکیه شد که جایزه او در ۷مه ۱۹۹۸ توسط سلیمان دمیرل رئیس جمهور وقت ترکیه اهدا شد. در سال ۲۰۰۲ مجموعه آثار او در سیزده جلد منتشر شد که بسیاری از آنها به زبان روسی و زبانهای خارجی منتشر شده است.
ماکاتایف موکاگالی
در منطقه آلماآتا متولد شد و در پای کوه خان تنگری بزرگ شد. او از موسسه ادبی گورکی فارغ التحصیل شد. او نویسنده کتاب "زندگی افسانه"، "زندگی رودخانه"، "مرثیهای موتزارت"، "مورد علاقه" بود. او آهنگی باشعر خود به نام سارژاایلیائو سرود که به یک سروده ملی تبدیل شد. اشعار او را به زبان قزاقی کلاسیک روسی، ادبیات خارجی، از جمله والت ویتمن، "کمدی الهی" دانته ترجمه شده است: نام ماکاتایف موکاگالی در کنار نام آبای، آویزف و دیگر آثار کلاسیک ادبیات قزاق قرار گرفته است.
ماکاتایف که برنده جایزه دولتی قزاقستان شد. به خاطر مدلهای کلاسیک شامل ترجمه "برگهای علف" ویتمن و "کمدی الهی" دانته "غزل" شکسپیر و شاعران روسی الکساندر پوشکین جایگاه ویژهای در جامعه ادبی قزاقستان به دست آورد. اولین مجموعه اشعار او تنها سیزده سال پس از اولین شعر و ترجمه آثار او به روسی منتشر شد و سرانجام این شاعر بزرگ در سال ۱۹۸۰ در سن چهل و پنج سالگی در شهر آلماتی قزاقستان از دنیا رفت.
میرژاکیپ دولت اولی
دولت اولی در ۲۵ نوامبر سال ۱۸۸۵ در روستای ساریکوپینسکوی به دنیا آمد. او در کودکی در حالی که تنها دو سال داشت پدر خود را از دست داد. این نو جوان در سن دوازده سالگی دوران ابتدایی خود را در روستای خود به پایان رساند و در سال ۱۹۰۱ وارد مدرسه دولتی قزاقستان اتحاد جماهیر شوروی شد و در سال ۱۹۰۲ پس از فارغ التحصیلی معلم زبان قزاقی در مدرسه احمد بایترسنیف روستا شد. او همزمان با معلمی به فعالیتهای ادبی و سیاسی پرداخت. در سال ۱۹۰۴ یک رویداد رخ داد که زندگی او را تغییر داد او با احمد بایتیرسنف و علیخان بیوکیخانف و علیخان ملاقات کرد که تحت تأثیر این دو رهبر در حال ظهور جنبش ملی اصلاحطلب قزاقستان قرار گرفت، او به جنبش ضد استعماری و ضد ایدئولوژی روسی پیوست.
او در سال ۱۹۰۷ به سنت پترزبورگ برای شرکت در کنگره روسیه به عنوان نماینده حزب دموکرات قانون اساسی قزاقستان رفت. در سنت پترزبورگ، او ایجاد مجله "سرک" و انتشار شعر "ژاستاگان" (جوانان) را منتشر کرد. او همچنین مقالهای تحت عنوان "بیزدین ماساتیمیز" (هدف ما) برای شماره دوم مجله، که هرگز منتشر نشد نوشت.
سلطان محمود تورایگیروف
شاعر دموکرات که در سال ۱۸۹۳ در منطقه کوکشتائو متولد شد. او در سیزده سالگی در نزد استاد خود فرهنگ عامه قزاقستان تخصص یافت و درگیر کار ادبی شد. به سرودن شعر و نوشتن داستان پرداخت. در سال ۱۹۱۲ وارد مدرسه در شهرستان ترویتسک، اوبلاست چلیابینسک شد، اما تنها یک سال به تحصیل پرداخت و به دلیل بیماری ترک تحصیل کرد.
او در سال ۱۹۱۳ در روستایی در قزاقستان در نزدیکی ترویتسک، اوبلاست چلیابینسک مشغول تدریس شد اما در پاییز همان سال به شهرستان برگشت و دبیر مجله "آیکاپ" به عنوان یک شاعر و مقاله نویس مجرب مشغول کار شد. تورایگیروف در شعر "برای جوانان"، "دانش آموز دوما"، "هدف مطالعه " جوانان قزاق را به تسلط بر مدارج عالی فرهنگ و آموزش و پرورش فرا میخواند.
وضعیت اجتماعی و سرنوشت زن قزاق دارای جایگاه ویژهای در اشعار "زیبایی منسجم"، "عشق دختر"، "راه رفتن"، "شیرین روح من"، شعر "کمر سولو". یکی از قلههای به رسمیت شناخته شده خلاقیت شعر فلسفی "زندگی در خطا"، که در مورد هدف و معنای وجود انسان، آرمانهای بلند و واقعیت تلخ انسان و شعر "مرد فقیر،" در قالب مبانی فلسفی سروده است و شجاعانه از کرامت انسانی و مبارزه با بیعدالتیهای اجتماعی دفاع کرده است. تصویر مثبت از یک مرد در شعر "مرد فقیر،" یکی از مهمترین دستاوردهای هنری شاعر دموکرات شد. این شاعر در سال ۱۹۲۰ در حالی که تنها ۲۷ سال داشت درگذشت.
تورایگیروف در ارتقاء و گسترش شعر قزاقی سهم زیادی دارد و اشعار او در خزانه ادبیات قزاقستان گنجانده شده است. رمان "رویای شاعر"، "راه رویاها"، از جمله شاهکار ادبی این شاعر به شمار میرود. آثاراو در مجموعهای اشعار قزاقستان به طور جداگانه منتشر شده است.
اولژاس سلیمانوف
اولژاس سلیمانوف، شاعر ملی قزاقستان، نویسنده، زبانشناس و محقق، متخصص در علم زبان ترکی، سیاستمدار محبوب، یک شخصیت برجسته است که در ۱۸ مه سال ۱۹۳۶ میلادی در آلما آتا یک خانواده نظامی متولد شد. پدر او یک افسر قزاق سواره نظام بود. خانواده سلیمانوف از ظلم و بیعدالتی استالین در امان نبودند. و الیاس در سن کودکی پدرش مورد ضرب گلوله قرار گرفت و کشته شد.
اولژاس در سال ۱۹۵۴، پس از فارغ التحصیلی از مدرسه شماره ۲۸. سپس در دانشکده دانشگاه دولتی قزاق در رشته زمین شناسی تحصیل کرد. ولی با این حال استعداد شاعرانه راه زندگی او را تغییر داد. این مهندس زمین شناس در سال ۱۹۵۸ وارد دوره عالی ادبی گورکی در مسکو شد. پس از دوره ریاست بخش مجله شعرهای "پروستو"، سردبیر هیئت تحریریه سناریو استودیو "قزاق" و اولین دبیر اتحادیه نویسندگان قزاقستان شد، اولین دبیر اتحادیه سینماگران قزاقستان، دبیر اتحادیه نویسندگان شوروی، از سال ۱۹۹۱ تا سال ۱۹۹۴ شد.
سلیمانوف شاعر و نویسندهای خلاق شمرده میشد که از سال ۱۹۹۵ تا ۲۰۰۱، عضو کمیته شورای عالی جمهوری قزاقستان در اکولوژی و محیط زیست، و به عنوان سفیر فوق العاده و تام الاختیار قزاقستان در ایتالیا، یونان و مالت خدمت کرد و از سال ۲۰۰۱ نماینده دائم قزاقستان در یونسکو انتخاب شد.
سلیمانوف یک چهره سیاسی شاخص و بزرگ است که در بین سالهای (۱۹۸۹-۱۹۹۱) عضو شورای عالی جمهوری قزاقستان از شورای عالی اتحاد جماهیر شوروی و نماینده مردم در اتحاد جماهیر شوروی شد. اولژاس سلیمانوف نشان درجه یک دولت فرانسه و "نشان افتخار" برنده جایزه دولت قزاقستان اتحاد جماهیر شوروی و جایزه لنین کومسومول قزاقستان شد. در سینمای قزاقستان شهرت جهانی یافت. استودیو فیلم "قزاق" (قزاق فیلم) فیلمهایی مانند " کیژ زیبیک"، "صبح اضطراب"، رمز عبور"، "خاکستری تلخ." از او منتشر کرده است.
اولژاس سلیمانوف به عنوان یک چهره شاخص در سیاست شناخته میشد که فعالیت گستردهای در مسائل اجتماعی داشت و در زمان خود شاعر و نویسندهای برجسته و درجه یک به شمار میرفت که کتابهای زیادی را به زبانهای مختلف منتشر کرد. او در روسیه به عنوان یک قزاق، نویسندگی میکرد و از صمیم قلب به مردم و هموطنان خود عشق میورزید.
سلیمانوف درک درستی از توسعه تاریخی مردم قزاقستان را داشته است که مردم از آن درس میآموختند. تاریکی جنگهای شدید، زمان رعد و برق ما که هستیم، قزاق از کجا آمده است، از جمله آثار ادبی او است که آثار شاعرانهاش به شدت مورد توجه خوانندگان و منتقدان قرار گرفت و مورد تجلیل و قدردانی قرار گرفت. اولین کتاب اشعار او تحت عنوان " آرگاماکس" در سال ۱۹۶۱ منتشر شد. در همان سال او شعر خود "زمین، تعظیم فرد" که از بهترین اشعار اوست به عنوان بهترین آثار شوروی منتشر گردید.
مجموعه شعر "شبخورشیدی"، آن را با "شب پاریسی"، "طلوع آفتاب خوب"، "سال میمون"، "خشت کتاب"، "تکرار در ظهر"، "هر روز، صبح"، "ستاره دور"، "انتقال از آتش"، "تعیین ساحل"، "زبان نوشتن" از جمله آثار این نویسنده و شاعر بزرگ است. سلیمانوف در "کتاب خشت" که یکی از مهمترین آثارش است، به داستان عشق باستانی، که باعث میشود افراد به جایگاه رفیعی برسد و همچنین سنت معنوی و فلسفی شرقی پرداخته است. استعداد ادبی سلیمانوف باعث شد که رمانهای " نگاهی به آدم "،" آخرین تغییر" و " سرزمین پدران "،" آبی مسیر"،" به عنوان فیلمنامه استفاده شد. کتابخانه و آرشیو شخصی سلیمانوف در سال ۱۹۹۶ در گنجینه دولت مرکزی جمهوری قزاقستان قرار گرفت.
قابیت موسرپف
نویسنده ملی قزاقستان، در سال ۱۹۰۲ در منطقه کوستانای متولد شد. او از دوران کودکی، به یادگیری خواندن و نوشتن در روستای مادری خود پرداخت و به ادبیات علاقمند شد. در سال ۱۹۱۶در یک مدرسه روسی درس خواند و در سال ۱۹۲۶-۱۹۲۸ در مدرسه کارگران در شهرستان اورنبورگ به تحصیل اشتغال یافت. در این زمان به آثار پوشکین، لرمانتف، ایوان کریلوف، و بعد لئو تولستوی، گوگول، فئودور داستایوفسکی و آنتوان چخوف به خصوص ماکسیم گورکی علاقمند شد. بعد در مقام مسئول انتشارات دولتی قزاقستان و کمیساریای خلق آموزش و پرورش؛ سپس سردبیر روزنامه "اجتماعی قزاقستان" و رئیس کمیته هنرشد. در سال ۱۹۳۰، او جایگاه خود را به عنوان یک روزنامه نگار درخشان کرد. و با بازی "آمانگلدی"، فعالیتهای نمایشی خود را آغاز کرد.
او یکی از بنیانگذاران ژانر جدید ادبیات قزاق است و آهنگها و داستان و اشعار معروف حماسه کوز ژیبیک "تارگین" و "" کوبلاندی را سرود. موسرپف با آغاز کار ادبی نثر در ادبیات قزاقستان سهم عمدهای ایفا کرد. رمانهای او "سرباز قزاقستان" (۱۹۴۸)، "بیداری زمین" (۱۹۵۳) از ادبیات ارزشمند نثر این نویسنده است. "سرباز قزاقستان" - یکی از اولین آثار نثر قزاقستان در مورد جنگ بزرگ میهنی است که بازتابی از سالهای جنگ جهانی میباشد. او نویسندهای قهرمان است که با قاطعیت مشکلات، غم و اندوهی که در جنگ بر مردم تحمیل شده بود پیروزی عقل، انسانیت و پیشرفت بر علیه ایئولوژی فاشیستی را نشان میداد.
او صاحب یک داستان حماسی بزرگ بنام "بیداری زمین"، است که آن را در سال ۱۹۵۳ نوشته است این رمان حوادث زندگی مردم قزاق و یک روایت حماسی قابلتوجه است که مهمترین وقایع تاریخ مردم قزاقستان را در طول چند دهه بیان میکند. در سال ۱۹۷۶ او کتاب رمان جدید خود را که شامل مجموعه رمانهای "شجاعت"، "مادر خشم،" "داستان عقاب." است را نوشت. او علاوه بر نوشتن تعداد زیادی رمان در روزنامه نیز به فعالیتهای ادبی پرداخت که سهم بزرگ و ارزشمندی به فرهنگ مردم بومی کرده است.
ثابت موکانف
شاعر ادبیات کلاسیک و رئیس اتحادیه نویسندگان قزاقستان است. ۱۳ آوریل سال ۱۹۰۰ در یک خانواده دامدار در منطقه آکملا متولد شد. او در موسسه استادان قرمز (۱۹۳۰-۱۹۳۵) به مطالعه پرداخت. او در سال ۱۹۲۲ شروع به انتشار آثار خود کرد. رمان او به عنوان اولین اثر او در سال منتشر شد و در سال (۱۹۲۸) رمان "عشق نور" را منتشر کرد. کتابهای او به بسیاری از زبانها ترجمه شده است
موکانف از حافظه بسیار عالی برخوردار بود که بسیاری از داستانها، ضرب المثلها و شعر در سخنرانیها و مکالمات شفاهی او تجلی میکرد. او در بهار سال ۱۹۳۳ در ۱ می در "ایزوستیا" روزنامه شعر خود را منتشر کرد. او کتابی نوشت که شکوه میهن رو به رشد، مردم قهرمان آن در اشعار "آتشفشان"، "این است یک آهنگ"، "سرزمین مادری من سونگ نیست - یک باغ گل" یادداشتهای عمیق فلسفی صدا در شعر "آواز جوانان" به تصویر کشده شده است. یکی از آثار نثر موکانف که در طول دوره ۱۹۲۷-۱۹۲۸ نوشته بود در پایان سال ۱۹۲۸، به چاپ رسید. یکی از مهمترین رمانهای او "بوتاگز" حوادث در آستانه انقلاب اکتبر و سال انقلاب جنگ داخلی در قزاقستان به تصویر میکشد.
موکانف یک دانشمند، یک محقق و نظریهپرداز ادبی بود او همواره همگام با زمان خود فعالیت میکرد او در هر موضوعی یک مرد بزرگ بود، در استعداد، وسعت طبیعت، شخصیت ملی، اجتماعی بودن و انرژی بیحد و حصر که دوستان و دشمنان بسیاری داشته است. او یک فرد و یک هنرمند است که نگرش مبهمی نسبت به جامعه داشته است. او از دوستان افراد مشهوری مانند آلکسی تولستوی، چخف، گالینا سربریکف، قابیت موسریف و دیگران بوده است.
باخیت شکرالله یویچ
باخیت شکرالله یویچ (KexeeB BaxT IIIKypylaeBu) شاعر، رماننویس، عضو و برنده "جایزه روسی" اتحادیه جوانان جایزه قزاقستان، جایزه "ضد بوکر". این جایزه از جشنواره بین المللی سوم مسکو "مسکو حمل و نقل"، جوایز مجله "اکتبر" و مجله "دنیای جدید" را دریافت کرده است. او اولین جایزه هیئت داوران و هیئت منصفه رقابتهای بین المللی ترجمه ترکی شعر «آک ترنا» بود. اولین کتاب اشعار او در بایگانی اتحادیه نویسندگان قزاقستان به مدت ۲۰ سال راکد مانده بود ولی در سال ۱۹۹۶ در آلما آتا به چاپ رسید. او در سال ۱۹۸۲ به کانادا مهاجرت کرد و در رادیو روسی کانادا و به عنوان مترجم صندوق بین المللی پول کار کرده است. شکرالله یویچ نویسنده مقالات متعدد در مجلات مهاجر "قاره"، "موج سوم"، "قوس" و "پژواک". است.
بخیتژان موساخانویچ
در ۴ اکتبر ۱۹۵۱ متولد شد او شاعر، نویسنده، مترجم، فیلمنامه نویس و کارگردان فیلم کارگر افتخار قزاقستان و شهروند افتخاری شهرستان کوکشتائو بود که عضو بررسی حادثه چرنوبیل بود. بخیتژان عضو اتحادیه نویسندگان قزاقستان، عضو هیئت مدیره اتحادیه نویسندگان قزاقستان، و یکی از اعضای هیئت مدیره کنگره نویسندگان اروپایی (پراگ) است، که ادبیات قزاقستان و آسیای مرکزی را بررسی میکرد. عضو فرهنگستان آکادمی ادبی کریمه، سردبیر گلچین ادبی "ادبی آسیا" و "ادبی آلما آتا" همچنین عضو اتحادیه سینماگران کشورهای مستقل مشترک المنافع و کشورهای بالتیک، در سالهای مختلف، دبیر اتحادیه سینماگران قزاقستان، معاون رئیس جمهور در انجمن ناشران و کتابفروشان قزاقستان و استاد افتخاری و برنده آرای مردمی "نام سرزمین مادری" در حوزه فرهنگ و هنر بوده است.
کابدش ژومادیلف
متولد ۲۵ آوریل سال ۱۹۳۶ - نویسنده مشهور شوروی و قزاقستان، نویسنده مردمی فرهنگ قزاقستان که در سال ۱۹۶۵ از دانشگاه ایالتی قزاقستان کیروف (دانشگاه فعلی فارابی) فارغ التحصیل شد. او در بین سالهای ۱۹۶۵-۱۹۶۷ به عنوان دستیار ادبی در روزنامه "ادبیات قزاقستان" در بین سالهای ۱۹۶۷- ۱۹۷۶ به عنوان سردبیر خانه چاپ و نشر، و در سالهای ۱۹۷۶-۱۹۸۱ به عنوان ویرایشگر و در سال ۱۹۷۰ او به حزب کمونیست اتحاد جماهیر شوروی پیوست و در ۲۲ اکتبر سال ۱۹۹۸ از طرف رئیس جمهور عنوان عنوان افتخاری "نویسنده خلق قزاقستان" و در ۱۲ دسامبر ۲۰۰۵ بخاطر خدمات قابل توجه در توسعه اجتماعی و اقتصادی و فرهنگی کشور، تقویت دوستی و همکاری بین مردم جایزهای به او اعطا شد.
ماگژان ژومابایو
شاعر، رماننویس، مترجم و معلم که در ماه جولای سال ۱۸۹۳ م در منطقه شمال قزاقستان در سواحل دریاچه ساسیکول متولد شد. او از گروه ترکان و مغولان میانه است. پدر این شاعر "بیکن"، یک مرد مترقی زمان خود بود که به شدت به دانش علاقمند بود و سعی در القای این علاقه به فرزندان خود داشت، او با هفت پسر و دو دختر خانواده بزرگی داشتند که همه آنها بچههای جسور، فعال و زیبایی بودند.
ژومابایو در مدرسه پدر که برای کودکان و بستگان خود ایجاد کرده است به به مدت چهار سال به تحصیل میپردازد. در این مدرس زبانهای شرقی و ادبیات شرقی، حساب و جغرافیا آموزش داده شود. ماگژان در تماس نزدیک با طبیعت بزرگ شده است به همین خاطر برداشت دوران کودکیش در بسیاری از آثار شاعرانه او، "توس"، "بهار در حال آمدن است"، "مادر"، و غیره تجلی یافته است.
در سال ۱۹۰۵ برای تحصیل در "کیژیلژار " پتروپاولوسک فعلی عزیمت کرد و با شور و شوق به تحصیلات عربی، فارسی، زبان ترکی و تاریخ ترکها پرداخت. در سال ۱۹۱۰ پس از اتمام تحصیلات در این مدرسه با دریافت بالاترین نمره در بین همه افراد تصمیم میگیرد برای ادامه تحصیل خود نزد شاعر و دوست خود بیکموخامبیتف سرگیبایو برود و وارد مدارس "گالیا"، که از بالاترین نهادهای معنوی است شد. که همراه با موضوعات مذهبی هستند علوم سکولار، ادبیات، تاریخ، جغرافیا، هندسه، اصول اولیه موسیقی، و غیره و مهمتر از همه تشویق به نگارش اثر ادبی آموزش داده میشد.
ماگژان یک سال و نیم در مدارس مذهبی به تحصیل پرداخت و در سال ۱۹۱۳ او به پتروپاولسک بازگشت و شروع به یادگیری زبان روسی کرد و در سن چهارده سالگی سرودن شعر را آغاز کرد که آثار او تقریبا در همه روزنامهها به زبان قزاقی و تاتاری چاپ شده است. اولین مجموعه اشعار خود را در سال ۱۹۱۲ درقازان منتشر کرد که موجب یک رویداد در ادبیات قزاقستان شد در این زمان روابط شاعر جوان و خلاق با افرادی که نقش مهمی در سرنوشت شاعر و ادبیات قزاق بازی کردهاند گره خورد.
در سال ۱۹۱۷ از حوزه فارغ التحصیل و با افتخار و به خانه خود بازگشت. در حالی که انقلاب و جنگهای داخلی فضای سنگین، گیجکنندهای ایجاد کرده بود. وارد حزب آلاش شد و در سال ۱۹۱۸ اولین سردبیر روزنامه قزاق میشود.
در سال ۱۹۲۲ او به عنوان یک معلم ارشد در موسسه آموزشی قزاق- قرقیز دعوت به کار شد و همکاری با روزنامه "آک-پول"، مجلات "سانا" و "شلپان". در همان سال در قازان، و در سال ۱۹۲۳ در تاشکند شاهد انتشار مجموعه اشعار دوم خود بود. او نقش فعالی در خانه چاپ و نشر "وستوک" برای تدوین و چاپ کتابهای درسی مدارس قزاقستان داشت و آثار مارکس، انگلس، لنین، آثار گورکی ارا به زبان قزاقی ترجمه کرد.
او در تعمیق و تکمیل کیفیت جدیدی از ارتباطات معنوی بین مردم قزاقستان و مردم روسیه بزرگ تلاش فراوان کرد و به عنوان یک معلم مکتب کلاسیک نقش بزرگی در تدریس خلاقیتهای نویسندگان بزرگ روسی در مدارس قزاقستان ایفا کرده است. او به بسیاری از زبانهای دنیا منجمله روسی، عربی، فارسی، گویش ترکی و بسیاری از زبان ترکی تسلط داشت در سال ۱۹۲۹، او به اتهام نادرست ناسیونالیستی در ایجاد گروه "الکا" برای فعالیتهای زیرزمینی دستگیر و زندانی شد. و به ده سال زندان محکوم شد و در سال ۱۹۳۸ در جوانی جان خود را از دست داد، او نه تنها به عنوان یک شاعر از وضعیت موجود رنج میبرد بلکه بخاطر زندانی شدن و تبعید و کشته شدن بستگانش در اردوگاهها بسیار آزرده خاطر بود. نام و آوازه این شاعر جوان به مدت ۲۵ سال پس از مرگش در سال ۱۹۶۰ مسکوت ماند.
الیاس اسنبرلین ژانسوگورف
الیاس اسنبرلین ژانسوگورف (H.IIc Eceu6epiu acyrypoB) در ۱ میسال ۱۸۹۴ در یک روستای دور افتاده در منطقه کاپالسکو آلماتی به دنیا آمد.از درخشان ترین چهرههای ادبیات قزاق، که از همان دوران کودکی برقههای استعداد بزرگی در او دیده می شد. او شاعری مردمی بود که علاقه و ارادت او به مردم در تمام وجودش احساس میشد و هر که اورا دیده است به خوبی از او یاد میکند و یاد و خاطره او برای همیشه در ذهنش باقی می ماند. شکل و شمایل مردم استپ نشین، تفکر خلاقانه، کار مدام و تعهد کامل به ارتقاء مردم و جامعه خود از ویژگیهای این شاعر بوده است او به عنوان شاعری متبحر یک ترانه محلی سرود که از افسانههای بزرگ مردم قزاقستان شد. در کودکی زبان عربی را فراگرفت و به جمع آوری اشعار شفاهی، افسانهها و اهنگها پرداخت.
الیاس از سنین کودکی نه تنها تحت آموزش ساخت صنایع دستی قرار گرفت، بلکه به نواختن عود و آواز پرداخت او از خود علاقه زیادی به مسابقات آهنگ نشان داد.
این پسر باهوش و با استعداد در سال ۱۹۱۰ وارد دبیرستان شد، و به طور متناوب تا سال ۱۹۱۷ به تحصیل پرداخت و خیلی شروع به سرودن شعر کرد و نخستین شعر خود "امید" را در سال ۱۹۱۷ در روزنامه "ساری آرکا" منتشر کرد.
اولین نسخه خطی جوان مورخ ۱۹۱۵ و ۱۹۲۰ به عنوان فرهنگ عامه و آهنگ غنای مردم بومی و شعر ابای را نگاشت و در تابستان سال ۱۹۲۰ برای پر کردن شکافهای علمی و آموزشی خود به تاشکند رفت و در آنجا در دورههای آموزش معلمی شرکت کرد و با موفقیت این دوره را پشت سرگذاشت و در همان زمان به عنوان یک مصحح در روزنامه "آک ژول" کار میکرد. او اشعاری میسرود و در رونامه چاپ میکرد. در سال ۱۹۲۱ در مدرسه به تدریس پرداخت. در پاییز سال ۱۹۲۲ در روزنامه "تیلش" دعوت به کار شد. و در فوریه سال بعد به عنوان مدیر موسسه آموزش عمومی قزاقستان منصوب شد. اما نه روزنامه و نه موسسه هر گز او را از سرودن شعر باز نداشت.
الیاس در سال ۱۹۲۴ به مسکو میرود و مطالعات خود را درموسسه روزنامهنگاری آغاز میکند. در طی این مدت او یک شاعر مشهور شده بود، شاعر قزاق با مایاکوفسکی و دیگر شاعران عصر خود در روسیه ملاقات کرد. او در سال ۱۹۲۸ از موسسه روزنامه نگاری فارغ التحصیل شد و بسیاری از اشعار خود را در طول این مدت سروده است و مهارت و بلوغ شاعرانه او به اوج خود رسید.
همراه با مردم خود به شنیدن سوت در صحرا و ساخت کارخانهها در جامعه درحال رشد و در محیطهای استپ، و چوپانان دیروز که به کارگر و مهندسان متخصص تبدیل شدهاند عشق میورزید و با سرودن شعر ملودیک "بیشه طلایی" تولد طبقه کارگر قزاقستان احساس خود را به تصویر کشیده است. و تولد مس، چشمههای نفت و ورود اتومبیل و تراکتور در سرزمین مادری خود برای ایجاد تحول در جامعه در اشعارش تجلی یافته است.
در سال ۱۹۳۰، شعر "استپ" را سروده است.این شعر به یاد ماندنی نه تنها اوج خلاقیت شاعر شد، بلکه به عنوان یک دستاورد بزرگ برای شعر قزاقستان شناخته شده است. "استپ" - تاریخچه شاعرانهای از مردم قزاق را به نمایش گذاشته است که موضوع اصلی این شعر شادی مردم پس از سالها درد و رنج و سختیها است. بسیاری از اشعار او به زبان روسی ترجمه شده است و یوگنی یفتوشنکو، وینکوروف و لوکنین اشاره کرده اند که اشعار او با قدرت فوق العادهای در سخنرانی و بیان هنری زندگی قزاقستان او نمایان است. در شعر "خواننده" شاعر ماهرانه و با دقت به اهمیت فرهنگ معنوی مردم، هویت خود و عاطفه و احساس بر اساس آهنگها و افسانههای محلی پرداخته است.
او آثار گورکی، مایاکوفسکی، منتخب اشعار لرمانتف، الکساندر ژاروفرا ترجمه کرده است و در صدمین سالگرد مرگ پوشکین شاعر اشعار او را به زبان قزاقی ترجمه کرد که یک رویداد بی سابقه در ترجمه ادبیات قزاقستان به شمار میرود. متاسفانه، زندگی شاعر کوتاه بود و یکی از قربانیان بیعدالتی بود که به طور غیرقانونی محکوم شد و تنها پس از یک چهام قرن آثار فوق العاده او تجدید چاپ شد. او به عنوان یک گوهر چند وجهی، استعداد متمایزی داشت. شعر او پر از افکار عمیق، احساس بزرگ شهروندی است.
احمد بایتیرسنف
شاعر، دانشمند، متخصص در علم زبان ترکی، مترجم و نویسندهای که در ۱۸ ژانویه سال ۱۸۷۳ در شهرستان تورگای در یک خانواده دهقان متولد شد. او تحصیلات اولیه را در روستای مادری خود تمام کرد پس از آن بین سالهای (۱۸۸۶-۱۸۹۱) در مدرسه تورگای روسیه و قزاقستان تحت آموزش معلمان اورنبرگ قرار گرفت. او در سالهای (۱۸۹۱-۱۸۹۵) به فراگیری آموزش حرفهای پرداخت و در سال ۱۸۹۵ به شغل معلمی در محله خود مشغول شد. در دوران حیات خود قربانی بی عدالتی و سرکوب حکومت استالینی شد. چون او خود را در بین مجامع و شخصیتهای علمی مطرح نمیکرد لذا در تاریخ آوازه چندانی از او باقی نمانده است.
در سال ۱۹۰۹، به مدت دو سال به عنوان رئیس مدرسه روسیه و قزاقستان، در "کارکارلاینسک" کار کرد که بخاطر مخالفت با وضعیت موجود دستگیر و به اورنبورگ تبعید شد. در این دوره تحقیقات علمی خود را در رشته زبانشناسی قزاقستان و روش تدریس زبان مادری انجام داد. در سالهای بعد او شروع به توسعه اصول اصلاح الفبا و دستور زبان قزاقی کرد به همین خاطر او به عنوان آغازگر الفبای قزاقستان جدید شناخته میشود.
او در زمان خود به عنوان یک مدل خوب برای همه ملتهای ترک در طول اصلاحات نوشتن خدمت کرده است. این نویسنده بزرگ راهنمای کتابهای مطالعه "دستور زبان"، "رشد گفتار"، گلچینهای ادبی مختلف را نوشت که این آثار هنوز هم در میان دانشمندان زبانشناسی قزاقستان و روش تدریس زبان قزاقی از جایگاه ویژهای برخورد داشت. فعالیتهای خلاقانه ادبی بایتیرسنف با افسانه نویسی آغاز شد. در شعرهای خود به نیازها و آرمانهای مردم قزاق و رویاهای خود از آیندهی روشن قزاقستان توجه ویژهای داشت.
در آثار "چهل افسانه" (۱۹۰۹)، "ماسا" (۱۹۱۱)، "پشه" (۱۹۱۱) رذایل و نقاط ضعف انسان را به عنوان بیکاری، تنبلی، غرور، جهل به سخره گرفته شده است. او در سال ۱۹۱۳ نخستین سردبیر روزنامه "قزاقستان" شد. برنامه اصلی این روزنامه بررسی مشکلات توسعه زبان قزاقی بود. پس از انقلاب سال ۱۹۱۷ به عضویت حزب "آلاش" در آمد و عضو کمیته انقلابی نظامی (قزاقستان) در منطقه قرقیزستان، کمیسر خلق منطقه آموزش و پرورش (۱۹۲۰-۱۹۲۱)، رئیس مرکز علمی (۱۹۲۱-۱۹۲۲) و عضو علمی شورای روش کمیساریای خلق شد.
در ۱۹۲۱-۱۹۲۸ او در موسسه آموزش و پرورش، جایی که او در مورد زبان قزاقی و ادبیات، تاریخ و فرهنگ سخنرانی میکرد مشغول کار شده است. در ۱۹۲۸-۱۹۲۹ استاد دانشگاه ایالتی قزاقستان شد. او ریشه کنی بیسوادی، بهبود فرهنگ و توسعه الفبای نوشتاری قزاقی را سرعت بخشید. در ژوئن ۱۹۲۹ در جریان سفر به قیزیل اوردا دستگیر شد. او متهم شده بود که او در سال ۱۹۲۶ در کنگره مطالعات ترک در باکو شرکت کرده است و به اتهام ملاقات با دانشمندان خارجی برای کمک به اجرای طرح تفکیک قزاقستان از روسیه و سعی در برقراری تماس با مصطفی چوکایویم داشته است: در سال ۱۹۳۷، در موج جدیدی از سرکوب او دوباره دستگیر شد. و به عنوان "دشمن مردم" در ۸ دسامبر ۱۹۳۸ به ضرب گلوله کشته شد و اکنون خانه او در منطقه آلماآتا، به موزه تبدیل شده است. و خیابانهای بسیاری از شهرستانهای قزاقستان و دانشگاه ایالتی کستانای به نام او نامگذاری شده است.
مختار آویزف اماخانف
مختار آویزف نویسنده آکادمی علوم قزاقستان در دوران اتحاد جماهیر شوروی، که اولین دکتری در قزاقستان را دریافت کرد، استاد افتخاری و یکی از دانشمندان مشهور در سطح اتحاد جماهیر شوروی که در سمی منطقه فعلی آبای در سمیپالاتینسک در تاریخ ۲۸ سپتامبر ۱۸۹۷ متولد شد و در سال ۱۹۶۱ درگذشت. خانواده آویزوف با خانواده آبای در ارتباط بود. پدربزرگ مختار از دوستان و علاقمندان نسبت به خلاقیتهای آبای بود. تحصیلات آویزوف در یک مدرسه روسی در دانشکده زبانشناسی معلمان لنینگراد (سن پترزبورگ) از دانشگاه آسیای مرکزی فارغ التحصیل شد.
آویزوف خلاقیتهای خود را با نوشتن نمایشنامه به نمایش گذاشت و با نمایشنامه نویسی استعداد خود را شکوفا کرد. او بیش از بیست نمایشنامه مانند آثار کلاسیک جهان و درام روسی با عنوان "بازرس دولت" توسط گوگول "اتللو" و "رام کردن زن سرکش" نوشته ویلیام شکسپیر، "اشراف" ، "عشق بهار" نوشته است، و به زبان قزاقی ترجمه شده است.
"راه آبای" که رمان بسیار بلندی است در چهار جلد نوشته است که به زبانهای مختلف از جمله به زبان فارسی نیز ترجمه شده است و در دو جلد بسیار قطور در ایران منتشر شده است، این کتاب از شاهکارهای ادبی مختار است. او یکی از چهرههای درخشان در حوزه ادبیات قزاقستان است. نثر ملی و درام نویسی را در اوایل قرن بیستم تجربه کرد و بر خلاف مایلین که بیشتر تمایل به مسائل اخلاقی در آثار خود داشت آویزوف موضوع اصلی داستان کوتاه و رمانهای خود را نه تنها به درد و رنج توده مردم، ظلم و ستم و بیداری معنوی مردم توجه داشت.
در حالی که دیوار خود بیگانگی اجتماعی و اخلاقی بین افراد جامعه بوجود آمده بود، هیچ عدالتی احساس نمی شد. این شاعر جوان همه چیز را سیاه یا سفید نمیدید. اولین کار او بازی "کبک"، بر اساس افسانه محبوب در مورد سرنوشت غمانگیز دو مرد جوان که جرات به قرار دادن احساسات خود را در نزاع قبیلهای نشان میداد بیان کرد. از نوامبر سال ۱۹۱۹، با استقرار قدرت شوروی در منطقه سمیپالاتینسک نقش فعالی در زندگی سیاسی و اجتماعی منطقه و تحولات انقلابی آن داشت و مدتی در روزنامه "تیلی قزاقستان" کار کرد، و در برگزای دورههای تربیت معلم تلاش بسیار کرد.
سال ۱۹۳۰ نقطه عطفی در زندگی او ایجاد شد، زمانی که به اتهام واهی فعالیتهای ناسیونالیستی دو سال از عمرش را در زندان گذراند که بهترین آثار او در همین زمان منتشر شد.
و در سال ۱۹۶۰ داستانها و رمانهای اولیه خود را در مجموعه "کاراش" تجدید چاپ شد، و انتشار رمان "زمان بی باکی" به زبان روسیه و قزاقستان منتشر کرد.
با افزایش تجربه و مهارتهای هنری به تدریج طرحهای بزرگی در مقیاس وسیع در ذهن او ایجاد شد. و با پرداختن به مطالعه اشعار، اندیشهها و زندگی و بیوگرافی آبای، بزرگترین اثر ادبی خود را خلق کرد. او کنتابها و مقالات متعددی را در مود آبای نکاشته است. میتوان گفت که مختار آویزوف تمام زندگی و تجربه خلاقانه خود را در سال ۱۹۴۷ با انتشار کتاب دوم رمان "راه آبای" که او را فرشتهای با توانایی فوق العاده و دارای رشد معنوی و عملی و نزدیکی با مردم خود معرفی کرد یک روایت حماسی بزرگ در مورد آبای به کار گرفت. این رمان یکی از معدود آثار ادبیات جهان است که شخصیتهای اصلی آن در اعماق وجود میلیونها نفر از خوانندگان نفوذ کرده است. استعداد هنری مختار جهانی بود و نه تنها سهم بزرگی در توسعه درام و تئاتر قزاقستان داشت بلکه یکی از بزرگترین استادان بیان هنری قرن بیستم شناخته شده است.
ابراهیم آلتینسارین
آموزگار و مربی برجسته و علاقمند به فرهنگ عامه و مردم نگار در ۲ نوامبر سال ۱۸۴۱ در روستای ژانبورچی در محله نیکلاس شهرستان در استان کوستانای فعلی متولد شد. پس از مرگ پدرش، او در خانه پدر بزرگ خود که یکی از معتبرترین شخصیتهای زمان خود بود بزرگ شد. ابراهیم در نه سالگی در اورنبورگ در اولین مدرسه ویژه کودکان قزاقستان مشغول به تحصیل شد و در سال ۱۸۵۷ پس از فارغ التحصیلی در اورنبورگ به عنوان یک مترجم باقی ماند.
آلتینسارین آثار شکسپیر، گوته، پوشکین، لرمانتف، نوایی، فردوسی و بسیاری دیگر از شعرا و شخصیتهای علمی و ادبی جهان را مورد مطالعه قرار داد. آلتینسارین در سال ۱۸۶۰ اورنبورگ را به قصد رفتن به قلعه تورگایی برای فعالیت در قالب معلمی ترک کرد. در سال ۱۸۶۴ با مشارکت مستقیم او یک مدرسه ابتدایی برای کودکان قزاقستان افتتاح شد، لذا از همان زمان به صورت فعال به فعالیت آموزشی و مدیریت این موسسه آموزشی پرداخت.
او در همان شهرستان دستیار ارشد یک قاضی فدرال شد. اما با این حال آرمانها و عشق و علاقه خود را در نظام آموزشی احساس میکرد. به همین خاطر اولین مدرس دخترانه را ایجاد کرد و کتابهای درسی را با الفبای قزاقی نوشته است. علاوه بر آن در توسعه کتابهای درسی به زبان روسی نقش فعالی داشت. تعدادی از کتابهای التیسارین که منتشر شده عبارتند از: "گلچین قزاقستان" در دو بخش (۱۸۷۹)، "هدایت اولیه آموزش زبان روسی - قرقیزی" (۱۸۷۹)، و "مکتوبات" ( "خواننده")، مربوط به سال ۱۸۸۹، میراث ادبی او شامل ترجمه، شعر، داستان کوتاه، قصه، مقالات قوم نگاری و داستان قزاقستان است و اوبه عنوان بنیانگذار ادبیات کودکان قزاقستان نامیده میشود.
در داستانهای کوتاه خود موفق به طرح مشکلات جدی زندگی اجتماعی مردم شد. ترجمههای التینسارین که با ژانرهای افسانهای در ادبیات قزاقستان آغازشد، به شکل گیری زبان قزاقی کمک کرده است. قصه کریلوف، در درجه اول برای کودکان دوران ابتدایی نوشته شده است که بعدا به یک ابزار موثر آموزشی نسل جوان تبدیل شد و آثار تولستوی، یوشینسکوو و دیگر نویسندگان و شاعران روسیه را ترجمه کرده است است. فعالیتهای چند جانبه گستردهای را در توسعه اقتصادی، فرهنگی و معنوی مردم قزاق کرده است و به عنوان یک مربی برجسته، معلم، نویسنده سهم بزرگی در پیشرفت فرهنگ دموکراتیک قزاقستان شناخته شده است.
او به افتخار معلم برجسته در سال ۲۰۰۷ توسط وزارت آموزش و پرورش و علوم جمهوری قزاقستان جایزه دپارتمان را دریافت کرد و سر انجام در ۱۷ ژوئیه یا ۲۹ ژوئیه سال ۱۸۸۹ در نزدیکی خانهاش در ساحل رودخانه تبول در گذشت و نزدیک قبر پدرش به خاک سپرده شد.
محمدبیت آتمیسولی باتیر
محمدبیت که یکی مردان جنگجوی و شاعری با روح بلند بوده است و برای آزادی و استقلال قزاقستان تلاش زیادی کرده است درمحل بیک تایو در منطقه اورال متولد شده است. او از دوران کودکی در سرودن شعر شور و عشق فراوانی داشت و استعداد شاعرانه خود را از همان اوایل کودکی بروز داد و شهرت استعداد شاعرانه او نه تنها در تسلط بر کلمات بود بلکه به دلیل کیفیت معنوی در عقل، شجاعت و انسانیت او بوده است.
هنگامی که محمدبیت در میان مردم محبوب شد، جهانگیر خان میخواست او را از سرودن اشعار علیه دولت جلوگیری کند اما آزادیخواهی، او را از اطاعت و تسلیم شدن باز میدارد. او در سال ۱۸۳۸، با یک گروه کوچک به خانات خیوه نقل مکان کرد. و دوباره میخواست آزادی و استقلال مردم را در مقابل دولت به آنها برگرداند اما موفق نشد.
محمدبیت بخاطر مبارزه با دولت و خانان وقت دستیگر شد و آخرین سالهای زندگی خود را روستا به سر برد که در آخر سر سر سپردگان خان این شاعر مبارز را ناجوانمردانه کشتند و نام او به عنوان یک شاعر مبارز برای آزادی، استقلال و برقراری عدالت در خاطره مردم قزاقستان باقیماند.
شوژه
شوژه (IIIoe)، شاعر فرهنگ عامه قزاقستان و آهنگساز که موفقیت او در مسابقات شعر و سخنرانی از شعرای دیگر کم نبود. برخی از آثار او، مانند، "شنیدن صدای دومبرا" و "ستایش"، به ستایش فردی افراد مشهور و شناخته شده اختصاص داده شده است. او از دوران کودکی به نواختن عود و کوبیز و هنر شاعرانه تمایل فراوانی از خود نشان داد.
او در یک خانواده فقیر متولد شد که در دوران کودکی بخاطر بیماری رنج زیادی را متحمل شده است. شوژه مجبور شد برای به دست آوردن استعداد شاعرانه با وجود تمام سختیهای زندگی تلاش کند و از ظلم و ستم سخن میگفت، از دورویی و بیرحمیهایی که بردم تحمیل میشد و هزینههای سخت زندگی و بی عدالتی و استبداد بر مردم انتقاد میکرد. او با ابای آشنا بود، ابای از شوژه بخاطر سرودن بسیاری از حماسهها، آهنگهای محلی و افسانه، قدردانی کرد، صداقت و شجاعت فداکارانه، ادب و احترام در اشعار این شاعر بزرگ موج میزد.
شالکیز ژیرائو
شالکیز ژیرائو (IIIaIKHH3 IIpay)، شاعر قصه گو و جنگجوی قزاقستان در غرب قزاقستان به دنیا آمد. مادر او یکی از اشراف فئودال بزرگ منطقه بود که در سن سه ماهگی مادرش را از دست داد. او همواره تلاش میکرد که قدرت و توانایی خود را بیش از آنچه هست به نمایش بگذارد. که این موضوع در نوشتههای دیگران و خود او به وضوح مشاهده میشود.
این شاعر مشهورترین شاعر زمان خود قبل از انقلاب ۱۹۱۷ بود خلاقیتهای شالکیز همواره توسط بسیاری از دانشمندان و محققان روسیه به صورت مغبت ارزیابی شده است. آهنگ شالکیزدر مورد بیگ تیمور، چهار بار در جنگهای ادبی و نشریات مختلف تجدید چاپ. آثار او نمونههای کلاسیک هنر بداهه سرایی است اما عمق فلسفی بسیاری از آثار شاعر، که مورد نیاز فکر و کار خستگی ناپذیر تفکر اوست نشان میدهد که در این آثار مورد تجدید نظر قرار گرفتند، در نتیجه از بداهه خالص بیرون آمد. او بنیانگذار شعر فلسفی قزاق شناخته میشود و بسیاری از نوشتههای موجز او در فرهنگ قزاقستان به ضرب المثل تبدیل شده است. شاعر معروف تمام عمر خود را در مبارزه سپری کرده است.
در مورد نقش شالکیز در ادبیات قزاقستان "ماگائوین" نوشته است که شالکیز در طول عمر طولانی در دشت قپجاق به عنوان شاعر اول عصر خود شناخته شده بود.
شالکیز آخرین سالهای عمر خود را در دولت خاقان آذر قزاقستان به سر برد. و عادت به فرمانبرداری از حاکمان دوران خود نداشت. این شاعر قصه گوی دارای احساسات مختلفی بود؛ زیرکی، خوی سرکش و ارائه تصاویر هنری. آثار او اثری از دوران باستان است که چشم انداز ساکنان استپ، طبیعت انسان، به خصوص شخصیت او، اخلاقی و اصول اخلاقی او را بیان میکند.
دوسپامبیت ژیرائو
دوسپامبیت ژیرائو (IocuaM6eT KIpay) در سال ۱۴۹۰ در شهرستان آزائو به دنیا آمد، و در سال ۱۵۲۳ درگذشت. او یکی از نمایندگان ادبیات قزاقستان باستان است، مبارزات نظامی ژیرائو در دوران شکل گیری مردم قزاق به عنوان یک ملت با هویت مستقل بود، او در بسیاری از لشکرکشیهای نظامی که در جنگ بین کریمه، قازان خان و نوگای صورت گرفت شرکت کرد. یکی از میراثهای شاعرانه ژیرائو ماندن در فرهنگ عامه است، در آغاز قرن نوزدهم در برخی از نسخههای خطی برخی از آثارش در مجموعههای مختلف ادبی گنجانده شده است.
در آهنگهای افسانهای و آثار ژیرائو میتوان در مورد افکار، اهداف زندگی، امید، جهان معنوی، اصول اخلاقی و چشم انداز نویسنده قضاوت کرد. او بیشتر آهنگهای رزمی میسرود که از نظر محتوا بسیار عمیق و در عین حال برای خواننده قابل درک میباشد. از کلمات بسیار زیبا و دقیق برای بیان افکار خود استفاده میکرد. ژیرائو در سال ۱۵۲۳ در مبارزات انتخاباتی آستاراخان به سختی مجروح شد و درگذشت.
کازتوگان ژیرائو
کازتوگان ژیرائو (Ka3TyraH Ipay)، که سال تولد و مرگ او به صورت دقیق مشخص نیست. شاعر بداههسرا، قصه گو و یکی از بنیانگذاران حماسه ملی است. او تقریبا در سال ۱۴۲۰ در منطقهای نزدیکی شهر آستاراخان متولد شده است ولی محل و زمان مرگ اودر تاریخ ثبت نشده است و بنا بر اطلاعات موجود در شهر آکتائو در کنار سواحل ادیل از شاخههای ولگا بزرگ شده است. او در سال ۱۴۸۰ به قبیله آلشین و خانان قزاق پیوست و بسوی ساحل شرقی ادیل مهاجرت کرد.
میراث ادبی خلاق ژیرائو متشکل از تعدادی آهنگ است که زندگی، وجود، میهن و زندگی نظامی قزاقها را توصیف میکند. که با آثار خود در ادبیات قزاق جایگاه والایی یافته است. و آثار او نگاهی اجمالی از آن زمان را به نمایش میگذارد.
در نوشته "اضطراب نگرانی مردم من" در مورد اینکه چگونه مردم خانههای خود را ترک کرده بودند و در جاهای دیگر و به ادیل مهاجرت کردند پرداخته است و در شعر "اوج قابل مشاهده است اما غیر قابل دسترس،" نویسنده در نقش یک جنگجو و فرمانده نظامی به نظر میرسد. ژیرائو در اشعار خود به وضوح وضعیت سربازان عشایر، وضعیت زندگی خود، شرایط محیطزیست، وسعت تخیل شاعر، غنا و زیبایی تکنیکهای هنری خود را نشان میدهد. صحنههای هنری و آهنگهای او برای قرنها به عنوان یک مدرسه هنری و الگوهای ادبی باقی مانده است خلاقیت او به عنوان نمونههایی از اشعار قزاقستان باستان در فرهنگ عامه آهنگ باقی مانده است. مجموعه اشعار این شاعر در سالهای ۱۸۶۲، ۱۹۱۰ و ۱۹۷۰ منتشر شده است.
آسان کایگی سابیتولی
آسان کایگی سابیتولی (AcaH KaiiTbI Ca6HTy.III)؛ دولتمرد، شاعر، قصهگو و فیلسوفی که در نیمه دوم قرن چهاردهم در کنارههای ولگا به دنیا آمده است. او یکی از با نفوذترین مشاوران محمد بزرگ، بنیانگذار خان نشین گروه ترکان و مغولان طلایی بود. سابیتولی به منظور بهبود وضعیت افراد به عنوان سیاست داخلی در مورد استفاده از زمین و چراگاهها نظریه توافی خود را ارائه داد جایی که این مشکلات عادلانه و بدون تشدید تضاد بین خان و مردم عادی به عنوان یکی از حامیان توسعه سیاست خارجی و یک مدل واحد در جامعه قزاقستان را پیشنهاد کرد. او عدالت را برای همه بشریت جستجو میکرد مخصوصا برای استپ نشینان که همواره در معرض بلایای طبیعی بودند. ژروییک جایی که میزیست نه تنها یک مکان زیبا، بلکه حفاظت از دست دشمنان خارجی به شمار میرفت که مدل یک جامعه و برنامه جدیدی برای حفاظت از قزاقها در عرصه تاریخی بود. او که در مورد سر نوشت آینده مردم قزاقستان نگران بود و ایجاد یک بهشت در روی زمین را در سر میپروراند تمام تلاش خود را برای اتحاد بین تمام قبایل و خانات قزاق به کار گرفت. آسان کایگی تمام استپهای قزاقستان را دست یابی به سرزمین موعود خود در نوردید و به هر جای جدید که میرسید با نگاه انتقادی و ارزیابی جامع به آن مینگریست.
هوش و ذکاوت، توانایی پیش بینی حوادث و فداکاری او خان را بر آن داشت که برای محافظت در برابر حاکمان همسایه که گوشه چشمی به سرزمینهای جنوب شرق داشتند و به ظهور کشور تزاری روسیه توجه ویژهای داشته باشد. نام آسانکایگی نه تنها به طور گسترده در میان قزاقها، بلکه در میان کشورهای همسایه زبانزد شد و چشم انداز اخلاقی هسته اصلی تفکر فلسفی این شاعر بزرگ را تشکیل میداد. تأملات فلسفی او از چند بخش عمده تشکیل شده بود؛ جایگاه انسان در جهان خلقت، ارزش و مفهوم انسانیت، مفاهیم اخلاقی و اصول ارائه شده اخلاقی در قالب شعر و گسترش اخلاق همراه با ویژگیهای تمدن شرقی.
او ثابت کرد که جهان بینی قزاقستان از مفاهیم نزدیک در جوهر و فلسفه شاعرانه تشکیل شده است. حفاظت از توجه با عشق با انسانیت در مقابل پان ازبکیسم، ترکمنیسم، قرقیزیسم و کاراکالپاک از ایدهها و آرزوهای او بود که به یک نماد مبارزه علیه استبداد، خشونت و بی عدالت تبدیل شد. هر چند زمان فوت و محل دقیق او مشخص نیست ولی در محل دفن او دو روایت مطرح شده است:
- در اولتای در منطقه ژزکازگان؛
- در ۱۶ کیلومتری روستای چیلی، در منطقه قیزل اوردا[۴].
نیز نگاه کنید به
زبان و ادبیات ژاپن؛ زبان و ادبیات روسی؛ زبان و ادبیات کانادا؛ زبان و ادبیات کوبا؛ زبان و ادبیات لبنان؛ زبان و ادبیات مصر؛ زبان و ادبیات تونس؛ زبان و ادبیات افغانستان؛ زبان و ادبیات چینی؛ زبان و ادبیات سنگال؛ زبان و ادبیات تایلند؛ زبان و ادبیات آرژانتین؛ زبان و ادبیات فرانسه؛ زبان و ادبیات اسپانیا؛ زبان و ادبیات مالی؛ زبان و ادبیات ساحل عاج؛ زبان و ادبیات سوریه؛ زبان و ادبیات اتیوپی؛ زبان و ادبیات زیمبابوه؛ زبان و ادبیات سیرالئون؛ زبان و ادبیات قطر؛ زبان و ادبیات سودان؛ زبان و ادبیات گرجستان؛ زبان و ادبیات تاجیکستان؛ زبان و ادبیات بنگلادش؛ زبان و ادبیات سریلانکا؛ زبان و ادبیات اردن
کتابشناسی
- ↑ ایگیریم (1393).
- ↑ خبرگزاری مهر (1387). ادبیات قزاقی متاثر از فارسی. http://www.mehrnews.com/news/817084/ http://www.persian-language.com/news-8055.html
- ↑ خدیبرگناوا، گلبخت. زبان فارسی و غنیسازی آثار ادبی قزاقستان. http://press.jamejamonline.ir/newspreview/2178963521594672708
- ↑ صابری، اصغر (1395). جامعه و فرهنگ قزاقستان. تهران: سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامی (در دست انتشار)، ص 291-326.